فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
، گذراندن کارورزی در بستر مجازی در ایام کرونا چالش هایی به همراه داشت که شناسایی آن ها برای دوران پساکرونا بسیارمهم است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی آسیب های کارورزی مجازی دانشگاه فرهنگیان در دوران کرونا انجام گردید. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی است و از نظر راهبرد و روش، از طرح های آمیخته اکتشافی(کیفی –کمی) می باشد. بخش کیفی به شیوه پدیدارنگاری و بخش کمی به شیوه توصیفی- پیمایشی اجرا گردید. فاز کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با اساتید و دانشجومعلمان اجرا گردید و مؤلفه های فاز کیفی مبنای ساخت پرسشنامه 52 سوالی جهت اجرای فاز کمی شد که با استفاده از نرم افزار آماری Spss 25 پایایی آن بر اساس آلفای کرونباخ برابر با 965/0 محاسبه شد. در فاز کمی جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان است که در حال گذراندن واحد کارورزی می باشند که از این تعداد، 346 دانشجو با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی، انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم-افزار هایی آماری Spss ورژن 25 و آزمون کلموگورف-اسمیرنوف، دوجمله ای و فریدمن انجام پذیرفت. یافته ها حاکی است که عمده ترین آسیب های کارورزی مجازی پژوهش حاضر عبارتند از: ضعف مهارتی و تجربی اساتید راهنما و معلمان راهنما در اجرای کارورزی مجازی، نبود منابع به روز متناسب با نیاز روز، عدم موفقیت دانشجومعلمان در کسب حرفه ی معلمی طی گذراندن کارورزی مجازی، همکاری پایین عوامل مدارس، معلمان راهنما و ادارات محل خدمت با دانشجوی کارورز، عدم آشنایی کامل دانشجومعلمان با درس کارورزی، عدم تعاملات لازم دانشجو با استاد و معلم راهنما و عدم موفقیت سامانه مدیریت یادگیری دانشگاه فرهنگیان.
طراحی الگوی برنامه درسی هنر مبتنی بر تعامل با پلیس در دوره ابتدایی و شناسایی فعالیت-های اثر بخش در افزایش این تعاملات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
92 - 107
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف از پژوهش حاضر، طراحی الگوی برنامه درسی هنر مبتنی بر تعامل دانش آموزان با پلیس و همچنین شناسایی فعالیت-های یادگیری اثر بخش به منظور افزایش این تعاملات است.روش: این پژوهش به روش آمیخته و از رویکرد کیفی گرندد تئوری و رویکرد کمی توصیفی- پیمایشی بهره گرفته است.حوزه ی پژوهش در بخش کیفی معلمان خبره و با تجربه که26نفر به صورت هدفمند از نوع گلوله برفی و در بخش کمی نیز معلمان و مسئولان پرورشی دوره ابتدایی شهر شیراز بودند که310نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته27سوالی که روایی آن توسط9نفر از متخصصان موضوعی و پایایی آن با آلفای(0.96)تایید شد، تجزیه و تحلیل داده-ها در بخش کیفی به شیوه ی اشتراوس کوربین و در بخش کمی از آزمون فریدمن وtتک نمونه بهره گرفته شد.یافته ها: پس از تحلیل متن مصاحبه ها و کدگذاری مؤلفه های آن، تعداد43کدباز،13کد محوری و5کدانتخابی استخراج گردید. علاوه براین،27فعالیت یادگیری شناسایی شد که به منظور ابزار بخش کمی از آن بهره گرفته شد. یافته های کمی نشان داد که از دیدگاه معلمان تمام فعالیت های یادگیری شناسایی شده در افزایش این تعاملات دارای اهمیت بوده و اجرای نمایش و مجسم کردن فداکاریهای پلیس، استفاده از شعر و موسیقی، دعوت از پلیس برای حضور در کلاس در رتبه های اول تا سوم قرار گرفتند.نتیجه گیری: نتایج بخش کمی پژوهش حاکی از آن است، فعالیت هایی که نیازمند بودجه، زیرساخت و زمان کافی است در رتبه های آخر قرار گرفته اند. علاوه براین، الگوی برنامه درسی ارائه شده در این پژوهش عوامل مؤثر در اجرای برنامه درسی و پیامدهای متصور از آن را به نمایش می گذارد.
واکاوی مضامین ارزش شناختی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در مواجهه با بحران های اخلاقی جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
185 - 202
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناسایی مبانی ارزش شناسی سند ملّی آموزش و پرورش در مواجهه با بحران های اخلاقی در جامعه بوده است. تحقیق از نوع کیفی و بر اساس روش تحلیل مضمون است. جامعه پژوهش در این پژوهش شامل تحلیل سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و کلیه کتب و منابع نوشته شده پیرامون مبحث مبانی اخلاقی و زیبایی شناسی است. برای جمع آوری اطلاعات از شیوه فیش برداری از کتب و منابع مرتبط استفاده گردیده است. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات، روش تحلیل مضمون است. برای این منظور از روش کدگذاری موضوعی سه مرحله ای استفاده شد و داده ها در قالب کدگذاری اساسی و سازمان دهنده و فراگیر مورد تحلیل و دسته بندی قرار گرفتند و در نهایت به ارائه الگو پرداخته شده است. نتایج به دست آمده نشان داد مبانی ارزش شناسی سند ملّی آموزش و پرورش در مواجهه با بحران های اخلاقی، در بعد اخلاقی، مشتمل بر 24 کد سازمان دهنده و سه کد فراگیر شامل اخلاق اعتقادی،اخلاق عمومی و پایه و اخلاق سیاسی اجتماعی است و در بعد زیبایی شناسی شامل 13 کد سازمان دهنده و چهار کد فراگیر شامل زیبایی شناسی معنوی، زیبایی شناسی اخلاقی، زیبایی شناسی محسوس و زیبایی شناسی هنری که می تواند در امر تعلیم و تربیت مورد توجه قرار گیرد. بر این اساس، مبانی ارزش شناسی سند به طور خلاصه باید تابع مقولاتی مانند: اخلاق دینی، سرمایه معنوی، حیات طیبه، اعتقاد به حکومت عدل مهدوی، ولایت مداری، سرمایه اخلاقی، تربیت ارزشی، رویکرد مجابی، تربیت منش باشد.
تدوین الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی و اثربخشی آن بر خودشفقتی نوجوانان آسیب پذیر شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
77 - 87
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تدوین الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی و اثربخشی آن بر خودشفقتی نوجوانان آسیب پذیر شهر تهران طراحی و اجرا شد.روش تحقیق: روش این پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی بود که در قسمت کیفی از روش روایت پژوهی و در قسمت کمی از طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش دختران نوجوان بودند. از این جامعه در قسمت کیفی پس از مصاحبه با نمونه به روش هدفمند اشباع نظری صورت پذیرفت و در قسمت کمی به روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش در قسمت کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته بود و در کمی مقیاس خودشفقتی نف استفاده شد. پس از تدوین الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی، آزمودنی های گروه آزمایش در معرض مداخله قرار گرفتند. داده ها به شیوه تحلیل کوواریانس به روش تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شده است.یافته ها: در بررسی کیفی پدیدار شناسی مؤلفه های خودمراقبتی پس از کدگذاری مقوله ها، پنج مضمون اصلی ظرفیت های درون فردی خودمراقبتی روانی، خودمراقبتی روانی بین فردی، ارزیابی خودمراقبتی، تسهیل گرها و تهدیدگرهای خودمراقبتی و راهبردهای خودمراقبتی روانی احصاء شد. در بخش کمی نتایج تحلیل داده ها حاکی از آن بود که درگروه مداخله بین مراحل پیش آزمون با پس آزمون و مراحل پیش آزمون و پیگیری، در نمرات متغیر خودشفقتی تفاوت معناداری وجود دارد .نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی با تمرکز بر خودکارآمدی، منبع کنترل، تنظیم هیجان و حل مسأله به بهبود خودشفقتی نوجوانان آسیب پذیر می انجامد.
شناسایی ابعاد و مولفه های الگوهای برنامه ریزی درسی راهبردی دانشگاهی به روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی و شناسایی ابعاد و مولفه های الگوهای برنامه ریزی درسی راهبردی دانشگاهی است.روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و در زمره پژوهش های کیفی است که در آن از روش فراترکیب استفاده شده است، روش فراترکیب با استفاده از روش سندلوسکی و باروسو انجام شد، برای تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل مضمون بهره گرفته شده است.یافته ها: یافته های پژوهش به شناسایی 17 مولفه و دسته بندی آن در قالب چهار بُعد، فرهنگی اجتماعی شامل: فرهنگ مشارکتی، کنشگری اعضای هیأت علمی، پذیرش و باور به تغییر برنامه های درسی و اصلاح؛ بعد ساختاری شامل :تفاهم، تدوین بیانیه رسالت، تحلیل ارزش های سازمانی، تدوین چشم انداز، تعیین اهداف کلی برنامه، الویت بندی، تدوین راهبردها؛ بعد محیطی شامل: محیط درونی، محیط داخلی، محیط زمینه ای، محیط تعاملی؛ و بعد مدیریتی اجرایی شامل: تصمیم گیری، تدوین برنامه اجرایی، ارزیابی/ اصلاح و پایش منجر گردید.نتیجه گیری: نتایج نشان داد توجه به ابعاد و مولفه های الگوهای برنامه ریزی درسی دانشگاهی که برگرفته از ارزش ها، مأموریت ها، چشم اندازها و پویایی های محیطی است، برنامه ریزی مناسب برای اجرای راهبردهای متناسب را محقق می سازد تا مبنایی برای پژوهشگران و دست اندرکاران در راستای بازنگری و اصلاح برنامه ریزی درسی نظام آموزش عالی باشد.
واکاوی تجربه زیسته معلمان دانش آموزان با اختلال طیف اُُتیسم از آموزش مجازی: یک مطالعه پدیدار شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف وا کاوی تجربه زیسته معلمان دانش آموزان با اختلال طیف اُُتیسم از آموزش مجازی دوران کرونا انجام شد. روش: این پژوهش در پارادایم )مدل( تفسیرگرایی و به شیوه کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی معلمان منطقه 6 مدارس اُُتیسم شهر تهران در سال تحصیلی 1402 - 1401 بود که تجربه تدریس به دانش آموزان با اختلال طیف اُُتیسم در دوران کرونا را داشتند. برای انتخاب حجم نمونه از روش نمونه گیری هدفمند و معیاری استفاده شد. در راستای هدف پژوهش، در مرحله اول با 20 نفر از معلمان منطقه 6 مصاحبه انجام و اشباع نظری حاصل شد. در ادامه، داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته و با توجه به شرایط افراد در 3 قالب حضوری، تلفنی و برخط به صورت پرسش های بازپاسخ انجام شد. در این پژوهش برای شناسایی، تحلیل و گزارش نتایج داده های کیفی حاصل از مصاحبه، از روش تحلیل موضوعی استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، از دیدگاه مشارکت کنندگان در پژوهش، تجربه زیسته آموزش مجازی دارای 4 زیرمقوله شامل تدریس، استرس شغلی، مشکلات فناورانه و سبک ارتباطی بود. همچنین فرصت های آموزش مجازی در دوران کرونا دارای 5 مقوله، شامل: گسترش مهارت فناورانه، توسعه مهارت تدریس برخط، فرا گیر شدن آموزش مجازی، تقویت زیرساخت آموزش مجازی و به صرفه بودن در هزینه های جانبی بود. همچنین چالش های آموزش مجازی در دوران کرونا شامل: 5 مقوله مشکلات ارتباطی، مشکلات آموزشی و تدریس، بی توجهی والدین، ضعف تجهیزات و امکانات و افت توجه دانش آموزان بود. نتیجه گیری: آموزش مجازی برای دانش آموزان با اختلال طیف اُُتیسم دارای فرصت های مناسبی بود. از آن جاییکه سبک یادگیری این افراد دیداری محور می باشد و راهبردهای آموزشی مبتنی بر تدریس مجازی می تواند از این نوع سبک پشتیبانی نماید، از این رو، پیشنهاد می شود زیرساخت های برگزاری آموزش مجازی برای این افراد تقویت شود و از ظرفیت های راهبردهای آموزشی مبتنی بر فناوری برای غنی سازی فرایند یادگیری دانش آموزان با اختلال طیف اُُتیسم استفاده شود.
جستاری بر مؤلفه های سازنده دانش محتوایی تربیتی(PCK) در آموزش جغرافیا
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف هدف مطالعه حاضر تأملی بر دانش محتوایی تربیتی در آموزش جغرافیا بوده است تا نظر به نوپا بودن این نوع دانش در ادبیات تعلیم و تربیت، مؤلفه های سازنده آن دانش را با مروری بر ادبیات علمی مربوطه شناسایی و تبیین نماید. روش ها این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی بوده و روش پژوهشی مورد استفاده در این مطالعه جستار نظرورزانه است. در مطالعه جستار نظرورزانه پژوهشگر جمع بندی شخصی خود از دانش و تجربیات در یک حوزه را به دیگران منتقل می نماید؛ از این رو در این مطالعه نیز پژوهشگر پس از مطالعهٔ کتابخانه ای، جستار نظرورزانه ای در خصوص دانش محتوایی تربیتی داشته و مؤلفه های سازندهٔ آن را شناسایی و آن ها را در حوزه آموزش جغرافیا تبیین و تشریح نموده است. تأییدپذیری یافته ها از طریق مرور همکاران انجام پذیرفته است. یافته ها: نتایج این مطالعه برشماری مؤلفه های سازنده دانش محتوایی تربیتی در چهار بخش دانش مخاطب، دانش تخصصی، دانش برنامه ریزی درسی و دانش شخصی است. نتیجه گیری: برای دانش تخصصی 5 پرسش، دانش مخاطب 7 پرسش، دانش برنامه ریزی درسی 5 پرسش و برای دانش شخصی 3 پرسش و مسأله شناسایی شده است تا با معرفی مسائل و سؤالات پژوهشی بالقوه مؤلفه های سازنده دانش محتوایی تربیتی آموزش جغرافیا، زمینه پژوهش های بیشتری در این حوزه فراهم گردد.
The role of text type on the use of metacognitive reading strategies: Iranian EFL learners' perceptions in focus(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۱ , ۲۰۲۴
99 - 120
حوزههای تخصصی:
The current study used a qualitative methodology to examine how Iranian EFL learners practically applied Metacognitive Reading Strategies (MRs) when reading narrative and expository English texts. The study also investigated the participants' perceptions of the impact of text type on using MRs while reading narrative and expository English passages. The researchers selected 40 intermediate EFL learners studying TEFL at Islamic Azad University and Farhangyan University using purposive sampling as focused participants. The instruments employed included the Oxford Placement Test, semi-structured interviews, and think-aloud protocols. The data analysis involved theme-based analysis. The think-aloud protocol analysis indicated that participants employed multiple strategies when engaging with the expository text compared to the narrative text. The finding suggested that text types affected readers` overall performance. The semi-structured interviews revealed that learner's perceptions of text type played a vital role in reading different text types. The practical implications of the study were also discussed.
تعیین اثربخشی بازی های زبانی-کلامی بر کارکردهای اجرایی، حافظه کاری، بازداری و دقت تمرکز بر عملکرد خواندن دانش آموزان دیرآموز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عملکرد خواندن از موضوع های مهم یادگیری در دانش آموزان است که می تواند در سایر جنبه ها و موضوع ها یادگیری و آموزشی تأثیرگذار باشد. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بازی های زبانی _کلامی بر کارکرد های اجرایی حافظه کاری ، بازداری و دقت و تمرکز در عملکرد خواندن در دانش آموزان دیرآموز بود. روش: پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دیرآموز پسر و دختر پایه اول مقطع ابتدایی آموزش وپرورش شهر یزد بودند که در سال تحصیلی ١٤٠٢ در مدارس دولتی به تحصیل اشتغال داشتند. تعداد ٣٠ دانش آموز دیرآموز واجد شرایط به صورت هدفمند با تأئید متخصصان مرکز اختلال یادگیری و روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند و در 2 گروه ١۵ نفری آزمایشی و گواه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها شامل سیاهه ی تشخیص نا رساخوانی نما ) کرمی_نوری و مرادی ، 1384 (، آزمون کارکرد اجرایی بریف )جیویا، 2000 ( و آزمون هوش وکسلر 4 ) ۲۰۰۳( بود. آموزش بازی های زبانی _کلامی بر کارکرد های اجرایی، حافظه کاری، بازداری و دقت، تمرکز طی ١6 جلسه 60 دقیقه ای به صورت هفته ای 3 بار برای شرکت کنندگان گروه آزمایشی قبل و بعد مداخله پیش و پس آزمون اجرا شد، برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار spss ٢٣ و از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیر برای تحلیل داده ها استفاده شد. مقادیر احتمال کمتر از ) ٠۵ / ٠( از نظر آماری معنادار در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد، پس از حذف اثر پیش آزمون، تفاوت بین میانگین نمرات گروه آزمایشی و گروه گواه در پس آزمون در متغیر حافظه کاری ) 001 / p>0 ( ، دقت و تمرکز ) 001 / p=0 ( و بازداری ) 001 / p>0 ( معنادار بود همچنین تفاوت بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایشی و گروه گواه در مؤلفه های عملکرد خواندن معنادار بود ) 001 / .)p>0 * Email: [email protected] ● تاریخ دریافت: 25 / 11 / ● 1402 تاریخ انتشار: مهر و آبان ● 1403 نوع مقاله: پژوهشی ● صفحات 88 - 101 تعیین اثربخشی بازی های زبانی _کلامی بر کارکر دهای اجرایی، حافظه کاری، بازداری و دقت تمرکز بر عملکرد خواندن دانش آموزان دیرآموز 89 سال بیس ت و چهارم، شماره 4 پیاپی 182 مهر و آبان 1403 نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد، علائم نگارشی بازی های زبانی _کلامی مؤثر بر کارکرد های اجرایی و موجب بهبود در عملکرد خواندن دانش آموزان دیر آموز می شود و می توان از این علائم نگارشی به عنوان روش مداخله ای مؤثر سود جست.
بررسی اثربخشی روشهای حسی چندگانه و مداخله شناختی رفتاری بر خودانضباطی و خودسنجی دانش آموزان دختر نارساخوان 9 تا 10 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
205 - 190
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: این پژوهش با هدف بررسی روش های حسی چندگانه و مداخله شناختی رفتاری بر خودانضباطی و خودسنجی دانش آموزان دختر نارساخوان 9 تا 10 سال انجام گرفته است. روش ها: روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی است و طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. برای این منظور، دانش آموزان نارساخوان 9 و ۱۰ساله شهر رزن در سال تحصیلی 1402-1401، به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند که از طریق غربالگری با چک لیست نارساخوانی و آزمون هوش، تعداد 45 نفر به شکل هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش، 10 جلسه یک و نیم ساعته مورد آموزش قرار گرفت و در این مدت گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکرد. ابزار مورداستفاده این پژوهش، آزمون اختلال خواندن سلیمی تیموری (1386)، آزمون هوش ریون (1390)، پرسش نامه خودانضباطی زندکریمی (1390) و پرسش نامه خودسنجی زندکریمی (1390)، بود. یافته ها: برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش در تحلیل داده ها نشان داد، روش های حسی چندگانه بر خودانضباطی و خودسنجی تأثیر معنی دار داشته است. همچنین مداخله شناختی رفتاری بر خودانضباطی و خودسنجی تأثیر معنی دار داشت. نتیجه گیری: در همین راستا به نظر می رسد که مربیان و والدین باید در کلاس های معمول خود بر کودکان نارساخوان توجه داشته و برای اثربخشی بهتر از روش های حسی چندگانه و مداخلات شناختی رفتاری در آموزش خود استفاده نمایند.
تحول نظارت آموزشی به سوی مدرن سازی: مطالعه ای کیفی بر روی تلفیق روش های حضوری و مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با شیوع همه گیری کرونا و اجباری شدن آموزش مجازی، روش های نظارت آموزشی نیز به ناچار به سمت فضای مجازی سوق یافت. ناظران آموزشی در این دوره، تجربه ای نوین از نظارت را کسب نمودند. پس از بازگشایی مدارس، ضرورت بهره گیری از تجارب این نوع نظارت و تلفیق مؤثر آن با نظارت چهره به چهره بیش از پیش احساس می شد. هدف این پژوهش طراحی فرآیند انجام نظارت آموزشی ترکیبی یعنی ترکیب نظارت حضوری و مجازی است. پژوهش از نوع کیفی و با استفاده از راهبرد نظریه داده بنیاد سیستماتیک اشتراوس و کوربین می باشد. میدان تحقیق این پژوهش کیفی ناظران آموزشی استان کردستان اعم از سرگروه، راهبر، معاون آموزشی و مدیران مدارسی بودند که نقش های نظارتی را در سالهای 1398 تا 1402 به صورت حضوری و مجازی تجربه کردند. نمونه گیری هدفمند و از نوع نظری بود. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری شدند. فرآیند نمونه گیری و انجام مصاحبه تا اشباع نظری ادامه یافت که در نهایت با شانزده ناظر آموزشی مصاحبه گردید. در جریان تحلیل داده ها و طی فرآیند کدگذاری، پدیده مرکزی "توسعه مبتنی بر مدرن سازی نظارت آموزشی" استخراج شد. این رویکرد نوین نظارتی، با بهره گیری از فناوری های نوین، علاوه بر توانمندسازی ناظران و معلمان، باعث انعطاف پذیری بیشتر فرآیندهای نظارتی، افزایش شناخت ناظران از فرآیندهای کلاس و تعمیق ارتباط بین معلمان و ناظران شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که ترکیب روش های حضوری و مجازی، با کاهش تصنع کاری های آموزشب در حین نظارت، به ناظران کمک می کند تا درک عمیق تری از واقعیت های کلاس درس پیدا کرده و برنامه ریزی دقیق تری برای توسعه حرفه ای معلمان داشته باشند.
دیدگاه نوجوانان پسر تیزهوش درباره انگیزش یادگیری: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش پژوهشگران کوشیدند با تأسی به فرض های فلسفی و تفکر معرفت شناسانه سازاگرایی، اهمّ شناساننده های انگیزش یادگیری را در نوجوانان تیزهوش کشف کنند. در این پژوهش، برای تحلیل داده های کیفی حاصل از مصاحبه با 30 نوجوان پسر تیزهوش، از روش تحلیل مضمون استفاده شد. نتایج رویه تحلیل مضمون دو طبقه مفهومی کلان و توضیح دهنده نشانگرهای انگیزشی را از یکدیگر بازشناساند: انگیزاننده های مستخرج از فلسفه تربیتی مشوق کمّی نگری و انگیزاننده های مستخرج از فلسفه تربیتی مشوق کیفی نگری. در این بخش، نتایج نشان داد که تجمیع ویژگی هایی مانند غیرفرایندی نگری، بازده اندیشی، شکست هراسی، غیرخودراهبری و اغلب، تک وجهی اندیشی، در زمره توصیف گرهای اساسی سازه های انگیزشی معطوف بر کمّی نگری انگیزشی و در مقابل، بلوک هایی مانند فرایندی نگری (غیربازده اندیشی)، چندوجهی اندیشی، یادگیری مداری، تعهدمندی (اراده مندی) بیش ارزش گذاری ذاتی برای تلاش باوری، پایستگی انگیزشی و نظم بخشی هیجانی، بر تعیین کننده ترین بسترهای آفریننده تحولی نگری انگیزشی، دلالت داشتند. درمجموع، تاکید بر رویارویی یا مصاف بین این دو روی آوردِ انتزاعیِ معطوف بر سازنده های حیات انگیزش یادگیری در تیزهوشان، به طرزی ضمنی، از نقش تعیین کننده بافت اجتماعی تغذیه گر نیازهای روانی بنیادین در یادگیرندگان تیزهوش، حمایت می کند. به بیان دیگر، اصرار بر مصاف بین دو فلسفه رقیب، در بطنِ فهم و کشف نشانگرهای انگیزش یادگیری سرآمدان، به طرز واقع نگرانه ای بر تمایز در نقش آفرینی های محیط های اجتماعیِ مشوقِ دغدغه های کمّی و کیفی، دلالت دارد.
شناسایی و تبیین چارچوب قدرت پذیری معلمان در برنامه های درسی در راستای توسعه مفهوم "خودِ معلمی" در محیط آموزشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
273 - 295
حوزههای تخصصی:
یشینه و اهداف: معلمان نقش مهمی در تحقق اهداف برنامه های درسی دارند و فلسفه آموزشی آنها چارچوب تغییرات پایدار را در نظام آموزشی ترسیم می کند و ماهیت تصمیم گیری های مختلف را تحت تاثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین چارچوب قدرت پذیری معلمان در برنامه های درسی در راستای توسعه مفهوم خودِ معلمی در محیط آموزشگاهی انجام شد. روش ها : رویکرد پژوهش کیفی و از نوع روش تحلیل محتوای استقرایی با تاکید بر خود فهمی پژوهشگر بود. مشارکت کنندگان معلمان شهرستان چایپاره در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که 18 نفر از آنان به صورت نمونه گیری هدفمند از نوع مطلوب مورد مطالعه قرار گرفتند. در این راستا مصاحبه های نیمه ساختارمندی از آنها صورت گرفت و نمونه گیری تا اشباع داده ها ادامه یافت. برای اعتبارسنجی یافته ها از روش خود بازبینی محقق و توصیف غنی داده ها و برای تعیین پایایی داده ها از روش بررسی همزمان استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که 6 مولفه فردیت گرایی، اجماع سازی، عمل گرایی، علم گرایی، بوم شناسی و خود انگاره برنامه درسی مضامین اصلی هستند که با 18 مضمون فرعی و 126 مضمون اولیه در جهت گسترش نفوذ معلمان در برنامه های درسی از طریق مفهوم خودِ معلمی تلاش کرده و شرایط را برای انطباق بیش تر با رویکردهای مختلف برنامه درسی فراهم می نمایند. نتیجه گیری: نتایج بیانگر این است که مدارس با فراهم کردن فرصت های آموزشی و مبنا قرار دادن قابلیت های معلمی، زمینه را برای گسترش نفوذ و تاثیر معلمان در برنامه های درسی هموار نماید و آنها را در راستای شکل گیری رویکردهای تصمیم گیری معلم محور به ایجاد هویت معلمی ترغیب کند.
تضمین کیفیت یادگیری مجازی: استانداردسازی محتوای یادگیری بر اساس اصول آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
7 - 26
حوزههای تخصصی:
محتوا بعد اصلی در هر برنامه درسی است. در حوزه یادگیری الکترونیکی نیز به علت وجود ابزارها و فناوری های متنوع تولید محتوا، هنوز چارچوب و دستورالعمل جامعی بر اساس علم آموزش وجود ندارد تا به کمک آن به تولید یا انتخاب محتوای متناسب با اهداف یادگیری پرداخت. هدف پژوهش حاضر تدوین استانداردهای آموزشی و شاخص های آن ها بوده است تا بر این اساس بتوان برای هر نوع هدف آموزشی، با به کارگیری فناوری مناسب، محتوای مناسب و مؤثر را انتخاب یا طراحی کرد. رویکرد پژوهش کیفی است و از راهبرد طرح پدیدارشناسی بهره گرفته شده است. جامعه موردپژوهش کلیه مدرسان مراکز یادگیری الکترونیکی دانشگاهی هستند که تعداد 12 نفر از آن ها بر اساس طرح نمونه گیری گلوله برفی، به شکل هدفمند، تا رسیدن به اشباع داده انتخاب شده اند. برای جمع آوری اطلاعات از شیوه مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شده است. تحلیل داده ها و تعیین مقوله ها و استانداردها با فن کدگذاری کوربین و اشتراوس و با استفاده از نرم افزار ماکس کیودا انجام شد. نتایج حاصل از پژوهش به تدوین دو استاندارد آموزشی و 21 شاخص ضروری بر اساس طبقه بندی بلوم – اندرسون، برای طراحی یا انتخاب محتوای مؤثر و مناسب در حوزه یادگیری الکترونیکی انجامید. نتایج پژوهش می تواند طراحان و فناوران آموزشی را در طراحی محیط های یادگیری و مدیران و ارزیابان برنامه های یادگیری الکترونیک را در ارزیابی از محیط های یادگیری الکترونیکی کمک کند.
انطباق مسائل ریاضی منتشرشده پایه چهارم مطالعه تیمز 2019 با محتوا و مسائل کتاب های درسی ریاضی ایران و ژاپن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۰
7 - 31
حوزههای تخصصی:
مطالعات بین المللی تطبیقی مانند تیمز با فراهم آوردن داده هایی از عملکرد آموزشی کشورهای مختلف، امکان بررسی و مقایسه میزان اثربخشی برنامه های درسی و کتاب های درسی کشورها را در اختیار قرار می دهند. ژاپن مانند ایران دارای یک برنامه درسی ملی است؛ اما به دلیل اینکه در ادوار مختلفِ مطالعه تیمز در مقایسه با ایران عملکرد خیلی بهتری دارد، برای مقایسه با ایران انتخاب شد. هدف پژوهش حاضر، تطبیق ده مسئله منتشرشده تیمز 2019 با محتوا و مسائل کتاب های ریاضی پایه های اول تا چهارم ایران و ژاپن است. در این پژوهش، از نسخه انگلیسی کتاب های ژاپنی استفاده شده است. جامعه آماری را کتاب های درسی ریاضی پایه های اول تا چهارم ایران و ژاپن تشکیل می دهند. روش پژوهش نیز توصیفی تحلیلی تطبیقی بوده است. نتایج نشان دادند که شش مسئله از این ده مسئله، دارای نمونه مشابه در کتاب های درسی ایران هستند و کتاب های ریاضی بررسی شده ژاپن دارای پنج مسئله مشابه با این مسائل هستند. همچنین نتایج نشان دادند که فارغ از ارائه شدن یا نشدن محتوا و مسئله مشابه در کتاب درسی، در همه مسائل، درصد پاسخ های درست دانش آموزان پایه چهارم ایرانی به جز مسئله با موضوع تقارن، به نسبت دانش آموزان ژاپنی پایین تر بود. درباره حیطه های شناختی مختلف مسائل تیمز، فارغ از اینکه مسئله مطرح شده دارای چه حیطه شناختی است، به جز مسئله تقارن، عملکرد دانش آموزان ایرانی به نسبت همتایان ژاپنی پایین تر بود. متصدیان آموزش ریاضی می توانند از نتایج این پژوهش استفاده کنند.
اثر بخشی راهبردهای فراشناختی بر مهارت تمرکز و امید تحصیلی در دانش آموزان با انگیزش تحصیلی پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناخت بر مهارت تمرکز و امید تحصیلی در دانش آموازن با انگیزش تحصیلی پایین انجام شد. در این پژوهش از روش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری تمامی دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول سال تحصیلی 1402- 1401 در شهر همدان بودند. برای انتخاب نمونه به روش نمونه گیری در دسترس 40 دانش آموز دارای انگیزش تحصیلی پایین (بر اساس نمره پایین تر از 70 پرسش نامه انگیزش تحصیلی والرند و همکاران، 1992) انتخاب شدند و به تصادف در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گروه گواه (20 نفر) قرار گرفتند. پس از گروه بندی و انجام پیش آزمون، طی 10 جلسه آموزش راهبردهای فراشناختی به گروه آزمایش ارائه شد. سپس از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه انگیزش تحصیلی والرند و همکاران (1992)، پرسشنامه مهارت تمرکز سواری و اورکی (1394) و پرسشنامه امید تحصیلی خرمائی و کمری (1396) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس با بهره گیرى از نرم افزار spss27 استفاده گردید. یافته ها حاکی از آن بود که آموزش راهبردهای فراشناختی در بین دانش آموزانی که انگیزش تحصیلی پایینی داشتند، تأثیر مثبت و معنادار داشت. (p < 0/01). بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که آموزش راهبردهاى فراشناختى موجب بهبود مهارت تمرکز و تقویت امید تحصیلی در دانش آموزان می شود و این عوامل در کنار هم انگیزش تحصیلی آن ها را افزایش می دهد. بر این اساس، پیشنهاد می شود معلمان دانش آموزان را برای نتایج بهتر یادگیری و انگیزشی به استفاده فعال تر و موثرتر از راهبردهای فراشناخت سوق دهند.
نقش واسطه ای اشتیاق سازمانی در رابطه بین غرور سازمانی و منزلت شغلی معلمان مقطع ابتدایی کازرون
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
90 - 108
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف:هدف از انجام این تحقیق نقش واسطه ای اشتیاق سازمانی در رابطه بین غرور سازمانی و منزلت شغلی معلمان مقطع ابتدایی کازرون بوده است.
روش پژوهش: با توجه به ماهیت تحقیق، توصیفی پیمایشی از شاخه میدانی می باشد . جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان مقطع ابتدائی شهرستان کازرون به تعداد 213 نفر بوده که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 137 نفر به عنوان حجم نمونه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه غرور سازمانی لوئیس ( 1998 )، پرسشنامه منزلت شغلی هاکمن و اولدهام (1979) و پرسشنامه اشتیاق شغلی شافلی و همکاران ( 2002 ) استفاده شد . روائی پرسش نامه ها توسط اساتید محترم مورد تأیید قرار گرفت و پایائی آن ها نیز با اجرای اولیه در نمونه ای به تعداد 30 نفر تأیید شد. ضریب پایایی پرسشنامه ها برای متغیر غرور سازمانی898/0 ، منزلت شغلی 856/0 و اشتیاق شغلی 781/0 برآورد شده است. به منظور بررسی آزمون فرضیات تحقیق از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شده است.
یافته ها:یافته های تحقیق حاکی از آن است که غرور سازمانی و منزلت شغلی با نقش واسطه ای اشتیاق سازمانی در معلمان مقطع ابتدائی شهرستان کازرون رابطه دارد.
مطالعه پدیدارشناسی ادراک دانش آموزان از واکنش معلمان در مواجهه با سوءرفتارشان در کلاس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۴)
21 - 50
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: شناخت واکنش های متفاوت معلمان به سوءرفتارهای دانش آموزان همواره مورد بحث متخصصان محیط های آموزشی بوده است. بااین حال کمبود پژوهش در حیطه واکنش های معلمان به این بدرفتاری ها از دیدگان دانش آموزان در پژوهش های داخلی و خارجی نمایان بود؛ لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی ادراک دانش آموزان از واکنش های معلمان نسبت به بدرفتاری شان در کلاس انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش با شیوه کیفی و رویکرد پدیدارشناسی با 15 دانش آموز متوسطه اول استان کرمانشاه در سال تحصیلی 1403-1404 با استفاده از نمونه گیری هدف مند انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختارمند بود و از تحلیل مضمون کلارک و براون در جهت تحلیل اطلاعات به دست آمده استفاده شد. جهت اعتمادپذیری اطلاعات به دست آمده، از روش های مدیریت از سوی مصاحبه شوندگان، تحلیل مورد ناهم سو و مشاهده و تماس طولانی در محیط آموزشی و جهت تاییدپذیری، از برگه ثبت پیش فرض ها استفاده شد. برمبنای مصاحبه ها دو کد اصلی راهبردهای سخت گیرانه و ملایم به دست آمد. راهبردهای سخت گیرانه شامل اطلاع به والدین و مدیران، تنبیه بدنی و راهبردهای ملایم، شامل واکنش های گفت وگو، درگیری کلاسی و نمره منفی بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد معلمان می توانند با ارتباط حسنه و درگیری دانش آموزان با فعالیت های کلاسی و درک عدالت از سوی آن ها، در جهت کاهش بدرفتاری دانش آموزان قدم بردارند.
رابطه ساختاری بین سازه های مدل پذیرش فناوری دیویس و کیفیت آموزش مبتنی بر معلمان متوسطه شهر رفسنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری و دانش پژوهی در تعلیم و تربیت دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱
117 - 131
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی روابط ساختاری سازه های مدل پذیرش فناوری دیویس و کیفیت تدریس معلمان متوسطه رفسنجان انجام گرفت. به این منظور از بین 200 معلم 170 معلم به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. برای سنجش سازه های مدل پذیرش فناروی از پرسشنامه گاردنر و آمورسو (2004)، کلوپینک و مک کنی (2004)، و باس و همکاران (2016) و کیفیت تدریس جاتیلنی و جاتیلنی (2018) استفاده شد . داده ها با تحلیل مسیر تحلیل شدند.نتایج نشان داد اثر مستقیم مؤلفه های پذیرش فناوری بر کیفیت تدریس ادراک شده با فناوری مثبت و معنی دار است. نتایج اثرات غیر مستقیم ساده ، نشان داد نیت رفتاری در رابطه بین نگرش نسبت به کاربرد فناوری و کیفیت ادراک شده نقش مثبت و معنی دار، اما در رابطه بین سودمندی ادراک شده و کیفیت ادراک شده نقش واسطه ای معنی داری نداشت. همچنین نگرش نسبت به کاربرد فناوری در رابطه بین سودمندی و کیفیت ادراک شده و در رابطه بین سهولت و کیفیت ادراک شده نقش واسطه ای مثبت و معنی داری داشت. سودمندی ادراک شده نیز در رابطه بین سهولت و کیفیت ادراک شده نقش واسطه ای مثبت و معنی داری داشت. نتایج اثرات غیرمستقیم زنجیره ای نیز نشان داد مسیر سودمندی ادراک شده، نگرش نسبت به کاربرد فناوری، نیت رفتاری و کیفیت ادراک شده؛ مسیر سهولت ادراک شده، نگرش نسبت به کاربرد فناوری، نیت رفتاری و کیفیت ادراک شده؛ مسیر سهولت ادراک شده، سودمندی ادراک شده، نگرش نسبت به کاربرد فناوری، نیت رفتاری و کیفیت ادراک شده؛ و مسیر سهولت ادراک شده، سودمندی ادراک شده، نگرش نسبت به کاربرد فناوری و کیفیت ادراک شده تدریس با فناوری مثبت و معنی دار شدند.
ارائه مدلی برای ارزیابی شایستگی های مدیریت مدارس با رویکرد کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
64 - 80
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: این تحقیق با هدف ارائه مدلی برای ارزیابی شایستگی های مدیریت مدارس دبیرستان های غرب مازندران در آموزش و پرورش شهرستان تنکابن صورت گرفته است.روش شناسی پژوهش: ازنظر دسته بندی تحقیقات برحسب هدف یک تحقیق کاربردی می باشد، ازنظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی- غیرآزمایشی است و در میان انواع روش های تحقیق توصیفی در زمره مطالعه موردی قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق تعداد 10 نفر از خبرگان آموزش و پرورش شهرستان تنکابن را شامل شده است که پرسشنامه خبرگان در میان آن ها پخش شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از رویکرد ANP-DEMATEL صورت گرفته است.یافته ها: بر اساس مطالعات صورت گرفته معیارهای اصلی تحقیق شامل "ایجاد خط مشی"، " توسعه فردی افراد"، "طراحی مجدد اصول مدارس"، "بهبود برنامه های آموزشی" و "بهره گیری از شیوه های رهبری مناسب" می باشد. بر اساس نتایج تحقیق اثبات شد، معیار " ایجاد خط مشی " با وزن نهائی 222/0 در اولویت اول میان معیارها و تأثیرپذیرترین معیار، زیرمعیار " چالش و تغییر " با وزن نهائی 083/0 در اولویت اول میان زیرمعیارها و معیار "توسعه فردی افراد" از بیشترین تاثیرگذاری برخوردار است. معیار "بهبود برنامه های آموزشی" بیشترین تأثیرپذیری و تعامل را در میان معیارها داشته است.بحث و نتیجه گیری: این نتایج می توانند به عنوان راهنمایی برای ارتقای شایستگی های مدیریت مدارس در سال های آینده مورد استفاده قرار گیرند.