فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: کتاب های درسی جامعه شناسی متوسطه دوم از دو نوع اندیشمند بحث کرده اند: یکی جامعه شناسان و دیگر متفکران مسلمان. این پژوهش به بازنمایی اندیشه اجتماعی متفکران مسلمان در این کتاب ها پرداخته و آن را با سرفصل دروس رشته آموزش علوم اجتماعی دانشگاه فرهنگیان مقایسه کرده است و به این سؤال پاسخ دهد که برنامه درسی این رشته، دانشجومعلم را به چه میزان برای تدریس این دروس مهیا می کند. روش ها : جامعه آماری موردمطالعه، کتاب های جامعه شناسی متوسطه دوم در سال 1401 و سرفصل دروس این رشته است. روش مطالعه، اسنادی، تکنیک جمع آوری داده ها، تحلیل محتوای مضمونی بوده و جهت کدگذاری و تحلیل داده های جمع آوری شده در کتاب درسی و سرفصل ها، از نرم افزار مکس کیودا ۲۰ استفاده شده است. جهت اعتبار و پایایی پژوهش، 2نفر از صاحب نظران این حوزه، دوباره کدگذاری و تحلیل یافته ها را انجام داده اند و سپس اجماع حاصل شده است. یافته ها: این پژوهش نشان می دهد که از 12متفکر مسلمانی که کتاب های درسی به اندیشه های اجتماعی آنها پرداخته اند دانشجو-معلمان در طول دوره چهار ساله تحصیل در این دانشگاه، در بهترین شرایط می توانند اندیشه های اجتماعی 4نفر از این متفکران را فرابگیرند. به عبارت دیگر به اندیشه های اجتماعی 8نفر از متفکران مورد توجه در کتاب های درسی پرداخته نخواهندشد و لذا یادگیری اتفاق نخواهدافتاد. نتیجه گیری: در سرفصل دروس این رشته، در ارتباط با موضوع موردمطالعه، با برنامه درسی پوچ مواجه هستیم؛ لذا ضرورت دارد یا سرفصل دروس رشته یا محتوای کتاب های درسی مورد بازنگری قرار گیرد تا دانشجو-معلم پس از دانش آموختگی با آمادگی حرفه ای لازم در کلاس های درس در آموزش وپرورش حضور یابد.
مقایسه روحیه پژوهش گری در معلمان دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان با سایر دانشگاه ها و تبیین دلایل تفاوت احتمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۲)
43 - 71
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف هدف از این پژوهش مقایسه روحیه پژوهش گری معلمان دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان و سایر معلمان و در صورت وجود تفاوت، بررسی نقش عناصر برنامه درسی در وجود این تفاوت احتمالی بود. روش ها : این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و با رویکرد آمیخته کمّی-کیفی طرح متوالی توضیحی انجام گرفت. در بخش کمّی از روش علّی مقایسه ای با ابزار پرسش نامه محقق ساخته سنجش روحیه پژوهش گری و در بخش کیفی، از روش تحلیل محتوای داده های برخاسته از بحث متمرکز و مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. جامعه پژوهش را کلیه معلمان دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان و سایر دانشگاه های کشور در مقطع ابتدایی که از سال 1395 در مدارس ابتدایی شهرستان گلبهار استان خراسان رضوی مشغول به تدریس می باشند، تشکیل داد. در انتخاب نمونه در هر دو مرحله از نمونه گیری غیرتصادفی استفاده شد. در مرحله اول، نمونه گیری، از طریق همتاسازی بر اساس مؤلفه های جنسیت، رشته تحصیلی و سابقه تدریس بود و در مرحله دوم نیز افراد به صورت هدفمند از گروه معلمان ابتدایی، اعضای هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه فرهنگیان انتخاب شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین روحیه پژوهش گری دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان از سایر دانشگاه ها به طور معنادار پایین تر است و این تفاوت به عواملی همچون محتوای برنامه درسی، فضا، امکانات، روحیه و توانایی پژوهش در اعضای هیأت علمی و مدرسان و شیوه ارزشیابی از آموخته های دانشجویان در دانشگاه فرهنگیان مربوط است. نتیجه گیری: اگر چه برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان با رویکردی پژوهش محور و با هدف تربیت معلم پژوهنده، طراحی و تدوین شده است اما سایر عناصر برنامه، در برنامه درسی اجراشده مانع دست یابی به این هدف است که لازم است مورد توجه دست اندرکاران باشد.
نقش ایدئولوژی های برنامه درسی در جهت دهی به ارزش ها، اهداف و روش های تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۳
129 - 150
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف تعیین موضع گیری هر یک از ایدئولوژی های برنامه درسی (جزمیت گرایی مذهبی، انسان گرایی منطق گرا، پیشرفت گرایی، نظریه انتقادی، نومفهوم گرایی و کثرت گرایی شناختی) نسبت به ارزش ها، اهداف، و روش های تربیتی انجام شد. در مرحله نخست، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، فصل مرتبط با ایدئولوژی های برنامه درسی از کتاب تصورات تربیتی (آیزنر، 1994) تحلیل شد تا جهت گیری هر یک از ایدئولوژی ها در مورد منطق، اهداف، و محتوای برنامه درسی تعیین گردد. سپس در مرحله دوم، یازده متخصص نظریه برنامه درسی از طریق یک پیمایش کیفی دعوت به مشارکت شدند تا نتایج به دست آمده را ارزیابی و بهبود بخشند. به این ترتیب، یک چارچوب مفهومی تدوین شد که سیاست گذاران تربیتی، برنامه ریزان درسی، معلمان، و والدین می توانند با استفاده از آن، شناخت جامعی از جهت گیری هر یک از ایدئولوژی های برنامه درسی درباره هفت عنصر اساسی برنامه درسی (منطق حاکم، آرمان تعلیم و تربیت، دانش دارای ارزش تدریس، تدریس اثربخش، نقش معلم، نقش دانش آموز، و کارکرد ارزشیابی آموزش) به دست آورند و بر اساس این شناخت، درباره ایدئولوژی برنامه درسی مورد ترجیح خود تأمل نمایند.
تاثیر برنامه درسی فوق برنامه در احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تاثیر برنامه درسی فوق برنامه دراحساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دختر پایه پنجم منطقه 6 تهران صورت گرفته است. روش تحقیق حاضر شبه آزمایشی با طرح پژوهشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. نمونه مورد مطالعه برابر با 40 نفر از دانش اموزان دختر پایه پنجم منطقه 6 تهران بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. جهت سنجش احساس تعلق به مدرسه از پرسشنامه بری، بتی و وات (2004) استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که برنامه ی درسی فوق برنامه در احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان نتاثیر معنادار دارد. افراد گروه آزمایش که در دوره آموزشی هنر خلاق شرکت کردند از نظر احساس تعلق به مدرسه تفاوت معناداری با گروه کنترل دارند. همچنین برنامه ی درسی فوق برنامه بر ابعاد احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان تاثیر معنادار دارد. نتایج نشان داد که برنامه آموزشی هنر خلاق در احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان تاثیر دارد.
بررسی نقش شفقت به خود، احساس ارزشمندی و خشم صفت در پیش بینی هراس اجتماعی دانش آموزان نوجوان در پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
163 - 174
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مشکلات روانشناختی برخی از دانش آموزان هراس اجتماعی است که به میزان زیادی می تواند عملکرد تحصیلی را کاهش دهد. پژوهش حاضر با هدف نقش شفقت به خود، احساس ارزشمندی و خشم صفت در پیش بینی هراس اجتماعی دانش آموزان نوجوان دختر در پساکرونا انجام شد.روش پژوهش: این پژوهش از نوع توصیفی است که به روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش متشکل از دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه اردکان در سال تحصیلی 1402-1401 بود. حجم نمونه بر اساس فرمول گرین 250 نفر تعیین و نمونه گیری به روش خوشه ای انجام شد. شرکت کنندگان به پرسشنامه های هراس اجتماعی کانور و همکاران (۲۰۰۰)، احساس ارزشمندی روزنبرگ (۱۹۶۵)، شفقت به خود ریس و همکاران (2011) و خشم صفت اسپیلبرگر (۱۹۹۰)، پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه، در سطح 05/0 و با بهره گیری از نرم افزار SPSS26 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین احساس ارزشمندی و هراس اجتماعی رابطه منفی معنی دار(001/0>P)؛ بین شفقت به خود با هراس اجتماعی رابطه منفی معنی دار (001/0>P) و بین خشم صفت با هراس اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد (001/0>P). نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که ۲۵ درصد از واریانس هراس اجتماعی دانش آموزان نوجوان با ترکیب خطی متغیرهای شفقت به خود، احساس ارزشمندی و خشم صفت پیش بینی می شود (۵۱۲/0=R، 4۶۲/0=R2 و 4۵۱/0=R2 تعدیل یافته). نتیجه گیری: تمرکز بر مداخلات مبتنی بر شفقت به خود مبتنی بر احساس ارزشمندی و مدیریت و ابزارگری صحیح خشم می تواند با تعدیل خلق و خوی و واکنش خشمگینانه در خصوص اشتباهات، هراس اجتماعی را کاهش دهد.
نقش واسطه ای اشتیاق تحصیلی در رابطه بین فراشناخت و اضطراب کامپیوتر دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای اشتیاق تحصیلی در رابطه بین فراشناخت و اضطراب کامپیوتر دانشجویان میباشد . روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی بوده وبه شیوه معادلات ساختاری انجام پذیرفته است .جامعه آماری شامل کلیه دختران دانشجوی مقطع کارشناسی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی واحد تهران مرکز بوده است. با استفاده از روش نمونه در دسترس تعداد ۲۲۵ دانشجو داوطلب انتخاب شدند و در پژوهش شرکت کردند وبه پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (Frederick et all,2004)، فراشناخت Wells et all,2004) )و اضطراب کامپیوتر (Heinssen et all,1987) پاسخ دادند . برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل یابی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار های spss18 و Amoss23 استفاده شد .یافته ها نشان داد فراشناخت و اشتیاق تحصیلی بر اضطراب کامپیوتر اثری برابر262/0_ و ۲۳۱/۰- دارند و مسیرهای فراشناخت و اشتیاق تحصیلی به طور مشخص ۸۰/۰ و ۶۰/۰ از واریانس مشترک اضطراب کامپیوتر را تبیین و پیش بینی می کنند . براساس نتایج بدست آمده میتوان گفت که اشتیاق تحصیلی در رابطه بین فراشناخت و اضطراب رایانه نقش واسطه گری ایفا می نماید .
نقش مهندسی شیمی در توسعه مهندسی (زیست) پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندس ایران سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰۳
141 - 166
حوزههای تخصصی:
در این مقاله کوتاه، نخست به نقش مهندسی شیمی در کاربردهای سلامت انسان، با تمرکز ویژه بر مهندسی (زیست) پزشکی اشاره می شود. سپس سابقه تاریخی این نقش در آغاز فعالیت مهندسان شیمی در این زمینه با تأکید بر موارد مهم، بررسی خواهد شد. در ادامه افق های پیش روی مهندسی شیمی در چند زمینه مهم کاربرد مهندسی شیمی در پزشکی مانند زیست مواد، سامانه های دارورسانی و مهندسی بافت، به صورت فشرده توضیح داده می شوند. سپس چگونگی کاربرد اصول مهندسی شیمی، در پیوند مهندسی شیمی و مهندسی بافت پزشکی بالینی به صورت فشرده بیان می شود. آنگاه به چگونگی پدیدار شدن درس های مربوط به گرایش مهندسی (زیست) پزشکی در برنامه آموزشی مهندسی شیمی و توسعه آن تا امروز، از جمله برنامه آموزشی کارشناسی ارشد مهندسی شیمی- زیست پزشکی در ایران پرداخته و در پایان نتیجه گیری کوتاه ارائه خواهد شد.
واکاوی کمی و کیفی تقاضای اجتماعی تحصیل جوانان کشور در رشته های مهندسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندس ایران سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۴
77 - 110
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های مهم نظام آموزش عالی کشور طی سالیان گذشته، کاهش تقاضای اجتماعی تحصیل در رشته های مهندسی است. البته این روند کاهشی در کشورهای دیگر هم مشاهده می شود، حتی کشورهایی که بازار کار آنها به صورت بالقوه آماده پذیرش فارغ التحصیلان باکفایت مهندسی است. در این مقاله، ضمن بررسی علل پدیداری کاهش جذابیت تحصیل در رشته های مهندسی در چند کشور منتخب، به وضعیت تقاضای اجتماعی تحصیل در این گروه تحصیلی در ایران پرداخته شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد که سهم جمعیت دانشجویان مهندسی از جمعیت دانشجویی کشور، همچنین از جمعیت جوان کشور از سال 1389 به بعد نزولی شده است. این روند کاهشی در تمامی مقاطع تحصیلی رشته های مهندسی، یعنی کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری، به ترتیب زمانی مشاهده می شود. همچنین مختص یک رشته مهندسی نیست، بلکه در شش رشته اصلی مهندسی منتخب، وضعیت نزولی است. مقایسه وضعیت فارغ التحصیلان مهندسی در ایران با سایر کشورها نیز نشان دهنده یک سیاست گذاری ناکارآمد در آموزش عالی کشور طی دو دهه گذشته است. در این مقاله همچنین علل شکل گیری این پدیده، پیامدهای آن و راهبردهای کنش جوانان در قبال این پدیده، با تحلیل مضمون مطالعات انجام گرفته تشریح شده است.
تدوین راهبردهای تغییر نظام آموزش عالی در ایران: رشته حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
191 - 215
حوزههای تخصصی:
هدف:. این پژوهش با هدف کلی تدوین راهبردهای تغییر در نظام آموزش عالی در رشته حسابداری در ایران انجام شد.روش شناسی: این پژوهش با استفاده از ماتریش SWOT نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید پیرامون موضوع شناسایی شد و با استفاده از تکنیک AHP اولویت بندی شدند.جامعه آماری پژوهش کارشناسان آگاه و متخصص موضوع در سازمان های ذیربط بودند. برای پردازش اطلاعات از تکنیک SWOT-AHP با استفاده از نرم افزار Expert Choice انجام شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که نقاط ضعف، تهدید، فرصت و قوت در موضوع مورد مطالعه اولویت های اول تا چهارم را به خود اختصاص دادند که نشان دهنده غالب بودن فضای مخاطره آمیز بر فضای مفید است. علاوه بر این در اولویت بندی نواحی استراتژیک نتایج نشان داد که به ترتیب ناحیه WT یعنی راهبرد دفاعی (حداقل – حداقل)، ناحیه WO یعنی راهبرد انطباقی (راهبرد حداقل – حداکثر)، ناحیه ST یعنی راهبرد اقتضایی (حداکثر – حداقل) در نهایت آخرین راهبرد بر محور SO یعنی راهبرد تهاجمی (حداکثر – حداکثر) است. علاوه بر این، براساس ماتریس TOWS اقدام به طراحی 12 راهبرد لازم در زمینه تغییر در سیستم آموزش عالی در رشته حسابداری شد.نتیجه گیری و پیشنهادها: نظام آموزش عالی حسابداری در دهه اخیر به دلیل تغییرات بازار و نظام نوآوری بیش از هر رشته ای دیگر نیازمند تغییر و تطابق بیشتر با بازار کار است. بنابراین، بروزرسانی سیستم های آموزشی حسابداری براساس نیازها و تحولات اجتماعی و محیطی جهت هماهنگ نمودن تعداد فارغ التحصیلان حسابداری طبق نیاز کشور و تعریف یک ساختار یا نهادی مشخص در راستای راهبری و بازنگری مداوم رشته حسابداری با توجه به پویا و تکنیکی بودن حسابداری بسیار مورد نیاز می باشد.نوآوری و اصالت: تاکنون تحقیقی با عنوان تدوین راهبردهای تغییر در نظام آموزش عالی در رشته حسابداری در کشورانجام نشده است و به دلیل خلاء موجود این تحقیق طراحی و تدوین شد.
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه نگرش به هوش مصنوعی دانش آموزان ایرانی
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
50 - 59
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف ساخت و اعتباریابی پرسشنامه نگرش به هوش مصنوعی دانش آموزان ایرانی انجام شد. این پژوهش توصیفی از نظر ماهیت کمی و به لحاظ هدف از نوع مطالعات کاربردی است. جامعه آماری تحقیق نوجوانان دختر و پسر دوره اول متوسطه شهرستان اردکان در سال 140۳-۱۴۰۲، با تعداد تقریبی ۹۹00 نفر بودند. نمونه گیری به روش دواطلبانه انجام شد. برای تعیین روایی ابزار از روش های روایی صوری، همسانی درونی و روایی سازه و برای سنجش پایایی پرسشنامه نیز از آلفای کرونباخ استفاده شد. داده ها با استفاده از نسخه 26 نرم افزار آماری spss و نسخه ۲۴ نرم افزار Amos مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد پرسشنامه خودگزارشی تک عاملی نگرش به هوش مصنوعی دانش آموزان ایرانی پس از حدف ۳ سوال از ۱۰ سوال اولیه، برای نگرش دانش آموزان ایرانی به هوش مصنوعی مناسب است. برای سنجش میزان اعتبار پرسشنامه از روایی صوری و روایی سازه استفاده شد. همسانی درونی پرسشنامه از طریق محاسبه ضریب همبستگی هر یک از سوالات با کل پرسشنامه محاسبه و در بازه 656/۰ و 805/۰ قرار گرفت. نتایج بارهای عاملی مطلوب بالای ۴/۰ را نشان داد. علاوه بر این، خطای تقریب (RMSEA) ۰۴۳/0، شاخص نیکویی برازش (GFI) برابر با ۹۸۷/۰، شاخص برازندگی تطبیقی (CFI) برابر با ۹۹۵/0 و مقدار df /χ2 نیز ۴۷۲/۱ بدست آمد که از روایی سازه پرسشنامه پشتیبانی می کنند. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی شد که مقدار مطلوب 844/0 را برای کل پرسشنامه نشان داد.
چالش ها و پیامدهای سبک های مختلف پیاده سازی درس تربیت بدنی در مدارس: یک مطالعه کیفی پدیدارشناسانه
منبع:
تجارب معلمی و مطالعات کارورزی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
99 - 119
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: از میان این چهار مرحله اجرای درس تربیت بدنی، اجرای مرحله ی سوم یعنی پیاده کردن محتوای برنامه اصلی، بدلیل تفاوت زیاد بین شرایط و ویژگی های مدارس کاری بسیار دشوار است. لذا در مطالعه حاضر انواع سبک های پیاده سازی برنامه اصلی تربیت بدنی و چالش های مربوط به آنها بررسی شده است. روش ها : از روش تحقیق کیفی و رویکرد پدیدارشناسی برای بررسی تجربیات واقعی معلمان تربیت بدنی دوره متوسطه اول در 4 اقلیم ایران در پیاده سازی درس تربیت بدنی استفاده شد. این پژوهش با مشارکت 23 معلم تربیت بدنی با تجربه بیش از 10 سال تدریس در مدارس دولتی انجام شد. از طریق مصاحبه و سئوالات باز، تجربیات این معلمان در پیاده سازی درس تربیت بدنی بررسی و تحلیل شد. یافته ها: طبق متن مصاحبه ها به صورت کلی 6 روش پیاده سازی درس تربیت بدنی شامل ارائه تک رشته ای، چند رشته ای ثابت، چند رشته ای چرخشی و ترکیبی در سه حالت شناسایی شد. امکانات و تجهیزات، تعداد و جنسیت دانش آموزان، ناکافی بودن زمان زنگ ورزش و همچنین سلایق و توانایی های متفاوت دانش آموزان و معلمین، از چالش های مهم در پیاده سازی درس تربیت بدنی محسوب می گردد. نتیجه گیری: بدیهی است که برای محیط های آموزشگاهی متنوع و متفاوت نمی توان یک روش و راهکار اجرایی مشخص را در نظر گرفت و همه مدارس را به اجرای آن روش خاص مجاب نمود.
شناسایی شاخص ها و مؤلفه های یادگیری مادام العمر فراگیران : سنتزپژوهی براساس مدل روبرتس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: پژوهش حاضر، با هدف شناسایی شاخص ها و مؤلفه های آمادگی یادگیری مادام العمر فراگیران انجام پذیرفت.روش ها: این پژوهش از نوع کیفی و روش سنتز پژوهی است. قلمرو پژوهش کلیه مقالاتی هستند (374 مقاله) که پیرامون حوزه موضوعی در پایگاه های تخصصی و علمی ارائه شده اند. نمونه پژوهش به صورت هدفمند و بر اساس معیارهای زمانی، ارتباط محتوایی با موضوع پژوهش و کیفیت مقالات، مشتمل بر 30 مقاله است.یافته ها: پس از تحلیل کیفی پژوهش های منتخب، عوامل کلیدی یادگیری مادام العمر در 4 بُعد، 13 عامل و 56 مقوله، شامل بعد فردی (توانمندی های مبتنی بر خود، نگرش نسبت به پویایی دانش و شخصی سازی فرآیند یادگیری)؛ بعد میان فردی (ارتباط پذیری و شبکه سازی، مسئولیت پذیری یادگیرنده و درک تعاملات شناختی)، عوامل برنامه ای (صلاحیت های دیجیتال، توجه به اصول نوآوری، ایجاد گستره باز انتخابی) و عوامل راهبردی (توجه به راهبردهای فرهنگی در یادگیری، حرفه محوری و تاکید بر یادگیری کارآمد، استفاده از راهبردهای یادگیری مستقل و توجه به سازنده گرایی در برنامه درسی) مورد سازمان دهی قرار گرفت.نتیجه گیری: چارچوب نظری و ابعاد شناسایی شده در پژوهش حاضر می تواند، ابزار علمی مناسبی برای برنامه ریزان فرایندهای مبتنی بر یادگیری مادام العمر و استفاده پژوهشگران این حوزه فراهم آورد.
اثر توان بخشی شناختی توجه و حافظه از راه دور بر حافظه فعال و توجه انتخابی کودکان دارای نقص توجه همراه با اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر توانبخشی شناختی توجه و حافظه از راه دور بر حافظه فعال و توجه انتخابی کودکان دارای نقص توجه همراه با اختلال یادگیری انجام گرفت . روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کودکان 8 تا 12 سال مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی با اختلال یادگیری مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1400 بود. در این پژوهش تعداد 15کودک مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی با اختلال یادگیری و 15 کودک بدون اختلال یادگیری با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. گروه آزمایش توان بخشی شناختی حافظه و توجه (نجاتی، 2021) را در 10 جلسه 75 دقیقه ای دریافت کردند. در این پژوهش از آزمون استروپ (ST) و آزمون حافظه کاری کرچنر (N-Back) استفاده شد. داده ها به شیوه تحلیل واریانس چند متغیری با استفاده از نرم افزار SPSS-24 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که توان بخشی شناختی حافظه و توجه از راه دور بر حافظه فعال در کودکان دارای نقص توجه/ بیش فعالی با اختلال یادگیری ویژه تأثیر داشت (001/0P<). اما این آموزش بر توجه انتخابی کودکان دارای نقص توجه/ بیش فعالی با اختلال یادگیری ویژه تأثیر نداشت (09/0P<). نتیجه گیری: از این رو با توجه به تأثیر توان بخشی شناختی بر حافظه فعال کودکان مورد مطالعه پیشنهاد می شود از این آموزش برای بهبود توجه، تمرکز و کاهش مشکلات رفتاری این کودکان بهره برده شود.
تبیین اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان بر مبنای سبک های دلبستگی: تعیین نقش میانجی بهزیستی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
7 - 19
حوزههای تخصصی:
اهمال کاری تحصیلی یکی از رفتارهای مرتبط با بافت یادگیری است که پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را با چالش مواجه می سازد. هدف از این پژوهش، بررسی اثر ساختاری سبک های دلبستگی بر اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان با میانجی گری بهزیستی روان شناختی بود. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی_ همبستگی انجام شد. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای از بین تمامی دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر شهرکرد در سال تحصیلی 1401-1400، تعداد 329 نفر نمونه (227 دختر و 102 پسر) انتخاب و به پرسشنامه سبک دلبستگی کولینز و رید، پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف و پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم، پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS و SPSS-23 تجزیه وتحلیل شدند. نتایج بیانگر اثر مستقیم سبک های دلبستگی ایمن (05/0>P , 14/0- =β) و اضطرابی (03/0>P , 17/0=β) بر اهمال کاری تحصیلی بود. همچنین بهزیستی روان شناختی اثر سبک های دلبستگی بر اهمال کاری تحصیلی را میانجی گری می کند. دلبستگی ایمن (02/0>P , 13/0- =β) با افزایش بهزیستی به کاهش اهمال کاری تحصیلی می انجامند و در مقابل دلبستگی ناایمن اجتنابی (05/0>P , 11/0 =β) و اضطرابی (03/0>P , 15/0 =β) با کاهش بهزیستی به افزایش اهمال کاری تحصیلی می انجامند. این نتایج بیانگر نقش تعیین کننده روابط عاطفی در سلامت روانی و نظم دهی به رفتارهای دانش آموزان نوجوان است. از این رو به والدین و روان شناسان توصیه می شود که در راستای بهبود مشکلات تحصیلی دانش آموزان، بهبود روابط و پیوندهای عاطفی مهم با آنان را مورد توجه قرار دهند.
رابطه ادراک از محیط سازنده گرا و عملکرد تحصیلی: نقش میانجی یادگیری خودراهبر و درگیری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ادراک محیط سازنده گرا و عملکرد تحصیلی با نقش واسطه ای یادگیری خودراهبر و درگیری تحصیلی در دانش آموزان پایه دوزادهم بود. روش پژوهش، توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مدارس دوره دوم متوسطه شهر قم به تعداد 91 مدرسه در سال تحصیلی 1402-1401 بود که تعداد 6542 دانش آموز را دربرمی گرفتند. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای استفاده شد. به این صورت که از هریک از مناطق چهارگانه آموزشی شهر قم 2 مدرسه و از هر مدرسه هم 3 کلاس و در مجموع 24 کلاس با 427 دانش آموز (209 پسر و 218 دختر) انتخاب شدند و به ابزار های عملکرد تحصیلی، محیط یادگیری سازنده گرا ، آمادگی یادگیری خودراهبر و درگیری تحصیلی پاسخ دادند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مسیر مستقیم ادراک از محیط یادگیری سازنده گرا، یادگیری خودراهبر و درگیری تحصیلی به عملکرد تحصیلی دانش آموزان ازنظر آماری مثبت و معنی دار بود. همچنین، رابطه ادراک محیط سازنده گرا با عملکرد تحصیلی از طریق نقش میانجی یادگیری خودراهبر و درگیری تحصیلی مثبت و معنی دار بود. بنابراین، با توجه به یافته های پژوهش مبنی بر اثرگذاری ادراک محیط سازنده گرا بر عملکرد تحصیلی از طریق نقش میانجی یادگیری خودراهبر و درگیری تحصیلی می توان پیشنهاد کرد معلمان و برنامه ریزان آموزشی از این رویکرد در جهت افزایش بهره وری آموزشی و ارتقای سطح عملکرد دانش آموزان استفاده کنند.
مدل سازی تاثیر شکاف دیجیتال، تفکر رایانشی (محاسباتی) و جذب شناختی بر سواد هوش مصنوعی در بین دانشجومعلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آشنایی با دانش و مهارت های مختلف در مورد هوش مصنوعی به منظور استفاده صحیح از آن و نیز درک مسائل اخلاقی مترتب بر آن را سواد هوش مصنوعی می نامند که با توجه به گسترش استفاده از هوش مصنوعی، جایگاه ویژه ای یافته است. اما به رغم این اهمیت، اطلاعات اندکی در رابطه با عوامل موثر بر سواد هوش مصنوعی در دسترس است. بدین جهت پژوهش حاضر در پی ارائه مدلی برای درک عوامل موثر بر سواد هوش مصنوعی بوده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر رویکرد و روش گردآوری داده ها توصیفی و از نوع همبستگی است. نمونه پژوهش شامل 946 نفر از دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان زنجان بود که با استفاده از روش سرشماری و به وسیله مقیاس های مختلف، داده هایی از آنان جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای PLS4 و SPSS27 صورت گرفت. بر اساس یافته ها، تفکر محاسباتی، عاملی موثر بر سواد هوش مصنوعی محسوب می شود و دسترسی به فناوری های اطلاعات و ارتباطات، باعث استفاده بیشتر و بهتر از هوش مصنوعی توسط افراد می شود. علاوه براین، یافته ها حاکی از آن است که وجود انگیزه و مهارت های بیشتر برای استفاده از فناوری های هوش مصنوعی، می تواند تجربه خوشایندتری برای آن ها در پی داشته باشد .همچنین باتوجه به یافته های اثر غیرمستقیم، بین شکاف دیجیتال با سواد هوش مصنوعی از طریق نقش واسطه متغیرهای تفکر رایانشی (محاسباتی) و جذب شناختی رابطه وجود دارد و در نتیجه نقش واسطه متغیرهای تفکر رایانشی (محاسباتی) و جذب شناختی بین شکاف دیجیتال و سواد هوش مصنوعی، اثر کل به صورت افزایشی است.
ارزیابی ارائه دروس دوره اول ابتدایی در شبکه آموزشی دانش آموزی (شاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
131 - 161
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی اجرای دروس دوره اول ابتدایی شبکه آموزشی دانش آموزی از دید معلمان این دوره بود تا تصویری از ابعاد ارائه خدمات پشتیبانی، ارائه خدمات زیرساختی و فنی در برنامه شاد به برنامه ریزان و طراحان برنامه درسی نظام آموزشی کشور ارائه نماید. روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان ابتدایی دوره اول منطقه 15 شهر تهران به تعداد 1420 نفر بود که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 302 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته در مقیاس پنج درجه ای لیکرت بود. روایی پرسشنامه توسط هشت نفر از متخصصان برنامه درسی تأیید، و پایایی پرسشنامه از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 92/0 برآورد شد. تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS26 و با روش با آزمون تی تک نمونه ای صورت گرفت که سه بعد مشخص شده، با استفاده از آزمون آماری فریدمن اولویت بندی شدند. یافته ها حاکی از آن است که وضعیت اجرای دروس دوره اول ابتدایی در برنامه شاد از نظر معلمان، متوسط به پایین می باشد. همچنین بیشترین میزان رضایتمندی معلمان از خدمات پشتیبانی، و کمترین میزان رضایتمندی از خدمات فنی بود. نتایج نشان داد برخی از مواردی که از نظر معلمان بیشترین فاصله را از نقطه موجود تا مطلوب خود داشته، عبارتنداز: هزینه های مصرفی اینترنت برای برنامه شاد، عدم امکان برقراری ارتباط آنلاین، عدم امکان ایجاد کارپوشه الکترونیکی کارا دانش آموزان ,و ....
رابطه سبک های یادگیری و انگیزش تحصیلی با درگیری تحصیلی در بستر آموزش آنلاین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی رابطه سبک های یادگیری و انگیزش تحصیلی با درگیری تحصیلی در بستر آموزش آنلاین بود که با استفاده از روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه شهید بهشتی در سال 1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 194 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش به پرسشنامه ابعاد درگیری تحصیلی (ریو و تسنگ، 2011)، سیاهه سبک یادگیری (کلب، 1984) و مقیاس انگیزش تحصیلی (والراند، 1992) به صورت برخط پاسخ دادند. تحلیل داده ها از طریق تحلیل رگرسیون چندگانه انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد بین شیوه های یادگیری به جز مشاهده تأملی و انگیزش تحصیلی به جز انگیزش بیرونی با درگیری تحصیلی دانشجویان در بستر آموزش آنلاین رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین، انگیزش درونی، تمام ابعاد درگیری تحصیلی را پیش بینی می کرد و انگیزش بیرونی به جز بُعد درگیری عاملی بقیه ابعاد درگیری تحصیلی را پیش بینی می کرد. بی انگیزگی هم تنها قادر به پیش بینی درگیری عاملی بود. از میان سبک های یادگیری، سبک های واگرا و انطباق یابنده قادر بودند تنها درگیری هیجانی را پیش بینی کنند. بر این اساس، لازم است در ایجاد درگیری تحصیلی یادگیرندگان در بستر آموزش آنلاین علاوه بر عوامل بیرونی به عوامل درون فردی یادگیرندگان توجه داشت و با ایجاد شرایطی برای پرورش انگیزش تحصیلی و پاسخ به نیازهای یادگیرندگان با سبک های یادگیری مختلف، درگیری تحصیلی دانشجویان را در بستر آموزش آنلاین افزایش داد.
مفهوم پردازی «اسارت در دام دانش» در معلمان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: باورهای معلم نسبت به دانش، مهارت و نگرش خود، یکی از پدیده های موردتوجه تربیت پژوهان است که اگر درست شکل نگیرد، منجر به پدیده هایی مانند «اسارت در دام دانش» می شود. شکل گیری و تشدید «اسارت در دام دانش» در بین معلمان، بویژه معلمان دوره ابتدایی، می تواند اثرات جبران ناپذیری بر کیفیت یادگیری دانش آموزان و یاددهی معلمان در مدارس داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف توصیف ماهیت پدیده «اسارت در دام دانش» در فرایند یاددهی و یادگیری، علل شکل گیری و پیامدهای آن انجام شد. روش ها : روش پژوهش از نظر رویکرد، کیفی و از نظر روش، از نوع پدیدارشناسی بود. به منظور دست یابی به اطلاعات، از روش نمونه گیری شبکه ای، تا رسیدن به حد اشباع نظری، استفاده شد. به همین منظور، 18 نفر از مدیران، معلمان و خبرگان مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی و تحلیل محتوای متون مصاحبه ها انجام شد. یافته ها: پس از فرایند کدگذاری، مضامین مرتبط به ویژگی ها (رفتاری، کلامی/گفتاری، ذهنی و آموزشی)، عوامل و شرایط (فردی، محیطی، اقتصادی، برنامه ریزی و سیاستگذاری ها) و پیامدها (دانش آموز، معلم و سازمانی) «اسارت در دام دانش» استخراج شد. نتیجه گیری: شرایط، عوامل و زمینه های شکل گیری، به طور مستقیم و غیرمستقیم بر جهت دهی چنین رفتارهایی، اثرگذار است. شناسایی این عوامل و برنامه ریزی جهت پیش گیری و اصلاح چنین شناخت و برداشتی، از ضروریات نظام آموزش و پرورش است. شناخت این سازه مهم، در نوع تربیت معلمان و نیز نگهداشت و ارتقای ایشان امری ضروری است.
کیفیت بخشی به دانشگاه فرهنگیان: شناسایی موانع و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
245 - 264
حوزههای تخصصی:
دانشگاه فرهنگیان به عنوان دانشگاه ملی و مأموریت گرا یکی از اصلی ترین زیرنظام های سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است، که هدف تأمین، تربیت و توانمندسازی معلمان و نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش در کشور را دنبال می کند. اما در طی مدت تأسیس، به دلیل موانع و چالش هایی که شناسایی آن هدف اصلی این نوشتار است، ازکیفیت مطلوب و مورد انتظار فاصله داشته است. بر این اساس شناسایی موانع و چالش های پیشروی دانشگاه فرهنگیان به سوی کیفیت به عنوان یک ضرورت رخ می نماید. به منظور دستیابی به این هدف از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش شامل صاحبنظرانی بوده است که در ارتباط با دانشگاه فرهنگیان دارای سابقه علمی و کار پژوهشی و یا سابقه مدیریتی و اجرایی داشته اند. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. داده ها بر اساس مصاحبه نیمه-ساختاریافته با سیزده نفر از خبرگان، متخصصان و مدیران دانشگاه فرهنگیان حاصل شده است. داده های مصاحبه نشان می دهد که این مسائل و چالش ها را می توان ذیل هشت مقوله کلی دسته بندی کرد که عبارت اند از: عدم کیفیت و کفایت فضای آموزشی، چالش هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان، چالش فرایند جذب معلمان، چالش ساختار و سازمان دانشگاه فرهنگیان، چالش برنامه آموزشی و درسی، چالش سیاست گذاری کلان نظام تربیت معلم، چالش تربیت و گزینش مدیران و چالش تضمین کیفیت معلمان. در مقام نتیجه گیری می توان اذعان کرد که کیفیت بخشی به دانشگاه فرهنگیان به عنوان مرکز ثقل تربیت معلم در کشور، نیازمند اقدامات سیاست گذارانه و تقنینی جهت رفع موانع و چالش های ذکرشده است.