فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
39 - 56
حوزههای تخصصی:
در راستای شناخت مؤلفه های مردانگی مرد ایرانی و به عنوان حوزه ای از مطالعات مردان، می توان به فرهنگ شفاهی و مثل ها پرداخت. مطالعات مردان یکی از حوزه های نوظهور مطالعات جامعه شناسی و جنسیت است که در جهت شناخت بیشتر مردان و بررسی رفتار، انتظارات، انتسابات و هویت ذاتی مردانه گام مؤثری برداشته است. بررسی مثل ها از آن جهت اهمیت دارد که پل ارتباطی میان محقق و فرهنگ عامه و شناخت هرچه بیشتر عقاید اعضای یک جامعه است. این پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوا انجام شده است. در این پژوهش 803 مثل با کلیدواژه های مرد، شوهر، برادر، دایی، عمو، پدر، پسر و داماد انتخاب و بررسی شدند. تحلیل محتوای مثل ها به تعداد هفتادوهشت زیرمؤلفه از ده مؤلفه کلی منجر شد و در نهایت با محوریت مؤلفه کلی «مردانگی به مثابه امر متناقض» به سرانجام رسید. امر متناقض مردانگی خصوصیاتی دارد که از جمله آن می توان به آغاز آن از وضعیتی غیرروشن اشاره کرد. ناروشنی و ابهام مردانگی به آن معناست که مشخص نیست از چه زمانی مردان به این صفات متصف شده اند و آیا زمانی بوده است که مردان رفتار مردانگی متفاوتی با زنان داشته باشند. وجه دوم مردانگی به عنوان امر متناقض تقابل و تخالف با زنان است. این مهم از آن جهت محل بررسی است که به چه دلیل و در چه فرایندی متفاوت بودن به معنای دوری حداکثری فهم است و درنهایت آنچه تفاوت فهم شده به تقابل تبدیل شده و برای آن شواهد متعددی نیز ارائه شده است.
واکنش مردم گیلان در برابر قانون اتحاد لباس و کشف حجاب با تمرکز بر دوره پهلوی اول و اوایل پهلوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
117 - 132
حوزههای تخصصی:
تغییر لباس و برداشتن حجاب از سر زنان ایرانی یکی از مهم ترین و چالش برانگیزترین اقدامات فرهنگی و اجتماعی در دوره پهلوی اول به شمار می رود که با هدف نوسازی جامعه ایرانی و تحقق الگوی توسعه غربی انجام گرفت. عدم تناسب قانون کشف حجاب با اقتضائات و ارزش های ملی و دینی جامعه ایرانی و تحمیل آن از سوی دولت به مردم، مخالفت های گسترده ای از گروه های مختلف اجتماعی را به دنبال داشت. مطالعه این بخش از تاریخ معاصر ایران تصویر روشنی از سیاست های فرهنگی دوره پهلوی و چگونگی مواجهه جامعه ایرانی با آن را ارائه می کند. در این پژوهش، با اتخاذ رویکرد توصیفی-تحلیلی و با استفاده از اسناد کشف حجاب در دوره پهلوی، چگونگی مواجهه مردم گیلان با قانون کشف حجاب بررسی می شود. یافته های این پژوهش ضمن رد نتایج پژوهش های قبلی مبنی بر عدم مقاومت چشمگیر مردم گیلان در برابر قانون کشف حجاب نشان می دهد زمینه و بستر لازم برای پذیرش کشف حجاب در گیلان همچون دیگر مناطق ایران فراهم نبوده و مردم گیلان در برابر این اقدام ناهمساز با فرهنگ و هویت جامعه ایرانی از خود مقاومت نشان داده اند. اگرچه این دست اقدامات و اصلاحات اجتماعی پهلوی مورد پذیرش بخشی از طبقات اجتماعی به ویژه روشنفکران و طبقات اشراف قرار گرفت؛ اما به دلیل شرایط فرهنگی و ساختارهای اجتماعی حاکم بر جامعه ایرانی، با مقاومت بخش قابل توجهی از مردم و علما روبرو شد و عملاً به شکست انجامید.
تحلیل تطبیقی ویژگی های پوششی زنان 45-20 ساله تهرانی با آرکی تایپ آفرودیت از منظر نظریه «جین شینودا بولن»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۳
45 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضربررسی تحلیل تطبیقی ویژگی های پوششی زنان 20 تا 45 ساله تهرانی دارای هویت شخصیتیِ آرکی تایپ آفرودیت از منظر نظریه جین شینودا بولن بود. جامعه پژوه ش تمامی متون روانکاوی بر اساس نظریات یونگ و پیروان مکتبش به خصوص جین شینودا بولن بود. نمون ه پژوه ش متون مرتب ط ب ا اسطوره شناسی، آرکی تایپ آفرودیت و شخصیت زنان معاصر بود. در ای ن پژوه ش جه ت گ ردآوری اطلاع ات از روش کتابخان ه ای به ص ورت فیش ب رداری از منابع مکت وب و مرتبط ب ا روانکاوی یونگ اس تفاده ش د. س پس داده ها ب ه صورت توصیف ی- تحلیلی مورد بررس ی ق رار گرفت. نتایج نشان داد که هویت شخصیتی نقش مهمی در الگوهای پوشش زنان دارد و زنان با آرکی تایپ آفرودیت و طبق نظریه جین شینودا بولن به دلیل تأثیرات فرهنگی و تاریخی، به سبک هایی گرایش دارند که زنانگی را برجسته می سازد. آرکی تایپ آفرودیت که نمایانگر جنبه های زیبایی شناسانه و جذابیت های زنانه است، به صورت ناخودآگاه (طبق نظریه یونگ) بر انتخاب های پوششی زنان تأثیر می گذارد. زنان در گروه سنی 20تا 45 ساله با استفاده از لباس ها و زیورآلات ، به دنبال تأیید اجتماعی و افزایش اعتماد به نفس خود هستند. زنان به دنبال لباسی هستند که هویت فردی و اجتماعی آن ها را به بهترین شکل نشان دهد. این انتخاب ها معمولاً تحت تأثیر نیاز به احساس جذابیت، پذیرش اجتماعی و تأیید خود دارند. زنان آفرودیت از ترکیبات متنوعی در پوشش استفاده می کنند که با ویژگی های فردی شان مرتبط است این ویژگی ها شامل استفاده از آیتم های زنانه و طراحی های مبتکرانه می باشد. در کل درک عمیق روا ن شناسی و فرهنگ زنان می تواند به طراحی موثرتر در حوزه مد و پوشاک منجر شود.
تحلیل جریان های اثرگذار در سیاست گذاری عدالت جنسیتی ج.ا.ایران در چارچوب مدل سه جریان کینگدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدالت جنسیتی یکی از مباحث مهم در حوزه عدالت اجتماعی است که در پی تقسیم عادلانه منابع، امکانات و فرصت ها میان زن و مرد است. تدوین سیاست های عادلانه در این حوزه، از جمله وظایف مهم دولت در عرصه سیاست گذاری است. بررسی برنامه ها و سیاست های دولت های بعداز انقلاب، حاکی از اتخاذ رویکردهای متفاوت نسبت به عدالت جنسیتی است. سوال این است که این تغییر رویکردها در سیاستگذاری عدالت جنسیتی ج.ا.ایران متأثر از چه جریاناتی است؟. براین اساس، در این پژوهش تلاش شده، به صورت کیفی و در چارچوب مدل سه جریان کینگدان، جریان های اثرگذار در سیاست گذاری عدالت جنسیتی ج.ا.ایران در دولت های با گفتمان اصلاح طلب، عدالت محور، اعتدال گرا و انقلابی را بررسی و تحلیل گردد. نتایج حاصله حاکی از آن است که تلاقی سه جریان مسئله، جریان سیاسی و جریان خط مشی در سیاست گذاری عدالت جنسیتی دولت های ج.ا.ایران اثرگذار بوده و با روی کار آمدن دولت ها و تغییر مدیریت کلان کشور، و همچنین متناسب با رویکرد و گفتمان مربوطه، سیاست ها و برنامه های متفاوتی را در حوزه مطالبات زنان و عدالت جنسیتی پیگیری و اتخاذ نمایند و در نتیجه موجب باقی ماندن بخشی از مسائل زنان و عدم برقراری عدالت جنسیتی شده است.
فرایند ساخت و شکل گیری هویت مادرانه در ازدواج زودهنگام: یک مطالعه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۳
69 - 80
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی فرایند ساخت و شکل گیری هویت مادرانه در ازدواج زودهنگام بود. جامعه پژوهش شامل زنانی که زیر 15 سالگی ازدواج کرده بودند. نمونه پژوهش تا حد اشباع نظری مشارکت کنندگان، 23 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش پژوهش کیفی براساس نظریه داده بنیاد بود. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته با پرسش های باز و استاندارد شده بود که این اطلاعات با رویکرد نظریه زمینه ای اشتراوس و کوربین تحلیل و طبقه بندی شد. یافته های به دست آمده در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی به ترتیب 350 کد باز، 48 مقوله فرعی و 11 مقوله اصلی بود. نتایج پژوهش نشان داد که ساخت هویت مادری بر مبنای زندگی بدون هویت کودکی و عوامل فردی و فرهنگی ازدواج به عنوان شرایط علی، فشار اجتماعی منجر به انتخاب زندگی غیرقابل اجتناب و چالش ها و مشکلات اساسی به عنوان شرایط زمینه ای، الگوهای یادگیری مادری و بحران های حاد در زندگی مشترک به عنوان شرایط مداخله ای، تغییر مسیر زندگی کودک همسری، حل مسئله ناسازگارانه و حل مسئله سازگارانه به عنوان راهبردها و سبک مادرانه کودک همسران و وضعیت رضایت از زندگی و آینده نگری آنان به عنوان پیامدها، مفهوم بندی شد.
عوامل مؤثر بر انتخاب لباس اجتماع زنان با رویکرد مدیریت بدن فوکو و گیدنز (مطالعه موردی: زنان 20 تا 30 ساله در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
57 - 75
حوزههای تخصصی:
مدیریت بدن و رابطه آن با قلمروهای اجتماعی و فرهنگی (جامعه شناسی بدن)، انسان را عاملی جسم مند تعریف می کند. به عبارتی بودن در جهان و آگاهی انسان توسط بدن معین می شود. لباس یک تمهید دلالت گرایانه و متأثر از رخدادهای اجتماعی است که روی بدن قرار می گیرد. با اجتماعی شدن انسان، بدن او به عنوان ابزاری برای کنترل اجتماعی تعریف می شود و برخی کردارهای بدنی اهمیت می یابند. مدیریت بدن فرد به معنای نظارت و دستکاری مستمر ویژگی های ظاهری، رابطه مستقیمی با انتخاب نوع لباس دارد. سؤال پژوهش این است که عوامل مؤثر بر انتخاب انواع لباس اجتماع زنان، با رویکرد مدیریت بدن فوکو و گیدنز چیست. هدف پژوهش، شناخت عوامل انتخاب لباس اجتماع زنان برای نمایش اندام مطابق با رویکرد مدیریت بدن است. روش پژوهش تحلیلی، همبستگی و پیمایشی و شیوه جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری شامل زنان 20 تا 30 ساله در شهر تهران و تعداد نمونه 384 نفر است. داده ها با پرسشنامه محقق ساخته به روش تصادفی ساده جمع آوری شدند. یافته ها نشان داد مدیریت بدن در ساختارهای اجتماعی متغیر است. گاهی انتخاب لباس اجتماع برای متناسب سازی با تفکر سایرین در جامعه و ابزار قدرت است و گاهی برای دستیابی به پذیرش های مثبت و همسو با فعالیت های اجتماعی است
تبیین تلازم وجودشناختی عقل-عفت- فطرت بر اساس مبانی حکمت سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نفس ناطقه انسانی از بدو موجودیت، دو وجه متلازم و متفاعل بالفعل بنام عقل نظری و عملی دارد که همان شاکله ی فطری مختص انسان می باشد. از اقتضائات این شاکله ی فطری، این است که در بستر تکوین، تدریجاً وجه خودآگاه (عقلانی) آن به فعلیت می رسد. با تحقیق در مبانی حکمت سینوی روشن شده است که از نظر شیخ الرییس ، اولاً غایت عقل عملی، تکامل عقل نظری و غایت عقل نظری، تحقق عملی سعادت انسان است؛ یعنی یک تفاعل دوسویه پلکانی اشتدادی. ثانیاً وی عفت را به عنوان رأس فضایل اخلاقی( شعبه ای از عقل عملی) مُلهَم از شریعت می داند که مبدأ آن حیاء است و حیاء را فضیلت قوه ی تمییزیه یعنی عقل می داند ؛ از مقدمات فوق نتیجه می شود که عفت از لوازم فطری دستگاه عاقله انسانی است که در بستر تکوین و تکامل قوه عاقله، در عین متعلَّق عقل نظری بودن، در وجه عقل عملی تحقق عینی یافته و در لباس حیاء و مصادیق آن در ساحت های مختلف رفتار انسان، به قصد ایصال انسان به سعادت، تجلی پیدا می کند. بنابراین، سه مؤلفه ی عقل، فطرت و عفت به مثابه وجوهی از شاکله ی وجودی انسان، متلازم و غیر قابل انفکاک هستند و تحقق وجودی هر یک از آنها مشروط است به تجلی و تحقق آن دوی دیگر! لذا صحت کنشگری عقل و فطرت مستلزم رفتار عفیفانه است که خود را در مصادیق عملی و عینی با حیاء بودن متجلی می سازد. همچنین به اقتضاء صحت عکس نقیض، عدم عفت و حیاء، بالضروره حاکی است از عدم صحت رأی عقل و فعلیت تام فطرت.
تحلیل روایت مادران از سوگ فرزند مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۰
167 - 189
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل روایت تجربه سوگ مادرانی است که فرزندان خود را بر اثر ابتلای به سرطان، از دست داده اند. روش : این پژوهش با روش تحلیل روایت و با نمونه آماری 14 نفر از مادرانی که فرزندان خود را در طی سه سال اخیر بدلیل ابتلای به سرطان از دست داده اند در سال 1402 در خمینی شهر اصفهان انجام شده است.یافته :با استفاده از روش تحلیل روایت هفت طبقه و سه تم اصلی شامل احساسات معطوف به فرزند، احساسات معطوف به دیگران و ادراک متناقض از معنویت بدست آمد. تحلیل کدهای استخراج شده نشانی می دهد که مادران از زمان بیماری تا بعد از فوت کودک دچار احساسات فزاینده غم ، ناامیدی و گاهی ترس و خشم می شوند. حمایت و همدلی خوب همسر و خانواده شوهر و بستگان، امید بخشی پزشکان و ارتباط داشتن و ادای دین و کمکهای مالی به موسسات درمانی(محک و بیمارستان سرطان) به کاهش احساسات ناخوشایند سوگ کمک می کند. کدهای تحلیل تحقیق نشان می دهند که ناصبوری پرستاران و فرایند طولانی و دردناک شیمی درمانی بر غم و اندوه مادران می افزاید. در این دوران سخت، احساس معنویت به صورت احساسات متناقض از خشم و رضایتمندی درک می شود. درک و همدلی با تجربیات مادر سوگ دیده می تواند تاب آوری مادر سوگ دیده را در تحمل غم و رنج سوگ افزایش دهد
بررسی سیمای زنان ایرانی عصر صفوی بر پایه تصویرشناسی فرهنگی (مطالعه موردی: سفرنامه های سانسون و تاورنیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
99 - 115
حوزههای تخصصی:
هویت فرایند پاسخگویی آگاهانه فرد، قوم و ملت به «چیستی و کیستی» خود است و شناخت ارزش های هویت تاریخی هریک در تحقق اهداف مهم فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن ها کارگشا است. تصویرشناسی فرهنگی فرهنگ جوامع بشری و ویژگی های آن را از رهگذر آثار ادبی و هنری بررسی می کند و موضوع آن، بیشتر بررسی بازتاب ذهنیت یا استدلال فرد، گروه و ملت و تصویر آن ها در سفرنامه ها است. سیاحان مستشرق، سیمای زنان ایرانی را در سفرنامه های خود آورده اند؛ چنان که جهانگردانی مانند تاورنیه و سانسون جایگاه، نقش و هویت زنان ایرانی عصر صفوی را توصیف و گاهی بر پایه کلیشه های ذهنی قضاوت کرده اند. این پژوهش با هدف تبیین جایگاه، نقش و هویت زنان ایرانی عصر صفوی در سفرنامه های تاورنیه و سانسون بر پایه انگاره تصویرشناسی فرهنگی به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و نگاه واقعی و کلیشه های ذهنی این جهانگردان را به زنان ایرانی عصر صفوی بررسی کرده است. دستاورد پژوهش نگاه واقعی و کلیشه ای این سفرنامه نویسان را به زنان ایرانی نشان داده است؛ به طوری که زیبایی، ازدواج، پذیرش چندهمسری، باروری و پسرآوری، مهم ترین خواسته جامعه مردسالار این دوره از زنان منفعل جامعه بوده است. بااین حال برخورد جامعه مردسالار با زنان درباری متفاوت است؛ چنان که این زنان افزون بر ویژگی های مذکور، همواره برای کسب مهارت و حضور در عرصه های اجتماعی تلاش کرده و مهارت هایی مانند شکار، تیراندازی، اسب سواری، گل دوزی و... کسب کرده اند و سفرنامه نویسان این عدم انفعال را در کلیشه های ذهنی به زنان عامه نیز نسبت داده اند.
بررسی رویکردهای جهانی برای معکوس کردن کاهش نرخ زاد و ولد و تأخیر ازدواج در نسل جدید
حوزههای تخصصی:
امروزه بسیاری از کشورهای جهان با چالش های جمعیت شناختی کاهش نرخ زاد و ولد و تأخیر ازدواج مواجه هستند که می تواند منجر به پیری جمعیت و کمبود نیروی کار شود. ایران یکی از کشورهایی است که تحت تأثیر این روندها قرار گرفته است. هدف از این مطالعه شناسایی و بررسی سیاست های مؤثری است که باعث ترویج ازدواج و افزایش نرخ تولد در سطح جهانی می شود. یافته ها و تحلیل های به دست آمده می تواند به عنوان منبع ارزشمندی برای تشویق ازدواج در میان نسل جوان و افزایش نرخ زاد و ولد در کشور ما باشد. گردآوری این داده ها شامل بررسی سیستماتیک تحقیقات دانشگاهی معتبر، انتشارات دولتی و پایگاه های آماری کشورهای موفق در این چالش جهانی است که در دهه گذشته به این موضوع پرداخته اند. بر اساس اطلاعات جمع آوری شده، می توان گفت که مشوق های مالی مانند افزایش حقوق، تخفیف مالیاتی برای خانواده ها، مراقبت از کودکان با والدین شاغل و برنامه های حمایت اجتماعی مانند مرخصی سخاوتمندانه برای والدین و اولویت مسکن برای زوج ها از جمله سیاست های مؤثر هستند. همچنین، ترویج ازدواج با کمک ابتکاراتی مانند کمپین های آشنایی اجتماعی و استفاده از رسانه ها، آزادسازی رایگان دانش نامه برای متأهلین در دانشگاه های دولتی نام برد. این پژوهش گزینه های سیاست گذاری امیدوارکننده ای را برای ایران نشان می دهد و تطبیق این یافته ها با شرایط فرهنگی و مذهبی ایران و اجرای طرح های آزمایشی قبل از مقیاس بندی ملی، می تواند به معکوس کردن روند فعلی کمک کند.
تحول یادگیری در عصر دیجیتال و تأثیر آن بر آموزش دختران
حوزههای تخصصی:
مسیر تحول آفرین آموزش در چهارمین انقلاب صنعتی بر نقش حیاتی ادغام فناوری و آموزش تأکید دارد. این حوزه میان رشته ای با رویکردهای فعال و مسئله محور مانند یادگیری مبتنی بر بازی، یادگیری ترکیبی و رویکردهای یادگیری مبتنی بر پروژه مشخص می شود که در مواجهه با تغییرات ناشی از همگرایی فناوری های پیشرفته، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این میان، توسعه ابزارهای دیجیتال و هوش مصنوعی، فرصت های بی سابقه ای برای بهبود یادگیری شخصی سازی شده و تعامل محور ایجاد کرده است. بااین حال، ادغام فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشورهای درحال توسعه، از جمله ایران، با چالش های قابل توجهی روبه رو بوده و بحث هایی پیرامون تأثیر آن در کاهش تجربیات عملی و تعامل کاربردی در محیط های آموزشی مطرح شده است. علاوه بر این، مقاومت معلمان در برابر تغییرات فناورانه، کمبود منابع مالی و محدودیت های زیرساختی از دیگر موانع پیش روی این تحول محسوب می شود. با توجه به اهمیت روزافزون محتوای آموزشی دیجیتال، این مطالعه با استفاده از مرور نظام مند، به بررسی میزان اثربخشی و نحوه اجرای یادگیری دیجیتال در دختران و زنان می پردازد. این مقاله از رویکردی نظام مند برای گردآوری داده های اولیه استفاده کرده است. در این جستجو، ۱۶ مقاله شناسایی شد، یافته های این پژوهش نشان می دهد که یادگیری دیجیتال تأثیر مثبتی بر افزایش تعامل دختران و زنان، بهبود عملکرد تحصیلی و تقویت علاقه به موضوعات علمی دارد. همچنین، بهره گیری از روش های یادگیری ترکیبی و ابزارهای چندرسانه ای می تواند باعث تقویت تفکر انتقادی میشود. بااین حال، موفقیت این برنامه ها مستلزم آموزش و حمایت مستمر و تدوین سیاست های آموزشی انعطاف پذیر است.
ارائه مدل معادلات ساختاری روابط تعارضات زناشویی با دلزدگی زناشویی و میانجیگری تحمل پریشانی در زنان متأهل از منظر فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۳
31 - 44
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل معادلات ساختاری روابط تعارضات زناشویی بادلزدگی زناشویی و میانجی گری تحمل پریشانی در در زنان متاهل از منظر فرهنگی بود. جامعه آماری شامل بانوان متاهل ساکن منطقه 4 شهر مشهد بود. حجم نمونه به روش نمونه گیری دسترس با درنظر گرفتن احتمال ریزش و به منظور افزایش اعتبار نمونه 228 نفر انتخاب شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. برای گردآوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه های تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، ۲۰۰۵)، تعارضات زناشویی (ثنایی و همکاران، ۲۰۰۰) و دلزدگی زناشویی (پانیز، ۱۹۹۶) استفاده شد. برای آزمون فرضیه های پژوهش، از نرم افزار آماریAMOSاستفاده گردید. نتایج نشان داد که تمامی مسیرهای مستقیم و غیرمستقیمی که در مدل نشان داده شده، معنادار است و بین تعارضات زناشویی و دلزدگی زناشویی زنان متاهل از منظر فرهنگی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. از سوی دیگر بین تعارضات زناشویی و دلزدگی زناشویی با تحمل پریشانی رابطه منفی و معنادار وجود دارد و تحمل پریشانی نقش میانجی را در رابطه تعارضات زناشویی و دلزدگی زناشویی ایفا می کند. هم چنین یافته ها مشخص کرد که مدل از نیکویی برازش مطلوبی برخودار است.
بررسی مسئله بلوغ و سبک زندگی عفاف محوردر دختران نوجوان دوره متوسطه اول ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی مسئله بلوغ و سبک زندگی دینی دختران در دوره نوجوانی است. نوجوان در این دوره صفات متفاوتی را از هیجان مثبت تا اضطراب، از خشونت تا پرسشگری را تجربه می کنند. در این دوران برخی از مسائل از جمله بلوغ مهم به نظر می رسد. بلوغ دربردارنده مسائل عمیق تری است. این مطالعه با رویکرد کیفی با روش پدیدارشناسی مسئله بلوغ را روی نوجوانان دختر دوره اول متوسطه از نظر مربیان بررسی می کند. یافته ها نشان می دهد پس از تقلیل داده ها، 155 مقوله فرعی و 8 مقوله اصلی بدست آمد. مدیریت نیاز جنسی، ضعف بلوغ اجتماعی، ضعف بلوغ عاطفی، لزوم آگاه سازی برای مواجهه با بلوغ، ضعف مهارت های زندگی، لزوم تربیت فردی، آسیب پذیری سبک زندگی بانوان مربی و ضعف عملکرد مادران دست یافت. نتیجه این که برای کاهش بحران بلوغ در دختران نوجوان لازم است سبک زندگی مادران و مربیان اصلاح شود و این دو طیف باید عملکرد خود را تقویت کنند.. همچنین لازم است تا نسبت به شیوه مواجهه دختران نوجوان یا مسئله بلوغ آگاه سازی لازم و هدفمند انجام شود. در سبک زندگی اسلامی هویت زنانه نیز اهمیت بساری دارد هویت زنان به سه بعد تقسیم می شود. که عبارت اند از: هویت نقشی، هویت جنسیتی و هویت شخصی، که در آموزه های دین اسلام عفت در همه این ابعاد مولفه مبنایی و محوری است.. سبک زندگی عفیفانه یکی از انواع گوناگون سبک زندگی است که قلمرو گسترده ی پیامد محوری را دربردارد و به شاخصه های حوزه روابط میان فردی می پردازد و مشتمل بر اصول و قواعدی است که سبب تعالی و رشد همه جانبه فردی و اجتماعی همه آحاد بشر می پردازد..
بررسی رابطه سلامت معنوی و گرایش به نماز خواندن با توجه به نقش واسطه ای بهزیستی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۰
191 - 217
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین سلامت معنوی و گرایش به نماز خواندن با توجه به نقش واسطه ای بهزیستی روان شناختی در دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور یاسوج در سال 1401 انجام شد. پژوهش حاضر از نوع مدل معادلات ساختاری بود و جامعه آماری آن دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور یاسوج بود که در سال 1401 مشغول به تحصیل بودند. تعداد نمونه ها 250 نفر تعیین گردید. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه سلامت معنوی (پولوتزین و الیسون، 1982)، بهزیستی روان شناختی (ریف، 1989) و گرایش به نماز خواندن (انیسی و همکاران، 1398) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Spss و برای تحلیل فرضیه ها از نرم افزار Amos استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که ابعاد و نمره کل گرایش به نماز خواندن دارای رابطه مستقیم و معنی دار با متغیرهای سلامت معنوی و بهزیستی روان شناختی بود. سلامت معنوی بر بهزیستی روان شناختی و همچنین گرایش به نماز خواندن بر بهزیستی روان شناختی اثر مستقیم و معنی دار داشتند. بهزیستی روان شناختی توانست نقش واسطه ای در رابطه بین سلامت معنوی و گرایش به نماز خواندن داشته باشد و تقویت سطح سلامت معنوی در دانشجویان دختر می تواند تأثیر مستقیمی بر بهزیستی روانشناختی آن ها داشته باشد.
الگوهای جنگ شناختی در مواجهه با زنان ایرانی؛ چالش های هویتی و راهکارهای مقاومت اجتماعی
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی الگوهای شناختی و گفتمان های تأثیرگذار بر هویت زنان در جمهوری اسلامی ایران می پردازد. در برخی از فضاهای رسانه ای و تبلیغاتی، تلاش هایی برای بازتعریف نقش های اجتماعی زنان مشاهده می شود که می تواند به شکل گیری چالش های هویتی منجر شود. این چالش ها عمدتاً در حوزه هایی مانند تحصیل، اشتغال، ورزش، کرامت اجتماعی و پوشش نمود پیدا می کنند. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی-تحلیلی و از طریق بررسی محتوای اسناد و داده های رسانه ای، به تحلیل این گفتمان ها و تأثیرات آن ها بر جامعه زنان ایران می پردازد. یافته ها نشان می دهد که برخی روایت های مطرح شده در فضای رسانه ای با واقعیت های اجتماعی همخوانی کامل ندارند و واکنش های اجتماعی به این موضوعات دارای الگوهای متنوعی است. در این میان، فرصت هایی برای تقویت هویت اجتماعی زنان، افزایش آگاهی، ارائه الگوهای موفق و تأکید بر نقش های متنوع زنان در جامعه مطرح می شود که می تواند به پایداری اجتماعی کمک کند. این مقاله با تحلیل دقیق این روندها، راهکارهایی برای درک بهتر تحولات اجتماعی و مواجهه با چالش های مرتبط ارائه می دهد.
اثر بخشی آموزش برنامه مهارت های ارتباطی همسران بر کاهش آزار عاطفی و تعدیل انتظارات زناشویی: زنان متأهل ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۰
149 - 165
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی برنامه مهارت های ارتباطی همسران به روش مینه سوتا برکاهش آزار عاطفی و تعدیل انتظارات زناشویی زنان متأهل بود. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه لیست انتظار و دوره پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش، از زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روانشناسی شهر مشهد تشکیل می شد، که از بین آن ها با بررسی ملاک های ورود و نمرات پرسشنامه، 30 نفر به صورت نمونه انتخاب شدند، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش(15 نفر) و گروه کنترل(15 نفر) جایگزین شدند. به گروه آزمایش، 8 جلسه90 دقیقه ای برنامه مهارت های ارتباطی همسران داده شد..نتایج تفاوت معناداری میان گروه آزمایش و گروه لیست انتظار نشان دادند، بدین صورت که دوره آموزشی مهارت های ارتباطی همسران موجب کاهش آزار عاطفی و تعدیل انتظارات زناشویی شد، و این تأثیرات در دوره پیگیری نیز تداوم داشت.
شمایل شناسی جایگاه زن در نگاره اخراج آدم و حوا از بهشت در فالنامه طهماسبی (962-967 ق) با آرای اروین پانوفسکی (1892-1968 م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
21 - 38
حوزههای تخصصی:
شاه طهماسب صفوی در نیمه دوم حکومتش راه افراطی گری را در پیش گرفت و زنان را خانه نشین کرد. فالنامه طهماسبی (962-967 ق) به سفارش شاه طهماسب نگارش شد. اروین پانوفسکی (1968-1892 م) از پژوهشگران تاریخ هنر است که رویکرد شمایل شناسی را روشمند کرد. او سه سطح معنایی برای خوانش اثر هنری قائل شد که در آن، محقق به دنبال ارزش های نمادین یک جامعه است که هنرمند ناخودآگاه در اثرش بازتاب می دهد. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که با توجه به آرای پانوفسکی چه باور نهادینه شده ای درباره زن در نگاره اخراج آدم و حوا از بهشت در فالنامه طهماسبی بازتاب یافته است. هدف پژوهش، ریشه یابی باورهای دوره شاه طهماسب درباره جایگاه زن و بازتاب آن در این نگاره در فالنامه طهماسبی است. پژوهش به شیوه کیفی و تطبیقی-تحلیلی انجام می گیرد و هدف آن بنیادی است. روش جمع آوری مطالب کتابخانه ای است و با رویکرد شمایل شناسانه صورت گرفته است. نمونه آماری، نگاره اخراج آدم و حوا از بهشت در فالنامه طهماسبی است. مطابق نتایج، نگاره متأثر از قرآن است، اما عناصری در آن (حالت سرزنشگر آدم نسبت به حوا، طاووس، مار-اژدها) هستند که در قرآن نیامده است. پس نگارگر از متون دیگری الهام گرفته است که برگرفته از منابع باستانی اند. ریشه محدودیت های زنان در این دوره را می توان باورهای افراطی دانست که از استحاله های کهنی مانند جنگ دو جنسیت نرینه و مادینه، انجام گناه نخستین توسط حوا و سرزنش جنس زن می آید؛ بنابراین نگاره به منزله سندی است که بازتاب دهنده این باورها درباره زن در جامعه مردسالار عصر شاه طهماسب است.
اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر استرس ادراک شده و انعطاف پذیری کنشی زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی مبتنی بر عوامل فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۳
55 - 67
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان براسترس ادراک شده و انعطاف پذیری کنشی زنان مبتلا به اختلال وسواس مبتنی بر عوامل فرهنگی بود. جامعه آماری شامل زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز در سال 1403 بود. نمونه پژوهش 50 زن مبتلا به اختلال وسواس فکری -عملی بود. که به روش دردسترس از بین زنان مراجعه کننده به یکی از مراکز مشاوره انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (25 نفر) و کنترل (25 نفر) گمارش شدند. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی واز نوع پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزار پژوهش شامل مقیاس استرس ادراک شده کوهن و همکاران(1983) و پرسشنامه انعطاف پذیری کنشی کانر و دیویدسون (2003)، بود. گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان متمرکز بر هیجان را دریافت کردند و گروه کنترل هیچگونه مداخله ای دریافت نکردند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تک متغیره انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که درمان متمرکز بر هیجان بر استرس ادراک شده و انعطاف پذیری کنشی زنان مبتلا به اختلال وسواس مبتنی بر فرهنگ اثربخش است و می تواند به عنوان یک درمان کمکی برای زنان مبتلا به وسواس مبتنی بر عوامل فرهنگی استفاده شود.
اثربخشی آموزش هیجان مدار بر اضطراب مرگ، باورهای فراشناختی و رفتارهای خود آسیب رسان دختران با طرحواره ناسازگار اولیه از منظر فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۳
1 - 13
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر،تعیین اثربخشی آموزش هیجان مدار بر اضطراب مرگ، باورهای فراشناختی و رفتارهای خودآسیب رسان دختران با طرحواره های ناسازگار اولیه از منظرفرهنگی بود. جامعه آماری تمامی دختران 15-25 سال با طرحواره ناسازگار اولیه در شهرستان مهریز سال 1401 بود. نمونه پژوهش 30 نفر از دختران با طرحواره ناسازگار اولیه بود که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب وبه صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل، هرگروه 15 نفرجایگزین شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه طرحواره ناسازگار یانگ(2005) ، مقیاس اضطراب مرگ تمپلر(1970)، پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز و هاتون(2004) و پرسشنامه رفتارخودآسیب رسان جانسون (1998) بود. گروه آزمایش، آموزش گروهی هیجان مدار را در 9 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کرد و گروه کنترل آموزشی را دریافت نکرد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش هیجان مدار بر اضطراب مرگ، باورهای فراشناختی و رفتارهای خودآسیب رسان موثر بود. هم چنین آموزش هیجان مدار به دختران با طرحواره ناسازگار اولیه از منظر فرهنگی کمک می کند بتوانند هیجانات را مدیریت کنند و از این طریق باعث کاهش رفتارهای خودآسیب رسان در آن ها شود.
اثربخشی آموزش شادکامی به شیوه فوردایس بر بهزیستی ذهنی، تاب آوری و خودکارآمدی اجتماعی در بستر فرهنگی زنان دارای همسر شهید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۳
15 - 30
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش اثربخشی آموزش شادکامی به شیوه فوردایس بر بهزیستی ذهنی، تاب آوری و خودکارآمدی اجتماعی در بستر فرهنگی همسران شهدا بود.. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان دارای همسر شهید شهر اصفهان در اردیبهشت ماه سال 1403 بود. روش نمونه گیری هدفمند بود که از بین آن ها 30 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر ) و کنترل(15 نفر) جایگزین شدند. روش پژوهش کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون بود. برای گرداوری اطلاعات از مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، مقیاس بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو (2003) و پرسشنامه خودکارآمدی اسمیت و بتز (2007) استفاده شد. جلسات آموزشی شادکامی فوردایس بر روی گروه آزمایش طی 8 جلسه 60 دقیقه ای اجرا شد. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره و تک متغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (05/0≥p)؛ به عبارت دیگر آموزش شادکامی به شیوه فوردایس بر بهبود بهزیستی ذهنی، تاب آوری و خودکارآمدی اجتماعی زنان دارای همسر شهید اثربخش بود. هم چنین فرهنگ حاکم بر جامعه نیز می تواند بر روی مسائل روان شناختی زنان دارای همسر شهید تاثیرگذار باشد به گونه ای که چگونگی پیدایش و استمرار پدیده های فرهنگی و اجتماعی، از جمله شهادت و الگو بودن وابسته به آن می باشد.