فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۱۰٬۴۱۰ مورد.
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
248 - 263
حوزههای تخصصی:
بروز خشکسالی های مکرر در نقاط خشک و نیمه خشک روستایی، نه تنها خانوارهای کشاورز را با مشکلات اقتصادی و اجتماعی روبرو می سازد، بلکه رفاه ذهنی آنان را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. از این رو، پژوهشی با هدف تحلیل رفاه ذهنی کشاورزان در شرایط خشکسالی با استفاده از روش پیمایش انجام شد. کشاورزان شهرستان کوهدشت (23600=N) به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شد و از بین آنها نمونه ای به حجم 379 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد. داده ها به کمک پرسشنامه جمع آوری شد که روایی صوری آن توسط گروهی از متخصصان موضوعی تأیید گردید. برای سنجش میزان پایایی پرسشنامه نیز، یک مطالعه راهنما انجام شد و میزان آلفا کرونباخ مقیاس های سنجش در حد قابل قبولی بدست آمد. یافته های پژوهش نشان داد با توجه به این که معیشت بیشتر خانوارها بر پایه کشاورزی استوار است، خشکسالی، رفاه ذهنی کشاورزان را تحت تأثیر قرار داده است. بر این اساس، عواطف مثبت و رضایت از زندگی بالاترین رتبه را در سنجش رفاه ذهنی کشاورزان داشته اند. از سوی دیگر، میان رفاه ذهنی کشاورزان خرده مالک و غیرخرده مالک، دیم کار و آبی کار، سالخورده و غیرسالخورده، کمتر برخوردار و برخوردار تفاوت معنی داری وجود داشت. بنحوی که کشاورزان غیرخرده مالک، آبی کار، مسن و متمول از رفاه ذهنی بیشتری برخوردار بودند. بر اساس یافته های پژوهش، توصیه هایی برای افزایش رفاه ذهنی کشاورزان در مواجهه با خشکسالی ارائه گردید
مهاجرت گزینشی در ایران: الگوها و تفاوت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت رخدادی گزینشی است و مهاجران نمونه تصادفی از جمعیت مبدأ نیستند.این موضوعی است که این مقاله با استفاده از داده های سطح خرد سرشماریهای نفوس و مسکن 1390 و 1395 در چارچوب شاخص هایی نظیر شدّت مهاجرت و سن در اوج مهاجرت به آن می پردازد.. از میان نظریات مطرح شده دراین باره، تلاش شده تا مفروضات نظریات مرتبط با چرخه عمر و زندگی که با واردکردن تعیین کننده های بلافصل سعی در نشان دادن اثرات این تعیین کننده ها در مشخص کردن الگوهای مهاجرتی در جوامع مختلف دارند موردبررسی قرار گیرند. نظریه تعیین کننده های بلافصل مهاجرت بر اثرگذاری برخی عوامل تغییر یابنده در زندگی فرد مانند ازدواج، شروع و پایان تحصیلات، و ورود به بازار کار که موجب تغییر وضعیت فرد در مراحل مختلف زندگی می شوند، بر گزینشی بودن فرایند مهاجرت تأکید دارد. نتایج بررسی نشان داد که در دهه 95-1385 با تأخیر سنی (به ویژه برای مردان) و شدّت کمتر مهاجرت در نقاط اوج آن روبرو بوده ایم. همچنین، نتایج نشان داد که شدّت مهاجرت در تمام سنین در استان های بیشتر توسعه یافته بیشتر از سایر استان ها و در مناطق شهری بیشتر از مناطق روستایی بوده است. بعلاوه، بیشترین شدّت مهاجرت در میان جوانان، مردان، افراد متأهل، و تحصیل کردگان دانشگاهی بوده است. در دوره 95-1390 در مقایسه با دوره 90-1385، تفاوت های جنسیتی مهاجرت کاهش یافته و احتمال مهاجرت افراد با تحصیلات دانشگاهی افزایش یافته است. ازاین رو، عوامل چرخه عمر و گذارهای زندگی با شدّت مهاجرت هم خوانی داشته و در برخی دوره های چرخه زندگی مهاجرت به اوج خود می رسد.
کاربرد استراتژی توسعه شهری(CDS) در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی، مطالعه موردی: شهر مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با آشکارشدن ضعف کارآمدی اجرای طرح های شهرسازی که بدون نگرش راهبردی و جامعه تهیه گردیده، ضرورت ایجاد تغییراتی در فرایند و روش های تهیه این طرح ها احساس گردید. برآیند چنین تغییراتی، تهیه و اجرای استراتژی توسعه شهری(CDS) می باشد که امروزه در بسیاری از شهرها درابعاد مختلف از جمله مقوله ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی استفاده می گردد. این سکونتگاه ها بویژه در کشورهای در حال توسعه از آن جا که توزیع فضایی شهرها و جمعیت در چارچوب یک برنامه جامع که مبتنی بر هماهنگی های بخشی و ناحیه ای باشد، صورت نگرفته است، مشکلات گسترده ای را برای مجموعه شهر بوجود آورده است. از همین رو امروزه کسی بویژه در نگاه برنامه ریزی جامع و سیستماتیک، نمی تواند تأثیرات خرد و کلان سکونتگاه های غیررسمی را که بر مجموعه خود(کل شهر)، را انکار کند. از این رو باتوجه به این که موضوع مورد پژوهش در بسیاری از کشورهای در حال توسعه از موضوعات چالش برانگیز در عرصه مدیریت شهری، امنیت و پایداری شهری به شمار می رود، پژوهش حاضر به مطالعه ابعاد مختلف سکونتگاه های غیررسمی شهر مهاباد می پردازد. روش مطالعه در این تحقیق بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی استوار بوده و مبنای اصلی آن نیز، اجرای طرح مطالعات استراتژی توسعه20 ساله شهر و برنامه پنج ساله شهرداری شهر مهاباد است. نتایج این بخش از مطالعه، نشان از وضعیت نامناسب بخش های مختلف نقاط یازده گانه سکونت گاه غیررسمی شهر مهاباد در ابعاد مختلف اجتماعی، کالبدی، رفتارهای فرهنگی و آسیب ها، مسائل طبیعی، جمعیتی و ... دارد. براین اساس، در هر مرحله با توجه به این که در مطالعات پیمایشی، ویژگی ها و مشکلات مختلف محلات، شناسایی گردید، اهداف کلی، عملیاتی، راهبردها و راه حل های دستیابی به اهداف نیز بر اساس چارچوب تعیین شده در مطالعات استراتژی توسعه شهری(CDS) بیان گردید.
تحلیل نقش کشاورزی در توسعه روستایی با تاکید بر تولید تنباکو(مورد مطالعه: دهستان اهرم استان بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به کشاورزی می تواند در توسعه پایدار روستایی اثرگذار باشد و در کاهش ناهنجاری های اجتماعی، کاهش بیکاری و کاهش مهاجرت مؤثر باشد، مطالعه حاضر با هدف بررسی تحلیل نقش کشاورزی در توسعه روستایی دهستان اهرم استان بوشهر، با تاکید بر تولید تنباکو صورت گرفته است، جامعه آماری در این تحقیق کلیه روستاییان دهستان اهرم از توابع شهرستان تنگستان می باشد. دهستان اهرم بر اساس سرشماری نفوس و مسکن سال 1395، 8612 نفر جمعیت داشته است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 330 به دست آمد که به صورت تصادفی از جامعه انتخاب شدند. در این تحقیق با بهره گیری از منابع و اطلاعات و بررسی میدانی، با در نظر گرفتن متغیرها، شامل مؤلفه های توسعه روستایی با تاکید بر نقش کشاورزی و متغیر وابسته گویه های مربوط به هر یک از مؤلفه های توسعه روستایی و سهم هریک تعیین شده است؛ به منظور تعیین روایی، پرسشنامه در اختیار اساتید و کارشناسان قرار گرفت و برخی گویه ها با نظر ایشان اصلاح و روایی محتوایی آن تائید گردید؛ پایایی ابزار تحقیق(پرسشنامه) با نرم افزار SPSS مورد ارزیابی قرار گرفت و آزمون آلفای کرونباخ معادل 79/0 به دست آمد؛ این مقدار برای ابزار تحقیق مناسب است. بطور خلاصه، نتایج حاصل از تحقیق بیانگر آن است که بین توسعه کشاورزی و توسعه پایدار روستایی(451/0)، بین افزایش محصولات کشاورزی و ماندگاری جمعیت(369/0)، بین نقش زنان و توسعه روستایی(394/0)، بین رونق کشاورزی و توسعه اجتماعی(298/0) در منطقه مورد مطالعه، رابطه معناداری وجود دارد(p< 0.05)؛ و برنامه ریزی های دولت متضمن تأمین منافع درازمدت روستاییان است. این یافته ها موید این است که برنامه ریزی و مدیریت مؤلفه های توسعه روستایی یک فعالیت فرا بخشی است که رویکردی جامع نگر و به هماهنگی بخش های مختلف مرتبط نیاز دارد.
ارزیابی اثر تغییرات کاربری بر الگوی مکانی-زمانی دمای سطح زمین و جزایر حرارتی در شهر اهواز با استفاده از تصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دمایی سطح زمین (LST) یکی از پارامترهای مهم در مطالعه تغییرات آب و هوایی و فرآیندهای فیزیکی سطح زمین است. در این مطالعه، ابتدا تأثیر تغییرات کاربری اراضی بر دمای سطح زمین در شهر اهواز مورد بررسی قرار گرفت. برای این کار، تصاویر ماهواره ای سال های 2002، 2013 و 2020 با روش شیءگرا، طبقه بندی شده و دمای سطح زمین با استفاده از الگوریتم پنجره مجزا محاسبه گردید. در ادامه جهت بررسی الگوهای مکانی زمانی دمای سطح زمین و جزایر حرارتی، از سه شاخص NDVI، UHII و UHIII استفاده شده و دمای طبقات پوشش گیاهی استخراج گردید. مقادیر خطای RMSE بین دمای اندازه گیری شده میدانی و دمای استخراج شده از تصاویر سال های 2002، 2013 و 2020 به ترتیب 79/1، 66/1 و 98/0 محاسبه شد. نتایج نشان داد؛ در سال های 2002-2020 نواحی ساخته شده و نواحی بایر به ترتیب 69/5779 و 66/2521 هکتار افزایش و پوشش گیاهی و پهنه های آب به ترتیب 15/3200 و 89/57 هکتار کاهش یافته است. طی این دوره، دمای سطح زمین در نواحی ساخته شده، نواحی بایر، پوشش گیاهی و پهنه های آب به ترتیب 10/4، 26/5، 32/6 و 93/3 درجه افزایش پیدا کرده است. همچنین شاخص UHIII روند افزایشی داشته و بیشترین شدت جزایر حرارتی در سال های 2002، 2013 و 2020 به ترتیب در نواحی جنوبی، شرقی و شمال غربی شهر بوده است. نتایج تحلیل همبستگی دو متغیر LST و NDVI، گویای ارتباط منفی قوی بین آن ها بوده و افزایش شاخص UHIII با کاهش مقادیر پوشش گیاهی ارتباط مستقیم داشته است. بنابراین، پوشش گیاهی اثر مهمی در کاهش دمای سطح زمین و شدت جزایر حرارتی دارد.
تحلیل بقاء سکونتگاه های روستایی منطقه قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرن حاضر تضمین بقا الگوهای فضایی موجود ازجمله دغدغه های جدی مدیران و برنامه ریزان شهری و منطقه ای محسوب می گردد. در سنجش میزان بقا، یکی از روش های مؤثر و کارآمد، آنالیز بقا می باشد. هدف این پژوهش کاربست تحلیل بقاء در قالب نگرش توسعه پایدار محلی - منطقه ای است که به صورت توصیفی - تحلیلی از نوع مقطعی بر روی تمامی سکونتگاه های روستایی منطقه قزوین انجام گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها و تعیین میزان بقا از روش کاپلان مایر در نرم افزار SPSS و برای مقایسه میانگین میزان بقا از آزمون لگ رنک استفاده شد. نوآوری اصلی این پژوهش، به کارگیری آنالیز بقا در سنجش میزان بقا در انواع الگوهای فضایی و جمع بندی مؤلفه های متناظر با آنالیز بقا است. که هر روستا را مانند یک شخص با مؤلفه های: دموگرافیک، بیولوژیکی و اجتماعی - اقتصادی در نظر گرفته است. نتایج نشان داد چشم انداز بقا روستاهای شهرستان های قزوین، آبیک و بوئین زهرا به علت روند توسعه ناپایدار و روابط مخرب اکولوژیکی منطقه کلان شهری تهران در چند دهه اخیر بسیار کوتاه است همچنین چشم انداز بقا شهرستان های آوج، البرز و تاکستان هرچند نسبت به مناطق یادشده از شرایط بهتری برخوردارند اما همچنان به لحاظ بقا وضعیت نگران کننده ای دارند. با آگاهی از میزان بقا می توان، با اتخاذ سیاست های مراقبتی برای مناطق پرمسئله و اقدامات لازم جهت پذیرش نقش های فرامنطقه ای متناسب با توان حیاتی آن ها، به افزایش طول عمر و بقاء این سکونتگاه ها کمک نمود.
تحلیل چیدمان کالبدی- اجتماعی قدرت در مناطق شهری (مطالعه موردی: مناطق پنج گانه شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها به عنوان واحدهای سیاسی، بازتاب کننده خطوط اصلی قدرت و نفوذ اقتصادی هستند. برهمین اساس می توان ادعا نمود که فضا در شهرها زاییده قدرت بوده و قدرت در شهرها از لایه های فضایی متنوع کالبدی، اقتصادی و اجتماعی تشکیل یافته است. به طوری که با شناخت و تحلیل الگوهای موجود در روابط بین قدرت و سازمان سیاسی در شهر، فضا و برنامه ریزی شهری، می توان زمینه را برای کارایی برنامه ریزی فضایی مهیا کرد. لذا پژوهش حاضر با مطالعه موردی مناطق شهری ارومیه در پی آن بوده تا با بهره گیری از شاخص های مذکور بتواند چیدمان کالبدی- اجتماعی قدرت در شهرها را تحلیل نماید. نوع تحقیق حاضر کاربردی بوده و روش انجام کار توصیفی- تحلیلی می باشد و گردآوری اطلاعات نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی (مراجعه به ادارات) صورت گرفته است. برای نیل به هدف تحقیق، تعداد 15 شاخص از بین عوامل متنوع انتخاب گردیده و در نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی نسبت به آماده سازی لایه های اطلاعاتی، استانداردسازی و تحلیل آن ها اقدام شده است. سپس برای اینکه بتوان چیدمان فضایی قدرت را در مناطق پنج گانه شهر ارومیه تحلیل کرد، مدل SECA در نرم افزار Lingo با مقدار بهینه 64/0 و = 3 β اجرا گردیده است. نتایج بدست آمده بیانگر بیش ترین قدرت در منطقه پنج به عنوان مناطق اعیان نشین (محدوده خیابان های دانشکده، کوی کهرم، کوی مهندسین، گلشهر و ...) شهر ارومیه بوده به طوری که قطعات ویلایی، مجتمع های تجاری، آموزشگاه های نمونه غیرانتفاعی، بناهای نوساز با سازه مقاوم، سکونت افراد با جایگاه اجتماعی بالا نظیر پزشکان، صاحبان سرمایه، مهندسین، مجتمع های مسکونی و ... در این محدوده واقع گردیده است.
رهیافت فضایی راهبردی در خوشه بندی پیشران های موثر بر توسعه زیست محیطی شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد شهرنشینی درگستره محیطی، مساله محیط زیست و دست یابی به پایداری زیست محیطی شهر امری ضروری است. بنابراین هدف مقاله حاضر شناسایی و خوشه بندی پیشران های موثر بر توسعه زیست محیطی شهر خرم آباد با رویکرد فضایی راهبردی است. روش جمع آوری داده ها به صورت اسنادی- پیمایشی بوده که فرایند تجزیه و تحلیل آنها در دو بخش صورت گرفته است. در بخش اول جهت تحلیل توسعه فضایی شهر، در قالب نرم افزار ArcGIS 10.2 و ENVIتغییرات کاربری اراضی محدوده مورد مطالعه طی یک دوره 31 ساله مورد ارزیابی قرار گرفته و در بخش دوم جهت شناسایی پیشران های توسعه زیست محیطی شهر خرم آباد، از روش پیمایشی (پرسشنامه ای) در قالب نمونه گیری هدفمند استفاده شده که بر اساس آن 62 عامل موثر بر آینده زیست محیطی شهر خرم آباد در 5 بُعد کلی (اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، نهادی و مدیریتی، زیست محیطی و کالبدی) گردآوری گردید. این عوامل در قالب یک ماتریس متاقطع 62 *62 در نرم افزار میک مک مورد تحلیل ساختاری قرار گرفته که از میان آنها 10 پیشران کلیدی با تاثیرگذاری بالا مشخص شد. نتایج این پژوهش نشان داد که ارتقاء میزان پایداری زیست محیطی در شهر خرم آباد و شهر هایی همانند آن با عنایت به گستردگی ابعاد زیست محیطی، در گرو استفاده از تفکر بلندمدت و گذار از ملاحظات زودگذر با نگاه به اصول توسعه پایدار است، تا در قالب یک برنامه ریزی فضایی -راهبردی و مشارکت محور، بتوان به توسعه زیست محیطی مناسب دست یافت.
تحلیل تغییرات بلند مدت ماهانه دماهای کشنده بالای 50 درجه ی سانتی گراد نیم کره شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل آماری تغییرات زمانی فراوانی ماهانه وقوع دماهای کشنده بالای 50 درجه ی سانتی گراد ( TU50c[1]) در نیم کره ی شمالی است. به این منظور از داده های باز تحلیل شده مربوط به بیشینه دمای دو متری سطح زمین در بازه زمانی 73 ساله 1948 تا 2020 استفاده شده و پس از تنظیم، به صورت سری زمانی ماهانه مورد تحلیل قرار گرفت. در این مطالعه از روش های تحلیل آمار توصیفی، تحلیل روند خطی و آزمون ناپارامتری من کندال به منظور بررسی تغییرات زمانی فراوانی وقوع استفاده شده است. در طول دوره 73 ساله مطالعاتی تعداد 9553 روز با دمای حداقل 50 درجه سانتی گراد و بیشتر شناسایی و مختصات آنها استخراج شد. بررسی توزیع فراوانی روزانه وقوع TU50c نیمکره شمالی نشان داد که ماه های می و ژانویه به ترتیب دارای بیشترین فراوانی وقوع هستند. همچنین بیشترین روند افزایشی در فراوانی وقوع دماهای کشنده در ماه های مارس،آوریل، جولای و آگوست مشاهده شدند. از لحاظ توزیع مکانی، منطقه ای که بیشترین فراوانی و شدیدترین TU50c در آن به ثبت رسیده مربوط به محدوده ای واقع در آفریقا خصوصاٌ سودان، غرب آسیا (بین عراق، جنوب غرب ایران، کویت و عربستان) و هندوستان در شبه قاره هند هستند و در آمریکا نیز وقوع این دماها نادر نیست. بالاترین و شدیدترین دماهای ثبت شده در دهه پنجم و در فاصله زمانی 1988 تا 1998 به وقوع پیوسته است. [1] معادل Temperatures Above 50 C به معنای دمای بالای 50 درجه سانتیگراد، به سبب جلوگیری از تکرار در این پژوهش از اختصار TU50c استفاده گردید. [1] Temperatures Above 50 C=دمای بالای 50 درجه سانتیگراد، به سبب جلوگیری از تکرار در این پژوهش از اختصار TU50c استفاده گردید.
تحلیل تناظر شهرت و کشش احساسی سفر در راستای برند آفرینی مؤثر مطالعه موردی: کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
75 - 95
حوزههای تخصصی:
متغیرهای شهرت و کشش احساسی سفر به یک مکان و ارتقای متناسب جایگاه این دو متغیر به صورت متقابل، ازجمله مهم ترین عوامل در برند آفرینی مؤثر و خلق تصویری جذاب از مقصد به هدف توسعه گردشگری و جذب گردشگران و به تبع دستیابی به سرمایه ها است. اما مسئله این است که این موضوع در کشور و به ویژه در ارتباط با کلان شهر اهواز مغفول واقع گردیده است. شاهد آن که تاکنون پژوهشی دراین ارتباط انجام نیافته است. لذا، بر این اساس، مقاله حاضر به بررسی رابطه شهرت و کشش احساسی سفر به کلان شهر اهواز و نیز تعیین موقعیت این شهر در ارتباطی متقابل از این دو متغیر می پردازد. این پژوهش در حیطه جغرافیای رفتاری است. روش انجام تحقیق، توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی بوده که در انجام آن از تحلیل های آماری همبستگی کندال تائو و اسپیرمن و مدل ماتریس شهرت مکان بهره گرفته شده است؛ ضمن آن که برای تائید استفاده از دو آزمون ناپارامتریک فوق الذکر و سنجش معنی داری متغیرها در این چارچوب، از آزمون آماری کالموگروف- اسمیرنف استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش، متشکل از افرادی است که تاکنون به کلان شهر اهواز سفری نداشته اند. روش نمونه گیری انجام یافته، تلفیق روش های نمونه گیری گلوله برفی خوشه ای و شبکه ای نظارت شده بوده است که داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS، در چارچوب همبستگی های آماری و مدل فوق الذکر مورد تحلیل قرار گرفتند. بر مبنای یافته های تحقیق، میانگین کشش احساسی سفر به اهواز در سطح پائین تری از شهرت این کلان شهر نسبت به سایر کلان شهرهای کشور قرار داشته و در اثر تصویر غیر مثبت شکل گرفته ناشی از کیفیت پائین محیطی، جایگاه کلان شهر اهواز در ماتریس شهرت مکان، در میان گروه بازندگان می باشد
مکان یابی مجتمع های ورزشی با رویکرد پدافند غیرعامل با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (مورد مطالعه: شهر اهواز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دوزادهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
92 - 115
حوزههای تخصصی:
شهر اهواز به عنوان هفتمین کلان شهر ایران با دارا بودن مرکزیت صنایع، مرکزیت سیاسی، موقعیت مرزی و امنیتی، تنوع قومیتی، فرهنگی اجتماعی به عنوان یکی از شهرهای مهم ایران شناخته می شود اما توجه به بحث دفاع غیرعامل شهری در آن مورد غفلت واقع شده است. مجتمع های ورزشی نیز از جمله کاربری های مهم در هنگام وقوع بحران و آسیب در شهرها هستند. بنابراین، از دیدگاه پدافند غیرعامل شهری ضرورت توجه به توزیع و جانمایی مناسب کاربری های حیاتی از جمله مجتمع های ورزشی برای شهر اهواز امری اجتناب ناپذیر است. هدف این پژوهش مکان یابی مجتمع های ورزشی با رویکرد پدافند غیرعامل با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی در شهر اهواز است در این راستا در این پژوهش با استناد به منابع موجود معیارهای مناسبی به منظور تشخیص و تعیین مکان بهینه مجتمع های ورزشی بر اساس رویکرد پدافند غیرعامل تعیین گردد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی-تحلیلی است. گردآوری داده ها با استفاده از اسناد و اطلاعات موجود شهر اهواز و همچنین با روش پیمایش مبنی بر نظر سنجی و مصاحبه با کارشناسان بوده است. در جهت رسیدن به اهداف پژوهش با به کارگیری داده های مکانی و انجام تحلیل های مربوطه در سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل تصمیم گیری چن د معیاره SAW اقدام شده است. در گام بعدی با استفاده از ابزار پرسشنامه AHP-FUZZY اقدام به وزن دهی به شاخص ها گردید. بدین ترتیب جامعه آماری این پژوهش متخصصین حوزه شهری شهر اهواز و حجم نمونه از طریق اشباع نظری به تعداد 30 کارشناس است. نتایج پژوهش نشان داد که 60/0 درصد از مساحت شهر کاملا نامناسب،74/3 درصد نامناسب، 44/21درصد متوسط، 92/46 درصد مناسب و 30/27 درصد کاملا مناسب می باشد. نتایج نهایی پژوهش نشان داد که بخش های مرکزی و شمالی شهر اهواز گستره مناسبی برای مکانیابی مجتمع های ورزشی هستند و این بخش ها می توانند برای ساخت مجتمع های ورزشی مورد استفاده قرار گیرند.
بررسی اثرات منطقه آزاد تجاری و صنعتی بندرانزلی در بهبود شاخص های توسعه نواحی روستایی، مطالعه موردی: روستاهای دهستان لیچارکی حسن رود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه تجاری آزاد، قلمرو معینی است که غالباً در داخل یا در مجاورت یک بندر واقع گردیده و در آن تجارت آزاد با سایر مناطق جهان مجاز شناخته شده است و می توان در آن کالاها را بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی خارج یا وارد نمود. به این ترتیب مناطق آزاد، راهی برای ورود به بازارهای تجارت جهانی محسوب می شوند. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی و میدانی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای روستایی پنج روستا در دهستان لیچارکی حسن رود می باشند که بالغ بر 2500 خانوار بوده و جمعیت آن برابر با 7596 می باشد. تعداد نمونه موردنیاز با استفاده فرمول کوکران معادل 312 نفر تعیین گردید و پایایی ابزار تحقیق نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای مؤلفه های موردبررسی تحقیق برابر با 83/0 به دست آمده است. داده های مستخرج از پرسش نامه با بهره گیری از نرم افزار spss و با استفاده از آزمون های مختلف مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل همبستگی کای اسکوئر برای بررسی رابطه شاخص های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی با تأسیس منطقه آزاد، رابطه معنادار تا سطح اطمینان 99 درصد را نشان می دهند. نتایج فریدمن نیز نشان دهنده تفاوت معنادار شاخص های بررسی شده می باشند. همچنین آزمون ویلکاکسون و مک نمار برای مقایسه شاخص های بررسی شده در قبل و بعد از تأسیس منطقه آزاد نیز نشان دهنده اختلاف معنادار و 99 درصدی می باشند. بر این اساس می توان نتیجه گرفت پس از شکل گیری منطقه آزاد بیشتر شاخص های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی- فیزیکی روستاهای ناحیه موردمطالعه ارتقا یافتند و به تبع آن کیفیت زندگی روستاییان بهبودیافته است.
تحلیل فضایی سطوح توسعه یافتگی استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران به عنوان یکی از کشورهای درحال توسعه از نظر برخورداری از شاخص های مختلف توسعه دارای عدم تعادل زیادی است. نخستین گام در فرایند برنامه ریزی منطقه ای، شناخت سطوح توسعه مناطق کشور به منظور تشخیص و رفع تنگناها و محدودیت های مناطق می باشد. لذا هدف این پژوهش، تحلیل فضایی سطوح توسعه یافتگی استان های ایران می باشد. بر اساس آمار موجود در سال 1397، 84 شاخص در چهار بعد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیربنایی استفاده شد. روش مورداستفاده در این تحقیق مبتنی بر ساخت شاخص ترکیبی است. به این منظور از روش های تحلیل عاملی، تاکسونومی عددی و روش تاپسیس، برای ساخت شاخص ترکیبی توسعه استان ها، روش تحلیل مؤلفه های اصلی برای وزن دهی به شاخص های انفرادی، تحلیل سلسله مراتبی AHP نیز برای وزن دهی به ابعاد چهارگانه استفاده شد. در نهایت برای طبقه بندی سطح توسعه استان ها از قابلیت سیستم اطلاعات جغرافیایی و تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی استفاده شد. بر اساس نتایج وزن دهی ابعاد توسعه، به ترتیب وزن نسبی بعد اقتصادی 0.536، بعد زیربنایی 0.219، بعد اجتماعی 0.162 و بعد فرهنگی 0.083 به دست آمد. نتایج سطح بندی شاخص ترکیبی کل توسعه نشان می دهد الگوی فضایی ایران شامل مناطق توسعه یافته با شاخص ترکیبی بین 0.344-0.95 (شامل 3 استان)، مناطق با سطح متوسط توسعه یافتگی با شاخص ترکیبی بین 0.15-0.34 (شامل 11 استان) و مناطق توسعه نیافته با شاخص ترکیبی بین 0.011-0.15 (شامل 17 استان) می باشد. نتایج تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی نیز مؤید وجود شکاف توسعه بین استان های ایران است. بنابراین لازم است در هرگونه تخصیص بودجه برای برنامه توسعه، استان های کمتر توسعه یافته و توسعه نیافته موردتوجه برنامه ریزان و متولیان توسعه قرار گیرند.
تأثیر گردشگری بر توسعه پایدار شهری از منظر اقتصادی: مطالعه موردی شهرستان بستان آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
130 - 142
حوزههای تخصصی:
مقدمه با افزایش یافتن شهرنشینی، تنزل یافتن درآمد خانواده ها، ضعیف شدن صنعت کشاورزی، نیازمندی به فعالیت های پررونق و جایگزین ضرورت می یابد. با توجه به دلایل یادشده تمرکز کردن به مسئله گردشگری در توسعه یابی پایدار شهری با بهره گیری مناسب از منابع طبیعی و انسانی، علاوه بر رشد اقتصادی می تواند موجب ترویج کشاورزی و تولید صنایع دستی محلی شود و در بهبود شرایط زیست محیطی تأثیرگذار باشد [1]. در بسیاری از شهرهایی که از صنعت کشاورزی بهینه ای برخوردار هستند و به دلایل عنوان شده دچار افت اقتصادی شده اند، توجه کردن به مشاغلی که باعث رشد و توسعه اقتصادی شوند همانند صنعت گردشگری - به عنوان مکمل صنعت کشاورزی- می تواند تضمینی در بهبود شرایط زندگی شهروندان شود [2]. مطالعاتی که تا کنون در رابطه با مفاهیم اقتصادی گردشگری انجام شده، نا متوازن بوده است. پژوهش های انجام شده، موضوعاتی همچون تقاضای گردشگری، پیش بینی نوسان های تقاضا و اثرات تکاثری گردشگری بر سایر حوزه های اقتصادی را تشریح کرده و به سایر ابعاد اقتصادی گردشگری همچون بُعد عرضه کمتر توجه شده است. اما پژوهش هایی که در مورد ساختار تولید و ارائه خدمات گردشگری انجام شده، به بررسی عرضه محصولات و خدمات گردشگری پرداخته اند. توجه و تمرکز به ساخت وسازها در مناطق پر گردشگر شهری، مرمت آثار سنتی و تاریخی گسترده در شهر، رسیدگی به مراکز تفریحی به اقتصاد گردشگری کمک می کند. پیشرفت روزافزون در توسعه پایدار گردشگری شهری در مقابل رقبا، تمرکز به خواسته های گردشگران، پشتیبانی کردن از بخش های خصوصی و مردم در جهت فراهم کردن خواسته های گردشگران، برنامه ریزی های توسعه ای مختلف در زمینه گردشگری شهری باید مهم تلقی شده و با مدیریت دقیق به اجرا درآورده شوند. اشاعه دادن شناخت از گردشگری شهری در داخل یا خارج از کشور، گسترش دادن مراکز فرهنگی، ترویج گردشگری شهری، آموزش گردشگری شهری از لحاظ رشد و توسعه اقتصادی می توانند در پایدار گردشگری شهری مؤثر واقع شوند [3]. مهم ترین عوامل توسعه پایدار گردشگری شهری در کشور می توانند عدول دیدگاه مردم و مسئولان در جذب گردشگر شهری، طرز برخورد مناسب با گردشگر شهری، کنترل کردن مشکلات آنان، دقت در روند اطلاع رسانی و... محسوب شوند [4]. اقتصاد گردشگری؛ سنجش کردن سفرها و عواقب و پیامدهای اقتصادی آن ها معنا می شود [5]. علم اقتصاد در بسیاری از حوزه ها همچون اثرات اقتصادی و کنترل آثار گردشگری و نیروهای بازار، تقاضای گردشگران به عرضه و کالاهای گردشگری نقش ایفا می کند. یک اقتصاددان، گردشگری را از منظر مدل اقتصادی، موجودی حساب ها، معاملات خارجی، کسب درآمد، تولید ناخالص ملی و آینده پژوهی اقتصادی و... بررسی می کنند. در صنعت گردشگری جاذبه های شهری، خدمت رسانی های رفاهی به جای کالا به گردشگر ارائه می شود و دیدار آن ها از منطقه ها و جاذبه های گردشگری، به عنوان تقاضا محسوب می شود [6]. مطالعه اقتصاد گردشگری؛ بررسی موضوعاتی همچون تقاضا، بنگاه ها و بازارها، وابستگی ها و تعاملات بین المللی آن ها، عرضه و ساختارهای بازار، قیمت گذاری و محاسبه ارزش افزوده فعالیت های گردشگری است. در واقع مطالعه تمامی ابعاد، اثرات، نتایج و عوامل اقتصادی مؤثر بر صنعت گردشگری است. یکی از راه های داشتن گردشگری و توسعه پایدار اقتصادی و زمینه های بهبود وضعیت درآمدی ساکنان شهرستان بستان آباد در حوزه گردشگری، توجه به زیرساخت هایی همچون ساخت هتل ها، مسافرخانه ها، هتل آپارتمان ها و... است که بدون در نظر گرفتن موارد یادشده و عدم سرمایه گذاری در بخش های مختلف گردشگری نمی توان به توسعه گردشگری رسید که مستلزم توجه کافی به سرمایه گذاری در بخش های مختلف به صنعت گردشگری در کشور است. می توان امید داشت که با سرمایه گذاری و برنامه ریزی در صنعت گردشگری، شهرستان بستان آباد می تواند به قطب بزرگ گردشگری در منطقه تبدیل شود، به نحوی که در میان مدت و بلندمدت درآمدهای ارزی حاصل از آن به عنوان عاملی مؤثر بر برون رفت از اقتصاد تک محصولی مطرح شود [7]. بنابراین، شهرستان بستان آباد با توجه به رویکرد اقتصادی و از نظر کسب درآمد از طریق جاذبه های توریستی و توسعه پایدار اقتصاد مورد بررسی قرار گرفت. بازدیدکنندگان از جاذبه های گردشگری به عنوان جامعه آماری پژوهشی انتخاب شد. از فرمول کوکران برای محاسبه نمونه های آماری استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده از مدل سلسله مراتبی و روش پرالونگ استفاده شد. به این منظور، این پرسش در این پژوهش مطرح شده است: عوامل مؤثر در گردشگری شهرستان بستان آباد با رویکرد کسب درآمد از جاذبه های توریستی و توسعه پایدار اقتصادی شهرستان چیست؟ مواد و روش پ ژوهش پیش رو با توجه به اهداف و مؤلفه های مورد بررسی از نوع کاربردی است. جامعه آماری مورد مطالعه گردشگران، بازدیدکنندگان جاذبه های گردشگری شهرستان هستند. نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران برای گردشگری 354 نفر محاسبه شده است. برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای (اسنادی) و میدانی استفاده شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات کتاب ها، مقالات علمی پژوهشی، پایان نامه ها، طرح های پژوهشی و سایر اسناد و مدارک ازجمله پرسشنامه هستند. برای تکمیل داده ها از آمارهای رسمی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، دفاتر خدمات گردشگری، راهنماهای تور، بروشورهای سازمان های فعال در عرصه گردشگری استفاده شده است. برای تعیین ارزش هریک از جاذبه های گردشگری شهرستان بستان آباد از روش پرالونگ، به منظور تجزیه وتحلیل میزان اثرگذاری شاخص های مختلف اقتصادی در توسعه گردشگری در این شهرستان و مدل تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است. یافته ها اولین گام در فرایند تحلیل سلسله مراتبی، ایجاد یک ساختار سلسله مراتبی از موضوع مورد بررسی است. در آن اهداف، معیارها، زیرمعیارها، گزینه ها و ارتباط بین آن ها نشان داده می شود. بنابراین یک سلسله مراتب چهارسطحی متشکل از هدف، معیارها، زیرمعیارها و گزینه ها وجود دارد. پس چهار معیار توان اقتصادی، ظرفیت های گردشگری، جاذبه های گردشگری و میزان خدمات بر اساس اهمیتی که نسبت به هم دارند، ارزش گذاری می شوند. به گونه ای که برای اهمیت برابر عدد 1، برای اهمیت قوی عدد 5، برای اهمیت خیلی قوی عدد 7 و برای مقادیر واسطه ای عدد 4 در نظر گرفته می شود و برای ستون های جدول معکوس اعداد و وزن های فوق اعمال می شوند. ماتریس نرمال از تقسیم حاصل جمع ستون های ماتریس زوجی بر اعداد ماتریس زوجی به دست می آید. برای تبیین ضریب اهمیت (وزن) معیارها و زیرمعیارها، دوبه دو آن ها را با هم مقایسه می کنند که بر اساس آن و با توجه به هدف بررسی، شدت برتری معیار i نسبت به معیار j تعیین می شود. تمامی معیارها دوبه دو با هم مقایسه می شوند. یکی از مزیت های فرایند تحلیل سلسله مراتبی امکان بررسی سازگاری در قضاوت های انجام شده برای تعیین ضریب اهمیت معیارها و زیرمعیارها است. مکانیزمی که ساعتی برای بررسی ناسازگاری در قضاوت ها در نظر گرفته شده، محاسبه ضریبی به نام ضریب سازگاری است که از تقسیم شاخص ناسازگاری به شاخص تصادفی بودن به دست می آید. چنانچه این ضریب کوچک تر یا مساوی 0/1 باشد، سازگاری در قضاوت ها مورد قبول است وگرنه باید در قضاوت ها تجدید نظر شود. در روش پرالونگ، ارزش گردشگری تالاب قوری گل و آب گرم معدنی بستان آباد (پربازدیدترین عناصر گردشگری شهرستان) به روش زیر به دست آمد: میانگین شاخص های گردشگری، معماری، زیبایی ظاهری، فرهنگی و تاریخی، اجتماعی - اقتصادی و امکانات رفاهی و خدماتی که از طریق نمره دهی به 5 سطح مختلف انجام می شوند، به دست آمد. (طیف لیکرت) مقیاس یا طیف لیکرت پنج سطحی شامل پنج گزینه برای پاسخ است. مقیاس لیکرت پنج سطحی معمولاً برای اندازه گیری و سنجش رضایت استفاده می شود. این امتیازها بر اساس نظرات و دیدگاه های متخصصان و خبرگان به دست آمده است. در این روش ارزش بهره وری کنونی تالاب قوری گل و آب گرم معدنی بستان آباد نیز مورد ارزیابی قرار گرفته است. در واقع، میزان کیفیت بهره وری، ارزش بهره وری اقتصادی را مورد ارزیابی قرار می دهد تا توانمندی بالقوه و بالفعل این مکان ها مشخص شود. نتایج حاصل از ارزیابی صورت گرفته از ارزش گردشگری تالاب قوری گل و آب گرم معدنی بستان آباد نشان می دهد که شاخص زیبایی ظاهری باارزش 0/75 و 0/875، معیار اجتماعی – اقتصادی برای تالاب قوری گل با ارزش 0/7 و معیار گردشگری با ارزش 0/8125 برای آب گرم معدنی بیشترین نقش را در جذب گردشگران داشته اند (جدول 5). در مجموع از دیدگاه گردشگران ارزش گردشگری این دو اثر بسیار زیاد است و نیازمند سرمایه گذاری در بخش های مختلف این دو اثر است که باید مد نظر نهادهای متولی این اثرات قرار گیرد. نتیجه گیری نتایج حاصل از ارزیابی ارزش گردشگری برخی از جاذبه های مهم گردشگری این شهرستان مانند تالاب قوری گل و آب گرم معدنی بستان آباد، نشان می دهد شاخص زیبایی ظاهری با ارزش 0/75 و 0/875 و معیار اجتماعی – اقتصادی برای تالاب قوری گل با ارزش 0/7 و همچنین، معیار گردشگری با ارزش 0/8125 برای آب گرم معدنی بیشترین نقش را در جذب گردشگران داشته است و بر اساس تحلیل سلسله مراتبی و معیارهای آن، شاخص سازگاری برابر 0/0335 و نرخ سازگاری آن 0/0373 است و شاخص های توان اقتصادی شهرستان بستان آباد شامل پتانسیل های ارزشمند در حوزه صنایع دستی (قالی)، محصولات کشاورزی (هویج و سیب زمینی)، سوغاتی (فطیر بستان آباد) که منشأ شکل گیری واحدهای تجاری و ایجاد اشتغال هستند و با مقدار 0/6033 بیشترین نقش در رونق گردشگری در این شهرستان را دارند.
تحلیل تنش های هیدروپلیتیکی رودخانه هیرمند از طریق بررسی تغییرات کاربری حوضه با روش SVM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آب منبع قدرت است و کمبود آن یک موضوع مهم و بسیار استراتژیک است که بر رشد اجتماعی و اقتصادی جوامع تأثیر می گذارد و درنتیجه اقتدار سیاسی آن ها را تهدید می کند. کمبود آب در رودخانه های بین المللی، سبب سیاسی شدن آن و درنتیجه تنش های آبی می شود. یکی از رودخانه های بین المللی که تقسیم آن تنش های هیدروپلیتیکی را در پی داشته است، رودخانه هیرمند است. رودخانه هیرمند که قسمت اعظم آن در خاک افغانستان قرارگرفته است، تأمین کننده اصلی آبِ منطقه سیستان در ایران است. هدف اصلی پژوهش حاضر، ارزیابی تحلیل هیدروپلیتیک رودخانه هیرمند با بررسی تغییرات کاربری حوضه آبریز رودخانه در سه کلاس آب، پوشش گیاهی و خاک از سال 1986 تا سال 2021 با استفاده از موتور مجازی پردازش تصاویر ماهواره ای (Google Earth Engine) است. نمونه های تعلیمی با روش ماشین بردار پشتیبان (SVM) در 3 کلاس (آب، خاک و پوشش گیاهی) طبقه بندی شده است. در پایان برای اعتبار سنجی داده ها، از ضریب کاپا (بدبینانه ترین حالت) و ضریب اورال (خوش بینانه ترین حالت) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در سال هایی که در حوضه رودخانه هیرمند در افغانستان کم آبی، کمبود بارش و خشک سالی حاکم می شود، افغانستان با اقداماتی نظیر احداث سدهای جدید و بستن دریچه سدهای پیشین، بی توجهی به معاهده های دوجانبه و رعایت نکردن حقابه ایران و همچنین رها کردن آب رودخانه به سمت شوره زارهای پایین دست داخلی، شرایط هیدروپلیتیکی حاکم بر رودخانه، به سمت تنش های هیدروپلیتیکی سوق پیدا می کند.
آینده نگاری کارکرد شهرهای کوچک در سیستم شهری ناحیه مرکزی استان فارس تا افق 1410(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارکرد شهرهای کوچک و تحولات آن تابع عوامل مختلفی است که بایستی در برنامه ریزی شهرهای کوچک مدنظر قرار گیرد و این خود لزوم و اهمیت آینده نگاری کارکرد شهرهای کوچک در نظام سکونتگاهی را نشان می دهد. هدف اصلی این پژوهش، آینده نگاری کارکرد شهرهای کوچک در شبکه شهری ناحیه مرکزی استان فارس در افق 1410 است. این پژوهش ضمن شناسایی عوامل کلیدی مؤثر در کارکرد شهرهای کوچک موجود در سیستم شهری ناحیه مرکزی استان فارس، سناریو های محتمل و ممکن را در افق 10 سال آینده این محدوده ترسیم و روند کلی را آینده نگاری می کند. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش جمع آوری داده ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی، از نظر روش تحقیق تحلیلی و همچنین از نظر زمانی آینده نگر است. با توجه به ماهیت پژوهش از روش های تحلیل ساختاری و سناریونگاری در دو نرم افزار میک مک و سناریو ویزارد بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد 15 عامل کلیدی در کارکرد شهرهای کوچک موجود در محدوده مورد مطالعه تأثیرگذار است. این ۱۵ عامل براساس تحلیل سناریونگاری به 45 آینده محتمل می انجامند. پس از تحلیل وضعیت های احتمالی 12 سناریو با بالاترین سازگاری استخراج شد که در بین آن ها وضعیت آینده کارکرد شهرهای کوچک در سیستم شهری ناحیه مرکزی استان فارس در اکثر سناریو ها بیشتر ادامه دهنده شرایط فعلی با روندی مطلوب است.
واکاوی علل شکاف جغرافیای دانشگاهی و نیازهای جامعه با مدل داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانشگاه های کارآفرین به عنوان نسل سوم باهدف تربیت نیروهای انسانی کارآفرین و ارتباط با صنعت در نیمه دوم قرن بیستم پا به عرصه ظهور گذاشتند و بسترسازی جهت اشتغال دانشجویان از رسالت های مهم دانشگاه ها به شمار می آید. با توجه به انتقادهایی که از عدم کارایی لازم فارغ التحصیلان دانشگاهی ازجمله جغرافیا در شرایط واقعی اشتغال و هم راستا نبودن پژوهش های جغرافیایی با نیازهای جامعه و احساس شکافی که در این مورد اظهار می شود، هدف این پژوهش بررسی علل شکاف جغرافیای دانشگاهی و نیازهای جامعه تعیین شد. لذا با استفاده از مدل های داده بنیاد و تریپل هلیکس این هدف دنبال شد. ضمن مصاحبه با 30 تن از اساتید، دانشجویان و فارغ التحصیلان شاغل رشته جغرافیا و کدگذاری آن ها و در نظر گرفتن عناصر مدل پارادایمی (علی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها، پیامدها)، مقوله ها و زیر مقوله ها به هر یک از این شرایط منتسب و تشریح شد. نتایج نشان داد که از بین 94 مفهوم شناسایی شده در مصاحبه ها، در مراحل مختلف کدگذاری، به 32 مقوله و درنهایت به 10 مقوله اصلی کاهش یافت. مقوله مرکزی یا هسته، به عنوان کالایی شدن دانش شناسایی گردید. کالایی شدن دانش و دانشگاه، در کنار فرایندهای افزایش دهنده تقاضای آموزش و مدرک گرایی در جامعه، کمیت گرایی را تقویت می کند. هم چنین عوامل مداخله گر و زمینه سازی همچون جایگاه نامناسب جغرافیا در ساختار استخدامی کشور، عدم اعتماد و اعتقاد به پژوهش در حوزه اجرایی، به روز نبودن سرفصل ها، ضعف آموزش و مهارت آموزی دانشجویان جغرافیا، باعث کاهش کیفی جریان آموزش و ضعف بازار کار رشته جغرافیا، باعث اقبال بیشتر بخش های دولتی و غیردولتی به رشته های هم جوار با جغرافیا شده است.
تجزیه و تحلیل میزان فرونشست زمین در محدوده شهر نیشابور
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
698 - 717
حوزههای تخصصی:
یکی از مخاطراتی که طی سال های اخیر در بسیار از مناطق دنیا به خصوص ایران رخ داده، مخاطرات ناشی از فرونشست است. مهمترین علل آن برداشت بی رویه از منابع آب های زیرزمینی همانند سایر مخاطرات محیطی(زلزله، خشکسالی، سیل، طوفان و لغزش و ...) ،خشکسالی است که مشکلات زیادی را برای امور کشاورزی، عمرانی، اقتصادی- اجتماعی دولت به وجود آورده است. شهر نیشابور در سطح دشت نیشابور واقع شده که این دشت از جمله مهم ترین دشت های استان خراسان رضوی که شدید با بحران پدیده فرونشست زمین روبرو است. تکنیک تداخل سنجی راداری یک ابزار قوی با دقتی در محدوده میلی متر در برآورد فرونشست با استفاده از مشاهدات فاز را دارا است. در این تحقیق به منظور پایش میزان فرونشست رخ داده در محدوده شهر نیشابور که بخش کوچکی از دشت نیشابور است، از داده های ماهواره Sentinel 1A سال های 2017 تا 2022 استفاده شده است. نتایج حاصل از بررسی تداخل سنجی راداری نشان داد که در طول دوره آماری در منطقه مورد مطالعه 18 سانتی متر فرونشست اتفاق افتاده است. به علاوه برای پی بردن به علت فرونشست ، اطلاعات چاه های پیزومتری موجود در منطقه اخذ و تغییرات آن ها در طول دوره 1398-1370 بررسی گردید. میزان فرونشست های ثبت شده برای هر دوره به ترتیب 4 سانتی متر برای 2017-2018(1395-1396)، برای دوره 2018-2019(1396-1397) حدود 6 سانتی متر، 5 سانتی متر برای دوره 2019-2020(1397-1398) و 2 سانتی متر برای دوره 2020-2021(1398-1399) و 1 سانتی متر برای دوره 2021-2022(1399-1400) بدست آمد. بعلاوه نتایج تحقیق نشان داد که در محدوده شهر نیشابور ارتباط تنگاتنگی بین افت سطح آب های زیرزمینی و مناطق دارای فرونشست زمین وجود دارد. لازم ذکز است که قسمت شمال شهر که بیش ترین میزان افت سطح آب زیرزمینی 36/78 متر را دارا می باشد و در پهنه فرونشست شدید دارد.
عوامل مؤثر بر رفتار مصرف غذای ارگانیک در بین دانش آموزان شهر ایرانشهر با استفاده از نظریه رفتار برنامه ریزی شده
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
427 - 440
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی رفتار مصرف مواد غذایی ارگانیک دانش آموزان بر اساس تئوری رفتار برنامه ریزی شده بود. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان ایرانشهر تشکیل می دهند که نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته که ویژگی های جمعیت شناختی و متغیرهای مستقل نگرش، هنجارذهنی، کنترل رفتاری درک شده و عوامل محیطی و همچنین متغیر وابسته رفتار مصرف مواد غذایی ارگانیک را اندازه گیری می کرد، جمع آوری شد. پایایی و روایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تاییدی و داده ها با روش های آمار توصیفی و استنباطی به روش مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که نگرش، هنجار ذهنی، کنترل رفتاری درک شده و عوامل محیطی تأثیر مثبت و معناداری بر رفتار مصرف مواد غذایی ارگانیک داشته و حدود 60 درصد از واریانس رفتار را تبیین نموده اند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که دانش آموزان ایرانشهری از آگاهی و دیدگاه مطلوبی نسبت به مصرف مواد غذایی ارگانیک برخوردارند و در صورت مساعد بودن شرایط، تمایل به مصرف مواد غذایی ارگانیک دارند.
نقش گردشگری خانه های دوم در تحولات فضایی و توسعه اقتصادی روستاهای کوهستانی (مطالعه موردی: روستاهای بخش رودبار قصران شمیرانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر به دلیل توسعه سریع شهرها و تبعات ناشی از آن از یک سو و تفاوت های آب و هوایی بین شهرها و روستاهای کوهستانی از سوی دیگر، گردشگری خانه های دوم در روستاهای کوهستانی رشد و گسترش چشمگیری داشته است. از اینرو پژوهش حاضر سعی دارد به بررسی نقش گردشگری خانه های دوم در تحولات فیزیکی و فضایی روستاهای کوهستانی بپردازد. این تحقیق به صورت کاربردی بوده و روش آن به صورت توصیفی- تحلیلی و میدانی است. جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای روستایی ساکن در 9 روستا است که براساس سرشماری سال 1395 دارای 5554 نفر جمعیت می باشند. با استفاده از فرمول کوکران، 310 نفر از روستاییان به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند که با روش نمونه گیری تصادفی/ سیستماتیک، پرسش نامه ها بین آنها توزیع گردید و در نهایت با استفاده از تحلیل های همبستگی، فریدمن، کروسکال والیس و رگرسیون خطی در محیط نرم افزاری اس پی اس اس، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل های همبستگی کای اسکوئر، اسپیرمن و کندال نشان می دهد که توسعه گردشگری خانه های دوم با تحولات فیزیکی روستاها و بهبود شاخص های اقتصادی رابطه معناداری تا سطح اطمینان 99 درصد دارند. همچنین نتایج فریدمن عوامل موثر در جذب گردشگر و گسترش خانه های دوم را رتبه بندی کرده است و نتایج کروسکال والیس نشان می دهد که همه روستاهای مورد مطالعه از لحاظ ارتقاء شاخص های کالبدی و اقتصادی تحت تاثیر گردشگری خانه های دوم بوده و تفاوتی با یکدیگر ندارند. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون خطی نشان می دهد که مؤلفه های بررسی شده تاحد قابل قبول و معناداری وابسته به متغیرهایی هستند که مورد بررسی قرار گرفتند. شایان ذکر است که ضریب تعیین و تعدیل نشان می دهد که توسعه یافتگی حدود 95 درصد وابسته به متغیرهای مورد بررسی است و فقط حدود 5 درصد وابسته به متغیرهایی است که در این پژوهش مورد شناسایی قرار نگرفتند.