مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
معلم
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی روش ها و فنون تدریس (با تاکید بر روش های تدریس علوم اجتماعی) بود. روش های تدریس چه در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و چه در ایجاد انگیزه و رضایت خاطر، پرورش شخصیت و رشد خلاقیت آنان موثر است. از سوی دیگر، تسلط معلم بر روش ها و فنون آموزشی یکی از ملاک های شایستگی معلمان به حساب می آید. آموزش که دامنه ی کاربرد آن از تدریس گسترده تر است؛ به کلیه ی فعالیت هایی اطلاق می شود که به طور رسمی و غیررسمی برای آموختن و نیز برای فعالیت هایی مانند خود آموزی آموزش های برنامه ای و آموزش از راه دور است که بدون حضور معلم صورت می گیرند. اما تدریس، فرایندی است که طی آن، یاد دهنده بر اساس روش ها و اسلوب های خاصی، فراگیران را درگیر یادگیری می کند و می کوشد به مرحله یادگیری شاگردان برسد؛ یعنی در رفتار آن ها تغییر ایجاد کند. انواع روش های تدریس را به دو دسته سنتی و نوین تقسیم می نمایند. معلم آگاه ضمن بهره گیری از روش های مختلف، می کوشد تا اراده و اختیار شاگرد را به رسمیت شناخته و او را مسئول یادگیری بداند. این شیوه مبتنی بر استفاده از روش های فعال تدریس است که به دانش آموزان، روحیه مسئولیت پذیری می دهد. اما برای تدریس علوم اجتماعی استفاده از روش های شاگ رد است ادی، بازگوی ی، پرسش و پاسخ، شیوه تم رین و تکرار، کنف رانس، ایفای نقش، حل مسئل ه، مباحثه ، روش کارگاهی، بارش فکری، نمایش علمی، تدریس مبتنی بر کاوشگری، گ ردش علم ی، طرح کارایی تیم، شیوه همیاری، بدیعه پردازی و روش تدریس غیرمستقیم- مشاوره ای و از همه مهم تر، استفاده از روش های تلفیقی را می توان در نظر گرفت. در روش های تلفیقی، خلاقیت و مهارت های ارتباطی و علمی کاوش گری و حل مساله، بیش از سایر روش ها توسعه، آموخته و درونی می گردد.
پیاده نظام اسب تروآ: نفوذ آرام اندیشه های لیبرال و سکولاریسم در دل جامعه دینی مدارس ایران با تأکید بر عفاف و حجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه ادراکات معلمان دوره ابتدایی از چالش ها و زمینه های ترویج فرهنگ اسلامی با تأکید بر عفاف و حجاب در آموزش وپرورش در سال تحصیلی 1403-1402 بود. روش: پژوهش با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شد. شرکت کنندگان در پژوهش، شامل تمامی معلمان دوره ابتدایی شهر یزد بود. روش نمونه گیری هدف مند ملاک محور بود و تا مرحله اشباع داده ها نمونه گیری ادامه یافت. در نهایت 15 نفر از معلمان در پژوهش حاضر مشارکت داشتند. ملاک ورود، داشتن حداقل سه سال سابقه تدریس در مدارس ابتدایی و نیروی موظف و رسمی بودن آنان در آموزش وپرورش شهر یزد بود. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. با روش کیفی تحلیل مضمون براون و کلارک، شبکه مضامین واکاوی و تجزیه وتحلیل شد. برای رسیدن به قابلیت اعتبارپذیری مطابق با «سه سویه سازی داده ها»، از تکنیک های بررسی همکار، تطبیق توسط اعضاء و خود بازبینی پژوهش گر استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش در دو حوزه احصاء و طبقه بندی شدند: چالش های موجود با مضامین اصلی: 1- آثار مثبت و منفی نوع مواجهه و برخورد، 2- تناقض در افعال و اقوال معلمان و مبلغان. زمینه های بی توجهی به فرهنگ حجاب و عفاف با مضامین اصلی: 1- جامعه، 2- بی مدیریتی و عدم حکمرانی فضای مجازی، 3- زمینه های جنسی و روان شناسانه، 4- تعامل محدود آموزش وپرورش با سایر نهادها و سازمان ها، 5- شناخت و آگاهی، 6- خانواده های بی اعتنا، 7- زمینه های سیاسی و اقتصادی، 8- نفوذ اندیشه های لیبرال و سکولار در متن جامعه دینی مدارس. نتیجه گیری: در نتیجه ترویج فرهنگ عفاف و حجاب و تبیین ابعاد مختلف آن می تواند جامعه را از این آسیب های شوم مصون داشته و حفظ کند. جهاد تبیین مسئله حجاب و هم چنین فرهنگ سازی آن نیازمند همکاری و هم افزایی همه ارگان ها و نهادها مخصوصاً آموزش وپرورش و در رأس آن مدارس و معلمان است.
مطالعه تطبیقی متصدیان تعزیر و تأدیب کودک از منظر مذاهب فقهی
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه فقه اسلامی مکلفی که مرتکب گناهان و خطاهایی شود که برای آنها در شرع مجازات معینی تحت عنوان حد مشخص نشده باشد، در حق او تعزیر جاری می شود مسئله ای که در اینجا مطرح می شود این است که کودکان غیر بالغ و ممیز با توجه به اینکه به سن تکلیف شرعی نرسیده اند، آیا در مورد آنها نیز تعزیر جاری می گردد؟ بر اساس آنچه از کتب روایی و فقهی برمی آید اصل اولیه در هر فردی عدم ولایت داشتن دیگران بر اوست مگر در مواردی که از طریق شرع استثنا شده باشد، یکی از آن موارد کودکانی هستند که مبتلا به گناهانی می شوند که در شرع برای آنها حد تعیین شده است، مانند: زنا، لواط. همچنین گناهان دیگری که در شرع حد مشخصی ندارند. برای جلوگیری از عصیان و تعدی این کودکان و جلوگیری از انحرافات آنها و پرهیز از عادت آنها بر این گناهان لازم است مجازاتی برای آنها در نظر گرفته شود. بنابراین با توجه به نوع گناه و شرایط و وضعیت جسمانی کودکان و جلوگیری از انحرافات جنسی، متناسب با این کودکان مجازاتی در نظر گرفته می شود افرادی که عهده دار تعزیر و تأدیب کودک می باشند، شامل؛ حاکم، ولی، وصی هستند. آنها در اجرای احکام الهی نباید به جهت تشفی دل خود از اجرای حق تجاوز کنند که در این صورت ضامن می باشند.
هدف از این تحقیق آشنایی والدین و متصدیان تربیت کودک با مسائل فقهی و حقوقی می باشد که در سایه تربیت صحیح، علاوه بر پیشگیری از انحرافات اخلاقی و تربیتی فرزندان، زمینه رشد و تعالی فرزندان و سلامت اجتماع را فراهم کنند.
این تحقیق به شیوه علمی توصیفی و از طریق کتابخانه ای جمع آوری شده است.
تجارب معلمان ابتدایی از ارتباط با والدین با هدف اجرای برنامه درسی مقطع ابتدایی: مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
146 - 127
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی تجارب معلمان ابتدایی از ارتباط با والدین با هدف اجرای برنامه درسی به شیوه کیفی و از نوع پدیدارشناسی پرداخته شده است. قلمرو پژوهش را والدین و معلمان دانش آموزان ابتدایی شهر بیرجند تشکیل دادند. با توجه به ماهیت پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد که با مصاحبه عمیق 12 نفر از والدین و 13 معلم، داده ها اخذ گردید. برای تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده از روش کلایزی استفاده شد. یافته های حاصل از تجارب زیسته والدین و معلمان در خصوص علل ارتباطات میان فردی معلم-والدین در 7 مضمون اصلی"خبری و آگاه سازی"، "مشارکت جویی و حمایتی"، "آموزشی و تربیتی"، "راهنمایی و مشاوره"، " نظارتی و مراقبتی"، " بحران زدایی" و "انتقادی و انتقام جویی" خلاصه شد. به طورکلی یافته های پژوهش نشان داد علل ارتباطات میان فردی والدین و معلمان به در یک طیف ارتباطی از سطح پایین خبری و آگاه سازی تا مرحله انتقاد و انتقام جویی قرار دارد. در جریان این ارتباط در مراحل نخست باهدف اطلاع رسانی اخبار و آگاه سازی از جریانات آموزشی و تربیتی صورت می گیرد و سپس ارتباطات در سطوح بالاتری همچون مسائل آموزشی و تربیتی و راهنمایی و نظارتی ادامه پیداکرده و درنهایت در صورت مشکلات، نقش ارتباطات به سمت بحرانی زدایی سوق پیدا می کند. در صورت تشدید بحران ها، انتقاد و انتقام جویی محور ارتباط قرار می گیرد. از یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که والدین و معلمان به دلایل مختلفی با همدیگر ارتباط برقرار کرده اند و هر کدام از این علل ارتباطی بر مدیریت فرآیندیاددهی-یادگیری تاثیرگذار بوده اند و مسیر اجرای برنامه درسی را دچار تغییر و تحول کرده است.
شناسایی و اعتبارسنجی الگوی معلم خُبره مبتنی بر ارزش های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۴)
51 - 75
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: معلمان، مهم ترین رکن نظام آموزشی به شمار می روند. در کشور ما عملکرد معلمان باید منطبق با ارزش های اسلامی باشد؛ لذا هدف این پژوهش، شناسایی و اعتبارسنجی الگوی معلم خُبره مبتنی بر ارزش های اسلامی بود. روش ها : روش پژوهش، ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی بود. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل متون و پژوهش های مرتبط و صاحب نظران خُبره دانشگاه های فرهنگیان و آموزش وپرورش استان های غربی کشور بود که به روش نمونه گیری هدف مند تا اشباع نظری، تعداد 16 نفر انتخاب شد. جامعه آماری بخش کمّی، همه معلمان دوره اول و دوم متوسطه شهر صحنه، به تعداد 220 نفر بود که به روش نمونه گیری هدف مند (در دسترس)، تعداد 136 نفر پرسش نامه را پاسخ دادند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی، پرسش نامه محقق ساخته با 50 سؤال بسته پاسخ بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی، از روش تحلیل مضمون و در بخش کمّی از تحلیل عامل تأییدی استفاده شد. یافته ها: نتایج مصاحبه نیمه ساختاریافته نشان داد که الگوی معلم خُبره مبتنی بر آموزه های اسلامی، دارای 50 شاخص و 15 مؤلفه در سه بُعد دانش، نگرش و رفتار است. همچنین الگوی پیشنهادی معلم خُبره با استفاده از روش های تحلیل عامل تأییدی، اعتباریابی شد. نتیجه گیری: با توجه به نیاز مبرم کشور به نیروی کار نخبه و تأثیرگذار برای توسعه و پیشرفت، وجود معلمان خُبره که از دانش روز برخوردار باشند، نگرش و باور های عمیق به مبانی اسلام داشته باشند و از نظر رفتاری الگوی عملی خوبی برای دیگران باشند امری ضروری است.
مدل سازی چگونگی کنشگری اجتماعی حرفه ای معلمان در جامعه با تأکید بر مسئولیت اجتماعی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۴)
77 - 95
حوزههای تخصصی:
ییشینه و اهداف: هدف این مطالعه، بر ساخت فهم کنش حرفه ای معلمان از مسئولیت آن ها در محیط های اجتماعی مختلف انجام گرفت. روش ها :: پژوهش به روش نظریه داده بنیاد اجرا شد. براساس نظریه داده بنیاد، جامعه آماری با استفاده نمونه گیری در دسترس، از میان معلمان، استاد-معلمان و متخصصین آموزش و پرورش انتخاب شد. نمونه نهایی، برمبنای اشباع نظری پژوهش گران تعداد 11 نفر تعیین شد. یافته ها: در نتیجه کدگذاری، مسئولیت اجتماعی حرفه ای معلم به عنوان پدیده محوری، از عوامل گوناگونی مانند مرجع بودن معلم، کارگزار نظام رسمی، عبور از نقش شغلی به سوی فرانقش حرفه ای و مسئولیت متکثر، متأثر بود. این پدیده در بسترهای تغییرات ساختاری و تکنولوژی های هر زمان، شدت و حدت و حدود و ثغور متفاوتی داشته است. درنتیجه مشخص شد که معلمان با لحاظ کردن یا کنترل شرایط مداخله گر مانند شرایط رفاهی یا ارزیابی مسئولیت های کنش گران دیگر مانند نظام رسمی، نسبت به مسئولیت های اجتماعی خود دست به کنش می زنند. راهبرد فهم شده برای کنش معلمان، کنش صادقانه و واقع گرایانه مفهوم سازی شد. پیامدهای ارتقای جایگاه معلمان در ساحت گفتمان و باور، ارتقای شرایط رفاهی معلمان، کاهش هزینه ها از طریق فرهنگ سازی، شکل گیری اعتماد متقابل، تقویت پیوند میان جامعه و نهاد آموزش و آگاه سازی جامعه، نظام رسمی و معلم نسبت به حقوق، انتظارات و تکالیف هم دیگر، مفهوم سازی شد. نتیجه گیری: معلم، کنش گری است که هم جامعه و نظام سیاسی، آینده خود را در نوع تربیت او می بیند؛ هم خود معلم به صورت عرفی و شخصیتی، خود را مسئولی چندبعدی در مقابل دانش آموز، اجتماع محلی و نظام کلان جامعه ترسیم می کند. از این روست که او موجد مسئولیت حرفه ای است.
الگوی صلاحیت های حرفه ای معلمان چندپایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۴)
97 - 123
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: ضعف صلاحیت حرفه ای در معلمان موجب کاهش اعتماد به نفس و افت بازده می گردد؛ لذا هدف این پژوهش، طراحی الگوی صلاحیت حرفه ای معلمان در کلاس های چندپایه بود. روش ها : پژوهش با رویکرد کیفی، راهبرد فراترکیب و روش تحلیل محتوا انجام شد. حوزه پژوهش، تحقیقات انجام گرفته در زمینه صلاحیت حرفه ای معلمان در کلاس های چندپایه مقطع ابتدایی، در فاصله زمانی 1390 تا 1403 (۲۰10-۲۰۲۳) بود. نمونه گیری با شیوه هدف مند و انتخاب 33 مورد، با توجه به چک لیست پریزما انجام شد. جمع آوری اطلاعات تا حد اشباع اطلاعاتی پیش رفت. اعتبار یافته ها با چندسوسازی داده ها و ضریب کاپا بررسی و تأیید گردید. جهت تجزیه و تحلیل اسناد، استخراج کدهای باز و طبقه بندی نهایی کدها، از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. یافته ها: مؤلفه های اصلی الگو شامل: صلاحیت اخلاقی، صلاحیت ارتباطی، تسلط بر دانش تربیتی موضوعی، صلاحیت دانش موضوعی، صلاحیت تربیتی، صلاحیت توسعه حرفه ای، صلاحیت رفتاری، صلاحیت زیستی بدنی، صلاحیت سیاسی، صلاحیت شخصیتی، صلاحیت عاطفی و نگرشی، صلاحیت عبادی-اعتقادی، صلاحیت دانش عمومی، صلاحیت فرهنگی و اجتماعی، صلاحیت مدیریت و رهبری آموزشی بود. نتیجه گیری: الگوی صلاحیت های حرفه ای معلمان چندپایه، دارای 15 مؤلفه می باشد که با نیازهای روز حرفه معلمی در کلاس های چندپایه متناسب است.
پدیدارنگاری تجارب معلمان ابتدایی در فرآیند تغییر آموزشی با نظر به رویکرد مایکل فولن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، تبیین وضع موجود تغییرات آموزشی در عرصه خُرد (منطقه آموزشی و مدرسه) براساس تجارب زیسته معلمان دوره ابتدایی، با نظر به نظریه مایکل فولن (2007)، و تعیین فاصله آن با وضعیت مطلوب است. رویکرد پژوهش از نوع کیفی و روش اصلی آن پدیدارنگاری است. جامعه مورد مطالعه شامل 10 نفر از معلمان دوره ابتدایی است که با روش نمونه گیری هدفمند، از نوع ملاک محور، تا رسیدن به اشباع نظری، انتخاب شدند. همچنین به منظور اعتباربخشی به یافته ها، به انجام 2 مصاحبه تکمیلی پرداخته شد و در نهایت، 12 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مصاحبه حضوری از نوع نیمه ساختاریافته و ساختارنایافته است. از مهم ترین دستاوردهای پژوهش حاضر، اثبات اهمیت جمع میان دو نوع عاملیت فردی و اجتماعی در معلم و همچنین نقش سه وجهی وی در جریان تغییرات آموزشی است. بر این اساس، دست یافتن به وضعیت مطلوب در زمینه تغییرات آموزشی، نیازمند تلاشی گسترده و البته مبتنی بر واقعیات نظام آموزشی (با تأکید بر تجارب زیسته مجریان برنامه های تغییر آموزشی) در جهت رفع محدودیت های اجرایی ذکر شده خواهد بود و این مهم، در اولین قدم، مستلزم بازتعریف نقش و جایگاه معلمی، به مثابه عنصر اصلی تغییرات آموزشی در عرصه خُرد می باشد.
تحلیل راهکارهای ارتقای یادگیری گروهی در دوره ابتدایی از دیدگاه اساتید دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
127 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل راهکارهای ارتقای یادگیری گروهی در دوره ابتدایی از دیدگاه اساتید دانشگاه فرهنگیان شهر یزد انجام شد. این مطالعه با رویکرد کیفی و به روش تحلیل محتوا صورت گرفت. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 17 نفر از متخصصان، به شیوه نمونه گیری هدفمند گردآوری و بررسی شدند. برای اطمینان از صحت یافته ها، از سه روش ممیزی بیرونی، بازبینی نتایج توسط مشارکت کنندگان، و کنترل مداوم استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش منجر به شناسایی و دسته بندی سه مؤلفه انتخابی، شش مؤلفه محوری، و 34 زیرمؤلفه به عنوان راهکارهای ارتقای یادگیری گروهی شد. یافته ها بر اهمیت عواملی چون ایجاد محیط های یادگیری غنی و باکیفیت، آموزش هدفمند شهروندی اجتماعی، و تقویت الگوهای نظام مند در مدارس تأکید داشت. همچنین، آموزش جامعه پذیری در مدارس به عنوان ضرورتی اساسی برای تربیت افرادی آگاه، مسئولیت پذیر، و توانمند در مواجهه با چالش های اجتماعی شناسایی شد. نتیجه گیری: تأکید بر نقش معلمان به عنوان عوامل کلیدی در شکل دهی به کنش های اجتماعی مطلوب در میان دانش آموزان برجسته شد. روش تدریس معلمان باید به گونه ای باشد که دانش آموزان را به مشارکت فعال، همکاری گروهی، و تبادل سازنده افکار ترغیب کند. همچنین، فرهنگ سازی در زمینه کار گروهی میان تمامی عوامل مدرسه به عنوان پیش شرطی حیاتی برای ایجاد محیط های یادگیری گروهی مؤثر مطرح شد. در نهایت، پژوهش بر ضرورت تربیت شهروندانی آگاه و مسئولیت پذیر از طریق طراحی محیط های یادگیری غنی و آموزش نظام مند در مدارس تأکید می کند.
ساختارشناسی نظری و مفهومی واژگان «غفلت و فراموشی» در قرآن، جهت استنباط دلالت های تربیتی آن، برای معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
129 - 146
حوزههای تخصصی:
نگاه به کلیدواژه های قرآنی از منظر تربیتی، رویکردی است که می تواند باب فهم و استنباط دلالت های تربیتی برای تعلیم وتربیت را فراهم نماید. تبیین الگوهای نظری و مفهومی کلیدواژه های قرآنی می تواند در راستای فهم مسائل تربیتی در بعد کلان و ارائه راهکارهای کاربردی برای تعلیم وتربیت و وظایف معلمی در بعد خرد، راهگشا باشد. آنچه در این بین اهمیّت ویژه دارد این موضوع است که دلالت های تربیتی برای حرفه معلمی در فرایندی معتبر مورد استخراج و سنجش قرار گیرد. به عبارتی اگر قرار است برای فرایندهای تربیتی، مبانی خاصّی وجود داشته باشد یقیناً این امر بایستی براساس معیارهایی صورت گیرد که جنبه همه جانبه نگری در آن با توجّه به ویژگی های انسان و خلقت او قابل تعریف باشد. حتی، در کاربرد الگوهای روزآمد علمی و کاربرد نظریات رقیب، محک مبانی قرآنی می تواند به عنوان ابزاری برای صحّت سنجی این مطالب و فیلتری مناسب برای کاربرد نظریات علمی مورد استفاده قرار گیرد. واژگان غفلت و فراموشی به عنوان یکی از کلیدواژگان پرتکرار که با خلقت انسان و دوران تربیت و تکامل او گره خورده است، از جمله الگوهایی است که نه تنها فهم ابعاد آن برای معلّمان مفید و سودمند بلکه استخراج این ابعاد در قالب الگوی مفهومی و نظری می تواند برای مباحث تربیتی دارای راهکارهای عینی و عملیاتی باشد. تلاشی که محقّقان پژوهش حاضر سعی نمودند در خور وسع خود به بخشی از آن بپردازند. در همین راستا، پژوهش حاضر قصد دارد در راستای استنباط دلالت های تربیتی فوق، به واژه فراموشی در قرآن، نظری ساختارشناسانه بیندازد.ابتدا یک سؤال پژوهشی با این مضمون طرح شد که:«واژگان غفلت و فراموشی در قرآن چگونه بکار گرفته شده است؟»نمونه گیری هدفمند که تا اشباع نظری مقولات ادامه داشته و در طرح تحقیقی حاضر سبب خوانش کل آیات قرآن در رابطه با کلیدواژه حیات گردید.در مرحله ی سوم، جمع آوری داده ها به روش کتابخانه ای و با مراجعه به متن قرآن انجام گرفت.در مرحله ی چهارم، داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار MAXQDAY نسخه 3-12PORO مورد تحلیل قرار گرفت. در مرحله آخر، مطالعه تطبیقی کدهای محوری و باز به استخراج دلالت های تربیتی به روش تحلیل محتوای کیفی به شیوه ی استقرایی انجام شد.نتایج پژوهش حاکی از آن است که الگوی نظری واژگان غفلت و فراموشی در قالب شش دسته گروه های غافل و فراموشکار، موارد در معرض غفلت و فراموشی، عوامل ایجاد و پرهیز از غفلت و فراموشی، نتایج و شیوه های برخورد با غفلت و فراموشی قابل تقسیم است. همچنین پنج دلالت تربیتی از این الگوی نظری و مفهومی برای معلمان قابل استخراج است که شامل موارد زیر می باشد: ارتباط شناخت و ادراک با غفلت و فراموشی، اعتبار تذکّر در کنار تعلّم، لزوم تبیین ابعاد غفلت و فراموشی، توجّه به متضادهای غفلت و فراموشی، توجّه به مراتب غفلت و فراموشی. هر یک از این دلالت ها خود شامل اجزای دیگری بوده که به شرح زیر می باشد: ارتباط شناخت و ادراک با غفلت و فراموشی از دلالت های مبنایی و ریشه ای است که شامل این موارد خواهد بود: توجّه به ایجاد شناخت، توجّه به شناخت صحیح، توجّه به شناخت عمیق. اعتبار تذکّر در کنار تعلّم از جمله دلالت های فرایندی و زمینه ای است که توجّه به لزوم تذکر دائمی و توجّه به شیوه های تذکر را شامل می شود. تبیین ابعاد غفلت و فراموشی از جمله دلالت های ساختاری است که مصادیق، ریشه ها و نتایج غفلت و فراموشی را شامل می شود. توجّه به متضادهای غفلت و فراموشی ازجمله دلالت های عملکردی است که کلیدواژه های دنیا - آخرت، مرگ - زندگی و حس گرایی و معناگرایی را شامل می شود. درنهایت توجّه به مراتب غفلت و فراموشی از جمله دلالت های نتیجه ای است که شامل گزاره های تکرار و تعمد در غفلت و فراموشی است.درنهایت باید اذعان داشت که دین برای تربیت انسان آمده است و نگاه به محتوای دینی برای استنباط دلالت های تربیتی می تواند گامی در همین راستا باشد. به صورت جزئی تر این امر می تواند از طریق تحلیل کلیدواژه های قرآنی جهت استنباط این دلالت ها برای حرفه معلمی و کلاس درس او صورت گیرد. لذا چنین تحلیلی اساساً هدف و مقصود دینی و تربیتی دارد. سودمندی این امر در اتقان تکیه گاه نظری است که برای تربیت فراهم می نماید و معلم می تواند در عمل از راهکارهایی در کار خود بهره مند گردد که اعتبار مبنایی آن براساس الگوی وحیانی پایه ریزی شده است. برهمین اساس و به منظور غنی بخشی به تحقیق حاضر، پیشنهاد می شود در ادامه تحقیقات نظری به این سبک، دیگر کلیدواژه های مرتبط با مفهوم غفلت و فراموشی مورد بررسی قرار گرفته و با تبیین الگوی نظری و مفهومی کامل تر، نکات کلان در مباحث تربیتی استخراج گردد. همچنین پیشنهاد می شود دیگر کلیدواژه های قرآنی براساس این الگو مورد تبیین و بررسی قرار گیرند. اساساً تربیت کارآمد منوط به رعایت ابعاد جزئی و کلی مؤلفه های تربیتی است. معلمان کارآمد در قدم اوّل باید با تمسک به منابع معتبر تربیتی، جای پای قدم های حرفه ای خود را مستحکم نمایند. در گام بعدی لزوم شناخت درست مبانی و اصول و دلالت های تربیتی از منابع معتبر مطرح می گردد. این فرایند را محقّقان تربیتی برای شناخت و دسترسی معلمان، تسهیل و تسریع می نمایند. در گام سوّم و در بخش وظیفه اصلی معلم، کاربست این نتایج در محیط تربیتی، حائز اهمیت بوده که این بخش از رسالت های حرفه ای معلمی خواهد بود. در همین راستا در تحقیق حاضر، گام اوّل و دوّم به عنوان گام های پیش زمینه و در راستای کمک به حرفه تربیتی معلم برداشته شد تا از این رهگذر کیفیت عملکردهای معلمی بهبود و گسترش یابد.
تحلیل پدیدارشناسانه از تجربیات معلمان دوره ی ابتدایی در آموزش الکترونیکی (مورد مطالعه: شهر بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
با پیشرفت فناوری های آموزشی و ضرورت استفاده از آموزش الکترونیکی، معلمان در فرایند آموزش با مشکلات و چالش های متعددی مواجه هستند که کیفیت یادگیری دانش آموزان را تحت تأثیر قرار می دهد؛ با توجه به اهمیت این موضوع، در مقاله ی حاضر برآنیم تا چالش های آموزشی معلمان دوره ی ابتدایی شهر بیرجند در آموزش الکترونیکی را شناسایی کنیم. این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و، از نظر روش، کیفی از نوع پدیدارشناسی است. جامعه ی آماری شامل تمام معلمان دوره ی ابتدایی شهر بیرجند در سال تحصیلی 140۲-140۳ است که با استفاده از قاعده ی اشباع نظری و روش نمونه گیری هدفمند 18 نفر به عنوان شرکت کننده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه ی نیمه ساختاریافته استفاده شد و فرایند انجام مصاحبه ها تا اشباع نظری ادامه یافت. روایی ابزار اندازه گیری با استفاده از روش توافق کدگذاران (90/0) مورد تأیید واقع شد. نتایج پژوهش نشان می دهد چالش های آموزشی معلمان دوره ی ابتدایی شهر بیرجند در آموزش الکترونیکی در قالب 92 کد باز، 19 کد محوری و 5 انتخابی (مهارتی و فنی، زیرساختی و پشتیبانی، سیاست گذاری و مدیریت آموزش الکترونیکی، روانی جسمانی و چالش های فرهنگی اجتماعی) طبقه بندی می گردد؛ همچنین، نرخ تکرار کدهای گزارش شده ی نتایج نشان دهنده ی این امر است که مهم ترین چالش آموزش الکترونیکی معلمان دوره ی ابتدایی شهر بیرجند فقدان مهارت های فنی و تخصصی و عدم تجربه لازم برای برنامه ریزی و اجرای دوره های آموزش الکترونیکی بود؛ با توجه به چالش های مذکور، ضروری است سیاست گذاران، نهادهای آموزشی و جوامع محلی برای حمایت معلمان دوره ی ابتدایی اقدام کنند تا کیفیت آموزش الکترونیکی بهبود یابد و تجربه ی یادگیری مثبت تری برای دانش آموزان فراهم شود. این مسئله نیازمند تحقیقات بیشتری است تا راهکارهای مؤثری برای غلبه بر این چالش ها شناسایی شود و منابع جدیدی برای کمک به معلمان فراهم گردد.
طراحی الگوی ارتباطات رسانه ای معلم-دانش آموز در مقطع ابتدایی:یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
697 - 734
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی ارتباطات رسانه ای معلم-دانش آموز در مقطع ابتدایی بود. این پژوهش با روش کیفی از نوع پدیدارشناسی انجام شد. قلمرو پژوهش را معلمان و دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر بیرجند، تشکیل دادند. با توجه به ماهیت پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. با مصاحبه نیمه ساختاریافته 13 نفر از معلمان و 10نفر از دانش آموزان داده ها اخذ گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تامین روایی و پایایی از معیارهای لینکلن و گوبا استفاده شد. یافته های حاصل از تجارب زیسته معلمان و دانش آموزان در قالب 4 مضمون اصلی اهداف و دلایل (خبری و آگاه سازی، آموزشی و اشتراک گذاری فایل، راهنمایی و مشاوره، نظارتی و مراقبتی، بحران زدایی، سرگرمی و مدیریت اوقات فراغت)، فرصت ها و تهدید ها (زیرساخت اینترنت، تجهیزات و وسایل الکترونیکی، طرز تفکر و فرهنگ، عدم تخصص و سواد فناوری، در دسترس بودن و انعطاف پذیری زمان و مکان)، راهکارهای توسعه (توسعه شبکه های اجتماعی بومی، ارتقا شبکه آموزشی دانش آموزی(شاد)، استفاده از رسانه های جمعی، توسعه زیر ساخت های اینترنت و اینترانت، حمایت از خانواده های محروم، توسعه سواد رسانه ای، روی آوردن به بسترهای آنلاین) و دستاوردها و پیامدها (صرفه جویی در زمان آموزش، ارتباط آسان و ساده، رصد و مداخله به هنگام، شکل گیری یادگیری عمیق تر و با انگیزه، حواس پرتی دیجیتال، اعتیاد و مشکلات روانی و افت تحصیلی) سازمان یافت.
شناسایی شایستگی های کارآفرینانه معلمان مدارس سمپاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: تجربه اغلب کشورها نشان داد که آموزش و پرورش به عنوان بزرگترین متولی تربیت نسل آینده و سرمایه انسانی، نقشی مهم و پایدار در زمینه کارآفرینی و توسعه جامعه دارا می باشد. پرواضح هست که تربیت چنین دانش آموزانی توسط معلمان توانمندی تحقق می یابد، که خود روحیه و باور کارآفرینی داشته باشند. برای رسیدن به این مهم، شناخت شایستگی های کارآفرینانه معلمان ضروری است، بنابراین، هدف اصلی در پژوهش حاضر شناسایی شایستگی های کارآفرینانه معلمان مدارس سمپاد با استفاده از تخصص و تجارب صاحب نظران و اندیشمندان بوده است.روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی و با رویکرد کیفی و روش گروه کانونی انجام شده است. برای این منظور از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. مصاحبه شوندگان در این پژوهش مشتمل بر 16 نفر از صاحب نظران علوم تربیتی و کارآفرینی و همچنین مسئولان سازمان ملی استعداد درخشان بودند. به منظور تحلیل داده ها، علاوه بر بررسی متون علمی، از نظرات تخصصی مصاحبه شوندگان استفاده شد، بدین معنا که با تحلیل دقیق و سیستماتیک مصاحبه ها، مولفه های شایستگی های کارآفرینی معلمان مدارس سمپاد احصاء گردید. یافته ها: پس از کدگذاری های انجام شده، 477 مفهوم، 45 زیرمقوله و 7 مقوله استخراج گردید، که شامل: مقوله شایستگی های دانشی (8 زیرمقوله)، شایستگی های مهارتی (8 زیرمقوله)، شایستگی های نگرشی (7 زیرمقوله)، ویژگی های شخصیتی (2زیرمقوله)، عوامل موثر بر ایجاد شایستگی های کارآفرینانه (8 زیرمقوله)، پیامدها (5زیرمقوله)، و موانع و چالش ها (7 زیرمقوله) شناسایی گردید. بحث و نتیجه گیری: نیاز است که معلم علاوه بر کسب و استفاده از دانش روان شناسی و علوم تربیتی بتواند در تدریس و کلاس درس خود دست به نوآوری و خلاقیت بزند. بدین منظور یکی از مهمترین راهکارهای موثر، آموزش کارآفرینی به معلمان است. پیامدهای این شایستگی ها در وهله اول به خود معلم بازمی گردد. پیامدهایی همچون، احساس رضایت، افزایش اثربخشی، افزایش اعتماد به نفس از جمله موارد قابل اشاره است. همینطور می توانند دانش آموزانی تربیت نمایند که روحیه، انگیزه و باور کارآفرینی را داشته باشند.
ارزیابی عملکرد معلمان تربیت بدنی با استفاده از بازخورد 720 درجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی عملکرد معلمان تربیت بدنی با بازخورد 720 درجه بود. جامعه آماری پژوهش مدیران، معلمان تربیت بدنی و سایر دروس، مسئولان ورزش منطقه هفت آموزش و پرورش، مدیران و کارشناسان مسئول اداره ورزش و جوانان حوزه شمال شرق تهران، دانش آموزان 15 دبیرستان مقطع متوسطه دخترانه منطقه 7 تهران و والدین آنها، در مجموع به تعداد 6371 نفر بود. برای نمونه پژوهش از روش های کل شمار، هدفمند، تصادفی ساده و تصادفی – خوشه ای استفاده شد و 769 نفر انتخاب شدند. برای دستیابی به اهداف پژوهش از پرسشنامه ارزیابی عملکرد معلمان تربیت بدنی کشاورز و همکاران (1392) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و استنباطی ازجمله کولموگروف اسمیرنوف، تی تک گروهی، تی دو هتلینگ و آزمون تعقیبی LSD با کمک نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها حاکی از این است که بین عملکرد مرحله دوم و مرحله اول تفاوت آماری معناداری وجود دارد (05/0>P). مسئولان تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش برای ارتقای سطح عملکرد معلمان تربیت بدنی و بهره ور کردن ساعات درس ورزش و تربیت بدنی باید از مدل های نوین ارزیابی عملکرد استفاده کنند که امکان ارزیابی عملکرد معلمان تربیت بدنی را از زوایای مختلف دارد.