فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
975 - 998
حوزههای تخصصی:
تحلیل رابطه جنسیت و فضا در کنار یکدیگر سبب می شود تا نقش ها و نیازهای هر یک از زن و مرد به خصوص در فضاهای شهری مشخص شود. این تحلیل کمک می کند تا با درک چگونگی نقش های سازنده زنان، به تولید و بازتولید روابط اجتماعی مطلوب در فضاهای شهری منجر شود. حضور زنان در فضاهای عمومی و شهری نه تنها منعکس کننده، بلکه روایت کننده روابط مطلوب یک اجتماع است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی ابعاد و مؤلفه های مؤثر بر شکل گیری فضاهای شهری مطلوب برای زنان با استفاده از روش فراتحلیل است. جست وجوها به صورت دستی و بر مبنای کلیدواژه های «فضاهای شهری، زنان» صورت گرفته است و برای کلیدواژه های فرعی نیز عبارت های «پارک، فضای عمومی، فضاهای تک جنسیتی» جایگزین همراه کلیدواژه اول است. بازه زمانی مطالعاتی از سال 1395 تا 1401 در منابع فارسی و سال 2016 تا 2022 در منابع انگلیسی است. همچنین از نرم افزار SPSS برای انجام دادن آزمون های فراتحلیل استفاده شده که درنتیجه آن نمودار جنگلی، حبابی، تشخیص ناهمگنی و قیفی (سوگیری انتشار) تولید شده است. برای سنجش پایگاه های علمی برای تولید محتوا در این حوزه نیز، از نرم افزار وس ویور استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که ابعاد اصلی آن؛ شامل ابعاد کالبدی و عملکردی، ابعاد ساختاری و فضایی، ابعاد فردی و شخصیتی و ابعاد فرهنگی و اجتماعی در طراحی فضاهای شهری است. جایگاه پژوهش های حوزه طراحی فضای شهری مطلوب برای زنان در ادبیات پژوهش جهانی حائز اهمیت است.
واکاوی تجربه زیسته زنان قربانی تجاوز جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۵)
29 - 56
حوزههای تخصصی:
تجاوز جنسی وجه بارز خشونت و آسیب جدی برای قربانی است. این تحقیق با هدف واکاوی تجربه زیسته زنان قربانی و با روش کیفی از نوع پدیدارشناسی و استراتژی کلایزی انجام شده است. مشارکت کنندگان، دو گروه زنان معتاد و غیر معتاد و جمعاً تعداد 11 نفر، با نمونه گیری هدفمند در دسترس شهر تهران انتخاب شده اند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته تا اشباع داده و اعتبار تحقیق بر اساس تطبیق برساخته های محقق به لحاظ تجربی با برساخته های مشارکت کنندگان و پایایی با کنترل قابلیت اعتماد به داده ها و مثلث کدگذاری انجام شد. تحلیل داده ها با تقلیل گزاره های معنی دار به مقوله ها شامل 47 مفهوم اصلی، 19 زیر مقوله و 8 مقوله اصلی و توصیف و تفسیر متنی و ساختاری انجام گرفت. زخم خوردگی روانی به عنوان درک و فهم از موضوع و چهار مقوله شامل خانواده گسیخته، سرکشی و روابط آزاد، اعتیاد، ناامنی اجتماعی عوامل اثرگذار بر تجاوز جنسی شناخته شد. راهبرد قربانی سکوت اجتماعی و انتقام است و طرحواره آسیب روانی برای همیشه در ذهن و روان او نقش می بندد. سرعت در رسیدگی به مجازات مجرمان، اقدامات پیشگیرانه و آگاه سازی جامعه، قوانین بازدارنده، اقدامات انتظامی و افزایش دستگاه های نظارتی و گشت های پلیس و دوربین های شهری پیشنهاد می شود.
پیش بینی اعتیاد به اینترنت نوجوانان بر اساس سبک های فرزندپروری با میانجی گری سبک های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اعتیاد به اینترنت نوجوانان بر اساس سبک های فرزندپروری با میانجی گری سبک های دلبستگی انجام گرفت. روش پژوهش نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان کاشان در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 6470 نفر بود که بر اساس جدول مورگان نمونه ای به تعداد 398 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و با پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ (1998) (IAT)، سبک های تربیتی فرزندپروری شیفر نقاشیان (1358) (PSQ) و پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسال هازن و شیور (1987) (AASQ) مورد ارزیابی قرار گرفتند. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر و نرم افزار AMOS استفاده شد.نتایج نشان داد که سبک فرزندپروری محبت به طور مستقیم (01/0>p) و با میانجیگری سبک های دلبستگی ناایمن اضطرابی و اجتنابی (05/0>p) بر اعتیاد به اینترنت نوجوانان اثر معنادار دارد. از طرفی، اثر مستقیم سبک فرزندپروری کنترل و با میانجیگری سبک های ناایمن دلبستگی بر اعتیاد به اینترنت نوجوانان معنادار نبود (05/0<p). با توجه به نتایج پژوهش حاضر مبنی بر رابطه سبک های فرزندپروری و اعتیاد به اینترنت نوجوانان و نقش واسطه ای سبک های دلبستگی، این یافته ها دارای تلویحات کاربردی برای روانشناسان جهت مداخله های پبشگیرانه – درمانی برای کاهش اعتیاد به اینترنت در نوجوانان است.
آزمون مدل علی حس همدلی با بیمار بر اساس فرهنگ رفتار اخلاقی و تجارب معنوی روزانه با میانجی گری صبر در پرستاران زن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
51 - 63
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آزمون مدل علی حس همدلی با بیمار بر اساس فرهنگ رفتار اخلاقی و تجارب معنوی روزانه با میانجی گری صبر در پرستاران زن شهر سنندج بود. جامعه آماری شامل کلیه پرستاران زن شهر سنندج بود که در سال 1400 در بیمارستان های دولتی مشغول به فعالیت بودند. نمونه پژوهش 200 نفر بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. روش پژوهش همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. ابزار اندازه گیری شامل مقیاس حس همدلی با بیمار جفرسون (1995)، پرسشنامه فرهنگ رفتار اخلاقی تروینو و بوترفیلد (1998)، مقیاس تجارب معنوی روزانه محمدعلی پور و همکاران (2016) و مقیاس صبر خرمائی و همکاران (2015) بود.تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مسیر و نرم افزار SPSS22 و Amos22 صورت گرفت. نتایج تحلیل نشان داد که مدل پیشنهادی از نیکویی برازش مطلوبی برخوردار بود و بین تجارب معنوی روزانه، فرهنگ رفتار اخلاقی با حس همدلی با بیمار در پرستاران زن رابطه مستقیم وجود دارد (05/0>p). هم چنین بین تجارب معنوی روزانه و فرهنگ رفتار اخلاقی از طریق صبر با حس همدلی با بیمار در پرستاران زن رابطه غیرمستقیم وجود دارد. بنابراین می توان گزارش کرد که پرستاران زن با بروز حس همدلی، فرهنگ رفتار اخلاقی، تجارب معنوی روزانه و صبوری با بیماران نقش مهمی را در روند درمانی ایفا می کنند.
تحلیل وضعیت حضور زنان در مناصب سیاسی در جهان معاصر و ایران (از دهه سوم قرن بیست ویکم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
190 - 165
حوزههای تخصصی:
از اواسط قرن بیست میلادی، به دنبال فراگیری فرایند جهانی شدن و فرهنگ سیاسی دموکراتیک، غالب مردم و زنان امکان مشارکت سیاسی مؤثر و ورود به سیاست را یافتند؛ به ویژه از قرن بیست ویکم، روند افزایش حضور زنان در سیاست به عنوان پدیده ای کلی در حال گسترش بوده است. با توجه به نقش مشارکت سیاسی زنان در سطوح عالی جهت اعتلای جایگاه و حقوق آنان، این پژوهش توصیفی-تحلیلی به شیوه گردآوری اسنادی و تحلیل و مقایسه برخی آمارها، درصدد پاسخگویی به این پرسش است که با عنایت به روند وضعیت جهانی حضور زنان در مناصب سیاسی، وضعیت حضور زنان در مناصب ایران و امکانات و موانع مربوط، چگونه است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ایران از نظر زیرشاخص توانمندسازی سیاسی، حتی نسبت به بسیاری از نظام های محافظه کار منطقه، در جایگاه نامناسبی قرار دارد و بنا به افزایش ثبت نام زنان ایرانی در انتخابات و افزایش سطح تحصیلات و تلاش ایشان برای ورود به سیاست و با توجه به فراگیری فرهنگ سیاسی دموکراتیک در عصر ارتباطات، با افزایش تقاضای زنان برای نقش آفرینی در عرصه سیاسی مواجه خواهیم شد. در این راستا، باید بر امکاناتی از قبیل تحصیلات تکمیلی زنان در رشته های مرتبط با مدیریت سیاسی، سابقه تصدی مناصب میانی و... تکیه کرد. همچنین باید با اتخاذ تدابیر حمایتی نظام در راستای افزایش سهم زنان در مناصب و بهبود وجه بین المللی کشور، فرهنگ سازی در راستای نمایاندن عرصه سیاست به عنوان عرصه حضور دو جنس و افزایش خودباوری زنان، از تأثیر موانع دستیابی زنان ایرانی به مناصب سیاسی کاست.
خودکارآمدی ورزشی زنان مبتنی بر حمایت اجتماعی و وضعیت اجتماعی-اقتصادی (متغیر میانجی انگیزه مشارکت ورزشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
157 - 172
حوزههای تخصصی:
مقدمه: زن، در طول تاریخ فرصت کافی پیدا نکرده تا شایستگی خود را برای مشارکت فعّال در ورزش به اثبات برساند. هدف از این تحقیق تدوین الگویی برای خودکارآمدی ورزشی مبتنی بر حمایت اجتماعی و وضعیت اجتماعی اقتصادی با متغیر میانجی انگیزه مشارکت ورزشی در زنان بود. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی بوده و از لحاظ هدف یک تحقیق کاربردی است. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه زنان ورزشکار متأهل و یا حداقل یک بار ازدواج کرده شهر تهران بود که نمونه مورد مطالعه به حجم 384 نفر(طبق فرمول کوکران) با به کارگیری روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای برآورد شد. در این پژوهش از پرسشنامه های خودکارآمدی ورزشی کرل و همکاران(2007)، حمایت اجتماعی فیلیپس(1986)، وضعیت اجتماعی-اقتصادی قدرت نما(1392) و انگیزه مشارکت ورزشی هونگ یونگ لین(2010) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS/18 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، متغیرهای حمایت اجتماعی و وضعیت اجتماعی-اقتصادی اثر مستقیم بر متغیر میانجی انگیزه مشارکت ورزشی در زنان ورزشکار دارند. امّا متغیر وضعیت اجتماعی-اقتصادی اثر مستقیم بر خودکارآمدی ورزشی در زنان ورزشکار ندارد. نتیجه گیری: بر اساس مدل ذکر شده جامعه و دولت، در راستای حمایت همه جانبه باید از طریق فرهنگسراهای شهرداری، پارک ها، فضاهای سبز و کلوپ های ورزشی شرایطی را فراهم کنند که زنان جامعه با هر درآمد و جایگاه اجتماعی بتوانند به فعالیت های بدنی و شناخت ظرفیّت های خود بپردازند.
واکاوی نقش تربیتی زنان در محیط خانواده از منظر فرهنگ اسلامی با تأکید بر دیدگاه امامین انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
95 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش تربیتی زنان در خانواده از منظر فرهنگ اسلامی با تاکید بر دیدگاه امامین انقلاب بود. جامعه پژوهش، کلیه سخنرانی ها و کتب امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری و متون تربیتی از منظر فرهنگ اسلامی بود. نمونه پژوهش شامل سخنرانی ها و کتب امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری و مطالب مرتبط با نقش تربیتی زنان در خانواده از منظر فرهنگ اسلامی بود. روش پژوهش از نوع توصیفی_تحلیلی بود. جهت گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و به صورت فیش برداری استفاده شد. سپس داده ها به صورت تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد در فرهنگ اسلامی، خانواده نقش حیاتی در اصلاح جامعه و سامان بخشی به اندیشه و روان افراد دارد و در بین اعضای خانواده، زنان نقش برجسته ای داشته و با ایفای نقش همسری و مادری تاثیر بسزایی در تربیت اعضای خانواده دارند. هم چنین مشخص شد از منظر امامین انقلاب نقش تربیتی زنان در خانواده بنابر وظیفه همسری و مادری به دو بخش کلی نقش تربیتی و هدایت گر زنان در قبال همسران و فرزندان تقسیم می شود و زنان می توانند در خانواده تاثیر بسیار شایانی از طریق تربیت دینی، معنوی، اخلاقی و عاطفی همسر و فرزندان خود داشته باشند. بنابراین، از دیدگاه روان شناسی تربیتی، در بستر فرهنگ اسلامی و طبق نظرات امامین انقلاب، برای داشتن خانواده سالم و تربیت اعضای خانواده، باید به نقش تربیتی زنان در خانواده توجه ویژه ای شود تا بتوان از این طریق به بالندگی انسان ها و جامعه کمک شود.
خوانش جایگاه اجتماعی زنان خنیاگر عصر قاجار از میان نگاره ها و منابع مکتوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
107 - 140
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: موسیقی در طول تاریخ همواره مورد توجه ایرانیان بوده و در تمام دوره های مختلف پادشاهی ایران جایگاه خود را به طور رسمی در میان حاکمان حفظ کرده است. با روی کار آمدن دودمان قاجار و تجربه نزدیک شدن ایران به غرب، تغییرات چشم گیری در زمینه های هنری به خصوص موسیقی و نگارگری پدید آمد. اما تأثیر این تحولات بر فعالیت زنان خنیاگر با ابهاماتی روبه رو است. بر همین اساس پرسش اصلی این پژوهش چیستی جایگاه اجتماعی زنان خنیاگر این دوره در میان نگاره ها و منابع مکتوب و سفرنامه ها و همچنین و چگونگی پوشش آنان به عنوان زنان خنیاگر است. همچنین چیستی ابزار آلات خنیاگری و سازهای مورد استفاده آن ها از پرسش های دیگری است که به آن پاسخ داده می شود. این پژوهش از نظر هدف بنیادی و از نظر رویکرد کیفی است که براساس داده های کتابخانه ای و تحلیل محتوی بصری با بهره گیری از دانش نشانه شناسی یافته های آن تحلیل و تبیین میشود. براساس یافته های این پژوهش همان گونه که مرتبه اهالی موسیقی در دوره های مختلف حکومت های ایرانی لغزان و نامطمئن بوده در دوره قاجار نیز این نگرانی پا برجا بوده و این مسئله برای زنان خنیاگر دشوارتر و بسته به نوع کار، نوازنده، رقصنده یا خواننده و مانند آن، نیز متفاوت بوده است.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر صمیمیت زناشویی، کیفیت زندگی و درد مزمن زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و فرهنگ سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۵
97 - 112
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر صمیمیت زناشویی، کیفیت زندگی و درد مزمن زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی شهر مینودشت انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه زنان متاهل آسیب دیده از خیانت همسر مراجعه کننده مراکز مشاوره و کلینیک های خدمات روان شناختی اداره بهزیستی شهر مینودشت در بازه زمانی آبان ماه الی آذر سال 1401 بودند، از جامعه پژوهش تعداد 30 زن به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شد و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون -پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 60 دقیقه ای، درمان مبتنی بر شفقت بر اساس پروتکل تیرچ و همکاران (2014) قرار گرفت. دوره پیگیری پس از گذشت سه ماه از اتمام پس آزمون انجام شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های صمیمیت زناشویی تامپسون و واکر (1983)، کیفیت زندگی وار و همکاران (1993) و درد مزمن مک گیل (1975) بود. داده های پژوهش با آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت بر صمیمیت زناشویی (763/14F=، 000/0P<)، کیفیت زندگی (852/13F=، 000/0>P) و درد مزمن (626/455F=، 000/0>P) زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی موثر بود و این نتایج تا دوره پیگیری ماندگار بود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که درمان مبتنی بر شفقت با ایجاد فضای همدلانه و مهربانی با خود بر افزایش صمیمیت زناشویی، کیفیت زندگی و کاهش درد مزمن زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی تأثیر دارد.
نقش بازی های بومی-خانوادگی در رضایت مندی، توانمندسازی و ابعاد شش گانه کارکرد خانواده بر اساس مدل مک مستر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش بازی های بومی-خانوادگی در رضایت مندی، توانمندسازی، و ابعاد شش گانه کارکرد خانواده بر اساس مدل مک مستر انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش را خانواده های دارای حداقل یک فرزند 6 سال به بالای ساکن شهرستان هرسین در سال1400 تشکیل داد. پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. تعداد 20 خانواده که دارای ملاک های ورود بودند به روش در دسترس انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. مداخله بصورت مجزا برای هر خانواده و طی شش جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد و در این مدت گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ی سنجش خانواده (اپشتاین، بالدوین و بیشاپ، 1983)، پرسشنامه ی توانمندسازی خانواده (کورن، دیچیلو و فریسین، 1992) و پرسشنامه رضایت خانوادگی (السون و ویلسون، 1982) بودند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که بازی های بومی-خانوادگی بر متغیرهای رضایتمندی خانواده (001/0>p، 89/57=F)، توانمندسازی خانواده (001 /0>P، 07/21=F) تأثیری معنادار دارد. همچنین متغیر بازی های بومی-خانوادگی بجز بعد کنترل رفتار(82/0<P، 82/0=F) توانست بر ابعاد دیگر کارکرد خانواده (ارتباط(001 /0<P، 88/13=F)، حل مسئله (001/0>P، 02/15=F)، ایفای نقش( 04/0>P، 23/4=F)، پاسخگویی عاطفی(005/0>P، 07/9=F)، مشارکت عاطفی ( 03/0>P، 97/4=F) و کارکرد کلی (01/0>P، 08/7=F) تأثیری معنادار داشته باشد. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که اجرای بازی های خانوادگی می تواند از طریق ارتقاء کیفیت تعاملات بین اعضاء، مسئولیت پذیری و نقش پذیری آنها، تاثیرات مثبتی بر بهبود عملکرد خانواده و افزایش سطح رضایت مندی و توانمند سازی خانواده ها داشته باشد.
پیوند دورکاری با تعادل کار و خانواده در دوران همه گیری کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه شناخت رابطه دورکاری با تعادل کار و خانواده در دوران همه گیری کووید 19 با رویکرد کیفی بود. افراد مورد مطالعه شامل 27 زن دارای فرزند زیر 12 سال شاغل در شهرداری تهران بود که از طریق نمونه گیری هدفمند و با حداکثر تنوع به لحاظ سن، تعداد فرزندان، نوع سمت و نوع قرارداد انتخاب و بر اساس سطح اشباع نظری تعیین شدند. داده ها به شیوه مصاحبه عمیق به صورت انفرادی و حضوری در بهمن سال 1399 تا اردیبهشت 1400 گردآوری شد. روش تحلیل داده ها، تحلیل مضمون براون و کلارک بود. یافته ها نشان داد زنان بیشتر از همسران خود دورکار بودند، لذا بیشترین بار مسئولیت کارهای خانه به عهده آنها بوده است. مطابق با یافته ها، ارتباط دورکاری دوران همه گیری کرونا با تعادل کار و خانواده در نه خرده مضمون و دو مضمون اصلی «شکاف بین انتظارات و واقعیت های دورکاری» و «پتانسیل بهبود تعادل کار- خانواده در شرایط فراتر از دوران کرونا» قرار می گیرد که نشان می دهد در شرایط همه گیری کرونا به دلیل نبود زیرساخت ها و ملزومات، دورکاری به عنوان گزینه تعادل کار- خانواده چالش برانگیز بوده، به نحوی که بسته به ویژگی های فردی، خانوادگی و نوع شغل، تقویت کننده تعادل کار خانواده و یا عدم تعادل کار خانواده بوده است. علی رغم محدودیت ها و چالش های متعدد مادران شاغل، تداوم دورکاری پس از دوران کرونا و انعطاف پذیری کار هم به لحاظ زمانی و هم مکانی در ایجاد تعادل کار خانواده ضروری است.
طراحی مدل ساختاری اعتیاد به آرایش در زنان متأهل بر اساس اختلال بد شکلی بدن، عزت نفس جنسی و هوش بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
65 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف: اعتیاد به آرایش و عوامل مرتبط با آن، تا کنون شناسایی نشده و مجهول مانده است؛ بنابراین، مطالعه حاضر با هدف طراحی مدل ساختاری اعتیاد به آرایش در زنان متأهل براساس اختلال بدشکلی بدن، عزت نفس جنسی و هوش بدنی انجام شد.
روش : روش پژوهش همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. نمونه آماری تحقیق شامل 200 نفر (18 تا 50 سال) از مراجعه کنندگان به سالن های آرایشی شهرستان میاندوآب در سال 1401 بودند، که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه اعتیاد به آرایش اسمیت و همکاران ، مقیاس اختلال بدشکلی بدن ربیعی و همکاران، مقیاس عزت نفس جنسی زینا و اسچوارز و مقیاس هوش بدنی اندرسون استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون سوبل و بوت استراپ در بستر نرم افزار آماری SPSS (نسخه 21) و AMOS مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: اثر مستقیم هوش بدنی (44/0-)، عزت نفس جنسی (36/0-) و اختلال بدشکلی بدن (45/0) در برآورد اعتیاد به آرایش معنی دار به دست آمد. اثر غیرمستقیم اختلال بدشکلی بدن (14/3=t-value) و عزت نفس جنسی (81/2-=t-value) با نقش واسطه ای هوش بدنی بر میزان اعتیاد به آرایش معنی دار مشاهده شد که در مجموع 41 درصد از واریانس اعتیاد به آرایش از طریق متغیرهای مدل تبیین شدند. با توجه به نقش متغیرهای مطالعه در تبیین مدل ساختاری اعتیاد به آرایش، به نظر می رسد با تقویت عزت نفس جنسی و هوش بدنی و با کاهش علایم اختلال بدشکلی می توان اعتیاد زنان را نسبت به آرایش بهبود داد.
زن ستیزی موسیقی رپ فارسی و مقبولیت آن در میان دختران هوادار با رویکردگراندد تئوری (مورد مطالعه؛دختران شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
199-222
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش سعی داریم تا مفهوم زن ستیزی آثار امیر تتلو را از دیدگاه دختران هوادار، مورد بررسی قرار دهیم.در این رابطه با10 نفر از دختران هوادار مصاحبه کرده ایم.پژوهش با شیوه کیفی و روش تحقیق نظریه زمینه ای و انتخاب مصاحبه شوندگان با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی انجام گرفته است. به گونه ای سعی شده است تا زن ستیزی آهنگ های تتلو، از زبان مصرف کنندگان تبیین گردد.در پایان تحلیل داده ها، مدلی به دست آمد که بر اساس آن مقوله های مرتبط و شکل دهنده زن ستیزی آهنگ های تتلو مشخص شدند.مردانگی هژمونیک محلی و کمبود رپر زن، مصائب تجربه زیسته، اعتیاد به مصرف الکل؛ مواد مخدر و زن باره گی خواننده، سلطه صنعت موسیقی، آموزش روابط بین دختر و پسر، رسانه ای کردن سوء استفاده جنسی از دختران، ترویج زن ستیزی، کاهش امید به آینده و گرایش به نیهیلیسم در دختران، مقولاتی هستند که از نتیجه پژوهش به دست آمده اند.
پدیدارشناسی تجربه زنانه از بیماری مزمن در زنان مبتلا به ام اس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیماری های مزمن هرچند منشاء پزشکی-زیستی دارند، اما، با توجه به تأثیرات طولانی مدت آن ها بر بدن و اختلالات عملکردی ناشی از این تأثیرات، ابعادی فراتر از یک پدیده زیستی پیدا کرده و جنبه های مختلف حیات فردی و اجتماعی فرد مبتلا و اطرافیان او را تحت تأثیر قرار می دهند. از جمله ؛ بیماری های مزمنی که به دلیل ابعاد جسمی و روانی متعدد و پایدارش، پیامدهای عمده و مداومی بر گستره وسیعی از جنبه های حیات فردی و اجتماعی بیمار دارد، ام اس است. افزایش میزان ابتلای زنان به بیماری ام اس در چند دهه اخیر و همچنین، افزایش نسبت ابتلا در بین زنان در مقایسه با مردان، باعث شده است که این بیماری چهره ای زنانه به خود بگیرد. در این مقاله از منظر جامعه شناسی بیماری های مزمن و با اتخاذ رویکرد پدیدارشناسی فمینیستی، تجربه زنان مشارکت کننده در تحقیق از بیماری ام اس به عنوان تجربه خاص زنانه که محصول تلاقی تجربه این بیماری با جنسیت، بدن و زمینه اجتماعی است، مورد توجه قرار گرفته است. تلاش شده است تا تجربه زیسته زنان از زندگی با بیماری ام اس و دلالت های معنایی این تجربه برای آنها، براساس داستان ها و روایت های خود این زنان فهم شود. براساس مصاحبه های صورت گرفته، پنج مضمون اصلی زندگی در تعلیق، شرم بی قدرتی، ناکنش ورزی جنسی، مخاطره مادری و دلهره همسری استخراج شد و با توجه به این مضامین، تجربه زنان مشارکت کنند ه در تحقیق از بیماری ام اس، ذیل فرامضمون «اضطراب هویتی» مفهوم پردازی شد. منظور از «اضطراب هویتی»، تجربه و احساس نگرانی ناشی از هویت جنسیتی تحقق نیافته توسط این زنان است.
نقش زنان در سیاست گذاری و تصمیم گیری در پارلمان های ملی و منطقه ای اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
661 - 691
حوزههای تخصصی:
در جهان مدرن امروز، یکی از مهم ترین پیش شرط های توسعه و ثبات کشورها، استفاده بهینه از همه ظرفیت های نیروی انسانی، به ویژه درک موضوعیت نقش زنان در امور اجتماعی و سیاسی است. اگرچه مشارکت و رهبری برابر زنان در زندگی سیاسی و عمومی برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار در جهان ضروری است، بااین حال، شواهد حاکی از آن است که زنان در تمام سطوح تصمیم گیری در سراسر جهان کمتر حضور دارند و دستیابی به برابری جنسیتی در زندگی سیاسی و اجتماعی را همچنان دور از دسترس می بینند. در این میان، اروپا تنها منطقه در عصر کنونی است که ظرف دو دهه گذشته و در پرتو سیاست گذاری های نسبتاً مناسب در حوزه زنان، از این فرصت نسبی برخوردار شده است تا ضمن تلاش برای افزایش مشارکت سیاسی زنان در سطوح ملی و منطقه ای، از شایستگی و اعتبار زن در مراتب عالی سیاسی، تقنینی و قضایی دفاع کند. نظر به این مهم، مقاله حاضر با کاربست نظریه فمینیسم و بهره مندی از مدل سیاست گذاری جونز در پاسخ به سؤال پژوهش به این نتیجه رسید که حضور زنان در مناصب سیاسی ریاست جمهوری، نخست وزیری و پست های وزارتی، در کنار تصویب قوانینی همچون قانون سقط جنین، همیاری خانواده و حمایت از کودکان، مرخصی زنان و مراقبت از کودکان، بهداشت و درمان و بودجه رفاه اجتماعی، از جمله عوامل تعیین کننده و اقدام های مؤثر تقنینی بوده است که به تدریج، بستر مناسب برای تثبیت جایگاه زنان در پذیرش مسئولیت های بالای سیاسی و پارلمانی را فراهم آورده است.
تحلیل تطبیقی محتوای فرهنگی و روان شناختی عواطف زنانه در اشعار نجمه زارع، رزا جمالی و مریم جعفری با شعر غاده السمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و فرهنگ سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۵
83 - 95
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل تطبیقی محتوای فرهنگی و روان شناختی عواطف زنانه در اشعار نجمه زارع، مریم جعفری و رزا جمالی با شعر غاده السمان بود. جامعه پژوهش شامل کلیه اشعار نجمه زارع، مریم جعفری، رزا جمالی و اشعار غاده السمان می باشد. نمونه پژوهش اشعار مربوط به محتوای فرهنگی و روان شناختی عواطف زنانه شاعران مذکور بود. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است. جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و به صورت فیش برداری انجام شد. یافته ها نشان داد که یکی از مضامین مهم شعر زنان، بحث محتوای فرهنگی و روان شناختی و نشانه های آن است که هرکدام از شاعران زن با توجه به ذهنیت و فرهنگ جامعه خود برداشت متفاوت و گاه مشترک از آ ن ها دارند. از موارد مهم و مشترک دیگر در اشعار این شاعران، زبان عاشقانه و تغزلی زنانه بود. این شاعران هرکدام به نوعی زبان رمانتیک عاشقانه خاص خود را داشته اند که در بعضی موارد به غاده السمان شبیه و گاه متفاوت بودند. بن مایه فراگیر عاطفی شعر نجمه زارع اندوه و دوری از محبوب است. غزل عاشقانه و اجتماعی مریم جعفری در بحش گفتمان و زبان زنانه خاص تر بود. اشعار رزا جمالی بر پایه تخیل زنانه بود و بیشتر مضامین رمانتیک زنانه را در قالب رمز و نماد نشان داده است و اشعار وی از لحاظ کاربرد کلمات احساسی و زنانه در مقایسه با دو شاعر ایرانی دیگر بیشتر است. در مورد غاده السمان ترکیبی از موارد ذکرشده این سه شاعر ایرانی در زبان رمانتیک زنانه اش وجود دارد؛ یعنی هم شاعری گلایه مند از فراق معشوق و هم دفاع از حقوق زنان است.
بررسی اثر مدیران مالی زن بر تجدید ارائه صورت های مالی و حق الزحمه حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان نقش مهمی در ایجاد ارزش و افزایش سطح رفاه جامعه دارند.زیرا در روابط اجتماعی دقت نظر بیشتری داشته و بر انجام صحیح وظایف محوله و پیروی از قوانین حاکم اهتمام بیشتری می ورزند؛ بنابراین، حضور آنان در راس امور سازمان ها می تواند مفید واقع شود. در این پژوهش تأثیر جنسیت مدیران مالی بر تجدید ارائه صورت های مالی و حق الزحمه حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است. نمونه آماری شامل 154 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران در طی سالهای 1392 تا 1399 میباشد. نتایج برآورد مدل اول پژوهش حاکی از آن است که جنسیت مدیران مالی اثر منفی و معناداری بر تجدید ارائه های مالی دارد. به سخن دیگر، مدیران مالی زن با افزایش کیفیت گزارشگری مالی از طریق کاهش در تجدید ارائه های مالی در ارتباط هستند. بعلاوه، نتایج برآورد مدل دوم پژوهش نشان داد،جنسیت مدیران مالی اثر مثبت و معناداری بر حق الزحمه حسابرسی دارد، به این معنی که شرکتهای دارای مدیران مالی زن حق الزحمه های حسابرسی بالاتری پرداخت می کنند. در مجموع، یافته-ها حاکی از آن است که مدیران مالی زن به دلیل ویژگی های ذاتی از قبیل ریسک گریزی و محافظه کاری، کیفیت گزارشگری مالی را افزایش و خواهان حسابرسیهای باکیفیت تری از سوی حسابرسان مستقل هستند.
بررسی جایگاه روان شناختی زن در اسلام و تمدن غرب بر اساس منظومه فکری مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی جایگاه روان شناختی زن در اسلام و تمدن غرب بر اساس منظومه فکری مقام معظم رهبری می باشد. جامعه پژوهش کلیه متون مرتبط با جایگاه روان شناختی زن در اسلام و تمدن غرب بر اساس منظومه فکری مقام معظم رهبری بود. نمونه پژوهش مباحث زن در اسلام و تمدن غرب، بر اساس منظومه فکری مقام معظم رهبری بود. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. گردآوری اطلاعات با استفاده از روش مطالعه اسنادی وکتابخانه ای و به صورت فیش برداری از منابع مکتوب منظومه فکری مقام معظم رهبری و روان شناسی جمع آوری شد. سپس داده ها به صورت تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که خانواده یکی از مهم ترین نهادها در جامعه است که قوی ترین پایه های تربیت روحی و فکری انسان در این کانون بنا نهاده می شود. در چنین نهادی زن محور خانواده است که دستگاه های تبلیغاتی و سیاسی فرهنگ غرب می خواهند منزلت و جایگاه او را خدشه دار کنند. از دیدگاه مقام معظم رهبری در تمدن و فرهنگ غربی تمام توجه به مسئله جنسی و وجه زنانگی زن است و بُعد انسانی و منزلت زن نادیده گرفته شده است. در فرهنگ غرب از زن تحت عنوان آزادی سوءاستفاده شده که این عین اسارت و اهانت به جنس زن است، برخلاف دین اسلام که زن را تکریم کرده و زن بودن را مایه افتخار و مباهات می داند. بنابراین نگاه اسلام، و به تبع آن، مقام معظم رهبری به زن، نگاهی جامع است که هم ارزش های الهی و هم منطق انسانی، در آن لحاظ شده است.
روایت زنان عضو هیأت علمی مراکز عالی آموزشی و پژوهشی (در تعادل بین کار و زندگی در ایام کرونا)
حوزههای تخصصی:
کار و زندگی، دو نهاد مهم برای فرد و جامعه به شمار می آیند، و برقراری تعادل میان نقش های شغلی و خانوادگی، اهمیتی به سزا در پیشبرد موفق اهداف دارد. همه گیری جهانی کووید-19 در سال 2020 میلادی، زندگی تمام مردم را به گونه های مختلف تحت تاثیر قرار داد و با چالش هایی مختلف روبه رو کرد. زنان که همواره محور و نقطه کانونی خانواده به شمار می روند، نقش مهمی در این بحران برعهده داشتند. در این میان، زنان اعضای هیأت علمی مراکز عالی آموزشی و پژوهشی، به علت حجم فراوان وظایف حرفه ای، با دشواری هایی بیشتر برای برقراری تعادل بین نقش های شغلی و خانوادگی به ویژه در بحران کرونا مواجه بودند؛ بنابراین لزوم ثبت و ضبط خاطرات و تجربه زیسته آن ها، راهی مناسب به منظور تبیین تجربیات زنان طی زندگی در این بحران جهانی است. بحران کوید-19 این فرصت را فراهم آورد تا به تجربه زیسته زنان عضو هیأت علمی در همه گیری این بیماری پرداخت تا راهگشای آیندگان باشد. این پژوهش به روش کیفی و با انجام مصاحبه با 30 نفر از زنان عضو هیأت علمی دانشگاه ها و پژوهشگاه های تهران در ایام کرونا انجام شده، و به تحلیل محتوای کیفی مصاحبه ها پرداخته است. یافته های این پژوهش در بخش کار و زندگی ارائه گردید، به طوری که حوزه کار شامل «مدیریت زمان»، «محو شدن مرز بین خودِ شاغل و خودِ خانه دار»، «چند نقشی بودن هم زمان و فشار نقش ها»، «رسیدگی به امور عقب افتاده پژوهشی»، «اختلال در روند انجام وظایف»، و حوزه زندگی شامل «خانه نشینی ناگزیر»، «فرهنگ قرنطینه و شیوه تنها زیستن»، «رویداد تروماتیک شده»، «ترومای فرهنگی یا شوک فرهنگی»، «بازآفرینی در معنای خانه»، «تغییر شکل اوقات فراغت در خانه و فراغت آشفته مادران»، «انباشت فرسودگی ناشی از نگرانی سلامت اعضای خانواده» ظهور پیدا کرده است.
گردشنامه های زنانه: روزن به توسعه
حوزههای تخصصی:
شناخت گذشته بدون بررسی نگاه های فرا فرهنگی و بیرونی به تاریخ و فرهنگ میسر نیست، هرچند تاکنون نگاه به گردشگران و نویسندگان غربی به ایران مورد توجه و بررسی مختلف قرار گرفته، اما نگاه های زنانه در این میان، اندک و کاوش حول آنها محدود بوده است. این جستار در پی واکاوی دو نگاه زنانه (ژان دیولافوا و تانیا گریشمن) به ایران در دو مقطع عهد ناصری و دوره پهلوی است. نگرشی که از قلم دو زن و همسران خانواده هایی باستان شناس تراویده است. زنانی که تعدادشان در میان سیاحان غربی در نوع خود اندک بوده و فرصت اقامت چند ساله در ایران را یافته و بنا به شغل و ضرورت باستان شناسی، نگاهی زمانمند برای تشریح اوضاع این برهه ایران داشته اند. به علاوه سرگذشت چاپ و نشر خاطرات شان به یک آموزه قابل توجه در رشد و اندیشه بر تاریخ و فرهنگ ایران قابل تبدیل است. در ادامه، رویکرد و مفاهم کلیدی و مهم و مورد توجه آنها و نوع نگاه و واکنششان به زمانه و زمینه اقامت آنها در ایران و جهان ذهنی و زنانه که در آثارشان تجلی یافته، تصویر شده است. در نهایت، آموزه های رشد و توسعه یافتگی برای کشور و مهمتر جنس دوم و در حاشیه مانده تاریخ، و حتی کل جامعه از این مطالعه استنتاج شده است.