مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
باستان شناسی
حوزههای تخصصی:
روش رادار نفوذی به زمین (GPR) یک روش ژئوفیزیکی غیر مخرب است که قادر به آشکارسازی انواع ناهمگنی های زیرسطحی و نیز شناسایی انواع اهداف مدفون در اعماق کم است. در پژوهش حاضر مدل سازی پیشرو و وارون داده-های GPR با هدف کاربرد در زمینه باستان شناسی، انجام شده است. منطقه مورد مطالعه، منطقه باستانی تپه حصار دامغان است که در این منطقه با هدف بررسی های باستان شناسی زیرسطحی، تعدادی پروفیل GPR با استفاده از یک سامانه GPR مجهز به آنتن های پوشش دار با فرکانس مرکزی 250 مگاهرتز، برداشت شده است. برای دست یابی به هدف، نگاشت راداری نهایی مطلوب داده های واقعی GPR منطبق بر یکی از پروفیل های برداشت در این منطقه، با اعمال مراحل پردازشی مختلف مانند تصحیح اشباع سیگنال، فیلترهای میان گذر، کنترل بهره خودکار و بردارنده زمینه بر روی داده های خام، با استفاده از نرم افزار Reflexw آماده سازی شد. سپس پاسخ GPR مدل مصنوعی متناظر با نگاشت راداری منطبق بر این پروفیل، به روش تفاضل محدود حوزه زمان (FDTD) دوبعدی، شبیه سازی شد. در ادامه برای اعتبارسنجی تعبیر و تفسیر برداشت های GPR واقعی به منظور آشکارسازی و شناسایی اهداف مدفون، از روش مدل سازی وارون با حل یک مسأله بهینه سازی، استفاده شد. نتایج این پژوهش بر اساس بررسی میزان تطابق نگاشت راداری داده های واقعی GPR با پاسخ GPR مدل مصنوعی تولید شده متناظر با آن، ضمن تأیید درستی تفسیر زیرسطحی انجام شده در منطقه باستانی تپه حصار دامغان، قابلیت کاربرد این روش را در زمینه بررسی های باستان-شناسی نشان می دهد.
بررسی و تحلیل مدنیت های باستانی با استفاده از کاربرد RS_GIS (مطالعه موردی: محوطه های هخامنشی مرودشت)
حوزههای تخصصی:
امروزه به کارگیری چارچوب های معرفتی و نظری یک رشته در رشته دیگر به معنای اختلاط میان رشته ها تلقی نمی شود؛ بلکه هرگاه نتوان پاره ای از مسائل را در رشته ای جویا شد، یاری گرفتن از رشته های دیگر، به آشکارسازی موضوع کمک خواهد نمود. با چنین رویکردی در این پژوهش سعی برآن است با توجه به مبانی نظریه-هایی که تا کنون در علوم جغرافیایی (ژئومورفولوژی) نسبت به استقرار مراکز جمعیتی و مدنیت های دیرینه در ایران شکل گرفته] چگونگی استقرار جمعیت های انسانی گذشته ایران در این مکان ها بررسی شود. برای نیل به این مقصود، مطالعات اسنادی در حوزه دانش باستان شناسی و نظریه های جدید در حیطه دانش جغرافیا (معطوف به ریخت شناسی زمین در استقرار مدنیّت های گذشته) و برداشت های میدانی همراه شده است. سپس با استفاده از GIS-RS، از طریق تلفیق باندهای طیفی، تفسیر چشمی، بارزسازی تصویر باندهای ۵ ، ۷ و ۱۳ سنجنده لندست ETM+۸ و همپوشانی لایه های وکتوری و رستری اقدام به مدل سازی سه بعدی در تحلیل های مکانی این محوّطه ها شده است. نتایج نشان می دهد هرچند دیرینه شناسان در سکونت گزینی مراکز انسانی در گذشته به ابراز عقیده و نظرات مستقلی پرداخته اند که در جای خود ارزشمند است؛ اما در واقع، پاره ای از مسائل مانند شناخت فرم های زمین و یا هویّت مکانی که مستعد چنین تمرکزی بوده به درستی روشن نشده است؛ به همین دلیل، آمایش این مراکز به عنوان هویّت های مدنی و باستانی ایران و یا هرگونه مدیریتی در این محوّطه ها دچار چالش های عدیده ای بوده است. بارزسازی گذشته این محوّطه ها که مطمح نظر این پژوهش است، می تواند در مدیریت و برنامه ریزی پایدار و حفظ میراث های گذشته سودمند باشد.
بررسی و مطالعه مکان یابی ساتراپی های هخامنشی در آسیای صغیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مورخین یونانی مانند هردودت آغاز حکومت های وابسته قلمرو هخامنشی، ساتراپی ها را از دوره حاکمیت داریوش اول می دانند، در صورتی که اصطلاح ساتراپ از دوره کوروش و کمبوجیه نیز رواج داشته است؛ بنابراین اگر آغاز حیات امپراتوری هخامنشی را از سال 559 ق.م، سال به قدرت رسیدن کوروش دوم، و پایان آن را سال 332 ق.م، فتح ایران توسط اسکندر مقدونی، بدانیم در این 227 سال توسعه قدرت سیاسی و نظامی امپراتوری هخامنشی تعدادی از کشورها و ملل زیر سلطه این امپراتوری به عنوان ساتراپ نشین هخامنشی تحت فرمان قدرت سیاسی و اقتصادی و نظامی ایران قرار گرفته بودند. براساس یافته های مکتوب باستان شناسی در ایران و سایر سرزمین های ملل تابع، تعداد این ساتراپی ها در زمان های مختلف حاکمیت امپراتوری هخامنشی متفاوت بوده است. برای نمونه تعداد این ساتراپی ها براساس کتیبه بیستون و کتیبه تخت جمشید 23 ساتراپی، کتیبه مقبره داریوش در نقش رستم 30، و کتیبه داریوش کشف شده از شوش 27 ساتراپی است، حال آن که تعداد ساتراپی ها براساس مدارک مکتوب مصری دوره هخامنشیان مانند مجسمه داریوش و سنگ یادبودهای کانال سوئز 24 ساتراپی بوده است. براساس مطالعه متون تاریخی و بررسی یافته های جدید باستان شناسی، حاکمیت هخامنشیان در طول ظهور و سقوط امپراتوری در محدوده سرزمین آناتولی تعداد 7 ساتراپی: ساتراپی لیدی یا سارد در شمال غرب ترکیه، ساتراپی کیلیکیه در جنوب غرب ترکیه، ساتراپی ایونیه در شمال غرب، ساتراپی کاریه در غرب آناتولی، ساتراپی فریگیه هلسپونت به مرکزیت داسکیلیون در شمال غرب آسیای صغیر، ساتراپی اسکودرا یا مقدونیه در شمال غرب، و ساتراپی کاپادوکیه در شرق قابل اثبات است.
باستان شناسی متن و رویکرد نقد باستان شناختی
این مقاله به بحث پیرامون خصوصیّت ها و ویژگی های نقد و ارزیابی متون باستان شناختی ازیک سو و قابلیّت ها و مبناهای بهره گیری از «بینش باستان شناختی» در نقد و سنجش متون رویکردهای انسانی و جریانات اثرگذار نظم های گوناگون دانایی ازسوی دیگر اختصاص دارد. فرآیند تبدیل برجای مانده های باستانی به مادّه و متن باستان شناختی مورد بررسی قرار گرفته و الگوهای این «فرآیندها» به مثابه مبنایی برای بحث از شیوه و رویة باستان شناسی متن باستان شناختی بهره برداری شده است. پرسش های اصلی مقاله عبارتنداز: این که چه نسبتی میان بینش باستان شناختی به مثابة ابزاری برای نقد با متون علوم انسانی برقراراست؟ باستان شناسی به مثابة یک رویکرد، تا چه میزان بخشی از بدنة علوم انسانی دیگر است و در کجاها از آنها فاصله می گیرد؟ جایگاه باستان شناسی در اندیشه های فلسفی چه بوده و چه شاخصه هایی داشته و دارد؟ ضرورت پرداختن به این پرسش ها ازیک سو ماهیت خاص باستان شناسی است که همزمان بخشی از رویکردهای علوم انسانی بوده و درعین حال ورای آنها گام برمی دارد و از سوی دیگر، بهره های قابل توجهی است که در فلسفه از باستان شناسی به مثابه یک روش تحلیل متون به عمل آمده و عبارت «باستان شناسی فلسفی» را در بطن خود پرورانده است. اهمیت پرداختن به این موضوع در آن است که می تواند مقدمه ای باشد بر تشخیص جایگاه واقعی باستان شناسی در نسبت با دیگر علوم انسانی و آگاهی یافتن نسبت به آن نوع مؤلفه هایی که امکان سربرآوردن بینش باستان شناختی را در عرصه های گوناگون علوم انسانی فراهم می سازد. در این مقاله بحث شده است که باستان شناسی فلسفی چیزی جدای از باستان شناسی نیست و لزومی ندارد آن را با عبارت «دیرین شناسی» به فارسی برگرداند. نتایج حاصل از این مقاله عبارتند از: اینکه باستان شناسی هرچند به طورکل بخشی از علوم انسانی به شمار می آید، اما از جنبه هایی مهم صرفاً یک علم انسانی نیست، بلکه مادّیتی منحصربه فرد را موضوع خود می سازد که امکان برآمدن بینشی اساسی تر از هر علم انسانی را بدان می بخشد. همچنین هرمنوتیک، به مثابه مبنای هرگونه فهم مستخرج از رویکردهای انسانی، اساس بینش باستان شناختی است و آن را به عنوان روشی برای فهم مادّیت و بافت های زیرین (به یک معنا آرخه ها)ی گفتارها و گفتمان های علوم انسانی توانمند می سازد. باستان شناسی به مثابه رویکرد نقد متون سه ویژگی دارد؛ نخست اینکه، میان متن (محتواها و گزاره ها و احکام معنادار آن) و مادّه (محصول بودن آن و فرآیند شکل گیری، توزیع و مصرف متن) در رفت وبرگشتی مداوم است؛ دوم اینکه، بافت/ سیاق متن را به مثابه کلِّ هرمنوتیک، مبنا و آرخة وجوب بخش به وجود مجموعه ای از مفاهیم و احکام همنشین با هم در سازه و ساختار متن درنظر می گیرد و مؤلف را نیز به مثابه بخشی جدایی ناپذیر از این فرآیند زایش متن از بافت موردتوجّه قرارمی دهد؛ در نهایت و سوم اینکه، فرآیندهایی مادّی را در شکل گیری و تراوش مفاهیم و معناها درون متن و همراه با آن مؤثر برمی شمارد و به جستجوی آن فرآیندها برمی آید.
حفاظت معماری و نسبت آن با تاریخ معماری، با نگاه به تجربه حفاظت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفاظت معماری و تاریخ معماری هریک مفهوم و حوزه جداگانه ای دارند. حفاظتْ حفظ اثر تاریخی و استمرار حیات آن را دنبال می کند و تاریخ معماری به دنبال شناخت و فهم معماری گذشته است. حفاظت با بناهای تاریخی که شواهد تاریخ معماری محسوب می شوند، سروکار دارد که علاوه بر سرنوشت این شواهد، تحقیق تاریخ معماری نیز اهمیت می یابد. در این تحقیق، به دنبال آنیم که بفهمیم رابطه حفاظت معماری و تاریخ معماری چگونه به وقوع می پیوندد و در این رابطه، چه نسبتی میان این دو قابل تصور است؟ هدف از این نوشتار، فهم این نسبت برای پیشبرد تاریخ معماری ایران است. روش تحقیق به کاررفته، توصیفی تحلیلی و با اتکا به استدلال های عقلی است. راه به دست آوردن داده ها کتابخانه ای و در موارد محدود، مشاهدات میدانی بوده است. برای تبیین موضوعْ حفاظت در جایگاه عمل و جایگاه نظر شناسانده شده و تاریخ معماری در دو معنای تاریخ (1) معماری و تاریخ (2) معماری به کار رفته است. نقطه تلاقی و اشتراک حفاظت و تاریخ معماری در فضای کاری حفاظت و در دو پرده اصلی به وقوع می پیوندد. پرده نخست مربوط به مطالعات مقدماتی حفاظت است؛ زیرا اثر تاریخی (اثر معماری) را به درستی نمی توان مرمت کرد مگر آنکه به درستی شناخته شود و بخش مهمی از این شناخت در حوزه تاریخ معماری روی می دهد. پرده دوم در حین انجام عملیات حفاظتی روی می نماید. به این نحو که ممکن است نشانه هایی در بنای تاریخی آشکار شود که تا پیش از این شناخته شده نبود؛ این آثار درواقع شواهد تازه ای است که دست مایه ای برای تاریخ معماری محسوب می شود. نحوه عمل حفاظت و تاریخ معماری، آن ها را در نقش پیش برنده (خادم) یا سدکننده (مانع) نسبت به هم آشکار می کند. تجربه حفاظت در ایران نیز بیان کننده رابطه میان حفاظت و تاریخ معماری است که آغاز جدیِ آن از میانه دهه 1340ش است. تاریخ نگاریِ معماریِ بناها و مجموعه هایی از قبیل مسجدجامع اصفهان، کاخ عالی قاپو، کاخ چهل ستون اصفهان، مسجدجامع اردستان، گنبد سلطانیه و دیگر بناها در حین حفاظت و مرمت به انجام رسید. مطالعات منتشرشده نشان می دهد شناختی که در حین حفاظت از بناها حاصل شده، مبتنی بر شواهد و اسناد پنهان در بنا بوده و نسبت به تاریخ نگاری هایی که از راه های دیگر حاصل شده، متفاوت است.
سیستم اطلاعات جغرافیایی در پژوهش های باستان شناسی ایران؛ پیشینه، روند و مشکلات(مقاله علمی وزارت علوم)
فناوری سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) بالغ بر 30 سال است که برای مطالعات باستان شناسی به کار می رود و به طور فزاینده ای درحال گسترش است. گسترش استفاده از این سیستم در باستان شناسی، نتیجه تکثیر و دردسترس بودن برنامه های نرم افزاری جغرافیایی، پیشرفت در فناوری رایانه و فراوان بودن داده های مکانی در زمینه باستان شناسی است. باستان شناسی ایران نیز از این قاعده مستثنا نبوده و در سال های اخیر بررسی ها و پایان نامه های زیادی بخشی از مطالعات خود را به این مقوله اختصاص داده اند. این مقاله با مروری بر ضرورت استفاده از نظریه های مکانی در باستان شناسی، به بررسی و نقد کاربرد این سیستم در باستان شناسی ایران می پردازد. پس از بررسی فعالیت های انجام شده مبتنی بر این سیستم در ایران که در دو حوزه چشم انداز و درون محوطه ای انجام شده است، مشخص شد که عدم آشنایی کامل باستان شناسان با قابلیت ها و امکانات این سیستم و توجیه نشدن کاربران آشنا با این سیستم که از دانش آموختگان رشته های جغرافیا بوده و درصدد کمک به باستان شناسان برآمده اند، ازجمله مهم ترین مشکلات بر سر راه کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی در باستان شناسی ایران است؛ هرچند می توان عوامل دیگری چون دشواری ساخت مدل مکانی برای تمامی اشیا و شکل های متنوع به دست آمده از کاوش، به روزرسانی نشدن بانک های اطلاعاتی به دلیل طولانی بودن روند تفسیرهای باستان شناسی از کاوش تا آماده شدن برای چاپ، پیچیدگی مشاهده های باستان شناسی، تنوع زیاد ابزارها، مفاهیم و کارکردهای خاص، نقشه کشی و تجزیه و تحلیل تصویر، تنوع فرهنگی و منطقه ای، گاه نگاری و چارچوب های تاریخی، هزینه بر بودن و نبودن توافق در بین باستان شناسان ایرانی را نیز در این امر دخیل دانست.
بررسی و نقد کتاب «تاریخ فرهنگ و هنر ایران (پیش از اسلام)»(مقاله علمی وزارت علوم)
فرهنگ و هنر ایران آنچنان پیچیده و غنی است که بیش از یک سده است که پژوهشگران به کشف و توصیف و توضیح آن پرداخته و همچنان نیز در وصف آن قلم می زنند. کتاب تاریخ فرهنگ و هنر ایراننیز از جمله کتاب هایی در این زمینه است که برای معرفی فرهنگ و هنر ایران در دوران پیش از اسلام به دانشجویان و علاقه مندان تهیه و تدوین شده است. کتاب تلاش کرده تا با دیدگاهی درزمانی (Diachronic) به معرفی و بحث (هر چند مختصر) در مورد ابعاد مختلف هنر و فرهنگ ایران پیش از اسلام بپردازد. چنین تلاش هایی قطعا در آشنایی نسل جوان کشور با فرهنگ های گذشته جامعه ایران و به ویژه ایران باستان مفید و در شرایط امروزی که بحران هویت گریبان جامعه ما را گرفته، راهگشا خواهد بود. نوشتار حاضر نخست به معرفی این اثر پرداخته و چارچوب شکلی و محتوایی آن بررسی و توصیف می کند. سپس هم در مورد شکل و هم در مورد محتوا، پیشنهاداتی را ارائه می کند که نگارنده امیدوار است در صورت به کارگیری آنها در چاپ های بعدی کتاب، موجب بهبودی کیفی آن شده و نگارندگان کتاب را هر چه بیشتر به هدف اصلیشان نزدیک کند.
بررسی و نقد ترجمة کتاب «روش های میدانی در باستان شناسی»(مقاله علمی وزارت علوم)
در این مقاله یکی از کتاب های ترجمه در حوزه ی باستان شناسی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. این نوشته به ماهیت و اهمیت کتاب اصلی نمی پردازد، که در نوع خود کتاب معتبری بوده است، بلکه هدف از آن، بیان کاستی ها و ابهاماتی است که در نسخة ترجمه شده دیده می شود. مشکلات و کاستی های ترجمة کتاب مورد بحث در چندین مقوله مورد بحث و ارزیابی قرار گرفته است، ازجمله ترجمة غیر دقیق، ترجمة نامفهوم یا اشتباه، خوانش دشوار و ناهم خوانی در ترجمه. ایراد اصلی کتاب، ترجمة واژه به واژه یا تحت اللفظی است که موارد متعددی به عنوان شاهد، همراه با ترجمة پیشنهادی این قلم، آورده شده است. نداشتن درک و دریافت درست از موضوع و مباحث کتاب، از دیگر ایرادات جدی کتاب مورد بحث است. این مورد نیز با مثال های متعدد، نشان داده و بحث شده است. از دیگر ایرادات کتاب، کاربست برابرنهاده های اشتباه، ناآشنا یا گاه به کلی اشتباه است که باعث شده سودمندی و اثرگذاری کتاب برای خواننده ی فارسی زبان به کمینه مقدار برسد. ترجمه، چاپ و انتشار کتابی از این دست، با چنین کیفیت نازلی، از سوی انتشارات «سمت» قابل تأمل است
نقدی بر کتاب «باستان شناسی ماد»(مقاله علمی وزارت علوم)
دوره ماد از مهم ترین ادوار تاریخی ایران بشمار می رود. زیرا در این دوره اقوام ایرانی/آریایی برای نخستین بار موفق به تشکیل حکومت در غرب ایران کنونی گردیدند. این دولت زمینه پیدایش و شکوفایی امپراتوری هخامنشی را فراهم نمود و بسیاری از اصول حکومت داری، اجتماعی، مذهبی و بطور کلی بنیادهای تمدنی را به شاخه دیگری از ایرانیان منتقل ساخت. از این حکومت به دلیل کمبود منابع مستند تاریخی، خصوصاً ایرانی و آثار باستان شناختی اطلاعات چندانی در دست نیست. این عوامل سبب گردیده است تا انتشارات قابل توجهی از دوره ماد در دسترس باستان شناسان و مادپژوهان قرار نداشته باشد و دانشجویان رشته باستان شناسی از بدو تاسیس این رشته متکی به جزوات پراکنده ای باشند که به گونه ای ناقص و تکراری در اختیارشان قرار می گرفت. انتشار کتاب باستان شناسی دوره ماد خلأ اطلاعات باستان شناسی این دوره را تا حدود زیادی ترمیم نمود و برای دانشجویان رشته باستان شناسی این فرصت را بوجود آورد تا در یک مجلد، کلیه اطلاعات مربوط به سرفصل دروس عنوان یاد شده را مورد مطالعه قرار دهند. کتاب مذکور دارای امتیازات فراوانی است که سعی می شود ضمن برشماری و یادآوری آنها به برخی از کاستی ها نیز اشاره شود تا نویسنده کتاب ضمن بازبینی در چاپ های آتیه، در صورت صلاحدید، از این پیشنهادات نیز استفاده نماید.
نقش فرایندهای ژئومورفولوژیکی بر محوطهٔ باستانی سنجر
حوزههای تخصصی:
فرایندهای ژئومورفولوژیکی در طول حیات بشر کنش های متفاوتی داشته و زندگی بشر را تحت تاثیر قرار داده اند. این تحقیق نگاهی دارد به نقش فرایندهای ژئومورفولوژیکی طی 6000 سال قبل در محوطه باستانی سنجر که در فاصله20 کیلومتری شهر شوش واقع شده است. در این تحقیق ابتدا با بکارگیری تصاویر ماهواره ای، نرم افزار ArcGIS و نقشه های زمین شناسی منطقه مذکور بررسی شد. طی این مراحل مخروطه افکنه هایی در جهت شمال محوطه باستانی از طریق تصاویر ماهواره ای مشاهده گردید. سپس عملیات میدانی و بازدید از محوطه مورد مطالعه صورت گرفت. در عملیات میدانی، ترانشه هایی تا عمق6 متر از سطح دشت ایجاد گردید و بعد از تعیین سن نسبی از طریق سفال نگاری، از هرلایه نمونه هایی برداشت شد. نمونه ها در آزمایشگاه پس از انجام مراحل جدا سازی ذرات خاک با ماده مخصوص،از طریق روش هیدرومتری مورد بررسی قرار گرفت . نتایج حاصله از روش هیدرومتری و همچنین بازدیدهای میدانی و تصاویر ماهواره ای مشخص نمود که دو عامل رسوبات آبی از (دو منبع مخروطه افکنه ها و کانالها) و رسوبات بادی با منشا شمال غرب نقش مهمی در انتقال رسوبات و تدفین آثار باستانی محوطه سنجر داشته اند.
سازماندهی اطلاعات حوزه میراث فرهنگی: پیشرفت های گذشته و مسائل پیش رو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : بررسی مسائل، چالش ها، و رویکردهای پیش روی سازماندهی اطلاعات حوزه میراث فرهنگی با تمرکز بر الگوی مرجع مفهومی سی داک و الگوهای هم خانواده آن. روش شناسی :پژوهش های حوزه الگو سازی اطلاعات میراث فرهنگی، به ویژه آثار مبتنی بر الگوی مرجع مفهومی سی داک و سایر الگوهای هم خانواده آن مرور شدند. یافته ها : پژوهش های انبوه پیشین بر سودمندی دستاوردهایی تأکید داشته اند که هم گرایی کتابخانه ها، آرشیو ها، و موزه ها با یکدیگر برای ایجاد الگوهای همگون می تواند به بار آورد. بیشتر پژوهش ها، بر بررسی الگوی سی داک سی آر اِم و پژوهش های چندی نیز بر الگوهای هم خانواده آن تمرکز کرده اند. پژوهش های فراوانی سعی کرده اند با گزارش طرح های عملیاتی، تجربیات حاصل از آنها را به اشتراک گذارند. بسیاری از پژوهش ها روش شناسی مشخصی، مطابق با متون علمی روش پژوهش، برای انجام طرح گزارش نکرده اند و همگی سعی در استفاده از ابزارهای وب معنایی داشته اند. ازجمله مهم ترین چالش های استفاده کنندگان الگوهای خانواده سی آر اِم ، ابهام در تفسیر الگو و تعدد روش های پیاده سازی بیان شده است. نتیجه گیری: نظر به بلوغ الگوی مرجع مفهومی سی داک، توجه به آموزش الگو به کاربران آن و ارائه راهنماهای مختلف در سطوح متفاوت برای بهره برداری بهینه به وسیله گروه علایق ویژه سی داک سی آر اِم ضروری است.
باستان شناسی شناختی؛ در جست وجوی مادّه ی ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این مقاله، ارائه ی تعریفی از باستان شناسی شناختی، مرور خاستگاه ها و تحولات آن در طول زمان، موضوعات و چارچوب های نظری وابسته به هر یک از منظرهایی است که در طول زمان به نسبت باستان شناسی با علوم شناختی مبذول شده است. روش: ادبیات اصلی باستان شناسی شناختی، به شیوه ی کتابخانه ای، مرور و به نحوی دیالکتیکی درون جریانات معرفت شناختی اصلی این رشته جای گرفته و براساس چارچوب های فکری خاص خود طبقه بندی شده است. چارچوب های نظری موضوعات و مسایل گوناگون مطرح در باستان شناسی شناختی در قالب دو گروه مادّه گرا و ذهن گرا تحلیل و نظریه ی گیرایش مادی به عنوان شالوده ی اصلی باستان شناسی شناختی، همراه با مطالعه ی یکی از مصنوعات فرهنگی متعلق به فرهنگ و تمدن آشور نوی باستان تشریح شد. یافته ها: مطالعه ی «مخروط گِلی» آشوری در چارچوب نظریه ی گیرایش مادی نشان داد که بخش قابل توجهی از جایگاه و شخصیت پادشاه آشوری درون کیهان شناسی آن تمدن باستانی را نمی توان به مفاهیم و کدهای ذهنی ناب تقلیل داد، بلکه به شکلی فعال، از طریق، همراه با و مبتنی بر وضعیت های مادی شکل می گیرد و تقویت و بازتولید می شود و از مخروط گِلی می توان به عنوان ماده ی ذهنیت پادشاهی نام برد. نتیجه گیری: باستان شناسی شناختی با توجه به دل مشغولی دائمی و اصلی خویش با مواد و مصنوعات، می تواند سهم عمده و جایگاهی ویژه در پژوهش های علوم شناختی داشته و جنبه های مادّیت پذیر شناخت و ادراک انسانی و مادیّت ذهن را آشکار سازد.
تحلیل چشم انداز ژئوپلیتیک ارمنستان در دوره اشکانی؛ با استناد به یافته های باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
203 - 230
حوزههای تخصصی:
ارمنستان از دیرباز به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک خاص خود، توجه بسیاری از اقوام و ملل مختلف را جلب کرده است، به گونه ای که این کشور با موقعیت راهبردی آن به کانون اصلی جنگ های ایران و روم در عصر اشکانی بدل شده بود؛ منازعاتی که سرانجام در دوران حکومت ساسانیان، با تقسیم ارمنستان میان این دو قدرت بزرگ به پایان رسید. ارتش روم بارها در رویارویی با نیروهای پارتیزان اشکانی در دشت های بین النهرین مغلوب و سرانجام برای رفع ناکامی های خود، از جغرافیای طبیعی ارمنستان به منظور نفوذ و لشکرکشی استفاده کرد. به همین منظور و در راستای اقدامات رومی ها که این منطقه را برای لشکرکشی به داخل ایران انتخاب نمودند، دولت اشکانی برای مقابله با حملات متناوب آنها، رشته استحکامات تدافعی در گذرگاه های طبیعی ورودی به فلات ایران ایجاد کرد. در این پژوهش، با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با روش میدانی و کتابخانه ای و با استناد به منابع مکتوب تاریخی و داده های باستان شناختی که شامل بررسی قلاع دوره اشکانی و مستندات باستان شناسی بوده به مطالعه ارتباطات و منازعات مابین بین ملل قدرتمند در دوران اشکانی پرداخته شده است. همچنین مطالعه فوق به بازشناسی روابط بین دو امپراتوری مذکور و به تبع آن شناخت جغرافیایی سیاسی- نظامی ارمنستان توجه کرده است. نتیجه به دست آمده نشان دهنده اهمیت موقعیت ژئوپلیتیک ارمنستان، در روابط سیاسی- نظامی ایران با کشورهای همسایه و رقبا بوده است.<br /> <br />
کاوش های باستان شناسانه و عتیقه یابی سیاحان و شرق شناسان اروپایی در عهد قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال نهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۳
47-70
حوزههای تخصصی:
پیشینه ی بررسی ها و کاوش های باستان شناسی جدید و علمی در ایران به طور عمده به دوره ی قاجاریه بازمی گردد. هرچند پیشینه ی مطالعات شرق شناسی اروپاییان در ایران از دوران قاجار فراتر است، اما تا دوره ی قاجارها باستان شناسی علمی در ایران معنا و مفهوم چندانی نداشت و مطالعات مأموران و شرق شناسان اروپایی در ایران عمدتاً بر شناسایی آثار باستانی ایران متمرکز بود و کمتر حفاری های باستان شناسانه ی علمی را در بر می گرفت. در پژوهش حاضر، با رویکرد توصیفی تحلیلی و با بررسی مهم ترین آثار و گزارش های سیاحان و شرق شناسان اروپایی درباره ی آثار تاریخی و باستانی، اشیای عتیقه و کاوش های باستان شناسانه در ایران، مسئله ی اصلی پژوهش یعنی چگونگی جست وجوها و کاوش های باستان شناسانه ی شرق شناسان اروپایی و گسترش باستان شناسی عتیقه محور در ایران عهد قاجار مورد ریشه یابی و تحلیل قرار گرفته است. یافته های مطالعه ی حاضر نشان می دهد که شرق شناسان اروپایی دوره ی قاجار نقشی محوری در شروع و گسترش کاوش های باستان شناسانه ی عتیقه محور و تبدیل آثار تاریخی و هنری ایران به کالاهای تجاری و ایجاد بازار برای «عتیقه جات» ایرانی و خروج بخش عظیمی از میراث فرهنگی و تاریخی ایران به اروپا و سایر کشورهای جهان داشته اند.
محوطه یادمانی شیرکوه نایین، نشانه ای نو در مطالعات دوران ساسانی فلات مرکزی (ارزیابی شواهد باستان شناختی و متون تاریخی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متون دست اول تاریخی و شواهد باستان شناختی نظیر محوطه های باستانی و مواد فرهنگی (سفال، سکه و ..) و نیز کتب جغراف یانویسان ق رون اولی ه ی اسلامی آگاهی هایی از تقسیمات اداری ایالت پارس در دوران تاریخی به ما می دهن د و جملگی شهرستان نائین را جزء کوره ی اصطخر فارس می دانند. شهرستان نائین یکی از بخش های استان اصفهان در حاشیه-ی کویر است. شواهد متعدد و آثار برجای مانده از منطقه پاکوه نایین، نشان از اهمیت این منطقه در روزگار باستان به ویژه در دوره ی ساسانی دارد. پاکوه در 30 کیلومتری شمال غرب شهرستان و محوطه ی شیرکوه در 6 کیلومتری غرب روستای سپرو واقع شده است. به دلیلِ موقعیت جغرافیایی و سوق الجیشی، منطقه مستعد شکل گیری استقرارهای انسانی در طول زمان های مختلف بوده است. از جمله شواهد حضور ساسانیان در این منطقه می توان به قلعه، صفه و بنای چهارطاقی آن، اشاره نمود که حاکی از اهمیت این منطقه در دوران پیش گفته است و احتمالاً در گذشته این محل، در مسیر راهی با اهمیت قرار داشته است که ساسانیان در آن اقدام به احداث قلعه ی در فراز کوه شیرکوه (کوه زرد) در آن کرد ه اند. مقاله حاضر با روش ارزیابی شواهد باستان شناختی و متون نوشتاری به حضور ساسانیان در این بخش از فلات مرکزی پرداخته و نتیجه اولیه بدست آمده نشان از اهمیت آن در دوره ساسانی دارد.
تأملی در مفهوم جغرافیایی ایالت و شهر جیرفت در دوران اسلامی؛ از سده های نخستین تا اوایل سده هشتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در منابع و متون کهن اعم از تاریخی و جغرافیایی به شهر جیرفت اشاره هایی اندک اما معتنابه شده است. اگر چه این مقدار به درک کامل و حتی ناقصی از اوضاع و شرایط این شهر در گذشته نمی انجامند اما دربر دارنده نکات مهمی هستند که در مسیر درک هر چه کامل تر اوضاع و احوال سرزمین جیرفت در گذشته تعیین کننده هستند. در مقاله پیش رو اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و مراجعه به متون دست اول گردآوری شده و روش پژوهش توصیفی تحلیلی از نوع «تحلیل محتوا» هستند. نتایج این پژوهش به طور کلی چنین هستند: شهر جیرفت پیش از حمله عرب نیز وجود داشته است. این شهر تا سده ششم هجری همچنان اهمیت خود را حفظ کرد و همواره از کانون های مهم تحولات منطقه جنوب شرق ایران بود. اما از این زمان به بعد رفته رفته و نه یکباره جیرفت، اهمیت خود را به عنوان یک مرکز شهری از دست داد و با اینکه این نام (جیرفت) بنا به متون همچنان مورد استفاده قرار می گرفت اما در همان متون هیچگاه نشانی از شهر جیرفت وجود ندارد؛ در حقیقت منظور از جیرفت در این متون نه یک شهر یا مرکز شهری که یک ناحیه جغرافیایی وسیع در جنوب ایالت کرمان بوده است.
نقدی بر کتاب باستان شناسی خلیج فارس در دوره اشکانی و ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
سال هاست که باستان شناسان ایرانی و انیرانی در سرزمین های پیرامونی خلیج فارس و نیز در ژرف ناهای آن به پژوهش های باستان شناسی پرداخته اند و دستاوردهای ارزنده ای به ارمغان آورده اند. این دستاوردها بیش تر درقالب مقاله هایی منتشر شده است که بیشینه آن ها به زبان انگلیسی است. کتاب های متعددی نیز در این زمینه وجود دارد که البته به زبان انگلیسی چاپ شده است. اگرچه کتا ب هایی به قلم تاریخ پژوهان ایرانی و انیرانی نگاشته شده، نبود تک نگاریِ جامعی درباره خلیج فارس ازمنظر باستان شناسی به شدت محسوس و مشهود بود. به تازگی کتابی به زبان فارسی با نام باستان شناسی خلیج فارس در دوره اشکانی و ساسانی منتشر شده است که بررسی ها، کاوش ها، و مطالعات انجام شده باستان شناسان را در پهنه های شمالی و جنوبی خلیج فارس در دو دوره پردامنه تاریخ ایران یعنی دوره اشکانی و ساسانی دربرمی گیرد. از این روی، اهمیت موضوعی و حساسیت ملی حوزه خلیج فارس ضرورت نهادن این تألیف را در بوته ارزیابی، نقد، و بررسی توجیه می نماید. نگاه نقادانه بر این اثر ارزش مند حاکی از وجود کاستی هایی چند در ویراستاری ادبی، انسجام و نظم منطقی بین فصلی و درون فصلی مطالب، مطول بودن عناوین برخی فصل ها، تناسب و هماهنگی نداشتن عنوان با محتوا در برخی فصل ها، نبود توازن در پرداختن به پیشینه پژوهش های کرانه های شمالی و جنوبی خلیج فارس ازمنظر توالی گاه نگاری و وجود نقایصی اندک در ارجاع دهی و نمایه است.
بررسی و نقد کتاب فرهنگ مصور باستان شناسی دوران پیش از تاریخ (جلد 1)(مقاله علمی وزارت علوم)
کتاب موردنقد در این نوشته جلد نخست از کتاب دوجلدیِ فرهنگ مصور باستان شناسی دوران پیش از تاریخ (انگلیسی فارسی) است. جلد نخست اساساً ماهیتی لغت نامه ای دارد، ضمن این که برای شماری از مدخل ها توضیحی کوتاه نیز آورده شده است. کتابِ موردبحث از جنبه های متعدد ازجمله صفحه آرایی، شیوه نگارش، و به ویژه ازنظر محتوایی واکاوی شده است. در این نوشته با مثال های متعدد بحث شده است که صفت «پیش از تاریخ» برای کتاب صرفاً عنوانی بی ربط است. هم چنین، جنبه «مصوربودن» کتاب، که در عنوان آن نیز لحاظ شده است، به طور جدی موردبحث قرار گرفته است؛ شمار قابل توجهی از تصاویر کتاب کاملاً بی مورد است و صرفاً بر حجم کتاب افزوده است. گذشته از این موارد، مسئله مهم اشتباهاتی است که در معادل های پیش نهادی دیده می شود؛ این اشتباهات نه سَهوی، بلکه بینشی است. از دیگر ایرادهای کتاب معادل های نامأنوس و ناآشنا برای خواننده (باستان شناس) فارسی زبان است که این مورد نیز با مثال های متعدد نشان داده شده است. درمجموع، دربین کتاب های مشابهی که پیش تر در زمینه واژگان باستان شناسی منتشر شده اند، این کتاب ازنظر کیفی یکی از نازل ترین آن هاست. به نظر می رسد که در تدوین کتابِ حاضر تأمل و دقت کم ترین جایگاه را داشته است.
نقد و تحیل کتاب Rayy: From Its Origins to the Mongol Invasion an Archaeological and Historiographical Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال نوزدهم تیر ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
123-138
شهر باستانی ری نمادی از زندگی اجتماعی و فرهنگی ایران تا پیش از ورود مغولان به شمار می رود. شکوفایی اقتصادی، فرهنگی، و اجتماعی این شهر در دوران اسلامی سبب شد که در برخی منابع تاریخی از آن با نام های عروس شهرها، ام البلاد، و شیخ البلاد نام ببرند. کتاب ری: از زمان پیدایش تا حمله مغولان؛ ازمنظر مطالعات باستان شناسی و تاریخ نگارانه جدیدترین مطالعات باستان شناسی و تاریخ شهرنشینی ری باستان است. این کتاب به قلم روکو رانته و همکاری قدیر افروند را انتشارات بریل هلند در سال 2014 منتشر کرد. کتاب یادشده از ترکیب داده های باستان شناسی حاصل دو فصل کاوش و حفاری باستان شناسی طی سال های 2006 و 2007 در دژ رشکان ری و متون تاریخی اطلاعات ارزش مندی درخصوص باستان شناسی، تاریخ، و شهرسازی ری در دوران باستان در اختیار خواننده قرار می دهد، ولی همانند هر اثر علمی دیگری شامل کاستی هایی است که در مقاله پیش رو بدان ها پرداخته می شود.
نقدی بر کتاب بین النهرین و ایران در دوران هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال نوزدهم تیر ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
155-167
دوره هخامنشی یکی از مهم ترین ادوار تاریخی ایران به شمار می رود. در این دوره کوروش و جانشینانش بزرگ ترین دولت متمرکز آن دوران را پدید آوردند که باوجود تنوع بسیار آن ازنظر فرهنگی و قومی با نظام اداری بسیار پیشرفته ای مدیریت می شد. هخامنشیان با سیاست تساهل و تسامح توانستند تمامی نواحی را با خود هم راه کنند و ضمن اجازه حفظ هنر و فرهنگ بومی آن ها، هنر و فرهنگ خود را نیز وارد کنند. این امپراتوری مدلی موفق از حکومتی چندملیتی بود که بین النهرین، مصر، قفقاز، آسیای صغیر، و آسیای مرکزی را در بر می گرفت. کتاب بین النهرین و ایران در دوران هخامنشی گزارشی است از سمینار یادواره ولادیمیر لوکونین که در سال 1997 م به چاپ رسید. ترجمه فارسی این کتاب را سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها در سال 1389 منتشر کرد. اگرچه کتاب مذکور به طور کلی مجموعه اطلاعات ارزش مندی درباره دوره هخامنشی ارائه می دهد، همانند هر اثر علمی دیگری کاستی هایی دارد که در این مقاله بدان ها پرداخته می شود. در یک جمع بندی کلی نقطه ضعف اصلی این کتاب را می توان عدم انسجام و عدم ارتباط محتوای برخی از قسمت های کتاب با عنوان آن دانست.