مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
فرهنگ هواداری
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، بسط چارچوب مفهومی فرهنگ هواداری و نشریات هواداری، به هواداری فوتبال و تحلیل وبلاگ های هواداران تیم فوتبال استقلال تهران بر اساس فرصت ها و چالش هایی که فضای مجازی در اختیار کاربران/ هواداران این باشگاه قرار می دهد، بوده است. به عبارت دیگر، مقاله در پی پاسخ به این مسئله است که هواداران فوتبال در ایران تا چه میزان توانسته اند از امکانات این فضای نمادین و مفهومی برای برساختن «هویت هواداری مجازی» مبتنی بر تعامل و ارتباط استفاده کنند. به همین منظور، برای مطالعه بازنمایی فرهنگ هواداری فوتبال در فضای مجازی، با تکیه بر مفاهیم «تمایزبخشی و تبعیض»، «تولیدگری و مشارکت»، «انباشت سرمایه» و نیز خصیصه های فضای سایبر، نمونه ای از وبلاگ های هواداران تیم استقلال تهران تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد در بیشتر وبلاگ های هواداری، نوید و وعده شکل گیری جماعتی از هواداران مبتنی بر تعاملات گسترده و معنادار محقق نشده است؛ بنابراین، وبلاگ های هواداری، بیشتر نوعی مجله هواداری منفرد هستند تا فضای تعاملی عام» مبتنی بر خصیصه های فضای مجازی. بر اساس این یافته ها، می توان استباط کرد که هواداری فوتبال در ایران هنوز تا حد زیادی وابسته به رسانه جمعی تلویزیون است.
طراحی الگوی توسعه فرهنگ هواداری در لیگ برتر فوتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی مهر و آبان ۱۳۹۹ شماره ۶۲
221 - 250
حوزههای تخصصی:
توسعه فرهنگ هواداری یکی از رویکردهای درآمدزایی و توسعه پایدار اقتصادی باشگاه ها در کشورهای صاحب فوتبال است. پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی توسعه فرهنگ هواداری در لیگ برتر فوتبال ایران انجام شد. این پژوهش از نوع کیفی بود که با به کارگیری نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری پژوهش خبرگان آگاه از حوزه پژوهش بودند که نمونه گیری از آن ها به صورت هدفمند و با روش گلوله برفی انجام شد. داده ها بعد از اجرای 15 مصاحبه به مرحله اشباع نظری رسید. تجزیه وتحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شد. نتایج پژوهش نشان دهنده ۷۹ کد اولیه دسته بندی شده از مصاحبه ها و استخراج ۲۳ مقوله بود که شامل شرایط علّی (ارزش های فردی، تخصص گرایی، وابستگی، هویت برند و هویت مشترک)، شرایط زمینه ای (مقوله های بسترهای فرهنگی، بسترهای اجتماعی، بسترهای رسانه ای، بسترهای زیرساختی و کیفیت)، شرایط مداخله ای (افراد مشهور، سیاسی، نگرش، اقتصادی و گرایش و علاقه مندی)، راهبردها (آسیب شناسی و ریشه یابی، شناخت، به کارگیری الگوهای بومی فرهنگ سازی، مهارت آموزی و یادگیری و حمایت و پشتیبانی) و پیامدها (پیامد رفتاری، پیامد فرهنگی و پیامد اجتماعی) بودند ؛ بنابراین، مدیران و مسئولان ورزش کشور باید به این متغیرها به عنوان عوامل مهم در توسعه فرهنگ هواداری توجه کنند.
نقش نهادهای تربیتی در نهادینه سازی فرهنگ و آداب حضور در استادیوم های فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۶
294 - 265
حوزههای تخصصی:
نهادهای تربیتی نقش اساسی در جامعه پذیری افراد، انتقال و نهادینه سازی ارزش ها و هنجارهای فرهنگی و اجتماعی دارند. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی نقش نهادهای تربیتی در نهادینه سازی فرهنگ و آداب حضور در استادیوم های فوتبال ایران بود. پژوهش حاضر از نوع اکتشافی و روش آن کیفی از نوع تحلیل محتوای عرفی بود. 13 مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق با متخصصان حوزه مدیریت ورزشی و جامعه شناسی که بر اساس نمونه گیری هدفمند ملاک مدار انتخاب شده بودند ، تا رسیدن به حد اشباع نظری، انجام شد. داده های به دست آمده با استفاده از کدگذاری باز و محوری تجزیه و تحلیل شدند. اعتبار کدگذاری ها نیز با بازبینی و کنترل صحت کدهای استخراج شده و کدگذاری مجدد مصاحبه ها توسط دو نفر متخصص همکار مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها نشان داد نهادهای تربیتی همچون خانواده، رسانه، آموزش و پرورش و آموزش عالی در قالب چهار تم اصلی و 13 مقوله شامل فرهنگ پذیری (آموزش فرزندان، خانواده ها، دانش آموزان، دانشجویان، معلمان و اساتید، شهروندان)، الگوسازی و انتقال الگوهای فرهنگی-هواداری (تولید محتوای فرهنگی، آگاهی بخشی و اطلاع رسانی، اشاعه و ترویج الگوهای فرهنگی)، ارتقا آکادمیک فرهنگ هواداری (توسعه مطالعات فرهنگی و غنی سازی محتوای کتب درسی) و هم اندیشی و شبکه سازی فرهنگی (تعامل و همکاری متقابل و زمینه سازی تحقق اهداف فرهنگی) در شکل گیری و نهادینه سازی فرهنگ و آداب حضور در استادیوم های فوتبال نقش دارند. به نظر می رسد توجه بیشتر نهادهای تربیتی به امر آموزش مخاطبین ورزشی، تلاش در جهت الگوسازی و انتقال الگوهای فرهنگی و هم چنین هم اندیشی و شبکه سازی این نهادها با یکدیگر بتواند به واسطه توسعه فرهنگ و آداب حضور افراد در استادیوم های فوتبال، سطح خشونت و پرخاشگری تماشاگران و سایر افراد حاضر در استادیوم ها را کاهش دهد و از وقوع حوادث امنیتی پیشگیری نماید.
تجارب زنان جوان از تماشای سریال های کره جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۸
197 - 233
حوزههای تخصصی:
بسیاری از جوانان امروزی هوادار صنعت فیلم سازی کشور کره جنوبی هستند که این مسئله برای بسیاری از والدین نگران کننده است. این پژوهش در پی فهم تجارب هواداری در زنان جوان ایرانی از سریال های کره ای و نسبت آن با فضای مجازی است. این پژوهش با روش کیفی از نوع تحلیل مضمون و با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و از کدگذاری برای تحلیل داده استفاده شده است. جامعه افراد تحقیق 23 نفر از زنان جوان 19 تا 27 ساله ساکن شهرهای مختلف ایران هستند که عضو پیج های هواداری در تلگرام هستند. یافته های این پژوهش تأیید می کند که همه هواداران دوام هواداری خود را به دلیل وجود فضای مجازی می دانند هرچند بسیاری از آن ها شروع هواداری خود را به زمان پخش سریال های مشهور کره ای از تلویزیون نسبت دادند. همچنین 5 مضمون اصلی برای هواداری این زنان جوان از پاسخ های آن ها احصا شد: تنوع ژانر در محصولات، دوری از نمایش صحنه های اروتیک، تشابهات فرهنگی، آموزش فضیلت اخلاقی و عاشقانه های جذاب ازجمله دلایل هواداری آن ها از این سریال ها بوده است.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه فرهنگ هواداری در لیگ برتر فوتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه فرهنگ هواداری در ورزش فوتبال طراحی و اجرا شد. روش تحقیق از نوع آمیخته اکتشافی بود که در دو بخش کیفی و کمی صورت گرفت. بخش کیفی از طریق روش تحلیل محتوا و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 نفر از متخصصان و صاحب نظران انجام گرفت. در بخش کمی در قالب روش تحلیل سلسله مراتبی و از طریق پرسشنامه نظرهای افراد مشارکت کننده نسبت به اولویت عوامل مؤثر به روش هدفمند سنجیده شد. نتایج نشان داد عوامل مؤثر شامل عامل های تخصص گرایی، وابستگی، بسترهای فرهنگی، بسترهای اجتماعی، بسترهای رسانه ای، بسترهای زیرساختی، کیفیت، هویت مشترک، هویت برند و ارزش های فردی بود. در این بین عامل بسترهای فرهنگی با وزن نسبی 130/0 دارای بیشترین اهمیت و بعد از آن به ترتیب عامل بسترهای رسانه ای با وزن نسبی 128/0، هویت مشترک با وزن نسبی 111/0، بسترهای زیرساختی و کیفیت با وزن نسبی 099/0، وابستگی و تخصص گرایی با وزن نسبی 091/0، بسترهای اجتماعی با وزن نسبی 090/0، قرار داشتند. با استناد به نتایج به نظر می رسد فرهنگ هواداری مبتنی بر عوامل مختلفی است و هر کدام از این عوامل به طور جداگانه ای در تبیین فرهنگ هواداری نقش متفاوتی بازی می کنند و توجه به این عوامل از سوی دست اندرکاران برگزاری مسابقات فوتبال به توسعه فرهنگ هواداری، ارتقای کیفیت و پویایی لیگ برتر فوتبال ایران و به دنبال افزایش رضایت مندی تماشاگران و جلوگیری از رفتارهای خشونت آمیز آنها، و ارتقای امنیت ورزشگاه های فوتبال منجر خواهد شد.
ارائه مدلی برای تحلیل ساز و کار فرهنگ سازی رفتار هواداری در استادیوم های فوتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر ارائه مدلی برای تحلیل ساز و کار فرهنگ سازی رفتار هواداری در استادیوم های فوتبال ایران بود.روش شناسی: روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها میدانی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کارکنان معاونت فرهنگی و توسعه اداره کل ورزش و جوانان استان های کشور و همچنین رئیس، نایب رئیس و دبیران هیات های فوتبال استان های کشور و در نهایت مدیران فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران و سازمان لیگ بودند (۱۶۹ نفر). ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته 54 گویه ای بود که در بخش کیفی با استفاده از روش دلفی جهت ارزیابی روایی محتوایی و صوری از کارشناسان ورزش فوتبال (۵ نفر) و اساتید مدیریت ورزشی (۵ نفر) نظرخواهی و تایید شد و پایایی ابزار از طریق آلفای کرونباخ (۸۸/۰=ɑ) بدست آمد.یافته ها: در رابطه با ابعاد و اولویت سازه های مدل، نتایج حاکی از آن بود که اولویت سازه ها به ترتیب شامل فرهنگ سازی نظام مند، تأمین امکانات و خدمات، توسعه فرهنگ استادیوم، تقسیم کار بین سازمانی، نظارت و کنترل سیستمی، رفتارسازی هواداری، ظرفیت سازی فرهنگ رویداد، هماهنگی بین بخشی و فرابخشی و تعیین نقش ذی نفعان بودند.نتیجه گیری: با شناخت مدل فرهنگ سازی رفتار هواداری می توان به نوعی به دسته بندی جدیدی دست یافت که مبتنی بر مطالعات پیشین، تجارب مدیران و ادراک متخصصان حوزه مدیریت ورزشی است. این مدل، چارچوبی مناسب برای مطالعات آتی در حوزه توسعه فرهنگ استادیوم های فوتبال است و می تواند مبنای عمل قرار گیرد، زیرا شناختی جامع بر پایه شناسایی عوامل کلیدی و چگونگی تعامل آن ها با یکدیگر پدید می آورد و قابلیت ارزیابی مستمر را ایجاد می کند و می تواند دیدگاه جامعی را در اختیار مسئولان و برنامه ریزان قرار دهد.