مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
قفاری
حوزههای تخصصی:
بدا یکی از کلید ی ترین آموزه های شیعه است و فهم درست آن می تواند در زمینة باورهایی مثل خداشناسی، پیامبرشناسی و امام شناسی، همچون علم و ارادة الهی و علم غیب معصومان و پرسش های مطرح دربارة آنها راه گشا باشد. این مقاله بر آن است تا شبهات ناصر القفاری، یکی از علمای وهابی را دربارة مسئله بدا، با ادلة نقلی و عقلی به نقد کشیده، اثبات کند که استعمال بدا برای خداوند از سوی شیعیان مستلزم هیچ محذوری همچون نسبت جهل به خداوند یا برتری اهل بیت(ع) بر خالق یا غلو در جایگاه ائمه(ع) نیست. استعمال این اصطلاح، مجازی است و بدا در علم خداوند به معنای وقوع آن در لوح محو و اثبات است که تقدیرات در آن ثبت می شود و متعلق علم فعلی خداست. علم ذاتی خداوند لایزال و لایتغیر و در لوح محفوظ نزد خداوند است. همچنین غیب دانی امامان شیعه ریشه در منابع وحیانی دارد و به دلیل تفاوت بارز با علم غیب الهی در کمیت و کیفیت، مستلزم هیچ گونه برتری ایشان بر خداوند یا هیچ غلوی دربارة شخصیت ایشان نیست. داستان های تاریخی مورد استناد قفاری نیز دارای تناقض و ناپذیرفتنی اند.
مهدی (عج) واسطه فیض در منابع شیعه و اهل سنت
منبع:
موعودپژوهی سال سوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵
63 - 79
حوزههای تخصصی:
شیعه در جایگاه پیروان حقیقی قرآن و سنت نبوی، پیوسته فریادگر توحید در جهان بوده است. عده ای با هدف افتراق بین شیعه و اهل سنت و تخریب اسلام، شبهاتی را علیه اعتقادات شیعه ترویج می کنند. ناصر عبدالله قفاری نویسنده معاصر وهابی در کتاب اصول الشیعه اثنی عشریه در نقد شیعه می نویسد: «توحید شیعه درست نیست چون آنها معتقدند اهل بیت آنها هزاران سال قبل از خلقت آدم آفریده شده بودند. بنابراین، آنها را واسطه فیض خداوند می دانند و صفات مخصوص خدا را اعم از هدایت و رزق و نجات می دانند و حتی حق تشریع را به ایشان نسبت می دهند. بنابراین، دعا و استغاثه خود را به سوی ائمه می برند». مسئله اصلی پژوهش حاضر تبیین جایگاه واسطه فیض بودن حضرت مهدی (عج) با تأکید بر منابع اهل سنت و رد شبهات امثال قفاری در این مورد است. مقاله حاضر با روش تحلیلی-توصیفی در دو محور آفرینش و هدایت، دلایل واسطه فیض بودن حضرت مهدی (عج) را بررسی، نقد و تحلیل می کند. دستاورد پژوهش حاضر نشان می دهد که منابع اهل سنت نه تنها به متن روایات شیعه که قفاری آن را دستاویز شبهه قرار داده بود، تأکید می کند بلکه این روایات به واسطه فیض بودن اهل بیت (ع) اقرار دارند، هرچند کسانی مانند قفاری درصدد انکار آن برآمدند.
پاسخ به شبهات ناصر القفاری درباره آموزه «تقیه» در شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
179 - 200
حوزههای تخصصی:
یکی از آموزه های مهم مکتب تشیع که در طول تاریخ، سبب حفظ کیان مذهب شده و شیعیان را از گزند خطرات و تهدیدها حفظ کرده، «تقیه» است. تقیه، حکمی شرعی است و تمام مسلمانان، حتی صحابه و تابعین به آن فتوا داده و عمل کرده اند، ولی شیعیان به خاطر در اقلیت بودن و مورد ظلم و تهدید قرار گرفتن، بیشتر به این حکم الهی عمل کرده اند، به نحوی که تقیه شعار آنان قرار گرفته است. برخی از دشمنان شیعه، با استناد به این شعار شیعه، این حکم الهی را مساوی با عمل منافقانه قرار داده و به این واسطه، جنایاتی را علیه شیعیان انجام می دهند. ناصر بن عبدالله القفاری از استادان و روشنفکران برجسته وهابی دانشگاه های عربستان است که بیشتر نوشته هایش را به نقد مذهب شیعه اختصاص داده است. دو کتاب «تقریب بین السنه و الرافضه» و «اصول مذهب الشیعه الاثنی عشریه عرض و نقد» از مهم ترین کتاب های اوست. قفاری در کتاب «اصول مذهب الشیعه الاثنی عشریه عرض و نقد» با استناد به منابع شیعی، آموزه های شیعه، از جمله تقیه را نقد کرده است. او آیات مورد استناد شیعه در جواز تقیه را مختص به کفار می داند و با استناد به تعریف شیخ مفید از تقیه و روایات شیعه تقیه را رد می کند. این مقاله در تلاش است تا با روش کتابخانه ای و مبنا قراردادن قرآن و منابع حدیثی شیعه و اهل سنت و بنای عقلا به نقدهای قفاری پاسخ دهد.
تحلیل انتقادی آرای قفاری درباره باور شیخ کلینی به تحریف قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵
113 - 138
ناصر بن علی قفاری از اساتید سلفی دانشگاه محمد بن سعود در کتاب «اصول مذهب الشیعه الامامیه، عرض و نقد» به نقد آرای شیعیان پرداخته است. فصل نخستین کتاب او دیدگاه شیعیان درباره قرآن را به بوته نقد کشیده است. مساله تحریف قرآن یکی از موضوعات مطرح در این بخش است.از نظر او شیعیان از دیرباز باور به تحریف قرآن داشته اند. او با استفاده از برخی از منابع شیعی مانند کتاب «فصل الخطاب فی تحریف کتاب رب الارباب» میرزا حسین نوری، و با نظر به برخی از روایات کتاب کافی، شیخ کلینی را از باورمندان به تحریف قرآن دانسته است. این نوشته ادعاهای او را بررسی کرده و نشان می دهد که شیخ کلینی هرگز ادعای باور به تحریف قرآن را مطرح نکرده و از روایات کافی نیز چنین انگاره ای استخراج نمی شود از سویی شواهد و قرائنی وجود دارد که نشان می دهد شیخ کلینی معتقد به تحریف قرآن نبوده است.
نقد شبهات ابن تیمیه و قفاری درباره آموزه ی تقیه در شیعه
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
101 - 114
تقیه یکی از آموزه هایی است که ادله قرآنی، روایی و عقلی بر مشروعیت آن دلالت دارند. بر این اساس اختلافی در اصل جواز آن میان مسلمانان وجود ندارد، ولی به دلیل مختصات خاص تاریخی، شیعه بیشتر به آن شهرت یافته است. به این سبب مخالفان شیعه، آن را دستاویزی برای حمله به شیعه قرار داده اند. ابن تیمیه سلفی و ناصر قفاری از وهابیان معاصر، تمسک شیعه به این آموزه را غالیانه دانسته-اند. منافقانه بودن، تعمیم نادرست، لسانی دانستن تقیه، اضرار به غیرو قوام آن بر امام شناسی نادرست از جمله شبهات آنان بر شیعه در این آموزه است. در جستار حاضر، این شبهات به روش توصیفی تحلیلی بر اساس منابع کتابخانه ای مورد نقد قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد بر خلاف ادعای این دو، شیعه تقیه را تنها در شرایط اضطرار، به صورت موردی، به قدر ضرورت و مشروط به عدم اضرار به دیگران مجاز می داند. ادله جواز تقیه برعمومیت آن دلالت داشته و تنها تقیه در مقابل کفار را اثبات نمی کند. هم چنین مفهوم تقیه با نفاق مصطلح متفاوت بوده و نیز ادله این دو در روی-آوری شیعه به تقیه ناصواب می باشد.
شیوه شناسی شبهه گری قفاری در کتاب اصول مذهب الشیعه؛ مطالعه موردی استنادات به عیون اخبار الرضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۱
9 - 34
حوزههای تخصصی:
گام نخست پاسخ گویی استوار به شبهات، روش شناسی شبهه گری معارضان است. یکی از روش های شبهه گری مخالفان آموزه های شیعی، استناد به منابع حدیثی امامیّه است. دکتر ناصر قفاری، نویسنده کتاب «اصول مذهب الشیعه، نقدٌ و عرضٌ» نیز از این روش سود جسته است. نوشتار حاضر با استفاده از منابع کتابخانه ای و بهره از روش توصیفی-تحلیلی، در پی یافتن روش های شبهه گری قفاری بر آن دسته از آموزه های شیعی است که به کتاب «عیون اخبار الرضا علیه السلام» مستند شده اند. برای این منظور تمامی استنادات وی به این کتاب از منظر روش شناسی بررسی شده اند. دستاورد پژوهش این است که مجموعه شبهات وی در سه رده تعارض نمایی میان احادیث، تعارض نمایی احادیث با قرآن و نیز مغالطه، قابلیّت ارزیابی روشی دارند. مواردی چون تقطیع، فهم نامناسب واژگان، عدم توجه به خانواده حدیث و بزرگ نمایی آسیب های گریبانگیر حدیث در رده اول می گنجند. هم چنین درک نادرست از مفاهیم قرآنی و تقطیع حدیث، سبب تعارض نمایی روایات با قرآن شده است. در حوزه مغالطات نیز مواردی چون انحصارگرایی، مغالطات واژگانی و نیز مغالطه دلیل بیگانه، سه گونه پربسامد در روش شبهه گری قفاری ارزیابی می شوند.
بررسی مرزهای فهم اختصاصی أهل بیت(ع) از قرآن با تأکید بر نقد شبهات قفاری
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مرتبط با خطابات قرآنی، عمومیت یا اختصاص فهم آن است. قفاری عقیده دارد آیاتی که دارای خطاب عمومی هستند، متوجه عموم مردم بوده و همه در فهم و تفسیر آن مشترک اند. در حالی که برخی آیات بر فهم اختصاصی اشخاص یا گروههایی دلالت دارد و برخی دیگر خبر از حقائقی مانند: عالم غیب، روح، فرشتگان و... میدهند که برای همگان قابل درک نیست. این دو دسته از آیات نشان می دهد که آیات مراتب مختلف دارند. در مرتبه ظاهر، همه مردم مخاطب آیات اند و هر کسی به مقدار سعه وجودی خود از هدایتگری آن بهره میبرد، و در مرتبه ای دیگر عدهای خاص توانایی درک آن را دارند. آنچه قفاری در راستای اثبات مدعای خود بدان استناد کرده عموماً ناظر به محکمات و مرتبه ظاهر آیات بوده است. اما فهم سایر مراتب مانند اشارات، لطائف و حقائق مخصوص افراد خاص با ویژگی های خاص میباشد. تقسیم بندی مذکور مورد توجه علمای أهل سنت نیز بوده و آن را پذیرفتهاند. در نوشتار حاضر با روش توصیفی تحلیلی، ابتدا آیاتی که در آن مخاطبین خاص معرفی شدهاند را استخراج کرده و سپس به شؤون مختلف آن ها همچون علم به تأویل، استنباط، علم به غیب و.. اشاره و در نهایت مصداق حقیقی آیات أهل بیت(ع) دانسته شده است.
بررسی انتقادی دیدگاه ناصر القفاری درباره آموزه رجعت در اندیشه شیعه امامیه
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل اختلافی بین شیعه، اهل سنت و به ویژه وهابیت، مسئله رجعت است. ناصر القفاری، نویسنده وهابی کتاب اصول مذهب شیعه، رجعت را مخالف با ضروریات دین اسلام معرفی کرده و معتقد است قبل از قیامت، حشری وجود ندارد. او آیات قرآنی که شیعه برای اثبات رجعت استفاده می کند را بر واقعه قیامت حمل میکند. قفاری همچنین برخی از شیعیان را منکر رجعت معرفی کرده و اخبار رجعت را درباره بازگشت دولت شیعه می داند. این نویسنده وهابی معتقد است مسئله رجعت از جانب عبدالله بن سبأ مطرح شده است. مقاله پیش رو به روش ارزیابی انتقادی درصدد پاسخ به این موارد برآمده است. نتایج پژوهش نشان می دهد همه دیدگاه های فوق قابل نقد است و دیدگاه سنتی شیعیان که رجعت را از اصول مسلم مذهب خود می دانند، مطابق با آیات و روایات است.
بررسی انتقادی دیدگاه ناصر القفاری درباره آموزه شهادت ثالثه در اندیشه امامیه
حوزههای تخصصی:
اذان به عنوان یکی از شعائر اساسی اسلام، در مذاهب مختلف اسلامی جایگاه ویژه ای دارد. در این میان، شهادت ثالثه به عنوان یکی از عناصر مهم اذان در مذهب شیعه، همواره محل بحث و اختلاف میان مذاهب اسلامی بوده است. این پژوهش باهدف بررسی ادعای قفاری که شهادت ثالثه را ابداع و بدعت شیعیان در راستای تثبیت موضوع امامت می داند، به روش توصیفی تحلیلی با تبیین جایگاه شهادت ثالثه در منابع اسلامی، به مطالعه روایات و سیره عملی مسلمانان در این زمینه پرداخته است. با بررسی روایات خاص و عام، و همچنین نمونه هایی از سیره مسلمین در طول تاریخ، تلاش می شود تا نشان داده شود که افزودن شهادت ثالثه نه به عنوان اختراع، بلکه به عنوان استحباب و جواز شرعی مورد پذیرش قرار گرفته است. روایاتی همچون روایت خضرمی که مورد تأیید علماء شیعه و اهل سنّت قرار گرفته اند، به همراه قاعده تسامح در ادله سنن، پایه های فقهی استحباب شهادت ثالثه را تقویت می کنند. علاوه بر این، سیره پیامبر اکرم(ص) و شیعیان در تاریخ نیز گویای مقبولیّت و جایگاه این عمل دینی است. در نهایت، پس از اثبات استحباب و جواز شهادت ثالثه، این مقاله به رد ادّعای بدعت آمیز بودن این شهادت توسط قفاری پرداخته و نشان می دهد که این عمل، ریشه در سنّت های معتبر اسلامی دارد.