فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۵۵٬۶۳۸ مورد.
منبع:
حسابداری و منافع اجتماعی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۲)
209 - 236
حوزههای تخصصی:
هدف: تاب آوری به توانایی شرکت ها برای پیش بینی، آمادگی و پاسخ گویی به شرایط بحرانی اشاره می کند.پژوهش حاضر به تبیین مؤلفه های مؤثر بر تاب آوری شرکت های تولیدی در شرایط بحرانی می پردازد.روش: این پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی بوده و از لحاظ روش شناسی همبستگی از نوع پس رویدادی می باشد. نمونه پژوهش شامل 129 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی سال های 1393 تا 1400 می باشد. جهت آزمون فرضیه ها از روش معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال س استفاده گردید.یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد، سرمایه فکری بر تاب آوری شرکت در شرایط بحرانی تاثیر مثبت و معناداری دارد. استفاده مناسب از سرمایه انسانی مانند آم وزش کارکنان، تعدیل ساختارها نظیر به کارگیری سیستم مناسب فناوری اطلاعات و ارتباطات و اهتمام بیشتر برای تامین نیاز مشتریان و کسب رضایت آنان ، می تواند ظرفی ت انطب اق شرکت را افزایش دهد و درنتیجه شرکت در شرایط بحرانی تاب آور شود. همچنین یافته ها نشان داد، اثربخشی هیات مدیره بر تاب آوری در شرایط بحرانی تاثیر دارد. هیات مدیره موثر، نقش بسزایی در جهت دهی و هدایت منسجم تمامی فعالیت ها به منظور تضمین کارآمدی و موفقیت شرکت در شرایط بحرانی دارد. نتایج حاکی از آن است، فعالیت های نوآورانه در شرایط بحرانی تاثیری بر تاب آوری شرکت های تولیدی ندارد.نتیجه گیری: شرکت های تولیدی لازم است در مواجه با شرایط بحرانی که فعالیت های اجتماعی، مالی و اقتصادی را مختل می کند، با برنامه ریزی جامع و اتخاذ تصمیم های استراتژیک و افزایش پتانسیل من ابع انسانی و بهبود س اختار درونی، ت اب آوری شرکت را افزایش دهند. دانش افزایی: این پژوهش برای نخستین بار تاب آوری شرکت های تولیدی را در بازارهای نوظهور بررسی نموده است و نشان داد، هیأت مدیره پویا و موثر و ظرفیت های منابع انسانی، ساختاری و رابطه ای به افزایش تاب آوری شرکتها در مواجه با شرایط بحرانی منجر می شود. یافته های پژوهش برای تحلیل گران، قانون گذاران و صاحبان سهام شرکت ها می تواند مفید واقع شود. همچنین یافته های پژوهش به غنای ادبیات عوامل موثر بر تاب آوری شرکت های تولیدی می افزاید.
شناسایی موثرترین کار ویژه پدافند غیرعامل در مقابله با تهدیدات امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۴
1 - 25
حوزههای تخصصی:
امنیت ملی مهم ترین عنصر پایداری یا تداوم حاکمیت و معرف پیشرفت چشم گی ر در رابط ه میان جامعه و سرزمین است. تهدید امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران با مفهوم تضعیف ارزش های حیاتی کشور جزء برنامه های همیشگی غرب با ابزارهای گوناگون تهدید بوده تا با کاهش انسجام ملی در بین مردم زمینه تضعیف یا سرنگونی دولت اسلامی را به عنوان مرجع امنیت ملی فراهم آورد. در مقابله با این تهدیدات، بدیهی است بهره گیری از کار ویژه های پدافند غیرعامل یکی از راهکارهای کم هزینه و پرفایده خواهد بود ولی سؤال اساسی این است که با توجه به اصل هزینه- فایده، محدودیت منابع مادی- معنوی و تبعات گسترده ناشی از راهکارهای گزینش شده، کدام کار ویژه ها اثربخشی بیشتری دارد و بالطبع باید سیاست گذاران در اولویت اقدام قرار دهند؟ این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر گردآوری داده ها توصیفی (همبستگی) است. در این پژوهش به بررسی میزان تأثیر کار ویژه های پنج گانه پدافند غیرعامل در مقابله با تهدیدات امنیت ملی ج.ا.ایران پرداخته و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و به صورت تصادفی از نظرات 98 نفر از کارشناسان امنیتی کشور بهره گرفته است. نتایج تحلیل داده های به دست آمده با استفاده از رویکرد معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت PLS ضمن اینکه تأثیر همه کار ویژه های پدافند غیرعامل (افزایش بازدارندگی، کاهش آسیب پذیری، ارتقای پایداری ملی، تداوم فعالیت های ضروری و تسهیل مدیریت بحران) بر تهدیدات امنیت ملی را تائید می کند، نشان می دهد «کاهش آسیب پذیری» بیشترین و «تسهیل مدیریت بحران» کمترین تأثیر را در مقابله با تهدیدات امنیت ملی ج.ا.ایران دارند؛ ازاین رو تمرکز منابع مادی- معنوی سیاست گذاران باید بر اساس میزان اثرگذاری هر یک از کار ویژه ها صورت پذیرد.
تأثیر تخصص حسابرس بر رابطه بین تغییر درجه حسابرسان و تجدید ارائه صورت های مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
123 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر تخصص حسابرس بر رابطه میان تغییر درجه حسابرسان و تجدید ارائه صورت های مالی شرکت ها است. پژوهش حاضر کاربردی و از بعد روش شناسی، همبستگی از نوع علّی (پس رویدادی) می باشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 130 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده و در دوره زمانی 10 ساله بین سال های 1391 الی 1400 مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون فرضیه های پژوهش نشان دادکه تغییر درجه حسابرس با تجدید ارائه صورت های مالی رابطه مستقیم و معناداری دارد. همچنین تعامل تغییر درجه حسابرس و تخصص حسابرس بر تجدید ارائه صورت های مالی تأثیر عکس دارد. جهت حفظ کیفیت صورت های مالی، مالکان شرکت ها باید به صورت گردشی از حسابرسان با نمره بالاتر جهت بررسی صورت های مالی استفاده نمایند. بررسی تأثیر تخصص حسابرس بر تجدید ارائه صورت های مالی شرکت ها و تأثیر تعامل تغییر درجه حسابرس و تخصص حسابرس بر رابطه بین آن ها، می تواند به مالکان شرکت ها کمک کند تا با انتخاب حسابرسان با نمره بالاتر، کیفیت صورت های مالی را حفظ کنند و در نتیجه، اعتماد علاقه مندان به شرکت را افزایش دهند.
مدل سازی ساختاری تفسیری پیشران های برنامه ریزی حسابرسی داخلی مبتنی بر ریسک در بانک ها ی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
51 - 68
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، مدل سازی ساختاری-تفسیری پیشران های برنامه ریزی حسابرسی داخلی مبتنی بر ریسک در بانک ها می باشد. شناسایی پیشران های برنامه ریزی حسابرسی داخلی مبتنی بر ریسک در بانک ها از طریق پیشینه نظری و مصاحبه های نیمه ساختار یافته با روش تحلیل محتوای کیفی بر پایه تکنیک اشباع نظری و روش نمونه گیری هدفمند با 14 نفر از اساتید و رؤسای شعب و حسابرسان داخلی بانک انجام گرفت. روایی و پایایی بخش کیفی به ترتیب با روش، روایی محتوایی نسبی و ضریب کاپای کوهن[1] تایید شد. کدگذاری مصاحبه ها با استفاده از نرم افزارتجزیه و تحلیل مکس کیو دی ای[2] منجر به شناسایی 16 پیشران شد که بر اساس بازخورد خبرگان و نمودار پارتو، 12 پیشران به عنوان مهم ترین پیشران انتخاب شدند. به منظور سطح بندی پیشران های شناسایی شده، نظرات 72 نفر از حسابرسان داخلی بانک ها و رؤسا در شعب بانکی با بهره گیری از نمونه گیری تصادفی طبقه ای و به کمک پرسشنامه مقایسه زوجی مورد استفاده گرفت. پیشران های شناسایی شده با استفاده از مدل ساختاری- تفسیری[3] منجر به تشکیل هشت سطح شد که ساختار سازمانی، تاثیرگذارترین و عدم تفکیک وظایف به همراه عدم ارایه اطلاعات توسط واحدهای مختلف بانکی، تاثیرپذیرترین عوامل بودند.
پویایی محیط و شبکه سازی دانش حکمرانی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
43 - 63
حوزههای تخصصی:
شبکه سازی دانش حکمرانی شهری در محیط پویا، زیربنای پیشرفت دانش بنیان شهرها است. ضرورت آمادگی مدیریت پیچیده ی شهری را برای همگامی با تحولات و جذب آن ها به چالش می کشاند. لذا درک و شناخت نحوه شبکه سازی دانش حکمران شهری و تأثیر آن بر نحوه ی عملکرد و تصمیم گیری مدیران امری حیاتی است؛ هدف از این پژوهش ارائه الگویی از شبکه سازی دانش و عوامل تأثیرگذار بر شبکه دانش حکمرانان شهری است. پژوهش حاضر کیفی و مبتنی بر پارادایم تفسیری و روش تحلیل تم است. تحقیق از نظر هدف، بنیادین و از منظر جمع آوری و ماهیت داده ها، اکتشافی - استقرایی است. جامعه هدف تحقیق، شهرداران نواحی شهر تهران است و از میان 123 شهردار ناحیه ی تهران 18 نفر از افراد خبره انتخاب شدند. این افراد بر اساس سوابق کاری و با نظر معاونت برنامه ریزی مناطق 22 گانه تهران انتخاب شدند و پس از اشباع نظری و اشباع داده، مصاحبه ها به اتمام رسیدند. ابزار اصلی تحقیق گروه کانونی اکتشافی با مصاحبه عمیق است؛ لذا برای تحلیل داده های متن مصاحبه ها، بر اساس دانش های در دسترس، از نرم افزار MAXQDA 2020 استفاده شده است. در این تحقیق، دو دسته اصلی از تم های تأثیرگذار و تأثیرپذیر بر شکل گیری شبکه دانش حکمرانان شهری شناسایی شدند. تم های تأثیرگذار: عوامل زمینه ای فردی، محیطی و اجتماعی، دانش حکمرانی و دانش شهری می باشند. تم تأثیرپذیر: الگوی شبکه دانش حکمرانی است لذا، سه الگوی حکمرانی شهری رایج، مطلوب و نامطلوب ایجاد می شود. تأثیرات و پویایی محیط می تواند در فرآیند شکل گیری شبکه دانش حکمرانی تأثیرگذار باشد و این شبکه ها، الگوهای گوناگون حکمرانی ایجاد کنند. کم توجهی به ایجاد شبکه های دانش در نهادها و سازمان های دولتی، فرآیند تصمیم گیری را کند کرده و مدیریت بحران در دنیای امروز را با چالش هایی مواجه می کند.
تأثیر برنامه ریزی استراتژیک بنگاه نگهدار بر نوآوری استراتژیک و بقای استراتژیک شرکت های تابعه با تحلیل نقش انعطاف پذیری استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
347 - 368
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی تأثیر برنامه ریزی استراتژیک بنگاه نگهدار بر نوآوری استراتژیک و بقای استراتژیک شرکت های تابعه و تحلیل نقش انعطاف پذیری استراتژیک در بنگاه نگهدار تاپیکو است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش 482 نفر از مدیران ارشد و میانی 42 شرکت تابعه از پنج گروه مختلف صنعتی و مدیریتی هستند که تحت نظارت شرکت نگهدار تاپیکو فعالیت دارند. حجم نمونه با استفاده از روش توان آزمون و به کارگیری نرم افزار G-Power به تعداد 222 نفر تعیین شد و به منظور اطمینان بیشتر 280 پرسشنامه توزیع شد و با نرخ برگشت پذیری 5/82 درصد، نهایتاً 225 پرسشنامه مبنای تحلیل قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهد برنامه ریزی استراتژیک بنگاه های نگهدار تأثیر مثبتی بر انعطاف پذیری استراتژیک، نوآوری استراتژیک و بقای استراتژیک شرکت های تابعه دارد. علاوه بر این، انعطاف پذیری استراتژیک شرکت های تابعه تأثیر مثبتی بر نوآوری استراتژیک و بقای استراتژیک آن ها دارد. همچنین نوآوری استراتژیک شرکت های تابعه تأثیر مثبتی بر بقای استراتژیک دارد. از طرفی تحلیل متغیرهای میانجی نشان می دهد که انعطاف پذیری استراتژیک و نوآوری استراتژیک شرکت های تابعه میانجی کننده تأثیر برنامه ریزی استراتژیک بر بقای استراتژیک است. ضمن آنکه انعطاف پذیری استراتژیک شرکت های تابعه میانجی کننده تأثیر برنامه ریزی استراتژیک بر نوآوری استراتژیک و نوآوری استراتژیک نیز میانجی کننده تأثیر انعطاف پذیری استراتژیک بر بقای استراتژیک است. پژوهش حاضر مبانی نظری مدیریت استراتژیک را با پر کردن شکاف پژوهشی گسترش داد و نقش متغیرهای مؤثر بر بقای استراتژیک در کسب وکارها را برجسته کرد.
تحلیل پویایی سیستم تامین منابع انرژی الکتریکی مبتنی بر روند تغییرات اقلیمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
257 - 285
حوزههای تخصصی:
صنعت برق که در امنیت انرژی کشورها نقش تعیین کننده ای دارد در جهان با چالش هایی نظیر افزایش تقاضا، انتشار گازهای گل خانه ای و تغییرات اقلیمی مواجه شده است. با توجه به روند افزایشی تقاضای انرژی الکتریکی و تغییرات اقلیمی، ضرورت سیاست گذاری در بهره وری انرژی و انرژی های تجدیدپذیر، با نقش یکی از اولویت های استراتژیک دراسناد بالادستی کشور مطرح است. به علت پیچیدگی های بخش انرژی، پژوهش حاضر رویکرد پویایی سیستم را در نظر گرفته و به مدل سازی و شبیه سازی پویایی های سیستم تامین انرژی الکتریکی کشور با توجه به روند پیشران های تغییرات تقاضای انرژی الکتریکی ناشی از تغییر اقلیم، جمعیت و رشد اقتصادی در افق 30 ساله پرداخته است. در ادامه به شناسایی و ارزیابی سیاست های تامین انرژی الکتریکی مبتنی بر سازگاری با تغییرات اقلیمی ایران پرداخته شده است. چهار راهبرد شامل: 1) تامین انرژی الکتریکی مبتنی بر مدیریت عرضه انرژی الکتریکی از منابع تجدیدناپذیر؛ 2) تامین انرژی الکتریکی مبتنی بر مدیریت عرضه انرژی الکتریکی از منابع تجدیدپذیر؛ 3) تامین انرژی الکتریکی مبتنی مدیریت تقاضای انرژی الکتریکی و 4) تامین انرژی الکتریکی مبتنی بر سازگاری با تغییرات اقلیمی شناسایی گردید. سپس با اعمال جداگانه و ترکیبی سیاست های هر یک از راهبردها؛ رفتار متغیرهای هدف مدل، مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. در نهایت سیاست های ترکیبی شامل: 1) کاهش تلفات عرضه از طریق بهره وری عوامل تولید نیروگاه ها؛ 2) کاهش تلفات انتقال و توزیع انرژی؛ 3) کاهش سرانه مصرف انرژی الکتریکی؛ 4) توسعه نیروگاه های خورشیدی؛ 5) مدیریت تقاضای آب در بخش غذا؛ 6) توسعه سیستم های بازیافت حرارتی، 7) توسعه نیروگاه های بادی و 8) توسعه نیروگاه های بیوگاز به مثابه بهترین سیاست های تامین انرژی الکتریکی مبتنی بر سازگاری با روند تغییر اقلیم انتخاب گردید.
زمینه یابی کارکردهای تفکر استراتژیک بریکولاژ حسابرسان در کنترل وقوع اختلال های سریزشدگی فشارهای حرفه حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۴
197 - 287
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، زمینه یابی کارکردهای تفکر استراتژیک بریکولاژ حسابرسان در کنترل وقوع اختلال های سرریزشدگی فشارهای حرفه حسابرسی می باشد. این مطالعه به لحاظ روش شناسی، ترکیبی محسوب می شود، چراکه بر اساس مجموعه ای از روش های تحلیل کیفی و کمی، به دنبال دستیابی به اهداف پژوهش می باشد. لذا از طریق فرآیندهای بخش کیفی، ابتدا تلاش شد تا بر اساس دو تحلیل گرندد تئوری و غربالگری محتوایی سیستماتیک، نسبت به شناسایی زمینه های کارکردیِ تفکر استراتژیک بریکولاژ حسابرسان و اختلالِ های ناشی از سرریزشدگی فشارهای حرفه حسابرسی، اقدام شود تا پس از پیاده سازی فرآیند تحلیل دلفی فازی و تأیید پایایی ابعاد شناسایی شده، امکان بسط آن ها به بستر مطالعه ممکن باشد. سپس در بخش کمّی مطالعه، از طریق ماتریس ویکور خاکستری تلاش شد تا نسبت به ارزیابی معیارهای شناسایی شده در حرفه حسابرسی اقدام شود. یافته های مطالعه در بخش کیفی حکایت از شناسایی 36 مضمون مفهومی، 6 مؤلفه ی محوری و 3 مقوله برای متغیر کارکردهای تفکر استراتژیک بریکولاژ حسابرسان و شناسایی 5 اختلال ناشی از سرریزشدگی فشارهای حرفه حسابرسی دارد. در ادامه و باهدف ترکیب این متغیرهای در قالب پیاده سازی فرآیند تحلیل ویکور خاکستری، نتایج نشان داد، با ارتقاء سطح کارآمدی زمینه های مذاکره ای حسابرس بر اساس توسعه تفکر استراتژیک بریکولاژ در حسابرسان می توان انتظار داشت، تعارض ناشی از تساهل با صاحب کار به دلیل سرریزشدگی فشارهای حرفه حسابرسی نسبت به سایر اختلال های شناسایی شده ی دیگر، از قابلیت کنترل پذیری بیشتر برخوردار باشد.
نقش واسطه ای مهارت های اجتماعی در رابطه بین رشد قضاوت اخلاقی و مسئولیت پذیری دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از پژوهش حاضر نقش واسطه ای مهارت های اجتماعی در رابطه بین رشد قضاوت اخلاقی و مسئولیت پذیری دانش آموزان بود.روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان سال سوم دوره متوسطه دوم شهر شیراز بود. به منظور تعیین حجم نمونه، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 150 نفر انتخاب شدند که از طریق توزیع پرسشنامه مسئولیت پذیری روانشناختی کالیفرنیا(1987)، پرسشنامه مهارت های اجتماعی ماتسون و همکاران(1983) و پرسشنامه رشد قضاوت های اخلاقی سینها و وارما(1988) مورد سنجش قرار گرفتند. داده های گردآوری شده در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که در سطح آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون معنی داری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون ساده خطی و رگرسیون سلسله مراتبی به شیوه بارون و کنی(1986) استفاده شد.یافته ها: مهارت اجتماعی توسط قضاوت های اخلاقی در جهت مستقیم قابل پیش بینی است؛ مسئولیت پذیری توسط قضاوت های اخلاقی در جهت مثبت قابل پیش بینی است؛ مسئولیت پذیری توسط مهارت اجتماعی در جهت مثبت قابل پیش بینی است. مهارت اجتماعی نقش واسطه گری معنی دار در رابطه بین قضاوت های اخلاقی و مسئولیت پذیری ایفا می کند . بحث و نتیجه گیری: نتایج حاصله گویای این واقعیت است که قضاوت اخلاقی تحت تأثیر حالات ذهنی می باشد؛ بطوری که قضاوت اخلاقی عنصر مهمی در پیشرفت و تعالی دانش آموزان می باشد. پیشنهاد می شود مسئولین و معلمان مدارس به فکر تمهیداتی برای رشد این مقوله در دانش آموزان باشند تا زمینه افزایش مسئولیت پذیری فراهم شود.
تبیین فرآیند ادراک مدیران مدارس از سیاست ها: نظریه ای داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: موفقیت یا شکست سیاست ها در عمل بیش از هر چیزی به ادراک مدیران مدارس از سیاست ها بستگی دارد زیرا مدیران از جمله مهمترین کنشگرن سیاست هستند که ادراک سایر کنشگران را تحت تاثیر قرار می دهند. در همین راستا تحقیق حاضر با هدف تبیین فرآیند ادراک مدیران مدارس از سیاست ها انجام شد.روش شناسی پژوهش: برای رسیدن به این هدف از روش مطالعه داده بنیاد استفاده شد. مشارکت کنندگان شامل 23 نفر از مدیران مدارس بودند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. جمع آوری داده ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. داده های جمع آوری شده بر اساس کد گذاری باز، محوری و گزینشی به وسیله MAXQDA 2020 مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها:. پدیده اصلی مورد مطالعه یعنی فرآیند ادراک مدیران مدارس از سیاست ها، فرآیندی بسیار پیچیده و درهم تنیده است. پیچیدگی پدیده اصلی مورد مطالعه، ناشی از عوامل مختلف از جمله پیچیدگی مفهوم سیاست، محتوای سیاست، چندگانگی و تنوع سیاست ویژگی های کنشگران، وجود بافتارهای مختلف در مدارس و... است. یافته های نهایی بر اساس الگوی پارادایمی استراوس و کوربین مقوله بندی شدندبحث و نتیجه گیری: در نتیجه با وجود پیچیدگی انجام سیاست در عمل فرآیند ادراک مدیران مدارس از سیاست ها بر اساس شرایط علّی، راهبردها، شرایط محیطی، شرایط واسطه ای و پیامد ها تبیین گردید. هر کدام از این عوامل دارای ابعاد ویژگی های خاص هستند که می توان آنها را در یک پیوستار متصور بود.
طراحی الگوی شایستگی های رئیسان دانشکده های دانشگاه های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مهم ترین و تأثیرگذارترین بخش های هر دانشگاهی، دانشکده ها و در رأس آن ها، رئیسان دانشکده ها می باشند که به طور خاصی می توانند بر توسعه دانشگاه ها تأثیر بگذارند. درواقع تغییر روش تعیین رئیسان دانشکده ها که در حال حاضر در سطح گسترده ای در دانشگاه های کشور باب شده است، به یکی از جدی ترین چالش های دانشگاه ها تبدیل شده است. ازاین رو هدف از این پژوهش طراحی الگوی شایستگی های رئیسان دانشکده های دانشگاه های دولتی بود.روش: برای انجام این تحقیق از روش تحقیق کیفی استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه منابع و اسناد قابل دسترس به تعداد 197 مورد بود که با روش فراترکیب سیستماتیک تعداد 71 منبع انتخاب شد. طبقه بندی و تحلیل داده ها با استفاده از رویکرد اکتشافی، اسناد و مدارک به روش تحلیل مضمون مورد بررسی قرار گرفت . یافته ها: داده های به دست آمده از سؤال اول تحقیق، شناسایی 221 گزاره کلیدی، 139 مضمون اولیه، 26 مضمون پایه، 15 مضمون سازنده و 5 تم اصلی شامل شایستگی های عمومی، شایستگی های ارتباطی، شایستگی های تخصصی، شایستگی های بینش و نگرش استراتژیک و شایستگی های مدیریتی بود. براساس مضامین بدست آمده الگوی مورد نظر طراحی و سپس با روش کیفی معیارهای مقبولیت اشتراوس و کوربین مورد ارزیابی قرار گرفت.نتایج: به منظور انتخاب و تربیت مدیران شایسته برای دانشکده ها لازم است به انواع مهارت ها و شایستگی ها مانند انعطاف پذیری، اعتماد به نفس، سعه صدر، تیم سازی و تعامل و شبکه سازی، قدرت مذاکره، دانش و معلومات حرفه ای، توانمندسازی دیگران، حل مساله، پاسخگو، انواع بینش های اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی، تفکر منطقی و انتقادی، مدیریت منابع مالی، و مهارت روابط انسانی توجه شود.
تحلیل اثرات حسابداری بخش عمومی، حاکمیت شرکتی و کیفیت حسابرسی بر عملکرد مالی بانک ها قبل و پس از کووید-۱۹: رویکرد هوش مصنوعی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تأثیر بحران مالی، حسابداری بخش عمومی، مکانیزم حاکمیت شرکتی و کیفیت حسابرسی بر عملکرد مالی بانک های ایرانی پذیرفته شده در بورس تهران برای دو بازه زمانی قبل از بحران مالی و در دوران بحران مالی برای ۲۲ بانک با استفاده از روش تحقیق هوش مصنوعی پرداخته است. نتایج نشان می دهد که در دوران بحران مالی، اهمیت و تأثیر متغیرهای مورد بررسی بر عملکرد مالی بانک ها به طور قابل توجهی افزایش می یابد. استانداردهای حسابداری بخش عمومی (IPSAS) با افزایش 21 درصدی، کیفیت حسابرسی (AQ) با افزایش 29 درصدی و مکانیزم حاکمیت شرکتی (CG) با افزایش 14 درصدی در تأثیرگذاری بر شاخص های عملکرد مالی، نقش کلیدی در بهبود و حفظ عملکرد مالی بانک ها در شرایط بحرانی ایفا می کنند. همچنین، دقت پیش بینی مدل های یادگیری ماشین در دوران بحران 9 درصد افزایش یافته است. این یافته ها اهمیت توجه ویژه به شفافیت مالی، کیفیت حسابرسی و ساختارهای حاکمیت شرکتی را در مدیریت ریسک و بهبود عملکرد مالی بانک ها، به ویژه در شرایط بحرانی، برجسته می کند. بر اساس این نتایج، پیشنهادهای سیاستی شامل تقویت و اجرای جامع IPSAS، ارتقای کیفیت حسابرسی و تقویت مکانیزم های حاکمیت شرکتی در بانک ها ارائه شده است. بنابراین؛ این یافته ها اهمیت توجه ویژه به شفافیت مالی، کیفیت حسابرسی و ساختارهای حاکمیت شرکتی را در مدیریت ریسک و بهبود عملکرد مالی بانک ها، به ویژه در شرایط بحرانی، برجسته می کند.
تاثیر استراتژیهای مدیریت دانش بر عملکرد زنجیره تامین پایدار با میانجی گری نوآوری سازگار با محیط زیست (مورد مطالعه: کارکنان شرکتهای کوچک و متوسط استان سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
91 - 115
حوزههای تخصصی:
زمینه/هدف: طی سالیان اخیر دررابطه با مدیریت دانش، زنجیره تأمین پایدار و نوآوری سازگار با محیط زیست مطالعات زیادی انجام شده است، اما در هیچ یک به بررسی روابط چندبعدی بین متغیرها و علی الخصوص موضوع نوآوری سازگار با محیط زیست، به عنوان مکانیسمی که رابطه استراتژی های مدیریت دانش و عملکرد زنجیره تأمین پایدار را میانجی می کند، پرداخته نشده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر استراتژی های مدیریت دانش بر عملکرد زنجیره تأمین پایدار با نقش میانجی گری نوآوری سازگار با محیط زیست است. روش پژوهش: بدین منظور از روش تحقیق توصیفی - پیمایشی استفاده شد و پرسش نامه محقق ساخته که از منابع موجود در پیشینه تحقیق تهیه شده و میزان روایی آن با استفاده از شاخص های روایی ظاهری، محتوایی، بار عاملی، روایی همگرا (AVE)، فورنل و لاکر، معیار ضریب تعیین، Q^2 و نیکویی برازش و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تایید گردیده بود، با روش نمونه گیری قضاوتی و هدفمند بین ۲۰۰ نفر از کارکنان شرکتهای کوچک و متوسط استان سمنان توزیع شد. یافته های پژوهش: بنا به نتایج حاصل از فرضیات فرعی پژوهش نیز مشخص شد استراتژی های مدیریت دانش بر عملکرد زنجیره تأمین پایدار (با ضریب اثر 0.178) و عملکرد نوآوری سازگار با محیط زیست (با ضریب اثر 0.301) و همچنین نوآوری سازگار با محیط زیست بر عملکرد زنجیره تأمین پایدار (با ضریب اثر 0.590) تأثیر مثبت و معناداری داشته است و بدین ترتیب تمامی فرضیات پژوهش تایید گردید. نتیجه گیری: نتایج حاصل از بررسی داده های پرسش نامه بر مبنای تحلیل های صورت گرفته با نرم افزارهای SPSS وSmart PLS ، مشخص نمود نقش نوآوری سازگار با محیط زیست به عنوان متغیر میانجی، بر روی تأثیر استراتژی های مدیریت دانش بر عملکرد زنجیره تأمین پایدار مثبت و معنادار (با ضریب اثر 0.498) بوده است.
الگوی همکاری مبتنی بر اعتماد در بازرگانی بین الملل: تحلیلی بر نقش تفاوت های فرهنگی ایران و چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه محیط کسب وکار به طور فزاینده ای به همکاری مبتنی بر اعتماد در روابط بین المللی متکی است؛ با این حال غالباً، شرکت ها در همکاری های تجاری در بافت میان فرهنگی شکست می خورند. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی همکاری مبتنی بر اعتماد در بازرگانی بین الملل، با تحلیلی بر نقش تفاوت های فرهنگی صورت گرفت. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی بوده که با رویکرد آمیخته (کیفی و کمی) انجام شد. در مطالعه کیفی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 11 نفر از مدیران ارشد شرکت های خودروسازی ایرانی و چینی، انجام شده و داده ها با روش تحلیل تم، تجزیه وتحلیل شد. اعتبارسنجی کیفی با تاییدپذیری مشارکت کنندگان و پایایی بازآزمون انجام شد. جامعه آماری در بخش کمی، کارشناسان واحد بازرگانی شرکت های خودروسازی ایرانی و چینی بودند که 359 نفر با روش طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن تایید شد. داده ها، با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار اموس مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج تحلیل تم نشان داد الگوی همکاری مبتنی بر اعتماد در بازرگانی بین الملل شامل 159 کد باز، 34 مقوله فرعی و 11 مقوله اصلی است. بر اساس نتایج تحلیل مسیر تاثیر 8 مقوله کسب اعتبار بین المللی، صلاحیت فرهنگی، عوامل سازمانی، عوامل مدیریتی، روابط بین المللی، فرآیندهای سازمانی، هدف گذاری اثربخش و تفاوت های فرهنگی بر همکاری مبتنی بر اعتماد تایید شد. در نهایت نتایج نشان داد 5 بعد ارزش های ملی شامل مردتبعی، جمع گرایی، اجتناب از عدم اطمینان، فاصله قدرت و افراط در برابر خویشتن داری قادر به پیش بینی همکاری مبتنی بر اعتماد در دو جامعه ایرانی و چینی است.
شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر ارزیابی تکنولوژی با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ایی(ANP) و دیمتل فازی ( مطالعه موردی: شرکت پتروشیمی پارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
79 - 94
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مطابق برنامه ششم توسعه، کاهش آسیب پذیری و ارتقای پایداری ملی در تاسیسات حساس صنعت پتروشیمی الزامی بوده و فناوری نقش حیاتی در تامین الزامات پدافند غیرعامل داشته و با تغییرات جهانی، فناوری به عامل اصلی مزیت رقابتی تبدیل شده است. هدف تحقیق حاضر، شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر ارزیابی فناوری پتروشیمی پارس بر مبنای ابعاد توانمندی فناوری درمدل اطلس شامل فن افزار، انسان افزار، اطلاعات افزار وسازمان افزار ازمنظر معیارهای توانمندی و جذابیت می باشد که با شناسایی و جبران شکاف فناوری، امکان دفاع هوشمندانه، ارتقای تاب آوری و پدافندغیرعامل با استمرار تولید، فروش و ارزآوری فراهم می گردد.روش شناسی: تحقیق حاضر از نظر نوع هدف، کاربردی و از نظر روش اجرا، توصیفی-پیمایشی است. گردآوری اطلاعات با تلفیق روش کتابخانه، مصاحبه و پرسشنامه صورت گرفته و جامعه آماری، 24 نفر از خبرگان حوزه فناوری هستند.درابتدای تحقیق، ۹۲ عامل موثردر ابعاد 4 گانه مدل اطلس فناوری گردآوری و سپس اهمیت آنها با پرسشنامه دلفی فازی از جامعه آماری سنجیده شده و ارتباطات، تاثیرگذاری و رتبه بندی آنها با تکنیک ترکیبی DEMATELوANP انجام گردید.یافته ها: بعد انسان افزار و سازمان افزار با وزنهای30و24درصد پیشران فناوری شرکت بوده و دو عامل متخصصین فناوری محور و ایجاد انگیزش توسط رهبری بعد انسان افزار با وزن 5.85و5.63 درصد موثرترین اجزای موثردر فناوری می باشند. نتیجه گیری: تعهد مدیریت ارشد با عوامل نگهداشت متخصصین فناورمحور، توسعه مدیریت مشارکتی، تخصیص منابع، توسعه آموزش و ایجاد انگیزش، در مجموع وزن بالای 50 درصدی در بکارگیری ابعاد فناوری برای کسب مزیت رقابتی سازمان و ارتقای تاب آوری و پدافند غیرعامل سازمان دارد.
Networking to learn by learning to network: Social networking among students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The positive effect of social networking, particularly social networking sites (SNSs), on improving the process of learning has been acknowledged by many recent types of research. The relationship between features and characteristics of SNSs and the development of students' social networking was of interest to past researchers. As social networking is primarily perceived as intelligent thought and action in both real and virtual environments, there seems to be a need for a qualitative exploration of the influential factors of students' social networking. The study has been conducted using the case study method to look at the identified factors retrieved from previous research. A semi-structured in-depth interview was used to investigate the viewpoints and experiences of socially proactive and successful students at Iranian universities. Findings explain students' social networking due to three factors categorized as central, causal, and contextual. The personal learning system has a critical position among the various factors affecting students' social networking. Therefore, despite the facilitating role of social networking in promoting the learning process, students' social networking would be useless without utilizing a personal learning system. We can see a dynamic and interactive cycle of learning and social networking in the university context. The research has been founded on critical consideration of previously studied factors affecting social networking that were mainly limited to online technologies according to qualitative exploration. As a result of this research, different learning and social networking levels regarding diverse meaning, function, and complexity were identified.
بررسی تاثیر جهت گیری بازار بر عملکرد مالی سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو)با نقش میانجی عدم اطمینان در بازار و واکنش مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری دولتی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
245 - 257
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: سازمان ها به دنبال دستیابی به مزیت رقابتی پایدار و افزایش سودآوری با تکیه بر نوآوری و رویکردهای مناسب استراتژیک هستند. این پژوهش به بررسی تاثیر جهت گیری بازار بر عملکرد مالی ایمیدرو با نقش میانجی عدم اطمینان در بازار و واکنش مشتریان می پردازد.روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها از نوع توصیفی پیمایشی است. حجم نمونه 164 نفر بوده و برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. برای بررسی نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف استفاده شده و پایایی و روایی ابزار اندازه گیری با استفاده از شاخص های آلفای کرونباخ، پایایی مرکب، روایی همگرا و روایی واگرا بررسی گردیده است. برازش مدل با استفاده از شاخص های CvCom، Cv Red و GOF مورد ارزیابی قرار گرفته است.یافته های پژوهش: یافته های این تحقیق نشان می دهد که جهت گیری بازار بر عملکرد مالی با نقش میانجی واکنش مشتریان و عدم اطمینان در بازار در ایمیدرو تاثیر معنی دار دارد.نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: هدف نهایی تمام پیشنهادات این پژوهش، ارتقای عملکرد سازمان ایمیدرو از طریق انتخاب و اجرای راهبرد زنجیره تامین مناسب، توانمندسازی کارکنان، ایجاد ساختار سازمانی منعطف و استفاده از فناوری های نوین است.
تأثیر حضور زنان در هیئت مدیره بر هزینه حقوق مالکانه با در نظر گرفتن نقش تعدیلی عدم تقارن اطلاعات
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۳ (جلد ۳)
250 - 269
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق آن بود که اثر حضور زنان در هیئت مدیره شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، بر هزینه حقوق مالکانه بررسی، و سپس نقش تعدیلگر عدم تقارن اطلاعاتی بر آن موردمطالعه قرار گیرد. قلمرو زمانی سال های بین 1395-1401 بوده است. تحقیق حاضر در زمره تحقیقات کاربردی قرار دارد. چنانچه طبقه بندی انواع تحقیقات براساس ماهیت و روش مدنظر قرار گیرد، روش تحقیق حاضر ازلحاظ ماهیت در زمره تحقیقات توصیفی قرار داشته و ازنظر روش نیز در دسته تحقیقات همبستگی محسوب می گردد. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات از روش کتابخانه ای استفاده شد. در بخش داده های پژوهش از طریق جمع آوری داده های شرکت نمونه با مراجعه به صورت های مالی، یادداشت های توضیحی و ماهانه بورس اوراق بهادار انجام پذیرفت. براساس روش حذف سیستماتیک، تعداد 120 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. ضمن اطمینان به مدل های پژوهش در سطح بالای 99 درصد، هیچ یک از فرضیه های پژوهش به تائید نرسیدند. نتیجه این که به سبب سخت گیری حسابرسی سازمان بورس و اوراق بهادار بر عضویت شرکت ها، صورت های مالی استانداردسازی شده که درنتیجه آن، عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه حقوق مالکانه به حداقل خود رسیده و از ترکیب هیئت مدیره مستقل گردیده است. درواقع هیئت مدیره اختیارات بسیار جزئی برای اثربخشی بر متغیرهای مذکور داشته و لذا حضور زنان نمی تواند به آن ها کمک نماید.
تأثیر متقابل تخصص صنعت حسابرس و حاکمیت هیئت مدیره بر به موقع بودن گزارشگری مالی
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۴ (جلد ۱)
304 - 322
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تأثیر متقابل تخصص صنعت حسابرس و حاکمیت هیئت مدیره بر به موقع بودن گزارشگری مالی در نمونه ای مورد مطالعه از شرکت های بورسی را هدف گذاری نموده است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی، ازنظر نوع داده کمی، ازنظر منطق اجرا استقرایی و ازنظر نحوه اجرا توصیفی-همبستگی می باشد. در این تحقیق از منابع مختلفی ازجمله کتب، مقالات داخلی و خارجی و اینترنت استفاده شده است. روابط بین متغیرها با استفاده از مدل همبستگی و رگرسیون چندگانه با رویکرد پانل پویا آزمون شده است. ابتدا داده های گردآوری شده در نرم افزار اکسل طبقه بندی و پس از ساماندهی و محاسبه متغیرها، جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار آماری R بهره گرفته شد. به منظور بررسی فرضیه های پژوهش، نمونه آماری از شرکت های پذیرفته شده در صنایع منتخب از بورس اوراق بهادار تهران به روش جامعه در دسترس طی سال های ۱۳۹۲-۱۴۰۱ در نظر گرفته شد. بر اساس تحلیل آماری نتایج در سطح خطای پنج درصد نشان داد: بین حاکمیت هیئت مدیره و به موقع بودن گزارشگری مالی رابطه معنی داری وجود دارد. حسابرسان متخصص در صنعت رابطه بین حاکمیت هیئت مدیره و به موقع بودن گزارشگری مالی را تعدیل می کند.
تأثیر رهبری دوسوتوان بر نوآوری سازمانی باتأکید بر نقش میانجی گری جستجوگری دانش و تعدیل گری انعطاف پذیری راهبردی در صنعت بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
113 - 145
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر رهبری دوسوتوان بر نوآوری سازمانی در صنعت بانکداری ایران است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی است و رویکرد کمی دارد و ازنظر ماهیت روش و گردآوری اطلاعات، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش صنعت بانکداری ایران و نمونه آن 28 بانک دولتی، خصوصی و قرض الحسنه شهر تهران است. یافته های این پژوهش نشان می دهد رهبری دوسوتوان بر جستجوگری دانش و نوآوری سازمانی، تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین جستجوگری دانش بر نوآوری سازمانی تأثیر مثبت و معناداری دارد و این متغیر به عنوان میانجی گر رابطه رهبری دوسوتوان و نوآوری سازمانی نقش ایفا می کند، اما انعطاف پذیری راهبردی نقش تعدیل گر در رابطه جستجوگری دانش با نوآوری سازمانی ندارد. درنهایت به مدیران این صنعت پیشنهاد شد تا با توسعه آگاهی و قابلیت های خود، توانایی اعمال توأمان رفتارهای باز و بسته رهبری را برای بهبود نوآوری سازمانی توسعه دهند، پایگاه های دانش درون و برون سازمانی را گسترش داده و قابلیت جذب دانش را در سازمان توسعه دهند، نسبت به توسعه مراکز نوآوری اهتمام ورزند، نحوه مشارکت کارکنان در تصمیم گیری ها و ایده پردازی درجهت بهبود نوآوری سازمان را تسهیل کرده و فرهنگ نوآورانه را بر سازمان خود حاکم سازند.