فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۵۵٬۶۳۸ مورد.
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
137 - 157
حوزههای تخصصی:
خویشاوندگرایی یکی از موانع مدیریت حرفه ای در سازمان های دولتی است که به طور بالقوه پیامدهای منفی بر عملکرد سازمانی بر جا می گذارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر پدیده خویشاوندگرایی بر تعهد، سکوت و بیگانگی کارکنان در سازمان های دولتی به انجام رسید. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ رویکرد، توصیفیِ عرضی- پیمایشی میدانی است. جامعه آماری تحقیق حاضر را کارکنان ادارات کل استان آذربایجان غربی تشکیل می دهند که با کمک روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی با تسهیم متناسب 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب و در فرایند گردآوری داده ها مشارکت داده شدند. ابزار جمع آوری داده در این تحقیق، پرسشنامه ای مشتمل بر 45 گویه است. گویه های مربوط به متغیر تعهد سازمانی، از پرسشنامه استاندارد آلن و می یر (1993) اقتباس شده اند؛ اما گوبه های سایر متغیرهای پژوهش، به صورت محقق ساز و بر اساس مبانی نظری موجود تنظیم گردیده اند. نتایج واکاوی مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری در جامعه تحت مطالعه، آشکار نمود که هرچه کارکنان بیشتر شاهد عارضه خویشاوندگرایی باشند، تعهد سازمانی در آن ها رو به تحلیل می رود و عارضه های سکوت سازمانی و بیگانگی سازمانی افزایش می یابد.
شناسایی و تحلیل پیشران های رفتارنوآورانه مبتنی بر مدیریت استراتژیک منابع انسانی در سازمان های دانش محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
373 - 399
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل پیشران های رفتار نوآورانه مبتنی بر مدیریت استراتژیک منابع انسانی در سازمان های دانش محور می باشد. روش پژوهش برحسب هدف کاربردی و برحسب نوع داده ها آمیخته (کیفی-کمی) می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 11 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحدهای استان مازندران و به روش نمونه گیری هدفمند و در بخش کمّی شامل 411 نفر از مدیران، مشاوران و دیگراعضا هیات علمی فعال در مراکز رشد و فناوری دانش در دانشگاه آزاد اسلامی واحدهای استان مازندران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی و پایایی ابزار در بخش کیفی با معیارهای اعتبارپذیری، انتقال پذیری و تأییدپذیری تأیید و در بخش کمّی روایی ابزار با نظر متخصصان و تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ به دست آمد. تحلیل داده های کیفی با روش تحلیل مضمون و داده های کمّی از طریق تحلیل معادلات ساختاری انجام شد. یافته های بدست آمده از بخش کیفی منجر به شناسایی 12 مقوله اصلی گردید. همچنین یافته های حاصل از تحلیل داده ها در بخش کمّی نشان داد که الگوی استخراج شده دارای برازش مطلوبی است ومقوله های توانمندی رفتاری، ارزیابی عملکرد، تفکر مداری، رضایت شغلی، خودکارآمدی، عدالت محوری، مشارکت پذیری، رقابت جویی، اخلاق حرفه ای، ارتباط بین بخشی، مدیریت مشارکتی و عمل گرایی به ترتیب بیشترین میزان اهمیت را در توسعه رفتارهای نوآورانه در سازمان های دانش محور و مراکز رشد دانشگاه ها داشته اند.
ارائه مدل چابک سازی سازمان به منظور ارتقای بهره وری منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۱)
314 - 335
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدل چابک سازی سازمان به منظور ارتقای بهره وری منابع انسانی می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، در بخش کمی کاربردی و در بخش کیفی، بنیادی-اکتشافی و از نظر اجرا آمیخته (کیفی-کمی) می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 10 نفر از متخصصان دانشگاهی، اساتید و مدیران ارشد حوزه منابع انسانی و صاحب نظران حوزه رفتار سازمانی و نمونه گیری به روش اشباع نظری و در بخش کمی شامل 2500 نفر از کلیه کارکنان شرکت حفاری شمال که از طریق فرمول کوکران 333 نفر و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش کد گذاری و نرم افزار MAXQDAو در بخش کمی از نرم افزار SPSS و PLS استفاده شد. نتایج در بخش کیفی نشان داد در مدل 7 مولفه و 52 شاخص وجود دارد. مولفه ها شامل 1-عوامل علی (عوامل انسانی و سازمانی)؛ 2- پدیده محوری (چابکی سازمانی) ؛ 3- راهبردها (راهبرد چابکی) ؛ 4- زمینه و تسهیلگر (محرک های چابکی)؛ 5- موانع (چالش های مدیریت منابع انسانی) ؛ 6- پیامدها (بهره وری منابع انسانی) می باشد. نتایج در بخش کمی نشان داد عوامل انسانی و سازمانی بر چابکی سازمانی اثر گذاشته و از این طریق سبب ارتقا سطح راهبرد چابکی سازمان و در نتیجه بهره وری کارکنان می گردد. همچنین نتایج نشان داد محرک های چابکی و چالش های موجود در مدیریت منابع انسانی از طریق راهبرد چابکی بر بهره وری اثر گذارند.
ارایه الگوی مناسب انتخاب اعضای هیات مدیره در شرکت های اقتصادی بنیاد تعاون ودجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
449 - 466
حوزههای تخصصی:
هدف: هیات مدیره شرکت ها در قله هر شرکتی هستند و نقش اساسی در هر سیستم حاکمیت شرکتی را ایفا می کنند. در نتیجه، این موضوع هیات مدیره را به نقطه کنونی تلاش های مختلف برای بهبود حاکمیت شرکتی تبدیل می کند. ازاین رو متخصصان حاکمیت شرکتی مدت هاست که به دنبال این هستند که ترکیب هیات مدیره را بهبود بخشند و با مدل های نوین، آن ها را مورد ارزیابی قرار دهند تا از این طریق هیات مدیره ها بتوانند به طورموثرتری عمل کنند؛ بنابراین هدف این پژوهش، ارایه الگوی بومی انتخاب اعضای هیات مدیره شرکت های اقتصادی است.روش شناسی پژوهش: در این پژوهش از رویکرد آمیخته تحلیل مضمون، تحلیل عاملی و روش دلفی فازی جهت شناسایی مضامین استفاده شده است. در گروه نمونه در تحلیل مضمون 8 مصاحبه نیمه ساختاریافته با اعضای هیات علمی، اعضای هیات مدیره و سهامداران عمده انجام شده است که نمونه گیری به روش هدفمند و گلوله برفی انجام شده است و کدگذاری در بستر نرم افزار MAXQDA بوده است. در گروه نمونه روش دلفی فازی 15 نفر به عنوان خبرگان جهت پاسخ گویی به سوالات پرسشنامه انتخاب گردیدند. تعداد مشارکت کنندگان در رویکرد کمی تحلیل عاملی 200 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 27 انجام شده است.یافته ها: نتایج چک لیست انتخاب هیات مدیره بیانگر 84 کد اولیه بود که در 6 مضمون سازمان دهنده طبقه بندی شدند. مضامین سازمان دهنده اصلی چک لیست انتخاب اعضای هیات مدیره عبارت اند از هوش، مهارت، روان شناختی، تجربه، سواد و ساختاری و جمعیت شناختی.اصالت/ارزش افزوده علمی: بنابراین نتایج نشان می دهد که انتخاب اعضای هیات مدیره بر اساس مضامین شناسایی شده هوش، مهارت، روان شناسی، تجربه، سوادوساختاری و جمعیت شناختی، عملکرد مطلوب تری را در شرکت ها در پیش خواهد داشت.
واکاوی ابعاد مؤثر فناوری های نوین بر حرفه حسابداری: کاربست فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
763 - 793
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال های اخیر، پیشرفت سریع فناوری ها، نحوه به اشتراک گذاری اطلاعات را دستخوش تغییرات چشمگیری کرده است و حسابداری به عنوان یکی از سیستم های اطلاعاتی برجسته در جامعه، از این تغییرات مصون نبوده است. استفاده از فناوری های نوینی مانند هوش مصنوعی، بلاکچین، کلان داده و ابر، باعث بهبود کیفیت و افزایش سرعت دسترسی به اطلاعات شده است. بنابراین شناخت این فناوری ها و درک کارایی آن ها، ضرورت تعیین کننده ای برای رقابت در عصر اطلاعات و همچنین، عنصری حیاتی در موفقیت هر تجارتی به شمار می رود. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، واکاوی ابعاد مؤثر این فناوری های نوین بر حرفه حسابداری، جهت رفع چالش های موجود در این حرفه و افزایش توان رقابتی شرکت هاست.
روش: پژوهش حاضر از نظر نوع پژوهش، کیفی و بر مبنای هدف پژوهش، کاربردی و از لحاظ روش شناسی، توصیفی از نوع پیمایشی است. با توجه به اهمیت فناوری های نوین در حرفه حسابداری و لزوم تحلیل سیستماتیک و نظام مند ابعاد مؤثر این فناوری ها بر حرفه حسابداری و همچنین ضرورت یکپارچه سازی یافته های پژوهش هایی که به این موضوع پرداخته اند، از روش کیفی فراترکیب سندلوسکی و بارسو استفاده شده که مشتمل بر هفت مرحله است. از این رو، تعداد ۴۰ مقاله مرتبط با موضوع، در بازه زمانی ۱۳۸۰ تا ۱۴۰۲ خورشیدی برای منابع فارسی و ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۳ میلادی برای منابع انگلیسی بررسی شد. بعد از استخراج ابعاد مؤثر این فناوری های نوین از طریق روش فراترکیب، با استفاده از روش آنتروپی شانون و بر اساس رویکرد تحلیل محتوا، ضریب اثر هر یک از این ابعاد مشخص شد و در نهایت مقوله های دسته بندی شده، از طریق روش سوارا رتبه بندی شدند.
یافته ها: یافته های این بررسی حاکی از آن است که ابعاد مؤثر فناوری های نوین بر حرفه حسابداری، در ۶۴ مؤلفه و ۱۲ مقوله دسته بندی می شوند. پس از پردازش داده ها با استفاده از روش فراترکیب و آنتروپی شانون مشخص شد که در بین مؤلفه های شناسایی شده، مواردی همچون افزایش دقت و صحت، افزایش جامعیت و دقت گزارش دهی، کاهش دوباره کاری، تجزیه وتحلیل صحیح داده ها و کاهش زمان تجزیه وتحلیل داده ها، اهمیت بیشتر و اثرهای زیست محیطی شامل آلودگی هوا، کاهش مصرف انرژی، کاهش انتشار گازهای گلخانه ای اهمیت کمتری دارند. بر اساس روش سوارا، در بین مقوله ها نیز مدیریت زمان و هزینه، بالاترین رتبه را کسب کرده اند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان بیان کرد که فناوری های نوظهور تا حد شایان توجهی موجب افزایش کارایی و بهبود کیفیت فرایندهای حسابداری شده اند و حسابداران را از اپراتورهای واردکننده اطلاعات، به تحلیلگران آن ها تبدیل کرده اند و با ساده سازی فعالیت ها، موجب بهره وری بیشتر کارکنان شده اند. همچنین این فناوری ها با فراهم کردن داده های تغییرناپذیر، امن و مطمئن باعث کاهش تقلب، حساب سازی و بهبود کیفیت گزارشگری مالی شده اند که این امر بهبود نگرش مدیران و اخذ تصمیم های بهینه را به همراه دارد. این پژوهش می تواند چشم انداز جدیدی را در اختیار استفاده کنندگان از نتایج آن، از جمله حسابداران و مدیران مؤسسه هایی قرار دهد تا بتوانند با آگاهی بیشتری در جهت توسعه و بقای سازمان خود گام بردارند.
تبیین عوامل توانمندساز بلوغ ارتباطی در سازمان های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مدیریت تحول سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
100 - 126
حوزههای تخصصی:
ارتباط یک عامل حیاتی برای موفقیت سازمانی است و می تواند به عنوان یک فرآیند اجتماعی و شناختی در نظر گرفته شود که از طریق آن اطلاعات بین افراد تبادل می شود و معنی ایجاد می کند. چگونگی درک بهتر ، تجزیه و تحلیل و ارزیابی فرآیندهای ارتباطی یک چالش بزرگ برای محققان ارتباطات است. هدف از انجام این پژوهش، شناسایی وتبیین عوامل توانمندساز بلوغ ارتباطی در سازمانهای دولتی ایران می باشد. پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی و طرح تحقیق آن تحلیل مضمون است وبراساس روش براون وکلارک در شش مرحله به عنوان روش پژوهش استفاده شد و16نفراز خبرگان دانشگاهی وسازمانی تا اشباع نظری ، مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند.ازیافته های پژوهش درمجموع 56 کدباز ، 20مضمون سازمان دهنده و4مضمون فراگیر،استخراج شد. درنهایت مولفه قابلیت های ارتباطی، مولفه عوامل سازمانی ، مولفه مهارتهای نرم منابع انسانی ، مولفه مهارتهای سخت منابع انسانی ، به عنوان مولفه های اصلی توانمندساز بلوغ ارتباطی سازمانهای دولتی شناسایی شدند. مولفه ها وعوامل شناسایی شده توانمندساز بلوغ ارتباطی ، می تواند در توسعه ارتباطات موثر،ارزیابی ارتباطات سازمانی،بهبود عملکرد ارتباطی ودرپیشرفت وترقی سازمان هاکمک قابل توجهی نماید.
آزمون مدل عوامل وضعیتی مؤثر بر رفتار خرید ناگهانی مصرف کننده (مطالعه موردی: فروشگاه های زنجیره ای شهروند در کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتار خرید ناگهانی یکی از ابعاد مهم رفتار مشتری و یکی از مفاهیم حائز اهمیت در محیط بازار است. امروزه رفتار مزبور بیش از پیش توجه خرده فروشان و عمده فروشان به خصوص فروشگاه های زنجیره ای را به خود جلب کرده است؛ زیرا به طور چشمگیری در فروش و سود آنها تأثیر بسزایی دارد. بدین منظور، می توان با طراحی یک محیط خوشایند و آرامش بخش برای مشتریان یا به اصطلاح دیگر با فراهم کردن یک محیط تسکین دهنده و جلب کننده در راستای برانگیختن احساسات و لذت درک شده آنها به این هدف مذکور نائل شد؛ از این رو هدف از پژوهش حاضر بررسی آزمون مدل عوامل وضعیتی مؤثر بر رفتار خرید ناگهانی مشتریان است. جامعه آماری پژوهش کلیه مشتریان فروشگاه های زنجیره ای شهروند در شهر تهران است. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان تعداد 384 نفر به دست آمد که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. در این پژوهش برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه استاندارد استفاده شد. روایی پرسشنامه به صورت تشخیصی، هم گرا و واگرا و پایایی پرسشنامه نیز با ضریب آلفای کرونباخ بررسی شد. آزمون مدل پژوهش بر اساس روش حداقل مربعات جزئی و به کمک نرم افزار Smart - PLS 3 انجام شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که عوامل فیزیکی (موسیقی، روشنایی و رنگ) بر پاسخ احساسی مصرف کننده تأثیر معناردار دارد؛ اما تأثیر چیدمان بر پاسخ احساسی مصرف کننده تأیید نشد. تأثیر معنادار عوامل اجتماعی (فروشنده و ازدحام) نیز بر پاسخ احساسی مصرف کننده و نقش میانجی پاسخ احساسی مصرف کننده در تأثیر عوامل فیزیکی (به غیر از چیدمان) و اجتماعی بر رفتار خرید ناگهانی تأیید شد. همچنین، عوامل جمعیت شناختی (جنسیت، سن و درآمد)، عوامل روان شناختی (تحریک پذیری و عزت نفس) و عوامل موقعیتی (پول در دسترس و زمان در دسترس) در ارتباط بین پاسخ های احساسی مصرف کننده و رفتار خرید ناگهانی نقش تعدیلگر را نداشتند.
طراحی الگوی چگونگی پدیدآیی رفتارهای انتقام جویانه منابع انسانی با روش ISM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول سال ۳۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۱۳
153 - 192
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی چگونگی پدیدآیی رفتارهای انتقام جویانه منابع انسانی با روش ISM انجام پذیرفت. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران ارشد و مدیران حوزه منابع انسانی سازمان های دولتی هستند که تعداد 15 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. ابزارگردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه است. دراین پژوهش تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی با روش تحلیل محتوا و نرم افزار Maxqda و در بخش کمی بااستفاده از روش ISM تحلیل شدند. یافته های پژوهش مشتمل بر شناسایی ابعاد و مولفه های چگونگی پدیدآیی رفتارهای انتقام جویانه منابع انسانی در چهار محور بسترهای شکل گیری رفتارهای انتقام جویانه، عوامل مداخله-جوی در رفتارهای انتقام جویانه، انواع رفتارهای انتقام جویانه منابع انسانی و پیامدهای رفتارهای انتقام جویانه منابع انسانی می باشد. درنهایت، نتایج پژوهش نشانگر آن است که پدیدآیی رفتارهای انتقام جویانه منابع انسانی، پیامدهایی از قبیل: ایجاد جو سازمانی سمی و آسیب زا، افزایش تعارض و تضاد سازمانی، افزایش اصطکاک سازمانی و رفتارهای غیرکارکردی و کاهش کارایی و بهره وری منابع انسانی را به دنبال خواهد داشت.
ارائه الگوی حکمرانی داده برای شبکه های اجتماعی
منبع:
حکمرانی متعالی سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
91 - 119
حوزههای تخصصی:
توسعه شبکه های اجتماعی در جامعه و استفاده گسترده از انواع نرم افزارهای کاربردی با موضوع شبکه های اجتماعی منجر به تولید انبوه داده های ارزشمند در این عرصه گردیده است و لزوم حکمرانی بر این داده ها امری غیر قابل اجتناب است و بررسی نحوه و مدل حکمرانی بر این داده ها مساله ای است که در این تحقیق به آن پرداخته شده است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی است از روش فراترکیب برای ارزیابی منابع علمی استفاده شده است. بعد از بررسی انواع مدل ها و الگوهای حکمرانی داده، این الگوها در قالب جدول خلاصه، جمع بندی و مقایسه گردیده و مولفه های اصلی آنها در یک نگاه تدوین شده است. بر اساس نتایج حاصل از مقایسه مدلها و مراجع معتبر، اقدام به ارائه یک الگوی اولیه نموده و ضمن مصاحبه با خبرگان و با اعمال نقطه نظرات و پیشنهادات آنها الگوی جامع و نهایی ارائه گردیده است. الگوی ارائه شده دارای سه بعد(مردم، نظام و فرآیند، قلمرو و دارایی) و پانزده مولفه می باشد. مولفه ها بر اساس دریافت نظرات خبرگان و متخصصان این حوزه، اولویت بندی گردیده است. نتایج حاصل از اولویت بندی مولفه ها بیانگر این است که مولفه های اعتماد ملی، مشارکت و هم افزایی، امنیت داده، فناوری و علوم داده، خدمات داده، سرمایه انسانی و اقتصاد داده دارای بالاترین اهمیت هستند.
تحلیل ایدئولوژی در خط مشی های عمومی (مطالعه موردی: وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۵
35 - 72
حوزههای تخصصی:
همواره انگاره ها و شبه علم هایی با قطعیت بالا در اذهان خط مشی گذاران وجود دارد که به دلیل قطعیت، ارزش محور بودن و سرعت بالا در بسیج افکار عمومی برای نیل به کنش در رقابت با شواهد عینی و علم غالب می گردند. توجه به اهمیت این انگاره ها، پژوهشگران در این تحقیق را بر آن داشت تا به بررسی نسبت ایدئولوژی ها بر فرایند سیاستگذاری در حوزه آموزش عالی تمرکز کنند. اصلی ترین عرصه بازتولید ایدئولوژیها، خط مشی های آموزشی هستند که در حوزه های آموزش عمومی، آموزش و پرورش و آموزش عالی اثرگذار است. از میان اینها، محققان ایدئولوژی در خط مشی گذاری را مورد مطالعه نظامند قرار داده و چارچوبی برای تحلیل ایدئولوژی در عرصه خط مشی گذاری در حوزه آموزش عالی طراحی نمودند. جامعه آماری این تحقیق سیاستهای مصوب و ابلاغی نهادهای عالی خط مشی گذاری در حوزه آموزش عالی یعنی مجلس شورای اسلامی از بعد از انقلاب اسلامی و شورای عالی انقلاب فرهنگی از زمان تاسیس تا سال 1402 در حوزه نظام آموزش عالی بوده که نمونه ها به روش هدفمند از این مصوبات استخراج گردیده و با استفاده از روش تحلیل محتوا و استفاده از کدگذاری استقرایی مورد مطالعه قرار گرفتند و در نهایت دو ایدئولوژی اسلام گرایی و مدیریت گرایی در این سیاستها را استخراج نمودند. این دو ایدئولوژی با زیرمولفه های تحول در علوم انسانی، اسلامی سازی دانشگاه ها و نیز پولی سازی و خصوصی سازی آموزش عالی شناسایی گردیده و به تأیید تعدادی از صاحبنظران این حوزه نیز رسیده است.
Investigating and Explaining Factors Affecting on Iranian Pharmaceutical Distribution Industry Using Fuzzy Delphi Technique(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal of System Management, Volume ۱۰, Issue ۲, Spring ۲۰۲۴
163 - 185
حوزههای تخصصی:
It is widely accepted that drugs are one of the most important components of health care, and their prompt access has become one of the most important goals of health care systems around the world, as well as one of the main concerns of governments. The purpose of this study was to Investigating and Explaining Factors Affecting on Iranian Pharmaceutical Distribution Industry Using Fuzzy Delphi Technique. This research is applied in terms of purpose and descriptive-survey in terms of implementation method. The statistical population of the study is made up of 35 experts in Iran's Pharmaceutical distribution industry who were selected by snowball sampling. First, with a deep review of the research literature and based on the content analysis, 41 factors affecting the pharmaceutical distribution industry were identified. To screen and ensure the importance of the identified factors and select the final factors through the design of a Researcher-made questionnaire and the fuzzy Delphi method was used in two stages. Kendall’s coefficient of concordance was used to calculate the agreement of the experts. According to the nature of this research, fuzzy Delphi method and Excel and SPSS software were used to analyze the collected data. Based on the obtained results, the members of the Expert Panel found a total of 49 factors effective on the pharmaceutical distribution industry, of which 41 factors have been mentioned in previous researches and studies, and 8 other factors have been introduced by the panel members
ارائه مدل توسعه مهارت های مدیران آموزشی در عصر انقلاب چهارم صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۶
39 - 55
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مقاله حاضر ارائه مدل توسعه مهارت های مدیران آموزشی در عصر انقلاب چهارم صنعتی است.روش تحقیق: روش تحقیق مقاله حاضر از لحاظ هدف پژوهش کاربردی و به لحاظ روش جمع آوری داده ها از انواع تحقیق کیفی از نوع روش تحلیل مضمون است. جامعه آماری تحقیق متخصصان و خبرگان حوزه مدیریت آموزشی و برنامه ریزی درسی و مدیریت فناوری کشور در سال 1403 می باشد. روش نمونه گیری تحقیق نیز روش در دسترس می باشد. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختارمند و روش تجزیه و تحلیل داده ها تکنیک تحلیل مضمون و کدگذاری سه مرحله ای (پایه، سازمان دهنده و فراگیر) است.یافته های تحقیق: تعداد 44 شاخص برای مهارت های مدیران آموزشی در عصر انقلاب چهارم صنعتی، استخراج شد. این شاخص ها در 8 مؤلفه مؤلفه سازمان دهنده قرار گرفتند که عبارتند از: 1- پیش مهارت های شناختی (7 شاخص)، 2- پیش مهارت های بدنی (3 شاخص)، 3-مهارت های محتوا (5 شاخص)، 4-مهارت های اجتماعی (7 شاخص)، 5- مهارت های مدیریت منابع (6 شاخص)، 6- مهارت های سیستمی (6 شاخص)، 7- مهارت های حل مساله (6 شاخص) و 8- مهارت های فناوری (4 شاخص). همچنین 8 مولفه مؤلفه سازمان دهنده در سه بعد کلی یا مفهوم فراگیر، طبقه بندی شدند. این سه بعد عبارتند از 1- پیش مهارت ها، 2- مهارت های پایه و 3- مهارت های عملکردی. نتیجه گیری: مراکز آموزشی برای تحقق کارآمدی و اثربخشی خود باید بتوانند زمینه توسعه پیش مهارت ها و مهارت های مدیران آموزشی همانند پیش مهارت ها (پیش مهارت های شناختی و بدنی)، 2- مهارت های پایه (مهارت های محتوا و اجتماعی) و 3- مهارت های عملکردی (مهارت های مدیریت منابع، مهارت های سیستمی، مهارت های حل مساله و مهارت های فناوری) را متناسب با عصر انقلاب چهارم صنعتی فراهم نمایند.
نقش هوش مصنوعی در مدیریت امور مالی (ضرورت و کاربرد و چالش ها)
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۷ (جلد ۱)
111 - 121
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی به عنوان یک فناوری نوین در دنیای امروز، نقش مهمی در تحول مدیریت امور مالی ایفا می کند. این فناوری با بهره گیری از الگوریتم های پیشرفته یادگیری ماشین و پردازش داده های کلان، توانسته است روش های بهینه تری برای تحلیل و پیش بینی بازارهای مالی، مدیریت ریسک، و بهبود فرآیندهای مالی ارائه دهد. در این تحقیق که به روش کیفی و توصیفی با استفاده از منابع معتبر انجام شده، ابتدا کاربردهای هوش مصنوعی در تحلیل داده ها و پیش بینی روندهای بازار مالی مورد بررسی قرار گرفته است. این فناوری همچنین در شبیه سازی نوسانات مالی و مدیریت ریسک های مالی از طریق ابزارهای پیشرفته و هوشمند نقش مؤثری دارد. با این حال، چالش هایی نیز در پیاده سازی این فناوری وجود دارد که شامل هزینه های بالای پیاده سازی، نیاز به زیرساخت های مناسب و مشکلات اخلاقی و شفافیت در تصمیم گیری های هوش مصنوعی است. بر اساس نتایج پژوهش، پذیرش هوش مصنوعی در صنعت مالی برای بهبود فرآیندهای مالی و مدیریت بهینه منابع مالی بسیار ضروری است. برای بهره برداری مؤثر از این فناوری، سرمایه گذاری در آموزش نیروی انسانی، توسعه زیرساخت های فناوری و ایجاد استانداردهای اخلاقی و شفاف در الگوریتم ها توصیه می شود. در نهایت، استفاده هوشمندانه از هوش مصنوعی می تواند مزایای بسیاری مانند کاهش ریسک ها، بهینه سازی عملیات مالی، و شخصی سازی خدمات مالی برای مشتریان به همراه داشته باشد.
پذیرش و به کارگیری استاندارد بین المللی گزارشگری مالی شماره 9 و کیفیت گزارشگری بانک ها
حوزههای تخصصی:
این پژوهش تأثیر پذیرش و به کارگیری استاندارد بین المللی گزارشگری مالی شماره 9 بر کیفیت گزارشگری بانک ها را بررسی می نماید. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی از نوع پیمایشی است که به منظور گردآوری و جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. پرسشنامه پژوهش از نوع محقق ساخته است. جامعه آماری شامل مدیران ارشد، اعضای هیئت مدیره، هیئت عامل وکارشناسان ارشد بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری، حسابرسان و اساتید دانشگاه هستند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که پذیرش و به کارگیری استاندارد بین المللی گزارشگری مالی شماره 9، عدم تقارن اطلاع اتی ب ین بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری مختل ف را از طری ق تأکید بر حسابداری ارزش منصفانه، کاهش می دهد. شناسایی و ارائه اطلاعات به موقع در خصوص زیان اعتباری مورد انتظار در بانک ها از دیگر یافته های پژوهش است. علاوه بر آن، ارتقای مسئولیت پاسخگویی بانک ها، جلوگیری از فساد در امر تسهیلات، افزایش خصوصیات کیفی اطلاعات حسابداری در بانک ها و شناسایی و شفاف سازی طبقات مطالبات غیر جاری در بانک ها نیز از یافته های پژوهش حاضر می باشد. افزایش شفافیت و شناسایی به موقع زی ان اعتباری مورد انتظار نیز از مهم ترین مزایای به کارگیری استاندارد بین المللی گزارشگری مالی شماره 9 می باشد. نتایج پژوهش نشان داد که پذیرش و به کارگیری استاندارد بین المللی گزارشگری مالی شماره 9، کیفیت شناسایی و اندازه گیری معاملات، کیفیت شناسایی و اندازه گیری دارایی و بدهی ها، کیفیت ارائه و افشای اجزای صورت های مالی و خصوصیات کیفی اطلاعات حسابداری را در بانک ها افزایش می دهد.
تحلیل جامع پژوهش های حکمرانی دانش: مرور نظام مند و ارائه چارچوبی برای پژوهش های آینده
منبع:
حکمرانی متعالی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۹
61 - 81
حوزههای تخصصی:
حکمرانی دانش به عنوان موضوعی کلیدی در مدیریت دانش، در دو دهه گذشته توجه زیادی را به خود جلب کرده است و باتوجه به اهمیت روزافزون دانش به عنوان منبعی راهبردی در سازمان ها، پژوهش های متعددی در این زمینه انجام شده است. بااین حال، پراکندگی و تنوع در رویکردها و نتایج این مطالعات ضرورت تحلیل جامع و طبقه بندی شده از آنها را نمایان می سازد. این پژوهش با هدف ارائه مرور نظام مند و جامع پژوهش ها در حوزه حکمرانی دانش و شناسایی روندها، چالش ها و شکاف های موجود انجام شده است و از روش پژوهشی فراترکیب برای تحلیل مطالعات کیفی بهره می برد. داده های مرتبط از پایگاه های اطلاعاتی گوناگون به ویژه از طریق موتور جستجوی گوگل اسکالر گردآوری شده و پس از ارزیابی کیفیت و تطابق با سؤالات پژوهش، دسته بندی شده است. این دسته بندی ها شامل سه محور اصلی ماهیت پژوهش، سطح حکمرانی و حوزه حکمرانی دانش است. یافته ها نشان می دهد مطالعات در این حوزه از نظر نوع، دامنه و موضوع تنوع زیادی دارند که به پژوهشگران کمک می کند تا از جنبه های گوناگون به تحلیل و طراحی الگوهای حکمرانی دانش بپردازند؛ هم چنین پژوهش پیشنهاد می کند چارچوبی جامع برای هدایت پژوهش های آینده در این حوزه توسعه یابد، و درخت واره پیشنهادی برای دسته بندی پژوهش ها، ابزاری مؤثر برای نمایش بصری روابط میان بخش های گوناگون و تحلیل دقیق تر آنها فراهم می آورد.
چارچوب اختصاصی تحول سازمانی موفق در زیست بوم پیچیده نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۶)
139 - 166
حوزههای تخصصی:
تحول سازمانی بیش از سه دهه به صورت تخصصی مورد مطالعه پژوهشگران علم مدیریت بوده است و الگوهای متنوع عمومی اختصاصی و موضوعی، برای آن توسعه داده شده است. بااین حال، نرخ بالای شکست برنامه های تحولی یکی از چالش های اصلی پژوهشگران این حوزه است. پژوهش حاضر تلاش می کند با در نظر گرفتن نقش زیست بوم نوآوری در تحول سازمانی، به عنوان یکی از عوامل کمتر بررسی شده در موفقیت یا شکست تحول سازمان توجه نماید و پیشران ها و موانع محیطی و به تعبیری قفل شدگی سازمان در زیست بوم نوآوری خود را بررسی کند. هدف این پژوهش طراحی الگویی برای افزایش احتمال موفقیت تحول سازمان باتوجه به تحلیل بازیگران، تعارض منافع و روابط قدرت در زیست بوم است. برای این منظور، الگوی جامع تحول سازمان مبتنی بر فراترکیب بیش از هشتاد الگوی رایج به عنوان مبنا انتخاب شده و مبتنی بر نظرات خبرگان در حوزه زیست بوم پیچیده نوآوری، پس از ارزیابی علل شکست برنامه های تحول سازمان صنعتی در دوره های گذشته و اصلاح الگو برای رفع نقاط شکست، اثرات زیست بوم بر الگو استخراج شده و نهایتاً الزامات مرتبط با زیست بوم نیز بر الگوی مبنا اعمال شده است. این پژوهش، توصیفی - ارزیابی و توسعه ای است و با راهبرد پیمایش نظرات خبرگانِ زیست بوم هدف انجام شده است. تحلیل داده های کیفی پژوهش از طریق تحلیل محتوا انجام شده است. درنهایت الگوی هشت گامی تحول سازمانی با پنجاه وپنج فعالیت فرعی و پنج فعالیت پایه ای، طرح ریزی شده است. همچنین باتوجه به دیدگاه خبرگان، برای کاهش احتمال شکست تحول سازمان، اهمیت گام ها تعیین شده و همچنین در مواردی از موازی سازی فعالیت ها برای غلبه بر آسیب های الگوهای رایج تحول استفاده شده است.
بررسی اثرات هوش مصنوعی بر بهینه سازی فرایندهای بازاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی نقش هوش مصنوعی در بهینه سازی فرآیندهای بازاریابی پرداخته است. هدف آن تحلیل تأثیرات هوش مصنوعی بر کاهش هزینه ها، افزایش دقت تصمیم گیری، بهبود تجربه مشتری و تقویت توان رقابتی شرکت ها است. روش تحقیق از نوع آمیخته (کیفی و کمی) است. در بخش کیفی، داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 13 متخصص در حوزه بازاریابی و هوش مصنوعی جمع آوری و با روش تحلیل مضمون بررسی شدند که به شناسایی 9 مضمون اصلی و 57 مضمون فرعی منجر شد. در بخش کمی، برای اولویت بندی مضامین اصلی از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده گردید و داده ها از طریق پرسش نامه های مقایسه زوجی میان 8 متخصص حوزه بازاریابی و فناوری اطلاعات جمع آوری و تحلیل شدند.یافته ها نشان داد که هوش مصنوعی تأثیرات قابل توجهی بر فرآیندهای بازاریابی دارد. مهم ترین اثرات شامل کاهش هزینه های عملیاتی و تبلیغات، کاهش خطای انسانی، افزایش دقت تصمیم گیری، بهبود سرعت عملیات بازاریابی و ارتقای تجربه مشتری است. کاهش خطای انسانی به عنوان مهم ترین تأثیر و بهبود مدیریت منابع به عنوان کم اهمیت ترین شناسایی شد. هوش مصنوعی با شخصی سازی تعاملات مشتریان و هدفمند کردن فرآیندهای بازاریابی، توان رقابتی شرکت ها را به ویژه در بازارهای بین المللی افزایش می دهد.استفاده موفق از این فناوری مستلزم تدوین استراتژی های دقیق، آموزش کارکنان و رعایت حریم خصوصی مشتریان است. همچنین، در بازارهای بین المللی، تنظیم استراتژی های بازاریابی متناسب با تفاوت های فرهنگی و نیازهای محلی ضروری است. این پژوهش بر اهمیت بهره گیری هوشمندانه از هوش مصنوعی برای بهبود رقابت پذیری و افزایش رضایت مشتری تأکید دارد.
Analysis of the Effects of Creative Tourism On the Quality of the Urban Environment (the case of Arak City)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The urban environment quality approach, as one of the most modern paradigms for revitalizing urban areas, has a significant impact on the quality of life and Citizens' welfare, and its combination with creative approaches such as urban branding can lead to the growth and excellence of urban areas and increase the competitiveness of the city. Therefore, the aim of the present study is to analyze the spatial relationship between creative tourism indicators and urban environment quality in the neighborhoods of Arak. The required data and information were collected using library and survey methods. After analysis in EXCEL software, they were entered into GIS software and spatially analyzed using multivariate regression in the form of the GWR model. The statistical sample of the study was 384 citizens of Arak. The results of the study showed that the status of creative tourism indicators is in an unfavorable condition and the peripheral neighborhoods of the city are in a weaker condition. Also, the environmental quality indicators in Arak are not in a favorable condition and most neighborhoods have an average score lower than 3. Also, the results of the spatial analysis of the GWR model showed the relationship between creative tourism and the quality of the urban environment, and creative tourism indicators can have a high impact on the quality of the environment of the neighborhoods of Arak, especially in the eastern, southern and southwestern regions of the city. Also, findings revealed that the impact of creative tourism indicators on economic and Physical-functional, the quality of the environment is in an almost average position.
نقش مسئولیت اجتماعی درک شده شرکت و مکانیسم های روان شناختی جهت دستیابی به رفتار خلاقانه کارکنان (مورد مطالعه: شرکت الکترو کویر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش مسئولیت اجتماعی درک شده شرکت و مکانیسم های روان شناختی جهت دستیابی به رفتار خلاقانه کارکنان در شرکت الکترو کویر شهر یزد بود. روش پژوهش حاضر، بر اساس هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، توصیفی - پیمایشی می باشد. جامعه آماری این مطالعه، شامل کلیه کارکنان شرکت الکترو کویر شهر یزد (380 نفر) می باشد که حجم نمونه 191 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه های استاندارد بود که روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات تعدادی از خبرگان این حوزه مورد تأیید قرار گرفت و برای تعیین پایایی ابزار اندازه گیری از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد و روش تحلیل مورد استفاده در این پژوهش، تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری بود. یافته های پژوهش نشان داد که مسئولیت اجتماعی درک شده شرکت با رفتار خلاقانه کارکنان، تعهد عاطفی، شفقت در محیط کار و انگیزش درونی کارکنان رابطه معناداری دارد. همچنین متغیرهای تعهد عاطفی، شفقت در محیط کار و انگیزش درونی کارکنان با رفتار خلاقانه کارکنان رابطه معناداری دارند و همچنین نقش میانجی تعهد عاطفی، شفقت در محیط کار و انگیزش درونی کارکنان در رابطه بین مسئولیت اجتماعی درک شده شرکت و رفتار خلاقانه کارکنان تأیید شد. بنابراین طبق نتایج پژوهش مشخص شد که با استفاده از تئوری هویت اجتماعی، درک کارکنان از مسئولیت اجتماعی شرکت الکترو کویر یزد، باعث افزایش تعهد عاطفی و اقدامات توام با شفقت کارکنان شرکت شده و این امر، باعث افزایش اثرات انگیزه درونی کارکنان شده و بدین ترتیب، رفتار خلاقانه کارکنان این شرکت افزایش می یابد.
شناسایی و الویت بندی ریسک پروژه های مهندسی، تدارکات و ساخت (EPC) مطالعه موردی: شرکت بهره برداری نفت و گاز کارون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
257 - 292
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: یکی از انواع قراردادهای مطرح در اجرای پروژه ها، روش مهندسی، تدارکات و ساخت بوده که ابزاری برای انتقال فعالیت ها و نیز ریسک های پروژه به پیمانکار می باشد. با توجه به اهمیت ارزیابی ریسک در پروژه های نفتی، به ویژه برای پیمانکاران، هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و رتبه بندی ریسک های پیرامون پروژه های مهندسی، تدارکات و ساخت (EPC) در شرکت بهره برداری نفت و گاز کارون است. همچنین این مقاله به دنبال ارائه راهکارهایی برای مدیریت موثر ریسک های پروژه های مزبور توسط پیمانکاران می باشد.
روش ها : روش تحقیق در این مطالعه شامل چندین گام می باشد. ابتدا با استفاده از روش کتابخانه ای و نظرات خبرگان، ریسک های موثر در پروژه های EPC شناسایی، استخراج و طبقه بندی شده است. در این گام، تیم تحقیق با مطالعه منابع علمی و مصاحبه با خبرگان صنعت نفت و گاز، لیستی از ریسک های احتمالی را تهیه کرده و سپس با ارائه مدلی مبتنی بر روش دلفی فازی و دیدگاه 5 خبره با 15 معیار، تعدادی از ریسک های شناسایی شده به عنوان ریسک های اصلی انتخاب گردیده اند. نظرات خبرگان در قالب اعداد فازی جمع آوری و تحلیل شده است تا به اجماع نسبی در مورد ریسک های اصلی دست یابند. در گام بعد، با بهره گیری مجدد از نظرات خبرگان و روش آنالیز سلسله مراتبی فازی مبتنی بر عدد ریسک،ریسک های منتخب بر اساس احتمال وقوع و شدت تاثیر آنها ارزیابی و رتبه بندی شده اند. برای افزایش دقت نظرات خبرگان و پرهیز از اعمال سلیقه شخصی از سیستم فازی استفاده شده است. در واقع، اعداد فازی به جای اعداد قطعی برای بیان نظرات خبرگان به کار گرفته شده است.
یافته ها: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که ریسک های پروژه شرکت مزبور به ترتیب اولویت عبارت از نرخ تورم، اعمال فشار کارفرما بر توقف اجرای کار، افزایش قیمت تجهیزات، تاخیر در پرداخت مالی، وجود عوامل ناهمخوان و استفاده از استانداردهای فرعی در پروژه، ایرادات در طراحی اولیه و اعمال مدیریت مهندسی غیرموثر پروژه می باشند. این نتایج می تواند به پیمانکاران کمک کند تا ریسک های اصلی را شناسایی و برای مدیریت آنها برنامه ریزی کنند. همچنین یک نقشه شناختی سناریومحور برای مواجهه با ریسک های اثرگذار ارائه شده است. شناسایی و اولویت بندی ریسک های مزبور، امکان سناریوسازی توسط پیمانکاران برای مدیریت این ریسک ها را فراهم می سازد تا احتمال رخداد عواقب این چالش ها را در شرکت بهره برداری نفت و گاز کارون کاهش دهند. در واقع، این نقشه شناختی به عنوان نقشه راه پیمانکاران برای مدیریت ریسک در پروژه های EPC عمل می کند. برای مثال، این راهکارها می تواند شامل برنامه ریزی دقیق، مدیریت قراردادها، مدیریت تامین مالی، مدیریت تدارکات، مدیریت ذینفعان و ... باشد. هدف اصلی این راهکارها پیشگیری از بروز چالش های احتمالی در پروژه می باشد.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان می دهد که ارزیابی ریسک در پروژه های EPC بسیار حائز اهمیت است. پیمانکاران باید با شناسایی ریسک های اصلی و ارائه راهکارهای مدیریتی مناسب، از بروز چالش های احتمالی جلوگیری کنند. استفاده از ابزارهای تحلیلی مانند آنالیز سلسله مراتبی فازی و نقشه های شناختی سناریومحور می تواند به پیمانکاران در این زمینه کمک شایانی نموده و نقش بسزایی در موفقیت پروژه های EPC ایفا نماید.