فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۴٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
ترک تحصیل، امروزه یکی از نگرانی های مهم نظام تعلیم و تربیت است. همه ساله تعداد زیادی از دانش آموزان کشورهای مختلف با پدیده ترک تحصیل مواجه هستند که علاوه بر زیان های اقتصادی، سلامت روحی دانش آموز را نیز مخدوش می کند. هدف تحقیق حاضر رابطه بین خودکارآمدی و بهزیستی تحصیلی با تمایل به ترک تحصیل در دانش آموزان مقطع متوسطه استان قم است. جامعه آماری پژوهش حاضر تعداد 254 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان قم است. با جدول مورگان تعداد 153 نفر برای نمونه آماری و روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. برای سنجش بهزیستی تحصیلی از پرسش نامه 7 سؤالی کونو و همکاران (2002)، برای سنجش خودکارآمدی پرسش نامه 17 سؤالی خودکارآمدی عمومی شرر (1982) و سنجش تمایل به ترک تحصیل در دانش آموزان از یک پرسش نامه 9 سؤالی استفاده شد. برای سنجش پایایی سؤالات، یک نمونه شامل30 پرسش نامه پیش آزمون توزیع و بااستفاده از داده های به دست آمده از پرسش نامه، میزان پایایی پرسش نامه با روش آلفای کرونباخ توسط نرم افزار (SPSS )محاسبه شد. ضریب آلفای کرونباخ تمام متغیرها بزرگ تر از 7/0 و از پایایی مناسب متغیرهای پژوهش بود. نتایج نشان داد خودکارآمدی و بهزیستی تحصیلی توانسته است تمایل به ترک تحصیل در دانش آموزان را کاهش دهد.
بررسی پدیدارشناسانه ی عوامل و آثار انس با قرآن از منظر دانش آموزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث حوزه قرآنی، انس با قرآن است. پژوهش حاضر با هدف واکاوی فهم دانش آموزان درخصوص عوامل و آثار انس با قرآن به انجام رسید. در این پژوهش سعی شد تا با رویکرد پدیدارشناسانه، به بازسازی معنایی و استخراج مقولات از نوع فهم و ارزیابی دانش آموزان درباره عوامل و آثار انس با قرآن پرداخته شود. گردآوری داده ها با استفاده از پرسش نامه بازپاسخ و مصاحبه انجام شد. از میان دانش آموزان استان کرمان در سال تحصیلی 1400 1401، هفده نفر نمونه پژوهشی به صورت هدفمند مطابق با اصل اشباع نظری داده ها انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل یافته ها براساس دیدگاه کرسول (2012) و کاترین کارتر (1993) انجام گرفت. نتایج به دست آمده از عوامل مؤثر در انس با قرآن در دانش آموزان تحت سه مقوله فراگیرِ فردی، خانوادگی و اجتماعی بدین شرح است؛ مقوله فردی با زیرمجموعه عوامل ماورای طبیعی، خدمت به جامعه، علایق شخصی، ارضای نیازها و اجر اخروی؛ مقوله خانوادگی با عوامل ترغیب، توصیه و همراهی خانواده و فضا و جو حاکم بر خانواده؛ و مقوله اجتماعی با عوامل معلم، دوستان، رسانه جمعی، مسجد و جلسات قرآنی. همچنین آثار انس با قرآن با تأکید بر سه عامل دانش، نگرش و رفتار در ساحات تربیت دینی، اخلاقی، علمی، عاطفی و اجتماعی به صورت روابط پایدار و متقابل در این مقاله بیان شدند.
نقش آموزه های دینی در تربیت شهروندی دانش آموزان: تبیین دیدگاه معلمان و متخصصان تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
151 - 180
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین دیدگاه معلمان ابتدایی و متخصصان تعلیم و تربیت از نقش آموزه های دینی در تربیت شهروندی دانش آموزان در سال تحصیلی 1401-1402، بود. رویکرد پژوهش کیفی به شیوه تحلیل مضمون بود. مشارکت کنندگان پژوهش معلمان دوره ابتدایی شهرستان مرودشت و متخصصان تعلیم وتربیت دانشگاه شیراز بودند که به صورت هدفمند (14 معلم ابتدایی و 6 متخصص تعلیم و تربیت)، با شیوه معیار اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیل مضامین اتراید استرلینگ (2001) بود که منجر به شناسایی مضامین فراگیر، سازمان دهنده و پایه شد. اعتبار یافته ها از روش ساخت مسیر ممیزی و مطابقت دادن با اعضا به دست آمد. نتایج به دست آمده از مصاحبه ها شامل 124 مضمون پایه، از جمله ارتقا امیدواری، امانت داری، رازداری، پرهیز از قضاوت عجولانه، احترام و ادب، حفظ محیط زیست، رعایت قوانین کشور، امربه معروف و نهی از منکر، توجه به سلامت روح و جسم و شش مضمون سازمان دهنده بُعد اول شامل «اعتقادی اخلاقی»، «اجتماعی سیاسی»، «اقتصادی حرفه ای»، «زیبایی شناختی هنری»، «زیستی بدنی» و «علمی فناورانه» متناسب با ساحت های سند تحول بنیادین و 18 مضمون سازمان دهنده بُعد دوم برمبنای طبقه بندی هر ساحت در سه بُعد «شناختی»، «عاطفی» و «رفتاری» و درنهایت، یک مضمون فراگیر باعنوان دین و شهروندی بود. نتایج به دست آمده در خصوص نقش دین در تربیت شهروندی، حاکی از نگاه جامع و عمیق آموزه های دینی در چگونگی تربیت شهروندی در ابعاد فردی اجتماعی بود که باید موردِ توجه متخصصان، معلمان، برنامه ریزان و والدین قرار گیرد.
مبانی الگوی مشاوره انتخاب احسن مبتنی بر آیات قران کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مشاوره با موضوعات فرهنگی و ارزشی در هم تنیده است و در تعاملات مشاور و مراجع این ارزش ها خود را نشان می دهد، به همین خاطر لازم است مشاوره از دیدگاه دین مورد بررسی قرار گرفته و آموزه های آن در مشاوره به کار گرفته شود. این پژوهش با هدف شناسایی مبانی الگوی مشاوره انتخاب احسن بر اساس آیات قرآن کریم انجام شده است. روش: پژوهش حاضر، پژوهشی کیفی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای - اسنادی است. جامعه تحلیلی پژوهش شامل کلیه آیات قرآن کریم به همراه تفاسیرشان، پایگاه های اطلاعاتی مرتبط با موضوع پژوهش بوده که ابتدا شناس ایی و سپس به صورت هدف مند به طور عمیق و مستمر مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نمونه پژوهش یا «واحدهای تحلیل» در این پژوهش شامل کلمه ها، موضوعات و عبارت های مرتبط با مشاوره، انتخاب و اقدام احسن در قرآن کریم و تفسیر نور محسن قرائتی بوده است. برای تجزیه و تحلیل شناسایی مضامین از روش تحلیل مضمون استفاده شد، برای گردآوری داده ها کلید واژه های انتخاب شده با استفاده از سایت برخط معجم قرآن کریم، دانشنامه اسلامی (برخط) و مراجعه مستقیم به قرآن کریم انجام شد. یافته ها: با بررسی نکات و مفاهیم مرتبط 8 مضمون سازمان دهنده «هم سو شدن با نظام احسن هستی، وحدت بخشی به دوسوگرایی های درونی، خود، نظام معنی سازی فردی، ظرفیت ها و امکانات شناختی، مدیریت معنوی هیجانات، مدیریت یکپارچه رشد خود، سبک مقابله احسن» شناسایی شد. با دسته بندی مضامین سازمان دهنده 4 مضمون فراگیر برای مبانی الگوی مشاوره انتخاب احسن شامل انگیزش احسن، نگرش احسن، عاطفه احسن و کنش احسن شناسایی شد. نتیجه گیری: آموزه های قرآن کریم مسیر تعالی فردی و اجتماعی را برای انسان ترسیم می کند. به کار گیری این یافته ها می تواند در مشاوره مؤثر باشد.
تحلیل محتوای کتاب های پیام های آسمانی و دین و زندگی دوره متوسطه، براساس چارچوب بینش ها، گرایش ها و کنش های حِکمی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش، تحلیل محتوای کتب پیام های آسمانی و دین و زندگی دوره متوسطه، براساس بینش ها، گرایش ها و کنش های حکمی قرآن است. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوا و رویکرد آن کمّی بود. داده های گردآوری شده، با به کارگیری الگوی آنتروپی شانون و نمودار آماری تحلیل شد. جامعه آماری 6 کتاب پیام های آسمانی پایه های هفتم و هشتم و نهم و دین و زندگی دهم، یازدهم و دوازدهم چاپ 1403، به دلیل مشابهت ساختار متن و اهداف عملکردی یکسان در برنامه درسی، انتخاب شد و روش نمونه گیری سرشماری بود. ابزار پژوهش، فهرست وارسی مؤلفه های بینشی، گرایشی و کنشی حکمی در کتاب های مزبور بود. زیرعنوان های هر درس با توجه به مضمون متن، آیه، روایت و شعر، واحد ثبت انتخاب و در سه ساحت بینش، گرایش و کنش حکمی دسته بندی و فراوانی، درصد و ضریب اهمیت (wj) ساحت ها، محاسبه گردید. روایی پژوهش براساس دیدگاه دو نفر از اساتید معارف اسلامی و دو نفر از معلمین کتب مزبور و دوکارشناس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی که یکی از آن ها، از مؤلفین کتب مورد پژوهش است، تعین شد و پایایی آن از طریق ضریب پایایی پی اسکات 84/0 به دست آمد. یافته ها: از مجموع 298 واحد ثبت در شش کتاب مورد نظر، بینش ها با فراوانی 184، درصد 74/61 و ضریب اهمیت 347/0 رتبه اول، کنش ها با فراوانی 87 و 19/29 درصد و ضریب اهمیت 332/0 رتبه دوم و گرایش ها با فراوانی 27 و 06/9 درصد و ضریب اهمیت 320/0 رتبه سوم را دارند. نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش، در پیام های آسمانی و دین و زندگی دوره متوسطه، بین اهمیت دادن به ساحت بینش ها، گرایش ها و کنش ها، توزیع متناسبی صورت نگرفته که منطبق با اهداف برنامه درسی نیست.
نقش واسطه ای تصور از خدا در ارتباط با باورهای مذهبی با خوش بینی و اخلاق حرفه ای معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی رابطه باورهای مذهبی با خوش بینی و اخلاق حرفه ای با میانجی گری تصوّر از خدا در معلّمان در قالب یک مدل علّی است. روش: این پژوهش از نظر ماهیت مسئله و نوع هدف، کاربردی و از نظرشیوه پژوهش توصیفی از نوع هم بستگی است. جامعه آماری شامل، کلیه معلمان مقطع متوسطه شهرستان بهشهر در سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 850 نفر است که به روش نمونه گیری طبقه ای به تفکیک جنسیت تعداد 265 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد اخلاق حرفه ای کادوزیر (۱۹۹۸)، خوش بینی شییر و کارور (1994)، باورهای مذهبی نجفی (1385)، تصور از خدا مظاهری و همکاران (1384) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس 28 و پی ال اس 8 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد مقدار ضریب اثر کل تأثیر باورهای مذهبی بر اخلاق حرفه ای معلمان با نقش میانجی تصور از خدا برابر 507/0 است که نشان می دهد، نقش میانجی تصور از خدا در رابطه بین باورهای مذهبی و اخلاق حرفه ای معنی دار است. هم چنین مقدار ضریب اثر کل تأثیر باورهای مذهبی بر خوش بینی معلمان با نقش میانجی تصور از خدا برابر 706/0 است که نشان می دهد، نقش میانجی تصور از خدا در رابطه بین باورهای مذهبی و خوش بینی نیز معنی دار است. بنابراین می توان در سطح اطمینان 95 درصد تأثیر میانجی گری تصور از خدا در رابطه بین باورهای مذهبی و اخلاق حرفه ای و خوش بینی در معلمان را تأیید کرد. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت با تقویت باورهای مذهبی و ایجاد تصور مثبت از خداوند در معلمان، میزان خوش بینی و اخلاق حرفه ای آنان را بهبود بخشید.
هدف گذاری تربیت جنسی برای مدارس دوره ابتدایی با نظر به آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۲
221 - 246
حوزههای تخصصی:
«هدف گذاری تربیت جنسی برای مدارس دوره ابتدایی با نظر به آموزه های اسلامی» و به عبارت دیگر، تعیین هدف نهایی، اهداف میانی و اهداف جزئی تربیت جنسی برای این دوره تحصیلی، هدف اصلی این پژوهش است. اهداف تربیت جنسی، ویژگی هایی در ساحت جنسی متربی اند که فرایند تربیت در پی تحقق آنها است. تعیین این اهداف در محیط ها و دوره های سنی مختلف، نقشه راه تربیت را تا حد زیادی ترسیم می کند. روش پژوهش، ترکیبی از روش قیاس عملی و روش اجتهادی است. جامعه تحقیق همه آیات و روایات مرتبط با امر جنسی، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و اهداف تحصیلی مصوب سال 1397 است. نمونه گیری صورت نگرفته و نمونه با جامعه یکسان است. بر اساس یافته های این پژوهش، هدف نهایی تربیت جنسی در دوره ابتدایی، بر اساس آموزه های اسلامی «صیانت کودک از بلوغ جنسی زودرس و انحراف جنسی و ایجاد آمادگی برای زندگی عفیفانه در آینده» است. اهداف میانی در این دوره عبارتند از: احساس خودارزشمندی، خویشتن داری، حیا و صیانت از سوء استفاده جنسی. اهداف جزئی در سه دسته اهداف شناختی مانند آشنایی با الگوهای عینی حیا و عفاف، اهداف گرایشی مانند علاقه به حیا، عفاف و پوشش مناسب و اهداف رفتاری_مهارتی مانند خویشتن داری در امور روزمره، صورت بندی شده اند.
الگوی مدرسه اسلامیِ حکمت از منظر دلالت های تربیتی عقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهان بینی اسلامی، پرورش یافتن جنبه های عقلانی برای سامان دهی نظام فکری و ایدئولوژی انسان اهمیت فراوان دارد و بنابراین، یکی از مهم ترین ویژگی های تعلیم وتربیت اسلامی، تکیه بر عقل و تأکید بر پرورش بُعد عقلانی است. هدف از این پژوهش، بررسی عقل و دلالت های تربیتی آن در ابعاد مبانی، مبدأ، مربّی، متربی، مواعظ و اصول، محیط، منابع، موانع، مسیر، مرکب، میل، معرفت، مجاهدت، ممارست، مقاصد، منازل، مراحل، معیار، محاسبه و ارزیابی، معینان و مشوقان، متد (روش)، محتوا و محصول بود که 21 «میم» تعلیم وتربیت نامیده می شوند. پژوهش حاضر ازنوع کیفی و توصیفی- تحلیلی بود و جامعه آن، آیات مرتبط با موضوع و دیگر اسناد دارای ارتباط با این حوزه درقالب کتاب و مقاله را شامل می شد. براساس یافته های این پژوهش، در مدرسه اسلامی حکمت، تربیت متربیان باید با تمرکز بر پرورش تمام ابعاد عقل، شامل عقل پرسشگر، کنشگر و پرستشگر صورت گیرد تا در سایه این پرورش مطابق با آموزه های الهی، حرکت زندگی در مسیر حکیمانه تحقق یابد. ازطریق تعریف و تبیین عناصر 21گانه مذکور می توان الگوی مدرسه اسلامی حکمت را سامان دهی کرد؛ به گونه ای که رهیافتی عملی و اجرایی نیز درپی داشته باشد. بهره گیری از این الزامات، انسان را در مسیر تربیت یاری می دهد و هدایت می کند و بدین ترتیب، این الزامات می توانند راهگشای والدین، معلمان، مدیران، متخصصان و دیگر دست اندرکاران نظام تعلیم وتربیت باشند.
الگودهی در تربیت بر اساس شاخص های شخصیتی شهید سلیمانی با تأکید بر دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
135 - 154
حوزههای تخصصی:
بهره مندی از الگو یکی از عوامل مؤثر بر تربیت انسان به شمار می آید و الگوهای شایسته، اثری مطلوب و ماندگار بر ابعاد مختلف وجودی و شخصیت افراد برجای می گذارند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی شاخص های شخصیتیِ شهید قاسم سلیمانی با تأکید بر دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی، جهت الگودهی در تربیت بود. این پژوهش ازلحاظ رویکرد، درزمره تحقیق های کیفی قرار داشته و تحلیل داده ها در آن نیز تحلیل محتوای کیفی ازنوع استقرایی بود. برای انجام دادن تحقیق، بیانات مقام معظم رهبری درباره شاخص های شخصیتیِ سردار سلیمانی بررسی شد و درقالب مؤلفه های مختلف قرار گرفت. براساس یافته های تحقیق، شاخص های شخصیتیِ سردار سلیمانی را ذیل چهار ساحت کلی بدین شرح می توان طبقه بندی کرد: ساحت تربیت عقلانی (شامل مؤلفه های فکر، منطقی بودن، و بادرایت و هوشیاربودن)؛ ساحت تربیت اعتقادی و عبادی (شامل مؤلفه های اخلاص و صدق و دوری از تظاهر و ریا، پیروزیِ درونی، حفظ تقوا و معنویات دفاع مقدس در سال های بعد، شهادت طلبی و مجاهدت)؛ ساحت تربیت اجتماعی، سیاسی و انقلابی (شامل مؤلفه های دشمن شناسی و پروانداشتن از دشمن، وفاداری به اسلام و انقلاب، انقلابی گری، تربیت شده برجسته اسلام و مکتب امام خمینی (ره) بودن، برخورداری از روحیه تعاون، خنثی کننده نقشه های دشمنان بودن، تعلیم دهنده مقاومت بودن و جهادگریِ بزرگ)؛ ساحت تربیت اخلاقی و رفتاری (شامل مؤلفه های شجاعت، نماد امید و اعتمادبه نفس بودن، تلاش بی وقفه درطول سالیان خدمت، ایثار و فداکاری، مراقب حفظ جان انسان ها بودن و تعدی نکردن به آن ها). علاوه بر آنچه گفتیم، یک شاخصه کل نگر نیز وجود دارد که در آن، ساحت های مختلف تربیت، اعم از تربیت شناختی، عقلانی، اعتقادی- عبادی، اجتماعی، سیاسی، انقلابی و اخلاقی- رفتاری در یک نظام متحد، منسجم و یکپارچه قرار می گیرند؛ لذا شهید سلیمانی در ابعاد بینشی، گرایشی و کنشی، الگوی تربیتیِ شایسته ای برای همگان هستند.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های رهبری آموزشی در آثار منتشرشده مبتنی برآموزه های اسلامی: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش، در قلمرو ادبیات مدیریت آموزشی، مهم ترین ابعاد و مؤلفه های رهبری آموزشی در آثار منتشرشده مبتنی برآموزه های اسلامی شناسایی شدند. روش: رویکرد پژوهش حاضر، کیفی و روش آن فراترکیب به شیوه مرور نظام مند است. جامعه پژوهش را تمامی منابع علمی اعم از کتب، مقالات علمی-پژوهشی و مروری، پایان نامه ها و رساله هایی که مرتبط با حوزه مدیریت و رهبری اسلامی با تأکید بر مدیریت و رهبری آموزشی تشکیل دادند که پس از غربال گری درنهایت تعداد بیست ونه منبع (بیست و سه پژوهش، پنج پایان نامه و یک کتاب) مورد تحلیل قرار گرفتند. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش حاکی از مفهوم شناسی مدیریت و رهبری آموزشی در شش بعد اخلاقی، مدیریتی، رهبری، توسعه حرفه ای، زیستی و ویژگی های فردی مدیران و راهبران آموزشی می باشد که بر اساس دوازده مقوله و شصت وچهار مفهوم کلیدی معرفی شدند. یافته های حاصل از پژوهش از حاکی از شناسایی شش بُعد اصلی ناظر به بعد اخلاقی، مدیریتی، رهبری، توسعه حرفه ای، زیستی، و ویژگی های فرد مدیران و راهبران آموزشی می باشد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بر جامعیت ابعاد رهبری آموزشی با اتکاء به آموزه های اسلامی در مفهوم وسیع دانش و مهارت های مدیریت و رهبری سازمانی، رشد و توسعه فردی و اخلاق حرفه ای دلالت دارد. از این رو با اتکاء به این ابعاد و مؤلفه ها می توان برای توسعه شایستگی های حرفه ای مدیران آموزشی و ارزیابی عملکرد مبتنی بر شایستگی ها بهره برداری نمود.
بررسی میزان تطابق برنامه درسی قصدشده و اجراشده دروس تعلیم و تربیت اسلامیِ رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
67 - 98
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تطابق برنامه درسی قصد شده و اجرا شده دروس تعلیم و تربیت اسلامی در رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان از دیدگاه اساتید و دانشجومعلمان بوده است. روش پژوهش بر مبنای هدف کاربردی و بر اساسِ روش گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری شامل تمامی اساتید دروس تعلیم و تربیت اسلامی و دانشجومعلمان ورودی 1399 و 1400 رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان شهید بهشتی اقلید بود. در بخش اساتید از روش نمونه گیری سرشماری استفاده و تمامی اساتید (12 نفر) برای نمونه انتخاب شدند. در بخش دانشجومعلمان، از 425 دانشجومعلمان محصل در دروس تعلیم و تربیت اسلامی، 200 نفر با روش تصادفی ساده برای نمونه پژوهشی انتخاب شدند. وضعیت برنامه درسی اجرا شده با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و فرم مشاهده رفتار مدرسان بررسی شد. داده های جمع آوری شده با کمک شاخص های آماری توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد در مجموع، میزان مطابقت مؤلفه های اهداف، محتوا، روش های تدریس و شیوه ارزشیابی برنامه درسی قصد شده دروس تعلیم و تربیت اسلامی با برنامه درسی اجرا شده از دیدگاه اساتید و دانشجومعلمان کمتر از حد متوسط بوده است. از نظر اساتید و دانشجویان مؤلفه ارزشیابی در درس اسناد، قوانین و سازمان آموزش و پرورش در جمهوری اسلامی ایران و مؤلفه اهداف در درس نقش اجتماعی معلم از دیدگاه اسلام، میانگین بالاتر از حد متوسط را نشان دادند. همچنین در درس فلسفه تربیت رسمی و عمومی در جمهوری اسلامی ایران، از نظر اساتید تنها مؤلفه محتوا میانگین بیشتر از حد متوسط را نشان داد. با عنایت به نتایج حاصل، دانشگاه فرهنگیان با تدوین برنامه درسی قصدشده منسجم تر و برگزاری دوره های آموزشی مؤثر برای اساتید می تواند به اهداف ترسیم شده در دروس تعلیم و تربیتی دست یابد.
تدوین چهارچوب بازی وارسازیِ تربیت دینی با رویکرد تکلیف گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
69 - 103
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین چهارچوب بازی وارسازی تربیت دینی با رویکرد تکلیف گرا انجام شد. این تحقیق درزمره مطالعات کیفی قرار داشته و با استناد به رهیافت نظام مند (اشتراوس- کوربین) انجام شد. داده های تحقیق ازطریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با یازده نفر از خبرگان دانشگاهی و مدیران برنامه ریزی درسی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند جمع آوری و پس از تجزیه وتحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، الگوی پارادایمی پژوهش تدوین شد. یافته ها نشان داد در این الگو عوامل علّی، مشتمل بر ناکارآمدی آموزش سنتی، بی توجهی به دین، الزامات حکومتی، بهبود اثربخشی آموزش و بی توجهی به تفاوت های فردی بود و عوامل زمینه ای، شامل به روزرسانی آموزش، افزایش گرایش به بازی های رایانه ای، الزامات آموزش وپرورش، تمایل معلمان به استفاده از روش های نوین، وجود الگوهای مشابه، پدیده محوری و بازی وارسازی تربیت دینی با رویکرد تکلیف گرا بود. راهبردهای مستخرج از پژوهش، شامل کاربرد منابع دینی در داستان پردازی، کاربرد هنر اسلامی و نمادهای دینی در طراحی، تعیین منابع مالی، تعیین محتوای تربیت دینی، مشاوره با کارشناسان، آموزش دادن به معلمان و اصلاح نگرش خانواده ها بوده، عوامل مداخله گر، مشتمل بر هزینه زیاد، هماهنگی پیچیده، ضعف زیرساخت ها و شفاف نبودن رویکرد بوده و پیامدها شامل سرگرمی اخلاقی، تکلیف مداری، توحید اعتقادی و عملی، خلوص نیت، آگاهی و معرفت دینی، خودسازی، تقویت مختاربودن، تقویت انگیزه، و تعامل مسئولانه با جامعه بوده است؛ همچنین روایی و پایایی یافته های پژوهش با استناد به نظرات خبرگان و نیز محاسبه شاخص های مرتبط تأیید شد. نتایج این پژوهش ضمن تأکید بر لزوم استفاده از روش های جدید آموزشی، بر بازی وارسازی با رویکرد تکلیف گرا به عنوان راهبرد مناسب به منظور دستیابی به تربیت دینی دانش آموزان صحه می گذارد.
تأملی در غایت تربیت اسلامی در هم افزایی دین و تکنولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
105 - 134
حوزههای تخصصی:
دین و تکنولوژی از پدیده های فراگیر در حیات انسانی بوده و تعامل آن ها صورت های مختلفی دارد. هدف از انجام این پژوهش، صورت بندی انواع هم افزایی های دین و تکنولوژی (سطحی، نادرست و ناقص) و به دست دادن رویکرد مطلوب و مسئولانه به این رابطه ازمنظر انسان تکنولوژیک و انسان دین دار بود. با توجه به اینکه هدف دین، تربیت آدمی و عالی ترین هدف تربیت دینی، وصول به قرب به مثابه واقعیتی تکوینی است، در این پژوهش، تأثیر انواع هم افزایی دین و تکنولوژی بر میزان وصول به این هدف تبیین و تحلیل شد. به منظور انجام تحقیق حاضر از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شد. یافته های پژوهش حاضر نشان داد اگرچه انتفاع دین و تکنولوژی از یکدیگر، از جهات متکثری ممکن است، اشتراک در تعالی طلبی منجر به شکل گیری وجوهی تازه از هم افزایی آن ها شده است. در این پژوهش، نوع مواجهه انسان دین دار با تکنولوژی و انسان تکنولوژیک با دین ترسیم و واکاوی شد و با توجه به موقعیت کانونیِ مفهوم قرب در تربیت اسلامی، تأملات روبنایی و زیربنایی رابطه دین و تکنولوژی برای متولیان تربیتی که توأمان به رشد دینی و هوشمندسازی مراکز و محتوای تربیتی اهتمام می ورزند، برجسته شد. نتایج پژوهش نشان داد چهره فی نفسه تکنولوژی و وجوهی از آن که درخدمت نیازهای اصیل بشرند، آگاهانه یا ناآگاهانه به قرب می انجامد؛ اما آنجا که تکنولوژی درخدمت سیاست ها و رویه های منفعت طلبانه بشری قرار می گیرد، وجهه مخرب و نامطلوب پیدا می کند.
اهداف تربیت عقلانی در اندیشه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اندیشه اسلامی، به پرورش جنبه های عقلانی در سازماندهی به نظام فکری و ایدئولوژی انسان اهمیت بسیاری داده شده است. این تحول نیازمند آگاهی از هدف یا اهدافی است که مسیر این تحول را مشخص می کند. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی در پی تبیین اهداف تربیت عقلانی بر اساس اندیشه های ابن سینا و تبیین راهکارهای تربیتی در چالشهای پیش رو در نظام تعلیم و تربیت در جهت تحقق اهداف وی است. نتایج مبیین آن است که اهداف تربیت عقلانی از منظر ابن سینا شامل دو بخش هدف غایی و اهداف واسطه ای می باشند. هدف غایی از نظر ابن سینا رسیدن به قرب حق معرفی شد و اهداف واسطه ای شامل تعمیق شناخت، تعامل نفس با عقل فعال ، تحول شناختی، تدبیر در عمل، کسب مهارت اجتماعی و کسب مهارت حرفه ای و شغلی مطرح شدند. همچنین مؤلفه های حافظه محوری شامل ضعف توانمندی های تعقل ، سطحی اندیشی ، کاهش سطح ثبات و معناداربودن یادگیری ، ضعف رشد اخلاقی، ضعف مسئولیت پذیری و وابستگی اقتصادی تببین شدند و به ارائه راهکارهای تربیتی هر یک تا نیل به اهداف تربیت عقلانی از نظرابن سینا پرداخته شد.
طراحی مداخله ای مبتنی بر نظامات قانونی برای تربیت مدنی و قانونی پذیری زنان مجرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۵
153 - 174
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی مداخله ای برای تربیت مدنی شهروند قانون پذیر در زنان مجرم و تعیین اثربخشی آن بر ارتقای قانون پذیری آنها بود. طرح پژوهشی استفاده شده در این پژوهش یک طرح تک آزمودنی است. مداخله طراحی شده بر اساس نظامات قانونی بوده که برای این پژوهش شامل 6 جلسه درمانی بود ومفاهیم اصلی آن شامل فعال سازی کارکردهای فطری عقل، عزیمت از تشخیص عقلانی به همدلی با دیگران، فعال سازی همدلی اجتماعی، عزیمت از همدلی با دیگران به فعال سازی وجدان گرایی، تسهیل وجدان گرایی با تقویت کرامت نفس (تحلیل و کنترل شرم) و اقدام به قانون پذیری بود.به منظور اجرای پژوهش، سه نفر از مجرمانی که بر اساس نامه دادگستری و معاونت کیفری شهرستان قم به کلینیک آمین ارجا داده شده بودند انتخاب شدند. سپس هر سه نفر تحت 6 جلسه مداخله قانون پذیری قرار گرفتندو قالب یک پژوهش با طرح ABA،پرسشنامه قانون پذیری را به عنوان آزمون های خط پایه ، حین اجرا و پیگیری تکمیل کردند. داده ها به روش توصیفی و بر اساس تحلیلی بصری (سطح،روند،تغییرپذیری)تحلیل شد. نتایج نشان داد که مداخله قانون پذیری بر قانون پذیری زنان مجرم اثر مثبت دارد. بر اساس این یافته پیشنهاد شد که جهت تربیت مدنی شهروند قانون پذیر از مداخله طراحی شده برای قانون پذیری استفاده شود.
الگوی توانمندسازی معلم تراز انقلاب اسلامی: یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی توانمندسازی معلم تراز انقلاب اسلامی مطالعه و انجام شد. روش مورد استفاده در این پژوهش از نظر رویکرد فراترکیب و از نظر استراتژی پژوهش، داده بنیاد بود. جامعه پژوهش مجموعه مقالات مرتبط با معلم بودند که با رویکرد اسلامی، منویات مقام معظم رهبری و سایر اندیشمندانِ و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش از سال 90 تاکنون انجام شده بودند. روش نمونه گیری نظری و به صورت تمام شمار انجام شد و 38 پژوهش پیرامون این مفهوم گردآوری شدند که اعتبار مجلات نیز به واسطه نمایه شدن در پایگاه (WOS) و دارا بودن ضریب تأثیر بالا مورد ارزیابی قرار گرفت و با فن کدگذاری اشتراس و کوربین تحلیل شدند. در یافته های پژوهش مقوله محوری «توانمندسازی معلم تراز انقلاب» با 3 مؤلفه تعهد، تخصص و تعلق شناسایی شدند. با در نظر گرفتن شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر و راهبردهای توانمندسازی، در نهایت پیامد توانمندسازی به معرفی معلمی حکیم پرداخت که از طریق عقلانیت وحیانی، انجام امور از روی اتقان و استحکام و با رویکرد پیشگیرانه و رشدمدار به دنبال طراحی برنامه هایی است تا علاوه بر استحکام تا حدی از انعطاف برخوردار بوده و زمینه تعالی وجودی بیشتر متربیان را فراهم آورند.
مراحل تربیت اخلاقی کودک با تاکید بر منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی مراحل تربیت اخلاقی کودک با تأکید بر منابع اسلامی است. مراحل تربیت اخلاقی کودک براساس روایات، به سه مرحله تقسیم می شود. برای این منظور، به روش توصیفی تحلیلی، ارزش های اخلاقی قابل آموزش در هر مرحله از آیات، روایات و سیره عملی معصومان استخراج و تبیین شد. یافته ها نشان از آن دارند که در هر مرحله از مراحل تربیت، با تأکید بر منابع دینی و با در نظر گرفتن سطح رشد ذهنی کودکان، امکان و ضرورت آموزش برخی ارزش های اخلاقی به آنان وجود دارد. در مرحله زمینه ساز، عواملی مانند انتخاب همسر شایسته، نوع و کیفیت تغذیه و ارتباط سالم به صورت غیرمستقیم در تربیت اخلاقی کودک اثرگذارند و زمینه ساز شکل گیری صفات نیک در کودک خواهند شد. در مراحل دیگر، براساس منابع دینی به اقتضای ویژگی ها و نیازهای کودک، در هر مرحله صفات اخلاقی پسندیده ای مانند پرورش روحیه ظلم ستیزی، وفا به وعده، پرورش روحیه انفاق، پرورش راست گویی، رازداری، آموزش حیا و عفت ورزی، پرورش روحیه شکرگذاری و... آموزش داده می شود.
اثر بخشی آموزش مفاهیم دینی به شیوه قصه گویی بر کنترل خشم و رشد اخلاقی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر اثر بخشی آموزش مفاهیم دینی به شیوه قصه گویی بر کنترل خشم و رشد اخلاقی دانش آموزان بود. روش: این مطالعه نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل بود. در ابتدا بسته آموزشی استخراج شده و توسط متخصصین از لحاظ اعتبار محتوایی با روش شاخص نس بت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی مورد بررسی و تائید قرار گرفت. جامعه آماری دانش آموزان پسر پایه ششم مدرسه خلیج فارس ارومیه بودند که در سال ۱۴۰۲-۰۳ تحصیل می کردند و ۳۰ نفر از دانش آموزان به صورت در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفته و به مدت ۱۳ جلسه توسط نویسنده سوم در تاق سمعی بصری مدرسه خلیج فارس آموزش مفاهیم دینی به صورت قصه را دریافت نمودند. لازم به ذکر است قبل از اجرای جلسات آموزشی، از هر دو گروه پیش آزمون و در انتها پس آزمون به عمل آمد. در این مطالعه دانش آموزان پرسش نامه های رشد اخلاقی لطف آبادی (۱۳۸۸) و والدین پرسشنامه خشم محمدکریمی (۱۳۹۱) را در مرحله پیش و پس آزمون تکمیل نمودند و داده های مطالعه به روش تحلیل کواریانس چند متغیره با نرم افزار اس پی اس اس 21 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش مفاهیم دینی به روش قصه منجر به افزایش رشد اخلاقی (۰۵/۰>p) و کاهش خشم (۰۰۱/۰>P) دانش آموزان پایه ششم شد. نتیجه گیری: از نتایح مطالعه استنباط می شود استفاده از روش های آموزشی مانند قصه مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی بر بهبود رفتار و شناخت دانش آموزان مؤثر است.
مراحل تربیت از نگاه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از عناصر مهم در نظام تربیت اسلامی مراحل تربیت است. مراحل تربیت زمینه ای است برای ارائه برنامه تربیتی به صورت تدریجی و بر اساس سیر رشد متربی و یا سیر دشواری محتوا و یا هر دو که به صورت منطقی ترسیم می شود تا هم مربی بتواند به راحتی محتوای تربیتی را برای متربیان ارائه کند و به سهولت به اهداف تربیتی خود دست یابد و هم متربیان بتوانند به سهولت محتوای تربیتی را دریافت کرده، به درجات عالی تربیتی دست یابند. مراحل تربیتی بر اساس مکاتب گوناگون تربیتی ممکن است متفاوت باشد. این مقاله مراحل تربیت اسلامی را با روش «توصیفی و تحلیلی» از متون اسلامی، به ویژه قرآن کریم و روایات معصومان بررسی کرده و آن را در چهار دوره مهم و هشت مرحله ارائه کرده است. این دوره های چهارگانه عبارتند است: تمهید، تربیت، تقویت و حفاظت و مراحل هشت گانه آن عبارتند از: 1. زمینه سازی، 2. پرورش یا تربیت جسم، 3. آموزش، 4. پیشه وری، 5. پرورش تفکر یا تعقل، 6. تجربه، 7. حمایت و تثبیت، 8. حفاظت.
طراحی و اعتباریابی مقیاس مدارا بر اساس آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ساخت مقیاس مدارا بر اساس آموزه های اسلامی و بررسی ساختار عاملی، روایی و پایایی آن بود. روش پژوهش کیفی کمی (اکتشافی متوالی) بود. 320 آزمودنی که در سال تحصیلی 1399-1400 در دانشگاه های مشهد، مشغول به تحصیل بودند، به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، انتخاب شدند. ابزار این مطالعه شامل مقیاس مدارا، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) و مقیاس تاب آوری (CD-RISC) بود. ضریب نسبی روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI)، به ترتیب، 84/0 و 82/0 بود. ضریب پایایی گاتمن با 84/0 نیز حاکی از پایایی مناسب برای این مقیاس است. آلفای کرونباخ 76/0 به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی سه عامل را برای مقیاس مدارا نشان داد: برخورد بردبارانه، گذشت نرم خویانه و هدایت خردمندانه. تحلیل عاملی تأییدی نیز برازش ساختار سه عاملی مدل را مورد تأیید قرار داد. به علاوه، بین همه خرده مقیاس ها و نمره کلِّ مدارا با همه خرده مقیاس ها و نمره کلِّDASS همبستگی معنادار منفی و همچنین بین نمره کلِّ مدارا و مقیاس تاب آوری (CD-RISC) همبستگی معنادار و مثبت وجود داشت؛ بنابراین، مدارا می تواند یک مهارت بین فردی در برنامه های آموزش مهارت های زندگی مد نظر قرار گیرد و سطح سلامت اجتماعی را در جامعه افزایش دهد.