مطالعات هنرهای زیبا

مطالعات هنرهای زیبا

مطالعات هنرهای زیبا دوره 5 بهار 1404 شماره 11

مقالات

۱.

مطالعه جامعه شناختی تاثیرات شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی عصر مانویان بر هنر نقاشی مانوی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مانی هنر مانوی نگارگری ساسانیان جامعه شناسی هنر نظریه بازتاب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۳
مانویان با ارج نهادن بیان هنری، از هنر جهت ترویج تفکرات آیینی خویش بهره می بردند. از آنجایی که هنر می تواند بیانی از جامعه خویش باشد؛ در ﺍیﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ، سعی بر این ﺍﺳﺖ که ﺑﺮ ﭘﺎیه ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺑﻪ ﺟﺎی ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍز هنر و متون مانوی، با در نظر گرفتن نظریه بازتاب  ذیل رویکرد جامعه شناختی، به مطالعه آثار هنری مانوی و تأثیرات مؤلفه های   اجتماعی بر آثار و تبیین چگونگی نمود الگوهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در نقاشی این دوره پرداخته تا ﺑﻪ تحلیلی ﺟﺎﻣﻊ ﺗﺮ ﺍز فرهنگ تفکرات و اوضاع سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آن دورﺍن و جامعه مانوی دﺳﺖ یﺎفت. هدف از تحلیل نشانگان نگاره های مانوی، رسیدن به الگوهای بازتاب جامعه، در این نگاره هاست. از آنجایی که نقاشی مانوی  تأثیرگذار بر نگارگری ایرانی و اسلامی بوده است،  تبیین این الگو و شناخت آن روشنگر سیر نگارگری و عوامل مؤثر بر تحولات آن خواهد بود. این پژوهش، به شیوه تفسیر و تحلیل محتوایی با ماهیت کیفی به بررسی آثار مانوی، رخدادهای تاریخی و شرایط حاکم بر جامعه مانوی پرداخته، با روش استقرایی و مطالعه موردی آثار، با هدف بنیادین، به تبیین الگویی از نشانگان بازتاب جامعه در آنها می پردازد. جمع آوری اطلاعات در این پژوهش   به روش کتابخانه ای صورت گرفته است . در بیان نتایج این پژوهش می توان گفت در نقاشی مانوی، نمادها و نشانگان ایدئولوژی دینی  به زیبایی تبلور یافته اند. در برخی آثار، تقابل جامعه بازرگانان شهری و توده فقیر با جامعه اشرافی - که از دین درباری برای مشروعیت خویش بهره می برده اند - و تمایل این جامعه فکری به پیروی از طبقه بندی اجتماعی بر پایه دینداری و نیکویی، به جای ارج نهادن به طبقه بندی اجتماعی حکومتی ثروتمند؛ و به طور کلی نمودهای بازتاب تحولات این عصر پر آشوب، تقابل و جدل های فکری   حمایت های مالی و حکومتی و جهت گیری های فکری   در آثارهنری تصویری مانوی مشهود است .
۲.

تحلیل نشانه شناسانه تصویری آثار نقاشیخط حسین زنده رودی و حمیدرضا قلیچ خانی (بر مبنای دیدگاه رولان بارت)

کلیدواژه‌ها: نشانه شناسی تصویر نقاشیخط حسین زنده رودی حمیدرضا قلیج خانی رولان بارت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۳
با خلق آثار نقاشیخط در مکتب سقاخانه، هنرمندانی با بهره بردن از اصول خوشنویسی به عنوان نمادی از هنرهای سنتی و نیز برگزیدن فضای هنری نوگرا، راهی تازه را در هنر مدرن تجسمی ایران گشودند . دو نمونه از آثار نقاشیخط دوره معاصر، یکی آثار حسین زنده رودی و دیگری تصاویر « هو » از حمیدرضا قلیچ خانی است. در این پژوهش با تحلیل نشانه شناسانه، به مفاهیم نوشتاری و تصویری، نوع خط و تکنیک به کار رفته و   دسته بندی اشکال و نقوش موجود در آثار این دو هنرمند پی خواهیم برد . هدف از این پژوهش مطالعه بصری آثار حسین زنده رودی و حمیدرضا قلیچ خانی است. همچنین به بررسی مفاهیم موردنظر دو هنرمند در خلق آثار و دستیابی به ساختار علمی مستحکم تر پرداخته شده که از مطالعه و دسته بندی آثار حاصل می شود و به خلق هنری آگاهانه در بین هنرمندان معاصر منجر شده است . سؤالات مطرح شده عبارتند از -۱ مفهوم نوشتار و تصویر در آثار هنرمندان مذکور از منظر نشانه شناسی تصویری چیست؟ -۲ استفاده از کدام خط و تکنیک خوشنویسی در آثار این دو هنرمند کاربرد دارد؟ -۳ اشکال موجود با رویکرد نشانه شناسی تصویری، در کدام دسته بندی قرار می گیرند؟ نوع این پژوهش بنیادی، کیفی و با روش توصیفی و تحلیل محتوا و همچنین رویکرد آن نشانه شناسی است. در گردآوری داده ها از منابع کتابخانه ای و مطالعه بصری آثار استفاده شده و چارچوب نظری آن برمبنای نشانه شناسی تصویری رولان بارت است . بررسی آثار حسین زنده رودی و حمیدرضا قلیچ خانی نشان می دهد که نظام های رمزگانی آثار، دلالت های صریح و ضمنی دارند و در مواجه با دلالت های صریح، با سطح اولیه یا بازنمودی آثار روبه رو هستیم .
۳.

تئاترموزه

کلیدواژه‌ها: تئاترموزه اماکن میراث فرهنگی تئاترکاربردی فرایند محوری جشنواره آوینیون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۳
« تئاترمیراث » یا « تئاترموزه » یکی از شاخه های نمایش های کاربردی در هنرهای نمایشی است که ویژگی اصلی آن، انتقال مفاهیم آموزشی و اطلاعات فرهنگی از طریق رسانه تئاتر است. کشور ایران، با تمدنی چند هزار ساله، از سرزمین های برخوردار از جاذبه های تاریخی، باستانی و موزه های متنوع فرهنگی در سراسر اقلیم تمدنی خود به شمار می آید . تئاترمیراث به عنوان رسانه ای کاربردی، با بهره گیری از شیوه های اجرایی و نمایشی، می تواند یکی از مؤثرترین ابزارهای ارتباطی برای بازدیدکنندگان موزه ها و اماکن تاریخی و باستانی باشد؛ ابزاری برای دریافت و تجربه آموزه های تاریخی، سیاسی، مذهبی و اجتماعی تمدن ایران. ظرفیت های هنرهای نمایشی و اجرای زنده در محیط های موزه ای، امکان گسترش آموزش، ارتقای سطح فرهنگ عمومی تاریخی و تمدنی، و نیز ایجاد تجربه ای تلفیقی از یادگیری و سرگرمی را برای مخاطبان فراهم می کند . هدف این پژوهش، شناسایی ظرفیت ها و قابلیت های بالقوه تئاترمیراث به عنوان رسانه ای آموزشی و ارتباطی، در مقایسه با سایر رسانه های آموزشی است . در این راستا، کارکرد تئاترموزه نه صرفاً به مثابه نمایشی در حیطه درام، تجارت یا سرگرمی، بلکه به عنوان ابزاری کاربردی برای آموزش و آگاهی بخشی در کانون توجه قرار دارد . مزیت استفاده از مکان های غیرمتعارف و بناهای میراث فرهنگی در اجرای نمایش های مکان محور، و بهره گیری از رسانه موزه - تئاتر برای انتقال آموزه های موزه ای به مخاطبان، از دیگر مباحث مورد توجه در این نوشتار است. این مقاله با رویکرد توصیفی–تحلیلی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای و منابع الکترونیکی، در پی پاسخ به این پرسش است که آیا رسانه تئاتر و عناصر دراماتیک نمایشی، در قالب تئاترموزه، می توانند به عنوان ابزاری مؤثر برای ارتباط، آموزش و تجربه سازی در فضاهای فرهنگی و تمدنی ایران به کار گرفته شوند؟
۴.

دیجیتالِ پنهان

نویسنده: مترجم:

کلیدواژه‌ها: عکاسی دیجیتال پسا-عکاسی هالید نقره زون سیستم هنر الگوریتمی تصویر برنامه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
چه ارتباطات معناداری می توان بین تاریخ عکاسی و شرایط رسانه ای امروز ترسیم کرد؟ آیا این ارتباطات باید صرفاً بر شیوه های گفتمانی مانند «آنالوگ» و «دیجیتال» استوار باشند؟ و آیا این شیوه ها، همراه با فناوری های مرتبط شان، همواره باید به شکل متقابل منحصربه فرد در نظر گرفته شوند؟ تمایزهای مبتنی بر [نظریه] «حاصل جمع صفر»  که در نوشته های کلاسیک عکاسی به کار رفته اند، مانع از آن می شوند که بتوانیم سایر شکل های رسانه و هنر را که هم زمان با ظهور عکاسی یا از دل آن پدید آمده اند، به درستی نظریه پردازی کنیم. در مقابل، یک پژوهش «پسا-پسا-عکاسانه»  که به درستی تعریف شده باشد، باید شبکه های دیگری را برای فرهنگ های کارکردی و زمینه های تولید خود جست و جو کند. این مقاله تعاریفی جایگزین از عکاسی به عنوان پیش نمونه ای از هنر رسانه ای ارائه می دهد. چنین تعاریفی دیگر ارزش والاتری برای خلق تصاویرِ منفرد قائل نیستند بلکه به جای آن، به واکاوی و دگرگونی انتقادی بسترهای نظری و فناورانه گسترده تری می پردازند که تصاویر در آن ها خلق می شوند؛ خواه این بسترها الکترونیکی، دیجیتال، تعاملی یا شبکه ای باشند.
۵.

رسانه های معاصر: بین تبادل دانش و انتقال تجربیات هنر تجسمی

کلیدواژه‌ها: رسانه های معاصر تبادل دانش هنر تجسمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۵
بدون تردید مهم ترین ویژگی عصر پسافناوری در حوزه ارتباطات، علاوه بر حذف محدودیت های فیزیکی، کاستن از نیاز به زمان و مکان است. امری که سبب ایجاد یک انقلاب اطلاعاتی بی پایان شده است. افزایش ژرفای سوادِ فرهنگی در مخاطب آثار هنر تجسمی دیگر تنها به تقویت تجربه از طریق دانش اندوزی محدود نمی شود؛ بلکه تعامل مستقیم و ارتباط با جامعه هنری به واسطه استفاده از رسانه های معاصر، نقش فعالی در ساحت آفرینش و گسترش هنر تجسمی (در شاخه های هنری متنوع) ایفا می کند. هرچه دانش مخاطب درباره تاریخ هنر، سبک ها، روش ها و تکنیک های مختلف آن افزون تر باشد، فرهنگ او عمیق تر شده و تجربه اش افزایش می یابد و این امر به او توانایی رسیدن به مراحل بالاتر در حوزه درک و تحلیل هنری را می دهد. به این ترتیب، زمانی که فرآیندهای فنی و ذهنی را که هنرمند در هنگام خلق اثر هنری خود طی می کند، به واسطه رسانه ثبت (و به مخاطبان منتقل) می شود، رسانه می تواند دانش را به چیزی ملموس (برای مخاطبان) تبدیل کند. این امر به رشد درک هنری و ارتقای آگاهی زیبایی شناختی فرد و جامعه کمک می کند. این پژوهش به دنبال تبیین چگونگی بهره گیری از رسانه های معاصر به عنوان پایگاه دانشی مهم در هزاره سوم، در گسترش و انتقال تجربیات هنر تجسمی محلی و جهانی است. همچنین در پی تشریح امکاناتی است که رسانه ها از طریق این ارتباط هنری بی پایان برای توسعه برنامه های درک و تحلیل هنری ارائه می دهند؛ موضوعی که به واسطه فرآیند ارتباط متقابل بین عموم مخاطبان هنر -به ویژه دانشجویان هنر تجسمی - و فعالیت های هنری متنوعی که در بستر اینترنت برگزار می شود ممکن شده است.
۷.

فتورئالیسم درمقابل عکاسی: تصویرساخته های هوش مصنوعی در عصر فریب اطلاعاتی بصری

کلیدواژه‌ها: تصویرهای ساخته هوش مصنوعی عکاسی فتورئالیسم تشخیص دادن و تصویر کردن فریب اطلاعاتی بصری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۶
در بهار ۲۰۲۳، ما شاهد جهشی بزرگ در افزایش دسترسی عموم مردم به تصاویر خلق شده توسط هوش مصنوعی بوده ایم. خبرساز شدن این تحول از تصاویر پاپ فرانسیس در ژاکت بلند مد روزش یا موتور سواری وی در خیابانی شلوغ، آغاز شد. جنجال مشابهی نیز درباره تصویرهای ساخته هوش مصنوعی از نحوه واکنش خبرگزاری ها به دستگیری قریب الوقوع رئیس جمهور اسبق، دونالد ترامپ، شکل گرفت. سازمان عفو بین الملل از تصاویر هوش مصنوعی استفاده کرد تا دومین سالگرد خشونت پلیس علیه معترضان در کلمبیا را خاطرنشان کند. بوریس الداگسن نیز جایزه بهترین عکس خلاقانه را از سوی رقابت جهانی عکاسی سونی، نپذیرفت و اعلام کرد که اثر او با هوش مصنوعی ساخته شده است. طولی نکشید که مردم واکنش های انتقادی نشان دادند. استفاده از هوش مصنوعی برای تولید تصاویر، با عنوان های تندی مانند جعلی، فریبنده، اخبار ساختگی و تهدیدی برای اعتبار عکاسی خطاب شد. این مقاله با هدف مداخله در این بحث بحران زا، سه گام تحلیلی ارائه می دهد: اولا، ما به مفهومی برای فتورئالیسم نیازمندیم که آن را از عکاسی تمیز دهد. دوما، ما به وجه تمایزی مفهومی برای دو کارکرد بنیادین عکاسی نیاز داریم: تصویرکردن و تشخیص دادن. علاوه بر این تمایز ابتدایی بین کارکردهای یک تصویر، این مقاله، گام سومی را جهت معرفی مفهوم ژانر کارکردگرایانه ارائه می دهد. توسط این رویکرد بینارشته ای نسبت به فتورئالیسم، عکاسی و ژانر، این سه شاخص تحلیلی، ارائه شده و مرحله به مرحله بررسی می شوند تا با تحلیل مثال هایی انضمامی و متاخر از تصاویری که در جامعه امروز با هوش مصنوعی تولید شده یا بهبود یافته اند، محل بحث واقع شوند. امروزه مباحثه همگانی بحران زا درباره تصاویر هوش مصنوعی در خدمت دموکراسی، هنر، ژورنالیسم و حتی عکاسی نیست. هدف مقاله حاضر این است که با ارائه ابزاری ساده و همزمان تحلیلی و کاربردی، در مباحثات مربوط به ارتباط میان عکاسی و فناوری های تصویری عصر حاضر و آینده، مشارکت کند. 
۸.

هنر، آینه ای برای رصد هویت: گفت وگوی جهانبخش امیربیگی با زهرا حبیبی خسروشاهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۳
زهرا حبیبی خسروشاهی از هنرمندان معاصر است که در آثارش مرز میان فرم و مفهوم، بدن و ذهن، روایت و سکوت را با استفاده از آثار هنری بازی مآبانه به چالش می کشد. نمایشگاه اخیر او، مجموعه ای از حجم ، چاپ و ویدیو بود که در فضایی میان بازی و بازنمایی، نگاهی رادیکال به هویت، بدن، تکرار و نظارت داشت. در این گفت وگو، از خلال چند قطعه کلیدی از نمایشگاه او، وارد فضای ذهنی اش شدیم تا نگاهی عمیق تر به دغدغه های پنهان و پیدای این هنرمند داشته باشیم.
۹.

ماده به مثابه رسانه: بررسی تحولی اساسی در کارکرد ماده؛ چگونه ماده جزئی از درونمایه اثر هنری شد؟

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۳
مجسمه سازی، به عنوان رسانه ای که بیشترین جسمیّت را دارد و فضای حقیقی را اشغال می کند، شاید نماینده شدیدترین تحولات هنر در سده بیستم باشد. در طول تاریخ، مجسمه نه تنها ابژه دیدن، که ابژه لمس کردن هم بوده است و از این لحاظ به طبیعت نزدیک تر محسوب می شود . امروزه دیگر مجسمه را از یک حجم اولیه نمی تراشند؛ بلکه بنا می کنند، جفت وجور می کنند و با مواد و روش های جدید سامان می دهند . در این جستار، به ترتیب تاریخی بررسی می شود که چطور هویت ماده به هویت رسانه مجسمه گره خورد و چه روندی باعث شد ماده مهم تر و مهم تر شود تا امروز که نوع ماده ای که هنرمند انتخاب می کند تبدیل به بخشی از درونمایه اثر می شود؛ گویی در این مورد، هدف وسیله را توجیه می کند . در یک جهش سریع از اواخر قرن نوزدهم تا به امروز، سنگ، فلز و چوب که صرفاً برای رسیدن به فرم به کار می رفت، با تقریباً هر ماده دیگری جایگزین شده است. هر ماده ای که وجود خارجی دارد می تواند وارد اثر هنری شود؛ حتی موادی که ماندگار نیستند . ماده، می تواند تاریخ، بار معنایی و حافظه ای را که در خود حمل می کند به اثر منضم کند یا حتی خودش درونمایه آن اثر شود .
۱۰.

نقد پسااستعماری تصاویر تولید شده توسط هوش مصنوعی به مثابه رسانه، مطالعه موردی: استیبل دیفیوژن نسخه SDXL

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
در جهان دیجیتالی امروز، تولید تصویر دیگر به دست نقاشان و عکاسان محدود نمی شود، بلکه هوش مصنوعی نیز به تولیدکننده ه معنا و تصویر تبدیل شده است . اما این تولید تصویر، نه امری بی طرف، بلکه ادامه یک گفتمان تاریخی و سلطه محور است . مدل های تولید تصویر، اغلب با مجموعه داده هایی آموزش دیده اند که به شدت از هژمونی  فرهنگی غرب تأثیر گرفته اند . نتیجه این امر، بازتولید تصویری از دیگری است که نه بر اساس خودآگاهی و تنوع فرهنگی، بلکه بر پایه ادراک غربی از شرق و جهان شکل گرفته است . از سال 2022 تا به امروز، هوش مصنوعی های تولید تصویر از متن، تکنولوژی صنعت تصویرسازی و جهان را دگرگون کرده اند . هوش مصنوعی های تصویرساز براساس داده های رسانه ای و اینترنتی تغذیه شده اند؛ تصویری که هوش مصنوعی می سازد، بیش از آنکه بازتاب واقعیت باشد پژواکی از تاریخ بصری سلطه و قدرت است . این ابزارها، با کمترین موانع دسترسی امکان تولید تصویر را فراهم آورده اند . تصاویری که نه خنثی هستند، نه تصادفی . این تکنولوژی، به داده های تاریخی   فرهنگی و اجتماعی ای متکی است که خود محصول گفتمان های سلطه و استعمار هستند . اکنون دیگر   مسئله این نیست که هوش مصنوعی تولید تصویر می کند؛ بلکه چگونه تصویری تولید می کند؟ به نفع چه روایت هایی؟ به زیان چه فرهنگ ها، چهره ها و هویت هایی؟ چگونه هوش مصنوعی، حتی در مدرن ترین شکل خود، همچنان در بازتولید الگوهای کهنه قدرت و بازنمایی گرفتار است؟
۱۱.

نقد کتاب «عکاسی معاصر ایران: تحول نگاه عکاسانه به واقعیت از 1357تا 1390»

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۴
کتاب عکاسی معاصر ایران : تحول نگاه عکاسانه به واقعیت نوشته آرام محمدی که ماحصل رساله دوره دکتری ایشان در رشته پژوهش هنر بوده است در سال 1401 یعنی کمتر از دو سال پس از دفاع ایشان از رساله، توسط انتشارات آبان در قطع رقعی و در 214 صفحه به چاپ رسیده است و شامل 154 تصویر است . از دیدگاه نگارنده، انتشار این کتاب یکی از رویدادهای بسیار مهم سال های اخیر عکاسی معاصر بوده است چرا که باب نقد و تحلیل به شکل مکتوب را گشوده است . اما سودمندیِ بیشترِ هر اثر پژوهشی و تحلیلی در گروی آن است که با موارد نقض و نقد روبرو شود تا چشم اندازی وسیع تر حاصل شود . در این متن ضمن اشاراتی به فرم و انسجام متن به ارزیابی اهدافِ مورد نظر محمدی در این کتاب و میزان موفقیت ایشان در دستیابی به آنها پرداخته خواهد شد . با توجه به قالبِ پژوهشیِ این اثر، بررسیِ نقاطِ ضعف ناشی از عدم تعریف واقعیت و فقدان چارچوب نظری و در ادامه سنجش استدلال های ایشان برای رسیدن به نتیجه مورد نظرشان نیز مورد توجه خواهند بود .