فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲
137 - 158
حوزههای تخصصی:
در بین گذشتگان، ادیان گوناگونی پدیدمی آمد. هریک از این ادیان دارای اعمال و ادعیه ای برای تقرّب به درگاه معبود خود بودند. هنگام انجام این اعمال، اصطلاحات خاصی متناسب با آن زبان و دین نیز به وجودمی آمد. این عامل سبب شد تا دانشی پدیدآید که در سال های آینده با نام «عرفان» از آن یادشود. این دانش در آثار قدمایی که مایل بدان بودند نیز راه یافت و اصطلاحات خاص آن را در کتاب هایی مجزّا شرح دادند و برخی نیز فقط به واردکردن آن واژه ها در بین سخنان خود بسنده کردند که با استخراج آن ها می توان دانست که شخص موردنظر چه تمایلاتی از دیدگاه دانش عرفان داشته است. یکی از این اشخاص که در این پژوهش بررسی خواهدشد اظهری شیرازی است. دراین پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، نخست، واژه ای را که در دیوان اظهری شیرازی یافته ایم، با مراجعه به منابع عرفانی، شرح کرده و سپس سخن اظهری را در این باره نوشته و در ادامه به تحلیل سخن اوخواهیم پرداخت. با انجام این پژوهش تبیین خواهیم کرد که در دیوان اشعارِ یکی از شعرای دوره صفوی که در قرن یازدهم می زیسته است چه میزان واژه های عرفانی به کاررفته، این کاربرد تا چه اندازه پررنگ بوده و علاوه بر آن شاعر موردنظر به کدام نوع عرفان (صَحو یا سُکر) تمایل داشته است که این امر در نهایت برای شناخت هرچه بیشتر فرهنگ ایران در دوران صفوی سودمند خواهدبود.
تحلیل و ارزیابی تقریر ملا علی نوری از توحید وجودی بر اساس تضایف علّیت و معلولیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
177 - 198
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظریه توحید وجودی، حقیقت وجود منحصر در حقّ تعالی است و ماسوای او، مظاهر و تجلیات همان وجود واحد الهی اند. اگرچه پیش از صدرالمتالهین، برخی عارفان و فلاسفه در پی تقربر برهان برای توحید وجودی بوده اند، ولی صدرالمتالهین موفق تر از دیگران بود. او در آثارش برهانی را برای اثبات توحید وجودی، آورده است که از طریق تحلیل علیت و معلولیت و ارجاع علیت به تشأن و تطور علت در مجالی و مظاهر خویش است. پس از او، شارحان آثار او در پی تقریر برهان او برآمدند. ملا علی نوری و برخی تابعانش، برهان تحلیل علیت و معلولیت را بر اساس تضایف علت و معلول، تقریر و تفسیر کرده اند و توانسته اند نحوه ای از توحید وجودی را در ساحت وجود ربطی معلولی و وحدت تشکیکی وجود، پیاده کنند. از دیدگاه ایشان توحید وجودی به معنای انحصار حقیقت وجود در حقّ تعالی است، البته این وجود واحد حقّانی ،دارای دو مرتبه وجودی است؛ یکی مرتبه ذات الهی که مرتبه انطواء کثرت در وحدت است و بر اساس قاعده «بسیط الحقیقه کلّ الاشیاء» تمام کمالات وجودات امکانی ربطی را به نحو بسیط جمعی احدی دارد؛ دوم مرتبه فعل اطلاقی و رحمت واسعه که مرتبه سریان وحدت در کثرت؛ یعنی مرتبه سریان رحمت واسعه قیومیه اشراقیه در وجودات مقید امکانی ربطی است و این وجودات مقید چیزی جز مراتب تنزّلات همان فعل واحد اطلاقی نیستند.
بررسی شگردهای بلاغی در اشعار عرفانی ابن معصوم شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۹
255 - 269
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی برجسته ترین فنون بلاغی اشعار ابنمعصوم شیرازی است. جامعه آماری مطالعه اشعار عرفانی وی ابیاتی است که ابنمعصوم فراتر از بدیع لفظی به همسوسازی آن ها با آرایه ها از طریق دیدگاه و اندیشه فکری خویش برای رسیدن به آن ها همت گماشته است. پرسش اصلی پژوهش این است که ابنمعصوم در ساختار عناصر یک بیت چه شیوه و سبکی را در به کارگیری علم بدیع و بیان مدنظر دارد. وی در سرودن اشعار به آراستن زبان و صنایع ادبی حوزه بدیع اهمیت بسیاری داده است. شناخت پربسامدترین شیوه های سخن آرایی اشعار ابنمعصوم و سبک و سیاق پیوندزدن آن ها به اندیشه های بنیادین و عرفانی اش ضروری است. ابن معصوم به این توجه دارد که سخن مؤثرتر سخنی است که آراسته تر باشد؛ بنابراین به انواع تصویر با هدف تأکید بر مضامین عرفانی، جلوه دیگر بخشیده است که این امر فراتر از لفظ پردازی و آراستنِ صرف ابیات است؛ هدف ابن معصوم برجسته سازی و تاثیرگذاری افکار خویش به مدد این گونه صناعات ادبی است. این کارکرد در اشعار وی تاکنون بررسی نشده است. نتیجه این است که ابن معصوم با آگاهی و تسلط بر کارکردهای علم بیان و بدیع، اشعارش را تاثیرگذارتر ساخته است. همچنین از یافته های تحقیق این است که ابن معصوم همانند برخی شاعران دوران خود در بسیاری از قصاید از آرایه های ادبی به ویژه جناس و تضاد و استعاره و تشبیه و.. استفاده نموده و از این طریق سعی در مزین کردن اشعارش داشته است.
نگاهی به بررسی ترجمه عربی غزل های عرفانی عطار از علی عباس زلیخه (با تأکید به مضامین عشق و مستی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۹
311 - 330
حوزههای تخصصی:
دیوان عطار نیشابوری عارف و شاعر بزرگ ایرانی، همواره موردتوجه دوستداران شعر و ادب بوده و بسیاری از ناقدان و پژوهشگران به بررسی و تحقیق پیرامون این اثر پرداخته اند و مترجمانی از کشورهای اروپایی و عرب نیز به آن روی آورده اند. ظرافت هایی در معنی و مفهوم اشعار این شاعر فارسی زبان نهفته است که در برخی موارد، زمینه ساز ارائه دیدگاه هایی شده است؛ بنابراین تأثیر شعر او به ایران و ادب فارسی محدودنمی شود. دیرزمانی است که اشعار وی، توجه دانشمندان و صاحب نظران آن سوی مرزها، از جمله، جهان عرب را به خود جلب نموده و به دنبال آن، آثار ایشان چندین بار به زبان های مختلف از جمله زبان عربی برگردانده شده است و بررسی و نقد این ترجمه ها ضروری به نظرمی رسد. پژوهش حاضر در پی آن است تا با تکیه بر روش توصیفی - تحلیلی، ترجمه غزلیات عرفانی دیوان عطار را به زبان عربی مورد بررسی و واکاوی قرارداده و با مقایسه متن اصلی با ترجمه علی عباس زلیخه به بیان مسائلی چون اشتباه در فهم، حذف و معادل گزینی نامناسب بپردازد تا از این رهگذر برای مخاطب روشن شود که بار معنایی واژگان و تعابیر به زبان مقصد چگونه منتقل شده و برگردان مترجم از عهده انتقال مفاهیم به خواننده برآمده یا با نارسایی همراه است؟
باورستیزی رندانه و عرفانی حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۰
259 - 280
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحثی که حافظ نگاهی نو به آن داشته، مسأله باورستیزی و مقابله با هنجارهای فکری و مذهبی است به گونه ای که این موضوع درباره پای بندی یا عدم پای بندی حافظ به حدود و ارزش های دینی، کانون اختلاف نظرهای گوناگون بوده و گاهی سبب برداشت های سطحی از شعر وی گردیده است؛ اما درحقیقت یکی از خصایص اشعار عرفانی، کاربرد باژنما یا تعبیر باژگونه است که در حوزه وسیع معنایی، قابل مطالعه و تحقیق است. مقاله حاضر با روش تحلیلی – توصیفی و بر مبنای نقد محتوایی و معنایی، فراهم آمده و نگارنده کوشیده است تا موضوع باورستیزی در اندیشه های عرفانی حافظ را از نظر محتوایی، شرح و تبیین نماید و همچنین با ذکر مصادیقی، ابیات باورستیز با رویکرد عرفانی را تحلیل و بررسی کند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که باورستیزی یکی از شایع ترین شیوه هایی است که حافظ برای مخالفت با برخی از سنت های فکری و مذهبی به کاربرده و به عنوان یک متفکّر و مصلح اجتماعی، جراح وار و با نیشتر طنز، بیماری های فکری و اعتقادی را جراحی کرده و بر زخم ها مرهم نهاده است، لذا برای تحقق این امر به ناچار الفاظ و عباراتی را برمی گزیند تا با رستاخیزی در عادت های مألوف ذهنی و زبانی، تحوّلی عمیق در باورهای اجتماعی ایجادکند و با بهره گیری از هنرهایی چون باورستیزی، هنجارگریزی معنایی، عقل ستیزی، آشنایی زدایی، تصاویر متناقض و حرکت در خلاف عرف و عادت عامه، باحفظ حیات هنری و جاودانگی در این حریم به مقصود خیرخواهانه و اصلاح طلبانه خود دست یابد.
نگاهی نو به مفهوم توبه در تصوّف اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۹
25 - 38
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه توبه از نظرگاه تصوّف اسلامی به عنوان یکی از مهم ترین و تأثیرگذارترین آموزه های عرفان و تصوّف است که در تمامی سلسله ها و طریقه های عرفانی، سلوک الی الله با آن آغازمی شود. در این پژوهش که به روش اسنادی صورت گرفته است، ابتدا مفهوم توبه در متون نثر عرفانی مطالعه شد و سپس گزاره های حاوی واژه توبه استخراج و تحلیل شدند. توبه گرچه در نظر مفسّران قرآن و علمای دینی از اهمّیّت ویژه ای برخوردار است، اما عارفان نیز توجه ویژه و خاصّی به آن داشته اند. از سوی دیگر با توجه به دو دسته صفات الهی (صفات جلال و جمال) می توان به دو نوع مشرب عرفانی قائل بود: تصوّف عابدانه که حاصل برخورد عارف با صفات جلالی حقّ است و عرفان عاشقانه که بیشتر با صفات جمال الهی سروکار دارد. هرکدام از این دو نگاه عرفانی تعاریف و تفاسیر مختلفی در باب توبه ارائه کرده اند. گریه، خوف از عذاب خداوند و فراموش نکردن گناه تا آخر عمر نمودهای توبه در تصوّف عابدانه است. نتایج نشان می دهد در این متون، با شقّ سومی از توبه مواجهیم که اگرچه نمودی از توبه عاشقانه به نظرمی رسد، آن را باید در مرتبه ای بالاتر از توبه زاهدانه و عاشقانه تصویرکرد. در این نگرش، با تعریف جدیدی از توبه مواجه هستیم که در سخنان بزرگانی چون رابعه عَدَویّه، ابوالحسن نوری و احمد بن رُوَیم بیان شده است که همان توبه از اثبات وجود خود در برابر وجود مطلق الهی است. تا این توبه صورت نگیرد، تمام انواع توبه نه تنها بی اثر است بلکه خود می تواند حجاب معرفتی برای سالک شود.
بررسی تجلی در دیوان شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
41 - 60
حوزههای تخصصی:
تجلی حق در جهان هستی، یکی از مسائل مهم عرفان اسلامی محسوب می شود. بنا به اعتقاد عرفا، عالَم مظهر اسماء و صفات حق است و مهمترین این ظهورات، انسان کامل است که عالی ترین تجلی حق، در عالم است. مولوی از عرفای بزرگی محسوب می شود که از تجلی و ظهور حق سخن گفته اند. او بهترین ظهور حق را شمس تبریزی دانسته و از این رو در این اثر، از او بسیار سخن گفته است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، در غزلیات شمس، به بررسی اندیشه های مولوی، درباره ماهیت تجلی و ظهور اسماء و صفات حق پرداخته است، تا نشان دهد که درواقع، او با نگرش عرفانی خود، درباره ظهور اسماء و صفات حق، با توجه به احادیث قرب نوافل و فرائض، در نهایتِ توحید، به ستایش عالی ترین تجلی حق، پرداخته است.
پیوستگی معنایی ابیات غزلی از حافظ بر بنیاد تحلیل روانکاوانه با رویکرد به عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
1 - 20
حوزههای تخصصی:
اگر به شخصیت های دیوان حافظ از حوزه روانشناسی نگریسته شود، حضور کهن الگوها به ویژه «آنیما» در آن ها دیده می شود. در ابتدای غزل هایی که آنیما نمود دارد معشوق معمولاً زمینی و غزل عاشقانه است و به ابیات پایانی که نزدیک می شویم، حس روحانی و معنوی بر ابیات غالب می شود و معشوق جلوه های آسمانی پیدامی کند. غزل شماره 26 با مطلع (زلف آشفته وخوی کرده و خندان لب و مست ....) نیز چنین خصوصیتی دارد. اختلافات و تناقضات در ابیات این غزل برای مفسران مسئله چالش برانگیزی است و باعث سردرگمی در تفسیر اشعار شده و در نهایت شعر را دوگانه و ابیات را مستقل فرض می کنند. درحالی که علت این نوسانات و تحولات در تبدیل کهن الگو آنیما به کهن الگوی پیر فرزانه و همچنین خودشناسی و تفرد شاعر است و کل غزل فرآیند این گذار را روایت می کند. استفاده از تفسیر روانشناسی تحلیلی در غزل مورد بحث دریچه ای به دیدگاه مفسر بازمی کند و او را مجهز می کند فراتر از تفاسیر سنتی با دیدی عمیق تر به اشعار شاعر بنگرد و ارتباط بنیادی و مستحکم در محور عمودی کلام که در زیر غباری از پیش داوری های خودآگاه ذهن پوشیده شده را دریابد، ضمن آنکه این نگرش درونی محمل مناسبی برای برداشت های عرفانی از غزل مورد بحث حافظ نیز هست.
تجلی عالم مثال در فرش های دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
134 - 157
حوزههای تخصصی:
بازنمایی هنر از مباحث پیچیده محسوب می شود و حوزه های مختلف هنری به تناسب شیوه بیانی خود از آن بهره برده اند. از جمله شیوه های بیان گرایش به انتزاع است که در طراحی قالی و هنرهای سنتی نمود پیدا می-کند. از آنجا که در دوران صفوی این هنر-صنعت از حرفه روستایی به شهری تغییر یافت، در نقوش آن در فرش نیز تغییراتی ایجاد می کردد. همچنین در این دوران اندیشه قالب در جامعه نیز تغییر می کند و با احیای اندیشه اشراقی و پس از آن ظهور حکمت متعالی مواجه بوده، بنابراین این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است عالم مثال گفته شده در اندیشه این حکما چگونه در فرش های این دوران بازنمایی و تجلی یافته است؟ و این تأثیر را چگونه می توان مشاهده کرد؟ این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و جمع آوری اطلاعات پژوهش کتابخانه ای است. هدف از پژوهش تجلی عالم مثال بر فرش های دوره صفوی است. یافته های پژوهش بیانگر گستردگی اندیشه های حکمت خسروانی، فلسفه اشراق و تأثیر آن در تجلی عالم مثال، هورقلیا، گنگ دژ و شهرآرمانی در متن فرش های دوره صفویه است؛ ظهور این عالم را با توجه به هندسه دقیق، نور، وزن، تنوع صورت ها و در عین حال وحدت آن، استفاده از حاشیه و خطوط گردان در فرش های باغی، محرابی و لچک ترنج می توان مشاهده کرد.
راهبردهای معرفتی و اخلاقی همزیستی مسالمت آمیز با پیروان ادیان و مذاهب در نصوص دینی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
197 - 213
حوزههای تخصصی:
تعامل و ارتباط لازمه طبع و سرشت مدنی آدمی است که باوجود تمایز در دین، مذهب، قومیت،نژاد و... اما گرایش ذاتی به زندگی جمعی دارد لذا تحقیق پیش رو به روش توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخگویی به این سوال است که؛ نصوص دینی به چه راهبردهای معرفتی و اخلاقی جهت زیست مسالمت آمیز با پیروان سایر ادیان انسان را سفارش و تاکید نموده است؟ یافته ها نشان می دهد که نفس الامر نصوص طرفی به دین، مذهب، مسلک و... نمی بندد و عناوین از این قسم ملاک سنجش ارزش گذاری آدمی بشمار نمی آید بلکه مبنای اصیل کرامت از منظر نصوص دینی اسلام، ذات انسان است که بما هو انسان موضوعیت داشته و برخوردار از جایگاه رفیع و فخیم است که عمل به دستورات دینی تحت عنوان راهبرد لااقل دو ثمره کلی و مهم دارد: الف) انس و الفت میان قلبهای عموم مردم که باوجود عدم اتحاد در قومیت،دین،مذهب و... اما به عنوان شهروند، تحت حاکمیت اسلامی زندگی می کنند. ب) در سطح ملی و از جهت سیاسی و اجتماعی رفتار مطابق با توصیه های دینی با صرفنظر از مذهب، دین، قومیت و... به تحکیم و حفظ کیان حکومت و تقویت بنیان های نظام اسلامی می انجامد بنابراین رفتار همراه با عطوفت اسلامی و فارغ از عناوین ثانویه در راستای دستیابی به ثمرات اجتماعی، سیاسی، ملی و جهانی شایسته توجه است.
ابوریحان بیرونی؛ عوامل روی آوری به مردم شناسی دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجزیه و تحلیل مباحث انسان شناسی در چارچوب گفتمان ابوریحان، مهم ترین مسئله این مقاله را تشکیل می دهد. یکی از دانشمندان انسان شناسی، که بیش از هزار سال پیش توانسته این گفتمان را در زمانه خویش براساس مولفه های مردم شناسی توسعه دهد، بدون شک ابوریحان است، واکاوی و کنکاش در منابع ایشان و به دنبال آن ساختن یک چارچوب جدید بر مبنای مفاهیم و داده های ایشان می تواند کمک زیادی به این پژوهش در رسیدن به هدفش بکند. در این پژوهش که با روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا صورت گرفته است، ابوریحان بیرونی را دانشمندی با سبک و روش در علوم دریافته است، وی ضمن طبقه بندی علوم، سیستماتیک و نظام مند بوده است. ابوریحان به فهم و درک دقیقی از روش در علوم رسیده بود و هر علمی را بر اساس روش خودش انجام می داد. براین اساس، هدف مندی او باعث شکل گیری مبانی فکری و نظری ایشان شد. ابوریحان روح حقیقت جویی و ذهن خلاقی داشت به گونه ای که هر مطلبی را به سادگی نمی پذیرفت و نخست آن را مورد آزمایش داده و تا آن را در بوته امتحان قرار نمی داد به راحتی نمی پذیرفت. او هر علمی را با روش خودش می سنجید و نتایج حاصل از آن را بیان می کرد، او در علم مردم شناسی از روش مشاهده، مشارکت، عدم ارزش گذاری پیش داوری استفاده می کرد و هرچه را می دید بدون دخالت دادن عقاید خود، آن را بیان می کرد و اهمیت پژوهش حاضر سبک و روش ابوریحان بیرونی را در بحث انسان شناسی نمایان می کند.
تبیین رابطه نافله و مقام محمود در آیه 79 سوره اسراء بر مبنای دیدگاه علامه حسن حسن زاده آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
325-348
حوزههای تخصصی:
بر اساس آیه 79 سوره اسراء، مقام محمود، مقامی است که نتیجه قرب حاصل از انجام نافله است. هرچند اندیشمندان اسلامی تبیین های ارزشمندی را درباره رابطه نافله و مقام محمود مطرح کرده اند، به نظر می رسد تبیین عرفانی این رابطه چندان مورد توجه واقع نشده است. این پژوهش به روش تحلیلی- استنتاجی، درصدد است که پس از بیان حقیقت مقام محمود، رابطه آن را با قرب حاصل از نافله، از نگاه عرفانی علامه حسن زاده آملی تبیین نماید. دستاوردهای این پژوهش حاکی از آن است که مقام محمود مقام ادراک بی واسطه حقیقت وجود و ادراک یکی بودن حمد و حامد و محمود است. مقام محمود، مقامی فراتر از دو قرب فرایض و نوافل است که به مرتبه «أَو أَدنَی» اشاره دارد. قربی که به سبب واجب شدن نافله برای رسول اکرم(ص)، خاص خاتم النبیین است و سایر اولیا به میزان تقربشان به خداوند، به تبع ایشان از این قرب بهره می برند.
کاربرد وکالت عرفانی در ماهیت وکالت دادگستری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
291 - 308
حوزههای تخصصی:
تعریف و مبنای وکالت در دادگستری را بایستی در علوم پیشینی آن و در مباحث «فلسفه حقوق هنجاری»، جستجو نمود. در وکالت، نیابت و اجازه از دیگری اهمیت دارد که در تاریخ تمدن ملت ها بر اساس مبانی فکری و اخلاقی و اجتماعی آنها استوار است. در این مقاله تلاش می گردد تا یکی از این مبانی فلسفه حقوق هنجاری که به حوزه عرفان ارتباط می یابد و آن توکل و وکالت عرفانی است، ریشه یابی شود و جایگاه وکالت در مبانی فکری عرفانی و حقوقی مورد توجه قرار گیرد و در مقایسه با وکالت دادگستری، نقش زمینه های فکری و معنوی و اخلاقی در علوم قضایی کاوش گردد و با روش کتابخانه ای و با ارجاع به منابع اولیه این دو رشته، این نتیجه را روشن نماید که وکالت معنایی گسترده دارد که شاخه ای از آن در عرفان ریشه دارد و از توکل نیز مایه می گیرد. از نظر حقوقی نیز شرط اخلاقی، رعایت مصلحت موکل، امانتداری و حفظ اسرار در آن رعایت می شود.
ویژگی های جنبش های نوپدید دینی در عرفان کیهانی (حلقه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
261 - 282
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر آن است، میزان انطباق ویژگی های جنبش های نوپدید دینی را در مورد عرفان کیهانی(حلقه) ارزیابی کند و ادعای احیای عرفان اصیل اسلامی از سوی رهبر این مکتب را به روش توصیفی تحلیلی و با نگاه انتقادی بررسی کند. یافته های پژوهشی حکایت از این دارند که علی الظاهر اوصاف مکتب عرفان کیهانی(حلقه) با مشخصات جنبش های نوپدید دینی کاملاً سازگار است؛ از جمله: وجود رهبر یا بنیان گذار کاریزماتیک با داعیه تجارب معنوی، پراکنده گزینی از نظام نظری و عملی مکاتب دیگر، شکستن مرجعیّت بیرونی و تأکید بر معنویت، انسان محوری، ادعای درمان گری و شکوفاسازی استعدادهای درونی افراد، عرفی سازیِ تجربه دینی و عرفانی با وام گیری از شبه علم ها و روان شناسی، سهل الوصول بودن و قابلیّتِ دسترسی همگانی، بدون توجه به عقاید و اعمال دینی زمینه ایِ افراد. افزون بر این، بر اساس پژوهش حاضر روشن می شود، دستیابی به هدف احیای عرفان اصیل اسلامی در عرفان کیهانی(حلقه) مستلزم تغییرات بنیادین در ساختار، شیوه بیان و نحوه دستیابی به آن است. این تغییر و تحولات، منجر به این خواهند شد که زبان ناب دین و عرفانِ اصیل به کلی ویران شود و به جای آن از زبان علم و شبه علم ها، از مشرب روان شناسی و از بیان مکاتب دیگر استفاده شود، که در این صورت، روشن است که زبان اصیل عرفانی، دیگر آن معانی رفیع یا عمیق خود را از دست داده و بیشتر بر دغدغه های امروزین بشر متمرکز می گردد.
بررسی حقیقت وجودی انسان در خصوص «میل به جاودانگی» در متون اسلامی (قرآن و روایات) و متون غیر اسلامی (عهدین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
135 - 158
حوزههای تخصصی:
بحث درباره حقیقت وجودی یا سرشت انسان و ویژگی های خاص او به عنوان اشرف مخلوقات همواره موردتوجه و اهتمام اندیشمندان و پژوهشگران اسلامی و غیر اسلامی بوده است. واژه هایی که درباره حقیقت وجود انسان به کاررفته است در متون گوناگون متفاوت است، برای نمونه قرآن کریم برای نخستین مرتبه، واژه ی «فطرت» را به کاربرده است و از آفرینش انسان بر سرشت و نهاد پاک سخن گفته شده است. در عهدین نیز سخن از سرشت و نهاد شده است با این تفاوت که در عهدین دو دیدگاه متفاوت درباره سرشت و نهاد انسان به چشم می خورد و ذهن مخاطب را دچار چالش می کند، درجایی صحبت از گناه آلود بودن سرشت انسان ها است و در جای دیگر از سرشت های پاک و ملکوتی انسان سخن می گوید. همچنین در موضوع میل به جاودانگی انسان نیز در تورات تناقضاتی به چشم می خورد. این پژوهش با مراجعه ی مستقیم به قرآن کریم و روایات معصومین و عهدین درصدد بررسی دیدگاه قرآن کریم و روایات به حقیقت وجودی انسان (فطرت) و مقایسه آن با دیدگاه عهدین به ویژه در این خصوص است. در همین راستا، تعریف لغوی و اصطلاحی «فطرت» در منابع اسلامی و نحوه نگاه عهدین به عنوان یکی از منابع غیر اسلامی به این موضوع مورد بررسی قرارگرفته است.
فلسفه انقلاب عاشورا درگفتمان مکتب دیوبندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
211 - 228
حوزههای تخصصی:
حماسه عظیم کربلا از رخدادهای معنوی و جهان شمولی است که به عنوان اسوه حق طلبی در عمق باورهای دینی مسلمانان جریان داشته است این نهضت الهی پیوسته میتواند به عنوان الگوی جاودانه یک انسان کامل در تمام ابعاد زندگی نقش آفرین میباشد؛ از ویژگیهای این واقعه غمناک آن است که تمامی فرق و مذاهب بر شکوهمندی و عظمت آن اذعان داشتهاند. مکتب دیوبندیه از جریانهای مهم مذهب حنفی است که نقش اساسی در تحولات سیاسی و اجتماعی و تربیت عناصر مذهبی اهل سنت ایفا نموده است، شخصیتهای دینی این مکتب، تلاشهای ماندگار جهت مبارزه با تهاجم فرهنگی غرب در زمان حیات خویش داشتهاند و با مراجعه به منابع علمی اندیشمندان دیوبندی می توان دریافت یکی از کلیدواژههای که در سیرهی درخشان خاندان پاک نبوی وجهه همت آنان بوده است رخداد خونرنگ عاشورای حسینی به شمار می رود که بزرگان این مکتب در تحلیل آن کتابهای سودمندی نگاشتهاند. این مقاله بر این هدف است که فلسفه قیام عاشورا را براساس نگرش پیروان مکتب دیوبندیان با بهرهگیری از روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای بررسی نماید. در مقاله حاضر به واکاوی حماسه عاشورا و فلسفه آن از منظر جنبش دیوبندی اشاره میشود. از نتایج این جستار میتوان ادعا نمود که انقلاب کربلا از نگاه اندیشمندان دیوبندی، نقش تحولساز در ترویج گفتمان اصلاحطلبی و عدالتمحوری و نابودی بدعتها و انحرافات در جهان اسلام دارد و این واقعه شگرف در معارف قرآن و عترت نبوی و احیای خلافت اسلامی و شکوهمندی شریعت محمدی نقش موثری به ارمغان دارد
جایگاه زنان در آپوکریفای اعمال رسولان از چشم انداز زنانه نگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
178 - 196
حوزههای تخصصی:
اخیرا در مطالعات فمینیستی، بابی جدید برای بازنگری متون دینی و الهیات در چشم اندازی زنانه نگر گشوده شده است. الهیدانان فمینیست، در عین توجه به متون رسمی ادیان، به بحث درباره ی متونی می پردازند که از سوی جامعه ی دین دار، معتبر دانسته نمی شود. بدین سان در سنت مسیحی، مجموعه ای پنجگانه موسوم به آپوکریفای اعمال رسولان توجه الهیدانان فمینیست را به خود معطوف کرد. نگارش این متون را در سه سده نخست مسیحیت می دانند و در بیان دغدغه ی نخبگانی در خصوص نحوه ی حضور زنان در جامعه ی دینی، نکاتی منحصر به فرد و کاملا متفاوت با سایر متون مشابه را دربردارد. هدف از این پژوهش آن است که بتوان به تصویری روشن از گفتمان نادیده گرفته شده در سال های آغازین و شکل گیری مسیحیت رسمی رسید و بدین ترتیب به این پرسش پاسخ داد که آیا بر اساس متون دیگر، زنان در سده های نخستین مسیحیت پیوسته تحت انقیاد ساختار مردسالانه بوده اند یا خیر. از این رو، در پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بررسی شخصیت زنان مطرح شده در این متون از منظر فمینیستی پرداخته شده است و به این نتیجه دست می یابد که این متون زنان را در دو وجه قربانی قهرمان به تصویر کشیده اند.
تحلیل و بررسی نگرش ماکیاولی درباره انسان و مقایسه آن با انسان کامل در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
149 - 154
حوزههای تخصصی:
در این مقاله دیدگاه های نیکولو ماکیاولی درباره انسان مبنی بر اینکه که حقیقتی طبیعی است و باید او را از مشاهده رفتارهایش تعریف کرد با دیدگاه ابن عربی که انسان را جمیع اسماء الهی می داند که هدفش تحقق به اخلاق است، مقایسه می شود. ماکیاولی انسان را همچون یک زیست شناس تفسیرمی کند و همین نقطه عطف دیدگاه ماکیاولی است. او برخلاف پیشینیان خود و ابن عربی که انسان را در دستگاه فلسفی خود و عرفان اسلامی توصیف می کنند انسان را یک موجود مادی محض در کنش مستقیم با جامعه، دولت و سرنوشت خود می داند. برخلاف اخلاق مسیحی و انسان کامل ابن عربی، از نظر ماکیاولی، انسان مفهوم مافوق خود را ازدست داده است و همچون نیرویی در درون طبیعت و در کنش با جامعه شهر و دولت مشاهده می شود و اراده را معطوف به قدرت می داند و علاوه بر قبولی عدالت به کاربردن زور را برای اجرای عدالت در جامعه مفید می داند. درحالی که ابن عربی اراده را معطوف به علم دانسته و قوای جلالی و قهریه را در انسان مفید می داند. ازآنجاکه تحلیل و مقایسه نگرش ماکیاولی با انسان کامل ابن عربی کار جدیدی به نظرمی رسد به عنوان موضوع مورد نظر قرارگرفت و مقاله حاضر به شیوه کتابخانه ای و منتج از کتاب های اصلی و شرح ها و تفاسیر آن ها سامان یافت.
ظهور معنویت و عرفان در شعر شوریده شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۸
111 - 128
حوزههای تخصصی:
فصیح الملک، شوریده شیرازی (متوفی 1345ق) را آخرین شاعر سبک بازگشت ادبی خوانده اند که از روشندلان نابغه در ادب فارسی به شمارمی آید، دوران پرتلاطم زندگی او در پایان عصر قاجاریه و ابتدای دوران پهلوی و حوادث انقلاب مشروطه، شعر او را دارای فراز و فرودهایی می کند که به سوی معنویت و عرفان نیز گرایش هایی را نشان می دهد در این مقاله با روش تحلیلی و با استناد به منابع دست اول و اشعار شاعر، سرودهایی که ارتباط با معنویت و عرفان داشته اند، تحلیل شده اند و عشق الهی و تمایل به وحدت وجود و تزکیه نفس تا گرایش به انسان کامل در آن دنبال می شود و به ویژه اشعار صوفیانه او درباره امام علی(ع) چشمگیر است که با ارادت به امام حسین(ع) و امام رضا(ع) تکمیل می گردد و این امامان را در قامت انسان کامل عرفانی ترسیم می نماید و نتیجه گیری می شود که این شاعر دارای تمایلات معنوی و عرفانی بوده است و در دوران پختگی و دهه های پایانی عمر این گرایش افزایش یافته است. اصول معنوی را سرلوحه آموزه های خود در اغلب اشعار قرارمی دهد.
بررسی و تحلیل عقاید حروفیه در «محرم نامه سیداسحاق»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
103 - 120
حوزههای تخصصی:
حروفیه فرقه تأثیرگذار شیعی- عرفانی قرن هشتم و نهم هجری است که «فضل الله نعیمی» آن را پایه گذاری کرد. پیروان فضل الله نعیمی، پس از کشته شدن او، به تعلیم عقایدش پرداختند. «سیداسحاق» یکی از پیروان فضل الله و مروّج عقاید حروفی در خراسان است که در کتاب «محرم نامه» مهّم ترین عقاید حروفیان را تفسیرکرده است. در این تحقیق به روش کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی تحلیلی عقاید حروفیه در کتاب محرم نامه بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان داد که در این کتاب، اعتقادات حروفیه و برداشت های شخصی سیداسحاق، منعکس شده است. از اعتقادات حروفی، اعتقاد به امامت حضرت علی (ع) و فرزندان ایشان تا امام حسن عسگری (ع) بیان شده است. دور الوهیت با امامت حضرت مهدی (عج) آغازمی شود که همان «فضل الله» است و دخترش جانشین او است. جهان هرگز از وجود انسان کامل خالی نیست و متابعت از انسان کامل، واجب و عمل به خلاف رضای او معصیت است. اعتقادها و برداشت های شخصی سیداسحاق اغلب از طریق تأویل بیان شده است. مهم ترین تفسیرهای او در مورد حضرت علی (ع) و جنگ های آن حضرت ذکرشده است. رهایی انسان کامل از اغوای شیطان، کفر و شرک به دلیل تسلیم نبودن در برابر قائم مقام خدا، باقیه صالحه بودن دختر فضل الله و میزان بودن او برای سنجش اعمال بندگان خدا از دیگر تفسیرهای شخصی او در این کتاب است. به اعداد 28 و 32 نیز در این کتاب اشاره شده ولی چندان مورد تأکید نیست.