مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
رفتار
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
170 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناخت و تبیین میزان اثربخشی برنامه های آموزشی و تفسیری در منطقه حفاظت شده میانکاله از دیدگاه گردشگران است. روش این تحقیق توصیفی تحلیلی مبتنی بر پیمایش و روش گردآوری داده ها نیز از طریق پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه بوده است.. جامعه آماری این تحقیق شامل گردشگرانی هستند که در قالب تور در فصول پاییز و زمستان از منطقه میانکاله بازدید کرده و از برنامه های آموزشی و تقسیری بهره مند شده اند. .همچنین براساس فرمول نمونه گیری کوکران، حجم نمونه ، تعداد 250 گردشگر تعیین شد و روش نمونه گیری در این پژوهش، تصادفی ساده بوده است. داده های جمع آوری شده از طریق آزمون های آماری تی تک نمونه ای و همبستگی مورد تحلیل قرار گرفت نتایج این تحقیق بیانگر آن است که فعالیتهای آموزشی و تفسیری که توسط راهنمای تور محلی به گردشگران ارایه شده است تاثیر مطلوبی بر دانش، نگرش و رفتار کوتاه مدت و بلندمدت زیست محیطی گردشگران داشته است به طوری که آزمون آماری تی تک نمونه ای، میانگین بالاتر از حد متوسط متغیرهای فوق و تفاوت معنادار آن را با حد متوسط، در سطح آلفای کمتر از 5 درصد مورد تایید قرار می دهد. از طرف دیگر بین متغیرهای ارتقای سطح دانش، میزان تقویت نگرش زیست محیطی و رفتارهای زیست محیطی گردشگران همبستگی مستقیم معنادار وجود داشته است. بنابراین برنامه های آموزشی و تفسیری در ارتقای سطح دانش، تقویت نگرش های زیست محیطی و ایجاد رفتارهای مثبت کوتاه مدت و بلندمدت زیست محیطی نقش بسیار مهمی داشته است.
ضرباهنگ کاوی مصرف فضا در فضاهای مرکز شهر، مطالعه موردی: سبزه میدان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای برنامه ریزی شهری دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
111 - 131
حوزههای تخصصی:
ضرباهنگ کاوی روشی ریتمیک برای شناخت نوع و الگوهای مصرف فضا در مقیاس زمانی و مکانی است. هدف پژوهش حاضر شناخت تجربه زیست روزمره افراد در فضاهای عمومی مرکز شهر زنجان و تبیین الگوی رفتاری آن ها در فضاهای مزبور است. این پژوهش به شیوه کیفی و ماهیت استقرایی - تفسیری، باهدف ضرباهنگ کاوی فضاهای تجدید حیات شده مرکز شهر زنجان پرداخته است. شیوه گردآوری داده ها با استفاده از روش مشاهده، پایش مستمر و مصاحبه های دوستانه است. مقیاس زمانی پژوهش ماه های شهریور و مهر، روزهای اول، میان و آخر هفته (شنبه، سه شنبه و پنج شنبه) و ساعت 8 تا 10، 11 تا 13 و 17 تا 19 و مقیاس مکانی دربرگیرنده سه سکانس و 6 ایستگاه مکانی است. داده های جمع آوری شده به روش کیفی تفسیری تحلیل و نتایج آن به صورت گزارش تفسیری، جداول کیفی و مدل پراکنش راداری انجام پذیرفت. متغیرهای پژوهش شامل تراکم، قشربندی، مورفولوژی، مجاورت، گستردگی، برجستگی، تداوم، توالی، سرعت، تکرار، حرکت، همگام سازی است. یافته ها نشان می دهد علی رغم اتصال پیوسته مجموعه سبزه میدان زنجان، ضرباهنگ فضا متفاوت از هم بوده و متناسب با قشربندی اجتماعی افراد تغییر می یابد. تمرکز زمانی رفتارهای اختیاری - اجتماعی در بازه زمانی عصرگاهی و رفتارهای اجباری - ضروری در بازه زمانی صبح است. در فضاهای سنتی و هویتی ضرباهنگ مکانی و زمانی عمدتاً مردانه، تکرارپذیر، مداوم منظم و رادار رفتارهای اجتماعی - اختیاری با گرایش به پیرامون آن دارای الگوی رفتاری نسبتاً پایدار روزانه و هفتگی است
جایگاه الگوی مداخلات بینشی، ارزشی و رفتاری در راهبرد های تحول سازمان از منظر آیت الله مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به تبیین راهبردهای رایج مداخله تحول و مقایسه آن با الگوی «بینش، ارزش، رفتار» آیت الله مصباح یزدی می پردازد. در این تحقیق که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده، ابتدا راهبردهای رایج مداخله تحول در سه بخش ساختاری، فنی و رفتاری و سپس الگوی مزبور از آیت الله مصباح یزدی به بحث گذاشته شده است. به عقیده استاد تلاش برای تغییر یک فرهنگ در سه بخش «باورها و بینش ها»، «ارزش ها و گرایش ها»، و «رفتارها و کردار ها» صورت می گیرد. به عقیده ایشان مداخلاتی که توسط دشمنان فرهنگ اسلامی در بخش باورها و بینش ها صورت می گیرد عبارت است از: 1) تلاش در جهت تغییر نگرش جامعه درباره خدا، هستی و انسان؛ 2) ارائه قرائت های مختلف از دین؛ 3) طرح بحث «قبض و بسط معرفت دینی». مداخلات در بخش ارزش ها و گرایش ها نیز عبارت است از: 1) اعتباری خواندن ارزش ها؛ 2) بحث تسامح و تساهل. در نهایت، مداخلات در الگوهای رفتاری نیز به تبع مداخلات در باورها و گرایش ها حاصل می شود. با توجه به نتایج تحقیق و در پاسخ به سؤال تحقیق مبنی بر جایگاه الگوی آیت الله مصباح یزدی در راهبردهای رایج مداخله تحول سازمان باید گفت: در این الگو مداخلات بینشی و گرایشی مقدمه راهبرد مداخله رفتاری است و در آن هیچ سخنی از راهبردهای مداخله فنی و ساختاری به میان نمی آید.
چگونه توانستم مشکل بیش فعالی متین دانش آموز پایه پنجم از مدرسه پویای علم در شهرستان درگز را بهبود ببخشم؟
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
1 - 12
حوزههای تخصصی:
اختلال بیش فعالی کم توجهی بیماری شایعی است که بروز آن در مدارس ابتدایی بین ۲ تا ۲۰ درصد می باشد. مبتلایان، در بخش هایی از مغز که با توجه و تمرکز و تنظیم فعالیت های حرکتی مرتبط است، دچار نقص های جزیی اما مشکل زا هستند. مشکل اصلی مبتلایان، ناتوانی در تنظیم رفتار است که موجب بروز مشکلات عدیده در منزل، مدرسه و در ارتباط با همسالان می گردد. این اختلال در زمینه های اقتصادی، شغلی و شخصیتی آثار منفی قابل توجهی بر فرد و اجتماع می گذارد.برای درمان بیش فعالی باید از ترکیب روش های دارویی و غیر دارویی بهره جست. رویکردهای شناختی رفتاری که آموزش والدین و آموزگاران را در بر می گیرد، بخش مهمی از درمان را تشکیل می دهد. این روش ها که شامل آموزش برای شناخت صحیح بیماری و آموزش روش های شناختی رفتاری برای یاری و مدیریت این کودکان است، اثر بسزایی در افزایش کارایی آنها داشته است.ابزار هایی که در این اقدام پژوهی :مشاهده- مصاحبه – مطالعه پرونده – پرس و جو از همکاران نتیجه نهایی این اقدام پژوهی این بود که خداراشاکرم که توانستم با توجه به راه حل هایی که ارائه دادم مشکل این دانش آموز را برطرف کنم.
تأثیرپذیری اخلاق و رفتار انسان از تغذیه (بر اساس آیات و روایات)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از جمله موضوعات مورد تأکید در اسلام، تغذیه انسان است که حاکی از تأثیرگذاری عمیق تغذیه بر سرنوست انسان، سلامتی جسمی و روحی، به ویژه اخلاق و رفتار او است. این پژوهش مولفه های تأثیرپذیری اخلاق و رفتار انسان از تغذیه را از منظر آیات و روایات مورد بررسی قرار می دهد تا روشن شود نوع تغذیه و کمیت و کیفیت آن، چه تأثیرات مثبت یا منفی بر اخلاق و رفتار انسان می تواند داشته باشد. در این مطالعه با بررسی آیات و روایات وارده در این خصوص تأثیرپذیری اخلاق و رفتار انسان از کمیت، کیفیت و نوع تغذیه او بررسی شده است. یافته های پژوهش این است که کمیت و کیفیت تغذیه و چگونگی منابع تغذیه در اخلاق و رفتار انسان تأثیرگذار بوده و زمینه ساز بروز ویژگی های خوب یا زشت اخلاقی و رفتاری در انسان می گردد؛ به گونه ای که زمینه ساز انجام کارهای شایسته، مصونیت از وسوسه های شیطانی و اجابت دعای انسان گردیده، حتی بر نسل های بعدی نیز تأثیرگذار بوده و برخی ویژگی های اخلاقی از طریق تغذیه به آنها منتقل می شود.
شناسایی و اولویت بندی عوامل آموزشی مؤثر بر رفتار حرفه ای کارکنان (مورد مطالعه: فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رفتار حرفه ای کارکنان در سازمان باعث ارتقاء عملکرد سازمانی می شود. یکی از راه های ایجاد رفتار حرفه ای در کارکنان، ارائه آموزش های مؤثر در راستای اهداف سازمانی است. هدف این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی عوامل آموزشی موثر بر رفتار حرفه ای کارکنان فراجا (فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران) می باشد. روش بررسی: این مطالعه کیفی، از نوع کاربردی می باشد. برای جمع آوری داده ها، از نظرات دو نمونه آماری خبرگان به تعداد 15 نفر استفاده شد. خبرگان به صورت هدفمند انتخاب و مصاحبه با آنان تاحد اشباع نظری ادامه یافت. مصاحبه های انجام شده با روش تحلیل مضمون، تحلیل و عوامل موثر بر رفتار حرفه ای کارکنان فراجا شناسایی شدند. برای اولویت بندی این عوامل از تکنیک دیمتل فازی استفاده شد. در این مرحله، 9 نفر از خبرگان در حوزه دانشگاهی و سازمانی، اولویت بندی را انجام دادند. یافته ها: یافته ها نشان داد عوامل آموزشی موثر بر رفتار حرفه ای کارکنان فراجا، نیازمند کسب مهارت های عملیاتی با 29 مؤلفه ، مهارت های رفتاری با 9 مؤلفه و مهارت های تخصصی- حرفه ای با 29 مؤلفه بود. بررسی نظرات خبرگان نشان داد بعد مهارت های عملیاتی، بیشترین قدرت تأثیرگذاری را بر مهارت های رفتاری و مهارت های تخصصی- حرفه ای کارکنان داشته است. نتیجه گیری: از آنجایی که آموزش مهارت های عملیاتی بر رفتار حرفه ای کارکنان از اهمیت بالایی برخوردار است، برنامه های آموزشی در این حیطه باید بیشتر در حوزه فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران مورد توجه قرار بگیرد.
تبیین نقش مثلث تاریک شخصیت در رفتار خرابکارانه دانش سازمانی: یک مطالعه تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
133 - 160
حوزههای تخصصی:
ترکیب سه خصلت رفتاری منفی "ماکیاولیسم، خودشیفتگی و روان پریشی" مثلث تاریک شخصیت گفته می شود، که نشان از بروز رفتارهای نامتعارف در محیط کاری است. از آنجایی که به نقش نیمه تاریک شخصیت در تحقیقات مدیریت دانش کمتر پرداخته شده، لذا محقق در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر ابعاد تاریک شخصیت بر رفتار خرابکارانه دانش سازمانی پرداخته است. استراتژی این پژوهش، همبستگی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری آن شامل کارکنان سازمان تامین اجتماعی استان مازندران و حجم نمونه با استفاده از نرم افزار سمپل پاور برابر با 300 نفر و به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انجام شد، ابزار تحلیل داده های به دست آمده با اس تفاده از روش مع ادلات س اختاری از طریق نرم افزار ایموس انجام شد. با توجه به یافته های پژوهش؛ سازه مثلث تاریک شخصیت فردی و همکاران بر رفتار خرابکارانه دانش سازمانی تأثیر معناداری داشته است، به طوری که رفتار خرابکارانه دانش سازمانی در سازمان تأمین اجتماعی، پایین تر از حد متوسط؛ ابعاد سه گانه تاریک شخصیت (فردی) در سازمان تأمین اجتماعی پایین تر از حد متوسط و ابعاد سه گانه تاریک شخصیت (همکاران) در سازمان تأمین اجتماعی بالاتر از حد متوسط می باشد.
مؤلفه ها و الگوهای فرهنگی از منظر قرآن کریم
منبع:
الاهیات قرآنی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
139 - 155
حوزههای تخصصی:
قرآن به عنوان آخرین و کامل ترین کتاب آسمانی واجد مؤلفه ها و الگوهای دقیق و جامع فرهنگی برای تربیت و هدایت انسان ها است. این تحقیق، مؤلفه ها و الگوهای فرهنگی قرآن را مورد احصاء و بررسی قرار داده است. نگارنده از روش تحقیق کتابخانه ای و توصیفی برای تشریح بحث، بهره گرفته است. یافته ها حاکی از آن است که این مؤلفه ها در سه حوزه باورها، ارزش ها و رفتار قرار دارد. باورهای اساسی، ایمان به مبدأ و معاد، رسالت انبیاء، کتب آسمانی، ملائکه و غیب است. ارزش ها در چهار محور اخلاق، تعلیم و تربیت، عدالت و جهاد قرار دارد و در حوزه رفتار، تکالیف واجب شرعی محوریت دارد. هم چنین الگوهای فرهنگی در منطق قرآنی، پیامبران اولوالعزم (عل) (رسول اکرم(ص)، نوح(ع)، ابراهیم(ع)، موسی(ع) و عیسی(ع)) معرفی شده و وجوه الگوبودن آنان تقریر و تبیین شده است. بی تردید احصاء این مؤلفه ها و الگوها، ضمن آن که قابلیت های متعدد و خصوصیات منحصر به فرد فرهنگ اسلامی، اصالت و حقیقی بودن، قابلیت تمدن سازی، برتری این فرهنگ بر سایر فرهنگ ها، انطباق آن با همه نیازهای بشری و نیل انسان ها به سعادت واقعی در همه ابعاد را به تصویر می کشد، می تواند به عنوان الگویی اصیل و واقعی به دیگر مکاتب نیز معرفی شود.
طراحی و ساخت ابزار سنجش فرهنگ زیست محیطی شهروندان و برآورد پایایی و روایی آن (مورد مطالعه: شهر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
119 - 146
حوزههای تخصصی:
زمینه وهدف:یکی از موضوعات موردمطالعه اندیشمندان در حوزه های علوم اجتماعی و رفتاری، ابزارسازی برای مفاهیم اصلی مرتبط است. فرهنگ زیست محیطی که ناشی از نگرش های مسئولانه در قبال محیط زیست باشد، یکی از عناصر کلیدی در فرایند توسعه پایدار جوامع مدرن و در حال توسعه است. بنابراین درک ماهیت آن، در گرو سنجش دقیق آن موضوع است. مطالعه حاضر با هدف طراحی و ساخت ابزار سنجش فرهنگ زیست محیطی شهروندان و برآورد پایایی و روایی آن با تاکید بر شهر بوشهر انجام گرفت. روش بررسی:روش مطالعه در این پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه است. برای این منظور از کل جامعه آماری، نمونه ای 374 نفری از شهروندان بالای ۱8 سال شهر بوشهر به روش تصادفی انتخاب و آن را تکمیل نمودند. برای هنجاریابی و تعیین اعتبار و روایی این ابزار، از آزمون های متعدد روایی مانند تحلیل عاملی و برای پایایی آن از هماهنگی درونی گویه ها و روش آلفای کرونباخ استفاده و تحلیل های آماری با استفاده از دو نرم افزار SPSS و AMOS انجام گرفت. یافته هاروش تحلیل عامل نشان دهنده ساختار سه مؤلفه ای مقیاس فرهنگ زیست محیطی (دانش، نگرش و رفتار زیست محیطی) در نمونه مورد مطالعه است. به این ترتیب مولفه دانش با ارزش ویژه 17/8 بیشترین درصد واریانس(76/10)، مولفه نگرش با ارزش ویژه 68/4 درصد واریانس(16/6)، مولفه رفتار با ارزش ویژه 97/3 درصد واریانس(22/5) کل را تبیین می کنند. نتایج حاصل از مدل اندازه گیری (AMOS) نشان می دهد مقدار ریشه میانگین مربعات باقیمانده (RMR) برابر 627/0، شاخص ریشه میانگین مربعات خطای برآورد (RMSEA) برابر با 041/0، شاخص کای اسکوئر بهنجار (نسبی) (CMIN/DF) برابر 626/1 و شاخص های برازش تطبیقی (CFI) و شاخص برازش شده تطبیقی مقتصد (PCFI) با مقادیر 956/0 و 646/0 در حد قابل قبولی مدل را مورد تأیید قرار می دهند.
بازخوانی تحلیلی پیامدهای اعتقاد به نظام احسن در اعتقادات، اخلاق و رفتار با تأکید بر آرای علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به آثار و پیامدهای مثبت یک باور و اعتقاد می تواند به عنوان محرّک انگیزشی، انسان را به کسب آن اعتقاد سوق دهد؛ به ویژه اگر آن آثار و پیامدها موجب رشد و بهره وری هر چه بیشتر و بهتر از زندگی فردی و اجتماعی انسان شود. اعتقاد به احسن بودن نظام هستی نیز مانند هر اعتقاد و باور دیگری، بازتابها و پیامدهایی دارد که توجه به آن آثار و بهره گیری درست از آن باور، زمینه ساز حل برخی از مشکلات فردی و اجتماعی است. هدف و روش: این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی، آثار و پیامدهای اعتقاد به احسن بودن نظام هستی را با تأکید بر آرای علامه طباطبایی، گردآوری، تحلیل و بازخوانی کرده است. یافته ها: علامه طباطبایی نگاه برگرفته از باور به احسن بودن نظام هستی را سرچشمه اعتقاد به توحید، تکامل اخلاق و تغییر رفتار انسانها می داند. نتیجه: اعتقاد به احسن بودن نظام هستی در سه حوزه اعتقادات، اخلاق و رفتار انسان تأثیرگذار بوده و آنها را جهت دهی می کند. اصل توحید، تقوای الهی، اخلاص، تصحیح روابط اجتماعی، تربیت، محیط زیست و ... از مواردی اند که اعتقاد به احسن بودن نظام هستی در آنها تأثیر می گذارد.
طراحی الگوی مولفه های رهبری عاطفه بنیاد در جهت جذب جوانان با استعداد به مشارکت در برنامه های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۶
335 - 352
هدف از این پژوهش طراحی الگوی مولفه های رهبری عاطفه بنیاد در جهت جذب جوانان به مشارکت در برنامه های آموزشی است. این پژوهش دارای عوامل کیفی بوده و از روش گراندد تئوری به عنوان روش پژوهش استفاده شده است. روش گردآوری داده ها، مطالعه مبانی نظری و مصاحبه های عمیق و باز (12 مصاحبه با 12 نفر ) ساختاریافته با صاحب نظران و اساتید دانشگاهی می باشد. روش نمونه گیری به صورت گلوله برفی و تا حد اشباع نظری ادامه یافت. روایی ابزار پژوهش توسط مصاحبه شوندگان و سپس اساتید متخصص مورد بررسی قرار گرفت و تأیید شد. پایایی نیز با استفاه از روش مطالعه حسابرسی فرآیند نتایج 8/72% به دست آمد. برای تحلیل داده ها از روش مقایسه مداوم در طی دو مرحله کدگذاری باز و محوری استفاده شده است. ازنرم افزار Max QDA نسخه Pro برای تحلیل مصاحبه ها استفاده شد نهایتاً 26 کد مفهومی و 5 مقوله اصلی(کد محوری) استخراج شد. این مقولات شامل مبتنی بر رفتار، مبتنی بر محیط، مبتنی بر پاداش، مبتنی بر شناخت و مبتنی بر فیزیولوژیک می باشد. پیشنهاد می گردد که مدیران و اساتید دانشگاهی در مراکز آموزشی کشور، از نتایج پژوهش حاضر به منظور جذب جوانان با استعداد به مشارکت در برنامه های سازمانی استفاده نمایند.
فرا تحلیل عوامل مؤثر بر رفتار خرید سبز (مطالعه موردی: مشتریان کسب وکارهای اشتراکی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش ناگهانی جمعیت در سال های اخیر، منجر به افزایش مصرف بی رویه منابع، تغییرات آب و هوایی، افزایش گازهای گلخانه ای و انقراض گونه های نادر شده است. تلاش برای حفاظت از محیط زیست به یک نگرانی جهانی تبدیل شده است. هدف پژوهش حاضر شناسایی و طبقه بندی عوامل مؤثر بر رفتار خرید سبز توسط مصرف کنندگان است. بیشترین ضرورت پژوهش در شرایط فعلی، شناسایی عوامل مؤثر بر تغییر رفتار مصرف کنندگان هنگام خرید است. پژوهش، ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش اجرا توصیفی - پیمایشی است. برای جمع آوری اطلاعات و داده های موردنیاز از بررسی های اسنادی و مطالعات میدانی استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته و به صورت کاملاً تصادفی بین مشتریان کسب وکارهای اشتراکی در شهر تهران توزیع گردید. پایایی آلفای کرونباخ در این مطالعه 83/۰ به دست آمد. حجم جامعه آماری بر اساس فرمول کوکران تعداد 384 نفر تعیین گردید. برای تجزیه وتحلیل هم پوشانی دورانی و ماتریس همبستگی عوامل، از روش تحلیل عاملی اکتشافی، آزمون KMO، بارتلت و اسکری کتل در محیط نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتایج حاصل نشان داد که عوامل مؤثر بر رفتار خرید سبز به ترتیب عبارت اند از: گسترش دانش محیط زیستی، تغییر در نگرش افراد، کنترل رفتاری و مسئولیت های اجتماعی، هنجارهای ذهنی و برداشت از خود و سبک زندگی و ارزش های ادراک شده توسط مصرف کنندگان است.
طراحی مدل دو فرایندی جنگ شناختی ارزشی با رویکرد هیجانی در جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
91 - 117
حوزههای تخصصی:
جنگ شناختی به معنای هدف قرار دادن قوه شناخت عموم مردم و نحبگان جامعه هدف به منظور تغییر ارزش ها، باورها، نگرش ها و رفتارها از طریق مدیریت ادراک و هیجانات است. به طور خاص، هیجانات راه هایی برای مقابله و سازگاری با موقعیت های اجتماعی هستند که زندگی ارائه می دهد. بدیهی است که یکی از اهداف جنگ شناختی تحت تاثیر قرار دادن سیستم هیجانی افراد می باشد. هدف از انجام این مطالعه، واکاوی چگونگی عملکرد سیستم هیجانی در مواجهه با محرک های ورودی در جنگ شناختی می باشد. به این منظور یک مدل فرآیندی بر اساس انطباق میان مدل هیجانات ارتباطی شناختی-اجتماعی آکتونیونیک و مدل دو فرآیندی (رویکردهای صریح و ضمنی) جنگ شناختی ارزشی، ارائه گردیده است، که هدف آن، بررسی ابعاد جنگ شناختی با رویکرد هیجانی در جامعه، به کمک ارزیابی فرآیندهای شناختی-اجتماعی موثر در شکل گیری این هیجانات بوده است. این پژوهش به روش کتابخانه ای و نظری و با رویکرد ارائه ی مدل انجام گرفته است. به کمک این مدل، می توان نشان داد که توپخانه ی جنگ شناختی ارزشی با شلیک و ارسال محرک های مختلف از طریق رسانه های معاند، شبکه های اجتماعی و ... چگونه سیستم های 1 شناخت (رویکردهای ضمنی) و 2 شناخت (رویکردهای صریح) را در بستر هیجانات تحت تاثیر قرار می دهد و این که این فرآیند می تواند پیش بینی کننده ی چه هیجانات و رفتارهایی در جامعه باشد. مدل ارائه شده می تواند چارچوبی مناسب به منظور رمزگشایی فعالیت های انجام گرفته در حوزه ی جنگ شناختی با رویکرد هیجانی ارائه نماید.
بررسی دلایل روایی عدم طرح ملکات در دانش فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
65 - 92
حوزههای تخصصی:
نسبت دانش فقه و اخلاق یکی از مباحث مهم و تأثیرگذار بر مباحث میان رشته ای این دو دانش است. دیدگاه های متفاوتی در خصوص این نسبت وجود دارد که می توان آن ها را در سه دسته اتحاد، تنافر، و تعامل طبقه بندی کرد. طرفداران تمایز، چه در معتقد به تنافر و چه تعامل، یکی از تفاوت های اساسی میان فقه و اخلاق را در موضوع می دانند: موضوع فقه به رفتار انسانی مربوط می شود، در حالی که اخلاق به ملکات و منش ها می پردازد. این پژوهش به بررسی دلایل روایی که امکان دارد ملکات و منش ها را از حوزه فقه خارج کنند و داخل در علم اخلاق کنند، می پردازد. روش تحقیق به صورت جمع آوری و تحلیل دلالی گزاره های نقلی بوده است. نتایج نشان می دهد که سه دلیل روایی ممکن برای عدم موضوعیت ملکات در فقه، از قوّت کافی برخوردار نیستند. در پایان هم یک دلیل عقلی و انسان شناسانه که دست به تأویل روایاتِ دالِ بر حرمت رذایل اخلاقی زده، بررسی و نقد شده است.
تصویرسازی ابن سینا از فرایند استدلال اخلاقی و نقش آن در صدور رفتار اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
69 - 87
حوزههای تخصصی:
استدلال اخلاقی در فلسفه ابن سینا را می توان تحت عنوان قیاس عملی پیگیری کرد که این نوع قیاس در آثار او غالباً در مصداق مثال های اخلاقی و بیشتر در قالب جدل آمده است. ابن سینا به طور غالب معطوف به تحلیل فرایند رفتار به نحو عام است (که می توان آن را استدلال عملی نامید)؛ اما در عالم مثال از مصداق های اخلاقی و استدلال هایی که محتوا و مواد قیاس آن اصول اخلاقی است، بهره می جوید. از نظر ابن سینا درک حسن و قبح با عقل عملی است که به واسطه عقل نظری و با تصویرسازی نوعی استدلال و قیاس عملی در دو مرحله به رفتار اخلاقی منجر می شود. این نوع قیاس اگرچه از نفس ناطقه بر می آید، سایر ابعاد انسان و قوا و نفس حیوانی مانند حواس ظاهری و باطن به ویژه خیال، وهم و قوای باعثه و شوقیه در آن دخیل اند. این تحلیل ابن سینا بی ارتباط با پیشینه ارسطویی نیست؛ زیرا ارسطو نیز استدلال و قیاس عملی را برای ایجاد رفتار اخلاقی، پیش زمینه می داند. درواقع ارسطو برای صدور فعل، عقل نظری را متحرک به معنای بعید و شوق را متحرک به معنای قریب می داند. در این مقاله پس از تحلیل ابن سینا از استدلال اخلاقی و عوامل دخیل در آن، به بیان نقش این استدلال در رفتار اخلاقی پرداخته ایم. طبق نظر ابن سینا، تنها استدلال عملی سبب بروز فعل نیست؛ پس او از حصرگرایی به دور است و به عوامل هیجانی انگیزشی و محرکه فاعله نیز اهمیت داده است. در این مقاله، فراروی ابن سینا از حصرگرایی شناختی با مقایسه با ارسطو بیان می شود تا نمایانگر نوآوری های ابن سینا نسبت به فلسفه یونانی نیز باشد.
چگونگی درک زمان –فضا (با نگاهی به بوف کور صادق هدایت )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با مطالعه ادبیات هر جامعه ما به این خواست نزدیک می شویم که تجربه گسسته انسان چگونه در روایت معنادار می شود. نویسنده ملزم است هنگام پرداخت روایت، درکی از ساختارهای شناخت ذهنی افراد جامعه یا حداقل ذهن خود برای ارتباط برقرار کردن با دیگری و جهان داشته باشد. از آن جا که مهم ترین اصل در روایت، برای معنادار کردن تجربه بشری، پرداختن به امر زمان است. وگرنه نویسنده نمی تواند روایتی در معنای تعریف ژانر رمان شکل دهد و ممکن است، صرفا به ماجراها، کنش ها و احساسات شخصیت ها توجه کند. نویسنده هنگامی تلاش می کند تجربه بشری را با درکش از امر زمان معنادار کند، خواه ناخواه فضاهای اجتماعی، مکانی–ذهنی جامعه خویش را نیز شکل می دهد. پس ما با مطالعه ادبیات و فهم درک نویسنده از امر زمان–فضا، به فهم ساختار شناخت و فضاهای زندگی جامعه نویسنده هم نزدیک می شویم.
روش شناسی: برای نزدیک شدن به فهم چگونگی درک زمان–فضای صادق هدایت، در ابتدا تلاش شده تحلیلی از جامعه نویسنده که در آن زندگی می کرده، داشته باشیم و سپس با استفاده از روش شناسی تحلیل محتوا، مضمون های روایت را در رابطه با چگونگی درک نویسنده از امر زمان و فضاهای زندگی استخراج شود. برای استخراج مضمون های روایت در جهت هدف مطالعه، مهم است نویسنده معنایابی موقعیت شخصیت ها را در نظر دارد یا کنش و احساسات آن ها را در نظر می گیرد و مفاهیم ذهنی خود را به آن ها غالب می کند. سپس تلاش می شود ارتباط مفاهیم تحلیلی جامعه نویسنده با مضمون های روایت نویسنده، تحلیل شود.
یافته ها: جامعه ایران در تاریخ زندگی نویسنده (دوران مشروطه)، دچار تغییرات گسترده و ناگهانی از بالا توسط حاکمیت به صورت تغییر فضاهای زندگی شده است. این تغییرات فضایی، مردم را به لحاظ شناختی و فضایی دچار گسست از گذشته کرده است. طبیعی است درک امر زمان در این موقعیت دچار آسیب شود، چون افراد از یک سو به خاطر تغییرات فضایی نمی توانستند خود را به راحتی به گذشته متعلق بدانند و از سوی دیگر جامعه قادر نبود روش شناسی علم جوامع غربی را برای فهم پیشرفت در آینده درک کند. از آن جا مردم به راحتی نمی توانستند برای گذراندن زندگی روزمره خود وارد تولید اقتصادی شوند. در موقعیت جامعه ایران، حاکمیت خواهان ساخت دولت –ملت با فروش منابع طبیعی و وارد کردن مدرنیته از بالا شد و روشنفکرین ایرانی که نویسندگان ادبیات هم جزو آن ها هستند خواهان حاکمیت قانون همراه با آزادی های سیاسی و فردی شدند. در این جا نویسنده ای همانند هدایت که می خواهد موقعیت شخصیت داستان خود را معنایابی کند، او را معلق در فضایی گسترده نشان می دهد که زمان حال ابدی را به فهم و درک زمان گذشته و آینده ترجیح می دهد. او نه به دنبال تعریف امر زمان از خلال مفاهیم دینی نه مفاهیم زندگی روزمره بر اساس نقش های فرهنگی و نه بر اساس حس های شناختی است. در نتیجه هنگامی شخصیت در فضایی گسترده و زمان حال ابدی معلق است، در این فضا شخصیت ترجیح می دهد در احساسات خود وول بخورد لذت ببرد یا درد بکشد. و نه تنها به دنبال درک قوانین اجتماعی، فرهنگی و سیاسی که در حال تغییر هستند، نباشد بلکه احساسات را نیز به عنوان یک منبع شناخت فردی درک نکند
تحلیل معنا شناختی «قول» در قرآن و نقش اقوال مطلوب در ارتباطات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۴ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴ (پیاپی ۱۶)
40 - 71
حوزههای تخصصی:
در بررسی مسائل اجتماعی جامعه، نوع گفتگوی افراد در موقعیت های مختلف یک موضوع چالش برانگیز است. این پژوهش با هدف بررسی واژه پرتکرار «قول» در قرآن کریم به عنوان راهکاری برای دستیابی به روش های درست مذاکره و گفتگو انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، قرآن کریم بوده و با روش توصیفی-تحلیلی و رویکرد معناشناسی انجام شده است. با استفاده از تحلیل روابط همنشینی و جانشینی به دنبال یافتن روش های مناسب ارتباط زبانی با افراد مختلف جامعه برای تأثیرگذاری بیشتر بوده ایم. یافته های پژوهش نشان می دهد که قول در قرآن دارای گستره معنایی وسیعی است که نه تنها گفتار بلکه هر نوع ابراز مقصود، اعم از فعل، ظن، اشاره و عقیده را در برمی گیرد. همچنین، قرآن با ارائه انواع مختلف قول (معروف، لیّن، بلیغ، کریم، سدید، میسور) یک چارچوب جامع برای ارتباطات انسانی ارائه می دهد که بر اساس موقعیت های مختلف اجتماعی تنظیم شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مخاطب شناسی در آیات قرآن نقش حیاتی در برقراری ارتباط مؤثر دارد. قرآن به طور خاص برای هر موقعیت ارتباطی نوعی گفتار را توصیه می کند مثلاً در مواجهه با افراد سرکش، استفاده از قول لیّن (نرم و ملایم) تأثیر بیشتری دارد. در موقعیت هایی مانند روابط اجتماعی و خانوادگی، قول معروف (احترام آمیز) پیشنهاد می شود و در مواقعی که نیاز به احترام به دیگران است، قرآن به استفاده از قول کریم تأکید می کند. این الگوهای متنوع گفتاری که در قرآن آمده است، نشان می دهند که قرآن توجه ویژه ای به ویژگی های اجتماعی و شخصیتی مخاطب دارد و بر اساس آن برای هر موقعیت دستوراتی خاص برای گفتار و رفتار ارائه می دهد. درنهایت، استفاده از این روش های مختلف گفتاری می تواند به حل چالش های ارتباطی در جامعه، به ویژه در مذاکرات، کمک نماید.
مدل مدیریت کلاس مبتنی بر طراحی و آزمون مدیریت کلاس آموزش و پرورش استان لرستان(مورد مطالعه دبیران دوره دوم متوسطه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل مدیریت کلاس درس دبیران دوره دوم متوسطه آموزش و پرورش استان لرستان انجام شد.این پژوهش از نظرهدف کاربردی و از نظر رویکرد،ترکیبی از نوع اکتشافی بود. روش شناسی پژوهش: جامعه آماری در مرحله کیفی شامل خبرگان وکارشناسان رشته ی علوم تربیتی و مدیریت آموزشی دانشگاه های استان به تعداد 36 نفر و در مرحله ی کمی کلیه دبیران دوره دوم متوسطه آموزش و پرورش استان به تعداد 4203 نفر(مرد و زن) بود.برای تعیین حجم نمونه،جامعه آماری خبرگان وکارشناسان از شیوه نمونه گیری هدفمندوبا استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. یافته ها: : درارزیابی ویژگی های ابزارتحقیق در بخش کمی از روایی محتوا (نظرخبرگان) و برای ارزیابی پایایی ابزار از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد،که میزان ضریب کل پرسشنامه 97/0 محاسبه شد.روایی مصاحبه های بخش کیفی نیز با شیوه بررسی به وسیله اعضای پژوهش، بررسی همکار،مشارکتی بودن پژوهش و ضریب توافقی کندال با مقدار (784/0) مورد بررسی قرار گرفت. هم چنین پایایی مصاحبه ها به میزان 88/0 به دست آمد.در پایان تکنیک دلفی وشش مولفه ی مدیریت رفتار،مدیریت تدریس، مدیریت اجراء، مدیریت ارزشیابی، مدیریت یادگیری و مدیریت انگیزش و 56 کد استخراج و جهت طراحی مدل و پرسشنامه در بخش کمی مورد استفاده قرار گرفت. بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که شاخص های برازش مدل اندازه گیری برازش خوب مدل دارند. در نتیجه این بیانگر همسویی مولفه های مطرح شده با مدیریت کلاس درس دبیران است ؛ از این رو چنین استنباط می شودکه مدل کلی مدیریت کلاس از برازش بالایی برخوردار می باشد.
بررسی تاثیر هویت فرهنگی و شخصیت بر رفتار استفاده از هوش مصنوعی برای کیفیت حسابرسی با تمرکز بر مدل برنامه ریزی شده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به تغییرات چشمگیر در حوزه حسابرسی، رفتار استفاده از هوش مصنوعی برای کیفیت حسابرسی با تأکید بر هویت فرهنگی و شخصیت حسابرسان، هدف این پژوهش است.
تأثیر آموزش مهارت های ارتباطی در بهبود روابط زوجین با تأکید بر مبانی اسلامی
حوزههای تخصصی:
یکی از اساسی ترین روابط بشری ازدواج است؛ به واسطه ازدواج سنگ بنای تولید نسل فراهم می آید. ارتباطات انسانی از طریق ازدواج و تولید نسل گسترش می یابد. از این رو زوجین در آستانه ازدواج نیازمند مهارتهایی هستند که به وسیله آن بتوانند ارتباط سالم و آرامش بخشی را در زندگی مشترک داشته باشند. این پژوهش با بررسی متون دینی و با روش توصیفی تحلیلی در پی پاسخ به این سوال است که آیا آموزش مهارت های رفتاری می تواند در بهبود روابط زوجین موثر واقع گردد؟ اگر خانواده بر اساس دستورات اسلامی بنا شود و زن و شوهر حقوق و وظایف خود را در قبال یکدیگر بشناسند و اصول رفتاری و ارتباطی را در قبال یکدیگر بشناسند، می توانند به آرامش واقعی دست یابند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که آموزش مهارت های ارتباطی با رویکرد دینی از جمله مهارتهای کلامی شامل لحن گفتار و همچنین ادب در گفتار، مهارت های رفتاری شامل خوش اخلاقی، رازداری، آراستگی و مهارت های نگرشی به بهبود روابط زوجین و افزایش رضایت زناشویی آنان کمک خواهد نمود.