مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
مصرف گرایی
حوزههای تخصصی:
رضایت از زندگی اگرچه تا حد زیادی بستگی به شرایط فردی دارد، اما تأثیر عوامل اجتماعی در افزایش یا کاهش آن بسیار مؤثر است. به نظرمحققین، عوامل مختلفی می توانند بر رضایت از زندگی افراد اثرگذار باشند که یکی از مهم ترین آنها عدالت اجتماعی، امنیت اجتماعی و گرایش به مصرف گرایی مردم جامعه می باشد. این مطالعه از نوع پیمایش اجتماعی بوده و به منظور جمع آوری اطلاعات از ابزار «پرسشنامه» بهره گرفته شده است. روایی مقیاس های تحقیق با توجه به نتایج ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفته است. جامعه آماری مورد بررسی، شهروندان شهر کاشان در سال 1394است که بر اساس فرمول کوکران، 308 نفر به روش نمونه گیری سهمیه ای انتخاب گردیده است. در این پژوهش رابطه عوامل اجتماعی (عدالت اجتماعی (رویه ای و توزیعی)، مصرف گرایی، امنیت اجتماعی) مؤثر بر رضایت از زندگی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه ها نشان می دهد که بین عوامل مورد بررسی (عدالت توزیعی، مصرف گرایی، امنیت اجتماعی) و میزان رضایت از زندگی، رابطه مستقیم و همبستگی مثبت وجود دارد. هم چنین، بین عدالت رویه ای و رضایت از زندگی رایطه معناداری وجود ندارد. نتایج رگرسیون این پژوهش نشان میدهد، عدالت توزیعی و امنیت اجتماعی به ترتیب 35/0 و 40/0 درصد از تغییرات متغیر رضایت زندگی را تبیین می نمایند. واژه های کلیدی: امنیت اجتماعی، رضایت از زندگی، عدالت اجتماعی، مصرف گرایی
بازنمایی تغییر کلیشه های جنسیتی در پویانمایی باب اسفنجی و رابطة آن با لیبرالیسم فرهنگی و اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فردگرایی پدیده ای برآمده از لیبرالیسم و نظام سرمایه داری است ؛ نظامی که بر پایة رقابت ایجاد شده است که در آن تنها دغدغ ة افراد، رفاه و آسایش، از طریق مصرف کالای بیشتر است. در مطالعات فرهنگی، مصرف تبدیل به موضوعی فرهنگی شده است که جنبة نمادین دارد، به طوری که فرد برای رفع نیاز خود دیگر مصرف نمی کند بلکه با مصرف کردن، میل به نمایش خود دارد و در حقیقت از این طریق هویت خویش را می سازد. از طرف دیگر کلیشه های جنسیتی مربوط به زنان و مردان در جامعه، افراد را به گونه ای متفاوت تعریف می کند، برای مثال زنان را افرادی ضعیف، وابسته، عاطفی و مردان را افرادی قوی، مستقل و جدی نشان می دهد. اما این کلیشه ها در پویانمایی ” باب اسفنجی“ در جهت تشدید فردگرایی تغییر کرده و صفات مختص به زنان و مردان جایشان عوض شده است. مقالة حاضر در صدد است به رابطة بین تغییر کلیشه های جنسیتی در این پویانمایی با لیبرالیسم فرهنگی و اقتصادی و به تبع آن فردگرایی و سرمایه داری بپردازد. بازنمایی تغییر کلیشه ها در این سریال، از وجود رابطه ای نزدیک بین این کلیشه ها و تفکر لیبرالیسم خبر می دهد. از آنجا که سرمایه سالاری از ارکان بلافصل لیبرالیسم است، در نتیجه مصرف گرایی و خودشیفتگی حاصل از آن، دلیل اصلی بازنمایی تغییر کلیشه های جنسیتی در این سریال خواهد بود.
تبیین جامعه شناختی تعیین کننده های اجتماعی- فرهنگی جهت گیری پوششی زنان (مطالعه موردی: زنان 15 تا 49 ساله شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناخت و تبیین تعیین کننده های اجتماعی-فرهنگی جهت گیری پوششی زنان است. جامعه آماری پژوهش، زنان گروه سنی 15 تا 49 ساله شهر شیراز در سال 1396 می باشند که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله، تعداد 550 زن به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامة محقق ساخته شامل 53 گویه با روایی سازه(%65) و پایایی(%79) بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار Amos استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهند که 38% از زنان مورد مطالعه جهت گیری پوششی بنیادگرای اسلامی، 5/50% جهت گیری اعتدالی و 5/11% جهت گیری پوششی سکولار داشته اند. در این روند، تعیین کننده های جهان بینی توسعه ای با بارعاملی(36/0) و رسانه های جدید ارتباطی با بارعاملی (63/0) در مقیاس جهانی، مصرف گرایی با بارعاملی(56/0)، پایگاه اقتصادی-اجتماعی با بارعاملی(41/0) و خانواده با بارعاملی(37/0) در سطح محلی و لذت گرایی با بارعاملی(53/0) و نیاز به تأییدخواهی با بارعاملی(42/0) در سطح فردی، در یک رابطة ساختاری، جهت گیری پوششی زنان را شکل و جهت می بخشند.
تبیین جامعه شناختی تعیین کننده های فرهنگی جهت گیری پوششی زنان (مطالعه موردی: زنان 15 تا 49 ساله شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
125 - 150
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناخت و تبیین تعیین کننده های فرهنگی جهت گیری پوششی زنان است. جامعه آماری پژوهش، زنان گروه سنی 15 تا 49 ساله شهر شیراز در سال 1396 می باشند که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله، 550 زن از بین محله های مناطق دهگانه شهر شیراز به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته، شامل 43 گویه است که روایی سازه آن(65/0) و پایایی آن(78/0) می باشد. برای تجزیه و تحلیل روابط ساختاری تعیین کننده های فرهنگی پژوهش، از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار Lisrel استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که رسانه های نوین ارتباطی خارجی با بارعاملی (41/0)، شبکه های مجازی با بارعاملی (45/0)، گسترش ارزش های فمینیستی با بارعاملی (43/0)، مصرف گرایی با بارعاملی (51/0)، لذت گرایی با بارعاملی (36/0) و نگرش نسبت به زن با بارعاملی (13/0)، به عنوان پیش بینی کننده های فرهنگی، نقشی تعیین کننده در شکل دهی و جهت گیری پوششی زنان مورد مطالعه داشته اند. شاخص های برازش مدل ساختاری پژوهش نیز ضمن تأیید فرضیه ها، نشان می دهند که مدل تدوین شده از حمایت چارچوب نظری و ادبیات پژوهش برخوردار است و پیش بینی کننده های درون مدل در مجموع با بارعاملی (55/0) همبستگی نیرومندی با جهت گیری پوششی داشته و 30% از تغییرات جهت گیری پوششی زنان را تبیین می کنند. ضمن آن که در این پژوهش، رسانه های داخلی و سیالیت هنجارهای دینی نقشی تعیین کننده در جهت گیری پوششی زنان نداشته اند.
تحلیل تأثیر مصرف گرایی روستاییان بر روابط اجتماعی آن ها (مطالعه موردی: روستاهای دهستان رادکان شهرستان چناران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه محیط های روستایی نیز متناسب با تغییرات جهانی دچار نغییرات قابل توجهی در شیوه های تولید و مصرف شده اند؛ به طوری که از محیط های تولید، در حال حرکت به سوی جامعه مصرفی هستند که این پدیده در محیط های روستایی کشور، به ویژه در بین نسل جوان و زنان بیشتر قابل مشاهده است. بنابراین، افزایش روحیه مصرف گرایی در بین روستاییان سبب شکل گیری تغییرات رفتار فردی و اجتماعی شده است که شواهد عینی آن را می توان در روابط اجتماعی بین روستاییان مشاهده کرد. براین اساس، تحقیق حاضر به بررسی آثار مصرف گرایی روستاییان بر روابط اجتماعی آن ها می پردازد. پژوهش از نوع کاربردی و روش انجام تحقیق توصیفی-تحلیلی است که در منطقه روستایی دهستان رادکان شهرستان چناران انجام شده است. سطح تحلیل در این پژوهش «خانوار روستایی» است. پرسش نامه با استفاده از روش های تجزیه وتحلیل آماری در دو نرم افزار SPSS و GIS و تحلیل رابطه خاکستری مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به نتایج حاصل از رگرسیون چندمتغیره جنبه های اجتماعی و اقتصادی مصرف گرایی با بتای 0/717 و 0/169موجب تغییر روابط اجتماعی روستاهای نمونه شده است و سبب شده که وضعیت روابط اجتماعی در روستاهای نمونه در وضعیت مناسبی قرار نگیرد. همچنین، براساس نتایج حاصل از رتبه بندی رابطه خاکستری روستای آبگاهی با امتیاز 0/894 در رتبه اول و روستای قزل حصار با امتیاز 0/425 در رتبه آخر قرار گرفته اند؛ به این معنی که روستای آبگاهی سطح مصرف گرایی بیشتر و روستای قزل حصار مصرف گرایی کمتری نسبت به سایر روستاها دارند. بنابراین، در روستاهای با سطح مصرف گرایی بالاتر، سطح روابط-اجتماعی بین روستاییان و خانوارها کاهش یافته است.
جنسیت و شهر: مطالعه ی مصرف گرایی و بازتعریف هویت زنان (مورد مطالعه :زنان دهه های50، 60 و 70 شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، در اثر گسترش مدرنیته در عرصه ی جهانی، تحولاتی در زمینه های فرهنگی و ساختاری روی داده که سبب گرایش زنان به بازتعریف هویت اجتماعی شان شده است. در این میان مصرف گرایی مفهومی است که با انتخابی شدن زندگی روزمره معنا می یابد و این امر در بازتعریف هویت زنان تأثیر فراوانی داشته است. در پژوهش حاضر عواملی که زنان را به تأمل در هویت های سنتی، مقاومت در برابر کلیشه های جنسیتی و بازتعریف هویت اجتماعی قادر می سازد مورد مطالعه قرارگرفته است. روش تحقیق مورد استفاده روش کمّی از سنخ پیمایشی؛ جامعه ی آماری زنان دهه های50، 60 و70 شهر اصفهان و روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بوده است. نتایج این پیمایش نشان می دهد که در جامعه ی مورد مطالعه، تحصیلات هیچ رابطه ای با میزان مصرف گرایی ندارد حال آنکه بین بازتعریف هویت زنان و مصرف گرایی و بین دو متغیر پایگاه اقتصادی اجتماعی و مصرف گرایی رابطه وجود دارد. همچنین بین مصرف گرایی و وضعیت تأهل همبستگی وجود دارد اما این همبستگی پایین بوده و می توان استدلال کرد که تأهل افراد نمی تواند تأثیر چندانی بر میزان مصرف گرایی زنان داشته باشد. از دیگر نتایج به دست آمده می توان به تفاوت میزان مصرف گرایی زنان بر حسب دهه ی تولد اشاره داشت. نتایج تحقیق نشان می دهد که حداقل بین دو گروه زنان دهه های50 و 60 در میزان مصرف گرایی تفاوت معناداری وجود دارد.
شهر مخوف نخستین رمان های فارسی؛ مدرنیته ایرانی و الگوی توسعه شهر آسیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نخستین رمان های فارسی، تصویری مخوف و سیاه از شهر و زندگی به دست داده اند. افزون بر نگاشت تباهی و سیاهی زندگی شهری و پیامدهای آن، گاه عناوین رمان ها نیز برگرفته از فضای تیره شهر است. مسیله بنیادین این پژوهش، بررسی ارتباط واقعیت های اجتماعی با فضای مخوف و سیاه بازتاب یافته در نخستین رمان های فارسی است که در دو دهه اول 1300 ش. به نگارش درآمده اند. به این منظور، ابتدا کوشیده ایم ویژگی های شهر مدرن و تصویر مخوف و اهریمنی آن را از رمان های این دوره، استخراج و دسته بندی کرده و در گام بعدی، ارتباط میان شهر مخوف و سیاه بازنمایی شده در رمان را با واقعیت های اجتماعی زمان نگارش آن ها بررسی کنیم. مبنای تحلیل بر پایه آرای بازتاب یافته در رمان های این دوره استوار شده است. سپس، نمودهای شهر مخوف بازتاب یافته در رمان، به پشتوانه داده های جامعه شناسی شهری تبیین و تحلیل شده است. جایگاه غیرتولیدی شهر مدرن ایرانی، مصرف گرایی و پیامدهای آن؛ نظیر حاشیه نشینی و فساد خانه های معروفه، مهم ترین نمودهای شهر سیاه و اهریمنی نخستین رمان های فارسی است.
اثرات مصرف گرایی بر هویت اخلاقی فردی با تکیه بر سبک زندگی ایرانیان(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲ (پیاپی ۵۴)
147 - 166
حوزههای تخصصی:
مصرف گرایی به عنوان یک پدیده جهانی، بیشتر از منظر اثرات جمعیِ مثبت یا منفی اش بر ساختارهای اقتصادی بررسی شده است و دیدگاه های کم شماری به اثرات منفی آن بر هویت فردی مصرف کننده توجه داشته اند. ارزیابی اثرات منفیِ مصرف گرایی با تأکید بر تعارضات هویتی، مسئله ای کلیدی است که پرداختن به آن در جهت شناخت شیوه های مصرف و کاهش عواقب فردی و اجتماعی مصرف گرایی در جامعه ضرورت دارد. این مقاله با روشی توصیفی و تحلیلی و از جنبه نظری به بررسی تأثیر مصرف گرایی بر رفتار و سنت های اخلاقی با تکیه بر شواهدی در میان خانواده های ایرانی می پردازد. نخست به عوامل مهمی که تأثیری منفی بر هویت جمعی مصرف کننده دارند اشاره کرده ایم، سپس عناصر کلیدی تأثیرگذار در هویت فردی را برشمرده ایم و درنهایت سازوکارهایی عملی برای حمایت و جلوگیری از آسیب های اخلاقیِ مصرف گرایی را ارائه داده ایم. حاصل آنکه زنجیره تأمین از تولید تا مصرف باید با اصلاح رویکردها، در کنار تلاش برای بهبود شرایط زندگی و گسترش رفاه برای همگان، مانع از گسست هویتی و نابودی ارزش های اصیل جامعه گردد.
تحلیل جامعه شناختی بازتعریف هویت اجتماعی زنان در پرتو تمایلات مصرف گرایانه مورد مطالعه: زنان متولد دهه های50، 60 و 70 شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، با گسترش مصرف گرایی و افزایش تمایلات مصرفی در عرصه جهانی، تحولاتی در زمینه های فرهنگی و ساختاری جوامع روی داده است که سبب دگرگونی و تغییر در هویت زن سنتی و بازاندیشی در هویت خود در رویارویی با مظاهر امروزی مصرف گرایی شده است. امروزه افراد با گرایش به مصرف بیش ازحد کالاها برای رفع نیاز، سعی دارند جایگاه اجتماعی متفاوتی نسبت به دیگران برای خود کسب کنند. در این میان زنان با مصرف تظاهری به منزله افرادی که نماینده خانواده هایشان هستند، سعی دارند منزلت و جایگاه اجتماعی خود و خانواده هایشان را در جامعه بالا ببرند. مقاله حاضر مطالعه تأثیر مصرف گرایی بر بازتعریف هویت زنان دهه های50، 60 و 70 شهر اصفهان را در کانون خود جای داده است. نظریات استفاده شده در این پژوهش نظریه های پی یر بوردیو، تورشتاین وبلن وآنتونی گیدنز است. روش پژوهش از نوع کمی و به سنخ پیمایشی، روش گردآوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته، حجم نمونه 384 نفر از زنان شهر اصفهان و روش نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای بوده است. نتایج تحلیل نشان می دهند همبستگی های معناداری بین متغیرهای مصرف گرایی و بازتعریف هویت زنان، نابرابری اجتماعی و مصرف گرایی، نابرابری اجتماعی و بازتعریف هویت زنان و بین جهانی شدن و مصرف گرایی وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیونی نشان می دهند متغیرهای مصرف گرایی و جهانی شدن و نابرابری اجتماعی 22 درصد از تغییرات متغیر بازتعریف هویت اجتماعی را تبیین می کنند.
عوامل فرهنگی و اجتماعی مرتبط با تفاخر اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفاخر یا فخرفروشی، یک جهت گیری در تعاملات اجتماعی است که در رابطه با مصرف و نمایش کالاها در عرصه عمومی و خصوصی معنا می یابد. پژوهش حاضر یکی پژوهش کمی است که با هدف بررسی عوامل فرهنگی- اجتماعی مرتبط با تفاخر اجتماعی در میان شهروندان انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل جمعیت 64-15 سال شهر یزد است که 384 نفر آنان با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شد. پژوهش با روش پیمایشی انجام شده و ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه است. نتایج تحقیق نشان داد که بین سن، جامعه پذیری، مصرف گرایی، مادی گرایی، فردگرایی، مدگرایی با تفاخر اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد اما بین جنسیت با تفاخر اجتماعی رابطه معناداری مشاهده نشد. متغیرهای مستقل مدگرایی، جامعه پذیری، مصرف گرایی، فردگرایی و سن در آزمون رگرسیون چندمتغیره وارد شده و توانستند 69 درصد از تغییرات تفاخر اجتماعی را در جامعه مورد مطالعه تبیین کنند.
بازسازی معنایی شبکه های اجتماعی موبایلی در زندگی روزمره جوانان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۸)
427 - 452
هدف با توجه به استفاده گسترده جوانان از شبکه های اجتماعی موبایلی، محققان این نوشتار، در صدد بازسازی معنایی این شبکه ها در زندگی روزمره جوانان بودند. روش: این پژوهش به روش کیفی انجام شده؛ برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساخت یافته و برای تحلیل داده ها از نظریه زمینه ای استفاده شده است. جمعیت آماری پژوهش، جوانان کاربر شبکه های اجتماعی موبایلی در شهر تبریز بودند که به روش نمونه گیریهدفمند انتخاب شدند . یافته ها: جوانان از شبکه های اجتماعی موبایلی با اهداف متعددی همچون: تفریح و سرگرمی، کسب اخبار و اطلاعات، ارتباط با جنس مخالف، ماجراجویی مجازی و غیره استفاده می کنند. نتیجه گیری: استفاده از شبکه های اجتماعی موبایلی، پیامدهای اجتماعی و فرهنگی گسترده و بعضاً متناقضی برای جوانان، همچون: استحاله حجاب و پوشش، فرسایش اعتقادات دینی، تشدید مصرف گرایی، فرسایش سرمایه اجتماعی درون گروهی(کاهش تعاملات خانوادگی و صله رحم، شکاف نسلی، شکل گیری اختلافات جدید بین زن و شوهر) و تسهیل و حفظ و گسترش روابط اجتماعی(افزایش سرمایه اجتماعی) در پی داشته است که ذیل مقوله هسته هنجارشکن - هنجاربخش قرار گرفته اند.
بررسی رابطه میان پدیده مصرف گرایی با دین داری، مدگرایی و مدیریت بدن (مطالعه موردی: جوانان 18 تا 30 ساله شهرستان رفسنجان)
پس از روبرو شدن جامعه ما با مدرنیته و به تبع آن فرهنگ مدرن، تغییراتی در ارزش های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... ایجاد شد. یکی از پیامدهای تغییرات در چنین ارزش هایی؛ گسترش پدیده مصرف گرایی در جامعه است. از همین رو پژوهش حاضر نتیجه یک تحقیق پیمایشی کمی می باشد که در رابطه با بررسی رابطه مصرف گرایی با متغیرهای دین داری، مدگرایی و مدیریت بدن صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق؛ جوانان 18 تا 30 ساله شهرستان رفسنجان بوده است که حجم نمونه براساس فرمول کوکران برابر با 422 نفر بوده که برای اطمینان بیشتر به 450 نفر افزایش یافت. نتایج بیانگر آن است که مدگرایی بیشترین تأثیر را بر روی مصرف گرایی افراد دارد. یافته دیگر تحقیق نشان می دهد که دین داری رابطه منفی و معنادار با مصرف گرایی دارد که این نکته بیانگر تضاد آموزه ها و ارزش های دینی با روحیه مصرفی است. دیگر اینکه مدیریت ظاهر و بدن که در دنیای امروزی آن را سرمایه جسمانی افراد می دانند نیز با مصرف گرایی افراد رابطه ای معنادار و مثبت دارد؛ بدین معنا که با رشد روحیه مصرفی، افراد علاقه مندی بیشتری در مدیریت ظاهری خود دارند. نتایج نشان می دهد که متغیرهای مستقل تحقیق به میزان (47 درصد) با متغیر وابسته همبستگی دارند که از بین متغیرهای مستقل، مدگرایی تاثیر بیشتری (46 درصد) بر روی میزان مصرف گرایی افراد دارد و این تاثیر معنادار (0/000) می باشد
سازه های اثرگذار بر رفتار مدیریت مصرف مواد غذایی خانوارهای بخش مرکزی شهرستان نجف آباد: کاربرد الگویی ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی ام پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
155 - 174
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل رفتار مدیریت مصرف مواد غذایی و عوامل مؤثر بر آن در خانوارهای ساکن در بخش مرکزی شهرستان نجف آباد انجام شد. براساس جدول بارتلت و همکاران (2001)، 197 خانوار روستایی و 208 خانوار شهری به منزله نمونه آماری تعیین و به روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب پیمایش شدند. نتایج نشان دهنده نکویی برازش ترکیب دو نظریه فعال سازی هنجار و رفتار برنامه ریزی شده در تبیین رفتار مدیریت مصرف مواد غذایی است. رفتار مدیریت مصرف مواد غذایی در نمونه های روستایی و شهری وضعیت مطلوبی داشت. در نمونه روستایی، قصد رفتاری و کنترل رفتاریِ درک شده و در نمونه شهری علاوه بر این دو، نگرش نیز اثر مستقیم و معنی داری بر رفتار مدیریت مصرف مواد غذایی داشت. نگرش به ضایعات، هنجار اخلاقی، هنجار اجتماعی، احساس گناه، انتساب درونی و آگاهی از مشکل در هر دو جامعه اثر غیرمستقیم و معنی داری بر رفتار مدیریت مصرف مواد غذایی داشتند.
رابطه بین مصرف گرایی و سرمایه فرهنگی با تأکید بر ارزش های دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد اسلامی سال نوزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۵
31 - 50
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر مجموعه تغییرات مربوط به الگوی مصرف و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی این الگو، آن را به یک مسئله اجتماعی تبدیل کرده است. هدف اصلی مقاله حاضر بررسی مصرف گرایی و رابطه آن با سرمایه فرهنگی در یاسوج است. روش پژوهش، پیمایشی و ابزار اصلی مورداستفاده در مرحله جمع آوری داده ها پرسشنامه ترکیبی محقق ساخته و دیگران ساخته بوده و برای ارزیابی اعتبار پرسشنامه از تحلیل عاملی و ارزیابی پایایی، از ضرایب آلفای کرونباخ Cronbach Alpha) ) و کودر- ریچاردسون ( Kuder-Richardson ) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را ساکنان هجده سال و بالاتر شهر یاسوج تشکیل داده است. حجم نمونه بر اساس جدول لین چهارصد نفر تعیین شد. به دلیل ناهمگن بودن جامعه آماری از روش نمونه گیری تصادفی از نوع طبقه ای چندمرحله ای استفاده شده است. در بخش چارچوب نظری، نظریات بوردیو و شبکه برای اقتباس متغیرهای تحقیق به کار گرفته شدند. یافته های تحقیق نشان دهنده عدم رابطه معنادار متغیرهای سرمایه فرهنگی و مصرف گرایی و عدم وجود تفاوت معناداری بین میزان گرایش زنان و مردان به مصرف گرایی است در حالی که بین سن و مصرف گرایی رابطه معنادار وجود دارد به نحوی که با افزایش سن، مصرف گرایی کاهش می یابد. این مسئله نشان می دهد که آنچه بیش از سایر متغیرها بیانگر تحولات الگوی مصرف شده تغییرات نسلی است نه جنسیت یا سایر متغیرهای ساختاری. با توجه به آموزه های دینی در این حوزه آنچه مشاهده شد تفاوت بین وضع موجود و وضع مطلوب را نشان می داد.
بررسی اثرات فرهنگی-اجتماعی اسراف در بخش دولتی ایران
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین کلیدواژه های قرآنی، اسراف است. این عمل از منظر قرآن و روایات آن چنان قبیح به شمار می رود که مطابق با آن، مسرفین از دایره محبت خداوند خارج گشته اند. اگرچه تاکنون پژوهش های بسیاری، اثرات فرهنگی-اجتماعی اسراف در حوزه فردی را برشمرده اند، توجه به آثار اسراف در بخش دولتی (حوزه اختیارات حکومت)، کمتر مورد توجه واقع شده است. این مقاله ضمن ارائه تعریفی از اسراف بر اساس آموزه های دینی و بررسی مواردی از آن در بخش دولتی ایران، با استفاده از داده های کتابخانه ای و روش توصیفی-تحلیلی به بررسی اثرات فرهنگی-اجتماعی اسراف در این بخش پرداخته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد بروز شکاف فرهنگی-اجتماعی در جامعه و رواج فرهنگ مصرف گرایی، عدم استفاده صحیح از مواهب خدادادی و بروز فرهنگ ناسپاسی در جامعه، رسوخ فرهنگ خام فروشی در لایه مدیریتی کشور و سرریز آن در فرهنگ مردمی و از بین رفتن توازن اجتماعی و بروز فقر در جامعه از جمله مهم ترین اثرات اجتماعی-فرهنگی اسراف در بخش دولتی است.
بازشناسی اندیشه آرمانشهری مدرن در ادبیات داستانی دو دهه آخر قبل از انقلاب اسلامی ( با تاکید بر آثار نادر ابراهیمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۷
85 - 110
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین پدیده هایی که همواره، ارتباطی تنگاتنگ با ادبیات داشته، شهر به عنوان عرصه حضور جامعه و زندگی اجتماعی است. بر این اساس در طول تاریخ ادبیات، حضور آرمانشهرهای متعددی مشاهده می شود که گاه جنبه ادبی و رمانتیک و گاه جنبه واقع گرایانه و اجتماعی دارند. هدف این مقاله بازشناسی اندیشه آرمانشهری مدرن ایران در ادبیات داستانی دو دهه قبل از انقلاب اسلامی (سال های 1342 تا 1357) است که با تأکید بر اندیشه نادر ابراهیمی انجام می شود که در آن، جایگاه شهر و آرمانشهر در ادبیات، ویژگی ها و تحولات جامعه ایران با توجه به رویدادهای داخلی و خارجی مورد بررسی قرار می گیرد. در این پژوهش با روش تحلیل گفتمان، برگرفته از نظریات لاکلا و موفه در رویکرد برساخت گرایی نظریه بازنمایی، در دوره زمانی مذکور به دلیل شرایط جامعه ایران، تحولات اجتماعی و دیدگاه انتقادی، انگاره مسلط «رجعت» دیده می شود که در نوشته های نادر ابراهیمی به شکلی ادبی و رمانتیک، به صورت «دلتنگی برای گذشته» رخ می نماید.
رابطه بین مصرف گرایی و جهت گیری های ارزشی با شهروندی زیست محیطی در بین شهروندان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهروندی زیست محیطی، مفهومی است چندبعدی از تکالیف و وظایف(فردی و اجتماعی) که شهروندان را به مسائل زیست محیطی در ابعاد مختلف(آگاهی زیست محیطی، نگرش زیست محیطی، رفتار زیست محیطی، مصرف مسئولانه و پایدار، نگرانی زیست محیطی و اخلاق زیست محیطی) حساس تر کرده و به گسترش مطالبات شهروندی زیست محیطی و رفتارهای مطلوب زیست محیطی در ابعاد فردی و اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و مادی و فرامادی منجر شده است. تحقیق مطالعه حاضر با هدف مطالعه رابطه بین مصرف گرایی و جهت گیری های ارزشی با شهروندی زیست محیطی در بین شهروندان تبریزی انجام یافته است. روش مورد استفاده در تحقیق حاضر پیمایشی است. از ابزار پرسشنامه محقق ساخته جهت جمع آوری داده های مورد نیاز استفاده شده است. جامعه آماری ساکنان بین 64-15 سال کلان شهر تبریز به تعداد 407 نفر بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران تعیین و به روش نمونه گیری خوشه ای، برای مطالعه انتخاب شده اند. نتایج نشان می دهد که بین میزان مصرف گرایی و شهروندی زیست محیطی همبستگی معنی دار و منفی(48/0-) وجود دارد و نیز بین میزان جهت گیری ارزشی با شهروندی زیست محیطی همبستگی معنی دار و منفی(54/0-) وجود دارد.
اصلاح الگوی مصرف، بستری برای تحقق جهش تولید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش، بررسی اصلاح الگوی مصرف به عنوان یکی از عرصه های تحقق جهش تولید و مدیریت جهادی است. اصلاح الگوی مصرف و پرهیز از اسراف به منظور یکی از ابعاد تحقق جهش تولید برای جامعه از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است؛ به طوری که فرهنگ مصرفی مناسب، امکان سرمایه گذاری را فراهم می کند و از این طریق می تواند موجب رشد و توسعه اقتصادی جامعه شود. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی (اسنادی)، بوده و در مقاله حاضر با بررسی متون، کتب و مجلات مرتبط با موضوع پژوهش به بررسی اصلاح الگوی مصرف، بستری برای تحقق جهش تولید پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان داد، اصلاح واقعی الگوی مصرف و عملیاتی نمودن آن از یک طرف نیازمند برنامه ریزی دقیق در تمامی زمینه ها و زوایای جامعه از جمله عرصه تولید، خدمات، توزیع، زیرساخت، فرهنگ و عرصه قضا و قانون گذاری و... است و از طرف دیگر، یک فرآیند بلندمدت و طولانی را طلب می نماید و باید برای نهادینه شدن الگوی مصرف به تمامی ریشه ها، علل و سرچمشه ناصحیح مصرف گرایی در عرصه های گوناگون ازجمله تولید، خدمات، توزیع و... توجه نمود.
آینده پژوهی نهاد خانواده در ایران در چارچوب امنیت اقتصادی با رویکرد سناریونویسی
منبع:
مطالعات امنیت اقتصادی سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
165 - 194
حوزههای تخصصی:
روش سناریونویسی که ازجمله روش های «مبتنی بر فرضیات» می باشد، یکی از کارآمدترین روش های موجود برای پیش بینی آینده های دور و در شرایطی که عدم قطعیت های زیادی در سیستم وجود دارد است. در روش سناریونویسی، فضاهایی از آینده که ممکن و محتمل هستند به تصویر کشیده می شود. هدف مقاله حاضر نیز آینده پژوهی نهاد خانواده درایران با رویکرد سناریونویسی است. باتوجه به اینکه این تحقیق سعی دارد با تجزیه و تحلیل های محیطی، برنامه ریزی مناسبی برای آینده های بالقوه ارائه دهد؛ بنابراین روش این تحقیق، آینده پژوهی بوده که با استفاده ترکیبی از مدل های کمی و کیفی انجام شده است. همچنین این تحقیق از نظر نوع جمع آوری داده ها، ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی است. 20 نفر از اعضای هیأت علمی برجسته دانشگاه ها در رشته های مرتبط با حوزه های فرهنگی و برخی مسئولین اجرایی در حوزه خانواده ازطریق نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه پژوهش برای شناسایی پیشرانها انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از روش پرسشنامه و تکنیک های تحلیل اثرات متقاطع استفاده شده است. در مرحله اول تحقیق حاضر پس از مطالعه اولیه، بررسی پیشینه تحقیق در کشورمان و سایر تحقیقات مرتبط و مصاحبه نیمه باز، 39 عوامل کلیدی یا پیشران در نظر گرفته شد که در مرحله بعدی این پیشرانها با یکردیگر ادغام و به 13 پیشران تقلبل پیدا کرد. روابط و تعاملات میان این 13 عامل ازطریق نرم افزار میک مک مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد دو عامل کلیدی مصرف گرایی و تعدد کانون های مرجعیت در خانواده ها عوامل اصلی تغییر خانواده ایرانی در دهه آتی هستند که می تواند نقطه شروع این تحولات باشد. پس از شناسایی دو عامل کلیدی مصرف گرایی و تعدد کانون های مرجعیت در خانواده های ایرانی، 4 سناریو براساس مدل سناریونویسی چرماک تدوین شد. از این میان، سناریوی شماره 4 یعنی کاهش هم زمان مصرف گرایی و کاهش کانونهای مرجعیت در خانواده برای نظام جمهوری اسلامی ایران و به تبع آن خانواده ایرانی بسیار مطلوب است که البته رسیدن به آن نیز براساس نظر خبرگان دشوار است.
دین و مصرف در زندگی روزمره شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی رابطه میان مفاهیم و پدیدارهای دین، مصرف، شهر و زندگی روزمره پرداخته ایم. بدین منظور حلقه ارتباطی میان آنها با استناد به نظریات جدید علوم اجتماعی و آرای صاحبنظران این عرصه شناسایی شده و اهمیت آنها در جهان معاصر و به تبع آن نظریات جدید علوم اجتماعی از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق با اتکا به نگره ای چند وجهی و متکثر، پیوندهای میان دین و مصرف را از خلال سعی آنها برای معنادار کردن زندگی روزمره و هویت بخشی به سوژه جهان جدید بررسی کرده ایم. از این منظر سوژه جهان مدرن به مثابه امری متکثر و برخوردار از امکان برساخت هویت بازنمایی شده است که در دل نظم زندگی روزمره کلان شهری و با اتکا بر انواع نیروهای موجود در فضای مدرن به خویشتن خویش معنا می بخشد. دین و مصرف در قالب نیروهای دینداری و مصرف گرایی، در پی به دست گرفتن انحصار تفسیرگری و معناسازی زندگی روزمره و از این مسیر هویت بخشی به سوژه کلانشهری هستند. با اتکا به چنین منظری است که این مقاله به دنبال بررسی ابعاد متکثر، مبهم، پیچیده و غیر قابل تقلیل رابطه دین و مصرف در زندگی روزمره شهری بوده است.