مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۶۱.
۳۶۲.
۳۶۳.
۳۶۴.
۳۶۵.
۳۶۶.
۳۶۷.
۳۶۸.
۳۶۹.
۳۷۰.
۳۷۱.
۳۷۲.
۳۷۳.
۳۷۴.
۳۷۵.
۳۷۶.
۳۷۷.
۳۷۸.
۳۷۹.
۳۸۰.
حکمرانی
حوزههای تخصصی:
کلیدی ترین عامل تحولات؛ تحولات فناورانه، تحولات اجتماعی و اقتصادی و تحولات جهانی شدن است که کلیه ساحت های زندگی بشر از آن تاثیر پذیرفته و مبنای مناسبات زندگی خود را بر اساس آن تحولات طرح ریزی کرده اند. از این رو، تحولات حکمرانی آموزش عالی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و بلکه تحت تاثیر آن قرار گرفته است. هدف از این مطالعه، بررسی مؤلفه ها و عناصر حکمرانی دانشگاهی است و از طریق شناخت رابطه و نقش هر یک از آن ها، الگوی بومی دانشگاه های ایران طراحی گردد. در این پژوهش بر اساس سنتزپژوهی و روش فرامطالعه (فراترکیب)، 87 مؤلفه (شاخص) از 40 مقاله معتبر بدست آمد که با استفاده از تکنیک دلفی توسط 30 نفر از خبرگان مورد تایید قرار گرفت. پس از تحلیل شاخص های حکمرانی در آموزش عالی، مشخص شد که این شاخص ها در شش بعد کلان تر و در 2 بخش عوامل درونی (سیستم های مدیریتی و فرآیندهای آن، سیستم باز و پاسخگو و مسئولیت پذیر، مشارکت ذی نفعان داخلی) و عوامل بیرونی (حاکمیت و استقلال نهادی، استقلال مالی،آزادی اکادمیک، مشارکت ذی نفعان خارجی) جای می گیرند. برای درک پدیده آموزش عالی توجه به ریشه های نهادی و تعادل قدرت در نظام های آموزش عالی مدرن، مثلث کلارک است که میان الگوی کنترل دولتی، الگوی هومبولتی(حکمرانی دانشگاهیان) و الگوی بازار محور آمریکایی – انگلیسی تمایز قائل می شود. با در نظر گرفتن ابعاد حکمرانی تحول گرا در نظام آموزش عالی و مبانی نظریات و تحقیقات جدید، نتیجه پژوهش بیانگر اینست که تک مدل حکمرانی وجود ندارد و بایستی طراحی و گزینش مدل های
یافتاری داده بنیاد از ابعاد و مؤلفه های حکمرانی در نظام های آموزشی در اندیشه منظوم حضرت آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: حکمرانی در نظام های آموزشی همچون چتری بر کلیه ارکان و اجزاء دستگاه تعلیم و تربیت سایه افکنده است و شناخت ابعاد و مؤلفه های حکمرانی بویژه از منظر اندیشمندان عرصه حکمرانی، الگویی نظام مند و مجرب را پیش روی سیاستگذاران تربیتی و آموزشی خواهد گشود. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های حکمرانی در نظام های آموزشی در منظومه فکری حضرت آیت الله خامنه ای که بیش از سه دهه در بالاترین سطوح حکمرانی و در چارچوب اندیشه اسلامی نقش آفرین بوده است، انجام شده است. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و روش «نظریه پردازی داده بنیاد» و با بهره گیری از نرم افزار تحلیل کیفی Atlas.ti و اعتباریابی دوگانه با استفاده از ارزیاب موازی با محاسبه ضریب کاپای 0.94 و اخذ نظر خبرگان و صاحب نظران موضوعی انجام شده است. یافته ها: نتایج کد گذاری سه مرحله ای بر روی 2424 سند شناسایی شده که جملگی منتسب به معظم له بوده و 273 سند انتخابی و 1381 گزاره، از رویش 3 بُعد و 13 مؤلفه حکایت دارد. بُعد «ماهیت حکمرانی» شامل مؤلفه های «مردم پایه، استقلال طلب، آرمان گرایی واقع بین، عدالت محور» و بُعد «قلمرو حکمرانی» شامل مؤلفه های «اسناد و نظامات، ارکان تعلیم و تربیت، حکمرانی بیرونی» و بُعد «ویژگی های حکمرانی» شامل مؤلفه های «انعطاف پذیری، فسادستیزی، قانون مداری، پاسخگویی، وحدت و یکپارچگی، همکاری و هم افزایی». نتیجه گیری: حکمرانی در نظام های آموزشی در هندسه فکری حضرت آیت الله خامنه ای بر الگویی منسجم و برخاسته از مبانی اندیشه اسلامی ابتناء یافته است که پژوهش حاضر گوشه ای از این انسجام فکری را احصاء و ارائه نموده است. واژگان کلیدی: حکمرانی، نظریه پردازی داده بنیاد، نظام های آموزشی، حضرت آیت الله خامنه ای
سخن سردبیر: اعتماد عمومی به فرایند کشورداری: تحلیل نقش حکمرانی، اداره امور عمومی و امور عملیاتی اجرای دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتماد عمومی به فرایند کشورداری بن سازه مقبولیت و کارآمدی دولت ها از اهمیت بسزایی برخوردار است. این نوشته با تحلیل نقش سه رکن اصلی کشورداری یعنی حکمرانی، مدیریت دولتی و امور عملیاتی اجرایی، به واکاوی عوامل مؤثر بر اعتماد یا بی اعتمادی شهروندان می پردازد. نویسنده با بهره گیری از دیدگاه های هفت رشته علوم اجتماعی (مدیریت، مدیریت دولتی، علوم سیاسی، جامعه شناسی، اقتصاد، روان شناسی و حقوق) نشان می دهد که کیفیت حکمرانی، شفافیت، پاسخ گویی، کارایی خدمات عمومی و ادراک عدالت از عوامل کلیدی در شکل گیری اعتماد عمومی هستند. ناکارآمدی در هر یک از این ارکان می تواند به بی اعتمادی منجر شود که پیامدهایی چون کاهش مشارکت مدنی، نافرمانی اجتماعی و بی ثباتی سیاسی را به دنبال دارد. در نهایت، راهبردهایی نظیر تقویت پاسخ گویی عمومی، شفافیت، مشارکت شهروندان و ترویج فرهنگ اعتمادپذیری برای بازسازی اعتماد پیشنهاد می شود. این رویکرد چندبعدی، اعتماد را فراتر از عملکرد صرف، به انصاف و تعامل دولت با مردم پیوند می زند.
سیر آینده حاکمیت فناوری در آموزش عالی ایران: رویکردی فراترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی مؤلفه های آینده پژوهی حکمرانی فناوری در آموزش عالی ایران مبتنی بر روش فراترکیب است. این پژوهش از نظر نوع داده کیفی، با رویکرد استقرایی و به روش فراترکیب و با استفاده از الگوی سندلوسکی و باروست انجام شده است. ازاین رو جامعه مورد بررسی پژوهش ۵۰ مقاله چاپ شده معتبر داخلی بوده است که از سال ۱۳۸۹ تا ۱۴۰۲ در مجلات علمی و همایش های معتبر داخلی چاپ شده اند. واحد تحلیل باتوجه به مقیاس دقت، اصالت و نو بودن پژوهش ها ۲۰ مقاله انتخاب شدند. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار تحلیل کیفی استفاده شده است. بر اساس تحلیل های صورت گرفته ۸۹ کد حاصل شد که در قالب چهار مضمون اصلی آینده فناوری، فناوری در آموزش عالی ایران، آینده پژوهی آموزش عالی و چیستی آینده پژوهی سازمان دهی شدند. نتایج تحلیل ها حاکی از آن است که پژوهش های داخلی در آینده پژوهی فناوری در آموزش عالی بر مؤلفه فرا دانشگاهی متمرکز هستند که مرتبط با حضور دانشگاه در فضای متاورس است و نیز مؤلفه تغییرات آموزش عالی در همه جوانب است. همچنین یافته ها نشان می دهد که تحقیقات آینده پژوهی فناوری آموزش عالی ایران، الزامات بیرونی و داخلی را برای آینده مشخص می کند. از نظر بیرونی، این الزامات شامل دگرگونی هایی در حاکمیت، زیرساخت ها، نرم افزار، فناوری و دنیای طبیعی است. در الزامات درونی آن ها شامل چالش های درون دانشگاهی، استقلال دانشگاه، گسترش دسترسی و کیفیت و مشارکت ذی نفعان می شوند. به طور قابل توجهی، این تحلیل تمرکز بر مؤلفه برون دانشگاهی، از جمله حضور دانشگاه ها در متاورس و نیاز به تغییرات جامع را برجسته می کند.
الگوی حکمرانی صنعت امنیت سایبری جمهوری اسلامی ایران
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷)
127 - 152
حوزههای تخصصی:
حفظ وضعیت موجود در تحقق مأموریت صنعت امنیت سایبری در بخش دولتی و افزایش سود سهامداران در بخش خصوصی، آنها را از برنامه ریزی راهبردی و جامع برای این صنعت دور می سازد. تعریف یک چارچوب برای صنعت امنیت سایبری کشور که شامل استانداردها، راهبردها و اقداماتی برای بومی سازی تجهیزات مؤثر به منظور بهبود حفاظت از زیرساخت های حیاتی و افزایش قدرت ملی باشد، برای آن دسته از صنایعی که فعالیت های تحقیقاتی و تولیدی به منظور دستیابی به محصولات و خدمات امنیت سایبری را دارند، ضروری است. این چارچوب شامل تعیین زمین بازی، بازیگران، تصویب قوانین و دستورالعمل ها و نیز کنترل، ارزیابی و بازخوردهاست که از آن به عنوان حکمرانی یاد می شود.این پژوهش در ابتدا با ارائه تعاریف مرتبط و مبانی نظری به روش کتابخانه ای و مطالعه کشورهای متعدد، الگوی مفهومی اولیه و شش بُعد الگوی حکمرانی صنعت امنیت سایبری جمهوری اسلامی طراحی شد و برای پی ریزی ادامه کار، الگوی اولیه مورد بررسی برخی از خبرگان قرار گرفت. سپس با ابزار میدانی مصاحبه و تحلیل کیفی داده های به دست آمده با روش داده بنیاد، ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های الگو مشخص شدند. در ادامه و با رویکرد به کارگیری روش کمی، اقدامات طراحی، توزیع و جمع آوری 93 فقره پرسش نامه انجام شد و با نرم افزارهای SPSS و LISREL ارتباط بین ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های به دست آمد و در انتها نیز با استفاده از روش دیمتل فازی، اولویت بندی و تأثیر هر کدام از ابعاد مشخص شدند. الگوی به دست آمده در این تحقیق شامل 6 بُعد، 22 مؤلفه و 107 شاخص می باشد.
تمایز انتخابات در نظم مردم سالاری دینی نسبت به نظم دموکراسی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمرانی سال اول تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
5-20
حوزههای تخصصی:
انتخابات از مهم ترین و فراگیرترین ابزارهای مشارکت سیاسی شهروندان است که با هدف نفی استبداد و به کارگیری اراده عمومی آنان در اداره جامعه، در همه جوامع (اسلامی و غیر اسلامی) مورد استفاده قرار می گیرد؛ لکن از آنجا که انتخابات، ابزاری صرف و فارغ از هنجارهای پیشینی نیست، بلکه اصل انتخابات در غرب، در بستر اومانیسم ایجاد شده و مبتنی بر ارزش های جوامع غربی است و از سوی دیگر در هر نظام سیاسی باید از ارزش های متناسب با همان جامعه تبعیت کرد و ابزارهای سیاسی هر نظام نیز باید ناظر به هنجارهای همان جامعه باشد، در راستای استفاده از انتخابات در نظام اسلامی باید در آغاز، مبانی آن را بازشناسی و بازخوانی کرده و قرائتی بومی از آن، متناسب با هنجارهای اسلامی ارائه کرد. این تحقیق با تأکید بر رویکرد مقایسه ای و تطبیقی، بر اساس روش استظهاری، استدلالی و استنتاجی، مبتنی بر روش اجتهادی، ضمن باور به تمایز میان انتخابات به کارگرفته شده در نظم مردم سالاری دینی، نسبت به انتخابات مورد استفاده در نظم دموکراسی، پس از ارائه گونه ای متناسب از انتخابات که دارای ماهیتی متمایز از ماهیت انتخابات در نظم دموکراسی بوده و مبتنی بر مبانی دینی و غایات اسلامی است، تمایز میان این دو رویکرد از انتخابات را از حیث مبنا، کارکرد و ساختار مورد بررسی قرار داده است.
تحلیل و تبیین مفهوم، مبانی و ساختار دانشی حکمرانی متعالی و تعالی بخش(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمرانی سال اول تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
47-78
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در صدد است صورت بندی مفهومی «حکمرانی متعالی و تعالی بخش» و ساختار دانشی مبانی و اصول آن را در چارچوب دلالت معرفتی بن مایه های عقیدتی و ایمانی اسلامی و مبانی فلسفی برآمده از منظومه حِکمی حکمت متعالیه تبیین و تحلیل نماید. بر اساس این، پرسش اساسی این مقاله آن است که حکمرانی متعالی و تعالی بخش چیست و ساختار دانشی مبانی و اصولی که مبیِّن صورت بندی مفهومی حکمرانی اسلامی در قالب «حکمرانی متعالی و تعالی بخش» هستند، کدام است؟ این منظور با استفاده از روش تحلیل زبانی اصطلاح «حکمرانی» در لغت و کاربردهای تخصصی و همچنین با اتخاذ روش استنباط از معارف دینی بر پایه بررسی بن مایه های عقیدتی و ایمانی اسلامی و نیز تحلیل عقلی و تبیین مبانی فلسفی حکمرانی در چارچوب منظومه نظری حکمت متعالیه پیگیری شده است.
جایگاه عدالت در ساخت شرعی حکمرانی قرآنی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمرانی سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
5 - 26
حوزههای تخصصی:
فهم معنا و جایگاه عدالت در حکمرانی قرآنی مستلزم توجه به ساخت معنایی قرآن کریم است. مقاله حاضر با رویکردی معناشناختی و با بهره گیری ازروش تفسیری تلاش می کند نسبت عدالت و امر حکمرانی را از نظر قرآن کریم تبیین نماید. از دیدگاه نگارنده، عدالت به عنوان یک الزام شرعی در درون ساخت شرعی حکمرانی قرآنی به عنوان یکی از زیربخش های ساخت معنایی حکمرانی قرآنی قابل تبیین است. مطالعه آیات ناظر به عدالت اجتماعی نشان می دهد از نظر قرآن کریم عدالت اجتماعی در امر حکمرانی، الزامی شرعی هم برای حکمرانان و هم مردم است. قرآن کریم به طور خاص تحقق عدالت اجتماعی را به عنوان یک الزامی شرعی در عرصه عدالت قضایی به عنوان یکی از زیربخش های عدالت اجتماعی نیز مورد توجه قرار داده و درنهایت از طریق وجوب مبارزه با ظلم بر الزامی بودن تحقق عدالت اجتماعی تأکید نموده است.
تحلیل فلسفی اصول عام تدبیری و راهبردی حکمرانی متعالی و تعالی بخش(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمرانی سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
73 - 104
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو در نظر دارد با بهره گیری از روش تحلیل مفهومی- نظری دانش واژه «راهبرد» و «اصول فرایندی راهبردگزینی» در چارچوب مکاتب فلسفی معاصر و بازسازی آن بر اساس بنیادهای عقیدتی- ایمانی و فلسفی حکمرانی متعالی و تعالی بخش اسلامی که برگرفته از منظومه معرفت و حکمت متعالیه اسلامی است، تصویری مفهومی و نظری از «اصول عام تدبیری و راهبردی» در مستوای انتظارات تمدنی از حکمرانی متعالی و تعالی بخش اسلامی ارائه دهد. به این منظور دانش واژه «راهبرد» و رویکردهای فلسفی موجود در شناسایی چیستی و چگونگیِ تحقق بخشیدن به «راهبرد» را در ادبیات فلسفه مدیریت راهبردی بررسی و تحلیل کرده است. سپس با اتخاذ رویکرد تحلیلی- مقایسه ای سعی کرده است با ابتنای بر بن مایه های عقیدتی و ایمانی و مبانی فلسفی و نظری معرفت و حکمت اسلامی، مفاهیم «تدبیر» و «راهبرد» را در مستوای تمدنی «حکمرانی متعالی و تعالی بخش اسلامی» تعریف نماید. پس از آن کوشیده است موقف و موقعیت نظری و عملی تدابیر و راهبردها و منطق و مسیر کلان اقدامات اساسی و تدابیر راهبردی «حکمرانی متعالی و تعالی بخش» را ترسیم کند. درنهایت بایسته های هنجاری شناسایی تدبیر و راهبرد (اصول عام تدبیری و راهبردی) را متذکر شده است.
الزامات حکمرانی سرمایه انسانی مبتنی بر مدیریت کارآمد سازمانی: رویکرد تحلیل مضمون(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
41 - 60
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، الگوی حکمرانی سرمایه انسانی مبتنی بر مدیریت کارآمد سازمانی بود. به این منظور از روش تحلیل مضمون استفاده گردید. حوزه پژوهش، مدیران و کارکنان سازمان های دولتی بودند. داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه های فردی نیمه ساختاریافته جمع آوری گردید، نمونه آماری شامل 23 نفر از مدیران وزارت صمت بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند، از نوع ملاک محور انتخاب شدند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مضامین تحلیل شده اند. برای تأمین روایی و پایایی از روش گوبا و لینکلن (1980) شامل معیارهای «قابلیت اعتبار، قابلیت انتقال، قابلیت اتکا و قابلیت تأیید استفاده شد. یافته های پژوهش بیانگر پنج بُعد الزامات مدیریتی (مشتمل بر برنامه ریزی منابع انسانی، توسعه و آموزش سرمایه انسانی، مدیریت و ارزیابی عملکرد کارکنان و مدیریت مشارکتی)، الزامات ساختاری (مشتمل بر پویایی ساختار سازمانی، ظرفیت سازی سازمانی، سرمایه اجتماعی و ارتباطات)، الزامات راهبردی (مشتمل بر توجه به فرهنگ یادگیری سازمانی، بهینه سازی عملکرد راهبردی سازمان، نگهداشت نیروی انسانی کارامد)، الزامات زمینه ای (مشتمل بر زمینه های فرهنگی، زمینه های سازمانی، زمینه های تخصصی- حرفه ای) و چالش ها (مشتمل بر ضعف در رهبری سازمان (مدیریت به جای رهبری)، ضعف ساختاری سازمان، ضعف در ساخت زنجیره تامین استعداد) مورد سازماندهی قرار گرفت. با توجه به یافته ها در زمینه حکرانی سرمایه انسانی مبتنی بر مدیریت کارآمد توجه به مؤلفه های فردی، سازمانی و مدیریتی باید مد نظر قرار گیرد.
واکاوی رسالت حوزه ی علمیه ی مبتنی بر حکمرانی زمینه ساز(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
6 - 34
حوزههای تخصصی:
حوزه ی علمیه به عنوان یکی از ریشه دارترین و مؤثر ترین نهادهای اجتماعی است که متولی دین الهی به شمار می رود و توانسته است در طول زمان اولًا دین الهی را حفظ و تبیین کند؛ ثانیاً توانسته است روحیه ی دینی مردم را تقویت کند. از هزار سال پیش تا امروز این حوزه های علمیه بودند که توانستند فکر دینی مردم را هدایت کنند و به آنها روحیه ی دینی بدهند و دین را حفظ نمایند. بر این اساس می توان گفت رسالت حوزه ی علمیه پیوندی ناگسستنی با رسالت و اهداف دین الهی دارد، علاوه بر این که حوزه ی علمیه مزرع علمای دین است، همان ها که وارثان انبیاء الهی و ائمه اطهار هستند؛ لذا با نگاهی به سیره آنها و رسالتی که در پی آن بوده اند نیز می توان رسالت حوزه ی علمیه را سامان داد. در نوشته حاضر تلاش شده است مبتنی بر رسالت امام زمان(عج) که در امتداد رسالت انبیاء الهی و ائمه اطهار و ثمره بخش تلاش آنهاست و عبارت است از اقامه دین الهی و تحقق حکومت الهی بر زمین، رسالت حوزه ی علمیه مورد کاوش قرار گیرد. بر این اساس مطالب این مقاله در سه بخش کلی تنظیم گردیده است، ابتدا براساس رسالت امام زمان(عج)، زمینه های ظهور حضرت تبیین شده است، در بخش بعدی به نسبت سنجی رسالت حوزه ی علمیه با حکمرانی زمینه ساز پرداخته شده است و در انتها مؤلفه های نقش آفرینی حوزه ی علمیه در حکمرانی زمینه ساز به تفصیل ذکر شده است. در این نوشتار روش بحث در ساحت جمع آوری داده ها به صورت اسنادی و کتابخانه ای و در ساحت پردازش داده ها به صورت توصیفی و تحلیلی می باشد.
حکمرانی علوی در سنجه عدالت
حوزههای تخصصی:
حکمرانی امام علی(ع) که در فرایندی قابل پیش بینی و تبیین پذیر شکل گرفت تا گسست پدید آمده در حیات اسلامی را التیام ببخشد، دوام چندانی نیافت و به زودی با چالش هایی روبه رو شد که در نهایت به شهادت آن جناب کشیده شد. این که چه عواملی موجب گروش مردم به سوی آن جناب و سپس گریزش برخی از سران آنان شد، پرسش اساسی است و مقاله با این فرضیه که اصرار بر برابری خواهی و عدالت گستری امام، موجب کنش و واکنش های پیش گفته شده، می کوشد تا به روش توصیفی-تحلیلی ابعاد آن را کاویده و پاسخ درخوری ارائه دهد. تقدم عدالت بر منفعت، مصلحت و قدرت در نگاه امام و معیاربودگی آن به عنوان قوام ملت، اساس همه کنش های سیاسی و فعالیت های معطوف به حکمرانی ایشان بود که به رغم همراهی اولیه مردم، با ناسازگاری های بعدی پیش رفت. پرداختن به این مسئله، برای امروزیان الگوی مناسبی را فراپیش می دهد تا تعامل بهتری با مردم داشته باشند. هر چند درباره امام، عدالت و حکمرانی وی، نوشته های بسیاری پدید آمده، اما با رویکرد حاضر، هم چنان خلأ مشهودی وجود دارد که بایستی به آن پرداخته شود.
تحلیل نقش حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظلّه العالی) در ترسیم افق های حکمرانی حقوقی و سیاست جنایی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران نیز همانند سایر نظام های سیاسی جهان برای پیاده سازی قدرت خود، متأثر از الگوی حکمرانی خود می باشد و مؤلفه ها و شاکله حکمرانی خاص خود را دارد. یکی از حوزه های مهم حکمرانی، سیاست گذاری، تنظیم گری و عملیاتی سازی تدابیر حاکمیت برای برخورد با جرایم و تعیین مجازات ها است که در علوم جنایی از آن به سیاست جنایی تعبیر می شود. بر مبنای اصل 110 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اختیار تعیین سیاست های کلی نظام با رهبری نظام جمهوری اسلامی ایران می باشد و علاوه بر آن با اختیار عفو یا تخفیف مجازات محکومان، تعیین فقهای شورای نگهبان، انتصاب رئیس قوه قضائیه، انتصاب اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر برخی جهت گیری های کلان سیاست جنایی کشور اثرگذار هستند. ازاین رو تحلیل نقش رهبری به عنوان یکی از منابع الزام آور و الهام بخش در تحلیل رویکرد های سیاست جنایی جمهوری اسلامی ایران مؤثر خواهد بود. این تحقیق که با رویکرد نظری بنیادی انجام گرفته، به دنبال دست یابی به مدل مفهمومی سیاست جنایی جمهوری اسلامی با تأکید بر نقش رهبری انقلاب در ترسیم خطوط کلی این سیاست ها می باشد، زیرا از یک طرف ولی فقیه به عنوان امام امت در پای کار آوردن مردم در حوزه سیاست جنایی مشارکتی نقش ویژه ای داشته و به علاوه رهنمود ها و ابلاغیات ایشان از باب ولایت در افتاء، ولایت در قضاء و ولایت در حکومت، به عنوان یک منبع الزام آور بر تحولات سیاست جنایی تقنینی، قضایی و اجرایی کشور اثرگذار خواهد بود.
بررسی تطبیقی روش تفسیری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی) و مفسران معاصر فریقین در استنباط قواعد و احکام حکمرانی قرآنی از سوره صف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوه نامه فقه و علوم اسلامی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱
17 - 38
حوزههای تخصصی:
سعادت فردی و اجتماعی انسان، آرمان وحی و قرآن است و مفسر قرآن، تلاش دارد در پی نیاز علمی، تخصص، منهج و رویکرد ویژه اش در قبال وقایع بیرونی، دریافت خود از آیات قرآن را ارائه کند. آیت الله خامنه ای مفسری است که توانسته با اهتمام به بُعد اجتماعی و سیاسی قرآن، قضایا و احکام خاصی را متناسب با ادبیات حکمرانی استنباط نماید. حکمرانی، متفاوت از مفهوم حکومت داری، بر نقش ارزش ها و گروه های عمومی در اداره امور جامعه تأکید دارد. با مقایسه روش تفسیری ایشان با دیگر مفسران اجتماعی معاصر، روشن شد که: ۱. ایشان توجه ممتازی به امتداد تفسیر به کمک تدبر و تطبیق بر زمانه دارند و هرچند احکام حکمرانی کم وبیش موردتوجه مفسران معاصر بوده است؛ ولی ایشان به لحاظ تجربه حکمرانی و شرایط انقلاب، منحصربه فرد عمل کرده اند. ۲. ایشان با این روش تفسیری توانسته اند دیگران را به چندین قاعده و حکم حکمرانی رهنمون گردانند، ازجمله: وظیفه رهبران برای تربیت جامعه، لزوم مبارزه با باطل، توصیه به هم پیوستگی به مجاهدان، لزوم جلوگیری از انحطاط مؤمنان حاصل از بی اعتنایی به احکام الهی، ممنوعیت آزار رهبران الهی توسط مؤمنان، ضرورت پذیرش جهاد و موارد دیگر. پژوهش حاضر، بنا بر ماهیت بررسی تطبیقی، توصیفی - تحلیلی است و براساس روش گردآوری، کتابخانه ای می باشد.
نقش نظام حکمرانی آموزش عالی در ارتقاء هویت ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت ملی ازجمله عرصه هایی است که هر حکومتی می تواند با اتخاذ سیاست ها و خطی مشی های راهبردی به مدیریت مناسب این حوزه بپردازد و بدین وسیله، گرایش اعضای جامعه دانشجو و دانشور جامعه علمی و دانشگاهی را نسبت به آن از مسیر آگاهی و دانش، تقویت نماید؛ چراکه این موضوع هویت ملی از جهات متفاوت برای جامعه مهم است؛نکته اولی این است که می تواند موجبات تحکیم همبستگی و انسجام در کشور را فراهم کند.دوم اینکه پرداختن به هویت ملی معطوف به چالش ها، مستلزم در نظر داشتن تغییرات و تحولاتی است که ضرورت دانش و آگاهی را طلب می کند.در این میان، یکی از ابزارها و سازوکارهای حکومت برای تکوین و تقویت هویت ملی،از مجرای آگاهی، نهاد آموزش عالی است. سیستم آموزشی دانشگاهی در کانال و مسیر آموزش می تواند به انتقال مفاهیم و فهم مناسب چالش ها و مسائل هویت ملی در شرایط در حال تغییر و لزوم اتخاذ راهبرد علمی مطلوب در قبال آن بپردازد.تا بالتبع آن، زمینه های تقویت حس تعلق افراد به هویت ملی خود از طریق علم و دانایی فراهم شود که در نهایت آن منجر به تحکیم همبستگی و انسجام اجتماعی می شود. باتوجه به اهمیت این موضوع و شکل گیری چالش های پیچیده ای که در ارتباط با هویت ملی شکل گرفته ضرورت استفاده از این ظرفیت بیش از پیش حس می شود. دولت جمهوری اسلامی ایران نیز درحال حاضر ناگزیر از بهره گیری مطلوب تر از آموزش عالی، به منظور تربیت دانشجویان درجهت تقویت گرایش آنان به هویت ملی خود است.این مسئله باتوجه به جوان بودن بخش عمده ای از جمعیت ایران و قرارداشتن در عصر جهانی شدن و نقش این پدیده در تضعیف گرایش بسیاری از دانشجویان ایرانی نسبت به هویت ملی خود، ضرورت پرداخت بیشتری یافته است. روش مقاله، توصیفی- تحلیلی است و یافته ها، حکایت از تغییر در برخی جهت گیری ها معطوف به وضعیت های چالشی جدید است.
شناسایی و تحلیل پیشران های تاثیر گذار بر آیندۀ حکمرانی مشارکتی در ایران و سناریوهای پیش رو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکمرانی مشارکتی با تاکید بر تمرکز زدایی از قدرت و ماحصل مشارکت سه نهاد بخش خصوصی، دولت و مردم است. در ایران نیز گذار به حکمرانی مشارکتی و به تعبیر دقیق تر حکمرانی مردمی در مسیر پیشرفت و تحقق اهداف گام دوم انقلاب و پیوند عمیق تر مردم و حاکمیت امری اجتناب ناپذیر می باشد؛ که در پیوند با دیدگاه حلقه های میانی به شکلی متعالی و بومی رقم خواهد خورد. لذا سوالی که مطرح می شود این است که پیشران های تاثیرگذار بر آینده حکمرانی مشارکتی در ایران کدام است ؟ با تاکید بر این پیشران ها چه سناریوهایی را می توان برای این مسئله طراحی کرد؟ لذا از خبرگان خواسته شد که پیشران های تاثیر گذار بر آینده حکمرانی مشارکتی در ایران را بیان کنند. در گام دوم، وزن دهی عددی پیشران ها در جدول تحلیل متقاطع توسط ده نفر از خبرگان انجام شد و با استفاده از نرم افزار میک مک به تحلیل داده ها پرداخته شد و در نهایت مشخص شد، سناریوی عبور از حکمرانی مشارکتی و تحقق حکمرانی مردمی در پرتو نهادینه سازی و ظرفیت سازی های جدید برای حضور نهادهای مردمی، مطلوبترین سناریوست.
سناریوهای آینده تأثیر هوش مصنوعی بر حکمرانی ملی و بین المللی در افق 10 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر ساخت و چینش نظام بین الملل در شرایطی در حال وقوع است که جهان با ظهور و توسعه سریع پدیده شالوده شکن هوش مصنوعی روبرو است. هم اکنون بشر دوره جدال بین ترس و هیجان را در مواجهه با هوش مصنوعی سپری می کند. در چنین شرایطی شکاف عملکردی عجیبی بین شرکت ها و حکمرانان دولتی در مدیریت ابعاد مختلف هوش مصنوعی به چشم می خورد. درحالی که از یک سو سرمایه گذاران بین المللی و شرکت های چندملیتی، سرمایه هنگفتی برای رشد و توسعه هوش مصنوعی صرف می کنند، از سوی دیگر بسیاری از دولت ها سعی در کنترل و کاستن از سرعت رشدش دارند و ظهور و گسترش هوش مصنوعی را به مثابه تهدیدی می نگرند که می تواند تمام قلمرو تحت کنترل انسان را به چالش کشد. نظر به گستردگی آثار هوش مصنوعی بر ساختار و شیوه حکمرانی در سطح جهانی، در این مقاله سعی شده با سناریوپردازی با الگوی جی بی اِن ، به این پرسش پاسخ داده شود که پیشرفت هوش مصنوعی چه اثری بر آینده حکمرانی ملی و بین المللی در افق 10 ساله خواهد داشت؟ روش گردآوری داده ها در این پژوهش بهره گیری از اسناد علمی معتبر و همچنین مصاحبه با متخصصان و برگزاری هم اندیشی خبرگانی است. یافته های پژوهش گویای آن هستند که در آینده نه چندان دور، اَبَررایانه های مجهز به هوش مصنوعی قادر هستند با تسلط همه جانبه بر انبوه داده های جامعه و دست کاری عمیق شناختی، وابستگی شدیدی را در بشر نسبت به خود ایجاد کنند و به سطحی شگفت انگیز از توانایی نقش آفرینی در امر حکمرانی برسند و او را با 4 سناریوی استعمار فراهوشمند، تفکیک تمدن ها، استبداد دیجیتال و برخورد تمدن ها مواجه سازند که آمادگی برای مواجهه با آن ها نیازمند ملاحظات راهبردی خاصی است که باید در سیاست ها و برنامه های ملی نمود یابند.
حکمرانی و هوش مصنوعی: روایت علم سنجی از دو داستان در هم تنیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی، به عنوان یکی از فناوری های تحول آفرین، تأثیرات عمیقی بر جوامع و نظام های حکمرانی دارد و این تاثیر در دو حوزه اصلی «حکمرانی هوش مصنوعی» و «کاربرد هوش مصنوعی در حکمرانی» مورد مطالعه قرار می گیرد. این پژوهش با هدف بررسی پیوند دوسویه میان این دو مفهوم و تبیین شباهت ها، تفاوت ها و هم افزایی های میان آن ها، از تحلیل علم سنجی و ابزار Bibliometrix در محیط R استفاده کرده است. داده ها از پایگاه "وب آو ساینس" گردآوری و تحلیل شده اند تا روندهای موضوعی، خوشه های مفهومی و نقاط تمرکز کلیدی در هر دو محور شناسایی شوند. یافته ها نشان می دهد که اخلاق، حکمرانی داده و تنظیم گری مسئولانه، نقاط مشترک کلیدی میان این دو حوزه هستند. در محور حکمرانی هوش مصنوعی، بر چالش های نظارتی نظیر کاهش سوگیری های الگوریتمی، شفافیت و پاسخگویی تمرکز شده است، در حالی که محور کاربرد هوش مصنوعی در حکمرانی بر بهینه سازی خدمات عمومی، تصمیم گیری داده محور و تقویت شفافیت نظام های دولتی تأکید دارد. این پژوهش نشان می دهد که هوش مصنوعی و حکمرانی پیوندهای عمیقی با یکدیگر دارند و مطالعه ارتباط آن ها می تواند دلالتهای سیاستی و پژوهشی قابل توجهی داشته باشد.
تبیین ابعاد و ویژگی های حکمرانی گردشگری با تأکید بر مدیریت رویدادهای فرهنگی براساس رویکرد سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۰
6 - 19
باتوجه به اهمیت رویدادهای فرهنگی در جذب گردشگران، مدیریت کارآمد این رویدادها نه تنها برای موفقیت گردشگری فرهنگی حیاتی است، بلکه برای حفظ و ترویج فرهنگ های محلی نیز ضروری است. اجرای یک مدل حکمرانی موفق می تواند به افزایش مشارکت جامعه محلی در رویدادهای فرهنگی و گردشگری منجر شود. این امر نه تنها به ایجاد حس مالکیت و مسئولیت پذیری در بین افراد جامعه کمک می کند، بلکه می تواند به بهبود کیفیت خدمات و افزایش رضایت بازدیدکنندگان نیز بینجامد. این پژوهش با بهره گیری از روش مرور سیستماتیک، به تبیین ابعاد و ویژگی های حکمرانی گردشگری با تأکید بر مدیریت رویدادهای فرهنگی پرداخته و در ادامه، چارچوبی نظام مند از عوامل مؤثر بر حکمرانی گردشگری با تأکید بر مدیریت رویدادهای فرهنگی ارائه شده است. در روش مرور سیستماتیک، 487 مقاله و پژوهش مرتبط در سال های 2007 تا 2024 از نمایه استنادی Web of Science انتخاب شد که در نهایت، با اعمال معیارهای گزینش، 51 مقاله به عنوان مبنای استخراج یافته ها قرار گرفتند. این پژوهش، کیفی بوده و در پارادایم تفسیرگرایی، با هدف اکتشاف ویژگی های حکمرانی گردشگری با تأکید بر مدیریت رویدادهای فرهنگی انجام شده است و از هدف، پژوهشی کاربردی محسوب می شود. همچنین، از لحاظ زمان جمع آوری داده ها، پژوهشی مقطعی است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در حوزه حکمرانی گردشگری، عواملی مانند «عوامل آموزشی» (مانند آموزش نیروی انسانی و آگاه سازی جامعه میزبان) و «عوامل زیرساختی» (شامل توسعه فیزیکی، دسترسی ها و فناوری های گردشگری) تاکنون با حجم گسترده ای از پژوهش ها پوشش داده شده اند. با این حال، دو حوزه «عوامل فرهنگی» و «عوامل موقیتی و رقابتی» کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته و ابعاد پیچیده آن ها نادیده مانده است. در حوزه عوامل فرهنگی، پژوهش های اندکی به نقش مؤلفه هایی مانند «حفظ هویت فرهنگی در رویدادها»، «تعامل جامعه محلی با گردشگران» و «تأثیر فرهنگ بر طراحی رویدادها» پرداخته اند. در حوزه عوامل موقیتی و رقابتی، خلأ مطالعاتی در زمینه هایی همچون «استفاده از مزیت های جغرافیایی-تاریخی»، «راهبردهای رقابت پذیری در جذب رویدادها» و «تأثیر موقعیت مکانی بر موفقیت رویدادهای فرهنگی» مشاهده می شود. این پژوهش، زمینه را برای طراحی سیاست های نوین به منظور تقویت هماهنگی نهادها، بهبود مدیریت یکپارچه رویدادها و ارتقای رقابت پذیری مقاصد گردشگری فراهم می کند.
تنزل تمکین/کاهش تسلیم (مناسبات نسلی نسل زد بر اساس فراترکیب پژوهش های موجود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
5 - 34
حوزههای تخصصی:
ظهور گسترده و ناگهانی نسل زد در اعتراض ها و جنبش های اخیر ایران، به ویژه در جنبش «زن، زندگی، آزادی»، این نسل را به کانون توجه سیاست گذاران و پژوهشگران تبدیل کرده است. ویژگی ها و خصوصیات نسل زد و تفاوت ها و تمایزهای آن با سایر نسل ها در ایران به یکی از پرسش های مهم برای پژوهشگران، اندیشمندان و حتی سیاست مداران بدل شده است. این مطالعه با بهره گیری از روش فراترکیب، به بررسی، تحلیل و تلفیق یافته های مقاله های علمی تهیه و منتشرشده معتبر در حوزه نسل زد در یک دهه اخیر (1390 -1403) پرداخته است تا تصویری روشن و متقن از تمایزات و تشابهات نسل زد در ارزش ها و نگرش های مختلف ارائه دهد. یافته های این مطالعه مبتنی بر دسته بندی و استخراج کدها و مفاهیم، در چهار حوزه خانواده، دین، محیط کار و سیاست خصوصیت های متمایزی را در نسل زد نشان داد که مقوله محوری مطالعه بر پایه آن بنیاد نهاده شده است: تنزل تمکین/کاهش تسلیم؛ به معنای کاهش احترام به اقتدار در هر چهار حوزه خانواده، دین، سیاست و محیط کاری و شغلی است.در حوزه خانواده کاهش احترام به اقتدار در نقد پدرسالاری و استقلال هویتی خود را نشان داده است. در سیاست و محیط کار عدم اعتماد به نهادها و تشکل ها و در حوزه دینی، افسون زدایی و سنت گریزی مهم ترین مفاهیمی هستند که خصوصیات و تمایزات نسل زد در ایران امروز را به بهترین وجه تشریح و بازنمایی می کنند. بر این مبنا و مبتنی بر تحلیل نتایج پژوهش های موجود دررابطه با مناسبات نسلی نسل زد با نسل های پیشین می توان با درنظرگرفتن دو دیدگاه پیوستگی و سرخوردگی به وجود رابطه توافقی توأم با تفاوت با والدین و تزاحمی با نسل ایدئولوگ و انقلابی گفتمان حاکم اشاره کرد.