فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۹ مورد.
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۲
63 - 90
حوزههای تخصصی:
بلندمرتبه سازی به عنوان یکی از روش های توسعه شهری و استفاده بهینه از فضاهای محدود، همواره مورد توجه بسیاری از معماران، طراحان و برنامه ریزان شهری بوده است. این نوع توسعه به تدریج از کاربری های اقتصادی به کاربری های مسکونی نیز گسترش یافته و مناطق پیرامونی شهرها را تحت تأثیر قرار داده است. با این حال، آنچه اغلب نادیده گرفته می شود، فضاهای میان ساختمان های بلندمرتبه است. بی توجهی به این فضاها می تواند منجر به کاهش کیفیت زندگی شهروندان می گردد. از آنجاییکه امروزه سیاست های شهری در راستای اهداف و اصول توسعه پایدار هستند، هدف این پژوهش تحلیل و بررسی متغیرهای زیست پذیری در فضاهای میان ساختمان های بلند مرتبه به منظور تحقق توسعه پایدار در شهرک گلستان سمنان است. روش مطالعه توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است و در آن رابطه علی و معلولی بررسی می شود. متغیرهای زیست پذیری در پنج بعد دسترسی، کالبدی و کاربری، زیست محیطی، تاسیسات و تجهیزات شهری و اجتماعی تدوین گردیده است. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده گردید که توسط 18 متخصص تکمیل شده است. جهت تحلیل پرسشنامه ها از روش ساختاری-تفسیری با کمک نرم افزار میک مک استفاده شد. متغیرهای زیست پذیری در فضای میان ساختمان های بلندمرتبه در پنج گروه متغیرهای دو وجهی (امنیت، روشنایی عملکردی و فضای سبز، مبلمان شهری، کاربری تفریحی و تعاملات اجتماعی)، مستقل (دسترسی به پارکینگ، دسترسی به ایستگاه حمل ونقل عمومی، فقدان آلودگی هوا، توالت عمومی و ایمنی)، تاثیرگذار (دسترسی به پارک، فقدان آلودگی هوا و بوی مطبوع)، تنظیمی (تئاتر روباز، کف سازی و فقدان آلودگی مواد جامد) و تاثیرپذیر (خوانایی) تبیین شده اند. متغیرهای امنیت، روشنایی عملکردی، دسترسی به پارک، مبلمان شهری و فضای سبز بیشترین تاثیرگذاری و متغیرهای متغیرهای خوانایی و ایمنی به ترتیب کمترین میزان اثرگذاری در تحقق زیست پذیری در فضای میان ساختمان های بلندمرتبه شهرک گلستان سمنان را دارند.
نقدی بر میراث ناملموس به عنوان یک مسئله شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۲
191 - 220
حوزههای تخصصی:
چرخش فرهنگی در گفتمان مطالعات شهری در سالهای اخیر، و توجه به حفظ تنوع فرهنگی در ساختار شهرها، مفهوم میراث فرهنگی ناملموس را به عنوان یک مسئله جدی در شهرهای جهان مطرح کرده است. مطابق تعریف کنوانسیون سال 2003 یونسکو، میراث فرهنگی ناملموس شامل دانش و مهارت ها، بازنمایی ها و اقداماتی که جوامع، گروه ها و افراد به عنوان بخشی از میراث فرهنگی خود می شناسند. این مسئله شامل سنت های موروثی، فعالیت ها و اعمال اجتماعی، آیین ها، دانش و اعمال کلی مربوط به طبیعت و جهان اطراف است که ارتباط تنگاتنگی با احساس هویت و تعلق، تنوع فرهنگی، حافظه، دانش فرهنگی، سبک زندگی در ساختار شهر دارد. مباحث نظری کمتری درباره مسئله میراث ناملموس شهری مطرح گردیده است. در این مقاله بحث در مورد آنچه را که میراث مشهود و ملموس می نامیم کنار می گذاریم، به منبع و منشأ آن می پردازیم، یعنی میراث ناملموس. مسئله اصلی این مقاله تلاشی نظری و مفهومی است برای رسیدن به تعریفی بسط یافته تر از ویژگی های ذاتی میراث ناملموس و توسعه آن به عنوان یک زبان فهم که به ابعاد متفاوت تری از شناخت و درک مسئله شهری اشاره دارد. علاوه بر این با تاسی از آرای گادامر درباره ابعاد فهم، که با سه مفهوم زبان و زبانمندی، زمان و سنت، و مکانمندی و محلیت مرتبط است، به ابعاد فهم میراث ناملموس در منظر شهری پرداخته شده است. با توجه به پتانسیل تطبیق پذیری و خود بازسازی میراث ناملموس، همچنین ظرفیت همراهی با جریان های معاصر و مدرن زندگی شهری، و ارتباط با فرهنگ عامه و زندگی روزمره، می توان آن را به عنوان یک "تجربه زمینه ای" بسط یافته، "منشور اتیک اجتماعی" و سامان فرهنگی یک جامعه دانست. از اینرو خوانش "مسئله میراث ناملموس جدید"، برای "نظم اجتماعی جدید" در شهرها، مسئله ای حیاتی به شمار می آید.
بررسی اثرات آلاینده های جوی معیار و پارامترهای هواشناسی بر تغییر غلظت کربن سیاه در تهران و تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۳
35 - 58
حوزههای تخصصی:
کربن سیاه (BC) یکی از اجزای مهم ذرات ریز معلق در هواست که تأثیر قابل توجهی بر آب و هوا و سلامت انسان دارد و فعالیت های انسانی همراه با شرایط آب و هوایی بر تغییرپذیری آن در طولانی مدت تأثیر می گذارد. از این رو، مطالعه حاضر به بررسی روابط آماری بین پارامترهای هواشناسی (دما، بارش، سرعت باد، رطوبت نسبی، فشار هوا، ساعات آفتابی، تابش خورشیدی و ابرناکی)، آلاینده های معیار هوا (CO، NO2، SO2، O3، PM10 و PM2.5) و آلاینده کربن سیاه و همچنین ارزیابی و مقایسه کارایی پنج الگوریتم یادگیری ماشین (رگرسیون خطی چندگانه (MLR)، مدل جمعی تعمیم یافته (GAM)، درخت طبقه بندی و رگرسیون (CART)، جنگل تصادفی (RF) و تقویت گرادیان (GBM)) در مدلسازی آلاینده ها و عوامل آب و هوایی مؤثر در تغییرات سطح غلظت آلاینده کربن سیاه در تبریز و تهران (2021 -2004) با استفاده از نرم افزار R 4.3.2 پرداخته است. نتایج مطالعه ی حاضر بیانگر تفاوت آشکار تأثیر پارامترهای هواشناسی و آلاینده های جوی معیار بر سطح غلظت آلاینده کربن سیاه در تبریز و تهران به دلیل موقعیت جغرافیایی، شرایط آب و هوایی و ساختار منطقه ای متفاوت این شهرها است. ذرات کربن سیاه روند صعودی معناداری را با سرعت نسبتاً برابر در طول دوره آماری مورد مطالعه در شهرهای تبریز و تهران تجربه کرده اند. بر اساس یافته های حاصل از تحلیل همبستگی اسپیرمن، ذرات کربن سیاه دارای همبستگی مثبت با آلاینده های PM2.5، NO2، CO و SO2 و همبستگی منفی با O3 است. آلاینده کربن سیاه دارای بیشترین همبستگی با پارامترهای سرعت باد (منفی) و رطوبت نسبی (مثبت) در تبریز و پارامترهای دما (منفی) و فشار هوا (مثبت) در تهران است. بر اساس ارزیابی عملکرد مدل های پیشگو و با توجه به اصل صرفه جویی، در تبریز مدل GAM و در تهران مدل مبنای MLR از عملکرد بهتری در پیش بینی مقادیر کربن سیاه نسبت به سایر مدل ها برخوردار بودند.
بررسی عملکرد ترکیبی شاخص های سنجش از دوری در برآورد خشکسالی (منطقه مورد مطالعه: استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۳
155 - 180
حوزههای تخصصی:
خشکسالی یکی از مهمترین مخاطرات طبیعی است که برآورد و پایش صحیح آن تاثیر زیادی بر مدیریت و کاهش خسارات ناشی از این پدیده دارد. امروزه علاوه بر شاخصهای خشکسالی مبتنی بر داده های اقلیمی، شاخص های سنجش از دوری خشکسالی نیز به طور گسترده خصوصا در مناطقی که با کمبود داده های اقلیمی مواجه هستند، مورد استفاده قرار می گیرند. با توجه به دسترسی مناسب به تصاویر ماهواره ای و اطلاعات قابل توجه ارائه شده توسط این تصاویر، این شاخص ها عملکرد نسبتا مناسبی را ارائه می دهند. همچنین شاخص های ترکببی سنجش از دوری شاخص های نسبتا جدید و چند متغیره ای هستند که برای پایش خشکسالی، تلفیقی از شاخص های سنجش از دوری را در نظر می گیرند. مطالعات نشان داده است اثربخشی این شاخص ها می تواند تحت تاثیر منطقه مورد مطالعه نیز قرار گیرد. با توجه به اهمیت ارزیابی کارآیی روش های نوین در پایش خشکسالی، عملکرد شاخص ترکیبی سنجش از دور CDI با شاخص های سنجش از دوری VCI، TCI، VHI و PCI در استان چهارمحال و بختیاری مقایسه گردید. شاخص CDI ترکیبی از شاخص های VCI، TCI و PCI می باشد. بدین منظور مقادیر شاخص های مذکور با مقادیر شاخص خشکسالی اقلیمی SPI در دوره آماری 2020-2001 و با در نظر گرفتن تاخیر زمانی 0 تا 8 ماه از طریق محاسبه ضریب تعیین مقایسه شدند. برای هر شاخص تاخیر زمانی که بالاترین ضریب تعیین را ارائه نمود، مشخص شد. برای محاسبه SPI، از داده های بارش 19 ایستگاه باران سنجی منطقه مطالعه در مقیاسهای زمانی 3 و 6 ماهه استفاده شد. نتایج نشان داد شاخص ترکیبی CDI با اختلاف قابل توجه بیشترین تطابق را با مقادیر SPI ارائه می دهد. بر اساس نتایج، بالاترین ضریب تعیین برای شاخص VCI در مقیاس زمانی شش ماهه با تاخیر زمانی 3 ماه به طور میانگین برابر 0.30 می باشد. برای شاخص TCI، مقدار R2 میانگین برابر 0.50 در هر دو مقیاس سه و شش ماهه و بدون تاخیر زمانی می باشد. R2 میانگین برای شاخص VHI در مقیاس شش ماهه با تاخیر دو ماه برابر 0.41 محاسبه شد. ضریب تعیین میانگین برای PCI در مقیاس سه ماهه و بدون تاخیر زمانی برابر 0.32 به دست آمد. در نهایت شاخص CDI عملکرد بسیار بهتری را ارائه کرد. مقادیر R2میانگین در هر دو مقیاس زمانی سه و شش ماهه و بدون تاخیر زمانی برابر 0.83 به دست آمد. بنابراین در حالیکه هر یک از سه شاخص VCI، TCI و PCI به صورت مجزا تطابق نسبتا ضعیفی را با SPI ارائه کردند، تلفیق آنها در قالب شاخص CDI تطابق فابل توجهی را با SPI ارائه کرد.
شناسایی و سنجش عوامل تأثیرگذار در برنامه ریزی فضایی تاب آوری کالبدی روستاهای مستعد سیل (مورد مطالعه؛ منطقه هفت آمایش سرزمین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
139 - 169
حوزههای تخصصی:
جوامع روستایی، به دلیل وابستگی بیشتر به منابع طبیعی، محدودیت زیرساخت ها و دسترسی کم تر به خدمات امدادی و حمایتی، در برابر خسارات ناشی از سیل به مراتب آسیب پذیرترند و بازسازی و بازیابی پس از بلایا برای آن ها دشوارتر است. از سوی دیگر، با افزایش وقوع سیل در نواحی روستایی ایران، تاب آوری کالبدی و برنامه ریزی فضایی در برابر مخاطرات طبیعی به یک ضرورت تبدیل شده است؛ برهمین مبنا هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر تاب آوری کالبدی نواحی روستایی مستعد سیل در منطقه هفت آمایش سرزمین است. در این راستا، تأثیر 8 عامل عمده نهادی و سازمانی، محیطی، فنی و مهندسی، اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، قانونی و نظارتی و فناوری به عنوان عوامل مؤثر بر برنامه ریزی فضایی تاب آوری کالبدی در برابر سیل مورد ارزیابی قرار گرفته است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر داده های پرسش نامه ای است؛ جامعه آماری پژوهش متشکل از 86 کارشناس مرتبط با مدیریت بحران و توسعه روستایی در سه استان منطقه هفت (زنجان، قزوین و مرکزی) است. نتایج تحلیل رگرسیون خطی چندگانه (تحلیل مسیر) نشان داد که متغیر عوامل نهادی و سازمانی شامل سیاست های مناسب، ساختارهای نهادی قوی و همکاری های بین نهادی است که نقشی کلیدی در بهبود تاب آوری کالبدی دارند. این عوامل با اثر کلی 261/0 در رتبه اول، عوامل اجتماعی و قانونی و نظارتی به ترتیب با اثر کلی 254/0 و 209/0 در رتبه های دوم و سوم هستند.
بهبود دقت زمانی و مکانی نقشه شاخص پوشش گیاهی (NDVI) با استفاده از الگوریتم های تلفیق تصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست در محدوده های وسیع، امکان پوشش هم زمان کل منطقه را فراهم نمی کند. این مسئله زمانی که ارزیابی پوشش های گیاهی هم زمان و یا بررسی تغییرات پدیده های کوتاه مدت در یک منطقه وسیع مد نظر باشد، مطالعات را با چالش مواجه می سازد. ادغام داده های تصاویر ماهواره ای لندست با قدرت تفکیک پذیری مکانی مناسب، با اطلاعات تصاویر ماهواره ای مادیس با قدرت تفکیک پذیری زمانی مناسب، می تواند راه حلی برای پیوند بین داده های با وضوح زمانی و مکانی مناسب باشد. هدف از این تحقیق ارزیابی الگوریتم های مختلف ادغام تصاویر در تهیه نقشه شاخص پوشش گیاهی (NDVI) می باشد. بدین منظور از شش الگوریتم تلفیق، شامل NNDiffuse (انتشار نزدیک ترین همسایه)، PC (مؤلفه های اصلی)،Brovey، CN(رنگ نرمال شده)، Gram-Schmidt و SFIM (مدل مبتنی بر فیلتر هموارسازی) در یک محدوده آزمایشی در استان خوزستان استفاده شد. پس از ارزیابی نتایج الگوریتم ها و انتخاب مناسب ترین الگوریتم تلفیق، بر اساس محاسبه میزان خطاهای آماری و ارزیابی معیارهای طیفی (ضریب همبستگی) و مکانی (فیلتر لاپلاسین)، اطلاعات طیفی و مکانی بازتاب باندهای قرمز و مادون قرمز نزدیک هشت تصویر موزائیک شده لندست-8 (30 متر) با باندهای قرمز و مادون قرمز نزدیک یک تصویر مادیس (250 متر) تلفیق گردید. جهت بررسی پوشش های گیاهی، با تصویر ماهواره ای تلفیق شده، شاخص پوشش گیاهی (NDVI)، در محدوده استان خوزستان تهیه گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که الگوریتم NNDiffuse از دقت مطلوب تری جهت ادغام باندهای قرمز و مادون قرمز نزدیک لندست 8 و مادیس برخوردار است، به طوری که شاخص گیاهی NDVI به دست آمده از این الگوریتم در مقایسه با تصویر لندست- 8 اصلی، از کم ترین خطای آماری (1234/0) RMSE و (081/0)MAE برخوردار است.
تحلیل اجتماعی سیلاب شهرستان آق قلا بر مبنای چارچوب توسعه و تحلیل نهادی سیاسی (PIAD)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۳
79 - 110
حوزههای تخصصی:
امروزه سیل به عنوان پدیده ای چندوجهی و پیچیده مطرح که با ظهور محرک ها و عوامل جدید با روی آوری به الگوواره های غیر کالبدی و غیر مهندسی، تنوعی از رویه ها و الگوها به منظور مقابله و مدیریت سیلاب ها آمیخته شده با مداخلات انسانی شکل گرفته است. لذا نظریه های نهادگرایی و مکتب نو نهادگرایی ازجمله نظریه های پیشگام در سه دهه اخیر به منظور مدیریت پایدار شهری با تأکید بر نقش نهادها در وضع قوانین، هماهنگی بین سازمان ها و افزایش آگاهی عمومی، در راستای ایجاد ساختارهای مناسب و تقویت همکاری بین تمامی ذینفعان راهکارهایی برای کاهش آسیب پذیری جامعه در برابر مخاطراتی مانند سیل مطرح شده اند. هدف این پژوهش، بررسی ظرفیت ها و کاستی های ساختاری-نهادی شهرستان آق قلا در مدیریت بلایا با تمرکز بر سیل سال 1398 و رویکرد جامعه محور است. بدین منظور از روش تحقیق ترکیبی (کمّی و کیفی) و مبتنی بر چارچوب سیاسی توسعه و تحلیل نهادی (PIAD) به عنوان یکی از چارچوب های جامع تحلیل نهادی استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده های پژوهش شامل یک پرسشنامه محقق ساخته و داده های پیمایشی گردآوری شده از شهرستان آق قلا در سال 1402 خورشیدی با حجم نمونه 400 نفر و مقایسه با داده های تحلیل ثانویه اسناد معتبر کشوری در حوزه اجتماعی در زمان وقوع سیل سال 98 است. یافته های تحقیق بیانگر حضور مجموعه ای از شواهد در خصوص کمبودها و نقایص ابعاد اجتماعی پشتیبان سیلاب به عنوان یکی از اضلاع کانونی مدیریت مطلوب سیلاب های شهری در کنار سایر متغیرهای برون زا در چارچوب (PIAD) است. درمجموع نتایج نهایی بیانگر لزوم تجدیدنظرهای جدی در نوع دیدگاه به حوزه عمومی شهر یا متغیر جامعه و ویژگی های آن به دلیل نقش پراهمیت آن در مدیریت بلندمدت، جامعه محور، مشارکتی و پایدار سیلاب های شهری به عنوان یک مخاطره پیچیده شهری است.
تحلیلی ساختاری از روندهای تولید و بازتولید بافت های فرسوده شهرستان اسلامشهر به منظور شناسایی پیشران های کلیدی بازآفرینی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: طرد شدن برخی از بافت های شهری از توسعه ها، موجب سامان یافتن روندهایی می شود که به مرورزمان این گونه بافت ها را دچار فرسودگی می کند. اسلامشهر به عنوان شهرستانی که در مقیاس شهر تهران قربانی نا عدالتی در توسعه های شهری بوده است، به تدریج میزبان لکه های نوظهور فرسوده شهری گردیده است. ازاین رو در سال های اخیر طرح های بازآفرینی شهری برای مقابله با گسترش این نوع بافت ها، در پیش گرفته شده، اما در طی این دوره بازآفرینی، روند فرسودگی بافت های این شهرستان هنوز متوقف نشده و با سرعت پیشین ادامه دارد؛روش بررسی: در پژوهش حاضر سعی گردید تا با تحلیل تفسیری ساختاریِ روندهای تولید و بازتولید بافت های فرسوده، پیشران های کلیدی تکامل سیستم در جهت بازآفرینی مشخص شود. بر این مبنا، با مطالعات کتابخانه ای و پویش محیطی، 24 متغیر به عنوان بازیگران اصلی این سیستم انتخاب شدند. در ادامه با استفاده از روش دلفی، ماتریس تأثیرات متقابل توسط 25 نفر از خبرگان این حوزه تشکیل و وارد نرم افزار میک مک گردید.یافته ها و نتیجه گیری: به عنوان نتیجه گیری حاصل از پژوهش، می توان بیان نمود که «قوانین و ضوابط» در کنار متغیر تأثیرگذارِ «تأمین مالی» توسط سه رکنِ دولت، مدیریت شهری و ساکنین، نیروی محرکه سیستم را تأمین کرده و متغیرهای «انگیزه بخش خصوصی برای سرمایه گذاری»، «تعلق خاطر اهالی» و نیز «مالکیت»، متغیرهای استراتژیک جهت تکامل سیستم می باشند که می توانند با تکامل سیستم به سمت وضعیت مطلوب و توقف روندهای بازتولید فرسودگی، بازآفرینی پایدار را در کنار امنیت اجتماعی مطلوب و ابقای ساکنین بومی برای این مناطق، ایجاد نمایند.
شناسایی مشکلات محله با رویکرد برنامه ریزی محله محور (مطالعه موردی: محله 49 منطقه 2 شهرداری زاهدان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
اندیشه های نو در علوم جغرافیایی دوره ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷
39 - 52
حوزههای تخصصی:
درگذشته مرزهای یک محله شهری را تفاوتهای قومی، نژادی، طبقاتی، گروهی و گاه تقسیم بندی های طبیعی و تفاوت های ژئوموفولوژی (مثل وجود یک رودخانه، مسیل و ...) تعیین می کردند. محله های یک شهر هر کدام دارای یک هویت فرهنگی نیز بودند و با شنیدن اسم محله بلافاصله خصوصیات ساکنان آنها به لحاظ شغل، میزان ثروت و نیز خلق و خوی غالب در محله به ذهن متبادر می شد. اما در شهرهای کنونی با انفجار جمعیت بوجود آمده در قرن ماضی که سبب درهم ریختن نظام های سنتی زیستی قدیم شد، عملا مفهوم محله دستخوش تغییر شده و تعابیر جدیدی جای آن را گرفت. شکل گیری محله ها در عصر حاضر نه بر اساس تجانس های قومی، نژادی مذهبی و ... بلکه براساس توان اقتصادی افراد، تجانس شغلی (کوی های کارمندی و ...) قرار گرفته است لذا در مطالعات میدانی در محلات جدید اخلاف عقیده و سلیقه بسیاری مشاهده می شود و محله ها از یک نوع عدم وحدت نظر در بین ساکنان خود رنج می برند. در تحقیق حاضر که به روش اسنادی – میدانی انجام گرفته ضمن جمع آوری اطلاعاتی در خصوص محله 49 شهر زاهدان تعداد 380 پرسشنامه بین ساکنان این محله توزیع شد و پس از جمع آوری آنها اطلاعات حاصل به کمک نرم افزار SPSS و براساس آزمون رگرسیون تجزیه و تحلیل گردید. در محله مورد مطالعه علی رغم اینکه 61 درصد از ساکنان محله از زندگی در این محله رضایت داشتند اما مشکلات عدیده ای درون محله مشاهده شده مانند کمبود سطل های زباله و رها شدن زباله در سطح آسفالت، وضعیت نامناسب آسفالت، زمین های مخروبه که محل تجمع زباله و حشرات موذی می باشند. افزایش فضای سبز مهمترین مطالبه ساکنان این محله بوده و کمبود مراکز تفریحی و ورزشی، پیاده روهای نامناسب، عدم وجود شبکه حمل فاضلاب مناسب، جوی های مسدود شده نیز به ترتیب به عنوان بزرگترین مشکلات محله شناخته شدند.
آسیب شناسی پراکنده رویی و گسترش افقی کلانشهر اهواز براساس مدل کوکوسو(COCOSO)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
اندیشه های نو در علوم جغرافیایی دوره ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷
95 - 116
حوزههای تخصصی:
رشد سریع جمعیت شهری جهان به خصوص در کشورهای در حال توسعه، یکی از چالش های عمده برای دولت ها و سازمان های برنامه ریزی است. طی دهه های اخیر از میان الگوی های مختلف رشد شهری، الگوی رشد پراکنده به روند مسلط توسعه فضایی در بسیاری از کشورها تبدیل شده است. هدف این پژوهش آسیب شناسی پراکنده رویی و گسترش افقی کلانشهر اهواز انجام شده است.پژوهش حاضر در زمره تحقیقات کاربردی و با روش، تحلیلی- توصیفی می باشد. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش کتابخانه ای- اسنادی و پیماشی است.جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک تصمیم گیری چند معیاره کوکوسواستفاده شده است. یافته های حاصل حاصل از روش کوکوسو، مناطق 1 و 8 شهر اهواز با حرف اختصاری B و با کسب وزن نهایی 94/2 در آزمون کوکوسو مطلوب ترین وضعیت و شرایط را به خود اختصاص داده است. مناطق 2 و 6 شهر اهواز با حرف اختصاری D و با کسب وزن نهایی 49/1 نامطلوب ترین وضعیت و حداقل اثرگذاری را در میان سایر محدوده ها نسبت به مولفه های مطالعاتی کسب نموده است. نتیجه اینکه با توجه به پیامدهای نامطلوب رشد پراکنده و در راستای دستیابی به توسعه ی پایدار و شکل پایدار شهری، الگوی رشد فشرده به عنوان الگوی توسعه آتی شهر پیشنهاد می شود.
بررسی تاثیر جانمایی کاربری های عمده جاذب سفر در پیرامون مبادی ورودی-خروجی میادین شهری بر بروز تصادفات شهر مهریز در استان یزد
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه نقش کاربری اراضی بر ترافیک شهری برای همگان اثبات شده است. ایجاد هر نوع کاربری، باعث تولید و جذب سفر خواهد شد. در توسعه کاربری ها، راه دسترسی و پارکینگ می بایست به نحوی تامین گردد که ورود و خروج با کمترین تاثیر منفی بر شبکه ترافیک، میسر گردد. این مقاله بر آن است که تاثیر کاربری های واقع در پیرامون میادین شهری را بر جریان ترافیک و نرخ تصادفات بررسی نماید.روش بررسی: روش تحقیق این پژوهش، توصیفی-تحلیلی، ماهیت آن کاربردی و گردآوری داده ها به صورت اسنادی و پیمایشی است. ابتدا تصادفات اتفاق افتاده در بازه زمانی معین، از پلیس راهور شهرستان اخذ گردید. سپس میادین با بیشینه نرخ تصادف، به عنوان نمونه آماری در سطح شهر مهریز انتخاب شدند. مختصات محل برخوردهای اطراف آن دو میدان، از فرم های بایگانی شده کارشناسی تصادفات پلیس راهور اخذ، سپس در نرم افزار گوگل ارث، بارگذاری شدند و سرانجام با بررسی های میدانی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که عمده نقاط برخورد و تداخلی در محدوده پارکینگ حاشیه ای کاربریهای تجاری-خدماتی و دارای حوزه نفوذ از کل شهر اتفاق افتاده است که حتی حداقل مساحت پارکینگ مورد نیازی که طرح تفصیلی مصوب این شهر تعیین نموده است را تامین ننموده اند. بنابراین برای هرگونه درخواست ایجاد، توسعه یا تغییر کاربری می بایست ضمن بررسی رعایت اصول و ضوابط تعیین شده، بررسی عارضه سنجی ترافیکی نیز انجام پذیرد.
بررسی تاثیر موقعیت قرارگیری ساختمان، نسبت به ساختمانهای مجاور و گذر، بر میزان مصرف انرژی(نمونه موردی : ساختمانهای مسکونی متداول در تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
۲۰۹-۱۹۴
حوزههای تخصصی:
ساختمان ها یکی از ارکان اصلی توسعه کشورها هستند که بخش زیادی از انرژی را مصرف می کنند. سهم این بخش از مصرف انرژی، بطور میانگین، 30-50 درصد می باشد. همچنین در کشور ما بر پایه ترازنامه انرژی سال های اخیر، حدود 33درصد از انرژی تولید شده مربوط به بخش خانگی، تجاری و عمومی می-شود. هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر موقعیت قرار گیری ساختمان نسبت به ساختمان های مجاور وگذر، بر میزان مصرف انرژی آن است. محدوده تحقیق، ساختمان های مسکونی4 و 5 طبقه متداول در منطقه 5 شهر تهران و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده های سازمانی و میدانی بوده است با انتخاب 6 بلوک مسکونی مشابه و در موقعیت های نورگیری متفاوت، داده های مختلف گردآوری شد. این 6 بلوک از لحاظ مساحت زمین، مساحت زیربنا، تعداد طبقات، سیستم های گرمایشی و سرمایشی و سایر مشخصات، کاملاً همانند هم بوده و تنها تفاوت آنها، موقعیت قرارگیری آنها در یک گذر است. سپس با استفاده از شبیه سازی در نرم افزار دیزاین بیلدر، میزان مصرف انرژی آنها محاسبه و مقایسه شد. نتایج حاکی از آن است که، میانگین مصرف با دقت 98 درصد، بلوک های شمالی، 7 261 ، بلوک های جنوبی، 11 247 ، کل بلوک ها، 5 254 ، کیلووات ساعت بر متر مربع در سال، یعنی حدود 3 برابر ساختمان ایده آل است. بلوک های شمالی، حدود 5 درصد بیشتر از بلوک های جنوبی، انرژی مصرف می کنند. بلوکی که از 3 جبهه شمال، جنوب و غرب نور می گیرد، حدود 11 درصد ، بیشتر از میانگین و بلوکی که از 2جبهه شمال و جنوب نور می گیرد، حدود 5درصد، کمتراز میانگین، مصرف دارند. بلوکهای شمالی، برچسب انرژی D، بلوکهای جنوبی، به جز بلوک انتهایی که از سه جبهه شمال و جنوب و غرب نور می گیرد، بر چسب انرژی C می گیرند. نتیجه آنکه بلوکهای جنوبی، عموماً عملکرد بهتری در خصوص مصرف انرژی دارند.
تأثیرکاربرد و قابلیت فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توسعه شهری دانش بنیان درکلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
۴۰۵-۳۸۸
حوزههای تخصصی:
در عصر دانش، پیشرفت سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات عنصر اصلی پاسخگویی به بحران های روزافزون محیطی و اجتماعی - اقتصادی شهری تلقی می شود و شهرهای دانش بنیان با استفاده از آن در بهبود کیفیت زندگی شهروندان و کارایی خدمات در راستای توسعه پایدار شهری پیش می تازند. در این پژوهش، قابلیت و کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توسعه شهری دانش بنیان هدف بررسی قرار گرفته است. داده-های مورد تحلیل به طریق پیمایشی و از نمونه خبرگان به تعداد 66 نفر بنا به اشباع نظری که متشکل از کارشناسان معاونت شهرسازی مناطق 22 گانه شهرداری تهران بوده اند، گردآوری شده است. برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از روش مدل سازی معادلات ساختاری و رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار SmartPLS3 استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان دادند که میانگین متغیرهای کاربرد و قابلیت فناوری اطلاعات و ارتباطات و توسعه شهری دانش بنیان تهران، همراه با تمام مؤلفه های آن بر اساس طیف 5 سطحی لیکرت که در دامنه امتیازات از 1 تا 5 کمی سازی شده اند، در دامنه 51/2 تا 5/3 قرار داشته و بنابراین وضعیتی نیمه پایدار دارند. همچنین تأثیر کاربرد و قابلیت فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توسعه شهری دانش بنیان دارای ضریب معناداری بزرگ تر از 96/1 بوده و از این رو، مسیر برای مدل اصلی پژوهش مورد تأیید قرار دارد. نتیجه این که بهره گیری از کاربرد و قابلیت سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه بخش های فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند راه حلی برای رفع محدودیت های توسعه شهری دانش بنیان در کلان شهر تهران باشد
طبقه بندی تیپ های هوایی ایران بر مبنای روش ووس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت تیپ های هوای روزانه هر مکانی در شناخت اقلیم طولانی مدت آن نقش مؤثری دارد. در این پژوهش بر اساس روش طبقه بندی ووس با رویکرد اقلیم شناسی ترکیبی از متغیرهای مقادیر حداقل، میانگین، حداکثر دما و میزان ابرناکی و بارش روزانه در 39 ایستگاه سینوپتیک که پراکندگی مناسبی در کشور داشته ونیز آمار کاملی داشتند، طی دوره زمانی 2021-1985 استفاده و تیپ های هوایی با تکنیک کدگذاری شناسایی شد. بررسی ها مشخص نمود که تیپ های اصلی دمایی کشور عمدتاً بین تیپ های داغ تا گرم قرار داشته و ضمناً کدهای فرعی نیز بیشتر در دامنه بین ابرناکی کم تا متوسط و بدون بارش را شامل می شود. سپس با استفاده از روش خوشه بندی وارد، 3 گروه اقلیمی شناسایی شد. ویژگی های جغرافیایی هر محل همچون موقعیت، ارتفاع، دوری و نزدیکی به دریا، مشخصات سینوپتیکی بر اساس میزان تأثیرگذاری شان، مهم ترین تأثیر را در تفکیک منطقه ای گروه ها از هم در کشور دارند. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند در تعین تقویم آب و هوایی هر منطقه طی دوره های زمانی مختلف درزمینه های متعدد کشاورزی، گردشگری و غیره مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی آسیب های طبیعی و انسانی بافت تاریخی محله بهارستان در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت تاریخی هر شهر که میراث فرهنگی ملموس و غیرملموس اجتماع شهری را چون نگینی درخشان بر تارک دارد، واجد قابلیت های ارزشمند برای شکوفایی اقتصاد شهر بوده و رشته پیوند گذشته با حال و آینده را برقرار می سازند. این میراث ارزشمند در معرض تهدیدات و مخاطراتی است که شناسایی آنها گامی بلند در برنامه ریزی برای حفاظت از آنها می باشد. هدف این مقاله بررسی مخاطرات طبیعی و انسانی پیش روی بهارستان به عنوان نمونه ای از محله های بافت تاریخی تهران و بررسی وضعیت کالبدی و ساختاری محله برای شناسایی تهدیداتی است که آن را در معرض این مخاطرات قرار می دهد. داده ها از چند فایل GIS و یک پیمایش به دست آمده است. اسناد تاریخی نیز مورد تحلیل قرار گرفته اند. 20 شاخص مربوط، مورد ارزیابی 30 خبره متخصص به عنوان نمونه آماری قرار گرفته اند. شاخص های اسنادی نیز به همین منوال با داده های پیمایشی منطبق شده اند. یافته ها بر پتانسیل بالای محله برای مخاطرات طبیعی و انسانی از جمله زمین لرزه، سیل، بادهای شدید، آلودگی هوا و اعتراضات سیاسی دلالت دارند. وضعیت کالبدی، ساختاری و نیز شرایط اجتماعی-اقتصادی مانند ناامنی، توزیع و مصرف مصرف مواد مخدر در فضاهای عمومی، تراکم جمعیت روزانه منجر به مهاجرت ساکنان محله شده و فعالیت های تجاری و انباری مخاطره زا جایگزین گردیده اند. برای حراست از این محله به عنوان یک میراث فرهنگی، تدوین یک طرح بازآفرینی دقیق که کل بافت تاریخی تهران را یکجا مورد نظر قرار دهد ضروری است.
تحلیل نقش سرمایه اجتماعی بر بازآفرینی محلات شهری (مورد مطالعه: محله اسلام آباد کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ایجاد فضای شهری، همیشه تبادل نظر در مورد اینکه فضا در حال حاضر چیست و چگونه باید وجود داشته باشد، توسط کسانی که در آن مکان زندگی می کنند، وجود دارد. بنابراین بهبود در واقعیت خشن آن در برخی از افکار آنها در قالب یک تغییر فیزیکی در محیط فعلی تحقق می یابد. - و بازآفرینی شهری یکی از این اشکال است. با توجه به افزایش تعداد پروژه های بازآفرینی شهری در دهه های اخیر لزوم توجه به ابعاد اجتماعی در آن بسیار حائز اهمیت می باشد.بر این اساس سرمایه اجتماعی بعنوان یکی از پتانسیل های اجتماعی محله،مفهومی است که در بازآفرینی اهمیتی ویژه یافته است .بنابراین با توجه به ضرورت موضوع، این پژوهش به تحلیل نقش سرمایه اجتماعی بر بازآفرینی محلات شهری پرداخته است. روش پژوهش کاربردی و ماهیتا توصیفی-تحلیلی و هدف اصلی این پژوهش تحلیل میزان نقش سرمایه اجتماعی در بازآفرینی محله اسلام آباد کرج نزد ساکنان محله می باشد.در این راستا گردآوری داده ها در بخش نظری به روش اسنادی و در بخش عملی نیزپیمایشی، مبتنی بر پرسشنامه بوده است. جامعه آماری این تحقیق را افراد بالای 15 سال ساکن محله بالغ بر 25هزار نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده تشکیل داده اند، لذا از این جامعه با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 410 نفر انتخاب شد جهت تحلیل داده ها از ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی چندگانه از نرم افزار spss استفاده شد. که نتایج بیانگر رابطه همبستگی قوی بین سرمایه اجتماعی و بازآفرینی شهری در محله اسلام آباد کرج بود. دلالت های این تحقیق مبنی بر ارتباط بین سرمایه اجتماعی و بازآفرینی شهری لزوم توجه به مولفه های سرمایه اجتماعی و اتخاذ سیاست هایی برای حفظ و ارتقای آن در راستای تضمین موفقیت آمیز بازآفرینی شهری در فضای محله اسلام آباد کرج را افزایش می دهد.
بررسی اقدامات بازیابی و احیاءگردشگری شهری و روستایی در دوران پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همه گیری ویروس کرونا چالش های زیادی برای کشورهای سراسر جهان به همراه داشته است که صنعت گردشگری نیز از آن بی نصیب نمانده است. برای رفع این چالش ها در صنعت گردشگری، انجام اقدامات بازیابی و سازگاری موضوعی است که نیاز به توجه بیشتر دارد. با توجه به اهمیت این موضوع، در این مطالعه اقدامات احیا و بازیابی گردشگری شهری و روستایی در دوران پساکرونا مورد بررسی قرار گرفت. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی (کیفی و کمی) است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات مصاحبه اکتشافی و عمقی می باشد. جامعه آماری پژوهش، کارشناسان و متخصصان حوزه گردشگری می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی و به صورت هدفمند 50 مصاحبه عمیق صورت گرفت. برای تحلیل اطلاعات و پاسخگویی به سوالات پژوهش از روش کیفی گراند تئوری، روش استراس و کوربین استفاده شد. نتایج پژوهش گویای آن است که با توجه به نظر کارشناسان 34 مفهوم برای احیا و بازیابی گردشگری شهری و روستایی در دوران پساکرونا شناسایی شد. به طوری که احیا و بازیابی گردشگری روستایی در درجه اول تحت تأثیر برگزاری جشنواره های کوچک گردشگری، توسعه بوم گردی، توسعه تورهای محلی، ترویج گردشگری کشاورزی، گسترش اکوتوریسیم و توسعه گردشگری روستایی قرار دارد. درحالی که دیجیتالی سازی خدمات گردشگری، رفع محدودیت های سفر، گسترش گردشگری سلامت، همکاری بنگاه های گردشگری، افزایش راهنماها و تور لیدرهای آنلاین و گسترش سفرهای مجازی مهم ترین اقدامات احیا و بازیابی گردشگری شهری هستند. از نتایج این پژوهش برای احیا و بازیابی گردشگری شهری و روستایی در سایر نقاط کشور نیز می توان استفاده نمود.
تبیین عوامل واگرای ژئوکالچر بر روابط ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عراق مهم ترین بخش از سیاست خارجی ایران محسوب می گردد. برای سیاست گذاران ایرانی، عراق نسبت به سایر کشورهایی که ایران در آن ها از گروه های شبه نظامی محلی حمایت می کند، صحنه عملیاتی حیاتی تر و در نتیجه حساس تری است. تاریخ نشان داده است که حوادث عراق می تواند پیامدهای مهمی برای ثبات ایران داشته باشد. عراق همچنان تهدیدی برای امنیت ملی ایران است و به همین دلیل است که ایران به دنبال شکل دادن به سیاست داخلی و جهت گیری استراتژیک عراق است. از سال 2003، ایران با بهره گیری از مرزهای مشترک طولانی و روابط فرهنگی، مذهبی و اقتصادی عراق به طرز ماهرانه ای در میان جمعیت شیعه عراق نفوذ کرده است. نفوذ ایران چندوجهی است و شامل دسترسی به طیف وسیعی از بازیگران سیاسی و اجتماعی می باشد. ازاین رو این تحقیق به دنبال بررسی عوامل واگرای ژئوکالچر در روابط ایران و عراق است. برای دستیابی به این هدف از روش توصیفی-تحلیلی و نرم افزار ویزارد بهره گرفته شد. یافته های تحقیق نشان داد عوامل واگرا در روابط ژئوکالچر بین ایران و عراق در شرایط بحرانی و نیمه بحرانی قرار داد. تابلوی سناریوهای قوی از 8 وضعیت احتمالی مختلف تشکیل شده است. از این 8 وضعیت احتمالی، 3 وضعیت بحرانی، 1 وضعیت نیمه بحرانی، 1 وضعیت ایستا، 2 نیمه مطلوب، 1 حالت نیز وضعیت مطلوب دارند. ازآنجاکه اکثریت شهروندان ایرانی و عراقی مذهب مشترکی دارند و آن اسلام شیعه است. حوزه ها یا حوزه های علمیه در شهرهای مذهبی قم در ایران و نجف در عراق، مراکز آموزش شیعیان هستند؛ بنابراین می توان از این عامل برای بهبود شرایط استفاده نمود.
بررسی زیرساخت ها و طرح های توسعه گردشگری در شهرستان های استان بوشهر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زیرساخت های گردشگری نقش حیاتی در شکل گیری تجربه بازدیدکنندگان و ارتقاء رشد اقتصادی در مناطق مختلف جهان ایفا می کنند. استان بوشهر، واقع در جنوب ایران و در کنار سواحل خلیج فارس، با ترکیب منحصربه فردی از زیبایی های طبیعی و میراث فرهنگی، پتانسیل زیادی برای جذب گردشگران دارد. بااین حال، موفقیت هر مقصد گردشگری به توانایی آن در ارائه امکانات مناسب اقامتی، حمل ونقل و تفریحی برای پاسخ به نیازهای مسافران بستگی دارد. روش پژوهش حاضر به طور توصیفی و تحلیلی طراحی شده و از نظر هدف و ماهیت، کاربردی است. این پژوهش به بررسی وضعیت کنونی زیرساخت های گردشگری در استان بوشهر و پروژه های در حال اجرای آن برای افزایش جذابیت منطقه برای بازدیدکنندگان می پردازد و همچنین به بررسی دارایی های طبیعی و فرهنگی استان، تحلیل امکانات موجود، و ابتکارات دولتی برای بهبودبخش گردشگری و در نهایت بررسی تأثیرات اجتماعی اقتصادی رشد گردشگری بر جوامع محلی و استراتژی های ترویج توسعه پایدار گردشگری در این منطقه ساحلی زیبا را مورد ارزیابی قرار می دهد.
تحلیل نقش بازساخت سیاسی فضا در توسعه شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۸
133 - 156
حوزههای تخصصی:
در نظام های دیوان سالار و سیستم های مدیریتی متمرکز، دولت نقش برجسته ای در بازساخت سیاسی فضا و توسعه دارد. این نقش در مورد شهرهایی که ارتقای مرتبه می یابند بیشتر مشهود است. هدف این پژوهش واکاوی تأثیرات ارتقای شهر اردبیل به مرکز استان بر جهات و جوانب مختلف رشد و توسعه این شهر در سال های پس از سال 1372 است. روش پژوهش، تحلیلی- توصیفی و داده های مورد تحلیل، اسنادی و آماری است و از منابعی چون سالنامه های آماری استخراج شده و یا از مراجع معتبر دریافت گردیده اند. تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات، با استفاده از امکانات محاسباتی، ترسیمی و تحلیلی نرم افزارهای «SPSS»، «GIS» و به کارگیری مدل های آمار توصیفی، انجام شده است. مدل «آنتروپی شانون» نیز برای تعیین فرم رشد شهری به کار رفته است. یافته ها نشان دادند که پس از ارتقای مرتبه شهر اردبیل به مرکز استان، شاخص های توسعه اجتماعی و فرهنگی مانند: تعداد مراکز مالی، فرهنگی، آموزشی، درمانی، قضایی، تعداد دستگاه های دولتی، کارمندان دولت و مشاغل بخش خدمات، به سرعت رشد یافته اند. تغییر کاربری ها به نفع کاربری های اداری، تجاری، آموزشی و انتظامی روی دیگری از توسعه شهر متأثر از ارتقای مرتبه آن بوده است. همچنین در یک دوره 15 ساله پس از تبدیل شدن به مرکز استان، به اندازه تمامی سال های پیشین بر وسعت شهر اضافه شده و این رشد بیشتر به صورت پراکنده رویی بوده است. بر خلاف روال معمول کشور، رشد جمعیتی این شهر پس از سال 1375 نه تنها ملایم تر نشده بلکه دوباره افزایش یافته است. برای جلوگیری از پیامدهای منفی بازساخت فضا در ارتباط با ارتقای مرتبه اداری-سیاسی شهرها، اعمال رویه های شهر هوشمند، واگذاری اختیارات به سطوح مدیریتی پایین و توجه به آمایش ملی و منطقه ای فضا از جمله پیشنهادهای تحقیق می باشند.