فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۵٬۲۲۲ مورد.
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
153 - 180
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بسیاری از اتباع بیگانه به دلیل قرابت فرهنگی، زبانی، مذهبی، امنیّت، بازار کار و ... به استان یزد مهاجرت کرده اند. این روند پس از انقلاب شدّت گرفته و تأثیرات آن در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و امنیّتی قابل بررسی است. هدف از این پژوهش، شناسایی چالش های حضور اتباع خارجه در استان یزد بود.روش: روش پژوهش، کیفی از نوع از نوع تحلیل مضمون بود و شیوه تعیین مشارکت کنندگان، قضاوتی هدفمند می باشد. مشارکت کنندگان شامل کارشناسان و صاحب نظران امنیّتی انتظامی استان یزد بودند و روش تعیین حجم نمونه اشباع داده بوده است. ابزار گردآوری داده ها، در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که روایی آن از طریق کار مستمر محقق با داده ها و تکرار 10 درصد تحلیل مصاحبه ها حاصل شد. پس از انجام 9 مصاحبه اشباع داده ها حاصل شد. رتبه بندی چالش ها با استفاده از تعداد 30 نفر که به طور تمام شمار انتخاب شدند و با ابزار پرسش نامه محقق ساخته که روایی آن به کمک صاحب نظران و خبرگان و پایایی آن به کمک ضریب آلفای کرونباخ (75/.) تأمین گردید و با استفاده از آزمون فریدمن انجام شده است.یافته ها: یافته هاپژوهش نشان داد چالش های انتظامی امنیّتی حضور اتباع خارجی در استان یزد شامل چهار مضمون سازمان دهنده، سیاسی- امنیتی؛ اجتماعی؛ اقتصادی؛ انتظامی می باشند که مضامین پایه هرکدام از آنها به طور مفصل در متن مقاله گزارش و رتبه بندی شده است.نتیجه گیری: نظر به چالش های شناسایی شده ناشی ازحضور غیرقانونی اتباع در کشور، لازم است مسئولین فرآیند مهاجرت اتباع خارجی را به صورت نظام مند ساماندهی کنند.
ارائه چارچوب نظری بوم سازگان نوآوری دولت الکترونیکی: نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
75 - 110
حوزههای تخصصی:
بر اساس ابرانگاره حکمرانی عمومی جدید، توسعه دولت الکترونیکی مستلزم همکاری نوآورانه است و بوم سازگان نوآوری از شاخص ترین مصادیق آن به حساب می آید. پژوهش حاضر با رویکرد ساختارگرایانه و با تکیه بر ظرفیت های استعاره بوم سازگان، چارچوب نظری بوم سازگان نوآوری دولت الکترونیکی ارائه می کند. روش شناسی پژوهش مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. همچنین به منظور مصداق یابیِ سازه هایِ چارچوب پیشنهادی، منتخبی از اسناد بالادستی ایران مبتنی بر رویکرد قیاسی تحلیل شد. مبتنی بر تحلیل محتوای 23 مقاله منتخب از 1596 مرجع اولیه، سازه های چارچوب نظری بوم سازگان نوآوری دولت الکترونیکی در سه سازه کلان بازیگران، پلتفرم و شهروند کنشگر شناسایی و طبقه بندی شد که هر یک شامل زیرسازه های اختصاصی است. چارچوب پیشنهادی با شناسایی و دسته بندی ابعاد متعدد بوم سازگان نوآوری دولت الکترونیکی، به مدیران و سیاست گذاران نوآوری کمک می کند تا قابلیت های بازیگران و پویایی های محیطی را در حکمرانی خود در نظر بگیرند و با تکیه بر آنها به همنواسازی بهینه توسعه نوآورانه دولت الکترونیکی اقدام کنند.
توسعه استراتژی سرمایه انسانی پژوهش محور در مراکز آموزشی ارتش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۹
45 - 88
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش، توسعه استراتژی سرمایه انسانی پژوهش محور در مراکز آموزشی آجا است.روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای است که با رویکرد ترکیبی انجام شده است. در بخش کیفی با روش های تحلیل مضمون و دلفی و در بخش کمی از روش فازی مثلثی استفاده شد. جامعه آماری کلیه خبرگان مراکز آموزشی آجا است ابزار گردآوری اطلاعات شامل مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه و پرسشنامه است. برای تعیین روایی از روش مثلث سازی و برای تعیین پایایی از توافق میان دو کدگذار استفاده شد.یافته ها: توسعه استراتژی سرمایه انسانی پژوهش محور در مراکز آموزشی آجا بر مبنای 3 مضمون سازمان دهنده اصلی شامل مدیران پژوهش محور با 3 مضمون پایه، اساتید پژوهش محور با 3 مضمون پایه و دانشجویان پژوهش محور نیز با 2 مضمون پایه، بنیان نهاده می شود.نتیجه گیری: تحقق استراتژی سرمایه انسانی پژوهش محور در گرو انجام نقش ها، وظایف آموزشی و یادگیری مهارت های آموزشی و سبک های مدیریتی از سوی اساتید، مدیران و دانشجویان این مراکز است.
تحلیلی بر خط مشی افزایش حقوق کارمندان دولت مبتنی بر چارچوب جریان های چندگانه کینگدون (مطالعه موردی: قانون بودجه ۱۴۰۱)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
632 - 660
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اینکه مسائل حوزه جبران خدمت و شیوه افزایش حقوق کارکنان در قوانین بودجه سنواتی، یکی از محورهای مهم تصمیم گیری مدیران دولتی و نمایندگان مجلس در لوایح و قوانین بودجه سنواتی و همچنین، یکی از دغدغه های مستمر و مهم کارکنان دولت محسوب می شود و سازوکار و میزان افزایش حقوق کارکنان دولت، به نحو عادلانه و متناسب، یکی از محورهای چالش انگیز در تعامل دولت و مجلس و سایر ذی نفعان این حوزه به حساب می آید، پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل خط مشی افزایش حقوق کارمندان دولت، مبتنی بر چارچوب جریان های چندگانه کینگدون در قانون بودجه سال ۱۴۰۱ اجرا شده است.
روش: در ابتدا با کاربست روش تحلیل اسناد، اطلاعات اولیه ای به دست آمد و برای افزایش عمق و دقت بررسی موضوع مدنظر، روش موردکاوی به کار گرفته شد. به همین منظور برای تحلیل نحوه تغییرات خط مشی مدنظر، از چارچوب جریان های چندگانه استفاده شد. اطلاعات مورد نیاز در این مطالعه، از سه منبع اصلی، مستندات و منابع مکتوب، گزارش ها و اخبار، و مصاحبه ها به دست آمد. مستندات و منابع آرشیوی در این پژوهش، مستندات قانونی و مستندات سازمانی است.
یافته ها: پژوهش حاضر براساس چارچوب جریان های چندگانه تبیین می کند که کاهش میزان مالیات دریافتی از کارکنان دولت (به استثنای اعضای هیئت علمی و قضات)، موجب شده است که درصد افزایش حقوق و مزایای گروه های حقوق بگیر با سطح دریافتی بالاتر، بیشتر شود (بخش اندکی از حداقل بگیران، به دلیل افزایش حداقل حکم کارگزینی از شمول این گزاره مستثنا هستند)؛ برای مثال کارکنان با حقوق و مزایای ۶ میلیون تومان در سال ۱۴۰۰، مشمول حدود ۱۲ درصد افزایش خالص حقوق (حقوق و مزایا پس از کسر مالیات) شده اند، درحالی که این میزان برای کارکنان بهره مند از حقوق و مزایای ۳۲ میلیونی در سال ۱۴۰۰، حدود ۱۹ درصد بوده است. بررسی های انجام شده نشان می دهد که در اتخاذ این خط مشی ناعادلانه که مغایر با گفتمان حاکم بر قوای مقننه و مجریه ارزیابی می شود، ناآگاهی سیاست گذاران در دولت، مجلس و شورای نگهبان، نقش پُررنگ تری از منفعت طلبی اقتصادی و سیاسی ذی نفعان گوناگون این حوزه ایفا کرده است. همچنین یافته های پژوهش نشان می دهد که هرچند نقش آفرینی مرکز پژوهش های مجلس، به عنوان کارآفرین خط مشی در این حوزه، در مرحله تصویب قانون بودجه سال ۱۴۰۱ با موفقیت همراه نبود؛ اما با گذشت حدود هفت ماه پس از تصویب قانون مذکور، نقش آفرینی این نهاد پژوهشی موجب اصلاح این خط مشی، در قانون اصلاح قانون بودجه سال ۱۴۰۱ کل کشور و ترمیم حقوق کارکنان و بازنشستگان کشوری و لشکری شد.
نتیجه گیری: مبتنی بر یافته های پژوهش پیشنهاد می شود که در افزایش های بعدی حقوق و مزایای کارکنان در قوانین بودجه سنواتی آتی، ضمن توجه به آثار تغییر بازه و میزان پلکان های مالیات بر حقوق و مزایا، بر رشد خالص حقوق و مزایای کارکنان، به منظور جبران بی عدالتی فوق الذکر، افزایش های بعدی حقوق و مزایای کارکنان به صورت تلفیقی، از درصد ثابت و میزان ثابت صورت گیرد تا درمجموع، درصد افزایش حقوق و مزایای کارکنان با حقوق کمتر، بیشتر شود.
بودجه ریزی کارآفرینانه در بودجه دولتی ایران: موانع و راه کارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
11 - 26
حوزههای تخصصی:
هدف: جدیدترین رویکرد در بودجه ریزی، بودجه ریزی کارآفرینانه است. در این رویکرد برنامه های استراتژیک، محرک های انگیزشی و پاسخ گویی، در چارچوب بودجه با یکدیگر ادغام می شوند و با شهروندان به عنوان یک بسته کلی، ارتباط برقرار می شود. موفقیت بودجه کارآفرینانه، بر اساس بودجه بندی عملکرد پیشین آن بنا شده است که نیاز دارد به بیان مأموریت، اهداف سنجش پذیر، اقدام های عملکردی برای کارایی و اثربخشی و حلقه های بازخورد برای به کارگیری از نظرسنجی رضایت شهروندان و گروه های متمرکز. بودجه بندی عملکرد پاسخ گویی را مدنظر قرار می دهد و مسئولیت آن را متوجه رؤسای بنگاه و مدیران برنامه می کند. با توجه به پاسخ گویی و شاخص های عملکرد کافی، سیاست گذاران می توانند به سیستم های بوروکراتیک اعتماد کنند تا اختیار هزینه کردن بودجه را نامتمرکز سازند. در واقع، بودجه به مدیران سازمان، به صورت تخصیص یک جا پرداخت می شود تا هر طور که صلاح می داند، آن را اداره کند. در ازای این اعتماد چشمگیر به مدیران دولتی، انتظار می رود که آن ها بر اساس دستاوردهای عملکرد خود، شواهدی از موفقیت در دستاوردها را ارائه دهند. در ایران و در سال های اخیر، بر حرکت به سمت طراحی بودجه، بر اساس بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد، تأکیدهای زیادی شده است؛ اما به طور کلی، بودجه ریزی در ایران معمولاً ترکیبی از دو نوع بودجه ریزی افزایشی و برنامه ای بوده است. می توان این گونه استدلال کرد که به دلیل وجود نقاط مشترک فراوان، بین بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد و بودجه ریزی کارآفرینانه، تلاش در جهت کارآفرینانه شدن بودجه در کشور، نه تنها با برنامه های گذشته منافاتی ندارد، بلکه تکمیل کننده آن ها خواهد بود. در پژوهش حاضر، در وهله اول، به دنبال شناخت موانع کارآفرینانه شدن بودجه دولتی ایران و در وهله دوم، پیشنهاد راه حل های مقتضی بوده ایم.
روش: رویکرد این پژوهش، کیفی تحلیل مضمون و مطابق با تحلیل داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۱۸ تن از خبرگان، مجریان و صاحب نظران بودجه ریزی عمومی است. در این پژوهش نخست با استفاده از روش کتابخانه ای و مرور کتاب ها و مقاله های داخلی و خارجی، به بررسی مبانی نظری و پیشینه پژوهش پرداخته خواهد شد. سپس داده های اولیه پژوهش، بر اساس پیشینه پژوهش و مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری و اطلاعات مصاحبه ها، کدگذاری می شود.
یافته ها: موانع بر سر راه کارآفرینانه شدن بودجه دولتی ایران، در پنج گروه قانونی (شکاف میان بودجه و اسناد بالادستی، انعطاف ناپذیری قوانین، ضعف قوانین مالیاتی، فقدان شفافیت، عدم بازنگری در سازمان های گیرنده بودجه)، تنظیم دستگاهی (ضعف ساختار اداری، فرهنگ غلط سازمانی، فقدان کارآفرینی سازمانی، عدم تخصص گرایی و شایسته سالاری، حکم فرمایی نظام چانه زنی)، تصویبی (رابطه مجلس و دولت، ساختار منافع، صلاحیت فنی نمایندگان، حاکمیت دیدگاه محلی و منطقه ای)، اجرایی (رانت نفت، ناکارآمدی دولت، مشکلات فنی و ساختاری، حاکمیت دیدگاه های سیاسی و ایدئولوژیک، بی ثباتی اقتصادی) و نظارتی (رویکرد سنتی، تعدد نهادهای نظارتی، فقدان نظارت همگانی) طبقه بندی شدند که ذیل هر یک مهم ترین موارد مربوطه معرفی و شرح داده شده است.
نتیجه گیری: با تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها و بازبینی و تعمیق در مضمون های فراگیر به دست آمده، سه مؤلفه ساختار حاکمیتی، به کارگیری نابجای درآمدهای نفتی و ضعف تولید داخلی و ضعف جامعه مدنی را می توان ریشه های بروز مشکلات و موانع دیگر در جهت استقرار بودجه ریزی کارآفرینانه در کشور دانست. به این ترتیب، راه کارهای استقرار این سیستم بودجه ریزی در کشور از مسیر حل این موارد می گذرد.
به سوی فهم نظریه مدیریت منابع انسانی خاموش در سازمان های ایرانی: بنیان های نظری، روایت مفهومی و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
747 - 774
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه مفاهیم جدید زیادی در مدیریت منابع انسانی با پیشوند خاموش در پلتفرم های مختلف رسانه های اجتماعی یا در محیط کار مطرح می شود. اغلب این مفاهیم جدید، در سازمان هایی با فرهنگ کاری پُرفشار و تحت شرایط فضای رقابتی در یک اقتصاد سخت ظهور کرده اند. اگرچه تعداد مفاهیم ظهوریافته با کلمه خاموش در حوزه مدیریت منابع انسانی در حال افزایش است، نتایج آن ها چندان ساکت نیستند. هدف از این پژوهش، ارائه نظریه ای برای توصیف و تبیین پدیده ای نوظهور با عنوان مدیریت منابع انسانی خاموش در سازمان های ایرانی است.روش: پژوهش حاضر بر پارادایم فلسفی تفسیری مبتنی بوده است. برای شناسایی ابعاد و مؤلفه های اصلی مدیریت منابع انسانی خاموش، از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و بر اساس آن با ۲۲ نفر از خبرگان شرکت های زیرمجموعه شرکت ملی صنایع مس ایران، به عنوان مشارکت کنندگان پژوهش، به روش نمونه گیری هدفمند، از نوع نمونه گیری نظری با رویکرد نظریه داده بنیاد اشتراوس و کوربین مصاحبه هایی انجام گرفت. برای ارزیابی کیفیت پژوهش نیز از شاخص های مقبولیت نظریه داده بنیاد استفاده شد.یافته ها: در این پژوهش با استفاده از روش نظریه داده بنیاد، نسخه اشتراوس و کوربین، در مرحله کدگذاری باز، ۱۷ مقوله فرعی و ۴۸ دسته مفهومی استخراج شد. در مرحله کدگذاری محوری، بر اساس مفاهیم مقوله محوری، شرایط علّی، راهبرد، شرایط بستر، شرایط مداخله گر و پیامدها، مدل پارادایمی ارائه شد و در مرحله کدگذاری انتخابی، نظریه برخاسته از داده های پژوهش معرفی و تشریح شد.نتیجه گیری: مدیریت منابع انسانی خاموش، شامل ابعادی نظیر اخراج، استعفا، استخدام، ارتقا و ارزیابی عملکرد خاموش است که اغلب به دلایل فردی نظیر مهارت و عملکرد برتر یک کارمند، دلایل شغلی نظیر استرس و فرسودگی شغلی و دلایل سازمانی نظیر صرفه جویی در زمان و هزینه های سازمان و سازمان دهی مجدد نیروی کار و از طریق رهبری استثمارگر و داشتن رویکرد مدیریت منابع انسانی سخت، در بستری با شرایط مبهم سازمانی، فرهنگ سازمانی تبعیض آمیز و اقتصاد سخت رخ می دهد و عواملی نظیر شفافیت، عدالت سازمانی، رهبری خاموش، کاربرد رویکرد مدیریت منابع انسانی نرم توسط سازمان و بازآفرینی شغل توسط کارکنان، می تواند از ظهور آن در سازمان جلوگیری کند. در ضمن، بروز این پدیده در سازمان با پیامدهای مثبتی نظیر ایجاد فرصت یادگیری مهارت های متفاوت و شناسایی افراد با عملکردهای متفاوت و پیامدهای منفی نظیر افزایش ترک خدمت و تخریب برند کارفرمایی و کاهش سلامت روانی، رضایت و عمکرد شغلی توأم است. بی تردید، پژوهش های جدی آتی، می تواند علت ها و پیامدهای این پدیده را در سازمان های دیگر بررسی کند. از این رو، به پژوهشگران آتی پیشنهاد می شود که با توجه به اهمیت موضوع پژوهش و نیز کاوش عمیق تر و دستاوردهای تجربی غنی تر، پژوهش هایی در قلمرو جغرافیایی خاص، به منظور ارائه رهنمودهایی برای سیاست گذاران حوزه مدیریت منابع انسانی انجام شود.
تصویرپردازی از حکمرانی هوشمند برای شهر تهران (مورد مطالعه: شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
149 - 174
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف تصویرپردازی از حکمرانی هوشمند برای شهر تهران، با تأکید بر سازمان شهرداری تهران، با رویکرد تحلیل مضمون انجام شده است. این پژوهش با درک نقش و اهمیت حکمرانی هوشمند در سازمان هدف و با توجه به کاستی های مطالعات پیشین درخصوص معرفی یک تصویر جامع، در شهرداری اجرا شد. از این رو این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای- کاربردی و از نظر روش، کیفی (تحلیل مضمون) است. به منظور طراحی تصویر مورد نظر، با 9 نفر از خبرگان دانشگاهی و مدیران اجرایی مصاحبه شد که به صورت هدفمند انتخاب شدند. سپس برای اعتباریابی مصاحبه ها از روش مثلثی استفاده شده است. براساس یافته ها در بخش کیفی 68 کد اولیه شناسایی شد؛ کدهای شناسایی شده در 3 مضمون اصلی (تصویرپردازی سیاسی، تصویرپردازی اجتماعی و تصویرپردازی اقتصادی) و 6 مضمون فرعی (ادغام حکمرانی سیاسی، افزایش مشارکت های سیاسی، فرهنگ سازی اجتماعی، مشارکت پذیری فعالانه اجتماعی، ظرفیت سازی بهینه اقتصاد شهری و یکپارچه سازی درآمدهای شهری) برای راهبردهای حکمرانی هوشمند در شهرداری تهران شناسایی شدند.
کاربرد اینترنت اشیاء در حوزه اطلاعات ارتش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۹
213 - 248
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش کاربرد اینترنت اشیاء در حوزه اطلاعات ارتش جمهوری اسلامی ایران بوده که به علت ماهیت اکتشافی و توصیفی سؤالات تحقیق، از تدوین فرضیه خودداری شده است.
روش شناسی: نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق، توصیفی با رویکرد آمیخته است. روش جمع آوری اطلاعات، میدانی و کتابخانه ای و گردآوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه، پرسش نامه، اسناد و مدارک، سایت های اینترنتی و فیش برداری بوده است. جامعه موردمطالعه به تعداد 100 نفر از کارکنان ارتش ج. ا. ا در محدوده درجات سرهنگ دومی به بالا و دارای مدرک تحصیلی کارشناسی یا بالاتر در رشته های مرتبط با موضوع شامل: مخابرات، الکترونیک و رایانه (متخصص در مبحث اینترنت اشیاء) و اطلاعات (متخصص در امور جمع آوری اطلاعات) بوده که برای تأیید پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده گردید.
یافته ها: پس از جمع آوری پرسشنامه ها، نتایج آماری حاصل از پرسش نامه با نرم افزار SPSSمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و به منظور افزایش اعتبار علمی از طریق آزمون فریدمن اولویت بندی گردید.
نتایج: نتیجه نهایی بیان گر این موضوع است که اینترنت اشیاء در حوزه اطلاعات ارتش جمهوری اسلامی ایران، به ترتیب در مؤلفه های: جمع آوری، پردازش، ذخیره و انتشار اطلاعات و شاخص های عنوان شده در تحقیق کاربرد دارد.
شناسایی راهکارهای ارتقا سواد رسانه ای دانشجویان دانشگاه های افسری آجا در مواجهه با جنگ شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷
1 - 25
حوزههای تخصصی:
برای داشتن افرادی توانمند که بتوانند هوشمندانه از فناوری های روز استفاده نمایند باید جامعه از سطح سواد بالایی در تمامی زمینه ها برخوردار باشند.سواد در دنیای کنونی صرفاً داشتن سواد خواندن و نوشتن نیست بلکه یک جامعه فعال و هوشمند باید به انواع سوادها مسلط باشند. یکی از انواع سوادهایی که جامعه باید به آن آشنا باشند، سواد رسانه می باشد. از اقشاری که همواره در معرض هجوم پیام های رسانه و جنگ شناختی دشمن بوده، سازمان های نظامی و کارکنان وابسته به آن می باشد. هدف این پژوهش شناسایی و راهکارهای ارتقاء سواد رسانه ای دانشجویان دانشگاه های افسری آجا در مواجهه با جنگ شناختی بوده به نحوی که با تقویت سواد رسانه ای بتوانند از ایمنی ذهنی بالایی برخوردار بوده و آسیب پذیر کمتری داشته باشند. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی می باشد. جامعه آماری در این تحقیق اسناد و مدارک کتابخانه و رساله ها و پایان نامه و همچنین مصاحبه با 11 نفر از صاحب نظران حوزه جنگ شناختی و سواد رسانه ای می باشد. در این تحقیق داده های حاصل از مصاحبه با صاحب نظران و اسناد و مدارک و مطالعات پیشین جمع آوری و با استفاده از نرم افزار MAXQDA تلخیص، کدبندی و تجزیه وتحلیل گردید. نتیجه ای که از این تحقیق به دست آمد نشان دهنده این است که با در نظر گرفتن ابعاد ساختارهای دانش، مهارت های رسانه ای و مرکز تصمیم گیری شخصی تحت 13 مؤلفه و 63 راه کار اجرایی می توان در دانشگاه های افسری ارتش جمهوری اسلامی ایران سواد رسانه ای دانشجویان را ارتقا بخشید به نحوی که در مواجهه با جنگ شناختی بتوانند عملکرد مناسبی داشته باشند.
بررسی تاثیر دینداری بر شادمانی دانشجویان وظیفه (در یک مرکز آموزش تخصص های نظامی مورد نظر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷
69 - 93
حوزههای تخصصی:
امروزه اهمیت پژوهش های روانشناسی شادمانی، بواسطه نقش زیاد این عامل در حفظ سلامتی، رضایت از زندگی و تقویت بعد روانی انسان برای مقابله با تنش ها و مشکلات، عصر حاضر، اهمیت زیادی یافته است. در این میان مبحث شادمانیِ دانشجویان که از اصلی ترین سرمایه های هر جامعه ای محسوب می شوند، طبعاً اهمیتِ بیشتری پیدا کرده است. این پژوهش نیز بر آن است که از طریق انجام یک پژوهش علمی، میزان تاثیر دینداری بر شادمانی دانشجویان وظیفه در یک مرکز آموزش های تخصصی نظامی مورد نظر را بسنجد. روش به کار گرفته شده در تحقیق حاضر توصیفی و پیمایشی بوده، جامعه آماری این تحقیق کلیه دانشجویان وظیفه مرکز آموزش های تخصصی نظامی مورد نظر که در نیمسال اول تحصیلی1400-1399 مشغول به تحصیل بوده اند، می باشد. جامعه نمونه منطبق بر جامعه آماری به تعداد 110 نفر و تمام شمار می باشد. ابزار سنجش شامل یک پرسشنامه 53 سئوالی ساخته است که بر اساس نظریات ارائه شده در این حوزه و پژوهش های انجام شده قبلی و نظر خواهی از خبرگان تهیه و آلفای کرونباخ آن نیز 88/0 بدست آمد. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از دو مدل آزمون (بیرونی و درونی) در نرم افزار smart pls مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در نهایت نیز مدل کلی نیز مورد بررسی قرار گرفت و تایید شد. نتایج حاصله نشان داد که تاثیر دینداری بر شادمانی دانشجویان وظیفه مرکز آموزش های تخصصی نظامی مورد نظر، تاثیر بسیار معناداری دارد و دینداری بیش از 60 درصد از کل عوامل موثر بر شادمانی دانشجویان مرکز آموزشی مورد نظر را شامل می گردد.
بررسی نقش مؤلفه های اساسی حکمرانی هوشمند در تحقق شهر هوشمند با روش ISM (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
535 - 561
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش به دنبال شناسایی عناصر تأثیرگذار حکمرانی هوشمند بر شهر هوشمند هستیم.
روش: روش مبنایی حاکم بر پژوهش، روش مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) است. پژوهش کنونی، پژوهشی کیفی از نوع کاربردی است. روش جمع آوری داده در این پژوهش بدین صورت بود که با استفاده از نمونه گیری هدفمند، فهرستی از خبرگان این حوزه تهیه شد و پس از انجام گفت وگو با آن ها، از ایشان مصاحبه به عمل آمد و پرسش نامه ای در اختیارشان قرار گرفت. خبرگان با پاسخ به سؤال ها، داده های پژوهش را فراهم ساختند. محیط پژوهش طبیعی بود و مشارکت کنندگان در مصاحبه و پرسش نامه، از متخصصان دانشگاهی در حوزه شهر هوشمند بودند. افزون بر این، از کارشناسان اجرایی که در سازمان های مربوطه، نظیر بخش شهر هوشمند در شهرداری ها و سایر نهادهای ذی ربط بهره برده شد.
یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که در ایران، به ویژه در شهر تهران، تلاش های چشمگیری برای هوشمند شدن در حال انجام است. در همین راستا، پس از بررسی پیشینه پژوهش و انجام مصاحبه، از میان عناصر موجود، مؤلفه هایی نظیر مشارکت شهروندان، دولت الکترونیک، مدیریت هوشمند، استفاده از فناوری، محیط سیاسی و نهادی، دسترسی و استفاده از اینترنت، ویژگی های اجتماعی محیطی، شفافیت، پاسخ گویی، تبادل داده و مشارکت بخش دولتی و خصوصی شناسایی شدند. با بررسی و تجزیه وتحلیل مصاحبه های صورت گرفته و همچنین، تحلیل ادبیات موجود در این حوزه، از طریق روش مدل سازی ساختاری تفسیری، به شناسایی عوامل مهم و تأثیرگذار درجهت تحقق شهر هوشمند در شهر تهران پرداخته شد. از میان عوامل بیان شده در جهت ایجاد شهر هوشمند در تهران، تحقق دولت الکترونیک بیشترین تأثیر را دارد. عوامل پرداختن و پیاده سازی مدیریت هوشمند، استفاده از فناوری در شهر و محیط سیاسی و نهادی، به عنوان عوامل تأثیرگذار در لایه بعد قرار گرفتند.
نتیجه گیری: شهرها با چالش های زیادی مانند ترافیک، آلودگی هوا، مصرف بیش ازحد انرژی و پراکندگی شهری مواجهند. شهر هوشمند مفهومی است که برای مقابله با این چالش ها پیشنهاد شده است. با این حال، ابتکارهای فعلی شهر هوشمند، به یک چارچوب تصمیم گیری جامع نیازمند است. شهر هوشمند، مفهوم جدید و نوظهوری تحت عنوان حکمرانی هوشمند را پدید آورده و توجه دانشمندان حوزه مدیریت دولتی، سیاست گذاری، علوم سیاسی و اطلاعات را به خود جلب کرده است و نقش عمده و حمایتی برای این مفهوم، در جهت ایجاد یک چارچوب تصمیم گیری جامع برای ابتکارات شهر هوشمند را در نظر می گیرند. پژوهش حاضر روی شهر تهران، به عنوان یکی از کلان شهرهای پیشرو ایران در حوزه شهر هوشمند تمرکز داشته است که در نهایت مشخص شد، سه عنصر دولت الکترونیک، محیط سیاسی و نهادی و استفاده از فناوری، بیشترین تأثیر را بر تحقق شهر هوشمند در تهران و به طورکلی در ایران ایفا می کنند.
گونه شناسی انواع عملکرد ویترینی مدیران سازمان های دولتی و پیامدهای آن با روش FCM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۵ تابستتان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
169 - 190
حوزههای تخصصی:
هدف: در سازمان های کشورهای در حال توسعه، بعضی از مدیران، از کفایت لازم برخوردار نیستند و سعی می نمایند با دست زدن به کارهای ظاهری و تبلیغی خود را مدیرانی شایسته و موجه جلوه دهند و در نهایت با نمایش سبک عملکرد ویترینی بر بی کفایتی های خود سرپوش گذارند. مدیران ویترینی از جمله مدیرانی هستند که با عملکرد نمایشی خود و بروز رفتارهای غیرکارکردی آسیب ها و صدمات بلندمدت و جبران ناپذیری بر سازمان وارد می کنند. لذا پژوهش حاضر با هدف گونه شناسی انواع عملکرد ویترینی مدیران و پیامدهای آن در سازمان های دولتی انجام پذیرفت.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی از حیث گردآوری اطلاعات در زمره پژوهش های اکتشافی است. همچنین این پژوهش از نوع تحقیقات آمیخته به صورت کیفی و کمی و بر مبنای فلسفه قیاسی استقرایی است. جامعه آماری پژوهش خبرگان هستند که با روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل کفایت نظری انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه است که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوایی و روایی نظری و روش پایایی سنجی درون کدگذار و میان کدگذار تایید شد. هم چنین ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوایی و پایایی بازآزمون تایید شد. داده های کیفی با روش تحلیل محتوا و داده های کمی با روش نقشه شناختی فازی تحلیل گردید.یافته های پژوهش: یافته های پژوهش حاکی از آن است که بهره گیری از تاکتیک های مدیریت برداشت، انجام رفتار شهروندی سازمانی جهت دار و نمایشی و لفاظی گری مدیران از مهم ترین عملکردهای ویترینی مدیران در سازمان های دولتی هستند. همچنین در حاشیه قرار گرفتن مأموریت سازمانی، کاهش عملکرد و بهره وری فردی و سازمانی، اشاعه رفتار فریبکاری و دروغگویی در سازمان از مهم ترین پیامدهای عملکرد ویترینی مدیران در سازمان های دولتی می باشند.محدودیت ها و پیامدها: با عنایت به هدف و نوع پژوهش که بایستی از فرایند مصاحبه و نظرات خبرگان استفاده می شد، این امر محدودیت در تعداد نمونه و دشواری دسترسی به خبرگان را در بر داشت، همچنین احتمال سوگیری در پاسخ به سؤالات و ارائه و ثبت یافته ها وجود داشت. محدودیت دیگر این است که، با توجه به اینکه جامعه آماری پژوهش حاضر مدیران سازمان های دولتی استان لرستان می باشد لذا تعمیم پذیری نتایج پژوهش به جوامع دیگر با محدودیت روبرو است.پیامدهای عملی: باتوجه به اینکه امروزه بروز برخی رفتارهای انحرافی از سوی مدیران در سازمان ها به چالشی بزرگ تبدیل شده است و از آنجا که مدیران به سبب جایگاهی که دارند قادرند توفیقات ارزشمند و نیز ناکامی هایی را برای سازمان تحت م دیریت خ ویش ب ه وج ود آورن د بنابراین، انتخاب و انتصاب مدیران شایسته یکی از مسائل قابل توجه در سازمان های دولتی اس ت. زیرا به احتمال زیاد در این مقطع بتوان مدیران شایسته و ناشایست را تشخیص داد. از این رو سازمان ها باید مدیران را بر اساس شایستگی و صلاحیت های اخلاقی و دیگر شاخص های مد نظر شناسایی نموده و مانع عملکرد و اقدامات انحرافی و جعلی آنان در راستای سرپوش گذاری بر بی کفایتی های خود شوند. از این رو پژوهش حاضر با شناسایی انواع عملکرد ویترینی مدیران به سازمان ها کمک می کند تا در شناخت این گونه افراد آگاه شوند و از به کارگماری و انتصاب افراد نالایق که فقط در جهت پیشبرد منافع شخصی خود قدم برمی دارند جلوگیری نمایند و از پیامدهای زیان بار که در این پژوهش به آن ها اشاره شد در امان بمانند.ابتکار یا ارزش مقاله: در اکثر سازمان های دولتی و غیردولتی، علی رغم سرمایه گذاری زیاد در جهت ارتقای عملکرد، دستیابی به سطوح عملکرد بالا به کندی صورت می گیرد یکی از دلایل اصلی این مشکل، عملکرد ویترینی می باشد. این سبک عملکردی به جای تمرکز بر عملکرد واقعی و بهره وری، بر اجرای نمایشی عملکردها متمرکز است. به عبارتی شاخص های ظاهری و در معرض دید عملکردی از سوی کارکنان مورد توجه قرار می گیرد و این موضوع باعث می شود تا از ارزیابی شاخص های واقعی عملکرد غفلت گردد. از این رو پژوهش حاضر بر آن است تا با ایجاد شناخت و معرفی انواع عملکرد ویترینی بتواند گامی مهم در جهت اشاعه شایسته سالاری و ارتقای عملکرد در سازمان های دولتی بردارد.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
ارائه الگوی کیفیت زندگی کاری سربازان در مراکز نظامی مطالعه موردی (نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۷
153 - 183
حوزههای تخصصی:
چالش مهمی که در سال های اخیر با توجه به کاهش چشم گیر جمعیت جوان به ویژه در کشورهای درحال توسعه با آن مواجهه است، افزایش کیفیت زندگی کاری سربازان است که یکی از عوامل بسیار تأثیرگذار بر خدمت داوطلبانه سربازی توسط جوانان و بهره وری بالای این دوران که می تواند منجر به افزایش توانمندی نظامی و دفاعی برای حفظ و حراست از امنیت کشور شود. در حال حاضر، الگوی در این زمینه، وجود ندارد؛ بنابراین طراحی این الگو امری ضروری است. این پژوهش، باهدف ارائه الگوی افزایش کیفیت زندگی کاری سربازان در مراکز نظامی شده است. برای نیل به این هدف از مطالعه موردی و از روش تحقیق کیفی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه فرماندهان و کارکنان نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران بودند که با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی تعداد 30 نفر شامل 12 خبره دانشگاهی و 18 فرمانده و مدیر منابع انسانی بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند. روش گردآوری داده ها میدانی بوده است و ابزار گردآوری داده ها مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای به دست آوردن اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد. تحلیل داده ها در طی سه مرحله، کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی که حاکی از 49 مقوله کلی است. یافته های پژوهش نشان داد مدل به دست آمده می تواند به عنوان یک چارچوب نظری علمی و پایه برای افزایش کیفیت زندگی کاری سربازان در مراکز نظامی مورداستفاده قرار گیرد.
بررسی تأثیر آموزش مؤلفه های جنگ شناختی بر روی میزان رضایت شغلی کارکنان نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۴
26 - 42
حوزههای تخصصی:
ضرورت جهان کنونی موجب شده است بسیاری از کشورهای پیشرفته سازمان های خود را پیوسته بررسی، تحلیل و نقد کنند و شیوه های نو و سازگار با ضرورت های جهان کنونی را برپا و کارآمد کنند. نیروی انسانی از مهم ترین سرمایه های سازمان ها بوده که برخورداری آن ها از رضایت شغلی می تواند یاریگر سازمان ها در رسیدن به اهدافشان باشد. برای ارتقاء سطح این متغیر در نیروی انسانی در سطح نیروهای مسلح مطالعات بسیاری انجام شده، ولی در این میان به نقش و اهمیت جنگ شناختی، به عنوان عامل تأثیرگذار بر این متغیرهای شغلی ازجمله رضایت شغلی کمتر توجه شده است. پژوهش حاضر باهدف تعیین بررسی میزان تأثیر آموزش مؤلفه های جنگ شناختی بر میزان عملکرد شغلی کارکنان یکی از یگآن های نزاجا انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون –پس آزمون و پیگیری است. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 16 نفر به صورت داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. سپس آموزش مؤلفه های جنگ شناختی برای گروه آزمایش به مدت 7 جلسه در گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل از هیچ گونه آموزشی برخوردار نشد. در این پژوهش از پرسشنامه رضایت شغلی ... استفاده گردید و داده های به دست آمده به شیوه تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن بودند که کاربرد آموزش مؤلفه های جنگ شناختی در فضای کار برای کارکنان نظامی می تواند در ارتقاء مؤلفه های شناختی در حوزه کاری و ملی و همچنین افزایش آگاهی و بالا بردن رضایت شغلی آن ها مؤثر باشد.
نقش خط مشی های اشتغال زنان در موفقیت شغلی آنان در مسیر کارراهه شغلی با نقش میانجی سقف شیشه ای(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
رویکردهای نو در مدیریت دولتی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
88 - 112
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مدل یابی معادلات ساختاری نقش خط مشی های اشتغال زنان در موفقیت شغلی آنان در مسیر کار راهه شغلی با نقش میانجی سقف شیشه ای انجام شده است. تحقیق موجود ازنظر هدف کاربردی و توسعه ای و ازنظر روش یک تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است، جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان دانشگاه علوم پزشکی کرمان در سال 1401 است که 760 نفر با روش نمونه گیری نمونه در دسترس انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل سه پرسشنامه محقق ساخته خط مشی های اشتغال زنان با روایی 0.84 پایایی 0.941، سقف شیشه ای با روایی 0.798 و پایایی 0.951 و پرسشنامه موفقیت شغلی با روایی 0.855 و پایایی 0.924 بوده است. جهت تجزیه وتحلیل داده از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS22 استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد مدل ارائه شده به منظور تبیین نقش خط مشی های اشتغال زنان در موفقیت شغلی آنان در مسیر کار راهه شغلی با نقش میانجی سقف شیشه ای در دانشگاه علوم پزشکی کرمان از برازش قابل قبولی برخوردار است. سقف شیشه ای در رابطه بین خط مشی های اشتغال زنان و مولفه های آن با موفقیت شغلی در دانشگاه علوم پزشکی کرمان نقش میانجی دارد. ازاین رو، تدوین و اجرای خط مشی هایی که هدف آن ها مدیریت سقف شیشه ای باشد، می تواند به بهبود موفقیت شغلی زنان در محیط های دانشگاهی منجر شود. پیشنهاد می شود که مدیران و سیاست گذاران دانشگاه ها با توجه به یافته های این تحقیق، اقداماتی را جهت بهبود شرایط کاری و کاهش موانع ساختاری برای زنان در نظرگیرند تا بتوانند به بهبود کار راهه شغلی و موفقیت شغلی آنان کمک کنند.
طراحی مدل کار راهه شغلی با توجه به تاثیر منابع انسانی سبز و مسئولیت اجتماعی در اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان فارس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات توسعه و مدیریت منابع دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
27 - 38
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل کار راهه شغلی با توجه به تاثیر منابع انسانی سبز و مسئولیت اجتماعی در اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان فارس مبتنی بر مطالعه ای آمیخته و با رویکرد متوالی- اکتشافی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی و صاحب نظران حوزه مدیریت منابع انسانی در اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان فارس بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی با روش دلفی و نرم افزار maxqda مورد تحلیل محتوا قرار گرفت و نتایج آن منجر به تولید پرسشنامه برای بخش کمی گردید. این پرسشنامه شامل سه مولفه کار راهه شغلی در هفت بعد، منابع انسانی سبز در هفت بعد و مسئولیت اجتماعی در چهار بعد، 18 بعد و 84 سوال است. جامعه آماری پژوهش حاضر در بخش کمی190 نفر از کارکنان اداه کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان فارس می باشند که از بین 375 نفر کارکنان موجود به روش تصادفی خوشه ای یک مرحله ای انتخاب شده اند. لازم به توضیح است برای جمع آوری اطلاعات پرسشنامه به دو شیوه آنلاین و دستی اقدام به جمع آوری اطلاعات مورد نیاز صورت پذیرفت. که برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده حاصل از پرسشنامه، در این بخش (کمی) از نرم افزار Spss و Amos استفاده شد. نتایج: هر دو متغیر پژوهش اعم از منابع انسانی سبز(متغیر مستقل) و مسئولیت اجتماعی(متغیر تعدیل گر) بر کار راهه شغلی تاثیر مثبت و معناداری دارند.
بررسی تاثیر مدیریت تنوع بر عملکرد بازیکنان فوتبال باشگاههای لیگ برتر فوتبال ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مدیریت تنوع اثربخش، خواه اجتماعی و خواه فرهنگی باشد ، فقط به مقایسه با دیگران و اختلافات آنها نم یانجامد ، بلکه شناخت اهداف و منافع مشترک مشترک را نیز شامل م یشود و سازما نهای ورزشی نیز از تنوع فزاینده و تأثیرات آن معاف نیستند و ورزش یکی از بخ شهای اصلی است که با تعدد روابط بین افراد از نژادها، فرهنگها، موقعیتهای اجتماعی، خصوصیات جسمی و روحی، شرایط اقتصادی و غیره سرو کار دارد، با تکیه بر تئوریه ای انسجام اجتماعی هدف از این تحقی ق تاثیر مدیریتتنوع بر عملکرد بازیکنان فوتبال باشگا ههای لیگ برتر فوتبال ایران بود. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، براساس گردآوری داد هها توصیفی - پیمایشی است. جامعه آمار ی کلیه بازیکنان تیمهای حاضر در لی گ برتر فوتبال بو د ) 480 = N( که با استفاده از فرمول کوکران 214 نفر تعیین و به صورت در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری داد هها از پرسشنام ههای استاندارد فینک و همکاران ) 200۳ ( برای سنجش مدیریت تنوع و مق یاس عملکرد ورزشی چاربانیو و همکاران ( 2001 ( استفاده شده است روایی و پایایی پرسشنامه با استفاده از شاخ صهای مناسب مورد تایید واقع شد همچنی ن جهت تح لیل داد هها از مدلیابی معادلات ساختار ی در نرم افزار AMOS کمک گرفته شد. یافتهها نشان داد به طور کلی عملکرد ورزشی از مدیریتتنوع تاثیر میگذارد، اما تاثیر هر کدام از مولفهها ی مدیریت تنوع بر عملکرد ورزش ی بازیکنا ن متفاوت است. در این راستا تاثیر مدیریت تنوع مط یعان ه بر عملکرد ورزشکاران منفی و معنیدار بود در حال ی که تاثیر مدیریت تنوع واکنشی و مدیریت تنوع فعال بر عملکرد ورزشکاران مثبت و معنیدار بود. بر اساس نتایج اگر در باش گاهها ی لی گ برتر فوتبال ایران، ر ویکرد مدیریت نسبت به تنوع فعالتر و منعط فتر باشد م یتوان انتظار بهبود بیشتری در سطح عملکرد
حکمرانی هوش مصنوعی در دولت الکترونیک (چالش ها، فواید)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
علی رغم رشد روز افزون در حوزه هوش مصنوعی، بسیاری از مدیران سازمانی هنوز نتوانسته اند ارتباط خوبی با این فناوری برقرار کنند. سر در آوردن از هوش مصنوعی هم مثل هر تکنولوژی جدید دیگر که با کلی هیاهو و جنجال رسانه ای همراه است، ممکن است گیج کننده باشد و حتی متخصصان هوش مصنوعی هم به سختی می توانند خود را با تحولات لحظه ای این فناوری همراه کنند. تحقیق حاضر سعی بر آن دارد تا به روش تحلیل مضمون به بررسی جامعی از پشت پرده ی تاثیر این فناوری مرموز و قدرتمند در هوشمند سازی مدیریت منابع انسانی بپردازد. بدین منظور یافته های جدیدترین مطالعات انجام شده در حوزه ی هوش مصنوعی با محوریت مدیریت منابع انسانی و کاربری دولت الکترونیک، از نشریات معتبر علمی- پژوهشی بین المللی مد نظر قرار گرفتند. پس از دسته بندی و کدگذاری داده های مذکور در نهایت روایت نظری تحقیق تدوین وارائه گرید. یافته های مذکور در پنج کد کلان شامل چالش های پیش روی هوش مصنوعی با نه مولفه، اخلاق حرفه ای با هفت مولفه ، نظام دولت الکترونیک با شش مولفه، نظام اداری با هفت مولفه، هوشمندسازی دولت ها با چهار مولفه احصا گردیدند.
توسعه شهری دانش بنیان (KBUD): رویکرد نوین در برنامه ریزی شهری (نمونه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
99 - 114
حوزههای تخصصی:
با رشدوگسترش شهرها و افزایش جمعیت، تأمین رفاه و آسایش شهرنشینان به مهم ترین دغدغه مدیریت شهری تبدیل شده است. با توجه به محدودیت منابع در شهرها، امروزه توسعه شهری مبتنی بر دانش، می تواند کمک مؤثری برای دستیابی شهرها به اقتصاد پایدار باشد به بیان دیگر، توسعه شهر دانش بنیان، ضمن توسعه و رونق اقتصادی، پایداری محیطی و مدیریت منابع، موجب ارتقا کیفیت زندگی شهروندان گردد. هدف این مقاله ارزیابی و شناسایی عوامل مؤثر در تحقق پذیری توسعه شهری دانش بنیان در کلان شهر تهران می باشد. این تحقیق از نظر هدف گذاری کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق، 155 نفر از خبرگان، متخصصین دانشگاه و سازمان های دولتی و غیردولتی به صورت نمونه گیری قضاوتی یا هدفمند می باشد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از روش تحلیل عاملی و از آزمون فریدمن در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تعداد 16 عامل از 69 شاخص استخراج شدند که همگی دارای مقادیر ویژه بالای یک بوده و جمعاً 54/82 درصد از واریانس را تبیین می کند. مقدار ویژه اولین عامل با 870/13 می باشد که به تنهایی 102/20 درصد از واریانس را در بر گرفته بود و بیشترین تأثیر را در بین عامل های دیگر دارد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که مؤلفه های وجود بنیان های اقتصاد کلان و زیرساخت های ارتباطی (ICT) و IT مشترک با میزان (95/0)، داشتن نیروی انسانی کارآفرین (93/0)، ارتباط موفق بین صنعت، دانشگاه و حکومت (92/0)، تعدد دانشگاه ها و پژوهشگاه ها (91/0) به عنوان عوامل محرک در توسعه شهری دانش بنیان در کلان شهر تهران شناسایی شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد تحقق پذیری مدل توسعه شهری دانش بنیان در کلان شهر تهران بیشتر در گرو تحقق توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی – فرهنگی، توسعه محیط شهری و توسعه نهادی است.
واکاوی راه کارهای گسترش و تقویت کسب و کارهای دانش بنیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات توسعه و مدیریت منابع دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
63 - 76
حوزههای تخصصی:
کسب وکارهای دانش بنیان، فعالیت های مبتنی بر فناوری های نو در مسیر خدمات رسانی بهتر، کاهش هزینه و همچنین جلوگیری از خروج ارز در هر کشوری است که به دلیل اهمیت این شرکت ها در توسعه اقتصادی و مقابله با برخی از مسیرهای تحریمی بسیار بااهمیت هستند. ازاین رو این پژوهش، با هدف واکاوی راه کارهای گسترش و تقویت کسب وکارهای دانش بنیان انجام شده است. شرکت کنندگان، شامل 112 فر از کارکنان و مدیران شرکت های دانش بنیان شهرستان آباده بودند که با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش تحقیق، شیوه آمیخته (کیفی و کمی) بود که در بخش کیفی از رویکرد فراترکیب و در بخش کمی از شیوه توصیفی- همبستگی مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. بر همین اساس، 4 عامل سازمانی، فردی-دانشی، محیطی-بازاریابی و اقتصادی- حمایتی؛ به عنوان عوامل واکاوی راه کارهای گسترش و تقویت کسب وکارهای دانش بنیان تشخیص داده شدند. همچنین روایی در هر دو شیوه به صورت قابل قبولی مورد تائید قرار گرفتند و پایایی در رویکرد فراترکیب بر مبنای شاخص های لینکلن و گوبا (1985) و در مطالعه مقدماتی بخش کمی نیز، با استفاده از ضرایب آلفای کرونباخ تائید شدند. جهت تحلیل یافته های این مطالعه در بخش کیفی از اسنادکاوی با تأکید بر مطالعات داخلی و خارجی و در بخش کمی نیز از آمار توصیفی (شاخص های جمعیت شناختی با استفاده از نرم افزار (SPSS و آمار استنباطی (حاصل از معیارهای مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار Smart PLS) استفاده شد. نتایج نشان داد، شاخص های فردی-دانشی و اقتصادی- حمایتی در ایجاد و بسط کارآفرینی و اشتغال در حوزه مدیریت فناوری اطلاعات پزشکی تأثیر معنادار داشتند؛ اما عوامل محیطی-بازاریابی به عنوان یکی از راه کارهای گسترش و تقویت کسب وکارهای دانش بنیان در شرکت های شهرک صنعتی شهرستان آباده مورد تائید قرار نگرفتند"؛ بنابراین به نظر می رسد، جهت تقویت کسب وکارهای دانش بنیان ضمن توجه به مرتفع کردن مشکلات سازمانی می بایست عوامل فردی و دانشی کارکنان و حمایت های دولتی و بخش خصوصی در بخش مالی موردتوجه باشد.