فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۵۵٬۶۲۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال بررسی تأثیر عملکرد عملیاتی بر رابطه بین حمایت دولتی و سرمایه فکری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای این منظور، نمونه آماری شامل 111 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1393 الی 1400 انتخاب و با استفاده از روش رگرسیون تابلویی، به بررسی مفروضات پژوهش پرداخته شد. نتایج این بررسی حاکی است که مالکیت دولتی ارتباط مثبت و معناداری با سرمایه ساختاری دارد و ارتباط منفی و معناداری با سرمایه انسانی دارد، از طرفی ارتباط بی معنی با سرمایه ارتباطی داشته است. همچنین، عملکرد عملیاتی بر رابطه مالکیت دولتی و سرمایه ساختاری و سرمایه انسانی اثر منفی و معناداری داشته و باعث تضعیف ارتباط بین این متغیرها شده است به نحوی که با افزایش عملکرد عملیاتی، در شرکت های با میزان مالکیت دولتی بالاتر نسبت هزینه های اداری به کل درآمدها و نسبت درآمد عملیاتی به کل تعداد کارکنان کاهش یافته است. از سوی دیگر، عملکرد عملیاتی بر رابطه بین مالکیت دولتی و سرمایه ارتباطی تأثیر مثبت داشته است و باعث تقویت ارتباط شده است، به نحوی که در شرکت های دولتی با درآمد بالاتر، نسبت هزینه های فروش، عمومی و اداری به کل دارایی ها افزایش یافته است.
بررسی نقش تعدیل گری مالکیت نهادی در ارتباط میان مشخصه های هیئت مدیره و عملکرد مالی
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اساسی این پژوهش بررسی رابطه میان برخی مشخصه های هیئت مدیره و عملکرد مالی شرکت با توجه به نقش تعدیلگری مالکیت نهادی است.روش: در این پژوهش، داده های 177 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه سال های 1395 تا 1400، با استفاده از روش رگرسیون چندگانه با کنترل اثرات ثابت سال و صنعت مورد بررسی قرار گرفته اند.یافته ها: نتایج پژوهش، نشان دهنده ارتباط مثبت و معنادار یکی از مشخصه های هیئت مدیره با سنجه های عملکرد مالی مورد استفاده در این پژوهش است، اما نقش تعدیل گری مالکیت نهادی در این ارتباط تأیید نشد.دانش افزایی: نتایج این پژوهش می تواند شکاف موجود در ادبیات در خصوص تأثیر نقش تعدیل گری مالکیت نهادی در ارتباط میان مشخصه های هیئت مدیره و عملکرد مالی را پوشش داده و پنجره جدیدی برای پژوهش های آتی بگشاید. همچنین این پژوهش با در لحاظ نمودن نظریه های نمایندگی و نظریه وابستگی به منابع، به کاملتر شدن ادبیات در حوزه حاکمیت شرکتی کمک می کند.
بررسی عوامل تأثیرگذار بر قیمت نفت در ایران با تأکید بر عدم قطعیت سیاست اقتصادی، ریسک ژئوپلیتیک جهانی و عدم قطعیت جهانی با استفاده از روش NARDL(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نفت یکی از مهم ترین مواد اولیه در جهان است که در بسیاری از صنایع کاربرد دارد. در این مطالعه به بررسی عدم قطعیت سیاست اقتصادی، ریسک ژئوپلیتیک جهانی و عدم قطعیت جهانی بر نوسانات قیمت نفت با استفاده از روش NARDL پرداخته شده است. نتایج برآورد مدل نشان داد قیمت نفت با یک دوره وقفه زمانی، شوک مثبت عدم قطعیت سیاست اقتصادی با یک دوره وقفه و شوک منفی عدم قطعیت جهانی با یک دوره وقفه بر قیمت نفت در ایران تأثیرگذار است. همچنین عدم قطعیت جهانی هم در کوتاه مدت و هم در بلندمدت بر قیمت نفت در ایران تأثیرگذار است. همچنین مقدار ضریب ECM نشان می دهد که هر سال 75 درصد شوک های وارده در کوتاه مدت به سوی مقادیر تعادلی بلندمدت تعدیل می شود و کمتر از دو دوره طول می کشد تا نوسان به وجود آمده در الگو به سمت مقادیر تعادلی بلندمدت نزدیک شود.
تاثیر هوش تجاری بر عملکرد با تاکید بر نقش میانجی دوسوتوانی نوآوری و قابلیت های پویا (مورد مطالعه: بانک ملی استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
276 - 297
حوزههای تخصصی:
توسعه هوش تجاری بیشترین سهم سرمایه گذاری کسب و کار جهانی در فناوری اطلاعات را به خود اختصاص داده و به عنوان یک سیستم پشتیبانی تصمیم جدید مبتنی بر فناوری های پیشرفته اطلاعات ظرفیت پیچیده ای برای جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها و تبدیل آن ها به دانش در مورد فرصت ها و تهدیدها جهت ارائه راه حل های هوشمند برای شرکت دارد. در پژوهش حاضر تلاش شد تاثیر هوش تجاری بر عملکرد با تاکید بر نقش میانجی دوسوتوانی نوآوری و قابلیت های پویا بررسی گردد. پس از مرور ادبیات پژوهش و طراحی مدل مفهومی و فرضیه های پژوهش، پرسشنامه ای طراحی و بین 234 نفر از خبرگان واحدهای تحقیق و توسعه و بازاریابی و فروش شعب بانک ملی در استان لرستان توزیع شد. روایی ابزار اندازه گیری از طریق روایی محتوا، روایی سازه و روایی همگرا مورد تایید قرار گرفت. همچنین سنجش پایایی از طریق آلفای کرونباخ و معیار پایایی ترکیبی صورت گرفت که نتایج بیانگر تایید پایایی ابزار اندازه گیری بود. تجریه و تحلیل داده ها با استفاده از رویکرد حداقل مربعات جزیی صورت گرفت. نتایج نشان داد که هوش تجاری بر عملکرد مالی با میانجی گری دوسوتوانی نوآوری تاثیر معناداری دارد. نقش میانجی متغیر دوسوتوانی نوآوری در ارتباط بین متغیرهای هوش تجاری و عملکرد مالی بر اساس نتیجه آزمون سوبل به لحاظ آماری تائید شد. همچنین بررسی فرضیه هوش تجاری بر عملکرد مالی با میانجی گری قابلیت های پویا تاثیر مثبت و معناداری دارد، نشان داد که نقش میانجی متغیر قابلیت های پویا در ارتباط بین متغیرهای هوش تجاری و عملکرد مالی بر اساس نتیجه آزمون سوبل به لحاظ آماری تائید شد.
توسعه بوروکراسی کارآمد با رویکرد ایرانی - اسلامی پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
37 - 66
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از نوع کیفی، توسعه ای، تفسیری و استقرایی است که با رویکرد فراترکیب و روش تحلیل محتوای کیفی اجرا شده است. منابع اطلاعات استفاده شده در پژوهش را مقاله های منتشر شده در پایگاه های داده ای جهاد دانشگاهی و مستندات مرتبط تشکیل می دهد. بعد از گردآوری مقاله های منتشر شده از پایگاه اطلاعاتی بر اساس شاخص مدنظر پژوهشگران، مقاله های منتخب برای بررسی انتخاب شد.یافته: پس از بررسی و ترکیب نتایج مطالعات منتخب مرور شده و سه مرحله کدگذاری، ابعاد بوروکراسی کارامد عبارتند از؛ نقش پردازهای، سوق دهنده ها و بایستگی های اداری شناسایی شدند. در الگوی ایرانی – اسلامی پیشرفت؛ پیشران ها، تواناسازها، قابلیت ها سازها و الزامات پیشرفت در کنار بعد ارزش مداری شناسایی و دسته بندی شدند. در مجموع با ترکیب ابعاد بوروکرسی کارامد و الگوی ایرانی – اسلامی پیشرفت، چارجوب بورکراسی کارامد با رویکرد ایرانی – اسلامی پیشرفت شکل گرفت.نتیجه گیری: با تداوم، توسعه و فراگیر نمودن این رویکرد و مدل کارآمد در محیط داخلی و بین المللی با ترکیبی متوازن و سازگار با عنوان توسعه ایرانی – اسلامی، دارای قابلیت ایجاد الگویی کارآمد بوروکراسی برای همه کشورهای اسلامی به عنوان منطق، استراتژی و نوآوری نظام جمهوری اسلامی در مقابل سیاستهای اقتصادی ناعادلانه دنیا مبتنی بر توسعه اسلامی در راستای الگوسازی نظریه ى بوروکراسی اسلامی در دنیا مقدمه فراگیری اسلام در جهان فراهم می شود.
رهنمودی برای تحول در پژوهش های کمّی حسابداری ایران: گذر از الگوی محلی به الگوی علمی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
117 - 162
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهشگران ایرانی در رشته حسابداری با چالشی در انتخاب بین الگوی نگارش بین المللی و محلی مواجهند. اگرچه در ۱۵ سال گذشته، تعداد مجله های داخلی و فارغ التحصیلان این رشته، افزایش شایان توجهی یافته است، تعداد انتشار مقاله های اصیل و باکیفیت در مجله های معتبر بین المللی چندان چشمگیر نیست. تلاش ها برای بهبود شیوه های نگارش مقاله ها و انطباق با استانداردهای علمی جهانی، نتایج محدودی را به همراه داشته است و مقاله های محلی، همچنان با مشکلات محتوایی، ساختاری و شکلی روبه رو هستند. این پژوهش با استفاده از مطالعات پیشین و کتب روش شناسی موجود، رهنمودهایی را برای بهبود فرایند نگارش مقاله های کمّی حسابداری ارائه می دهد.روش: این پژوهش از روش تطبیقی بهره می برد که شامل الگوبرداری از مقاله های حسابداری چاپ شده در مجله های معتبر بین المللی و به کارگیری نکات ذکرشده در پژوهش ها و کتاب های روش شناسی معتبر داخلی و خارجی است تا مقاله ای با رویکرد کمّی در سطح استانداردهای علمی جهانی تدوین شود. ابتدا الگویی مناسب که نشان دهنده همه اجزای ضروری یک پژوهش کمّی حسابداری است، معرفی شده است؛ سپس با استفاده از شواهد نظری و تجربی مرتبط، نکته های لازم برای تدوین هر جزء مقاله کمّی حسابداری، در قالب «بایدها» و «نبایدها» ارائه می شود. همچنین، برای دلایل زیربنایی این نکته ها و ارائه نمونه های عینی، به منابع معتبر ارجاع داده شده است.یافته ها: پژوهش حاضر رهنمود های جامعی را برای بسط بخش های مختلف یک مقاله کمّی حسابداری ارائه کرده است. در چکیده، به بیان مسئله یا هدف پژوهش، روش های مورداستفاده، یافته های اصلی، تفسیر نتیجه ها و کاربردهای عملی پرداخته و از مطالب کلیشه ای اجتناب می شود. مقدمه به سه بخش تقسیم می شود: اول، بیان مسئله شامل اهمیت مسئله، مسئله، شکاف دانشی، ضرورت پژوهش و هدف؛ دوم، چگونگی حل مسئله از طریق مرور مبانی نظری، روش پژوهش و یافته های اصلی؛ سوم، دانش افزایی ها که به دستاوردهای علمی و عملی اشاره می کند. مرور پیشینه به صورت تحلیلی انجام شده و به ارائه شواهد تجربی برای توسعه فرضیه ها و همچنین، برجسته سازی شکاف های دانشی موجود می پردازد. در انتخاب مبانی نظری و تئوری پایه پژوهش، باید با توجه به محیط پژوهشی، تئوری ای انتخاب شود که بیشترین قدرت توضیح دهندگی و پیش بینی کنندگی را داشته باشد، نه اینکه فقط از مقاله های خارجی تقلید شود. فرضیه ها باید بر پایه استدلال قیاسی و به صورت جهت دار تنظیم شوند. در بخش نمونه، مهم ترین نکته، ارائه دقیق جدول غربالگری و اجتناب از استفاده نادرست از اصطلاح «نمونه گیری» در پژوهش های آرشیوی است. در تصریح مدل، سه رویکرد اصلی معرفی شده است که از میان آن ها «نمودار علّی» به عنوان بهترین روش پیشنهاد می شود. افزون براین، توجه به خطای اندازه گیری متغیرهای اصلی پژوهش نیز اهمیت دارد. متغیرهای کنترلی به دو دسته «خوب» (هم بسته) و «بد» (برخورددهنده، سازه همسان، با خطای اندازه گیری بالا) تقسیم می شوند. در بخش آماره های توصیفی، نحوه ارائه داده ها، تحلیل های پارامتری و ناپارامتری و هم بستگی ها برجسته شده است. آزمون نتایج فرضیه ها در سه مرحله انجام می شود: پیش آزمون ها که بر حذف آزمون های پایایی تأکید دارند، تفسیر نتایج و مقایسه با پژوهش های قبلی، و پس آزمون ها که راه حل های مرتبط با فروض کلاسیک رگرسیون را ارائه می کنند. همچنین، آزمون های حساسیت برای رد توضیحات جایگزین، مثلث سازی معیارهای تجربی، تصریح مدل ها و منابع داده پیشنهاد شده اند. مقایسه با یافته های پژوهش های قبلی نباید در قسمت نتیجه گیری آورده شود. در نهایت، رعایت اصول نگارش علمی، ارجاع دهی دقیق و تدوین متن، به صورت منسجم و روان مورد تأکید قرار گرفته است.نتیجه گیری: این پژوهش می تواند به عنوان منبعی مهم برای دانشجویان، استادان، نویسندگان، داوران و سردبیران مجله های داخلی، استفاده شود و از این رو، در جهت ارتقای سطح علمی و پژوهشی در این حوزه، گامی مؤثر خواهد بود. این رهنمود با شناسایی و ارائه «بایدها» و «نبایدهای» مؤثر در نگارش مقاله های کمّی حسابداری، زمینه های بهبود فرایند نگارش و افزایش انتشار مقاله های باکیفیت در سطح جهانی را فراهم می سازد. افزون براین، رهنمودهای ارائه شده، نه تنها کیفیت مقاله های داخلی را بهبود می بخشند، بلکه با رعایت آن ها، کیفیت پژوهش های حسابداری در سطح پایان نامه ها و پروپوزال ها و به طورکلی، در روش شناسی پژوهشی نیز ارتقا خواهد یافت.
تبیین عوامل موثر در وقوع پولشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۵
85 - 114
حوزههای تخصصی:
پولشویی فرآیند مشروعیت بخشیدن به ثروتی است که از راه غیرقانونی به دست آمده تا منبع کسب ثروت پنهان شده و پول مانند پول قانونی به نظر رسد. هدف پژوهش حاضر که به روش پیمایشی انجام شده است، شناسایی عوامل موثر در وقوع پولشویی و تبیین میزان اثرگذاری آن می باشد. جهت دستیابی به هدف فوق، عوامل موثر بر وقوع پولشویی در قالب پرسشنامه ای تدوین شده و در بین 140 نفر از اعضای انجمن مدیران مالی که اطلاعات آن ها در دسترس بود به عنوان نمونه آماری پژوهش توزیع گردید. میزان اثرگذاری عوامل از طریق مدل سازی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد عوامل مطرح شده شامل اخلاق، رفتار، آموزش، اعتقادات، وطن پرستی، درآمدها و هزینه ها، اشتغال، رشوه و گردش پول، ریسک و بازده، امنیت آتی، حمایت خانواده و مالیات از اعتبار کافی برخوردار است. نتایج نشان داد الگوی نهایی برازش مطلوبی دارد. شاخص با بیشترین بار عاملی در سازه "اعتقادات" و شاخص با کم ترین بار عاملی در سازه "ریسک و بازده" وجود دارد.
اثر شخصیت پویا بر رفتارهای نوآورانه معلمان تربیت بدنی: نقش میانجی شکل گیری جو مدیریت خطاها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
99 - 111
حوزههای تخصصی:
هدف: توسعه رفتارهای نوآورانه در معلمان می تواند فرآیند آموزش و یادگیری را بهینه نموده و محیطی را ایجاد کند که برای افزایش مشارکت دانش آموزان مفید باشد. علاوه بر این، مشخص شده است که توسعه رفتارهای نوآورانه معلمان را قادر می سازد تا خود را برای چالش های آموزشی آماده نمایند. بر این اساس، بررسی عوامل موثر بر رفتارهای نوآورانه معلمان از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف این پژوهش، مطالعه اثر شخصیت پویا بر رفتارهای نوآورانه معلمان تربیت بدنی با نقش میانجی شکل گیری جو مدیریت خطاها است.روش شناسی پژوهش: برای اجرای این پژوهش کاربردی از روش تحقیق پیمایشی استفاده شد. تمامی معلمان تربیت بدنی شهرستان ساوجبلاغ در سال 1402 تشکیل دهنده جامعه آماری این پژوهش بودند (137 معلم تربیت بدنی). در این پژوهش از روش نمونه گیری کل شمار استفاده شد و بر این اساس حجم نمونه 137 معلم تربیت بدنی در نظر گرفته شد که بعد از توزیع پرسش نامه های تدوین شده درنهایت 129 پرسش نامه در تحلیل نهایی استفاده گردید. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه های شخصیت پویا، جو مدیریت خطاها و رفتارهای نوآورانه بود. نتایج آزمون آلفای کرون باخ در مطالعه مقدماتی نشان داد ضریب پایایی پرسش نامه های شخصیت پویا، شکل گیری جو مدیریت خطاها و رفتارهای نوآورانه به ترتیب 0/82، 0/77 و 0/86 می باشد. تحلیل داده های پژوهش به شکل توصیفی و استنباطی با استفاده از دو نرم افزار آماری اس پی اس اس و اسمارت پی ال اس انجام گردید.یافته ها: نتایج پژوهش مشخص نمود شخصیت پویا اثر مثبت و معنی داری بر شکل گیری جو مدیریت خطاها دارد. بخش دیگری از نتایج نشان داد اثر شخصیت پویا بر رفتارهای نوآورانه معلمان تربیت بدنی مثبت و معنی دار است. درنهایت، نتایج آزمون سوبل مشخص نمود اثر شخصیت پویا بر رفتارهای نوآورانه معلمان تربیت بدنی با نقش میانجی شکل گیری جو مدیریت خطاها مثبت و معنی دار می باشد.اصالت/ارزش افزوده علمی: استفاده از معلمان تربیت بدنی که دارای شخصیت پویا هستند می تواند به شکل مستقیم و غیرمستقیم به واسطه شکل گیری جو مدیریت خطاها رفتارهای نوآورانه آن ها را که برای موفقیت شغلی این معلمان ضروری هستند توسعه دهد. بر این اساس، توجه به ویژگی های شخصیتی معلمان تربیت بدنی مانند شخصیت پویا به هنگام استخدام آن ها پیشنهاد می شود.
تاثیر مدیریت دانش بر عملکرد تجاری با تاکید بر نقش کیفیت اطلاعات حسابداری (مورد مطالعه: موسسات مالی پذیرفته شده در بازار سرمایه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دانش سازمانی سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
53 - 77
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه عملکرد موسسات مالی برای بسیاری از سرمایه گذاران و استفاده کنندگان از اطلاعات مالی جهت اخذ تصمیمات، مهم می باشد. لذا ضرورت دارد، عملکرد موسسات مالی در بازار سرمایه مورد بررسی قرار گیرند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تاثیر مدیریت دانش بر عملکرد تجاری با تاکید بر نقش کیفیت اطلاعات حسابداری می باشد. روش پژوهش: جامعه آماری در این پژوهش، 19 موسسه مالی پذیرفته شده در بازار سرمایه تهران می باشند، که به صورت هدفمند انتخاب شدند. در واقع تعداد جامعه آماری با تعداد نمونه برای هر متغیر برابر با تعداد 19 عدد می باشد. پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی، از بعد فرآیند، کمی، از نظر شیوه گردآوری و تحلیل اطلاعات، توصیفی- همبستگی و از بعد منطقی، استقرایی می باشد. این پژوهش از لحاظ روش گردآوری داده ها، به صورت کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. در این پژوهش داده های موردنیاز برای آزمون فرضیات از پرسشنامه های استاندارد Al-Dmour et al(2023) و هم چنین صورت های مالی موسسات عضو جامعه و نمونه آماری استخراج گردید. و روایی پرسشنامه ها از طریق روایی همگرا (AVE) و روایی واگرا (ماتریس فورنل و لارکر) آزمون شدند، که مقادیر روایی همگرا برای مدیریت دانش (495/0) و کیفیت اطلاعات حسابداری (481/0) بالای 4/0 بوده و مورد تایید قرار گرفتند. و پایایی پرسشنامه ها از طریق (ضریب الفای کرونباخ و پایایی ترکیبی) آزمون شدند، که مقادیر آنها برای مدیریت دانش (863/0 و 889/0) و کیفیت اطلاعات حسابداری (744/0 و 764/0) بالای 7/0 بوده و مورد تایید قرار گرفتند. همچنین برای سنجش مدیریت دانش از سه شاخص کسب دانش، استفاده دانش و ادغام دانش، برای سنجش کیفیت اطلاعات حسابداری از چهار شاخص قابلیت مقایسه، مربوط بودن، قابل فهم بودن و ارائه منصفانه و برای سنجش عملکرد تجاری از دو شاخص نرخ بازده دارایی-ها و نرخ بازده حقوق صاحبان سهام استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها از روش های توصیفی و مدل سازی معادلات ساختاری روش حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرم افزار SEM-PLS2023 و SPSS24 انجام شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان دادند که بین مدیریت دانش و عملکرد تجاری با ضریب مسیر به میزان (741/0، 578/0) تاثیر مثبت و معناداری وجود دارد، و همچنین کیفیت اطلاعات حسابداری با ضریب مسیر به میزان (461/0، 594/0) تاثیر مثبت و معناداری بر رابطه بین مدیریت دانش و عملکرد تجاری دارد و رابطه بین آنها را تعدیل می کند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، مدیران بازاریابی به دلیل استفاده از انواع مختلف دانش و مدیریت آن سبب بهبود عملکرد موسسات مالی شده اند. همچنین مدیران مالی اطلاعات باکیفیتی را به شیوه ای منظم ارائه می دهند که این اطلاعات جهت اخذ تصمیمات مهم یاری داده و منجر به بهبود عملکرد مالی آن ها می شود. اصالت/ارزش: این تحقیق اولین پژوهشی است، که تاثیر متغیر کیفیت اطلاعات حسابداری به عنوان متغیر تعدیلگر بر رابطه بین مدیریت دانش و عملکرد موسسات مالی در بازار سرمایه تهران مورد سنجش قرار می دهد. همچنین این موضوع به عنوان یک دستاورد علمی می تواند اطلاعات سودمندی را در اختیار تحلیل گران مالی و استفاده کنندگان صورت های مالی قرار می دهد.
تجارب زیسته نومعلمان در مدارس ابتدایی از تنهایی سازمانی (عوامل مؤثر و راه کارها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۹ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۴
55 - 81
حوزههای تخصصی:
از آنجا که موضوع تنهایی سازمانی در جوامع علمی و سازمانی ایران، به ویژه درحیطه آموزش و پرورش موضوع جدید و نا آشنایی است؛ ازاین رو هدف ازانجام این مطالعه شناسایی،بررسی و تحلیل تجارب زیسته نومعلمان از پدیده تنهایی سازمانی در قالب های عوامل مؤثر بر شکل گیری پدیده تنهایی سازمانی، پیامدهای پدیده تنهایی سازمانی و راهکارهای فردی و گروهی نومعلمان برای مقابله با پدیده تنهایی سازمانی است. پارادایم کلی تحقیق، کیفی از نوع پدیدارشناسی است. مشارکت کنندگان این پژوهش 12 نفر از نومعلمان شهر ایلام می باشند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه عمیق (نیمه ساختار مند) بود که تا زمان رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی برای توصیف ویژگی های جمعیت شناختی و نیز تحلیل مضامین به ترتیب، با استفاده ازنرم افزار MAXQDA20 انجام گرفته است.بر اساس نتایج این تحقیق، عوامل مؤثر بر شکل گیری پدیده تنهایی سازمانی در قالب 4 عامل فردی، اجتماعی- فرهنگی، روانی و شغلی تقسیم بندی شدند و در مجموع، 36 مفهوم در این مقولات فرعی قرار گرفتند. 4 پیامد فردی، ارتباطی، روانی و شغلی- حرفه ای در قالب 37 مفهوم از جمله آثار و پیامدهای پدیده تنهایی سازمانی در نومعلمان مورد مطالعه مشخص شد. 3 راهکار فردی، ارتباطی و حرفه ای در قالب 24 مفهوم از جمله راهکارهای فردی نومعلمان برای مقابله با پدیده تنهایی سازمانی و 4 راهکار روانی، برنامه های گروهی، شغلی و ارتباطی، در قالب 21 مفهوم از جمله راهکارهای گروهی نومعلمان برای مقابله با پدیده تنهایی سازمانی در مدرسه بودند.
شناسایی مؤلفه های استراتژی های بازاریابی نوآورانه در صنعت ورزش بر اساس تئوری داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
23 - 45
حوزههای تخصصی:
هدف: صنعت ورزش یکی از صنایعی است که بسیار رشد کرده و در جوامع مختلف، همواره توجه زیادی به آن شده است. در این صنعت، استفاده از استراتژی های بازاریابی نوآورانه، به منظور جذب مشتریان جدید، حفظ مشتریان قدیمی و افزایش فروش، امری ضروری به نظر می رسد. در این راستا، شناسایی مؤلفه های استراتژی های بازاریابی نوآورانه در صنعت ورزش، به عنوان یکی از موضوعات مهم در حوزه بازاریابی، در کانون توجه قرار گرفته است. در این مقاله با بهره گیری از تئوری داده بنیاد، مؤلفه های مهم و تأثیرگذار در استراتژی های بازاریابی نوآورانه در صنعت ورزش شناسایی و بررسی شده است. به دنبال ارائه نتایج به دست آمده، پیشنهادهایی برای توسعه استراتژی های بازاریابی نوآورانه در صنعت ورزش ارائه شده است.
روش: روش پژوهش حاضر، از نوع تئوری داده بنیاد است. برای گردآوری داده های مورد نیاز و شناسایی مؤلفه ها مربوطه، از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه های نیمه ساختاریافته و عمیق استفاده شد. چارچوب کلی مدل، بر اساس رویکرد تئوری داده بنیاد با رهیافت ساخت گرایانه چارمز (۲۰۱۴) بود. جامعه آماری پژوهش، مدیران ارشد ورزشی، تولیدکنندگان محصولات ورزشی و کارشناسان حوزه صنعت ورزش و اساتید رشته مدیریت ورزشی در نظر گرفته شد. نمونه گیری به صورت هدفمند و به شیوه نمونه گیری متوالی بود (۱۵ نفر). برای بررسی کیفیت و اعتباربخشی به نتایج کیفی، از معیارهای ارزشیابی لینکلن و گوبا (۱۹۸۵) شامل معیارهای اعتبارپذیری، انتقال پذیری، اعتمادپذیری و تأییدپذیری استفاده شد. کدگذاری مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار مکس کیودا انجام شد. در تحقیق حاضر برای محاسبه پایایی بازآزمون، از بین مصاحبه های انجام شده، به صورت تصادفی ۳ مصاحبه انتخاب و هر یک از آن ها دو بار در فاصله زمانی 30 روزه (یک ماه) توسط پژوهشگر کدگذاری شد. میزان پایایی 89/0 به دست آمد که مورد تأیید و قابل قبول بود.
یافته ها: یافته ها نشان داد که عوامل مؤثر بر استراتژی های بازاریابی نوآورانه در صنعت ورزش عبارت اند از: ۱. فرصت گرایی و ارزشمندی که چهار شاخص ارزش آفرینی، توسعه بازار نوآورانه، کشف بازار نوآورانه و فرصت طلبی را شامل می شود؛ ۲. متغیرهای بازاریابی که چهار شاخص محصول/ ارتقای محصول، ترفیع نوآورانه، قیمت گذاری و توزیع نوآورانه محصول را شامل می شود؛ ۳. تمرکز بر مشتری که سه شاخص رضایت مشتری، مشتری مداری و کانال های نوآورانه را پوشش می دهد؛ ۴. بازاریابی یکپارچه که دو شاخص تمرکز بر بازار و نفوذ بازاریابی را دربرمی گیرد؛ ۵. جایگاه منحصربه فرد که دو شاخص کیفیت مداری و تغییر و اصلاح را شامل می شود؛ ۶. تصویر ذهنی مثبت که دو شاخص شبکه سازی و خوش نامی در بازار را پوشش می دهد؛ ۷. استراتژی و برنامه ریزی بازاریابی که از دو شاخص برنامه ریزی بازاریابی و راهبرد بازاریابی تشکیل شده است؛ ۸. تحقیقات بازار نوآورانه که دو شاخص منبع تحقیق نوآورانه و تحلیل بازار نوآورانه را دربرمی گیرد.
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش دانش و بینش جدیدی را در خصوص توسعه استراتژی های بازاریابی نوآورانه در صنعت ورزش ارائه می دهد. به طور مشخص، دو عامل «فرصت گرایی و ارزش آفرینی» و «تمرکز بر مشتری»، به عنوان عوامل کلیدی و تأثیرگذار بر استراتژی های بازاریابی نوآورانه در صنعت ورزش شناسایی شدند که در ادبیات گذشته کمتر به آن ها توجه شده است. نتایج این مطالعه، به توسعه رویکردهای مؤثرتر در زمینه استراتژی های بازاریابی نوآورانه در صنعت ورزش کمک می کند.
اهمیت شرکت های فناوری مالی هوشمند در ثبات مالی بانک ها با رویکرد تحلیلی و استراتژیک
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
59 - 98
حوزههای تخصصی:
درعصرحاضر پیشرفت فناوری در زندگی همواره با تأثیرات مثبتی همراه بوده و کیفیت زندگی استفاده کنندگان از آن به طور معناداری بهبودیافته است. ازاین رو به همراه این توسعه، فناوری های مالی نیز صنعت بانکداری را متحول کرده و باعث ایجاد فرصت ها و چالش های برای موسسئات مالی شده اند. این مطالعه اولین تحقیقی است که تحلیلی بر اهمیت شرکت های فناوری مالی در روی ثبات مالی بانک ها را موردبررسی قرار می دهد. مجموعه داده مورداستفاده برای این مطالعه موردی با استفاده از یک نمونه متشکل از 26 بانک از یک بازار نوظهور برای دوره ی زمانی1391الی 1402، نتایج نشان داد که رشد و توسعه ی شرکت های فناوری مالی باگذشت زمان، ثبات و پایداری مالی بانک ها را افزایش می دهد. نتایج همچنین آشکار ساخت که جایگاه شرکت های فناوری مالی بر روی ثبات مالی بانک ها زمانی برقرار است که تجزیه وتحلیل های نمونه را ازنظر اندازه ی بانک، نوع بانک(ازنظر دولتی و خصوصی)، و سطح کنترل و اداره شرکتی به اجرا درآوریم. نتایج حاصله برای جزئیات و مشخصات مدل جایگزین، اندازه گیری های ثبات مالی، فناوری مالی قوی و نیرومند هستند.
طراحی مدل هوشمند بخش بندی مشتریان حقوقی در مؤسسات مالی و بانکی با بهره گیری از معماری های چندلایه شبکه های عصبی توزیعی مبتنی بر پردازش هوشمند داده های کلان
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
171 - 208
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به ارائه رویکردی مبتنی بر ارزش طول عمر مشتری (CLV) و شبکه های عصبی مصنوعی (ANN) برای دسته بندی مشتریان حقوقی بانک می پردازد. CLV در بانک به این معناست که هر مشتری برای بانک چقدر ارزش مالی ایجاد می کند. تحقیق از نوع کاربردی و شبه تجربی و جامعه آماری شامل 127.672 شناسه حقوقی در سامانه مشتریان حقوقی بانک تجارت است. داده ها از طریق فیش برداری از پرونده های مشتریان در یک دوره شش ماهه جمع آوری می شوند. نمونه گیری به صورت تمام شماری است. از الگوریتم های کا-میانگین و شبکه های عصبی مصنوعی برای خوشه بندی مشتریان استفاده می شود. شبیه سازی ها نشان داد که الگوریتم شبکه های عصبی مصنوعی نتایج دقیق تری را نسبت به الگوریتم کا-میانگین ارائه می دهند. این رویکرد می تواند به طور مؤثری مشتریان را به سه خوشه دسته بندی کند. خوشه ها بر اساس نظرات خبرگان بانکی بررسی شدند؛ تا تحلیل عمیق تری انجام شود. با توجه به اطلاعات مشتریان حقوقی بانک تجارت، این دسته ها از نظر CLV مورد بررسی قرار گرفتند. استراتژی های بازاریابی و فروش متناسب با هر خوشه مشتری تدوین شد. رویکرد پیشنهادی در این تحقیق می تواند به بانک ها در بهبود فرآیند دسته بندی مشتریان خود و در نهایت افزایش سودآوری و حفظ مشتریان کمک کند.
شناسایی و بررسی تاثیر عوامل و ابعاد موثر بر طراحی مدل بازاریابی کارآفرینانه در صنعت بانکداری ایران (مورد مطالعه بانک توسعه تعاون)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
243 - 274
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی و بررسی تاثیر عوامل و ابعاد موثر بر طراحی مدل بازاریابی کارآفرینانه در صنعت بانکداری ایران( مورد مطالعه بانک توسعه تعاون در استان تهران) بود. روش پژوهش، ترکیبی از نوع طرح تحقیق آمیخته اکتشافی (کیفی- کمی) بود. شرکت کنندگان پژوهش در بخش کیفی شامل خبرگان منتخب در صنعت بانکداری و اعضای هیئت علمی رشته مدیریت در گرایش کار آفرینی با سابقه مدیریت و سیاست گذاری جهت اتفاق نظر در روش تحلیل مضمون بودند، حجم نمونه در بخش کیفی به صورت نمونه گیری هدفمند به تعداد 19 نفر تعیین شد. و در بخش کمی جامعه آماری شامل مدیران و کارکنان شعب بانک توسعه تعاون در استان تهران بود. در بخش کمی حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به شکل تصادفی طبق های به تعداد 303 نفرتعیین شد. روش جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای، و ابزار اندازه گیری در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی شامل پرسشنامه محقق ساخته، که سؤالات آن برگرفته از داده های حاصل از مصاحبه بود. تعیین روایی پرسشنامه تحقیق حاضر به دو روش 1. صوری و 2. محتوایی انجام شد، در روش صوری پرسشنامه در اختیار گروهی از خبرگان قرار گرفت و در روش محتوایی محاسبات مربوط به ضرایب AVE و CR مربوط به روایی گویه های پرسشنامه مورد تایید قرار گرفت. همچنین ضریب پایایی با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ نیز مورد تایید قرار گرفت. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و در بخش کمی از روش مدل یابی معادلات ساختاری از نرم افزارهای SPSS و LISREL استفاده شده است. یافته ها با توجه به نتایج حاصل از بخش کیفی و کمی پژوهش نشان داد که مدل بازاریابی کارآفرینانه در صنعت بانکداری با رویکرد ارزش آفرینی شامل چهار تم اصلی بشرح: 1. عوامل محیطی، 2.عوامل فردی،3. عوامل نهادی،4. عوامل سازمانی می باشد با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهاد شد که بانک توسعه تعاون در راستای تحقق این مقولات گام به گام و به تدریج با توجه به نقشه راه و برنامه استراتژیک درازمدت عمل نمایند و به منظور جامه عمل پوشاندن آن تدوین یک برنامه عملیاتی ضرورت دارد.
Presenting an Export Market-Oriented Model On Competitive Intelligence in the Age of Digital Economy:A Grounded Theory Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۶, No. ۱۰, Winter & Spring ۲۰۲۵
49 - 68
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this research is to develop a model of export market orientation based on competitive intelligence in the era of the digital economy.
Method: This study employed a qualitative approach, utilizing grounded theory as the research method. Sampling was conducted purposefully and continued until theoretical saturation was achieved, involving a total of 15 managers and experts from selected exporting companies. The systematic research process comprised open coding, axial coding, and selective coding, facilitated by strategies such as analysis, questioning, comparison, reminders, schemas, and paradigms. During the coding process, revisions were made, and classifications were validated through feedback from the participants.
Findings: The findings revealed the paradigmatic pattern of export market orientation based on competitive intelligence in the era of digital economy including six main categories of causal conditions, context, phenomenon or central category, intervening conditions, strategies and the consequences. Causal conditions have three sub-categories of learning abilities promotion of customer-oriented culture, knowledge of export technology and R&D processes and identification of export market needs; background conditions include three sub-categories of competitive thinking, competitive export processes (technical evaluation) and competitive governance; intervening conditions include three sub-categories of market technical structure (new technologies), environmental uncertainty and global markets (export risks); the central phenomenon has three sub-categories of value chain (reward strategy), human resource empowerment and employee training (export intelligence); The strategies include three sub-categories of competitive value creation, development of export competitiveness and strategic evaluation of resources and competitive agility and strategic entrepreneurship; The results include three sub-categories of developing entrepreneurial activities, competitive advantage and promoting innovation and dynamic export capabilities.
Conclusion: Based on the results, successful implementation of the export market orientation model, grounded in competitive intelligence, requires managers of exporting companies to develop a deeper understanding of the export market. This can be achieved by allocating greater effort to market-oriented activities. Furthermore, by emphasizing competitive intelligence, these companies can improve the perception of their services and create a positive association with their brand in the minds of international customers.
چارچوب ارزش های رقابتی: بررسی ربع های چهارگانه فرهنگ سازمانی در سطح صنایع تولیدی
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف این پژوهش بررسی ارزش ها و ویژگی های انواع فرهنگ های سازمانی با استفاده از چارچوب ارزش های رقابتی و ترسیم نمایه های فرهنگی به صورت کلی و به تفکیک صنعت است.روش شناسی: بدین منظور، برای اندازه گیری ربع های چهارگانه فرهنگ سازمانی از رویکرد تجزیه و تحلیل متنی و داده های مربوط به 124 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران، طی یک دوره 10 ساله از سال 1391 تا 1400 استفاده شده است.نتایج: یافته ها نشان داد که فرهنگ رقابتی محور در جایگاه نخست و فرهنگ کنترل محور در جایگاه دوم سهم گسترده ای از چارچوب فرهنگی سازمان ها را شکل داده اند. فرهنگ خلاقیت محور و همکاری محور نیز به طور نسبتاً همسان، در رتبه های سوم و چهارم قرار گرفته اند.نتیجه گیری: وجود معیار هایی نظیر رقابت، سودآوری و بازده سبب شده است تا رهبران سازمانی تمایلاتی نسبت به ویژگی های فرهنگ رقابتی پیدا نمایند. همچنین بنا به ساختار دولتی، پیروی از نظام سازمانی و حاکمیتی منجر شده است تا فرهنگ کنترل محور از مقبولیت بالایی برخوردار باشد. به همین دلیل، ربع های فرهنگی خلاقیت و همکاری محور متاثر از ارزش های فرهنگی این دو فرهنگ مذکور در سطوح پایین تری جای گرفته اند.
پیش بینی بازدهی صندوق های قابل معامله دولتی مبتنی بر مدل های خطی و غیرخطی در الگوریتم های ماشین یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پیش بینی بازدهی صندوق های دولتی بورس تهران به دلیل اهمیت آن ها در فرآیندهای تصمیم گیری اقتصاد کلان و بازارهای مالی کشور، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. پژوهش حاضر با بهره گیری از الگوریتم های پیشرفته یادگیری ماشین، نظیر ماشین بردار پشتیبان (SVM) و رگرسیون خطی، مدلی برای پیش بینی بازدهی این صندوق ها ارایه می دهد. هدف اصلی، بهبود استراتژی های اقتصادی و سرمایه گذاری در سطح دولت و نهادهای مالی با تحلیل دقیق بازدهی این صندوق ها است.روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-همبستگی است. داده های صندوق های دولتی بورس تهران شامل دوره زمانی چهارساله (1399 تا 1402) از پایگاه مرکز اطلاع رسانی و فناوری بورس تهران (فیپ ایران) استخراج شده است. تحلیل داده ها با استفاده از دو الگوریتم یادگیری ماشین (SVM و رگرسیون خطی) در نرم افزار R انجام شد. به دلیل ترکیب متفاوت دارایی ها، صندوق های پالایش یکم و دارایکم به عنوان نمونه های اصلی انتخاب شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که الگوریتم های SVM و رگرسیون خطی می توانند بازدهی صندوق های دولتی را با دقت بالایی پیش بینی کنند. به طور خاص، صندوق پالایش یکم به دلیل ترکیب دارایی های کمتر متنوع و بازار ناکارای تهران، با خطای کمتری پیش بینی شد. مقایسه عملکرد الگوریتم ها نشان داد که هر دو روش دقت مناسبی داشته و برای پیش بینی های آتی قابل استفاده هستند.اصالت/ارزش افزوده علمی: این پژوهش با استفاده از الگوریتم های یادگیری ماشین، مدلی کاربردی برای پیش بینی بازدهی صندوق های دولتی بورس تهران ارایه کرده است. یافته های پژوهش می توانند در تصمیم گیری های اقتصادی و سرمایه گذاری در سطح دولت و سایر نهادهای مالی مورداستفاده قرار گیرند.
طراحی الگوی اثرات اجرای حسابداری مدیریت زیست محیطی و استراتژی زیست محیطی بر عملکرد شرکت ها به کمک تئوری داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف طراحی الگوی اثرات اجرای حسابداری مدیریت زیست محیطی و استراتژی زیست محیطی برعملکردشرکت ها به کمک تئوری داده بنیاد انجام شده است.یافته های پژوهش طی سه گام محقق شده است.گام اول:تجزیه وتحلیل کتابخانه ای؛گام دوم:انجام مصاحبه با 15 نفر ازخبرگان(بازه زمانی سالهای1401-1402)؛وگام سوم:کدگذاری مؤلفه های شناسایی شده براساس تئوری داده بنیاد به روش استراوس و کوربین.نهایتاً الگوی پارادایمی پژوهش شامل شرایط علّی،شرایط زمینه ای،عوامل محوری، عوامل مداخله گر،راهبردهاوپیامدهاارائه گردید.شرایط علّی شامل:مدیریت منابع انسانی،تعهد مدیریت ارشد،عدم اطمینان زیست محیطی،مسئولیت پذیری اجتماعی،نوآوری سبز،گزارشگری هزینه های زیست محیطی،افشای هزینه های زیست محیطی،قوانین و مقررات زیست محیطی،عملکرد مدیریت ارشدوبودجه ریزی زیست محیطی؛شرایط زمینه ای شامل: تعریف حساب های زیست محیطی در شرکت، وارد ساختن هزینه های زیست محیطی در گزارش های مالی شرکت ها، طراحی و استفاده از سیستم حسابداری مدیریت زیست محیطی، و هماهنگی بین بخش های مختلف سازمان؛ عوامل محوری شامل: پیاده سازی استراتژی توسعه قابلیت های زیست محیطی، پیاده سازی استراتژی شفافیت زیست محیطی، پیاده سازی استراتژی توزیع عادلانه منابع، پیاده سازی استراتژی ترویج مسئولیت پذیری زیست محیطی، و پیاده سازی استراتژی مشارکت جمعی؛ شرایط مداخله گر شامل: ردیابی، سنجش و گزارش صحیح و دقیق هزینه های زیست محیطی، تخصیص صحیح هزینه های زیست محیطی به محصولات و خدمات شرکت، کنترل مستمر و نظارت بر هزینه های زیست محیطی، انتشار دوره ای و منظم گزارش های زیست محیطی، و مدیریت هزینه های زیست محیطی؛ و راهبردها شامل: تدوین استانداردها و آیین نامه ها از سوی سازمان های مربوطه، برگزاری دوره های آموزشی مستمر، گنجاندن مباحث در سرفصل های درسی دانشگاهی و رتبه بندی شرکت ها و نهایتاً پیامدها شامل: ارتقای سطح عملکرد مالی و بهبود عملکرد زیست محیطی شرکت ها می باشند. این پژوهش ازحیث هدف،یک پژوهش اکتشافی بوده وازنظرنتیجه، پژوهش بنیادی محسوب می شودوازداده های کیفی استفاده می کند.همچنین از روش نمونه گیری نظری هدفمند باتوجه به سطح اشباع بهره جسته است.روایی و پایایی،براساس معیارهای قابلیت اعتباریاباورپذیری تأیید شده است.
واکاوی بسترهای لازم برای گذار از مدیریت آموزشی به رهبری آموزشی در مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۹ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۴
83 - 118
حوزههای تخصصی:
در چند دهه گذشته، رهبری آموزشی و توجه به کیفیت عملکرد مدیران مدارس در رأس سیاست های آموزشی کشورهای توسعه یافته بوده است. هدف این پژوهش واکاوی بسترهای لازم برای گذار از مدیریت آموزشی به رهبری آموزشی در نظام آموزشی(مدارس) ایران است. روش ﭘﮋوﻫﺶ حاضر از ﻧﻮع ﮐﯿﻔﯽ است ﮐﻪ به روش نظریه زمینه ای سیستماتیک) انجام شده است. مشارکت کنندگان پژوهش، اعضای هیئت علمی دانشگاه های وابسته به وزارت علوم، افراد صاحب نظر در ارتباط با رهبری آموزشی که دارای سوابقی مانند وزیر آموزش و پرورش، معاون وزیر و دبیر کلی شورای عالی آموزش و پرورش و مدیران شاخص مدارس مختلف که در سال تحصیلی 1403–1402 مشغول به فعالیت های آموزشی و پژوهشی بودند. در یک نگاه کلی، بر مبنای نتایج به دست آمده و ابعاد الگوی داده بنیاد، 12 مقوله اصلی، 55 مقوله فرعی و 203 مفهوم از مصاحبه های صورت گرفته استخراج گردید. یافته های پژوهش نشان داد شرایط مهمی همچون تمرکززدایی در ساختار سیستم آموزش و پرورش، پیشرو گرایی و پویایی در نقش مدیران مدارس برای این گذار لازم است. رسیدن به رهبری آموزشی نیازمند راهبردهای مختلفی است، علاوه بر تغییر نگاه سیاسی نسبت به کارکرد آموزش و پرورش و بالتبع مدیران در این نهاد، می بایست نسبت به تربیت و آموزش علمی مدیران روی آورد و با نگاهی تخصصی تر و آکادمیکی تر این افراد را برای تصدی مدیریت مدارس انتخاب و انتصاب داد. بر این اساس، تمرکز بر استانداردسازی برای رهبری آموزشی و حرکت به سوی تمرکززدایی با دادن اختیارات بیشتر به مدارس و مناطق، به برنامه ریزان آموزشی ایران پیشنهاد می گردد.
واکاوی اینترنت اشیاء بر عملکرد کارآفرینی با نقش میانجی مدیریت زنجیره تأمین سبز و تعدیل گری کارآفرینی اقتصاد مدور در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
219 - 234
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به واکاوی نقش اینترنت اشیاء بر عملکرد کارآفرینی با نقش میانجی مدیریت زنجیره تأمین سبز و تعدیل گری کارآفرینی اقتصاد مدور می پردازد که از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری مطالعه حاضر شرکت های دانش بنیان شهر ارومیه به تعداد 107 شرکت بودند که با درنظرگرفتن 2 نفر شامل مدیران ارشد و مدیران بازاریابی، تعداد کل جامعه 214 نفر می باشد. حجم نمونه 136 نفر بر اساس جدول مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسش نامه استاندارد جمع آوری و با استفاده از نرم افزار حداقل مربعات جزئی تحلیل شدند. روایی و پایایی پرسش نامه با استفاده از آزمون های مرتبط مورد سنجش قرار گرفت و تأیید شد. نتایج نشان داد که اینترنت اشیاء بر عملکرد کارآفرینی با نقش میانجی مدیریت زنجیره تأمین سبز تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین اثر تعدیل گری کارآفرینی اقتصاد مدور در رابطه بین عملکرد کارآفرینی و مدیریت زنجیره تأمین سبز در شرکت های دانش بنیان به تأیید رسید. در نتیجه، اینترنت اشیاء بر رویکرد شرکت ها به نوآوری و چگونگی ایجاد و جذب ارزش در فعالیت های روزانه شرکت تأثیر گذاشته است. افزون براین، اتخاذ شیوه های مدیریت زنجیره تأمین سبز باعث تأثیر مثبتی بر نوآوری های سبز که منجر به بهبود کارآفرینی محیطی می شود.