فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۲۸٬۰۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
از دیرباز، بهداشت و نظافت شخصی ازجمله احکام و تکالیف شرعی شمرده می شد و مؤمنان موظف بودند برای اجرای برخی عبادات خود را پاکیزه نگاه دارند. در روزگار نو، هم پای اکتشافات پی درپی و پیشرفت علوم مختلف، بهداشت و نظافت شخصی و اجتماعی به صورت دانشی وابسته به پزشکی نوین درآمد و به تدریج از شرایع و تکالیف دینی جدا شد و وجه اجتماعی یافت. پرسش اصلی این مقاله این است که نهادینه شدن بهداشت شخصی و اجتماعی، طی دوران صدارت میرزا تقی خان امیرکبیر تا تشکیل سپاه بهداشت در سال 1343 ش، چه روندی را طی کرده است. روش پژوهش تاریخی با رویکرد توصیفی-تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای، نشریات و جراید دوران پهلوی است. براساس نتایج پژوهش، به دنبال شناخت تدریجی ایرانیان با تمدن غرب و دستاوردهای علمی آن، و پس از اقدامات امیرکبیر، به تدریج مفهوم بهداشت فردی و اجتماعی معنادار شد و رعایت اصول بهداشتی به عادت و فرهنگ همگانی تبدیل شد؛ فرایندی که در دوران حکومت رضاشاه کُند و بطئی بود. پس از جنگ جهانی دوم، متأثر از تبلیغات وسیع، نهادینه کردن بهداشت با اجرای برنامه های مختلف تبلیغی مانند چاپ نشریات مخصوص بهداشتی، گنجاندن مفاهیم مربوطه در برنامه های تحصیلی مدارس و استفاده از ابزار رسانه ای جدید مانند نمایش فیلم های بهداشتی در شهرها و روستاها، هر روز تعداد بیشتری از ایرانیان با اصول بهداشت فردی و اجتماعی آشنا شدند و رعایت آن با انواع محصولات بهداشتی همگانی گردید. سرانجام با تشکیل سپاه بهداشت در سال 1343 ش این روند در سراسر ایران شتاب گرفت.
بررسی فرآیند و عوامل تجدیدنظر در برنامۀ عمرانی پنجم(1356/ 1352ش) در دوران پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه عمرانی اول(1327/1334ش)و دوم (1341/1335ش)، به ترتیب دوران شروع و تثبیت برنامه ریزی توسعه درتاریخ ایران به شمار می روند، این برنامه های هفت ساله گرچه به نتایج موردانتظار نرسیدند اما از آن جهت که آغازگر تحول در نظام برنامه ریزی کشور بودند از جایگاه مهمی برخوردار هستند. برنامه عمرانی سوم (1346/1341ش) و چهارم(1351/1347ش) از برنامه های موفق دوران پهلوی بودند به طوری که برنامه عمرانی سوم بعنوان اولین برنامه جامع توسعه درایران ازنظر رشداقتصادی 6درصد نسبت به میزان رشد هدف گذاری شده، پیشی گرفت و برنامه عمرانی چهارم ازنظر میزان رشداقتصادی موفق ترین برنامه در ایران تاکنون بوده است. بعداز تدوین برنامه عمرانی پنجم(1356/1352ش)، وقوع تحولات داخلی و بین المللی، زمینه شکاف دربین مدیران-سازمان برنامه و مسئولان کشور را فراهم ساخت به ترتیبی که این برنامه یک سال بعد از تصویب و اجرا، مورد تجدید نظراساسی قرارگرفت، این برنامه نخستن و تنهاترین برنامه در تاریخ برنامه ریزی توسعه در ایران تاکنون بوده که مورد بازنگری قرارگرفته است. هدف پژوهش پاسخ به این سئوال است که اصلی ترین عوامل تجدیدنظر در برنامه عمرانی پنجم چه مواردی بوده است؟.این پژوهش، کیفی و به روش توصیفی- تحلیلی انجا م شده-است.چهار عامل1.افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی و رشد درآمدهای ارزی ایران،2. علاقه حاکمیت به توسعه صنعتی و زیربنایی به صورت همه جانبه و شتابان،3. اختلافات مقامات سیاسی و مدیران سازمان برنامه و بودجه و 4. تلفیق برنامه های عمرانی پنچ ساله با بودجه سنواتی را می توان به عنوان عوامل اصلی تجدیدنظر در برنامه عمرانی پنجم معرفی کرد.
مناسبات حکومت و نیروهای تولیدی و شکست صنعت گستری در دورۀ ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نخستین تکاپوی جدی برای صنعتی سازی ایران و دستیابی به تولیدات کارخانه ای، از دوره حکومت ناصرالدین شاه قاجار ( (1275-1227 ه. ش) شروع شد، اما اقدامات انجام شده در این دوره، از قبیل اکتشاف و استخراج معادن، تاسیس واحدهای صنعتی نظامی و مدنی و نیز سرمایه گذاری های دولتی، خصوصی و خارجی، منجر به صنعتی شدن و یا افزایش سهم صنعت در اقتصاد کشور نگردید و ایران در نیمه دوم قرن نوزدهم، یعنی سرآغاز صنعتی شدن کشورها، صنعتی نشد. این مقاله، با روش کتابخانه ای و با رویکرد نهادی و بویژه استفاده از الگوی تحلیلی اقتصاد ملی فردریک لیست، شکست توسعه صنعتی در این دوره را از منظر نوع مناسبات حکومت و نیروهای تولیدی و بطور خاص زمینداران، تجار و صنعتگران، توضیح داده است. به این ترتیب که درک ناقص حکومت قاجار از ماهیت تحولات صنعتی جهان و عدم همراهی جامعه و نیروهای تولیدی در مسیرصنعتی سازی ایران، مانع از تقویت بنیه تولیدملی برای حمایت از رشد، رقابت و استمرار صنایع نوپای داخلی شد. چگونگی حمایت موثر از صنایع داخلی به منظور تقویت تولید ملی، هنوز هم از مسائل اساسی اقتصاد ایران به حساب می آید.
بررسی پیامدهای مهاجرت ساکنان مرزی زورآباد به افغانستان در دورۀ پهلوی اول (بررسی موردی چگونگی ادارۀ املاک و زمین های زراعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت یکی از پدیده های جمعیتی دارای اهمیت از دیدگاه اقتصادی و اجتماعی است که چه در درون مرزهای یک کشور صورت پذیرد و چه برون مرزی باشد، پیامدهای مثبت و منفی کوتاه مدت و بلندمدت بر ابعاد گوناگون ساختاری جامعه مهاجر فرست و مهاجرپذیر دارد. جامعه ایران در دوره پهلوی اول نیز به شکل گسترده ای با انواع مهاجرت روبرو بود و سیاست های دولت در روند مهاجرت ها و پیامدهای آن تاثیر شایان توجهی داشت. مرزهای شرقی ایران به سبب موقعیت ویژه جغرافیایی (به عنوان منطقه ای مرزی) و جایگاه اقتصادی (مسیر تجاری ابریشم)، نقش مهمی در نظام مهاجرت برون مرزی ایران داشته و پذیرای اقوام ساکن در کشورهای همسایه (هزاره افغانستان، سیک ها و پشتوها از هند و پاکستان) بود. افزون بر مهاجرپذیری مرزهای شرقی در این دوره، مهاجرت گروهی از ساکنان مرزی ایران در این منطقه به آن سوی مرزها نیز شایان توجه است. اسناد موجود بیانگر مهاجرت (اجباری و اختیاری) گسترده مردمان ساکن در منطقه مرزی زورآباد در دوره پهلوی اول است. این مقاله با استفاده از روش توصیفی-تحلیل و ضمن بررسی منابع اسنادی و کتابخانه ای موجود درصد است تا ضمن پرداختن به شرایط مزارع و املاک منطقه بعد از مهاجرت ساکنان بومی، اقدامات دولت برای اداره املاک و زمین های زراعی را تحلیل و بررسی کند. داده های موجود بیانگر آن است که مهاجرت (اجباری و اختیاری) ساکنان بومی منطقه در پی حادثه زورآباد سبب تخلیه روستاها و مزارع از نیروی انسانی شد. با توجه به موقعیت جغرافیایی آن، به عنوان منطقه ای مرزی که از سالیان قبل با کشور همسایه بر سر خط مرزی اختلاف وجود داشت، حفظ جمعیت انسانی و همچنین کشاورزی منطقه جهت تثبیت حاکمیت سیاسی ایران بر منطقه ضروری بود. از اینرو دولت سعی کرد با اقدامات حمایتی از جمله جایگزینی عشایر خاوری (افغان های بربری)، اجاره املاک ضبط شده و.. این مساله را حل کند؛ اما بی انگیزیگی نیروی کار و در نتیجه سکونت کوتاه مدت در املاک این منطقه و مهاجرت به سایر مناطق سبب بی نتیجه ماندن اقدامات دولت شد. سرانجام دولت سعی کرد با اجاره دادن املاک به شرکت های فلاحتی و همچنین رفع مشکلات حقوقی مالکیت املاک، شرایط منطقه را سامان دهد.
عوامل مؤثر بر همگرایی ترکمانان صوفی آناتولی با صفویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۰
57 - 84
حوزههای تخصصی:
تصوف عامیانه یا غیرشهری به عنوان یکی از جریان های صوفیانه مهم در آناتولی دوره عثمانی، از آغاز شکل گیری حکومت عثمانی در جامعه و دولت عثمانی حضور پررنگی داشت. از حدود نیمه قرن نهم هجری به تدریج، مشروعیت حاکمیت عثمانی ها در میان پیروان تصوف عامیانه کم رنگ شد. اگرچه سیاست های عثمانی نسبت به ترکمانان کوچ نشین و نیمه کوچ نشین آناتولی که پیرو این جریان صوفیانه بودند، در واگرایی آن ها از عثمانی ها نقش مهمی ایفا کرد، اما جذابیت های موجود در نهضت صفویان نیز، در گرایش آن ها تأثیرگذار بود. اینکه مهم ترین عوامل تاریخی مؤثر در همگرایی ترکمانان صوفی مسلک آناتولی با صفویان چه بوده اند، یافته ها حاکی از آن است که گرایشِ ترکمانان مذکور به دعوت صفویان ریشه در وابستگی معنوی ایشان به طریقت صفویه و عوامل ایجابی موجود در نهضت صفوی داشت. در واقع، طریقت صفوی در دوره رهبری خواجه علی، وجهه عامیانه و عامه پسند به خود گرفت. این تحول از عوامل مهمِ گرایش عمده پیروان تصوف عامیانه به صفویان بود. با تبلیغات خلفای صفویان در آناتولی، ترکمانان زیادی بنابر عوامل ایجابی موجود در دعوت آن ها مانند غزا و جهاد، سیادت صفویان، توجه و احترام آن ها به هویت و زبان ترکی جذب شده و درنهایت یاریگر مرشدشان اسماعیل میرزا در تشکیل حکومت صفویه شدند. شواهد مختلف نشان می دهد حروفیه که پیش از انتشار در آناتولی، با صفویان پیوند خورده بودند با ارتباطی که در قرن نهم هجری با بکتاشیان یافتند زمینه ساز اتصال آن ها به صفویان شده اند. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی در پی واکاوی عوامل مؤثر بر این همگرایی خواهد بود.
بررسی و مطالعه سفال های یافت شده از فصل اول کاوش های باستان شناختی غار زل هستیجان، دلیجان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۲
83 - 115
حوزههای تخصصی:
غار زل هستیجان در شهرستان دلیجان، ازجمله مکان های مهم در مطالعات باستان شناسی بین فلات مرکزی و غرب کشور محسوب می شود که در سال 1402 کاوش باستان شناختی در آن انجام شد. طی یک فصل کاوش در این غار باستانی، آثار فرهنگی همچون چرم نوشته، گل مهر، پارچه، چرم، ابزارهای چوبی، سفال و غیره به دست آمد و باتوجه به اهمیت سفال و نقش آن در مطالعات باستان شناختی سبب شد تا این ماده فرهنگی در این مقاله مورد مطالعه قرار گیرد. ازهمین رو، برای این پژوهش تعداد 78 قطعه سفال شاخص از دوران ساسانی، از میان 1389 قطعه سفال به دست آمده از کاوش، برای مطالعه انتخاب شد. در ابتدا این سفال ها برمبنای مشخصات فنی و شکل مورد طبقه بندی و گونه شناسی قرار گرفتند. این پژوهش دارای ماهیت بنیادی با رویکردی توصیفی-تحلیلی است و روش گردآوری این پژوهش دارای دو بخش مطالعات کتابخانه ای و میدانی (سفال) است. هدف اصلی مقاله، مطالعه کمی و کیفی سفال های غار زل هستیجان، طبقه بندی، گونه شناسی و گاهنگاری نسبی آنهاست؛ مقایسه به شکل تطبیقی با نواحی مجاور صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که این سفال ها مربوط به اواخر دوره ساسانی و اوایل دوره اسلامی و ازجمله شکل های شناسایی شده در میان سفال های غار زل هستیجان به ترتیب فراوانی شامل کوزه، خمره، کاسه، دیگچه، بشقاب و تغار و متداول ترین نقش های تزیینی سفالینه ها، نقش کنده است. سفالینه ها بیشتر پخت مناسب دارند (اگرچه برخی از آنها دارای پخت نامناسب اند) و این موضوع نشان از کنترل حرارت کوره برای پخت سفال است. به طورکلی نتایج حاصل از مقایسه های گونه شناختی و گاهنگاری مقایسه ای نمونه های سفالین تپه غار زل هستیجان آشکارا نشان از همسانی و مشابهت این نمونه ها با سفالینه های مناطق همجوار و فرامنطقه ای آن دارد؛ به گونه ای که بیشترین شباهت فرهنگی با مناطق غرب ایران و شمال غرب ایران و به ترتیب بیشترین شباهت در میان سفال های محوطه باستانی هگمتانه (استان همدان)، محوطه ماهور سیاه (استان مرکزی)، قلعه یزدگرد (استان کرمانشاه)، جهانگیر (استان ایلام) دارند.
مؤلفه های مؤثر بر تحولات وقف در دوره قاجار و پهلوی (مورد مطالعه: آستان قدس رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۴)
94 - 127
حوزههای تخصصی:
هدف: مقاله حاضر با تأکید بر وقف نامه های آستانِ قدسِ رضوی، برآن است تا تحولات وقف در دوره قاجار و پهلوی را درارتباط با تغییر رویکردهای سیاسی-اجتماعی در این دو دوره، بررسی کند.روش/رویکرد: این مقاله از رویکردِ تاریخیِ توصیفی-تحلیلی استفاده کرده است. بدین منظور از مفاهیم نظری، بدون تحمیل نظریه به شواهد بهره گیری شده است. درنظرداشتن منطق قیاس استقرایی، نرم افزارهای Excel، S.Q.L، SPSS و بررسی تفاوت معنی داری داده ها، تحلیل آماری این پژوهش را پوشش می دهد.یافته ها و نتیجه گیری: کاهش تعداد واقفان عصر پهلوی نسبت به قاجار، بالأخص در پایگاه بالای پایین و کاهش پراکندگی موقوفات، معنی دار است؛ ضمن آنکه در اولویت بندی مصارف و رقبات نیز شاهد تغییراتی هستیم.به نظر می رسد وقف در قاجار برای اقشار بالا منافع سیاسی-مشروعیت یابی و اجتماعی-منزلتی داشته و در پهلوی، نهاد وقفی آستان قدس، ابزاری مناسب برای پیشبرد اهداف مدرنیزاسیون و کسب اعتبار برای حکومت بوده است. در مجموع برای واقفان قشر متوسط مذهبی، نیازهای اجتماعی احساس شده پررنگ تر از دیگر اقشار بود؛ که این موضوع در دوره پهلوی قوت بیشتری پیدا کرد. در پهلوی نسبت به قاجار، باوجودِ تقویت مؤلفه های مؤثر بر وقف (ثبات نسبی، اقدامات متولیان، تصدی هم زمان تولیت آستان و منصب استانداری) با کاهش معنی دار واقفان مواجه هستیم؛ ضمن آنکه واگذاری تولیت به آستان نیز افزایش معنی داری نداشته است. بدین سان برای وقف اهمیت اعتمادسازی در درونِ شبکه های دینی، همراهی روحانیت و تشویق حکومت، مؤلفه هایی اساسی است؛ زمینه هایی که پهلوی در آن ها موفق نبود و درنتیجه نتوانست تحولات مثبتی در وقف ایجاد کند.
طبقه بندی و گونه شناسی سفال های ساسانی محوطه گوریه استان ایلام
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۹
۱۰۴-۷۵
حوزههای تخصصی:
محوطه گوریه واقع در بخش زرنه شهرستان ایوان غرب، ازجمله محوطه های مهم ساسانی و اوایل اسلامی در مطالعات باستان شناسی غرب کشور محسوب می شود که در سال 1394ه .ش. مورد کاوش قرار گرفته است. طی یک فصل کاوش در این محوطه باستانی، آثار فرهنگی متنوعی ازجمله سفال به دست آمد و اهمیت سفال و نقش آن در مطالعات باستان شناختی سبب شد تا این ماده فرهنگی در این مقاله مورد مطالعه قرار گیرد؛ از همین رو، برای این پژوهش تعداد 127 قطعه سفال شاخص از دوره ساسانی، از میان 1500 قطعه سفال به دست آمده از کاوش برای مطالعه انتخاب گردید. در ابتدا این سفال ها برمبنای مشخصات فنی و شکل یا فرمشان مورد طبقه بندی و گونه شناسی قرار گرفتند. این پژوهش دارای ماهیت بنیادی با رویکردی توصیفی-تحلیلی است و روش اجرای این پژوهش دارای دو بخش مطالعات کتابخانه ای و میدانی (سفال) است. هدف اصلی این پژوهش، مطالعه کمی و کیفی سفال های ساسانی در محوطه گوریه، سپس گونه شناسی، طبقه بندی و گاهنگاری نسبی آن هاست و گاهنگاری به صورت تطبیقی و تبیین ارتباطات فرهنگی با نواحی مجاور براساس مطالعات تطبیقی سفال صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان دادند که ازجمله اشکال شناسایی شده درمیان سفال های محوطه گوریه شامل: کوزه، خمره، کاسه، پیاله و بشقاب و متداول ترین نقوش تزئینی سفالینه ها نقوش کنده هستند. سفالینه ها اکثراً پخت مناسب دارند که نشان از کنترل حرارت کوره برای پخت سفال است و کیفیت ساختشان عموماً متوسط است؛ هم چنین مقایسه تطبیقی انجام شده نشان داد که به لحاظ گاهنگاری نسبی سفالینه های ساسانی گوریه با محوطه های اواخر این دوره همسانی نسبی دارند؛ بنابراین ضمن دارا بودن برخی ویژگی های بومی-محلی سفالینه های این محوطه با محوطه هایی هم چون قصرابونصر، حاجی آباد، سیرم شاه، محوطه های ساسانی شناسایی شده در بررسی های ماه نشان زنجان، شمال خوزستان، میاناب شوشتر، بوشهر و محوطه های تل ماهوز و ابوشریفه در عراق قابل مقایسه، و علاوه بر ویژگی های منطقه ای، بیشترین شباهت را با حوزه فرهنگی جنوب غربی ایران داراست.
تحلیل و بررسی جایگاه زنان در ضرب المثل های شهر دهاقان بر بنیاد تحریف های شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
25 - 44
حوزههای تخصصی:
ادبیات شفاهی هر منطقه نوعی از ادبیات عامیانه محسوب می گردد که می توان از طریق تحلیل و بررسی آن، به شناخت جنبه های مختلف فرهنگ و ادبیات حاکم بر آن منطقه و طرز تفکر مردمانش پرداخت. ضرب المثل یکی از اجزاء ادبیات عامه است. برخی از ضرب المثل ها سو گیری جنسیتی دارند. در هر فرهنگی ضرب المثل های جنسیتی، نشان دهنده موقعیت اجتماعی زن و مرد است. در این ضرب المثل ها توقعات و خواست های جامعه از هر جنس (زن و مرد) مشخص شده است. بررسی جایگاه زنان در ضرب المثل های رایج در شهر دهاقان - از توابع اصفهان- می تواند نشان دهنده تفکر و ذهنیت مردمان این منطقه درباره زنان باشد. هدف از این پژوهش که به روش کتابخانه ای – میدانی انجام شده بررسی این ضرب المثل ها بر بنیاد تحریف های شناختی است که زیر مجموعه خطاهای شناختی و جزء مباحث علم روانشناسی محسوب می شود. بررسی ضرب-المثل ها بر بنیاد مذکور، تاحدی درک و شناخت دقیقی از جایگاه زنان در این شهر ارائه خواهد داد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در شکل گیری ضرب المثل های جنسیتی در شهر دهاقان برخی از تحریف های شناختی دخیل بوده اند که عبارتند از: تفکر همه یا هیچ، تعمیم مبالغه آمیز، نتیجه گیری شتابزده، استدلال احساسی، بایدها و نبایدها، برچسب زدن.
گفتمان سکولاریسم و لاییسیته نزد جبهه ملی چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
149 - 174
حوزههای تخصصی:
سکولاریسم و لاییسیته دو مفهوم در علوم سیاسی هستند که معمولاً به جای یکدیگر به کار می روند. اما این دو مفهوم به رغم شباهت هایشان، دارای وجوه افتراق بسیاری هستند. سکولاریسم نوعی جهان بینی فلسفی ناظر بر مادی نگریستن و تبیین این جهانی امور و پدیده های طبیعی، سیاسی و اجتماعی است که البته خود به شاخه هایی تقسیم می گردد، ولی لاییسیته یک نوع حکومت است که در آن نهاد دین و دولت از یکدیگر تفکیک می شوند و دولت در مسائل مربوط به مذهب و امور اعتقادی بی طرف است. با توجه به این امر، مقاله حاضر به منظور فهم نسبت جبهه ملی چهارم با این دو گفتمان، به تحلیل و تفسیر مواضع این جریان سیاسی می پردازد تا بدین طریق، راهی به تبیین چگونگی همراهی آن با جریان روحانی مذهبی در آستانه انقلاب اسلامی بیاید و به این سؤال پاسخ دهد که چرا جبهه ملی به رغم مشی سکولار و لاییسیته اش، به برخی از مؤلفه های دین گرایانه جمهوری اسلامی تن داد. نتایج مقاله نشان می دهند جبهه ملی چهارم همانند اسلاف خود، یعنی جبهه های موسوم به اول تا سوم، قرابتی با گفتمان سکولاریسم نداشت و به رغم استثناهایی، در مجموع به لاییسیته پایبندی کلی داشت. این جریان چه پیش و چه پس از انقلاب، به رغم اتکا به مذهب در تحلیل مسائل سیاسی و اجتماعی، با پیوند مستقیم نهاد دین و دولت یا همان حکومت روحانیون مخالف بود. با این حال، همین نزدیکی حداقلی به مذهب از یک سو و عدم پافشاری رهبر مذهبی جنبش بر حکومت روحانیون در مقطع انقلاب از سوی دیگر، زمینه همکاری دو جریان را در آن عصر فراهم کرد.
روند قانون گذاری مالیه در ایران دوره ی مشروطه (1324- 1341 قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
257 - 280
حوزههای تخصصی:
ساختار و تشکیلات مالیه در نظام دیوانسالاری ایران، پیشینه ای کهن دارد، اما پس از مشروطه در سال های 1324 تا 1341 قمری، در هنگامه ای که مشکلات اقتصادی شدید بود، مجلس در تبیین رویکردها، روند تدوین، تصویب و اجرای قوانین، نقش جدیدی ایفا کرد. کارگزاران مالیه و نمایندگان مجالس اول تا چهارم متأثر از نیازهای اقتصادی کشور، نابسامانی های سیاسی، و نیاز به بازآفرینی ساختار و تشکیلات نوین مالیه، تلاش های بسیاری در روند قانون گذاری انجام دادند. بررسی روند قانون گذاری مالیه در این دوره نشان می دهد که سامان سیاسی کشور با انسجام و یا ازهم گسیختگی سازمان مالیه، ورود و خروج کارگزاران و مستشاران خارجی، رویکردها و روش های نوین در مالیه و مسائل اقتصادی کشور در ارتباط بوده است. در نوشتار حاضر روند قانون گذاری مالیه، اصلاح و تحکیم ساختار اداری مالیه و نقش کاربدستان و کارگزاران مالیه و مجلس در فرایندهای آن مورد بررسی قرار گرفته است. بر این اساس، اسناد اداری، قوانین، مشروح مذاکرات مجلس و منابع کتابخانه ای دیگر با روش تاریخی و رویکرد تحلیلی بررسی شده است. کنکاش و جستجو در میان داده های به دست آمده بیانگر آن است که از ابتدای تأسیس مجلس اصلاح اقتصادی و افزایش عایدات مورد بحث بود و با توجه به اتکای دولت به درآمدهای مالیاتی، مفروض آن است که رسیدگی به وضع مالیات ها می بایست مهم ترین تصمیم اصلاحی در سال های پس از به ثمر نشستن مشروطه باشد. اما سیر قوانین تصویب شده نشان می دهد که سیاستمداران و نمایندگان مجلس اصلاح و تحکیم ساختار اداری و سازمان دهی به وزارت مالیه را در اولویت در نظر گرفته و به این امر پرداختند.
نقد و تحلیل روایت «عطاء المؤلفة قلوبهم» (روایت ابن اسحاق در السیرة النبویة ابن هشام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
71 - 98
حوزههای تخصصی:
روایتی از ابن اسحاق در کتاب السیره النبویه ابن هشام نقل شده که پس از جنگ حنین، رسول خدا (ص) به «مؤلفه قلوبهم» که اشراف مردم بودند، از غنایم قبایل هوازن چیزهایی بخشید تا سبب الفت و دلجویی آنان شود. عبارت «مؤلفه قلوبهم» برگرفته از آیه 60 سوره توبه است که ابن هشام زمان نزول آن را ذیل حوادث جنگ تبوک در سال نهم هجرت و در میان آیاتی که درباره منافقین نازل شده، نقل کرده و در توضیح آن نوشته «این آیات بیان می کند که مستحقان و گروه های شایسته دریافت صدقات چه کسانی هستند». این نوشتار با تکیه بر منابع سیره نگاری و آثار مورخان و بهره گیری از تفاسیر، به روش تاریخی تطبیقی و به صورت کیفی درصدد بررسی این مسئله است که روایت مؤلفه قلوبهم، تا چه اندازه با مبانی تاریخ نگاری مانند اصالت سند، انطباق با دیگر گزارش های تاریخی قابل پذیرش است و با چه هدفی در اخبار سیره نبوی شهرت یافته است. یافته های پژوهش نشان می دهد، روایت «مؤلفه قلوبهم» با آیه مورد استناد گزارش «انّما الصّدقات...»، سازگاری زمانی و محتوایی ندارد و با رویکرد تاریخ نگاری سفارشی، در اخبار سیره جای گرفته است.
روابط ایران و اسرائیل (1357-1326) از منظر نگاه نمایندگان مجلس شورای ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹
296 - 323
حوزههای تخصصی:
با صدور قطعنامه سازمان ملل متحد در سال 1948م/1327ش مبنی بر تقسیم کشور فلسطین، تشکیل دولت اسرائیل رسمیت پیدا کرد و برخی از کشورها آن را به رسمیت شناختند. در ایران این موضوع با مخالفت جامعه مذهبی مواجه شد. نمایندگان مجلس نیز در ابتدا به تأسی از خواست مردم، در نطق های خود به مخالفت با تشکیل دولت اسرائیل پرداختند. پس از کودتای 28 مرداد1332 با استحکام حکومت محمدرضا پهلوی و مناسبات دوستانه وی با آمریکا، سیاست حکومت در قبال اسرائیل چرخش پیدا کرد و سمت و سویی دوستانه اما پنهانی یافت. نمایندگان دوره های 15-24 مجلس شورای ملی به مناسبت های مختلف، روابط ایران و اسرائیل را دنبال و با توجه به سیاست حکومت درباره مناسبات، روابط و رخدادهای مرتبط با اسرائیل اظهارنظر می کردند. مقاله حاضر تلاش دارد با استفاده از مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی و منابع کتابخانه ای و روش تحلیلی-توصیفی به پرسش پاسخ دهد که نمایندگان مجلس شورای ملی چه واکنشی در قبال تشکیل دولت اسرائیل، جنگ های اعراب و اسرائیل و روابط ایران با اسرائیل داشتند؟ یافته های پژوهش حاکی است نمایندگان مجلس متأثر از گفتمان غالب در فضای سیاسی ایران، موضع گیری می کردند و مواضع تند و رادیکال نمایندگان مجلس دوره پانزدهم (در بدو تشکیل دولت اسرائیل) به تدریج فروکش کرد و هم راستا با مواضع دولت ایران و شاه به انتقاد از اسرائیل در حد مواضع کلی سازمان ملل مبنی بر خروج اسرائیل از اراضی اشغالی پس از جنگ 1967م اکتفا شد.
Recognition, Chronology, and Analysis of Cultural Interactions of Sarab Tepe, Khorasan Razavi Province, Northeast Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۴, Issue ۷, July ۲۰۲۴
5 - 18
حوزههای تخصصی:
Hezar Masjed and Shahneshin mountain ranges can be considered amongst the easternmost heights of Iran in Khorasan Razavi Province, which stretch in the northwest-southeast direction and have created a natural corridor leading to the Harirud River banks. This feature, along with favorable living conditions, has attracted human communities and habitats for a long time. The historical site of -Sarab Tepe- is one of these settlements, which is located 30km west of Saleh Abad County and at the northeast of a village of the same name. Abundant and diverse cultural materials on the surface of the site and archaeological reports show the importance of this site in terms of archaeological studies. Therefore, this research is carried out to understand the eras of settlement and its cultural interactions. The results show that this site was home to settlements in the prehistoric era (Early Bronze Age) and the Islamic era (9th to 11th century AD). Sarab Tepe’s findings from the prehistoric era indicate its cultural interactions and connections with other sites of the Early Bronze Age in northeastern Iran. The findings belonging to the Islamic era are also similar to the findings of Neyshabur. The results show the extensive connections of this site with the most important cultural centers of its time.
تحلیل فلزباستان شناختی سرباره های آهن محوطه باستانی سیروان، استان ایلام، جنوب غربی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی بررسی های باستان شناسی و انجام گمانه زنی به منظور مطالعات زمین باستان شناسی محوطه تاریخی سیروان در استان ایلام، قطعاتی به دست آمد که حاکی از بقایای فعالیت های عملیات حرارتی (Pyrometallurgy) در این سایت بوده است. پنج نمونه از این قطعات جهت انجام مطالعات آرکئومتریک و تعیین مشخصات شیمیایی و کانی شناسی آنها انتخاب شدند. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی نوع فلز استحصال شده، تخمین دمای کوره، بررسی فرایند ذوب و میزان بهره وری این فرایند در نمونه های مطالعه شده است. ساختارشناسی نمونه ها با استفاده از روش های آنالیز XRD، XRF و میکروسکوپ نوری (متالوگرافی)، انجام شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد با توجه به شناسایی فازهای اصلی ووستیت، مگنتیت و هماتیت، این قطعات، سرباره های ذوب آهن هستند. حضور ووستیت و کلسیت در تمامی نمونه ها، حاکی از آن است که محدوده دمای کوره حداقل بین 570 درجه سانتی گراد تا حدود 900 درجه سانتی گراد بوده است. همچنین با توجه به مقادیر بالای اکسید آهن باقی مانده در سرباره، نوع فرایند از دسته کوره آهن خالص با بهره وری پایین بوده و از سنگ آهک به عنوان گدازآور استفاده شده است. حضور مقادیر متفاوتی از فازهای ووستیت، مگنتیت و هماتیت در این نمونه ها، حاکی از آن است که این سرباره ها در نقاط مختلفی از کوره تشکیل شده و همچنین شرایط اتمسفر کوره در محیط احیا به خوبی کنترل نشده است. با توجه به پژوهش های اندک انجام شده در حوزه فلزکاری باستان در مناطق غربی ایران و به ویژه سایت های تاریخی استان ایلام، این پژوهش سرآغازی بر انجام مطالعات تطبیقی در حوزه تکنولوژی ذوب و استحصال آهن در مناطق غربی زاگرس مرکزی است.
پژوهشی بر فرهنگ نمادین گِل مهرهای ساسانی گنجینه موزه ملی ایران
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
125 - 146
حوزههای تخصصی:
گِل مهرهای دوره ساسانی گویای ساختار اداری، بازرگانی و دیگر مفاهیم فرهنگی اند که در نگارگری و اندازه گل مهر و شمار نشان مهر بر آن ها با یک دیگر متفاوتند. این نمونه ها در بسیاری موارد مانند دیگر داده های فرهنگی این دوره با آرایه های نمادین همراه اند. برای بررسی اهمیت و توصیف این داده ها و نیز پاسخ گویی به برخی پرسش ها در باره چرایی نمادگرایی در گل مهرها یا نماد کالاها که تاکنون کمتر به آن ها پرداخته شده است، گل مهرهای ساسانی منقوش و مکتوب مستندنشده در «گنجینه موزه ملی» برگزیده شدند. در این رابطه، معناشناسیِ پرتکرارترین آرایه ها، همگونی یا نا همگونی میان این نمادها با دیگر نمادهای نقش بسته بر آثار این دوره، گاهنگاری نسبی و خاستگاه احتمالی آن ها با توجه به نمادها و نگاشته های آن ها مورد بررسی قرار گرفته اند و با گل مهرهای گردآوری شده در دیگر مجموعه های این دوره مقایسه گردیدند. بیشتر نگارهای مهر شده بر گل مهرهای این مجموعه شامل آرایه های انسانی، جانوری و گونه های هندسی (منوگرام) است که هر دسته از گوناگونی در فرم و افزونه هایی مانند نشان انگشت دانه ها برخوردارند. برخی از 50 گل مهر مورد مطالعه ما به دلیل سایش و خوردگی و یا شکستگی ارزش خود را در خوانش نبشته ها و آرایه هایشان از دست داده اند و نیز از چگونگی به دست آمدن آن ها اطلاعی در دست نیست و تنها بر پایه نگاشته ها و نقوش به دوره ساسانی منسوب شده اند که پاسخ گویی به این مهم افزون بر دیگر موارد یکی از اهداف این پژوهش بوده است. بررسی این پژوهش برپایه مطالعات کتابخانه ای و مستند نگاری گل مهرهای گنجینه موزه ملی همراه با روش های مرسوم، یعنی عکاسی و طراحی گل مهرها است.
خوانشی نو از ماهیت نقش مایه شبه انسان شاخدار بر روی برخی آثار مفرغی لرستان با دیدگاه ساختار گرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
161 - 183
حوزههای تخصصی:
آثار مفرغی لرستان برای اولین بار از سال 1928 میلادی در بازارهای عتیقه به علاقه مندان و پژوهشگران معرفی گردید که از غرب ایران بدست آمده بودند. تاریخ گذاری های مختلفی در ارتباط با این اشیاء صورت گرفته؛ اما در مجموع محققان این اشیاء را به اواخر هزاره دوم تا اوائل هزاره اول قبل از میلاد نسبت داد ه اند. این اشیاء به دلیل شمایل نگاری های منحصربه فرد زینت بخش بسیاری از موزه های دنیا هستند. یکی از جالب ترین نقش مایه های اجرا شده بر روی این آثار نقش مایه «شبه انسان شاخدار» است. گروهی از پژوهشگران این نقش مایه را مربوط به خدای «سروش» دانسته و برخی دیگر از این موجود به عنوان «گیلگمش» یاد کرده اند و برخی نیز بر این باوراند که این نقش مایه روایت گر «ارباب حیوانات» است. تمامی این نظریات مبتنی بر تک یافته هایی، بدون ارتباط جامع با تمامی مفرغ هایی هستند که این نقش مایه بر روی آن ها اجرا شده است. لذا به منظور دست یابی به یک تعریف جامع از نقش مایه «شبه انسان شاخدار» یک مجموعه 21 عددی از مفرغ های لرستان انتخاب و با بهره گیری از رویکرد ساختارگرایانه توصیف و منجر به شناسایی یک شخصیت ماورائی با جنسیتی نامشخص گردید. به منظور خوانش ماهیت این نقش مایه نیز با استفاده از نگاه ساختاری به موقعیت و ترکیب این نقش با نقوش پیرامونی و بهره گیری از تحلیل این ترکیب در گروه خاصی از سنجاق ها به روش ساختارگرایی سوسور شواهدی را ارائه کرده ایم که این شخصیت را می توان به عنوان خدای مردگان معرفی کرد که نشانه هایی از ارواح انسان های مرده-با جنسیت های زنانه و مردانه- را در اختیار گرفته است.و در هیبت این نقش مایه تجلی پیدا کرده است.
گونه شناسی، اهداف و مراحل شکل گیری جنبش اجتماعی علیه خلیفه سوم با رویکرد جامعه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۴
101 - 122
حوزههای تخصصی:
از مهمترین رویدادهای اجتماعی تاریخ اسلام که موجب بروز اختلافات اجتماعی و حزبی میان مسلمانان گردیده است، خیزش عمومی علیه خلیفه سوم عثمان بن عفان و کشته شدن وی می باشد. عملکرد وی در زمینه گماردن کارگزاران غیر متعهد، تقسیم ناعادلانه اموال عمومی و عدم اجرای برخی حدود و قوانین اسلامی اعتراض های فراگیر و جنبشی انقلابی علیه خلیفه سوم را موجب گردید. تحلیل جامعه شناختی جنبش یادشده، طبقه بندی و بررسی مراحل شکل گیری این پدیده اجتماعی موضوع پژوهش حاضر است. در این نوشتار با بررسی کتابخانه ای متون تاریخی، روایی متقدم و متاخر به دنبال بررسی اهداف، مراحل شکل گیری و طبقه بندی این پدیده اجتماعی مهم صدر اسلام با رویکرد جامعه شناختی می باشیم.
تبیین ترویج سبک زندگی غیراسلامی در دوره پهلوی دوم براساس اسناد و روزنامه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی فکری حکومت پهلوی دوم اشاعه و ترویج سبک زندگی غیردینی بود. حاکمیت با بهره گیری از همه ظرفیت ها و ابزارهای موجود به ویژه با استفاده از مطبوعات و روزنامه ها، به دنبال تغییر هویت دینی و گسترش فرهنگ غرب گرایی و غیردینی بود. رسانه ها و مطبوعات مهم ترین ابزار حاکمیت برای ترویج و اشاعه سبک زندگی غیردینی بودند. در این دوره، مطبوعات به ویژه روزنامه اطلاعات و آیندگان، پرچمدار انجام این رسالت بودند و در راه نیل به این هدف، از هیچ اقدامی فروگذار نکردند. این پژوهش با هدف بررسی ترویج سبک زندگی غربی و غیراسلامی بر اساس اسناد و روزنامه های دوره پهلوی دوم صورت گرفته است. برای بررسی موضوع، این فرضیه به آزمون گذاشته شده که «روزنامه ها و مجلات ابزار اصلی حاکمیت برای فرهنگ سازیِ زندگی با سبک غربی و غیراسلامی در دوره پهلوی دوم» بودند. یافته های پژوهش نشان می دهد در دوره پهلوی دوم، گرایش و تمایل به زندگی غربی شدت یافت و علت اصلی آن، این بود که حاکمیت به طور آگاهانه و هدفمند به دنبال تغییر اندیشه و سبک زندگی مردم بوده و سعی در ترویج سبک زندگی غیردینی داشته است. همچنین یافته های تحقیق نشان می دهد که این دوره، زمان اوج گرفتن اندیشه و تفکر غرب گرایی در جامعه بوده است، به طوری که همه ابزارها و عناصری که تحت کنترل و اداره حاکمیت بودند، به طور هماهنگ و یکپارچه سبک زندگی غیردینی را ترویج می کردند. از این رو مسائل و اتفاقات جامعه ایرانی، بر سبک زندگی مردم تأثیر نهاده و آنها را به سمت زندگی غرب گرایانه سوق می داد.
The formation and evolution of the Anatolian mosques architecture(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۲, Issue ۴ - Serial Number ۸, March۲۰۲۴
43 - 54
حوزههای تخصصی:
In the 5th AH / 11th AD century, the Seljuk government was formed in Iran, and over time, they were able to defeat the Abbasid caliphs in Baghdad and the Eastern Roman empire in Anatolia. Before the 5th AH / 11th AD, the Anatolian region was under the domination of the Christian Romans and the churches were considered the religious architecture in this region. The purpose of this research is to investigate the evolution of Seljuks of Rum and Ottoman mosque architecture and the influencing factors in the formation of mosque architecture in the Anatolian region, which was carried out by field, library and descriptive, adaptive and analytical approaches. The results show that the architecture of early Islamic mosques , Roman architecture and Seljuks of Iran played a significant role in the formation of Seljuk architecture in Anatolia , and local architecture played an important role in the formation and evolution of Anatolian mosque architecture