فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
منبع:
عصب روانشناسی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
47 - 59
حوزههای تخصصی:
اختلال یادگیری با عوامل تنش زای متعدد جسمی و روانی همراه است که بر کیفیت زندگی دانش آموزان تأثیر می-گذارد؛ از میان این عوامل می توان به کاهش حافظه شنیداری و اضطراب اشاره کرد. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی تحریک فراجمجمه ای مغز با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی بر حافظه شنیداری و اضطراب در دانش آموزان با اختلال یادگیری هست. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون وپس آزمون با گروه کنترل هست. تعداد 30 دانش آموز مبتلا به اختلال یادگیری به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفره کنترل و آزمایش تقسیم شدند. پیش آزمون از هر دو گرفته شد و سپس مداخله فقط بر روی گروه آزمایش در 10جلسه 2 ساعته انجام شد و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. سپس توسط هر دوگروه همان پرسشنامه ها به صورت پس آزمون تکمیل گردید. ابزار گردآوری داده ها خرده مقیاس حافظه شنیداری وکسلر و اضطراب اسپنس بود. جهت تحلیل نمرات از نرم افزار SPSS-24 و تحلیل کواریانس استفاده گردید. نتایج نشان داد که تحریک فراجمجمه ای مغز با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی بربهبود حافظه شنیداری وکاهش اضطراب در دانش آموزان با اختلال یادگیری موثر است. از نتایج این پژوهش می توان در مراکز مشاوره، روانشناسی و توانبخشی استفاده کرد.
اثربخشی مداخله فرزندپروری آگاه از آسیب بر ترومای دوران کودکی و مهارت های تعاملی والدین در خانواده های فرزندپذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵
111 - 126
حوزههای تخصصی:
مقدمه: حضانت و سرپرستی کودک از جمله امور حساس و پراهمیت در حوزه نهاد خانواده به شمار می آید و پیداست که سرپرستی و تربیت کودک، سعی و زحمت فراوانی را مطالبه می کند. از این رو پژوهش حاضر با هدف اثربخشی فرزندپروری آگاه از آسیب بر ترومای دوران کودکی و مهارت های تعاملی والدین در خانواده های فرزندپذیر انجام گرفت.
روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح دو گروه آزمایش و کنترل ناهمسان با پیش آزمون، پس آزمون و دوره پیگیری 45 روزه بود. جامعه آماری شامل کلیه خانواده های فرزندپذیر از مراکز نگهداری کودکان بی سرپرست و بدسرپرست در شهر اصفهان در بازه زمانی تابستان 1402 بود که به شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر از بین مراجعه کنندگان به مراکز نگهداری کودکان بی سرپرست و بدسرپرست شهر اصفهان انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 20 نفر (20نفر آزمایش) و (20 نفر کنترل) گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های ترومای دوران کودکی برنستاین و همکاران (2003)؛ مهارت های تعاملی والد- کودک پیانتا (1394) و آموزش فرزندپروری آگاه از آسیب بوگلز و راستیفو (2013)، طی 10 جلسه 90 دقیقه ای بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که مداخله فرزندپروری آگاه از آسیب بر ترومای دوران کودکی و مهارت های تعاملی والدین در خانواده های فرزندپذیر موثر است (01/0p<).
نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت مداخله فرزندپروری آگاه بر آسیب درمانی مناسب جهت کاهش ترومای دوران کودکی و افزایش مهارت های تعاملی والدین است. بر این اساس پیشنهاد می گردد برنامه اختصاصی همچون آموزش فرزندپروری آگاه از آسیب در راستای اثرات ناشی از آسیب های فرزندپروری در خانواده های فرزندپذیر توسط متخصصین آموزش داده شود.
احصای رنج و نیازسنجی معنوی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اسلام و روانشناسی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
163 - 185
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف احصای رنج نیازسنجی معنوی زنان سرپرست خانوار انجام گرفت. این مطالعه کیفی به روش پدیدارشناختی انجام شد. جامعه آماری آن شامل زنان سرپرست خانوار مراجعهکننده به مراکز مثبت زندگی شهرستان بندرانزلی بود. تعداد حجم نمونه تا اشباع داده ها ادامه یافت و سرانجام پس از پانزده مورد مصاحبه، داده ها به اشباع رسید. داده ها جمع آوری، کدگذاری و در مقوله های اصلی و فرعی طبقه بندی شدند. نتایج گویای آن بود که مهمترین نیازهای زنان سرپرست خانوار شامل نیازهای دینی، نیازهای مرتبط با فرزندان، نیازهای مرتبط با خانواده، نیازهای مرتبط با دوستان، نیازهای مرتبط با جامعه، نیازهای حمایتی و امنیتی، نیاز به زندگی سالم و شاد و نیازهای شخصیتی است؛ همچنین مهمترین رنج های زنان سرپرست خانوار، احساس غم و اندوه، قضاوت ناعادلانه اطرافیان و فقدان درک آنان، مشکلات اقتصادی، نگاه های شهوت آلود مردا ن، نگرانی از وضعیت کنونی و آینده فرزندان و فقدان منابع حمایتی و مراقبتی استخراج شد. اصلی ترین راهکار کاهش رنج آنان، مثبتاندیشی و امیدواری و اصلی ترین توانمندی آنان، حفظ ارزشمندی و عزتنفس ارزیابی شد. مهمترین منبع امیدشان پس از خداوند، ائمه معصوم، توسل به دعا و وجود فرزندانشان گزارش شد؛ بر این اساس اهمیت و توجه به نیازهای معنوی زنان سرپرست خانوار از سوی جامعه می تواند در کاستن رنج ها، آلام و بهبود شرایط آنان مؤثر باشد.
مقایسه اثربخشی خانواده درمانی نظام عاطفی بوئن و درمان راه حل محور بر طلاق عاطفی، دلزدگی زناشویی و تمایزیافتگی عاطفی زوجین متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آبان ۱۴۰۳ شماره ۸ (پیاپی ۱۰۱)
۱۲۰-۱۱۱
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی خانواده درمانی بوئن و درمان راه حل محور بر طلاق عاطفی، دلزدگی زناشویی و تمایزیافتگی عاطفی زوجین متقاضی طلاق بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون–پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگاه های شهر ساری در سال 1400 بود. انتخاب نمونه از مراکز خدمات روانشناختی شهر ساری به روش هدفمند بود. حجم نمونه 42 نفر تعیین شد که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی خانواده درمانی بوئن و درمان راه حل محور و کنترل، هر گروه 14 نفر (7 زوج) گمارش شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش طلاق عاطفی گاتمن (2010، GED)، دلزدگی زناشویی کایزر (1993، MDS) و تمایزیافتگی عاطفی (1988، DSI) بود. گروه های آزمایشی در طی 8 جلسه 60 دقیقه ای خانواده درمانی بوئن و درمان راه حل محور را دریافت کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری در سطح معناداری 05/0 تحلیل گردید. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون طلاق عاطفی ودلزدگی زناشویی و تمایزیافتگی عاطفی در سه گروه تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت. همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که بین دو گروه آزمایش تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود نداشت. با توجه به اثربخشی خانواده درمانی بوئن و درمان راه حل محور در زوجین متقاضی طلاق، استفاده از این مداخلات در مراکز مشاوره پیشنهاد می گردد.
اثربخشی آموزش چشم انداز زمان بر تعهد و مشغولیت تحصیلی در دانش آموزان پسر با عملکرد تحصیلی پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ شماره ۱۲ (پیاپی ۱۰۵)
۱۲۶-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش چشم انداز زمان بر تعهد و مشغولیت تحصیلی در دانش آموزان پسر با عملکرد تحصیلی پایین انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر با عملکرد تحصیلی پایین در پایه ی نهم شهرستان بهار در سال تحصیلی ۱۴۰3-۱۴۰2 بود. حجم نمونه مورد نیاز برای هر گروه 15 نفر و مجموعاً 30 نفر دانش آموز تعیین شد (30=n)؛ ابتدا به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و پس از غربال گری به شیوه تصادفی ساده در گروه های کنترل و آزمایش جای دهی شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس تعهد تحصیلی (ACS؛ وگل و هیومن-وگل، 2016) و پرسشنامه مشغولیت تحصیلی (SEI؛ سالملا آرو و آپادایا، 2012) استفاده شد. گروه آزمایش به مدت ده جلسه 60 دقیقه ای یک بار در هفته آموزش چشم انداز زمان را به صورت گروهی دریافت کردند و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. تحلیل داده ها با آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام شد. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین نمرات پس آزمون تعهد و مشغولیت تحصیلی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت. در مجموع می توان نتیجه گرفت که آموزش چشم انداز زمان نقش موثری بر تعهد و مشغولیت تحصیلی در دانش آموزان با عملکرد تحصیلی پایین داشته است.
The relationship between psychological resilience, happiness, and mindfulness with psychological well-being of elementary school teachers at workplace
حوزههای تخصصی:
Given the severe psychological stress of teachers in educational settings, it is of particular value to pay attention to improving their psychological well-being and to identify the factors that contribute to the decrease or increase in teachers' psychological well-being. For this reason, the aim of the present study was to investigate the role of predictor variables of psychological resilience, happiness, and mindfulness in the criterion variable of teachers' psychological well-being. For this reason, 113 people were selected from the statistical population of elementary school teachers in Rasht in the academic year (2023-2024) using the convenience sampling method and responded to the questionnaires of psychological well-being (Reif and Keyes, 1995), psychological resilience (Connor and Davidson, 2003), Oxford Happiness (Hills and Argyle, 2002), and Freiburg Mindfulness (Wallach et al., 2006). The results were analyzed in SPSS22 software using Pearson's correlation coefficient and stepwise regression, and the results showed that the relationship between psychological resilience and psychological well-being (r=0.61), the relationship between happiness and psychological well-being (r=0.49), and the relationship between mindfulness and psychological well-being (r=0.41) was positive and significant (p<0.01), and the three variables explained 50% of the variance in the changes in teachers' psychological well-being. Therefore, the psychological well-being of elementary school teachers can be predicted based on psychological resilience, mindfulness, and happiness.
ارائه مدل ساختاری اعتیاد به اینترنت زوجین بر اساس صفات شخصیتی تاریک و نقش واسطه-ای احساس تنهایی
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه ارائه مدل ساختاری اعتیاد به اینترنت زوجین بر اساس صفات شخصیتی تاریک و نقش واسطه ای احساس تنهایی بود. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی؛ از منظر نوع داده ها، کمی و از بعد شیوه اجرا نیز توصیفی هم بستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این مطالعه را کلیه ی زنان و مردان متأهل شهر مشهد در سال 1402 تشکیل دادند که بر اساس ملاک های ورود تعداد 312 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت یانگ (IAT، یانگ، 1988)، ویژگی های تاریک شخصیت جوناسون و وبستر (SD3، جوناسون و وبستر، 2010) و احساس تنهایی راسل (UCLA-LS، راسل و همکاران، 1980) بود. روش تفسیر داده ها نیز آزمون همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSS-27 و AMOS-26 بود. یافته های پژوهش نشان داد مدل پیشنهادی از برازندگی مطلوبی برخوردار است و صفات تاریک شخصیتی هم به شکل مستقیم و هم به شکل غیرمستقیم و از طریق میانجی گری احساس تنهایی بر اعتیاد به اینترنت زوجین اثرگذار هستند. بنابراین و با توجه به نتایج پژوهش می توان از صفات شخصیتی خصوصاً صفات تاریک و احساس تنهایی به عنوان عوامل تأثیرگذار مهم در اعتیاد به اینترنت زوجین نام برد که با بررسی بیشتر آن ها می توان از بروز پیامدهای آسیب زای خانوادگی پیشگیری نمود.
درآمدی مختصر از شش گانه موئلفه حیات طیبه بر اساس سند تحول بنیادین
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
169 - 182
حوزههای تخصصی:
بزرگترین و مهمترین سرمایه هر کشور نیروی انسانی آن کشور و بزرگترین سرمایه هر خانواده فرزندان آن خانواده است که همگی تحت تعلیم معلم قرار می گیرند تا در وجودشان بذر ادب و دانایی بکارند و پرواضح است که بر اساس قاعده فاقد الشیء لایُعطی ، معلمی میتواند آن فضایل را در وجود شاگردانش بپروراند که قبل از آن خود متحلّی به آنها شده باشد . گویی وجود خط رسمی که معلم بر اساس آن طی طریق کند و آموزش و تربیت لازم را بر اساس آن تامین و ارائه بدهد لازمیت بیشتری دارد . یکی از ویژگی های اساسی موردتوجه در تعریف تربیت ، ایجاد آمادگی در متربیان برای تحقق حیات طیبه در همه ابعاد است .این نظام معیار با انتخاب و التزام آگاهانه و اختیاری در همین زندگی دنیایی و در جهت تعالی آن ، از سوی خداوند به انسان اعطا می شود و تحقق آن باعث دستیابی به غایت اصیل زندگی انسان ، یعنی قرب الی الله خواهد شد . حیات طیبه ای که باید از دل سند تحول بنیادی سر بیرون بیاورد ، سندی که نگارش و تصویب این سند می تواند برنامه ریزان و مجریان امور تربیتی کشور را از بحث های نظری گوناگون و بعضاً بی سرانجام در زمینه تربیت و شئون گوناگون آن رها ساخته و آنها را از حالت بلا تکلیفی و تردید خارج و به سمت گام های استوار در مسیر اجرای این سند تحولی رهنمون سازد و گام برداری بجهت ایجاد حیات طیبه را تسریع ببخشد . اما طراحی و تدوین سند تحول ، گر چه شرط لازم برای ایجاد تحول است اما شرط کافی برای آن نیست باید با تعیین و توضیح دقیق روش های عملی پیاده سازی سند تحول در میدانِ عملِ مدرسه آن را از روی کاغذ بکوچانیم و بر روی میدان عمل سُکنا دهیم .
پیش بینی کیفیت خواب بر اساس جهت گیری مذهبی با نقش میانجی گری تاب آوری و مثبت اندیشی در سربازان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
115 - 137
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی کیفیت خواب بر اساس جهت گیری مذهبی با نقش میانجی گری تاب آوری و مثبت اندیشی در سربازان بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی با استفاده ازمدلیابی روابط ساختاری بود که تعداد 237 سرباز وظیفه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه کیفیت خواب پترزبورگ، پرسشنامه تابآوری کانر و دیویدسون، پرسشنامه اینگرام و وینسکی و پرسشنامه جهت گیری مذهبی آلپورت بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 26 و نرم افزار ایموس نسخه 20 استفاده شد و آزمون فرضیه ها به روش معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته: با توجه به آماره های آزمون و معنی داری بدست آمده (0.05>P)، نتایج پژوهش حاضر نشان داد که ضریب تاثیر کل جهت گیری مذهبی درونی بر کیفیت خواب برابر 307/ 0 است که به صورت تاثیرهای مستقیم و غیرمستقیم با نقش میانجی تاب آوری و مثبت اندیشی می باشد و ضریب تاثیر کل جهت گیری مذهبی بیرونی بر کیفیت خواب برابر 138/ 0 است که به صورت غیرمستقیم با نقش میانجی تاب آوری و مثبت اندیشی می باشد. نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که جهت گیری مذهبی درونی بر کیفیت خواب تاثیر مستقیم مثبت معنی دار دارد و نقش میانجی تاب آوری و مثبت اندیشی باعث افزایش میزان تاثیر جهت گیری مذهبی درونی بر متغیر کیفیت خواب شده است و جهت گیری مذهبی بیرونی با نقش میانجی تاب-آوری و مثبت اندیشی فقط به طور غیر مستقیم بر متغیر کیفیت خواب تاثیر مثبت معنی دار دارد و بنابراین در جهت افزایش کیفیت خواب سربازان باید به تقویت متغیرهای تاب آوری و مثبت اندیشی پرداخت.
نقش واسطه ای ذهن آگاهی در ارتباط بین اضطراب اجتماعی دانش آموزان و سبک های فرزندپروری والدین
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۲۲۴-۲۱۲
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه اضطراب اجتماعی دانش آموزان با سبک های فرزندپروری والدین با نقش واسطه ای ذهن آگاهی در آن ها بود. پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان پسر متوسطه دوم دبیرستان های شهر کرند غرب بود که در سال تحصیلی 1402-1401 مشغول به تحصیل بودند. تعداد360 نفر از دانش آموزان بر اساس جدول مورگان به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه مقیاس اضطراب اجتماعی واتسون و فرند و پرسشنامه مقیاس سبک های فرزندپروری بامریند و پرسشنامه ذهن آگاهی براون و رایان (MMAS) استفاده شد. تحلیل آماری با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون انجام شد و تمامی مراحل با کمک نرم افزار آماری Amos صورت گرفت. نتایج نشان می دهد بین اضطراب اجتماعی دانش آموزان و سبک های فرزندپروری والدین آن ها رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نقش واسطه ای ذهن آگاهی در ارتباط بین اضطراب اجتماعی دانش آموزان و سبک های فرزندپروری والدین به لحاظ آماری تأیید شد. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود در مدارس، کارگاه های آموزشی سبک های فرزندپروری برای والدین برگزار شود تا از بروز مشکلاتی مانند اضطراب اجتماعی جلوگیری شود.
بررسی تاثیر اصلاح سوگیری شناختی نسبت به ظاهر فیزیکی بر تمایل به جراحی زیبایی و عزت نفس دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
43 - 54
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر اصلاح سوگیری شناختی دختران نسبت به ظاهر فیزیکی بر تمایل آنها به جراحی زیبایی و عزت نفس اجرا گردید.
روش: روش تحقیق در این پژوهش نیمه آزمایشی و با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل دانشجویان دختر دانشگاه غیر انتفاعی صنعتی فولاد در سال تحصیلی 1401 بودند که 200 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و پرسش نامه تصویر بدنی را تکمیل نمودند. سپس تعداد 45 نفر از دانشجویان که نمره پرسش نامه آنها بالاتر از میانگین بود، انتخاب شده و با استفاده از روش گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی (22 نفر) وکنترل (23 نفر) قرار داده شدند. ابزار پژوهش عبارت بودند از: پرسش نامه عزت نفس کوپراسمیت، پرسشنامه گرایش به جراحی زیبایی، آزمایه پروب دات. در ابتدا از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد و سپس برای گروه آزمایش به صورت انفرادی، 10 جلسه 30 تا 40 دقیقه ای (8 جلسه برای اصلاح سوگیری شناختی و 2 جلسه برای سنجش سوگیری و پر کردن پرسشنامه ها) برگزار شد. در این مدت گروه کنترل تحت هیچ آموزشی نبودند. بعد از اتمام آموزش از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد و داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد اصلاح سوگیری شناختی نسبت به ظاهر فیزیکی باعث، کاهش سوگیری شناختی نسبت به ظاهر فیزیکی (P<0.01) و کاهش تمایل به جراحی زیبایی در دختران دانشجو (P<0.01) می شود؛ ولی تاثیر اصلاح سوگیری شناختی نسبت به ظاهر فیزیکی بر عزت نفس مشاهده نگردید (P<0.01).
نتیجه گیری: اصلاح سوگیری شناختی می تواند به عنوان یک روش موثر مورد استفاده قرار گیرد.
عوامل و مداخلات معنوی پیش گیرنده از پیشرفت زوجین در مراحل تحول طلاق براساس منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور کشف عوامل و مداخلات معنوی پیش گیرنده از پیشرفت زوجین در مراحل تحول طلاق براساس منابع اسلامی انجام شد. روش این پژوهش متشکل از روش کیفی بود که در سه مرحله اجرا شد. به منظور کشف عوامل و مداخلات معنوی پیش گیرنده از روش معناشناسی زبانی به کار گرفته شد و برای دستیابی عوامل و مداخلات معنوی از منابع اسلامی از روش تحلیل محتوا و قواعد اصول فقه استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد سه مدل «فروتنی−احسان»، «قدردانی−صبر» و «دوراندیشی−امیدواری» با محوریت ایمان و ارتباط با خدا در شش مرحله «ضعف کارکردها»، «بروز آشفتگی»، «آشفتگی»، «گسستگی»، «طلاق−بازگشت» و «جدایی سازی−بازگشت» به عنوان عوامل و مداخلات معنوی پیش گیرنده اثرگذار است. در مراحل ابتدایی بیشتر از مدل اول استفاده شد و در ادامه با توجه به روند تحول طلاق و سختی ارتباط زوجین بیشتر، مدل های دوم و سوم بیشتر نقش پیش گیرنده را ایفا می کنند.
تأثیر آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه بر ابراز وجود مثبت و خلق و خوی دانش آموزان دختر با اختلالات درونی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
311 - 336
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه بر ابراز وجود مثبت و خلق وخوی دانش آموزان دختر با اختلالات درونی سازی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دختر دوره ی دوم ابتدایی با اختلالات درونی سازی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1399-1398 به همراه مادرانشان تشکیل دادند. از جامعه مذکور30 دانش آموز-مادر به شیوه ی دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برنامه آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه، طی 8 جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد. ابزار پژوهش، مقیاس خلق وخو (Malhotra)، مقیاس ابراز وجود (Gambrill and Ritchie) و سیاهه رفتار کودک (Achenbach) بود. در این پژوهش از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شده است. نتایج نشان داد که در ابراز وجود مثبت و خلق وخو بین پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد (05/0p<). مجذور سهمی اتا نشان می دهد که 2/17 درصد از تفاوت بین دو گروه در ابراز وجود مثبت و 1/79 درصد از تفاوت در خلق وخو مربوط به آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه بوده است. همچنین میزان تأثیر آموزش فرزندپروری در مرحله پیگیری در بهبود ابراز وجود مثبت 21 درصد و در بهبود خلق وخوی دانش آموزان دختر 36 درصد به دست آمد. بنابراین متخصصان می توانند از آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه می توانند به منظور بهبود ابراز وجود مثبت و خلق وخوی دانش آموزان دختر دارای اختلال درونی سازی بهره ببرند.
بررسی رابطه بین تعارضات زناشویی، سابقه افسردگی پیش از بارداری و حمایت خانوادگی با شدت افسردگی پس از زایمان در زنان باردار شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ دی ۱۴۰۳ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۰۳)
۲۵۰-۲۴۱
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی شدت علائم افسردگی پس از زایمان براساس تعارضات زناشویی، سابقه افسردگی پیش از بارداری و حمایت خانوادگی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی_ همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان باردار مراجعه کننده به مراکز مشاوره اداره بهداشت شهر تهران که در سال 1402 باردار بودند که از میان آنها 150 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد تعارض های زناشویی براتی و ثنایی (1375، MCQ)، پرسشنامه افسردگی پس از زایمان ادینبورگ (2003، EPDS)، پرسشنامه حمایت اجتماعی (مقیاس خانواده، مری پروسیدانو و کنیت هلر (PSS-FA، 1983) و پرسشنامه افسردگی بک و همکاران (BDI-II ١٩٩٦) جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون چند متغیره به روش همزمان مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که مولفه های تعارضات زناشویی (001/0) و افسردگی پیش از بارداری (037/0)، به صورت مثبت و معنادار و حمایت خانوادگی (041/0) به صورت منفی قادر به پیش بینی افسردگی پس از زایمان می باشند. دیگر نتایج حاکی از آن بود که تعارضات زناشویی، سابقه افسردگی پیش از بارداری و حمایت خانوادگی در مجموع 31 درصدواریانس افسردگی پس از زایمان را تبیین می کند. بنابراین تعارضات زناشویی، سابقه افسردگی پیش از بارداری و حمایت خانوادگی می تواند در بروز افسردگی پس از زایمان نقش داشته باشد.
اثربخشی بازی درمانی شناختی رفتاری بر حافظه فعال، توجه پایدار، کنترل تکانه و پرخاشگری در نوجوانان بیش فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۱ (پیاپی ۱۰۴)
۱۳۴-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بازی درمانی شناختی رفتاری بر حافظه فعال، توجه پایدار، کنترل تکانه و پرخاشگری در نوجوانان بیش فعال بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _پس آزمون و گروه کنترل با مرحله پیگیری دوماه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه نوجوانان بیش فعال مراجعه کننده به مشاوره در شهر تنکابن در سال تحصیلی 1402-1403 بود. نمونه پژوهش شامل 30 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها آزمون رایانه ای عملکرد پیوسته (CPT رازولد (1956)، آزمون حافظه فعّال دانیمن و کارپنتر (DCAMT)(1980)، پرسشنامه تکانشگری ویلکاکسون (WIQ) (1970)، پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (AQ، 1992) بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل وواریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که تفاوت میانگین پیش آزمون با پس آزمون (اثر مداخله آموزشی) و تفاوت میانگین پیش آزمون با پیگیری (اثر زمان) در تمامی مؤلفه ها معنادار بود (001/0>P) و تفاوت میان گروه مداخله و گروه کنترل از نظر میانگین نمرات متغیرهای حافظه فعال، توجه پایدار، کنترل تکانه و پرخاشگری در کل مراحل مطالعه معنادار است (001/0>P). بنابراین می توان گفت روش بازی شناختی-رفتاری یکی از روش های مؤثر در ارتقای حافظه فعال و توجه پایدار و کاهش تکانشگری و پرخاشگری نوجوانان بیش فعال است.
اثربخشی آموزش شفقت به خود در تحمل ناکامی و کنترل عواطف نوجوانان بدسرپرست مرکز شبه خانواده بهزیستی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۵
30 - 47
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف اثربخشی آموزش شفقت به خود در تحمل ناکامی و کنترل عواطف نوجوانان بدسرپرست مرکز شبه خانواده بهزیستی شهر تهران انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه های مجزا است. جامعه آماری، کلیه نوجوانان 13-19ساله تحت سرپرستی بهزیستی تهران در سال1402بودند. جهت تعیین نمونه 40 نفر به صورت داوطلبانه انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. جهت سنجش تحمل ناکامی از پرسشنامه هارینگتون(2005) و جهت سنجش کنترل عواطف از پرسشنامه کنترل عواطف ویلیامز و همکاران(1997) استفاده شد. قبل از اجرای مداخله از هر دو گروه پیش آزمون تحمل ناکامی و کنترل عواطف به عمل آمد. گروه آزمایش آموزش شفقت به خود را از طریق پروتکل آموزشی در 8 جلسه دریافت کرد و گروه گواه هیچگونه مداخله آموزشی دریافت نکرد. پس از اجرای مداخله در مرحله پس آزمون، هر دو گروه مجددا ابزارهای مرحله پیش آزمون را پاسخ دادند و 45 روز بعد مجددا در بین هر دو گروه ابزارها اجرا شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد: آموزش شفقت به خود در افزایش تحمل ناکامی و همچنین کنترل عواطف اثربخش بوده و بعد از 45 روز تحمل ناکامی نوجوانان همچنان پایدار بوده است(05/0>p). باتوجه به اثربخشی آموزش شفقت به خود در افزایش تحمل ناکامی و کنترل عواطف نوجوانان؛ پیشنهاد می-شود در مراکز حمایتی نظیر شبه خانواده بهزیستی به بهره گیری از این روش برای بهبود وضعیت عاطفی و تحمل ناکامی نوجوانان بهره گرفته شود.
شناسایی عوامل تاثیر گذار بر بهبود سلامت روان در دبستان
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
84 - 89
حوزههای تخصصی:
سلامت روان دانش آموزان در دبستان تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد که می توان آن ها را در چند دسته اصلی طبقه بندی کرد. این عوامل شامل محیط آموزشی، حمایت خانوادگی، روابط اجتماعی و فردی، و سلامت جسمانی دانش آموزان استمحیط آموزشی: یک محیط آموزشی حمایتی که در آن دانش آموزان احساس امنیت و پذیرش می کنند، برای سلامت روان آن ها حیاتی است. معلمانی که به دانش آموزان احترام می گذارند و به نیازهای فردی آن ها توجه دارند، می توانند به ایجاد چنین محیطی کمک کنند.حمایت خانوادگی: خانواده ها نقش مهمی در توسعه سلامت روان دانش آموزان دارند. حمایت عاطفی، تشویق و توجه به سلامت روانی و جسمانی فرزندان، می تواند تأثیر مثبتی بر رشد آن ها داشته باشد.روابط اجتماعی و فردی: دوستی ها و روابط اجتماعی مثبت در مدرسه می توانند به دانش آموزان کمک کنند تا مهارت های اجتماعی خود را توسعه دهند و احساس تعلق داشتن به جامعه ای بزرگ تر را تجربه کنند.سلامت جسمانی: تغذیه سالم، خواب کافی و فعالیت بدنی منظم نیز بر سلامت روان دانش آموزان تأثیر می گذارند. این عوامل به دانش آموزان کمک می کنند تا انرژی لازم برای یادگیری و مشارکت در فعالیت های مدرسه را داشته باشند.برای بهبود سلامت روان دانش آموزان در دبستان، مدارس باید برنامه های آموزشی و تربیتی را با توجه به این عوامل طراحی کنند و خانواده ها نیز باید در فرآیند آموزشی فرزندان خود مشارکت فعال داشته باشند. ایجاد یک محیط آموزشی که مشارکت و روابط بین فردی و حمایتی را ترویج می کند، برای تقویت عملکرد دانش آموزان بسیار مهم است.
اثربخشی طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشخوار فکری و سلامت روان مادران دارای فرزندان مبتلابه اختلال نقص توجه/بیش فعالی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشخوار فکری و سلامت روان مادران دارای فرزندان مبتلابه اختلال نقص توجه/بیش فعالی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مادران دارای کودکان بیش فعالی-نقص توجه 3 تا 7 ساله شهر تهران در سال 1403 تشکیل دادند، که از بین آن ها، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزارهای مورداستفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه نشخوار فکری (نولن هوکسما و مارو، 1991) و سلامت روان (گلدبرگ، 1972) استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام گرفت. نتایج نشان داد که طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی تأثیر معناداری بر کاهش نشخوار فکری در مادران دارای فرزندان مبتلابه اختلال نقص توجه/بیش فعالی داشته است. همچنین طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی تأثیر معناداری بر سلامت روان و مؤلفه های آن (اضطراب و بی خوابی، نارساکنش وری اجتماعی، افسردگی و نشانه های جسمی) در مادران دارای فرزندان مبتلابه اختلال نقص توجه/بیش فعالی داشته است. بنابراین می توان از آموزش برنامه طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای کاهش نشخوار فکری و افزایش سلامت روان مادران دارای فرزندان مبتلابه اختلال نقص توجه/بیش فعالی استفاده کرد.
نقش واسطه ای بخشش در رابطه بین استادهای رابطه ای و کیفیت زناشویی زنان مواجه با پیمان شکنی همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
385 - 393
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر نقش واسطه ای بخشش در رابطه بین استادهای رابطه ای و کیفیت زناشویی زنان مواجه با پیمان شکنی همسر بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل شامل کلیه زنان مواجه با پیمان شکنی همسر در شهر تهران که در سال 1402 در این شهر مشغول به زندگی با همسر خود بوده اند و طلاق نگرفته اند و به اینترنت دسترسی داشتند، از این میان تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس کیفیت زناشیی برادبور و همکاران، پرسشنامه بخشش ری و همکاران و مقیاس اسنادهای رابطه ای فینچام و برادبری استفاده شد. برای بررسی روایی مقیاس ها از تحلیل عامل تاییدی و برای پایایی نیز از ضریب آلفای کرانباخ استفاده گردید که نتایج حاکی از مطلوب بودن روایی و پایایی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آمار توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون و آزمون معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد، اسناد رابطه ای تأثیر معناداری بر بخشش دارد. بخشش نیز دارای تأثیر معنادار بر کیفیت زناشویی است. اسناد رابطه ای نیز تأثیر معناداری بر کیفیت زناشویی دارد. بررسی روابط غیرمستقیم نیز نشان داد که بخشش در رابطه بین اسناد رابطه ای و کیفیت زناشوئی زنان مواجه با پیمان شکنی همسر نقش واسطه ای دارد. نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت که اسنادا رابطه ای و بخشش دو مورد از عوامل اصلی برای پیشایندهای کیفیت زناشویی می باشند.
تدوین مدل علّی پیش بینی بی ثباتی ازدواج بر اساس شخصیت تاریک و توانمندی ایگو با میانجی گری همدلی در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
109 - 120
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین مدل علّی بی ثباتی ازدواج بر اساس شخصیت تاریک و توانمندی ایگو با میانجی گری همدلی و در زنان متأهل بود. طرح پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی و به روش تحلیل مسیر ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان متأهل مراجعه کننده به خانه های سلامت مناطق 22 گانه شهر تهران در بازه زمانی مرداد تا آبان ماه سال 1401 بود که با روش نمونه گیری دردسترس 430 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های بی ثباتی ازدواج ادواردز و همکاران (1987، MLL)، شخصیت تاریک جانسون و وبستر (2010، DTDDS)، توانمندی ایگو مارکستروم و همکاران (1997، PIES) و همدلی زناشویی جولیف و فارینگتون (2006، MES) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد ضریب مسیر کل تنها بین شخصیت خودشیفته بر بی ثباتی ازدواج (05/0>p). مثبت و ضریب مسیر کل بین توانمندی ایگو و همدلی (05/0>p) منفی و معنادار بود. همچنین ضریب مسیر غیرمستقیم بین شخصیت خودشیفته و توانمندی ایگو با بی ثباتی ازدواج از طریق همدلی زناشویی (05/0>p) منفی و معنادار بود. همچنین مدل علّی بی ثباتی ازدواج بر اساس شخصیت تاریک و توانمندی ایگو با میانجی گری همدلی و در زنان متأهل دارای برازش مطلوب بود. بنابراین می توان گفت که برای افزایش ثبات زناشویی می توان با شناخت ویژگی های شخصیتی افراد و میزان همدلی و تقابل عناصر درونی روانی آن ها، ثبات ازدواج را بهبود بخشید.