فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۷٬۲۶۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقام هابز در متون فعلی فلسفه و سیاست و اجتماع از آنرو نافذ و رفیع است که کلیدی ترین مبحث فلسفه سیاسی و علم سیاست یعنی قدرت و دولت را به شکلی سامان مند و جامع تبیین و تشریح نموده است. هابز در کتاب لویاتان با بکارگیری دقت و قطعیت احکام ریاضی در حوزه سیاست، نخستین گام را در علمی کردن سیاست برمی دارد و با استفاده از تمثیل های ابزار وار و انداموار لویاتان یا دولت را همچون انسان مصنوعی قلمداد می کند و برپایه تحلیلی مکانیکی و مادی از طبع انسان در صدد برمی آید که همه وقایع و نیز امیال، سلوک و رفتار و احساسات آدمی را بر اساس اصل حرکت توضیح دهد. عصاره اصلی کتاب لویاتان این است که اگر افراد جامعه بخواهند در جامعه از امنیت کامل برخوردار شوند و رعایت قوانینی که هدف آنها ایجاد امنیت است به زیان شان تمام نشود باید همه اختیارات خود رابه یک فرد یا جمعی از افراد بسپارند.اما اهمیت هابز بیش از هر چیز در آن است که او در روش شناسی خود ارتباطی میان علوم دقیقه (نظیر هندسه و ریاضیات) و دانش هایی چون فیزیک و روانشناسی برقرار می کند و می کوشد که از این علوم در زمینه مطالعات سیاسی و تأسیس دولت بهره گیرد. بدین سان او روش خوب و معقول را برای تحلیل کلیه موضوعات روشی شبیه به تحلیل هندسی می دانست
ادیان بزرگ، قاعده زرّین و «دیگری»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، تحلیلی محتوایی از نگاه هفت دین زنده جهان (یهودیت، مسیحیت، اسلام، بودا، هندو، کنفسیوس و زرتشت) به قاعده زرّین است. این قاعده در نگاه ادیان، شامل مؤلفه هایی چون «خود»، «دیگری» و «پسندیدن» است که با نگاه به روابط بین شخصی، از متدینان به هر یک از ادیان، عمل به آن مطالبه شده است. نگرش مطلوب ادیان، خود را در وضعیت وجودیِ دیگری دیدن یا از منظر دیگری به رفتار خود نگریستن بوده است. توجه به مؤلفه های مختلف این قاعده در گزارش ادیان، به ویژه مؤلفه «دیگری»، نشان می دهد که از منظر ادیان، مراعات قاعده زرّین صرفاً در برابر هم کیشان نیست و این قاعده در تراز یک قاعده همگانی و جهان شمول و صرف نظر از کیش و آئین خاصی، از سوی ادیان توصیه شده است.
مسئله گذر از اخلاق به دین در ایده آلیسم آلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه اخلاق و دین موضوعی است که می توان آن را در تمام سیر تاریخ فلسفه و در تمامی دستگاه های فلسفی بررسی کرد . اما با مباحثی که کانت در باب عقل عملی و جدایی آن از عقل نظری عنوان کرد و در پی آن مباحث متافیزیکی و الهیاتی را به حیطه عقل عملی کشاند، رابطه اخلاق و دین جلوه دیگری پیدا کرد . کانت با آنکه تمامی براهین اثبات وجود خدا را رد می کند ، اخلاق را متضمن باور به خداوند می داند . پس از کانت حکمای ایده باور آلمان برای رفع شکاف بین عقل عملی و نظری گام برداشتند و دیدگاه های نوینی را با توجه به دستاوردهای کانت ارائه کرده اند . این روند تا به هگل به صورت برجسته امکان بررسی دارد . هگل به عنوان برجسته ترین ایده باور آلمانی مطلق را در برابر جدایی و محدودیت های سوژه و ابژه می نهد . به عقیده هگل شاید دین نیز در حوزه آگاهی یا نظر قرار گیرد و همچنین ذات و صفات خداوند در حوزه نظر شناختنی باشد . به این ترتیب در فلسفه هگل از یک سو نیاز چندانی به برهان اخلاقی کانت احساس نمی شود و از سوی دیگر مبانی کانت در رسیدن به خدا از طریق عقل عملی ، در حوزه اخلاق ناکافی به نظر می رسد.
Place Goes Wrong in Treating Mind-brain Relationship Clarifying why identity theory is neither reasonable nor a mere scientific problem in disguise(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
U. T. Place claims that philosophical problems concerning the true nature of mind-brain relationship disappears or is settled adhering to materialism, especially type identity theory of mind. He takes above claim as a reasonable scientific hypothesis. I shall argue why it is not as he claims. At first, to pave the way for refutation, I will briefly clarify Place's approach to the subject in hand; although the rest of the paper will also contain more details about his position. Then, I will reduce his position into four theses and try to prove that the main claim of type identity theory is neither reasonable nor a mere scientific problem in disguise. I think that we ought to regard type identity theory, at most, just as a hypothesis which approximately displays the function of mind-brain relationship but tells us nothing justifiably about its true nature.
هرمنوتیک و فهم متن از نگاه گادامر و شهید مطهری
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
هرمنوتیک دانشی است که به فرآیند فهم یک اثر می پردازد تا راهی بهتر برای فهم اثر ارائه کند و در مواردی هرمنوتیک به معنای تفسیر به کار می رود که دقیق نیست. رویکردهای اولیه به علم هرمنوتیک معطوف به تفسیر متن بوده که در دوره حاکمیت مذهب بیشتر متون دینی مورد توجه و تفسیر قرار می گرفته است. پس از آن دوره هرمنوتیک فلسفی است که نماینده های آن هایدگر و گادامر هستند که نگاهی وجودی به فهم و تفسیر دارند و این دوره هرمنوتیکی با گادامر کمال می یابد و دوره شکوفایی و اوج هرمنوتیک است. سپس دوره هرمنوتیک مدرن است که بیشتر رویکردی انتقادی به هرمنوتیک فلسفی است. هرمنوتیک با شکل خاص و گسترده ای که میان فیلسوفان غربی وجود دارد در میان مسلمان نبوده است، اما گاهی برخی بحثها قرابت و نزدیکی با بحث هرمنوتیک دارد. مطهری به عنوان یکی از حکمای نوصدرایی در بحث فهم متن، خاصه متن قرآن سخنان مهمی بیان داشته که حاکی از اهمیت بحث فهم و تفسیر متن است. ایشان معتقد بودند در فهم متن نباید به ظواهر متن اکتفا کرد و باید برای رسیدن به درک مقصود مؤلف به ورای ظاهر متن رفت و مراد او را از تألیف آن متن دریافت کرد. البته از نظر مطهری رسیدن به این مهم به ویژه در متون مقدس مستلزم روش شناسی خاصی است. این مقاله بر آن است تا هرمنوتیک فلسفی گادامر و فهم متن و شرایط آن از نگاه مطهری را بایکدیگر مقایسه کند.
تحلیل محتوایی عشق شناسی افلاطون و ابن سینا (Content Analysis of Love in the Context of Plato and Avicenna)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
افلاطون و ابن سینا را می توان اندیشمندانی دانست که در دو سنّت یونانی و اسلامی برای نخستین بار رویکردی فلسفی از عشق ارائه کرده اند و پای عشق را به مسائل فلسفی گشوده اند و رساله هایی در «عشق شناسی» نوشته اند که سرآغاز یک رویکرد فلسفی نوین شد. ابن سینا بی آنکه از رسالة «ضیافت» افلاطون مطّلع باشد، در «رسالة العشق» خود مباحثی را مطرح کرد که شباهت بسیاری با آموزه های افلاطون دارد، هرچند تفاوت های بسیار این دو رساله را نیز نباید فراموش کرد. اشتراک این دو حکیم عمدتاً در مباحث وجودشناسی عشق و اختلاف آنان در معناشناسی و روش شناسی بحث عشق است. جایگاه معرفت در عشق، پیوند عشق و نیاز و نیز غایت و مطلوب عشق در هر دو نظام به چشم می خورد. امّا مفهوم سازی های این دو از عشق و روش تدوین بحث، کاملاً متفاوت است. بازخوانی محتوایی این دو رساله در یک رویکرد تطبیقی، وجوه پنهان عشق شناسی را در دو سنّت فلسفی نمایان، و وجوه اشتراک و اختلاف دو رویکرد را ارائه خواهد کرد.
تلقی فیشته از مفهوم حق طبیعی و نقد هگل بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسط و توسعه فلسفه سیاسی هگل در بسیاری از جنبه ها حاصل درگیری های نظری او با فیلسوفان پیش از خود است. در این میان، فلسفه سیاسی فیشته و خصوصاً تلقی او از مفهوم حق طبیعی برای هگل از اهمیت بالایی برخوردار است. هگل در مقاله «راه های علمی بررسی حق طبیعی» که در سال 1802 آن را به چاپ رسانده، نقدهایی جدی بر فلسفه سیاسی فیشته وارد آورده است. این مقاله از دو بخش اصلی تشکیل شده است: در بخش نخست به اهم مطالب در فلسفه سیاسی فیشته، با تکیه بر کتاب مبانی حق طبیعی، خواهیم پرداخت و در بخش دوم نقادی هگل از فلسفه سیاسی فیشته را که در مقاله «درباره راه های بررسی علمی حق طبیعی» مطرح نموده، بررسی خواهیم کرد. با اینکه نقادی هگل نتوانسته اعتبار کلی فلسفه سیاسی فیشته را سلب نماید، اما درعین حال توانسته تلقی فیشته از حق طبیعی را با معضلاتی چند مواجه سازد
آزادی و دینداری از دیدگاه میشل فوکو، با تأکید بر نوشته های او درباره انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین سؤالاتی که ذهن پژوهشگران فوکو را درگیر کرده، این است که آیا نظریات او درباره قدرت موقعیتی برای اعمال آزادی و شورش فراهم می کند. همچنین در پی این سؤال یکی از معماهای پیش روی پژوهشگران این بوده است که مواضع او درباره انقلاب ایران چگونه با مواضعی که درباره آزادی و قدرت داشته است، سازگاری می یابد. در این مقاله به بررسی نقش آزادی و سوژگی در آثار فوکو با تأکید بر انقلاب ایران خواهیم پرداخت. از نظر وی در موقعیتی که قدرت در همه جا نفوذ یافته است، یک امکان مهم برای اِعمال فاعلیت (سوژگی) «تمرین های معنوی» است – یعنی یک مجموعه از فعالیت ها که در جهت خودسازی انجام می گیرد. انقلاب ایران یک نمونه از این نوع سوژگی را به نمایش می گذاشت، زیرا بسیاری از انقلابیون همزمان به خودسازی درونی و ایجاد تحول بیرونی می پرداختند. فوکو باور داشت که تشیع انقلابی به دلیل وجود رویکردهای باطنی امکان اِعمال آزادی را فراهم می کند. البته چنین ترکیبی از آنجا که در مقوله های ذهنی غربی نمی گنجید، برای ایشان قابل هضم نبود.
وحی از دید ابن سینا
حوزههای تخصصی:
فرآیند وحی از جمله مسائلی است که از دیرباز ذهن بسیاری از متفکران و فیلسوفان اسلامی و غربی را به خود مشغول کرده و پی بردن به حقیقت و چیستی این پدیده را دغدغه ایشان قرار داده است. در میان فیلسوفان اسلامی از زمان فارابی تاکنون، تلاش های بسیاری در جهت توضیح و تبیین وحی صورت گرفته است که هریک براساس مکتب و دیدگاه خاص خویش سعی کرده اند تبیین بهتری از چیستی وحی ارائه دهند.ابن سینا یکی از فیلسوفان اسلامی است که به این مسئله توجه خاصی نشان دادهو با نبوغ بالای خویش به تبیین و تحلیل وحی پرداخته است. وی از عناصر اصلی و مهمی، از جمله نفوس فلکی، عقل فعال، قوای مدرکه نفس، قوه خیال و قوه حدس...بهره برده است که هر یک از این موارد ذکر شده، نقش مواد خام و اولیه ای را دارند که ابن سینا از آنها در سازماندهی تبیین خویش استفاده کرده است. دراین مقاله، دیدگاه ابن سینا با فرایند فوق الذکر بیان شده ونقدهای مطرح شده برآراء وی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
تحلیلی از مبانی و مؤلفه های مثبت اندیشی و راهکارهای پیدایش آن در اسلام و عهدجدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
در دنیای کنونی، مطالعات تطبیقی بین ادیان،یکی از راه هایی است که موجب ایجاد صلح و همزیستی و تقریب بین پیروان ادیان می شود. یافتن مفاهیم مشترک می تواند اساس گفتگوی شرایع الهی و زمینه ای جهت رفع سوء تفاهم ها و دستیابی به نقاط مشترک باشد. در این راستا، نوشتار حاضر برآن است که به روش توصیفی تحلیلی، به بررسی مفهوم مثبت اندیشی، در متون دینی اسلام و مسیحیت پرداخته و مبانی مشترک و مورد اختلاف این دو حوزه را در موضوع فوق کشف نماید تا بدین وسیله، به تعارف مبنایی تعالیم ادیان در راستای تفاهم پیروان آن ها کمک کرده باشد. برای نیل بدین هدف، ابتدا واژه شناسی مفهوم مثبت اندیشی در اسلام و مسیحیت انجام شده و سپس راهکارهای ایجاد و تقویت آن، در هریک ادیان فوق، بررسی گردیده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مفهوم مثبت اندیشی در ادیان توحیدیِ اسلام و مسیحیت از راه کلیدواژه امید قابل پیگیری است که متعلق اصلی این امید، در بینش توحیدی اسلام، خداوند سبحان و در اناجیل سه گانه(متی، مرقس و لوقا) و نیز تعالیم پولس، وعده فرارسیدن ملکوت است. در تفکرات یوحنا نیز، مسیح سرچشمه امید به شمار می آید. البته گرچه پیرامون کیفیت دستیابی به این امید و راهکارهای تقویت آن، در ادیان فوق، اختلافاتی وجود دارد اما به طور کلی، امید، در دو حوزه فوق، مرتبط با هدفمندی حیات بشر بوده و در راستای زندگانی اخرویآدمی واقع شده است. از آثار و کارکردهای آن نیز، تقویت روح محبت و احسان به سایرین است.
روح و سرنوشت آن بعد از مرگ در آیین جینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با این که آیین جینه از ادیان هندی بشمار می رود، ولی به خاطر نگرشی که به مسأله روح و خاستگاه آن دارد، حتی با وجود شباهت با آیین هندو، به گونه ای در مقابل آن قرار گرفته است. کرمه، سمساره و مکشه، مفاهیمی هستند که بین دو آیین «هندو» و «جینه» مشترکند. اما نگرش «جینه» به ذات انسان و هدف غایی و راه رسیدن به آن، باعث بروز تفاوت چشمگیری بین این آیین و خاستگاه هندویی آن شده است. با وجود پیچیدگی های بسیار آیین جینه، می توان گفت: روح(جیوه)، نقش محوری در این آیین دارد، احترام به موجودات در هر مرتبه ای که باشند(اهیمسا) اهمیت ویژه و اصل بنیادی این آیین است و مسلماً حرمت آن نه از بعد مادی، بلکه به سبب روحی است که با طی طریق درعوالم مختلف به درجه والایی از مقام انسانی می رسد و به نوبه خود با رعایت اصول اخلاقی خاص و ریاضت های شاق جسمانی، که در نتیجه آن تأثیرات امور مادی(اجیوه) بر روح(جیوه) از بین می رود، پیروان «جینه» قادر به دستیابی به مقام خلوص و ذات اصیل خود می باشند. این همان مقامی است که در این آیین، جایگاهی خداگونه1 یافته است، البته دستیابی به این مهم از طریق توصیف مسائل مرتبط با این آئین مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. بدیهی است این امر با بررسی مفهوم روح و اقسام آن و نیز رابطه(روح و بدن) و (روح و عمل) و موضوع تناسخ تا نحوه رهایی و نجات در این آیین تبیین خواهد شد.
نقد و بررسی چالش های علم مدرن از دیدگاه دکتر سید حسین نصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله ضمن واکاوی ابعاد گوناگون چالش های نظام معرفتی علم مدرن و تأثیر آن بر حیات فعلی بشر، به بررسی دقیق تر این مسئله از نگاه سید حسین نصر می پردازد. در نگاه نصر، علم مدرن برخلاف نظر بسیاری از دانش مندان علوم تجربی، فارغ از ارزش و بی طرف نیست، بلکه دارای نظام ارزشی خاص خود است که جلوات این نظام ارزشی را در تکنولوژی مدرن می توان دید که آثار آن از بین رفتن روح تقدس در بشر و ملال آور شدن زندگی روزمره است.
وی معتقد است بر خلاف علم مدرن، در علم سنتی دوران تمدن اسلامی، بسیاری از این مشکلات وجود نداشت.
او پیشنهاد می کند، در مواجهه با علم و تکنولوژی مدرن ابتدا بایستی به صورت عمیق فلسفه و مبانی علم مدرن را درک کرد و سپس با استفاده از مبانی اسلامی خویش، به تولید دستگاهی جدید برای علم ورزی و ساخت تکنولوژی روی آورد
صوری سازی مکانیک لاگرانژی و ناوردایی معادلات لاگرانژ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس دیدگاه تجربه گرایان منطقی، که به دیدگاه مورد قبول شهرت دارد، نظریة علمی مجموعه ای از گزاره هاست که در منطق مرتبة اول صورت بندی می شوند. مطابق با دیدگاه رقیب که با نام دیدگاه معنایی یا غیرگزاره ای شناخته می شود، نظریة علمی مجموعه ای از مدل هاست. در این مقاله سعی می شود نشان داده شود که دیدگاه مورد قبول نمی تواند الگوی قابل قبولی از تعین نیروهای تعمیم یافته در مکانیک کلاسیک ارائه کند. بر این اساس در قسمت دوم، از ناوردایی معادلات لاگرانژ و استلزامات آن بحث می شود. در آخر این بخش این نکته مورد تأکید قرار می گیرد که ناوردایی معادلات لاگرانژ مستلزم این است که مقادیر فیزیکی هم جنس هم بُعد نباشند. در بخش سوم، آخرین نسخة دیدگاه مورد قبول معرفی می شود. سپس صوری سازی مکانیک لاگرانژی در این دیدگاه ارزیابی و مشاهده می شود که این دیدگاه نمی تواند مقادیر فیزیکی هم جنس را به صورت یک سان متعین کند. در بخش آخر، دیدگاهِ معناییِ سوپیز اسنید معرفی می شود و نسخة ساختاری مکانیک لاگرانژی مطرح خواهد شد. در نهایت نشان داده می شود که این دیدگاه می تواند مقادیر فیزیکی هم جنس را به صورت یک سان متعین کند
پیوند علم و دین از نگاه چارلز سندرس پیرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله می خواهیم نشان دهیم که هرچند پیرس منطق دان، دانش مند و فیلسوفی پراگماتیست است، رگه های قوی دینی در نظام فکری او (به ویژه در اواخر عمرش) با فلسفه علمی او پیوند ناگسستنی دارد. بر اساس این دیدگاه، این نوشته با استناد به آثار پیرس در پی نشان دادن این رگه های دینی در قالب «پیوند علم و دین» در اندیشه این متفکر امریکایی است. پیرس تبلور این پیوند را در روش علمی نشان می دهد و معتقد است که روش علم باید «روح» علمی داشته باشد و این روح همان میل به یادگیری حقیقت است که در علم و دین وجود دارد. پیرس معتقد است که علم و دین با تکیه بر این روحیه می توانند در راستای هم حرکت کنند و او حتی از دین علم در این حیطه یاد می کند. بنابراین، پیرس با روحیه دینی به علم می نگرد و این امر در دوره سوم فکری او در قالب مقالات و نوشته هایش کاملاً آشکار است
زیباشناسی بنیادی در فلسفه هیدگر و حکمت دائویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیباشناسی دائویی مبتنی بر نیروی خلاقانه دائو است که منشأیی پیشاوجودشناختی دارد. زمینه خاستگاهی خلاقیت که از دائو ناشی می شود، شالوده هنر را در تفکر دائویی تشکیل می دهد. معنابخشی در هنر و زبان در اندیشه دائویی با ادراک دائو و یگانگی با آن میسر است. هیدگر در آثار متأخرش در تحلیل خویش از زبان، تفکر و شعر، مسائل زیباشناختی ویژه ای را مورد توجه قرار می دهد و بر درونی بودن تعلق تفکر و شاعری به یکدیگر تأکید می کند. به علاوه، هیدگر دائو را تفکری شاعرانه می شناسد و بر آن است که وقتی تفکر شاعرانه رخ می نماید، وجود و اندیشه یکی و همان می شوند. در اندیشه دائویی، این همانی تفکر و شعر، عدم تمایزی زیباشناختی است که در ادبیات دائوییسم، هوان چِن (Huan Chen) خوانده می شود. تا زمانی که شاعر خود را با حقیقت عینی چیزها کاملاً یکی نداند، خودآگاهی شاعرانه تحقق نمی یابد و این همانا تفکر شاعرانه با تجربه مقدم بر وجودشناسی است که هیدگر بدان دست یافته بود. این مقاله در پی پاسخ گویی به این پرسش است که حس استحسانی در اندیشه هیدگر چگونه و تا چه حدی با زیباشناسی دائویی قرابت دارد. به عبارت دیگر، با توجه به نمونه های آثار دائویی و اندیشه های هیدگر می توان مفاهیمی مانند یگانگی، توازن و انکشاف را از منظر زیباشناسی در این دو تفکر بررسی کرد. چه بسا واکاوی این پرسش بتواند به فهم نگرش زیباشناختی هیدگر در آثار متأخرش کمک کند.
ماهیت هنر و نسبت و مناسبات آن با فطرت و دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنر، نسخه دوم خلقت و نسخه سوم هستی است؛ چراکه هنر، بازآفرینی حقایق است، پس از سنخ خلقت است؛ بنابراین فطرت انسان با دین و هنر الفتی ذاتی دارد و هم از این رو میان دین و هنر نیز همگونگی ها و مناسبات بسیاری هست. تعریف دین و هنر، تقسیم جوهری و صوری هنر، تبیین نسبت ها و مناسبات این دو مقوله، موضوع این مقال است.
از رئالیسم علمی لاتور تا رئالیسم انتقادی باسکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رئالیسم از مفاهیم مناقشه برانگیزی است که همواره از دغدغه های صاحبنظران حوزه مطالعه فیلسوفان علم و همینطور جامعه شناسان معرفت علمی می باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی مفهوم رئالیسم انتقادی باسکار و واقع گرایی لاتور از دو رویکرد متفاوت است. باسکار معتقد است که بیشتر «آنچه که هست» وجود دارد تا «آنچه که شناخته می شود»، بیشتر نیرو وجود دارد تا کاربرد و استعمال نیرو. در مقابل، لاتور با روی آوردن به برساخت گرایی، به ساخت واقعیت در فرایند فعالیت علمی تاکید می ورزد که در این مقاله، ادعای اصلی لاتور و باسکار به تفصیل بیان شده و ضمن بررسی تطبیقی افکار آن دو، وجوه اتفاق نظر و اختلاف آنها تشریح خواهد شد.
مسئله شناسی روایت ذبح فرزند ابراهیم علیه السلام در ادیان ابراهیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابراهیم به عنوان نیای مشترک ادیان ابراهیمی، از جایگاهی ویژه در سنت دینی یهودیت، مسیحیت و اسلام برخوردار است. درحالیکه به باور برخی اندیشمندان معاصر، اختلاف این سه دین در مورد ابراهیم، از نقاط اشتراک آنها بیشتر است. مروری بر ادبیات تفسیری و مجادله ای پیرامون روایت ابراهیم در قرآن و کتاب مقدس، به ویژه تا پیش از شورای دوم واتیکان و عطف نظر کلیسای کاتولیک به اصل گفت وگو و تعامل ادیان، شاهدی بر این مسئله است. در این میان، ماجرای ذبح پسر ابراهیم علیه السلام ، از محوری ترین مسائل اختلافی است که در ادیان ابراهیمی تفاسیر متفاوتی از آن ارائه شده و در هر سنت دینی نقطه ثقل متمایزی یافته است. این مقاله درصدد است تا با بازخوانی برداشت های مختلفی که با تکیه بر روایت قرآن و عهدین از این واقعه صورت گرفته است، جان مایه اصلی روایت ذبح فرزند ابراهیم در ادیان ابراهیمی را مورد واکاوی قرار داده و این موضوع را در سه سنت دینی اسلام، مسیحیت و یهودیت در روایت ماجرایی واحد (ذبح پسر ابراهیم) بازنمایی کند.
زندگی معنادار از منظر هایدگر متقدم
حوزههای تخصصی:
فلسفه هایدگر اهتمام به پرسش از معنای هستی است و نقطه شروع برای پاسخ به این پرسش، سئوال از هستی خود پرسشگر است. در تفکر هایدگر متقدم دو خصوصیت عمده برای دازاین می توان یافت: اولا،ً یک شخص اساساً یک کنشگر است. شخصیت و جهان جداناپذیرند و هایدگر این نکته را به صورت در-جهان-بودن بیان می کند. ثانیاً، شخصیت انسان، با بودن- میان- دیگر- مردم توضیح داده می شود. بنابراین، باید دید، آیا فلسفه هایدگر اولاً تفکیکی میان زندگی معنادار و زندگی فاقد معنا قائل می شود یا خیر؟ و ثانیاً در صورت تفکیک میان این دو زندگی، محتوای زندگی معنادار را چگونه تبیین می کند؟ بررسی آراء هایدگر متقدم نشان می دهد اولاً وی میان زندگی معنادار و زندگی فاقد معنا تفکیک می نهد و ثانیاً میان میراث فرهنگی و معناداری زندگی ارتباط معناداری وجود دارد. بنابر دیدگاه وی، تسلط دیگران بر انسان و پیروی انسان از افکار عمومی، برای انسان زندگی غیراصیل است. مرگ اندیشی انسان را به سوی زندگی اصیل سوق می دهد و زندگی معنادار از نظر هایدگر زندگی اصیل است. محتوای زندگی معنادار نیز از تعامل میراث فرهنگی و واقع مندی انسان بر انسان مکشوف می شود.
زبان و معرفت در کراتولوسِ افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله کوششی است در تبیین دیدگاه افلاطون درباره ی معرفت بخشیِ زبان در محاوره ی کراتولوس. افلاطون در این محاوره دو رویکردِ قراردادگرایی (مبنی بر این که تنها قرارداد است که درستیِ هر واژه را تعیین می کند) و طبیعت گرایی (یا ذات گرایی، مبنی بر این که هر واژه از طبیعت یا ذات مدلول خود حکایت دارد) را درباره ی درستیِ واژگان بررسی و سپس رد می کند. همچنین، او به ریشه شناسیِ شماری از واژگان یونانی رو می آورد و گویی از این کار مرادی جز این ندارد که ثابت کند نباید در پیِ معرفتِ راستین، به پژوهش درباره ی واژگان توسل جست. او در پایان محاوره به این نتیجه می رسد که باید به روشی مستقل از واژگان در جست وجوی معرفت بود. این نتیجه گیریِ سلبی، به ویژه به سبب اختصار آن در مقایسه با حجم محاوره، به تفسیرهای گوناگونی از دیدگاه افلاطون در پرتو دیگر آثار او دامن زده است. دستاورد این مقاله این است که افلاطون در کراتولوس هرگونه روش متکی بر زبان را در کسب حقیقت محض ناکارآمد می یابد