مهدی شمس

مهدی شمس

مدرک تحصیلی: دانشجوی دکتری فلسفه دانشگاه اصفهان

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

آموزش مفهوم متغیر تصادفی با استفاده از رویکرد انتگرال ریمان-استیلتس و راهبرد داربست برای دانشجویان علوم و مهندسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آمار و احتمال متغیرهای تصادفی انتگرال ریمان-استیلتس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۲۶
هدف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه راهبرد داربست و ارائه رویکرد جدیدی برای آموزش متغیرهای تصادفی در دروس احتمال دانشجویان علوم و مهندسی انجام شده است. روش پژوهش: در این مقاله ابتدا در مورد یادگیری فعال و عواملی نظیر کار گروهی، بازخورد اصلاحی و استفاده از رایانه، که در یادگیری دروس وابسته به آمار و احتمال به دانشجویان کمک می کند، موردهایی مطرح می شود. سپس برنامه های نمایشی به عنوان جایگزینی برای روش های کلاسیک آموزشی معرفی می شود. یافته ها: در این مقاله به برخی تصورهای غلط رایج دانشجویان درباره پیشامدها، متغیرهای تصادفی و متغیرهای تصادفی پیوسته اشاره می شود و با ذکر تعدادی مثال این مفهوم ها مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهند گرفت. سپس مفهوم راهبرد داربست و کاربرد آن در آموزش متغیر تصادفی و یک رویکرد تدریس در دوره های آموزشی آمار و احتمال شرح داده می شود. نتیجه گیری: با توجه به موارد بیان شده در مقاله، پیشنهاد می شود در تدریس مباحث اولیه متغیرهای تصادفی برای دانشجویان علوم و مهندسی، به جای این که حالت های متغیرهای تصادفی گسسته و پیوسته به طور جداگانه تدریس شوند، متغیرهای تصادفی به صورت کلی و با استفاده از مفهوم انتگرال ریمان-استیلتس آموزش داده شوند.
۲.

تأثیر فرهنگ سازمانی بر ریسک سقوط قیمت سهام: رویکرد تجزیه وتحلیل متنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ سازمانی ریسک سقوط قیمت سهام نظریه نهادی فرصت طلبی مدیران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۹
در چارچوب نظریه نهادی، فرهنگ سازمانی به عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار بر رفتار سازمانی شناخته می شود که می تواند ریسک سقوط قیمت سهام را تحت تأثیر قرار دهد. بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر ریسک سقوط قیمت سهام هدف اصلی این پژوهش است. داده های مالی 124 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران طی یک بازه زمانی 10ساله از سال 1391 تا 1400 جمع آوری و برای آزمون فرضیه از روش رگرسیون خطی چندمتغیره و الگوی داده های ترکیبی استفاده شده است. فرهنگ سازمانی از طریق ربع های چهارگانه (کنترل محور، خلاقیت محور، همکاری محور و رقابتی محور) با استفاده از رویکرد تجزیه وتحلیل متنی و مجموعه نرم افزار هایAdobe Acrobat ، Microsoft Edge و Ocr (تحت زبان برنامه نویسی پایتون) مورد سنجش قرار گرفت. مطابق فرضیه ها، یافته ها نشان داد فرهنگ سازمانی در قالب ربع های کنترل محور، خلاقیت محور، همکاری محور و رقابتی محور، ریسک سقوط قیمت سهام را تحت تأثیر قرار نمی دهد، اما در در سطح اطمینان 90 درصد، فرهنگ سازمانی همکاری محور و خلاقیت محور ریسک سقوط قیمت سهام را به طور مثبت تحت تأثیر قرار می دهند. برخلاف دیدگاه نظریه نهادی، نتایج نشان داد در محیط اقتصادی ایران، فرهنگ سازمانی نمی تواند بر رفتار مدیران فرصت طلب شرکت ها اثرگذار باشد تا در انباشت یا افشای اخبار بد توسط آنها تغییری صورت بگیرد. اندازه گیری فرهنگ سازمانی تحت رویکرد تجزیه وتحلیل متنی در قالب چهار ربع فرهنگی و بررسی تأثیر آن بر ریسک سقوط قیمت سهام به درکی بهتر از رابطه بین فرهنگ سازمانی و ریسک سقوط قیمت سهام کمک می کند.  
۳.

نگرش نویل کرول درباره معنا و ذهنیت هنرمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نویل کرول استلزام دلالت معنا قصدگرایی ذهنیت گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۷ تعداد دانلود : ۳۶۶
در بحث تفسیر هنری در فلسفه تحلیلی، موضعی هست به نام «قصدگرایی واقعی معتدل». این، نامی است که نویل کرول برای موضع خود در قبال معنای آثار ادبی انتخاب کرده بود. فیلسوف قصدگرای واقعی معتدل، معتقد است که معنای اثر با تحقق قصدهای مؤلف در متن متعین می شود؛ یعنی اگر مؤلف معنایی را قصد کند و بتواند آن معنا را با موفقیت در اثر خود متحقق سازد، آنگاه معنای موردنظر، متعین شده است. به تازگی، کرول موضع جدیدی اختیار کرده است که آن را «ذهنیت گرایی واقعی معتدل» می نامد. تفاوت موضع جدید او با موضع پیشین چیست؟ او در دوره اول، گزارش واضحی از قوام معنا ارایه نمی کند؛ اما به نظر می رسد که تحت تأثیر پل گرایس چارچوبی را پذیرفته که بر قصدهای انعکاسی تکیه دارد. در این پژوهش استدلال می شود که این چارچوب همیشه برای توضیح معنا در آثار هنری مناسب نیست. آثار هنری استلزام هایی دارند که نویسندگان آنها را قصد نکرده اند و بعضی از قصدگرایان، مانند کرول، تمایل دارند این استلزام های قصدناشده را خارج از معنای اثر بدانند. دو راهبرد اصلی آنها این است که یا این استلزام ها را در زمره دلالت اثر قرار دهند، یا اینکه آنها را با مقاصد ناخودآگاه مؤلف پیوند بزنند. استدلال خواهد شد که راهبرد اول گاهی شهود ستیز می شود؛ زیرا استلزام های قصدناشده را صرفاً به واکنش های مخاطبان فرو می کاهد و راهبرد دوم،در چارچوب گرایسی، توجیه نشده باقی می ماند. این مشکلات بنیادی در قصدگرایی، کرول را به سوی ذهنیت گرایی سوق داده است که در مقابل ایرادها و مثال های نقض، مقاوم تر است
۴.

نقدهایی بر نظریه های معنا در فلسفه تحلیلی ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفسیر نظریه معنا نظریه ربط دلالت فرامتن قصد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۴ تعداد دانلود : ۴۵۰
قصدگرایی و ضد-قصدگرایی دو نظریه اصلی در فلسفه تفسیر ادبی هستند که هر یک موضع گیری مشخصی درباره نسبت قصد مؤلف با معنای اثر دارند. داشتن نظریه ای درباره چگونگی شکل گیری معنا از لوازم هر یک از این دو موضع فلسفی است. آنها باید به این پرسش پاسخ دهند که معنای یک قطعه ادبی چگونه قوام می یابد؟ برای یافتن پاسخ درست، تمرکز بر فلسفه زبان و نظریات معنا مفید خواهد بود. بعضی از رقبای قصدگرایان، از جمله ضد-قصدگرایان، اغلب مجبور شده اند تا تفسیر ادبی را از تفسیرهای معمول در زندگی روزمره جدا کنند، اما نتوانسته اند چرایی این جدایی را توجیه کنند. در نقطه مقابل، پاسخ قصدگرایان نیز، که مبتنی بر نظریه معنای گرایس بوده، قانع کننده نیست؛ نظریه معنای ایشان فقط قسمتی از معناهای موجود در متن را پوشش می دهد. در این مقاله پاسخ دو تن از قصدگرایان میانه رو معاصر، رابرت استکر و پیسلی لوینگستون به این پرسش نقد میشود. در انتها، نگارنده نظریه ربط را به عنوان نظریه ای جایگزین برای توضیح معنای آثار ادبی پیش می نهند و نتایج این جایگزینی را تبیین می کند. نگارنده نتیجه می گیرد که نظریه ربط امتیازاتی بر نظریه گرایسی معنا دارد که استفاده از آن را در بحث از تفسیر ادبی موجه می سازد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان