فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۵۵٬۶۳۸ مورد.
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
167 - 188
حوزههای تخصصی:
هدف: همه گیری کووید ۱۹ علاوه بر تهدید سلامت عمومی، اقتصاد کشورها و به ویژه بازارهای سهام را با چالش های جدی مواجه کرد. از این رو، پژوهشگران کشورهای مختلف، هریک به سهم خود تلاش کردند تا موضوع را از جنبه های مختلف در این زمینه مطالعه و بررسی کنند. هدف این مقاله، مطالعه بیبلیومتریک پژوهش های انجام گرفته در حوزه کووید ۱۹ و بازار سهام در ایران، از طریق ترسیم و تحلیل نقشه های علمی است.روش: پژوهش از نوع کاربردی بوده و با استفاده از فنون کتاب سنجی اجرا شده است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه مقالات منتشر شده در حوزه موضوعی کووید ۱۹ و بازار سهام در ایران از بهمن ماه ۱۳۹۸ تا فروردین ماه ۱۴۰۲ است. تجزیه وتحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزارهای اکسل، راور پریمپ و وس ویور انجام شده است.یافته ها: بررسی ها نشان می دهد که روند انتشار مقاله های این حوزه در ایران، صعودی بوده است و بیشترین تعداد مقاله های منتشر شده نیز، به سال ۱۴۰۱ با ۲۶ عنوان و ۵۰ درصد از کل مقاله ها مربوط می شود. ارزیابی ساختار فکری پژوهش ها در تحلیل های کتاب سنجی، معمولاً از طریق بررسی پُرتکرارترین کلیدواژه ها و همچنین، هم رخدادی واژگان انجام می پذیرد. پُرتکرارترین کلیدواژه ها در شناسایی هسته اصلی موضوعات تشکیل دهنده ساختار فکری پژوهش ها و هم رخدادی واژگان در شناسایی خوشه ها، روند زمانی و همچنین، چگالی واژگان کلیدی تشکیل دهنده ساختار فکری پژوهش ها، از نکته نظر معرفی موضوعات غالب، توسعه یافته، اشباع شده، از بین رفته یا در حال ظهور مورد استفاده قرار می گیرند. در این پژوهش به منظور بررسی پُرتکرارترین کلیدواژه ها، از واژه های اصلی استفاده شده در عنوان، چکیده و همچنین، واژگان کلیدی منتخب نویسندگان در هریک از مقالات استفاده شد. در هر حال، پژوهشگران حوزه پژوهش های کووید ۱۹ و بازار سهام در ایران، از ۳۱۲ کلیدواژه اصلی در مقاله های خود استفاده کرده اند. کلیدواژه های کووید ۱۹ با ۴۷ و بازار سهام با ۴۲ بار تکرار، پُرتکرارترین کلیدواژه های این حوزه هستند و بعد از آن ها کلیدواژه های بازارهای مالی، همه گیری، بحران، شاخص بازار سهام، بازده بازار سهام و بازده سهام قرار دارند. این کلیدواژه ها هسته اصلی موضوعات تشکیل دهنده ساختار فکری پژوهش های این حوزه در ایران هستند. به منظور بررسی هم رخدادی میان واژگان نیز از نقشه شبکه های اجتماعی استفاده شد. تجزیه وتحلیل نقشه شبکه های اجتماعی هم رخدادی واژگان، از طریق سه روش انجام می شود: ۱. تحلیل خوشه های پُرتکرارترین کلیدواژه ها؛ ۲. بررسی روند زمانی تشکیل خوشه های پُرتکرارترین کلیدواژه ها؛ ۳. تحلیل چگالی پُرتکرارترین کلیدواژه ها. اما به علت جدید بودن و همچنین، تعداد کم مقاله های این حوزه در ایران، تجزیه وتحلیل مقاله ها از طریق بررسی روند زمانی و همچنین، چگالی پُرتکرارترین کلیدواژه ها معنادار نخواهد بود. بنابراین، هم رخدادی واژگان تنها از طریق تحلیل خوشه های پُرتکرارترین کلیدواژه ها انجام پذیرفت. در هر حال، ترسیم نقشه هم رخدادی واژگان کلیدی حوزه پژوهش های کووید ۱۹ و بازار سهام در ایران، فقط به شناسایی یک خوشه موضوعی منجر شد. این خوشه مشتمل بر ۸ کلیدواژه اصلی است که عبارت اند از: کووید ۱۹، بازار سهام، بازارهای مالی، همه گیری، بحران، شاخص بازار سهام، بازده بازار سهام و بازده سهام. بدین ترتیب می توان گفت که کلیدواژه های تشکیل دهنده این خوشه، مسیر مطالعات حوزه کووید ۱۹ و بازار سهام را در ایران نشان می دهد که در سال های اخیر آغاز شده است. بررسی ها نشان می دهد که همکاری های خوبی بین دانشگاه ها در این حوزه صورت گرفته است؛ اما همکاری های بیشتری، به ویژه با دانشگاه های سایر کشورها در این زمینه مورد انتظار است.نتیجه گیری: انتظار می رود که نتایج و پیشنهادهای این پژوهش، ضمن تسهیل روند انتشار مقاله های این حوزه در ایران، به عنوان نقشه راهی برای پژوهشگران، به منظور بهره بردن از فرصت های تحقیقاتی بالقوه در این زمینه استفاده شود.
تاثیر ادراک سرمایه اجتماعی بر سرمایه گذاری در بخش گردشگری نواحی روستایی شهرستان سراب
حوزههای تخصصی:
تأثیر سرمایه اجتماعی بر دیدگاه جامعه محلی نسبت به سرمایه گذاری برای توسعیه طرح های گردشگری در نواحی روستایی مشهود می باشد، چرا که هر چقدر میزان ادراک، اعتماد، مشارکت و مبادلات اجتماعی افزایش یابد، فرصت کافی جهت ایجاد بستر مناسب برای توسعه گردشگری در جوامع روستایی ایجاد می شود؛ بنابراین تحقیق حاضر درصدد ارزیابی میزان تأثیر سرمایه اجتماعی بر سرمایه گذاری در بخش گردشگری نواحی روستایی از دیدگاه جامعه محلی می باشد. در این مطالعه روستاهای شهرستان سراب به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شده اند که با روش توصیفی- تحلیلی مورد مطالعه قرار گرفت. برای به دست آوردن نمونه از روش نمونه گیری احتمالی ساده و برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و تعداد 354 پرسشنامه بین جامعه محلّی توزیع و پس از تکمیل جمع آوری شد. برای تحلیل داده های تحقیق از تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد سرمایه اجتماعی جامعه محلی بطور مستقیم تأثیر معناداری بر سرمایه گذاری در بخش گردشگری نواحی روستایی دارد. مقدار R2 نیز نشان می دهد که در مجموع متغیر سرمایه اجتماعی بیش از 42 درصد تغییرات متغیر سرمایه گذاری را تبیین می کند. بدین ترتیب به عنوان یک عامل کلیدی بایستی در برنامه های سرمایه گذاری مورد توجه قرار گیرد.
تحلیل یادگیری زدایی مدیران در مهارت افزایی در عصر تحول دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهان پر شتاب و تحول آفرین کنونی، همه شواهد حکایت از محوری بودن نقش انسان در عبور از مشکلات، گشایش تنگناها، ایجاد تکنولوژی پیشرفته و تولید فناوری های گوناگون دارد. در این عرصه مدیران سنگ زیر بنای هر سازمانی هستند و سازمان در صورت مدیریت صحیح و برخوداری از مدیران بامهارت می تواند به توانمندی و توسعه برسد. لذا در این مقاله ،سعی شده است یادگیری زدایی مدیران در مهارت افزایی در عصر دیجیتال مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر از جمله پژوهش های jترکیبی می باشد، که داده های از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با نخبگان، که به روش گلوله برفی انتخاب شده بودند، گردآوری شدند. بمنظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون بهره گرفته شد، در نهایت 59 مضون پایه، 11مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون عالی بدست آمد. مضمون های بدست آمده با روش توافق جمعی و آزمون دوجمله ای مورد ارزیابی و تأیید قرار گرفتند. نتایج نشان داد که سه عامل کلیدی درک دیجیتالی شدن)داشتن چشم انداز دیجیتال، تفکر انتقادی و انعطاف پذیری شناختی)، بستر سازی دیجیتال(باز تعریف وظایف و مسئولیت ها، سازگاری و انطباق پذیری، سواد دیجیتال، ذهنیت دیجیتال) و تغییرات پیشرو(هوش عاطفی- اجتماعی ،شبکه سازی، تفکر انعکاسی) از مهارت های اساسی مدیران برای موفقیت سفر دیجیتال سازمان ها می باشد.
درک سازه تفکر استراتژیک در مطالعات سازمان و مدیریت: مرور کتاب سنجی و تحلیل محتوا
حوزههای تخصصی:
هدف: تفکر استراتژیک به عنوان یک شایستگی محوری برای مواجهه با پیچیدگی و عدم قطعیت محیطی، در طول حدود چهار دهه گذشته از طریق نظریه ها و رویکردهای متعدد و مختلف مراحل تکامل خود را طی کرده است. هدف اصلی پژوهش حاضر انجام یک مطالعه جامع کتاب سنجی بر دانشی است که در حدود چهار دهه اخیر در این حوزه انباشته شده است تا بینشی عمیق و کاربردی ارائه نماید.روش پژوهش: با پیروی از روش شناسی استاندارد کتاب سنجی، ابتدا پایگاه استنادی اسکوپوس مورد جستجو قرار گرفت و تعداد 766 مقاله یافت شد که پس از فاز پیش پردازش مقالات براساس الگوریتم پریزما، تعداد 148 مقاله وارد مرحله تحلیل گردید. به منظور تحلیل مطالعات، رویکردی آمیخته مورد کاربرد قرار گرفت، بدین صورت که تحلیل کتاب سنجی (کمی) بر روی پژوهش ها اعمال شد تا عملکرد، ساختار فکری، ساختار مفهومی و ساختار اجتماعی حوزه تفکر استراتژیک مورد بررسی قرار گیرد. همچنین در فاز کیفی، تعداد 30 مقاله برتر تحت تحلیل محتوای پنهان قرار گرفتند.یافته ها: بررسی شبکه همکاری نویسندگان نشان دهنده عدم وجود شبکه های همکاری در حوزه تفکر استراتژیک است. رهبری، فرهنگ سازمانی، مدیریت تغییر، کارآفرینی، نوآوری، مدیریت دانش و هوش مصنوعی به عنوان جهت گیری های کلیدی پژوهش در حوزه تفکر استراتژیک شناسایی شدند که دو مورد اول توجه بیشتری را در مطالعات به خود معطوف داشته اند. هفت مضمون اصلی (پیش نیازها، پیامدها، ابعاد، فعالیت های پشتیبان، ویژگی ها، حوزه های مرتبط در رشته مدیریت و روش شناسی) در تحلیل محتوای پنهان ظهور یافتند.نتیجه گیری: بینش های جامع ارائه شده در این مطالعه راهنمای ارزشمندی برای پژوهشگران، دانشجویان، مدیران و نشریات حوزه استراتژی خواهد بود که الزامات آن ها مورد بحث قرار گرفته است.
فرهنگ بکارگیری استانداردهای حسابرسی درخصوص رسیدگی به اسناد شرکت ها توسط حسابرس با روش قوم نگاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر با پررنگ تر شدن نقش فرهنگ سازمانی ابعاد بیشتری از آن مورد بررسی قرار گرفته است. با بزرگ تر شدن شرکت ها فرهنگ سازمانی به عنوان رکنی اساسی مورد بحث قرارمی گیرد و تاثیرپذیران فرهنگ سازمانی می توانند دامنه وسیع تری از درون سازمان داشته باشند. تحقیق قوم نگاری بر اساس رویکرد کل گرایی و جامع می باشد. به علاوه،نظریات دراین گونه تحقیقات به پژوهشگرکمک می کنندتا درک بهتری ازچارچوب های مفهومی مرسوم درعلوم انسانی پیدا کندودرنتیجه،رشدفکری خودراافزایش دهدازاین روپژوهش حاضرسعی داشته است تا فرهنگ بکارگیری استانداردهای حسابرسی توسط حسابرس رابه کمک روش قوم نگاری ارزیابی نماید.جامعه آماری حسابرسان مستقل حاضردرمحیط حسابرسی ایران که درجایگاه سازمانی حسابرس ارشدحضورداشته اند،مورداستفاده قرارگرفته است و به عنوان نمونه،کاربرگ های رسیدگی تعدادی ازحسابرسان درطی مقطع زمانی۱۴۰۰، موردبررسی قرارگرفتند.دراین تحقیق با ورود به یک سازمان محلی وبااستفاده ازابزارمشاهده، تاثیرفرهنگ دربکارگیری استانداردهای حسابرسی توسط حسابرسان موردبررسی قرارگرفت.ازتحلیل اطلاعات مولفه ها:1-ماهیت کار و نوع گزارش حسابرسان2-نوع وماهیت وپیچیدگی فعالیت واحدموردرسیدگی3-نوع وماهیت وضعیت سیستم های حسابداری وکنترل داخلی واحدموردرسیدگی4-اعمال سیاست های کنترل کیفیت درهرکارحسابرسی شامل:هدایت،سرپرستی وبررسی کارانجام شده5-تکنیک های حسابرسی مورداستفاده درجریان رسیدگی ها6-انگیزه وعلاقه حسابرس به انجام رسیدگی های دقیق تربراساس استانداردحسابرسی7-دانش وتجربه کافی حسابرس ونیزآموزش حینکار8-کنجکاوری و حس جستجوگرایانه حسابرس وغیره بدست آمد.
بررسی رابطه بین نوآوری و ریسک ورشکستگی با تأکید بر نقش بیش اطمینانی و توانایی مدیران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه بین نوآوری و ریسک ورشکستگی با متغیرهای تعدیل گر بیش اطمینانی و توانایی مدیران است. داده های شرکت های مورد بررسی از سامانه کدال و نیز نرم افزار داده پرداز نوین طی سال های 1390 تا 1401 استخراج و برای آماده سازی و تجزیه و تحلیل داده ها به ترتیب از نرم افزارهای اکسل و ایویوز و الگوی رگرسیون حداقل مربعات تعمیم یافته استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد نوآوری باعث کاهش احتمال ورشکستگی می شود. علاوه بر این وجود متغیر تعدیلی بیش اطمینانی مدیران تأثیر منفی و متغیر تعدیلی توانایی مدیران تأثیر مثبت بر این رابطه دارند و به ترتیب باعث تضعیف و تقویت این رابطه (افزایش و کاهش بیشتر احتمال ورشکستگی) می شود. همچنین وجود همزمان دو متغیر تعدیلی این رابطه را تقویت می کند. با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت هزینه نوآوری (تحقیق و توسعه) بهبود وضعیت شرکت ها را به دنبال داشته و بیش اطمینانی مدیران معمولاً وضعیت شرکت را به خطر انداخته و توانایی مدیران باعث افزایش ارزش شرکت و کاهش ورشکستگی می شود. بنابراین می توان گفت در شرکت های بورسی تهران، احتمال ورشکستگی تابعی از هزینه تحقیق و توسعه، بیش اطمینانی مدیران و توانایی مدیران هم به صورت مجزا و هم به صورت توأم می باشد.
بررسی تأثیر آگاهی و ارزش ادراک شده بر رفتار خرید اخلاقی با میانجگری قصد خرید اخلاقی و نگرش در راستای بازاریابی سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
152 - 166
حوزههای تخصصی:
هدف: رشد سریع جمعیت جهان و شهرنشینی به طور قابل توجهی مصرف را افزایش داده است، در حالی که منابع طبیعی، کمیاب و محدود هستند. در همین راستا هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آگاهی و ارزش ادراک شده بر رفتار خرید اخلاقی با میانجگری قصد خرید اخلاقی و نگرش در راستای بازاریابی سبز در بین مصرف کنندگان پوشاک شهر تهران است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پیمایشی است. جامعه آماری مصرف کنندگان پوشاک در شهر تهران که با استفاده از روش نمونه گیری احتمالی از نوع خوشه ای ساده تعداد 384 انتخاب شدند. تکنیک مورد استفاده، الگوی معادلات ساختاری و نرم افزار مورد استفاده جهت تحلیل داده PLS2 Smart می باشد. یافته ها: آگاهی(زیست محیطی، محصول اخلاقی و نام و نشان تجاری)، ارزش ادراک شده(اجتماعی، عملکردی و شناختی) و نگرش نسبت به کسب و کار چرخشی بر قصد خرید اخلاقی نسبت به الگوی کسب و کار چرخشی تاثیر دارد و همینطور قصد خرید اخلاقی نسبت به الگوی کسب و کار چرخشی بر رفتار خرید اخلاقی نسبت به الگوی کسب و کار چرخشی تاثیر دارد و ویژگی های شخصیتی مشتریان رابطه بین آگاهی، نگرش و ارزش ادراک با قصد خرید اخلاقی را تعدیل می کند.نتیجه گیری: قصد و رفتار خرید مشتریان نقش کلیدی در پیاده سازی موفق الگوی کسب وکار چرخشی دارد. این الگو که برای مصرف بهینه منابع کمیاب طراحی شده، فراتر از مرزهای سازمانی عمل کرده و مشارکت تمامی ذی نفعان را می طلبد. تعهد همه بازیگران در یک شبکه ارزش و همکاری مؤثر بین سازمانی، شرط موفقیت الگوهای کسب وکار چرخشی است.
توسعه بانکداری جامع مبتنی بر حکمرانی دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
5 - 35
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بانک ها همواره بدنبال ارائه محصولات و خدمات مطابق با نیازها و خواسته های مشتریان هستند. داشتن رویکرد و مدل مناسب بانکداری، می تواند به ارائه خدمات و محصولات مطابق با نیاز مشتریان کمک زیادی کند. یکی از این رویکردها جهت دستیابی به این هدف، الگوی بانکداری جامع است. این الگو جهت پیاده سازی در کشور نیازمند عوامل خاصی است. این پژوهش با هدف بررسی عوامل توسعه بانکداری جامع مبتنی بر رویکرد دیجیتال اجرا شده است.روش: این پژوهش از نوع کیفی، توسعه ای، تفسیری و استقرایی است که با رویکرد فراترکیب و روش تحلیل محتوای کیفی اجرا شده است. منابع اطلاعات استفاده شده در پژوهش را مقاله های منتشر شده در پایگاه های داده ای جهاد دانشگاهی و الزویر و تامسون روترز تشکیل می دهد. بعد از گردآوری مقاله های منتشر شده از سه پایگاه اطلاعاتی بر اساس شاخص مدنظر پژوهشگران، مقاله های منتخب برای بررسی انتخاب شد.یافته ها: پس از بررسی و ترکیب نتایج مطالعات منتخب مرور شده، چهار دسته اکوسیستم بانکداری جامع (دید جامع و قابل برنامه ریزی، خدمات دیجیتال جامع، داده های همراه، دسترسی فرد به فرد، ابعاد بانکداری جامع)، کارکردها و خدمات دیجیتال (پرداخت و کیف پول دیجیتال، محصولات بانکداری و فروش، چندکاناله بودن، برنامه ریز و مشاور مالی دیجیتال، داده های عظیم هوشمند،)، توانمندسازهای دیجیتالی شدن (زیرساخت فناوری اطلاعات جدید، طراحی پایگاه داده، تحلیل داده پیشرفته، مدل کسب و کار جامع، امنیت و اختیار و دیجیتالی شدن امور بانکی)، و در نهایت زیرساخت های تحول دیجیتال (ساختار صنعت بانکداری، رویکرد توآورانه در صنعت بانکداری، قوانین و سیاست های حمایتی و عولمل اجتماعی) شناخته شد.
واکاوی قابلیت های پویا در شرکت های دانش بنیان حوزه پالایشی صنعت نفت و گاز (با رویکرد ترکیبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
119 - 155
حوزههای تخصصی:
هدف: قابلیت های پویا به ظرفیت سازمان برای ایجاد، گسترش یا تغییر پایگاه منابع خود به طور هدفمند اشاره دارد. فرض اساسی چارچوب قابلیت های پویا این است که شایستگی های اصلی باید برای اصلاح موقعیت های رقابتی کوتاه مدت مورد استفاده قرار گیرد که می تواند برای ایجاد مزیت رقابتی بلندمدت استفاده شود. در تمام کشورهای جهان صنعت نفت و گاز هر کشور نقش مهمی در اقتصاد و رشد آن دارد و ما در عصری هستیم که تغییرات سریع جهانی و نوآوری های تکنولوژیکی رخ می دهد و پالایشگاه های نفت و گاز تحت تاثیر این تغییرات قرار می گیرند. دیدگاه قابلیت های پویا با هدف تبیین چگونگی دستیابی و حفظ مزیت های رقابتی شرکت های دانش بنیان به ویژه در محیط های ناپایدار، نامشخص، پیچیده و مبهم ایجاد شده است.صنایع نفت و گاز سهم قابل توجهی از اقتصاد ملی ایران را به خود اختصاص و توسعه و پیشبرد این صنعت نقش مهمی در رشد اقتصادی کشور ایفا می کند. بنابراین با توجه به اهمیت این صنایع در پیشبرد اهداف کشور، شناسایی قابلیت های پویا مختص این صنایع اهمیت دو چندان پیدا می کند. هدف این مطالعه پرداختن برای درک بهتر قابلیت های پویا و ادغام یافته های تجربی پراکنده با تئوری با معرفی یک طبقه بندی جامع و ملموس است که مبتنی بر بررسی ادبیات نظام مند تحقیقات تجربی به همراه مولفه-های شناسایی شده حاصل از مصاحبه با خبرگان شرکت های دانش بنیان صنایع نفت و گاز کشور است.
تحلیل کتاب سنجی چابکی استراتژیک با بهره گیری از تحلیل هم رخدادی واژگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
1 - 22
حوزههای تخصصی:
هدف: چابکی استراتژیک به عنوان یکی از مفاهیم کلیدی در مدیریت استراتژیک، در کانون توجه بسیاری از پژوهشگران و مدیران قرار گرفته است. چابکی استراتژیک همچنان ابهام های زیادی دارد و برای بعضی از محققان، غیرشهودی و ملموس نیست. درک عمیق چابکی استراتژیک برای دانشگاهیان و مدیران اجرایی بسیار جذاب است؛ زیرا چندین شکاف در ادبیات موجود آشکار است. هدف از این مقاله، ارائه درک ساختارمند از حوزه چابکی استراتژی است تا پژوهشگران و مدیران با نگاه اجمالی، به نقشه دانش طراحی شده، به کلیات این حوزه پی ببرند.
روش: در این مقاله با استفاده از یک روش کتاب سنجی، یعنی تحلیل هم رخدادی واژگان، به کشف مهم ترین زیرحوزه های چابکی استراتژیک، از منظر مقاله های علمی به چاپ رسیده در این حوزه پرداخته شده است. این روش به پژوهشگران امکان می دهد که با تجزیه وتحلیل روابط بین واژگان کلیدی به کاررفته در مقاله ها، موضوعات و الگوهای مهم و مؤثر را در این زمینه شناسایی کنند. زیرحوزه های به دست آمده با استفاده از روش دیاگرام استراتژیک تجزیه وتحلیل می شوند و جایگاه هر یک، از دو منظر توسعه علمی و کاربردپذیری مشخص می شود. به این ترتیب، می توانیم قوت ها و ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها و همچنین، چالش ها و راه کارهای موجود و پیش رو در این زمینه را بررسی کنیم.
یافته ها: در مجموع شش زیرحوزه مختلف تحت عناوین ابعاد چابکی استراتژیک، نوآوری فناورانه و مدیریتی، مدیریت زنجیره تأمین، ارزیابی عملکرد شرکت، ماهیت غیرقطعی استراتژی ها، تأثیر پویایی در چابکی سازمان استخراج شد. این زیرحوزه ها با توجه به معیارهای مختلف مانند چگالی (معیاری برای اندازه گیری توسعه علمی) و مرکزیت (معیاری برای اندازه گیری کاربردپذیری) ارزیابی و مقایسه شدند. نتایج نشان داد که زیرحوزه های مختلف، در میزان توسعه علمی و کاربردپذیری با هم متفاوت هستند و برخی از آن ها نسبت به دیگران مزیت بیشتری دارند. به همین دلیل، پیشنهادهایی برای بهبود و توسعه هر یک از زیرحوزه ها ارائه شده است. ابعاد چابکی استراتژیک، هم از منظر توسعه علمی و هم از منظر کاربردپذیری بالاتر از سایر حوزه ها قرار دارد. در واقع می توان چنین برداشت کرد که این حوزه همانند موتور پیشرانی عمل می کند که سایر حوزه ها را نیز با خود یدک می کشد. از سمتی دیگر، ماهیت غیرقطعی استراتژی های این حوزه و همچنین، ارزیابی عملکرد شرکت ها، از منظر چابکی با وجود توسعه علمی مناسب، کاربرد قابل قبولی در سایر حوزه ها پیدا نکرده است. انتظار می رود که این دو حوزه، از منظر کاربردپذیری بیش از پیش مطالعه شود. نوآوری های فناورانه و مدیریتی نیز در نقطه مقابل قرار دارد؛ بدین صورت که می بایست بیشتر از منظر توسعه داخلی در کانون توجه قرار گیرد تا از منظر کاربردپذیری. در این بین مدیریت زنجیره تأمین چندان مورد توجه نبوده و در مرحله ظهور قرار گرفته است که انتظار می رود در سال های آتی، پژوهشگران بیشتر به آن توجه کنند.
نتیجه گیری: حوزه چابکی استراتژیک، همچنان جای زیادی برای توسعه علمی و عملی دارد. برای پُرکردن این شکاف، نیاز است تا با ترکیب حوزه های به دست آمده، خلأهای موجود را پُر کرد. تحلیل های به دست آمده می تواند پژوهشگران را در راستای شناسایی گپ های تحقیقاتی یاری کند تا موضوعات جدیدتری را در زمینه چابکی استراتژیک تعریف و شکاف های تحقیقاتی حاضر را پُر کنند.
طراحی مدل مدیریت استراتژیک ارزش دراستفاده دربازارهای خدمات آموزش تجاری
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
11 - 36
حوزههای تخصصی:
واژه "آموزش ویادگیری سازمانی"آمیخته از اصول مهم زندگی کاری هر سازمان است و از آنجا که مهم ترین بعد این واژه پرورش و رشد مهارت ها و تخصص های کاری است، بدان جهت پایه ریزی و استمرار روند آموزش در سازمان های امروز نقش بسزایی در تخصصی عمل کردن و درواقع پیشرو بودن آن سازمان ها دارد. از این رو باید همواره توجه داشت که آموزش های موثر ودارای ارزش با نتایج و آثار بلندمدت ارتباط دارد و سازمان و افراد آن را برای پذیرش مسئولیتهای دشوار و سنگین آینده آماده می کند. سازمان ها فارغ از اندازه وبزرگی سازمان ازبنگاه های بزرگ اقتصادی ،کسب وکار های کوچک ومتوسط، تا کسب وکارهای خانوادگی واستارتاپ ها همگی از شرکت های فعال درحوزه خدمات آموزش تجاری استفاده می نمایند تا همواره سطح یادگیری وتوسعه مدیریت خودرا ارتقا دهند.ارزش در استفاده شامل مفاهیم مهمی چون تجربه(احساسات همدلانه تعامل برای لذت بخشی)،شخصی سازی وتعامل مثبت دوطرفه ارائه دهنده وگیرنده خدمات آموزش تجاری میباشد. ارزش در استفاده خدمات آموزش تجاری در طول فرآیند ایجاد ارزش مشتری ، به طور مثبت و همچنین منفی تحول می یابد . ارزش در استفاده فراتر از ارائه کیفیت ممتاز خدمات به گیرندگان خدمات است . با توجه به اهمیت این موضوع تحقیق حاضر با موضوع "طراحی مدل مدیریت ارزش دراستفاده دربازارهای خدمات آموزش تجاری(B2B)"انجام شد. در ابتدا ادبیات موجود از پایان نامه دکتری و کتب مرجع و ازمقالات خارجی مورد بررسی قرار گرفتند. با استفاده از ادبیات، شاخص ها استخراج گردید که این شاخصها مقدمه ایجاد مدل تحلیلی بودند. با توجه به اینکه نگارنده در ضمن استفاده از مدلهای موجود به دنبال استفاده از مدلهای پی شناخته نبوده است؛ لذابا استفاده از روش تحلیل مضمون که از روش های کیفی است بر ای تولید مدل اقدام نمود. در مرحله بعد به منظور سنجش نظر خبرگان از پرسشنامه استفاده شد. به منظور سنجش روایی مدل از آزمون تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد که رابطه اجزای مدل مورد سنجش و تأیید قرار گرفت.
توسعه مدل های چندعاملی قیمت گذاری دارایی ها با استفاده از رویکرد رگرسیون آستانه ای و عوامل مبتنی بر ریسک اعتباری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
140 - 166
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به دنبال توسعه و بهبود مدل های قیمت گذاری آستانه ای با هدف ارتقای عملکرد مدل های چندعاملی رایج در حوزه پژوهش های قیمت گذاری دارایی هاست. در سه دهه اخیر، روند توسعه مدل های قیمت گذاری در حوزه پژوهش مالی، عمدتاً بر مبنای ناهنجاری های قیمت گذاری بوده است. این مدل ها بر اساس مدل های قبلی توجیه نمی شوند و به عنوان عوامل جدید به مدل ها اضافه شده اند. این روند تکاملی به ظهور صدها عامل مبتنی بر ناهنجاری های موجود در مدل های پیشین منجر شده است. با توجه به فراوانی متغیرهای احتمالی تأثیرگذار بر بازدهی دارایی ها و اهمیت ویژه رعایت اصل «اختصار» در توسعه مدل های قیمت گذاری، ضروری است که به دنبال مدل هایی با حداقل تعداد عامل و بیشترین توضیح دهندگی مطلوب باشیم. در راستای اصل فوق، این پژوهش به دنبال توسعه مدل های قیمت گذاری آستانه ای نوین است که در آن، عامل پیشنهادی به صورت هدفمند برای بعضی از شرکت ها و نه همه آن ها مورد استفاده قرار می گیرد. با انجام آزمون های مقطعی دقیق و رگرسیون مقطعی آستانه ای، تأثیر آستانه ای متغیرهای کلیدی مانند ریسک اعتباری بر نرخ بازده مورد انتظار با توجه به متغیر آستانه نسبت بدهی، به طور جامع بررسی می شود. انتظار می رود که تأثیر متغیرهای ریسک اعتباری یا اضطراب مالی بر نرخ بازده مورد انتظار، برای سطوح مختلف بدهی دارایی ها، به طور معناداری متفاوت باشد. در صورت معنادار بودن اثر آستانه ای نسبت بدهی، می توان در آزمون های سری زمانی، عامل های مربوط به ریسک اعتباری را به طور هدفمند، تنها برای دسته ای از دارایی ها با ویژگی های مشخص استفاده کرد. هدف نهایی و اساسی این پژوهش، توسعه مدلی نوآورانه است که به جای حضور یک عامل به صورت صفر و یک در مدل قیمت گذاری، حضور عامل برای بعضی از دارایی ها را بر اساس شرایط و معیارهای مشخص در نظر بگیرد.
روش: برای بررسی عملکرد مدل های قیمت گذاری آستانه ای، از داده های شرکت های بازار سرمایه ایران در بازه زمانی ۱۳۸۰ تا ۱۴۰۲ بعد از اعمال فیلترهای رایج برای آزمون مدل های قیمت گذاری استفاده شده است. به منظور بررسی اثر آستانه ای در بررسی عملکرد مدل های قیمت گذاری، از تکنیک های رگرسیون آستانه ای و برای آزمون فرضیه های پژوهش، از آزمون GRS و آماره های ، ( ) و ( ) استفاده شده است.
یافته ها: نتایج به دست آمده نشان می دهد که متغیر فاصله تا نکول، به تنهایی یا در حضور سایر ویژگی ها، تحت تأثیر اثر آستانه ای نسبت بدهی قرار می گیرد؛ به طوری که رابطه معنادار و منفی (فاصله تا نکول کم معادل بازدهی مورد انتظار بالا) برای سهام با نسب بدهی بالا برقرار است و به نظر می رسد، استفاده از اثر آستانه متغیرهای تأثیرگذار بر بازدهی دارایی در رگرسیون های مقطعی، امکان بررسی دقیق تری از اثر متغیرها بر بازدهی سهام انفرادی را فراهم می آورد. همچنین اضافه شدن عامل ریسک نکول به مدل های قیمت گذاری مورد بررسی، توان توضیح دهندگی و قدرت پیش بینی مدل ها را برای دارایی های آزمون با آستانه بدهی بالا افزایش می دهد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل نشان می دهد که برای رعایت اصل اختصار در مدل های قیمت گذاری، می توان از مدل های قیمت گذاری آستانه ای، برای توسعه مدل های قیمت گذاری و قیمت گذاری بخشی از دارایی های آزمون با ویژگی ها خاص بهره برد و در توضیح دهندگی و عملکرد برون نمونه ای نتیجه مناسب را دریافت کرد.
تبیین مدل مقصد هوشمند گردشگری (مطالعه موردی: شرکت های گردشگری شهر تهران)
حوزههای تخصصی:
تحولات فناوری در سال های اخیر، صنعت گردشگری را به شدت تحت تأثیر قرار داده است و استفاده از فناوری های هوشمند در بین ذی نفعان گردشگری گسترش یافته است. در مقصدهای گردشگری هوشمند از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای بهبود تجربیات بازدیدکنندگان و ارتقای عملکرد سازمانی استفاده می شود. توسعه یک اکوسیستم هوشمند نیازمند مشارکت و احساس تعهد تمام ذی نفعان است. این مقاله عوامل موثر بر پذیرش مدل مقصد هوشمند توسط شرکت های گردشگری باتوجه به رویکردی اکوسیستمی را موردبررسی قرار می دهد. طبق مطالعات مختلف، شرکت های گردشگری، ذی نفعان کلیدی توسعه و اجرای مدل مقصد هوشمند در یک منطقه هستند. این مطالعه براساس چارچوب فناوری، سازمان، محیط و مدل پذیرش فناوری، پیشنهاد می نماید که حمایت از توسعه پروژه مقصد هوشمند در منطقه موردمطالعه و انگیزه پیوستن به آن تحت تأثیر عوامل تکنولوژیکی، سازمانی و محیطی می باشد. تحقیق حاضر باتوجه به هدف از نوع کاربردی بوده و باتوجه روش از نوع توصیفی- پیمایشی و به صورت کمی می باشد. جامعه آماری این مطالعه کارکنان و مدیران کسب و کارهای گردشگری شهر تهران است که تعداد 200 نفر به عنوان نمونه و به روش دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از روش پرسشنامه استفاده شد. این پژوهش شامل هفت متغیر مزایای خاص، فشار رقابتی، حمایت از پروژه مقصد، تعهد به توسعه محلی، قصد پذیرش، سودمندی ادراک شده و سهولت ادراک شده می باشد. در نهایت به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری و نرم افزار 3 Smart-PLS استفاده شده است. نتایج نشان می دهند که قصد پیوستن به پروژه مقصد هوشمند، تحت تأثیر سودمندی ادراک شده و سهولت پذیرش است؛ در حالی که حمایت عمومی برای توسعه پروژه هوشمند تحت تأثیر تعهد به توسعه محلی است. در نهایت، سودمندی ادارک شده از مدل مقصد هوشمند، تحت تأثیر عوامل تکنولوژیکی (سهولت ادراک شده در پذیرش و مزایای خاص) و محیطی (فشار رقابتی) قرار دارد. این تحقیق به درک چگونگی اتخاذ مدل های مقصد هوشمند توسط شرکت های گردشگری کمک می کند و بر نقش آن ها به عنوان سهامداران کلیدی در توسعه منطقه ای تأکید می نماید
تاثیر تعداد اعضای هیئت مدیره عضو جامعه حسابداران رسمی بر کاهش احتمال وقوع تقلب در شرکت ها با نقش تعدیلی کیفیت حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۵
1 - 24
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر به بررسی تاثیر تعداد اعضای هیئت مدیره عضو جامعه حسابداران رسمی بر کاهش احتمال وقوع تقلب با نقش تعدیلی کیفیت حسابرسی، در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1396 الی 1402 پرداخته شده است. جامعه آماری در این تحقیق با در نظر گرفتن معیارها و به روش حذف سیستماتیک، تعداد 116 شرکت برای دوره هفت ساله به عنوان نمونه می باشد. به منظور آزمون فرضیه های تحقیق از مدل رگرسیون لجستیک استفاده شده است. یافته های حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق، با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک، نشان داد تعداد اعضای هیئت مدیره عضو جامعه حسابداران رسمی بر احتمال وقوع تقلب در شرکت ها تاثیر منفی و معناداری دارد. به عبارت دیگر هرچه تعداد اعضای هیئت مدیره عضو جامعه حسابدارن رسمی بیشتر باشد احتمال وقوع تقلب در شرکت کاهش می یابد. همچنین کیفیت حسابرسی به عنوان متغیر تعدیلی تاثیر فوق را تعدیل و تشدید می کند. بنابراین می توان نتیجه گرفت هر چه تعداد اعضای هیئت مدیره عضو جامعه حسابداران رسمی بیشترباشد و همچنین شرکت توسط موسسات دارای رتبه الف، حسابرسی گردد، احتمال وقوع تقلب در شرکت ها کاهش پیدا می کند.
تأثیر جهت گیری استراتژیک پایدار بر عملکرد شرکت ها: نقش نوآوری محصول سبز در شرکت های دانش بنیان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت توسعه سبز سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
127 - 154
حوزههای تخصصی:
عملکرد بر توانایی شرکت در بهره برداری اثربخش از منابع موجود به منظور رسیدن به اهداف از قبل تعیین شده متمرکز است. هدف این پژوهش بررسی جهت گیری استراتژیک پایدار بر عملکرد شرکت های دانش بنیان در کشور از طریق نوآوری محصول سبز می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت توصیفی و از نظر روش اجرا، پیمایشی است. جامعه آماری در این پژوهش کلیه مدیران شرکت های دانش بنیان در کشور می باشد. حجم نمونه آماری طبق قاعده سرانگشتی 10-5 برابر تعداد گویه های پرسشنامه، 203 نفر انتخاب شد که پرسشنامه ها به روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس بین آنان توزیع و جمع آوری گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های استاندارد، جهت گیری استراتژیک پایدار (کریادو-گومز و همکاران ، 2020: جیانگ و همکاران ، 2018؛ کویتاستین و همکاران ، 2019)، نوآوری محصول سبز (گئو و همکاران ، 2020؛ شو و همکاران ، 2016) و عملکرد اجتماعی، مالی و محیطی (ایران منش و همکاران، 2019) بوده است. جهت سنجش روایی از روایی صوری، روایی سازه و روایی همگرا و واگرا استفاده شده است و جهت سنجش پایایی از آلفای کرونباخ و پایایی مرکب استفاده شد که در نهایت روایی و پایایی ابزار تایید شد. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش توصیفی با نرم افزار اس پی اس اس و در بخش استنباطی با نرم افزار اسمارت پی ال اس 3 انجام شده است. نتایج نشان داد که جهت گیری استراتژیک پایدار بر عملکرد اجتماعی (0.608:12.574)، مالی (0.511: 9.698) و محیطی (0.375: 9.161) شرکت های دانش بنیان در کشور اثرگذار است. همچنین نقش میانجی نوآوری محصول سبز در تاثیر جهت گیری استراتژیک پایدار بر عملکرد اجتماعی (0.273: 5.594)، مالی (0.352: 6.577) و محیطی (0.507: 12.108) در شرکت های دانش بنیان در کشور تایید شد.
سنجش نگرش جامعه میزبان به توسعه گردشگری در مناطق خشک (مطالعه موردی: شهرستان طبس)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل موثر در توسعه گردشگری، توجه به جامعه میزبان در محیط های گردشگری و میزان رضایتمندی و خشنودی آنها از این فعالیت است. روابط بین جامعه محلی و گردشگران در یک مقصد بسیار پیچیده است و می تواند چالش های زیادی را برای ذینفعان ایجاد کند. سنجش نگرش و دیدگاه های جامعه میزبان نسبت به تاثیرات و نتایج گردشگری، در برنامه ریزی های مرتبط با گردشگری ضروری است. شهرستان طبس، با داشتن جاذبه های گردشگری طبیعی و انسانی، از مقصدهای گردشگری کشور به شمار می رود. در این پژوهش به سنجش و تحلیل نگرش های جامعه میزبان شهرستان طبس نسبت به گردشگری و پیامدهای آن پرداخته شده است. پژوهش از نوع کاربردی بوده و جامعه آماری آن، ساکنین محلی و نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران برابر با 347 نفر است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ها و تحلیل های آماری شامل آزمون های سنجش معناداری، رگرسیون و همبستگی، استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که ساکنین شهرستان طبس، گرایش و نگرش مثبتی در رابطه با گردشگران و توسعه گردشگری در این شهرستان دارند. از دیدگاه جامعه میزبان ورود گردشگر به شهرستان طبس سبب افزایش فرصت های شغلی (60/3) افزایش درآمد (55/3) و افزایش تنوع شغلی (25/3) می شود. همچنین نگرش مردم نسبت به گردشگری در ابعاد زیست محیطی، کالبدی و اجتماعی - فرهنگی نیز تقریبا مثبت بوده و معتقدند که در مجموع گردشگری تاثیرات مثبتی بر جامعه داشته است.
تأثیر اخلاق حرفه ای و هوش معنوی بر کمال گرایی حسابداران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر اخلاق حرفه ای بر کمال گرایی حسابداران و نقش تعدیلی هوش معنوی است.
بررسی رابطه رویکردهای توانمندسازی نیروی انسانی و اثربخشی فرآیندهای توانمندسازی منابع انسانی براساس تحلیل عصب شناسی (مورد مطالعه: سازمان های دولتی استان کردستان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۱
126 - 152
حوزههای تخصصی:
این تحقیق در راستای بررسی رابطه رویکردهای توانمندسازی نیروی انسانی و اثربخشی فرآیندهای توسعه و توانمندسازی منابع انسانی براساس تحلیل عصب شناسی در سازمان های دولتی استان کردستان انجام شده است. روش تحقیق به کار گرفته شده در این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع داده ها کمی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تعدادی از کارکنا ن سازمان های دولتی استان کردستان تهران حدودا (2500 نفر) می باشند. روش نمونه گیری در این پژوهش روش نمونه گیری ساده می باشد. از جامعه آماری مذکور با توجه به ضوابط نمونه گیری (براساس شیوه نمونه گیری مندرج در جدول مورگان( تعداد 355 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده و سپس با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته در پنج بعد و 17 گویه تنظیم براساس مقیاس پنج گزینه ای لیکرت، و گویه های مستخرجه در نمونه آماری تحقیق مورد پرسش قرار گرفته است. در بخش آمار توصیفی نیز، توصیف داده ها در دو بخش متغیرهای زمینه ای و متغیر های اصلی ارائه گردیده و در بخش آمار استنباطی، جهت بررسی فرضیه ها از آزمون رگرسیون خطی استفاده شده است. با توجه به داده های تحقیق می توان گفت، بین رویکردهای توانمندسازی نیروی انسانی و اثربخشی فرآیندهای توانمندسازی منابع انسانی براساس تحلیل عصب شناسی در سازمان های دولتی استان کردستان رابطه معنی داری وجود دارد
تحلیل پدیدارشناسانه ادراک و تجربه زیسته معلمان از جلوه های کارآمدی مدیر مدرسه در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۳
47 - 87
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل ادراک معلمان در خصوص جلوه های کارآمدی مدیر مدرسه در دوره ابتدایی است. تلاش شد تا با کمک رویکرد تفسیرگرایانه به ترسیم معنایی ادراک معلمان از جلوه های کارآمدی یک مدیر در مدرسه ابتدایی پرداخته و در این رابطه، درک و ارزیابی شرکت کنندگان به تصویر آید . از این رو، پژوهش حاضر یک پژوهش کیفی است که با استفاده از روش پدیدارشناسی توصیفی انجام گرفته است. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته استفاده شد. با استفاده از نمونه گیری هدفمند، به کمک روش نمونه گیری موارد عادی، پس از انجام 22 مصاحبه با معلمان ضمن رعایت تنوع ویژگی های مشارکت کنندگان اشباع داده ها حاصل شد. تحلیل عمیق داده های کیفی به کمک روش پنج مرحله ای جیورجی و همکاران(2017)، موجب کشف و طبقه بندی هشت مضمون اصلی و چهل وچهار مضمون فرعی گردید. هشت جلوه ی اصلی کارآمدی شامل «شخصیتی فردی، ارتباطی اجتماعی، روان شناختی، رهبری روش شناختی، معنوی اخلاقی، استراتژیک، انقلابی اسلامی و فنی حرفه ای» است. از لحاظ میزان اهمیت و معیار تکرار در چشم انداز مشارکت کنندگان، جلوه ی ارتباطی اجتماعی بالاترین و جلوه ی فنی حرفه ای کمترین بسامد را نشان دادند. از این رو، اصالت این پژوهش در یادآوری اعتبار روابط انسانی در محیط های انسانی است. بنابراین ضمن استفاده از رویکردهای صحیح انتخاب و انتصاب و همچنین بهره گیری از راهبردهای توانمندسازی اثربخش، می توان از مدیریت ایستای مدارس ابتدایی به سوی رهبری کارآمد گام برداشت.
فراترکیب شناسایی عوامل و الزامات توسعه صندوق های سرمایه گذاری املاک و مستغلات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف از این پژوهشْ شناسایی، استخراج و طبقه بندی عوامل و الزامات مؤثر بر توسعه صندوق های سرمایه گذاری املاک و مستغلات با استفاده از روش پژوهش کیفی فراترکیب است.روش: با جست وجو در پایگاه های عملی معتبر، 1869 مطالعه مرتبط در بازه زمانی 23 سال (2000 تا 2023) بررسی شد و پس از اعمال فیلترهای مختلف، 91 مطالعه که ازنظر عنوان، چکیده و محتوا بیشترین ارتباط را با موضوع پژوهش داشت، برای تجزیه وتحلیل نهایی استفاده شد. درنهایت، عوامل و الزامات توسعه صندوق های سرمایه گذاری املاک و مستغلات در قالب 4 مضمون فراگیر و 12 مضمون سازمان دهنده طبقه بندی شد.نتایج: نتایج پژوهش بیانگر این است که عوامل و الزامات توسعه صندوق های سرمایه گذاری املاک و مستغلات را می توان براساس چهار مقوله کلی (عملکردی، نظارتی و حمایتی، زیرساختی و ساختاری و حاکمیتی) تحلیل کرد. از منظر عملکردی، توجه به شاخص ها و مباحث مالی و اقتصادی، توجه به عوامل فرایندی و عملیاتی، توجه به اصول و مبانی سرمایه گذاری و مدیریت ریسک بررسی می شود. از منظر نظارتی و حمایتی، عوامل مرتبط با قانون گذاری، سیاست گذاری و اصول نظارتی مطرح می شود. از منظر زیرساختی، دو بعد فرهنگ سازی و آموزشی و نیز نوآوری و فناوری تحلیل می شود. از منظر ساختاری و حاکمیتی، عوامل ناظر بر مدیران، سرمایه گذاران و نیز حاکمیت شرکتی صندوق های سرمایه گذاری املاک و مستغلات شناسایی می شود.نوآوری: باتوجه به اینکه در پژوهش حاضر از رویکرد فراترکیب استفاده شده است، نوآوری آن در بررسی کلیه مطالعات داخلی و خارجی در این زمینه بوده و اطمینان می دهد، ابعاد موضوع را به صورت جامع و همه جانبه، شناسایی و دسته بندی کرده است.