مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
اهل بیت (ع)
منبع:
سراج منیر سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
83 - 108
حوزههای تخصصی:
برخی از مفسران اهل سنت سعی نموده اند ضمن داخل نمودن محبت صحابه در کنار محبت اهل بیت (ع)، با طرح ادعاهایی فقط اهل سنت را اهل نجات معرفی نمایند. فخر رازی بعد از ذکر روایاتی در فضایل اهل بیت (ع) و لزوم محبت به ایشان با استناد به حدیث «سفینه نوح» و حدیث «اصحابی کالنجوم» ادعا می کند که برای رهایی از امواج شبهات و شهوات علاوه بر سفینه مطمئن، محتاج به راهنمایی ستارگان درخشان نیز هستیم و اهل سنت چون بر سفینه اهل بیت (ع) قرارگرفته و چشم به ستارگان صحابه دوخته اند، اهل نجات و سعادت دنیوی و اخروی هستند. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی با تأکید بر آیاتی که درباره ویژگی های سفینه و ماجرای طوفان نوح صحبت می کند درصدد رد ادعای فخر رازی است و نتیجه می گیرد که با توجه به اوصافی که در قرآن کریم برای سفینه نوح ذکرشده و نیز نظر به عدم اعتبار سندی و دلالی روایت «اصحابی کالنجوم» تمسک واقعی به اهل بیت (ع)، موجب نجات و عدم آن، مساوی با هلاکت می باشد.
مرجعیت علمی اهل بیت (ع) از منظر تفسیر روح المعانی آلوسی
حوزههای تخصصی:
پیامبر اکرم (ص) دارای شئون مختلفی است که یکی از این شئون، مرجعیت علمی است. بنابر متون متعددی، این مرجعیت پس از پیامبر اکرم (ص) به اهل بیت (ع) واگذار شد تا از هرگونه برداشت نادرست و نزاع علمی در میان مسلمانان پیشگیری شود. در مرجعیت علمی اهل بیت (ع) اختلاف بین مسلمانان واقع شده است. بدون تردید مرجعیت علمی آنان به ویژه در تبیین و تفسیر آیات مبهم و متشابه و بیان معارف و احکام که به روشنی و صراحت در قرآن کریم نیامده است، واضح است. بنابر گزارش های رسیده مرجعیت اهل بیت (ع) بعد از پیامبراکرم (ص) مورد قبول برخی از علمای اهل سنت قرار نگرفته است؛ از جمله آن افراد، آلوسی می باشد که در کتاب خود، به حدیث ثقلین و روایات موجود در مورد مرجعیت علمی اهل بیت (ع) اشاره کرده، امّا تصریح به مرجعیت نداشته است. این تحقیق از نوع کتابخانه ای و با بررسی منابع فریقین به روش توصیفی تحلیلی و با مبنا قرار دادن تفسیر روح المعانی به دنبال بررسی دیدگاه آلوسی درباره مرجعیت علمی اهل بیت (ع) است. یافته های پژوهش نشان میدهد که آلوسی مرجعیت امام علی (ع)، و همچنین تقدیم قول امامان بر دیگران را عملاً قبول کرده، امّا تصریح نکرده است.
بررسی مرزهای فهم اختصاصی أهل بیت(ع) از قرآن با تأکید بر نقد شبهات قفاری
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مرتبط با خطابات قرآنی، عمومیت یا اختصاص فهم آن است. قفاری عقیده دارد آیاتی که دارای خطاب عمومی هستند، متوجه عموم مردم بوده و همه در فهم و تفسیر آن مشترک اند. در حالی که برخی آیات بر فهم اختصاصی اشخاص یا گروههایی دلالت دارد و برخی دیگر خبر از حقائقی مانند: عالم غیب، روح، فرشتگان و... میدهند که برای همگان قابل درک نیست. این دو دسته از آیات نشان می دهد که آیات مراتب مختلف دارند. در مرتبه ظاهر، همه مردم مخاطب آیات اند و هر کسی به مقدار سعه وجودی خود از هدایتگری آن بهره میبرد، و در مرتبه ای دیگر عدهای خاص توانایی درک آن را دارند. آنچه قفاری در راستای اثبات مدعای خود بدان استناد کرده عموماً ناظر به محکمات و مرتبه ظاهر آیات بوده است. اما فهم سایر مراتب مانند اشارات، لطائف و حقائق مخصوص افراد خاص با ویژگی های خاص میباشد. تقسیم بندی مذکور مورد توجه علمای أهل سنت نیز بوده و آن را پذیرفتهاند. در نوشتار حاضر با روش توصیفی تحلیلی، ابتدا آیاتی که در آن مخاطبین خاص معرفی شدهاند را استخراج کرده و سپس به شؤون مختلف آن ها همچون علم به تأویل، استنباط، علم به غیب و.. اشاره و در نهایت مصداق حقیقی آیات أهل بیت(ع) دانسته شده است.
اقدامات ام سلمه در حمایت و دفاع از اهل بیت(ع)
حوزههای تخصصی:
امسلمه یکی از شخصیت های ممتاز تاریخ اسلام است که در طول زندگی در کنار پیامبر اکرم(ص) و سال های پس از رحلت آن حضرت در وقایع مختلف نقش آفرینی داشته است. حضور او در کنار رسول خدا(ص) در فهم مواضع پیامبر اکرم(ص) در موضوعات مختلف بسیار حائز اهمیت است که یکی از مهم ترین آن ها موضع گیری او نسبت به اهل بیت(ع) و پشتیبانی از آن هاست. پژوهش پیش رو تلاش دارد پس از تبیین شخصیت والای ام سلمه، با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی اقدامات و مواضع ایشان در دفاع از اهلبیت(ع) را کاوش کند تا مسلمانان او را به عنوان الگوی خود قرار داده و وظایفشان را نسبت به اهل بیت(ع) انجام دهند. نتایج این پژوهش نشان می دهد ام سلمه هم در زمان حیات و هم پس از رحلت رسول خدا(ع) مانند سقیفه، جنگ جمل و واقعه عاشورا همواره مواضع و اقدامات مثبتی نسبت به اهل بیت آن حضرت داشته است. منقولات ام سلمه نیز مملوّ از بیان فضائل و مناقب و تبیین جایگاه اهل بیت(ع) است.
واکاوی اقدامات فرهنگی ام المؤمنین، «ام سلمه» با تکیه بر منابع فریقین
حوزههای تخصصی:
ام سلمه یکی از شخصیت های شناخته شده تاریخ اسلام و از امهات مؤمنین است. درباره این شخصیت که در طول زندگی، کنار پیامبر اکرم(ص) بود و سال ها پس از رحلت آن حضرت اقدامات مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی انجام داد، گزارش ها بیان شده است. اینکه اقدامات فرهنگی ام سلمه چه بود و چه اموری را در برگرفته، انگیزه پژوهش پیش روست که با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و با روش توصیفی تحلیلی به دنبال پاسخ به پرسش ها هستیم. یافته های پژوهش نشان می دهد که ام المؤمنین، ام سلمه در طول حیات خود نسبت به امور جامعه اسلامی و مسلمانان حساس بود و اقدامات فرهنگی مهمی مانند نقل سیره نبوی، تبیین احکام اسلامی، تبیین جایگاه و فضائل امام علی(ع)، حضرت زهرا، امام حسن و امام حسین، جلو گیری از سب و لعن امام علی(ع)، ترویج تفکر شیعی، تربیت فرزندان و شاگردان پیرو خط ولایت، بزرگداشت مقام و منزلت شهداء و ترویج علوم و معارف قرآن را مورد توجه قرار داد و برای نهادینه کردن آن ها در جامعه تلاش کرد.
تحلیل تطبیقی مفهوم ناصبی گری در دیدگاه اندیشمندان فریقین
حوزههای تخصصی:
ناصبی گری که با ابراز دشمنی نسبت به اهل بیت: شناخته می شود، از جریان های با نفوذ در تاریخ اسلام بوده است و ردپای آن را از همان دوران حضور معصومان: می توان جستجو کرد، ازاینرو «نصب و ناصبی گری» از عناوین پرتکرار در ابواب گوناگون حدیثی و فقهی نگاشته های شیعی است و احکام و آثار بسیاری بر این عنوان بار شده است. نوشتار پیش رو با بهرهگیری از منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی تحلیلی به استخراج و دسته بندی مفهوم نصب و ناصبی گری در میان اندیشمندان شیعه و اهل سنت پرداخته و سپس با تحلیل انتقادی دیدگاه ها تلاش دارد به مفهوم دقیق و جامعی از این اصطلاح دست یابد. نتایج این پژوهش نشان می دهد، دیدگاه قرارداشتن عامه تحت عنوان نواصب یا انحصار نصب در تدین به دشمنی حضرت علی7 با روایات فراوانی ناسازگار است؛ بنابراین باید دیدگاه مشهور فقهای شیعه را پذیرفت که تنها کسانی را ناصبی برشمرده اند که با اهلبیت: و شیعیان دشمنی و بغض دارند و آن را بهگونهای اظهار میکنند. ناصبیبودن عنوان خاصی و دارای احکام ویژه ای در فقه اهل سنت نیست و اهتمام ویژه ای برای بیان تعریف دقیق آن دیده نمی شود؛ گرچه معیارهایی که برخی از آنان برشمرده اند، به همان تعریف مشهور فقهای شیعه بازگشت دارد.
بازخوانی و نقد اشارات ابن عاشور در آیات ناظر به فضائل اهل بیت (ع)
حوزههای تخصصی:
آیات متعددی در قرآن کریم ناظر به فضائل والای اهل بیت(ع) در حیطه های گوناگون می باشد که مورد توجه مفسّران شیعه و بسیاری از مفسّران اهل سنّت قرار گرفته است. رویکرد مفسّران اهل سنّت در برابر این آیات متفاوت است. اشاعره برخلاف معتزله که به نسبت منصفانه تر در تفسیر این آیات عمل کرده اند، دارای تعصب بیشتری در این باره هستند. پژوهش حاضر با روش توصیفی، تحلیلی و انتقادی در صدد آن است که اشارات محمدطاهر معروف به ابن عاشور، از مفسّران بنام و معاصر اشعری مسلک اهل سنّت را در ذیل آیات ناظر به فضائل اهل بیت(ع) مورد بررسی قرار دهد. یافته های این پژوهش بیان گر آن است که وی در تفسیر برخی از آیات مشهور ناظر به فضائل اهل بیت(ع) که ناچار به اشاره به آن هاست، رویکرد متعصبانه ای را اتخاذ کرده است. اشاره بدون هیچ تأیید، اشاره همراه با توجیه، اشاره همراه با تضعیف و تردید، اشاره بدون تلقّی فضیلت از آیه و عدم اختصاص فضیلت مطرح در آیه به اهل بیت(ع)، از جمله نمونه هایی است که این رویکرد وی را به خوبی اثبات می کند.