فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۷٬۵۷۷ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۳
35 - 50
حوزههای تخصصی:
آرمانشهر ایرانی _اسلامی اصفهان واجد مراکز تاریخی نمادینی بوده که مبتنی بر جهان بینی های عقلی، نقلی و شهودی شکل گرفته اند. میدان کهنه، بازار و نقش جهان در ترکیبی پیوسته، وابسته و همبسته با هم این مجموعه مرکزی را شکل داده اند. وجهی که جامعه پذیری جمعیت و حضور پذیری حکومت، اصناف، امت و مذهب را در مکانی همچون مرکز فراهم ساخته و به یگانگی می کشاند. پرسش اینجاست که نظام معنایی عمیق یا معنوی این مجموعه مرکزی با کدام مؤلفه ها برای انسان ها _ با هر نگرش و جایگاه وجودی _ ادراک پذیر و قابل دریافت می شود؟ هدف، فرارفتن از ادراک حسی و دسته بندی دریافت معنایی از مراکز نمادین تاریخی بر پایه اوج فهم معنایی مشترک افراد است. بازخلق چنین فضاهایی بدون حصول مؤلفه های ادراک معنایی و معنوی ممکن نیست. روش پژوهش پدیدارشناسی هرمنوتیک است که از رویکردهای تاریخی _ تفسیری و راهبرد مورد پژوهی عمیق درونی بهره می برد. کشف جوهر مشترک تجربه زیسته افراد از طریق طبقه بندی و تحلیل اطلاعات بر پایه مرور سیستماتیک متون و مشاهدات میدانی استوار بوده است. بر پایه نتایج حاصل از پژوهش، مجموعه مرکز نمادین تاریخی شهر اصفهان بر پایه زبانی با منش کالبدی _ فضایی، از مبدأ میدان کهنه شروع شده، مسیر بازار را می پیماید و به مقصد نقش جهان می رسد. در این گذر و گذار از مبدأ به مقصد، دریافت معانی با ارجاع به مؤلفه های پایداری فرازمینه ای، رویداد فراعملکردی _اجتماعی، موضع فراریخت شناسی، سیماشناسی فرادیداری و گونه شناسی فرافضایی بیشتر قابل ادراک می شود. فرایند بازخلق مراکز نمادین کهن ایرانی در کشاکش مؤلفه های ادراک معنایی بیشتر رخ می دهد، اگر تجربه زیسته "تهی از هر" بتواند از موقعیت پیرامونی آگاهی به مرکز سیر کند. این وضعیت با عاملیت یافتن بیشتر وجوه نمادین (به نسبت شمایلی) مکان همچنین کنش شدنی (به نسبت بودنی) ناظر در فضا افزایش می یابد. در این حالت، ادراک معنایی در اوج خود به یگانگی کنشگران در فضا منتهی می شود.
بهینه سازی چند هدفه فرم پارامتریک بنای مسکونی بومی بر پایه آسایش در اقلیم گرم و خشک شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
۸۴-۴۷
حوزههای تخصصی:
اهداف: با توجه به سهم حدود ۳۵ درصدی مصرف انرژی توسط ساختمان ها، مدیریت مصرف انرژی توجه ویژه ای از سوی معماران خواستار است. فرم بنا یکی از تأثیرگزارترین پارامترها بر میزان مصرف انرژی است و شهر یزد به عنوان نمونه اقلیم گرم و خشک در جهان که دارای تابستان های گرم و طولانی است مورد توجه پژوهش حاضر است. هدف از این پژوهش ارائه راهکاری برای تولید فرم بهینه ساختمان بومی مستقل به عنوان سیاست پایه ای در فاز طراحی مفهومی در شهر یزد است. روش ها: با استفاده از مدل سازی پارامتریک و شبیه سازی انرژی توسط ابزار رایانه ای مناسب، بهینه سازی چندهدفه فرم ساختمان با در نظر گرفتن دو شاخص آسایش حرارتی و آسایش بصری توسط الگوریتم ژنتیک برای اقلیم گرم و خشک شهر یزد انجام گرفت. چند مقدار مساحت زیربنا به عنوان ورودی در نظر گرفته شد و نتایج در قالب چهار نوع فرم کلی مکعب، L، U و O ارائه شد. یافته ها: در این پژوهش گزینه های بهینه مورد تحلیل و مقایسه قرار گرفت و مدلی کلی برای فرم و جهتگیری بهینه ساختمان ارائه شد. نتایج پژوهش نشان داد که بهینه ترین فرم با در نظر گرفتن شاخص آسایش حرارتی به عنوان شاخص دارای اولویت برای تمامی مساحت های مورد بررسی، فرم مکعب مستطیل با فاکتور شکل حدود ۸/۱ و جهتگیری شمالی-جنوبی است. نتیجه گیری: استفاده کردن از فرم و جهتگیری بهینه ساختمان به عنوان سیاست غیر فعال که پایه ای برای سیاست های فعال و غیر فعال دیگر است می تواند تأثیر مناسبی بر ایجاد آسایش و کاهش مصرف انرژی به صورت توأمان داشته باشد.
تحلیل تناسبات هندسی خانه های تاریخی اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۶
29 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف: تحلیل بناهای سنتی ایرانی از منظر دانش هندسه نشان می دهد که در معماری سنتی ایران تناسبات، از جمله نسبت زرین، در وجوه مختلف از جمله الگوهای معماری و هندسی، مقاطع، طراحی پلان ها و مشخصات سازه ای نقش پررنگی داشته است. در حقیقت، هندسه ابزاری است که می تواند در معماری نظم ایجاد کند و در برقراری ارتباط آگاهانه بین اجزای تشکیل دهنده بنا مؤثر باشد تا امکان بروز یکپارچگی فضا که ترکیبی هدفمند، هندسی و مبتنی بر خلاقیت است، در عین مرکب بودن، پدید آید. در معماری سنتی ایرانی، تناسب به سبب فراهم کردن گونه ای از معماری که بر مبنای برداشت سلیقه ای نبوده، بر کیفیت درک بنا، مثلاً خانه، مؤثر بوده است. در بین تعالیم معماری ایرانی، دو تئوری «مستطیل طلایی ایرانی» و «گز و پیمون» کاربست و تعریف بیشتری دارند. روش تحقیق: در این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی و با مطالعه درباره فضاهای پنج دری، سه دری و حیاط خانه های تاریخی اهواز، درستی این تئوری ارزیابی شده است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که کدامیک از سیستم های برقراری تناسب در هندسه خانه های تاریخی اهواز استفاده شده است؟ یافته ها:در مقاله حاضر، صحت این فرضیه با مطالعه فضاهای پنج دری، سه دری و حیاط در خانه های تاریخی شهر اهواز مربوط به دوره قاجار و پهلوی بررسی شده است. ابعاد و اندازه برداشت و داده های آماری به کمک نرم افزار spss تحلیل شد. برای تشخیص عادی بودن داده های به دست آمده از آزمون کولموگروف اسمیرنوف و با توجه به عادی بودن داده ها به منظور پاسخ به فرضیه های پژوهش از آزمون های پارامتریک استفاده شده است. نتیجه گیری: با درنظرگرفتن وضعیت واقعی و الگوی پلان منازل اهواز، ضریب تغییرات مقادیر به دست آمده از گز و پیمون نسبت به مقادیر به دست آمده از مستطیل طلایی ایرانی کمتر و مقادیر آن به مقادیر واقعی نزدیک تر است. این فرضیه به عنوان نظریه اصلی استفاده شده در هندسه خانه های مورد بررسی پذیرفته می شود.
بررسی رابطه عوامل کالبدی با حس رضایت و تعلق کاربران به سرای سالمندان (نمونه موردی: شهر اردبیل)
حوزههای تخصصی:
سالمندی، دوران برخورد با محدودیت های جسمی و روانی خاص است و توجه به نیازهای روحی، در کنار نیازهای کالبدی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. افزایش روزافزونِ جمعیت سالمندان و تغییرات شیوه زندگی فردی و خانوادگی، باعث افزایش تعداد مؤسسات نگهداری سالمندان شده است؛ اما ازلحاظ روانی، این نوع خانه ها در نظر سالمندان، سمبل انزوا و تمایل جامعه به طرد آن ها تلقی می شود؛ بنابراین، آنچه مستلزم توجه است، خلق فضایی است که ضمن حمایت فیزیکی، مادی و عاطفی، با شرایط سنی و بحران هایی که منجر به محدودیت و جدایی سالمند از جامعه عمومی گشته، مطابقت داشته باشد. این مطالعه بر آن است تا راهکارهایی جهت ارتقای سطح رضایتمندی و افزایش حس تعلق سالمندان به محیط سرای سالمندان ارائه دهد. برای این منظور، پس از بررسی متون موجود و طراحی پرسشنامه ای ترکیبی از نمونه های استاندارد رضایت از زندگی و حس تعلق و محقق ساخت مربوط به عوامل کالبدی، به سنجش نظرات 123 نفر از سالمندان ساکن در مجموعه سرای سالمندان شهر اردبیل، پرداخته شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS v.24 تحلیل شدند. نتیجه آزمون همبستگی نشان می دهد که میان عوامل محیطی_کالبدی و رضایتمندی و احساس تعلق سالمندان، ارتباط مثبتی وجود دارد. هم چنین، نتیجه آزمون رگرسیون نیز نشان می دهد که از میان عوامل محیطی_کالبدی، سرزندگی محیطی بیشترین تأثیر را در تأمین رضایتمندی و احساس تعلق آنان داشته و پس ازآن، فضای سبز و نور مناسب، جذابیت بصری، قابلیت محیطی و آزادی عمل دارای تأثیر مثبت می باشند. نتایج هم چنین نشان می دهد که با افزایش سن، میزان رضایتمندی و احساس تعلق سالمندان، کاهش می یابد.
جایگاه ساختِ دیجیتال در معماری: ساختِ معماری در نسبت با تعیّن معرفت شناسانه ساختِ دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۳
79 - 101
حوزههای تخصصی:
ساختِ دیجیتال فقط حوزه ای مبتنی بر دانشی فنّی نیست، بلکه می تواند از منظر مبانی معرفتی نیز مورد بررسی قرار گیرد. برخلاف مباحث فنّی در ساختِ دیجیتال که راهکارهایی برای حل مسائل مختلف ساختِ معماری ارائه می دهند، مبانی معرفتی این حوزه با جهت دهی گفتمان ساختِ دیجیتال مستقیماً بر ساختِ معماری و نتیجه آن اثر دارد، بنابراین لازم است تا جایگاه آن در نسبت با معماری مشخص شود. در پاسخ به این پرسش که: «جایگاه گفتمان ساختِ دیجیتال در نسبت با ساختِ معماری چیست؟» این پژوهش در چارچوبی کیفی، ازطریق تحلیلِ انتقادی گفتمان ِ دیجیتال، با رویکرد تاریخی، تلاش می کند تا در مواجهه ای آزاد و بدون پیش فرض های دانشی، در دو سطح روساختی و زیرساختی، تصاویری از این گفتمان را در نسبت با معماری ارائه کند. در بخش اول، با تحلیل متون موجود در ویترین ساختِ دیجیتال، به تحلیل روساختی گفتمان ساختِ دیجیتال می پردازد: نتایج این تحلیل، چارچوبی برای فهم گفتمان ساختِ دیجیتال را مشخص می کند که در گره گاه آن، هرچیزی ازجمله معماری قابل ساخت است. بخش دوم با رجوع به زیرساخت تاریخ ِ دیجیتال در معماری مبتنی بر نظرات کارپو، با تفاوت قائل شدن بین دو تاریخ : یکی تاریخ [دور] وقوع انقلاب ِدیجیتال در معماری و دیگری تاریخ [نزدیک] شکل گیری گفتمان ساختِ دیجیتال در معماری، بزنگاهی را در تبادل ابزار فناوریِ دیجیتال به منظور تحقق ایده های نظریات پست مدرن معماری، مشخص می کند. تحلیل مقایسه ای این دو پاسخ، تفاوتی معرفت شناسانه را بین دو جایگاه از ساختِ دیجیتال در نسبت با ساختِ معماری نمایان می کند.
تحلیل رفتاری میزان مقبولیت عمومی استفاده از دوچرخه در شهر آق قلا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، استقرار و استفاده از دوچرخه در بسیاری از شهرهای جهان رواج داشته ولی بااین وجود استفاده از آن در شهرهای ایران محدود می باشد. هدف از پژوهش؛ بررسی میزان مقبولیت عمومی استفاده از دوچرخه در شهر کوچک آق قلا می باشد. رویکرد پژوهش، کمّی توأم با منطق استدلال قیاسی و ماهیت آن پیمایشی است. به منظور جمع آوری داده ها از یک پرسشنامه محقق ساخته و حجم نمونه 400 نفری استفاده گردیده که در تدوین آن از دو مدل «یوتات» و نظریه «رفتار برنامه ریزی شده» استفاده شده است. براین اساس، یافته های پژوهش نشانگر مقبولیت اندک و نکات ضعف محسوسی در شهر آق قلا در ابعاد اجتماعی استفاده از دوچرخه و عدم تأیید معناداری ضرایب همبستگی متغیرهایی همانند «نگرش»، «هنجارهای تأکیدی» و حتی «سودمندی درک شده» با متغیر رفتار هست. در این زمینه، عدم باور به دوچرخه به عنوان یک وسیله سفر مشاهده می شود و نگرش ورزش به دوچرخه بیشتر نمایان می باشد. نتایج آزمون رگرسیون خطی چندگانه پژوهش نیز نشانگر معناداری کل مدل و وجود رابطه مابین متغیرهای اجتماعی- روان شناختی پژوهش و نیز معناداری سه متغیر اثرگذار «آگاهی» (292/0+)، «هنجارهای توصیفی» (243/0+) و «تأثیرپذیری فردی» (312/0-) و ضریب تعیین تعدیل شده دارای مقدار 23% از تغییرات تبدیل پذیری در متغیر وابسته است. در پایان، نیز یافته های آماری پژوهش بازخوانی و تفسیر گردیده اند.
مقدمه ای بر رهیافت کارآفرینی در معماری امروز ایران (با تأکید بر مشکلات و چالش های معماری به عنوان فرصت های کارآفرینی معماری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ مرداد ۱۴۰۳ شماره ۱۳۴
67 - 84
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بیان مسئله: بهره برداری از دانش به عنوان منبع استهلاک ناپذیر تولید ثروت موجب افزایش توجه به مفهوم کارآفرینی در علوم مختلف به منظور توسعه اقتصادی و اجتماعی جوامع برای هماهنگی با تغییرات و همچنین تجاری سازی دانش شده است. در این راستا معماری نیز برای بقا و اظهار وجود و هماهنگی با این مفهوم در ساختاری پویا و به روز و برای حل مشکلات، فائق آمدن بر چالش های پیش رو و پاسخگویی به خواسته ها و نیازهای جامعه بایستی گام بردارد و ذهنیت سنتی خود را با ذهنیت کارآفرینی هماهنگ کرده و از پتانسل های مهارتی آن بهره برداری کند. پرسش اصلی این پژوهش این است که مفهوم کارآفرینی معماری فرصت مبنا چیست؟ این مفهوم دارای چه ساختار، سازوکار، نتایج و آورده هایی است؟ و مدل کارآفرینی معماری امروز ایران بر مبنای فرصت های کارآفرینی از چه اجزائی تشکیل شده است؟ هدف پژوهش: در این پژوهش ضمن پرداختن به ضرورت توجه به مفهوم نوپای کارآفرینی معماری، مدل مفهومی کارآفرینی معماری فرصت مبنا ارائه شده و روند شکل گیری و جزئیات تحقق این مدل در بستر معماری امروز ایران بررسی شده است. روش پژوهش: این تحقیق کاربردی-توسعه ای با رویکرد آمیخته با ترکیب دو روش کیفی و کمی است. گردآوری داده ها از نوع اکتشافی و در دو گام است؛ اول، حوزه معماری که در آن برای یافتن ابعاد مشکلات، نقص ها و چالش های معماری امروز ایران از روش فراترکیب استفاده شده است و در گام دوم با هدف اعتبارسنجی ابعاد و مؤلفه های استخراج شده، تکنیک دلفی فازی به کار رفته است. جامعه آماری گام اول شامل 59 سند (مقاله علمی-پژوهشی) و گام دوم خبرگان حوزههمعماری (39 نفر) است که براساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. از طریق روش فراترکیب 11 بُعد کلان مشکلات، نقص ها و چالش های معماری امروز ایران به عنوان فرصت های کارآفرینی معماری در جامعه ایران شناسایی شد. همه ابعاد کلان مشکلات و مؤلفه های مربوط به آن، با درنظرگرفتن لزوم توجه به مفهوم نوپای کارآفرینی معماری با استفاده از روش دلفی فازی به تأیید و اعتبارسنجی خبرگان رسید و مدل اولیه از ساختار فرایند کارآفرینی معماری فرصت مبنا ترسیم شد.نتیجه گیری: مطابق مدل به دست آمده، برای تحقق کسب و کارهای نوپا در عرصه معماری می بایست فرصت های کارآفرینی معماری که بخش اعظمی از آن منتج از مشکلات، چالش ها و ضعف های معماری معاصر ایران است، بررسی شوند تا فرایند کارآفرینی معماری در تعامل معماری با دانش کارآفرینی و مهارت های آن شکل گیرد. به این ترتیب می توان از تمام مزایا و منافع کارآفرینی در معماری بهره برد و از آن برای رفع مشکلات و چالش های معماری، ایجاد اشتغال و رفاه، توسعه پایدار در ابعاد مختلف و خلق و حفظ ارزش های جامعه معماری ایران استفاده کرد.
واکاوی هندسه فرکتال در کاشی های منقش معقلی پشت بغل قوس ایوان شمالی مسجد حکیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ شهریور ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
51 - 62
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: گره های هندسی از الگوهای پرکاربرد در طراحی نقوش معماری اسلامی است که دارای پیچیدگی، کثرت، آهنگ و توازن در ترسیم و فراتر از هندسه اقلیدسی است. هندسه فرکتال به عنوان بنیان شکل گیری جهان هستی و طبیعت، نااقلیدسی است. بخش عمده ای از هنرمندان علاوه بر داشتن دانش هندسه، طبیعت را الگوی کار خود قرار می دادند، لذا به صورت ناخود آگاه و شاید آگاهانه بر پایه هندسه فرکتال خلق اثر کرده اند. یکی از این نمودهای ماندگار، مسجد حکیم اصفهان است. ازآنجاکه در پس آثار زیبا قوانینی وجود دارد و برای رسیدن به امر زیبا دانستن این قوانین، شناخت ما را بالا می برد، مطالعه دقیق در خصوص هندسه فرکتال موجود در این آثار، زوایای پنهان و زیبایی آنها را آشکار می کند. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که چگونه می توان از هندسه فرکتال جهت تحلیل ساختار هندسه کاشی های منقش معقلی پشت بغل قوس ایوان شمالی مسجد حکیم استفاده کرد؟هدف پژوهش: دستیابی به نظام هندسه فرکتال در نقوش کاشی کاری های معقلی پشت بغل قوس ایوان شمالی مسجد حکیم از اهداف این پژوهش است. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و روش داده اندوزی میدانی، کتابخانه ای و اینترنتی و از نظر روش توصیفی و تحلیلی است. لازم به ذکر است که تحلیل ابعاد گره ها با استفاده از نرم افزار انجام خواهد شد.نتیجه گیری: با تجزیه و تحلیل نقوش معقلی موردنظر از دیدگاه فرکتال (خود متشابهی و بُعد) نتیجه پژوهش پس از محاسبه بُعد با دو روش لگاریتمی (جعبه شمار) و با استفاده از نرم افزار براین اساس بود که این نقوش هندسی دارای بُعد کسری بوده و این ابعاد با اختلاف ناچیز در دو روش، با ابعاد فرکتالی کاملاً انطباق دارد. از سوی دیگر با خطی کردن نقوش با نرم افزار اتوکد و بررسی هندسه پنهان، وجوه خود متشابه و تکرارشوندگی در هندسه پنهان نقش ها و همچنین در نقوش هندسی کاشی های معقلی متجلی شد.
بکارگیری اصول مدیریت شهری هوشمند در مقابله با بیماری های پاندمیک در راستای تحقق اصول شهر آینده (نمونه موردی: شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهمترین عوامل موثر بر تحقق شهر هوشمند آینده، پیاده سازی اصول مدیریت هوشمند شهری بوده که در مواقع بحرانی می تواند موجب بهبود عملکرد مدیریت سازمانی در شهر شده و زمینه دستیابی به موفقیت در مهار بحران های طبیعی را فراهم سازد. پاندمی کرونا به عنوان یکی از برجسته ترین عوامل بحران ساز طبیعی بر زندگی افراد در قرن حاضر بوده که موجب تاثیراتی شگرف بر نحوه عملکرد ساختار مدیریت شهری در جهان شده است. شهر کرج به عنوان مرکز استان البرز، در پاندمی کرونا به عنوان یکی از مهم ترین مراکز شیوع این بیماری تلقی می شد که ارزیابی وضعیت مدیریت شهری به هنگام مقابله با ایپدمی های بعدی، نیازمند بکارگیری مولفه های مدیریت شهری هوشمند می باشد."نوآوری هوشمند"،"کنترل انرژی هوشمند"،"حمل و نقل و ارتباطات هوشمند"،"پایداری هوشمند"،"حکمروایی هوشمند"، "مشارکت هوشمند" و "سیستم اطلاعاتی هوشمند" به عنوان مولفه های موثر بر پیاده سازی اصول مدیریت شهری هوشمند در مقابله با بیماری های پاندمیک در شهر کرج شناسایی شدند. که نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای بیانگر این نکته بود که از دیدگاه کارشناسان و مدیران شهری متغیرهای«ارتقای سیستم حمل ونقل شهری در قالب طرح های آنلاین و اینترنتی»، «دسترسی به اطلاعات و داده های مورد نیاز شهروندان در قالب یک نمایشگر» و «بهبود برنامه ریزی سفر یکپارچه در قالب پلتفرم های اینترنتی موبایل» به ترتیب بالاترین میانگین امتیاز و از دیدگاه متخصصین کادر درمان، متخصصان کادر درمان «بهره مندی به روز از نظرات افراد متخصص خارج از ساختار مدیریت شهری»، «برگزاری وبینارهای جمعی در راستای ارائه گزارش در سطح محلی توسط شهروندان به نهادهای مدیریت شهری» و «دسترسی به اطلاعات و داده های مورد نیاز شهروندان در قالب یک نمایشگر» به ترتیب بالاترین میانگین امتیاز را دارا بودند که بیانگر اهمیت و وزن این مولفه ها از نظر جامعه آماری هدف می باشد.
تبیین شاخص های هنر عمومی در مدیریت فضای میان ساختمان های بلندمرتبه به منظور ارتقای سرزندگی؛ مطالعه موردی: شهرک صدرای شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۶
3 - 14
حوزههای تخصصی:
هدف: ساختمان های بلندمرتبه همواره مورد توجه بسیاری از معماران، طراحان و برنامه ریزان شهری بوده است. اما آنچه اغلب نادیده گرفته می شود، فضاهای میان ساختمان های بلند مرتبه است. بی توجهی به این فضاها منجر به کاهش سرزندگی و امنیت خواهد شد. یکی از راهکارها به منظور ارتقای سرزندگی در این گونه فضاها بهره مندی از گونه های مختلف هنر عمومی است. هنر عمومی مورد استفاده همگان و در دسترس عموم است. لذا این پژوهش با هدف شناسایی و تبیین متغیرهای هنر عمومی در فضای میان ساختمان های بلندمرتبه به منظور ارتقای سرزندگی در شهرک صدرای شیراز مطالعه شده است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ نوع و هدف پژوهش کاربردی و روش جمع آوری داده های آن توصیفی تحلیلی است. در این راستا 16 متغیر گالری، موزه، فستیوال و جشنواره، نمایش های خیابانی، موسیقی خیابانی، ال ای دی، رایانه ای (صداگذاری)، نمایش فیلم، نقاشی دیواری، المان، مجسمه، تجهیزات نور و روشنایی، مبلمان، کفسازی، درخت آرایی و گیاهان رونده در شش بعد هنر معماری، هنر بصری نمایشی، هنر دیجیتالی، هنر خیابانی، هنر مجسمه سازی و هنر منظر با بررسی مطالعات نظری تدوین گردیده است. یافته ها: به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده و 22 متخصص آن ها را تکمیل کرده اند. در تحلیل پرسشنامه ها نیز از روش میک مک استفاده گردید. روش میک مک برای شناسایی روابط مستقیم و غیرمستقیم بین این 16 متغیر و تعیین اولویت بندی آن ها استفاده شده است. با این روش متغیرها در چهار دسته متغیرهای دووجهی (هدف و ریسک)، مستقل، تأثیرگذار و تأثیرپذیر تبیین می شوند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد متغیرهای تجهیزات نور و روشنایی، نمایش های خیابانی، مبلمان، گیاهان رونده و ال ای دی بیشترین تأثیرگذاری و متغیرهای مبلمان، ال ای دی، تجهیزات نور و روشنایی، کفسازی و نمایش های خیابانی بیشترین تأثیرپذیری را داشته اند. همچنین متغیرهای مجسمه، المان و موزه به ترتیب کمترین میزان اثرگذاری را دارند.
تبیین نقش دریاچه های مصنوعی بر بهبود کیفی معماری منظر و تأثیر آن بر ارتقا کیفیت بصری محیط پیرامون (نمونه موردی: دریاچه چیتگر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
59 - 72
حوزههای تخصصی:
دریاچه های مصنوعی از دیرباز به یکی از مناظر تفریحی گردشگری مهم در دنیا تبدیل شده است. بهبود کیفی معماری منظر و تأثیرات آن بر ارتقا کیفیت بصری محیط پیرامون، به دلیل وجود نقش جذاب آب و دریاچه، از جایگاه ویژه ای در میان گردشگران برخوردار است. هدف مقاله، تبیین نقش دریاچه های مصنوعی بر بهبود کیفی معماری منظر و تأثیر آن بر ارتقا کیفیت بصری محیط پیرامون و معیارهای ذهنى ش هروندان است که باعث ایجاد تأثیر ارتقا کیفیت بصری محیط پیرامون و بهبود کیفی معماری منظر می شود. روش تحقیق ش امل روش های توصیفى- تحلیلى و پیمایشى است. جامعه آمارى 384 نفر از ساکنین و مراجعین می باشند که از حاشیه فضاى مسکونی و دریاچه مورد سنجش قرار گرفتند، تکنیک تحلیل شامل تحلیل آمارى با استفاده از نرم افزار PLS صورت گرفته است. با توجه به یافته های پژوهش بهبود کیفی معماری منظر و ارتقا کیفیت بصری محیط دریاچه یکی از اصلی ترین معیار برای تبیین نقش دریاچه های مصنوعی می باشد.
تبیین نقش ابعاد و مؤلفه های بازآفرینی شهری در بهبود وضعیت بافت های تاریخی ناکارآمد در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
45 - 60
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی شهری به مثابه رهیافتی توانمند برای برون رفت از جریان زوال پهنه های ناکارآمد شهرها، به رغم اقبال نسبی در پژوهش های شهرسازی ایران طی دهه گذشته، به ندرت با نگاهی جامع نگریسته شده است؛ در این پژوهش نحوه ترکیب ابعاد و مؤلفه های بازآفرینی شهری طی دهه 1390 در مقالات نشریات علمی پژوهشی شهرسازی و چگونگی نگرش پژوهشگران به آن بررسی شده است. پژوهش، با رویکرد کیفی و به روش استدلال استقرایی در سه فاز انجام شده است. نخست، با استفاده از مطالعه اسنادی، مؤلفه ها و ابعاد بازآفرینی شهری استخراج گردید. سپس به مدد شاخص روایی محتوایی و نظر کارشناسان، ابعاد و مؤلفه های مرتبط ثبت و تأیید شدند. در فاز دوم به کمک انتخاب نظام مند، مقالات مرتبط با بازآفرینی شهری انتخاب و با استفاده از نرم افزار MaxQda2020 و VOSviewerتحلیل محتوای کیفی صورت گرفت. نهایتاً با استفاده از یافته های پژوهش، مدل مفهومی پژوهش تدوین شد. بر اساس یافته ها، ابعاد اجتماع، اقتصاد و فرهنگ و مؤلفه های مشارکت اجتماعی، اقتصاد شهر و محله و میراث فرهنگی بیشترین میزان توجه و مشارکت را در ترکیب محتوای ساختار پژوهش ها داشته و ابعاد محیط زیست، مدیریت و قانون و مؤلفه های قوانین و مقررات و آلاینده های زیست محیطی کمترین میزان توجه را داشته اند. با توجه به نتایج، در دهه گذشته دو رویکرد کاربست اقتصادیِ میراث فرهنگی به منظور رونق اقتصادی و با هدف نهایی رونق اجتماعی پهنه های ناکارآمد شهرها و بهره بردن از بالقوگی های اجتماعی پهنه های شهری به منظور احیای حیات آنها بیشترین میزان توجه را داشته اند. بنابراین پیشنهاد می گردد به منظور افزایش بهره وری پژوهش ها، رویکردی متعادل با بهره گیری از هر دو نو نگرش اتخاذ گردد که در این میان توجه به قابلیت رویدادهای شهری به مثابه مفهومی مرتبط با هر دو جنبه راهگشاست. به علاوه، انطباق چارچوب سیاست گذاری بازآفرینی شهری در ایران با کلان نظریات وحدت بخش همچون نظریه شهر رویدادمدار، نظریه شهر ایرانی اسلامی و نظریه ایرانشهر می تواند منجر به موفقیت آنها در چارچوب برنامه های توسعه در ایران گردد.
رویکردهای شکل گیری مدرسه و الگوهای سازماندهی آن ها بر اساس سند تحول بنیادین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ دی ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
59 - 74
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: اکثر کشورها از جمله ایران، سند تحول آموزشی دارند که با ارئه الگوهای محتوایی جدید، تأثیراتی بر ارزش های آموزشی و ماهیت مدرسه می گذارد. در بسیاری از کشورها مانند فنلاند، سوئد و استرالیا، مدرسه به آموزش محدود نشده است و با عملکرد اجتماعی خود امکاناتی به جامعه اطراف عرضه می کند. اما در ایران، هنوز مدارس وارد این کارکرد نشده و مطالعات اندکی در این زمینه انجام شده است و تصویر روشنی نیز از گونه بندی مدارس وجود ندارد. این پژوهش در تلاش برای پاسخ به این سؤالات است؛ سؤال اول: الگوهای محتوایی سند تحول، گونه بندی مدارس را چطور تحت تأثیر قرار می دهد و چه گونه هایی از مدارس را توصیه می کند؟/ سؤال دوم: الگوهای سازماندهی هندسی رایج در مدارس چیست و الگوهای محتوایی سند تحول چه الگوهای سازماندهی را می تواند برای مدارس توصیه کند؟هدف پژوهش: هدف این پژوهش، گونه بندی مدارس از نظر محوریت یادگیری و خدمات، فعالیت ها و کاربری های الحاقی و سپس تعیین الگوی سازماندهی هندسی متناسب با گونه مدارس است.روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش، تحلیلی-استدلالی است. جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و اسنادی انجام شده است. به منظور کنترل روایی و پایایی پژوهش از پرسشنامه نخبگانی استفاده شد. ابتدا الگوهای محتوایی از اسناد آموزشی استخراج و از نظر محوریت آموزشی و خدمات و کاربری های الحاقی تحلیل شدند که منجر به گونه بندی مدارس شد. در نهایت الگوهایی برای سازماندهی هندسی گونه ها براساس الگوهای هندسی پرتکرار گروتر تنظیم شد.نتیجه گیری: پژوهش مدارس را در قالب پارک مدرسه، مدارس طبیعت-ورزش-سلامت، مدارس علمی پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی و کارآفرینی گونه بندی می کند. مدارس اجتماعی، دسته بندی کلان گونه هاست. همچنین، هشت الگوی سازماندهی رایج در میان مدارس شناسایی شد و سازگاری این الگوها با گونه های شش گانه از نظر کاربری های الحاقی و محوریت آموزشی بررسی شد. برای مدارس اجتماعی، الگوی نیمه پراکنده و نیمه آزاد تا نیمه منسجم و نیمه متراکم و برای سایر مدارس، الگوی نیمه پراکنده و نیمه آزاد تا پراکنده و آزاد توصیه می شود.
روایتی از شکل گیری بنای پیربکران در عهد ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
179 - 203
حوزههای تخصصی:
بنای تاریخی پیربکران، به عنوان یکی از نمونه های برجسته مجموعه مزارات شکل گرفته در دوره حکومت ایلخانان است. این بنا را می توان بازتابی از پیچیدگی های فرهنگی، مذهبی و اجتماعی آن دوره دانست. این پژوهش با هدف تبیین عوامل فرهنگی مؤثر در شکل گیری، سیر تکامل و تحولات این بنا، در بستری از تاریخ نگاری فرهنگی انجام شده است. روش تحقیق مبتنی بر رویکرد تاریخ فرهنگی و بر مبنای رویکرد کیفی و روش تاریخی است و داده ها ازطریق منابع مکتوب، مادی، شفاهی و تصویری، به شیوه ای تلفیقی از دور روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده اند. برای دستیابی به هدف پژوهش، ابتدا نقش و تأثیر انسان به عنوان مهم ترین عامل در شکل گیری فرهنگ بررسی شده و سپس، با استناد به تقسیم بندی فرهنگ به دو ساحت مادی و غیرمادی، عوامل مؤثر بر شکل گیری و تداوم بنای پیربکران مورد واکاوی قرار گرفته است. در این چارچوب، برخلاف رویکردهای سنتی که عمدتاً به ذهنیت نخبگان جامعه توجه دارند، این تحقیق بر بنیان های فکری و ذهنیت عامه مردم در دوران ایلخانی متمرکز است. یافته ها نشان می دهد که ذهنیت عامه، باورهای دینی و انگاره های مردمی در زمینه و زمانه تاریخی بنا، نقشی تعیین کننده در فرایند شکل گیری، سیر تکامل و تحولات معماری آن داشته اند. این پژوهش، بنای پیربکران را نه صرفاً به عنوان یک اثر معماری، بلکه به مثابه تبلوری از جهان نگری مردم عامه در دوره ایلخانان تحلیل می کند.
مدل مفهومی شهر سالم با تاکید بر آموزه های اسلامی: تعامل محیط زیست سالم و بهزیستی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
۱۴۶-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
اهداف: هر زمان از معماری داخلی صحبت میشود، موضوعی تزیینی به ذهن افراد مبتدی میرسد؛ و هر زمان از ساختمان سالم سخن به میان می آید، گمان میکنند که تنها به عناصر و جزییات معماری مربوط است. هدف اصلی این پژوهش، نشان دادن نقش هوش مصنوعی در ایجاد تعامل میان «معماری داخلی» و ساختمان سالم است. روش ها: روش شناسی پژوهش با اتکا به فراتحلیل و مبتنی بر نظریه معماری سرآمد، به بررسی پهنه بزرگی از ادبیات موضوع می پردازد. فراتحلیل یا متاآنالیز با تاکید بر ترکیب آماری از نتایج مطالعات متعدد، بخش وسیعی از ادبیات تحلیلی در حوزه نقش هوش مصنوعی در معماری داخلی را پوشش میدهد. بر اساس رویکرد منتخب پژوهش از روشهای ترکیبی محاسبات ماشینی مانند فراشبیه سازی ترکیبی، خوشه بندی، تفسیر آینده نگارانه متغیرها و استخراج اندازه اثر، واریانس و رگرسیون استفاده شده است. یافته ها: نتایج عددی و یافته های کمی در بررسی ابزارهای توسعه یافته در حوزه معماری داخلی، نشان دهنده آن است که بیشترین ابزارهای توسعه یافته مربوط به مراحل اولیه طراحی است و در رتبه بعدی ابزارهای مربوط به مرحله بهره برداری، و سپس ابزارهای مربوط به مراحل پایانی طراحی معماری است. نتیجه گیری: دستاوردهای کیفی پژوهش نشان میدهد که مجموعه ابزارهای توسعه یافته در حوزه معماری داخلی از دقت تحلیلی بالایی برخوردار نیستند، به همین دلیل اغلب استفاده از آنها در مرحله ایده یابی منطقی ترست. همچنین ابزارهای توسعه یافته در بخش دوم به در حوزه شیمی ساختمان، سلامت ساکنان، رایانش زیستی، مصالح دوستدار محیط زیست و غیره مربوط است.
استخراج شاخص های کلیدی اقتصادی اثرگذار بر قیمت مسکن در کلانشهرهای ایران به روش دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ مهر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
29 - 38
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:یکی از پرسش های فعالان صنعت ساخت و جامعه به عنوان بهره برداران اصلی مسکن در کلانشهرهای ایران این است که قیمت مسکن در آینده چه تغییراتی خواهد کرد؟ به عبارتی، دوره های رکود و رونق مسکن در چه زمان و با چه شدتی به وقوع می پیوند؟ پاسخ به این پرسش ها، نیازمند نگاهی آینده پژوهانه به مقوله مسکن و فهم ارتباط قیمت آن با شاخص های اقتصاد کلان کشور است.هدف پژوهش: این پژوهش در نظر دارد با استخراج کلیدی ترین شاخص های کلان اقتصادی به لحاظ اثرگذاری بر قیمت مسکن در کلانشهرهای کشور، زمینه تفکر و پژوهش در آینده قیمت و درک دوره های رکود و رونق مسکن را فراهم کند. این پژوهش و مطالعات مشابه، به واسطه نگرشی که برای شرکت های توسعه دهنده املاک و مستغلات، شرکت های طراحی و ساخت، سرمایه گذاران، بهره برداران و فعالان صنعت ساخت ایجاد می نمایند، آن ها را در اتخاذ تصمیمات بهتر و اثربخش تر برای کسب وکار و زندگی خود یاری می کند. به این ترتیب، ریسک ها و خطرات محتمل در آینده بازار مسکن برای مخاطبان ذکر شده، آشکار و ملموس شده و بررسی و پاسخگویی مطلوب تر برای آن ها امکان پذیر می شود.روش پژوهش: براساس گام های روش دلفی فازی، ابتدا کلیه شاخص های اقتصاد کلان مرتبط با قیمت مسکن از طریق مطالعه منابع کتابخانه ای و مطالعات پیشین استخراج شد. سپس از طریق نظرسنجی از خبرگان و با غربال گری امتیازهای هر شاخص و مقایسه مقدار ارزش اکتسابی هریک، کلیدی ترین شاخص های اقتصادی اثرگذار بر آن تعیین شد.نتیجه گیری: شاخص های موضوع پژوهش براساس نتایج به دست آمده به ترتیب، «تورم»، «نرخ ارز»، «قیمت زمین مسکونی»، «هزینه ساخت» و «نقدینگی» است. شاخص های استخراج شده و ترتیب و تقدم آن ها، نشان می دهد نقش و جنبه «سرمایه ای» مسکن در کلانشهرهای ایران، مهم تر از جنبه های «عرضه» و «تقاضا» است.
تأثیر تناسبات و کشیدگی حیاط بر بازدهی تهویه فضای داخل در خانه های حیاط مرکزی اقلیم گرم و مرطوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ مهر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
39 - 48
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: استفاده از حیاط مرکزی در نواحی مختلف ایران، به یک سنت در معماری گذشته ایران تبدیل شده بود. با توجه به اینکه در اقلیم گرم و مرطوب، موضوع تهویه اهمیت بالایی دارد، بنابراین ساختار حیاط مرکزی در ابنیه می تواند نقش مؤثری داشته باشد. با این حال تاکنون پژوهشی با موضوع تناسبات حیاط مرکزی و نقش آن بر ارتقای تهویه در فضاهای پیرامون آن انجام نگرفته است.هدف پژوهش:در این پژوهش نقش تناسبات و کشیدگی حیاط مرکزی در ایجاد تهویه در فضاهای پیرامون آن در اقلیم گرم و مرطوب بررسی خواهد شد.روش پژوهش: ابتدا طی یک برداشت میدانی، یکی از مهم ترین شاخص های تهویه از جمله سرعت باد به صورت میدانی (تجربی) در یکی از خانه های سنتی با الگوی حیاط مرکزی سنجیده شده است. از این نتایج به عنوان یک شاخص مبنا برای تحلیل سایر نمونه ها استفاده می شود. در مرحله بعد، 10 نمونه براساس تناسبات و کشیدگی حیاط استخراج شد که همگی یک شرایط اقلیمی یکسان در محیط نرم افزار دینامیک سیالات محاسباتی شبیه سازی شد و در نهایت نتایج در قالب خروجی های مختلف از جمله سرعت باد، سن هوا، دبی هوا و در نهایت بازدهی تهویه سنجیده شد. متغیر مستقل در این پژوهش تناسبات افقی حیاط مرکزی و متغیر وابسته، راندمان تهویه در فضای موجود در آکس حیاط مرکزی است. نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد در بناهای حیاط مرکزی، افزایش کشیدگی حیاط در امتداد جریان هوای بیرونی بنا، سبب افزایش راندمان تهویه هوا می شود.
تبیین پیشران های کلیدی مؤثر بر شاخص های پایدار اجتماعی حمل و نقل شهری در شهر اصفهان با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، حمل و نقل به عنوان یکی از مؤلفه های بسیار تاثیرگذار تمامی زوایای زندگی شهری را در برگرفته است، به عنوان یکی از ابزارهای بسیار مهم توسعه نقش و جایگاه خاصی یافته است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش تحلیلی - اکتشافی است. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه و تکنیک دلفی و مطالعات اسنادی -کتابخانه ای بهره گیری شده است. یافته های پژوهش نشان داد از میان 20 عامل اصلی تأثیرگذار بر پایداری اجتماعی حمل و نقل شهری، شهر اصفهان، 12متغیر به عنوان کلیدی و تأثیرگذار شناخته شده اند. که این متغیرها بیشترین تأثیرگذاری و کمترین تأثیرپذیری را بر آینده توسعه پایداری اجتماعی حمل و نقل شهری دارند و شامل عوامل حمایت از رفت وآمد زنان و کودکان، وجود آیین نامه های حمایتی از ایمنی اجتماعی و زیرساخت ها، قابلیت تأمین برای افراد معلول، حمایت از امنیت و ایمنی اقشار ناتوان و دسترسی برابر به منابع، حمایت از ارتقا و بهبود کیفیت زندگی اجتماعی، قابلیت تأمین برای اقشار کم درآمد، دسترسی اقشار جامعه به خدمات بیمه مالی و جانی، قابلیت حمایت از امنیت و ایمنی اجتماعی، حمایت از کاهش آلاینده ها، حمایت و تشویق بهره گیری از حمل ونقل عمومی، حمایت از اشتغال می باشند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که با توجه به تأثیرگذاری بالای نقش عوامل حمایت از رفت وآمد زنان و کودکان، وجود آیین نامه های حمایتی از ایمنی اجتماعی و زیرساخت ها اتخاذ سیاست های منطقی در خصوص پایداری اجتماعی حمل و نقل شهری توسط مسئولین شهر اصفهان، می تواند جهات موفقیت و یا شکست شاخص های پایدار اجتماعی حمل و نقل شهری، شهر اصفهان را مشخص نماید. در خاتمه برای بهبود وضع موجود راهکارهای ارائه شده که نیازمند توجه جدی مدیران و برنامه ریزان شهری می باشد.
تحلیل فضایی آسیب پذیری سکونتگاه های انسانی در برابر زلزله (نمونه موردی: استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۷
1 - 13
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تحلیل فضایی آسیب پذیری سکونتگاه های انسانی در برابر زلزله و در استان آذربایجان غربی می باشد.پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و روش بررسی آن توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری پژوهش شهرستان های 19 گانه استان آذربایجان غربی است. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش به صورت کمی و با استفاده از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی صورت گرفته است. در جهت تحلیل فضایی داده ها از روش های متعددی نظیر مدل درون یابی IDW، تابع تراکم Kernel، تابع تراکم Line، مدل همپوشانی Fuzzy Overlay و تابع AND استفاده شده است.یافته های این پژوهش نشانگر این است که در شمال استان شهرستان های سلماس، خوی، چایپاره، چالدران و ماکو، در جنوب شرقی استان شهرستان تکاب و در جنوب استان شهرستان های سردشت، میرآباد، پیرانشهر و اشنویه در زمره شهرستان ها با میزان آسیب خیزی بالا قرار دارند. مطابق داده های موجود می توان اذعان داشت که جنوب شرقی استان به نسبت جنوب و شمال استان از آسیب پذیری کمتری برخوردار است. در یک جمع بندی کلی نیز در حدود 46 درصد از مساحت استان و 18 درصد از جمعیت استان در محدوده با آسیب خیزی بالا قرار دارند.نتیجه گیری: امروزه پیرو مخاطرات اخیر به خصوص زلزله های اتفاق افتاده، لزوم توجه به ارتقاء تاب آوری در سکونتگاه های انسانی را می افزاید؛ بنابراین بر اساس نتایج به دست آمده در این پژوهش، پیشنهاد می گردد تا قبل از وقوع زلزله در مراکز با آسیب پذیری خیلی بالا مدیریت قبل از بحران شکل گیرد.
تبیین شاخص های مطلوب برای طراحی شهرهای اسلامی با تاکید بر فرهنگ اسلامی (مورد مطالعه: شهر جدید سهند)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دنیای امروز،شهرها به عنوان مرکزهای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی نقش حیاتی دارند. با افزایش جمعیت شهری، طراحی شهرها باید با ارزش ها و اصول فرهنگی جامعه سازگار باشد. شهرهای اسلامی نیازمند طراحی و ساختاری است که با اصول و ارزش های اسلامی هماهنگ باشد، اما هماهنگی طراحی شهری با ارزش های اسلامی چالش های خاصی را برای معماران و شهرسازان ایجاد می کند. در این پژوهش، به بررسی و تبیین شاخص های مطلوب برای طراحی شهرهای اسلامی با تأکید بر فرهنگ اسلامی پرداخته شده است. با تحلیل و ارزیابی شاخص های فرهنگی، اجتماعی، محیطی و اقتصادی شهر جدید سهند، چارچوبی عملی برای طراحی شهرهای اسلامی ارائه شده است.
هدف پژوهش: هدف اصلی این پژوهش، تحلیل طراحی شهری با الگوی توده فضای مطلوب در فرهنگ اسلامی در شهر جدید سهند از طریق شناخت معیارهای تأثیرگذار است. این تحقیق با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی در دسته تحقیقات کاربردی انجام شده است. هدف این مطالعه تدوین چارچوب عملی برای طراحی شهرهای اسلامی با توجه به اصول فرهنگی و ارزش های اسلامی در شهر جدید سهند بوده است.
روش شناسی: این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و کاربردی است. داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه از 80 نفر از کارشناسان شهرداری شهر جدید سهند جمع آوری شده اند. روش تاپسیس برای تحلیل داده ها بکار گرفته شده است.
یافته ها و بحث: نتایج نشان می دهد که ساخت خانه ها و کاربری مسکونی براساس الگوی شهر اسلامی، مهم ترین معیار در طراحی شهری با تأکید بر فرهنگ اسلامی است. همچنین، دو متغیر طراحی شهری با «الگوی توده و فضا» و «فرهنگ» اسلامی به طور همزمان در نظر گرفته شده اند که منجر به ارائه پیشنهاداتی با رویکرد تلفیقی کالبدی-فرهنگی منطبق بر ارزش های اسلامی-ایرانی شده است.
نتیجه گیری: معیارهای ارائه شده در این پژوهش، از جمله استفاده از اصول اخلاقی اسلامی در طراحی فضاهای عمومی و ایجاد فضاهای اجتماعی مطلوب، می تواند به ایجاد محیط های شهری مناسب در شهرهای اسلامی کمک کند.