مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
باستان شناسی
منبع:
پیام باستان شناس سال ۵ بهار و تابستان ۱۳۸۷ شماره ۹
77 - 83
حوزههای تخصصی:
موزه بازتاب اندیشه ها و خلاقیت های انسانی است که مطالب خود را با زبان خاص، یعنی زبان واقعی اشیا بیان می سازد، نقش فضا و معماری در ساماندهی موزه های موجود و رهاساختن آنها از بند کاربری خاص و ایجاد زمینه رشد کیفی مجموع های علمی، آموزشی، پژوهشی، نیاز به بررسی مسائلی چون نورپردازی و رنگ آمیزی، طراحی ویترین ها و بناهای ملزوماتی را دارد که با طراحی موزه ها در شاخه های کلی هنری، تاریخی، علمی می توان به آن دست یافت. امروزه توجه به معماری موزه ها از بحث انگیزترین ساختمان های جهان هستند چرا که میدان نوآوری و خلاقیت را در بر دارند. لذا چنانچه اشیا موزه در پرتومعیار صحیح علمی، هنری، روان شناسی، نوع چیدمان با معماری حجم و فضا آمیخته می گردد، مجموعه آثار ارزشمند فرهنگی که دلالت به هویت یک جامعه دارد به درستی به انتقال مفاهیم دست یافته و نقش خاص، مجموعه تبیین می گردد، دراین پژوهش با توجه به نظریه های معماری و اهداف باستان شناسانه سعی گردیده در جهت ساماندهی جاذبه های بازدید از موزه ها و رفع نقایص گذشته راهکارهای نوینی ارائه گردد.
معماری نظامی مانا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱۹
93 - 106
حوزههای تخصصی:
در نیمه نخست هزاره اول پ.م اقوام ساکن در شمال غرب ایران، دولت مانا را به مرکزیت ایزیرتو محوطه کنونی قالایچی در نزدیکی بوکان تشکیل دادند. می توان علت اصلی شکل گیری و دوام دولت مانا را در مرحله اول مقابله با حملات پی در پی آشور و بعدها اورارتو به این ناحیه دانست. بعد از تشکیل حکومت، فرمانروایی مانا مبادرت به احداث استحکامات تدافعی پیرامون محوطه های اصلی و ایجاد دژهایی در مناطق کوهستانی صعب العبور و غیر قابل دسترس نمود. در قلعه های مانایی همانند سنت معماری سنگی هزاره اول پ.م غالباً از سنگ درشت بدون ملات (خشکه چین) استفاده می شد. کاربرد برج های نیم دایره ای توپر و اتاقک های برج مانند چهارگوش توخالی به عنوان ویژگی برج سازی مانا قابل توجه است.همین طور در شهرسازی این دوره به منظور ایجاد قابلیت تدافعی بیشتر برای سکونتگاه ها، طرح های دایره ای شکل را ترجیح داده اند. در این نوشتار سعی بر تبیین ویژگی ها و عناصر شاخص معماری نظامی مانا شده است.
باستان شناسی دوران اسلامی، تاریخچه ومفاهیم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱۹
121 - 132
حوزههای تخصصی:
باستان شناسی دوران اسلامی، موضوع مناسب و مورد علاقه در بسیاری از دانشگاه ها و خصوصاً کشورهای اسلامی است که تعلقات عالی آن ها را به تاریخ و فرهنگ برجسته شان نشان می دهد و زمینه فرهنگی مشترکی برای بسیاری از کشورهای اسلامی را بهوجود آورده است. اما در این میان شاید یکی از اصلی ترین مباحث نبود تعریف و رسالتی مشخص برای آن باشد؛ این مقاله سعی دارد ضمن ارائه تاریخچه مطالعات باستان شناسی دوران اسلامی و فراز و نشیب های آن، به بررسی محتوایی و تعاریف پرداخته و رسالت های پیش رو برای این شاخه از باستان شناسی را مورد توجه قرار دهد. باستان شناسی دوران اسلامی علمی است که در آنانواع مختلف فعالیت های پژوهشی موجود در گرایش های دیگر باستان شناسی را در بر می گیرد. در کنار آن نیز باستان شناس دوران اسلامی باید شناخت و توجه کاملی به جهان اسلام و دین و فقه اسلامی داشته باشد و از دستاوردهای علما و فقهای اسلامی و هم چنین مورخان تاریخ اسلام استفاده نماید تا بتواند با نگاهی جامع و کامل به یک اثر فرهنگی بنگرد و آن اثر را در قالب درست خود ببیند؛ تا از این رهگذر بتواند به درک بهتر تمدن اسلامی همیشه جاویدان نایل آید و هدف نهایی از این علم را باید کسب آگاهی و شناختی از انسان دانست که خود قرآن نیز بر آن تأکید دارد.
بررسی باستان شناسی بخش کردیانِ شهرستان جهرم، استان فارس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۳
81 - 102
حوزههای تخصصی:
کردیان یکی از بخشهای چهارگانه شهرستان جهرم است که در شرق و جنوب شرقی این شهرستان قرار دارد. بررسی باستان شناسی این بخش در تیرماه سال ۱۳۹۳ انجام شد که منجر به شناسایی ۵۷ اثر از دوره های مختلف گردید. آثار و محوطه های شناسایی شده شامل دو غار، نه برج دیده بانی، نه قلعه یک چهار طاقی، پنج کاروانسر، هفت تپه محوطه، هفت بند و پل، پنج آسیاب، پنج گورستان، چهار آب انبار، دو امامزاده و یک راه باستانی بود. از دوره پیش از تاریخ هیچ تپه محوطه ای شناسایی نشد. اولین استقرارهای تقریباً گسترده در منطقه، در دوره ساسانی شکل گرفته که به نظر می رسد، دلیل این امر کنترل منابع آب از طریق ایجاد بند و بست بر روی رودخانه های فصلی، زیر کشت بردن زمین های مرغوب و همچنین تجارت دریایی از طریق خلیج فارس بوده است. از دوره اسلامی نیز استقراهای پراکنده ای شناسایی شد که احتمالاً ساکنین آنها از قنات های مختلفی که در منطقه وجود داشته برای کشاورزی و باغداری استفاده می کرده اند. در دوره صفوی و با رونق گرفتن تجارت از طریق بنادر جنوبی مسیری که به سمت جنوب ادامه داشته و از بخش کردیان عبور می کرده، از پویایی زیادی برخوردار شده که وجود کاروانسراهای متعدد و توصیف جهانگردان خارجی بیانگر این امر است. به نظر می رسد، دسترسی به منابع آب، زمین حاصلخیز و قراگیری در مسیر کاروانی - تجاریی که به بندر عباس ختم می شد، در پراکنش محوطه ها و آثار بخش کردیان در دوره های مختلف نقش بسزایی داشته است.
قزوین از پیش از اسلام تا معاصر بر اساس منابع تاریخی و مطالعات باستان شناسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
45 - 69
حوزههای تخصصی:
شهر در دوران اسلامی، به لحاظ ساختاری، تداوم شهرسازی عصر ساسانی بود و عناصر کالبدی آن اکثراً برگرفته از فرهنگ غنی اسلام و نشانگر تمدن اسلامی است. قزوین یکی از شهرهای دوران اسلامی است که هسته اولیه آن در زمان شاپور ساسانی شکل گرفته و به تدریج، توسعه و گسترش یافته است. این شهر، از نظر موقعیت خاص جغرافیایی، از دوران پیش از اسلام مورد توجه حکومت های مختلف بوده و قرارگیری آن در شاهراه های ارتباطی شرق به غرب و شمال به جنوب، بقای حیات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی این شهر را تضمین کرده است. شناخت ویژگی های این گونه شهرها می تواند در به دست آوردن بینشی عمیق و گسترده از تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در دوران اسلامی مفید باشد. مورخان دوران اسلامی از جنبه های گوناگون شهر قزوین را مورد بررسی قرار داده اند. در این نوشتار سعی شده است تا خصوصیات بافت شهری قزوین از دیدگاه تاریخی و پژوهش های باستان شناسی و همچنین، راه های مواصلاتی این شهر با مناطق همجوار بر اساس منابع مکتوب مطالعه شود. پرسش اصلی این است که اطلاعات تاریخی تا چه اندازه با ویژگی های این شهر مطابقت دارند. نتایجِ حاصل از بررسی ها و نیز بازدید میدانی از شهر نشان می دهد که بافت شهری قزوین تا حد زیادی منطبق با منابع تاریخی است. بررسی های میدانی و مطالعات انجام شده و نیز تطبیق آن ها با پژوهش های باستان شناسی نشان داد که شهر در دوران متأخر اسلامی تغییرات زیادی داشته به گونه ای که در دوران قاجار و نیز پهلوی بافت شهری گسترش یافته و بناهای مدرنی در شهر ساخته شده است.
جست وجوی جوامع مادرسالار در پیش از تاریخ، با تکیه بر یافته های محوطه های تدفینی در جنوب غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
۲۸۴-۲۵۷
حوزههای تخصصی:
امروزه برخی پژوهشگران بر این باورند که در یک ساختار مادرسالار، جانشینیِ ارثی در یک خطِ مادرتباری ردیابی می شود. محل سکونت، مادرمکانی است و همه موارد ضروری در دست زنان است.ولی ما امروزه در جوامعی با ساختار پدرسالار و مردمحور زندگی می کنیم. برخی از پژوهشگران فمینیست بر این باورند که اگر جامعه مادرسالاری در پیش از تاریخ وجود داشته باشد، چه بسا بتوان به پایان یافتنِ ساختار پدرسالار امروزین نیز امیدوار بود.2 برای جست وجوی زنان، چگونگیِ زیست و جایگاه آنان در گذشته، می توان از مواد و انباشته های گوناگونی همچون داده های اسکلتی و کالاهای گور بهره برد. با کمک پژوهش هایی درباره خاک سپاری زنان و چگونگی آن در یک محوطه تدفینی و با کمک یافته های گورها، می توان انگاره هایی برای بود یا نبودِ یک ساختار مادرسالار در آن جامعه ارائه کرد. در این نوشته با کمک پژوهش های کتابخانه ای پیشینه ای کوتاه از پدیداری انگاره جوامع مادرسالار و برخی ویژگی های آن می گوییم. سپس با روشی توصیفی تحلیلی و با بهره مندی از پژوهش های میدانی انجام شده به بیان تفسیرهای برآمده از یافته ها در برخی از محوطه های تدفینی در جنوب غرب آسیا می پردازیم. دریافت ها نشان از آن دارد که نباید تنها یک نوع ساختار برای همه جوامع پیش از تاریخ این پهنه درنظر گرفت، و از سویی با همه پژوهش های انجام گرفته در این زمینه، هنوز یافته های محکم و قطعی درباره حضور جوامع مادرسالار در گستره پیش از تاریخ جنوب غرب آسیا وجود ندارد.
بازآفرینی مجموعه مسجد علی شاه تبریزی بر پایه کاوش های باستان شناختی و نگاره های سفرنامه های تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم آذر ۱۴۰۲ شماره ۱۲۶
35 - 48
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بازسازی یا بازآفرینی بخش های ویران شده مجموعه مسجد تاج الدین علی شاه همیشه از پرسمان های بنیادین باستان شناسی و تاریخ معماری ایران بوده است. بر پایه یافته های باستان شناختی، آن چه امروز در ایوان ارگ علی شاه دیده می شود، بنایی است یکپارچه آجری که در دو مرحله جداگانه ساخته شده که بخش شمالی آن قدیمی تر از بخش جنوبی است. در شماری از گزارش های تاریخی نیز به آرامگاه تاج الدین علی شاه وزیر، معروف به طاووس خانه، در پشت مسجد علی شاه اشاره رفته است. فرضیه این پژوهش پیشنهاد می کند که برمبنای نشانگان آوار طاق بند صفه علی شاه و روایت ها و نگاره های تاریخی، کاربری سازه کنونی ارگ علی شاه (بخش الحاقی جنوبی)، آرامگاه تاج الدین علی شاه وزیر بوده است و هم چنین بازآفرینی مسجد علی شاه به صورت مسجدی چهارایوانی با چهار مناره پیشنهاد می شود.
روش پژوهش: روند بازآفرینی ساختار ارگ علی شاه مبتنی بر یافته های باستان شناختی و هم چنین بهره گرفتن از نگاره های دو سفرنامه مطراقچی و شاردن است که مجموعه علی شاه را پیش از زمین لرزه 1193ق نشان می دهند.
نتیجه گیری: هم خوانی یافته های باستان شناختی با نگاره های مطراقچی و شاردن دلالت دارند که ارگ کنونی تبریز همان طاووس خانه است که آن را پشت مسجد چهارایوانی علی شاه ساخته بودند. مجموعه دینی علی شاه دست کم از شش سازه معماری مسجد، مدرسه، زاویه، حوض بزرگ مرمرین، آرامگاه علی شاه و دیوار پیرامونی مجموعه با یک سردر ورودی شکل می گرفت؛ ایوان جنوبی به شبستان مسجد، ایوان غربی به مدرسه و ایوان شرقی نیز به زاویه علی شاه راه می یافتند.
بررسی و نقد کتاب الفاظ و اشیا «باستان شناسی علوم انسانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۲)
149 - 177
حوزههای تخصصی:
الفاظ واشیا: باستان شناسی علوم انسانی پنجمین و از مهم ترین آثار میشل فوکوست. هدف این مقاله بررسی و نقد کتاب الفاظ و اشیا: باستان شناسی علوم انسانی فوکو است. روش تحقیق در مقاله مزبور «روش تحلیل محتوای کیفی» و گردآوری اطلاعات با مطالعه اسنادی است. الفاظ و اشیا درپی تحلیل باستان شناسانه دانش و تحلیل اپیستمه است که آن را از رهگذر واکاوی دو گسست مهم در اپیستمه فرهنگ غربی در سه قلمرو زبان، علوم طبیعی و اقتصاد بررسی می کند. کتاب هم به سبب وجه توصیفی نگاهِ باستان شناسانه فوکو و بی توجهی اش به امر علیّت و هم درپی تعارض رویکردی با جریان های فکری اصلی زمانه اش آماج انتقادها قرار گرفت. فوکو در آثار بعدی اش گرچه به «تبارشناسی» روی آورد، باستان شناسی را دگرگون و اصلاح کرد و کنار نگذاشت. اثر نخست، به ترجمه یحیی امامی از انگلیسی، باعنوان نظم اشیا: دیرینه شناسی علوم انسانی و سپس به ترجمه فاطمه ولیانی از فرانسوی، با عنوان الفاظ و اشیا: باستان شناسی علوم انسانی منتشر شد. ولیانی در انتقال به زبان مقصد موفق تر و در معادل گزینی ها دقیق ترست، اما برخی واژگان برگزیده وی درمقایسه با امامی، در زبان فارسی چندان جاافتاده نیستند. مقاله ضمن نگاه انتقادی به الفاظ و اشیا، به نقد شکلی و محتوایی ترجمه نیز پرداخته است.
دیرینه زیستی و قبض و بسط جوامع باستان بر اساس زمین اسطوره شناسی (مورد مطالعه: ایران باستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
168 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تحلیل زمین اسطوره های کهن ایرانیان به منظور به چالش کشیدن مطالعات گسترده مختلف قبلی در حوزه های باستان شناسی، تاریخی، فرهنگی و اجتماعی در مورد ایران باستان از یک سو و گشایش چارچوب های نظری دیگر برای مطالعات حوزه های مختلف مذکور از دیگر سو جهت آشکار ساختن وضعیت دیرینه زیستی و همچنین تحلیل ایران باستان از نظر محل جغرافیایی، زمان شکل گیری، فرهنگ دیرینه و جابه جایی استقرارگاهی آنان است.
روش و داده: مبنای مطالعه، نمادشناسی و تحلیل نمادهای مطرح در روایت های اسطوره ای یا آنچه به شکل نثر و نظم در کتب دینی، آئینی و یا متون کهن برجای مانده و انطباق آن با یافته های دیرینه جغرافیایی عصر حاضر بوده است.
یافته ها: بر پایه زمین اسطوره های رایج ایرانی، زمان شکل گیری جوامع ایرانی دست کم به کواترنر پایانی و پس از افزایش دما در حدود ۱۹۰۰۰ سال پیش برمی گردد که در ایران مرکزی، شرق و جنوب شرق کنونی ساکن و توسعه پیدا کرده اند.
نتیجه گیری: سرمای یانگر دریاس در حدود ۱۳۰۰۰ سال پیش آن ها را به سکونتگاه های زیرزمینی کشانده است. شرایطی که سبب شکل گیری میترائیسم و بعدتر ستایش آتش شده است. خشکی اولیه هولوسن نیز سبب انقباض جوامع ایرانی و خشکی حدود ۴۰۰۰ سال پیش با شدت بیشتر، آن ها را پراکنده و مجبور به کوچ به عرض های جغرافیایی بالاتر از جمله آسیای میانه و سرزمین های دوردست تر در جست وجوی آب نموده است. همین دوران، ایرانیان را به پرستش ایزدبانوی آب، آناهیتا یا تیشتر، سوق داده که همواره در حال مبارزه با اپوشه و اژی دهاک، اهریمنان خشکی، بوده است. شکل گیری این دو ایزد، حاکی از تغییرات شدید آب و هوایی و خشک شدن کره زمین در زمانی بوده است که جوامع متمدن ایرانی شکل گرفته و توسعه زیاد پیدا کرده بودند. بر اساس روایت ها احتمالاً قبل از یانگر دریاس و در هولوسن میانی، جوامع ایران باستان شرایط بهینه زیستی را تجربه کرده و دامنه های جنوبی البرز، احتمالاً سواحل دریاچه های ایران مرکزی ناحیه ثقل جوامع ایران باستان بوده است.
نوآوری: این مقاله چارچوب جدیدی در حوزه علوم زمین فرهنگی می گشاید و به بیان یک نظریه جدید در ارتباط با جوامع باستانی ایران مبتنی بر اسطوره های مرتبط با زمین، به ویژه آن هایی که در آثار کتب و متون اولیه بر جای مانده آمده است، می پردازد.
چشم انداز استان مرکزی در دوران باستان
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۳
6 - 20
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با روش تاریخی- توصیفی و با تکیه بر متون تاریخی و کاوش های باستان شناسی به بررسی اجمالی تاریخ استان مرکزی در دوران باستان می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که سنگ نگاره های پیش از تاریخ این منطقه را منطقه ای پرآب و زیستگاهی مناسب برای سکونت انسان پیش از تاریخ معرفی می کنند، با این حال غیر مسکونی بودن برخی مناطق تا دوران پادشاهی اشکانی در قیاس با دوران پیش از تاریخ قابل تأمل و نیازمند تحقیق بیشتر است. قرار گرفتن درگستره ماد بزرگ و شاهراه تجاری- کاروانی که از خراسان و شرق آغاز و پس از گذر از همدان به میان رودان پایان می یافت اهمیت منطقه را در تصمیم های تجاری و نظامی حاکمان پیش از اسلام دو چندان می ساخت. این منطقه در سده های پایانی دوران ساسانی با ایجاد دژها و آتشکده های متعدد به یکی از مراکز مهم سکونت گاهی و دینی این دوران تبدیل گردید.
گستره فرهنگ کورا- ارس (یانیق) در غرب استان مرکزی
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۳
44 - 66
حوزههای تخصصی:
دوره مفرغ به دلیل وجود فرهنگ های متفاوت و نبود پژوهش های باستان شناسی منسجم، یکی از دوره های کمتر شناخته شده در پیش از تاریخ فلات ایران محسوب می شود. یکی از فرهنگ های منسوب به این دوره، فرهنگ کورا- ارس است که از اواخر هزاره چهارم ق.م تا اواخر هزاره سوم ق.م در بخش وسیعی از شمال غرب، غرب و بخش هایی از مرکز فلات ایران گسترش یافته است. با این حال، تاکنون جزئیات مبسوطی از این فرهنگ و قبض و بسط آن در داخل فلات ایران ارائه نشده است. بررسی های باستان شناسی انجام شده وجود این فرهنگ را در بخش های مرکزی و غربی فلات ایران و زاگرس مرکزی تأیید کرده است. طی بررسی های باستان شناسی انجام گرفته در سال های 1386 و 1387 و 1393 در غرب استان مرکزی، نُه (9) محوطه استقراری بزرگ شامل آق تپه، تپه سوارآباد، تپه قلعه سرسختی، تپه چزان، تپه فر، شورتپه، تپه گل زرد، تپه مزرعه خاتون و تپه آدینه مسجد در رابطه با فرهنگ کورا- ارس واقع در حاشیه رودخانه قره چای شناسایی شد. وسعت و ارتفاع زیاد محوطه های مذکور (به خصوص آق تپه و سرسختی) می تواند دال بر وجود لایه های استقراری و معماری متراکم پیش از تاریخ باشد. در این نوشتار سعی شده تا ضمن تبیین جایگاه فرهنگ کورا- ارس در غرب استان مرکزی به عنوان یکی از نقاط اتصال فرهنگ های مرکز فلات ایران با زاگرس مرکزی اهمیت استقرارهای کورا- ارس مربوط به این دوره مورد ارزیابی و بررسی قرار گیرد.
هخامنشیان در مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵
101 - 107
حوزههای تخصصی:
کمبوجیه سیاست کورش را مبنی بر استحکام پایه ها و توسعه سرزمینی هخامنشیان ادامه داد. ازجمله برنامه های توسعه سرزمینی، لشکرکشی به مصر بود که مقدمات آن در زمان کورش فراهم شده بود که کمبوجیه آن را عملیاتی کرد و مصر به سرزمین های زیر فرمان هخامنشی ضمیمه شد. برای درک بهتر از تأثیرات فرهنگی هخامنشیان و مصر باید شواهد باستان شناسی باقیمانده از آن دوران که توسط باستان شناسان پژوهشگران مختلف کشف و بررسی شده اند به دقت بررسی و مطالعه کرد که ازجمله شواهد باستان شناختی باقیمانده می توان به کتیبه های هخامنشی در حمامات و کانال سوئز، کتیبه و آثار معماری جزیره الفانتین و نقش برجسته های هخامنشی در معبد هیبیس و سایر شواهد فرهنگی و باستان شناختی که در مصر یافت شده، اشاره کرد. این مقاله بر آن است تا کتاب هخامنشیان در مصر (براساس شواهد باستان شناسی) را نقد و بررسی کند.
معرفی و تحلیل نقوش سنگ نگاره های نویافته بخش شوسف نهبندان(مقاله علمی وزارت علوم)
با بررسی روشمند باستان شناختی در حوزه ی بخش شوسف شهرستان نهبندان - جنوب استان خراسان جنوبی و شمال استان سیستان و بلوچستان- چندین سنگ نگاره با تنوع نقوش گوناگون کشف و ثبت گردید که می توان آنها را گوشه ای از آثار هنری و یادمان های مردم ساکن در این زیستگاه ها قلمداد نمود. این سنگ نگاره ها در سال 1391 با بررسی پیمایشی با شیوه مکان نگاری و طیف ژرفانگر یا فشرده برای نخستین بار کشف گردیدند. نگاره های نهبندان در دو منطقه جداگانه به نام های "تنگه پنجه دهانه" و "دره انجیر" کشف گردیده است، که بر همین اساس نیز نگاره ها نامگذاری شده اند. نقوش نگاره ها به سه دسته کلی انسانی، حیوانی و سمبلیک تقسیم شده و موضوعات این نگاره ها شامل نقش بز، شتر کوهان دار، انسانی شکارگر و سوار بر اسب و نقوش مسبک می باشد. تمامی این نگاره ها به روش کنده کاری و با وارد آوردن ضربه های متوالی و یا ایجاد خراش با جسمی تیز بر بدنه ی صخره، حکاکی شده اند. به علت محدودیت ها و انجام نشدن آزمایشات شیمیایی بر روی این سنگ نگاره ها نمی توان نظر قطعی درباره تاریخ گذاری آنان انجام داد و این کار مستلزم پژوهشی مستقل و همه جانبه است که نگارنده بر این امید است که در سال های آینده با انجام روش های نوین آزمایشگاهی و علمی بتوانند تاریخ قطعی برای این سنگ نگاره ها پیشنهاد دهند. اما مبنای تاریخ گذاری سنگ نگاره های نهبندان، نمونه های بدست آمده از بلوچستان، بجنورد و بیرجند و همچنین محوطه های مجاور اثر ذکر شده می باشد. به لحاظ سبک کار و ریخت شناسی نگاره هایی که از هزاره سوم و چهارم ق.م. به دلیل تعاملات گسترده فرهنگی، در سرتاسر حضور شکارگران و دامداران کوچ رو این منطقه شاهد هستیم، قرار گرفته است. مقاله حاضر می کوشد با روش پژوهش توصیفی- تحلیلی به معرفی و تحلیل مهمترین این نقوش صخره ای، به تبیین و توصیف و تاریخ گذاری نسبی آنان بپردازد.
مرور انتقادی بر کتاب ولنتینا گراسو، عربستان پیشااسلامی: جوامع، سیاست، گرایش های دینی و هویت ها در باستان متأخر
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۰۵)
275 - 306
حوزههای تخصصی:
از آغاز سده بیست ویکم میلادی و به ویژه طی یک دهه اخیر، توجه پژوهشگران تاریخ بیش از پیش به اهمیت مطالعات باستان شناختی برای بازشناسی و بازنمایی تصویری دقیق تر از تاریخ تحولات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و دینی عربستان در سده های پایانی دوران باستان، که درنهایت به ظهور اسلام انجامید، جلب شده است. نتایج پژوهش های تازه که همچنان به طور فزاینده ای روبرو شدند، اثر شایانی بر شناخت عمیق تر از خاستگاه و بستر تاریخی نزول قرآن دارند و درک ما را از تحول بنیادینی که اسلام در این دوره تاریخی پدید آورده به طرز چشمگیری ارتقا می دهند. با این وجود تنوع موضوعات، تعدد پژوهش های انجام شده و چشم اندازهای متفاوت و گاه متعارض مشارکت کنندگان در این حوزه آن قدر زیاد است که ارزیابی دستاوردهای جدید برای مخاطبان کمتر آشنا چندان آسان نیست. مقاله پیش رو، مروری است انتقادی بر یکی از تازه ترین مشارکت ها در این حوزه که سال گذشته میلادی به بازار نشر علمی پیوسته است. والنتینا گراسو در تک نگاری خود با عنوان عربستان پیش از اسلام: جوامع، سیاست، گرایش های دینی و هویت ها در باستان متأخر با تکیه بر منابع کتیبه ای، باستان شناختی و ادبی تصویری جامع از عربستان پیش از اسلام در بازه زمانی قرن سوم تا هفتم میلادی به دست می دهد. احمد الجلاد، محقق جوان و پرکار در این حوزه کوشیده است با تکیه بر دانش گسترده خود مطالب کتاب را دقیق و موشکافانه بررسی کند و در خلال ارائه خلاصه ای کوتاه از فصل های کتاب، کاستی های روش شناختی در این پژوهش را آشکار سازد، ناآگاهی یا غفلت های نویسنده در مراجعه به منابع اساسی و ادبیات موضوع را یادآور شود و ساده سازی ها یا بدفهمی های او را اصلاح کند. ارزیابی نهایی الجلاد از کتاب گراسو چنین است: این کتاب می توانست مقدمه ای خوشخوان برای مخاطبان ناآشنا با مطالعات پیچیده و روزافزون در موضوع تاریخ عربستان پیش از اسلام و آغاز اسلام باشد، اگر بهتر بر منابع دست اول استوار می شد و از ارجاع گسترده تر و اخلاقی تر به ادبیات موضوع بهره مند بود. اما خوانندگان همچنان ناگزیرند به کتاب ها و مقالات پیشین مراجعه کنند تا در جریان آخرین تطورات، نظریه ها و دیدگاه های محققان این حوزه قرار گیرند.
میراث ایران شناختی سرفراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۴
5 - 5
حوزههای تخصصی:
پیوستگی یا گسستگی فرایندهای فرهنگی-اجتماعی فرهنگ و شهرآیینی ایران و مردمان ایرانی در گذر تاریخ همیشه از پرسمان های بنیادین و چالش های اندیشگی اندیشمندان ایران شناسی و شرق شناسی بوده است که هر یک با رهیافتی از گونه ای دیگر بدین پرسمان نگریسته و درکوشیده اند که پاسخی منطقی و مستند برای آن بجویند و بیابند؛ اما برای نمونه، اگر نگاهی به آثار ایران شناختی پیشگامانی چون ادوارد براون، تئودور نولدکه، برت فراگنر و حتی علّامه قزوینی داشته باشیم، ایران شناسی امروزه بیش از آن که جستارمایه ای تاریخی باشد، زبان شناختی و ادبی است! حال آن که، روش شناسی عالمانه ایران شناسی می تواند و البته باید هم، رهیافت های گوناگونی داشته باشد؛ و در این عرصه، کارنامه نوآور شادروان «علی اکبر سرفراز» (1402-1305) در زمینه باستان شناسی ایرانِ تاریخی نمود و بازتابی باستان شناختی است از پیوستگی هستی تاریخی ایران:علی اکبر سرفراز با نام اصلی علی اکبر کارگر سرافراز، باستان شناس پیش کسوت ایرانی، در بیستم بهمن ماه 1402 درگذشت. سال های 1340 تا 1380 سال های شکوفایی کارنامه سرفراز در کاوش های باستان شناختی و مدیریت و تدریس به شمار می آید که در وزارت فرهنگ و هنر، موزه ایران باستان و دانشگاه های تهران و تربیت مدرس و سرانجام، سازمان سمت و پژوهشکده نظر سپری گشت. بررسی کارنامه پربار زندگی حرفه ای سرفراز نشان می دهد ایده ایران و پرسش از فرایندهای تاریخی بازتاب یافته در دو هزاره از میراث ایران، از ماد تا ایلخانی، درون مایه کاوش های باستان شناختی وی بوده است: کاوش یادمان هایی که هر یک، به گونه ای، نه تنها نام ایران و تاریخ سازان ایرانی آن را بازتاب می دهند، بلکه بر پیوستگی فرایندهای تاریخی و اجتماعی فرهنگ و شهرآیینی ایران و ایرانیان دلالت دارند: آتشکده نوشیجان تپه ملایر، کاخ کوروش هخامنشی در برازجان، آثار هخامنشی جزیره خارک خلیج فارس، پرستشگاه مهری مسجد سلیمان، نقوش برجسته ساسانی تنگ چوگان، پرستشگاه آناهیتای بیشاپور، مسجد جمعه سلجوقی اردبیل، رصدخانه ایلخانی مراغه، ربع رشیدی و ارگ علی شاه در تبریز و البته آتشگاه آذرگشنسپ آذرآبادگان و ایوان ساسانی خسرو که در روزگار ایلخانی چونان کاخ آباقان بازسازی شده بودند. به گفته خود شادروان سرفراز، ثمره هفت هزار روز کار و زندگی وی در بیابان، کاوش 16 کاوشگاه از روزگار ماد تا ایلخانی، بررسی و معرفی 32 محوطه باستانی و ثبت 430 اثر تاریخی در فهرست آثار ملی ایران بوده است.با این حال، باید سرفراز را پیش گام باستان شناسی دوره ایلخانی ایران دانست (آجورلو، 1388): پژوهش های تاریخی دوره ایلخانی که عصر نوزایی فرهنگ ایرانی است، هر چند در ایران با کارهای نوآور استادانی چون شادروان منوچهر مرتضوی (1341، 1358)، چهره بنام دانشگاه آذرآبادگان (اکنون: تبریز) و اثر گرانسنگ «مسائل عصر ایلخانان» وی بنیان نهاده شد، اما فضل تقدم باستان شناسی دوره ایلخانی بی گمان به سرفراز می رسد که با کاوش تخت سلیمان (کیانی، سرفراز، 1347) سرآغاز گرفت، با رصدخانه مراغه – با سفارش و سرمایه دانشگاه آذرآبادگان و همکاری شادروان پرویز ورجاوند (1366)- ادامه یافت و پس از کاوش ایوان جنوبی ارگ علی شاه تبریز (Ajorloo & Mazhari, 2023)، سرانجام با ربع رشیدی (1358) به پایان رسید؛ یعنی چهار کاوشگاه کلیدی از شش کاوشگاه کلیدی دوره ایلخانی ایران که آثار دو برهه پرسش برانگیز از دگرگونی های فرهنگی-اجتماعی و سیاسی ایران یعنی عصر خواجه نصیرالدین و عصر خواجه رشیدالدین را دربرمی گیرند: دو سده ای که تبریز اینک پایتخت نوزایی فرهنگ و هنر و شهرآیینی ایرانی بود و ایران، پربسامدترین واژه متون تاریخی و ادبی این دوران.
بسته تغییر اقلیم چگونه بر جوامع انسانی اثر می گذارد: رهیافت باستان شناختی تاریخی به دیرین اقلیم شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی مانند بسته ای آکنده از مخاطرات است که همه جنبه های زندگی بشر را تحت تأثیر قرار می دهد. پیامدهای تغییر اقلیم به دو بخش تقسیم می شود؛ مستقیم: مخاطرات اقلیمی مانند باران های سیل آسا، خشکسالی، امواج سرما و گرما و طوفانهای گرد و غبار که خود پیامدهایی مانند قحطی، سوءتغذیه، بیماری های جسمی و روانی، آوارگی و مرگ و میر را به دنبال دارند؛ غیرمستقیم: زیان های اقتصادی-اجتماعی بلندمدت، مانند بیکاری، مهاجرت های اجباری، کاهش جمعیت، ناامنی منطقه ای، درگیری های داخلی، جنگ و فروپاشی سیاسی-اجتماعی. در دوره های تغییر اقلیم، معمولاً با رفتارها و اتفاقاتی مواجه می شویم که ظاهراً مستقل از پیامدهای رویداد اقلیمی هستند؛ اما عمدتاً با آن ارتباط غیرمستقیم دارند. تحقیق در مورد تغییر اقلیم کنونی ناشی از گرمایش زمین می تواند برای باستان شناسان و مورخان در شناخت پیامدهای مستقیم و غیرمستقیم این پدیده و تعمیم این اطلاعات به گذشته مفید باشد. پیامدهای رویدادهای اقلیمی در مطالعات باستان شناسی اغلب از نشانه هایی مانند تغییر در سیستم معیشتی، رها شدن سکونتگاه ها در یک منطقه بدون شواهد خشونت، کاهش جمعیت منطقه ای، تغییر الگوی توزیع سکونتگاه ها و غیره استنباط می شود. گزارشهای تاریخی سیل، خشکسالی، قحطی، شیوع بیماریهای همهگیر، افزایش شورشها و جنگهای داخلی را میتوان با دورههای تغییرات آب و هوایی تطبیق داد. در این مقاله همراه با توضیحاتی در خصوص جزئیات بسته تغییر اقلیم، نمونه های باستانی و تاریخی مرتبط ارائه شده است. این تحقیق بر اهمیت بهره گیری از پژوهش های دیرین اقلیم در مطالعات باستان شناسی و تاریخی تأکید می کند. در حال حاضر، تعداد و تفکیک زمانی پژوهش های دیرین اقلیم انجام شده در ایران به حدی است که می توان اقلیم هولوسن را با اطمینان نسبتاً بالایی بازسازی کرد. تأثیرگذارترین تغییرات اقلیمی هولوسن شامل رویدادهای ۸۲۰۰، ۶۲۰۰، ۵۲۰۰، ۴۲۰۰، ۳۲۰۰ سال پیش، سرمایش اوایل قرون وسطی (حدود 450-850 م) و عصر یخبندان کوچک (حدود 1250-1870 م) هستند. ارتباط بین پژوهش های دیرین اقلیم و مطالعات باستان شناسی و تاریخی می تواند به روشن شدن موضوعات مهمی مانند آنچه منجر به دوره های تاریک و آشفته و سقوط فرهنگ ها و تمدن های باستانی شد، کمک کند. نوسانات اقلیمی در گذشته چالش های جدی برای فرهنگ های باستانی و تمدن های تاریخی ایجاد کرده ، سازگاری سیاسی آن ها را محدود نموده و انعطاف پذیری اجتماعی را کاهش داده و در نهایت منجر به عواقب شدیدی برای جوامع بشری شده اند.
واکاوی تعامل گفتمان های ایران شناسی و باستان شناسی ایران
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
90 - 113
تغییرات سیاسی و اجتماعی اواخر دوره قاجاریه همزمان با ورود مؤثر شرق شناسان و عتیقه جویان غربی شرایطی را به وجود آورد که ایرانیان برای نخستین بار در طول تاریخ طولانی خود، ایران را ابژه شناخت قرار دادند. روشنفکران ایرانی در پی کسب آگاهی از جریان های فکری اروپایی و در کنار شرق شناسی و ایران شناسی غربیان که منجر به کشف پیشینه تاریخی و آثار باستانی و شکوه و عظمت گذشته ایران شد، به ضرورت درک مجدد و بازتعریفی از خود پی بردند و براین اساس گفتمان ایران شناسی شکل گرفت. همزمان اهداف سودجویانه شرق شناسان و عتیقه جویان غربی که با ناآگاهی پادشاهان قاجار همراه بود، گفتمان باستان شناسی ایران را شکل داد. بدین ترتیب گفتمان ایران شناسی و گفتمان باستان شناسی در ارتباطی تنگاتنگ و در یک برهه زمانی به منصه ظهور رسیدند. پژوهش حاضر با روش تبارشناسانه، درجه صفر پیدایش این گفتمان ها را جهت شناخت دال های مهم آنها و نحوه تأثیر و تأثرشان بر یکدیگر ارزیابی کرده است تا درک جامعی از مبانی نظری، مفاهیم و پیوندهای مشترک گفتمان های مذکور ارائه دهد. نتیجه ارزیابی دال های تأثیرگذار در این دو گفتمان عبارت است از آنکه مجموعه ای از تتبعات ایران شناختی برساختی جدید از هویت ملی ایرانیان منطبق با گذشته غرورانگیز تاریخی آنان پدید آورد و واکاوی های باستان شناختی داده های ملموس این اندیشه را فراهم و تئوری حاکم بر جامعه را رؤیت پذیر کرد.
لزوم تحول بنیادین در نظام آموزش باستان شناسی ایران
منبع:
Caspian, Volume ۲, Issue ۴, July ۲۰۲۵
145 - 172
حوزههای تخصصی:
جدا ماندن نظام آموزش باستان شناسی ایران از روند تحول و پیشرفت دانش باستان شناسی جهانی که طی چند دهه اخیر شتاب گرفته، فاصله عمیقی میان دانش ما نسبت به استانداردهای جهانی این علم را ایجاد کرده است. وجود محوطه های باستانی پرشمار، لشکری از مشتاقان فراگیری این تخصص و قرارگیری در خاستگاه شماری از تحولات بنیادین در تاریخ تحول جوامع انسانی، می توانست کشورمان را به یکی از کانون های اصلی آموزش، فعالیت میدانی و برونداد علمی باستان شناسی در سطح جهانی تبدیل کند. باوجوداین، همان گونه که در این نوشته خواهیم دید اکنون باستان شناسی ایران باوجود کمیت گرایی در انتشارات، رکود عمیقی در زمینه های مختلف علمی و عملی خود را تجربه می کند. این عقب ماندگی به ویژه در مقایسه شرایط ایران با برخی کشورهای همسایه که به ثبات سیاسی-اجتماعی رسیده و به اهمیت باستان شناسی پی برده اند، قابل لمس است. علاوه بر این، به دلیل نبود آموزش های مؤثر مفاهیم و اهمیت باستان شناسی برای اقشار مختلف جامعه و به ویژه در مقاطع پیش از دانشگاه، میراث فرهنگی ما را به عرصه ای برای یادگاری نویسی، تخریب و کسب ثروت تبدیل کرده است. در مقاله حاضر ضمن مروری بر پیشینه آموزش باستان شناسی و فراز و فرودهای آن در ایران به واکاوی دلایل این عقب ماندگی پرداخته و سپس می کوشیم راهکارهایی برای برون رفت از این رکود پیشنهاد دهیم. اگرچه می دانیم، در حال حاضر سطح اراده برای آغاز این تغییر و تحول فراتر از توان ما است یا تصمیمی برای آن وجود ندارد، بااین حال به وظیفه ملی و میهنی خود در قبال میراث فرهنگی سرزمین مان عمل کرده و در انتظار فرصتی برای بازیابی جایگاه واقعی ایران در مجامع مختلف علمی و فرهنگی جهان می مانیم.
شواهد نویافته از دوره پارینه سنگی قدیم در شهرستان پلدختر، استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
استان لرستان در غرب ایران همواره به عنوان یکی از مناطق باستانی و سکونت گاه های بشر در دوران پارینه سنگی شناخته می شود. بر اساس اطلاعات به دست آمده از کاوش های باستان شناسی در غارهای دره خرم آباد و کوهدشت در چند دهه گذشته، سابقه سکونت در استان لرستان به حدود صد هزار سال پیش و دوره پارینه سنگی میانه می رسد. در بررسی باستان شناسی که به تازگی در منطقه میان کوه شهرستان پلدختر انجام گرفته، از 15 محوطه شواهدی از دست ابزارهای متعلق به دوره پارینه سنگی قدیم شناسایی شد. این دوره که تاریخی بین 1800000 تا 250000 سال را برای آن در نظر گرفته اند، در مطالعات باستان شناسی جهان به دلیل ارتباط با تاریخ، مسیر و نحوه پراکنش انسان ریخت های آغازین دارای اهمیت فراوانی است. در مجموع از این محوطه ها که نزدیک به هم بودند، 153 دست ابزار شامل؛ ساطور، ساطور-سنگ مادر، سنگ مادر، تبردستی، شکافنده، کلنگ سه وجهی، سوراخ کننده، خراشنده و تراشه یافت شد که بر اساس گونه شناسی مقایسه ای متعلق به دوره پارینه سنگی قدیم هستند. اهمیت این یافته ها در پژوهش های باستان شناسی فلات ایران بسیار زیاد است، چرا که تا به امروز از محوطه های معرفی شده پارینه سنگی قدیم ایران، این تعداد دست ابزار شاخص گزارش نشده است که نشان می دهد استان لرستان یکی از مناطق مهم و زیستگاهی انسان های آغازین در مسیر پراکنش به خارج از آفریقا می تواند باشد
بررسی باستان شناختی سلاح های گرم و فرآیند تولید، به کارگیری، بهره وری از آن در بستر سیاسی و اقتصادی دوره قاجار
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۹
۲۹۳-۲۶۵
حوزههای تخصصی:
براساس مطالعات باستان شناختی، انسان همواره در تلاش برای تولید و تکامل ابزارهای جنگی بوده و تسلیحات جنگی همواره نقشی مهم در کسب موفقیت های نظامی داشته است. به رغم افزایش چشمگیر مطالعات باستان شناسی دوره قاجار، نوع تسلیحات نظامی مورداستفاده در این دوره کمتر موردتوجه قرار گرفته است و پژوهش های انجام شده در حوزه نظامی دوره قاجار بیشتر به بررسی سلاح های سرد و ساختار نظامی قشون پس از رفت و آمد هیأت های نظامی خارجی و تأثیرات آن ها اختصاص دارد؛ درصورتی که نقش سلاح گرم در دوره قاجار و تحولات ناشی از آن کمتر در مطالعات باستان شناسی موردتوجه قرار گرفته است. تمرکز این پژوهش بررسی چگونگی واردات و ساخت سلاح گرم و انواع مورداستفاده آن در طول دوره قاجار است. هدف از این پژوهش، مطالعه باستان شناسانه این سلاح ها و بررسی رفتار فرهنگی هر دوره در چگونگی مواجه با تولید و واردات سلاح ها در راستای پاسخ به این پرسش ها است؛ روش های دستیابی به این سلاح و تولید داخلی آن ها به چه صورت بوده؟ و تفاوت آن ها در چه جزئیاتی قابل تبیین است؟ هم چنین بسترهای سیاسی و اقتصادی دوره قاجار چگونه در توسعه و به کارگیری سلاح گرم مؤثر بوده اند؟ روش پژوهش به صورت یک بررسی جامع و همه جانبه نگر موادفرهنگی مکتوب و غیرمکتوب طراحی شده است. یافته های پژوهش حاکی از آ ن هستند که استفاده قشون از سلاح های گرم به عنوان جنگ افزار محوری قشون در آغاز دوره پیشا ناصری و با آغاز مناسبات منطقه ای و فرامنطقه ای ایران با دیگر کشورها آغاز شده و تلاش برای تولید داخلی آن نیز از همان ابتدا مدنظر قرار گرفته است؛ هم چنین سلاح های تولید داخل دارای طول بیشتر و تزئینات کمتری در مقایسه با نمونه های وارداتی هستند، ازجمله تزئینات مورداستفاده در نمونه های داخلی نقوش تناوبی هندسی است.