مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۲۱.
۵۲۲.
۵۲۳.
۵۲۴.
۵۲۵.
۵۲۶.
۵۲۷.
۵۲۸.
۵۲۹.
۵۳۰.
۵۳۱.
۵۳۲.
۵۳۳.
۵۳۴.
۵۳۵.
۵۳۶.
۵۳۷.
۵۳۸.
۵۳۹.
۵۴۰.
جنسیت
حوزههای تخصصی:
یکی از شایع ترین انواع خشونت که بعد فیزیکی و آشکار خشونت در آن نمود کمتری داشته و زوایای پنهان و ذهنی در آن نمایان تر بوده، خشونت های روانی و کلامی هستند.این پژوهش با هدف سنجش میزان ناکامی و خشونت های روانی و کلامی در میان مردان و زنان خانواده های شهر اصفهان انجام گرفته است.روش تحقیق از نوع تطبیقی-همبستگی است.جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان و مردان متاهل شهر اصفهان که دو سال از ازدواج آنها گذشته باشد را شامل می شود که از میان آنها با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر با روش نمونه گیری دو مرحله ای؛ خوشه ای و سیستماتیک به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند.داده ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد گیلبرت و آلن و همچنین پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد.نتایج نشان داد:میزان خشونت روانی نزد مردان و میزان خشونت کلامی در میان زنان شایع تر است. بین احساس ناکامی و خشونت روانی و کلامی همبستگی مثبت و معناداری مشاهده گردید. همچنین بین جنسیت و خشونت روانی کلامی تفاوت وجود دارد به گونه ای که میزان خشونت روانی-کلامی در بین زنان بیشتر از مردان است.تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که متغیرهای جنسیت، ناکامی و منطقه سکونت حدود 1/15درصد تغییرات میزان خشونت روانی-کلامی را تبیین می کند. بنابراین پیشنهاد می گردد برای کاهش سطح درگیری ها و خشونت های خانوادگی،آموزش های لازم جهت ارتقاء آگاهی مردان و زنان از مسائل زناشویی در ابعاد متعدد از سوی متولیان امر مورد توجه قرار گیرد.همچنین اقداماتی را جهت ارائه خدمات به قربانیان خشونت از قبیل: تاسیس مراکز مشاوره، تقویت نهادهای مددکاری اجتماعی، حمایت قانونی از قربانیان خشونت اتخاذ نمایند.
تقاطع جنسیت و خانواده : فهم مردانه از ادزواج و جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
113 - 156
حوزههای تخصصی:
بررسی وضعیت پرشتاب و فزاینده ازهم گسست زندگی های خانوادگی در میان زنان و مردان، بر حسب جنسیت متفاوت شان، با تعابیر مختلفی همراه است.این فهم در مردان بیانگر تجربه نوعی از دست دادن است. این تجربه نتیجه تقاطع ساختار جنسیت و نهاد خانواده و تاثیر آن بر موقعیت متحول شده مردان است. بخشی از این تحول مربوط به مردان و بخشی دیگر مربوط به تحولات هویتی و نقشی زنان است که بر جایگاه دیرپای مردان در خانواده موثر واقع شده است. این مطالعه با هدف کشف فرایند شکل گیری فهم مردانه از جدایی با مشارکت 23 نفر از مردان تهرانی با سابقه حداقل یکبار ازدواج و جدایی و با استفاده از روش داده بنیاد(رویکرد سیستماتیک) صورت گرفته است. مردان با تجربه جدایی مشارکت کنندگان مطلعی برای این مطالعه هستند که واجد سه تجربه هستند: تصورات پیش از ازدواج، تجربه زیسته از زندگی خانوادگی و تجربه جدایی. بررسی این معنای این تجربیات که ریشه در تعارض میان تصورات و تجربه زیسته از ازدواج است، بیانگر فرایندی از شکل گیری معنای ازدواج و زندگی خانوادگی و جدایی است که بر "گسست رشته های انحصار" از جانب مردان تاکید دارد. گره خوردن هویت مردانه به عرصه های حضور تک جنسی/ جنسیتی( عرصه عمومی و خصوصی) و سست شدن این انحصار در پی ورود زنان و دوجنسیتی شدن آنها، مولد تعارض شناختی وشکل گیری بحران هویتی در مردان و زمینه ساز جدایی آنان شده است.
تحلیل جامعه شناختی فردگرایی در بین زنان و مردان و عوامل مرتبط با آن (مطالعه موردی: افراد 30 سال به بالای شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
243 - 258
حوزههای تخصصی:
فردگرایی به عنوان یکی از مفاهیم دوران مدرنیته و با توجه به پیامدهای فراوان در جامعه امروزی، توجه محققین زیادی را به خود جلب کرده است. مطالعه حاضر نیز به بررسی مقایسه ای وضعیت فردگرایی و عوامل مرتبط با آن در بین زنان و مردان پرداخته است. نظریه فردگرایی زیمل به عنوان چهارچوب نظری تحقیق مورد توجه قرار گرفته است جامعه آماری شامل تمامی شهروندان 30 سال به بالای شهر شیراز اعم از زنان و مردان می باشد. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 385 نفر با سطح خطای 5 درصد تعیین شد. روش نمونه گیری در این تحقیق، طبقه ای چند مرحله ای بوده است. ابزار جمع آوری اطلاعات نیز پرسشنامه بوده است. نتایج نشان داد که میزان فردگرایی 61.5 درصد از پاسخگویان در حد متوسط می باشد. همچنین 22.4 درصد فردگرایی پایین و 16.1 درصد نیز دارای فردگرایی بالا بوده اند. نتایج حاصل از آمار استنباطی نشان داد که تنها دو متغیر با فردگرایی رابطه آماری معناداری نداشته است. این دو متغیر، وضعیت تأهل و میزان درآمد است. دیگر متغیرها یعنی سن، اعتقادات مذهبی، جنسیت، مقطع تحصیلی، پایگاه اجتماعی- اقتصادی و میزان استفاده از رسانه های ارتباط جمعی با میزان فردگرایی ارتباط آماری معناداری مشاهده شد. در نتیجه فرضیات مربوط به وضعیت تأهل و درآمد رد شده و سایر فرضیات پژوهش، مورد تأیید قرارگرفته است. نتایج حاصله نشان می دهد که با اطمینان 99 درصد میزان فردگرایی بین زنان و مردان متفاوت می باشد.
نقش متغیرهای جمعیت شناختی در میزان بسامد سوگیری های شناختی در فرایند بازیابی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بیشتر مدل های بازیابی اطلاعات به نقش مهم عوامل مختلف شناختی در مراحل مختلف بازیابی اطلاعات اشاره شده است؛ از این رو، درک جنبه های شناختی رفتار و تعامل انسان با اطلاعات موضوعی ضروری است. از آن جایی که یکی از جنبه های شناختی اثرگذار در فرایند جستجوی اطلاعات، سوگیری های شناختی است و کاربران در هنگام جستجوی اطلاعات این سوگیری های شناختی را تجربه می کنند، باید به تأثیر این سوگیری ها در فرایند بازیابی اطلاعات پرداخت. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش متغیرهای جمعیت شناختی در میزان بسامد سوگیری های شناختی در فرایند بازیابی اطلاعات است. پژوهش حاضر، به لحاظ روش شناسی، پژوهشی پیمایشی، و از نظر هدف، کاربردی است که روش گردآوری داده ها در آن به صورت ترکیبی (کمّی و کیفی) صورت گرفته است. جامعه پژوهش حاضر را دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد در دو گروه علوم انسانی و فنی-مهندسی که در نیمسال دوم سال تحصیلی98-97 در این دانشگاه مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دادند. تعداد30 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. از 2 ابزارِ فایل های ثبت رخداد و مصاحبه نیمه ساختار یافته مبتنی بر یک سیاهه دربرگیرنده انواع سوگیری های شناختی برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. روایی محتوایی پرسش های مصاحبه با نظر متخصصان حوزه بازیابی اطلاعات و روان شناسی تایید شد و پایایی هر دو ابزار نیز با ضریب توافق بین نظرات دو ارزیاب که برابر با 95/. بود، مورد تایید قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که در 3 سوگیری "اتکا"، "تأثیر توجه" و "تأثیر مواجهه صرف" بین میزان بسامد کاربران بر اساس جنسیت تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین سوگیری های شناختی "اعتماد به نفس بیش از اندازه"، "روزآمدی اطلاعات"، "تأثیر توجه" و "دسترسی پذیری" نیز در بین دو مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد و دکتری دارای تفاوت معناداری بودند. دیگر یافته نیز نشان داد که بین میزان سوگیری های شناختی رخ داده کاربران در دو گروه کاربران (حوزه علوم انسانی و حوزه فنی-مهندسی) در 3 سوگیری "روزآمدی اطلاعات"، "تأثیر توجه"، و "تأثیر مواجهه صرف" تفاوت معناداری وجود داشت. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که چون متغیرهای جمعیت شناختی (جنسیت، مقطع تحصیلی و حوزه تحصیلی) می توانند بر میزان بسامد برخی از سوگیری های شناختی در فرایند جستجوی اطلاعات موثر باشند، طراحان نظام های بازیابی اطلاعات و کتابداران باید به این موضوع در طراحی و ارزیابی نظام های اطلاعاتی توجه نمایند. البته در این بین نباید تاثیر عواملی مثل گروه سنی، تیپ های شخصیتی، طرح واره های ذهنی، فرهنگ، میزان سواداطلاعاتی را نیز نادیده گرفت.
جنسیت و قدرت در گفتمان زنانه رمان نویسی ایران (با تکیه بر رمان های زنان در دو دهه 70-80)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محدودیت و ممنوعیتی که در طول تاریخ برای زنانه نویسی وجود داشته به موازات پرده نشینی زنان در اجتماع شکل گرفته و در طول تاریخ نهادینه شده است. گرچه ادبیات داستانی در دوره مدرن در ایران شکل گرفت، همچنان گفتمان مردانه بر آن غالب است . داستان های زنان نیز اغلب به بازتولید کلیشه های جنسیتی پرداخته اند. از دهه هفتاد به بعد، به موازات گسترش کمی و کیفی رمان نویسی زنان، مقارن با رشد آگاهی و تحصیلات و حضور بیشتر آنان در اجتماع در کنار تغییر تدریجی جایگاهشان در حیطه اقتصاد و فرهنگ، دانش خلق شده در ادبیات داستانی زنان، اشکال تازه ای از قدرت را به وجود آورده و معادله قدرت را از کنشی یک سویه به کنشی تعاملی تغییر داده است. زنان گزاره های تازه ای را به عنوان امر واقعی وارد ادبیات داستانی کرده، دانشی تولید می کنند که نوعی مقاومت در برابر قدرت مستقر و مسلط ایجاد می کند. آنان از روال های طرد و عکسی استفاده می کنند که تمایز میان گزاره های «غلط» و «درست» را بازتولید می کند. در این پژوهش با تحلیل و تفسیر داده های مفهومی از ده رمان معروف و موفق نویسندگان زن در دو دهه، چگونگی چرخش مفاهیم قدرت در این رمان ها بررسی می شود. مهمترین کنش های معطوف به قدرت زنان که در رمان فارسی این دو دهه بازتولید شده، عبارت است از چالش با ساخت های سنتی قدرت مردسالار، بیان احساس طردشدگی عاطفی در زندگی زناشویی، تفاوت در شیوه های مادری و تعریف زن خانگی، آشپزخانه کانون محوری قدرت در خانه، زنانه شدن فضاهای شهری، تغییر نقش ها و کلیشه های جنسیتی و گوناگونی شکل های خانواده. مؤلفه های تکرارشونده فوق، فرهنگ قدرت را از یک سویه نگری به سمت فرهنگی تعاملی در ادبیات داستانی ایران سوق داده است.
نگاهی انتقادی به گفتمان های قدرت و جنسیت در داستان کوتاه «شازده خانم» نوشته شیوا ارسطویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دهه های هفتاد و هشتاد را می توان دوران تثبیت ادبیات زنان و شکل گیری گفتمانی زنانه دانست. شیوا ارسطویی ازجمله نویسندگانی است که با محور قراردادن زنان سعی می کند از مفهوم زنانگی در آثارش کلیشه زدای کند. این مقاله به بررسی انتقادی دو گفتمان قدرت و جنسیت و ارتباط آنها با یکدیگر در داستان «شازده خانم» پرداخته است. داستان در دو سطح درونی و بیرونی پیش می رود. در سطح بیرونی، گفتمان سیاسی حاکم به واسطه انقلاب در حال دگرگونی است و به تبع آن جایگاه سوژ گی افراد در جامعه نیز در حال تغییر است. این تغییرات تعریف زن و زنانگی را نیز شامل می شود. در سطح درونی، راوی خود را در مرز بین سنت و مدرنیته می یابد. او به پشتوانه خودآگاهی اجتماعی، از پذیرفتن بی چون و چرای بخشی از سنت سر باز می زند اما همچنان در جامعه مردسالار در جایگاه فرودست باقی می ماند. این تغییرات یک سویه نیستند. همان طور که دگرگونی در گفتمان قدرت، تحول در گفتمان جنسیت را به دنبال دارد، تغییر گفتمان جنسیت و هویت جنسی نیز خودآگاهی زنان نسبت به حقوق و مطالباتشان را در پی دارد که سطوح بالاتر اجتماعی را وادار به پذیرش موجودیت آنها و سازگار کردن خود با تعاریف جدید می کند.
بررسی مقایسه ای فضای واکه ای در کودکان دارای سمعک، کاشت حلزون شنوایی و کودکان بدون اختلال شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق مقایسه فضای واکه ای کودکان دارای سمعک، کودکان کاشت حلزون شنوایی و کودکان بدون اختلال شنوایی با توجه به متغیر های اختلال شنوایی و جنسیت است. از سی کودک، ده کودک در هر گروه که شامل پنج دختر و پنج پسر بودند، خواسته شد تا 36 کلمه با ساختار CVC را که متشکل از همخوان های انسدادی آغازه و پایانه یکسان و واکه های زبان فارسی بودند تکرار کنند. کلمات موردنظر با استفاده از میکروفون شور و نرم افزار پرت ضبط شد . سپس مقادیر بسامد سازه های اول و دوم برای هر واکه اندازه گیری و مقایسه شد. نتایج نشان داد که کودکان دارای اختلال شنوایی واکه های [u , i, e, ᴂ] را در جایگاهی افتاده تر نسبت به کودکان بدون اختلال شنوایی تولید می کنند . واکه [ a ] در کودکان کاشت حلزون شنوایی در جایگاهی افتاده تر و واکه [ o ] در کودکان دارای اختلال شنوایی در جایگاهی افراشته تر نسبت به کودکان بدون اختلال شنوایی تولید می شود. در حالی که واکه [a] در کودکان دارای سمعک در جایگاهی افراشته تر نسبت به کودکان بدون اختلال شنوایی تولید می شود. به علاوه، تمامی واکه هایِ کودکان کاشت حلزون شنوایی و واکه های ᴂ] [u, i, e, a, در کودکان دارای سمعک در جایگاهی پیشین تر نسبت به کودکان بدون اختلال شنوایی تولید می شوند. کودکان دارای سمعک دارای کوچک ترین فضای واکه ای در بین افراد شرکت کننده در تحقیق هستند، درحالی که فضای واکه ای کودکان کاشت حلزون شنوایی تفاوت فاحشی با فضای واکه ای کودکان بدون اختلال شنوایی نداشت. جنسیت نیز بر بسامد سازه اول واکه [a] و بسامد سازه دوم واکه [i] تأثیری معنادار داشت.
اصطلاحات خویشاوندی و خطاب واژه هایِ گویش نَنَّجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، کاربرد اصطلاحات خویشاوندی و خطاب واژه ها در گویش نَنَّجی بررسی و تحلیل شده است. این گویش، زبان مردم روستای نَنَّجِ شهرستان ملایر است. داده های پژوهش که به روش میدانی و در گفتگویِ مشارکتی با گویشورانِ نَنَّجی گردآوری شده اند، در چهار بخش تحلیل شده اند: اصطلاحات مربوط به خویشاوندان نسبی ، اصطلاحات مربوط به خویشاوندان سببی ، اصطلاحات خویشاوندی رضاعی و خویشاوندی ناشی از «عقد اُخوت» ، خطاب واژه های مربوط به غیرخویشاوندان . این پژوهش نشان می دهد که اصطلاحات خویشاوندی و خطاب واژه های گویش ننجی متنوع و غنی هستند. در عین حال دگرگونیِ مناسبات و پیوندهای خانوادگی و اجتماعی، مهاجرت و شهرنشینی موجب کم کاربرد یا مهجور و منسوخ شدن شمار زیادی از اصطلاحات خویشاوندی و خطاب واژه های این گویش و جایگزین شدن آنها با اصطلاحات رایج در فارسی معیار شده است. این امر نمونه روشنی است از حرکت گویش ها و زبان های ایران در مسیر هَم سانی.
انگاره های جنسیتی در هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هزار و یک شب یکی از متون ادبی چند ملیتی است که عناصر فرهنگ های ملل گوناگون را در خود جای داده است. در این اثر به وضوح، فرهنگ جنسیتی و نظام مردسالار به چشم می خورد، پژوهش حاضر با بررسی حکایت های هزار و یک شب، انگاره ها و اندیشه های جنسیتی فرهنگ گذشته ی شرقی را به نمایش گذاشته؛نقش هر یک از دو جنس (زن و مرد ) را در این فرهنگ تبیین کرده است. این پژوهش ، با هدف بررسی و نمایاندن وضعیت فرهنگی جوامع شرقی در عهد قدیم به ویژه عصر ساسانی، نقش و جایگاه زنان و مردان در تقابل با همدیگر (تقابل های جنسیتی) تدوین شده که در آن شهرزاد به عنوان الگوی تمام عیار جنسیت زن و شهریار نماد جنسیت مرد و نظام مردسالاری معرفی شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد، زن در تمام حکایت های هزار و یک شب دارای نقش های متفاوتی است؛ تمام سعی و تلاش شهرزاد بر این است که نقش های مختلفی به زنان قصه هایش واگذار کند که از یک طرف قابل پذیرش در جامعه ی مرد سالارِ عهد ساسانی باشد و از طرف دیگر برای شهرزاد بسیار مهم است که بتواند ذهن بیمار گونه شهریار را تلطیف کرده و آماده دریافت نقش های مثبت برای زنان باشد.
بررسی عوامل جمعیت شناختی، اجتماعی و اقتصادی موثر بر احتمال طلاق در ایران در سال 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی تأثیر متغیرهای جمعیت شناختی، اقتصادی و اجتماعی بر وضع تأهل (بی همسر به دلیل طلاق/ دارای همسر) و محاسبه احتمال طلاق انجام شد. در این مطالعه داده های فایل 2 درصد سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1395 مورد استفاده قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از روش رگرسیون چندمتغیره لجستیک استفاده شد. در این تحقیق 11 متغیر جنس، سن، داشتن فرزند برای زنان، مهاجرت؛ متغیرهای اقتصادی مانند وضع فعالیت، وضع مالکیت واحد مسکونی خانوار، متراژ واحد مسکونی و متغیرهای اجتماعی مانند نوع سرپرستی خانوار، وضع سواد، وضع تحصیل، تعداد سال های تحصیل و مدرک دانشگاهی با وضعیت تأهل (طلاق گرفته/متأهل) مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها حاکی از این بودند که رفتار مردان و زنان بی همسر به دلیل طلاق کاملا با یکدیگر متفاوت است. مردان بی همسر به دلیل طلاق مایل هستند پس از طلاق به خانواده دیگر بپیوندند، در حالی که زنان خود تشکیل خانواده مستقلی می دهند و در نقش سرپرست خانوار ظاهر می شوند. تحصیلات عالی و داشتن فرزند برای زنان باعث کاهش احتمال طلاق می شود. زنان بی همسر به دلیل طلاق بیشتر در بازار کار حضور پیدا می کنند و احتمال طلاق برای مردان بیکار و غیرفعال به ترتیب 2.5 و 1.3 برابر مردان شاغل است.
وضعیت و پیش بینی کننده های احتمال اشتغال در بین متولدین سال های 1355 تا 1365 شهر دهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشتغال مسئله ای اجتماعی و اقتصادی است که پیامدهای فردی و ساختاری دارد. در مطالعه حاضر وضعیت و پیش بینی کننده های اقتصادی و اجتماعی اشتغال در بین افراد متولد سال های 1355 تا 1365 در شهر دهدشت مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور تعداد 389 نفر با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای پیمایش شدند. تحلیل چند متغیره لُجستیک نشان داد که متغیرهای جنسیت و تجربه مهارت آموزی تأثیر آماری معناداری بر وضعیت اشتغال افراد دارند. براساس یافته های تحقیق حاضر می توان نتیجه گرفت که دانشگاه ها باید توجه بیشتری به آموزش مهارت های مرتبط با بازار کار داشته باشند. برای این هدف پیشنهاد می شود که بخشی از دوره های درسی دانشجویان به مهارت های مرتبط با نیازهای بازار کار اختصاص یابد. رفع تبعیض های جنسیتی بازار کار نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
جنسیت، گذران وقت و نقش های خانوادگی: اهمیت منابع نسبی و دسترسی زمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دگرگونی در ابعاد گوناگون خانواده در جریان تغییرات گسترده ساختاری و نگرشی در کشور، در ادبیات پژوهشی مستند شده است؛ اما تاکنون تفاوت های جنسیتی در نقش های خانوادگی در سطح ملی بررسی نشده است. این مقاله با استفاده از داده های طرح گذران وقت 1394-1393 مناطق شهری کشور و با به کارگیری رویکردهای منابع نسبی و دسترسی زمانی، تفاوت های زنان و شوهران در مجموع مشارکت در فعالیت های غیردستمزدی مربوط به خانوار را در مراحل مختلف زندگی خانوادگی به تصویر کشیده و آن ها را تبیین می کند. یافته ها از یک الگوی واضح نان آوری مردان و خانه داری زنان حکایت دارند، هرچند زنان و شوهران مدت زمان مشابهی را به هریک از مجموعه فعالیت های اجتماعی و فردی اختصاص می دهند. علاوه بر مدت زمان اختصاص یافته به فعالیت های خانگی، الگو و شدت نوسانات آن در مسیر زندگی خانوادگی نیز بین زنان و شوهران متفاوت است. به علاوه، تجربه زنان بیش از شوهران با شاخص های منابع نسبی و دسترسی زمانی قابل تبیین می باشد. وجود رابطه بین فعالیت های خانگی و متغیر جنسیت پس از تعدیل سایر متغیرها از تسلط ارزش ها و هنجارهای جنسیتی بر عوامل اجتماعی-اقتصادی و جمعیت شناختی مورد مطالعه حکایت دارد.
پیش بینی رغبت به ازدواج براساس نگرش به ارتباط پیش از ازدواج: کنترل نقش جنسیت و تجربه رابطه با جنس مخالف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم مهر ۱۳۹۹ شماره ۷ (پیاپی ۵۲)
139-146
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رغبت به ازدواج براساس نگرش به ارتباط پیش از ازدواج با کنترل نقش جنسیت و تجربه رابطه با جنس مخالف انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری را کلیه ی دانشجویان مجرد دانشگاه پیام نور قم در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل دادند که تعداد آنها برابر با 5000 نفر بود. براساس جدول مورگان 357 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شد با توجه به ریزش 36 نفر در نهایت 321 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه رغبت به ازدواج(حیدری و همکاران، 1383) و پرسش نامه نگرش به روابط قبل از ازدواج (کردلو، 1380) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تک متغیره با استفاده از نرم افزار SPSS-25 استفاده گردید. یافته ها نشان داد که نگرش به ارتباط قبل از ازدواج توان پیش بینی رغبت به ازدواج را داشت. همچنین رابطه نگرش به ارتباط قبل از ازدواج با رغبت به ازدواج تحت تأثیر جنسیت و تجربه رابطه با جنس مخالف قرار داشت(۰۱/۰> p ). پیشنهاد می شود آموزش های در زمینه نقش روابط پیش از ازدواج جهت پیشگیری از بی میلی به ازدواج در دانشجویان مجرد ارائه شود.
خوانشی نو از تأثیر جنسیت بر تفسیر قرآن کریم با بررسی مصداقی دیدگاه آمنه ودود و آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر جنسیت و پیش فرض های مرتبط با آن یکی از مباحثی مطرح در فهم متون دینی است. از این رو در دهه های اخیر و با ورود جریان فمینیستی و خوانش زنانه از متون دینی و به دنبال آن؛ بازیابی حقوق زنان روند روبه رشدی پیدا نمود. از جمله محققان معاصری که به بازخوانی آیات قرآن در حوزه زنان پرداخته است، آمنه ودود پژوهشگر امریکایی-افریقایی تبار و تازه مسلمان شده می باشد که متاثر از آراء فضل الرحمن به تفسیر آیات پرداخته است. این پژوهش درصدد است تا با روش توصیفی-تحلیلی و به وسیله ابزار اسنادی؛ ضمن تبیین اندیشه و روش آمنه ودود در تفسیر، به تطبیق آراء وی با اندیشه های آیت الله جوادی آملی بپردازد. نتایج حاصل از بررسی تحلیلی این دو شخصیت نشان می دهد که جنسیت مفسر، در تفسیر قرآن، درصورتی که تهی از هرگونه پیش فرض و تپیش فرض های مرتبط با آن یکی از مباحثی مطرح در فهم متون دینی است. از این رو در دهه های اخیر و با ورود جریان فمینیستی و خوانش زنانه از متون دینی و به دنبال آن؛ بازیابی حقوق زنان روند روبه رشدی پیدا نمود. از جمله محققان معصبات جنسیتی باشد و اگرتفسیر او با روش و شیوه ای علمی و منصفانه صورت پذیرد؛ تأثیر بسزایی نخواهد داشت.
جنسیت در خانواده از دیدگاه جامعه شناسی اسلامی
این مقاله به بررسی نظری عوامل و پیامدهای بروز جنسیت در ساختار و کارکردهای خانواده با رویکرد جامعه شناسی اسلامی می پردازد. به منظور معرفی بهتر رویکرد اسلامی، که هدف اصلی مقاله است، ازسویی در بخش چهارچوب نظری، مبانی عام و خاص این رویکرد به اختصار مطرح شده اند. مبانی عام به مبانی جامعه شناسی اسلامی در همه حوزه ها و مبانی خاص به مبانی جامعه شناسی اسلامی در حوزه خانواده و جنسیت اشاره دارند؛ ازسوی دیگر، در خلال مباحث، با اشاره ای گذرا به دیدگاه های جامعه شناختی، به ویژه موضع رویکرد فمینیستی در هر مسئله، زمینه مقایسه و بررسی تطبیقی رویکرد اسلامی با رویکردهای رقیب فراهم شده است. نتیجه این بررسی بیانگر آن است که جامعه شناسی اسلامی در الگوی معرفی شده، ازحیث روش های تجربی و فنون آماری، داعیه ویژگی منحصربه فردی را ندارد و ویژگی های اصلی آن را باید در ابعاد نظری شامل ابعاد تبیینی، تفسیری و هنجاری جست وجو کرد.
گرایش های نام گذاری زنان و مردان چهار نسل ایران از دیدگاه زبان شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
165 - 195
حوزههای تخصصی:
زبان به عنوان یک نظام نشانه ای با انتقال معنا به ایجاد، حفظ، تقویت یا تضعیف و قطع روابط بین انسان ها می پردازد. لاینز (1977) معتقد است معنایی که زبان منتقل می کند بر سه دسته است: معنای توصیفی، معنای بیانی و معنای اجتماعی. در این میان «نام گذاری» به عنوان یک پدیده زبانی خود به نوعی منتقل کننده این معانی است، گرچه ممکن است در هر نامی یکی از این معانی برجستگی بیشتری پیدا کند. در این مقاله سیر تحول نام گذاری در چهار نسل در یکی از سازمان های دولتی شهر تهران بررسی شده است. بر همین اساس، 3108 نام از متولدان سال های 1300 تا 1398 از طریق درخت خویشاوندی جمع آوری شد. این اسامی در چهار گروه هویتی شامل هویت های مذهبی، ملی، فراملی و خنثی گردآوری شده اند. داده های به دست آمده در هر یک از گروه های هویتی به صورت کلی و از سوی دیگر براساس جنسیت افراد با استفاده از روش های آمار توصیفی و آزمون های استنباطی تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد نام های برگرفته از هویت مذهبی بالاترین فراوانی و پس از آن نام های ملی، خنثی و فراملی به ترتیب بیشترین فراوانی را در این تقسیم بندی به خود اختصاص می دهند. بررسی سیر تحول نام ها نشان می دهد که در نسل چهارم (نسل پایانی مورد تحقیق) اسامی ملی روندی رو به رشد داشته، اما اسامی مذهبی سیری نزولی. گرایش به نام های فراملی که در نسل های اول بسیار اندک بوده است در نسل های بعدی سیر صعودی پیدا کرده است. در خصوص نام هایی با هویت های ملی و خنثی، نتایج نشان می دهد که نام های کهن در هر دو جنس زن و مرد روندی رو به رشد داشته است.
مطالعه تطبیقی نظریه لوسی لیپارد با آثارآیینه کاری منیر شاهرودی فرمانفرماییان
حوزههای تخصصی:
در دوران معاصر افزایش حضور زنان در عرصه هنر بین المللی مورد توجه قرار گرفته است. افزایش حضور زنان در عرصه هنرهای تجسمی بخصوص نقاشی در دهه های اخیر شاهد تحول و رشد فراوانی بوده است. افزایش حضور زنان در عرصه هنرهای تجسمی بخصوص نقاشی میدانی برای بررسی می گشاید تا بتوان نقش زنان را در عرصه هنرهای تجسمی دوران معاصر بررسی کرد. زنان معمولاً"مضامین جنسیتی را در آثار خود استفاده می کنند و از آثار خود برای نشان دادن هویت و بازنمایی خود و جنسیت بهره می گیرند. در این پژوهش به مطالعه آثار منیر شاهرودی فرمانفرماییان هنرمند معاصر ایرانی پرداخته می شود که در عرصه بین المللی فعالیت درخشانی داشته است. آثار او به شیوه آیینه کاری سنتی بر مبنای هندسه و شکست آینه ها صورت می گیرد، از این لحاظ می تواند با نظریه حفره لوسی لیپارد نظریه پرداز معاصر در حوزه جنسیت مورد تطبیق قرار گیرد که بر مبنای شکست بنانهاده شده است. در این پژوهش مبانی نظری در حوزه جنسیت و نظریه لیپارد به عنوان گرایش نظری مورد مطرح می شود و سپس آثار منیر فرمانفرماییان با این دیدگاه مورد مطالعه و واکاوی قرار می گیرد. محتوای پژوهش حاضر کیفی است و براساس روش شناسی توصیفی- تحلیلی بوده و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای صورت گرفته است. این سوالات در این پژوهش مورد مطالعه قرار می گیرد: جنسیت زنانه در آثار فرمانفرماییان چگونه تعریف می شود؟ آثار منیر فرمانفرماییان با نظریه لوسی لیپاردچگونه تحلیل می شود؟ نتایج یافته های این پژوهش حاکی از آن است که آثار منیر فرمانفرماییان دارای بار زیبایی شناسی ایرانی اسلامی است و مبنای اصلی آثارش برمبنای شکست آینه ها و نظم هندسی آن در آثارش است. شکست و حفره در آثار او رکن اصلی اثر هنری است و متأثر از هنجارهای زیبایی شناسی ایرانی اسلامی در هنر آینه کاری است. شکست در آثار او در تکامل فرآیند نهایی اثر کامل می شود و از این منظر مهم ترین تحول در جایگاه آثار هنری او شکست آینه ها است و فرآیند استحاله سنتی ابژه و تصویر استعاری و شکست در آینه ها اتفاق می افتد.
میزان گرایش دانشجویان به باورهای خرافی (مطالعه موردی دانشگاه پیام نور مرکز همدان)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش سنجش میزان باور دانشجویان نسبت به عقاید خرافی رایج بوده که از نظر روش تحقیق توصیفی-همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه پیام نور واحد همدان در سال 95-94 را شامل می گردد؛ گروه نمونه پژوهش 120دانشجو(53 پسر و 67 دختر)، شاغل به تحصیل در س ال تحصیل 95-94 از دان شگاه پیام نور واحد نهاوند بوده که به شیوه تصادفی طبق ه ای ن سبی از دانشکده های مختلف انتخاب شده و به پرسشنامه پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون گام به گام و آزمون تحلی ل واری انس چند متغیره و به کمک نرم افزار SPSS انجام گردید. برای کسب اطلاعات درباره دیدگاه ها، باورها، و نظرات جامعه آماری پرسشنامه محقق ساخته با 58 گویه تنظیم و ودر سطح جامعه آماری توزیع و داده های لازم جمع آوری شده است.نتایج این پژوهش دلالت بر این دارد که درصد بسیار کمی از دانشجویان به خرافات گرایش دارند. بین تحصیلات دانشجو با گرایش به خرافات رابطه معناداری وجود دارد. به علاوه، میزان گرایش به خرافات در دانشجویان زن بیش از دانشجویان مرد است و این مسأله ارتباط معناداری به میزان تحصیلات دانشجویان زن ندارد.
جنسیت شناسی معرفتی: دانش سلطه در اندیشه دوروتی اسمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیرباز چگونگی تولید معرفت، پرسش بسیاری از اندیشمندان بوده است. جامعه شناسان معرفت کسب معرفت، را در ارتباط مستقیم با جامعه می دانند و برای آن قائل به ریشه های اجتماعی هستند. دوروتی اسمیت به عنوان یک جامعه شناس فمینیست با قائل شدن به ریشه های مردانه جامعه شناسی در مسیر جامعه شناسی معرفت قرار دارد. این مقاله با هدف بررسی دیدگاه های دوروتی اسمیت در مورد جامعه شناسی به طور اخص، به عنوان دانشی که توسط مردان بر دنیای اجتماعی انسان ها تحمیل شده است، به بحث و بررسی می پردازد. و همواره در پی پاسخ به این پرسش است که جنسیت، چه نقشی در تولید معرفت دارد؟ در این راستا رویکرد نظری دوروتی اسمیت در نظریه دیدگاه را دنبال می کند که به دنبال نقد جامعه شناسی است که بر مبنای اجتماعی مردانه شکل گرفته است و روش ها و دیدگاه های مردان را پایه قرار داده و زنان را به حاشیه رانده است. جامعه شناسی تجربیات، دیدگاه ها، نحوه اندیشیدن و زندگی روزانه زنان را نادیده گرفته است. در نتیجه جامعه شناسی که می بایست دانش کل جامعه باشد قادر به بررسی و آشکارسازی همه پدیده های اجتماعی نیست و در این راه دچار تعصب و کوتاه بینی شده است.
مطالعه تجربه زیسته زنان سرپل ذهاب در زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) بهار ۱۳۹۹ شماره ۸۸
217 - 251
حوزههای تخصصی:
زلزله به لحاظ گستره تأثیراتی که بر زندگی افراد دارد، متغیرمهمی در تحول حیات اجتماعی جوامع محسوب می شود. پیامدهای اجتماعی فاجعه بر اساس سن، جنسیت، طبقه اقتصادی و اجتماعی متفاوت است. کودکان، زنان و افراد کم درآمد، بیشترین آسیب در زمان فاجعه را تجربه می کنند. مطالعه حاضر پژوهش کیفی است که باهدف درک تجربه زیسته زنان سرپل ذهاب از زلزله انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از رویکرد پدیدارشناختی، مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته با 30 نفر از زنان زلزله زده انجام و 90 متن مصاحبه و 10 متن نوشتاری تجربه خود زیسته و تفسیر آن ها به 120 واحد معنایی ثبت شده است. یافته های این پژوهش که 18 درون مایه فرعی و در نهایت 5 درونمایه اصلی است، نشان می دهد که در سرپل ذهاب زنان شرایط بسیار سختی را سپری می کنند. بی هویتی و عدم انطباق آنان با وضعیت پس از زلزله، سوءاستفاده های جنسی، اقدام به خودکشی ، پایین آمدن سن اقدام به خودکشی، فوبیای زلزله و پسازلزله، تغییر ناگهانی سبک زندگی، فقدان آرامش، فقدان امکانات و توان مالی، وضعیت دشوار و نابسامانی کمی و کیفی مدارس، افزایش نزاع در خانواده، افزایش طلاق، افزایش خشونت سبب بروز نابسمانی اجتماعی، روانی و فرهنگی در این شهر شده است.