مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۶۱.
۴۶۲.
۴۶۳.
۴۶۴.
۴۶۵.
۴۶۶.
۴۶۷.
۴۶۸.
۴۶۹.
۴۷۰.
۴۷۱.
۴۷۲.
۴۷۳.
۴۷۴.
۴۷۵.
۴۷۶.
۴۷۷.
۴۷۸.
۴۷۹.
۴۸۰.
عرفان
حوزههای تخصصی:
«خوف و رجا» از احوال عرفانی است که مثل دو بال سالک را هم از خواهش های نفسانی دور می کند و هم باعث امید او به وصال می گردد. غزالی خوف را نتیجه معرفت بنده به عظمت پروردگار و خطرات نفس اماره می داند. او فقط درجه معتدل خوف را قبول دارد و با توجه به نفس و احوال درونی انسان ، خوف را بر رجا ترجیح می دهد اما با توجه به منشأ خوف و رجا و توجه به صفات لطف و قهر خداوند، رجا را بهتر از خوف می داند. مولوی ایمان را عبارت از خوف و رجا، امید به رحمت خداوند و ترس از معصیت، می داند. او با توجه به احوال انسان ها خوف و هم رجا را می پذیرد. او خوف و رجا را جدایی ناپذیر می داند و در ترجیح یکی بر دیگری، رجا را بر خوف ترجیح می دهد. درعین اینکه غیرقابل فهم بودن مسایل عرفانی،انسان را از مطالعه علمی آن بازمی دارد اما با نگاهی موشکافانه می توان موانع فهم آثاررا از میان برداشت، از همین روی لزوم پژوهش هایی در این حوزه ضرورت می یابد. روش تحقیق این پژوهش توصیفی _ تحلیلی است که به مقایسه دیدگاه عرفانی امام محمد غزالی و مولوی در موضوع خوف و رجا پرداخته است.
خوانشی نو از تلفیق مضامین اسطوره ای و عرفانی نزد حافظ شیرازی و آندره ژید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیوند اسطوره و مضامین عرفانی در بسترهای ادبی و داستانی و در قلمرو وسیع ادبیات یکی از صورتهای بازشناسی هویت های انسانی و اجتماعی است. بررسی و کاربرد آنها در بافتهای ادبی معاصر در نزد حافظ و ژید بمنظور نمایش تحولات اجتماعی، روانی و فردی بوده و صورت نمادین دارد. اگر متون مولفان حکایتی از زمان و مکان را برای ما مشخص می کنند «نمادها و اسطوره های کابردی» آنها این تعیین موقعیت های مکانی و زمانی را بسیار ملموس خواهد کرد. برخی از آنها بسیاری از مفاهیم ذهنی مثبت را نشان خواهند داد برخی دیگر انگاره های ذهنی منفی را مجسم خواهند کرد. اسطوره نه تنها به فرهنگ زندگی انسانها، بلکه به ادبیات و عرفان نیز عمیقاً نفوذ کرده است. بسیاری از روایت های منظوم و منثور در نزد حافظ و آندره ژید از مفاهیم عرفانی برخوردار هستند که دسترسی به آنها نیازمند شناسایی عوامل و محتوای متن این مولفان است. در مقاله حاضر تلاش بر این است تا با بررسی متون این خالقان ادبی از منظر اسطوره و مضامین عرفانی، تقارب و تفاوتهای آن را نشان دهیم.
تجربه عرفانی و شهود باطنی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن تابستان ۱۳۹۷ «ویژه نامه فلسفه عرفان»
157 - 182
حوزههای تخصصی:
عرفان به عنوان معرفت، حاصل تجربه ای باطنی است که در سنت اسلامی معمولاً از آن به «کشف» و «شهود» و در سنت غربی جدید معمولاً از آن به «تجربه عرفانی» تعبیر می کنند. در فلسفه دین معاصر از «تجربه دینی» نیز بسیار سخن می گویند که نزدیک به تجربه عرفانی است. مباحثی هم که در این دو زمینه مطرح می شود، مشابه است و در مواردی هم پوشانی دارد. گاهی تجربه دینی را امری عام و تجربه عرفانی را قسمی از آن در نظر می گیرند که در این صورت نسبت آنها عام و خاص است. گاهی آنها را دو نوع تجربه متفاوت تلقی می کنند. در این تلقی تجربه عرفانی شهود مستقیم وحدت هستی است؛ اما تجربه دینی، تجربه امر مقدس بدون عنصر یگانگی هستی است. آنچه در این تلقی ها مشترک است، این است که تجربه عرفانی نوع برتر تجربه باطنی و معنوی است. برای شناخت چیستی و حقیقت تجربه عرفانی نخست به مهم ترین ویژگی هایش آن گونه که برخی از پژوهشگران غربی طرح کرده اند، خواهیم پرداخت؛ سپس نکاتی را در باب چیستی تجربه عرفانی خاصه شهود و اقسام آن در عرفان اسلامی طرح می کنیم.
بررسی نظریه تأویل ابن عربی و به کارگیری آن در تفسیر عرفانی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال پانزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
73 - 91
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو تحقیق و بررسی روش تفسیر عرفانی ابن عربی یکی از اقطاب عرفان اسلامی است.در این تحقیق پس از بیان کوتاه شخصیت و آثار تفسیری، به روش تفسیری او که بر اساس کشف و شهود عرفانیاللهام ربانی است؛ با امعان نظر در آثار تفسیری وی توجه شده است. ابن عربی اگر چه معتقد است: کشف و شهود می توانداللهامات ربانی باشد و هم القائات شیطانی و تلبیس ابلیس، به ناچار نیازمند به میزان صدق از عقل، کتاب و سنت است، در عین حال در میدان عمل نتوانست، پایبندی عملی به اصول ذکرشده را حفظ کند.
سؤالات محوری مقاله، عبارتند از:
= روش تفسیری عرفانی ابن عربی بر چه اساسی استوار است؟
= آیا کشف و شهود عرفانی به تنهایی روش کاملی برای تفسیر قرآن خواهد بود؟
= آیا کشف و شهود عرفانی نیاز به میزان صدق دارد؟
= راه تشخیصاللهامات ربانی، از القائات شیطانی چیست؟
= میزان پایبندی عملی ابن عربی به میزان صدق چه اندازه است ؟
آنچه تحقیق و بررسی روش تفسیری او را مشکل می کند، دسّ و تحریفی است که به نظر اهل فن در آثار او انجام گرفته است. به هر حال آثار موجود، در برخی از نظر عقل، کتاب و سنت دفاع منطقی ندارند، به نحوی که حتی طرفداران او را ناچار می کند که بحث دسّ و تحریف در آثار وی را پیش بکشند که به نمونه های آنها اشاره شده است. در پایان نتایج بحث خاتمه بخش این تحقیق خواهد بود.
وحی قرآنی و تمثیل عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
107 - 122
حوزههای تخصصی:
عارفان مسلمان از تمثیل در تمام انواع آن اعم از تشبیه، استعاره و داستان های رمزی و مثالی، بسیار استفاده کرده اند. در کاربرد تمثیل در ادبیات عرفانی علاوه بر جنبه های آموزشی و استفاده از آن برای فهم بهتر، باید در جستجوی چیستی و چرایی عمیق تری بود. کاربرد انواع ادبی و شعر در زبان عارفان به گونه ای بوده است که برخی با نوعی ساده سازی معتقدند عرفان و شعر از یک مقوله اند؛ به هرحال، عارفان به ویژه در مکتب ابن عربی در استفاده از تمثیل همیشه به قرآن به منظور الگوی خویش پناه جسته اند. ابن عربی ضمن نظریه پردازی در زمینه عالم مثال، وحی قرآنی و شهود عرفانی را در ارتباط با آن تحلیل می کند. در این پژوهش با مطالعه کتابخانه ای و با روش توصیفی تحلیلی، ضمن بررسی و تحلیل وحی، جایگاه شعر و خیال و رابطه وحی و تصویرپردازی های شاعرانه، رابطه وحی قرآنی و تمثیل عرفانی بررسی شده است. ارتباط تمثیل با تشبیه خداوند، یکی از دو راه شناخت خداوند در کنار تنزیه او، از مباحث مطرح در این پژوهش است. ابن عربی بر جمع بین تشبیه و تنزیه در خداشناسی خویش بسیار تأکید دارد. او ادراک خیالی و استفاده از تمثیلات ادبی را در تقویت معرفت تشبیهی خداوند مؤثر می داند.
بررسی حقیقت وجود و مواجهه با آن در آثار عزیز نسفی (با تأکید بر آرای رودلف اتّو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره هجدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۶۷
53 - 70
حوزههای تخصصی:
رودلف اتّومتکلم و دین پژوه آلمانی قرن بیستم، در اثر مشهور خود موسوم به <em>مفهوم امر قدسی</em>، با رویکردی پدیدارشناسانه به بحث درباره ی امر مقدس و مواجهه ی با آن، به عنوان نومینوس پرداخته است. او نومینوس را امری فراتراز عقل، متمایز، مقدس و ناشناختی تلقی کرده است. ازاین نظر نومینوس نوعی با حقیقت وجود شباهت دارد که موضوع اصلی عرفان اسلامی است. عزیز نسفی عارف نامی قرن هفتم، از حقیقت وجود به عنوان اولین مرتبه ی ذات حق یاد کرده است. این پژوهش به تحلیل و تبیین اندیشه های نسفی درباره ی حقیقت وجود، بر مبنای نظریات اتّو درباره ی امر قدسی و مواجهه با آن پرداخته و شباهت ها و تفاوت های موجود در آن ها را موردبررسی قرار داده است. درمجموع اگرچه در ظاهر امر، نومینوس و حقیقت وجود مشابه به نظر می رسند، اما تفاوت در جایگاه و مبانی فکری نسفی و اتو سبب شده تا در جزئیات اندیشه ی این دو درباره ی امر قدسی و مواجهه ی با آن، تفاوت هایی باقی بماند.
تخیل ترکیب گر و تجلی آن در زبان عرفانی هنر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
119 - 124
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی بر آن است که ضمن بررسی رابطه علم، هنر و دین از گذشته تابه حال، به نقش عنصر تخیل و خلاقیت به عنوان مهم ترین عامل پیوند این حوزه ها اشاره و انواع تخیل را همچون تخیل ترکیب گر و تخیل شهودی از دیدگاه حکما و دانشمندان غربی و شرقی مورد مداقه قرار دهیم. در تمام مقاله توجه به " ساختار ناب " به عنوان عنصری مشترک در جهان بینی های مختلف خودنمایی می کند که با تعابیری همچون شعور باطنی و حقیقت مطلق و عرفان رابطه تنگاتنگ دارد. نگارنده معتقد است که می توان با استفاده از تخیل، پیوندی نو میان هنر، دین و علم ایجاد و از آن طریق حقیقت موجود در عالم را درک و تفسیری مجدد کرد، که لازمه آن همزیستی و پیوند بیشتر تمدن ها در رسیدن به مفهوم جدیدی از هنراست. البته تمدن اسلامی با دارا بودن ذخایر عظیم عرفانی، قادر است که نقش تعیین کننده در این تحول پیشرو داشته باشد. مقاله پیش رو به شیوه کتابخانه ای و از طریق تحلیل محتوا و از نوع تحقیقات بنیادی می باشد.
ظرفیت های تصویری به کار رفته در شخصیت سیاوش(اسطوره ایزد گیاهی ایران) براساس روایت فردوسی در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
117 - 136
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی، یکی از آثار مهم ادبیات ایران است. پهلوانان از مهم ترین شخصیت های شاهنامه محسوب می شوند. در شاهنامه شخصیت های مثبت و منفی بسیاری آمده است. سیاوش از پهلوانان مثبت شاهنامه است که فرجام زندگیش زمینه ساز نبردها و قهرمانی های پهلوانان دیگر است. در این نوشتار می کوشیم ظرفیت های تصویری به کار رفته در شخصیت سیاوش به عنوان ایزد گیاهی در ایران براساس روایت فردوسی در شاهنامه را بررسی کرده، مهم ترین خصوصیات رفتاری و ویژگی ظاهری او مورد مداقه قرار گیرد. بر این اساس در این مقاله، خصوصیات رفتاری، ویژگی های ظاهری و جنبه های صحنه پردازی داستان سیاوش بررسی می شود. نتایج بررسی نشان می دهد، مهم ترین خصوصیات رفتاری سیاوش شامل شجاعت، چابکی، آزادگی، صداقت ، شهامت، وطن پرستی و مظلومیت است. سیاوش از فرّ یزدان آگاه بوده و قبل از مرگ، از سرنوشت شوم خود خبر می دهد. از خصوصیات ظاهری مشترک سیاوش با دیگر پهلوانان شاهنامه، داشتن وسایل رزمی مانند سپر، کوس، درفش، تیر ، تخت عاج و غیره است. برخی خصوصیات نیز منحصر به خود سیاوش است. مانند زره ای که در شاهنامه از آن یاد شده و خاصیتی سحرگونه دارد. مهم ترین صحنه پردازی های موجود در داستان سیاوش شامل رد شدن او از آتش و بخش شهادتش است. رفتار سیاوش در شاهنامه، نوعی تصور عارفانه از انسان کامل را یادآور می شود، او انسانی اسطوره ای با روحی پاک است که مورد ستم بیدادگران قرار می گیرد و با بی رحمی کشته می شود. جسم و روح پاک سیاوش سبب می شود که پس از مرگ نیز پاکی وجودش انوشه شود و تبدیل به گیاهی شود که راستی و صداقت وجود او را به همراه دارد. از خون او گیاهی موسوم به فّر سیاوشان روییده می شود. همین علت، سبب تبدیل این شخصیت به ایزد گیاهی شده است. رویش این گیاه از خون او نشانه ای از جاودانگی صداقت است، صداقتی که در عین ناجوانمردی حسودان پایمال می شود، اما نابود نمی شود و از جسم دنیوی آن گیاهی جاودان می روید که نشانه ای از انوشه شدن راستی و درستی دارد.
زیبایی شناسی کاربرد عناصر عرفانی در اشعار حماسی- عرفانی دفاع مقدس
حوزههای تخصصی:
پیروزی انقلاب اسلامی و حماسه دفاع مقدس، تحولاتی ژرف در ساختار و محتوای شعر فارسی ایجاد کرد. شور شهادت طلبی، نگاه فراروایی به امور دنیوی و کمال جویی از طریق قربانی کردن نفس و حس نوستالژیک شاعران در این دوره نسبت به تحولات جنگ، باعث شد مضامین عرفانی که پس از مشروطه و قبل از انقلاب اسلامی کمتر در شعر فارسی مورد توجه بود، در ساختاری نو و در ارتباط با مضامین دینی و حماسی، بازسازی و بازآفرینی شود. بهترین شیوه استفاده از این مضامین در قالب غزل است که ابیات در آن از وحدت ارگانیک و انسجام طولی و عمودی برخوردار است. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی در پی بررسی عناصر ادب عرفانی موجود در غزل روایی دفاع مقدس است. اجمالاً یافته های پژوهش نشان می دهد که شعر دفاع مقدس در زمینه های مختلفی ورود و حضور داشته که عمده ترین آنها، مضامین عرفانی و پرداختن به این جنبه برجسته از شعر فارسی است .
از خیال عارفان تا تخیل ژیلبر دوران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
7 - 33
حوزههای تخصصی:
«خیال» و «تخیل» جوهره اصلی هنر و ادبیات هستند؛ از وهم گرفته تا رؤیا و الهام و مراتب قدسی، از دوره یونان باستان تا فلسفه و عرفان اسلامی، همه با خیال و تخیل پیوند دارند. این دو واژه اگرچه نزدیک اند، تعاریف متفاوتی دارند. توجه به خیال در عرفان اسلامی قرن های چهارم تا ششم هجری و حتی پس از آن، جایگاهی ویژه داشت؛ به طوری که سهروردی در قرن پنجم عالم مثالی خیال را تعریف کرده است. اما در همین دوره زمانی، یعنی دوره قرون وسطی، در غرب خیال و تخیل معادل وهم و خرافات و جنون انگاشته می شد. رویکردهای اخیر غربی ها به معارف شرق و به ویژه نظریه های عرفان شرقی و اسلامی، تأثیرات شگفت انگیزی بر دانش غربی، به ویژه در حوزه علوم انسانی، برجای گذاشت. در این دوره، شرق شناسانی چون هانری کربن و گاستون باشلار، با بهره گیری از معارف شرق، تغییراتی جدی در رویکرد نسبت به تخیل و شیوه های نقد ادبی به وجود آوردند و درنهایت ژیلبر دوران توانست با بهره گیری از تعالیم شرقی و نیز روش متقدمان خود، به بررسی انسان شناسانه ساختارهای تخیل و دسته بندی صورت های تخیلی بپردازد. در این پژوهش که به روش کتابخانه ای انجام شده است، علاوه بر تعریف و تبیین دو واژه متشابه خیال و تخیل، به بررسی نظریه های شرقی و غربی که منشأهای اصلی نظریه ژیلبر دوران بوده اند، پرداخته شده است و درنهایت، تأثیرپذیری جریان تخیل شناسی و نقد تخیلی معاصر غربی و به ویژه ژیلبر دوران از معارف اندیشمندان مسلمان قرون وسطی نشان داده شده است.
نقطه و دایره در ادبیات عرفانی فارسی مطابق با مکتب ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
163 - 182
حوزههای تخصصی:
محیی الدین بن عربی با نگاه رمزی و استعاری خود به عناصر طبیعی و هندسی، زمینه ساز ظهور استعاره های وحدت وجودی در ادب فارسی شد. استعاره های دوگانه او که غالباً به ظهور کثرت از وحدت اشاره دارد، پس از وی به آثار شاعران و ادیبان عارف فارسی زبان راه یافت. نقطه و دایره یکی از این استعاره های دوگانه است که به تقابل و عینیت توأمان حق و خلق اشاره دارد. به این استعاره در آثار ابن عربی از وجوه گوناگون پرداخته می شود و ویژگی های متفاوتی از رابطه نقطه وحدت با دایره کثرت تبیین می گردد. گاه از ارتباط نقطه احدیت با نقاط محیط دایره ممکنات از طریق شعاع های اسماء الهی سخن می رود، زمانی به حلقوی بودن ساختار دایره و یکسان بودن ابتدا و انتهای آن در معنی قوس نزول و صعود اشاره می شود و گاهی ضمن کاربرد استعاره نقطه آتش گردان، تجدد امثال تبیین می گردد. این نوع نگاه، پس از ابن عربی درآثار ادیبان عارفی نظیر حمویه، عراقی، نسفی، شبستری، مغربی، نعمت الله ولی، داعی شیرازی و نیز شارحان فصوص الحکم گاه به همان شکل مستعمل و گاه همراه با وجوه شباهت جدید به کار رفته است. روش تحقیق، کتابخانه ای و برمبنای آثار شاعران و نویسندگان یادشده بوده است.
سلوک عرفانی از نگاه ابن فارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۲
153 - 179
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحثی که در علم عرفان مطرح می شود، بحث از سیر و سلوک است. هر کدام از عارفان برای بیان مقصود از سیر و سلوک، تعبیری مخصوص دارند. آن چنان که رسیدن به سرمنزل مقصود نزد هر عارف با عارف دیگر متفاوت است؛ چه در انتخاب راه و چه بیان آن. یکی از مشهورترین شاعران و گویندگان متصوف زبان عربی ابن فارض(576 632ق) معروف به سلطان العاشقین است که از آبشخور عرفان و ادب هم زمان نوشیده است. ابن فارض عرفان و سلوک خود را بر پایه های عشق بنا نهاده و از شرب مدام سخن می گوید؛ به گونه ای که در باور او عشق مهم ترین موضوع در عالم هستی و بزرگ ترین انگیزه برای متعالی شدن آدمی است. این جستار نگاهی است عرفانی ادبی به سلوک این شاعر عارف و در چهار مرحله ملاحظه حسی، معاینه نفسانی، مطالعه قلبی و مشاهده روحی مورد پژوهش و تحقیق قرار گرفته است. بررسی این مراحل نشان می دهد مهم ترین وسیله ای که ابن فارض را در بیان این سلوک یاری می دهد، استفاده از رمز است و پیغام او را تنها اهل عرفان درک می کنند.
بررسی نمادها و کارکردهای کهن الگوی «دایره» با تأکید بر تفکّر اسطوره ای و عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۳
281 - 320
حوزههای تخصصی:
کهن الگوها مجموعه ای از تصاویر، صور مثالی و تجربیات زیستی روانی آدمیان را تشکیل می دهد که در قالب نماد و مضامین مشترک در اساطیر، ادیان و آیین ها، عرفان و قصه ها، نمود پیدا کرده است. از مهم ترین این کهن الگوها، تصویر دایره است که از دیرباز، نمادها و کارکردهای مشترکی در اسطوره و عرفان داشته است. از جمله نمادهای مربوط به کهن الگوی دایره می توان به وحدت و تمامیّت، روح، خود، کمال، جلال و قدرت، قداست و تبرّک، بخت و طالع، دوستی و صمیمیّت، زمان و ابدیّت و کارکردهایی چون حفاظت و نگهبانی، تمایز دو فضای ناهمگون، درمان بخشی و تحرک، خودشناسی، تجلّی حقّ، تمثّل معارف الهی و حقایق ربّانی و اطوار هفت گانه قلب، اشاره کرد. این مقاله با رویکرد تطبیقی تحلیلی، به برشمردن مهم ترین نمادها و کارکردهای کهن الگوی دایره در اسطوره و عرفان و بیان خاستگاه ها و وجوه مشترک آن کوشیده است اهمیت «دایره، مرکز و حرکت دوری» را در تفکر اسطوره ای و باورهای دینی عرفانی بیان کند همچنین وضوح نقش محوری این طرح واره تصویری را در بیان موتیف هایی چون تجلّی، روند تکاملی عالم، قوس نزولی و صعودی، خلق مدام و هفت گانه های نمادین و مقدّس در حوزه عرفان و تصوّف آشکار تر کند.
تحلیل داستان"اعرابی درویش و همسراو"در مثنوی معنوی مولوی بر اساس نظریه مثبت گرای مارتین سلیگمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روان شناسی مثبت گرا، جنبش جدیدی در روان شناسی است که بر بنا نهادن و گسترش هیجان های مثبت، به منظور ایجاد سپر و مانع در برابر اختلالات روانی و افزایش شادکامی تاکید می کند.این رویکرد بر شناسایی سازه ها و پرورش توانمندی هایی تأکید دارد که ارتقاء سلامت و شادکامی انسان را فراهم می آورد.زیر بنای نظری روان شناسی مثبت گرا متعلق به مارتین است.او معتقد است که شادی شامل زندگی لذتمند،متعهدانه و معنادار است.هیجان های مثبتی که روان شناسی مثبت گرا بر آن تأکید دارد،اغلب توانایی بهتری برای سازگاری و تاب آوری در مواجهه با مشکلات زندگی ایجاد می کند.آراءجلالدین محمد بلخی ،به عنوان یکی از بزرگترین عارفان و شاعران ادب فارسی،حاوی برجسته ترین آموزه های روان شناختی است این شاعر عارف در مثنوی معنوی خویش،به طور عملیاتی، متنوع ترین روش های روان درمانی را ارائه کرده است در پژوهش پیش رو سعی برآن است تا در یکی از داستان های مندرج در این اثر شگرف با عنوان "اعرابی و همسر درویش او"،روش روان درمانی توانمند-مدار که یکی از شیوه های روان درمانی مثبت گراست تحلیل و بررسی شود تا در نهایت مشخص گردد که آراء و اندیشه های مولوی علاوه بر ظرفیت های ادبی و زیبایی شناختی حائز ظرفیت های روان شناختی بسیاری ست.
اقناع مخاطب در حدیقه سنایی با احتجاج به آیات و احادیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرفا برای اقناع و متقاعدسازی مخاطبان خود و همچنین برای انتقال و تشریح مفاهیم عرفانی، از شیوه های مختلف و امکانات زبانی و ادبی متعددی بهره برده اند. یکی از شیوه هایی که در اقناع مخاطب و هم سو کردن او با عقاید مطرح شده تأثیر شگرفی دارد، استفاده از اعتقادات مخاطب و توسل به عقاید خود ایشان است که به عنوان مهم ترین اصل از اصول ارتباطات اقناعی نیز مطرح شده است. لذا با توجه به این که مخاطبان عرفا مسلمانان بوده اند و آیات قرآنی و سخنان بزرگان دین جزء اعتقادات عمیق آنها محسوب می شده، طبیعی است که عرفا برای متقاعد ساختن مخاطبان خود، از حجّیت قرآن برای حجّیت بخشی به کلام خود بهره برده باشند. سنایی به عنوان نخستین کسی که به طور رسمی عرفان را وارد حوزه ادبیات کرد، با اشراف کامل به مقبولیّت قرآن و حدیث نزد مسلمانان، هر جا که لازم می بیند، در موضوعات مختلف دینی و اخلاقی از جمله: توحید حق تعالی، تنزیه، ستایش جایگاه حضرت علی(ع)، نکوهش دنیاپرستی و ... برای اثبات صحّت گفتار خود و جلب تأیید مخاطب، به آیات و احادیث متوسل می شود و از این طریق به راحتی کلام خود را برای مخاطب قابل پذیرش می سازد.
بررسی کرامات شیخ ابوسعید در اسرارالتوحید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی کر ا مات شیخ ا بوسعید ابوالخیر در اسرار التوحید چکیده: این مقاله کرامات و انواع آن در احوال و سخنان ابوسعید را براساس حکایت های کتاب اسرارالتوحید بررسی و طبقه بندی کرده است. حکایت های مرتبط با کرامت های اولیا و مشایخ، بخش نسبتاً وسیعی از ادبیات عرفانی فارسی را در برمی گیرد. این حکایت ها که غالباً کوتاه و متضمن مفهومی ماورائی هستند، در آثار عرفانی فارسی از قرن چهارم هجری به بعد به صورت پراکنده در متون صوفیه راه یافته و بخشی از تذکره ها و مقامات مشایخ صوفیه را به خود اختصاص داده اند. از ابتدای پیدایش تصوف و از نخستین تألیفاتی که در باره مبانی نظری و عملی تصوف صورت گرفته است، بحث امکان یا عدم امکان وقوع کرامات در نزد صوفیه محل بحث و پرسش بوده است.کرامات اولیاء از جمله مصادیق خوارق عادات است؛ مسائلی که بیرون از جریان عادی امور و قوانین طبیعت، به دست اولیای الهی صورت می گیرد. پیشینه دراز دامان عرفان اعم از عرفان اسلامی و غیراسلامی زمینه را برای بررسی های گوناگون در این جریان فکری فراهم آورده است. در عرفان اسلامی از اولیای الهی اتفاقات نادری ظاهر شده که اصطلاحاً آن ها را کرامات نام نهاده اند. در این مقاله به بررسی کرامات شیخ ابوسعید ابوالخیر(357-440) و انواع آن پرداخته می شود؛ با توجه به موقعیت استثنایی ابوسعید در میان عارفان و تأثیرگذاری کتاب اسرارالتوحید بر آثار پس از آن، شاید این طبقه بندی بتواند در درک و دریافت وجوه، ابعاد و میزان تأثیر آن ها کارگرتر باشد. کلید واژه ها: عرفان، کرامات، طبقه بندی، اسرارالتوحید، مشایخ و اولیا
تحلیل تطبیقی دگردیسی عرفانی در داستان دقوقی و اندیشة ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان دقوقی در مثنوی مولوی مشتمل بر مباحث مختلف عرفانی، چندآوایی و مبهم است. از جمله موضوعات مبهم این داستان، «دگردیسی عرفانی» است که از مباحث مطرح در عرفان و وجه مشترک فکری بسیاری از عارفان اسلامی است که به اشکال و شیوه های گوناگون در آثار آن ها نمود یافته است. در داستان دقوقی نیز این دگردیسی از چند وجه قابل بررسی است. در پژوهش پیش رو، به روش استقرایی- تحلیلی و با بهره گیری از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای در پی تشریح وجوه این تحوّل عرفانی برآمده ایم و برای تبیین موضوع به صورت تطبیقی، دگردیسی های موجود در داستان مذکور را به صورت تطبیقی با اندیشه های ابن عربی و پیروان او ستجیده ایم. دستاورد پژوهش گویای این است که دگردیسی عرفانی در داستان دقوقی با اندیشه های نظری عرفان ابن عربی قابل تطبیق است و نظر به داستان دقوقی از این دریچه می تواند در تبیین آن مفید باشد و بیانگر میزان نزدیکی اندیشه های دو نامبرده است.
سیاست و عرفان در مهابهاراتا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرفان، چه نسبتی با سیاست دارد؟ آیا می توان از عارف سیاستمدار یا حاکم حکیم سخن گفت؟ در نوشتار حاضر به منظور پاسخ به این پرسش ها، به خوانش مهابهاراتا پرداخته شده است. بدین منظور، ابتدا به تعریف سیاست و ابعاد مختلف آن دست زده شده و نگاه عرفای هندی را نسبت به آن ها مورد بررسی قرار داده ایم. بررسی ها، نشان از آن داشت که عرفا و برهمنان درزمینهٔ مقولاتی همچون زندگی اجتماعی، دوستی و دشمنی، خیر مشترک و زور به عنوان داده بنیادین، پیش فرض، هدف و وسیله سیاست با سیاستمداران اختلافات اساسی دارند. بدین خاطر، آن ها، با هرگونه جمع شدن عرفان و سیاست در وجود یک شخص، مخالفت کرده اند. اما جریان دیگری از اندیشه نیز در مهابهاراتا وجود دارد که از سوی طبقه جنگجویان هندی هدایت می شود و به دنبال معنوی کردن سیاست است.
تحلیل عرفانی ابعاد قیام عاشورا با تکیه بر آموزه جمعیت عرفانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال نهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۳
103 - 128
حوزههای تخصصی:
واقعه عاشورا، که ظهور علم و اراده انسان کاملِ مطلق است، به تبعِ جمعیّت انسان کامل، جامع ابعادی بی شمار است. مصیبت و رنج، جهاد و حماسه، و عشق و عرفان را می توان از جمله این ابعاد دانست. هرچند از منظر وحدت، عشق و معرفتْ مقدم بر حماسه و مصیبت است و هریک از این دو شأنی از انسان کاملی می باشند که جمع جمیع مراتب خلقی و حقی کرده است، اما از منظر سلوکی و سیر از کثرت، که مشخصه اصحاب و یاوران اباعبدالله الحسین(ع) است، راه ورود به جهاد و حماسه مشارکت در مصیبت اباعبدالله(ع) است، چه اینکه این جهاد و حماسه خود گذرگاه وصول به مرتبه وحدتی است که مشخصه آن عشق و معرفت به انسان کامل است. این حماسه حماسه ای سلوکی است متفاوت از حماسه امام(ع) که ظهور اجتماعی اطلاق و جمیعت اوست. همچنین، عاشورا هم تجلی گاه عشق امامی عارف است به خدای خود و هم محل ظهور عشق یارانی سالک است به امام خود.
درآمدی بر ماهیت، اهداف و مختصات عرفان عملی از منظر اهل بیت علیهم السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله درآمدی است در باب عرفان عملی از منظر اهل بیت علیهم السلام و در آن از ماهیت، مختصات و اهداف عرفان عملی اهل بیت علیهم السلام سخن به میان آمده است. بحث درباره ماهیت عرفان اهل بیت علیهم السلام معطوف به این مسئله است که عرفان عملی اهل بیت علیهم السلام از چه مقوله ای است و چه مقوِّمات و مختصاتی دارد؟ در این مقاله در باب عرفان اهل بیت علیهم السلام در ساحت نظر که علمی شهودی و معرفتی قلبی به حضرت حق و اسما و صفات اوست، بحث نمی شود، بلکه در باب عرفان اهل بیت علیهم السلام در ساحت عمل که از مقوله سلوک و توجه قلبی و عمل به دستورالعمل های عرفانی برآمده از قرآن و آموزه های عملی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام است، گفت وگو می شود. عرفان عملی در مکتب اهل بیتعلیهم السلام معطوف به معرفت، محبت، عبودیت، اشراق، قرب و لقای خدای تعالی است و از بارزترین مختصات آن، عدم انفکاک بین توحید و ولایت ولیّ کامل معصوم به خصوص امام زمان <span style="font-family: 'AGA Arabesque';">عج الله تعالی فرجه الشریف است و مصونیت بخشی حصن توحید، مشروط به ولایت اوست؛ اما در عرفان مصطلح گرچه ولایت، یکی از ارکان است، اما ولایت منهای امامت ائمه هدیعلیهم السلام مطرح است. نیز عرفان ابن عربی و شاگردان و شارحان او بر تجارب عرفانی عارفان غیرمعصوم، مبتنی است؛ ولی عرفان عملی از منظر اهل بیتعلیهم السلام مبتنی بر کتاب و سنت است.