فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۹٬۷۳۹ مورد.
تحلیل محتوای پنهان کتاب قورباغه را قورت بده
منبع:
رسانه جهانی ۱۳۸۷ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به این پرسش پاسخ می دهیم که آیا می توان از کتاب "قورباغه را قورت بده" نظریه ای را درباره ی مدیریت زمان و برنامه ریزی استخراج کرد؟ از این نظر، در این مقاله تلاش می شود تا دیدگاه نظری نویسنده کتاب "قورباغه را قورت بده" نسبت به مدیریت زمان و برنامه ریزی ارزیابی و تحلیل شود. برای تعیین الگوهای نظری بکار رفته در این کتاب از نظریه نوآوری راجرز و از روش تحلیل محتوای پنهان استفاده شده است. در ابتدا در خصوص تعریف نظری راجرزو تحلیل محتوا، مطالبی ارائه می شود و سپس به تحلیل عناصر موجود در کتاب خواهم پرداخت. در پایان به تعیین شاخصهای نظری کتاب اشاره می کنم . در پایان، نشان می دهم که پاسخ به پرسش ما مثبت بوده است.
تحلیل محتوای گزارش های زیست محیطی در مطبوعات ایران براساس معیارهای روزنامه نگاری محیط زیست ( EJ )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«روزنامه نگاری محیط زیست» به عنوان یکی از رشته های جدید با هدف ارتقای سطح آگاهی شهروندان و آموزش مسائل زیست محیطی به زبان عمومی در دنیا مورد توجه قرار گرفته و این در حالی است که هنوز مطبوعات ایران حتی یک صفحه ویژه محیط زیست ندارند. لزوم افزایش آگاهی و مشارکت مردم در حفظ محیط زیست توسط خبرنگاران، با توجه به بروز بحران های زیست محیطی ضروری است. براساس نظریه برجسته سازی و فریمینگ اولویت دادن به مسائل محیط زیست و قاب سازی های متنوع با رویکرد حرفه ای می تواند باعث ارتقای سواد زیست محیطی شهروندان و مسئولان و مشارکت آنان در حفظ آن شود. پرسش اصلی پژوهش پیش رو این است که «معیارهای حرفه ای» روزنامه نگاری محیط زیست تا چه اندازه در گزارش های زیست محیطی مطبوعات ایران رعایت شده اند؟ در این تحقیق، با روش تحلیل محتوا، 200 گزارش زیست محیطی چهار روزنامه ایران، اعتماد، شرق و شهروند در سال 94 بر اساس معیارهای جهانی روزنامه نگاری محیط زیست بررسی و با روش سرشماری در قالب 12 مقوله تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهد که در گزارش ها 5/66 درصد معیار «فرایندمداری»، 5/72 درصد «بیان پیامدها»، در 84 درصد «نظرات اساتید» و در 5/66 درصد معیار «ارتباط موضوع با دیگر مناطق جغرافیایی» رعایت نشده و تنها در 5/2 درصد گزارش ها از «کاربرد نقشه و چارت» برای آسان سازی اطلاعات استفاده شده است. به طور کلی، بین روزنامه ها از لحاظ رعایت 12 معیار تخصصی روزنامه نگاری محیط زیست تفاوت معنی دار وجود دارد و هر کدام از روزنامه ها در رعایت برخی معیارها شدت و ضعف داشته اند.
همزیستی فرهنگی در فرایند جهانی شدن و تقویت فرهنگ ملی قومی جوامع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن به عنوان فرایند تحول نسبتاً عمیق و با دامنة گسترده ، تقریباً همة ساخت های زندگی بشر به خصوص فرهنگ های ملی را که پایة تمدن و هویّت ملت هاست در معرض تغییر و تحول و در بیشتر مواقع مورد تضعیف قرار می دهد. این مقاله در پی تبیین مفهوم همزیستی فرهنگی در بین جوامع چندفرهنگی، قومی است و همچنین در پی پاسخ به این سؤال است: جامعه ای که شاهد حضور فرهنگ ها و قومیت های مختلف است و با توجه به فرایند گریزناپذیر جهانی شدن، فرهنگ های گوناگون چگونه می توانند در کنار یکدیگر به حیات خود ادامه دهند؟
در این مقاله سعی شده با روش اسنادی و تکیه بر منابع مکتوب و رهیافت تحلیلی در حوزة فرهنگ، به بازاندیشی در مفهوم همزیستی فرهنگی پرداخته شود. برای تحلیل این موضوع دیدگاه تلفیقی میان نظریه های جامعه شناسان کلاسیک و معاصر و حوزة پست مدرن بررسی شده است. همچنین در این زمینه دیدگاه اندیشمندانی چون هاروی، فیدرستون و فوکویاما تحت واکاوی قرار گرفته است.
یافته ها حاکی از آن است که در فرایند همزیستی فرهنگی در جوامع چندفرهنگی، وجود تغییرات اجتماعی و فرهنگی در جوامع، ذاتی است اما اگر این تغییرات و دگرگونی ها هماهنگ با هویّت ملی و حفظ عناصر فرهنگ های قومی باشد، نه تنها می تواند به پویایی فرهنگی کمک کند بلکه می تواند عاملی برای افزایش همزیستی و انسجام ملی در جوامع چندفرهنگی باشد.
از فرهنگ هواداری تا نشریات هواداری ورزشی مجازی: تحلیل وبلاگ های هواداران تیم فوتبال استقلال تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، بسط چارچوب مفهومی فرهنگ هواداری و نشریات هواداری، به هواداری فوتبال و تحلیل وبلاگ های هواداران تیم فوتبال استقلال تهران بر اساس فرصت ها و چالش هایی که فضای مجازی در اختیار کاربران/ هواداران این باشگاه قرار می دهد، بوده است. به عبارت دیگر، مقاله در پی پاسخ به این مسئله است که هواداران فوتبال در ایران تا چه میزان توانسته اند از امکانات این فضای نمادین و مفهومی برای برساختن «هویت هواداری مجازی» مبتنی بر تعامل و ارتباط استفاده کنند. به همین منظور، برای مطالعه بازنمایی فرهنگ هواداری فوتبال در فضای مجازی، با تکیه بر مفاهیم «تمایزبخشی و تبعیض»، «تولیدگری و مشارکت»، «انباشت سرمایه» و نیز خصیصه های فضای سایبر، نمونه ای از وبلاگ های هواداران تیم استقلال تهران تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد در بیشتر وبلاگ های هواداری، نوید و وعده شکل گیری جماعتی از هواداران مبتنی بر تعاملات گسترده و معنادار محقق نشده است؛ بنابراین، وبلاگ های هواداری، بیشتر نوعی مجله هواداری منفرد هستند تا فضای تعاملی عام» مبتنی بر خصیصه های فضای مجازی. بر اساس این یافته ها، می توان استباط کرد که هواداری فوتبال در ایران هنوز تا حد زیادی وابسته به رسانه جمعی تلویزیون است.
زنجیره داوری ربط در فرآیند انتقال اطلاعات
منبع:
اطلاع شناسی ۱۳۸۳ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
ربط از جمله مفاهیم بنیانی در ذخیره و بازیابی اطلاعات است که درباره آن بحثهای گوناگونی صورت گرفته و مدلها و نظریههایی نیز در این زمینه ارائه شده است . آنچه بیش از همه درباره پدیده ربط مورد اختلاف است چگونگی داوری ربط است . با توجه به مطالعاتی که تاکنون درباره این گونه داوری صورت گرفته ، در نوشته حاضر ، از زنجیرهای سخن رفته است که داوری در هر یک از حلقههای آن اجتناب ناپذیر است ؛ و به همین دلیل ، مسئله داوری ربط را با دشواری روبهرو میسازد . ...
موانع قانونمندی پخش تلویزیونی ماهوارهای در حقوق بینالملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علیرغم افزایش خیرهکنندة تعداد کانالهای تلویزیونی که از طریق ماهوارهها اقدام به پخش برنامههای رادیویی و تلویزیونی برای بخش اعظمی از کشورهای دنیا و یا حتی تمام کشورهای دنیا میکنند و علیرغم افزایش روزافزون تعداد کشورهایی که وارد قلمرو پخش برنامههای تلویزیونی ماهوارهای به عنوان مهمترین رسانه جهانی روز دنیا شدهاند، متأسفانه تاکنون جامعه جهانی نتوانسته است پدیده «پخش برنامههای تلویزیونی ماهوارهای» را به عنوان یکی از موضوعهای مهم ارتباطات و حقوق بینالملل قانونمند کند.
این مسئله، یعنی قانونمند نبودن پخش برنامههای تلویزیونی ماهوارهای در حقوق بینالملل به بروز مسائل و مشکلاتی در عرصه ارتباطات و حقوق بینالملل منجر شده است که اگر همچنان ادامه یابد قطعاً در آینده به مشکلات و مسائل بیشتری در جامعه جهانی دامن خواهد زد و علاوه بر خدشهدار کردن سلامت ارتباطات بینالمللی حتی صلح و امنیت بینالمللی را نیز به مخاطره خواهد افکند. بیان این نکته به معنای آن نیست که جامعه جهانی (دولتها و مجامع بینالمللی) به مقوله ضرورت قانونمند کردن پخش برنامههای تلویزیونی ماهوارهای توجهی نداشتهاند و برای حصول به این هدف اهتمامی نورزیدهاند؛ بلکه همان گونه که در ادامه این مقاله خواهد آمد تقریباً تمامی تلاشهای دولتها و مجامع بینالمللی برای قانونمند کردن پخش برنامههای تلویزیونی ماهوارهای در حقوق بینالملل به موانعی برخورد کرده است که دست یافتن به این هدف را تا حد زیادی دشوار میسازد. در این مقاله، موانع و دلایل ناکامی جامعه جهانی در خصوص عدم تصویب کنوانسیون یا معاهده جامع و خاصی که متضمن تمامی جنبههای پخش تلویزیونی ماهوارهای باشد به ترتیب در چهار مبحث تحت عنوان مسائل سیاسی، حقوقی، فرهنگی و فنی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد تا هم با وقوف بر این مسائل و موانع، سیاستهای کلان ملی در خصوص پخش و دریافت برنامههای تلویزیونی ماهوارهای با مطالعه و احتیاط بیشتری تدوین شود و هم با استفاده از ابزارها و توانمندیهای بالقوه و بالفعل ملی و بینالمللی در شکلگیری و قانونمندی حاکم بر پدیده مهم پخش برنامههای تلویزیونی ماهوارهای در حقوق روابط بینالملل مشارکت داشته باشیم.
در پایان این اشاره کوتاه باید یادآور شد که نگارنده به هیچ وجه معتقد نیست تاکنون هیچ معاهده یا کنوانسیونی که ولو به طور جزئی به مقوله «پخش برنامههای تلویزیونی ماهوارهای» پرداخته باشد تنظیم نشده است زیرا غیر از کنوانسیون 1936 ژنو که مبین اصول حقوق بینالملل عام در خصوص پخش برنامههای رادیویی است1 معاهدات فضا و بعضاً معاهدات دیگری نیز وجود دارند که به صورت جزئی به بعضی از جنبههای پخش تلویزیونی ماهوارهای پرداختهاند اما صرف نظر از این که بین دولتها و حقوقدانان اختلافات جدیای در خصوص شمول برخی از کنوانسیونهای مذکور بر این امر وجود دارد، وضعیت فعلی حکایت از آن دارد که این کنوانسیونها پاسخگوی اکثر قریب به اتفاق مسائل و جنبههای حقوقی، سیاسی، فرهنگی و حتی فنی مسئله نیستند و تلاشهای جامعة جهانی نیز به دلیل موانعی که موضوع بحث این مقاله است تاکنون منجر به وفاق عام دولتها نشده است.
تحلیل روایی دگرگونی ارزش ها، هویت ها و سبک های زندگی در سینمای بعد از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأمل جامعهشناختی در روایتهای سینماییِ تحولات اجتماعی، در سه بعد ارزشها، هویتها و سبکهای زندگی، در ایرانِ پس از انقلاب دغدغه محوری این پژوهش است. چارچوب مفهومی پژوهش نخست موضع آن را درباره تعامل اثر هنری و جامعه تبیین میکند و سپس مضامینِ میانجیِ تحقیق، یعنی تحول ارزشها و هویتها و سبکهای زندگی را مفهومپردازی میکند. روششناسی تحقیق، کیفی است: نخست با بکارگیری روش «تحلیل روایتِ نشانهشناختی»، فیلمها تحلیل شدهاند؛ سپس، از دل این تحلیل، مقولات اجتماعی آنها استخراج شده و از طریق راهبرد تحلیل تماتیک، از منظری جامعهشناختی، تحلیل شدهاند. میدان مطالعه کل سینمای بعد از انقلاب است که به شیوه نمونهگیری هدفمند از هر دهه چند فیلم انتخاب شدهاند: «نرگس»، «عروسی خوبان» (دهه شصت)، «آژانس شیشهای»، «زیر پوست شهر»، «اعتراض»، «روسری آبی»، «شوکران» (دهه هفتاد)، «بوتیک»، «چهارشنبه سوری»، «محاکمه در خیابان»، «درباره الی» و «جدایی نادر از سیمین» (دهه هشتاد). نتایج تحقیق نشان میدهد سینمای اواخر دهه شصت نمایانگر نخستین نشانههای ترک برداشتن انسجام اجتماعیای است که خود نمود عینیتیافتن گفتمانِ ارزش مدار آن دهه بوده است. ملودرامهای اجتماعی دهه هفتاد روایتهایی هستند از تضاد ارزشها، چندپارگیهای هویتی، تلاطمهای خانوادگی و شکاف نسلی در شرایط اجتماعیِ سیطره گفتمان توسعهگرایی؛ سینمای دهه هشتاد تصویرگر شکلی از زندگی روزمره بههم ریخته، اضطرابزا، سرد و بیروح، تهی از معنا و خودآیینی، و یأسآور است. روایت سینما از تحول این فضاها، روایت تغییر شکل «انسان آرمانخواه و ارزشگرا»ی دهه شصت به «انسان فردیتطلب و خودآیین» دهه هفتاد و سپس به «انسان میانهحال و نسبیتاندیش» دهه هشتاد است
رادیو، تلویزیون، سینما: نقش آموزشی رادیو در ایران (کارکردهای آموزشی رسانه ها در توسعه)
حوزههای تخصصی:
اقتصاد سیاسی رسانه ها
منبع:
رسانه ۱۳۸۰ شماره ۴۶
بررسی شیوه های غیر حرفه ای مدیریت روزنامه های سراسری : دیدگاه روزنامه نگاران و صاحب نظران روزنامه نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"محدودیت ها و دشوارى هاى انتشار روزنامه در ایران باعث شده است تا نشریات براى بقا، به سیاستمداران و صاحبان ثروت متکى باشند و این افراد و نهادها نیز در قبال کمک به مطبوعات، حمایت هاى ویژه اى را از روزنامه ها طلب کنند. اگر مدیران روزنامه ها به انجام این حمایت ها تن دهند، استقلال و اخلاق حرفه اى روزنامه نگارى را زیر پا گذاشته اند و اگر بر استقلال و اخلاق حرفه اى روزنامه نگارى اصرار ورزند، با موانع گوناگون اقتصادى و سیاسى در نشر روبه رو مى شوند. در عمل، عوامل برون سازمانى و درون سازمانى روزنامه نگارى ایران، مدیران مسوول را وادار مى کند براى رشد نشریه خود، به برخى شیوه هاى غیرحرفه اى دست بزنند. این پژوهش، در پى آگاهى از وجود مؤلفه هاى مدیریت غیرحرفه اى مدیران روزنامه ها در این مواجهه است. براى یافتن جنبه هاى غیرحرفه اى مدیریت روزنامه هاى سراسرى و عمومى در تهران، از روش تحقیق پیمایش براى دو نمونه آمارى اعضاى تحریریه روزنامه ها و نمونه آمارى استادان و صاحب نظران روزنامه نگارى استفاده شده است. براى سنجش میزان حرفه اى بودن مدیریت روزنامه ها، شاخصى از ترکیب مؤلفه هاى اخلاقى، حرفه اى، اقتصادى و مدیریتى مطبوعات، محاسبه و شاخص توصیف شده توسط اعضاى تحریریه روزنامه ها با شاخص معیار صاحب نظران روزنامه نگارى، مقایسه شده است. در انتها نیز فرضیه تحقیق به اثبات رسیده و مشخص شده است که شیوه هاى مدیریت روزنامه هاى سراسرى و عمومى تهران، غیر حرفه اى است.
"
روزنامه کاوه ؛ رهیافتی روشنفکرانه برای تجدد و هویت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به طور کلی ادوار روشنفکری ایران بعد از مشروطه به دو دوره قابل تقسیم است: در دوره ی نخست روشنفکران ایرانی یا دل در گروه نوعی سوسیال دموکراسی اروپایی بسته بودند یا با تلقی خاصی از لیبرال دموکراسی غرب از نظریه ی تفکیک قوا و الزامات آن دفاع می کردند. در دوره ی دوم که از خاتمه ی جنگ جهانی اول آغاز شد و تا صعود رضاخان به سریر سلطنت ادامه یافت، نسل دوم روشنفکری ایرانی شکل گرفت که از نظریه ی باستان گرایی ایرانی و آریایی گری حمایت نمودند. در این دوره، برخی روشنفکران ایرانی که گفتار مسلط فرهنگی عصر خود را شکل دادند، به نظریه ی استقرار مرد قدرتمند اقبال نشان دادند و با عدولی آشکار از مبانی مشروطه به نظریه ی (استبداد منور) روی آورند. این دوره با روزنامه ی کاوه به مدیریت سید حسن تقی زاده و در برلین شکل گرفت. این مقاله تلاش میکند در حد مقدورات به توضیح مواضع روزنامه ی مذکور بپردازد.
محاورة اینترنتی و تأثیر آن در فرهنگ عمومی
حوزههای تخصصی:
اینترنت و امکانات موجود در آن به شکل روزافزونی در حال گسترش است. بحث به کارگیری آن از مسائلی است که از ابتدای کار این شبکه مطرح بوده است و همچنان بسیاری از کارشناسان بر روی نحوه و میزان استفاده از آن، در میان گروه های گوناگون، بحث می کنند. واکاوی تأثیر استفاده از این فناوری، مطالعات گوناگونی را می طلبد. این مقاله با تأکید بر کاربردهای متنوع و نوین شبکه اینترنت سعی کرده تا به تأثیر استفاده از اینترنت بر فرهنگ محاوره بپردازد و همزمان این موضوع را مطرح کرده است که اینترنت باعث تغییراتی در زبان محاوره و فرهنگ عمومی شده است. در این مقاله به تعاملات اینترنتی و قابلیت های رسانه ای آن در سه سطح شامل پست الکترونیک، گفت وگوی آنلاین و شبکه های اجتماعی توجه شده است.
فرانوگرایی و تلویزیون
منبع:
گفتمان بهار ۱۳۷۷ شماره ۰
تحلیل نشانه شناختی تبلیغات چاپی (پوستر) انتخابات دور دهم مجلس شورای اسلامی (حوزه انتخابیه: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به دنبال کشف اسطوره های سیاسی به کار رفته در تبلیغات انتخاباتی دور دهم مجلس در شهر شیراز می باشد. در این مقاله پدیده اسطوره از دیدگاه ساختی رولان بارت مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستا از روش تحقیق کیفی نشانه شناسی استفاده شده است و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 7 پوستر تبلیغاتی از کاندیدای اصلاح طلب، مستقل و اصول گرا متناسب با اهداف پژوهش انتخاب شد و مورد بررسی و تحلیل نشانه شناسی قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که، اسطوره های «میهن، ملت، قهرمانی، فره ایزدی، مردم سالاری، نیرو های خیر» از مهم ترین اسطوره های سیاسی در تبلیغات دهمین دور انتخابات مجلس در شهر شیراز می باشند.
سیمای زنان ایرانی در شبکه های تلویزیونی امریکا با تمرکز بر پوشش زنان در مستندهای شبکه های تلویزیونی لینک تی وی، نشنال جئوگرافیک، پی بی اس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه اخیر، برنامه های زیادی از شبکه های مختلف تلویزیونی امریکا پخش شده که تأثیر قابل توجهی بر افکار عمومی این کشور و جهان، در خصوص ایرانیان و بویژه زنان ایرانی داشته است. این مقاله تلاش دارد با مطالعه 3 مستند تلویزیونی مشهور ساخته شده برای تلویزیون های امریکا درباره ایران: «جهانی بینابین»، «به مادرم نگویید که در ایران هستم» و «ایرانِ ریک استیوز»؛ به این سؤال پاسخ دهد که تصویرپردازی از زن ایرانی در این مستندهای تلویزیونی چگونه است؟ بدین منظور با رویکردی تفسیری، از روش تحلیل محتوای کیفی (نشانه شناختی) برای تحلیل 3 مستند انتخاب شده، استفاده شده است. تحلیل مستندهای برگزیده نشان می دهد که زن ایرانی در این مستندها، در دو تصویر کلی بازنمایی شده است: تصویر اول، حاصل مستندهایی است که به بازتولید کلیشه های شرق شناسانه رسانه ای در خصوص ایران پرداخته و فضایی مطلقاً سیاه از وضع زن ایرانی تولید کرده ا ند که برخی از مختصات آن عبارت اند از: زندگی در فضای سیاه اجتماعی، فرودستی مطلق، تقابل سیاست و رویکردهای رسمی کشور با آزادی و استقلال و حیات خودمختار زن ایرانی و ... . تصویر دوم از زن ایرانی در این مستندها، تاحدودی از سیاه نمایی افراطی فاصله گرفته و برخی تصاویر خاکستری نیز از زن ایرانی ارائه شده است.