فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۴٬۲۱۶ مورد.
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
257 - 280
حوزههای تخصصی:
لایحه جدید تجارت در ماده 479 امکان تشکیل شرکت تک عضوی را پذیرفته است. با وجود آن که اصل پذیرش این شرکت که با نیازهای تجاری و اقتصادی هماهنگ است، مورد تایید و حمایت می باشد، اما مدونین لایحه در این راستا به نحو صحیح و جامع اقدام ننموده اند که این امر می تواند سبب ایجاد ابهاماتی در نحوه اداره این شرکت ها گردد. از آنجا که امروزه تلاش می شود مفهوم شرکت تک عضو در حقوق ایران به رسمیت شناخته شود، ضروری است که جهت موفقیت قانون جدید، میان منافع شرکت های تک عضو و حقوق طلبکاران تعادل برقرار گردد. اما در این خصوص ایرادات و کاستی های بسیاری وجود دارد و نظام قانونی و چارچوب مشخصی از تأسیس تا انحلال برای این شرکت پیش بینی نشده است. از این رو اهمیت تحقیق حاضر برخلاف آثار دیگران بررسی شرکت های تک عضوی در لایحه جدید تجارت و بیان نواقص آن خواهد بود. در این راستا بررسی تطبیقی و پیشرفت های کشورهای دیگر می تواند کاستی های لایحه را به شکل بهتری آشکار سازد. لذا تحقیق حاضر پیشنهاد می نماید که باید مقرراتی راجع به نگهداری سرمایه و تنظیم معاملات پیش بینی شود. علاوه بر صلاحیت شخصی شریک، از حیث موضوعی نیز شرکت تک عضو باید دارای محدودیت هایی باشد و انجام برخی فعالیت ها همچون بانکداری و بیمه در این قالب امکان پذیر نباشد
ارائه مدل پیشنهادی در خصوص رابطه بین هوش هیجانی و مهارت های ارتباطی فردی در مدیریت بحران
حوزههای تخصصی:
هوش عاطفی همراه با ایجاد مهارت های ارتباطی مؤثر، بهبود روابط با همکاران، مدیر، مشتریان و سایرین در سازمان را امکان پذیر می سازد. توانایی درک و کنترل احساسات خود و همچنین درک عواطف دیگران باعث بهبود نحوه ارتباط ما با دیگران می شود. هدف این مقاله بررسی رابطه ی بین هوش هیجانی و مهارتهای ارتباطی بین فردی در زمینه ی مدیریت بحران در مالزی می باشد تا چارچوبی مفهومی برای پژوهش های آینده فراهم شود. این مقاله هم چنین درباره ی پژوهش های قبلی در زمینه ی هوش هیجانی، مهارتهای ارتباطی بین فردی و مدیریت بحران در مالزی می باشد که این چارچوب مفهومی را می سازد. هدف اصلی این چارچوب، بررسی رابطه ی بین هوش هیجانی و مهارتهای ارتباطی بین فردی در زمینه ی مدیریت بحران در مالزی است.
نقش رهبری تحول آفرین در عملکرد شغلی به عنوان یک هویت اجتماعی متمایز
حوزههای تخصصی:
بر مبنای تئوری شخصیت اجتماعی، این مطالعه یک مدل ارائه می کند که فرایند مزبور را از طریق رهبری تحول آفرین که بر رفتار خلاق و رفتار شهروندی سازمانی اثر می گذارد تشریح می کند. تمایز فردی و هویت گروهی بعنوان مکانیسم های شخصیت اجتماعی بیان شده اند که ویژگی های جهت گیری شخصیت فردی و اجتماعی را که اثرات مختلف از رفتار رهبری تحول آفرین روی خروجی عملکرد را تقویت می کنند، منعکس کنند. مدل با داده های یک نمونه تشکیل شده از 250 نفر کارمند خط مقدم و مدیران بلاواسطه شان که در 5 بانک در جمهوری خلق چین کار می کنند آزمون شده است. نتایج مدل سازی خطی سلسله مراتبی، مدلی را پیشنهاد می کند که به موجب آن رفتار رهبری تحول آفرین متمرکز بر گروه و تمرکز بر فرد، اثرات متمایز را روی تمایز فردی و هویت گروهی نشان می دهد. بعلاوه، تمایز فردی رابطه بین رهبری تحول آفرین متمرکز بر گروه و OCB ها را در افراد و گروه ها واسطه گری می کند. کاربردهای تئوری و عملی در تحقیقات آینده بحث شده اند.
ایجاد هم افزایی در بازار گرایی و برند گرایی
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تعامل بین گرایش به برند و گرایش به جهت گیری بازار می پردازد. گرایش به برند یک رویکرد درون نگر و هویت محور است که برند را به عنوان مرکز یک سازمان و استراتژی آن می بیند. به همین ترتیب، گرایش به بازار، یک رویکرد تصویر محور و برون نگر است. در ابتدا، بازارگرایی و برندگرایی دو گزینه استراتژیک مختلف به نظر می رسد. اگرچه ترکیب هم افزای این دو نیز ممکن است، اما آنها در نظریههای قبلی بررسی نشده اند و نه به عنوان بخشی از فلسفه وعمل نام تجاری شناخته نشده اند. یک گرایش جدید، یعنی ترکیبی بین گرایش نام تجاری و بازاریابی، در میان یافته های کلیدی این مطالعه قرار می گیرد. این مقاله مسیرهای معمول تکامل این گرایش را نشان می دهد و جنگ بین دو پارادایم را از طریق ایجاد یک رویکرد پویا به تحرک وا می دارد. این مطالعه راه را برای درک بهتر، عملیاتی و ارزیابی رویکردهای جایگزین به بازاریابی هموار می کند.
طراحی زنجیره تأمین کالاهای فاسدشدنی با دوره عمر ثابت با استفاده از تکنیک محدوده میان بخشی نرمال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۱
157 - 192
حوزههای تخصصی:
طراحی زنجیره تأمین بر کارایی و اثربخشی آن تاثیر به سزایی دارد. از این رو هدف از انجام این پژوهش طراحی یک زنجیره تأمین چهار سطحی، شامل کارخانجات تولیدی، مراکز توزیع، عمده فروشان و خرده فروشان جهت کالاهای فاسدشدنی با دوره عمر ثابت می باشد که به صورت یک مدل ریاضی چند هدفه به منظور تصمیم گیری در سطح راهبردی و راه کنش از جمله تعداد، اندازه و مکان مراکز توزیع و عمده فروشان، تعیین میزان جریان کالا میان تسهیلات مختلف در سطوح زنجیره تأمین، محاسبه میزان موجودی در مراکز انبارش کالا و همچنین انتخاب وسیله حمل کالا میان سطوح زنجیره، ارائه شده است و هدف مدل حداقل سازی هزینه های زنجیره تأمین و درعین حال دست یابی به کمترین زمان سفر کالا در زنجیره تأمین می باشد. مدل سازی انجام شده تلاش می کند با در نظر گرفتن دوره عمر محصول، نرخ متفاوت فساد کالا در تسهیلات مختلف انبارش و همچنین در نظر گرفتن روش های مختلف حمل محصول با نرخ های مختلف فساد کالا، نقصان تحقیقات قبلی در حوزه طراحی زنجیره تأمین کالاهای فاسدشدنی را برطرف نماید. با توجه به چندهدفه بودن مدل، این مطالعه از رویکرد حل محدوده میان بخشی نرمال در قالب نرم افزار GAMS 24 و حل کننده CPLEX به منظور حل مدل ریاضی بهره گرفته است که در مقایسه با سایر رویکردها مانند برنامه ریزی آرمانی، برتری های قابل توجهی دارد و به تصمیم گیرنده این امکان را می دهد که با توجه به درجه اهمیت اهداف مختلف، مطلوب ترین راه حل را از میان راه حل های موجود انتخاب نماید. مدل توسعه داده شده و رویکرد حل در یک مطالعه موردی در صنعت لبنیات در ایران مورد آزمون قرار گرفته است.
The Impact of Reliable Leadership and Job crafting on Customer Orientation and Service Recovery Performance; Case Study of Sepah Bank of Khuzestan
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study was to investigate the effect of reliable leadership and Job crafting on customer orientation and service recovery performance in Sepah Bank in Khuzestan province. The present research is practical in terms of purpose and is descriptive survey research in terms of research method. Research data using a standard integrated questionnaire to measure reliable leadership variable with 16 items of standard questionnaire of Walumbwa et al. (2008), to measure customer-oriented performance variable with 7 items of Dimitriadis standard questionnaire (2007) to measure performance variable Service retrieval with 5 items of the standard questionnaire of Babakos et al. (2003) and to measure the variable of Job crafting with 21 items of the standard questionnaire of Thames et al. (2012) were collected in the form of Likert scale. The statistical population of the study was 605 employees of Sepah Bank in Khuzestan province, which according to Cochran's formula, 235 people randomly formed the volume of the research sample. Cronbach's alpha of the numerical value of this coefficient for the standard questionnaire was generally 0.835. SPSS and AMOS statistical software were used for an inferential analysis of research data. The results showed that, given that the critical ratio is equal to 4.486, which is more than 1.96, reliable leadership has a positive effect on customer orientation; also, given that the critical ratio is 2.646, we conclude that reliable leadership has a positive effect on service recovery performance; given that the critical ratio is 6.158,
نقش ارتباطات یکپارچه بازاریابی در خلق ارزش ویژه برند
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش روابط بین دو عنصر اصلی برنامه های ارتباطات یکپارچه بازاریابی- تبلیغات و ترفیع فروش – و تاثیرشان بر خلق ارزش ویژه ی برند بررسی می شود. به ویژه، این تحقیق به هزینه تبلیغات و رویکردهای افراد درباره تبلیغات می پردازد. این تحقیق تاثیرات دو نوع ترفیع فروش، ترفیع پولی و غیرپولی، را نیز بررسی می کند. براساس نظرسنجی از 302 مصرف کننده بریتانیایی، نتایج نشان می دهند رویکرد افراد به سمت تبلیغات نقشی اصلی برای تاثیرگذاری ابعاد ارزش ویژه برند بازی می کند، در حالی که هزینه تبلیغات برای نام های تجاری تحت بررسی به بهبود آگاهی از نام تجاری می پردازد اما برای تاثیرگذاری مثبت بر تداعی نام تجاری و کیفیت ادراکی کافی نیست. این مقاله تاثیرات متمایز ترفیع پولی و غیرپولی را بر ارزش ویژه ی برند نشان می دهد. علاوه بر این، نتایج نشان می دهند شرکت ها می توانند فرایند مدیریت ارزش ویژه برند را با ملاحظه روابط موجود بین ابعاد متفاوت ارزش ویژه برند بهبود دهند.
تاثیر معاهدات سرمایه گذاری دوجانبه بر جریان سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشورهای در حال توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی در مدیریت بازرگانی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
113 - 128
حوزههای تخصصی:
کشورهای در حال توسعه، معاهدات سرمایه گذاری دوجانبه را جهت جذب سرمایه گذاری های مستقیم خارجی تنظیم و آن را مکانیزم قانونی بین المللی برای تشویق و دلگرمی سرمایه گذاران خارجی می دانند. بنابراین تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر معاهدات سرمایه گذاری دو جانبه بر جریان سرمایه گذاری مستقیم خارجی در نظر گفته شده است بنابراین به پیروی از مطالعه نئومایر و اپیس (2005 ) داده های 51 کشور در حال توسعه در دوره زمانی 1381 – 1396 جمع آوری و از طریق الگوهای اقتصادسنجی پنل دیتا و نرم افزار ایویوز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد : 1) کشورهای در حال توسعه که معاهدات سرمایه گذاری دوجانبه بیشتری با کشورهای توسعه یافته منعقد می کنند، جریانات سرمایه گذاری مستقیم خارجی بیشتری دریافت می کنند( 961/0 ). 2) تاثیر مثبت امضای معاهدات سرمایه گذاری دوجانبه زمانی بیشتر است که شاخص بین المللی ریسک کشوری پایین باشد یعنی در محیطی با ریسک بالا، در حالی که اثر مثبت معاهدات سرمایه گذاری دوجانبه بر روی سرمایه گذاری مستقیم خارجی به عنوان ریسک سیاسی کاهش می یابد، تاثیر حتی در سطوح بسیار پایین ریسک همیشه مثبت است 3) عبارت تعاملی بین محدودیت های سیاسی و متغیر معاهدات سرمایه گذاری دو جانبه ناچیز است ( 0076/0 )، در حالی که با ثبات دولتی منفی و معنی دار ( 0011/0- ) است. 4) عبارت تعاملی بین کیفیت سازمانی و متغیر معاهدات سرمایه گذاری دوجانبه به لحاظ آماری با علامتی منفی، معنی دار ( 002/0- ) است. این امر نشان می دهد که عملکرد معاهدات سرمایه گذاری دوجانبه بعنوان جایگزینی برای کیفیت سازمانی بالا، مناسب است.
تاثیر امضای برند از طریق متغیرهای واسط نگرش به برند،آگاهی از برند و شهرت برند بر عملکرد برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی در مدیریت بازرگانی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
162 - 186
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش تعیین میزان تاثیر امضای برند از طریق متغیرهای واسط نگرش به برند، آگاهی از برند و شهرت برند بر عملکرد برند در هتل های شهر اصفهان است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه مشتریان وفادار و دائمی هتل های سه ستاره و بالاتر شهر اصفهان تشکیل دادند .حجم نمونه آماری پژوهش بر اساس جدول مورگان 384 نفر به دست آمد. که روایی پرسشنامه ها بر اساس روایی محتوایی با استفاده از نظر صاحب نظران،صوری بر مبنای دیدگاه تعدادی از جامعه آماری و سازه با روش تحلیل عاملی مورد بررسی قرار گرفتند و روایی مورد تائید قرار گرفت و از سوی دیگرپایایی پرسش نامه ها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب برای امضای برند 822/0 ، عملکرد برند 855/0 ، نگرش به برند 888/0 ، آگاهی از برند 911/0، شهرت برند 922/0 برآورد شد نتایج نشان داد که امضاء برند بر نگرش به برند با ضریب تأثیر555/0، امضاء برند بر آگاهی از برند با ضریب تأثیر333/0، آگاهی از برند بر نگرش به برند با ضریب تاثیر 433/0، آگاهی از برند بر شهرت برند با ضریب تاثیر 377/0، نگرش به برند بر شهرت برند با ضریب تاثیر 777/، شهرت برند بر عملکرد برند با ضریب تاثیر 455/0 تاثیر مثبت و معنادار وجود دارد. لذا فرضیه اصلی پژوهش مورد تایید قرار گرفت. نتایج این پژوهش ، اطلاعات کاملاً صحیح، درست و شفافی در خصوص تاثیر امضای برند از طریق متغیرهای واسط نگرش به برند، آگاهی از برند و شهرت برند بر عملکرد برند ارائه می دهد. این نتایج می تواند برای مدیران در هتل های شهر اصفهان نقشه راهی در جهت تقویت و بهبود وفاداری مشتریان گام بردارد.
استراتژی های ارزش ویژه برند و ایجاد آن به عنوان یک نهاد اجتماعی
حوزههای تخصصی:
برندسازی ، روابط مشتری با برند، استراتژی های ارزش برند و ایجاد برند به عنوان یک نهاد اجتماعی به یک موضوع بحث برانگیز در جنبش های ضد برند در سراسر قاره های مختلف ، تبدیل شده است. این جنبش معتقد است که برندسازی فقط مشکل آفرین نیست، بلکه از لحاظ اخلاقی غلط است. این مقاله از تئوری اخلاق هانت ویتل استفاده می کند تا چارچوبی برای تشریح نشانه های اخلاقی شخصی افراد ارائه شود، که به نوبه خود، به ما کمک می کند ، مباحث اخلاقی درمورد برندسازی را درک کنیم. این مقاله (۱) یک بحث کوتاه درباره ماهیت برندسازی ارائه می دهد، (۲) استدلال های عمده ای را شناسایی می کند که معتقدند برندسازی از نظر اخلاقی غلط است، (۳) مروری کلی بر تئوری H-V اخلاق بازاریابی دارد، (۴) چارچوب “نشانه های اخلاقی شخصی” تئوری H-V را تشریح می کند و (۵) نشان می دهد که این مقاله چگونه یک نقطه شروع برای کسانی است که به دنبال درک، ارزیابی و بررسی اصول اخلاقی در برندسازی، هستند.
Job Crafting and B2B Salesperson Performance through Meaningful Work: Role-Resource Approach-Avoidance Model
حوزههای تخصصی:
The aim of the present paper is to determine influence of job crafting on B2B salesperson performance through meaningful work in banking industry. This study applies role-resource avoidance approach theory to explain how job crafting affects Business to Business salesperson outcome and behavioral performance through mediating role of meaningful work. To achieve the research objectives, research data were collected from 175 B2B salesperson and their managers branches of four different Banks of Iran. Structural Equation Modeling was used by SmartPLS (2) software to analyze the impact of job crafting activities on salesperson performance through mediating role of meaningful work. Results of the present study indicated that three types of job crafting activities (i.e., role-approach crafting, resource-approach crafting and role-avoidance crafting) are positively related to salespersons’ selling and non-selling behavioral performance through meaningful work. The resource-avoidance activities are negatively related to salespersons’ selling behavioral performance through meaningful work, but they have not scientific influence on non-selling behavioral performance. Moreover, the salesperson’s both selling and non-selling behavioral performance is positively related to salesperson outcome performance. Prior quantitative studies of job crafting have focused on role orientation or resource orientation but in this study, we used role-resource avoidance approach perspective that suggested new and wide taxonomy for job crafting such work role expansion, work social expansion, work organization, adaptation, metacognition, work role reduction and withdrawal activities.
شناسایی و اولویت بندی عوامل اثرگذار بر باندلینگ اجتماعی با استفاده از رویکرد دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل اثرگذار بر باندلینگ اجتماعی در کارکنان سازمان میرات فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان لرستان انجام پذیرفت.این پژوهش از نظر روش، ترکیبی و از نظر نوع پژوهش، پژوهشی قیاسی – استقرایی است. که از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کارکنان سازمان میرات فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری هستند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل کفایت نظری 30 نفر از آنان به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. در پژوهش حاضر با استفاده از ترکیب روش کمی و کیفی، ابتدا با استفاده از داده های کیفی بدست آمده از مطالعات اکتشافی، شامل بررسی متون اکتشافی و انجام مصاحبه اکتشافی، عوامل موثر بر باندلینگ اجتماعی مشخص شد؛ سپس با استخراج عوامل از طریق پژوهش زمینه یابی این عوامل مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه بود که روایی و پایا یی آن ها با استفاده از شاخص روایی محتوای نسبی و آزمون کاپا ی کو هن و روایی محتوایی و پایا یی آزمون مجدد تائید شد. داده های کیفی با نرم افزار اتلس تی و روش کد گذاری و دادههای کمی با روش دلفی فاز ی تحلیل شدند.نتایج پژوهش مشتمل بر دو بخش است،که در بخش نخست، مجموعه ای از عوامل اثرگذار بر باندلینگ شناسایی و در بخش دوم، میزان اهمیت و اولویت این عوامل مشخص می شود.نتایج پژوهش نشان می دهد که تحویل سریع تر خدمات به مردم، تسریع فرآیند فروش، افزایش رفاه بیشتر ء مهم ترین عوامل باندلینگ اجتماعی هستند
ارتباطات و گفتمان اجتماعی بین دو نسل و تاثیر آن بر ارزش ویژه برند
حوزههای تخصصی:
ارتباطات بین نسلی درون خانواده، منبع مهمی از ارزش ویژه برند است. این تحقیق، بررسی می کند که چگونه ارتباطات بین نسلی بر ارزش ویژه برند از طریق مکانیسم های چندگانه اثر می گذارد. یک بررسی دقیق ماهیت و فرایند ارتباطات بین نسلی دو حالت مجزای تاثیرات بین نسلی را نشان میدهد- گفتمان بین نسلی و توصیه های بین نسلی. شواهد بدست آمده از مطالعات تجربی در مقیاس وسیع با استفاده مدلسازی معادلات ساختاری نشان میدهد که این دو حالت ارتباطات بین نسلی بطرق متفاوتی بر ارزش ویژه برند، از طریق مکانیسم هایی متضاد تاثیر دارند. نکات مدیریتی و جهت هایی برای تحقیقات آینده در آخر مورد بحث قرار گرفته است.
بررسی عوامل موثر بر ارتقای رفتار حرفه ای در میان کارکنان دانشگاه علوم پزشکی
حوزههای تخصصی:
امروزه رفتار یکی از مباحث مهمی است که مورد توجه محققان سازمان ها و دولت های گوناگون قرار گرفته است. آنان با پرداختن به موضوع رفتار، قصد تشریح آن و ارتقای شاخص های عملکردی کارکنان و دستگاههای دولتی را دارند. لذا پژوهش حاضر باهدف بررسی عوامل موثر بر ارتقای رفتار حرفه ای در میان کارکنان دانشگاه علوم پزشکی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شهر شیراز به تعداد 150 نفر می باشد و نمونه ها از بین کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شهر شیراز انتخاب شدند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با 108 نفر به دست آمد که بر اساس روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده های کیفی در این پژوهش، شامل مصاحبه و تحلیل گفتمان ژرف و عمیق و یادداشت برداری مشاهدات و مصاحبه های نیمه ساختارمند خواهد بود. همچنین برای گردآوری داده های کمّی از پرسشنامه های خود ساخته استفاده خواهد شد. به منظور تنظیم ادبیات تحقیق از روش کتابخانه ای و برای جمع آوری اطلاعات میدانی از روش پرسشنامه و مصاحبه استفاده می شود.آزمون مدل پژوهش بر اساس روش معادلات ساختاری و نرم افزار نرم افزار spss و Smart-PLS انجام گرفت. نتایج نشان داد که مشکلات اقتصادی، تفویض اختیار، تشویق و ارتباط بالادستان بر اخلاق حرفه ای تاثیر مثبت و معناداری دارد و همچنین رابطه معنادار ضمن خدمت و ارتباط با رفتار حرفه ای کارکنان تایید نشد.
بررسی وضعیت مدل های بلوغ ارائه شده در حوزه هوشمندی و تحلیل کسب وکار: مرور نظام مند پیشینه پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت هوشمندی کسب وکار، سازمان ها برای ارزیابی قابلیت های خود در این زمینه نیازمند ابزاری هستند که بتواند آن ها را نه تنها در ارزیابی بلکه در برنامه ریزی مسیر ارتقاء و مقایسه ی سطح قابلیت ها در زمان های مختلف به آن ها کمک کند. مدل های بلوغ ابزارهایی بسیار سودمند برای حل این موضوع هستند. در مسیر ارزیابی سطح بلوغ، تصویری از وضعیت سازمان با توجه به شاخص های موردنظر به دست می آید. بدین منظور مطالعات متعددی در زمینه ی توسعه ی مدل های بلوغ هوشمندی کسب وکار انجام شده است و سازمان های متعددی نیز در جهت توسعه ی تجربی این مدل ها اقداماتی انجام داده اند. در پژوهش حاضر سعی شده است با مرورنظام مند ادبیات پژوهش در این زمینه، مدل های بلوغ مرتبط با هوشمندی کسب وکار استخراج و سپس از نظر مبانی نظری مدل، روش شناسی توسعه و حوزه های فرایندی کلیدی پوشش داده شده، مورد بررسی قرار گیرند. این بررسی به سازمان ها کمک می کند تا با توجه به پیچیدگی های صنعت خود از یک یا ترکیبی از مدل های معرفی شده بهره مند شوند و در صورت نیاز به توسعه ی مدل خاص خود، به جنبه های ضروری در توسعه مدل بلوغ هوشمندی کسب وکار توجه داشته باشند.
تبیین مدل روابط ساختاری میان بازاریابی شبکه های اجتماعی و رفتار مشتری درجهت ارتقای برند در صنعت لبنیات (مورد مطالعه: شرکت کاله در شبکه های اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: کسب و کارها استفاده از شبکه های اجتماعی را به عنوان راهی برای کمک به ارتباط مشتریان و به منظورکسب اطلاعات درخصوص علایق و ویژگی های آن ها و همچنین ارائه خدمات به مشتریان دریک محیط جذاب فناوری آغاز نموده اند. هدف اصلی این پژوهش تبیین مدل روابط ساختاری میان بازاریابی شبکه های اجتماعی و رفتار مشتری در جهت ارتقاء برند در صنعت لبنیات می باشد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی توسعه ای می باشد که با روش پیمایشی انجام می شود. جامعه آماری دراین پژوهش، کاربران و اعضای پویای شرکت کاله درشبکه های اجتماعی از استان مازندران هستندکه تعداددقیق آن ها اعلام نشده است. دراین تحقیق، به دلیل آنکه جامعه ی آماری نامشخص است، حجم نمونه براساس فرمول کوکران محاسبه گردید. روش نمونه گیری، نمونه گیری در دسترس می باشد و ازشیوه پرسشنامه و برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. تمامی آنالیز داده ها با استفاده از یک نرم افزار پیش بینی گرایانه تحلیلی SPSS 24 و یک برنامه کاربردی نرم افزار مدل سازی مسیر Smart PLS 3بکار برده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که پیشایندهای بازاریابی شبکه های اجتماعی شامل محرک های تجاری اجتماعی، تجربه برند و ارزش های درک شده از تبلیغات وب های برند شده می باشد که از طریق عوامل میانجی درگیری برند مشتری و نگرش نسبت به مقام برند بر روابط کسب و کار مشتری و سلامت برند تاثیر مثبت و معناداری دارد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد درگیری برند مشتری و نگرش نسبت به مقام برند موجب ارتقاء برند می شود. نتایج حاصل حاکی از تایید تمامی فرضیات این پژوهش می باشد.
طراحی الگوی بازاریابی مبتنی بر کارآفرینی و نوآوری در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازاریابی از مهم ترین ارکان هر کسب وکاری است اما بازاریابی به روش های معمول دیگر پاسخگوی محیط کسب وکار پرتلاطم که با ریسک و عدم اطمینان همراه است، نیست. ماهیت برجسته بازاریابی و کارآفرینی، جستجوی فرصت هایی برای تبدیل آن ها به ایده های عملی و بازار است. با ارزیابی مدل های موجود در این حوزه کمبود مدلی برای شرکت های دانش بنیان دیده شد. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ روش کیفی می باشد ابتدا داده های کیفی از طریق تحلیل مضمون و مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری گردید، سپس توسط خبرگان شاخص های غربال شدند. در ادامه شاخص های مستخرج در راستای خلق مدل، توسط خبرگان و در جلسه گروه کانونی گروه بندی گردید. هر یک از مؤلفه ها و مفاهیم مرتبط جداگانه توسط نرم افزار ماکس کودا تحلیل و ترسیم شده است. درنهایت مدل این پژوهش بر اساس بازاریابی مبتنی بر کارآفرینی و نوآوری به چهار بعد بازاریابی بافتاری، شبکه های کارآفرینانه، هسته هدایتگر درونی و کارآفرینی نوآفرینی که هرکدام از این موارد دارای چندین مؤلفه می باشد، طراحی گردید.
ارائه مدل کاربردی برای حرکت از تجربه برند به تعهد برند
حوزههای تخصصی:
در بازار رقابتی و پویای امروزی، دستیابی به تعهد برند یکی از اهداف نهایی برای برندها است. با توجه به اهمیت فزاینده و رابطه ی درک اخلاق برند و مزایای نمادین آن، پژوهش حاضر، به بررسی تأثیر اخلاق برند درک شده بر روی اعتماد و تعهد برند می پردازد. یک چارچوب مفهومی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری با پاسخ های ۲۷۳ خریدار پوشاک که با استفاده از پرسشنامه ساخت یافته جمع آوری شده بود ، مورد آزمون قرار گرفت. ما شواهدی از اثر میانجی و تعدیلگر را پیدا می کنیم که در آن اثر تعدیلگر اخلاق برند درک شده با اضافه شدن متغیر میانجی اشتیاق برند ، حذف می شود. جالب توجه است، در مطالعه پیوندهای “میانجی گر-تعدیلگر”، ما همچنین اثرات تعدیلگر اخلاق برند را مشاهده می کنیم. نتایج حاصل از این مقاله پیامدها و مشارکت های تئوری برای مدیران دارد.
بررسی رقابت در بازار هتل های لوکس و سبک های مدیریت تحول
حوزههای تخصصی:
این مطالعه، به بررسی روابط بین عملکرد بخش های مالی و غیر مالی هتل، رقابت های بازاری و سبک مدیریت تحول می پردازد. بررسی آزاد به شیوه پستی در این زمینه برای گرداوری داده انجام شد. پرسش نامه های کامل و قابل استفاده ای از مدیران 56 هتل و رستوران از بخش های مربوط به مواد غذایی و نوشیدنی، دریافت شد. سبک های مدیریت تحول، رقابت های بازاری، و عملکرد شعب با استفاده از ابزارهای مورد استفاده دربررسی های قبلی، ارزیابی شد. نتایج بررسی، نشان داده است که سبک مدیریت تحول به طور مثبتی در ارتباط با عملکرد غیر مالی بوده که در عوض به طور مثبتی در ارتباط با عملکرد مالی بود است. به هر حال هیچ رابطه ای بین رقابت بازاری و عملکرد های مالی و غیر مالی یافت نشد.
تحلیلی نوین در شناسایی الگوهای موفقیت کارآفرینی در صنایع کوچک و متوسط با استفاده از داده کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۹۸
27 - 58
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی در صنایع کوچک و متوسط همواره از اهمیت زیادی برخوردار بوده است چرا که علاوه بر داشتن نقش اساسی در اشتغال یک کشور موجب رشد اقتصادی و افزایش تولید ناخالص ملی نیز خواهد شد. هدف از تحقیق حاضر بررسی عواملی است که می تواند موجب موفقیت کارآفرینی در بخش صنایع کوچک و متوسط شده و راهی نشان دهد تا از این پس کارآفرینان صنعتی با آگاهی بیشتری پای در این عرصه مهم اقتصادی بگذارند. این تحقیق، یک مطالعه موردی است از کارآفرینان بخش صنعت در کشور ایران که در حد فاصل سال های 1390 تا 1393 اقدام به اخذ مجوز اولیه جهت تاسیس کارخانه (جواز تاسیس) نموده و برخی از آنان موفق به بهره برداری از کارخانه (پیشرفت فیزیکی صددرصد) شده و برخی دیگر از این امر ناکام مانده اند. برای این تحقیق داده های خام 4580 مورد از جوازتاسیس سرمایه گذاران مورد بررسی قرار گرفت. جهت تعیین الگوهای موجود و تعیین کننده در موفقیت کارآفرینی ، با استفاده از مفاهیم داده کاوی، اطلاعات موجود برای تحلیل های بعدی پیش پردازش شده و با کاهش برخی متغیرهایی که تاثیر کمتری در نتایج داشتند در نهایت طی تحلیل های تخصصی با استفاده از شبکه های عصبی پرسپترون چند لایه، درخت تصمیم گیر والگوریتم رافست ،بهترین قوانین ، استخراج شده و دقت نتایج در هریک تحلیل گردید. براساس نتایج بدست آمده عواملی چون داشتن سابقه صنعتی ، تحصیلات مرتبط با صنعت مورد نظر و بومی بودن سرمایه گذار می تواند نقش مهمی در موفقیت این نوع کارآفرینی داشته باشد.