فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۷٬۵۷۷ مورد.
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
1 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در دورانی که سازمان های اجتماعی و محلی به دلیل کاهش مشارکت در حال فروپاشی اند، مدل توسعه اجتماع دارایی مبنا با تاکید بر ظرفیت ها و توانمندی های ساکنان محلی، مفهوم جدیدی را برای توسعه مشارکت پذیری ارائه می دهد. با این حال چگونگی ایجاد انگیزه های فردی برای مشارکت پذیری در ادبیات نظری این مدل تقریبا نادیده گرفته شده است. به همین دلیل در این پژوهش نظریه خودتعیین گری که ایجاد انگیزه را مستلزم در نظرگرفتن نیازهای روانشناختی ذاتی برای شایستگی، خودمختاری و ارتباط می داند، مورد مطالعه قرار گرفته و تأثیر آن در مدل توسعه اجتماع دارایی مبنا بررسی شده است.هدف: هدف این پژوهش ارائه یک مدل مفهومی جدید برای افزایش مشارکت پذیری افراد بر پایه تأثیر نظریه خودتعیین گری در مدل توسعه اجتماع دارایی مبنا است.روش: پژوهش در زمره مطالعات کیفی است و با ترکیب دو روش تحلیل انتقادی گفتمان طبق چارچوب تحلیلی فرکلاف و تحلیل تماتیک، حوزه های مفهومی مشترک توسعه اجتماع دارایی مبنا و نظریه خودتعیین گری که قابلیت ادغام با یکدیگر را دارند، مورد مطالعه قرار گرفتند.یافته ها: با تحلیل انتقادی گفتمان در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین و انجام فرایند دسته بندی موضوعی (کدگذاری و شناسایی تم های اولیه و تم اصلی)، حوزه های همگرایی و مفاهیم هم پیوند نظریه خودتعیین گری و مدل توسعه اجتماع دارایی مبنا شناخته شدند و مدل مفهومی پژوهش ارائه شد.نتیجه گیری: برای ایجاد انگیزه و ارضای نیازهای روانشناختی افراد برای افزایش مشارکت، نیاز به فضاهایی است که افراد بتوانند توانایی ها و شایستگی های خود را در آن بنمایانند؛ در تصمیم گیری ها و تعیین سرنوشت در ذیل رهبری اجتماعی اختیار عمل داشته باشند؛ و در فضاهایی تجربه ی حضور داشته باشند که در آن تعامل و ارتباط اجتماعی موثر با دیگران برقرار کنند. این فضاها شامل فضاهای تعاملی، تصمیم گیری، آموزشی، هم سطح کننده و خودران یا به عبارتی کامل تر، فضاهای زبان هستند.
سنجش تطبیق محتوای دروس برنامه ریزی شهری با نیازهای جامعه حرفه ای مهندسین و مدیران شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
۴۰-۲۳
حوزههای تخصصی:
آموزش بنیادی ترین فرایند برای حفظ آگاهی و تداوم کیفیت و کمیّت دانش جامعه است و محتوای آموزشی هر رشته کلید دستیابی به آن است. این فرایند با توجه به روند سریع تغییرات در حوزه های دانش شهری و به موازات تغییر در شرایط و مسائل شهری و پیچیده شدن آن ها، انتظارات از آموزش دوره کارشناسی ارشد برنامه ریزی شهری را افزایش داده است. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تطبیق پذیری محتوای آموزشی دوره کارشناسی ارشد برنامه ریزی شهری با محتوای نظام نامه خدمات مهندسین شهرساز در قالب نیازهای حرفه ای مهندسین و مدیران شهری است. روش شناسی این پژوهش توصیفی-تحلیلی و از روش تحلیل محتوای کمی و پیمایشی بهره برده است. روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و پرسش نامه گردآوری شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که مؤلفه های «طرح انطباق کاربری اراضی شهری» و «طرح های آماده سازی اراضی» بیشترین و مؤلفه «طراحی و نظارت گروه های ساختمانی» کمترین توجه را در دروس الزامی و اختیاری داشته اند. نتایج نشان می دهد که محتوای آموزش فعلی دوره کارشناسی ارشد برنامه ریزی شهری ارتباط دوطرفه حرفه و رشته در چارچوب محتوای آموزشی هدفمند و مطابق با واقعیّت ها و نیازهای حرفه ای مهندسین و مدیران شهری را به طور مناسب برقرار نمی کند. این ارتباط کم به واسطه همپوشانی اندک محتوای برخی دروس تحلیلی (الزامی و اختیاری) با درصد فراوانی مؤلفه ها و مقوله های مربوط به نظام نامه خدمات مهندسین شهرساز است که در جهت تطبیق پذیری بیشتر با نیازهای حرفه ای مهندسین و مدیران شهری بازنگری در محتوای آموزشی دوره یا تغییر در نوع و تعداد ساعات دروس سرفصل ضروری است.
بازشناسی فرآیند طراحی در معماری داخلی
منبع:
اندیشنامه معماری داخلی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
88 - 108
حوزههای تخصصی:
فرآیند طراحی به عنوان موضوعی گسترده و دارای جنبه ها، معانی و تفاسیر گوناگون همواره مورد بحث و تبادل نظر اندیش مندان این حوزه بوده است و هریک سعی در ارائه نظریات گوناگون برای فرآیند طراحی از دیدگاه خود داشته اند. جایگاه فرآیند «طراحی داخلی» طی چند دهه گذشته معمولاً برگرفته از فرآیند «طراحی معماری» دیده شده است. اما «معماری داخلی» به دلیل تمایزات ساختاری با «معماری»، می تواند فرآیند طراحی متفاوتی داشته باشد. بنابراین می توان فرآیند طراحی در معماری داخلی را در مقیاسی متفاوت با معماری تعریف نمود. از این رو بازشناسی فرآیند طراحی در «معماری داخلی»، مسئله مقاله حاضر است. این مقاله در پی پاسخگویی به این پرسش است که «نسبت فرآیند طراحی در معماری و معماری داخلی چیست؟». هدف از این پژوهش آگاهی از نقش مسئله یابی و تفکر طراحی در معماری داخلی و پیوند آن با فرآیند طراحی معماری در لحظه های همپوشانی و جدایی است. بدین منظور در مرحله نخست فازهای فرآیند طراحی به طور کلی بررسی شده است و شمای کلی طی مسیر در معماری و معماری داخلی با مشابهت های بسیار بدست آمده است. در مرحله دوم، تمایزات میان «معماری» و «معماری داخلی» در کلیات فرآیند طراحی نشان داده است که «همپوشانی ها» و «تمایزات» معماری و معماری داخلی در فرآیند طراحی به صورت «همگرایی» و «واگرایی» بروز می کنند. در مرحله سوم، با بررسی تحلیلی هر کدام از جزء مراحل و گام های فرآیند طراحی در «معم اری» و «معماری داخلی» مصداق هایی از تفاوت های محتوایی و مؤلفه های واگرایی فرآیند طراحی در این دو یافته شده که این تفاوت ها از جنس موضوع طراحی، روش های تعریف مسئله، ابعاد یافتن مسئله، راهکارهای حل مسئله و تفاوت زبان طراحی بودند. بدین ترتیب، این پژوهش ارکان تفاوت محتوایی میان فرآیند طراحی داخلی در نسبت با فرآیند طراحی معماری را روشن می سازد.
بهینه سازی الگوی معماری بوشهر با هدف آسایش بصری و کنترل مصرف انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
21 - 40
حوزههای تخصصی:
اهداف: بهره گیری از عناصر معماری غیرفعال به منظور صرفه جویی در مصرف انرژی و استفاده بهینه از نور روز راهکاری متداول در در معماری سنتی ایران است. عوامل مختلف از قبیل شکل و جهت گیری ساختمان، موقعیت بازشوها، بهره گیری از مصالح بومی و سایه اندازها به عنوان عناصر معماری اسلامی ایرانی در اقلیم گرم و مرطوب شناخته می شود. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی کارآمدی و بهینه سازی عناصر معماری در آب و هوای گرم و مرطوب شهر بوشهر با تمرکز بر کنترل مصرف انرژی و بهره مندی از نور طبیعی است.
روش ها: نخست به وسیله منابع کتابخانه ای عناصر اقلیمی مسکونی معماری بوشهر شناسایی شد. سپس در محیط نرم افزار راینو و پلاگین گرسهاپر متغیرهای منتخب به صورت پارامتریک مدلسازی و توسط از ابزارهای انرژی پلاس و رادیانس آنالیز داده های کمی انجام می شود. در نهایت الگوهای بهینه توسط الگوریتم ژنتیک انتخاب و ارائه می شود.
یافته ها: نتایج نشان می دهد با بهینه سازی عناصر معماری به کار رفته در مسکن بوشهر، روشنایی مفید نور روز را تا 96% افزایش و مصرف انرژی را تا 174.1کیلو وات ساعت بر متر مربع کاهش می یابد. در اقلیم گرم و مرطوب علاوه بر اهمیت استفاده از تهویه طبیعی توجه به حداقل جذب تابش خورشید اهمیت فراوانی دارد.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که توجه به مجموعه عناصر معماری غیرفعال مانند استفاده از شناشیر، تناسبات اتاق موقعیت پنجره ها باعث افزایش عملکرد ساختمان می شود. یادگیری از مسکن سنتی بوشهر می تواند راهبردی برای چالش های معماری امروزی، به ویژه مصرف انرژی بالا و تنظیم شرایط محیطی فراهم نماید.
در جست وجوی خیال از منظر حکمت و نقش آن در هنر و معماری ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱۳۰
45 - 60
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: خیال از مضامینی است که همواره مورد توجه حکماء و فلاسفه ایرانی بوده است. تا جایی که بدون شناخت نقش خیال نمی توان به تحلیلی صحیح از تجلیات حکمت در معماری ایرانی دست یافت. مسئله پیش رو این است که در بسیاری از مطالعات، محققان بدون در نظر گرفتن بینش و حکمت ایرانی به عنوان پشتوانه هنر و معماری ایرانی به دنبال فهم آثار هستند. درحالی که شناخت معماری ایرانی مبتنی بر فلسفه غرب، نه تنها ما را به شناختی صحیح نمی رساند، بلکه تصویری نادرست از آن را پیش روی ما قرار می دهد.هدف پژوهش: این تحقیق به دنبال شناخت مفهوم خیال از منظر حکمتِ ایرانی و نقش آن در هنر و معماری ایرانی است تا به شناختی صحیح از جایگاه و نقش خیال و تأثیر آن در بخش های مختلف معماری ایرانی دست یابد. ازین رو ابتدا جایگاه خیال را در بینش (خداشناسی، انسان شناسی و عالم شناسی) مبتنی بر حکمت مورد مداقه قرار داده و سپس به شرح خیال متصل و خیال منفصل و ویژگی های آن ها پرداخته خواهد شد و در نهایت نقش خیال را حول دو رکن اصلی در شکل گیری و خوانش یک اثر هنری یا معماری، یعنی هنرمند (معمار) و مخاطبِ اثر، تبیین خواهد شد.روش پژوهش: پایگاه نظری و تئوریک این مقاله مبتنی بر حکمت ایرانی است. طرح تحقیق از نوع کیفی و روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی با راهبرد منطقی انجام می پذیرد.نتیجه گیری: در جمع بندی مبتنی بر آراء حکما چهار اصل «بازآفرینی حقیقت»، «جمع اضداد»، «انعکاس حقیقت» و «معماری، همواره بی انتها»، مبتنی بر خیال در هنر و معماری ایرانی پیشنهاد می شود و سپس الگوهای هنری و معماری این چهار اصل و مصادیقی ذیل آن ها ارائه خواهد شد.
Comparative Study of the Living Structure Theory in Historical Gardens of Tehran (Case Study: Niavaran, Esharat Abad, Eyn Al Doleh Gardens)
حوزههای تخصصی:
Gardens are one of the most important built environments throughout the history of Iran in terms of symbolism, semantics, social construction, mythical elements and physical and functional spatial relationships. The coexistence of natural and built environments is more obvious in the Persian garden compared to any other functions. In this research, the nature of Persian gardens is analysed in terms of physical and functional structures and spatial and natural relationships based on a qualitative approach and a comparative-analogous method and the data is collected through library research and field investigations. Then, the components of the living structure theory, introduced by Christopher Alexander, are surveyed as research theoretical framework. The components are analysed and scored using AHP and the comparative analogy is done by 15 scholars. The data reveal that the physical, functional and natural structures are prioritized in order of importance with weights of 0.428, 0.334 and 0.238, respectively. The total interaction of components demonstrates that Ein-al-Doleh Garden possesses a living structure better than Eshrat-Abad Garden for all three structures, but it is weaker in natural structure, the same in functional structure and stronger in physical one in comparison to the Niavaran Garden. The local symmetries (0.125), strong centres (0.214) and roughness in the cultivation system (0.194) represent the most effective factors. For today, In consequence, it is possible to revitalize living structures in historical gardens through the revival of strong centres, attendance of green spaces, spatiality of Kushks and intense relationships between gardens and the Kushks.
فلسفۀ بازگشت: راهکاری برای پایداری و تداوم سکونت پذیری شهری (مطالعه موردی: شهرری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
107 - 116
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، تغییرات زیست محیطی و پیامدهای ناشی از آن موجب کاهش کیفیت زندگی شهری و تضعیف هویت طبیعی شهرها شده است. این موضوع چالشی جدی برای پایداری و بقای شهرها ایجاد کرده است. هدف این پژوهش، شناسایی و ارائه ی راهکارهایی برای ارتقای پایداری شهرها و بازیابی هویت شهری با رویکردی زیست محور است. برای این منظور، شهر ری به عنوان نمونه ی موردی انتخاب شده است. روش تحقیق شامل تحلیل داده های تاریخی از طریق اسناد و مصاحبه و همچنین بهره گیری از روش های طراحی شهری تحلیلی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که با تکیه بر عوامل تاریخی و زیست محیطی، می توان الگوهایی ریاضی برای تصمیم گیری های آینده تدوین کرد. همچنین، شناسایی عناصر کلیدی پایداری و روابط میان آن ها امکان ارائه ی رهیافت هایی منطقی و سازگار با شرایط محلی را فراهم می کند. نتایج این مطالعه می تواند به عنوان چارچوبی برای برنامه ریزی و طراحی شهری پایدار به کار رود.
مطالع تحلیلی تزیینات گره چینی منبر محراب الجایتو مسجد جامع اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال دوم پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴
۲۱-۱۲
حوزههای تخصصی:
هندسه در معماری به عنوان یک ابزار برای ایجاد تنوع و حرکت در طراحی ها استفاده می شود. منابر چوبی یکی از عناصر ویژه آثار دوران اسلامی ایران است که خلاقیت ها، نوآوری ها و زیبایی های هنر کار با چوب را به نمایش می گذارند. مسجد جامع اصفهان با داشتن چندین منبر چوبی که در دوران متفاوتی ساخته شده دارای ارزش ویژه ای در مطالعه تزیینات منبرهای تاریخی است. از این جمله می توان به منبر محراب الجایتو اشاره کرد که در شبستان الجایتو مسجد جامع اصفهان قرار دارد. در پژوهش پیش رو نویسندگان سعی در تحلیل ساختار تزیینات چوبی این منبر دارند. سؤالات این پژوهش عبارتند از: 1. تزیینات گره چینی منبر محراب الجایتو مسجد جامع اصفهان دارای چه شاخصه و ویژگی هایی است؟ 2. منبر محراب الجایتو مسجد جامع اصفهان دارای چه نوآوری هایی براساس ویژگی های فنی و هنری است؟ اهداف پژوهش شامل تحلیل هندسی، شناخت هندسه گره ها و بررسی ویژگی های فیزیکی و ظاهری منبر محراب الجایتو و نوآوری های آن براساس ویژگی های فنی و هنری این اثر هنری است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی، منبر مسجد جامع اصفهان را مطالعه و اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی را به صورت کیفی تجزبه و تحلیل کرده است. یافته های این مقاله نشان می دهد منبر مسجد جامع اصفهان با گره های هشت وطبل، ده تند، ده کند و شل و هشت و چهارلنگه تزیین شده است. در انتها، این تزیینات گره چینی به صورت دقیق ترسیم و ارائه شده است. تحلیل هندسی گره های کارشده در منبر مسجد جامع اصفهان نقش مهمی در شناخت تزیینات هندسی دوره تاریخی خود ایفا می کنند. این تحلیل می تواند به درک بهتری از نحوه ساخت و طراحی سازه های چوبی در گذشته بیانجامد و به حفظ تزیینات چوبی تاریخی کمک کند.
مطالعه ی کمّی تغییرات هویت منظر اجتماعی- اکولوژیک با رویکرد تاب آوری فضایی و داده های ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
39 - 53
حوزههای تخصصی:
اه داف: پیش رفتهای اخی ر در مباح ث بوم شناس ی منظ ر و داده ه ای ماه واره ای فرصت ی را ب رای تغیی ر رویکرده ا در برنامه ری زی پای دار ش هری فراه م آورده و پتانس یل بالای ی ب رای بهب ود ت اب آوری در تعام ات سیس تمهای اجتماع ی- اکولوژی ک ایج اد نم وده اس ت. در ای ن پژوه ش ب ا اس تفاده از مفه وم ت اب آوری فضای ی و س نجش مولفه ه ا و رواب ط کلی دی منظ ر اجتماعی-اکولوژیک ی در ط ول زم ان، آس تانه های مرتب ط ب ا هوی ت ب ه ص ورت کم ی اس تخراج گردی د ت ا راه کاری را ب رای پیون د اه داف ملم وس مدیریت ی و نظری ه ی ت اب آوری ارائ ه نمای د.
روشه ا: ب ا ارزیاب ی منظ ر اکول وژی ش هر ق م به وس یله ی متریک ه ای MN-AREA ،NP ،CA ،PLAND و داده ه ای ماه واره ای، تغیی رات ت اب آوری منظ ر ای ن ش هر ط ی ی ک دوره س ی س اله مبتن ی ب ر نظری ه ی ت اب آوری فضای ی م ورد تحلی ل ق رار گرف ت.
یافته ه ا: ب ا تعری ف و اس تخراج آس تانه های هویت ی، تغیی رات هویت ی منظ ر ش هر در ارتب اط ب ا ت اب آوری در س الهای آت ی پیش بین ی ش د. س پس ب ا شناس ایی الگوه ای فضایی-هویت ی ش هر در دوره ه ای مختل ف و س نجش آنه ا ب ر اس اس ابع اد ت اب آوری، پیش نهاداتی قابل اندازه گی ری و س نجش ب رای سیاس تگذاران و برنامه ری زان در راس تای قرارگی ری منظ ر ش هر در تعادل ی جدی د، ت اب آور و پای دار ارائ ه گردی د. نتیجه گی ری: منظ ر ش هر ق م در س ال 2009 و 2019 از آس تانه ی اول و دوم هویت ی عب ور ک رده اس ت و ب ا ادام ه ی رون د کنون ی در 20 س ال آین ده عب ور از س ومین آس تانه (دگرگون ی کام ل هوی ت منظ ر) اتف اق خواه د افت اد و چنانچ ه رون د کاه ش مس احت س اختارهای س بز ادام ه یاب د، منظ ر ب ه مرحل ه ی جبران ناپذی ری از لح اظ ت اب آوری میرس د.
تبیین مؤلفه های کالبدی نما در خانه های تاریخی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
۸۸-۶۸
حوزههای تخصصی:
بافت های تاریخی دارای خصوصیات و ویژگی های کالبدی خاص خود هستند. نما یکی از مهم ترین مؤلفه ها در بناهای این محدوده ها است که تأثیر زیادی بر ادراک مخاطب و هویت منطقه دارد. عدم شناخت دقیق این مؤلفه های کالبدی موجب می شود تا طراحان نتوانند نمای همگن برای این مناطق خلق کنند. باید به این نکته توجه کرد که نمای بافت های تاریخی از مؤلفه های کالبدی زیادی تشکیل شده است و باید در طراحی های جدید به این موارد توجه جدی گردد. محدوده ی فرهنگی تاریخی تبریز دربردارنده ی تعداد زیادی از خانه های تاریخی است اما بناهای تاریخی پرتعداد این محدوده تأثیر کمرنگی در چگونگی استفاده از مؤلفه های کالبدی آن ها در ساخت نمای خانه های جدید این محدوده داشته است. هدف تحقیق حاضر شناسایی و تبیین ویژگی های کالبدی و جزییات تشکیل دهنده ی نمای خانه های تاریخی محدوده ای از منطقه ی فرهنگی تاریخی تبریز است. برای نیل به این هدف شناخت بخش های مختلف نما و مؤلفه های کالبدی هرکدام از آن ها و تحلیل آن ها لازم و ضروری است. این تحقیق از نوع پژوهش های کاربردی است که به روش توصیفی-تحلیلی انجام یافته است و ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق پیمایش ها و برداشت های میدانی خانه های منتخب بافت تاریخی تبریز و مطالعات کتابخانه ای و منابع اینترنتی بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد مؤلفه های نما در خانه های تاریخی منتخب تبریز، که هرکدام از خانه ها ممکن است شامل همه یا تعدادی از این مؤلفه ها در نمای خود باشند، به صورت کلی عبارتند از: رواق ستون دار، ستون، پیشانی، پله های ورودی، ازاره، هره چینی میانی، هره چینی نهایی، درب ها و پنجره ها، قاب بندی، ناودانی، تزئینات گچی و آجرکاری که این مؤلفه ها در خانه های تاریخی مختلف دارای ویژگی های مشترکی هستند.
تحلیل فضایی پراکنش خدمات شهری با تاکید بر نظریه عدالت فضایی (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه رعایت عدالت فضایی در نحوه توزیع خدمات شهری نمود بیشتری یافته است. بگونه ای که هر چقدر خدمات شهری توزیع فضایی نامتوازنی داشته باشد، نمودار بی عدالتی در فضا بوده و شهر را به سطوح برخوردار و غیر برخوردار تقسیم خواهد نمود که در صورت عدم رفع و رجوع آن می تواند نتایج به مراتب زیان بارتری به دنبال داشته باشد. در این بین مهم ترین معیار برای تحلیل وضعیت عدالت فضایی در شهر، بررسی چگونگی توزیع خدمات شهری است. شهر اردبیل به عنوان نمونه مورد مطالعه این تحقیق، به نظر می رسد با توجه به رشد شتابان جمعیت و شکل گیری محلات و شهرک های جدید در بخش های پیرامونی شهر، نظام توزیع خدمات و تسهیلات آن از هم پاشیده و موجب نابرابری در بین نواحی مسکونی شهر شده است. هدف: هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی پراکنش خدمات شهری شهر اردبیل با تاکید بر نظریه عدالت فضایی می باشد. از این پژوهش، سنجش و ارزیابی پراکنش خدمات شهری در نواحی ۵۱گانه شهر اردبیل به منظور بررسی میزان عدالت فضایی در توزیع این خدمات می باشد. روش شناسی تحقیق: تحقیق حاضر، از لحاظ ماهیت، توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف، کاربردی می باشد. جهت جمع آوری داده ها از اطلاعات پایه طرح جامع و تفصیلی اردبیل و داده های به روز شهرداری استفاده شده است. در فرایند تحقیق حاضر به منظور تعیین وزن 11 شاخص اصلی پژوهش، از نظرات 10 کارشناس امر (به روش گلوله برفی) از روش آنتروپی و به منظور همپوشانی لایه ها از توابع موجود در نرم افزار Arc GIS، در قالب مدل Vicor استفاده شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این تحقیق شهر اردبیل و نواحی 51گانه آن است. یافته ها: از بین 11 شاخص کلی تحقیق، شاخص تاسیسات و تجهیزات شهری نسبت به سایر شاخص ها از اهمیت بیشتری برخوردار است. همچنین نتایج فضایی در خصوص پراکنش خدمات شهری اردبیل بیانگر این امر است که نواحی مرکزی شهر از نظر دسترسی به خدمات شهری از مطلوبیت بالایی برخورداند و هرچه از مرکز شهر به طرف پیرامون فاصله گرفته شود، میزان مطلوبیت کمتر و کمتر می شود و اینکه پراکندگی توزیع خدمات شهری از الگوی خوشه ای تبعیت می کند. نتایج: نتیجه اینکه اکثر خدمات شهری اردبیل در مرکز شهر متمرکز شده اند که این امر باعث شکل گیری مرکز-پیرامون و عدم رعایت عدالت فضایی شده است.
طبیعت در قاب دیوارنگاره های خیابان ولی عصر تهران برآمده از هویت محیط یا نگرشی صرفاً تزئینی؟ ارزیابی حضور و جایگاه طبیعت در دیوارنگاره ها در پیوند با هویت محیطی بستر آثار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
64 - 69
حوزههای تخصصی:
اولین ردّ تغییر ساختارهای زندگی ناشی از تحولات دنیای جدید در شهر، در جداافتادگی انسان از محیط طبیعی پیرامون او پدیدار شد. مترتب بر آن، بخشی از جبران این خلأ به ویژه در ارتقاء کیفیت زندگی شهری و در راستای ارتباط میان این دوگانه فوق، بر عهده توانایی های هنر گمارده شد. در این میان، دیوارنگاری از جمله کارآمدترین هنرهای شهری است که بیش تر با مخاطب عمومی سروکار داشته و به عنوان یک اثر هنری در شهر در تلاقی شرایط بستر اثر، ذهنیت و برداشت هنرمند و ادراک مخاطب شکل می یابد. از میان تعداد نامتناهی موضوع متنوع نقش بسته بر دیوارهای شهر، «طبیعت» به عنوان یک رکن منظرین با تأکید و تکیه ویژه خود بر ذهنیت جامعه مخاطب و جاری شدن در اندیشه و ناخودآگاه جمعی مخاطبان، یکی از نقش آفرینان اصلی موضوع دیوارنگاره ها به شمار رفته که جایگاه و ارتباط آن با ذهنیت و مطالبه شهروندان به درستی تبیین نشده است. بررسی ها حاکی از آن است که پس از نضج یافتن رویکرد تزئینی در نگاه متولیان هنر دیوارنگاری، طبیعت و ارکان آن در دیوارنگاره های شهری تهران به ویژه در خیابان ولی عصر بیش تر مبتنی بر بهره مندی از اصول رویکرد تزئینی در نمایش آثار بوده و به دور از پیوند با محیط بصری و الهام از هویت منظرین بستر، به عنوان محمل تجربه زیسته طبیعت گرا در ذهنیت شهروندان شکل گرفته است.
سنجش و ارزیابی ائتلاف های منطقه ای محرک رشد و گسترش فضایی منطقه کلانشهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۲
87 - 109
حوزههای تخصصی:
درحال حاضر، برنامه ریزان شهری و منطقه ای کشورهای درحال توسعه درکنترل پراکنده رویی با چالش های عدیده ای مواجه هستند. کلانشهرها و مناطق کلانشهری، محیط هایی پیچیده، متنوع و محل انباشت ثروت و سرمایه در مقیاس ملی هستند، و همین ویژگی امکان شکل گیری شبکه های فساد با هدف دستیابی به سود و منفعت بیشتر در این مناطق را افزایش می دهد. درچنین شرایطی، فهم فرایند شکل گیری این شبکه ها و سنجش و ارزیابی ساختارهای محرک فرایندهای غیررسمی امری ضروری است. این پژوهش به دنبال سنجش و ارزیابی ائتلاف های منطقه ای محرک رشد و گسترش فضایی فزاینده منطقه کلانشهری تهران و شناسایی عاملین کلیدی آن است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی است و برای گردآوری داده های میدانی از پرسش نامه ای با امتیازدهی طیف لیکرت استفاده شده که شامل 252 نفر در ساختارهای ائتلافی منطقه است. نتایج نشان می دهد بخش خصوصی در مقایسه با 2 بخش دیگر رژیم ائتلاف، نقش تأثیرگذارتری در شبکه تصرف اراضی منطقه کلانشهری تهران دارد. کم ترین سهم نیز در هر سه حوزه قدرت، اعمال نفوذ و منفعت مربوط به مردم به ترتیب با نمره میانگین وزنی 2.09، 1.92 و 2.58 است. سنجش و ارزیابی اثرات ساختارهای سازمانی-نهادی، نشان از نقش بی بدیل نهادهای کمیسیونی در فرایند تصرفات اراضی منطقه دارد. درنهایت شناسایی ذی نفعان، بیانگر ترکیبی از حضور هر 3 دسته ساختارهای سازمانی-نهادی در بین ذی نفعان اصلی و ثانویه است.
طبیعت و عناصر منظر در موزاییک های بیزانس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
44 - 51
حوزههای تخصصی:
باور و تفکر طبیعت گرای ایرانی که در هنر و معماری این مرز و بوم آشکار است، بیش از هر شاخه هنری در نقاشی ایرانی مینیاتور به شکل واقعی-نمادین بروز یافته است. حضور طبیعت و عناصر آن در هنرهای تزیینی - کاربردی در قالب هندسی، ساده و ماجراهای عاشقانه، عارفانه، حماسی و رزم وبزم دیده می شود. انواع گل ها وگیاهان در زمینه مینیاتور ایرانی همواره حضور دارند به گونه ای که نمایش باغ و بوستان و حیاط ها ی پرگل و درخت با آب و انواع پرندگان پذیرای طبیعت در نقاشی ایرانی با گل و بوته سازی و نمایش باغ و بوستان با انواع پرندگان، آسمان پرستاره با ماه و خورشید به گونه ای ترکیبی، جلوه ای از دنیای واقع و خیال است؛ که بخشی از آن در هنر موزاییک بیزانس رخ نموده چنان که برخی از این آثار به وضوح تأثیرپذیری از مینیاتور ایرانی را نشان می دهد. رنگ آمیزی و استفاده از نماد و نشانه های طبیعت در نقاشی ایرانی و موزاییک بیزانس ریشه در تفکر و آیین های طبیعت گرا دارد که نمونه های آن را در هنرمیترایی-مهرکده های اروپا و آسیا و در نیایشگاه های مهر و آناهیتا در ایران می توان برشمرد. بارزترین نمونه های موزاییک بیزانس در کلیساهای سن ویتاله، سن آپولیناره، و مقابر مقدسین در شهر راونا ایتالیا، شبستان کلیسای سن کلمنته رم و کلیسای سن صوفی در استامبول دیده می شود. دگردیسی و تداوم آیین مهر در مسیحیت و دین زرتشت، هنر و فرهنگ زرتشتی و مسیحی را به گونه ای شکل داد که ترکیبی از باور جدید و سنت های فرهنگ و هنر پیشین است.
بررسی و تبیین مؤلفه های نظریه جنبش سبز در طراحی نماهای سبز برای شهرهای هزاره سومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ آذر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
67 - 78
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نیاز جهانی به حفظ محیط زیست، جنبش سبز را در سراسر جهان به پیش برده است. یک چالش مدیریتی نوظهور برای همه سازمان ها، در شهرهای هزارهسومی، حفاظت از منابع طبیعی با کاهش تأثیر منفی آنها بر محیط زیست و افزایش عملکرد پایدار است. سبزشدن نیاز عصر برای حفظ منابع طبیعی است. معماری سبز با توجه به جنبش سبزی که از دهه 1950 تا 2010 م. رخ داده است، بررسی و ارزیابی می شود. معماری سبز، مرتبط ترین پروژه های معماری که رویکرد سیستم های انرژی را برای کاهش تقاضا، عرضه انرژی تجدیدپذیر و ذخیره انرژی ادغام می کند را توصیف و ارزیابی می کند. بررسی های انجام شده نشان می دهد که معماری سبز به طور قابل توجهی تکامل یافته و بسته به علایق یا دغدغه های هر زمان، نام های متفاوتی برآن گذاشته شده است و بسته به موانع و محرک های فنی، اقتصادی، محیطی و سیاسی هر دوره، با سرعت های متفاوتی پیشرفت کرده است. هدف پژوهش: هدف اصلی این مقاله مروری کوتاه بر ارتباط پارامترهای جنبش سبز جهت تبیین رابطه طراحی معماری با سلامتی انسان در شهرهای هزارهسومی است. روش پژوهش: روش تحقیق اتخاذشده در این نوشتار روش مطالعه تطبیقی است که با استراتژی تمرکز بر مؤلفه های بنیادین جنبش سبز از طریق بهره گیری از نرم افزارهای Bibliometrix و VOSviewer به بررسی و تحلیل 230 مقاله مرتبط نشریافته در سال های 2008 تا2024 پرداخته و نتایج حاصل را در ارتباط با آسایش حرارتی مورد تطبیق و استنباط قرار می دهد. نتیجه گیری: مهمترین یافته این پژوهش در قالب سه مؤلفه آسایش حرارتی، فضای سبز شهری و طراحی نمود یافته است. اصلی ترین نتیجه این مقاله را می توان در تدبیر طراحی نماهای سبز برای افزایش فضاهای سبز مبتنی بر شعف حرارتی خلاصه و بیان کرد.
کاربست همزمان راهبردهای کلاس معکوس و بحث گروهی در ارتقای کیفیت یادگیری درس تاریخ معماری جهان: یک طرح تحقیق روش های آمیخته مداخله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۴۰
17 - 32
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تاریخ معماری جهان مشحون از واژگان کم کاربرد و ناآشنا از بافت ها و بناهای تاریخی است. گستردگی اطلاعات و پیچیدگی مفاهیم بناهای تاریخی؛ و همچنین روش های تدریس سنتی مبتنی بر سخنرانی صِرف، قابلیت تحلیل و سازماندهی حیطه شناختی و فراشناختی دانشجویان نسبت به هنر و معماری تمدن های باستانی را در کلاس درس تاریخ معماری جهان با صعوبت و دشواری مواجه ساخته است.هدف پژوهش: این پژوهش در نظر دارد به تبیین تأثیر بحث گروهی بر بستر کلاس معکوس در ارتقای کیفیت یادگیری درس تاریخ معماری جهان بپردازد. روش پژوهش: این پژوهش با روش های آمیخته مداخله ای انجام شده است؛ که در مرحله کیفی با استفاده از روش نظریه برخاسته از داده های ساخت گرایانه کتی چارمز؛ و در بخش کمّی از روش آزمایشی استفاده شد. استخراج و تحلیل داده های کیفی برآمده از یادداشت های گروه آزمایش، مشاهده رفتار و همچنین انجام مصاحبه با تعدادی از ایشان با استفاده از شیوه کدگذاری اولیه و متمرکز انجام شد. سپس در بخش کمّی با استفاده از طرح شبه آزمایشی، میزان و کیفیت یادگیری گروه آزمایش و گروه گواه مورد مقایسه قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش 43 نفر از دانشجویان رشته معماری دانشگاه تربیت دبیر شهیدرجایی است که به صورت در دسترس و در دو کلاس با شرایط نسبتاً برابر، یکی به عنوان گروه آزمایشی شامل 22 نفر و دیگری به عنوان گروه گواه شامل 21 نفر به صورت گروه های دست نخورده قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده های کمّی، آزمون محقق ساخته است که روایی محتوایی آن از طریق روش ارجاع به خبرگان و همسانی درونی آن با ضریب آلفای کرونباخ 82/0 تأیید شد. همچنین تحلیل داده های کمی نیز با آزمون Uز Mann-Whitney و با استفاده از نرم افزار SPSS-22 تحلیل شد.نتیجه گیری: یافته های این پژوهش در بخش کیفی منتج به طبقه بندی هفت مقوله متمرکز است. در ارتباط با صعوبت یادگیری واژگان ناآشنا و کم کاربرد، مقوله های ساخت شناختی و ساخت دانش مشارکتی؛ در ارتباط با امکان ناپذیری بازدید از آثار تاریخی برون مرزی، مقوله های بصری سازی و بیان گرافیکی محتوای متنی، در ارتباط با گستردگی اطلاعات و پیچیدگی مفاهیم، مقوله های عاملیت در یادگیری محتوای آموزشی، پیوندیابی و شبکه سازی میان محتوای هر فصل، ارتقای مهارت ارتباط مؤثر، و تاب آوری در یادگیری مفاهیم انتزاعی صورت بندی شدند؛ یافته های بخش کمّی نشان داد که کاربست همزمان راهبردهای کلاس معکوس و بحث گروهی بر ارتقای کیفیت یادگیری دانشجویان در درس تاریخ معماری جهان اثرمعنادارآماری دارد (p<0.01). بنابراین اندازه اثر محاسبه شده، برابر با 399/0 است که نشان دهنده تأثیر 40 درصدی این روش تدریس بر بهبود کیفیت یادگیری دانشجویان است. این نتایج بر اهمیت روش های نوین تدریس در ارتقای کیفیت یادگیری دانشجویان تأکید دارند؛ و به نظر می رسد پژوهش های بیشتر در این زمینه، می تواند ادراک عمیق تری از تأثیرات آن ها را محقق سازد.
ارزیابی فضای سبز خیابانی در منظر شهری؛ نمونه موردی: بلوار امیرکبیر شیراز حد فاصل تقاطع های غیرهمسطح امام حسن و استاد بهمن بیگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
111 - 126
حوزههای تخصصی:
سرسبزی شهری به طور گسترده به عنوان یک عنصر کلیدی برای ایجاد محیط های شهری قابل زندگی و بهبود کیفیت زندگی ساکنان شناخته شده است. در حالی که فضای سبز حاشیه خیابان ها یکی از اجزای ضروری پوشش گیاهی شهری است که ساکنان فراوان بیشتری به آن دسترسی دارند و به طور روزمره با آن مواجه هستند، بیشتر مطالعات فضای سبز و فعالیت فیزیکی شهری به جای خیابان های محوطه سازی شده، بر پارک ها متمرکز شده اند. با توجه به مطالعات اندک در زمینه فضای سبز خیابان ها در مقیاس خرد، پژوهش پیش رو در پی ارزیابی و درک مزایای گسترده روانشناختی ، فیزیولوژیکی، رفاه عمومی و اجتماعی است که افراد در نتیجه تجربه فضای سبز خیابانی باکیفیت در منظر شهری دریافت می کنند. این پژوهش با روش ترکیبی و مطالعه موردی انجام گردیده است. از این رو ابتدا به بررسی محتواهای پیشرو با توجه به مطالعات اسنادی و کتابخانه ای پرداخته شده است. در حالی که تکنیک های تجزیه و تحلیل اهمیت و عملکرد (IPA) برای تعیین اینکه ویژگی های یک کالا یا خدمات در برآورده کردن انتظارات مصرف کنندگان، مشتریان، کاربران و بازدیدکنندگان چقدر خوب عمل می کنند، استفاده می شوند، در بخش پیمایش، تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از این تکنیک، میزان اهمیت تأثیرات و ویژگی های فضای سبز خیابانی (USG) با کیفیت بالا شناسایی شده از ادبیات، در برابر عملکرد نسبی آنها از نظر کاربران (180=n) بلوار امیرکبیر شهر شیراز حد فاصل دو تقاطع غیر همسطح امام حسن و استاد بهمن بیگی بررسی می گردد. از نرم افزار Excel و SPSS27 جهت تجزیه و تحلیل و نمودارسازی داده ها استفاده شده است. نتایج این پژوهش بر نقش کلیدی سرسبزی خیابان ها بر زیست پذیری محیط خیابان تأکید می کند و به طور موردی نشان می دهد فضای سبز خیابانی محدوده مورد مطالعه به طور کلی از کیفیت پایینی برخوردار است و اولویت اول اقدامات مدیریتی مربوط به تأثیرات برابری محیطی، زیست محیطی و اجتماعی می باشد.
تعامل دولت و بازار: خوانشی از برنامه ریزی فضایی شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
82 - 100
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: دولت و بازار مهمترین و مؤثرترین نهادهای اقتصادی- سیاسی محسوب می شوند که ترکیب و نقش و جایگاه شان می تواند تمامیت سیستم اجتماع را تحت تأثیر قرار دهد. برنامه ریزی فضایی شهری حاکی از یک شکل تخصصی از عمل جمعی در مورد سازمان اجتماعی فضا است. در قلب این کنش جمعی مجموعه گسترده ای از روابط دولت و بازار قرار دارد و سوال بنیادین این است که نقش و روابط نهاد بازار (به مفهوم عام آن و نه در معنای بازار کالبدی شهرها) و نهاد دولت در برنامه ریزی توسعه فضایی شهری چگونه شکل می گیرد؟هدف: با این وصف هدف اصلی این پژوهش توسعه یک چارچوب مفهومی از نحوه شکل گیری نقش و رابطه دولت و بازار در برنامه ریزی توسعه فضایی شهری ایران است.روش: روش نظریه زمینه ای سیستماتیک به عنوان روش اصلی کار پژوهش بکار گرفته شد. داده های مورد نیاز به واسطه نمونه گیری نظری هدفمند از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان با سابقه و آگاه به سیستم برنامه ریزی و اقتصاد سیاسی ایران فراهم شد.یافته ها: پس از طی مراحل سه گانه تحلیل داده ها، 645 مفهوم، 59 مقوله فرعی و 20 مقوله اصلی حاصل و در قالب مدل پارادایمی پژوهش ارائه شد.نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر آن است که نقش و روابط دولت و بازار در برنامه ریزی فضایی توسعه شهری ایران، بر محور «درهم تنیدگی نهادی، نابهینگی و ناکارآمدی» شکل می گیرد که به عنوان پدیده مرکزی در مدل پارادایمی شناسایی شده است. شرایط علّی، زمینه ای و مداخله گر باعث شده تا رابطه و نقش دولت و بازار در برنامه ریزی فضایی توسعه شهرهای ایران به صورت نابهینه و ناکارآمد شکل گیرد و در مواجه با این پدیده راهبردهایی از سوی عاملان اتخاذ شده که موجبات تشدید پیامدهای حاصل از پدیده مورد نظر را فراهم نموده است. به بیان دیگر دولت و بازار در برنامه ریزی توسعه فضایی شهری ایران نتوانسته اند به عنوان مکمل یکدیگر و در یک رابطه دیالکتیک در جهت جبران شکست های هم عمل نمایند
تحلیل عوامل اثر گذار بر رشد هوشمند شهری با رویکرد آینده پژوهی: شهر الیگودرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد فیزیکی شهرها پیامدهای مختلفی از نظر اقتصادی، کالبدی، زیست محیطی را به همراه دارد. در این میان، رشد هوشمند شهری به عنوان نوع توسعه مطلوب، باعث کاهش مشکلات در ابعاد مختلف می شود. لذا، درک و شناخت درست از گسترش شهر در شرایط کنونی و آینده برای اجرای مدیریتی کارآمد در زمینه حفاظت از محیط زیست شهری و نحوه توسعه کالبدی آن در شهر الیگودرز امری مهم و ضروری است . این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت تحلیلی و اکتشافی می باشد. مقاله حاضر با هدف تبیین رشد هوشمند شهری با رویکرد آینده پژوهی در ابعاد مختلف اقتصادی ،اجتماعی، مدیریتی، کالبدی، زیست محیطی و حمل و نقل در شهر الیگودرز تدوین شده است. نتایج حاصل از تحلیل اثرات متقاطع نشان می دهد که شاخص پرشدگی برای روندهای موجود 98 درصد است که نشان از تأثیرگذاری بالای متغیرها بر یکدیگر می باشد. در بحث سناریوها نتایج نشان داد که جامعه شهری الیگودرز با رشد هوشمند فاصله وجود دارد چنین رویکردی باعث می شود که رشد شهری با همین منوال به توسعه و رشد خود ادامه دهد و زمینه را برای گسترش افقی شهر فراهم کند و باعث نابودی بیشتر زمین های کشاورزی، افزایش هزینه ساخت و ساز، افزایش درامد ناپایدار شهرداریها،گسترش فقر، حاشیه نشینی و... خواهد شد.
تدوین مدل نظری بهسازی منظر شهری رودخانه هراز آمل با رویکرد تاب آوری اکولوژیک
منبع:
مطالعات طراحی شهری ایران دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
269 - 298
حوزههای تخصصی:
ماهیت اکولوژیکی منظر شهری رودخانه ها به عنوان یکی از ارکان اصلی اکوسیستم های طبیعی، تأثیر بسزایی بر کیفیت زیست محیطی شهرها دارد. با افزایش شهرنشینی و گسترش فعالیت های انسانی، این اکوسیستم ها با چالش های جدی مواجه شده اند بگونه ای که آلودگی اکوسیستم، تغییرات هیدرولوژیکی و تخریب زیستگاه های جانوری را به همراه دارد، که منجر به تخریب اکوسیستم رودخانه و تغییر ساختار بیولوژیکی وابسته به آن می گردد. علاوه بر این عوامل مداخله گر ناشی از مخاطرات محیطی نیز تهدیدی جدی برای اکوسیستم رودخانه های درون شهری محسوب می شود. لذا، ضرورت بهسازی اکولوژیک رودخانه ها به منظور احیای منظر شهری، اکوسیستم های طبیعی و افزایش تاب آوری آن ها در برابر تغییرات محیطی و مداخلات انسانی، امری حیاتی در مدیریت برنامه های شهری معاصر است. این پژوهش با اهداف توسعه ای- کاربردی، با روش اکتشافی- همبستگی، با داده های کتابخانه ای، ابتدا به بررسی ادبیات مروری تحقیق می پردازد و سپس با استفاده از مستندات معتبر تاریخی رودخانه هراز، مشاهدات میدانی و تصاویر سنجش از دور، با تحلیل های قیاسی- استنتاجی مدل نظری را تدوین می کند؛ در نهایت مؤلفه های اکولوژیک مؤثر بر بهسازی منظر شهری رودخانه های درون شهری در با رویکرد تاب آوری استخراج می شود. مؤلفه های هیدرولوژیکی، تنوع بیولوژیکی و مورفولوژیکی به عنوان عوامل کلیدی در ساختار اکولوژیکی رودخانه شناخته می شود. تنوع، متغیرهای اکولوژیکی، مدولاریتی، خدمات اکوسیستم، تدوین و همپوشانی قوانین، نوآوری، سرمایه های اجتماعی و بررسی بازخوردها مولفه های موثر در تاب آوری اکولوژیکی استخراج می شود تا در یک ساختار تکاملی فرآیند گرا قرار گیرند و مدل نظری بهسازی تدوین گردد. بدین منظور نمونه مورد مطالعه؛ رودخانه هرازدر شهر آمل مورد بررسی قرار می گیرد و در جهت تحقق مدل نظری راهبردهای مرتبط جهت بهسازی رودخانه هراز تبیین می شود تا در طرح های توسعه شهری آمل لحاظ گردد.