فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۱
93 - 103
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش گردشگری فرهنگی در سلامت روان و کارآفرینی زنان بود. جامعه پژوهش تمام متون گردشگری می باشد. نمونه پژوهش متون مرتبط با گردشگری فرهنگی، سلامت روان و کارآفرینی زنان بود. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است. جهت گردآوری داده ها، متون و منابع مرتبط با موضوع، از روش کتابخانه ای استفاده شد وسپس به تحلیل محتوای داده ها پرداخته شد.نتایج نشان که گردشگری فرهنگی از جمله فعالیت هایی است که قابلیت بالایی برای ایجاد سلامت روان، کارآفرینی و اشتغال برای زنان دارد. از نظر روان شناسی گردشگری و استفاد از اوقات فراغت باعث سلامت روان و تضمین سلامت انسان ها و ایجاد نشاط می شود. گردشگری فرهنگی ابزار موثر و قابل اعتمادی را برای توسعه اقتصاد فراهم می کند. در ارتباط با گردشگری فرهنگی ترکیبی از ارزش های فرهنگی، عوامل اقتصادی وکارآفرینی وجود دارد که باعث می شود این نوع از گردشگری ارزش بیشتری پیدا کند. افزایش خدمات و محصولات در قالب محرک های کارآفرینی، زنان توانمند را ترغیب نموده تا در راستای پاسخ به نیاز گردشگران برآیند. این فرآیند در صورت راهبری مناسب، منجر به توسعه ی فرهنگی ، کارآفرینی و اقتصادی خواهد شد.
منشأ شناسی تعارض رویه قضایی درباره امکان تغییرپذیری مَهر بعد از عقد و ارائه راه حل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
115 - 134
حوزههای تخصصی:
تغییر میزان مَهر بعد از عقد نکاح، ازجمله مسائل حقوقی مبتلابه زوجین است که به دنبال آن، طرفی که از این عمل حقوقی سودی نمی برد، اِبطال عمل حقوقی مزبور را درخواست می کند. وضعیت حقوقی مسئله به دلیل اسناد حقوقی متعارض و دیدگاه های مختلف درباره تغییرپذیری مَهر بعد از عقد، هم در رویه قضایی و هم از دیدگاه فقیهان با اختلاف نظر همراه است. پژوهش حاضر با هدف منشأشناسی تعارض رویه قضایی درباره امکان تغییرپذیری مَهر بعد از عقد نکاح و ارائه راه حل، برای نیل به پاسخ علمی در ایجاد وحدت رویه قضایی در این مسئله انجام شد. بدین منظور کلیه اقوال ناظر بر مسئله بررسی شد و نتایج بررسی ها نشان داد که دست یابی به نتیجه در این مسئله با تبیین ماهیت مَهر از حیث تغییرپذیری امکان پذیر است. براین اساس، دیدگاه های مطروحه درباره ماهیت مَهر از قبیل عوض بودن مهر و معوض نبودن مهر (که این قول شامل سه دیدگاه یعنی، قرارداد مستقل محسوب شدن مهر، التزام ضمن عقد بودن مهر و شبه عقد بودن مهر بود) جمع آوری و به شیوه تحلیلی- اسنادی نقد و تحلیل شد. همچنین این نتیجه حاصل شد که مَهر، ماهیت عِوَض گونه ندارد و تکلیف مستقلی است که مرد موظف به انجام آن است. اگرچه اصل وجود مَهر قاعده ای امری است، اما میزان آن بسته به توافق، دو اراده دارد و ادله متعددی بر تغییرپذیر بودن آن بعد از عقد نکاح دلالت دارد. ازاین رو، پیشنهاد می شود تا دیوان عالی کشور با صدور رأی وحدت رویه به تعارض در رویه قضایی، خاتمه دهد.
تحلیل مفهوم جنسیت در نمایشنامه «خشکسالی و دروغ» با استفاده از رویکرد تاریخی-گفتمانی روث وداک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
567 - 584
حوزههای تخصصی:
آثار هنری، بخشی اساسی از فرهنگ یک جامعه و منعکس کننده وضعیت فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن جامعه هستند. پژوهش پیش رو به تحلیل گفتمان انتقادی نمایشنامه خشکسالی و دروغ نوشته محمد یعقوبی می پردازد تا مطالعه کند که مفهوم جنسیت در این متن زبانی در قالب چه گفتمان هایی تولید یا بازتولید می شود. یعقوبی از نمایشنامه نویسانی است که در بیشتر آثارش، مضمون روابط میان زن و مرد در محیط خانواده و نقش های جنسیتی، برجسته است. برای نیل به هدف پژوهش، نظریه های مربوط به جنسیت از بعد زیست شناختی، فرهنگی و گفتمانی مطرح شده اند و در بخش روش تحقیق، رویکرد تاریخی-گفتمانی روث وداک که پس زمینه های تاریخی-اجتماعی متون را برای تحلیل درنظر می گیرد، انتخاب شده است. بهره گیری از افق تاریخی-اجتماعی دهه هشتاد و تحلیل متن نمایشنامه با استفاده از راهبرد های پنج گانه وداک و بررسی مضامین کلیدی مندرج در آن نشان می دهد در نمایشنامه خشکسالی و دروغ، تعریف جنسیت و نقش های جنسیتی در وضعیتی میان گفتمان سنتی رسمی مسلط و گفتمان مدرن (به عنوان گفتمان رقیب) که امکان بروز آن در دهه هشتاد فراهم شد، تولید می شود. همچنین نویسنده متن به خوبی توانسته موقعیت جامعه در حال گذار به سمت مدرنیته ایران در دهه هشتاد و پیامدها و تحولات ایجادشده به سبب آن در عرصه خصوصی خانواده و روابط زناشویی را در خصایص شخصیت هایش بازنمایی کند.
واکاوی رضایت بانوان از آمیخته بازاریابی محصولات مد و لباس اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در دنیای رقابتی امروز، مشتری مداری به ویژه در صنایع تخصصی مانند پوشاک اسلامی، به یک ضرورت استراتژیک برای کسب وکارها تبدیل شده است. با توجه به نقش کلیدی بانوان به عنوان یکی از گروه های اصلی مصرف کننده در این صنعت، رضایت آن ها از عوامل مهم موفقیت و تداوم کسب وکارها به شمار می رود. مسئله اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل میزان رضایت بانوان از آمیخته بازاریابی در محصولات مد و لباس اسلامی است. این پژوهش کاربردی و توصیفی-پیمایشی است که با روش کمی و تحلیل معادلات ساختاری در نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام شده است. جامعه آماری، بانوان استان قم بوده و 190 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته است. یافته های پژوهشی نشان می دهد که آمیخته های محصول و ترفیع تأثیر مثبت و معناداری بر رضایت بانوان دارند، درحالی که قیمت و توزیع تأثیر قابل توجهی بر رضایت آنها نداشته است. درنتیجه بر اساس یافته ها، توجه به ویژگی های محصول، مانند کیفیت، طراحی، تنوع و همچنین اجرای راهبردهای تبلیغاتی مؤثر، می تواند به بهبود تجربه مشتری و افزایش رضایت آنان منجر شود. در مقابل، عواملی همچون قیمت و توزیع تأثیر چشمگیری بر رضایت بانوان نداشته اند، که می تواند نشان دهنده اهمیت بیشتر سایر مؤلفه های ارزش افزا در صنعت پوشاک اسلامی باشد. از این رو، تمرکز بیشتر بر توسعه محصولات و ترفیع مناسب، به همراه بررسی عمیق تر نقش قیمت و توزیع، می تواند به کسب وکارها کمک کند تا راهبردهای بازاریابی خود را بهینه سازی کرده و رضایت بیشتری در بین مشتریان هدف خود ایجاد کنند.
واکاوی تأثیر طلاق بر خروج زوجین از احصان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
135 - 160
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر طلاق در خروج زوجین از احصان به روش تحلیلی-اسنادی انجام شد. بدین منظور کلیه منابع فقهی- حقوقی مربوطه مورد بررسی قرار گرفت و مانعیت انواع طلاق در تحقق احصان از منظر فقهی و حقوقی بررسی و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که در مانعیت طلاق بائن در احصان، بین فقیهان اختلافی نیست، اما در مانعیت طلاق رجعی و طلاق عاطفی (تنفر زوجین از یکدیگر و اختلاف های خانوادگی) نظرات متفاوت است. براین اساس، با یافتن ملاک و مناط خروج از احصان می توان به حکم فقهی طلاق رجعی (در تمامی موارد) و طلاق عاطفی (در تمامی موارد) در مانعیت از تحقق احصان دست یافت. ملاک یافت شده برای خروج از احصان عبارتند از: عدم امکان تأمین نیازهای جنسی زن و شوهر که این شامل افراد در طلاق رجعی و عاطفی نیز می شود و می توان حکم خروج از احصان را بر این افراد مترتب کرد. همچنین با استناد به قواعد درء و احتیاط در دماء نیز می توان به خروج از احصان افراد در طلاق رجعی و در برخی موارد طلاق عاطفی حکم نمود. اگرچه به دلیل اختلافات موجود در زمان تصویب قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 اظهار نظر صریحی درباره مانعیت انواع طلاق در تحقق احصان نشده است، موارد بیان شده در ماده 227 آن قانون از منظر قانون گذار جنبه تمثیلی دارد و منحصر در آن مصادیق نیست. ازاین رو، این ظرفیت قانونی وجود دارد که انواع طلاق ها نیز مصداقی از مصادیق مانع احصان در نظر گرفته شود.
اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار مبتنی بر رویکرد اسلامی بر بهبود مدیریت خشم زوجین ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هیجان خشم از عوامل تأثیرگذار در روابط زوجین است و عدم مدیریت آن پیامد های ناگواری برای خانواده دارد. ازاین رو، مداخلات زوج درمانی برای کاهش اثرات مخرب هیجان خشم ضروری است. پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار مبتنی بر رویکرد اسلامی بر بهبود مدیریت خشم زوجین ناسازگار به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره آوای رهایی در شهر تهران در سال 1401- 1402 بود که تعداد 30 زوج به روش دردسترس برای ورود به پژوهش انتخاب شدند. بدین منظور از بین جامعه مورد مطالعه، تعداد 30 زوج که نمره خشم آنان حداقل 1 انحراف معیار بالاتر از میانگین مقیاس خشم بود شناسایی و سپس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. برنامه زوج درمانی هیجان مدار مبتنی بر رویکرد اسلامی به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد. داده های پژوهش با مقیاس خشم اشپیلبرگر جمع آوری و بااستفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. نتایج نشان دهنده تفاوت معناداری در مؤلفه مدیریت خشم بین پیش آزمون و پس آزمون بود، اما میانگین پس آزمون و پیگیری از نظر آماری تفاوت معناداری نداشت. بنابراین می توان گفت که زوج درمانی مبتنی بر رویکرد اسلامی بر بهبود مدیریت خشم زوجین ناسازگار اثربخش بود و اثرات ناشی از درمان در مؤلفه مدیریت خشم توانست تا مرحله پیگیری اثرات خود را حفظ کند.
تجربه زیسته بیوگی: مطالعه ای پدیدارشناختی در میان زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، فهم معنا و نحوه توصیف بیوگی از دیدگاه زنانی است که این پدیده را بر اثر فوت همسر تجربه کرده اند. از پدیدارشناسی برای اجرای پژوهش استفاده شد. داده ها از طریق مصاحبه با 5 زن بیوه در شهر یزد گردآوری شد. یافته های تحقیق نشان می دهد زنان بیوه در ابتدا با فشارها و تنش های روانی عمیقی دست وپنجه نرم می کنند و چه بسا در نقش مادری نیز حضور داشته باشند و فشارها و مسئولیت های فرزندشان نیز برعهده آنان باشد؛ لذا بیو گی به یک باره آن ها را دچار شوک روانی می کند. در کنار تنش و آسیب های روانی، زنان بیوه مورد آماج فشارهای هنجاری و آسیب هایی وارده از طرف جامعه و اطرافیان قرار می گیرند. همچنین، این زنان بعد از فوت همسر در شرایط واماندگی اقتصادی قرار می گیرند. البته، تجربه بیوگی برای این زنان تنها آسیب و تنش به همراه نداشته، بلکه موجب رشد آنها نیز شده و خیلی از آنها را از وابستگی و ضعیف بودن نجات داده است. به نحوی که مضمون پختگی در بحران به عنوان تجربه زیسته مشترک در صحبت تک تک آنها بازنمایی می شود.
A Reproductive Rights: A Critical Study in International Human Rights Documents(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Human procreation and its various features are among the most important topics worldwide. One of the areas of this analysis deals with international human rights documents because these documents show international trends in reproductive rights. Therefore, this paper aims to prepare a venue to understand the definition, nature or entity, scope and content, right - holder and duty bearer, and the obligations of duty-bearers regarding others’ reproductive rights in international human rights organizations. The findings indicated there is no specific and agreed definition of reproductive rights in these human rights documents. The theories (Hohfeld’s theory about a right, the Will - Choice Theory, and the Benefit - Interest Theory) cannot justify the nature of reproductive rights well. There are many epistemological challenges regarding the content and the scope of these reproductive rights and related states’ obligations in those treaties, which made the realization of these reproductive rights difficult or even impossible.
مطالعه کیفی ادراک زنانه از وضعیت ترومای اجتماعی و پیامدهای آن (مورد مطالعه شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
125 - 143
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف فهم درک زنان از وضعیت ترومای اجتماعی و پیامدهای آن بر زنان، صورت گرفت. ترومای اجتماعی به واقعیت اجتماعی و در عین حال به بازتاب های روانکاوانه تجارب فردی اشاره دارد. در این پژوهش، ترومای اجتماعی، به اختلال خرده نظام ها و آنومی های موجود در جامعه اشاره دارد که بازتاب های روانی نیز به دنبال دارد.
روش : روش مورد استفاده، روش کیفی از نوع نظریه زمینه ای است. به منظور جمع آوری داده ها با استفاده از نمونه گیری هدفمند و با رعایت حداکثر تنوع شرکت کنندگان و تا رسیدن به اشباع نظری با 14 نفر از زنان بالای بیست سال ساکن شهر تبریز در سال 1402 ، مصاحبه عمیق انجام شد. داده ها با استفاده از کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری وگزینشی مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: مقوله هسته ترومای اجتماعی زنانه و مقولات اصلی و فرعی از میان داده ها، شناسایی شدند. یافته ها نشان داد که وضعیت ترومای اجتماعی در فهم زنان، با مقوله های اصلی خفگی ساختاری/نهادی، ناایمنی فضایی و خودکشی سلامتی، معنا می شود. آنچه از این پژوهش به عنوان نتیجه برآمد این است که زنان مشارکت کننده در این پژوهش، در قفس های ساختاری /نهادی اسیر شده و در میدان های خصوصی و عمومی خویش، احساس نا ایمنی می کنند و با بی توجهی ها نسبت به سلامت شان مواجه شده اند که نگاه مردسالارانه و ضعف اقتصادی شان این وضعیت را بغرنج تر کرده و آن ها را به بیماران روح و روان مبدل کرده و خود را قربانیان اجتماعی می دانند. آنها با وجود نا امیدی و روان رنجوری، فعالیت زنانه، آگاهی و مطالبه گری زنانه و ساختارشکنی را تنها راه نجات از این وضعیت می دانند.
تجربه زیسته مادران دارای فرزند با ناتوانی های ذهنی- حرکتی (مقدمه ای بر چالش های روان شناختی مواد 53 و 56 قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
89 - 113
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر به دلیل کاهش نرخ فرزندآوری، در نظام سیاست گذاری تلاش هایی شده است که از آن جمله می توان به طرح جوانی جمعیت و حمایت از خانواده، مصوب اسفند 1399 اشاره کرد. در موادی از این طرح به تحدید غربالگری اشاره شده که هدف از انجام دادن این پژوهش شناسایی ملاحظات فردی- اجتماعی حذف غربالگری مادران باردار پیش از تولد فرزند است. روش پژوهش کیفی و رویکرد آن پدیدارشناسی است. پاسخگویان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند و داده ها با مصاحبه های نیمه ساختاریافته با مادرانی که فرزند معلول و کم توان دارند و برای کلاس های گفتاردرمانی و کاردرمانی به مرکز توان بخشی مراجعه کرده اند، جمع آوری شده است. داده های حاصل از مصاحبه ها به روش تحلیل هفت مرحله ای کلایزی تحلیل شده اند. طبق پژوهش انجام یافته، داده ها در دو گروه فردی و اجتماعی دسته بندی شدند. مسائل فردی شامل مشکلات آموزشی، کمبود اطلاعات و ناآگاهی، احساسات و عواطف و مسائل ارتباطی است. بخش اجتماعی شامل مسائل برچسب اجتماعی و حمایت های اجتماعی است که هرکدام شامل زیرمجموعه هایی است. می توان نتیجه گرفت که حضور فرزند بیمار در خانواده تأثیرات زیادی در همه ابعاد زندگی اعضای خانواده و به خصوص مادر دارد. امید است نتایج این تحقیق بتواند در راستای کاهش نگرانی های عمومی مؤثر واقع شود؛ به گونه ای که سیاست های مربوط به افزایش جمعیت موفق تر عمل کند و چالش های روانی– اجتماعی غربالگری مادران باردار پیش از تولد فرزند را بهتر پاسخ دهد تا درنهایت تلاش های انجام یافته در افزایش جمعیت سالم نمود یابد و قانون گذاری صحیح در راستای منافع ملت و دولت انجام گیرد.
مدل علّی پیش بینی اشتیاق تحصیلی بر اساس مهارت های حل مسئله با واسطه گری خودپنداره تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
83 - 96
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی اشتیاق تحصیلی بر اساس مهارت های حل مسئله با واسطه گری خودپنداره تحصیلی در دانش آموزان بود.روش : پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی-همبستگی با مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش متشکل از تمامی دانش آموزان دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر مرودشت در سال تحصیلی 1402- 1401 بود. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای استفاده شد. بدین صورت که ابتدا از بین مدارس متوسطه اول، 3 مدرسه به صورت تصادفی انتخاب و سپس از هر مدرسه 2 کلاس انتخاب شد و تمامی دانش آموزان آن کلاس ها (160 نفر) پرسشنامه ها را تکمیل نمودند. ابزار سنجش شامل پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فریدل و پاریس، مهارت های حل مسئله هپنر و پترسن و خودپنداره تحصیلی یس یسن چن بود. تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام شده است. در سطح توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح استنباطی از رگرسیون چند متغیره به روش متوالی هم زمان بر اساس مدل بارون و کنی (1986) و معادلات ساختاری استفاده شده است.یافته ها: یافته ها حاکی از آن بود که مهارت های حل مسئله با واسطه گری خودپنداره تحصیلی دانش آموزان قادر به پیش بینی اشتیاق تحصیلی دانش آموزان است. همچنین مدل از برازش قابل قبولی برخوردار بود.نتیجه گیری: تقویت و توسعه مهارت های حل مسئله و افزایش خودپنداره تحصیلی دانش آموزان می تواند به بهبود اشتیاق و علاقه آنها به مسیرهای آموزشی و تحصیلیشان کمک کند. بنابراین، ارائه برنامه های آموزشی مناسب و استراتژی هایی در محیط های مدرسه و خانواده با هدف ارتقاء مهارت های حل مسئله و توسعه خودپنداره تحصیلی می تواند تأثیر مثبتی بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزان داشته باشد.
سنخ شناسی زنان کارآفرین اجتماعی برمبنای صورتبندی نظام ارزش های شخصی؛ مورد مطالعه: زنان کارآفرین اجتماعی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«کارآفرینی اجتماعی» مفهومی بین رشته ای است که در رشته های مدیریت، اقتصاد، روان شناسی و جامعه شناسی مطرح شده و می تواند راهکار مناسبی برای حل مسائل اجتماعی و محرکی برای تغییرات اجتماعی و توسعه اقتصادی باشد. این نوع از کارآفرینان، نقش کلیدی در پیشبرد کارآفرینی اجتماعی دارند، ولی داده های کافی در مورد ارزش های شخصی آنها به ویژه در ایران موجود نیست. این پژوهش با به کارگیری رویکرد کیفی و تحلیل محتوایی مضامین مصاحبه های نیمه ساخت یافته با 17 کارآفرین زن، موضوع سنخ شناسی زنان کارآفرین اجتماعی تهران برمبنای صورتبندی نظام ارزش های شخصی را مورد واکاوی قرار داده است. بر همین اساس، یافته ها بیانگر این هستند که مهم ترین ارزش های زنان کارآفرین اجتماعی توجه به دیگران، ارتقا سطح زندگی دیگری، حفظ محیط زیست، خودرهبری، تمایل به تغییر، محافظه کاری و قدرت طلبی می باشد. این ارزش ها تناقض های موجود بین ارزش های فرد گرایانه و جمع گرایانه در این زنان را نشان می دهند. ارزش های فردگرایی و جمع گرایی در زنان کارآفرین اجتماعی نسبی می باشند و به تکوین خودآگاهی، اعتمادبه نفس، هدفمندی و عاملیت آگاهانه آنها کمک می کنند. بر اساس این ارزش ها، چهار سنخ از زنان کارآفرین اجتماعی محافظه کار، اقدام پژوه، معنابنیان، و کاسب شرافتمند قابل شناسایی است. این سنخ بندی چارچوبی برای درک محرک های انگیزشی و اخلاقی که زیربنای فعالیت های زنان کارآفرین اجتماعی است، فراهم می کند.
طراحی الگویی برای توان افزایی زنان در قوه قضاییه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
49 - 64
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی جهت توان افزایی زنان در قوه قضاییه است.
روش : روش پژوهش کیفی از نوع نظریه داده بنیاد است. بعد از مصاحبه با 21 نفر از زنانی که معیارهای مدنظر پژوهش را داشتند، کدگذاری مصاحبه ها در سه مرحله ی باز، محوری و گزینشی انجام شد و نتایج یافته های پژوهش در چهار طبقه کلی «شرایط علی»، «شرایط زمینه ای»، «شرایط مداخله گر» و «پیامدهای فردی، اجتماعی و سازمانی» تقسیم بندی شدند که در نهایت، مدل توان افزایی زنان در قوه قضاییه ترسیم شد. قابلیت اعتماد با تکنیک سه گوشه سازی و اعتبار با استفاده از تکنیک تایید اعضا و موارد ناهمخوان انجام شد که حاکی از اعتبار نتایج تحقیق بود.
یافته ها: یافته های تحقیق بیانگر آن است که توان افزایی زنان تحت تاثیر عوامل فردی، سازمانی و فراسازمانی قرار دارد که با تقویت این عوامل می توان خودباوری و عزت نفس، رضایت شغلی آنها را ارتقا داد و اعتماد مدیران سازمانی به استفاده از ظرفیت و توانایی های زنان و باور سایر زنان به وجود نظام شایسته سالاری در سازمان و احساس تعلق و تعهد سازمانی را ایجاد کرد، همچنین استفاده موثر از ظرفیت و توانمندی های نیمی از جمعیت کشور، تغییر نگرش جامعه نسبت به توانمندی های زنان را رقم زد.
نتایج: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که مهم ترین مولفه در کل مولفه های توان افزایی زنان، مولفه کسب دانش شغلی است. به نظر می رسد با افزایش دانش شغلی زنان می توان آنها را برای به عهده گرفتن مشاغل مدیریتی توانمندتر کرد.
صورت بندی سوژه زن مدرن در گفتمان های دوره مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
319 - 352
حوزههای تخصصی:
هم زمان با رویارویی ایران با مدرنیته غربی و شکل گیری تقابلات گفتمانی متأثر از آن، زنان، هویت و شرایط زندگی آن ها به عنوان یکی از مهم ترین سوژه ها مورد توجه قرار گرفت. به دنبال آن، دامنه وسیعی از گفتار پیرامون آن ها در این گفتمان ها شکل گرفت و زنان به یکی از محورهای تنازع تبدیل شدند. مقاله حاضر با بررسی گفتارهای شکل گرفته حول محور زنان در نوشته های دوره مشروطه، با بهره گیری از روش تحلیل گفتمان انتقادی به واکاوی نحوه صورت بندی سوژه زن مدرن در گفتمان های برجسته این دوره می پردازد. هدف این پژوهش آن است که معنای سوژه زن مدرن در هر کدام از گفتمان های دوره مشروطه و ایدئولوژی های حاکم بر آن ها را درک کنیم. همچنین به بررسی جایگاه هر کدام از گفتمان ها و احراز موقعیت آن ها در گفتمان مسلط بپردازیم.
نتایج تحقیق نشان می دهد زن مدرنی که در تقابل با سنت شکل گرفت، در گفتمان تجددگرا به مثابه سوژه مطالبه گر نقاد، در گفتمان سنتی، به مثابه زن اروپایی مآب و بی قید است. گفتمان تلفیقی نیز در میانه این تنازع، به برساخت سوژه زنی می پردازد که به مثابه زن آگاه شریعت مدار و تکلیف محور در این کشاکش معنایی شناخته می شود. معنای برساخته گفتمان تلفیقی به دلیل عدم تنازع آشکار با سنت های مذهبی جایگاه بهتری به دست آورده و توانسته است در ادوار دیگر نیز تداوم یابد.
تاثیر آموزش هوش هیجانی بر هراس اجتماعی و احساس محبوبیت زنان کارمند
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش هوش هیجانی بر هراس اجتماعی و احساس محبوبیت زنان کارمند بوده است. پژوهش حاضر از نوع مطالعات شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان کارمند آموزش و پرورش شهرستان زهک در سال تحصیلی 1401-1400 بود. از این جامعه نمونه ای به حجم 40 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای هدفمند انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) جایگزین شدند. سپس هر دو گروه در مرحله پیش و پس آزمون پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن، پرسشنامه هراس اجتماعی کانور و پرسشنامه احساس محبوبیت معدندار آرانی و پاریاد را تکمیل، و در این اثناء شرکت کنندگان گروه آزمایش در طی 8 جلسه، 90 دقیقه ای، به مدت 2 روز در هفته در معرض آموزش های هوش هیجانی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که آموزش هوش هیجانی به طور معنی داری منجر به کاهش میانگین نمرات هراس اجتماعی و افزایش میانگین نمرات احساس محبوبیت در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است. با توجه به نتایج به دست آمده می توان مطرح کرد که آموزش هوش هیجانی بر احساس محبوبیت و هراس اجتماعی زنان کارمند موثر است.
گرایش های نامتعارف جنسی از دیدگاه اسلام تا رویه مراجع بین المللی و قوانین کشورها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
713 - 745
حوزههای تخصصی:
به رغم این واقعیت پذیرفته شده که خانواده مطلوب به عنوان پایه و سلول اصلی جامعه، تأثیر مستقیمی بر پیشرفت جامعه دارد، امروزه با شکاف ایجادشده بین عملکرد برخی جوامع و سنت های اخلاقی-دینی، با تهدیدات جدی بنیان خانواده مواجهیم. یکی از این تهدیدات، گرایش های نامتعارف و غیرطبیعی جنسی افراد به همجنس است که در سال های اخیر به شدت در حال قبح زدایی است. با وجود نهی شدید و مؤکد ادیان خصوصاً دین اسلام درمورد گرایش های نامتعارف جنسی، در عرصه حقوقی بین المللی شاهد این هستیم که مراجع بین المللی متعددی در رویه قضایی خود تبعیض و نابرابری درمورد نهادهای مدنی ای که براساس این گرایش های نامتعارف شکل گرفته اند برنمی تابند و به حدی متأثر از این نگاه غیرطبیعی خویش شده اند که علاوه بر حذف مجازات های تاریخی این رویه غیراخلاقی، برای نفرت از همجنس گرایی، جرم انگاری کرده اند. این امر به گونه ای پیش رفته که حتی برخی از کشورها ازدواج را که از جهت تاریخی و طبیعی مختص روابط بین زن و مرد است، برای روابط مبتنی بر گرایش های جنسی غیرطبیعی به رسمیت شناخته اند. این در حالی است که گرایش های جنسی نامتعارف و غیرطبیعی یا به عبارتی همجنس گرایی در طول تاریخ، یک امر قبیح و ناپسند و غیرطبیعی است و از منظر تعالیم اسلامی نیز فحشا و از گناهان بزرگی است که سخت ترین مجازات ها را دارد و به هیچ وجه قابل تسامح نیست.
تجربه بلوغ دربین دختران تک والدِ پدر سرپرست؛ یک مطالعه کیفی در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
115 - 142
حوزههای تخصصی:
بلوغ، پدیده ای زیستی، پیچیده و یک برساخت اجتماعی است که به صورت متفاوتی در دختران درک و تجربه می شود. دختران نوجوانی که در خانواده های پدرسرپرست زندگی می کنند، ممکن است به دلیل فقدان مادر با چالش های خاصی در دوران قاعدگی مواجه شوند. هدف از پژوهش حاضر فهم تجربه قاعدگی و مسائل خاص دختران پدرسرپرست در دوران بلوغ است. پژوهش حاضر، مطالعه ای کیفی است که در سال 1401- 1402 در شهر یزد انجام شد. 10 دختر نوجوان پدرسرپرست 13تا 16 ساله که بیش از 6 ماه با پدر زندگی کرده اند، به صورت هدفمند وارد مطالعه شدند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با روش تحلیل مضمونی، تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد که تجربه بلوغ نزد دختران پدرسرپرست، یک امر پدرانه و مردانه است که با شیوه رفتار پدر مرتبط است. برخلاف پدران بی اعتنا به موضوع، دخترانی که پدران آن ها سعی بر درک مسئله دارند، بهتر می توانند موضوع را مدیریت کنند. سه مضمون برساخت شده تحقیق عبارت اند از: پدرِ حامی، پدرِ بی اعتنا و بلوغ مسئله دار. نتیجه اینکه تجربه ی بلوغ دختران اگر چه با تغییرات زیستی آن ها مرتبط است، اما عمدتاً برساختی است متأثر از دیدگاه پدر، رفتار و نقش پدرانه ی وی در این زمینه. به واقع، در دختران پدرسرپرست، تجربه بلوغ، یک بازتولید اجتماعیِ مردانه و پدرانه می باشد که ارزش ها و هنجاری های فرهنگی و اجتماعی بر آن مترتب است. پیشنهاد می شود با توجه به گسترش خانواده های تک والدِ پدرسرپرست، مدارس، مراکز فرهنگی و رسانه ملی نقش آگاهی بخشی پررنگی درزمینه تغییرات بلوغ دختران داشته باشند.
رضایتمندی زوجین در زنان: نقش پیش بینی کننده انطباق پذیری و احساس مثبت به همسر
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش پیش بینی کننده انطباق پذیری و احساس مثبت به همسر با رضایتمندی زوجین در زنان بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی با روش همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل دبیران زن شهر کرج تشکیل داده بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 171 نفر انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های احساسات مثبت به همسر، مقیاس ارزیابی انطباق پذیری خانواده و مقیاس رضایتمندی زوجین استفاده شده بود. یافته ها نشان دادند که بین احساس مثبت به همسر و انطباق پذیری با رضایتمندی زوجین در زنان رابطه مثبت معنادار وجود دارد (0٫001>p). همچنین انطباق پذیری و احساس مثبت به همسر حدود 85 درصد از واریانس رضایتمندی زوجین در زنان را پیش بینی می کنند؛ بنابراین می توان بیان داشت که رضایتمندی زوجین در زنان از طریق احساس مثبت به همسر و انطباق پذیری قابل دستیابی است.
واکاوی موانع مشارکت اقتصادی زنان در استان یزد (یک مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
39 - 65
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر توسعه اقتصادی بدون مشارکت اقتصادی زنان امکان پذیر نیست. با وجود این، نرخ مشارکت اقتصادی زنان در ایران در سطح مطلوبی قرار ندارد. بر اساس آخرین آمار، استان یزد رتبه دوم را از لحاظ نرخ بیکاری زنان دارد. از این رو، این تحقیق با هدف واکاوی موانع مشارکت اقتصادی زنان در استان یزد انجام گرفت. در این مطالعه از روش تحقیق کیفی بهره گرفته شد. جامعه هدف تحقیق شامل گروه های منتخب استان یزد بود. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه پیدا کرد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه و مشاهده بود. برای اطمینان از روایی و پایایی داده ها، پژوهشگر به هنگام جمع آوری داده ها از روش های مختلفی چون بررسی اسناد و مدارک، مصاحبه، تهیه عکس و فیلم و ضبط صدا بهره گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از کدگذاری استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد در گام اول، با کدگذاری باز 19 مفهوم اصلی استخراج شد. در گام دوم، کدگذاری محوری انجام گرفت و از 19 مفهوم (کدهای اولیه)، 3 مقوله فرعی شامل «نگرش به نقش زنان در فضای کسب وکار»، «بهره کشی از نیروی کار زنان» و «اثرات فردی، خانوادگی و فرهنگی اشتغال زنان» شناسایی شد. درنهایت، مدل پارادایمی شامل شرایط علی، شرایط زمینه ای، پیامدها، تعاملات و راهبردها به تصویر کشیده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، پیشنهاد هایی به منظور افزایش مشارکت اقتصادی زنان ارائه شد.
حق ارث زن در تفسیر تطبیقی آیه هفتم سوره نساء با تأکید بر تفسیر المیزان و تفسیر المنار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۶
123 - 141
حوزههای تخصصی:
آیه هفتم سوره نساء از آیات بحث برانگیز میان مفسران شیعه و سنی است که در تفسیر المیزان و تفسیر المنار نیز نمود روشنی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی تفسیر آیه هفتم سوره نساء در مورد حق ارث زن در کتاب تفسیر المیزان و کتاب تفسیر المنار انجام شد. بدین منظور تفاسیر فوق درمورد حق ارث زن به شیوه توصیفی- تحلیلی بررسی و ضمن داوری میان دو دیدگاه تفسیری سیاقی و فراسیاقی، شواهد نظریه فراسیاقی تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد مطابق تفسیر المیزان کاربرد دو واژه الرجال و النساء در آیه هفتم سوره نساء که بر افراد بالغ دلالت دارد، ارتباط آن را با موضوع یتیمان قطع می کند. همچنین شأن نزول این آیه تأییدکننده نزول مستقل آن از سیاق یتامی است و شرط ارتباط صدوری آیه احراز نمی شود. ازسوی دیگر فقدان ارتباط موضوعی این آیه کریمه با آیات قبل و بعد که در سیاق احکام یتامی است، نشان از معترضه بودن آن دارد. درحالی که مطابق تفسیر المنار د مورد تخصیص آیه مورد بحث به غیر فرزندان پیامبر(ص) بر ناسازگاری با آیات عام مربوط به ارث، با آیات ارث بری فرزندان پیامبران نیز تنافی آشکاری دارد.