فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۵۵٬۶۰۸ مورد.
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۹
343 - 374
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش طراحی مدلی برای ایجاد نگرش کارافرینانه در دانشجویان گردشگری دانشگاه های یزد است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش در دو گروه شامل خبرگان گردشگری و دانشجویان گردشگری دانشگاه های استان یزد می باشند. با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری با مشارکت تعداد 14 نفر از خبرگان گردشگری، پرسشنامه مقایسات زوجی میان عوامل شناسایی شده تکمیل گردید. سپس از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS کمک گرفته شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که فرصت بازار بر محیط کسب و کار مساعد تأثیر مثبت دارد. همچنین محیط کسب و کار مساعد بر حمایت دولتی، توانایی سازماندهی و و مدیریت و فرهنگ کارآفرینی تأثیر مثبت و معناداری دارد. و در نهایت عوامل تجربه و دانش، روحیه کارآفرینی و همکاری و شبکه سازی بر قدرت خلاقیت و نوآوری تاثیرگذار بودند.
فرهنگ بکارگیری استانداردهای حسابرسی درخصوص رسیدگی به اسناد شرکت ها توسط حسابرس با روش قوم نگاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر با پررنگ تر شدن نقش فرهنگ سازمانی ابعاد بیشتری از آن مورد بررسی قرار گرفته است. با بزرگ تر شدن شرکت ها فرهنگ سازمانی به عنوان رکنی اساسی مورد بحث قرارمی گیرد و تاثیرپذیران فرهنگ سازمانی می توانند دامنه وسیع تری از درون سازمان داشته باشند. تحقیق قوم نگاری بر اساس رویکرد کل گرایی و جامع می باشد. به علاوه،نظریات دراین گونه تحقیقات به پژوهشگرکمک می کنندتا درک بهتری ازچارچوب های مفهومی مرسوم درعلوم انسانی پیدا کندودرنتیجه،رشدفکری خودراافزایش دهدازاین روپژوهش حاضرسعی داشته است تا فرهنگ بکارگیری استانداردهای حسابرسی توسط حسابرس رابه کمک روش قوم نگاری ارزیابی نماید.جامعه آماری حسابرسان مستقل حاضردرمحیط حسابرسی ایران که درجایگاه سازمانی حسابرس ارشدحضورداشته اند،مورداستفاده قرارگرفته است و به عنوان نمونه،کاربرگ های رسیدگی تعدادی ازحسابرسان درطی مقطع زمانی۱۴۰۰، موردبررسی قرارگرفتند.دراین تحقیق با ورود به یک سازمان محلی وبااستفاده ازابزارمشاهده، تاثیرفرهنگ دربکارگیری استانداردهای حسابرسی توسط حسابرسان موردبررسی قرارگرفت.ازتحلیل اطلاعات مولفه ها:1-ماهیت کار و نوع گزارش حسابرسان2-نوع وماهیت وپیچیدگی فعالیت واحدموردرسیدگی3-نوع وماهیت وضعیت سیستم های حسابداری وکنترل داخلی واحدموردرسیدگی4-اعمال سیاست های کنترل کیفیت درهرکارحسابرسی شامل:هدایت،سرپرستی وبررسی کارانجام شده5-تکنیک های حسابرسی مورداستفاده درجریان رسیدگی ها6-انگیزه وعلاقه حسابرس به انجام رسیدگی های دقیق تربراساس استانداردحسابرسی7-دانش وتجربه کافی حسابرس ونیزآموزش حینکار8-کنجکاوری و حس جستجوگرایانه حسابرس وغیره بدست آمد.
ارائه مدل استراتژی توانمندسازی کارکنان صنعت نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، مدل استراتژی توانمندسازی کارکنان صنعت نفت توسط استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیاد تدوین شده است. با انجام مطالعات گسترده نظری در توانمندسازی کارکنان، پس از انجام مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با خبرگان دانشگاهی و متخصصان حوزه منابع انسانی، با به کارگیری شیوه نمونه گیری هدفمند تا دستیابی به اشباع نظری، طی فرایندی رفت و برگشتی و به صورت همزمان، اقدام به مصاحبه کدگذاری داده های مستخرج از متن مصاحبه طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و در ادامه مفاهیم حاصله از کدگذاری محوری را در چارچوب مدل مفهومی پژوهش (کدگذاری گزینشی)، ارائه نموده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که استراتژی های توانمندسازی کارکنان صنعت نفت تحت تأثیر عوامل علّی، زمینه ای و مداخله گر قرار می گیرند. این عوامل شامل بهینه سازی فرایند مدیریت عملکرد، برنامه ریزی و اجرای دوره های آموزش و توسعه، یکپارچه سازی سیستم های اطلاعاتی و منابع انسانی، و توسعه و تقویت سیستم های مدیریت دانش است.
بررسی تاثیر بالندگی سازمانی بر رفتار مشارکت جویانه کارکنان با در نظر گرفتن نقش میانجی رفتارهای فرا وظیفه ای، مطالعه موردی: دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان هرمزگان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۱
95 - 125
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر بالندگی سازمانی بر رفتار مشارکت جویانه کارکنان با در نظر گرفتن نقش میانجی رفتارهای فرا وظیفه ای در دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان هرمزگان انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری اطلاعات توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش کارکنان دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان هرمزگان می باشد که تعداد آنها 22727 نفر می باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 378 نفر به عنوان نمونه انتخاب و برای توزیع پرسشنامه از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه می باشد که از پرسشنامه بالندگی سازمانی (اسپایدز)، رفتار مشارکت جویانه کارکنان (رزماری و همکاران) و رفتارهای فرا وظیفه ای (ویاجانتی و همکاران) استفاده شد روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات پنج تن از خبرگان این حوزه مورد تایید قرار گرفت و در نهایت استاد راهنما نیز پرسشنامه ها را تایید کردند. و جهت تعیین پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. پس از جمع آوری پرسشنامه ها و مشخص شدن نرمال بودن متغیر با توجه به آزمون کولموگروف-اسمیرنوف با استفاده از نرم افزار SPSS و Lisrel از آزمون آماری معادلات ساختاری جهت تجزیه و تحلیل داده ها و برای بررسی رابطه بین متغیرها استفاده گردید.
چارچوب ظرفیت نهادی سازمان های دولتی (مطالعه کالای اساسی گندم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۷
1 - 30
حوزههای تخصصی:
چنانچه سازمان های دولتی بخواهند وظایف خود را با موفقیت و به درستی انجام دهند بایستی از توان اداری بالایی برخوردار باشند و در این مسیر ظرفیت نهادی به آن ها کمک می نماید تا توان سیستم فعلی خود را در انجام وظایفشان ارتقا دهند. در این پژوهش به منظور پیشنهاد چارچوب ظرفیت نهادی در سازمان های دولتی به مطالعه تأمین کالای اساسی گندم به عنوان یکی از مهم ترین وظایف دولت ها پرداخته شده و با استراتژی تحلیل مضمون اسناد بالادستی مرتبط کدگذاری گردید و 16 مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان صورت پذیرفته است. نتایج حاصل نشان داد که چارچوب ظرفیت نهادی در تأمین کالای اساسی گندم شامل پنج سطح ظرفیت سازمانی؛ شبکه سازمان ها؛ سازوکار مشارکت بین سازمانی؛ بستر نهادی و بستر محیطی است که هرکدام دارای ارکانی هستند که در دستیابی به هدف تأمین کالای اساسی گندم ذی نقش هستند. چارچوب ظرفیت نهادی ارائه شده می تواند به طورکلی برای سایر سازمان های دولتی مورداستفاده قرار گیرد تا با داشتن نگاهی جامع و سیستمی به سایر ارکان خارج از نهاد بتوانند ضمن استفاده بهینه از منابع موجود به شیوه ای پایدار به اهدافشان دست یابند.
شناسایی و رتبه بندی مولفه های مدیریت منابع انسانی اخلاق محور در دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۷
187 - 212
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی مؤلفه های مدیریت منابع انسانی اخلاق محور در دانشگاه پیام نور می باشد. روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی و برحسب نوع داده ها، آمیخته (کیفی- کمی) با رویکرد اکتشافی می باشد. عوامل و مؤلفه های شناسایی شده با نظر خبرگان سنجیده شد و بر اساس مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) تحلیل و ترکیب عوامل و در نهایت اولویت بندی انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی پژوهش شامل 15 نفر از خبرگان و مدیران صاحب نظر در مدیریت منابع انسانی بود که بصورت غیراحتمالی و قضاوتی انتخاب شدند و با روش دلفی، اطلاعات مورد نیاز از آنها جمع آوری شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) استفاده شد و در نهایت در قالب 6 مؤلفه و 37 شاخص مؤلفه ها تأیید شدند. براساس یافته ها، این مؤلفه ها به ترتیب شامل: مساوات و توسعه، خودکارآمدی و خود کنترلی، عوامل فنی – تخصصی، کمال حرفه ای، منافع ذی نفعان و تولید محتوای رقابت طلبی می باشند. نتایج نشان می دهد مدیریت منابع انسانی با استفاده از رویکردهای اخلاقی می تواند به هدایت نگرش ها و رفتارهای کارکنان و انجام بهینه وظایف و اهداف خود در دنیای رقابتی بپردازد.
Determinants of Online Impulse Buying Among Young Adults in Kuala Lumpur, Malaysia: A Study on Eco-Friendly Food and Beverage Utensils(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Eco-friendly product usage is a defining trend in consumer purchase intentions during this decade. Younger, tech-savvy consumers are often more sensitive to environmental concerns when purchasing products due to the abundance of information available on social media platforms. In the food and beverage industry, this trend has led many younger consumers to prefer purchasing eco-friendly, sustainable cutlery for food and beverage consumption. With online social commerce platforms selling eco-friendly utensils readily available, a larger group of consumers, primarily young adults, seem to purchase these products impulsively due to various factors. The four independent variables proposed in this study that seem to influence the online impulse buying behavior of young adults toward these eco-friendly products are fear, serendipity, electronic word of mouth (eWOM), and website quality. Convenience sampling was utilized to gain a greater understanding of the targeted consumer group, using a 5-item Likert scale to collect data from respondents. The validity and reliability of the questionnaire items were further confirmed using statistical methods, namely average variance extracted (AVE), composite reliability (CR), and Cronbach’s alpha. The hypotheses were tested using AMOS software (version 24) through confirmatory factor analysis (CFA) to tabulate the results. Based on the study conducted, it is concluded that fear and eWOM do influence the online impulse buying of eco-friendly food utensils among young adults in Kuala Lumpur. It is further suggested that elements such as fear and eWOM play a significant role in online impulse purchases of eco-friendly utensils, as young adults rely heavily on social media marketing. This reliance contributes to these consumers’ growing concern for their future, prompting them to be more environmentally conscious.
ارائه مدل انصاف درک شده از قیمت گذاری پویا (رویکرد فراترکیب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
129 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف: فقدان انصاف ادراک شده از قیمت، پیامدهای مختلف مخربی همچون، بی اعتمادی به فروشنده و قیمت های موجود، کاهش تقاضا، کاهش رضایت مشتریان، تبلیغات منفی توسط مشتریان در خصوص شرکت، از دست دادن وفاداری مشتریان به شرکت یا برند، شکایت از شرکت، عدم تمایل به خرید مجدد را به همراه دارد. با توجه به تمامی پیامدهای مخرب اشاره شده، طراحی مدل انصاف درک شده از قیمت گذاری پویا لازم و ضروری است. بی انصافی درک شده از قیمت گذاری پویا، پیامدهای مخربی برای شرکت به همراه دارد که وجود یک مدل کاربردی در این حوزه، می تواند باعث کاهش این پیامدها شود. هدف از پژوهش حاضر، ارائه مدل انصاف درک شده از قیمت گذاری پویا با رویکرد فراترکیب است.روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از منظر گردآوری داده ها توصیفی و از منظر رویکرد کیفی است. روش این پژوهش، کیفی فراترکیب است. مراحل فراترکیب عبارت اند از: جست وجو، ارزیابی، ترکیب، بیان و تفسیر جزئی هر دو گروه پژوهش های کمی و کیفی. فراترکیب با روش های مختلف انجام می شود که در پژوهش حاضر از مدل هفت مرحله ای سندلوسکی و بارسو استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها، اسناد و مدارک گذشته از بین ۳۳ مقاله بوده است. شیوه تحلیل داده ها تحلیل محتوا است.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که پیشران های مؤثر بر انصاف درک شده از قیمت گذاری پویا، در سه مقوله قرار می گیرد: عوامل مرتبط با مشتری (ویژگی های جمعیت شناختی، دانش قیمتی، انتظار قیمتی، تجربه مصرفی و رفتاری، آشنایی با قیمت گذاری پویا)، عوامل مرتبط با شرکت (شفافیت قیمت گذاری، ارتباط با مشتریان، اعتماد) و عوامل مرتبط با بازار (جایگاه قیمت، پراکندگی قیمت). پیشران ها به مجموعه عواملی گفته می شود که بر انصاف درک شده از قیمت گذاری پویا اثر می گذارند. پیشران ها عوامل مختلفی را پوشش می دهند. انصاف درک شده از قیمت گذاری پویا، دو بُعد انصاف عاطفی و انصاف شناختی را دربرمی گیرد. مشتریانی که انتظار قیمت های پایین داشته باشند، به افزایش قیمت ها حس سوءظن و بی عدالتی خواهند داشت. اقدامات شرکت ها برای آگاهی دادن به مشتریان درخصوص دلایل افزایش قیمت، زمان تغییر قیمت ها، اقدامات مشابه در ادوار گذشته، در درک صحیح مشتریان از تغییر در قیمت ها تأثیر بسزایی دارد و باعث احساس بی انصافی در آن ها نخواهد شد. پیامدهای انصاف درک شده از قیمت گذاری پویا در دو مقوله پیامدهای مثبت (رضایتمندی مشتریان، وفاداری مشتریان، قصد خرید مجدد) و پیامدهای منفی (احساسات منفی، رفتارهای منفی و تبلیغات منفی توسط مشتریان) دسته بندی شده اند.نتیجه گیری: هر تفاوت قیمت باید دلیل منطقی داشته باشد و به عنوان ابزار تقسیم بندی استفاده شود. هر سیاست قیمت گذاری بر قصد خرید مصرف کنندگان اثرگذار است؛ ولی سیاست های اتخاذ شده نباید به ادراک انصاف درک شده مشتری آسیب برساند. مجموعه پیشران های شناسایی شده بر انصاف درک شده از قیمت گذاری پویا، در تصمیم گیری برای قیمت گذاری کالاهای یکسان در شرایط متفاوت، مبنایی برای مسئولان قیمت گذاری در شرکت ها است.
شناسایی الگوهای ذهنی کارآفرینان در خصوص تسهیل سرعت بین المللی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
171 - 200
حوزههای تخصصی:
هدف: در دو دهه اخیر، مفهوم بین المللی شدن سریع با گسترش تجارت جهانی، تغییرات سریع الگوی مصرف و تقاضا، انقلاب در فناوری اطلاعات و همچنین، افزایش تعداد و کیفیت رقبای داخلی و بین المللی، اهمیت ویژه ای یافته است. تسهیل سرعت بین المللی شدن، به کسب سهم بیشتری از بازار نسبت به رقبا منجر می شود. هدف از این پژوهش، شناسایی الگوهای ذهنی کارآفرینان در خصوص تسهیل سرعت بین المللی شدن است.
روش: پژوهش حاضر بر اساس روش کیو که یکی از روش های ترکیبی در انجام تحقیقات علمی است، اجرا شده است. بر اساس هدف، این پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی و از نظر ماهیت از نوع اکتشافی است. از نظر گردآوری داده ها توصیفی پیمایشی و با توجه به کاربرد پرسش نامه کیو، روش شناسی از نوع تحقیقات ترکیبی (کمی کیفی) است. به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نیاز برای تشکیل فضای گفتمان مطالعه کیو از منابع مختلفی می توان استفاده کرد. در این پژوهش برای جمع آوری عبارات مربوط به فضای گفتمانی، از منابع دست اول و دست دوم استفاده شده است. با انجام مصاحبه با تعدادی از مدیران و کارشناسان موضوعی، اطلاعاتی در زمینه شناسایی عوامل مؤثر بر سرعت بین المللی شدن کارآفرینان آبادانی جمع آوری شد. به منظور شناسایی ذهنیت کارآفرینان در خصوص تسهیل سرعت بین المللی شدن شرکت های کارآفرین، از بین کلیه مدیران، مشاوران و کارشناسان شرکت های کارآفرین شهرستان آبادان، ۱۰ نفر که انتظار می رفت ذهنیت و دیدگاه آن ها در خصوص موضوع پژوهش اهمیت دارد، به عنوان شرکت کننده در این پژوهش انتخاب شدند. این انتخاب به صورت نمونه گیری هدفمند و غیراحتمالی صورت گرفته است؛ از این رو شرکت کنندگان در این پژوهش، بر اساس «ارتباط نزدیک با موضوع پژوهش»، «ذی نفع بودن» و «اهمیت حضور در پژوهش» انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده، از نرم افزار اس پی اس اس و روش تحلیل عاملی و تفسیر عوامل استخراج شده، استفاده شد.
یافته ها: پس از ارزیابی و جمع بندی فضای گفتمانی، از بین ۸۵ عبارت نشانه، در نهایت با نظرسنجی از کارشناسان، ۴۱ عبارت به عنوان نمونه های عبارات کیو (دسته کیو) انتخاب شد. پس از جمع آوری اطلاعات به دست آمده از مرتب سازی کیو، این اطلاعات از طریق روش تحلیل عاملی کیو تجزیه وتحلیل شدند. تجزیه وتحلیل توزیع نشان داد که می توان ۳ الگوی ذهنی متمایز را در بین شرکت کنندگان در پژوهش، در خصوص عوامل مؤثر در تسهیل سرعت بین المللی شدن در شرکت های کارآفرین شناسایی کرد. این عوامل درمجموع، حدود ۳۵/۶۶ درصد از واریانس کل را تبیین کردند.
نتیجه گیری: سه الگوی ذهنی شناسایی شده به ترتیب «چابک سازان پیشتاز»، «رابطه سازان ریسک پذیر» و «نوآوران خلاق» نام گذاری شدند. اهمیت و اولویت بندی عوامل شناسایی شده، بر اساس الگوهای ذهنی انجام شد و در نهایت راه کارهایی برای حل عوامل شناسایی شده ارائه شد. به طور کلی، پژوهش های مختلفی در خصوص بین المللی شدن و سرعت بین المللی شدن انجام شده است. اکثر مطالعات به عوامل مؤثر بر بین المللی شدن و سرعت بین المللی شدن پرداخته اند. در این میان، به عواملی که سرعت بین المللی شدن را تسهیل می کنند، توجه چندانی نشده است. پژوهشگران پیشین در خصوص تسهیل سرعت بین المللی شدن و اهمیت آن، نظرهای متفاوتی ارائه کرده اند. پژوهش های اندکی به صورت کمّی انجام شده و تأثیر عواملی مانند هوش و خلاقیت را در تسهیل سرعت بین المللی شدن بررسی کرده اند. در این پژوهش، علاوه بر شناسایی عوامل مؤثر بر تسهیل سرعت بین المللی سازی، ذهنیت افراد در خصوص تسهیل سرعت بین المللی شدن نیز بررسی شده است. بنابراین یافته های این پژوهش، دانشی را به ادبیات مدیریت بازرگانی و تجارت بین الملل می افزاید.
توسعه بانکداری جامع مبتنی بر حکمرانی دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
5 - 35
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بانک ها همواره بدنبال ارائه محصولات و خدمات مطابق با نیازها و خواسته های مشتریان هستند. داشتن رویکرد و مدل مناسب بانکداری، می تواند به ارائه خدمات و محصولات مطابق با نیاز مشتریان کمک زیادی کند. یکی از این رویکردها جهت دستیابی به این هدف، الگوی بانکداری جامع است. این الگو جهت پیاده سازی در کشور نیازمند عوامل خاصی است. این پژوهش با هدف بررسی عوامل توسعه بانکداری جامع مبتنی بر رویکرد دیجیتال اجرا شده است.روش: این پژوهش از نوع کیفی، توسعه ای، تفسیری و استقرایی است که با رویکرد فراترکیب و روش تحلیل محتوای کیفی اجرا شده است. منابع اطلاعات استفاده شده در پژوهش را مقاله های منتشر شده در پایگاه های داده ای جهاد دانشگاهی و الزویر و تامسون روترز تشکیل می دهد. بعد از گردآوری مقاله های منتشر شده از سه پایگاه اطلاعاتی بر اساس شاخص مدنظر پژوهشگران، مقاله های منتخب برای بررسی انتخاب شد.یافته ها: پس از بررسی و ترکیب نتایج مطالعات منتخب مرور شده، چهار دسته اکوسیستم بانکداری جامع (دید جامع و قابل برنامه ریزی، خدمات دیجیتال جامع، داده های همراه، دسترسی فرد به فرد، ابعاد بانکداری جامع)، کارکردها و خدمات دیجیتال (پرداخت و کیف پول دیجیتال، محصولات بانکداری و فروش، چندکاناله بودن، برنامه ریز و مشاور مالی دیجیتال، داده های عظیم هوشمند،)، توانمندسازهای دیجیتالی شدن (زیرساخت فناوری اطلاعات جدید، طراحی پایگاه داده، تحلیل داده پیشرفته، مدل کسب و کار جامع، امنیت و اختیار و دیجیتالی شدن امور بانکی)، و در نهایت زیرساخت های تحول دیجیتال (ساختار صنعت بانکداری، رویکرد توآورانه در صنعت بانکداری، قوانین و سیاست های حمایتی و عولمل اجتماعی) شناخته شد.
تعیین شاخص های اقتصادی و برآورد هزینه های نمایه سازی نشریات علمی رتبه الف کمیسیون نشریات در پایگاه اسکوپوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
95 - 118
حوزههای تخصصی:
امروزه نمایه سازی نشریات علمی در پایگاه های معتبر بین المللی همچون اسکوپوس به دلیل ارتباط آن با رتبه علمی کشور در سطح جهانی، اهمیت ویژه ای دارد. کمیسیون نشریات علمی وزارت عتف در ارزیابی و رتبه بندی نشریات به اهمیت نمایه سازی توجه داشته و با حمایت مالی از نشریات نمایه شده، تلاش می نماید تا تعداد نشریات نمایه شده را افزایش دهد. بنابراین تبیین و پرداختن به شاخص های اقتصادی در ارزیابی نشریات و نیز برآورد دقیق تر میزان حمایت مالی مورد نیاز برای هر نشریه را می-توان به عنوان یک ضرورت برای تاثیرگذاری هر چه بیشتر برنامه های کمیسیون نشریات دانست. در تحقیق حاضر 347 نشریه دارای رتبه "الف" و "بین المللی" مورد بررسی قرار گرفتند. با توجه به بررسی معیارهای پذیرش نشریات جهت نمایه سازی در پایگاه های معتبر، در نهایت 20 شاخص کیفی و 10 شاخص اقتصادی(در 5 گروه هزینه ای صفحه آرائی، ویراستاری، استانداردسازی، ترجمه و استناد دهی) تعیین و بر اساس ارزش وزنی شاخص ها، این نشریات مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که 8 نقطه ضعف مشترک در این نشریات وجود دارد. دامنه کلی امتیازات کسب شده نشریات نیز بین 0.44 تا 1.21 بود. از بعد اقتصادی نیز بخش عمده هزینه های جاری نشریه مربوط به صفحه آرائی مقالات (83 درصد) و کمترین بخش هزینه نیز مربوط به استاندارد سازی وب سایت (2.2 درصد) بود. این نسبت به فراخور وضعیت نمایه شدن و زبان انتشار نشریه، بسیار متغییر بود. حمایت مالی هدفمند از نشریات در کنار نظارت بر اعمال استاندارد سازی نشریات می تواند زمینه ارتقاء جایگاه علمی کشور را در سطح جهانی فراهم سازد.
تأثیر جهت گیری استراتژیک پایدار بر عملکرد شرکت ها: نقش نوآوری محصول سبز در شرکت های دانش بنیان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت توسعه سبز سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
127 - 154
حوزههای تخصصی:
عملکرد بر توانایی شرکت در بهره برداری اثربخش از منابع موجود به منظور رسیدن به اهداف از قبل تعیین شده متمرکز است. هدف این پژوهش بررسی جهت گیری استراتژیک پایدار بر عملکرد شرکت های دانش بنیان در کشور از طریق نوآوری محصول سبز می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت توصیفی و از نظر روش اجرا، پیمایشی است. جامعه آماری در این پژوهش کلیه مدیران شرکت های دانش بنیان در کشور می باشد. حجم نمونه آماری طبق قاعده سرانگشتی 10-5 برابر تعداد گویه های پرسشنامه، 203 نفر انتخاب شد که پرسشنامه ها به روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس بین آنان توزیع و جمع آوری گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های استاندارد، جهت گیری استراتژیک پایدار (کریادو-گومز و همکاران ، 2020: جیانگ و همکاران ، 2018؛ کویتاستین و همکاران ، 2019)، نوآوری محصول سبز (گئو و همکاران ، 2020؛ شو و همکاران ، 2016) و عملکرد اجتماعی، مالی و محیطی (ایران منش و همکاران، 2019) بوده است. جهت سنجش روایی از روایی صوری، روایی سازه و روایی همگرا و واگرا استفاده شده است و جهت سنجش پایایی از آلفای کرونباخ و پایایی مرکب استفاده شد که در نهایت روایی و پایایی ابزار تایید شد. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش توصیفی با نرم افزار اس پی اس اس و در بخش استنباطی با نرم افزار اسمارت پی ال اس 3 انجام شده است. نتایج نشان داد که جهت گیری استراتژیک پایدار بر عملکرد اجتماعی (0.608:12.574)، مالی (0.511: 9.698) و محیطی (0.375: 9.161) شرکت های دانش بنیان در کشور اثرگذار است. همچنین نقش میانجی نوآوری محصول سبز در تاثیر جهت گیری استراتژیک پایدار بر عملکرد اجتماعی (0.273: 5.594)، مالی (0.352: 6.577) و محیطی (0.507: 12.108) در شرکت های دانش بنیان در کشور تایید شد.
توصیف شبکه یادگیری سازمانی و تبیین عوامل موثر بر شکل گیری آن با استفاده از روش تحلیل شبکه (مورد مطالعه: شرکت برق منطقه ای خراسان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دانش سازمانی سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
11 - 32
حوزههای تخصصی:
در سازمان های معاصر که بقا و رشد آن ها به چابکی و توانایی انطباق با تغییرات محیطی بستگی دارد، تسهیل فرآیند یادگیری و پیوند آن با فعالیت های روزمره کارکنان به چالشی اساسی برای رهبران تبدیل شده است. عدم اثربخشی فرآیندهای آموزش رسمی و ضرورت توجه به تعاملات اجتماعی کارکنان برای تسهیل یادگیری، نیاز به رویکردهای نوآورانه در زمینه یادگیری سازمانی را تقویت می کند. این پژوهش درصدد تبیین ساختار شبکه یادگیری سازمانی و شناسایی عوامل مؤثر بر شکل گیری آن در شرکت برق منطقه ای خراسان است. برای دستیابی به این هدف با اتخاذ رویکردی کمی و به کارگیری شاخص های روشمند تحلیل شبکه اجتماعی در جایگاه روش پژوهش ساختار کلی شبکه یادگیری بر مبنای شاخص های توصیفی تحلیل شبکه اجتماعی احصا و موقعیت کنشگران در آن تبیین شد. جامعه آماری در این پژوهش متشکل از 327 از کارشناسان و مدیران شرکت برق منطقه ای خراسان می باشد. گردآوری داده های رابطه ای دراین جامعه با استفاده ازپرسش نامه تحلیل شبکه اجتماعی انجام شد. در این پژوهش از نرم افزار VOSviewer برای تحلیل داده های رابطه ای و طیف گسترده ای از شاخص های آماری تحلیل شبکه اجتماعی استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل از یافته های این پژوهش، شبکه یادگیری سازمانی شرکت برق منطقه ای خراسان پراکنده و از انسجام کافی برخوردار نمی باشد. درصد زیادی از کنشگران در موقعیت-های پیرامونی این شبکه قرار دارند و در جایگاه مصرف کنندگان دانش موجود ایفای نقش می کنند. همچنین نتایج حاکی از تحلیل عوامل موثر نشان داد که همسانی معاونت، جنسیت، تحصیلات و سابقه کاری کنشگران از متغیرهای مهم در شکل گیری شبکه یادگیری سازمانی به شمار می آیند، این در حالی است که اثر آموزش های سازمانی که با شیوه های مرسوم و سنتی در سازمان ها برنامه ریزی و اجرا می شود، در شکل گیری شبکه یادگیری سازمانی معنی دار نمی باشد. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش پیشنهاد می شود که رهبران سازمان با تقویت ارتباطات میان حوزه ای، توسعه فرهنگ اشتراک دانش، ایجاد و توسعه اجتماعات کاری حرفه ای در قالب کمیته و کارگروه های تخصصی، زمینه سازی برای برقراری پیوند میان هادیان جریان یادگیری با سایر کنشگران، گامی اساسی در تقویت پیوند های مبتنی بر اشتراک دانش و تسهیل فرآیند یادگیری در سازمان بردارند.
بررسی تأثیر آگاهی و ارزش ادراک شده بر رفتار خرید اخلاقی با میانجگری قصد خرید اخلاقی و نگرش در راستای بازاریابی سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
152 - 166
حوزههای تخصصی:
هدف: رشد سریع جمعیت جهان و شهرنشینی به طور قابل توجهی مصرف را افزایش داده است، در حالی که منابع طبیعی، کمیاب و محدود هستند. در همین راستا هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آگاهی و ارزش ادراک شده بر رفتار خرید اخلاقی با میانجگری قصد خرید اخلاقی و نگرش در راستای بازاریابی سبز در بین مصرف کنندگان پوشاک شهر تهران است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پیمایشی است. جامعه آماری مصرف کنندگان پوشاک در شهر تهران که با استفاده از روش نمونه گیری احتمالی از نوع خوشه ای ساده تعداد 384 انتخاب شدند. تکنیک مورد استفاده، الگوی معادلات ساختاری و نرم افزار مورد استفاده جهت تحلیل داده PLS2 Smart می باشد. یافته ها: آگاهی(زیست محیطی، محصول اخلاقی و نام و نشان تجاری)، ارزش ادراک شده(اجتماعی، عملکردی و شناختی) و نگرش نسبت به کسب و کار چرخشی بر قصد خرید اخلاقی نسبت به الگوی کسب و کار چرخشی تاثیر دارد و همینطور قصد خرید اخلاقی نسبت به الگوی کسب و کار چرخشی بر رفتار خرید اخلاقی نسبت به الگوی کسب و کار چرخشی تاثیر دارد و ویژگی های شخصیتی مشتریان رابطه بین آگاهی، نگرش و ارزش ادراک با قصد خرید اخلاقی را تعدیل می کند.نتیجه گیری: قصد و رفتار خرید مشتریان نقش کلیدی در پیاده سازی موفق الگوی کسب وکار چرخشی دارد. این الگو که برای مصرف بهینه منابع کمیاب طراحی شده، فراتر از مرزهای سازمانی عمل کرده و مشارکت تمامی ذی نفعان را می طلبد. تعهد همه بازیگران در یک شبکه ارزش و همکاری مؤثر بین سازمانی، شرط موفقیت الگوهای کسب وکار چرخشی است.
مدل علی روابط بین نگرش به خرید آنلاین و تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی، بر خرید وسایل کمک آموزشی مدارس از اینستاگرام (رفتار) با نقش واسطه ای قصد خرید آنلاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
341 - 352
حوزههای تخصصی:
هدف: شبکه های اجتماعی نقش موثری در رفتار خرید مصرف کنندگان دارند لذا هدف از این پژوهش ارائه مدل علی روابط بین نگرش به خرید آنلاین و تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی، بر خرید وسایل کمک آموزشی مدارس از اینستاگرام(رفتار) با نقش واسطه ای قصد خرید آنلاین می باشد. روش: این تحقیق از نوع توصیفی-همبستگی و جامعه آماری آن شامل ۱۰۰۰ نفر از فالوورهای صفحه اینستاگرامی در حوزه فروش وسایل کمک آموزشی مدارس است که از این تعداد، نمونه ای به حجم ۲۷۸ نفر به روش در دسترس انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه های استاندارد تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی آکوستو و تورز (2018)، نگرش به خرید آنلاین کلین (۱۹۸۲)، قصد خرید آنلاین بِک و کینگ (2011)، رفتار مصرف کننده(خرید آنلاین) آجزن و فیشبین (۲۰۰۳) گردآوری شد سپس داده ها به روش آماری تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار SPSS و LISREL تجزیه و تحلیل گردید.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که نگرش به خرید آنلاین تأثیر معناداری بر خرید وسایل کمک آموزشی مدارس از اینستاگرام (۱۶/0 = ß) و نیز بر قصد خرید آنلاین (۱۸/0 = ß)دارد.همچنین، بین تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی و خرید وسایل کمک آموزشی مدارس از اینستاگرام (۲۴/۰= ß)و قصد خرید آنلاین (۲۳/۰= ß) رابطه ای معنادار وجود دارد. در نهایت اثر مستقیم قصد خرید آنلاین بر رفتار مصرف کننده (۱۹/۰= ß)نیز معنادار گزارش شد.نتیجه گیری: این پژوهش بیانگر آن است که کسب وکارها اینترنتی می توانند با بهبود نگرش نسبت به خرید آنلاین و بهره گیری از تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی، قصد خرید آنلاین و در نهایت رفتار خرید مشتریان را افزایش دهند.
زنان در مسیر انتصاب به پست مدیریت مدارس: انگیزه ها و موانع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۳
141 - 165
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی انگیزه ها و موانع زنان در مسیر تصدی پست مدیریتی مدارس و همچنین شناسایی راه کارهای تسهیل این مسیر بود. روش پژوهش، کیفی و راهبرد مورد استفاده نظریه داده بنیاد کلاسیک بود. میدان پژوهش معلمان زن متقاضی پست مدیریت بودند که در آزمون انتخاب و انتصاب مدیران مدارس استان کردستان شرکت کرده بودند. با استفاده از نمونه گیری هدفمند و با استناد به قاعده اشباع نظری، 18 نفر مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. داده های متنی از طریق کدگذاری باز و مقوله بندی تحلیل شدند. با استناد به معیارهای چهارگانه باورپذیری، اطمینان پذیری، تاییدپذیری و انتقال پذیری، از اعتبار تحقیق اطمینان حاصل شد. یافته ها بیانگر شناسایی 241 کد باز و 18 مفهوم فرعی بود که در ذیل سه مفهوم اصلی انگیزه ها، چالش ها و راه کار ها قرار گرفتند. انگیزه ها شامل نوآوری و تحول سازنده، رشد و پیشرفت فردی، توانمندی و مدیریت زنانه، ارتباطات و همکاری مؤثر، پرورش و توسعه دانش آموزان، و عدالت سازمانی و برابری بودند. موانع شامل موانع شامل طرحواره ی نامطلوب جامعه در خصوص مدیریت زنان، نبود بستر قانونی برای مدیریت زنان، گرانباری نقش، عدم تاب آوری زنان در پست مدیریت، ناعدالتی در انتصاب زنان در پست مدیریت، و حمایت نکردن سازمان های بالادستی بود. در نهایت راه کارها شامل فرهنگ سازی اجتماعی در مورد توانمندی مدیریت زنان، فراهم کردن تسهیلات رفاهی، انتصاب افراد بر اساس شایسته سالاری در فرایندی شفاف، و فرهنگ سازی تفکر برابر جنسیتی بود.
بررسی عوامل موفقیت بازاریابی بنگاه های کوچک و متوسط در شرایط رکود اقتصادی: یک رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
97 - 112
حوزههای تخصصی:
هدف: بخش بازاریابی در شرکت های کوچک و متوسط یکی از مهمترین واحدهایی است که با تعامل با محیط بیرونی است و در موفقیت آن ها در شرایط رکودی تاثیر گذار است. لذا این تحقیق با هدف بررسی عوامل موفقیت بازاریابی بنگاه های کوچک و متوسط در استان همدان در شرایط رکود اقتصادی انجام گرفته است.روش پژوهش: تحقیق حاضر از نوع آمیخته است. در ایتدا با روش کیفی و از طریق مصاحبه انجام گرفت. پس از مصاحبه ها و تحلیل کیفی آنها و بعد از منظم کردن آن ها بر اساس کد تعیین شده، به جملات مربوط به یک کد، باتوجه به مفاهیم آنها و نقاط اشتراکشان، عنوانی تعلق گرفت. سپس در مرحله کمی مقوله های بدست آمده با استفاده از روش فریدمن رتبه بندی گردید.یافته ها: مقوله های بدست آمده به دو دسته اصلی عوامل خارجی و عوامل داخلی موثر بر موفقت تقسیم شدند. 38 کد اولیه از مصاحبه ها احصاء گردید و در مجموع 14 مقوله شناسایی شد. سپس مقوله های مستخرج با استفاده از آزمون فریدمن رتبه بندی شدند. مقایسه میانگین رتبه ها نشان داد که مدیریت هزینه با میانگین 8.52 در رتبه اول، مشتری مداری با میانگین 8.08 رتبه دوم را کسب کردند. سایر عوامل در مراتب بعدی قرار گرفتند.نتیجه گیری: نتیجه این پژوهش بر اهمیت تعامل میان عوامل داخلی و خارجی تأکید دارد. از یک سو، مدیران شرکت های کوچک و متوسط باید با بهره گیری از استراتژی های کارآمد بازاریابی، عملکرد داخلی خود را بهبود بخشند. از سوی دیگر، دولت ها باید سیاست هایی را اجرا کنند که محیط کسب وکار را برای این بنگاه ها پایدارتر و پیش بینی پذیرتر سازد.
واکاوی قابلیت های پویا در شرکت های دانش بنیان حوزه پالایشی صنعت نفت و گاز (با رویکرد ترکیبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
119 - 155
حوزههای تخصصی:
هدف: قابلیت های پویا به ظرفیت سازمان برای ایجاد، گسترش یا تغییر پایگاه منابع خود به طور هدفمند اشاره دارد. فرض اساسی چارچوب قابلیت های پویا این است که شایستگی های اصلی باید برای اصلاح موقعیت های رقابتی کوتاه مدت مورد استفاده قرار گیرد که می تواند برای ایجاد مزیت رقابتی بلندمدت استفاده شود. در تمام کشورهای جهان صنعت نفت و گاز هر کشور نقش مهمی در اقتصاد و رشد آن دارد و ما در عصری هستیم که تغییرات سریع جهانی و نوآوری های تکنولوژیکی رخ می دهد و پالایشگاه های نفت و گاز تحت تاثیر این تغییرات قرار می گیرند. دیدگاه قابلیت های پویا با هدف تبیین چگونگی دستیابی و حفظ مزیت های رقابتی شرکت های دانش بنیان به ویژه در محیط های ناپایدار، نامشخص، پیچیده و مبهم ایجاد شده است.صنایع نفت و گاز سهم قابل توجهی از اقتصاد ملی ایران را به خود اختصاص و توسعه و پیشبرد این صنعت نقش مهمی در رشد اقتصادی کشور ایفا می کند. بنابراین با توجه به اهمیت این صنایع در پیشبرد اهداف کشور، شناسایی قابلیت های پویا مختص این صنایع اهمیت دو چندان پیدا می کند. هدف این مطالعه پرداختن برای درک بهتر قابلیت های پویا و ادغام یافته های تجربی پراکنده با تئوری با معرفی یک طبقه بندی جامع و ملموس است که مبتنی بر بررسی ادبیات نظام مند تحقیقات تجربی به همراه مولفه-های شناسایی شده حاصل از مصاحبه با خبرگان شرکت های دانش بنیان صنایع نفت و گاز کشور است.
طراحی استراتژی پیاده سازی متوازن تکنولوژی هوشمند در مدیریت زنجیرۀ تأمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
70 - 98
حوزههای تخصصی:
هدف: زنجیره های تأمین بیش از پیش به فناوری اطلاعات و به روزرسانی اطلاعات بی درنگ در شبکه ها وابسته هستند. فناوری های نوظهور چهارمین انقلاب صنعتی را شکل داده اند و در این میان، زنجیره تأمین هوشمند، جزء ضروری آن محسوب می شود. تکنولوژی هوشمند فناوری با ترکیبی منحصربه فرد از ویژگی های هوشمند، برای تبدیل عملکردهای زنجیره تأمین از منشأ تا ارتقای عملکرد، پتانسیل بسیار زیادی دارد. این ترکیب با مفاهیم بسیاری مانند هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، واقعیت مجازی، واقعیت افزوده، واقعیت توسعه یافته، بلاکچین و... بیان می شود و از طریق نظارت بر تجهیزات زنجیره تأمین، به عملکرد زنجیره تأمین کمک می کند.
روش: این پژوهش با هدف طراحی استراتژی پیاده سازی متوازن تکنولوژی هوشمند در مدیریت زنجیره تأمین، به شیوه توصیفی اجرا شده است. در راستای این هدف و تعیین استراتژی، برای جمع آوری داده ها در پژوهش حاضر، از طریق روش نمونه گیری هدفمند و معیارمحور خبرگانی انتخاب و با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته ای انجام شد. خبرگان مشارکت کننده دارای تحصیلات دانشگاهی در حوزه های مدیریت بازرگانی در گرایش های مختلف بازاریابی، استراتژیک و تجارت الکترونیک بودند. سپس داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون تحلیل شدند. تعداد شرکت کنندگان در بخش کیفی، پس از رسیدن به اشباع نظری، ۱۱ نفر بود. بعد از تحلیل داده ها با کمک تحلیل سوات، عوامل تأثیرگذار داخلی و خارجی زنجیره بررسی شد. بر اساس نتایج کیفی، برای رتبه بندی و تعیین میزان اثرهای هر یک از عوامل، از روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد.
یافته ها: مفاهیم به دست آمده، بر اساس ماتریس سوات (فرصت، قوت، ضعف و تهدید)، در قالب ۴ معیار محوری و ۲۸ زیرمعیار ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ و دسته بندی ﺷﺪند. نتایج تحقیق نشان داد که در بین مضامین فرصت، همگام سازی مدیریت جریان های مادی، مالی و اطلاعاتی با وزن 517/0 در رده نخست اهمیت قرار دارد. در بین مضامین قوت، اولوی ت با تضمین شفافیت در تعامل شرکت کنندگان زنجیره تأمین با وزن 80/0 است. در بین مضامین ضعف، افزایش هزینه، به دلیل راه اندازی تکنولوژی هوشمند با وزن 557/0 در اولویت قرار گرفت. در بین مضامین تهدید، عدم وجود استاندارد جهانی برای تضمین امنیت زنجیره تأمین با وزن 460/0 در اولویت قرار گرفت. بدین صورت فرایند ایده گیری و تعیین مجموعه کلی راهبردها برای مدیریت، توسعه و بهبود تکنولوژی هوشمند در مدیریت زنجیره تأمین مشخص شدند.
نتیجه گیری: نتایج به دست آمده در طول مطالعه، پتانسیل بالای تکنولوژی های هوشمند را برای بهینه سازی مدیریت زنجیره تأمین تأیید می کند. اجرای یک رویکرد سیستماتیک، امکان ارزیابی چشم انداز (مزایا و مشکلات) و اجرای آن را در یک مجموعه فراهم می کند. توسعه راهبردهای جایگزین نتیجه اجرای یک رویکرد سیستماتیک برای انجام مطالعات جامع عوامل خارجی و داخلی و روابط بین آن ها، در ارزیابی فرصت ها و تهدیدهای بالقوه است. این مقاله با نشان دادن اینکه چگونه تکنولوژی های هوشمند مدیریت زنجیره تأمین را بهبود می بخشد، به طور برجسته ادبیات کنونی بازاریابی را غنی می کند، موضوعی که در مطالعات قبلی نادیده گرفته شده است.
ارائه چارچوب توسعه شهروند محوری در اداره امور عمومی (مورد مطالعه: شهرداری زنجان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اداره امور عمومی شهروند محور رویکردی برای حکمرانی است که نیازها و منافع شهروندان را در مرکز تصمیم گیری و ارائه خدمات قرار می دهد. این موضوع شامل طراحی و اجرای سیاست ها و برنامه های عمومی است که پاسخگوی نیازها و ترجیحات شهروندان باشد و اطمینان حاصل شود که خدمات عمومی در دسترس، کارآمد و مؤثر هستند. از این رو پژوهش حاضر با هدف ارائه چارچوب توسعه شهروند محوری در اداره امور عمومی در شهرداری زنجان انجام شده است. این پژوهش کیفی و با استفاده از تحلیل مضمون تدوین شده است؛ در این پژوهش با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان سازمانی و دانشگاهی خط مشی گذاری، مدیریت دولتی و مدیریت شهری به تعداد 17 نفر یافته ها تحلیل و الگوی حاضر طراحی شد. بر این اساس با تحلیل محتوای مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار 2020Maxqda ابعاد مربوطه استخراج و میزان اهمیت و اولویت هر یک با استفاده از تکنیک آنتروپی شانون تعیین شد. براساس رویکرد پژوهش 3 جنبه، 31 مولفه و 146 کد استخراج گردید. مدیران و مسئولان ملی و استانی ابتدا بایستی شاخت و آگاهی دقیقی از پیشایندهای توسعه شهروند محوری به دست آورند و سپس اقدام به اتخاذ و پیاده سازی راهبردهای اثربخش نمایند تا به پیامدهای شناسایی شده دست یابند. در این پژوهش، الگوی توسعه شهروند محوری در قالب 31 مولفه ارائه شد. از آنجا که تاکنون مدل جامعی برای توسعه شهروند محوری ارائه نشده است، این پژوهش می تواند در توسعه ادبیات حوزه پژوهش و تبیین اهمیت دموکراسی محلی سودمند باشد.