فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۲۸٬۰۲۲ مورد.
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
۲۸۷-۲۵۷
حوزههای تخصصی:
مسجد عتیق شیراز از مساجد تاریخی ایران است و دارای تزئینات منحصربه فردی ازجمله کتیبه معرق سنگ و کاشی خدایخانه است که توسط «پیر یحیی صوفی» از خوشنویسان به نام قرن هشتم هجری قمری نوشته شده است. این کتیبه با توجه به منابع تاریخی، بارها بازسازی شده، اما در این کتیبه برخی از موارد با مرمت هایی مواجه هستند که بدون رعایت اسلوب نگارش کتیبه اصلی، کتیبه موردنظر بازسازی شده است که باعث خدشه وارد کردن به اصالت اثر تاریخی و منجر به بروز اشتباه شده است؛ برای این اساس، پرسش های پژوهش عبارتنداز: در بازسازی های انجام شده برروی کتیبه معرق سنگ و کاشی خدایخانه مسجد عتیق شیراز تا چه میزان به موضوع اصالت و ممانعت از جعل کتیبه توجه شده است؟ در بازسازی کتیبه معرق سنگ و کاشی خدایخانه مسجد عتیق شیراز مرمتگر تا چه میزان اصول کتیبه نویسی پیر یحیی صوفی را رعایت کرده است؟ در راستای پاسخ به پرسش های مطرح شده در این پژوهش، به بررسی بخش های بازسازی شده کتیبه معرق خدایخانه پرداخته شده است. بخش های مرمتی بازبینی شدند و با دیگر آثار پیریحیی صوفی مقایسه گردید. روش پژوهش، از نوع پژوهش های کیفی، گردآوری مبتنی بر مطالعات کتابخانه ایی و میدانی و روش مطالعه داده ها تطبیقی و تحلیلی است. نتایج یافته ها، نشان دهنده این موضوع است که در بازسازی کتیبه معرق برخی بخش ها ، تفاوت هایی با خط پیر یحیی صوفی وجود دارد؛ این مسئله نشان دهنده عدم شناخت کتیبه از نظر ساختاری و یا رویکرد سلیقه ای در مرمت کتیبه و مداخله افراطی در مرمت کتیبه ها که باعث خدشه وارد نمودن به اصالت اثر موردنظر است.
مسئله های هستی شناختی و معرفت شناختی نگارش تاریخ انقلاب اسلامی
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
82 - 109
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی همچون همه انقلاب ها، پدیده ای چندلایه، چندساحتی و بسیار پیچیده است و تاریخ نگاری آن به دلیل نقش آفرینی دین و رهبران دینی و نیز شعارها، آرمان ها و فرایندهای متفاوتی که پشت سر نهاده است، از دیگر انقلاب ها دشوارتر و مناقشه آمیزتر است. به باور نگارنده دشواری ها و پیچیدگی های تاریخ نگاری انقلاب اسلامی را می توان به چهار دسته هستی شناسی، معرفت شناسی، روش شناسی و منبع شناسی تقسیم بندی کرد. این مقاله صرفاً به پاره ای از دشواری های هستی شناسانه و معرفت شناسانه تاریخی انقلاب می پردازد و مسائل روش شناسانه و منبع شناسانه انقلاب را به پژوهش دیگری می سپارد. بنابراین، پرسش اصلی این است که شاخص ترین مسئله های هستی شناسانه و پیچیدگی های معرفت شناسانه تاریخ انقلاب اسلامی کدام اند؟ مقاله با روش توصیفی تحلیلی و بر پایه رهیافت کلان نگر تاریخی که در اینجا جایگزین نگرش های جزئی نگر شده است، می کوشد مهم ترین مسئله های هستی شناختی و معرفت شناختی تاریخ انقلاب را نشان دهد. براساس نتایج پژوهش، انقلاب اسلامی همانند همه انقلاب ها باتوجه به گسست، تنش و برخورد شدیدی که در حیات اجتماعی سیاسی ایرانیان پدید آورد به قطب بندی ها، دودستگی های نخبگان و جامعه، چالش های اجتماعی اقتصادی، کشاکش روایت ها و سرانجام به تاریخ نگاری آشتی ناپذیر در ایران انجامید. ازآنجاکه انقلاب اسلامی هنوز یک جریان زنده و یک فرایند جاری است، همچنان درهم تنیدگی قدرت و حقیقت را در عرصه تاریخ نویسی در پی دارد و به خوانش های ناهمسان از تاریخ انقلاب، آرمان های انقلاب و جنگ روایت های پساانقلابی می انجامد و موجب می شود پیچیدگی ها و دشواری های نگارش تاریخ انقلاب همچنان ادامه یابد.
Obituary: Guitty Azarpay (1934 - April, 2024)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۴, Issue ۷, July ۲۰۲۴
3 - 3
حوزههای تخصصی:
Guitty Azarpay was born in Tehran, Iran in 1934. She graduated with a PhD in Art History in 1964 from UC Berkeley.She taught at UC Berkeley until her retirement in the early 2000s. Her research on the ancient Iranian and Transoxiana (Central Asia) art, especially about Urartian Art and Sogdian Painting, is highly commendable, as she wrote two valuable books such as Urartian Art & Artifacts (1968) and Sogdian Painting: The Pictorial Epic in Oriental Art (1981). The publication of the book of Sogdian Painting introduced many art scholars to Sogdian art. Azarpay played a valuable role in introducing Sogdian paintings and Sogdian art. She was the recipient of the Book of the Year Award from the University of California Press for Sogdian Painting, and received the Albert Nelson Marquis Lifetime Achievement award.About 20 years ago, Azarpi donated her personal library to Golestan Palace in Tehran.Guitty Azarpay passed away in early April 2024.
The Study of the Factors Considered in Locating Eastern Guilan Castles (Case Study: Amlash Castles)
منبع:
Caspian, Volume ۱, Issue ۱, January ۲۰۲۴
29 - 47
حوزههای تخصصی:
Amlash is one of the most important parts of Guilan Province in northern Iran. It has endured unending political and military turmoil due to its special geopolitical and geostrategic position, during the early and middle Islamic eras. The establishment of numerous castles in the area is one of the manifestations of this state of affairs during that period. This study, based on library and field study, is aimed at analyzing the factors that might have led to the formation of the castles. The library studies included a review of literature on military castles and fortresses for an analysis of the factors that might have contributed to the castles in the Amlash region. The field studies included direct observation of the locating, photographic imaging, and numerical measurement and topographical features of those castles.
درآمدی بر مفهوم اندیشه تاریخی با روش تعریف مُعجمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۴
27 - 50
حوزههای تخصصی:
فقدان تعریف قابلِ توّجه برای اندیشه تاریخی، همچون بسیاری از واژگان دانش تاریخ، سبب ابهام و خطاهایی برای پویندگان این علم شده است. این مقاله با انتخاب روش تعریف مُعجمی که از ظریفیّت گردآوری تعریف های پیشین و ارائه تعریفی نزدیک با آنها برخوردار است، به این پرسش پاسخ داده که با روش منتخب چه تعریفی را می توان برای شناخت مفهوم اندیشه تاریخی از میان تعریف های موجود ارائه کرد؟ با ایجاد میدان معناشناسی از واژگان با معانی نزدیک به هم و استفاده از روش کتابخانه ای، پژوهش های پیرامون این معانی گردآمده و تعریف «گرایش اندیشه ای فرد و یا مکتب صاحب نظر در برخی از شاخه ها و یا تمامی ساحت های نظری تاریخ» برای اندیشه تاریخی پیشنهاد و به آن استدلال شد. در نهایت برای مشخص شدن مرز تعریف پیشنهادی با مفاهیم هم عرض به تفاوت های میان آن با (تاریخ نگاری، تاریخ نگری و ...) پرداخته شد.
مشروح مذاکرات علیمردان خان توپچوباشوف، نماینده جمهوری خلق آذربایجان (1918 -1920م) با مقامات ایران در استانبول
منبع:
مطالعات تاریخ آذربایجان و ترک سال ۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴
200 - 215
حوزههای تخصصی:
با وقوع جنگ جهانی اول و عقب نشینی روسها از ایران و آذربایجان، سیاستمداران آذربایجان شمال ارس استقلال خود را اعلام کرده و نام کشور را جمهوری آذربایجان نهادند. نامگذاری جمهوری به نام آذربایجان با واکنش منفی تهران مواجه شد. پس از پایان جنگ، دول درگیر جنگ در پاریس گردهم می آیند تا درباره امور صلح گفتگو نمایند. هیئت نمایندگی ایران و آذربایجان در استانبول اقامت می گزینند و در طی این اقامت 4 فقره گفتگو مابین روسای دو کشور انجام می گیرد. در یکی از این گفتگوها دولت ایران پیشنهاد اتحاد دو کشور را می دهد که حائز اهمیت بود. این مقاله به ریز مذاکرات ریاست دو هیئت می پردازد.
توصیف، طبقه بندی و گونه شناسی سفال دوره های نوسنگی و مس و سنگ انتقالی (چشمه علی) تپه پهلوان در گستره شمال شرق فلات ایران
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
7 - 36
حوزههای تخصصی:
شمال شرق ایران و به خصوص دشت جاجرم در خراسان شمالی ازنظر جغرافیایی به صورت دالان و مسیر های ارتباطی بین حاشیه دشت کویر، بخش شرقی رشته کوه البرز و فلات ایران با مناطق آسیای مرکزی قرار دارند و از این نظر همیشه در مسیر تبادلات تجاری و فرهنگی جوامع انسانی از گذشته تا به امروز بوده اند؛ از این رو نتایج کاوش های تپه پهلوان به لحاظ شناخت تبادلات و سنت های فرهنگی منطقه ای و فرامنطقه ای در طول دوره های نوسنگی جدید و مس وسنگ انتقالی (چشمه علی) می توان حائز اهمیت ویژه ای باشد. در این پژوهش با روشی توصیفی-تحلیلی به توصیف، طبقه بندی و گونه شناسی مجموعه سفال های تپه پهلوان و به طور کل مقایسه آن در بستر محلی و منطقه ای پرداخته می شود تا بخشی از چگونگی سنت سفالگری این محوطه را در بستر دوره های نوسنگی جدید و مس وسنگ انتقالی در شمال شرق ایران مشخص کند و به پرسش هایی هم چون سنت سفالگری تپه پهلوان تحت تأثیر کدام سنت یا سنت های فرهنگی منطقه است؟ و چگونگی رابطه آن با چارچوب گاهنگاری منطقه ای است پاسخ بگوید. مجموعه سفال های این محوطه نشان از هم بستگی آن با سنت سفالگری طبقات 1 و 2 سنگ چخماق شرقی و محوطه های حوزه شاهرود در بازه زمانی 5800-5300پ.م. و دوره نوسنگی جدید دارد. سفال این دوره شامل انواع: کاسه، خمره، سینی و سبو ساده و منقوش است. بعد از ظهور تغییرات گسترده ای در جنبه های مختلف مواد فرهنگی محوطه های نوسنگی جدید چخماق/جیتونی در شمال شرق ایران درنهایت شاهد حضور سنت فرهنگی چشمه علی در توالی استقراری محوطه های این دوره در منطقه، ازجمله در تپه پهلوان هستیم. سفال این دوره در تپه پهلوان توأمان دارای ویژگی های فنی مشترک سفالگری با محوطه های فلات مرکزی ایران و از جنبه فرم و نقش مایه از تنوع کمتری نسبت به آن ها در طی بازه زمانی 4800-5200پ.م. است؛ به طورکلی، براساس سنت سفالگری، محوطه پهلوان نشان از تعاملات فرهنگی منطقه ای در دوره نوسنگی و فرامنطقه ای در مرحله اول دوره مس وسنگ انتقالی شمال شرق ایران با فلات مرکزی و نواحی شمالی کوپه داغ دارد.
Review on Proto Elamite Tablets(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۱ - Serial Number ۹, June ۲۰۲۴
25 - 43
حوزههای تخصصی:
In the second half of the fourth millennium BC. Southwest Asia underwent social changes, the result of which was the emergence of writing. In these developments, the cuneiform script in the south of the Mesopotamia and the Proto Elamite in the Iranian plateau progressed rapidly to such an extent that at the beginning of Elamite was scattered throughout the Iranian plateau. These writing systems were used for administrative and accounting purposes, and despite the fact that most of their signs are different from each other; there are important similarities between the two. Chalcolithic era, the best period in which you can see the idea of trading's and keeping of account; for the first time in this course, tools are seen which called them Token; it seems that the tokens in a variety of forms and counting symbols refer to a specific concept. The end of this period coincides with the Proto Elamites era in the south and southwest of Iran. Domestic production in the Neolithic period gave his place to the production of a workshop in the Chalcolithic era, which causes a lot of production. In the present study, firstly, will be investigated, small clay counters and then the Proto Elamite texts.
پژوهشی بر سفالینه های چینی مکشوف از کاوش های باستان شناسی شهر تاریخی بلقیس
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
۲۳۰-۲۰۵
حوزههای تخصصی:
شهر تاریخی اسفراین، معروف به «شهر بلقیس»، یکی از شهر های مهم و با شکوه دوران اسلامی است که بین راه تاریخی جرجان و نیشابور واقع شده است. اسفراین در دوران سامانیان و غزنویان از ولایات مهم نیشابور بود و مدت زمان اندکی پس از ایلغار مغول و نابودی نیشابور، با روی کار آمدن ایلخانیان احیا و بیش از پیش شکوفا شد. در ابتدای حکومت «تیمور»، این شهر به شدت تخریب و از اواخر دوره تیموری تا اواخر حکومت «شاه عباس صفویه» با فراز نشیب های سیاسی نسبتاً آرام روبه رشد بوده و با حمله «افغان »ها و تغییرات جمعیتی این شهر به صورت کامل متروک می شود. یکی از مهم ترین کالاهای با ارزش که از قرن سوم تا دوازدهم هجری قمری از چین به مناطق دیگر صادر می شده است، ظروف سفالی سلادن و دیگری ظروفی معروف به آبی-سفید است. از دوره صفویه علاوه بر واردات سفالینه های آبی-سفید، گونه های از همین نوع در داخل ایران تولید می شد؛ با توجه به 9 فصل کاوش باستان شناختی در شهر بلقیس، 5 قطعه سلادن و 2 قطعه سفال آبی-سفید به دست آمده است که درمورد آن ها تاکنون مطالعاتی صورت نگرفته و به همین منظور پژوهش ضرورت یافت. هدف این پژوهش علاوه بر معرفی سفالینه های چینی، مشخص نمودن ارتباطات فرهنگی درون منطقه ای و برون منطقه ای، بازخوانی خطوط نوشته شده در دو قطعه سفال آبی-سفید است. پرسش های اصلی این پژوهش این است که، اولاً این سلادن ها و چینی های آبی-سفید مربوط به چه دوره ای است؟ دوماً سفال های موردمطالعه با توجه به ساختار فنی و مقایسه گونه شناختی، تولید محلی یا فرامنطقه ای است و از چه طریقی وارد شهر اسفراین شده است؟ سومین این که، دلیل حضور این گونه از سفالینه ها در شهر تاریخی اسفراین براساس بافت باستان شناسی و اسناد تاریخی بیانگر چیست ؟ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات برپایه مطالعات میدانی و کتابخانه ای است. نتایج نشان داد که سلادن ها ازلحاظ دوره زمان بین قرن دوم تا هشتم هجری قمری مربوط است و سفالینه های آبی-سفید به اوایل قرن هشتم تا یازدهم هجری قمری تاریخ گذاری می شوند. سلادن ها و آبی-سفید های مورد بررسی تماماً غیربومی و ازطریق راه دریای و خشکی وارد شهر اسفراین شده است. با توجه به کیفیت و نایاب بودن، نوع نقوش و نوع خطوط و مضامین نوشتاری مربوط به طبقات اعیان نشین و ثروتمند شهر مربوط می باشد.
شکل گیری، توسعه و اضمحلال شهر تاریخی دهدشت
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۹
۱۸۷-۱۵۳
حوزههای تخصصی:
«دهدشت» یکی از شاخص ترین شهر های تاریخی جنوب غرب ایران است که در دوره شکوفایی خود، مرکز ناحیه ای به حساب می آمد که از دوره ساسانی و بعد از آن با نام های «بلادشاپور» و «کهگیلویه» از اهمیت به سزایی برخوردار بود. این شهر جزو معدود شهر های تاریخی ایران است که با وجود تحولات تاریخی متعدد، هنوز می توان آن را سالم ترین شهر تاریخی با معماری سنگی کشور دانست. دهدشت در دوران شکوفایی خود، دارای تمام مؤلفه های یک شهر، شامل: ارگ حکومتی، برج و بارو، مسجد جامع، مدرسه، کاروانسرا، حمام، بازار، میدان و سایر بنا های عام المنفعه و بیش از هزار درب خانه مسکونی بوده است. هدف از پژوهش پیشِ رو، درک و تبیین تاریخ و چگونگی شکل گیری، توسعه و زوال این شهر ارزشمند تاریخی است. در این پژوهش که به روش تاریخی- تحلیلی انجام گرفت، تلاش بر آن بود تا با مقایسه نتایج مطالعات میدانی، مواد فرهنگی (سکه، معماری، یافته های سفالی، کتیبه و نوشته های سنگ قبر ها) و داده های اسنادی (منابع مکتوب) به این پرسش پاسخ گفته شود که، سیر تاریخی و نحوه شکل گیری، توسعه و اضمحلال شهر تاریخی دهدشت چگونه بوده است؟ نتایج به دست آمده، حکایت از روند رو به رشد دهدشت از سده های میانه اسلامی و اوج ترقی و شکوفایی آن در دوره صفویه و زوال تدریجی شهر پس از این دوره دارد. نتایج مطالعات میدانی هم چنین مشخص ساخت که احتمالاً استقرار اولیه شهر ابتدا در محله ای که امروزه «محله رواق» نام دارد، شکل گرفته و بعداً در دوره صفوی تمرکز و رونق شهر در بخش شرقی (اصلی) بیشتر می شود و بخش غربی آن (محله رواق) از رونق اولیه خود می افتد. امروزه شهر تاریخی دهدشت باوجود وسعت و عظمت بقایای معماری آن، خالی از سکنه و متروک باقی مانده است.
بررسی علت نام گذاری مرو به شاهیگان و فعالیت ضرابخانۀ آن در دورۀ ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شواهد تاریخی و سکه شناختی نشان می دهد استان مرو از اوایل دوره ساسانیان مورد توجه اردشیر بابکان و جانشینانش (651-224م)، بود. مرو نخستین شهریست که نام آن بر پشت سکه ها درج می شود در حالیکه درج نام ضرابخانه بر پشت سکه های ساسانی در میان شاهان اولیه معمول نبوده است و این بیانگر اهمیت مرو از دیدگاه سیاسی و اقتصادی بوده است. اما مساله ما پیرامون مرو، لقب قابل توجه آن یعنی شاهیگان است. چرا در میان آن همه شهرهای مهم مرزی تنها مرو صاحب چنین لقبی بوده است؟ و چه ارتباطی بین لقب شاهیگان و ضرب های زرین اولیه برای مرو وجود دارد، پس از بررسی یک متن مانوی و برخی از متون اسلامی سده سوم و چهارم هجری این نتیجه به دست آمد که واژه ی شاهیگان šāhīgān به معنی کاخ شاهنشاه می باشد که محل اسکان شاهنشاه ایران بوده است. از این رو وجود قصری در طراز پایتخت که ذیل یک استان شاهی بوده در حکم پایتخت شرقی عمل می کرد اکنون روشن می نماید که چرا مرو در اوایل عصر ساسانی به ضرب مسکوکات طلا پرداخته است در این مقاله به اهمیت مرو، لقب شاهیگان، ضرابخانه ی مرو، و به ارتباط میان این لقب مهم با ضرب های طلای اولیه می پردازیم .
بررسی الگوی فضایی و تأثیرات اقلیمی در طراحی معماری حمام های دوره اسلامی استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل و معماری حمام ها دچار تغییرات شده، اما استقرار فضایی آن ها از الگویی ثابت پیروی می کند. پژوهش حاضر در پی شناخت الگوی معماری حمام های استان کردستان در دوره صفوی تا پایان قاجار است. پرسش های پژوهش: 1. نقش اقلیم در شکل گیری تناسبات کالبدی حمام های استان کردستان چه بوده است؟ 2. تفاوت تناسبات موجود در فضاهای بنای حمام در اقلیم سرد در مقایسه با اقلیم گرم و خشک چیست؟ روش پژوهش این نوشتار توصیفی– تحلیلی، بر اساس بررسی میدانی و مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است. برآیند پژوهش نشان می دهد کالبد حمام های واقع در اقلیم یکسان دارای تناسبات مشابه است. با توجه به یکسان بودن عملکرد فضاهای داخلی در بنای حمام، بنظر می رسد که معمار با ایجاد تناسبات منحصر به اقلیم همانند: بزرگتر ساختن وسعت گرمخانه، کوتاه گرفتن ارتفاع گرمخانه، اختلاف ارتفاع در فضاهای مختلف حمام شکستگی در قسمت های ورودی سعی داشته بر همسازی با اقلیم و چالش های مرتبط با انرژی فائق آید.
فعالیت های سیاسی شاپور بختیار در سال های پس از انقلاب اسلامی ایران (با تکیه بر اسناد و مطبوعات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاپور بختیار ازجمله چهره هایی بود که با وجود برخورداری از موقعیت های ممتاز در دوران پرفراز و نشیب حیات خویش، همچنان برخی از جنبه های زندگی خصوصی و عملکردش ناگفته و در هاله ای از ابهام قرار گرفته است. نمونه آن را می توان در فعالیت ها و اقدامات وی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی جستجو کرد. هدف مقاله حاضر توصیف و تبیین اقدامات او برای نابودی جمهوری اسلامی است. سوال اصلی مقاله آن است که شاپور بختیار بعد از خروج از ایران در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران چه اقداماتی انجام داد؟ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد که اقدامات بختیار طی چندین مرحله به وقوع پیوست. زمینه چینی برای هرج ومرج و آشوب در ایران به ویژه مناطق مرزی، تخریب لوله های نفت خوزستان، ایجاد رعب و وحشت در تهران از طریق انفجارهای متعدد، راه اندازی نشریات، مجلات و ایستگاه های رادیویی، پخش اعلامیه علیه جمهوری اسلامی، همکاری با مخالفین جمهوری اسلامی مانند رژیم بعث عراق و کُردهای مخالف از جمله نتایج این پژوهش است.
«دبیر سپاه» در دیوان سالاری شاهنشاهی ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در روزگار ساسانیان، «دیوان سپاه» (در منابع عربی و فارسی: «دیوان الجُند»/ «دیوان الجیش»/ «دیوان المقاتله» یا «دیوان عرضِ سپاه») که با جنگ و رزم آوری و پاسداری از مرزهای کشور پیوند داشت، یکی از ارجمندترین دیوان های شاهنشاهی بود. پاره ای از دبیران کارآزموده این دیوان که «دبیر سپاه» (در منابع عربی: کاتب الجُند/ کاتب الجیش) نامیده می شدند، در لشکرکشی ها با سپاهیان همراه می شده اند و چنان یک رویدادنگار/ تاریخ نگار، چندوچون نبردها و کارهای جنگاوران و فرمانده سپاه در رویارویی با سپاه دشمن، فهرست غنائم جنگی و نیز شمار کشته شدگان در جنگ را می نوشته اند و به پادشاه گزارش می داده اند. این دبیران که در هنگامه نبرد، نامه نگاری های فرمانده سپاه با پادشاه یا دیگران را انجام می دادند، البته نماینده و چشم و گوش ویژه پادشاه در سپاه نیز بودند و با وجود آن ها سپاهیان و فرماندهان، کمتر می توانستند به کارهای پنهانی و نافرمانی از پادشاه دست بزنند. در این جستار، به اهمیت «دبیر سپاه» در دیوان سالاری ساسانیان و نیز خویشکاری او در جنگ ها چنان «چشم و گوش» پادشاه و یک رویدادنگار/ تاریخ نگار در سپاه، خواهیم پرداخت.
تازیانه خداوند و اضطراب تاریخ: تاریخ نگاری ادبیات سکوت در امپراتوری مغول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۰
163 - 192
حوزههای تخصصی:
حملات مغولان به جهان اسلام در ۶۱۹ه.ق، تأثیرات ساختاری و فکری درازدامنه ای را بر جای گذاشت، و در نوع خود، نخستین حملاتی بود که مسلمانان را به طور مستقیم به اندیشیدن پیرامون مسئله سلطه کفر و وضعیت زیستن تحت یک حاکمیت سیاسی کافر واداشت. همین نکته، یعنی بی سابقه بودن رخداد حمله کفر، سنت تاریخ نگارانه و اندیشمندانه مسلمان ها را تهی از تبیین های نظری مناسبی ساخته بود که می توانست در هنگام حمله مغولان به کمک آنان برآید. در نبود چنین سنت پیشینی، اندیشمندان تاریخ نگار مسلمان دست کم در چهار دهه نخست، نتوانستند فهم روشن شده دقیقی از وضعیت شکست ارائه دهند. مسئله ای که مقاله حاضر به دنبال بررسی آن است، واکاوی واکنش های فکری و تاریخی طرح شده با تأکید بر آثار تاریخ نگاری اولیه در چهار دهه نخست است. یافته های مقاله نشان می دهد که پدیداری هیمنه اضطراب سلطه کفر مغولان، ادبیات اولیه مسلمانان را در تمایلی از «سکوت»ی نسبت به واکاوی عقلانی واقعیت فرو برده بود. این سکوت بدان معناست که پرسشگری آگاهانه و عقلانی از علل شکست با ارجاع به طرحی الهی که در آن عاملیت انسانی از مسلمانان زدوده شده بود، به تعویق انداخته می شد، و از این طریق، با برجسته کردن قدرت خداوند در تعذیب مردم گناه کار مسلمان، به تولید نوعی آرامش ساختگی می پرداخت که می توانست در برابر اضطراب مهلک شکست به کار آید. مقاله حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی و روش تاریخی در پی صورت بندی کردن چیزی است که آن را ادبیات سکوت می خواند.
بررسی سرپوش زنان کُرد، ترک و ترکمن شمال خراسان در سده اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
23 - 61
حوزههای تخصصی:
یکی از نمادهای فرهنگی هر قومی، تن پوش آنان است که از این میان، سرپوش مشخّص ترین آن هاست. منطقه شمال خراسان به علّت سکونت اقوام گوناگون کُرد، ترک و ترکمن از تنوّع فرهنگی خاصی برخوردار است. این تنوع در پوشش مردان و زنان منطقه اثر گذاشته و نمود یافته است. مقاله حاضر با توجّه به گوناگونی اقوامِ منطقه و اهمیّت آن ، درصدد مطالعه، مقایسه و بررسی وجوه اشتراک و افتراق سرپوش زنان کُرد، ترک و ترکمن است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی با استفاده از شیوه گردآوری کتابخانه ای است. در صورت لزوم به مشاهده پرداخته و با افراد آگاه در زمینه پوشاک، مصاحبه انجام شده است. نتیجه بررسی کتاب ها، پژوهش ها و مصاحبه های شفاهی، نشانگر تنوّعِ سرپوش زنان اقوام گوناگون در شمال خراسان با نام های خاص محلی است. هر سه قوم معمولاً از شال و عرقچین با طرح های منقّش و رنگ های شاد، به ویژه رنگ قرمز استفاده می کنند. برخی از سرپوش ها همچون دیکلیجک (تبرلیک) بیشتر توسط ترکمن ها به کار می رود و یا لیچک را یک طایفه از کُردها می پوشند. پژوهش همچنین مشخص کرد در سال های اخیر با توجه به ارتباط بیشتر میان اقوام و تبادل فرهنگ ها شباهت بیشتری در سرپوش اقوام دیده می شود و تفاوت بین سرپوش ها بیشتر از نظر نوع تزئین و نام آن هاست.
دیپلماسی دوگانه ایران در جریان جنبش ظفار (1354-1344ش./1975-1965م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
48 - 63
حوزههای تخصصی:
جنبش ظفار10سال به طول انجامید، ابتدا تحت تأثیر ملی گرایی عربی به رهبری جمال عبدالناصر قرار گرفت و پس از شکست اعراب از اسرائیل (1967م.)، به سمت بلوک شرق گرایید. با ورود سلطان قابوس به صحنه سیاسی عمان (1970م)، اندکی پیش از خروج انگلستان از خلیج فارس، ایران با کمک انگلیس و امریکا به سرکوب جنبش پرداخت. نفوذ جریان اندیشه ملی گرایی عربی و کمونیسم، به ترتیب دو چالش عمده در این دهه بود که در تعیین رفتار سیاسی ایران نسبت به جنبش نقش داشت. مسأله اصلی این پژوهش پاسخ به این سوال است که چرا ایران با وجود تأیید حقانیت رهبر مذهبی جنبش، تلویحاً اعلام بی طرفی کرد اما با برآمدن سلطان قابوس، مستقیماً در سرکوب آن مشارکت نمود؟ یافته ها نشان می دهد، چالش های یاد شده بر رویکرد ایران تأثیر بنیادی داشت و ایران در طول رخداد مذکور دو رفتار متفاوت در پیش گرفت؛ نخست با هدف عدم تقویت مواضع جنبش در برابر غرب، موضع بی طرفی مثبت را برگزید و ضمن تأیید حقانیت مخالفان سلطان، اقدامی نکرد؛ سپس به منظور تثبیت موقعیت سلطان جدید و مقابله با توسعه نفوذ بلوک شرق، اقدام به سرکوب آن نمود. داده های مقاله به صورت کتابخانه ای و اسنادی گردآوری و به شیوه توصیفی_ تحلیلی تدوین و نگارش شده است.
تبیین جایگاه تک نگاره های مکتب قزوین در نقّاشی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
447 - 467
حوزههای تخصصی:
تک نگاره ها نوعی از نگارگری نقاشی ایرانی در قرن دهم هجری است. طراحی در این سبک اغلب با تمرکز بر یک شخص یا چند شخص و یا ترکیب حیوان با شخص با هدف ترسیم ویژگی های شخصی، ظاهر جسمانی و حتّی خصلت های مختص به آن فرد، صورت می گیرد. در قزوین دوره صفوی، شاهد تغییر در ترسیم تک پیکره نگاره ها هستیم که باعث ایجاد نگرش واقع-گرایانه به آن شده است. طبقِ اسناد به جا مانده از این عصر، شیوه ای جدید و ابداعی مکتب قزوین سهم بسزایی در ایجاد تحول در نقاشی ایرانی دارد. به همین منظور مقاله پیش رو به شیوه توصیفی- تحلیلی و با مشاهده آثار و اسناد و تحلیل محتوایی آن ها درصددِ تبیین تک پیکره ها و تک نگاری مکتب قزوین در دوره صفوی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که هنرمندان در ساختار و شاخص فرآیند تولید آثار هنری در فرم ظاهری، پرداخت به مضامین و موضوعات و سبک هنری نقاشان تک نگاره ها به صورت عام یا خاص در مکتب قزوین تحولی به وجود آوردند و همین عوامل در نقاشی ایرانی جایگاه خاصی را شکل داده و بعدها در بخارا، شیراز، ترکیه، هند و اصفهان تاثیرگذار می شود.
نقش خاندان های حکومتگر در دوره ساسانیان با تکیه بر آثار باستان شناسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس دوره ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
137 - 173
حوزههای تخصصی:
شاهنشاهی ساسانی، یکی از دو حکومت بزرگ جهان متمدن آن روز بوده است که نه تنها به لحاظ ساختار سیاسی، دینی، فرهنگی و اجتماعی، و در یک کلام تمدن، از ویژگی های منحصر به فردی برخوردار بوده است؛ بلکه به لحاظ جغرافیایی و وسعت مرزهایش نیز برجسته می نماید. طبق شواهد و مستندات تاریخی با برافتادن اشکانیان و به قدرت رسیدن ساسانیان، تمام ساختار اجتماعی و سیاسی جامعه و از جمله نظام خاندانی، به عنوان یکی از نمادهای اصلی تداوم قدرت خاندان های حکومتگر به عصر ساسانی منتقل می شود. به طور مشخص، در بازه مورد اشاره از آغاز اشکانیان تا پایان ساسانیان اداره تمام امور کشور به دست هفت خاندان بوده است و این خاندان ها به عنوان اصلی ترین پایه های حفظ، پایداری و استمرار حکومت های متبوع خود به حساب می آمده اند. حوزه نفوذ سیاسی خاندان های مورد بحث در دوران باستان بسیار گسترده و قابل توجه بوده است به نحوی که نه تنها بسیاری مواقع عزل و نصب پادشاهان به دست آنها انجام می شده، بلکه گاهی تشکیل حکومتی، به وسیله این طبقه صورت می گرفته است. در این راستا، پژوهش حاضر در صدد است به بررسی نقش خاندان های حکومت گر در دوره ی ساسانیان بپردازد. انتخاب این موضوع بیشتر به دلیل آن بوده است که طبق جستجوهای محقق، تألیفات و تحقیقات مشخص و مستقلی که بتواند اطلاعانی دقیق و مفصلی در رابطه با خاندان های حکومتگر، جایگاه آنها و نقش و تأثیرشان در تحولات دوره خدمات شان به دست دهد، انجام نشده و جز مطالب بسیار اندک و پراکنده ای در میان تحقیقاتی اندک و آثار تاریخی، درباره ی خاندانهای مذکور و عملکردشان، اطلاعات خاصی یافت نشد.
درباره شماری از واژه های فارسی و ترکی تفسیر سورآبادی (در نسخه قونیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۳ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۱) ویژه نامه مطالعات آسیای صغیر
179 - 199
حوزههای تخصصی:
کهن ترین ترجمه ها و تفسیرهای بازمانده از قرآن کریم به فارسی مربوط به اوایل سده چهارم هجری است. مؤلفان، مترجمان و کاتبان این متون، برای پرهیز از گمراه کردن خواننده، سعی کردند با دقت و امانت داری وسواس گونه، با بیانی ساده و فصیح و به دور از هرنوع کژتابی زبانی، به ترجمه و استنساخ قرآن بپردازند . همین موضوع سبب شده است این متون از لحاظ تحقیق در پیشینه زبان فارسی جایگاه ارزشمندی بیابند. جنبه ای از اهمیت این کتاب ها، کاربرد لغات و ترکیبات نادر فارسی است، ضمن آنکه ردپای لهجه مف سر یا مترجم یا کاتب در این متون دیده می شود. تفسیر سورآبادی (/ ) معروف به تفسیرالتفاسیر ازجمله این متون است که در حدود ۴70-۴80ق تألیف شده و مؤلف آن ابوبکر عتیق نیشابوری، معروف به سورآبادی است. از این تفسیر نسخه های فراوانی در کتابخانه های ایران و کشورهای دیگر وجود دارد که دست نویس قونیه، به کتابت محمودبن عیسی بن عمر قونی قلمدار با تاریخ اولین جلد آن 22 صفر 723 و آخری 21 صفر 72۵ یکی از آنهاست. این دست نویس کامل ترین نسخه شناخته شده تفسیر سورآبادی است. بعضی از واژه های به کاررفته در این نسخه در کهن ترین شکل شان استعمال شده اند و جالب آنکه در کنار واژه های فارسی، لغات ترکی نیز به چشم می خورد. در این نوشتار به بررسی شماری از لغات و ترکیبات کهن فارسی و نیز واژه های ترکی به کاررفته در آن نسخه قونیه (اعراف تا مریم) پرداخته ایم. به نظر می رسد کاتب ترک زبان این دست نویس مواردی از لهجه خود را وارد این متن کرده است.