فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
فضاهای اجتماعی فرهنگی درترکیب با فضاهای تاریخی درشهرها تأثیر زیادی در ایجاد برند شهری با هدف دستیابی به توسعه فضاهای اجتماعی خلاق با کارایی گوناگون جهت بازآفرینی اقتصاد مبنای بافت تاریخی شهرها به عنوان میراث معنوی وشهری دارند. بافت تاریخی شهر سنندج با در برداشتن عناصر تاریخی- فرهنگی فراوان و حضور فعالیت های اجتماعی، بازار، فضاهای هویت مند و بناهای تاریخی دارای ارزش خود به عنوان قلب تپنده دراین شهر عمل می کند. هدف این پژوهش؛ تحلیل برندسازی فضاهای مستعد توسعه خلاق شهری درراستایی بازآفرینی اقتصادی شهر می باشد. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و توصیفی- تحلیلی است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 225 نفر و روش نمونه گیری تصادفی است. روش پژوهش ترکیبی ازAHP، تحلیل رگرسیون چند متغیره با استفاده ازنرم افزار SPSSمی باشد. در این پژوهش دو مفهوم«خلاقیت شهری و برندسازی شهری» که بصورت مفاهیم فرضی در دو موقعیت آلترناتیو و(27) شاخص مختلف بر مبنای میزان امتیازات و اهمیت نسبی مورد بررسی قرار گرفته اند. با توجه به یافته های پژوهش مشخص گردید؛ که شاخص های «اماکن تاریخی»، «میراث فرهنگی»، «آداب ورسوم» و« هنردوستی» دارای بالاترین اهمیت و تاثیر گذاری دربرندسازی و توسعه فضاهای اجتماعی خلاق جهت بازآفرینی اقتصاد مبنا در بافت تاریخی شهر سنندج می باشند.
اولویت بندی استراتژی های ارتقادهندۀ معیشت محلی با رویکرد بهره برداری پایدار از منابع طبیعی مبتنی بر مدل SWOT-ANP در روستای باقر آباد کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی درجهت بهبود وضعیت معیشتی و درآمد و اقتصاد خانوارهای روستایی به عنوان یک اصل مهم و اثرگذار در تحقق اهداف توسعه پایدار است. در این تحقیق راهبردهای ارتقای معیشت خانوارهای روستایی با تکیه بر بهره برداری پایدار از منابع طبیعی به روش پیمایشی، مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل ساکنان محلی باقر آباد و کارشناسان خبره در امور روستایی بوده که 255 نفر از روستائیان و 42 نفر از کارشناسان به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. مهم ترین ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه و به منظور تحلیل داده ها و راهبردهای مناسب، از مدل SWOT استفاده شد به منظور اولویت بندی مهم ترین عوامل اثرگذار در بهبود معیشت منطقه از مدل فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) در این مطالعه بهره گرفته شد. وجود تهدیدهای محیطی و مرتبط با معیشت روستایی، مانند خشکسالی و سیل از نظر روستائیان و کارشناسان به ترتیب با اوزان نسبی 11/91 و 80 مهم ترین تهدید و برخورداری از نیروی انسانی مستعد تحصیل کرده، مهم ترین فرصت ارتقای معیشت روستا با اوزان نسبی 78/81 و 11/87 به ترتیب از دیدگاه کارشناسان و ساکنان روستا است. استراتژی ارتقای معیشت، استراتژی تدافعی است که براساس آموزش و ترویج شیوه های بهره برداری بهینه اراضی طبیعی و منابع آبی منطقه، تکنولوژی های نوین کشاورزی، دامداری و باغداری، اصلاح و بهسازی امکانات زیربنایی روستا و تکیه بر پتانسیل های اکوتوریسمی و صنایع دستی برنامه ریزی شده است. نتایج بررسی شبکه ای عوامل نشان داد که عوامل انسانی-آموزشی، اقلیمی-جغرافیایی، اقتصادی-مالی به ترتیب بیشترین تأثیرگذاری را در ارتقای معیشت روستایی منطقه مورد مطالعه خواهند داشت. این مطالعه استفاده از روش ترکیبی SWOT- ANP را به عنوان روشی برای شناخت محورهای مهم اجتماعی-اقتصادی-اکولوژیک، همگام با تعیین استراتژی اصلی ارتقادهنده مناطق روستایی در قالب سرمایه های اصلی با بیشترین پایداری و سازگاری، توصیه می کند.
بررسی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری آرام در میان گردشگران شهری بر پایه نظریه رفتاری هدف محور، مطالعه موردی: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
67 - 85
حوزههای تخصصی:
گردشگری شهری عاملی بسیار مهم در توسعه شهرها محسوب می ش ود که توسعه و م دیریت خردمندان ه آن، نیازمن د برنام ه ریزی مبتنی بر خواسته های گردشگران می باش د. گردشگران نیز در پی کسب تجربه های عمیق، تعامل بیشتر با مردم محلی و کسب اطلاعات بیشتر در مورد مهارت های محلی، س نت ها و کیفیت های منحصربه فرد مکان های مورد بازدید که گردشگری آرام را می سازند هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری آرام در میان گردشگران شهری بازدیدکننده از شهر مشهد می باشد. این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، گردشگران شهر مشهد در بازه زمانی مشخص می باشند، که با توجه به نامشخص بودن تعداد جامعه، با استفاده از جدول مورگان و شیوه نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای، تعداد نمونه آماری برای جامعه نامحدود یعنی ۳۸۴ نفر انتخاب شده است. جهت تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که متغیرهای تئوری هدف محور (نگرش، هنجارهای ذهنی، کنترل رفتار ادراک شده، احساسات مثبت و احساسات منفی) بر تمایل گردشگران تأثیر مثبت معناداری دارند. همچنین ویژگی های گردشگری آرام (دانش از اصالت، جست وجوی اطلاعات بیرونی و ادراک از اصالت) بر تمایل گردشگران تأثیر مثبت و معناداری دارند و همچنین در آخر تمایل گردشگران بر قصد رفتاری آن ها تأثیر مثبت و معناداری دارد که با توجه به نتایج به دست آمده این فرضیه بیشترین تأثیر را نشان داد.
بررسی روابط بین نماگرهای مفهوم کیفیت در فضاهای باز شهری برای گذران اوقات فراغت (مطالعه موردی: شهر اراک)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
فضاهای باز شهری پتانسیل بالایی برای انواع فعالیت های شهری از جمله گذران اوقات فراغت دارند. این موضوع با رشد شهرنشینی و تغییراتی که در سبک زندگی شهروندان رخ داده، اهمیت بیشتری یافته و معرفی نماگرهای تبیین کننده مفهوم کیفیت در این فضاها و چگونگی روابط بین آنها می تواند برای برنامه ریزان شهری اهمیت ویژه ای داشته باشد. پژوهش حاضر، یک مطالعه توصیفی - تحلیلی با رویکرد کمی - کیفی است. در این تحقیق با درنظرگرفتن رابطه بین کیفیت فضاهای باز به عنوان هدف و شاخصهای عینی تبیین کننده آن، به عنوان نماگرهای مفهوم کیفیت، یک مدل ساختاری اندازه گیری پیشنهاد شده و چگونگی روابط بین نماگرهای معرفی شده و ضریب تاثیر آنها روی هدف پژوهش، با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس یافته های حاصله، از بین نماگرهای 45 گانه ای که در مطالعات تئوریک به عنوان نماگرهای مفهوم کیفیت در فضاهای باز شهری برای گذران اوقات فراغت احصاء گردید، 7 نماگر قدرت تبیین کنندگی لازم را نداشته و حذف شده اند و نماگرهای مفهوم کیفیت به تعداد 38 نماگر رسید. در بررسی روابط و چگونگی تاثیر گذاری و تاثیر پذیری این نماگرهای 38 گانه روی همدیگر ، مشخص گردید، 11 مورد از این نماگرها، با سایر نماگرها همبستگی ندارند. همچنین با بررسی بارعاملی محاسبه شده برای نماگرهای مذکور مشاهده گردید، نماگر «وجود زمین و امکانات بازی و هیجان برای تمامی سنین» با کسب ضریب تاثیر 66/0 ، بیشترین تاثیر را بر کیفیت فضاهای باز دارد. این نماگر جزء یازده شاخصی است که عملکرد مستقل و غیر همبسته دارد. همچنین برخی نماگرها مثل نماگر «ابزار فعالیتهای سرگرمی، ورزش و آمادگی جسمانی» با ضریب تاثیر 62/0 ، هر چند جزء شاخصهای 11 گانه مستقل نیست اما باز هم ضریب تاثبر بالایی به دست آورده است، این را می توان از این جهت توضیح داد که اهمیت شاخصهای 11گانه مستقل، به دلیل داشتن ضریب تاثیر بالاتر نیست، بلکه این اهمیت به دلیل مستقل بودن و عدم همپوشانی کاستی های احتمالی توسط سایر شاخص ها است، بنابراین مدیران و برنامه ریزان شهری باید نسبت به وضعیت آنها (نماگرهای مستقل) حساسیت بیشتری داشته باشند.
شناسایی عوامل تأثیرگذار بر پژمردگی فضاهای شهری (نمونه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
157 - 182
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، فضاهای شهری به دلایل مختلفی همچون کاهش نرخ اقتصادی توسعه، تغییرات جمعیتی، تعدیل ساختار صنعتی و اُفت بازار املاک و مستغلات تحت فشار بوده اند و بحث زوال و پژمردگی شهری گسترش یافته و به یک پدیده جهانی تبدیل شده است؛ ازاین رو، شناسایی عوامل تأثیرگذار بر گسترش پژمردگی شهری و برنامه ریزی استراتژیک به منظور مواجهه با گسترش این پدیده و تحقق توسعه پایدار ضرورتی اجتناب ناپذیر است. در این راستا، هدف از تحقیق حاضر شناسایی عوامل تأثیرگذار بر پژمردگی فضاهای شهری در کلان شهر تبریز است. روش تحقیق ترکیبی از رویکردهای کمّی-کیفی و با هدف کاربردی و ماهیت توصیفی-تحلیلی بوده و در راستای تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری مبتنی بر واریانس با روش حداقل مربعات جزئی Smart-pls استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق نیز شامل کارشناسان، مدیران و مسئولان شهری و نخبگان دانشگاهی بوده (حدود 1400 نفر) و حجم نمونه با استفاده از قواعد خاص روش حداقل مربعات جزئی و مدل اصلاح شده کوکران 344 نفر تعیین شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بیشترین اثرگذاری در راستای شکل گیری پژمردگی شهری در کلان شهر تبریز مربوط به متغیرهای نظام مدیریتی تکنوکرات گرا و سوق یافتن منابع و امکانات به سمت دهک های پردرآمد جامعه، عدم تفکیک مداخلات در انواع بافت های شهری (جدید، قدیمی، فرسوده و غیررسمی)، فرسودگی بافت و قدیمی بودن تجهیزات و تحول در مراکز اقتصادی به ترتیب با امتیاز 791/0، 744/0، 728/0 و 639/0 بوده است. همچنین نتایج حاکی از آن است که تحولاتی همچون جابه جایی های جمعیتی و تغییر مراکز اقتصادی در دهه های اخیر موجب شکل گیری عدم تعادل های فضایی در ابعاد مختلف و پژمردگی برخی از فضاهای شهر شده است.
جداشدگی اجتماعی- فضایی در ایران: مرور نظام مند و فرا تحلیل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
79 - 94
حوزههای تخصصی:
جداشدگی شهری به عنوان یکی از ویژگی های ذاتی شهرها، به فاصله اجتماعی و جدایی فیزیکی میان ساکنان در یک بستر شهری اشاره دارد؛ هنگامی که این پدیده مانع از دسترسی برخی گروه ها به خدمات، فعالیت ها و فضاها شود، به یک مسئله و مشکل شهری تبدیل می گردد. ماهیت بین رشته ای و ابعاد گسترده و در هم تنیده این پدیده باعث شده در سه دهه اخیر، پژوهشگرانی از گروه های تخصصی مختلف به بررسی آن بپردازند. اگرچه تعداد پژوهش ها در این زمینه کم نیست، اما پراکندگی محورها و موضوعات مورد بررسی و در نتیجه فقدان چارچوب های مفهومی منسجم به دلیل تنوع تخصص های مرتبط به چشم می خورد. از این رو پژوهش حاضر سعی دارد با بررسی وضعیت مقاله های فارسی و ارائه صورت بندی منظمی از آنها گامی در جهت روشن تر شدن خلأهای پژوهشی در حوزه مفهومی جداشدگی بردارد. در این پژوهش از روش شناسی کیفی به عنوان رویکرد پژوهش و از تکنیک های متن پایه ای چون مرور نظام مند و فراتحلیل کیفی استفاده شده است. بدین منظور 50 مقاله منتخب فارسی در بازه سال های 1400-1375در موضوع جداشدگی، در دو بخش ویژگی های ساختاری و محتوایی در قالب 15مقوله بررسی شده اند. یافته های این پژوهش، مقالات منتخب را بر اساس نوع پرسش اصلی آنها (چیستی، چرایی و چگونگی) در قالب پنج محور موضوعی اصلی دسته بندی کرده است. همچنین سیر تحول مفهوم جداشدگی در پژوهش های این حوزه به چهار دوره کلی اولیه، میانی، متأخر (دوره کنونی) و آینده تقسیم و با یکدیگر مقایسه شده اند و بر اساس آن تعریفی برای جداشدگی اجتماعی _ فضایی ارائه شده است. نتایج این مقایسه بیانگر آن است که جداشدگی شهری به عنوان موضوعی میان رشته ای، چندوجهی و زمینه گرا، دارای ابعاد اجتماعی _ اقتصادی، کالبدی _ فضایی و سیاسی _ مدیریتی بوده که در شرایط کنونی پژوهشی کشور، نیازمند پژوهش های کیفی با محوریت موضوعاتی چون مدل سازی مفهومی و مدل سازی سنجش جداشدگی (در تبیین چیستی)، شناسایی و بررسی عوامل زمینه ای مؤثر بر جداشدگی از جمله ساختار و پیکره بندی شهرها (در تبیین چرایی) و همچنین شناسایی و بررسی سیاست ها و گرایش های اثرگذار بر جداشدگی (در تبیین چگونگی) با در نظر گرفتن تمامی ابعاد آن است. در این صورت می توان با دستیابی به درک درستی از این مفهوم، در مباحث شهرسازی، برنامه ریزی و طراحی شهری دقیق تر به بررسی الگوهای فضایی آن در طول زمان پرداخت.
بررسی تاثیر ویژگی های محیط مصنوع بر فعالیت بدنی و پیاده روی شهروندان در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
267 - 281
حوزههای تخصصی:
با آشکارشدن تاثیرات روزافزون فعالیت بدنی و تحرک بر سلامت افراد و به طور خاص شهرنشینان، مطالعه ارتباط میان ویژگی-های محیط مصنوع شهری با فعالیت بدنی و تحرک شهروندان، مورد علاقه پژوهشگران متعددی قرار گرفته است. بر این اساس، هدف این پژوهش نیز، مطالعه تاثیر ویژگی های محیط مصنوع شهری بر فعالیت بدنی و پیاده روی شهروندان در شهر مشهد می باشد. نوع پژوهش، توسعه ای– کاربردی است و به لحاظ روش شناسی، پژوهش در تقسیم بندی کلان در دسته تحقیقات توصیفی و در زیر مجموعه پژوهش های موردی، پیمایشی و همبستگی قرار دارد. برای سنجش ویژگی های محیط مصنوع از شاخص های اختلاط کاربری اراضی، تراکم جمعیت و قابلیت پیاده مداری استفاده گردید. جامعه آماری شهروندان 25 سال به بالای شهر مشهد و نمونه آماری برابر با 1022 نفر از شهروندان در 16 محله شهر می باشد. نتایج نشان داد که نزدیک به نیمی از افراد عملاً در هیچ گونه فعالیت بدنی شرکت نداشته اند و حدود 41 درصد نیز روزانه کمتر از نیم ساعت پیاده روی داشته اند. در محلات مورد مطالعه، هیچ-گونه ارتباط معنی داری میان فعالیت بدنی و پیاده روی روزانه افراد با اختلاط کاربری اراضی وجود ندارد. همچنین میان تراکم جمعیت با شدت فعالیت بدنی (شارکی) رابطه ی آماری معنی داری مشاهده نگردید، اما میان تراکم جمعیت با میزان پیاده روی روزانه افراد، رابطه معنی دار و معکوسی وجود دارد و نهایتاً، نتایج نشان داد که در محلات مورد بررسی میان قابلیت پیاده مداری با میزان پیاده روی روزانه افراد و فعالیت بدنی افراد بر مبنای شاخص شارکی رابطه ی معنی داری وجود ندارد. با توجه به آنکه نتایج این پژوهش با یافته های پژوهش لطفی و نیک پور و دیگران متفاوت می باشد، ضرورت مطالعات تجربی بیشتر در این خصوص ضروری می باشد.
ارزیابی اصول معماری منطبق در آفرینش های معماری هم جوار با بناهای ارزشمند، به منظور ارتقاء هویت شهری (مطالعه موردی: بازارهای سنتی کرمان)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به ارزیابی اصول معماری منطبق در آفرینش های معماری هم جوار با بناهای ارزشمند، به منظور ارتقاء هویت شهری در بازارهای سنتی کرمان پرداخته شد. این تحقیق از نظر هدف اکتشافی - توصیفی، از نظر نوع داده های مورد استفاده کیفی، از نظر محل اجرا میدانی، از نظر روش پیمایشی و از نظر زمانی، مقطعی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران و کارمندان سازمان میراث فرهنگی استان کرمان و همچنین گردشگران بناهای ارزشمند تاریخی شهر کرمان به ویژه بازارهای سنتی می باشد. در این تحقیق برای انتخاب نمونه آماری از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد که تعداد 65 نمونه برای مدیران و کارمندان سازمان میراث فرهنگی استان کرمان و تعداد 165 نمونه برای گردشگران بازارهای سنتی کرمان و در مجموع 230 نمونه به دست آمد. یافته های تحقیق نشان داد، در سطح اطمینان 95 درصد سیستم سازه و تأسیسات نوین، ایجاد شفافیت فضایی، ویژگی های اقلیمی و حفظ ارزش های منطقه اثر معناداری بر آفرینش های معماری هم جوار با بناهای ارزشمند در بازارهای سنتی کرمان دارد؛ اما ترکیب فناوری های نو با فرم های بومی اثر معناداری بر آفرینش های معماری هم جوار با بناهای ارزشمند در بازارهای سنتی کرمان ندارد. همچنین، اصول معماری منطبق و معماری هم جوار اثر معناداری بر هویت شهری دارد. بنابراین نتایج نشان می دهد، که اگرچه استفاده از تکنولوژی و پیاده سازی کلیه معیارهای فنی و مهندسی و منطقی حاصل از دستاوردهای علوم تجربی در ساختمان سازی، به نحو مطلوبی در معماری هم جوار بناهای ارزشمند بازارهای سنتی کرمان انجام شده است، ولی استفاده از خلاقیت های معمارانه در انواع هندسه ها، احترام و احتیاط در نحوه برخورد با طبیعت، بهره وری کامل از شرایط متنوع اقلیمی , ارزش دادن به فرهنگ بومی به دست فراموشی سپرده شده است.
طراحی اقلیمی؛ نمودی از همسازی با محیط، نمونه موردی: اقلیم گرم و خشک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
282 - 292
حوزههای تخصصی:
بی تردید شکوفایی و رشد نظام صنعت و اقتصاد کشورهای پیشرفته را باید مرهون درک صحیح مفاهیم "توسعه" و "تحقیق" و شناخت ارتباط منطقی و برنامه ریزی شده بین این دو دانست. نقش صنعت ساختمان در بازسازی و توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور ایران انکارناپذیر است و دستیابی به اهداف بخشی از توسعه کشور، تنها در گرو داشتن نگرشی سیستمی و تلاش در جهت صرفه جویی های اقتصادی در مقیاس کلان است. در این راستا، طراحی اقلیمی که بر توجه به ویژگیهای اقلیمی مناطق مختلف وتاثیرآنها درشکل گیری ساختمانهای و محیط های مسکونی تاکید دارد، ازسویی بر بالا بردن سطح کیفی آسایش فضاهای داخلی تاثیر گذاشته واز سوی دیگر با تکیه بر انرژی های غیر فسیلی و کاهش مصرف انرژی های فسیلی نقش قابل ملاحظه ای در جلوگیری از انتشار گازهای گلخانه ای و مخاطرات طبیعی ناشی از آن دارد. این تحقیق قصد دارد به روشی تحلیلی و بر پایه مطالعات اسنادی، ویژگی های موثر طراحی اقلیمی بر آسایش حرارتی و کاهش مصرف انرژی را مورد بررسی قرار دهد. در این راستا و با توجه به گستردگی و تنوع اقلیمی در ایران و همچنین با توجه به منابع در دسترس، تمرکز بر گروه اقلیمی گرم و خشک می باشد. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد راهکارهای طراحی اقلیمی می تواند نقش قابل ملاحظه ای در تامین آسایش حرارتی فضای معماری و کاهش مصرف انرژی و مخاطرات ناشی از روند مصرف کنونی انرژی های فسیلی داشته باشد. واژه های کلیدی: طراحی اقلیمی، آسایش حرارتی اقلیم گرم و خشک، کاهش مصرف در انرژی، مخاطرات طبیعی
ارتباط شاخص های توسعه مالی و گازهای گلخانه ای (با تأکید بر نرخ شهر نشینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
86 - 99
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی اثرات شاخص های توسعه مالی بر گازهای گلخانه ای در 20 کشور منا در بازه زمانی 2000-2020 می-پردازد. شاخص توسعه مالی با سه متغیر پول گسترده، اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی و ارزش بازاری (بازار سرمایه) سنجیده شده است. از برآوردگرهای حداقل مربعات کاملا اصلاح شده(FMOLS)، حداقل مربعات پویا(DOLS)، میانگین گروهی تلفیقی(PMG) جهت برآورد ضرایب بلند مدت استفاده شده است. نتایج تجربی این پژوهش حاکی از تأثیر منفی و معناداری شاخص های توسعه مالی بر انتشار دی اکسید کربن در تمامی مدل های برآوردی دارد در حالی که متغیرهای نرخ شهرنشینی، مصرف انرژی و رشد اقتصادی تأثیر مثبت و معنی داری داشته است. در روش PMG اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی، پول گسترده و ارزش بازاری به ترتیب موجب کاهش 150/0، 147/0، 123/0 درصدی انتشار دی اکسید کربن شده، در حالی که نرخ شهرنشینی موجب افزایش 366/0 درصدی آن شده است. بیشترین ضریب تأثیرگذاری متغیرهای شاخص توسعه مالی و نرخ شهرنشینی بر انتشار co_2 در بین سه روش به کار رفته، مربوط به اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی(797/0) و روش DOLS است. نتایج هر سه روش با هم سازگار می باشند، بدین ترتیب که اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی، پول گسترده و ارزش بازاری در هر سه روش تحقیق موجب کاهش و نرخ شهرنشینی نیز موجب افزایش انتشار دی اکسید کربن شده است و فقط در اندازه تأثیرگذاری ضرایب متفاوت است، در نتیجه می توان استدلال کرد که نتایج تحقیق از استحکام کافی برخودار بوده و فرضیات مطالعه حاضر را تأیید می کنند.
تحلیل عوامل مؤثر بر تخلفات در ساخت و سازهای شهری (مورد: ناحیه 3 شهرداری منطقه 16 کلانشهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
فعالیت ساخت و سازها بخشی عمده از کل فعالیت های اقتصادی و تولیدی کشور را تشکیل می دهند.باتوجه به نتایج بررسی های عوامل موثر بر تخلفات ساختمانی در شهرهای کشور، عوامل اجتماعی، اقتصادی و حقوقی متعدد موجب وقوع تخلفات شده است و همواره استمرار قانون گریزی و ستیز با مقررات آمره در نهادهای اجتماعی جوامع به تدریج به عنوان یک باور عمومی مورد قبول واقع شده است. تخلفات ساختمانی همچنین پیامدهای زیادی را در شهرها، از جمله تخریب سیمای شهر،تراکم و ها و کابری های غیرمجاز را به همراه داشته است. ناحیه 3 منطقه 16 تهران همواره به عنوان یکی از پرتخلف ترین نواحی ساخت و ساز شهر تهران به شمار می رود. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و کاربردی عوامل مؤثر بر تخلفات ساخت و سازهای شهری را بررسی نموده است. جامعه آماری از کلیه کارشناسان حوزه ساخت و ساز تشکیل شده که حجم نمونه آن بر اساس فرمول کوکران تعداد 30 نفر مشخص گردید . هدف از تهیه پرسشنامه و جمع آوری اطلاعات از این طریق، مشخص شدن عوامل موثر بر تخلفات ساخت و سازهای شهری بود ابزار تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نتایج آمارهای توصیفی، نرم افزار spss و مدل آزمون رگرسیون و میانگین صورت گرفته است.نتایج نشان داد که از مهم ترین تبعات تخلفات ساختمانی بیشتر بر سیمای شهری، ایمنی ساختمان و تبدیل پارکینگ ها به فضای مسکونی و تجاری بوده است و در زمینه مهم ترین عوامل موثر بر افزایش تخلفات ساختمانی، در مجموع بیشترین میزان تخلفات مرتبط با عملکرد مدیریت شهری و عوامل اقتصادی است.
بررسی رابطۀ توانمندسازی بر ارتقای کیفیت زندگی شهروندان حاشیه نشین محلۀ همت آباد اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چندین دهه اخیر، توسعه شهرنشینی با خود معضلاتی را به همراه داشته که حاشیه نشینی یکی از این مسائل اجتماعی بوده است. مسئله اصلی در بین حاشیه نشینان، پایین بودن سطح کیفیت زندگی آنان است؛ به همین دلیل نظریه پردازان حوزه شهری معتقدند با توانمندسازی ساکنان محلی در محلات حاشیه نشین شهری می توان کیفیت زندگی آنان را بالا برد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین توانمندسازی بر ارتقای کیفیت زندگی شهروندان محله همت آباد اصفهان است که برای رسیدن به اهداف پژوهش از نظریه فیترمن استفاده شده است. پژوهش حاضر مبتنی بر رویکرد کمّی از نوع راهبرد پیمایش (توصیفی- همبستگی) بوده است. جامعه آماری 15488 نفر از شهروندان محله همت آباد بوده اند که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای 371 نفری از آن ها مورد بررسی قرار گرفته اند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بوده که اعتبار آن از طریق صوری و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ-کیفیت زندگی (90/0)، احساس شایستگی (90/0)، احساس مؤثربودن (72/0)، معناداربودن (86/0)، حق تعیین سرنوشت (70/0)- به دست آمده است. همچنین برای تحلیل داده های پژوهش از نرم افزار Spss24 استفاده و برای تجزیه وتحلیل یافته ها از آماره های توصیفی و استنباطی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که میزان کیفیت زندگی ساکنان محله همت آباد از متوسط میانگین پایین تر بوده است. نتایج حاصل از فرضیات پژوهش بیان می کند که بین توانمندسازی و کیفیت زندگی (68/0) رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین بین تحصیلات، درآمد و کیفیت زندگی تفاوت معنی داری مشاهده شد. نتایج به دست آمده از مدل رگرسیونی پژوهش نشان داد که متغیر توانمندسازی با بتای β=64 توانسته است 38 درصد از واریانس متغیر کیفیت زندگی را تبیین کند.
اثر رضایت گردشگر از مناطق گردشگری بر تبلیغات شفاهی با میانجی گری هویت مقصد، مورد پژوهش: قلعه رودخان و ماسوله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
109 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، سنجش اثر رضایت گردشگر از مناطق گردشگری بر تبلیغات شفاهی با میانجی گری هویت مقصد گردشگری در بین گردشگران قلعه رودخان و ماسوله (شهر فومن) بوده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش پژوهش توصیفی می باشد که با استفاده از پیمایش اجرا شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه گردشگران در دو منطقه گردشگری ماسوله و قلعه رودخان بود که با توجه به نامشخص بودن تعداد جمعیت جامعه مورد بررسی، تعداد 385 نفر با استفاده از فرمول جوامع نامحدود کوکران به عنوان حجم نمونه تعیین گردید. جهت نمونه گیری از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته شامل متغیرهای میزان رضایت گردشگران از مقصد، هویت مقصد، وابستگی نسبت به مقصد، دلبستگی عاطفی به مقصد، پیوند اجتماعی، خاطره از مقصد و انتظار از مقصد بود. پایایی ابزار با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ با ضریب بالاتر از 7/0 مورد تأیید قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که دلبستگی مکانی و زیرشاخه های آن از آیتم های اصلی رضایت گردشگران است؛ همچنین هویت مقصد، وابستگی نسبت به مقصد، دلبستگی عاطفی به مقصد، پیوند اجتماعی، خاطره از مقصد و انتظار از مقصد گردشگران بر تبلیغات شفاهی اثرگذار است. از نوآوری حاصل در این پژوهش می توان به این مورد اذعان کرد که رضایت گردشگر از مقصدهای گردشگری بر تبلیغات شفاهی اثرگذار است؛ اما این اثر از طریق متغیر میانجی گری هویت مقصد رخ می دهد.
ارزیابی تاب آوری و توان اکولوژیکی شهر در برابر زلزله با تأکید بر مؤلفه های محیطی، نمونه موردی: منطقه 3 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
125 - 142
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت و رشد روزافزون شهرنشینی منجر به رشد و گسترش شهرها در مکان های نامساعد بدون توجه به پارامترهای طبیعی و بوم شناختی شده است. نبود برنامه ریزی اصولی در روند توسعه فیزیکی شهرهای کشور آسیب پذیری مجموعه شهرها را در برابر مخاطرات محیطی تشدید کرده است که هدایت آگاهانه و برنامه ریزی اصولی در جهت ایجاد پایداری محیطی را می طلبد. از این رو پژوهش حاضر درصدد است تا با استفاده از مدل ANP در رویکردی تلفیقی با GIS، میزان تاب آوری و توان اکولوژی منطقه سه شهر تهران در برابر زلزله را در ارتباط با 8 معیار اصلی (شیب، جهات شیب، سازندهای زمین شناسی، نوع گسل، فاصله از بستر رودخانه ها، فاصله از مسیر قنات ها، کاربری اراضی و فاصله از اراضی ناپایدار به لحاظ شهرسازی) 38 زیرمعیار ارزیابی نماید. یافته های پژوهش نشان می دهد که 72/41 درصد از پهنه منطقه 3 شهر تهران از تاب آوری و توان اکولوژیکی خیلی زیاد (که بیشتر در محلات کاووسیه، امانیه، داوودیه و چالهز)، 36/12 درصد از تاب آوری و توان اکولوژیکی زیاد (که بیشتر در محلات امانیه، داوودیه و احتشامیه)، 80/13 درصد از تاب آوری و توان اکولوژیکی متوسط (که بیشتر در محله امانیه)، 11/8 درصد از تاب آوری و توان اکولوژیکی کم (که بیشتر در محلات ده ونک و داوودیه) و 98/23 درصد از تاب آوری و توان اکولوژیکی خیلی کم (که بیشتر در سطح محلات ده ونک، حسن آباد زرگنده، درب دوم، قلهک و رستم آباد) در برابر زلزله برخوردار است.
ارزیابی قابلیت های گردشگری و نقش آن در توسعه شهری با تأکید بر برنامه ریزی راهبردی (نمونه موردی: شهر کرمان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
گردشگری موتور محرک توسعه اقتصادی و یکی از عوامل کاهش فقر در مناطق شهری وروستایی محسوب می شود و اثرات منفی و مثبتی در مقاصد گردشگران داشته است. در این راستا برنامه ریزی راهبردی می تواند به عنوان پاسخی به مشکلات پیش آمده به علت عدم برنامه ریزی صحیح در گردشگری نیز مطرح گردد. در هسته گردشگری مانند همه فعالیت های تجاری دیگر باید «راهبرد گردشگری» تجسم یابد و از جمله مدل های برنامه ریزی راهبردی مورد استفاده در توسعه گردشگری به ویژه در گردشگری شهری، مدل استراتژیک qspm می باشد. در مقاله حاضر، سعی شده تا ضمن شناخت و معرفی برخی از جاذبه های گردشگری شهر کرمان و نقش آن در توسعه شهر، به ارائه راهبرد و راهکارهای فراروی صنعت توریسم شهر کرمان نیز پرداخته شده است. این تحقیق از لحاظ روش از نوع تحلیلی و از لحاظ هدف، کاربردی می باشد و بررسی سنجه ها و شاخص های مورد نظر در قالب گردشگری شهر کرمان، با استفاده از مطالعات میدانی و جمع آوری داده از طریق بررسی اسنادی و کتابخانه ای، پرسش نامه (از دیدگاه 50 نفر از مسئولان و گردشگران) انجام شده است. سپس داده ها در نرم افزار exel وارد و تحلیل شده و پس از آن با استفاده از مدل راهبردی qspm مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج حاصل از تحلیل نهایی ماتریس های ارزیابی عوامل داخلی و خارجی بیانگر است که با توجه به میانگین امتیازات نهایی به دست آمده برای عوامل داخلی با امتیاز برابر با 2.713 و برای عوامل خارجی با امتیاز برابر با 2.98 است، راهبرد استراتژیک مورد مطالعه، راهبرد رسوخ در بازار و راهبرد توسعه محصول می باشد. در نهایت اینکه بر اساس ارزیابی میانگین نمرات استراتژی های رقابتی در ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی، راهبرد توجه بر توسعه گردشگری فرهنگی، طبیعی و بومگردی به دلیل وجود مزیت های نسبی برای توسعه این نوع گردشگری به عنوان مهم ترین استراتژی برای پایداری توسعه گردشگری شهر کرمان به منظور توسعه پایدار گردشگری شهری در شهر پیشنهاد می گردد.
بررسی سیاست های ایجاد پیاده راه در افزایش کیفیت سکونت شهروندان (نمونه موردی: پیاده راه بوعلی شهر همدان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ورود اتومبیل به داخل شهرها آسایش بیشتر برای بشریت ایجاد شد و این امر باعث ایجاد تغییرات بسیاری در زندگی روزمره انسان ها گشت. ساختار کلی شهر ها تغییر کرد و خیابان کشی ها فضا های پیاده را کم رنگ تر کرد و این امر به خودی خود باعث تغییرات زیادی در محل سکونت ، کیفیت فضای سکونت در ابعاد گوناگون اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی، اقتصادی و غیره به وجود آورده است. اما با گذشت با درگیر شدن تمام جنبه های زندگی به ابزارات صنعتی نیاز به انسان محور شدن شهرها احساس گشت و یکی از ابعاد این رویکرد ایجاد خیابان های مخصوص پیاده در مرکز شهر است این ویژگی، جنبه های همچون اتصال، خوانایی، ایمنی و امنیت و دسترسی به خدمات موردنیاز افراد پیاده را در برمی گیرد اما قبل از تبدیل شدن این معابر به پیاده راه برای ساکنان باید فکر چاره اندیشیده شود تا طرح مورد نظر دارای کیفیت خوب و قابل قبولی برای شهروندان گردد.پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و ترکیبی با بررسی نمونه موردی است. برای گردآوری داده های پژوهش و سنجش نظر کاربران از روش میدانی، مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه و پیمایش میدانی استفاده شده است. در تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار , spss استفاده شده است. طبق نتایج بدست آمده مشخص گردید که پیاده راه بوعلی با بسیاری از معیار ها و شاخص های پیاده راه سازی مطابقت دارد اما یک سری مسائل و مشکلات وجود که با دارا بودن پتاسیل این پیاده راه در جهت ارتقا کیفیت سکونت قابل حل و پیگیری آن ها می تواند نقش اساسی ایفا کند. اهدافی که پژوهش مورد نظر دنبال می کند، بهبود دسترسی ها، توسعه پارکینگ عمومی ،نور پردازی ، احیای بافت فرسوده، مبلمان شهری ، نمای یک دست تعامل فرهنگی، امنیت، رفاه اجتماعی، افزایش گردشگری رونق فروش صنایع دستی، افزایش اعتبار محل، بهبود معیشت افراد منطقه ،کاهش آلودی صوتی، کاهش آلایندگی، افزایش فضای سبز می باشد.
بررسی تأثیرپذیری مفهوم خانه از تحولات زمینه در دوران معاصر (مطالعه موردی: معماری مسکونی بافت میانه شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم باور تأثیرپذیری متقابل زمینه و معماری، شناخت، تعریف و مدیریت این موضوع با چالش های اساسی رو به رو است که نیاز به درکی عمیق تر از مفهوم کنش متقابل زمینه و معماری را آشکار می سازد. بستری که بنا در آن ساخته می شود، از مهم ترین عوامل موثر بر یک اثر معماری است. ویژگی های بستر فارغ از موضوع، تأثیر مستقیم بر ماهیت یک اثر معماری می گذارند. این مقاله، ضمن بررسی رویکردهای مختلف در عرصه زمینه گرائی در معماری، به بررسی تحولات خانه در شهر شیراز ناشی از تغییرات عوامل زمینه ای می پردازد. خانه، که در ساختار تاریخی شهرهای ایران، با مفاهیمی فراتر از کالبد مواجه بود، در دوران معاصر اصولی متفاوت یافته است. اصولی که با نگاهی دقیق تر ناشی از تغییرات عوامل زمینه ای بوده و در هر دو بعد کالبد خانه و شیوه سکونت آن تغییر ایجاد کرد. در این ساختار برای درک بهتر این تغییرات، پس از پرداختن به مفهوم زمینه و عوامل زمینه ای تأثیرگذار بر مفهوم خانه، به روشی کیفی از طریق تحلیل محتوا و به صورت بررسی نمونه موردی، مفهوم تحولات خانه معاصر شهر شیراز مورد بررسی قرار می گیرد. رویکرد اصلی این پژوهش، رویکردی کیفی است؛ که تلاش می کند تا با به کارگیری مباحث نظری در مبحث مفهوم زمینه و مفهوم خانه، به درک بهتر و نیز نحوه تعامل این دو بپردازد. همچنین نحوه برهم کنش مؤلفه های مختلف زمینه بر خانه، سبب می شود که راه مناسب برای فهم آن، رهیافت کل نگر باشد. این پژوهش جست و جویی تجربی است که پدیده ای معاصر را در متن زندگی واقعی مورد بررسی قرار می دهد، به ویژه زمانی که مرز میان پدیده و زمینه آن کاملا واضح نباشد. در این پژوهش، با بررسی های انجام شده در دو نوع تیپولوژی خانه رایج در دوره پهلوی اول و تطابق شاخصه های خانه با اصول زمینه گرائی، می توان گفت تغییراتی که در فرم، ساختار فضائی و تزئینات خانه های شیراز در محدوده بافت میانه شهر با آن روبرو هستیم، علیرغم اینکه باعث دگرگونی چهره بناها شده است، اما در بسیاری از موارد همچون هماهنگی در جنس و رنگ مصالح، ارتفاع و تناسبات حجمی، تقارن و هندسه فضائی، ارتباط با طبیعت، تعدد بازشوها، تفکیک های فضائی، مرکزیت گرائی، وجود ایوان ها، تاکید بر سادگی فرم، از اصول هم پیوندی با زمینه به لحاظ کالبدی تبعیت می کند.
سنجش و رتبه بندی مناطق شهری بر اساس شاخص های شکوفایی شهری (مطالعه موردی: بندر ماهشهر)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت شکوفایی شهری هدف از این پژوهش بررسی نحوه توزیع شاخص های شکوفایی شهری و اولویت بندی این شاخص ها در مناطق پنج گانه بندر ماهشهر است. روش بررسی: روش پژوهش مورد استفاده در این پژوهش، از نوع نظری – کاربردی با رویکرد اصلی توصیفی- تحلیلی است و به صورت موردی مناطق 5 گانه بندر ماهشهر مورد بررسی قرار گرفته است. با استفاده از مبانی نظری تحقیق و پیشینه تحقیق، متغیرهای تحقیق تهیه گردید. سپس پرسش نامه ای طراحی گردید که شامل 6 شاخص و و 21 معیار و 63 زیر معیار می گردد. سپس پرسش نامه طراحی شده میان جامعه آماری توزیع گردید و نتایج آن با استفاده از آزمون t و تحلیل واریانس و آزمون Scheffe تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها و نتیجه گیری : در ابتدای امر اختلاف میان گروه ها و میانگین های مورد بررسی به عنوان داده های خام مورد بررسی قرار گرفت که نتایج آن برای شکوفایی شهری مناطق نشان داد که شاخص ها از سطح معنادار(Sig) بالایی برخوردار هستند. سپس برای وزن دهی معیارها نیز از روش AHP فازی استفاده گردید. نتایج نشان داد، شاخص بهره وری با وزن 203/0 رتبه اول و بعد از آن شاخص کیفیت زندگی با رتبه 195/0 رتبه دوم و زیرساخت ها با وزن 187/0 در رتبه سوم قرار دارد. در مرحله بعد استفاده از روش های TOPSIS, Waspas و در نهایت از مدل ادغامی کپلند به اولویت بندی مناطق پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان داد منطقه سه شهری بندر ماهشهر بیشترین میزان و اولویت اول را از حیث شاخص های شکوفایی شهری را به خود اختصاص داده و آخرین منطقه نیز اختصاص به منطقه یک است.
تحلیلی بر نقش روانشناسی محیطی در تحقق پایداری در فضاهای شهری (مطالعه موردی: مناطق حاشیه نشین شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : در محیط های شهری به ویژه محلات شهر، عواملی مانند پنجره های شکسته، زباله در خیابان ها، نقاشی بر روی دیوارها، ساختمان های رها شده و عدم روشنایی خیابانی به ویژه در مناطق حاشیه نشین شهر منجر به ایجاد محیطی می شود که جرم و جنایت و بزهکاری را ترویج می کند و در نتیجه احساس امنیت شهروندان به خطر می افتد.
داده و روش : نوع پژوهش، کاربردی و جامعه آماری آن ترکیبی از متخصصان شامل مطلعین، متخصصان و خبرگان مرتبط با مدیریت شهری در مناطق حاشیه نشین است. حجم نمونه بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده و جدول مورگان 299 خانوار ساکن در مناطق حاشیه نشین شهر یزد است. به منظور ارتباط بین متغیرها و پاسخ به سؤالات پژوهش از آمار استنباطی (ضریب همبستگی، ضریب رگرسیون، تحلیل واریانس چند متغیره ) استفاده شده است.
یافته ها : نتایج حاصل از مدل تحلیل شبکه نیز نشان می دهد، شاخص های کالبدی شامل عرض کم معابر، قدمت ابنیه، وجود مخروبه ها، مساحت قطعات تفکیکی، سازگاری کاربری ها، تأمین فضای باز مورد نیاز با مقدار 0/196 بیشترین نقش را در افزایش تهدید در مؤلفه های روان شناسی محیطی مشتمل بر عدم تأمین خلوت گزینی، عدم امنیت و ایمنی و عدم دسترسی به فضاهای عمومی و فضاهای بازی کودکان دارد.
نتیجه گیری : برای کاهش آسیب پذیری روانی ناشی از مسائل و مشکلات سکونتگاه های غیررسمی اقدام به تدوین مدل توانمندسازی سکونتگاه ها شده است. در این مدل در گام اول مسائل و مشکلات بافت در ابعاد مرتبط با روان شناسی مورد بررسی قرار گرفت، در گام دوم بایستی اقدام به ظرفیت سنجی و برنامه ریزی گردید، در گام سوم اقدام به اجرای برنامه جهت ساماندهی و کاهش مسائل روانی محیط و در گام چهارم اقدام به بررسی بازخورد مسائل گردید.
بررسی تطبیقی نقش ادراک تراکم ساختمانی سیال و سنتی بر رضایتمندی تراکمی سکونتی از تخصیص تراکم مورد پژوهی شهرهای رامسر و بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
22 - 36
حوزههای تخصصی:
تراکم ساختمانی و روشهای اعمال آن (سنتی و سیال) در حال حاضر به عنوان یک ابزار مهم در شهرسازی در جهتدهی به فرم شهر و همچنین، میزان رضایت ساکنان جایگاه مهمی دارد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی روندهای عینی و تحقق سیاستهای مرتبط با تعیین تراکم سیال و سنتی ساختمانی در شهرها است، تا بتواند بهگونهای پاسخگو رضایتمندی ساکنان از تهیه طرحهای توسعه شهری باشد. بررسی شاخصهای تراکم ساختمانی سیال و سنتی و رضایتمندی تراکمی سکونتی از طریق مطالعات اسنادی، بررسی میزان رضایتمندی ساکنان از تراکم ادراکی نیز از طریق شیوههای مصاحبه و پرسشنامه انجام شده است. همچنین، از نرمافزار SPSS و Smart PLS برای تحلیلهایی نظیر تحلیل عاملی تأییدی، رگرسیون چندگانه، ضریب همبستگی پیرسون و غیره استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد در شهر بابلسر تراکم ساختمانی سیال بهدرستی اعمال نشده است و همین امر سبب نارضایتی تراکمی سکونتی ساکنان شده است. از طرفی، در شهر رامسر میزان رضایتمندی تراکمی سکونتی ساکنان زیاد است. برای شهر بابلسر بهمنظور افزایش رضایتمندی سکونتی راهکارهای عمومی برای اجرای صحیح تراکم ساختمانی سیال (معیارهای پایه و فنی) ارائهشده و با توجه به تحلیل شاخصهای رضایتمندی تراکمی سکونتی راهبرد و سیاستهایی جهت افزایش رضایتمندی تراکمی سکونتی در شهر بابلسر ارائه شده است. درنهایت، برای اعمال تراکمهای ساختمانی در هر شهر با توجه به روش هر تراکم یک حجم فضایی ترسیم و قبل از اجرا با توجه به شاخصهای رضایتمندی تراکمی سکونتی از ساکنان شهر پرسیده شده و بعد از این نظرسنجی با توجه به دیدگاههای ساکنان معیارهای تراکم ساختمانی اعم از پایه و فنی شکل داده خواهد شد.