مطالب مرتبط با کلیدواژه

افسانه های خراسان جنوبی


۱.

ریشه های اساطیری و آیینی پیکرگردانی در افسانه های خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ و ادبیات عامه آیین های باستانی افسانه های خراسان جنوبی اسطوره پیکرگردانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲ تعداد دانلود : ۱۶۷
افسانه ها و روایات شفاهی، از منابع مهم تجلی اساطیر و فرهنگ گذشته ایران است. یکی از مولفه های مهم این روایات، اعمال جادو و خارق العاده است که از تخیل بشر دیرین نشات می گرفته است. پیکرگردانی یکی از جلوه های مهم و خیال انگیز افسانه های محلی است. افسانه های خراسان جنوبی نیز با توجه به شرایط اقلیمی و فرهنگی، خاستگاه آرزو و خیال و فرهنگ و آیین های مختلف اساطیری است. در این جستار سعی شده تا با شیوه تحلیلی - توصیفی به بررسی افسانه های منطقه بپردازد تا به این پرسش ها پاسخ دهد که پیکرگردانی در این افسانه ها چگونه است و چه انواعی دارد و ریشه های اساطیری آن کدامند . با بررسی های انجام شده این نتایج حاصل آمد که پیکرگردانی در اغلب افسانه ها وجود دارد و می توان انواع پیکرگردانی را در آن ها دید ازجمله تبدیل انسان به حیوان و حیوان به انسان و انسان به گیاه. این نوع از پیکرگردانی ها بیشترین تکرارشوندگی را داشته اند و همه این پیکرگردانی ها به ریشه های اساطیری همچون ایزد گیاهی یا ایزد تباری و نقش های مهم حیوانات در زندگی بشر به عنوان یاریگران ایزدان بر می گردد.
۲.

بررسی عناصر سطح اولِ آگاهیِ انسانِ دوبعدی در افسانه ها (مطالعه موردی: افسانه های خراسان جنوبی و مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۲۴
آگاهی، به عنوان فرایندی ذهنی که در زمان حال رخ می دهد و شامل حالت های ذهنی شناخت، درک، عاطفه، احساس و ادراک حسی می شود، یکی از ویژگی های بشری است که در ساحت های مختلف زندگی انسانی تأثیرات عمیقی بر جای گذاشته و بازتاب یافته است. ادبیات عامیانه و به ویژه افسانه های قومی، یکی از بزرگ ترین و کهن ترین جلوه گاه های آگاهی های فردی و جمعی گروه های انسانی ست. در این پژوهش که حول یک سوال بنیادی شکل گرفته است، در پی آنیم که تفاوت عناصر برسازنده آگاهی شخصیت ها در افسانه های خراسان جنوبی و مازندران را مقایسه نماییم. انتخاب افسانه های این دو اقلیم نخست به دلیل تفاوت زیست بوم آن ها و تأثیرگذاری آن بر اندیشه و آگاهی ساکنان آن ها بوده و دوم ریشه های مختلف فرهنگی آن ها که یکی به فرهنگ و زبان ساسانی (خراسان جنوبی) و دیگری به فرهنگ و زبان اشکانی (مازندرانی) نسب می رساند. هر دو عامل می تواند به تفاوت نوع افسانه ها و تا حدی اختلافِ سطوح آگاهی در برخی از عناصر منجر شود. چارچوب نظری این پژوهش را نظریه سطوح آگاهی (مردانه) رابرت جانسون شکل داده است. این نظریه به بررسی آگاهی انسان، با محوریت قهرمانان داستانی، در سه سطح می پردازد. عناصر سطح اول آگاهی (به نمایندگی دن کیشوت) که غریزی، پیشامدرن، ساده و دوبعدی است، اشتراکات بسیاری با عناصر آگاهی در افسانه های عامیانه دارد؛ لذا محور اصلی این پژوهش معطوف به بررسی عناصر سطح اول آگاهی در افسانه ها خواهد بود. نتیجه بررسی داده ها نشان می دهد که اولاً تفاوت فاحش و برجسته ای میان قهرمانان افسانه های خراسان جنوبی و مازندران وجود ندارد و اغلب قهرمانان هر دو ناحیه کاملاً در سطح اول آگاهی قرار دارند؛ ثانیاً با وجود اشتراکات بسیار میان افسانه ها، قهرمان افسانه های خراسان جنوبی متناسب با نوع زندگی و شرایط جغرافیایی خویش از دنیای رنگارنگ درون خود بهره می گیرد و این بهره گیری تا جایی است که هیچ گاه دنیای بیرون بر دنیای درون غلبه نمی کند. بسامد عوامل مرتبط با خیال پردازی در افسانه های خراسان از مازندران تا حد زیادی، بیشتر است. دنیای درونی این افسانه ها پر از خیالات رنگارنگ است که قهرمان را به ماورا و آسمان و بهشت برین متصل می سازد، نه به مکان خشک و خشن کویری. بی مکانی و بی زمانی در افسانه ها نیز نشانگر درون گرایی قهرمان است. افزون بر این از آنجا که ناخودآگاه قهرمان بر روانش سلطه دارد، با درون خود و عناصر وجودیش در صلح به سرمی برد. به طور کلی قهرمانان افسانه های خراسان جنوبی نسبت به افسانه های مازندران دوبعدی تر و ابتدایی تر ظاهر می شوند. افسانه های خراسان جنوبی تخیلی تر است و آنچه مفهوم کاملی از افسانه را در برمی گیرد در مورد افسانه های خراسان جنوبی بیشتر صدق می کند. حتی گاهی جنبه های واقعی و تاریخی افسانه های مازندران بر جنبه های خیالی غلبه می کند؛ لذا قهرمانان افسانه های خراسان جنوبی نسبت به افسانه های مازندران بیشتر در سطح اول آگاهی به سر می برند.
۳.

انواع نبرد در افسانه های خراسان جنوبی و مقایسه آن با افسانه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۳۳
نبرد که ابتدا کنشی زیستی و روانی برای حفظ حیات انسان بود، با پیچیده تر شدن حیات اجتماعی بر همه ی ساحت های زیستی انسان نظیر اقتصاد، دین، آیین، سیاست، تفریح و جز آن حاکم شد. گستردگی این کنش و واکنش های خصومت آمیز و نقش آن در زندگی را می توان به وضوح در افسانه ها که از مهم ترین اسناد بازمانده از حیات اجتماعی انسان هستند، مشاهده کرد. در افسانه ها نبرد به اعتبار طرفین، دلیل، انگیزه، نوع، دستاورد، نتیجه و جز آن قابل تحلیل است. در کنار این موارد، نباید نقش شرایط جغرافیایی، فرهنگی و اجتماعی را در افسانه های هر منطقه از نظر دور داشت. در این پژوهش طرفین نبرد، مهم ترین پایه ی آن، در افسانه های خراسان جنوبی با روش توصیفی تحلیلی بررسی شده اند. برای دریافت بهتر ماهیت، انواع و ویژگی های این افسانه ها و نیز دستیابی به درک صحیح تر این ویژگی ها، در هر بخش، نگاهی کوتاه به افسانه های ایران نیز شده است. با توجه به این تحقیق، طرفین نبرد در افسانه های ایران عبارت اند از: انسان انسان، انسان نفس، انسان حیوان، انسان گیاه، انسان موجودات خیالی، انسان شیء، انسان عناصر طبیعی، غیرانسان غیرانسان. نبرد انسان با انسان حوزه های گسترده ای را، از عشق و ازدواج تا نبردهای خانوادگی و غیرخانوادگی بین سطوح مختلف اجتماع، دربرمی گیرد. نبرد غیرانسان غیرانسان نیز با این طرفین در افسانه ها قابل مشاهده است: دیو/ غول دیو/ غول، دیو/ غول حیوان، حیوان حیوان، حیوان غیرجاندار/ گیاه، غیرجاندار غیرجاندار، حیوان/ غیرجاندار عناصر طبیعی. با مقایسه ی افسانه های ایران با خراسان جنوبی، می توان دریافت که در افسانه های خراسان جنوبی روابط خانوادگی آرامش، دوام و استحکام بیشتری دارند. برخی از نبردها مانند نبرد با نفس، ستیز غیرجانداران و ستیز حیوان غیر جاندار/ گیاه در افسانه های خراسان جنوبی نمونه ای ندارند. این امر احتمالاً حاکی از سادگی و نبود پیچیدگی در روایت و تفکر افراد در خراسان جنوبی است.