فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۵٬۲۲۲ مورد.
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸
87 - 107
حوزههای تخصصی:
ویژگی های مختلف جنگ های آینده از دیدگاه صاحب نظران داخلی و خارجی در 15 دسته گردآوری شده است که با مطالعات انجام شده، هشت مؤلفه کلیدی در جنگ های آینده در مأموریت های مهندس کاربرد زیادی خواهند داشت که این هشت مؤلفه شامل: سرعت عمل، گستردگی صحنه نبرد، نوآوری، اتکا به فناوری های نوین، برخورداری از سامانه های هدایتی هوشمند، قدرت انهدام بالا، سرعت بالای چرخش اطلاعات، اتکا به نیروی متخصص و حرفه ای احصا گردیده است. لذا تلاش برای رمزگشایی از جنگ های آینده با ماهیت جدید یکی از چالش های اصلی در برنامه ریزی دفاعی است. نوع تحقیق حاضر کاربردی و روش آن بررسی مستقیم همبستگی با روش جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی و کتابخانه ای است. روش جمع آوری اطلاعات از نخبگان به صورت مصاحبه بوده و از تمامی افراد جامعه مصاحبه انجام شده است و در بخش افسران میانگین نمونه از فرمول کوکران و جدول مورگان از 150 نفر جامعه، 106 نفر بوده که در پرسش نامه طراحی شده (با طیف پنج گزینه لیکرت) شرکت کرده اند. تجزیه وتحلیل کیفی داده ها با روش شناسی تحلیل محتوا (تِماتیک) و تحلیل کمی، با تکنیک های آماری مبتنی بر روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و با استفاده از نرم افزار Smart-Pls3 انجام شده است. یافته های این پژوهش با بررسی مستقیم همبستگی بین نیازهای دانشی جنگ های آینده و آموزش های مهندسی رزمی نزاجا نشان داد که مقدار میانگین همبستگی 2.9 بوده که از مقدار متوسط (3) کمتر است. لذا، برنامه های آموزش های مهندسی رزمی نزاجا با نیازهای دانشی جنگ های آینده چندان مناسب نیست.
کاوش نقش های کارآفرینان خط مشی در خط مشی گذاری عمومی: یک مطالعه پدیدارنگارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 28
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف کاوش، فهم و طبقه بندی نقش های کارآفرینان خط مشی در خط مشی گذاری عمومی، برای نیل به درکی عمیق تر از این پدیده نزد افراد مورد مطالعه، انجام شده است. استراتژی انجام پژوهش، پدیدارنگاری و ابزار جمع آوری داده، مصاحبه نیمه ساختار یافته بوده است. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر، هدفمند و مبتنی بر راهبردهای بیشینه تنوع و گلوله برفی بوده و حجم نمونه براساس قاعده اشباع نظری تا بیست نفر مشخص شد. بر این اساس، با بیست نفر از افرادی که در سال های اخیر به طور مستقیم پدیده کارآفرینی خط مشی را از طریق به سرانجام رساندن نوآوری های سیاستی در یازده خط مشی نوآورانه، تجربه کرده بودند، مصاحبه شده است. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها، نشان دهنده شش طبقه توصیفی از نقش های کارآفرینان خط مشی بوده که عبارتند از: «بازیگر دغدغه مند»، «مربی»، «بازاریاب»، «سیاست پیشه»، «بازیگر پشت صحنه» و «ناظر» که در سه سطح، فرد، شبکه های خط مشی و نهاد، قابل تقسیم بندی هستند. مبتنی بر طبقات توصیفی کشف شده، در نهایت فضای نتیجه برای نقش های کارآفرینان خط مشی ارائه شده است.
ارائه الگوی کیفیت زندگی کاری سربازان در مراکز نظامی مطالعه موردی (نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۷
153 - 183
حوزههای تخصصی:
چالش مهمی که در سال های اخیر با توجه به کاهش چشم گیر جمعیت جوان به ویژه در کشورهای درحال توسعه با آن مواجهه است، افزایش کیفیت زندگی کاری سربازان است که یکی از عوامل بسیار تأثیرگذار بر خدمت داوطلبانه سربازی توسط جوانان و بهره وری بالای این دوران که می تواند منجر به افزایش توانمندی نظامی و دفاعی برای حفظ و حراست از امنیت کشور شود. در حال حاضر، الگوی در این زمینه، وجود ندارد؛ بنابراین طراحی این الگو امری ضروری است. این پژوهش، باهدف ارائه الگوی افزایش کیفیت زندگی کاری سربازان در مراکز نظامی شده است. برای نیل به این هدف از مطالعه موردی و از روش تحقیق کیفی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه فرماندهان و کارکنان نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران بودند که با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی تعداد 30 نفر شامل 12 خبره دانشگاهی و 18 فرمانده و مدیر منابع انسانی بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند. روش گردآوری داده ها میدانی بوده است و ابزار گردآوری داده ها مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای به دست آوردن اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد. تحلیل داده ها در طی سه مرحله، کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی که حاکی از 49 مقوله کلی است. یافته های پژوهش نشان داد مدل به دست آمده می تواند به عنوان یک چارچوب نظری علمی و پایه برای افزایش کیفیت زندگی کاری سربازان در مراکز نظامی مورداستفاده قرار گیرد.
کاربست نظریه گاردنر در بهبود تعیین رسته دانشجویان دانشگاه افسری امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۳
155 - 182
حوزههای تخصصی:
دانشگاه افسری امام علی (ع) به عنوان مرکز تعلیم و تربیت افسرانی که فرماندهان و مسئولان ارتش جمهوری اسلامی ایران را تشکیل می دهد، تعیین رسته متناسب این دانشجویان در رسته تخصصی می تواند نیروهای متخصص تری تربیت و اهداف سازمان را تأمین کند. ازاین رو هدف از این تحقیق تعیین اولویت انواع هوش در انتخاب رسته دانشجویان دانشگاه افسری امام علی (ع) است. تحقیق ازنظر هدف کاربردی و از تکنیک سلسله مراتبی استفاده شد. ب ر این اساس ابتدا هوش های تأثیرگذار بر انتخاب رسته دانشجویان بررسی و به روش نمونه گیری هدفمند در دسترس تعداد 7 خبره شناسایی و طی 2 جلسه نشست تخصصی با تشکیل ماتریس تقاطعی برای رسته های رزمی، پشتیبانی رزمی و پشتیبانی خدمات رزمی با معیار هوش های 8 گانه گاردنر اولویت هر هوش برای هر رسته در دانشجویان تعیین و میزان نرخ ناسازگاری ماتریس معیارها (روایی و پایایی) از تقاطع ماتریس اولویت هوش های گاردنر برای رسته های رزمی 0.033؛ رسته های پشتیبانی رزمی 0.073 و رسته های پشتیبانی خدمات رزمی 0.029 به دست آمد که کمتر از حد استاندارد ساعتی (0.1) بوده و اولویت های به دست آمده از این ماتریس قابل قبول هستند. نتایج پژوهش حاضر به عنوان یکی از عوامل در فرایند تعیین رسته دانشجویان دانشگاه افسری امام علی (ع) ارتش جمهوری اسلامی ایران در جهت تصمیم گیری دقیق تر برای تصمیم سازان و تصمیم گیران کاربرد دارد.
بررسی تأثیر آموزش مؤلفه های جنگ شناختی بر روی میزان رضایت شغلی کارکنان نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۴
26 - 42
حوزههای تخصصی:
ضرورت جهان کنونی موجب شده است بسیاری از کشورهای پیشرفته سازمان های خود را پیوسته بررسی، تحلیل و نقد کنند و شیوه های نو و سازگار با ضرورت های جهان کنونی را برپا و کارآمد کنند. نیروی انسانی از مهم ترین سرمایه های سازمان ها بوده که برخورداری آن ها از رضایت شغلی می تواند یاریگر سازمان ها در رسیدن به اهدافشان باشد. برای ارتقاء سطح این متغیر در نیروی انسانی در سطح نیروهای مسلح مطالعات بسیاری انجام شده، ولی در این میان به نقش و اهمیت جنگ شناختی، به عنوان عامل تأثیرگذار بر این متغیرهای شغلی ازجمله رضایت شغلی کمتر توجه شده است. پژوهش حاضر باهدف تعیین بررسی میزان تأثیر آموزش مؤلفه های جنگ شناختی بر میزان عملکرد شغلی کارکنان یکی از یگآن های نزاجا انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون –پس آزمون و پیگیری است. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 16 نفر به صورت داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. سپس آموزش مؤلفه های جنگ شناختی برای گروه آزمایش به مدت 7 جلسه در گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل از هیچ گونه آموزشی برخوردار نشد. در این پژوهش از پرسشنامه رضایت شغلی ... استفاده گردید و داده های به دست آمده به شیوه تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن بودند که کاربرد آموزش مؤلفه های جنگ شناختی در فضای کار برای کارکنان نظامی می تواند در ارتقاء مؤلفه های شناختی در حوزه کاری و ملی و همچنین افزایش آگاهی و بالا بردن رضایت شغلی آن ها مؤثر باشد.
تحلیلی بر پیشران های کلیدی تاب آوری در شهرهای ساحلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مفهوم تاب آوری در گفتمان مدیریت زیست محیطی، به ویژه در مورد استراتژی های مرتبط با طبیعت ریشه دوانده است و به طور گسترده به عنوان یک ویژگی مهم سیستم های ساحلی در نظر گرفته شده و به طور فزاینده ای در سیاست های توسعه برجسته شده است. تحقیق حاضر تحلیلی-اکتشافی مبتنی بر مصاحبه گروه های کانونی و به روش دلفی و در زمره تحقیقات کیفی قرار دارد. در گام اول مفاهیم مرتبط با تاب آوری شهرهای ساحلی در فرآیند پنج مصاحبه گروه کانونی و با روش تحلیل مضمون کیفی به دست آمد. در این مرحله مصاحبه ها در قالب کدگذاری انتخابی، محوری و گزینشی استخراج شده اند. این فرآیند با استفاده از نرم افزار تحلیل کیفی مکس کیو دی ای نسخه 2020 انجام شده است. پس از آن مضامین برای امتیازدهی در اختیار 35 نفر از کارشناسان خبره قرار گرفته و بر اساس تحلیل آینده پژوهی و با استفاده از نرم افزار میک مک پیشران های کلیدی شناسایی شده اند. یافته ها نشان می دهد در گام اول تعداد 45 کد انتخابی، 15 کد محوری و 5 کد گزینشی به دست آمده است. کدهای گزینشی به عنوان پیشرانهای کلیدی در اختیار خبرگان قرار داده شد و نتایج به دست آمده نشان داد پیشران های نهادی ، اقتصادی و اجتماعی به عنوان موثرین عوامل در تاب آوری شهرهای ساحلی مطرح هستند. بنابراین هر گونه سیاست گذاری و برنامه ریزی در مسیر تاب آور کردن سواحل باید این عوامل را مورد توجه قرار دهند. پیشران نهادی شامل عوامل ساختار قانونی مناسب، مدیریت ریسک، سیاستگذاری و مدیریت مخاطرات، ارزیابی مخاطرات و فرصت ها، دارابودن بانک های اطلاعاتی، شبکه سازی، سازمان های مردم نهاد، سیاست های توسعه، درگیرکردن همه ذی نفعان، واکنش های اضطراری، استفاده از فناوری روز، مدیریت یکپارچه، حکمروایی خوب شهری و بسیج منابع و امکانات می شود. پیشران اجتماعی عوامل سرمایه اجتماعی، مراقبت های بهداشتی، انسجام اجتماعی، همکاری های محله ای، مشارکت شهروندان، امنیت غذایی، خدمات اساسی، تحقیق و توسعه، شبکه اجتماعی و فرهنگی، آموزش شهروندان و مدیران، سبک زندگی را در بر می گیرد. همچنین پیشران اقتصادی شامل عوامل سرمایه اجتماعی، مراقبت های بهداشتی، انسجام اجتماعی، همکاری های محله ای، مشارکت شهروندان، امنیت غذایی، خدمات اساسی، تحقیق و توسعه، شبکه اجتماعی و فرهنگی، آموزش شهروندان و مدیران، سبک زندگی شده است.
الگوی تعاملی مدیریت انتظامی و ترافیکی سفرهای اربعین با تمرکز بر نقش دستگاه های اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
43 - 91
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از موضوعات بسیار مهم و سنجش پذیر از دیدگاه عموم مردم و مسئولین، هنگام فرا رسیدن ایام اربعین حسینی (ع)، بحث تعامل بین دستگاه های اجرایی دخیل در ترافیک می باشد. هدف از پژوهش حاضر، ارائه الگوی تعاملی مدیریت انتظامی و ترافیکی سفرهای اربعین با تمرکز بر نقش دستگاه های اجرایی بود.روش: این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش آمیخته (کیفی کمّی) از نوع اکتشافی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی، خبرگان ستاد پلیس راهور فراجا و استادان دانشگاه جامع علوم انتظامی امین به روش نمونه گیری هدفمند مبتنی بر معیار بود. در بخش کیفی از روش تحلیل تم با استفاده از نرم افزار MAXQDA2020 استفاده شد. جامعه آماری بخش کمّی تعداد 381 نفر از افسران ارشد پلیس راهور تهران بزرگ بود که در این بخش به روش در دسترس برابر جدول مورگان، تعداد 186 نفر برای نمونه انتخاب شد. برای اعتبارسنجی مدل حاصل از بخش کیفی به روش مدل یابی معادلات ساختاری از نرم افزار تحلیل عاملی تأییدی Pls3 Smart استفاده شد.یافته ها: یافته های تحقیق در بخش کیفی نشان داد الگوی تعاملی مدیریت انتظامی و ترافیکی سفرهای اربعین به ترتیب شامل تعامل با سازمان راهداری، سازمان اورژانس، مسئولین استانی، پلیس راهور و سازمان هلال احمر است. بر اساس یافته های تحقیق در بخش کمّی بیشترین تعامل در مدیریت انتظامی و ترافیکی سفرهای اربعین به ترتیب تعامل با پلیس راهور، سازمان راهداری، اورژانس، هلال احمر و مسئولین استانی بود.نتیجه گیری: الگوی تعاملی مدیریت انتظامی و ترافیکی سفرهای اربعین به منظور مدیریت ترافیک سفرهای زائران، ارتقاء ایمنی تردد، پیشگیری از وقوع سوانح، مدیریت هوشمندانه سفرها، تسهیل در عبور و مرور و ارائه خدمات مطلوب به زائرین اجرا می شود و سازمان های دخیل در ترافیک برای تسهیل در تردد زوّار تا پایان سفر اربعین از تمامی ظرفیت های خود استفاده می کنند.
تاثیر خودکارآمدی و خوش بینی بر عملکرد شغلی با نقش میانجی تعلق خاطر کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
15 - 35
حوزههای تخصصی:
هدف: بی شک سازمان برای دستیابی به اهداف در یک زمینه خاص نیاز به توانایی کارکنان خود برای اجرای فعالیت های خاص در این زمینه دارد و در صورتی می تواند به این هدف نائل شود که کارکنان به توانایی خود باور و اعتقاد داشته باشند و بتوانند اهداف چالشی برای خود تعیین کرده و جهت نیل به موفقیت، تلاش های خود را دو چندان کنند که این ضرورت نیاز به خودکارآمدی را در کارکنان نشان می دهد. از سوی دیگر سازمان ها جهت درگیر کردن کامل کارکنان در کار باید یک حالت ذهنی مثبت و رضایت بخش در آنها ایجاد کنند تا کارکنان بتوانند با کار خود ارتباط برقرار کرده که این ضرورت تعلق خاطر کاری را در سازمان ها نشان می دهد. از جنبه دیگر سازمان باید این نگرش را در کارکنان ایجاد کند که تلاش آنها به نتیجه مثبت و مطلوبی ختم خواهد شد و همیشه منتظر اتفاقات خوب و نتایج مثبت باشند که اهمیت خوش بینی را در بین کارکنان نشان می دهد. در این راستا از آنجا که معضل اصلی سازمان ها عملکرد شغلی پایین کارکنان می باشد و عملکرد شغلی سازه ای ترکیبی محسوب می شود و زمینه های مختلفی برای خوب عمل کردن کارکنان در شغل وجود دارد، دغدغه اصلی پژوهش حاضر این است که عواملی که به عملکرد شغلی بالا منتهی می شود بررسی شده و راهکارهایی برای مدیران سازمان ها برای ارتقای عملکرد شغلی کارکنان ارائه شود. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر خودکارآمدی و خوش بینی بر عملکرد شغلی با نقش میانجی تعلق خاطر کاری صورت گرفته است.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها پیمایشی از گروه پژوهش های توصیفی است. جامعه آماری کلیه کارشناسان شاغل در معاونت توسعه مدیریت و منابع وزارت امور اقتصادی و دارایی به تعداد 200 نفر است. تعداد نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 80 نفر شد که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه خودکارآمدی شرر و همکاران، پرسشنامه خوش بینی کارور و همکاران، پرسشنامه تعلق خاطر کاری ریچ و همکاران و پرسشنامه عملکرد شغلی پاترسون است. تحلیل داده ها با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری با روش حداقل مربعات جزئی از طریق نرم افزار Smart-PLS 3 انجام شده است.یافته های پژوهش: یافته ها نشان داد که مدل پیشنهادی پژوهش، مورد تایید قرار گرفته و خودکارآمدی و خوش بینی به تعلق خاطر کاری منجر شده و این امر بر عملکرد شغلی تاثیر دارد و متغیر تعلق خاطر کاری در رابطه بین خودکارآمدی و عملکرد شغلی و همچنین در رابطه بین خوش بینی و عملکرد شغلی نقش میانجی ایفا می کند.محدودیت ها و پیامدها: محدودیت این پژوهش انجام آن در یک سازمان خاص می باشد که قابلیت تعمیم آن را به سایر سازمان ها دشوار می کند. بنابراین انجام مطالعاتی در این زمینه در سایر سازمان ها توصیه می شود. از سوی دیگر استفاده از ابزار پرسشنامه برای سنجش نگرش افراد از محدودیت های دیگر این پژوهش می باشد.پیامدهای عملی: خروجی این پژوهش که برای اولین بار انجام شده است می تواند در پیش بینی اقدامات مدیران نسبت به کارکنان موثر باشد. لذا بهره گیری از متغیرهای این پژوهش سبب موفقیت منابع انسانی در ایفای نقش ها و کارکردهای آنها شده و می تواند به مدیران در حل چالش های حوزه منابع انسانی در سازمان کمک کند. از این رو ضروری است تا توجه بیشتری نسبت به درک روحیات و شرایط کارکنان سازمان صورت گیرد، چرا که می تواند بر بهبود عملکرد شغلی آن ها تأثیرگذار باشد.ابتکار یا ارزش مقاله: برخلاف پژوهش های قبلی که به بررسی دو یا سه متغیر از مجموع متغیرهای پژوهش حاضر پرداخته اند در این پژوهش به طور همزمان چهار متغیر مورد بررسی قرار گرفته است و خلا نظری و کاربردی موجود در پژوهش های پیشین به واسطه بررسی همزمان این چهار متغیر در سازمان مورد توجه قرار گرفته است.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
نقش فرماندهان انتظامی در جلب مشارکت سایر سازمان ها در پیشگیری از جرم مورد مطالعه کلان شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
99 - 126
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: موفقیت هر سازمان در گرو تصمیمات اتخاذشده و اقداماتی است که مدیر آن مجموعه انجام می دهد. این مهم در سازمان های نظامی و انتظامی نیز جایگاه ویژه ای دارد؛ لذا این تحقیق با هدف شناخت نقش فرماندهان انتظامی در مسئول سازی سایر سازمان ها در پیشگیری از جرم انجام شد.روش: تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از حیث روش کیفی به صورت تحلیل مضمون است. مشارکت کنندگان تحقق 23 نفر از خبرگان (فرماندهان و معاونان انتظامی شهرستان ارومیه و همچنین رؤسای پلیس های تخصصی) بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند مبتنی بر معیار و تا زمان رسیدن به اشباع نظری مصاحبه انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و برای محاسبه پایایی از روش پایایی بین دو کدگذار و ضریب کاپای کوهن استفاده شد که پایایی حاصل از دو کدگذار با توجه به محاسبات 94 درصد به دست آمد. تجزیه وتحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار مکس کیو دی ای انجام شد.یافته ها: در فرایند تحلیل اطلاعات تعداد سه مضمون فراگیر شامل نقش مطالبه گری، نقش تعاملی و نقش مشارکتی فرماندهان انتظامی در مسئول سازی سایر سازمان ها با سیزده مضمون سازمان دهنده شامل «تعامل با سازمان های مسئول در پیشگیری از جرم، تشویق سازمان ها برای ایجاد فرایند مراقبتی با ابزار و تجهیزات، ارائه تسهیلات محیطی و کالبدی، برقراری ارتباط با مردم و آموزش، مطالبه تخصص گرایی، الزام به عمل و عدم شعارگرایی، ارتقای کیفی مسئولیت پذیری، تثبیت برنامه های پیشگیری از جرم در سازمان ها، ارتقای فعالیت های آموزشی پژوهشی، مشارکت در جلوگیری از آنومی سازمانی توانمندسازی و تقویت سرمایه های اجتماعی» و 45 مضمون پایه به دست آمد.نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد فرماندهان انتظامی می توانند از طریق مشارکت و تعامل با مسئولین سایر سازمان ها و همچنین مطالبه گری از ایشان، نقش بسزایی در پیشگیری از جرم داشته باشند.
بررسی تأثیر مدیریت منابع انسانی مسئولیت پذیر اجتماعی بر اشتراک گذاری دانش و عدم ترس از رویدادهای بیرونی با نقش میانجی احترام ادراک شده و اعتماد سازمانی در زمان شیوع کووید 19 (مورد مطالعه: شرکت مگاموتور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۵ تابستتان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
141 - 168
حوزههای تخصصی:
هدف: سازمان های امروزی با حوادث پیش بینی نشده ای مواجه می شوند که بر نیروی کار و عملکرد سازمان و در نهایت بقای سازمان موثرند. همه گیری کووید ۱۹ فضای چالشی را به خصوص در زمینه مدیریت منابع انسانی ایجاد کرده و بر لزوم پیاده سازی اقدامات فنی، جسمی، روانی و اجتماعی برای مدیریت منابع انسانی افزوده است. از سوی دیگر، به دلیل سرعت پیشرفت فناوری و اطلاعات و رقابت سخت سازمان ها، استرس افراد در محل کار افزایش یافته و نگرانی ها برای سلامت روان کارکنان اهمیت بیشتری یافته است. همه گیری کووید 19 و استرس و اضطراب ناشی از آن با اثرگذاری منفی بر زندگی کاری کارکنان می تواند عملکرد شرکت را با اخلال روبه رو سازد، به طوری که فرآیند اشتراک گذاری دانش را که نیاز ضروری هر سازمانی جهت بقاء در رقابت تنگاتنگ دنیای امروز است، مانع گردد. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مدیریت منابع انسانی مسئولیت پذیر اجتماعی بر اشتراک گذاری دانش و عدم ترس از رویدادهای بیرونی با نقش میانجی احترام ادراک شده و اعتماد سازمانی و نقش تعدیل کننده تضاد نقش و ابهام نقش در زمان شیوع کووید 19 می باشد.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: پژوهش حاضر از نظر پارادایم؛ فرااثبات گرا، از نظر رویکرد؛ کمی، از نظر هدف؛ کاربردی و از حیث روش؛ توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان شرکت مگاموتور به تعداد 2350 نفر می باشند که حجم نمونه با استفاده از روش تحلیل توان، 226 نفر تعیین و با در نظر گرفتن نرخ بازگشت مورد انتظار 0.7 جهت پرهیز از کاهش تعمیم پذیری نمونه، به تعداد 323 نفر افزایش یافت. در نهایت، پس از انجام پیش پردازش های لازم، داده های 319 نفر وارد پروسه تجزیه و تحلیل توصیفی و استنباطی شد. روش نمونه گیری نیز، تصادفی ساده می باشد. تحلیل استنباطی به واسطه مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد واریانس محور حداقل مربعات جزئی در بستر نرم افزار SmartPLS ورژن 3.3.9 به دلیل وجود سازه های کمی به عنوان تعدیل گر صورت پذیرفت.یافته های پژوهش: تمام دوازده فرضیه مطروحه، مورد تائید قرار گرفتند که از میان آن ها تاثیر مدیریت منابع انسانی مسئولیت پذیر اجتماعی بر اعتماد سازمانی بیشترین ضریب مسیر را (0.747) به خود اختصاص داده است. علاوه بر این، ارتقای احترام ادراک شده بیشتر از اعتماد سازمانی می تواند به بهبود اشتراک گذاری دانش و عدم ترس از رویدادهای بیرونی کمک نماید. به بیان دیگر، اجرای سیاست های مدیریت منابع انسانی مسئولیت پذیر اجتماعی از طریق ایجاد فضای مبتنی بر احترام و اعتماد به عنوان نقش میانجی کامل، اثر خود را به سازه های درون زای نهایی مدل انتقال می دهد. افزایش ابهام نقش می تواند تاثیر سیاست های مدیریت منابع انسانی مسئولیت پذیر اجتماعی بر اعتماد سازمانی را کاهش دهد. به همین ترتیب، تضاد نقش قادر به کاهش اثر مدیریت منابع انسانی مسئولیت پذیر اجتماعی بر احترام ادراک شده است. محدودیت ها و پیامدها: محدودیت این پژوهش انجام آن در یک سازمان خاص می باشد که قابلیت تعمیم آن را به سایر سازمان ها دشوار می کند. بنابراین انجام مطالعاتی در این زمینه در سایر سازمان ها توصیه می شود. از سوی دیگر استفاده از ابزار پرسشنامه برای سنجش نگرش افراد از محدودیت های دیگر این پژوهش می باشد.پیامدهای عملی: لازمه موفقیت یک سازمان، موفقیت عوامل دانش محور در آن سازمان است. در این راستا مدیران باید به موضوع افزایش انگیزه کارکنان و ایجاد علاقه در آن ها برای اشتراک گذاری دانش توجه نمایند. اشتراک گذاری دانش نقش مهمی در نوآوری و بهبود مزیت رقابتی سازمان ایفا می کند. در صورتی که سازمان ها زیرساخت های لازم را برای اشتراک گذاری دانش فراهم نمایند، تا حد زیادی زمینه را برای اشتراک گذاری و به کارگیری دانش فراهم می کنند. اقدامات مدیریت منابع انسانی مسئولیت پذیر اجتماعی از جمله برقراری ارتباط بین جبران خدمات با ارزیابی عملکرد، شفافیت در معیارهای ارزیابی عملکرد، عدم وجود تبعیض های جنسیتی و قومیتی در ارزیابی عملکرد و توجه بلندمدت به امر آموزش، منجر به افزایش اعتماد کارکنان و تمایل داوطلبانه کارکنان برای اشتراک گذاری دانش می گردد. با اجرای سیاست های مدیریت منابع انسانی مسئولیت پذیر اجتماعی و در نتیجه ایجاد فضای سرشار از احترام و اعتماد می توان به کاهش استرس و ترس کارکنان ناشی از رویدادهای بیرونی اقدام و اشتراک گذاری دانش را تقویت نمود.ابتکار یا ارزش مقاله: تاکنون پژوهشی به بررسی تاثیر مدیریت منابع انسانی مسئولیت پذیر اجتماعی به طور هم زمان بر دو متغیر عدم ترس از رویدادهای بیرونی و اشتراک گذاری دانش، نپرداخته است. همچنین، تاثیر متغیرهای اعتماد سازمانی و احترام ادراک شده به عنوان میانجی در رابطه علی بین مدیریت منابع انسانی مسئولیت پذیر اجتماعی و اشتراک گذاری دانش و عدم ترس از رویدادهای بیرونی و نقش تعدیل کننده تضاد نقش و ابهام نقش، در این پژوهش برای اولین بار مورد بررسی قرار گرفته است.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
تبیین چالش ها، الزامات و روش های تجاری سازی فناوری های دفاعی: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۷
115 - 151
حوزههای تخصصی:
امروزه در بسیاری از کشورهای جهان و ازجمله ایران صنایع دفاعی با چالش تأمین مالی مواجه بوده و از طرفی این صنایع، -دارای ظرفیت های بسیاری اند که بخش های غیردفاعی می توانند از آنان بهره مند شوند؛ بر این اساس، هم صنایع دفاعی و هم صنایع غیردفاعی و به طورکلی اکوسیستم ملی نوآوری، از تجاری سازی و انتقال فناوری های دفاعی، منتفع می شوند. هدف اصلی این مقاله، شناسایی مهم ترین چالش ها، الزامات و روش های تجاری سازی فناوری های دفاعی بوده که در این اثنا، به رویکردهای سیاستی و عوامل مؤثر بر تجاری سازی این فناوری ها نیز اشاره شده است. جهت نیل به این هدف، از رویکرد مرور نظام مند برای یکپارچه کردن تحقیقات قبلی استفاده شد که پس از غربالگری های لازم، تعداد 24 مقاله با توجه به هدف و موضوع آنان، جهت تحلیل انتخاب شدند. با مقایسه و دسته بندی کدهای استخراجی، این گونه نتیجه می شود که برای توسعه تجاری سازی فناوری های دفاعی، ابتدا باید چالش های این حوزه مانند موانع قانونی و چابکی پایین صنایع دفاعی مرتفع شده، سپس با تعهد به الزاماتی چون نگاه غیرخطی به تجاری سازی و توجه به پیچیدگی های فرایند، توجه به انتشار فناوری های نظامی و رویکرد دومنظوره سازی، تخصیص یارانه و مشوق های محرک انتشار در سازمان های دفاعی، ، افزایش انعطاف پذیری، کمک به ایجاد نهادهای واسطه گر، توسعه زیرساخت های دومنظوره سازی، ایجاد زیست بوم و ساختارهای تجاری سازی موازی، یک روش تجاری سازی مناسب را از بین روش هایی چون دومنظوره سازی، صدور مجوز، شراکت راهبردی، شرکت-های زایشی و ایجاد واسطه گر فناوری، انتخاب کرد.
انطباق الگوریتم حرکتی منظر و نمای شهرها با الگوی رفتاری گل نیلوفر ارغوانی در راستای توسعه پایدار شهری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
53 - 66
حوزههای تخصصی:
امروزه با پیشرفت تکنولوژی، مصرف انرژی افزایش یافته است. به همین دلیل، شهر هوشمند به عنوان یکی از راه حل های کنترل مصرف انرژی در شهرسازی مطرح شده است. شهر هوشمند نیازمند ساختمان های هوشمند می باشد تا بتواند به نیازهای ساکنین پاسخ دهد و کیفیت زندگی را بالا ببرد. یکی از راهکار هایی که برای این مسئله تاکنون ارائه شده، بهره گیری از سایبان خارجی هوشمند نمای ساختمان برای اقلیم گرم و خشک است. طراحی نماهای هوشمند می تواند دارای الگوی حرکتی و فرمی به صورت خاص باشد تا درنهایت یک نمای منحصربه فرد از نظر کالبدی و منطبق با محیط پیرامون و نیاز کاربران (عملکردی) طراحی شود. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، طراحی سایبان هوشمند نمای ساختمان در اقلیم گرم و خشک یزد در راستای کنترل نور روز است. منبع الهام پژوهش حاضر، الگوی رفتاری گل نیلوفر ارغوانی است که گلبرگ های آن با وجود نور در محیط پیرامون، باز و با نبود نور بسته می شود. روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای، اسنادی اینترنتی و میدانی (بررسی الگوی رفتاری گل) است و روش پژوهش به صورت مدل سازی-شبیه سازی می باشد. مدل سازی توسط نرم افزار راینو6 و افزونه ی گرس هاپر به صورت پارامتریک، تحلیل انرژی تابشی توسط پلاگین لیدی باگ و تحلیل نور روز و دمای فضای داخلی توسط پلاگین هانی بی انجام گرفته است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با ماهیت ترکیبی (کمی-کیفی) است. نتایج حاصل از پژوهش، حاکی از آن است که استفاده از سایبان هوشمند الهام گرفته شده از الگوی حرکتی گل نیلوفر ارغوانی بر روی نمای ساختمان می تواند باعث کاهش 70 درصدی انرژی تابشی جذب شده توسط سطح شفاف نما در حالت سایبان با پنل های بسته شود و علاوه بر آن 85 درصد از میزان نفوذ نور روز به فضای داخلی کاسته که همین امر موجب کاهش 13 درصدی دمای فضای داخلی ساختمان می شود. بنابراین سایبان نما در فصول گرم سال، میزان ورود نور روز به فضای داخلی ساختمان را کنترل کرده و باعث کاهش بار سرمایش و در نهایت کاهش مصرف انرژی ساختمان می شود.
تحلیل و بررسی روابط حقوق خصوصی و حقوق شهروندی با تأکید بر نقش قوانین شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تدوین این تحقیق بررسی حقوق شهروندی در پرتو قوانین و مقررات شهری و حقوق خصوصی در ایران است. محور اصلی تحقیق حاضر مبنی بر تحلیل و تبیین موارد تقنینی حقوق شهروندی در مقررات و قوانین حقوق خصوصی و قانون شهری می باشد که برخی از مصادیق آن از این منظر مورد بررسی قرار گرفت. حقوق شهروندی ب ه عنوان یک نهاد مشخص در حقوق می باشد که بیشتر محل بحث آن در دو شاخه مهم حقوق عمومی و حقوق خصوصی از علم حقوق می باشد و در این تحقیق ابتدا با تعریف حق و مفهوم حقوق شهروندی، ارتباط این نهاد را با مقررات و قوانین حقوق خصوصی روشن ساخته و سپس حقوق شهروندی در پرتو قوانین و حقوق شهری مورد تبیین قرار داده شده است. روش انجام این تحقیق توصیفی-تحلیلی است و در پی پاسخ به این سؤال است که حقوق شهروندی چگونه در قالب حقوق خصوصی تعریف و تفسیر می شود و چه تلازم هایی با آن دارد؟ نتایج آن بیانگر این است که حقوق شهروندی در حقوق خصوصی به معنای خاص خود مطرح و شمولیت دارد؛ به خصوص در بخش حقوق اشخاص از دسته های حقوق مدنی جایگاه مهم دارد. چراکه حقوق خصوصی به بررسی روابط میان اشخاص و در برخی موارد به رابطه بین اشخاص و دولت می پردازد. بنابراین ب اتوجه ب ه گستره حقوق شهروندی ، شمولیت عام و ت لازم آن ب ا ح قوق ع مومی و ح قوق خصوصی، باید گ فت اغ لب موارد مسکوت در مقررات و قوانین حقوق خصوصی نوعی نقض حقوق شهروندی افراد محسوب می گردد. از سوی دیگر قوانین شهری نیز بستر تحقق حقوق شهروندی است. بنابراین نهادهای مدیریت شهری در تحقق حقوق شهروندی نقشی بسیار مهمی دارند و اغلب عدم اطلاع شهروندان از این حقوق و گاهی نقض عامدانه یا سهوی این حقوق توسط نهادهای مدیریت شهری مسائل و مشکلاتی را گریبانگیر شهروندان نموده است. در مجموع فهم دقیق مناسبات قوانین شهری و حقوق خصوصی و اندرکنش های آنان در محیط شهری می تواند رابطه مثبتی با حقوق شهروندی در جامعه داشته و منجر به ارتقای حقوق شهروندی شود.
تحلیل رابطه ی مدیریت دانش با سبک رهبری و استرس شغلی مدیران ستاد نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران (نزاجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۵
154 - 181
حوزههای تخصصی:
یک عامل آسیب زا در سازمان، تنش و استرس زیادی است که بین کارکنان وجود دارد. استرس در محیط کار علل گوناگونی دارد اما از مهم ترین آن ها می توان به سبک رهبری و شیوه ی مدیریت دانش در سازمان اشاره کرد. پژوهش حاضر به دنبال مشخص کردن سطح استرس شغلی در ستاد نزاجا و تحلیل ارتباط آن با شیوه ی رهبری و مدیریت دانش است.از نظر هدف این مطالعه کاربردی و از لحاظ روش از نوع توصیفی-همبستگی است. این تحقیق بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده، انجام شده است. برای سنجش سوال های تحقیق از آزمون های آماری T تک نمونه ای، رگرسیون خطی و تحلیل واریانس یک طرفه توسط نرم افزار SPSS 27 استفاده شده است.یافته های حاصل از تحلیل های کمی نشان می دهد که مدیریت دانش مدیران در ستاد وضعیت مناسبی ندارد و از میانگین پایین تر است. همچنین، آزمون رگرسیون خطی نشان می دهد مدیریت دانش میزان بالایی از تغییرات سبک رهبری و استرس شغلی را پیش بینی می کند و ارتباط مستقیمی با این دو متغیر دارد. از سوی دیگر، تفاوت معناداری در مدیریت دانش مدیران با میزان تحصیلات، سن و سابقه ی مختلف آنان وجود ندارد.نتیجه ی مطالعه نشان می دهد که برای کاهش سطح استرس در ستاد نزاجا باید شیوه ی مدیریت دانش و سبک رهبری مدیران تغییر کند. مهم ترین راهکارها باید بر اساس و در نظر گرفتن تاثیر آن ها بر دیگر بخش ها باشد. از این رو با تعیین شاخص های این سه متغییر مدیران و رهبران به سادگی می توانند از این پژوهش استفاده ای عملی داشته و با توجه به شاخص ها، ارزیابی دقیقی از روند اجرا و سازمان داشته باشند.
ارائه چارچوبی از عوامل مؤثر بر اجرای خط مشی های حوزه حفاظت و بهره برداری از جنگل های شمال کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
710 - 746
حوزههای تخصصی:
هدف: در حقوق ایران، حفاظت از محیط زیست وظیفه عمومی به شمار می رود و ماهیت فرابخشی و چندبُعدی امر حفاظت از محیط زیست نیز، عمومی بودن این وظیفه را نشان می دهد؛ بنابراین وظیفه حفاظت از محیط زیست، الزاماً نباید مختص سازمان واحدی باشد و ایفای بهتر این وظیفه اساسی، سازوکارهای حقوقی و اداری مشخصی را برای تعیین وظایف هر یک از نهادهای مختلف در این زمینه ایجاب می کند. در ایران، تصمیم گیری در خصوص مدیریت جنگل برعهده دولت که بر راه حل های فنی و تصمیم گیری از بالا به پایین تأکید دارد و تجارب ذی نفع را نادیده می گیرد. اکنون، روند جهانی مدیریت جنگل، درک گسترده تری از شکست ها را در اتخاذ استراتژی ها نشان می دهد که بر مدیریت مشارکتی با اهداف متعدد تأکید دارند. اجرا مرحله مهمی از سه مرحله تدوین، اجرا و ارزیابی خط مشی عمومی است که در آن، هدف خط مشی گذاران نمود پیدا می کند. از سوی دیگر، محیط زیست و حفاظت از آن، موضوعی است که در دهه های اخیر بسیار به آن توجه شده است. بر اساس آنچه بیان شد، هدف اصلی این پژوهش، ارائه چارچوبی از عوامل مؤثر بر اجرای خط مشی های حوزه حفاظت و بهره برداری از جنگل های شمال کشور بوده است.
روش: روش این پژوهش، آمیخته بوده است. در بخش کیفی، کدها با استفاده از روش کیفی تجزیه وتحلیل مضمون به الگو تبدیل شدند. در بخش کمّی پژوهش نیز، برای بررسی اهمیت هر شاخص و رتبه بندی آن ها، از مدل تحلیل عملکرد اهمیت (IPA) استفاده شد. نمونه گیری هدفمند و به روش متوالی یا متواتر بود. در بخش کیفی، ۱۴ خبره در پژوهش حضور داشتند و پس از مصاحبه با نفر ۱۲ از خبرگان اشباع نظری حاصل شد. حجم نمونه در بخش کمّی با استفاده از مدل تحلیل عملکرد اهمیت، ۱۶ نفر بود.
یافته ها: با مطالعه داده ها واطلاعات استخراج شده، در نهایت، ۴۷۳ کد باز (مفهوم اولیه)، ۳۹۰ مضمون پایه، ۵۶ مضمون سازمان دهنده و ۱۰ مضمون فراگیر شناسایی شد. مضامین فراگیر شناسایی شده برای اجرای خط مشی های حوزه محیط زیست عبارت اند از: مسئولیت پذیری زیست محیطی، مدیریت علمی جنگل، مدیریت منابع سازمانی، اولویت قرار گرفتن مسائل زیست محیطی، ارتقای کیفیت خط مشی گذاری زیست محیطی، هماهنگی بین دستگاه های اجرایی و تقنینی، توسعه بوم محور، طراحی بسته ابزاری، بوروکرات های سطح خیابان و مشارکت شهروندان. نتایج بخش کمّی با رویکرد اهمیت عملکرد نشان داد که مؤلفه های بوروکرات های سطح خیابان، مشارکت شهروندان، طراحی بسته ابزاری، توسعه بوم محور و حل مسئله، مؤلفه های اصلی هستند که باید در خط مشی گذاری و اجرا به آن ها توجه شود.
نتیجه گیری: اجرای خط مشی به اقدام هماهنگ ذی نفعان در مقیاس های مکانی و زمانی، از طریق آرایش شبکه ای از سطوح دولتی، مؤسسه های تحقیقاتی، سازمان های بهره بردار و...، چارچوب های قانونی مؤثر و ترتیبات نهادی خاص نیاز دارد. راهبرد همکاری جویانه، به دلیل مشارکت دادن تمام ذی نفعان و کنشگران مرتبط با مسئله، راهبرد موفقی است. این راهبرد همکاری جویانه را می توان در حکمرانی جنگل جست وجو کرد.
حکمرانی هوش مصنوعی در دولت الکترونیک (چالش ها، فواید)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
علی رغم رشد روز افزون در حوزه هوش مصنوعی، بسیاری از مدیران سازمانی هنوز نتوانسته اند ارتباط خوبی با این فناوری برقرار کنند. سر در آوردن از هوش مصنوعی هم مثل هر تکنولوژی جدید دیگر که با کلی هیاهو و جنجال رسانه ای همراه است، ممکن است گیج کننده باشد و حتی متخصصان هوش مصنوعی هم به سختی می توانند خود را با تحولات لحظه ای این فناوری همراه کنند. تحقیق حاضر سعی بر آن دارد تا به روش تحلیل مضمون به بررسی جامعی از پشت پرده ی تاثیر این فناوری مرموز و قدرتمند در هوشمند سازی مدیریت منابع انسانی بپردازد. بدین منظور یافته های جدیدترین مطالعات انجام شده در حوزه ی هوش مصنوعی با محوریت مدیریت منابع انسانی و کاربری دولت الکترونیک، از نشریات معتبر علمی- پژوهشی بین المللی مد نظر قرار گرفتند. پس از دسته بندی و کدگذاری داده های مذکور در نهایت روایت نظری تحقیق تدوین وارائه گرید. یافته های مذکور در پنج کد کلان شامل چالش های پیش روی هوش مصنوعی با نه مولفه، اخلاق حرفه ای با هفت مولفه ، نظام دولت الکترونیک با شش مولفه، نظام اداری با هفت مولفه، هوشمندسازی دولت ها با چهار مولفه احصا گردیدند.
عوامل مؤثر بر ایمنی فضاهای عمومی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
243 - 274
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: فضاهای عمومی شهری بخشی از محیط انسان ساخت هستند که دارای ساختاری پیچیده، تحرک و جمعیت بالا می باشند، و به دلایل مختلف در معرض خطر و ناامنی هستند. هدف این پژوهش، بررسی عوامل مؤثر بر ایمنی فضاهای عمومی شهری بود.روش: روش تحقیق حاضر توصیفی تحلیلی از نوع کاربردی بود. جامعه آماری تحقیق شامل استفاده کنندگان از فضاهای عمومی شهر تبریز بود. حجم نمونه براساس فرمول کوکران از نوع جامعه نامحدود است که 300 نفر به دست آمد. روش نمونه گیری هدفمند بوده است. برای پایایی سؤالات از روش آلفای کرونباخ و برای روایی از روایی صوری و روایی سازه ای استفاده شد. برای اندازه گیری پرسش نامه از مقیاس پنج گزینه ای لیکرت استفاده شد. در تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با روش تحلیل عاملی مرتبه دوم و نرم افزار Spss و Amos استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان می دهد که محیط شهری، رفتار آگاهانه، ترافیک جاده ای، نظارت اجتماعی و تجهیزات ساحتمانی به طور معناداری بر فضاهای عمومی (از زیاد به کم) تأثیر می گذارند. به طور خاص، صرف نظر از مدل یا وضعیت واقعی، باید به آگاهی از آتش سوزی و آگاهی از پیشگیری بیماری های واگیردار و مسری به صورت تجربی توجه شود تا خطرات احتمالی در فضاهای عمومی شهر تبریز تقلیل یابد و مردم با آرامش و آسودگی خاطر برای رفع نیازهای روزمره خود از نظر استفاده از فضاهای عمومی شهر تبریز وارد فضاهای عمومی شوند.نتیجه گیری: این پژوهش میزان اثرگذاری عوامل ایمنی در فضاهای عمومی شهر تبریز را تعیین کرده و معیارهای مؤثر در مدیریت ایمنی را معرفی کرد. این پژوهش می تواند برای تنظیم طرح کلی مدیریت ایمنی فضای عمومی شهر، ایده های عملی را نیز به مدیران محلی ارائه کند.
مطالعه تطبیقی تجربیات جهانی کاربست هوش مصنوعی در اداره امور عمومی: دلالت هایی برای ارتقای حکمرانی هوشمند در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
189 - 226
حوزههای تخصصی:
با گسترش هوش مصنوعی در حکمرانی و مدیریت دولتی، استفاده از این فناوری در دولت های پیشرو می تواند به بهینه سازی فرایندها، ارتقای شفافیت و بهبود خدمات عمومی منجر شود. پژوهش حاضر در چارچوب مفهوم حکمرانی هوشمند، تجربه های جهانی به کارگیری هوش مصنوعی در حوزه مدیریت دولتی 5 کشور منتخب را مورد بررسی و مطالعه تطبیقی قرار داده، شباهت ها، تفاوت ها و مقایسه محورهای مرتبط با کاربست هوش مصنوعی در حکمرانی در نسبت با ایران را تحلیل کرده است. روش شناسی پژوهش از نوع کیفی بوده و برای انجام آن، از استراتژی مطالعه تطبیقی بهره گرفته شده است؛ به این گونه که پس از بررسی مبانی، پژوهش های پیشین و معیارهای جهانی مرتبط، پنج کشور آمریکا، چین، سنگاپور، انگلستان و دانمارک که از نظر شاخص دولت الکترونیک و هوش مصنوعی پیشرو بوده و دست کم در یکی از این شاخص ها رتبه اول تا چهارم را دارند، به عنوان موارد منتخب، مطالعه و بررسی شدند. بررسی تطبیقی داده های یافت شده حاکی از آن است که مؤلفه های کلیدی به کارگیری هوش مصنوعی در این پنج کشور، در شش دسته گوناگون حوزه های کاربرد، اقدامات زمینه ای و زیرساختی، سیاست های کلان، نهادهای متولی، روند های نوظهور و چالش های استفاده از این فناوری قابل بررسی است. مشکلاتی مانند تحریم در ایران مانع ایجاد زیرساخت های کافی شده اند که برای بهبود وضعیت و رفع موانع، پیشنهادهایی مانند حمایت از سرمایه گذاری، توسعه زیرساخت های فناورانه، استفاده از تجربیات بین المللی، و تقویت نیروی انسانی ارائه شده است تا ایران نیز بتواند جایگاه بهتری در این حوزه کسب کند.
طراحی مدل فرازمانی حکمرانی الکترونیک با رویکرد آینده پژوهانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ادبیات حکمرانی الکترونیک نشان می دهد که این حوزه از علم به جنگلی از نظریه های بدون ساختار و فاقد چشم انداز تبدیل شده است تا حدی که طراحان و مجریان را با سردرگمی مواجه می سازد! پژوهش حاضر با رویکردی اکتشافی-آینده پژوهانه، به دنبال مدلی پویا و فرازمانی است که ابعاد، مفاهیم، و شاخص های حکمرانی الکترونیک را، در قالب یک کل شناسایی کند تا کمک کند این سازه اجتماعی در عرصه اجرا، به صورت هدفمند و متوازن رشد کند. مدل اولیه با روش شناسی مطالعه تطبیقی و با استفاده از روش فراتلفیق طراحی شد؛ سپس مولفه های شناسایی شده، با استفاده از پرسشنامه دلفی، در چهار دور مورد آزمون قرار گرفتند. میزان اتفاق نظر میان اعضای پانل نیز، با استفاده از ضریب هماهنگی کندال به دست آمد. برای تعیین کفایت ابعاد و مولفه ها و همچنین تعیین میزان پوشش آنها، و قابلیت پیاده سازی مدل از آزمون فرض دو جمله ای استفاده شد. اعضای تشکیل دهنده پنل شامل اعضای هیئت علمی و محققان سرشناس مرتبط با موضوع تحقیق و خبرگان اجرائی حکمرانی الکترونیک در سطح عالی بودند. یافته های تحقیق سازه حکمرانی الکترونیک را در قالب مدل چهار مقوله ای تحت عناوین زمینه، فراگرد توسعه، محتوا، و عصر طراحی می کند. نتایج نشان می دهد سه مقوله «زمینه»، «فراگرد توسعه» و «محتوا» به صورت دو به دو باهم ارتباط دارند. همچنین مدل نهایی موید آن است که در هر «عصر»، «محتوا» جدید و متفاوتی از حکمرانی الکترونیک ظهور می کند که نیازمند سناریوهای جدید برای مولفه های «زمینه» ای می باشد و همچنین با تحقق «زمینه» جدید، مولفه های «فراگرد توسعه» نیز نیازمند سناریوپردازی جدید برای تحقق محتوا خواهد بود. این رشد و ارتقاء حکمرانی الکترونیک در اعصار مختلف، در قالب یک مدل حلزونی ادامه می یابد.
نقش فرماندهی مشترک در فنون مؤثر بر پیروزی عملیات والفجر8(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸
129 - 152
حوزههای تخصصی:
در طی عملیات های دفاع مقدس نیروهای ج.ا.ایران با هدف جلوگیری از تکرار تهاجم و تنبیه متجاوز عملیات های خود را با هدف ورود به خاک عراق طراحی و اجرا نمودند. درهمین راستا و پس از انجام چندین عملیات درحالی که به نظر می رسید پیشروی در خاک عراق ناممکن باشد، در سال 1364 عملیات والفجر 8 با هدف بالا بردن ضریب موفقیت و غافل گیر کردن نیروهای عراقی با موفقیت به انجام رسید. لذا این تحقیق با هدف تعیین نقش فرماندهی مشترک در فنون نظامی مؤثر در پیروزی عملیات والفجر 8 پرداخته است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و با رویکرد تحقیقات آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی) می باشد و جامعه آماری آن در 2 بخش جامعه کیفی شامل 9 نفر از خبرگان و در بخش کمی از تعداد 34 نفر از صاحب نظران در هیئت معارف جنگ شهید سپهبد صیاد شیرازی استفاده گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها ابتدا مصاحبه با صاحب نظران با روش تحلیل محتوای مصاحبه ها طبقه بندی و تفسیر و سپس فرایند تجزیه وتحلیل داده های کیفی در قالب مکتب استراوس و کوربین (1994)، بر اساس کدگذاری محوری تحلیل و نتایج پژوهش بخش کیفی در شکل ارائه مدل منعکس شدند. در نهایت نرم افزار تحلیل آماری SmartPLS برای مدل یابی معادلات ساختاری بکار گرفته شد و یافته های پژوهش نشان داد، فرماندهی مشترک در فنون مؤثر در پیروزی عملیات والفجر 8 نقش را ایفا نموده است. پژوهش حاضر ضرورت فرماندهی مشترک در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران را نشان می دهد و لازم است تصمیم سازان و تصمیم گیران نیروهای مسلح زمینه سازی ارتقاء فرماندهی مشترک بر اساس شرایط کشور را فراهم نمایند.