مطالب مرتبط با کلیدواژه

پدیدارشناسی


۳۶۱.

تفسیر استعلایی هوسرل از فلسفه هیوم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تفسیر استعلایی تجربه گرایی پدیدارشناسی هوسرل هیوم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۱ تعداد دانلود : ۲۹۹
در این مقاله بر اساس شواهد موجود در آثار هوسرل و هیوم استدلال شده است که تفسیر خاص هوسرل از فلسفه هیوم به عنوان فلسفه ای استعلایی ریشه در رویکرد خاص هوسرل به جستجوی امر استعلایی در فلسفه جدید دارد که با واقعیات تاریخ فلسفه یا دست کم با آنچه عموم مورخان فلسفه می گویند، همخوانی ندارد. در واقع، هوسرل طبق یک سنت تفسیری که مختص فیلسوفان مبتکر، و نه شارحان آثار فلسفی و تاریخ نگاران فلسفه، است به آرای هیوم نظر کرده و کوشیده تا ریشه و پیشینه برخی از مفاهیم اساسی پدیدارشناسی خود را در آرای هیوم بیابد. در اینجا پس از بررسی نسبت پدیدارشناسی هوسرل با تجربه گرایی و جایگاه مفهوم «استعلایی» در تجربه گرایی هیوم، مؤلفه های تقلیل، تقوم و زیست جهان در پدیدارشناسی هوسرل به ترتیب به عنوان همتایان شکاکیت، تخیل و عالم خارج در فلسفه هیوم مورد بحث قرار گرفته اند. در نهایت این نتیجه حاصل شده که هوسرل از این رهگذر وارد گفتگویی فلسفی با هیوم شده تا ناگفته ها و نااندیشیده های او را در چهارچوب پدیدارشناسی استعلایی خود بیان کند. این رویکرد هوسرل همانی است که بعداً در هرمنوتیک متأخر هایدگر و رویکرد خود هایدگر به آرای فیلسوفان گذشته مشاهده می شود.
۳۶۲.

پدیدارشناسی و «ممنوعیت انسان شناختی» مسئله ی امکان یک انسان شناسی پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی فلسفی پدیدارشناسی ممنوعیت انسان شناختی هایدگر هوسرل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۴ تعداد دانلود : ۳۱۷
گرایش به یک انسان شناسی فلسفی در اوایل قرن بیستم، وجه غالب در فضای فکر آلمانی بوده، و تأثیر آن چندان عمیق و گسترده بوده که پدیدارشناسی، از همان آغاز لازم دانسته است که موضع خود را در برابر آن روشن کند. این موضع گیری اولیه تا حد زیادی به صورت یک تعارض ذاتی نمود کرده، تا آنجا که بلومنبرگ از آن به «ممنوعیت انسان شناختی» در پدیدارشناسی هوسرل و هایدگر تعبیر می کند. ما در این نوشتار به نسبت میان پدیدارشناسی هوسرل و هایدگر با انسان شناسی فلسفی پرداخته ایم و کوشیده ایم نشان دهیم که برخلاف برخی اظهارات صریح این دو، این تعارض نه ذاتی است و نه مطلق. از این رو، می توانیم از امکان یک انسان شناسی فلسفی بر پایه ی پدیدارشناسی این دو سخن بگوییم. پیرنگ و مختصات کلی یک انسان شناسی پدیدارشناختی را بر وفق تحلیل اگزیستنسیال دازاین بدست داده ایم، و نشان داده ایم که انسان شناسی پدیدارشناختی از جهت اسلوب و الگو با انسان شناسی سنتی از اساس متفاوت است.
۳۶۳.

فضا را چگونه بخوانیم؟ از خوانش پدیدارشناسانه تا خوانش انتقادی فضا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضا خوانش انتقادی پدیدارشناسی نظام دانش قلمرو مدیریتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۲ تعداد دانلود : ۵۴۱
خوانشِ فضا به چه معناست؟ این واژه چه جایگاهی در نظامِ شهرسازیِ جامعه ایران دارد؟ مفاهیمی چون خوانش و خوانایی، چگونه با چیزی به نام نیروهای برسازنده ی فضا درگیر می شوند؟ گفتمان انتقادی فضا، چگونه فضا را خوانش می کند؟ نوشتار پیش رو تلاش می کند به سؤالاتی از این قبیل پاسخ دهد. در همین راستا نوشتار به چهار بخش تقسیم شده است. در بخش اول، نگاه نظری و مسأله ی نوشتار مطرح می شود؛ اینکه فضا در اینجا از کدام پنجره و با چه گفتمانی خوانش می شود. در بخش دوم از این صحبت می شود که چگونه چیزی به نام خوانایی در قلمروی دانش -در نظام دانشگاهی ایران- از خلال تعاریف، بمثابه ی یک ابزارِ سنجش و فهمِ جهان-فضا تولید می شود. در بخش سوم این مساله مطرح می شود که چگونه خوانشِ پدیدارشناسانه به کلیدواژه ی فهم فضا تبدیل شده و در قلمروی حرفه ای و مدیریتی به واسطه خوانا یا ناخوانا خواندنِ بازنمایی های فضا، وضعِ موجود را بازتولید می کند. در همین راستا گریزی به روش و نگاهِ کوین لینچ  زده می شود و به این خاطر که نامِ او با خوانشِ فضا در متون شهرسازی ایران گره خورده است، مورد نقد قرار می گیرد. در این بخش همچنین با نگاه پدیدارشناسانه به خوانشِ نا- فضاها در شهر تهران پرداخته می شود. در بخش چهارم که در واقع همان نگاهِ نوشتار است، پژوهش حاضر می کوشد با صورت بندی خوانشِ انتقادی از فضا بمثابه یک بدیل، آن نظم و نظامِ مفهومی ای که همواره در قلمروی دانش و مدیریت شهری تولید و بازتولید می شود، نفی کند.
۳۶۴.

تحلیل پدیدارشناسانه ی تجارب زیسته اساتید و دانشجویان از آموزش مجازی در نظام آموزش عالی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پژوهش کیفی آموزش مجازی آموزش عالی پدیدارشناسی تجربه زیسته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۷ تعداد دانلود : ۳۱۲
پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و از نوع پدیدارشناسی به تحلیل تجارب زیسته دانشجویان واساتید از چالش های آموزش مجازی در نظام آموزش عالی ایران پرداخته است. مشارکت کنندگان پژوهش شامل 25 نفر از دانشجویان در رشته های مختلف کارشناسی و 15 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خدابنده با گرایشهای مختلف تحصیلی بود که حداقل پنج سال سابقه ی تدریس داشتند و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه ی فردی نیمه ساختاریافته تا رسیدن به حد اشباع نظری استفاده شد. داده های بدست آمده با استفاده از روش کدگذاری موضوعی مورد تحلیل قرار گرفت و یافته ها در قالب کدهای باز، محوری و منتخب سازماندهی شد. یافته های حاصل از تجارب زیسته دانشجویان و اساتید در 3 مضمون اصلی (مزایای استفاده از آموزش مجازی، مشکلات استفاده از آموزش مجازی و در نهایت ارائه پیشنهاداتی برای بهبود و ارتقا این آموزشها) و 6 مضمون فرعی (اقتصادی، آموزشی، بهداشتی،زمانی، فرهنگی و فناوری) شناسایی گردید.
۳۶۵.

ادراک استادان و نومعلمان از ابعاد و مؤلفه های مغفول برنامه درسی علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه درسی اجرا شده برنامه درسی مغفول دانشگاه فرهنگیان پدیدارشناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۳ تعداد دانلود : ۳۲۲
این پژوهش با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های مغفول در برنامه درسی اجراشده رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان، انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر بر اساس ماهیت اهداف تحقیق، کیفی از نوع پدیدارشناسی و به روش توصیفی است. مشارکت کنندگان در تحقیق را استادان و مدرسان، فارغ التحصیلان در رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان، سال های 98-97 تشکیل می دادند. مشارکت کنندگان، به صورت نمونه گیری هدفمند، بر اساس تجارب هر دو گروه به شیوه گلوله برفی انتخاب و این امر تا اشباع نظری، درنهایت با 12 استاد و 15 نومعلم خاتمه یافت. برای جمع آوری داده های کیفی از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته استفاده شده است. همچنین برای بررسی روایی، اطلاعات به دست آمده از تحلیل، متن مصاحبه ها به استادان راهنما، مشاور و همچنین متخصصان در دانشگاه فرهنگیان داده شد. پایایی داده ها از طریق سه معیار موردنظر صاحب نظران مطالعات کیفی شامل: قابل قبول بودن، قابلیت اطمینان، و تأییدپذیری، تأیید شد. بر اساس ساختار مصاحبه، برای تحلیل تصورات مشارکت کنندگان از روش هفت مرحله ای کلایزی استفاده شد. پس از طی مراحل فوق، هفت بعد اصلی شامل: ساختار سازمانی و درون داد دانشگاه؛ مهارت حرفه ای لازم و عملکرد مناسب استاد؛ توجه به نیاز یادگیرنده؛ تناسب موضوع و مواد درسی با تاب آوری دانشجو؛ و پژوهش محوری در کلاس استخراج شد. شناخت و معرفی مؤلفه های مغفول در نظام تربیت معلم کشور می تواند به سیاست گذاران، مدیران و برنامه ریزان آموزشی در اتخاذ راهبردهای مناسب برای کاهش شکاف بین وضع موجود و مطلوب در این زمینه و ارتقای وضعیت مؤلفه های برنامه درسی اجراشده یاری رساند.  
۳۶۶.

رویکرد پدیدارشناسانه به تجارب معلمان جدیدالورود از اولین سال تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی تجارب زیسته معلم جدیدالورود تدریس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۱ تعداد دانلود : ۳۹۴
هدف: هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر واکاوی تجارب زیسته معلمان جدیدالورود از اولین سال تدریس در سازمان آموزش وپرورش استان فارس بود. روش: این پژوهش کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی اجرا شد. روش گردآوری اطلاعات استفاده از مصاحبه های نیمه ساختمند بود. بر این اساس، از بین معلمان دوره ابتدایی 18 نفر براساس معیارهای ورود به پژوهش انتخاب شدند. تحلیل مصاحبه ها، با استفاده از الگوی هفت مرحله ای Colaizzi (1978) و روش تحلیل مضمون انجام شد. اعتبار داده های به دست آمده با استفاده از تکنیک های تأییدپذیری، اعتمادپذیری و هم سوسازی پژوهش گران تأیید شد. یافته ها: پس از استخراج موضوعی و طبقه بندی آن ها، یافته ها در دو مضمون اصلی "پیامدهای مثبت" مشتمل بر سه مضمون فرعی «مهارت های تدریس»، «مهارت های ارتباطی»، «مهارت های روان شناختی» و "پیامدهای منفی" مشتمل بر چهار مضمون فرعی «چالش های حرفه ای»، «چالش های روان شناختی»، «چالش های محیطی» و «چالش های میان دانش آموزان» طبقه بندی شدند.
۳۶۷.

شناسایی آسیب ها و چالش های مدیریتی آموزش مداوم پزشکی (یک مطالعه پدیدارشناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسیب ها و چالش ها آموزش مداوم پزشکی پدیدارشناسی پزشکان عمومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۶ تعداد دانلود : ۴۸۵
این پژوهش با هدف شناسایی آسیب ها و چالش های آموزش مداوم پزشکی انجام شد. مطالعه حاضر در سال 1399 با رویکرد کیفی، از نوع پدیدارشناسانه با نمونه گیری هدفمند و با مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 19 نفر از استادان آموزش مداوم پزشکی و متخصصان برنامه ریزی درسی انجام گرفت. روش پژوهش از حیث هدف کاربردی و نمونه گیری به صورت هدفمند و تا رسیدن داده ها به حد اشباع ادامه یافت که به طور کلی 5 مضمون اصلی و 12 مضمون فرعی استخراج شد. مطابق با نتایج پژوهش، در بخش کیفیت آموزش مداوم پزشکی برای پزشکان عمومی باید نظارت جدی مورد مداقه قرار گیرد و نیز بایستی دستگاه های جامعی را برای ارزشیابی از یادگیری ها طراحی کرد. از سوی دیگر، باید برای انتقال تجربیات زیسته پزشکان بستر مناسبی فراهم کرد تا بتوانند در مهارت افزایی و ارتقای دانش تخصصی گام مؤثری بردارند و همچنین بایستی امکانات و تجهیزات مناسب یادگیری الکترونیکی را در سیستم آموزش مداوم پزشکی جهت رفع مشکلات کمبود زمان و سایر مشکلات ساختاری راه اندازی کنند.
۳۶۸.

کاوشی پدیدارشناختی درباب ماهیت عملکرد فردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عملکرد فردی پدیدارشناسی نتیجه کنش فنی کنش اجتماعی تلاش توان ذهنی شخصیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۹ تعداد دانلود : ۳۳۴
عملکرد فردی را می توان مفهومی محوری در مدیریت منابع انسانی به شمار آورد. این تحقیق کنکاشی پدیدارشناختی حول این مفهوم است تا ماهیت و جوهره آن کشف و توصیف شود. دراین راستا از روش پدیدارشناسی که هدفش کشف ماهیت پدیده ها است، استفاده شد. بدین منظور، مصاحبه پدیدارشناختی با ۱۶ نفر از کارکنان شاغل در ۴ سازمان مختلف انجام شد تا دریابیم برای این افراد مفهوم عملکرد فردی به چه معناست؟ تحلیل داده های به دست آمده نشان داد مفهوم عملکرد فردی نزد مصاحبه شوندگان دارای شش معنا و برساخته ذهنی مختلف بود: عملکرد یعنی نتیجه، عملکرد یعنی کنش فنی، عملکرد یعنی کنش اجتماعی، عملکرد یعنی تلاش، عملکرد یعنی توان ذهنی و عملکرد یعنی شخصیت. توجه به این امر که عملکرد فردی دارای معنای واحد نبوده و نسبیت معنایی بر آن حاکم است، می تواند کارشناسان منابع انسانی را در افزایش اثربخشی ارتباطات یاری رساند. همچنین باتوجه به اینکه بسیاری از تصمیمات پرسنلی درمورد افراد، براساس برداشتی از عملکرد آنها اتخاذ می شود، یافته های این تحقیق می تواند خوانندگان را در درک چرایی تصمیمات پرسنلی یاری رساند. تحقیق حاضر نیز می تواند مبنایی برای یک برنامه پژوهشی پدیدارشناختی درجهت کشف ماهیت پدیده های مهم در مدیریت منابع انسانی باشد.
۳۶۹.

هرمنوتیک «بازگشت عاشقانه» در رسال ه الابراج سهروردی با رویکرد پدیدارشناسانه اشراقی هانری کربن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هرمنوتیک رساله الابراج سهروردی کربن پدیدارشناسی بازگشت تأویل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۶ تعداد دانلود : ۵۳۶
رساﻟ ه الابراج یا کلمات ذوقیه تنها رساله رمزی سهروردی به زبان عربی است و کمتر بررسی شده است. با تأویل پدیدارشناسانه هانری کربن درمی یابیم که این رساله در حقیقت حکایت بازگشت عاشقانه نفس به موطن اصلی خویش است، که در پدیدار رمزهای واقعی و زنده در سیر حکایت نفس بر او ظاهر می شود، به گونه ای که از طریق این ظهور می تواند او را نجات دهد و به اصل خویش بازگرداند. از نظر کربن، «بازگشت به اصل» همان اصلی است که انسان معاصر در پی دوقطبی شدن حس و عقل جهان شناخت پسا-دکارتی، آن را فراموش کرده، که در حقیقت به خاطر از میان رفتن ساحت خیال مجرد یا نفس در جهان شناسی معاصر است. آنچه خیال آدمی را فعال و مجرد می کند عشق به بازگشت به وطن حقیقی است که گنوس یا معرفت نجات بخش آن را متذکر می شود و آدمی را به اصل مثالی و فرشته گون خویش ارجاع می دهد. تأویل از نظر کربن، بازگشت به اصل و رب النوع پدیدارهاست که در پدیدارهای رمزی متجلی می شود. او می کوشد تا وجه معاصرانه «عالم مثال» را در قالب نظریه «تخیل خلاق» و پدیدارشناسی خاص خویش عرضه می کند. این جستار حکایت عشق به بازگشت را در آینه رمزها، که تجلی گاه اصل مثالی پدیدارهاست، نشان می دهد.
۳۷۰.

پدیدارشناسی تغییرات هویت همسری مادران پس از تولد اولین فرزند از دیدگاه همسرشان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی تولد اولین فرزند تغییرات هویت هویت همسری دیدگاه همسران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۱ تعداد دانلود : ۲۹۳
هدف پژوهش حاضر بررسی تغییرات هویت همسری مادران پس از تولد اولین فرزند از دیدگاه همسرشان بود. برای دستیابی به این هدف از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. جامعه موردپژوهش، پدران ساکن شهر تهران بود که از تولد اولین فرزندشان حداقل یک سال و حداکثر هفت سال گذشته باشد. نمونه‌گیری به روش هدفمند انجام شد و ۱۲ نفر شامل به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. جمع‌آوری اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته محقق‌ساخته و تحلیل داده‌ها با بهره‌گیری از روش تحلیل مضمون صورت پذیرفت. درنهایت یافته‌های پژوهش در قالب ۱۳ مضمون فرعی و ۳ مضمون اصلی به‌ دست آمد. مضامین مستخرج عبارت‌اند از: تغییرات نقشی (کاهش حمایت عاطفی، افزایش حمایت عاطفی، کاهش حمایت ابزاری، افزایش حمایت ابزاری و کاهش حمایت اطلاعاتی)، تغییرات قواعدی (محوریت فرزند، ارتباط با خانواده‌های اصلی و دوستان، گسترش انتظارات از همسر و افزایش توجه به خانواده) و تغییرات درونی (رشد شخصی، ویژگی‌های رفتاری و شخصیتی، تنش‌های درونی و نگرش و جهان‌بینی). نتایج به‌دست‌آمده نشان داد گروهی از مشارکت‌کنندگان تغییر هویت همسری بانوانشان را بعد از تولد فرزند، مثبت و گروهی دیگر این تغییرات را منفی تلقی می‌کنند. به نظر می‌رسد کیفیت روابط زناشویی قبل از ورود فرزند، حمایت‌های خانواده اصلی و مشارکت مرد در مسئولیت‌های والدینی و امور منزل، از عوامل تأثیرگذار بر شکل‌گیری هویت منسجم مادران در گذار به مرحله والدینی است.
۳۷۱.

رهیافت تحلیلیِ هنر دیجیتالی تعاملی با تاکید بر ادراک بدنمند مرلوپونتی (مطالعه موردی: نمایشگاه هنرمندان و روبات های پاریس)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مرلوپونتی ادراک بدنمند پدیدارشناسی بدن هنر دیجیتالی تعاملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۱ تعداد دانلود : ۲۹۵
نقش پر رنگ هنر دیجیتالی تعاملی به عنوان هنر روز دنیا موجب می شود، نیاز مبرمی به مطالعه این هنر احساس شود. پژوهش حاضر با توجه به چارچوب پدیدارشناسانه مرلوپونتی، به نحوه شکل گیری تجربه در فضاهای هنر دیجیتالی تعاملی از طریق ژست و حرکات بدن دقیق می شود. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی این مهم است که، چگونه بدن از طریق رابط فناوری به خلق تجربیات معنادار پرداخته و چطور این تجربیات ماهیت بدن را آشکار می سازند. برای نایل آمدن به این هدف، پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری به صورت اطلاعات کتابخانه ای با مطالعه موردی نمایشگاه هنر دیجیتالی تعاملی به نام «هنرمندان و روبات ها» که در سال 2018 در پاریس برگزار شد، انجام گرفته است؛ که دارای رویکری نظری به آرای ادراک بدنمند فلسفه مرلوپونتی، فیلسوف فرانسوی قرن بیستم است. این رویکرد نظری از آن جهت انتخاب شده است که مرلوپونتی، معتقد است ادراک، پدیداری بدنی یا جسمانی است. به زعم مرلوپونتی، این بدن است که ادراک می کند نه ذهن. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که با مطالعه آرای مرلوپونتی، صحبت کردن درباره تعامل صِرف، بی معنا می شود. چرا که در هنر دیجیتالی تعاملی مخاطب دیگر تنها یک نظاره گر صرف نیست؛ بلکه با انجام کنش، خود در فرآیند خلق تولید اثر شرکت می کند. یافته های این مطالعه نشان می دهد که، تعامل مخاطبان با آثار هنر دیجیتالی تعاملی از طریق ادراک بدنمند است که درک می شود؛ و این تعامل صورت گرفته موجب می شود تا در اثر هنر دیجیتالی تعاملی تمایزی میان سوژه و ابژه نباشد و هر دو در تعامل با هم شکل بیابند.
۳۷۲.

شناسایی عوامل توسعه دهنده فرهنگ تاکید علمی در مدارس: مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تاکید علمی فرهنگ تاکید علمی فرهنگ مدرسه پدیدارشناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۱ تعداد دانلود : ۲۸۳
نتایج تحقیقات پیشین حاکی از آن است که فرهنگ تاکید علمی در مدارس، پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و اثربخشی مدرسه را تسهیل می کند. هدف از این مطالعه شناسایی عوامل توسعه دهنده فرهنگ تاکید علمی در مدارس شهر تهران در سال تحصیلی 1397-1398 بود. این مطالعه به روش کیفی از نوع پدیدارشناختی انجام شد. حجم نمونه شامل 24 نفر از صاحب نظران حوزه تعلیم وتربیت بودند که با آنها مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت، بطوری که داده های لازم براساس اشباع نظری جمع آوری گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از نرم افزار NVivo 10 استفاده گردید. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که چهار عامل بیش ترین نقش را در رشد و توسعه فرهنگ تاکید علمی در مدارس ایفا می نمایند. این عوامل عبارتند از: «کیفیت فعالیت های آموزشی و پرورشی» دارای بیش ترین امتیاز و در جایگاه اول، «بازخورد سازنده» در جایگاه دوم، «کیفیت محیط آموزشی» در جایگاه سوم، «امنیت روانی و شغلی» در جایگاه چهارم قرار گرفتند. بنابراین، برای این که فرهنگ تاکید علمی در مدارس رشد و توسعه پیدا کند، باید تمام عوامل مطروحه در مدارس بطور هماهنگ مورد توجه قرار گیرند؛ زیرا دستیابی به رشد و توسعه فرهنگ تاکید علمی مستلزم آن است که نظام آموزش وپرورش از برنامه ریزی دقیق و متناسب با نیاز مدارس برخوردار باشد.
۳۷۳.

واکاوی پدیدارشناسانه تجارب زیسته زنان قربانی تعرض جنسی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی تجربه زیسته زنان تعرض جنسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۶ تعداد دانلود : ۴۱۳
پژوهش حاضر یک پژوهش کیفی با هدف بررسی پدیدارشناسانه تجارب زیسته زنان قربانی تعرض جنسی است. افراد جامعه پژوهش حاضر را بانوانی تشکیل می دهند که مورد آزار و اذیت و تجاوز به عنف قرار گرفته بودند و پژوهشگر در روند درمان آنها هیچ گونه مداخله ای نداشته است. از میان این جامعه مشارکت کنندگان به صورت نمونه گیری گلوله برفی تا حد اشباع (12 نفر مشارکت کننده) انتخاب گردیدند. با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته اطلاعات مرتبط با افراد نمونه جمع آوری شد و با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی و به روش کلایزی یافته ها تحلیل شد. پس از تحلیل محتوای مصاحبه ها و کدگذاری آنها، یافته ها شامل 8 مقوله اصلی(خلق پایین،استرس پس از سانحه، خشونت، خلاء اعتماد بخود، مکانیزم های جبرانی ناکارآمد، دریافت واکنشهای آزار دهنده از جانب دیگران، پیامدهای منفی و بازدارنده در زندگی روزمره، جبران سازنده) و 37 مقوله فرعی بودند . یافته های پژوهش نشان داد زنانی که مورد تعرض جنسی قرار گرفته اند همچنان با گذشت سالها از وقوع حادثه، نتوانسته اند با اختلالهای پس از اضطراب آن کنار آمده و یا آن را فراموش کنند و این امر در آنها بصورت طرحواره درآمده است. همچنین بیشترین علامت دیده شده در آنها افسردگی و پرخاشگری بوده و عوامل اجتماعی و فرهنگی در عدم درمان ایشان موثر تشخیص داده شد.
۳۷۴.

تبیین مفهوم مقدس و نامقدس در دین شناسی مکتب کارکردگرایی و پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مقدس نامقدس پدیدارشناسی دین کارکردگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۱ تعداد دانلود : ۴۶۸
مفهوم مقدس در واکاوی ریشه و تعریف دین بر مبنای تفکیک مقدس و نامقدس یکی از پرکاربردترین مفاهیم در میان نظریه پردازان مکتب پدیدارشناسی و کارکردگرایی دینی است. مسئله اصلی تحقیق در این نوشتار بررسی جایگاه، معنا و کاربرد مفهوم مقدس و نامقدس در دین شناسی این دو مکتب با تاکید بر دیدگاه دورکیم، اتو و الیاده است که در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در کارکردگرایی دورکیم حقیقت دین اعتقاد به خدایی فوق طبیعی نیست، بلکه او تفکیک امور مقدس از غیرمقدس را از کارکردهای جامعه می داند؛ اما در پدیدارشناسی اتو جوهر دین تجربه امر مقدس است، که به شیوه منحصر بفرد، به صورت اسرارآمیز و رعب انگیز برای هر انسانی تجربه می شود و کیفیتی متعال وصف ناپذیر دارد، از طرف دیگر فرآیند نمادسازی دینی و دیالکتیک امر مقدس از مهم ترین مفاهیمی است که در پدیدارشناسی الیاده مورد توجه قرار گرفته است.
۳۷۵.

پدیدارشناسی بیلدونگ تاملی بر چیستی تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیلدونگ پدیدارشناسی عقلانیت گشودگی تربیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۳ تعداد دانلود : ۵۰۵
در این پژوهش با نگاهی پدیدارشناسانه، کوشش می شود تا به ذات تربیت- بیلدونگ و ظهورهای بیلدونگ در تاریخ تربیت تفکر شود. طبق گام نخست پدیدارشناسی، از مفهوم بدیهی و رایج از بیلدنگ روی گردانده، سپس با واشکافی، از پدیدارهای تاریخی و چیستی بیلدونگ پرسش می شود تا در نهایت به امر مشترک و عمومی یا ذات بیلدونگ از منظر هایدگر نگریسته شود. بدین ترتیب آشکار می شود که هیچ یک از پدیدارهای آشکار بیلدونگ در تاریخ، اینهمانِ ذات آن نیستند، بلکه امکانی پدیدارین در تاریخ تربیت هستند. پس همه پدیدارها، به نحوی آشکارگیِ زمانمند تربیت-بیلدونگ را در خود پنهان دارند، اما هیچ یک نمی توانند صرفاً تمامیت آن را در سیطره ی خود بگیرند. در اینجا ذات تربیت- بیلدونگ را در انواع پدیدارین آن واشکافته و از منظر هایدگر که به گونه ای سلبی است، نشان می دهیم که هیچ کدام از پدیدارها، تمامیت ذاتی بیلدونگ نیستند. لذا ذات، ریشه در بافتاری زمانی دارد که گشودگی و مراقبتِ همراه با بالیدن شکل دهنده از هستی انسان به معنای کلی است و در پدیدارهای متکثر بیلدونگی نیز خود را آشکار-مستور می دارد .
۳۷۶.

انسان شناسی پدیدارشناسانه ماکس شلر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی فلسفی پدیدارشناسی کین توزی عشق شخص

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۲ تعداد دانلود : ۳۵۹
انسان شناسی فلسفی با تأمل در ماهیت انسان یکی از حوزه های خاص مورد توجه «ماکس شلر» است. رویکرد پدیدارشناسانه وی متأثر از ایده آلیسم، فلسفه زندگی و مسیحیت، درصدد ارائه تصویری جامع از انسان است. بدین منظور شلر وجوه واقعی و تجربی انسان را در کنار ارزش های معنوی و روحانی وی و با اذعان به استقلال آنها از یکدیگر و در عین حال تعامل و پیوندشان مورد توجه قرار می دهد. ماکس شلر تحت تأثیر بحران زمانه خود، از سویی توجه خود را به جنبه های مغفول مانده آدمی از جمله عواطف و احساسات به ویژه عشق و نفرت معطوف نموده و از سوی دیگر ضمن تلاش برای ارائه معرفتی یقینی در مورد انسان با اجتناب از ذات گرایی، امور مربوط به انسان را از منظری پدیدارشناسانه و بر اساس نحوه آشکارگی آنها بررسی می کند. همزمان وی ضمن داشتن تعلّقاتی فلسفی، بر اساس دغدغه های جامعه شناسانه به مسائل انضمامی و واقعی انسان نیز توجهی خاص دارد. شلر در باب انسان افزون بر ویژگی های عام و مشترک وی با بقیه، به تشخّص انسان بهای زیادی می دهد و البته بر آن است که نمی توان انسان را به شیوه ای عینی مورد شناسایی قرار داد و تنها باید بر اساس رویکردی پدیدارشناسانه با وی مواجه گردید.
۳۷۷.

فهم پدیدارشناسانه تجربه زیسته مادران دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تهران از پیک نوروزی

کلیدواژه‌ها: پیک نوروزی تکلیف شب پدیدارشناسی تجربهزیستهمادران دوره ابتدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۱ تعداد دانلود : ۲۸۲
هدف پژهش حاضر، فهم پدیدارشناسانه تجربه زیسته مادران دانش آموزان دوره ابتدایی شهرتهران از پیک نوروزی بود. پژوهش از نوع کیفی و به روش پدیدارشناسانه انجام شد. شرکت کنندگان تعدادی از مادرانِ دانش آموزان دوره اول ودوم ابتدایی شهرتهران بودند که مصاحبه ای  نیمه ساختارمند با آنان انجام شد. تحلیل مصاحبه ها با روش تحلیل مضمون و تحلیل مقایسه ای صورت پذیرفت. اطلاعات پس از انجام گفت وگو با 8 نفر از مادران دانش آموزان به اشباع رسید. پس ازکدگذاری باز و تقلیل و ادغام کدهای مشابه، سه مقولهء اصلی و هفت مقولهء فرعی استخراج گردید. مقوله اول عدم تاثیرگذاری مطلوب تکالیف نوروزی بر یادگیری، مقوله ء دوم، نکات مثبت و منفی حذف پیک نوروزی برای دانش آموز و والدین و مقوله سوم، نیاز به بازبینی تکلیف جایگزین بود. مادران دانش آموزان بر این باورند که تکالیف نوروزی کارایی و تاثیرگذاری کافی در یادگیری ندارند. نتایج نشان داد که والدین به تاثیر نامطلوب تکالیف نوروزی بر یادگیری معتقد بوده و به پدیده حذف پیک نوروزی از دو جنبه مثبت و منفی (دوربودن ازمطالب درسی درایام عید/ آسودگی والدین ودانش آموزان) نگاه می کنند.
۳۷۸.

تدوین مدل مدیریت بازنشستگی با رویکرد ترکیبی (مورد مطالعه: بانک رفاه کارگران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازنشستگی حین بازنشستگی نزدیک به بازنشستگی پدیدارشناسی مدل کلایزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۰ تعداد دانلود : ۳۸۲
این پژوهش که با هدف تدوین مدل مدیریت بازنشستگی در بانک رفاه کارگران انجام گرفته است ، به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، ترکیبی از نوع اکتشافی به شمار می رود. در بخش کیفی به شیوه پدیدارشناسی و در بخش کمی به شیوه توصیفی-همبستگی انجام گرفته است. جامعه ی آماری تحقیق در بخش کیفی شامل کارکنان نزدیک به بازنشستگی (15 نفر) ، کارکنان حین بازنشستگی (8 نفر) و بازنشستگان (16 نفر) بود که در مجموع تعداد 39 نفر به عنوان نمونه و به شیوه گلوله برفی و تا رسیدن به اشباع اطلاعات ، مورد مصاحبه قرار گرفتند. جامعه آماری تحقیق در بخش کم ّ ی برای نزدیک به بازنشستگی، تعداد 115 نفر، حین بازنشستگی،30 نفر و بعد از بازنشستگی، 1175 نفر بود که حجم نمونه براساس نمونه گیری تصادفی برای هریک از سه گروه فوق به ترتیب برابر با 92، 28 و 285 نفر برآورد گردید. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه مستخرج از نتایج بخش کیفی بود. برای اعتبار داده ها در بخش کیفی از معیارهای اعتبارپذیری، انتقال پذیری، قابلیت اطمینان، تائیدپذیری و برای روایی پرسشنامه ها از روایی محتوایی- صوری و همچنین روایی سازه استفاده گردید. پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شد که برای هر سه پرسشنامه بالای 0.8 محاسبه گردید که حاکی از پایایی خوب آنها می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش 7 مرحله ای کلایزی و در بخش کمی از آزمون های آماری تحلیل عاملی، میانگین و واریانس، آزمون بار مقطعی و آزمون کیفیت مدل استفاده گردید. در نهایت، ابعاد و مولفه های مدل برای هر سه مرحله نزدیک به بازنشستگی (شامل : نگرانی ها، امیدها، انتظارات)، در حین بازنشستگی(نگرانی ها، نیازها و انگیزه ها، انتظارات) و برای بعد از بازنشستگی(چالش ها، انتظارات، راهبردهای شخصی)شناسایی و ابعاد و مولفه های آن در بخش کمی تایید گردید.
۳۷۹.

رویکرد پدیدارشناسانه به فرانقش زنان در تاریخ میانه ایران

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زنان ترکان خاتون گوهرشاد خاتون پدیدارشناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۶۱۱
در تاریخ میان ایران، حضور مردان در ساختار اقتدار و مرجعیت از سوی قوانین حکومتی، امری بارز و ضروری محسوب می شد. با وجود این، نقش زنان در برهه هایی از زمان در ساختار حاکمیت تبدیل به فرانقش های اثرگذار شده است. نمود عینی این ادعا را می توان در فرانقش های دو شخصیت تاریخ میانه ایران، ترکان خاتون (مادر سلطان محمد خوارزمشاه) و گوهرشادخاتون (همسر شاهرخ) مشاهده کرد. مقاله حاضر با رویکردی پدیدارشناسانه نسبت به فرانقش این دو زن در تلاش است تا به این پرسش ها پاسخ دهد که رویکرد اقتدار زنانه از چه مسیر زمانی و مکانی گذر کرد؟ دستاوردهای پژوهش نشان میدهد که رابطه ای نزدیک میان فروکاست اقتدار پدرشاهی با رویکرد اقتدار زنانه در دوران گسست و انحطاط به چشم می خورد. به حاشیه رفتن اقتدار مردانه و تنزل مرجعیت این گروه، مجالی برای نمود یافتن اقتدار در فرانقشهای زنان در حاکمیت تاریخ میانه فراهم آورد. این زنان در فرانقشهایی مهم نظیر فرانقش مادر، خواهر و جایگاه زن در قبیله، زمینه ساز تحول سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در تاریخ میانه ایران شدند. مقاله حاضر در صدد است تا با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر رویکرد پدیدارشناسانه به حقیقت فرانقش های زنان در دوران گسست تاریخ میانه ایران دست یابد.
۳۸۰.

بررسی مفهوم دلبستگی به مکان در دو پارادایم پدیدارشناسی و روان سنجی: شناسایی ظرفیت های تعامل بازتابی به منظور پیشرفت نظری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلبستگی به مکان پدیدارشناسی روان سنجی وضوح مفهومی پیشرفت نظری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۶ تعداد دانلود : ۶۹۹
بیان مسئله: مطالعات دلبستگی به مکان برحسب رویکرد روش شناختی عمدتاً در قالب دو پارادایم پدیدارشناسی (کیفی) و روان سنجی (کمی) انجام شده اند. تکثر مفاهیم مکانی و عدم وجود توافق بر سر تعاریف و نحوه ارتباط آن ها باهم، منجر به افزایش انتقادات در مورد عدم وضوح مفهومی در مطالعات مکان شده است. این انتقادات پیشرفت نظری در حوزه دلبستگی به مکان را وابسته به توافق بر سر تعاریف کرده اند. هدف: تحقیق حاضر به بررسی نحوه تعریف مفهوم دلبستگی به مکان در دو پارادایم پدیدارشناسی و روان سنجی و نحوه ارتباط آن با سایر مفاهیم مکانی می پردازد. هدف از این کار بررسی نحوه تعریف دلبستگی به مکان در دو زمینه پارادایمی فوق و همچنین اختلاف برداشت ها و دلایل آن ها میان دو پارادایم است. روش:  برای بررسی نحوه تعریف مکان در دو زمینه پارادایمی از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. برای این منظور، نحوه عملیاتی سازی و به کارگیری این ساخت مفهومی در تحقیقات تجربی واکاوی شده و تنها به تعاریف مستقیم ارائه شده از محققین اکتفا نشده است. نتایج این تحلیل ها در قالب نمودارها و مدل های مفهومی ارائه شده است. یافته ها : علیرغم وجود برداشت ها و تعاریف مختلف از این مفهوم واحد، هر یک از دو رویکرد پارادایمی فوق ابعاد مختلفی از این مفهوم را روشن می کنند. در این میان بررسی ویژگی های فردی یا مکانی بیشتر در حوزه کار روان سنجان قرار می گیرد درحالی که بررسی و مطالعه فرایند دلبستگی به مکان نیازمند مطالعات کیفی پارادایم پدیدارشناسی است. نتیجه گیری: در عین وجود اختلافات عمیق فلسفی میان این دو پارادایم باید تعامل بازتابی آن ها به منظور پیشرفت نظری در دستور کار باشد. تعامل بازتابی به معنای نگاهی بازتر به نقش مکمل دو پارادایم در تولید دانشی است که در عرصه عمل شهرسازان را قادر به ساخت مکان هایی دوست داشتنی تر سازد.