فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۵٬۱۵۸ مورد.
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۶
174 - 198
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه اکثر سازمان ها در حوزه کارکنان به لحاظ رفتاری و اخلاقی با چالش های متعددی مواجه هستند که رفع این چالش ها، موجب ارتقاء عملکرد می گردد. پژوهش حاضر با هدف مدل سازی تاثیر کارکنان دشوار بر عملکرد فرماندهان کوپ با نقش واسطه سکوت سازمانی انجام گرفته است.روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را 290 نفر از فرماندهان کوپ تشکیل می دهند که از این تعداد 165 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های این پژوهش در بسته نرم افزاری SPSS و PLS Smart مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که کارکنان دشوار اثر مستقیم بر عملکرد فرماندهان کوپ داشته و سکوت سازمانی با نقش واسطه گری، تاثیر معناداری در عملکرد فرماندهان کوپ دارد. کارکنان دشوار بر عملکرد فرماندهان کوپ 714/0- درصد اثر مستقیم و از طریق سکوت سازمانی 687/0- درصد اثر غیرمستقیم البته با بار منفی دارند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر این است که در راستای ارتقاء عملکرد فرماندهان کوپ در اجرای مأموریتهای جاری و محوله و همچنین اهداف تعیین شده، بایستی مدیران مهارت و قابلیت لازم برای هدایت کارکنان دشوار از موقعیت های غیرسازنده به بهبود عملکرد و ارتباطات کاری را داشته و همچنین با استفاده از شیوه های مدیریتی و سبک رهبری مناسب، عوامل شکل گیری و تأثیرگذار بر سکوت سازمانی را رفع نمایند.
تدوین مدل ارتقاء توان رزمی نیروهای مسلح با تاکید برمدیریت استراتژیک سرمایه فکری (مطالعه موردی: ارتش جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹
95 - 123
حوزههای تخصصی:
در سالیان اخیر، سرمایه فکری همواره به عنوان یک منبع مهم برای سازمان ها، به منظور توسعه و بالندگی و دستیابی به مزیت رقابتی پایدار مطرح بوده است و این مهم در آجا از عوامل مهم بالا بردن توان رزمی بوده که از اهداف مهم این پژوهش می باشد. تحقیق حاضر، توصیفی-پیمایشی با ماهیت کاربردی و از لحاظ زمانی مقطعی می باشد. جامعه آماری پژوهش ارتش جمهوری اسلامی ایران می باشد و جامعه نمونه اول 20 نفر از اساتید باتجربه و متخصص در زمینه مدیریت دفاعی و مالی در هیئت علمی دانشگاه های نظامی آجا و جامعه دوم 184 نفر از بازنشستگان نظامی با مدرک دکتری نظامی می باشند. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای، برای تحلیل آنها از پرسشنامه دلفی فازی و فرایند تحلیل رتبه ای و برای اعتبارسنجی مدل نهایی پژوهش از تحلیل همبستگی و رگرسیون و نرم افزار spss استفاده گردیده است.نتایج تحقیق نشان داد که سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری، سرمایه اجتماعی از مهمترین شاخص های سرمایه فکری می باشند و باکمک خبرگاه مهمترین و تاثیر گذارترین مؤلفه هرشاخص، در افزایش توان رزمی تعیین و همچنین مشخص گردید که مدیریت استراتژیک سرمایه فکری، سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه اجتماعی در بالا بردن توان رزمی ارتش جمهوری اسلامی ایران تاثیر مثبت و معناداری دارند.
تحلیل فضایی شاخص های سرزندگی با تأکید بر معابر شهری در کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
93 - 112
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، به دنبال گسترش بی رویه شهرها و اهمیت روزافزون اتومبیل، نقش معابر شهری در فضاهای شهری کمتر شده است که این امر سبب ایجاد محیط های کسل کننده در شهرها و کاهش سرزندگی فضاهای شهری شده است؛ از این رو، سرزندگی معابر شهری یکی از مهم ترین دغدغه های برنامه ریزان شهری است. هدف این پژوهش تحلیل فضایی شاخص های سرزندگی با تأکید بر معابر شهری در سطح مناطق 13گانه کلان شهر مشهد است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش از نوع مطالعه توصیفی همبستگی و روش گردآوری اطلاعات نیز اسنادی (کتابخانه ای) و میدانی (پرسشنامه) است. برای تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات از SPSS و روش های تصمیم گیری چند معیاره مانند MEREC و COCOSO و روش معادلات ساختاری (Smart PLS) بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد مناطق 9، 1 و 4 بهترتیب دارای بالاترین و مناطق 3، 12 و 10 دارای پایینترین سطح برخورداری از شاخص های سرزندگی با تأکید بر معابر شهری، در شهر مشهد هستند. بر اساس نتایج آزمون معادلات ساختاری PLS، متغیر فراغت و تفریح با ضریب تأثیر کل 658/0 بیشترین تأثیر را بر سرزندگی با تأکید بر معابر شهری داشته است و سپس، بهترتیب مؤلفه های راحتی و آسایش (652/0)، جذابیت و تنوع کالبدی بصری (631/0)، کیفیت کالبدی (623/0)، ایمنی و امنیت (430/0) و دسترسی (160/0) مؤثر بر سرزندگی با تأکید بر معابر شهری هستند.
بررسی تأثیر عوامل فیزیکی، محیطی و اقتصادی بر قیمت املاک تجاری: مطالعه موردی منطقه ثامن مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
35 - 54
حوزههای تخصصی:
قیمت املاک تجاری برای صاحبان املاک، سرمایه گذاران بخش مسکن و بانک ها دارای اهمیت ویژه است و ممکن است بیانگر بازده سرمایه گذاری های آن ها باشد. از طرف دیگر، افزایش قیمت املاک آثار رفاهی، اقتصادی و اجتماعی زیادی نیز به دنبال دارد و از این نظر نیز همواره مورد توجه سیاست گذاران و برنامه ریزان بوده است؛ اما بررسی قیمت املاک تجاری موضوعی پیچیده است؛ زیرا املاک کالاهایی چندوجهی هستند و متغیرهای متعدد محیطی، فیزیکی و اقتصادی بر قیمت آن ها تأثیر می گذارند. این مقاله با کنار هم قرار دادن یک مدل هدانیک از متغیرهای محیطی و فیزیکی تأثیرگذار و یک سری از متغیرهای اقتصادی، تلاش می کند بررسی جامعی از عوامل تأثیرگذار بر قیمت املاک تجاری انجام دهد. برای این منظور، منطقه ثامن شهر مشهد به عنوان مورد مطالعه انتخاب شد که به دلیل ویژگی های ساختاری، مذهبی و فرهنگی، بعضاً اختلاف قیمتی جالب توجه نسبت به سایر مناطق مشهد دارد و در داخل این منطقه نیز اختلاف کیفی و قیمتی زیادی بین املاک تجاری وجود دارد. در این راستا، یک نمونه تصادفی از 161 ملک تجاری در منطقه ثامن مشهد انتخاب شدند و با استفاده از مدل رگرسیون حداقل مربعات معمولی (OLS)، تأثیر هر یک از عوامل مختلف محیطی و فیزیکی و اقتصادی بر قیمت این املاک در سال 1402 بررسی شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد میزان اجاره ملک، نوع سند، فاصله تا حرم مطهر، فاصله تا پارکینگ عمومی و طبقه استقرار ملک در مراکز خرید از مهم ترین متغیرهای تأثیرگذار بر قیمت املاک تجاری هستند.
علائق ژئوپلیتیکی ج.ا.ایران موثر بر بازیگری کشور در هندسه قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۷
185 - 215
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: علائق ژئوپلیتیک ج.ا.ایران، کلیه عوامل ژئوپلیتیک خارج از مرزهای سیاسی کشور است که منافع ملی را تأمین می کند. نکته حائز اهمیت این است که علائق ژئوپلیتیکی می تواند باعث ارتقاء منزلت ژئوپلیتیکی گردد بطوری که ضمن تأمین منافع ملی در خارج از مرزها، کمترین تعارض ژئوپلیتیک با منافع دیگر بازیگران سیاسی داشته باشد. واقعیت امر این است که ژئوپلیتیک با قدرت و قدرت با بازیگر سیاسی معنا پیدا می کند؛ بنابراین اگر علائق ژئوپلیتیک باعث تعارض منافع بازیگران متعدد سیاسی گردد نه تنها این علائق ژئوپلیتیک باعث ارتقاء قدرت نمی-گردد که چه بسا باعث تضعیف آن نیز گردد. در این مقاله علائق ج.ا.ایران در فرامرزها در راستای تقویت منزلت ژئوپلیتیکی آن بررسی شده است تا کمک شود ظرفیت-های بالفعل و بالقوه خارج از کشور که می تواند بصورت عینی و ذهنی بر قدرت بازیگری ایران موثر باشد شناسایی و تبیین گردد. هدف اصلی این تحقیق تعیین شاخص های علائق ژئوپلیتیکی کشور در سه مؤلفه طبیعی، اقتصادی و سیاسی می باشد؛روش شناسی: این تحقیق از نوع کاربردی - توسعه ای با روش تحقیق توصیفی تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق 56 نفر متناسب با ویژگی های تحقیق از بین صاحب نظران انتخاب شده اند. روش تجزیه وتحلیل داده بر اساس معادلات ساختاری می باشد.یافته ها و نتایج : یافته ها و نتایج تحقیق حاکی از آن که علائق ژئوپلیتیکی کشور در مؤلفه طبیعی با 3 شاخص، اقتصادی با 7 شاخص و مؤلفه سیاسی با 8 شاخص بر ارتقاء جایگاه ژئوپلیتیکی کشور مؤثر است.
عوامل مؤثر بر طراحی الگوی راهبردی پرورش افتخار سازمانی با تأکید بر هویت سازمانی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۴)
117 - 152
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سازمان ها برای دستیابی به موفقیت پایدار و بهبود عملکرد، نیازمند نیروی انسانی متعهد و برخوردار از حس افتخار و هویت سازمانی قوی هستند. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر و طراحی الگویی برای پرورش افتخار سازمانی، تلاش دارد تا راهبردهایی را برای تقویت هویت سازمانی و افزایش حس افتخار در میان کارکنان ارائه دهد.روش: برای تحلیل عوامل مؤثر و اولویت بندی آنها از روش تحلیل شبکه ای فازی ای. ان. پی. استفاده شد. این روش با درنظر گرفتن دیدگاه های مختلف، امکان شناسایی شاخص های کلیدی و تدوین راهبردهایی مؤثر برای تقویت افتخار سازمانی را فراهم می کند. جامعه آماری این پژوهش، 56 نفر از خبرگان در زمینه مدیریت دولتی هستند که انتخاب آنها با روش نمونه گیری هدفمند انجام شده است و معیارهای درنظرگرفته شده شامل سابقه فعالیت حداقل پنج ساله در حوزه مدیریت دولتی ، آشنایی با مفاهیم پرورش افتخار سازمانی، دارای مدرک کارشناسی به بالا و دارای مسئولیت در رده های مدیریت میانی به بالا (ریاست یا سرپرستی، مدیریت و مدیریت ارشد) در حوزه مدیریت دولتی است. روش گردآوری اطلاعات نیز میدانی بااستفاده از نرم افزار متلب است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که توجه به جنبه های هیجانی و نحوه بیان احساسات کارکنان نسبت به سازمان، نقشی تعیین کننده در موفقیت راهبردهای تقویت هویت و افتخار سازمانی دارد. مدیران با تمرکز بر این جنبه ها می توانند انگیزه و تعهد کارکنان را افزایش داده و بهره وری سازمان را بهبود بخشند.نتایج: نتایج تحلیل نشان داد شاخص نمود غیرکلامی هیجانی (A3) که بیانگر نحوه ابراز هیجانات و احساسات کارکنان نسبت به سازمان است، بیشترین نزدیکی را به جواب ایده آل مثبت دارد و این شاخص به عنوان مهم ترین عامل تأثیرگذار شناسایی شده است.
شناسایی مؤلفه های کلیدی بومی مؤثر بر مدیریت بحران آتش سوزی در بازارهای تاریخی ایرانی- اسلامی (مطالعه موردی: بازار تاریخی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجموعه بازار تاریخی تبریز بزرگترین سازه سرپوشیده آجری جهان است که در فهرست آثار میراث جهانی سازمان یونسکو ثبت شده است. آتش سوزی های اتفاق افتاده در این مجموعه هم از نظر قدرت تخریب و هم از نظر فراوانی وقوع به عنوان یکی از اصلی ترین تهدیدهای این بازار شناخته می شود. آتش سوزی های رخ داده در بازار تبریز ناشی از عوامل متعددی است که ریشه در شرایط اجتماعی – اقتصادی حاکم بر بازار، مدیریت این مجموعه و همچنین کمیت و کیفیت مشاغل فعال در آن دارد. شرایط محیطی حاکم بر بازار تاریخی تبریز و آتش سوزی های ناشی از این عوامل ضرورت ارائه یک روش محلی برای مدیریت بحران آتش سوزی در این مجموعه را دوچندان کرده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر آتش سوزی مجموعه بازار تاریخی تبریز و مؤلفه های کلیدی مؤثر بر مدیریت بحران آتش سوزی این مجموعه است. یافته های پژوهش بر اساس گرداوری و تجزیه وتحلیل آمار آتش سوزی های اتفاق افتاده در بازه زمانی 2009 الی 2019 صورت گرفته است همچنین شناسایی مؤلفه های کلیدی بومی مؤثر بر مدیریت بحران آتش سوزی با استفاده از روش آینده پژوهی مبتنی بر نرم افزار میک مک بوده است. یافته های پژوهش نشان داد که 25 مؤلفه در ابعاد اقتصادی، کالبدی، اجتماعی- فرهنگی، فنی و مدیریتی در وقوع آتش سوزی بازار تاریخی تبریز اثرگذار است. همچنین نتایج نشان داد که آتش سوزی در ایامی که مراسمات ملی- مذهبی برگزار می شود، زیاد بوده و همچنین بیشترین میزان آتش سوزی در مغازه های چرم سازی و فرش فروشی زیاد بوده است. همچنین بیشترین میزان آتش سوزی در ساعت 22 الی 3 صبح و در فصل زمستان بیشتر است. نتایج یافته ها نشان داد که از مجموع 26 مؤلفه مؤثر بر مدیریت بحران آتش سوزی، 10 مؤلفه به عنوان مؤلفه کلیدی مطرح بوده که اهم آن ها عبارت اند از استفاده از تجهیزات مدرن، کنترل تجهیزات برقی و استفاده از گشت های شبانه و نظارت بر فعالیت مشاغل مستعد آتش سوزی. در نهایت با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهادهای کاربردی با محوریت استفاده از تجهیزات مدرن و استفاده از نیروی ها گشتی ارائه گردید.
واکاوی نظام کالبدی ساخت وسازهای جدید مسکن در محلات سنتی بر اساس اصول طراحی در بافت های تاریخی (مورد پژوهی: محله سرخاب تبریز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
15 - 30
حوزههای تخصصی:
حفظ هویت بافت های تاریخی در کنار نیاز به ساخت وسازهای جدید، ضرورت توجه به مساکن نوساز در این محلات را نمایان می کند. با اینکه ساخت وسازهای جدید از مصالح و تکنولوژی های نوین بهره می برند، اغلب به دلیل عدم هماهنگی با ویژگی های تاریخی، به تداوم و یکپارچگی بافت آسیب می زنند. پژوهش حاضر به طور کیفی و کمی به تدوین اصول طراحی و ارزیابی وضعیت مساکن نوساز در بافت تاریخی سرخاب می پردازد. راهبرد پژوهش شامل دو بخش نظری و میدانی است. در بخش نظری، چارچوب مفهومی بر اساس اصول طراحی در بافت های تاریخی و نظام کالبدی آن ها تنظیم شد و ویژگی های کالبدی خانه های تاریخی بافت سرخاب تحلیل گردید. در بخش میدانی، با استفاده از روش موردکاوی، مطالعات ساختارمند غیرمشارکتی در خانه های نوساز بافت سرخاب انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل 72 قطعه مسکونی نوساز است که به 14 گونه دسته بندی شده اند. داده های به دست آمده با آزمون چنددامنه ای دانکن و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شدند تا مقایسه و ارتباط ابعاد فضایی و کالبدی بررسی شود. یافته ها نشان می دهند، بین گونه های مسکن نوساز بافت سرخاب (با سطح معناداری 0001/0)، گونه 2 و 5، هماهنگی بیشتری با بافت دارند. در تحلیل ابعاد سه گانه فضا، کالبد معماری و قرارگیری کالبد معماری در فضا (با ضریب پیرسون معادل560/0) توجه به مولفه های معابر و مناظر در بعد فضا، منجر به هماهنگی در بعد قرارگیری کالبد معماری در فضا می شود. به علاوه در بعد کالبد معماری، مولفه های شکل، مقیاس، مصالح و اجزا، (با سطح معناداری 048/0) و در بعد قرارگیری کالبد معماری در فضا، مولفه های تقسیم بندی قطعات، رعایت حرایم ابنیه و دیدو چشم انداز به عناصر طبیعی وتوده ها (با سطح معناداری 0001/0) به عنوان مولفه های ناهماهنگ کننده بافت قلمداد می شوند که راهکارهایی برای بهبود شاخص های ناهماهنگ کننده در هریک از مولفه ها ارائه گردید.
شناسایی ابعاد و مولفه های مدل پیاده سازی اشتراک دانش در سازمان های آموزشی (مطالعه موردی: مدیران مدارس شهر اهواز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
رویکردهای نو در مدیریت دولتی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
80 - 94
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی ابعاد و مؤلفه های مدل پیاده سازی اشتراک دانش در سازمان های آموزشی است. در دنیای امروز، اشتراک دانش به عنوان یک عامل حیاتی در بهبود کیفیت آموزشی و ارتقاء عملکرد سازمان های آموزشی شناخته می شود. با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل ابعاد مختلف این فرآیند در سازمان آموزش وپرورش شهر اهواز می پردازد. روش پژوهش از نوع کیفی با رویکرد گرندد تئوری است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه خبرگان، کارشناسان، مدیران و رهبران آموزشی در سازمان آموزش وپرورش شهر اهواز بود. برای جمع آوری داده ها، نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد و تا زمان دستیابی به اشباع داده ها ادامه یافت. درنهایت، با 15 نفر از اعضای جامعه آماری مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد. این روش این امکان را می دهد که با طرح سؤالات باز و انعطاف پذیری در مصاحبه، به درک عمیق تری ازنظرت و تجربیات شرکت کنندگان دست یابد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، از روش تحلیل محتوای کیفی با تکیه بر کدگذاری باز و محوری استفاده شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که عوامل اصلی مؤثر در اشتراک گذاری دانش شامل پنج عامل کلیدی فردی (با 8 مؤلفه)، عوامل سازمانی (با 8 مؤلفه)، عوامل فرهنگی (با 5 مؤلفه)، عوامل زیرساختی (با 5 مؤلفه) و عوامل مدیریتی (با 5 مؤلفه) است. این یافته ها نشان دهنده اهمیت توجه به ابعاد مختلف اشتراک دانش در سازمان های آموزشی است و می تواند به مدیران و سیاست گذاران آموزشی در طراحی و پیاده سازی استراتژی های مؤثر برای بهبود کیفیت آموزشی کمک کند.
تفسیر قراردادهای بیمه بازرگانی و اجتماعی با توجه به اصول حاکم بر آن
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۱)
111 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف: عدم وجود رویه واحد و ماده قانونی خاص در خصوص تفسیر قراردادهای بیمه، سبب بروز اختلاف در آرای قضایی و بروز مشکلات برای بیمه شدگان و اشخاص ثالث ذی نفع شده و موجب محرومیت این افراد از حقوق خود گردیده است. ازآنجایی که تفسیر صحیح و منصفانه قراردادهای بیمه می تواند به رفع اختلافات و ابهام ها کمک کرده و تسریع در اجرای این قراردادها را فراهم آورد، این مطالعه درصدد آن است که با عنایت به اصول حاکم بر تفسیر قراردادهای بیمه، به ویژه اصل حسن نیت و قاعده تفسیر علیه انشاکننده، وجود یک خلأ قانونی در این حوزه را نشان دهد.روش : پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام گرفته است و با تحلیل تطبیقی بین نظام های حقوقی مختلف، تطور دکترین ها و اصول حاکم بر تفسیر قراردادهای بیمه مورد بررسی قرار گرفته است.یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد که قراردادهای بیمه به دلیل ویژگی های خاص خود، ازجمله الحاقی بودن و تحمیلی بودن، نیاز به تفسیر ویژه دارند که حمایت از بیمه گذاران را در اولویت قرار می دهد.بر این اساس، نتایج این پژوهش لزوم تجدیدنظر در رویه های قضایی و قانونی مرتبط با تفسیر قراردادهای بیمه را مورد تأکید قرار می دهد. با توجه به فقدان رویه واحد و ماده قانونی خاص در این زمینه، پیشنهاد می شود که قانون گذار با اختصاص ماده ای به این موضوع، از بروز اختلافات و ناهماهنگی های قضایی جلوگیری کند.درنهایت، یافته های این پژوهش نشان می دهد که تفسیر صحیح قراردادهای بیمه، نه تنها موجب حفظ حقوق بیمه گذاران و ذی نفعان می شود، بلکه به تسهیل روابط حقوقی و افزایش اعتبار قراردادهای بیمه نیز کمک می کند. بنابراین، حمایت قانونی از بیمه گذاران و ایجاد یک چهارچوب حقوقی روشن و منسجم برای تفسیر قراردادهای بیمه که در حال حاضر مفقود است، ازجمله مهم ترین یافته های این پژوهش به شمار می آید.نتیجه گیری: با توجه به ویژگی های خاص قراردادهای بیمه و نابرابری ذاتی بین بیمه گذار و شرکت بیمه، تفسیر قرارداد در شرایط ابهام باید به نفع بیمه گذار انجام شود. این قاعده به حفظ تعادل قراردادی و حمایت از بیمه گذار در برابر موقعیت برتر شرکت بیمه کمک می کند. همچنین، برای جلوگیری از اختلاف در تفسیرهای قضایی، صرف تفسیر قضایی کافی نیست و نیاز به مداخله قانون گذار برای تدوین قواعد مشخص جهت جلوگیری از تفسیرهای متفاوت احساس می شود.بر این اساس، اختصاص ماده ای به این موضوع که در موارد ابهام و اجمال، قراردادهای بیمه باید به نفع بیمه گذار تفسیر شوند، می تواند از بروز اختلافات و ناهماهنگی های قضایی جلوگیری کرده و به استقرار رویه ای واحد و پایدار در تفسیر قراردادهای بیمه منجر شود.
بودجه ریزی کارآفرینانه در بودجه دولتی ایران: موانع و راه کارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
11 - 26
حوزههای تخصصی:
هدف: جدیدترین رویکرد در بودجه ریزی، بودجه ریزی کارآفرینانه است. در این رویکرد برنامه های استراتژیک، محرک های انگیزشی و پاسخ گویی، در چارچوب بودجه با یکدیگر ادغام می شوند و با شهروندان به عنوان یک بسته کلی، ارتباط برقرار می شود. موفقیت بودجه کارآفرینانه، بر اساس بودجه بندی عملکرد پیشین آن بنا شده است که نیاز دارد به بیان مأموریت، اهداف سنجش پذیر، اقدام های عملکردی برای کارایی و اثربخشی و حلقه های بازخورد برای به کارگیری از نظرسنجی رضایت شهروندان و گروه های متمرکز. بودجه بندی عملکرد پاسخ گویی را مدنظر قرار می دهد و مسئولیت آن را متوجه رؤسای بنگاه و مدیران برنامه می کند. با توجه به پاسخ گویی و شاخص های عملکرد کافی، سیاست گذاران می توانند به سیستم های بوروکراتیک اعتماد کنند تا اختیار هزینه کردن بودجه را نامتمرکز سازند. در واقع، بودجه به مدیران سازمان، به صورت تخصیص یک جا پرداخت می شود تا هر طور که صلاح می داند، آن را اداره کند. در ازای این اعتماد چشمگیر به مدیران دولتی، انتظار می رود که آن ها بر اساس دستاوردهای عملکرد خود، شواهدی از موفقیت در دستاوردها را ارائه دهند. در ایران و در سال های اخیر، بر حرکت به سمت طراحی بودجه، بر اساس بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد، تأکیدهای زیادی شده است؛ اما به طور کلی، بودجه ریزی در ایران معمولاً ترکیبی از دو نوع بودجه ریزی افزایشی و برنامه ای بوده است. می توان این گونه استدلال کرد که به دلیل وجود نقاط مشترک فراوان، بین بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد و بودجه ریزی کارآفرینانه، تلاش در جهت کارآفرینانه شدن بودجه در کشور، نه تنها با برنامه های گذشته منافاتی ندارد، بلکه تکمیل کننده آن ها خواهد بود. در پژوهش حاضر، در وهله اول، به دنبال شناخت موانع کارآفرینانه شدن بودجه دولتی ایران و در وهله دوم، پیشنهاد راه حل های مقتضی بوده ایم.
روش: رویکرد این پژوهش، کیفی تحلیل مضمون و مطابق با تحلیل داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۱۸ تن از خبرگان، مجریان و صاحب نظران بودجه ریزی عمومی است. در این پژوهش نخست با استفاده از روش کتابخانه ای و مرور کتاب ها و مقاله های داخلی و خارجی، به بررسی مبانی نظری و پیشینه پژوهش پرداخته خواهد شد. سپس داده های اولیه پژوهش، بر اساس پیشینه پژوهش و مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری و اطلاعات مصاحبه ها، کدگذاری می شود.
یافته ها: موانع بر سر راه کارآفرینانه شدن بودجه دولتی ایران، در پنج گروه قانونی (شکاف میان بودجه و اسناد بالادستی، انعطاف ناپذیری قوانین، ضعف قوانین مالیاتی، فقدان شفافیت، عدم بازنگری در سازمان های گیرنده بودجه)، تنظیم دستگاهی (ضعف ساختار اداری، فرهنگ غلط سازمانی، فقدان کارآفرینی سازمانی، عدم تخصص گرایی و شایسته سالاری، حکم فرمایی نظام چانه زنی)، تصویبی (رابطه مجلس و دولت، ساختار منافع، صلاحیت فنی نمایندگان، حاکمیت دیدگاه محلی و منطقه ای)، اجرایی (رانت نفت، ناکارآمدی دولت، مشکلات فنی و ساختاری، حاکمیت دیدگاه های سیاسی و ایدئولوژیک، بی ثباتی اقتصادی) و نظارتی (رویکرد سنتی، تعدد نهادهای نظارتی، فقدان نظارت همگانی) طبقه بندی شدند که ذیل هر یک مهم ترین موارد مربوطه معرفی و شرح داده شده است.
نتیجه گیری: با تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها و بازبینی و تعمیق در مضمون های فراگیر به دست آمده، سه مؤلفه ساختار حاکمیتی، به کارگیری نابجای درآمدهای نفتی و ضعف تولید داخلی و ضعف جامعه مدنی را می توان ریشه های بروز مشکلات و موانع دیگر در جهت استقرار بودجه ریزی کارآفرینانه در کشور دانست. به این ترتیب، راه کارهای استقرار این سیستم بودجه ریزی در کشور از مسیر حل این موارد می گذرد.
بررسی تأثیر سبک رهبری پیش نمون بر اثربخشی رهبر: نقش میانجیگری تمامیت ادراک شده و تعدیلگری تبادل رهبر - رهبر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
149 - 181
حوزههای تخصصی:
هدف: فرض اصلی نظریه هویت اجتماعی این است که برخی رهبران، معرفِ هویت گروه خود هستند؛ بنابراین آن چیزی را تجویز می کنند که می بایست پیروان به عنوان عضو گروه درباره آن بیندیشند، احساس کنند و انجام دهند. در این راستا، رهبری پیش نمون به سبکی از رهبری اشاره می کند که در آن، رهبر به مثابه نماینده هویت گروهی پیروان تلقی می شود و استانداردها، ارزش ها و هنجارهایی را بازتاب می دهد که اعضای گروه در آن ها مشترک اند و آن ها را از سایر گروه ها تمییز می دهد. مفهوم رهبری پیش نمون، از موضوعاتی است که دستِ کم در پژوهش های داخلی به آن کم توجهی شده است؛ از این رو هدف پژوهش حاضر، بررسی مفهوم رهبری پیش نمون در ارتباط با دیگر متغیرهای حوزه رهبری، یعنی اثربخشی رهبر، تمامیت ادراک شده رهبر و تبادل رهبر رهبر در جامعه آماری منتخب است.
روش: در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر رهبری پیش نمون بر اثربخشی رهبری پرداخته شد. در این میان نقش میانجی تمامیت ادراک شده رهبر و نقش تعدیلگرِ تبادل رهبر رهبر در رابطه بین این دو متغیر سنجیده شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان یکی از شرکت های فعال در زمینه خدمات مخابرات و فناوری اطلاعات بود که در قالب تیم های کاری فعالیت می کردند. به عبارت دیگر، در این شرکت فرایندهای سازمانی در قالب تیم های متشکل از چند عضو، یک رهبرِ تیم و سرپرست رهبر انجام می شد. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسش نامه های استاندارد استفاده شد. بر اساس آزمون های مدنظر و با استفاده از نرم افزار جی پاور، نمونه آماری ۲۹۳ نفر انتخاب شد. داده ها به کمک روش مدل سازی معادلات ساختاری و رویکرد حداقل مربعات جزئی در نرم افزار اسمارت پی ال اس۳ تحلیل شدند.
یافته ها: تمام فرضیه های پژوهش، به جز فرضیه نخست، تأیید شدند. نتایج تحلیل داده های پژوهش نشان داد که رهبری پیش نمون، بر اثربخشی رهبر تأثیر مستقیم معناداری ندارد؛ اما این رابطه از طریق نقشِ میانجی تمامیت ادراک شده رهبر برقرار می شود. به سخن دیگر، رابطه میان رهبری پیش نمون و اثربخشی رهبر، به حلقه ای واسط نیاز دارد و تمامیت ادراک شده رهبر به عنوان متغیر میانجی، نقش این حلقه واسط را ایفا می کند. رهبری پیش نمون، بر تمامیت ادراک شده رهبر تأثیر معناداری می گذارد و اثر مثبت تمامیت ادراک شده رهبر بر اثربخشی رهبر نیز معنادار است. به علاوه، نتایج پژوهش نشان داد که تبادل رهبر رهبر، در رابطه میان رهبری پیش نمون و تمامیت ادراک شده رهبر اثر تعدیل کنندگی معناداری دارد.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد این سبک رهبری، از طریق ادراک از تمامیت رهبر و تبادل رهبر رهبر، موجب افزایش اثربخشی رهبری تیم ها می شود و کاربست رهبری و حوزه شمولیت آن را تسهیل می کند. از دیدگاه نظری، پژوهش حاضر با معرفی متغیرهای جدید از قبیل رهبری پیش نمون و تبادل رهبر رهبر، می تواند نقطه شروع مناسبی برای تدقیق این مفاهیمِ کمتر بررسی شده در زمینه های مطالعاتی رهبری سازمان باشد و سهم یاریِ ویژه ای برای انجام پژوهش های آتی داخلی در این زمینه داشته باشد.
تبیین مدل رهبری معنوی با توجه به تاثیر رفتار شهروندی سازمانی و نقش میانجیگر رضایت ارتباطی (مورد مطالعه: کتابخانه های عمومی استان فارس و کهگیلویه و بویر احمد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر مشکلاتی همچون خالی شدن از معنویت، مشکلات روان شناختی، افسردگی، احساس تنهایی، احساس پوچی و بیهودگی، خودخواهی و بی اعتمادی در میان کارکنان افزایش یافته است که برای رفع چنین معضلاتی شیوه رهبری معنوی می تواند نجات بخش این نهاد فرهنگی باشد. هدف این پژوهش طراحی مدل رهبری معنوی(متغیر وابسته) با توجه به تاثیر رفتار شهروندی سازمانی(متغیر مستقل) رضایت ارتباطی(متغیر میانجیگر) می باشد. روش تحقیق ترکیبی و دلفی می باشد. برای گردآوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه استفاده شده است. در این پژوهش در بخش کیفی با استفاده از گفتگو نیمه ساختار یافته و پرسشنامه از پانل دلفی یا خبرگان اقدام به جمع آوری اطلاعات شد و اطلاعات گردآوری شده با روش علمی و از طریق نرم افزار Maxqda مورد تجزیه و تحلیل محتوا قرار گرفت و مؤلفه های حاصل از آن منجر به تولید پرسشنامه در بخش کمی گردید. این پرسشنامه شامل 3 مولفه رهبری معنوی، رفتار شهروندی سازمانی و رضایت ارتباطی، 17بعد و73سوال است. جامعه آماری پژوهش حاضر در بخش کمی240 نفر از کارکنان کتابخانه های عمومی استان فارس و کهگیلویه و بویر احمد می باشند که به روش تصادفی خوشه ای یک مرحله ای انتخاب شده اند. لازم به توضیح است برای جمع آوری اطلاعات پرسشنامه به دو شیوه آنلاین و دستی اقدام به جمع آوری اطلاعات مورد نیاز صورت پذیرفت. که برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده حاصل از پرسشنامه، در این بخش (کمی) از نرم افزار Spss و Amos استفاده شد. نتایج: هر دو متغیر پژوهش اعم از رفتار شهروندی سازمانی(متغیر مستقل) و رضایت ارتباطی(متغیر میانجیگر) بر رهبری معنوی تاثیر مثبت و معناداری دارند.
تبیین پیشایندها و پیامدهای صخره شیشه ای در سازمان های خدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
316 - 338
حوزههای تخصصی:
هدف: صخره شیشه ای به حواشی به کارگیری زنان در مشاغل مدیریتی مخاطره آمیز اشاره دارد. به بیان دیگر، پدیده صخره شیشه ای بیان می کند که زنان در مقایسه با مردان، به احتمال بیشتری به پُست های مخاطره آمیز مدیریتی دست می یابند و مدیریت واحدهایی که به طور عمده در بحران قرار گرفته اند، به زنان واگذار می شود. مطالعه صخره شیشه ای می تواند نقطه عطفی برای اندیشمندان و محققان بیشتری در این زمینه باشد تا به مشکلات و چالش های زنان در پُست های مدیریتی بپردازند. هدف اصلی این پژوهش، طراحی الگوی صخره شیشه ای (با تأکید بر پیشایندها و پیامدها) در سازمان های خدماتی استان گلستان است.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف توسعه ای است و روش پژوهش آن، روش ترکیبی از نوع طرح متوالی اکتشافی (کیفی کمّی) است. مشارکت کنندگان در مرحله کیفی، مدیران زن و مرد شاغل در سازمان های خدماتی استان گلستان و استادان دانشگاه بوده اند. با توجه به کفایت نمونه گیری و اشباع نظری، ۲۰ نفر به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. سپس یافته های بخش کیفی پژوهش، به صورت مجموعه ای از گزاره ها و فرضیه ها، برای آزمون در بخش کمّی تدوین شد. با تحلیل مصاحبه های انجام شده، الگوی مورد مطالعه استخراج، تدوین و در قالب روابط علّی طراحی شد. با تحلیل داده های کیفی، پرسش نامه پژوهشگر ساخته ای مشتمل بر ۳۹ گویه طراحی شد و پس از تأیید پایایی و روایی سازه سنجه، بر حسب روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، این پرسش نامه در اختیار بانوان مدیر شاغل در سازمان های خدماتی استان گلستان قرار گرفت و در نهایت، ۲۲۵ پرسش نامه تکمیل برگشت و داده های آن آزمون شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد.
یافته ها: این الگو از عوامل علّی (ویژگی های رهبری زنان، معیارهای شایسته سالارانه، ترجیحات زنان، عوامل سازمانی)، پدیده محوری (صخره شیشه ای)، راهبردها (جانشین پروری، برنامه ریزی توسعه فردی و شبکه های حمایتی) و پیامدها (پیامدهای مثبت فردی و سازمانی و پیامدهای منفی فردی و سازمانی) تشکیل شده است. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که ویژگی های رهبری زنان، معیارهای شایسته سالارانه، ترجیحات زنان و عوامل سازمانی، بر صخره شیشه ای تأثیر معنادار دارند. همچنین تأثیر پدیده صخره شیشه ای بر راهبردهای جانشین پروری، برنامه ریزی توسعه فردی و شبکه های حمایتی تأیید شد. در نهایت نتایج از تأثیر مثبت این راهبردهای بر پیامدهای مثبت و اثر منفی آن ها بر پیامدهای منفی حکایت دارد. بر اساس مدل طراحی شده در بخش کیفی پژوهش، به تصمیم گیرندگان و مدیران ارشد سازمان های خدماتی، پیشنهاد می شود ضمن توجه به علل شکل گیری پدیده صخره شیشه ای، به درک، کنترل و مدیریت عواملی که سبب بروز چالش ها و مشکلات برای مدیران زن در پُست های مخاطره آمیز مدیریتی می شوند، اقدام کنند.
نتیجه گیری: این مطالعه جزء اولین مطالعاتی است که با تکیه بر پژوهشی ترکیبی، به ارائه چارچوبی جامع برای شناخت شرایط علّی، راهبردها و پیامدهای پدیده صخره شیشه ای پرداخته است.
تأثیر مؤلفه های سامانه فرماندهی و کنترل بر قدرت نظامی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۷
59 - 87
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه مؤلفه های سامانه فرماندهی و کنترل (فرماندهی، ارتباط و اطلاعات) با قدرت نظامی ج. ا. ا، پرداخته است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کارکنان پایور شاغل به خدمت و بازنشسته در تخصص ها و گرایش های مرتبط با سامانه های فرماندهی و کنترل در سطح ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران می باشد. نظر به این که حجم جامعه آماری با اعمال ضریبی به جهت طبقه بندی برابر با 400 نفر بود، لذا با استفاده از فرمول کوکران، حجم جامعه نمونه 252 نفر محاسبه گردید. نوع پژوهش، کاربردی و روش انجام آن همبستگی بوده که برای تجزیه وتحلیل داده ها از تجزیه وتحلیل آماری به صورت توصیفی و استنباطی بهره گیری به عمل آمده است. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه خودساخته استفاده گردیده و پایایی سؤالات پرسشنامه با استفاده از روش تنصیف، عدد 88% محاسبه گردید. آزمون فرض پژوهش در سطح خطای پنج درصد (0.05=α) نشان داد که بین تک تک مؤلفه های سامانه فرماندهی و کنترل باقدرت نظامی نیروهای مسلح ج. ا. ا رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد.
به سوی فهم نظریه مدیریت منابع انسانی خاموش در سازمان های ایرانی: بنیان های نظری، روایت مفهومی و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
747 - 774
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه مفاهیم جدید زیادی در مدیریت منابع انسانی با پیشوند خاموش در پلتفرم های مختلف رسانه های اجتماعی یا در محیط کار مطرح می شود. اغلب این مفاهیم جدید، در سازمان هایی با فرهنگ کاری پُرفشار و تحت شرایط فضای رقابتی در یک اقتصاد سخت ظهور کرده اند. اگرچه تعداد مفاهیم ظهوریافته با کلمه خاموش در حوزه مدیریت منابع انسانی در حال افزایش است، نتایج آن ها چندان ساکت نیستند. هدف از این پژوهش، ارائه نظریه ای برای توصیف و تبیین پدیده ای نوظهور با عنوان مدیریت منابع انسانی خاموش در سازمان های ایرانی است.روش: پژوهش حاضر بر پارادایم فلسفی تفسیری مبتنی بوده است. برای شناسایی ابعاد و مؤلفه های اصلی مدیریت منابع انسانی خاموش، از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و بر اساس آن با ۲۲ نفر از خبرگان شرکت های زیرمجموعه شرکت ملی صنایع مس ایران، به عنوان مشارکت کنندگان پژوهش، به روش نمونه گیری هدفمند، از نوع نمونه گیری نظری با رویکرد نظریه داده بنیاد اشتراوس و کوربین مصاحبه هایی انجام گرفت. برای ارزیابی کیفیت پژوهش نیز از شاخص های مقبولیت نظریه داده بنیاد استفاده شد.یافته ها: در این پژوهش با استفاده از روش نظریه داده بنیاد، نسخه اشتراوس و کوربین، در مرحله کدگذاری باز، ۱۷ مقوله فرعی و ۴۸ دسته مفهومی استخراج شد. در مرحله کدگذاری محوری، بر اساس مفاهیم مقوله محوری، شرایط علّی، راهبرد، شرایط بستر، شرایط مداخله گر و پیامدها، مدل پارادایمی ارائه شد و در مرحله کدگذاری انتخابی، نظریه برخاسته از داده های پژوهش معرفی و تشریح شد.نتیجه گیری: مدیریت منابع انسانی خاموش، شامل ابعادی نظیر اخراج، استعفا، استخدام، ارتقا و ارزیابی عملکرد خاموش است که اغلب به دلایل فردی نظیر مهارت و عملکرد برتر یک کارمند، دلایل شغلی نظیر استرس و فرسودگی شغلی و دلایل سازمانی نظیر صرفه جویی در زمان و هزینه های سازمان و سازمان دهی مجدد نیروی کار و از طریق رهبری استثمارگر و داشتن رویکرد مدیریت منابع انسانی سخت، در بستری با شرایط مبهم سازمانی، فرهنگ سازمانی تبعیض آمیز و اقتصاد سخت رخ می دهد و عواملی نظیر شفافیت، عدالت سازمانی، رهبری خاموش، کاربرد رویکرد مدیریت منابع انسانی نرم توسط سازمان و بازآفرینی شغل توسط کارکنان، می تواند از ظهور آن در سازمان جلوگیری کند. در ضمن، بروز این پدیده در سازمان با پیامدهای مثبتی نظیر ایجاد فرصت یادگیری مهارت های متفاوت و شناسایی افراد با عملکردهای متفاوت و پیامدهای منفی نظیر افزایش ترک خدمت و تخریب برند کارفرمایی و کاهش سلامت روانی، رضایت و عمکرد شغلی توأم است. بی تردید، پژوهش های جدی آتی، می تواند علت ها و پیامدهای این پدیده را در سازمان های دیگر بررسی کند. از این رو، به پژوهشگران آتی پیشنهاد می شود که با توجه به اهمیت موضوع پژوهش و نیز کاوش عمیق تر و دستاوردهای تجربی غنی تر، پژوهش هایی در قلمرو جغرافیایی خاص، به منظور ارائه رهنمودهایی برای سیاست گذاران حوزه مدیریت منابع انسانی انجام شود.
مؤلفه های توسعه پایدار در عملکرد شرکت های تولیدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات توسعه و مدیریت منابع دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
61 - 68
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار یکی از مسائل کلیدی در عصر حاضر است که شرکت ها باید به آن توجه کنند. این مقاله به بررسی مؤلفه های توسعه پایدار در عملکرد شرکت های تولیدی می پردازد. هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین مؤلفه ها و شاخص ها و درنهایت رتبه بندی مؤلفه های توسعه پایدار در عملکرد شرکت های تولیدی کشور است. روش پژوهش کیفی و از طریق روش تحلیل محتوا و ارسال پرسشنامه و مصاحبه با 20 نفر از خبرگان حرفه و دانشگاه در سال 1402 صورت گرفته است. با توجه به نتایج پژوهش، پنج مؤلفه مدیریت محیط زیست با شاخص های، 1) کاهش آلودگی، 2) تخلیه پسماندها، 3) استفاده از انرژی پاک و 4) حفظ منابع طبیعی، مؤلفه مسئولیت اجتماعی با شاخص های، 1) توجه به شاخص های پایداری، 2) حفظ حقوق اجتماعی کارگران ، 3) توجه به شاخص های توسعه ای و اجتماعی، 4) توجه به جامعه و حفظ توسعه پایدار و 5) گزارشگری افشای پایداری، مولفه مدیریت زنجیره توسعه پایدار با شاخص های، 1) خرید از تأمین کنندگانی که توسعه پایدار را حفظ می نمایند ، 2) بهینه سازی فرایندهای زنجیره تأمین و 3) پویایی زنجیره تأمین، مؤلفه نوآوری و تحقیق و توسعه با شاخص های، 1) تحقیق و توسعه فرایندها در حوزه توسعه پایدار ، 2) به روزرسانی فرایندهای خطوط تولید ، 3) افزایش کیفیت و کاهش ضایعات و 4) افزایش کارایی و بهره وری و مؤلفه مدیریت منابع انسانی با شاخص های، 1) آموزش وپرورش مفاهیم توسعه پایدار، 2) جذب، نگهداری و توسعه منابع انسانی و 3) برگزاری کارگاه های آموزشی در حوزه توسعه پایدار استخراج گردید. همچنین، طبق آزمون فریدمن، مؤلفه مدیریت محیط زیست در رتبه اول، مؤلفه مسئولیت اجتماعی در رتبه دوم، مدیریت زنجیره توسعه پایدار در رتبه سوم، مؤلفه نوآوری و تحقیق و توسعه در رتبه چهارم و مؤلفه مدیریت منابع انسانی در رتبه پنجم قرار گرفت.
تبعیض در دست یابی به فرصت های شغلی برای مادران در بازار کار شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
19 - 34
حوزههای تخصصی:
بر اساس آمار سازمان بین المللی کار (ILO)، در سال 2022 در میان افراد 25 تا 54ساله، مادران دارای فرزند خردسال نسبت به همسالان خود شانسی کمتر برای شرکت در بازار کار دارند؛ به طوری که شکاف مشارکت نیروی کار برای این گروه از 2/29 برای مشارکت زنان به 6/42 درصد برای مادران افزایش می یابد. بخشی از شکاف موجود که به وسیله عوامل مربوط به سرمایه انسانی نمی توان آن را توضیح داد، تبعیض نامیده می شود. در ایران، مطالعات تجربی زیادی در رابطه با موضوع تبعیض در بازار کار مادران انجام نشده اند. هدف از پژوهش حاضر بررسی وجود تبعیض در دست یابی به فرصت های شغلی برای مادران نسبت به سایر زنان در بازار کار شهری ایران با استفاده از داده های طرح هزینه - درآمد خانوارهای شهری و با استفاده از الگوی لاجیت است. نتایج برآورد نشان می دهد مادر بودن شانس اشتغال زنان را 5 درصد کاهش می دهد. متغیر نرخ فعالیت مردان نسبت به سایر متغیرهای توضیحی دیگر، بر روی متغیر وابسته، یعنی شاغل بودن خانم ها اثرگذارتر است و پس از آن، متغیر مادر بودن در رتبه دوم اثرگذاری قرار می گیرد. همچنین، می توان گفت با کنترل تمام متغیرهای تأثیرگذار بر عرضه و تقاضای نیروی کار و فرهنگ، باز هم مادر بودن بر اشتغال زنان تأثیرگذار است.
طراحی مدل ایمنی و بهداشت کارکنان با رویکرد مدیریت سرمایه انسانی در صنعت نفت کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۵ تابستتان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
111 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف: ایمنی و بهداشت کارکنان، مفهومی کلیدی و تاثیرگذار در صنعت است. این مفهوم در نظام نگهداری منابع انسانی و ایمنی و سلامت محیط سازمان، از این قابلیت برخوردار است که مخاطرات پیش روی سازمان، مدیران، کارکنان و حتی جامعه را به حداقل برساند. هم چنین، زمینه را فراهم می کند که سرمایه انسانی حاضر در سازمان، سطح مطلوبی از رفاه همه جانبه را تجربه نموده و رضایت شغلی و بهبود سطح عملکرد آنان را در پی خواهد داشت. لذا با این پیش فرض، پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل مناسب ایمنی و بهداشت کارکنان با رویکرد مدیریت سرمایه انسانی در صنعت نفت کشور انجام شده است.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: پژوهش حاضر به لحاظ پارادایم شناسی، تفسیری و از حیث هدف، کاربردی است. استراتژی تحقیق از نظر فرآیند اجرا کیفی بوده و جهت گردآوری داده ها از روش داده بنیاد و سبک اشتراوس و کوربین بهره برده است. استراتژی تحقیق به لحاظ ماهیت و روش، اکتشافی و از نظر منطق اجرا، استقرایی بود. در راستای عملی کردن این روش های پژوهشی، مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته به روش هدفمند توسط پژوهشگر انجام شد. مصاحبه های مذکور با تعداد 15 نفر از مدیران و کارشناسان حوزه ایمنی و بهداشت در صنعت نفت کشور و خبرگان دانشگاهی در رشته منابع انسانی صورت گرفت. گفتنی است که این مهم تا زمان حصول اشباع نظری ادامه داشت. اعتبارسنجی پژوهش کیفی نیز به روش لینکلن و گوبا و پایایی آن به روش باز آزمون صورت پذیرفت. هم چنین، فرآیند تجزیه و تحلیل در نظریه مذکور با کدگذاری باز آغاز شده و پس از آن، کدگذاری محوری و انتخابی در دستور کار قرار گرفت. شایان ذکر است که نمونه مورد مطالعه، مناطق نفت خیز جنوب بوده است.یافته های پژوهش: مطابق داده های حاصل از مصاحبه ها و تحلیل کیفی آن ها به روش داده بنیاد، 641 کد باز، 50 کد محوری و 23 کد انتخابی دسته بندی شدند. بر اساس کدهای حاصل: عوامل علی، پدیده محوری، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها، و پیامدها شناسایی شده و در نهایت مدل ایمنی و بهداشت کارکنان تدوین گردید. بدین ترتیب؛ شرایط علی، مداخله گر و زمینه ساز ایمنی و بهداشت کارکنان به دست داده شدند. هم چنین نتایج نشان می دهد که پس از درنوردیدن مراحل سه گانه مدیریت راهبردی شامل تجزیه و تحلیل استراتژی، تدوین استراتژی و اجرای استراتژی، راهبردهای ایمنی و بهداشت کارکنان اکتشاف گردیدند. در ادامه نیز پیامدهای مدل مذکور اعم از کاهش حوادث ایمنی، بهبود بهداشت و سلامت، بهبود و توسعه مواد و تجهیزات، بهبود ایمنی و بهداشت محیط شغلی و در نهایت، بهبود ایمنی و بهداشت محیط زیست نمایان شد. لذا با به کارگیری و پیاده سازی مدل حاصل شده، می توان امیدوار بود که بخش بزرگی از خطرات و آسیب های موجود در زمینه ایمنی و بهداشت کارکنان را دیگر شاهد نبود. از سوی دیگر؛ شاهد رشد و تعالی سرمایه انسانی در نظام نگهداری منابع انسانی و بهبود محیط شغلی و محیط زیستی آنان بود. چرا که مجموعه این موارد منجر به پیشرفت صنعت نفت کشور و بهبود وضعیت جامعه خواهد بود.محدودیت ها و پیامدها: از جمله محدودیت های این تحقیق، دسترسی دشوار به اعضای نمونه برای انجام مصاحبه های تخصصی بود. هم چنین از نظرگاهی دیگر؛ فقدان پژوهش های مشابه در این حوزه و صرفاً وجود پژوهش های کمی بدون اتکا به تحقیق کیفی، شرایط سختی را به وجود آورده بود. در خصوص پیامدها نیز پژوهش حاضر به دلیل استفاده از روش کیفی، خلأ مبانی نظری و مفهومی را در تا حد امکان کاهش می دهد.پیامدهای عملی: استفاده از این مدل منجر به بهبود ایمنی و بهداشت کارکنان شده و تهدیدات پیش روی آن، شناسایی و کاهش داده خواهند شد. از منظر دیگر، شناسایی و دسته بندی مواد خطرناک انجام شده و ایمنی و سلامت محیط های درونی و بیرونی سازمان نیز بهبود می یابند. به علاوه نباید از نظر دور داشت که به دلیل بهره گیری از روش کیفی داده بنیاد، نتایج حاصل از این تحقیق، قابلیت تعمیم به سایر صنایع و سازمان ها را نیز دارا می باشد.ابتکار یا ارزش مقاله: تاکنون پژوهشی در راستای بهبود ایمنی و بهداشت کارکنان با رویکرد پژوهش کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد صورت نگرفته و مدل پارادایمی مناسب در اختیار مدیران صنعت نفت قرار نگرفته است.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
الگوی آمادگی شناختی در عملیات نظامی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۴
125 - 158
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه آمادگی شناختی در عملیات نظامی مدرن انجام شد. این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و روش آن در جمع آوری و تجزیه وتحلیل داده ها آمیخته است. در بخش کیفی از راهبرد تحلیل محتوا با کدگذاری ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های تشکیل دهنده آمادگی شناختی عملیات نظامی مدرن شناسایی و سپس بر اساس نظرات 8 نفر از خبرگان، الگوی اولیه تکمیل و اصلاح گردید. جامعه آماری در بخش کمی تعداد 55 نفر صاحب نظران آشنا با علوم نظامی و شناختی با مشخصات و ویژگی های مدنظر بودند. برای تجزیه وتحلیل داده های کمی از آمار توصیفی و برای ارزیابی برازش الگوی مفهومی از روش تحلیل عاملی و نرم افزار اسمارت پی.ال.اس استفاده شد. نتایج بخش کیفی پژوهش نشان داد که مفهوم آمادگی شناختی شامل سه بعد؛ تشخیص الگوهای موجود، ارائه راه حل های مرتبط با این الگوها و اجرای برنامه های عملیاتی مبتنی بر این راه حل ها با 12 مؤلفه؛ حافظه، خودکاری، تاب آوری، تصمیم گیری، حل مسئله، تفکر انتقادی، فراشناخت، تفکر خلاق، ارتباط، آگاهی وضعیتی، تخصص انطباقی و انطباق پذیری است. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد اجزاء تشکیل دهنده آمادگی شناختی در عملیات نظامی مدرن دارای بار عاملی و تأثیر معنی داری برسازه های مربوطه هستند و داده های حاصل از این پژوهش با ساختار عاملی این مقیاس برازش مناسبی دارد.