فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۷٬۵۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در جستجوی زمانی از دست رفته ودر سخن گفتن با زبان گذشته به آن گونه که به زبان مردمان همه روزگاران شنیدنی آید دشوار است. توس محوطه ای باستانی در شمال مشهد است که امروز بیشتر بقایای باستانشناسی است. این محوطه دوره ها و حوادث زیادی را پشت سر گذاشته است. این تاریخ و بزرگان فرهنگی آن و ارزش های باستانی اش منظری فرهنگی است. حفظ این منظر در طراحی امروزی می بایست لحاظ گردد. مطالعات تطبیقی با دیگر شهرهای تاریخی ورجوع به مستندات و مدارک رفته رفته به آشکار سازی خطوط گم شده می انجامد. این موضوع به همراه سابقه تاریخی فرصت طراحی امروز را فراهم می کند به شکلی که بتواند پیوستگی تاریخی خود را حفظ کند. این نوشتار به این موضوع می پردازد که چگونه در حالیکه شناخت ما از ویژگی های معماری یک سایت تاریخی کم است می توان رئوس تصمیم گیری هایی را مشخص کرد که به هدف سنجش و حفظ مستمراصالت ویکپارچگی آن تدوین شده است. این کار با تعریف دو سطح کلان وخرد مطالعه وشناسایی حوزه و سطح مداخله با توجه به منشورهای جهانی مقدور می گردد.همچنین به انعطاف پذیری کاربری ها تاکید شده است. اگر چه مطالعه موردی است اما این شیوه می تواند در دیگر سایت های تاریخی نیز استفاده گردد. در این تحقیق به بازشناسی شهر تاریخی تابران توس پرداخته وسطوح مداخله تدقیق شده است.
تجربه معنای مکان فضای شهری: کاربرد تحلیل محتوای کیفی در کشف معنای «باغ فردوس»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکسان شدن و بی هویتی فضاهای شهری معاصر، پدیده بی مکانی را به معضل اصلی فضای شهری تبدیل کرده است که این مسئله می تواند حاصل اصلی بی توجهی به مقوله معنا در فضاهای شهری باشد. به دلیل ساخت وسازهای پرسرعت، با تغییر در فضاهای شهری معاصر ایران، خلق معنا که از عوامل سرزندگی فضاهای شهری است، دچار چالش شده است. لذا شناخت عوامل درک معنا در اولویت امر طراحی قرار می گیرد. این پژوهش با رویکرد کیفی، در پی کشف «معنای مکان» در فضاهای شهری سرزنده است. مورد پژوهی این مطالعه «باغ فردوس» است که به عنوان فضای شهری سرزنده، تجربه درک معنای محیط را برای مخاطبان فراهم آورده است. در این راستا تجربه معنای «باغ فردوس» با اتکا بر روش «تحلیل محتوا» و تفسیر و تحلیل مصاحبه های عمیق شرکت کنندگان از تجربه شخصی شان در مواجه با مکان تاریخی استخراج شده است. بیست نفر از مراجعه کنندگان که به طور مرتب از این فضا بهره جسته اند، به طور تصادفی انتخاب شده اند و جمع آوری داده ها به روش مصاحبه تا اشباع نظری ادامه یافته است. در ادامه داده های جمع آوری شده به روش تحلیل محتوای کیفی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. بر اساس نتایج این پژوهش، چهار بعد اصلی در تجربه و ادراک معنای فضاهای شهری تاریخی تأثیرگذارند: «طبیعی بودن»، «تعاملات اجتماعی فرهنگی»، «اصالت معماری» و «تاریخ مندی». این عوامل در ایجاد و تجربه معنای صریح و ضمنی مکان باغ فردوس در ذهن مخاطبان فضا، تأثیرگذار بوده است. ارتقای این چهار عامل و تعمیم آن به سایر مکان های تاریخی با توجه به ویژگی های کالبدی، فعالیت ها و تصورات موجود، می تواند در طراحی و برنامه ریزی شهری مورد توجه قرار گیرد تا بتواند به خلق مکان های شهری موفق از یک سو و از سوی دیگر، ارائه راهکار برای حفظ و برجسته نمایی معانی موجود در فضاهای شهری تاریخی و باززنده سازی این مکان ها در عصر مکان سازی کمک نماید.
بررسی ساختار و زوایای دید باغ ایرانی در نگارگری باغی و قالی های باغی دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باغ ایرانی یکی از موضوعات تصویری رایج در حوزه نگارگری و قالی است. گونه های مختلف هنر ایرانی بعد از اسلام توجه خاصی به بازنمایی باغ داشته اند. پژوهش حاضر بر آن است که باغ ایرانی و ساختار باغ سازی دوره صفوی را در دو حوزة تصویری قالی و نگارگری مورد مطالعه قرار دهد. لذا این پژوهش به بررسی تطبیقی ترکیب بندی و زوایای دید در قالی های باغی و نقاشی دوره صفویه و ارتباط آنها با یکدیگر می پردازد تا از این طریق بتواند به ساختار طراحی باغ و نگاه تجسمی ناظر در این دو حوزه تصویری دست یابد. روش تحقیق در این پژوهش توصی فی- تحلیلی بوده، تجزیه و تحلیل اطلاعات به شیوه جزیی نگر (استقرایی) انجام گرفته و پژوهش از نوع تحقیقات کیفی با رویکردی تطبیقی است. بخش اصلی مطالعات این پژوهش بر اساس داده های کتابخانه ای صورت گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی ساختار اصلی باغ در قالی ها و نگارگری های دوره صفوی است، تا به تفاوت ها و تشابهات دو حوزه تصویری در امر باغ سازی بپردازد. در همین راستا پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که چه نسبت ساختاری میان قالب باغ در نگارگری و قالی باغی عصر صفوی وجود دارد؟ فرضیه مقاله حاضر بر این است که دو قالب هنری قالی باغی و نگارگری دارای تأثیرگذاری متقابل و روابط بینامتنی هستند، لذا در پی مطالعات انجام گرفته در جامعه آماری دوره صفوی، از جمله 20 قالی و 46 نمونه نگاره که 5 نمونه از هرکدام به طور تصادفی جهت تجزیه و تحلیل انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفته اند و با تجزیه و تحلیل آنها و با رویکرد ساختارشناسانه و بینامتنی، به اثبات فرضیه مورد نظر پرداخته شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ترکیب بندی باغ ایرانی در نگاره ها و قالی های باغی دوره صفویه برگرفته از الگوی چهارباغ بوده و تأکید بر مرکزیت حوض، شبکه آبرسانی جریان آب، تقارن، طبیعت گرایی، هماهنگی بین عناصر موجود در باغ و تفکیک فضاها تأکید دارد. زوایای دید موجود در این دو حوزه تصویری با توجه به موقعیت قرارگیری ناظر به لحاظ دیداری متفاوت است.
مساجد جامع اولیه - منطقه اصفهان مسجد جامع اردستان واقع در مرکز محله محال اردستان
منبع:
اثر ۱۳۵۹ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
بررسی بازسازی مسکن پس از سانحه از منظر تصویر ذهنی ساکنان، نمونه موردی بره سر پس از زلزله رودبارـ منجیل1369(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برآورده شدن تصویر ذهنی افراد از خانه، نقش تعیین کننده ای در رضایت آنان از سکونتگاهشان دارد. این تصویر که متأثر از فرهنگ میباشد، در میان ساکنان یک اجتماع به صورت تقریبی واحد است. اگرچه این تصویر ذهنی واحد در حال شکسته شدن است، هنوز مردمانی در مناطقی از کشورمان هستند که با وجود گذر زمان و تغییراتی که در سبک زندگی آنها رخ داده، به این الگوهای ذهنی ثابت پایبند ماندهاند و حتی با پیشآمد شرایطی که الگوی جدید و مغایر با تصویر ذهنیشان را به آنها تحمیل کرده است، نه تنها آن را نپذیرفته، بلکه به روش های گوناگون در احیای تصویر ذهنی و الگوی کهن خود تلاش کرده اند. در این مقاله، تصویر ذهنی ساکنین برهسر خورگام، از توابع رودبار که در زلزله خرداد 1369 رودبارـ منجیل خسارت فراوانی دید و پس از آن جابهجا شد، بررسی شده است. در این منطقه، مردم نه تنها الگوی مسکن بازسازی شده پس از زلزله را نپذیرفتند، بلکه با تغییرات رفتاری و کالبدی، سعی در برگشت به الگوی پیش از سانحه داشته اند. نگارنده مقاله به دنبال پاسخگویی به این پرسش اصلی بوده است که تصویر ذهنی ساکنان از خانه چه بوده و در صورت تفاوت این تصویر ذهنی با مسکن بازسازی شده، مردم چه رفتاری از خود نشان دادهاند؟ از آنجا که موضوع اصلی تحقیق، تصویر ذهنی ساکنان از خانه و مشخص کردن رفتار آنان است، با توجه به ماهیت موضوع، روش تحقیق کیفی روش مناسب تری نسبت به روش های کمی است و از میان روش های تحقیق کیفی، رویکرد نظریه زمینه ای برای مشخص کردن تصویر ذهنی مردم انتخاب شده است.
مروری بر طرحواره ذهنی دانشجویان و رشد آن در فرایند آموزش طراحی (کارگاه معماری طرح I)
منبع:
صفه ۱۳۸۳ شماره ۳۸
حوزههای تخصصی:
آگاهی از ذهن بنه دانشجو و تغییر و تحول آن در فرایند آموزش طراحی معماری در طول تحصیل می تواند برای ارزیابی تدریس استادان و در نهایت، ارزیابی آموزش طراحی مدرسه معماری مورد استفاده قرار گیرد. این نوشته گزارشی اجمالی از روش مطالعه ذهن بنه های دانشجویان در فرایند طراحی معماری است.
بفرما. پسر فرمانفرما (نقد کتاب «از تهران تا کاراکاس»)
حوزههای تخصصی:
تدوین معیارهای توسعه فضاهای زیرسطحی از منظر شاخص های مدیریت بحران شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال افزایش جمعیت به ویژه در شهرهای بزرگ و تغییر و تحولات شهری در دوران اخیر، موضوع استفاده از فضاهای زیرسطحی به عنوان راه حلی برای رفع مشکلات شهری مورد توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته است. فضاهای زیرسطحی به عنوان سطوحی که در لایه های زیرین زمین قرار می گیرند حایز قابلیت ها و امکانات متعددی هستند اما تاکنون از میان قابلیت های مختلف فضاهای زیرسطحی در رفع مشکلات شهری، تنها به جنبه های کالبدی آن در جهت حل معضلات ترافیکی پرداخته شده است در حالی که یکی از مهم ترین معضلات شهری، آسیب پذیری شهرها در برابر انواع بحران ها و مخاطرات است. لذا پرداختن به موضوع توسعه زیرسطحی و شناخت پتانسیل ها و قابلیت های آن از یک سو و بررسی ویژگی های مدیریت بحران و اقدامات مؤثر در هر مرحله از سوی دیگر می تواند در دستیابی به راه حلی برای کاهش آسیب پذیری شهرها در برابر بحران مورد توجه قرار گیرد. در این راستا به منظور بررسی ارتباط میان این دو موضوع، از مطالعات کتابخانه ای، بررسی اسناد و متون معتبر علمی مرتبط، بررسی تجربیات نمونه های موفق جهانی و نیز نظرسنجی از 35 نفر از صاحبنظران در این حیطه و استخراج نتایج حاصل از پرسشنامه ها با استفاده از مدل دلفی فازی استفاده شده است. از همپوشانی معیارهای استخراج شده در هر دو حوزه و نیز نتایج حاصل از نظرسنجی از صاحبنظران، معیارهای پیشنهادی توسعه فضاهای زیرسطحی در جهت مدیریت بحران تدوین شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میان معیارهای توسعه فضاهای زیرسطحی و مدیریت بحران در حوزه کالبدی بیش از 85 درصد، در حوزه حمل و نقل حدود 90 درصد، در حوزه زیست محیطی حدود 75 درصد و در حوزه اقتصادی در حدود 70 درصد همپوشانی وجود دارد و در این میان بیشترین همپوشانی میان معیارها در حوزه های کالبدی، حمل و نقل و محیط زیست وجود دارد. به این ترتیب که ایجاد مسیرهای زیرسطحی تندرو و ارتباط زیرسطحی مراکز مهم امدادی در حوزه حمل و نقل و نیز استفاده از فضاهای زیرسطحی برای دفع مواد خطرناک در حوزه محیط زیست در انطباق کامل با معیارهای مدیریت بحران قرار دارد. چنین به نظر می رسد که می توان از معیارهای پیشنهادی در جهت توسعه فضاهای زیرسطحی با رویکرد حاضر بهره جست.
باغ بین راهی علی آباد قم
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۷ شماره ۱۲
حوزههای تخصصی:
مسکن بومی در جوامع روستایی گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مساکن سنتی روستایی درشمال کشور‘ با ظاهر متفاوت خود اقتباسی ساده از طبیعت و جغرافیائی منطقه بوده و پاسخگوی نیازهای اساسی مردمانی است که فعالیتهای اقتصادی و فرهنگ زیستی آنان متفاوت با دیگر نقاط ایران می باشد در این مقاله سعی شده علاوه بر بررسی شمای کلی مسکن سنتی روستایی گیلان و چگونگی شکل گیری آن تاثیر عوامل جغرافیا و اقلیم نوع فعالیتهای معیشتی و فرهنگ عمومی منطقه بر این مساکن مورد مطالعه قرار گیرد علل تظاهر معماری ویژه منطقه و توجه به نیازهای رفتاری و سکونتی انسان ساکن در مساکن سنتی از جمله مطالبی است که به آن پرداخته شده است همچنین در این نگارش نگاهی کوتاه به شناخت روند توسعه فیزیکی الگوهای معماری بومی در روستاهای استان گیلان دارد
تأثیر نقوش ساسانی بر تصویرسازی نسخ بئاتوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرن هشتم میلادی، در اسپانیا راهبی به نام «بئاتوس» اثری با عنوان «شرحی بر آپوکالیپس» نوشت که معروف به «بئاتوس لیابانا» شد. طی سالها شمار زیادی از این اثر نسخهبرداری و تصویرسازی و به بئاتوسها مشهور شدند.
نسخ بئاتوس از غنای تصویری خارقالعادهای برخوردار بوده و به لحاظ کیفیت رنگپردازی و نمایش جهان غیر مادی و ماورایی از شاهکارهای هنری محسوب میشوند. در بین تصاویر ارایه شده در این نسخ، تعدادی از نقوش متأثر از هنر ساسانی هستند.
پرسشهای این تحقیق عبارت است از اینکه کدام نقوش ساسانی بر روی تصویرسازی نسخ بئاتوس تأثیر گذاشتهاند؟ این نقوش از چه طریقی توانستهاند به کارگاههای هنری اسپانیا راه پیدا کنند؟
بر پایه این پرسشها فرضیه مقاله بر این اصل استوار است که چهار نقش ساسانی را میتوان در نسخ بئاتوس مشخص کرد : سیمرغ ساسانی، عقاب در حال شکار غزال، روبان سلطنتی ساسانی، سوارکار تیرانداز برگشته به عقب. در انتقال یا مهاجرت نقوش ساسانی، در قرون اولیه اسلامی، کشورهای مسلمان کرانه دریای مدیترانه بسیار مؤثر بودند؛ کشورهایی همچون مصر، سوریه، اردن و مراکش. مسلمانان در مرزهای روم و در ارتباط مداوم با اسپانیا بودند و این خود به تسهیل دسترسی هنرمندان اسپانیایی به آثار هنری ساسانی، ظروف سیمین، مهرها و پارچههای نفیس و یا آثار تقلید شده، کمک میکرد.
مسلماً هنرمندان غربی در کارگاههای خود به طور مستقیم یا غیر مستقیم به این آثار دسترسی داشته یا آنها را دیده بودند. نقش مهم «هیسپانوـ مسلمانان» در انتقال فرهنگ و هنر سرزمینهای اسلامی و کشورهای مسلمان شده مانند پارس، به اندلس و جنوب اروپا بسیار بارز است.
روش تحقیق بر اساس روش کتابخانهای و مقایسه تطبیقی آثار است. در رابطه با این موضوع تاکنون پژوهشی صورت نگرفته است.
کندو کاوی در معنای شکل شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در محیط پژوهشی، حرفهای شهرسازی کشور ما، شکلشناسی شهری1 با سه مسئله اساسی مواجه است: 1ـ عدم توجه به جنبههای کیفی شکل شهر2 در حمایت از توقعات روانی انسان از فضا3 در کنار انتظارات کارکردی، اقتصادی، حقوقی، اجتماعی، ترافیکی و سیاسی شهروندان. 2 ـ بیتوجهی به ویژگی های شکلی شهرسازی سنتی4 در ایران. 3 ـ نبود رویکرد جامع نسبت به شکل شهرهای جدید و ساخت وسازهای جدید و گسترش های سریع و روزافزون. این مقاله ماحصل پژوهشی تحت عنوان «تحلیل شکل شهر، معنا و معیار» 5 میباشد. در این مقاله مفاهیم؛ معنا6، فرایند خلق معنا، سلسله مراتب معنا، شکل شهر، منظر شهر7 ، تصویر ذهنی شهر8 و شکل شهر واجد معنا، طرح و بررسی گردیده است. در پژوهش مذکور 6 فرضیه در عرصه شکلشناسی شهری و در مورد معنای شکل شهر مورد بررسی قرار گرفت در این مقاله خلاصه ای از یافتههای نظری پژوهش مذکور ارائه گردیده است.
بسوی مطالعه اشکال معماری در آسیای میانه در پایان قرن چهاردهم م / هشتم ه - ق: مقبره خواجه احمد یسوی
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی معماری بومی خانه های اقلیم گرم و خشک و کاربرد مواد دو فازی در ساختمان های امروزی در کاهش مصرف انرژی
حوزههای تخصصی:
خانه های بومی اقلیم گرم و خشک ایران، همواره شرایط آسایش حرارتی را برای ساکنین خود به همراه داشته اند. اما ساختمان های امروزی بی توجه به طراحی های اقلیمی، سهم بالایی از مصرف انرژی را برای ایجاد تهویه مناسب به خود اختصاص داده است. امروزه آلودگی های ناشی از تولید انرژی و صرفه جویی در مصرف آن، از مباحث جدی در رشته های مرتبط از قبیل معماری است. یافتن و استفاده از مواد و مصالحی که مصرف انرژی را به حداقل برساند از وظایف محققان و معماران می باشد. مواد تغییر فاز دهنده می تواند با جذب و ذخیره انرژی حرارتی خورشید در طول ساعات روز و آزاد کردن آن در ساعات سرد، به طور مستقیم در صرفه جویی مصرف انرژی سهیم باشند. این تحقیق از طریق مطالعه و بررسی منابع کتابخانه ای و تحلیل و توصیف آن ها، به بررسی ویژگی های مورد استفاده در ساختمان های بومی و سنتی، و با علم به اینکه تغییرفازدهنده ها در کاهش مصرف انرزی ساختمان موثر هستند، به بررسی روش های بکاربردن این مواد در بخش های مختلف ساختمان می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد امکان بهره گیری از طراحی های اقلیمی به کار رفته در سقف های گنبدی و مسطح، دیوارهای قطور و ابعاد و تعداد پنجره خانه های سنتی اقلیم گرم و خشک در خانه های امروزی که بدون توجه به مسائل اقلیمی و با مصالح غیر بومی و نامناسب برای این اقلیم ساخته می شوند وجود ندارد و لازم است از روش هایی مانند تعبیه مواد دوفازی در همان بخش های ساختمان های بومی استفاده کرد.
ارزیابی کیفی مجموعه پردیس مرکزی دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار با هدف ارزیابی کیفی مجموعه پردیس مرکزی دانشگاه تهران و شناخت نقاط قوت و ضعف آن صورت گرفته است که می تواند در تعیین استراتژی مناسب برای طرح توسعه دانشگاه و همچنین در تعریف الگوی مناسب برای سایت های جدید دانشگاهی کشور موثر باشد. جهت استخراج معیارهای ارزیابی، با بررسی تئوری های مربوط به سایت های دانشگاهی و مقایسه تشابهات سایت های دانشگاهی، فضاهای شهری و شهر، از ایده "دانشگاه همچون یک شهر" استفاده شده است. علت این تشابهات نزدیکی ویژگی های عملکردی و در پی آن برخی خصوصیات شکلی بوده که در سیر تحول سایت های دانشگاهی قابل مشاهده است. همچنین توسعه ایده های دموکراتیک و توجه به مراودات اجتماعی که منجر به تئوری «دانشگاه باز» به معنای دانشگاه در دسترس تمام افراد جامعه و برنامه ریزی شده جهت ارائه خدمات همگانی شده اند، در شکل گیری این ایده تاثیر داشته اند. بر این اساس نه تنها از معیارهای یک محیط شهری خوب، بلکه از معیارهای یک شهر خوب با لحاظ نمودن مشخصات خاص فضاهای دانشگاهی، برای ارزیابی پروژه بهره گرفته شده است. نتیجه بحث ارزیابی ارجحیت نقاط قوت سایت بر نقاط ضعف با وجود تعدد آنها را روشن می سازد که نقاط ضعف موجود به وسیله دو گروه اقدامات اصلاحی، قابل رفع می باشند
خیابان قزوین : حضور باغ در شهر؛ بازخوانی خیابان قزوین با تکیه بر اشعار عبدی بیگ و سایر مکتوبات موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خیابان قزوین که امروز با نام خیابان سپه در شهر قزوین به آن اشاره میشود از مستحدثات شاهطهماسب صفوی در شهر قزوین بهشمار میرود. بسیاری خیابان قزوین را نیای خیابان چهار باغ صفوی (شاهعباسی) اصفهان برشمرده و گروهی حتی از آن به عنوان اولین خیابان در فضای شهری ایران یاد میکنند. در این میان آنچه کمتر به آن پرداخته شده است، شناخت و معرفی ساختار فضایی خیابان قزوین است. اینکه خیابان قزوین چه فضاها و عملکردهایی را در خود جای داده بود و چه عناصر کالبدی شکلدهندة آن و اطرافش بودهاست در کنار شکل و تناسبات آن در هنگام ساخت و همچنین الگوی کالبدی شکلگیری چنین فضایی، مواردی هستند که نیاز به پاسخگویی دارند. از این رو این نوشتار تلاش میکند تا با رجوع به مکتوبات تاریخی و ادبی در مورد «خیابان قزوین» و انطباق آن با فضاهایی مشابه در آن زمان و پیش از آن، برای آنها پاسخی بیابد و سیمایی از ساختار فضایی آن را در دوره صفوی ترسیم کرده و الگوی فضایی چنین ساختاری را مورد پژوهش قرار دهد.
در نهایت کنار هم نهادن مستندات و نگاه تحلیلی این پژوهش نشان میدهد «خیابان قزوین» به عنوان فضای شهری و جمعی به منظور گردش مردم شهر طراحی و برنامهریزی شده، و با بهرهگیری از عنصر خیابان در باغ ایرانی و ویژگیهای کالبدی آن فضایی برای تفرج مردم در شهر را مهیا ساخته است. بعدها و به خصوص در زمان شاهعباس صفوی شاهد ادامه حضور پررنگ و برنامهریزیشدة این عناصر و ویژگیها در فضاهایی با عنوان «خیابان» در سایر شهرهای ایران از جمله اصفهان، تبریز، مشهد و شیراز هستیم.