فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مطالعه اثربخشی تقویت تفکیکی رفتار ناهمساز و حمایت اجتماعی بر رفتارهای مشکل ساز اختلال کمبود توجه - بیش فعالی همبود با اضطراب جدایی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح تک آزمودنی مدل ABA بود که روی یک دانش آموز پسر 8 ساله با نشانه های اختلال کمبود توجه - بیش فعالی و اضطراب جدایی انجام شد. این دانش آموز به مدت 20 روز برنامه تقویت تفکیکی رفتارهای ناهمساز و حمایت اجتماعی را دریافت کرد. سپس تعداد رفتارهای مشکل ساز هدف در سه مرحله خط پایه اول، مرحله آزمایشی و خط پایه دوم به شکل نمودار ترسیم و روند تغییرات به صورت بصری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد رفتارهای مشکل ساز در مرحله آزمایشی نسبت به خط پایه اول که هیچ مداخله ای صورت نگرفته بود، کاهش پیدا کرد و این کاهش در خط پایه دوم که مداخله های قطع شده بود، همچنان ادامه داشت. نمره پرسشنامه کانرز نسخه معلم قبل از آزمایش ۸۴ بود که بعد از آزمایش ۴۳ شد و نمره پرسشنامه اضطراب جدایی نسخه والدین قبل از آزمایش ۸۲ و بعد از آزمایش ۵۱ شد. همچنین سه رفتار مشکل ساز هدف شامل دریافت تذکر نشستن، انجام ندادن یا ناقص بودن تمرین، نیاز به حضور مادر در مدرسه به دلیل اضطراب جدایی در مرحله خط پایه دوم کاهش پیدا کرد. نتیجه گیری: به نظر می رسد روش تقویت تفکیکی رفتارهای ناهمساز به دلیل عدم وجود تنبیه و محروم سازی موجب کاهش تنش در دانش آموز شده و در کنار برنامه حمایت اجتماعی توانسته است نشانه های اصلی اختلال کمبود توجه - بیش فعالی و اضطراب جدایی را برطرف کند. پیشنهاد می شود در صورت عدم وجود رفتارهای خطرناک، روش های تقویتی بر روش های تنبیهی اصلاح رفتار اولویت داشته باشد و حمایت اجتماعی مناسب برای مبتلایان به نشانه های اختلال کمبود توجه - بیش فعالی و اضطراب جدایی فراهم شود.
رابطه خودکارآمدی تحصیلی، عزت نفس و حمایت اجتماعی خانواده با تاب آوری تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، شناسایی رابطه خودکار آمدی تحصیلی، عزت نفس و حمایت اجتماعی خانواده با تاب آوری تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش بود. روش: این پژوهش با استفاده از روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه پژوهش شامل تمام دانش آموزان تیزهوش دختر دوره دوم متوسطه (پایه دهم و یازدهم) شهر تهران در سال تحصیلی (1402-1401) بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 181 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش به مقیاس خودکارآمدی تحصیلی (جینکز و مورگان، 1999)، مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده خانواده (پروسیدانو و هلر، 1983)، سیاهه تاب آوری تحصیلی (ساموئلز، 2004) و مقیاس عزت نفس (روزنبرگ، 1965) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون در نرم افزار 24SPSS تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد خودکارآمدی تحصیلی، عزت نفس و حمایت اجتماعی خانواده رابطه مثبت و معنی داری با تاب آوری تحصیلی دارند. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد 58 درصد از واریانس تاب آوری تحصیلی دانش آموزان تیزهوش بر اساس متغیرهای خودکارآمدی تحصیلی، عزت نفس و حمایت اجتماعی خانواده قابل پیش بینی است که از این میان عزت نفس با واریانس 38/0، بیشترین سهم را در پیش بینی متغیر تاب آوری تحصیلی دارد. بر این اساس، خودکارآمدی تحصیلی، عزت نفس و حمایت اجتماعی خانواده در قالب یک الگوی پیش بین، تاب آوری تحصیلی دانش آموزان تیزهوش را پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: با توجه به این یافته، لازم است در ایجاد و تقویت تاب آوری تحصیلی دانش آموزان تیزهوش مجموعه ای از عوامل درون فردی (خودکارآمدی تحصیلی و عزت نفس) را در کنار عوامل برون فردی (حمایت اجتماعی خانواده) در نظر داشت و با فراهم ساختن بستری برای پرورش و ایجاد این عوامل و پاسخ به نیازهای روانی یادگیرندگان، تاب آوری آنها را در فرایند تحصیل افزایش داد.
Developing the speaking ability of Iranian EFL learners via auditory input-enhancement(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۴ , ۲۰۲۴
79 - 98
حوزههای تخصصی:
This study examined the impact of auditory input enhancement on the speaking abilities of Iranian EFL learners. Given the importance of speaking in language acquisition and the challenge of limited exposure to spoken English, the study focused on auditory input enhancement—altering intonation and pitch—to improve speaking proficiency. Fifty intermediate-level female learners, aged 18-28, from an English Language institute were selected based on their Oxford Placement Test (OPT) scores. Participants were divided into an experimental group, which received auditory input enhancement, and a control group, which followed traditional methods. Speaking abilities were evaluated with pretests and posttests using the Preliminary English Test (PET). An independent samples t-test analyzed the scores to test the hypothesis. Results indicated a statistically significant improvement in the experimental group's speaking performance compared to the control group, with Cohen's d showing a large effect size. These findings support previous research on input enhancement, underscoring the role of auditory input in focusing learners' attention on linguistic features and enhancing speaking performance. The study suggests that auditory input enhancement could be a valuable tool for EFL teachers and curriculum designers to improve learners' speaking skills.
شناسایی ابعاد و مولفه های دانشگاه دیجیتال: رویکردی کیفی و اعتباریابی با روش دلفی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مولفه های دانشگاه دیجیتال انجام شده است.روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع فراترکیب بوده است. جامعه پژوهش شامل کلیه مقالات، به تعداد 2600 بوده که از این میان 81 سند انتخاب و به روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد برای تأمین کیفیت اسناد از ابزار حیاتی گلین استفاده شد. به منظور بررسی روایی ابعاد و مولفه ها، از روش دلفی استفاده شد برای این منظور، از پرسشنامه محقق ساخته با 25 گویه که از نتایج کیفی پژوهش بدست آمده در دو دور دلفی از طریق نمونه گیری هدفمند در مجموع بین 20 نفر از صاحب نظران توزیع ،جمع آوری و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که دانشگاه دیجیتال شامل ابعادی ازجمله بعد آموزشی(یادگیری دیجیتالی، محیط ارائه درس دیجیتالی، کتابخانه دیجیتالی، برنامه درسی دیجیتالی، آموزش دیجیتالی، منابع چندرسانه ای دیجیتالی)، بعد مدیریتی (مدیریت دانش دیجیتال، مدیریت منابع سازمانی دانشگاه دیجیتالی، برنامه ریزی دیجیتالی ، نظام ارزیابی دیجیتالی، مدیریت منابع انسانی دیجیتالی ، تضمین کیفیت دیجیتالی)، بعد سازمانی (سیاست ها و قوانین دیجیتالی، فرهنگ دیجیتالی، تعاملات و ارتباطات دیجیتالی، ساختار و سازمان دهی دیجیتالی، فرایندهای سازمانی دیجیتالی، محیط کار دیجیتالی) است.در نهایت بعد فناورانه (بستر فناوری دیجیتال، مدیریت محتوای دیجیتالی، پشتیبانی دیجیتالی) شناسایی شده است که یکی از تعیین کننده ترین ابعاد به شمار می رود و فناوری دیجیتالی را مورد تأکید قرار داده است.
توانمندسازی اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان قم با رویکرد داده بنیاد و معادلات ساختاری (یک مطالعه آمیخته)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
25 - 49
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: توانمندسازی کلید موفقیت سازمان ها و نظام های آموزشی بوده و دانشگاه ها باید برای توسعه، اثربخشی، ارتقای توانمندی ها و شایستگی های اعضای هیئت علمی خود گام های موثری در این زمینه بردارند. هدف این پژوهش توانمندسازی اعضای هیئت علمی در دانشگاه آزاد اسلامی استان قم به روش آمیخته با رویکرد معادلات ساختاری بود.روش شناسی پژوهش: روش پژوهش در بخش کیفی استفاده از نظریه داده بنیاد و در بخش کمّی، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری در بخش کیفی بر اساس اصل اشباع نظری تعداد15 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه، صاحبنظر در حوزه توانمندسازی با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی و مصاحبه نیمه ساختاریافته، و در بخش کمّی دربرگیرنده تمامی اعضای هیئت علمی تمام وقت دانشگاه آزاد اسلامی استان قم(221 نفر) بود که با استفاده از فرمول کوکران145 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از مدل اشتراوس و کوربین در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش کمّی از روش تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد.یافته ها: نتایج فاز کیفی کشف 145 مفهوم،12 مقوله اصلی و32 مقوله فرعی شامل عوامل علّی، زمینه ای،مداخله گر،راهبردها و پیامدها بود. در فاز کمّی روایی صوری توسط تعدادی از نمونه آماری و روایی محتوایی آن توسط چندنفر از متخصصان تایید و پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای تمام مقوله ها بالاتر از7/0 برآورد گردید.بحث و نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد توانمندسازی اعضای هیئت علمی دانشگاه، موجب می گردد که دانشگاه در محیط رقابتی به گونه ای موفق عمل کند که علاوه بر اثرپذیری از محیط، برآن اثرگذار نیز باشد.
بررسی راهکارهای آموزش زبان عربی در مدارس مبتنی بر صنعت هوش مصنوع
حوزههای تخصصی:
عربی تنها درسی است که در قانون اساسی ایران برای تدریس در دوره متوسطه ذکر شده است، از طرفی بیشترین تاثیر را بر فارسی در دوران بعد اسلام داشته و در هم تنیده شده اند و امروزه بسیاری از کلمات استعمال شده ایرانیان در مکالمات روزمره ریشه عربی دارد، فلذا تدریس ان جایگاه ویژه در نظام آموزشی کشور دارد. اما عربی در میان فراگیران جذابیت کمتری دارد و پژوهش ها نشان داده به دلایل مختلف رغبت به فراگیری این درس کم است، یکی از راه های بهبود ان استفاده از فناوری روز می باشد. هوش مصنوعی که جزئی از صنعتIT است پیشرفت چشمگیری در عرصه های گوناگون از جمله امر آموزش داشته است . پژوهش حاضر در صدد است راهکار های استفاده از هوش مصنوعی در تدریس عربی را با رویکرد پژوهشی- مروری و با منابع کتاب خانه ای بررسی کند. یافته ها نشان می دهد که از امکانات هوش مصنوعی نظیر شخصی سازی، واقعیت افزوده، بازی های کامپیوتری می توان در فرآیند تدریس عربی استفاده کرد همچنان که نرم افزار های مختلف هوش مصنوعی وجود دارند که از آنها در تدریس بخش های مهم عربی نظیر ترجمه متون و آموزش قواعد می توان بهره برد. این مقاله پیشنهاد میکند برای بهبود درس عربی در مدارس نیاز است که گروههای مجرب حوزه هوش مصنوعی و تعلیم وتربیت به بررسی ابعاد به کارگیری این صنعت در تدریس دروس مدارس مخصوصا عربی بپردازند.
طراحی و روایی یابی الگوی ارزشیابی شایستگی محور جهت سنجش و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر باهدف طراحی و روایی یابی الگوی ارزشیابی مبتنی بر شایستگی در سنجش و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره اول متوسطه انجام گرفته است.
روش پژوهش: میدان پژوهش شامل «کلیه اسناد و منابع مربوط به ارزشیابی پیشرفت تحصیلی مبتنی بر شایستگی» و «مدیران، معاونان و دبیران دبیرستان های دولتی استان آذربایجان غربی» بود. پژوهش حاضر به شیوه ی مروری (اسنادی) انجام گردید. پس از تنظیم سؤالات پژوهش، به منظور شناسایی ابعاد و مؤلفه ها، اصطلاحات جستجو مشخص و پایگاه های مناسب برای دریافت منابع مربوط مشخص شدند همچنین با توجه به مبانی نظری و پیشینه پژوهش، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی 45 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود.
یافته ها: بامطالعه منابع موجود، اسناد بالادستی و مصاحبه نیمه ساختاریافته، ابعاد و مؤلفه های ارزشیابی مبتنی بر شایستگی شامل ابعاد «مبانی تعیین شایستگی ها»، «شایستگی های کلیدی»، «اصول و ویژگی ها»، «ابزار و روش ها»، «اهداف و استانداردها»، «ارزیاب»، «زمان ارزشیابی» و «بازخورد» شناسایی شد.
نتیجه گیری: درنهایت الگوی ارزشیابی شایستگی محور شامل دو بخش اصلی «کجا باید باشیم؟» و «کجا هستیم؟» ترسیم شد، بخش اول شامل مبانی تعیین شایستگی ها است شامل سه مؤلفه؛ شایستگی های کلیدی شامل (مهارت های شناختی و غیر شناختی)؛ تعیین اهداف و استانداردها؛ با توجه به اصول و ویژگی های ارزشیابی شایستگی محوراست؛ بخش دوم الگو تعیین اینکه کجا هستیم با استفاده از ابعاد: ابزار و روش های ارزشیابی (با تأکید بر ابزارها و روش های چندگانه)؛ در بعد ارزیاب (تنوع ارزیاب) در بعد زمان (متغیر بودن زمان ارزشیابی) و بازخورد (تکوینی، توصیفی و تراکمی) است. از این الگو می توان برای تدوین محتوی و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره اول متوسطه استفاده کرد.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های اجتماع یادگیری حرفه ای مدیران مدارس: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
163 - 187
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: امروزه امیدوارکننده ترین استراتژی برای بهبود پایدار و اساسی مدرسه، توسعه توانایی اعضای مدرسه برای عملکرد به عنوان اجتماع یادگیری حرفه ای است .اجتماعات یادگیری حرفه ای را می توان از روی برچسب آن ها به عنوان اجتماعی از حرفه ای ها که مشغول یادگیری هستند، درک کرد؛ لذا هدف پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد و مؤلفه های اجتماع یادگیری حرفه ای مدیران مدارس می باشد.روش شناسی پژوهش: به منظور دستیابی به این هدف، از روش پژوهش اسنادی از نوع مرور نظام مند استفاده شد. بر این اساس، مقالات منتشر شده در حوزه اجتماع یادگیری حرفه ای مدیران مدارس در سالهای 2016-2024 از پایگاه های خارجی اشپرینگر، سیج، ساینس دایرکت، اریک، اسکوپوس، امرالد و همچنین پایگاههای داخلی مگ ایران، اس آی دی و نورمگز، پرتال جامع علوم انسانی، سیویلیکا، پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) و جویشگر فارسی علم نت مورد بررسی قرار گرفتند. پس از جستجو، غربالگری بر اساس محدوده موضوعی و سپس ارزیابی مطالعات انجام گرفته، 86 مطالعه به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید.یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، مؤلفه های اجتماع یادگیری حرفه ای مدیران مدارس در چهار مؤلفه محوری بُعد شخصیتی (مشتمل بر مولفه های فردی، مؤلفه های ادراکی، تعامل و ارتباط جمعی)؛ بّعد حرفه ای (مشتمل بر تعهد حرفه ای و یادگیری حرفه ای)، بُعد سازمانی (مشتمل بر حمایت و پشتیبانی، فرهنگ مشارکتی، ترسیم چشم انداز، تحول گرایی در رهبری)، بعد رویکردی (مشتمل بر مربیگری و مرشدی همتا، یادگیری غیررسمی، پژوهش محوری) شناسایی شد. بحث و نتیجه گیری: مرور پژوهش های خارجی انجام شده در زمینه اجتماعات یادگیری حرفه ای مدیران مدارس، این نکته مهم را یادآور می سازد که برای رهاسازی مدیران از محدودیت های توسعه حرفه ای سنتی توجه به رویکردهای جدید توانمندسازی مانند شبکه سازی و شکل گیری اجتماعات یادگیری حرفه ای بسیار ضروری است. با این حال، مطالعه این پژوهش ها نشان می دهد که شکاف نظری و عملی قابل لمسی در این حوزه وجود دارد. لذا شناخت و تقویت ابعاد و مولفه هایی که بر مشارکت و همکاری مدیران در زمینه فعالیتهای یادگیری حرفه ای تأثیر می گذارند، گامی سودمند در جهت توانمندسازی مدیران، بهبود فعالیت تدریس معلمان، پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و در پی آن ارتقای کیفیت نظام های آموزشی خواهد بود.
ادراکات و تجارب زیسته معلمان از وضعیت آموزش هنر در کلاس های چندپایه (مورد مطالعه: استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
185 - 203
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، شناسایی تجارب زیسته معلمان از وضعیت آموزش هنر در کلاس های چندپایه ابتدایی بوده است. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از روش پدیدارشناسی و ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. شرکت کنندگان در پژوهش، معلمان کلاس های چندپایه ابتدایی استان چهارمحال و بختیاری بودند که از آنها 16 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری هدفمند گلوله برفی انتخاب شد. تحلیل داده ها با روش کوربین و استراوس صورت گرفت. یافته ها نشان داد که تعداد کدهای باز استخراج شده (2091) بود که به ترتیب در چهار هسته اصلی هنرهای ترسیمی (89/29)، دستی (30/26)، ادبی (63/24) و نمایشی (18/19) دسته بندی شد. کد محوری «نقش مشارکتی معلم و دانش آموزان» دارای بیشترین فراوانی در هنرهای ترسیمی (88/14)، نمایشی (22/17) و ادبی (24/25) و کد محوری «تلفیق هنرهای دستی با دروس مختلف» دارای بیشترین فراوانی در هنرهای دستی (36/14) بود. در ارتباط با کمترین کد های محوری نیز می توان به «انجام فعالیت های انفرادی» اشاره داشت که دارای کمترین فراوانی در هنرهای دستی (45/1) و ادبی (58/0) بود. کد های محوری «بی توجهی معلم به ارزشیابی» و «استفاده از فضای کلاس» دارای کمترین فراوانی در هنرهای نمایشی (2) و کد محوری «بی توجهی به گروه بندی» دارای کمترین فراوانی در هنرهای ترسیمی (96/0) بود. در نهایت یافته ها حاکی از این امر است که اهمیت انواع هنرها در نزد معلمان کلاس های چندپایه، به یک میزان نبوده است؛ بنابراین پیشنهاد می گردد که متصدیان امر با برگزاری آموزش های ضمن خدمت، اهمیت آموزش و توجه به انواع هنرها را برای معلمان کلاس های چندپایه تبیین نموده و حمایت های لازم را در این راستا به عمل آورند.
طراحی الگوی یادگیری مبتنی بر پروژه آنلاین در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف سنتزپژوهی ابعاد و مؤلفه های مؤثر بر یادگیری مبتنی بر پروژه آنلاین در آموزش عالی انجام گرفته است. رویکرد پژوهش کیفی و از نوع سنتزپژوهی است. جامعه آماری پژوهش شامل پژوهش ها و مطالعات انجام شده در حوزه یادگیری مبتنی بر پروژه آنلاین در آموزش عالی در بازه زمانی 2007 تا 2023 در پایگاه های اطلاعاتی داخل و خارج معتبر و نمونه مورد بررسی شامل 39 سند می باشد. با تجزیه و تحلیل داده ها الگوی یادگیری مبتنی بر پروژه آنلاین در آموزش عالی در قالب 163 کد باز و 16 مقوله محوری و ترکیب آنها در 5 بعد مشخص شد. این ابعاد شامل بُعد یادگیرنده (ویژگی ها فردی یادگیرنده، انگیزه یادگیرنده، رابطه یادگیرندگان با هم، رابطه یادگیرنده و استاد)، بُعد آموزش (شایستگی های یاددهنده و سبک های تدریس، محتوای آموزشی، مواد و رسانه های آموزشی، فرایند یادگیرنده محور)، بُعد فناوری(قابلیت اشتراک گذاری اطلاعات، ارتباط همزمان و ناهمزمان، قابلیت پشتیبانی و دسترسی آسان)، بُعد مهارت(مهارت ارتباطی، مهارت مشارکتی، مهارت فراشناختی)، بُعد پیامد(پیامد تحصیلی، پیامد عاطفی) طبقه بندی شدند. نتایج تحلیل داده ها منجر به شناسایی یک الگوی جامع یادگیری مبتنی بر پروژه آنلاین در آموزش عالی گردید. از این رو الگوی استخراج شده، چارچوب مناسبی را برای آموزش عالی جهت استفاده از یادگیری مبتنی بر پروژه آنلاین فراهم می آورد.
واکاوی کمی و کیفی تقاضای اجتماعی تحصیل جوانان کشور در رشته های مهندسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندس ایران سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۴
77 - 110
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های مهم نظام آموزش عالی کشور طی سالیان گذشته، کاهش تقاضای اجتماعی تحصیل در رشته های مهندسی است. البته این روند کاهشی در کشورهای دیگر هم مشاهده می شود، حتی کشورهایی که بازار کار آنها به صورت بالقوه آماده پذیرش فارغ التحصیلان باکفایت مهندسی است. در این مقاله، ضمن بررسی علل پدیداری کاهش جذابیت تحصیل در رشته های مهندسی در چند کشور منتخب، به وضعیت تقاضای اجتماعی تحصیل در این گروه تحصیلی در ایران پرداخته شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد که سهم جمعیت دانشجویان مهندسی از جمعیت دانشجویی کشور، همچنین از جمعیت جوان کشور از سال 1389 به بعد نزولی شده است. این روند کاهشی در تمامی مقاطع تحصیلی رشته های مهندسی، یعنی کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری، به ترتیب زمانی مشاهده می شود. همچنین مختص یک رشته مهندسی نیست، بلکه در شش رشته اصلی مهندسی منتخب، وضعیت نزولی است. مقایسه وضعیت فارغ التحصیلان مهندسی در ایران با سایر کشورها نیز نشان دهنده یک سیاست گذاری ناکارآمد در آموزش عالی کشور طی دو دهه گذشته است. در این مقاله همچنین علل شکل گیری این پدیده، پیامدهای آن و راهبردهای کنش جوانان در قبال این پدیده، با تحلیل مضمون مطالعات انجام گرفته تشریح شده است.
شناسایی ابعاد رهبری الکترونیک در سیستم آموزشی با تاکید بر شرایط بحرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد رهبری الکترونیک در سیستم آموزشی با تاکید بر شرایط بحرانی انجام شده است.
روش پژوهش: روش پژوهش کمی است. شرکت کنندگان بخش اول مدیران آموزش و پرورش و اساتید دانشگاه که در این حوزه فعالیت داشتند که به روش نمونه گیری هدفمند و اشباع نظری، 40 نفر انتخاب شدند در بخش دوم شرکت کنندگان کارشناسان ستاد آموزش و پرورش بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده و فرمول کوکران 101 انتخاب شدندابزار گرداوری داده ها پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن تایید شد در تحلیل داده ها از روش دلفی و روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد مؤلفه های آموزش، توانمند سازی در شرایط بحرانی، امنیت شغلی و روحی، عواملی داخلی موثر در اجرای راهبرداها، عوامل بیرونی، بهره وری آنلاین و مجازی و توانمند سازی منابع انسانی ابعاد رهبری الکترونیک در سیستم آموزش با تاکید بر شرایط بحرانی هستند همچنین مولفه آموزش بر شناسایی ابعاد رهبری الکترونیک در سیستم آموزشی ، ابعاد رهبری الکترونیک بر توانمند سازی در شرایط بحرانی، امنیت شغلی و روحی در شرایط بحرانی موثر است، عواملی داخلی موثر در اجرای راهبرداها بر شناسایی ابعاد رهبری الکترونیک در شرایط بحرانی و همچنین شناسایی ابعاد رهبری الکترونیک در سیستم آموزشی بر عوامل بیرونی در شرایط بحرانی، بهره وری آنلاین و مجازی و توانمند سازی منابع انسانی تاثیرگذار است
نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که اداره آموزش و پرورش با توجه به فلسفه وجودی آن یکی از ارکان اساسی کشوراست. نیازبه زیرساخت هایی داردکه در جهت بهبود آموزش های لازم به کارکنان گام بردارد و دربکارگیری خدمات الکترونیک دچار مشکل نشوند.
تاثیر برنامه درسی فوق برنامه در احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تاثیر برنامه درسی فوق برنامه دراحساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دختر پایه پنجم منطقه 6 تهران صورت گرفته است. روش تحقیق حاضر شبه آزمایشی با طرح پژوهشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. نمونه مورد مطالعه برابر با 40 نفر از دانش اموزان دختر پایه پنجم منطقه 6 تهران بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. جهت سنجش احساس تعلق به مدرسه از پرسشنامه بری، بتی و وات (2004) استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که برنامه ی درسی فوق برنامه در احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان نتاثیر معنادار دارد. افراد گروه آزمایش که در دوره آموزشی هنر خلاق شرکت کردند از نظر احساس تعلق به مدرسه تفاوت معناداری با گروه کنترل دارند. همچنین برنامه ی درسی فوق برنامه بر ابعاد احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان تاثیر معنادار دارد. نتایج نشان داد که برنامه آموزشی هنر خلاق در احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان تاثیر دارد.
ارائه مدل به جهت تهیه، تحلیل و اعتبار سنجی محتوای آموزشی از طریق آموزش از راه دور در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
220 - 232
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه مدل جهت تهیه،تحلیل و اعتبار سنجی محتوای آموزشی از طریق آموزش از راه دور در آموزش عالی می باشد که از طریق بررسی نقاط قوت و ضعف مدل های پیشین صورت گرفته و با استفاده از رویکرد تلفیقی به ارائه مدل مذکور پرداخته است.روش: در این پژوهش به تحلیل و نقد مدل های پیشین پرداخته شده و نقاط قوت و ضعف آن ها را مورد بررسی قرار داده و سپس مدل جدید با رویکرد تلفیقی ارائه شده است در تحلیل مقالات با توجه به این که پژوهش با هدف دستیابی به یک الگو برای تهیه تحلیل و اعتبارسنجی محتوای آموزشی بود از روش تحلیل مضمون ولکات استفاده شده است و همینطور از روش تحقیق مبتنی بر نظریه زمینه ای استفاده گردیده برهمین اساس در پژوهش حاضر با توجه به ماهیت روش شناسی کیفی به به جای ارائه ی فرضیه سوال مطرح می گردد یافته ها: یافته های این پژوهش نیز حاکی از آنست که مدل های طراحی آموزشی برای آموزش از راه دور دربرگیرنده تمامی عناصر مورد نیاز در یک برنامه جامع طراحی آموزشی نمی باشد و همین امر باعث شده تا فرایند طراحی آموزشی به صورت جامع مدنظر قرار نگیرد، همچنین طراحان قبلی نیز مدل های خود را به صورت با رویکرد مستقل طراحی نموده اند و این باعث شده تا نتوان از کلیه ظرفیت ها و امکانات در فرآیند مذکور استفاده کرد. لازم به ذکر است پژوهشگر در این پژوهش تلاش نموه تا در مدل نوین خود ضمن بهره گیری از مدل های پیشین نگاهی کاملاً نو و متفاوت برای تهیه،تحلیل و اعتبارسنجی محتوای آموزشی داشته باشد و همچنین مبانی فلسفی،ویژگی ها،اصول و الزامات
تحلیل پدیدارشناسانه برنامه کارآموزی مهارت آموزان طرح استخدامی ماده 28 وزارت آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
195 - 212
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: رویکرد راهبردی و عملکردی در برنامه درسی نظام تربیت معلم نقش مهمی در توانمندسازی و تربیت سرمایه انسانی مورد نیاز نظام آموزشی ایفا می کند. هدف پژوهش، شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید دوره کارآموزی مهارت آموزان دانشگاه فرهنگیان تهران بود.
روش شناسی پژوهش: روش پژوهش حاضر آمیخته (کیفی- کمی) بود. در بخش کیفی از اعضای هیأت علمی و کارآموزان دانشگاه فرهنگیان به روش نمونه گیری هدفمند 18 نفر انتخاب و با آن ها مصاحبه شد. در بخش کمی از اعضای هیئت علمی و کارآموزان پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان تهران در سال تحصیلی 1400-1401 تعداد 288 نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب و پرسشنامه محقق ساخته برای آن ها اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مضمون، مدل SWOT و ماتریس برنامه ریزی کمی (QSPM) انجام شد.
یافته ها: دستاور پژوهش شناسایی 16 مؤلفه نقاط قوت و ضعف و 18 مؤلفه فرصت ها و تهدیدهای برنامه کارآموزی مهارت آموزان طرح استخدامی ماده 28 وزارت آموزش و پرورش بود. همچنین، بر اساس ماتریس برنامه ریزی کمی 8 راهبرد برای رویارویی با ضعف ها و تهدیدها و تقویت توانایی ها و فرصت های برنامه کارورزی مهارت آموزان تدوین گردید.
بحث و نتیجه گیری: یافته های این پژوهش تأکید می کند، راهبرد توسعه و تجهیز امکانات سخت افزاری و نرم افزاری پردیس ها و مراکز مجری، بیشترین و راهبرد تقویت اطلاع رسانی قابلیت های برنامه جدید، کمترین جذابیت را دارد. دستاورد این مطالعه دریچه های جدیدی را بر روی ایجاد تغییرات مطلوب در بازنگری برنامه آموزش مهارت آموزان و برنامه ریزی های راهبردی تحقیق و توسعه در این عرصه می گشاید.
بررسی تحلیل محتوای فارسی دوره اول متوسطه بر اساس معرفی اسطوره ها، الگوها و اندیشمندان ایرانی - اسلامی
حوزههای تخصصی:
یکی از اصول تربیت رسمی و عمومی تاکید بر فرهنگ اسلامی ایرانی و زبان و ادب فارسی است و بدین منظور تربیت رسمی و عمومی باید به معرفی نماد های فرهنگ و تمدن اسلامی ایرانی بپردازد. هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان توجه به اسطوره ها الگو ها و اندیشمندان ایرانی-اسلامی در محتوای کتاب های فارسی دوره اول متوسطه است. جامعه آماری کتاب های فارسی دوره اول متوسطه انتخاب گردید ونمونه آماری با جامعه آماری برابر است. ابزار پژوهش چک لیست آماده دارای روایی و پایایی 81% هست. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از س نجش فراوانی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد در متون کتاب فارسی متوسطه اول مجموعا 197 جمله به معرفی شخصیت ها ( ذکر اسم شخصیت، معرفی آثار، بیان زندگینامه، بیان فعالیت ها، ارائه نمونه آثار) پرداخته است. از میان اسطوره ها، الگو ها و اندیشمندان ایرانی اسلامی در متون کتاب فارسی شخصیت های ادبی با فراوانی 75 جمله معادل 38%در جایگاه اول، شخصیتهای علمی فلسفی و مبارز با فراوانی 43 و 31 جمله معادل 21% و 15%در جایگاه های دوم و سوم قرار دارند. در این میان به شخصیت های سیاسی ورزشی، هنری کمتر از 10%توجه شده.
اثربخشی الگوی تدریس 5E بر اشتیاق و پیشرفت تحصیلی درس علوم تجربی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: بررسی اثربخشی الگوی تدریس 5Eبر اشتیاق و پیشرفت تحصیلی درس علوم تجربی دانش آموزان پایه ششم شهر سرابله بود. پژوهش حاضر از نظر شیوه اجرا، نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. روش ها : جامعهآماری پژوهش، تمامی دانش آموزان پایه ششم شهر سرابله که تعداد آن ها برابر با 250 نفر است. حجم نمونه در این پژوهش برابر با ۴۰ نفر (۲۰نفر گروه کنترل و ۲۰ نفر گروه آزمایش) است که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها ، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی شافلی و همکاران در سال (2002)، پرسشنامه پیشرفت تحصیلی فام و تیلور(1999) و آزمون معلم ساخته بود. جهت تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات، از روش های آماری استنباطی از قبیل آزمون لوین و تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که الگوی تدریس 5E باعث افزایش اشتیاق تحصیلی و پیشرفت تحصیلی درس علوم تجربی دانش آموزان پایه ششم شده است؛ عملکرد تحصیلی دانش آموزانی که به روش5E آموزش دیدند، نسبت به گروه کنترل در پس آزمون کاملاً متفاوت بود، به طوری که این الگو باعث افزایش 69 درصدی خودکارآمدی، افزایش 19درصدی برنامه ریزی و افزایش 30درصدی انگیزش شده است. نتیجه گیری: الگوی5E می تواند در یادگیری پایدار دانش آموزان ابتدایی در درس علوم تجربی مؤثر باشد و به عنوان شیوه ای اثربخش، برای افزایش قدرت درک مطلب در دو سطح کاربرد و ترکیب دانش در ابتدایی به معلمان توصیه می شود. در نهایت این الگو، اثربخشی لازم را جهت افزایش شور، نشاط و اشتیاق دانش آموزان دارد؛ بنابراین الگوی مناسب و مطلوبی برای تدریس درس علوم تجربی است.
تحلیل محتوای کتاب درسی علوم تجربی پایه هفتم براساس میزان توجه به خلاقیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب درسی علوم تجربی پایه هفتم براساس میزان توجه به خلاقیت انجام گرفته است. روش این تحقیق توصیفی از نوع تحلیل محتوا و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری این تحقیق، محتوای کتاب فوق « متن درس، فعالیت ها و تصاویر » درسال تحصیلی 1400-1399 می باشد. حجم نمونه و جامعه آماری یکسان بوده و کل محتوای کتاب مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات چک لیست تحلیل محتوای محقق ساخته می باشد. به منظور اعتبار یابی(روایی صوری و محتوایی) ابزار تحقیق از نظرات و دیدگاه های صاحب نظران و برای پایایی ابزار از فرمول پایایی هولستی استفاده شده است. روش گردآوری داده ها تحلیل محتوا و کتابخانه ای است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و اعداد و ارقام به شکل فراوانی، درصد و نمودار استفاده شده است. بر اساس نتایج در مجموع 50 درصد متن، تصویر و فعالیت های محتوای کتاب درسی منطبق با خلاقیت بود. همچنین نتایج نشان داد که میزان انطباق کتاب درسی علوم تجربی پایه هفتم با خلاقیت براساس مولفه سیالی 9 درصد، مولفه بسط خلاقیت 5/21 درصد، مولفه انعطاف 7 درصد و مولفه ابتکار 7/12 درصد می باشد.
بررسی و تحلیل تأثیر دوزبانگی بر میزان یادگیری دروس ادبیّات در بین دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان دشت آزادگان استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از موضوعات مهمّی که امروزه برنامه ریزان آموزشی و معلمّان با آن مواجه اند، چگونگی ارتباط میان دوزبانگی و تعلیم و تربیّت است. واژه دوزبانه درباره افراد یا جوامعی به کار می رود که بیش از یک زبان را در امر ارتباطات خود به کار می گیرند. کاربرد متناوب زبان را به وسیله یک فرد دوزبانگی و فردی که چنین عملی را انجام می دهد دوزبانه می گویند. فرد دوزبانه با زبان دیگری که در کشور عمومیّت یافته و برای او حکم زبان دوّم است، آشنا شده و آموزش می بیند به نحوی که هر لحظه می تواند به هر دو زبان سخن بگوید و بفهمد. لذا دوزبانگی یکی از مسائل مهمّ نظام آموزشی کشورهای چندزبانه است؛ زیرا در جهان کنونی دوزبانگی امری عادی است. پژوهش حاضر، به بررسی و تحلیل تأثّیر دوزبانگی بر میزان یادگیری دروس ادبیّات در بین دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان دشت آزادگان می پردازد. در این پژوهش 210 دانش آموز دوزبانه عربی_فارسی زبان از دبیرستان های دخترانه شهرستان دشت آزادگان با 100 دانش آموز تک زبانه فارسی زبان از مناطق آخر آسفالت و کوی علوی اهواز که از لحاظ شرایط فرهنگی و اجتماعی و امکانات مدرسه با شهرستان دشت آزادگان هم سطح هستند، به صورت تصادفی انتخاب شدند. می توان گفت که، میان دوزبانگی دانش آموزان شهرستان دشت آزادگان و سطح مهارت های فارسی آن ها رابطه آماری معناداری برقراراست. یافته های پژوهش حاکی از آن است که دوزبانگی دانش آموزان شهرستان دشت آزادگان با افت تحصیلی آن ها ارتباط مستقیم دارد. دوزبانگی ضمن تأثیر بر سطح مهارت های فارسی دانش آموزان بر وضعیّت تحصیلی آنها هم مؤثّر است.
رابطه بین هویت حرفه ای معلمان مقطع آموزش ابتدائی با فرسودگی شغلی آنان با نقش واسطه ذهن آگاهی آنان
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
122 - 141
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هویت حرفه ای و ذهن آگاهی معلمان نقش مهمی در کاهش فرسودگی شغلی آنان دارد و می تواند کیفیت آموزش را بهبود بخشد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی ارتباط بین هویت حرفه ای معلمان مقطع آموزش ابتدائی با فرسودگی شغلی آنان با نقش واسطه ذهن آگاهی شهرستان کازرون بود.روش شناسی پژوهش: روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بود. بدین منظور 350 نفر از بین 1700 معلم آموزش ابتدائی به عنوان نمونه آماری مورد ارزیابی قرار گرفتند. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه فرسودگی شغلی (مسلش، 1981)، پرسشنامه های هویت حرفه ای معلمان (چانگ، 2008) و پرسشنامه ذهن آگاهی (بائر و همکاران، 2006) جمع-آوری گردید. با توجه به نرمال بودن توزیع داده ها برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون همبستگی پیرسون، آزمون سوبل و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده گردید.یافته ها: نتایج نشان داد بین هویت حرفه ای با فرسودگی شغلی و ذهن آگاهی ارتباط معناداری وجود دارد. هویت حرفه ای با مقدار بتای 320/0 - بر فرسودگی شغلی معلمان تاثیر گذار بود. همچنین نتایج نشان داد هویت حرفه ای با مقدار بتای305/-0 بر ذهن آگاهی معلمان تاثیر گذار بوده و می تواند حدود 9 درصد تغییرات متغیر وابسته را پیش بینی کند. هویت حرفه ای با مقداربتای 162/-0 و ذهن آگاهی با مقدار بتای 519/0- بر فرسودگی شغلی معلمان تاثیر گذار بوده و می توانند حدود 35 درصد تغییرات متغیر وابسته را پیش بینی کنند. و در نهایت نتایج نشان داد با در نظر گرفتن سطح خطای05/0 ∝ اگر مقدار اگر مقدار از 96/1 بیشتر باشد، اثر غیرمستقیم مشاهده شده از نظر آماری معنادار است. نتیجه گیری:معلمان با هویت حرفه ای قوی تر و ذهن آگاهی بالاتر، توانایی بیشتری برای مقابله با استرس های شغلی دارند. آموزش ذهن آگاهی می تواند راهکاری مؤثر برای ارتقای تاب آوری و بهبود کیفیت زندگی کاری معلمان باشد.