فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش شناسایی عوامل مؤثر قضاوت ارزیابان در ارزیابی عملکرد کارکنان در شهرداری تهران است؛ نظام ارزیابی عملکرد در این سازمان به عنوان یکی از مهم ترین فرایند های منابع انسانی با چالشهایی از جمله قضاوت نادرست ارزیابان عملکرد کارکنان خود مواجه است. روش پژوهش به صورت کیفی تحلیل مضمون بود. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه باز استفاده شد. جامعه و نمونه آماری پژوهش 27 نفر از بین مسئولان و کارشناسان شهرداری تهران انتخاب شده اند.. با بررسی کدهای توصیفی حاصل از متون مصاحبه، 73 کد اولیه از 24 مفهوم که از 9 مقوله فرعی به دست آمده را شناسایی نموده و باتوجه به شباهت معنایی آنها، در 4 مضمون اصلی شامل: عوامل مربوط به ارزیابی کننده، عوامل مربوط به ارزیابی شونده، عوامل سازمانی و عوامل فراسازمانی دسته بندی شد. اساسی ترین راهکار برای شناسایی عوامل مؤثر بر قضاوت ارزیابان این است پس از شناسایی معیار یک ارزیاب خوب منابع انسانی، به تربیت یک ارزیاب حرفه ای بپردازیم. همچنین با تغییر شیوه سنتی ارزیابی به سیستم ارزیابی حرفه ای می توانیم تا حد زیادی از تاثیرات قضاوت بد ارزیابان بکاهیم.علاوه برآن پیشنهاد می شود باحمایت بدنه کارکنان شهرداری سیستم ارزیابی عملکرد به صورت هوشمند دربیاید و از دخالت مافوق ها و تأثیر عوامل فراسازمانی بر قضاوت ارزیابان جلوگیری نماییم.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر و پیامدهای رهبری آفتاب پرست در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۴)
327 - 344
حوزههای تخصصی:
هدف: مواجهه سازمان های امروزی با تغییرات دائمی است و رهبران امروزی را ملزم می کند تا از نظر استراتژیک واکنشی و فعال باشند تا اطمینان حاصل کنند که سازمان هایشان در عصر مدرن شکوفا می شوند. رهبران آفتاب پرست دارای ویژگی هایی هستند که به سازمان ها دانش و سبک رقابت در مقیاس جهانی را می دهند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر و پیامدهای رهبری آفتاب پرست صورت پذیرفت.
روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی و اکتشافی است که به صورت آمیخته انجام شده است. جامعه آماری پژوهش خبرگان حوزه منابع انسانی سازمان های دولتی سنندج هستند که اعضای نمونه آن با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه است. روایی و پایایی ابزار مصاحبه به ترتیب با استفاده از روایی محتوایی و پایایی درون کدگذار و میان کدگذار بررسی شد و همچنین برای پرسشنامه از روایی محتوایی و پایایی بازآزمون مورد تحلیل قرار گرفت. در این پژوهش برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و کدگذاری و دلفی فازی و در بخش کمی از روش دیمیتل فازی بهره گرفته شد.
یافته ها: در این پژوهش بر اساس تحلیل داده های حاصل از مصاحبه مجموعه ای از عوامل شامل موقعیت های غیر قابل پیش بینی، اشاعه جوّ منفعت طلبی سازمان، وجود روحیه رقابت پذیری، سیاسی کاری در سازمان و انحرافات سازمانی، فرصت طلبی، شخصیت زیرکانه، مرکزِ کنترل درونی، مراقبت رفتاری، قابلیت واکنش پذیری به عنوان پیشایندها و همچنین مؤلفه های شبکه سازی و توسعه کانال های ارتباطی، انعطاف پذیری و سازگاری با تغییرات، تنظیم نگرش ها و رفتارهای رهبری با محیط، کسب هویت اجتماعی، تفکر انتقادی، امنیت شغلی، شکل گیری رفتارهای سیاسی، سبک های ارتباطی تطبیقی، چابکی سازمان به عنوان پسایندهای رهبری آفتاب پرست شناسایی شدند. از میان عوامل شناسایی شده، موقعیت های غیر قابل پیش بینی و مرکزِ کنترل درونی به ترتیب به عنوان مهم ترین عوامل رهبری آفتاب پرست شناسایی شدند.
نتیجه: مهم ترین عوامل مؤثر بر رهبری آفتاب پرست موقعیت های غیر قابل پیش بینی و مرکزِ کنترل درونی در سازمان است.
مدل سازی ساختاری تفسیری پیاده سازی نقشه جامع علمی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۶
110 - 131
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش پیش رو ارائه «مدلسازی ساختاری تفسیری پیاده سازی نقشه جامع علمی کشور» است و با شناسایی ابعاد و مؤلفه های پیاده سازی نقشه علمی کشور نسبت به تدوین الگوی پیاده سازی این نقشه برای اجرای هدفمند راهبرد های مدیریت دانش می پردازد.روش پژوهش: این پژوهش از نظر جهت گیری توسعه ای و کاربردی است به طوری که با گرد آوری داده های مختلف از ادبیات موضوع، و اسنادبالادستی، الگوی مفهومی پیاده سازی نقشه علمی کشور را ارائه کرده پس توسعه ای بوده و از سوی دیگر با تعیین ارتباط بین اجزای الگوی مفهومی و سطح بندی آن ها، زمینه را برای اولویت بندی و بکارگیری الگو به شکل عملی فراهم می کند فلذا کاربردی است. جامعه آماری تحقیق شامل خبرگان و مسئولان پیاده سازی نقشه علمی کشور است که حجم نمونه به صورت هدفمند 20 نفر انتخاب شده و از نظرات ایشان در پاسخگویی به معادلات ساختاری-تفسیری استفاده گردید.یافته ها: الگوی نهایی به صورت دو لایه ای و متشکل از 5 بعد شامل «عوامل انسانی»، «عوامل زیرساختی»، «عوامل مدیریتی»، «عوامل فرایندی» و «عوامل بیرونی» تدوین گردیده است.نتیجه گیری: برای پیاده سازی نقشه جامع علمی کشور باید در نظر داشت که در ابتدا نیاز است تا الزامات و ملاحظات پیاده سازی مشخص شود. همچنین فرهنگ سازی در این زمینه از جمله ضروریات است. در کنار این موارد نباید از توانمندسازی مفاهیم مربوط به نقشه و پیاده سازی آن غفلت نمود. همچنین توجه به مطالعات نوآوری در پیاده سازی نیز از جمله رویکردهای مهم و موردنیاز در فرایند پیاده سازی است. در پایان نیز انجام ارزیابی، نظارت و واپایش فعالیت های مربوط به پیاده سازی نقشه جامع علمی از موارد ضروری این حوزه است. در این میان، عوامل انسانی اثرگذارترین بعد و پس از آن عوامل مدیریتی و عوامل بیرونی در سطح بعدی اثرگذاری قرار می گیرد، همچنین عوامل فرآیندی از هر سه عامل قبلی اثر پذیر است و در نهایت عوامل زیرساختی به عنوان اثرپذیرترین بعد شناسایی شد.محدودیت های پژوهش: استفاده صرف از پرسش نامه های خود گزارش دهی برای ارزیابی متغیرها، محدودشدن نمونه پژوهش به معلمان شهر کاشان و بررسی و جمع آوری مقطعی داده ها بود. اصالت/ارزش: شناسایی عوامل مؤثر بر راهبری و سازماندهی اجزاء و عناصر اصلی نظام علم، فناوری و نوآوری الگوی برای پیاده سازی نقشه جامع علمی در کشور به طور شفاف و دقیق ارائه گردید.
ارائه مدل تحول دیجیتال مبتنی بر فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
93 - 116
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر تحول دیجیتال، انقلابی را در نحوه کسب وکار شرکت ها و ارتباط های آن با مشتریان، تأمین کنندگان و سایر سود برندگان، ایجاد کرده و رشد نوآوری و افزایش ارزش ارائه شده به مشتریان را در پی داشته است. از طرفی برخی از سازمان ها نیز با نداشتن درک عمیق از مفهوم تحول دیجیتال، آن را مفهومی مقطعی و طرحی بزرگ در نظر می گیرند؛ این در حالی است که تحول دیجیتال یک فعالیت پیچیده و مداوم محسوب می شود که می تواند به طور چشمگیری یک شرکت و فعالیت های آن را تحت تأثیر قرار دهد. در واقع می توان تحول دیجیتال را به عنوان تحول عمیق فعالیت های تجاری، فرایندها و فناوری ها برای استفاده از فرصت ها و تغییرات از راه ترکیبی فناوری های دیجیتال دانست. اکنون در این مقاله به بررسی تحول دیجیتال با روش فراترکیب پرداخته می شود. پژوهش حاضر از منظر هدف، کاربردی است و در این طرح از روش فراترکیب و رویکرد باروسو و ساندلوسکی1 (2007) برای بررسی ادبیات پژوهش استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل پژوهش های انجام شده در حوزه تحول دیجیتال می باشد. ابزار گردآوری داده ها، کدگذاری باز برای شناسایی مضامین و مؤلفه های تحول دیجیتال می باشد. در این مطالعه برای شناسایی مؤلفه های تحول دیجیتال، 36 کد به عنوان مضامین پایه شناسایی شدند. از این میان 16 کد به عنوان مضامین سازمان دهنده انتخاب شدند و چهار کد با عنوان مضامین فراگیر با عنوان های «برنامه ریزی، ساختارهای نرم، قابلیت ها، فناوری و ارتباطات» شناسایی و تشکیل شدند.
[1]. Barroso & Sandelowski
فهم معایب مراکز ارزیابی در نظام اداری ایران
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مراکز ارزیابی یکی از ابزارهای مهم جهت استخدام کارکنان و انتخاب و توسعه مدیران در بخش دولتی است، اما مراکز ارزیابی به دلیل نقش و ماهیت خاص و محیط بخش دولتی همواره با معایبی مواجه می باشند و از این رو، هدف اصلی این مطالعه درک معایب مراکز ارزیابی در نظام اداری ایران بوده است. روش شناسی: فلسفه این مطاله از نوع «تفسیری»، جهت گیری از نوع «کاربردی»، روش پژوهش از نوع «کیفی» مبتنی بر «قوم نگاری» بر اساس مشاهده و تجربه پژوهشگر در مقام ارزیابی کننده و ارزیابی شونده در مراکز ارزیابی بوده است. یافته ها: پژوهشگر با رعایت اخلاق پژوهش و اجتناب از تعصب و جانبداری، تمامی مفاهیم و مقوله هایی که در ذهن پدیدار شد را مورد دقت و تحلیل قرار داد و در نهایت، 18 مفهوم، 21 مقوله فرعی و چهار مقوله اصلی تبیین گردید و سپس جهت درک عالمانه این مفاهیم و مقوله ها، الگوی بصری (نمایا) پژوهش طراحی شد. نتیجه گیری: درک این عیوب در قالب مفاهیم و مقوله های تبیین شده می تواند مدیران بخش دولتی را جهت طراحی موثر و کارآ مراکز ارزیابی در هر یک از وزارتخانه های کشور یاری رساند و جهت اطمینان بیشتر به نتایج حاصل از مراکز ارزیابی می بایست ارکان این مراکز متناسب با محتوا و ماموریت نظام اداری و وازارتخانه ها و سازمان های دولتی وابسته به آن مورد طراحی مجدد قرار گیرند.
فهم پدیده رنجش سازمانی کارکنان دارای مدرک دکتری سازمان های دولتی به روش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
138 - 159
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رنجش سازمانی نوعی ناراحتی و آزردگی از فرایندها، رفتارها، کنش و واکنش های روزانه است که مدیران سازمان ها را درگیر چالش می کند. در واقع رنجش سازمانی به نحو مؤثری مانع رسیدن سازمان به اهدافش می شود. لذا این پژوهش با هدف فهم پدیده رنجش سازمانی کارکنان صورت گرفته است.
روش: پژوهش حاضر به روش کیفی و مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد است. نمونه گیری نیز به روش نظری بود که بر مبنای آن ۱۹ مصاحبه با مدیران و خبرگان به عمل آمد.
یافته ها: نتیجه مصاحبه ها، مجموعه ای از مضامین اولیه بود که در فرایند کدگذاری باز، گردآوری و از آن ها مقوله هایی احصا شد و با کدگذاری محوری، پیوند میان مقوله ها صورت گرفت که عبارت بودند از: ۱. شرایط علی: شامل نظام ارزیابی عملکرد ناکارآمد، رفتار سیاسی، عوامل سازمانی، عوامل شغلی، عوامل محیطی، عوامل مدیریتی، بی عدالتی سازمانی؛ ۲. دیده محوری: شامل ارتباطات نامطلوب سازمانی، تورش رفتار اسنادی، رفتار ماکیاولیگری؛ ۳. راهبردها: شامل ضعف های عملکردی، برهم زدن انسجام سازمانی؛ ۴. پیامدها: شامل تسریع فرسودگی شغلی، عدم تاب آوری، تزلزل سلامت اداری، تلاش های فرد برای انتقام، کیفیت زندگی کاری نامطلوب؛ ۵. عوامل زمینه ای: شامل مسائل اخلاقی، معضلات بوروکراسی، کوتوله پروری مدیران؛ ۵. عوامل مداخله گر: شامل استراتژی های تصویرسازی، نیروی کار ناهمگون، انتظارات فرد در قالب پارادایم کدگذاری محوری.
نتیجه گیری: الگوی شناسایی شده رنجش سازمانی می تواند در ارتقای کیفیت و بهبود عملکرد و همچنین، خوشایندسازی محیط کار تأثیر بسزایی داشته باشد. فرایند رنجش سازمانی مدیران را روشن می کند و با مبنا قرار گرفتن در امور مدیریتی، به حل این معضل و کاهش تبعات بعدی آن در سازمان های دولتی کمک کند.
بررسی تطبیقی رابطه بین فرهنگ سازمانی با سلامت سازمانی در شرکت های دولتی ایران به منظور ارایه مدلی مطلوب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
99 - 116
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تطبیقی رابطه بین فرهنگ سازمانی با سلامت سازمانی در شرکت های دولتی ایران به منظور ارایه مدلی مطلوب (مطالعه موردی تطبیق شرکت گاز استان کرمان با شرکت آب و فاضلاب شهری استان کرمان) انجام شد. ابتدا مولفه های هر یک از متغیرها با توجه به مطالعات کتابخانه ای مورد شناسایی قرار گرفت و در ادامه با استفاده از نظرات خبرگان مورد تایید قرار گرفت. این پژوهش بر حسب هدف، توسعه ای- کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات ترکیبی از مطالعات کتابخانه ای و میدانی است. ابتدا مولفه های فرهنگ سازمانی از طریق مطالعات کتابخانه ای شناسایی شد و با استفاده از روش دلفی و نظرخواهی از خبرگان تحقیق مورد تائید قرار گرفتند. جامعه آماری این پژوهش شامل دو گروه خبرگان و کارمندان شرکت گاز و آب و فاضلاب شهری استان کرمان می باشد. برای بررسی فرضیات از آزمون t تک نمونه ای، آزمون t دو نمونه ای و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار 25 spss و اسمارت پی ال اس (Smart pls3) استفاده شد. نتایج حاصل از تطبیق نشان داد که از دیدگاه خبرگان مولفه ها در دو جامعه آماری تفاوتی ندارد و با مولفه های یکسان می توان فرهنگ سازمانی در دو شرکت را مورد سنجش قرار داد اما فرهنگ سازمانی در دو شرکت تفاوت معنی داری داشتند. همچنین نتایج نشان داد که بین فرهنگ سازمانی و مولفه های آن: فرهنگ مشارکتی، فرهنگ همانندی، فرهنگ انطباق پذیری و فرهنگ ماموریتی و سلامت سازمانی در شرکت گاز و آب و فاضلاب شهری استان کرمان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
الگوی مدیریت منابع انسانی در مدارس استان سیستان و بلوچستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی وضع موجود بلوغ مدیریت منابع انسانی در مدارس است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام گرفت. جامعه ی آماری شامل جامعه مورد مطالعه این پژوهش کلیه کارگزاران اصلی دخیل در مدیریت منابع انسانی آموزش و پرورش استان سیستان و بلوچستان شامل؛ معلمان، مدیران مدارس و مدیران منابع انسانی بودند. که از طریق نمونه گیری هدفمند، از نوع ملاک محور، نمونه ی مورد نظر انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با هفده نفر از معلمان، هشت نفر از مدیران مدارس و هشت نفر از مدیران منابع انسانی جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و کوبا استفاده شد. نتایج پژوهش براساس مدل روبرتس در ده بُعد اصلی و نوزده محور اصلی مورد سازماندهی قرار گرفت. این ابعاد شامل فرآیند راهبرد منابع انسانی، توسعه قابلیت سازمانی، کارگزینی، توسعه کارکنان، مدیریت استعداد، مدیریت عملکرد، پاداش و قدردانی، سلامت و ایمنی، ارتباطات داخلی و خارجی و مدیریت داده و سیستم ها مورد سازمان دهی قرار گرفت.
ارایه الگوی از پیشایندهای مشارکت شغلی در سازمان های دولتی با رویکردی فراترکیب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
40 - 58
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناسایی پیشایندهای مشارکت شغلی در سازمان های دولتی با بهره گیری از رویکرد فراترکیب است. پژوهش حاضر، از لحاظ هدف، کاربردی است .بر این اساس 129 پژوهش پیشین مرتبط با اهداف مطالعه حاضر را با استفاده از الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو بررسی کردند و به تجمیع، ترکیب و تفسیر یافته های این پژوهش ها پرداختند تا با بسط مدل جدید، تصویر جامع، نو و بدیعی از پیشایندهای مشارکت شغلی ارائه دهند. برای سنجش پایایی مدل از شاخص کاپا و برای سنجش روایی از ابزار حیاتی گلین استفاده شده است.جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Maxqda استفاده شد. پیشایندهای مشارکت شغلی در این پژوهش در قالب 18 مفهوم و سه بعد اصلی (عوامل فردی، عوامل مدیریتی، عوامل سازمانی)، شناسایی و ارائه شده است.لذا می توان نتیجه گرفت که مشارکت شغلی بالا یک ویژگی ذاتی مطلوب برای کارکنان است و امروزه ثبات نیروی کار، یک استراتژی رقابتی قوی به شمار می رود. اگر مدیریت نتواند از نیروی انسانی متخصص و ماهر سازمان استفاده ی مطلوب کند، کم کم دلسردی، نا امیدی و عدم رضایت شغلی افراد بر سازمان مستولی شده و زمینه ی ترک خدمت افراد سازمان فراهم می شود.
طراحی الگوی توسعه حرفه ای مدیران آموزش و پرورش منطقه 4 تهران براساس آموزش مجازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی توسعه حرفه ای مدیران آموزش و پرورش منطقه 4 تهران براساس آموزش مجازی می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ رویکرد به صورت کیفی می باشد. خبرگان جامعه علمی دانشگاهی و متخصصان توسعه حرفه ای مدیران و آموزش مجازی، بودند که از سوابق اجرایی در سطوح تصمیم گیری برخوردار بوده و به اصطلاح خبرگان آگاه نام دارند. نمونه پژوهش به صورت هدفمند و با استفاده از سطح اشباع نظری تعداد 22 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. مصاحبه تا رسیدن اطلاعات به حد اشباع نظری ادامه پیدا کرد. سؤالات این مصاحبه بر اساس مرور ادبیات تحقیق تهیه شد و به منظور مناسب بودن و کفایت توسط چند نفر از استادان و صاحب نظران مورد بررسی قرار گرفت. جهت اعتباریابی نتایج، از دلفی فازی بهره گرفته شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری دومرحله ای استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که نتایج حاصل از کدگذاری باز داده های کیفی گرداوری شده با استفاده از ابزار مصاحبه تحلیل محتوای متون، نشان داد که تعداد 176 کد باز از میان مفاهیم موجود در مصاحبه ها شناسایی شد که در قالب 32 مقوله دسته بندی شدند. نهایتا 8 مقوله اصلی بدست آمدند. در پژوهش حاضر عوامل در دو سطح قرار گرفته اند. عوامل فردی و ذینفعان در سطح اول قرار گرفتند. عوامل آموزشی، مدیرت منابع انسانی، مدیریت ارتباطات سازمانی، مدیریت برنامه ها، فناوری آموزشی، قانون محوری هم در سطح دوم قرار گرفتند.
اعتبارسنجی الگوی رهبری تحول دیجیتال در آموزش دانشگاه علوم پزشکی البرز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از انجام این پژوهش شناسایی پیشایندها و پسایندهای رهبری تحول دیجیتال در آموزش دانشگاه علوم پزشکی می باشد.روش شناسی پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران وکارکنان دانشگاه علوم پزشکی البرز است. حداقل حجم نمونه طبق فرمول کوکران 203 نفر برآورد گردید و در نهایت همین تعداد پرسش نامه ،مع آوری و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه استفاده شده است. پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت و روایی صوری و محتوای با نظر استاد راهنما و روایی سازه نیز مورد بررسی و تایید قرار گرفت. همچنین تجزیه وتحلیل داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و Smart PLS4 صورت گرفته است.یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که خلق ارزش بر رهبری تحول دیجتال تاثیر مثبت و معنی داری دارد و رهبری تحول دیجتال ، تصمیم گیری و چالش های دیجیتال بر استراتژی سازمان تاثیر مثبت و معنی داری دارد. و رهبری تحویل دیجیتال بر یادگیری تاثیر مثبت و معنی داری دارد.بحث و نتیجه گیری: در عصر تحول دیجیتال، صنعت آموزش نیز به شدت تحت تأثیر فناوری ها قرار گرفته است. در اثر این رشد پر سرعت در بخش های آموزش، دانشگاه ها به طور فزاینده ای دیجیتالی می شوند.
بررسی رابطه بین جو سازمانی و رفتار نوآورانه با توجه به نقش میانجی خلاقیت کارکنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
103-117
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی خلاقیت کارکنان در رابطه بین جو سازمانی با رفتار نوآورانه صورت گرفته است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان آموزش و پرورش شهر شیراز به تعداد 665نفر بوده است. از این جامعه آماری به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 200 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه نوآوری (پراجگو و هوسل(2003)، خلاقیت رندسیب(1979) و جو سازمانی هالپین و کرافت(2000) استفاده شد. روایی محتوایی و سازه و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آزمون کرونباخ بررسی و تایید شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج نشان داد رفتار نوآورانه با جو سازمانی و خلاقیت ارتباط مثبت دارد. همچنین نتایج نشان داد جو سازمانی با رفتار نو آورانه و خلاقیت رابطه مثبت و معنادار دارد؛ و خلاقیت با رفتار نوآورانه رابطه مثبت و معنادار دارد. همچنین نتایج نشان داد خلاقیت نقش میانجی در رابطه بین جو سازمانی با رفتار نوآورانه ایفا می کند.
مرور نظام مند مدیریت منابع انسانی هوشمند داده محور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
82 - 101
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مدیریت منابع انسانی هوشمند، رویکردی نوین است از ترکیب دو عنصر کلیدی یعنی مدیریت منابع انسانی و تحلیل داده ها برای بهبود فرآیندها و تصمیم گیری ها، که به سازمان ها کمک می کند تا داده های خود را به شکلی هوشمندانه تبدیل کند. هدف پژوهش، مرور نظامند مدیریت منابع انسانی هوشمند داده محور در دانشگاه های آزاد و دولتی می باشد.
روش بررسی: این پژوهش ازنظر هدف بنیادی و از روش فرا تحلیل استفاده شد. جامعه مورد بررسی شامل تحقیقات انجام شده در مورد موضوع در پایگاه های معتبر علمی بود که در مجموع 33 منبع مرتبط با ویژگی های مورد نظرشناسایی شدند. از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی برای طراحی الگو استفاده شد.
یافته ها: مولفه های الگوی نهایی شامل 15 مضمون بود از جمله: رهبری هوشمند، تامین منابع استراتژیک و سرمایه گذاری هدفمند، معماری سازمانی مناسب برای نظام های آموزش و جذب و نگهداشت.
نتیجه گیری: به منظور تحقق مدیریت منابع انسانی هوشمند داده محور، تمرکز بر مولفه های شناسایی شده و عملیاتی کردن آنها در دانشگاه ها از اهمیت بالایی برخوردار است.
تحلیل شناختی توسعه شایستگی های نیروی انسانی در راستای انقلاب صنعتی چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۱
173 - 209
حوزههای تخصصی:
هم اکنون جهان در عصر انقلاب صنعتی چهارم به سر می برد، اگرچه این عصر به سبب پیشرفت های تکنولوژیکی فرصت های بسیاری را برای بنگاه ها و سازمان ها فراهم می کند، اما با این وجود چالش های زیادی را نیز با خود به همراه دارد. یکی از این چالش ها نیاز به مجموعه شایستگی ها و مهارت های جدیدی است که به سبب تحول ماهیت مشاغل از طریق دیجتالی شدن در صنعت 4.0 رخ می دهد. بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی شایستگی های مورد نیاز نیروی انسانی در صنعت 4.0 و ارائه نقشه راه ارتقاء این شایستگی ها در راستای انقلاب صنعتی می باشد. در همین راستا در پژوهش حاضر ابتدا با بررسی ادبیات و مرور پیشینه پژوهش شایستگی های صنعت 4.0 و اقدامات و کارکردهای لازم جهت ارتقاء این شایستگی ها استخراج گردید. سپس با استفاده از روش تاپسیس فازی شایستگی های استخراج شده اولویت بندی و در نهایت روابط بین اقدامات جهت ارتقاء شایستگی ها با استفاده از روش نقشه شناختی فازی شهودی تبیین شد. یافته های بدست آمده حاکی از آن است که شاخص تمایل مدیران و مالکان بنگاه ها برای حرکت به سمت هوشمندسازی و ایجاد کارخانه های هوشمند نسبت به سایر اقدامات از مرکزیت بیشتری برخوردار است، که در نتیجه می بایست توجه بیشتری به آن نمود. همچنین در اولویت بندی شایستگی ها مشخص شد که شایستگی مشتری مداری دارای بالاترین اولویت می باشد.
ارائه مدل ساختاری شایستگی های کلیدی منابع انسانی در شرکت توزیع نیروی برق کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر جهانی شدن و پیشرفت سریع فناوری، سرمایه انسانی به عنوان مهم ترین سرمایه سازمان ها قلمداد شده است. از این رو، هدف این پژوهش ارائه مدل ساختاری شایستگی های کلیدی منابع انسانی در شرکت توزیع نیروی برق کرمانشاه بوده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نوع کمی می باشد. پس از بررسی ادبیات پژوهش و با استفاده از تجزیه وتحلیل و تفسیر 9 مصاحبه انجام شده با 9 نفر از خبرگان، 24 مقوله فرعی در قالب شش مقوله اصلی مدل ساختاری شایستگی های کلیدی منابع انسانی شناسایی شدند. در ادامه برای بررسی روابط بین مقوله های مدل ساختاری شایستگی های کلیدی منابع انسانی، از روش دیمتل خاکستری استفاده شد. همچنین از روش مدلسازی ساختاری تفسیری برای سطح بندی عوامل تشکیل دهنده مدل استفاده شد. بر اساس نتایج روش دیمتل خاکستری مشخص گردید شرایط مداخله گر روی شرایط علّی، شرایط علّی بر توجه به شایستگی وشرایط مداخله گر بر روی راهبردها تاثیر دارند، با توجه به نتایج روش مدلسازی ساختاری تفسیری، عامل های «شرایط زمینه ای»، «توجه به شایستگی»، «شرایط مداخله گر» و «پیامدها» دارای قدرت نفوذ و وابستگی زیادی هستند. همچنین متغیر «شرایط علّی» دارای قدرت نفوذ بالا و وابستگی پایینی است. بعلاوه، متغیر «راهبردها» دارای قدرت نفوذ پایین و وابستگی بالا است. نتایج پژوهش حاضر، راهنمای مناسبی برای برنامه ریزی شایستگی های کلیدی منابع انسانی در شرکت توزیع نیروی برق می باشد که می تواند مورد استفاده صنعت گران و پژوهشگران قرار گیرد.
شناسایی چارچوب و مدل مفهومی کسب وکار در توسعه میادین نفت وگاز: رویکردی مبتنی بر زنجیره ارزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
127 - 159
حوزههای تخصصی:
هدف: در تجزیه وتحلیل زنجیره ارزش در سطح صنعت، شناسایی چارچوب کسب وکارها و روابط تأمین کننده/ مشتری از اهمیت بالایی برخوردار است. صنعت نفت وگاز بزرگ ترین تأمین کننده انرژی و بخش اقتصادی کشور است. زنجیره ارزش در صنعت نفت وگاز از مرحله اکتشاف تا مصرف نهایی دامنه وسیعی از بازار و کسب وکارها را در بر می گیرد. در این پژوهش، نمای کلی زنجیره ارزش این صنعت ترسیم و ساختار دولتی و خصوصی و همچنین سیاست گذاران و صاحبان منافع آن مشخص شد.
روش شناسی: به کمک خبرگان و بهره گیری از روش دلفی، چارچوب کلی کسب وکارها، اهداف و شاخص های عملکردی بنگاه و عوامل مؤثر بر آنها شناسایی شد. در ادامه یک مدل مفهومی برای ارزیابی کسب وکارهای توسعه میدان بر اساس اهداف بنگاه، عوامل مؤثر بر اهداف، پیوند میان کسب وکارها و دوره های زمانی توسعه داده شد.
یافته ها: چارچوب نهایی شده کسب وکارهای بخش توسعه میادین نفت وگاز در زنجیره ارزش نفت وگاز در چهار سطح مختلف و مشتمل بر 52 کسب وکار فعال ترسیم شد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که در مدل مفهومی ارائه شده هفت هدف اصلی و 11 عامل در سه بخش کلی شامل عوامل تأثیرگذار مستقیم، عوامل ناشی از پیوند میان کسب وکارها و عوامل کلان خارج از صنعت برای هر بنگاه فعال در این بخش از صنعت در نظر گرفته می شود.
تأثیر سرپرستی توهین آمیز بر رفتارهای انحرافی در محیط کار از طریق نقض قرارداد روانی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یک فرهنگ مولد و مثبت در محیط کار برای به دست آوردن نتایج مثبت کار سازمانی ضروری است. در عین حال، رفتار انحرافی در محیط کار در دانشگاه به عنوان یک رفتار منفی مشاهده شده است که مانع از رفتار مثبت در محیط کار می شود. رفتار کاری معکوس بر خلاف اهداف سازمانی عمل می کند و یکی از جنبه های منفی رفتار سازمانی محسوب می شود. لذا پژوهش حاضر با هدف برسی تأثیر سرپرستی توهین آمیز بر رفتارهای انحرافی در محیط کار از طریق نقض قرارداد روانی انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه کارکنان دانشگاه های استان چهارمحال و بختیاری به تعداد 2255 نفر تشکیل دادند که از طریق فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 600 نفر به عنوان نمونه از طریق روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. ا تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی مشتمل بر مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که سرپرستی توهین آمیز بر رفتارهای انحرافی در محیط کار تاثیر مثبت داشت که ضریب این تاثیر 55/0 بود و هم چنین، نتایج نشان داد که نقض قرارداد روان شناختی معامله ای و نقض قرارداد روان شناختی رابطه ای نقش میانجی بین سرپرستی توهین آمیز بر رفتارهای انحرافی در محیط کار داشت.
شناسایی شاخص های بهره وری بر اساس الگوی حکمروایی خوب شهری در راستای بینش راهبردی (مطالعه موردی: شهرداری های استان لرستان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه نخستین و مهمترین محدودیت برای حل مسائل روزافزون شهری و ناکارآمدی خدمات رسانی، به ویژه در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران، نداشتن مشارکت شهروندان در مدیریت و برنامه ریزی شهری است که در نهایت به موفق نشدن چشم اندازهای پیش بینی شده شهری و نارضایتی شهروندان منتهی می شود. شناسایی شاخص های موثر در بهره وری شهرداری ها بر اساس حکمروایی خوب می تواند در جهت نیل به این مهم صورت گیرد. روش تحقیق در این پژوهش آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی) است. در این پژوهش از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. بعد از کدگذاری شاخص ها و حذف کدهای ناقص و نامرتبط تعداد 161 کد گزینشی(شاخص) بدست آمد. بعد از تعریف و بازبینی مکرر تم های اصلی و فرعی 13 تم فرعی و تعداد 5 تم اصلی به صورت نهایی ارائه گردید. در نهایت داده های کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند توسط 20 نفر از خبرگان دانشگاهی مورد بررسی دقیق قرار گرفت. نتیجه این بررسی منجر به کاهش کدهای گزینشی از 161 به 78 کد گردید و در تم های اصلی و فرعی تغییری ایجاد نگردید. نتایج بدست آمده بیانگر اینست که بهره وری براساس حکمروایی خوب مجموعه عوامل ساختار مدیریتی(کارایی و اثربخشی، بینش راهبردی و انعطاف پذیری)، مشارکت(مشارکت و اجماع سازی)، حاکمیت قانون(حاکمیت قانون و ثبات سیاسی و عدم خشونت)، ساختار حقوقی( عدالت، مهار فساد و شفافیت) و ارزیابی و پاسخ گویی(پاسخ گویی، ارزیابی عملکرد و مسئولیت پذیری) را شامل می شود.
طراحی مدل جانشین پروری کوانتومی در شرکت گاز استان تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۲
53 - 71
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: جانشین پروری کوانتومی مفهومی است که اخیراً در حوزه مدیریت نمود پیدا کرده و مشتمل بر فرآیندی است که هدف آن تلفیق مهارت های هفت گانه کوانتومی کارکنان با سیاست ها و برنامه های جانشینی است. هدف این تحقیق طراحی مدل جانشین پروری کوانتومی در شرکت گاز استان تهران است.
طراحی الگوی توسعه دانش عملیِ کاروران توسعه منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکاف بین نظریه و عمل همیشه مورد مناقشه نظریه پردازان و کاروران بوده است. کاروران توسعه منابع انسانی از زمان شکل گیری این رشته در رابطه با مشکل تئوری های غیرعملی در زمینه سازمانی شکایت داشته و از سویی، محققان حوزه توسعه منابع انسانی نیز از عمل غیرتئوریک در این حوزه ابراز نگرانی کرده اند. از این رو، دانش عملی موضوع است که به منظور حل این مساله مورد بررسی صاحب نظران قرار گرفته است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی توسعه دانش عملی کاروران توسعه منابع انسانی انجام شد. برای انجام پژوهش از روش کیفی و برای جمع آوری اطلاعات از راهبرد مصاحبه استفاده گردید. میدان مطالعه، تمامی کاروران توسعه منابع انسانی در نظام اداری کشور بودند که با استفاده از روش نموه گیری هدفمند و راهبرد نظری با 24 نفر از آن ها مصاحبه نیمه ساخت یافته صورت گرفت. برای تحلیل اطلاعات از روش کدگذاری معنایی (باز و محوری) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که توسعه دانش عملی از یک الگوی چرخه ای تبعیّت می کند که دارای شش گام اصلی است. این شش گام در دو محور صلی "دانستن" و "انجام دادن" قرار گرفتند. در محور دانستن سه گام دریافت، انطباق سازی و جستجو و در محور انجام دادن سه گام مشروعیت بخشی، بازآرایی و برگردان قرار دارد. توجه به این چرخه می تواند باعث توسعه فردی و سازمانی شده و سیستم اجتماعی علم و سیستم اجتماعی عمل را به هم نزدیک تر سازد و برونداد نهایی آن شکل گیری و توسعه دانش عملی برای کاربرد کاروران توسعه منابع انسانی در مواجهه با مشکلات و مسائل روزمره است.