فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۱۰٬۴۱۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
ادراک و تحلیل فضایی سکونتگاه های پهنه سرزمینی ایران در ایجاد و توسعه کانون های جمعیتی مؤثر است. ولیکن می توان از آن در کشف روابط فضایی و تهیه سند آمایش بنیادین سرزمینی و نقشه چشم انداز ژئو- دموگرافیک ایران استفاده کرد. در این پژوهش با هدف ادراک الگوی چینش فضایی به بررسی و آنالیز فضایی سکونتگاه های شهری با روش کمی- تحلیلی و مدل سازی، با استفاده از محیط برنامه نویسی و سامانه اطلاعات جغرافیایی پرداخته شده است. تحلیل فضایی سکونتگاه های شهری ایران در این پژوهش با نگاه به مؤلفه های طبیعی از جمله ارتفاع، شیب، سطوح محدب و مقعر (انحنای زمین)، دمای سطح زمین، بارش، رطوبت نسبی، و همچنین فضای دموگرافیک شهری مورد توجه قرار گرفته و با تلفیق این مؤلفه ها مدل داده های رستری و مفاهیم جدیدی ابداع و تبیین شده است. پس از آستانه گذاری و کدگذاری مدل داده های رستری و پردازش داده ها، سیستم های شکل زای ترکیبی پهنه سرزمینی ایران استخراج و سپس چینش فضایی سکونتگاه های شهری در هر یک از سیستم ها و زیر سیستم های شکل زا تحلیل و بررسی شده است. نتایج نشان داده است که الگو ها، نگاره ها، و چینش فضایی سکونتگاه های شهری در ایران در تعامل با سیستم های شکل زا بوده و آنالیز فضایی سرزمینی می تواند راهبرد های کلان نظام سکونتی در ایران را بر اساس شالوده های آمایش بنیادین بیان کند.
تبیین جایگاه بخش خصوصی در تحقق پذیری طرح های توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محقق نمودن طرح های توسعه فرایندی است که به موضوعات متعددی نظیر ماهیت و روش شناسی طرح ها، نظام برنامه ریزی، فرایند تهیه و تصویب طرح، نظرات ذینفعان و ذی نفوذان و عوامل گوناگون از این قبیل وابسته است. در این میان موضوعات مرتبط با گروه های ذینفعان و ذی نفوذان نقش تعیین کننده ای در موفقیت طرح های توسعه شهری ایفا می کند. بخش خصوصی یکی از انواع متعدد این گروه ها است که نقش بسیار مهمی در اثرگذاری موضوعات اقتصادی مرتبط با تحقق طرح های توسعه شهری، برعهده دارد. بررسی پژوهش های پیشین نشان می دهد که برخلاف تاکید بر حضور بخش خصوصی و انجام تحقیقاتی در این زمینه، تاکنون هیچ پژوهشی به جایگاه این گروه در تحقق پذیری طرح های توسعه شهری نپرداخته است. روش تحقیق مقاله حاضر توصیفی-تحلیلی است. این مقاله در تلاش است تا با مرور مطالعات انجام شده بین سال های 1998 تا 2019 در پایگاه اطلاعاتیScience Direct با استفاده از تحلیل محتوا به هدف خود دست یابد. برای این منظور از کدگذاری، استخراج مفاهیم و مقولات از مقالات منتخب و مقایسه دست آوردهای این مقاله با سایر پژوهش ها بهره برده شد. جامعه آماری 1152 مقاله است. که به کمک حذف مقالات نامرتبط در این زمینه در نهایت تعداد 14 مقاله برای این منظور منتخب گشت. نتایج مقاله حاضر نشان می دهد که تامین منافع بخش خصوصی متناسب با توانمندی های آن، تعریف ساز و کار تعهدات متقابل دولت و بخش خصوصی و اثرگذاری مناسب بخش خصوصی در فرآیند تهیه، تصویب و اجرا بیشترین تاثیر را بر روی تحقق پذیری طرح های توسعه شهری دارند.
واکاوی نگرش متخصصان د ر کیفیت فضایی یکپارچه د ر فضاهای عمومی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
86 - 103
حوزههای تخصصی:
د ر د هه های اخیر پژوهش های متعد د ی د ر رابطه با شکل گیری «کیفیت فضایی» انجام شد ه است؛ اما آنچه مشخص است، عد م توجه به رویکرد کل نگر آن د ر حوزه شهرسازی است. بر این مبنا تفکر «کیفیت فضایی» به مثابه یک پایگاه نظری کلی نگر و تأکید بر مقیاس فضای عمومی د ر روستاها، عرصه موضوع جد ید ی را مطرح نمود ه است؛ لذا به منظور ارزیابی کیفیت فضایی د ر فضاهای عمومی روستایی، شناسایی شاخص ها و معیارهای مؤثر بر آن هد ف انجام این پژوهش است. این پژوهش د ارای روش آمیخته (کمی - کیفی) است که بر حسب هد ف بنیاد ی، به لحاظ ماهیت پژوهش، اکتشافی و از حیث گرد آوری د اد ه ها، توصیفی پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه 48 متخصص د ر حوزه (طراحی و برنامه ریزی شهری، معماری، معماری منظر، جغرافیا و محیط زیست)، کارشناسان آمار، اقتصاد د انان و جامعه شناسان است که از طریق پرسش نامه حاصل از تحلیل محتوای اسناد ی و پیمایشی د لفی به صورت غیرتصاد فی شبکه ای مورد پرسشگری قرار گرفتند. سه نگرش غالب برای متخصصان به ترتیب اولویت شامل کالبد ی (زیبایی شناسی)، عملکرد ی و معنایی است که بیشترین د رصد واریانس تبیین شد ه مربوط به کالبد ی (زیبایی شناسی) با 76/12 د رصد بود ه که حکایت از اهمیت و ارجحیت این عامل د ارد. شاخص های استخراجی مراحل د لفی با استفاد ه از نرم افزار SPSS، از طریق تحلیل عامل کیو، محاسبه میانگین وزنی و انحراف معیار مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می د هد سه معیار کیفیت فضایی برای متخصصین به ترتیب اولویت شامل معیار های تناسبات بصری (36/4)، آسایش (22/3) و خاطرات و روید اد های اجتماعی و فرهنگی (78/2)، بیشترین میانگین وزنی و بیشترین تأثیر از د ید گاه جامعه متخصصین د ر کیفیت فضایی یکپارچه از فضاهای عمومی روستا د ارد.
مدل سازی و پیش بینی روند گسترش و توسعه ی فیزیکی شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
1563 - 1585
حوزههای تخصصی:
شهر بجنورد، در پی انتخاب به عنوان مرکز سیاسی-اداری استان خراسان شمالی در سال 1384، با رشد دوچندان جمعیت و تحولات جمعیتی مواجه شد. تمرکز مراکز اداری، نظامی، سیاحتی، فرهنگی و آموزشی در کنار مهاجرت بی رویه روستائیان به شهر، شهر را با نیازهای جدید توسعه شهری مواجه ساخت. گسترش فیزیکی شهر بیش ازپیش، تبدیل زمین های کشاورزی به شهری و ساخت وساز بی رویه، یکی از مسائل اصلی پیش روی شهر است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از روش اتوماتای سلولی توسط شبکه های عصبی مصنوعی پرسپترون و داده های سنجش ازدور، انجام شده است. تصاویر ماهواره ای مربوط به سال های 2011 و 2021 دشت بجنورد، مبنای بررسی قرار گرفت و به منظور به طورکلی الگوهای فضایی-زمانی کاربری زمین، از داده های آرشیو سنجش ازدور، استفاده شد. در راستای اهداف تحقیق، تصاویر مولتی اسپکتورال لندست 7 و لندست 8 در ارتباط با شهر بجنورد (path 161, row 034) دانلود شده است. باهدف افزایش اعتبار نتایج، نقشه های خروجی با نقشه های گوگل ارث، تطبیق داده شد. همچنین در طبقه بندی سال 2011 دقت کلی 86 و ضریب کاپا 81 و در سال 2021، دقت کلی 88 و ضریب کاپا 85 به دست آمد. یافته های اصلی شامل محاسبه و برآورد تغییرات کاربری زمین و سهم هر کاربری در سال های مبنای این تحقیق، مدل سازی و پیش بینی تغییرات کاربری زمین برای سال 2031 بر اساس ترسیم نقشه پتانسیل انتقال برای کاربری ها و تشکیل زنجیره مارکوف در کنار هشت عامل تأثیرگذار شیب، ارتفاع، فاصله از گسل، زمین های کشاورزی، راه های اصلی، شبکه برق اصلی، مناطق ساخته شده و قیمت زمین، است. نتایج نوشتار، تأییدکننده افزایش مناطق ساخته شده و کاربری های شهری و کاهش کاربری کشاورزی و مرتع در افق پیش بینی گسترش شهر بجنورد در سال 2031 است. بعلاوه به لحاظ ساختار فضایی، رشد مناطق ساخته شده عمدتاً در سه جبهه بجنورد-اسفراین، بجنورد-مشهد و بجنورد-آشخانه قابل مشاهده است. بدین ترتیب، انتظار می رود با شناسایی روند گسترش و توسعه فیزیکی شهر بجنورد، بتوان در مدیریت و برنامه ریزی این فرآیند، تأثیرگذار واقع شد.
سنجش و ارزیابی شاخص های زیست پذیری در محلات شهری (مطالعه موردی: محله قصردشت شهر شیراز)
منبع:
سیاستگذاری شهری و منطقه ای دوره ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
76 - 92
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر پدیده تنزل کیفیت محیطی بر ساختار کهن شهرهای ایرانی سایه افکنده و پایداری درازمدت آن را با خطر مواجه ساخته است.. . هدف پژوهش حاضر سنجش زیست پذیری و مولفه های تاثیر گذار آن بر ساکنین محله قصردشت شهر شیراز میباشد. از این رو پژوهش از حیث هدف کاربردی و روش انجام آن مبتنی بر روش توصیفی-تحلیلی است . به منظور گردآوری داده های مورد نیاز از روش های اسنادی و میدانی و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری ،خانوار های ساکن در محله قصردشت شهر شیراز است که بر اساس فرمول کوکران تعداد 378 پرسشنامه به عنوان حجم نمونه محاسبه شد . برای سنجش شاخص های زیست پذیری از 18 گویه در قالب 5 مولفه اصلی استفاده شده است. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روشهای آماری آزمون T ، ضریب هبستگی پیرسون و روش تحلیل رگرسیون چند متغیره در نرم افزار SPSS انجام شده است. نتایج بدست آمده نشان میدهد زیست پذیری در محله قصردشت بالاتر از سطح متوسط قرار گرفته و با توجه به میزان ضریب همبستگی پیرسون در بین متغیر های وابسته مورد مطالعه یعنی مولفه اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، زیست محیطی و زیر ساخت و خدمات همبستگی و رابطه مستقیم معنادار آماری وجود دارد. همچنین نتایج بیانگر آنست که شاخص اجتماعی با میزان بتای 289/0 بیشترین تاثیر را بر زیست پذیری ساکنین در محله داشته است.
واکاوی ارتباط عناصر نظریه خرده فرهنگ دهقانی راجرز با توسعه مناطق روستایی (مطالعه موردی: روستای گلین، شهرستان سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۹)
337 - 353
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی عناصر نظریه خرده فرهنگ دهقانی، که راجرز آن ها را موانع توسعه دانسته، انجام شده است. نظریه یادشده در روستای گلین شهرستان سنندج آزمون شده است تا از این طریق شناخت جامعی از بافت اجتماعی جامعه مورد بررسی حاصل شود؛ به این منظور که مشخص شود آیا عناصر خرده فرهنگ دهقانی به صورتی که مورد توجه راجرز بوده در جامعه مورد بررسی صدق می کند. جامعه مورد بررسی 344 خانوار دهقانان اند که داده ها با استفاده از نمونه گیری هدفمند و نظری با بررسی دیدگاه 35 دهقان و تشکیل 7 بحث گروهی با استفاده از روش های مصاحبه عمیق و بحث گروهی متمرکز اشباع نظری حاصل شد. براساس یافته های پژوهش، عناصر خرده فرهنگ دهقانی در جامعه یادشده، با آنچه راجرز و سایر نظریه پردازان این حوزه مطرح کرده اند، مطابقت ندارد؛ به طوری که فقط در مؤلفه عدم اعتماد متقابل در روابط شخصی یافته ها بیانگر نارضایتی مردم از وضع موجود به دلیل نبود اعتماد در بین آن هاست. بنابراین، می توان گفت چنانچه مؤلفه های خرده فرهنگ روستایی با مطالعات صحیح و متناسب با نیازهای نوین و با شرایط امروز جامعه بازسازی و بازاندیشی شوند می توانند به عنوان محرکی در فرایند توسعه و مشارکت روستایی عمل کنند.
برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری روستایی با استفاده از مدل متاسوات (مطالعه موردی: روستای حیدرآباد، دهستان میشخاص)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
25 - 46
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی به عنوان یکی از اشکال مهم گردشگری و موتور محرکه توسعه محیط های روستایی از مهمترین مواردی است که نیازمند اتخاذ برنامه های راهبردی فضایی منسجم متناسب با شرایط بومی است. در چارچوب این برنامه ریزی، تمامی ظرفیت های قابل عرضه در حوزه گردشگری از طریق پیوندهای فضایی به صورتی یکپارچه برنامه ریزی شده و با در نظر گرفتن بازیگران متعدد و متفاوت توسعه این نوع گردشگری و نقش و جایگاه آنها در فرایند مدیریتی، راهبردهای از مدیریت فضایی گردشگری ارائه می دهد. از این رو هدف این پژوهش، شناسایی منابع و قابلیت ها و جایگاه روستا در میان سایر رقبا و ارائه راهبردهای توسعه گردشگری روستایی در منطقه مورد مطالعه است. روش پژوهش، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی– تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات و داده ها کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری پژوهش گروه خبرگان در نظر گرفته شده است. در نهایت با استفاده از تکنیک متاسوات به معرفی جایگاه روستا و راهکارهای اجرایی متناسب پرداخته شده است. نتایج نشان داد که راهبردهای نظیر توسعه ی اکوتوریسم به عنوان مهم ترین پتانسیل درونی روستا، بابهره گیری از مناظر طبیعی از طریق تجهیز منطقه به اقامتگاه های موقتی و دائمی و ...، تلاش برای معرفی روستا در سطح فرامنطقه ای به عنوان مرکز زردآلود و حمایت از ثبت برندسازی آن با تبلیغ و اطلاع رسانی وسیع، زمینه سازی و بهره-گیری از سرمایه گذاران بخش خصوصی از طریق اعطای تسهیلات، مشارکت دادن گردشگر در فرایند ساخت و فرآوری محصولات و حذف واسطه ها در ارائه محصولات باغی داخل روستا به بازار دارای بیشترین تاثیرگذاری بوده و بیشترین وزن را در بین سایر عوامل دارند.
Spatial Analysis of Tourism Development Potential of Tourism Destination Villages (Case Study: Mashhad Tourism Sphere of Influence)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - Today, tourism is mentioned as a suitable approach for socio-economic and physical development in rural areas. Therefore, rural areas have capabilities and potentials in terms of tourist attractions; however, not all areas have the same capabilities for development. The purpose of this study is to evaluate the ecological potential of the study area and to find the relationship and alignment between tourism capacity and ecological potential in rural areas of Mashhad tourism sphere of influence. Design/methodology/approach - The present theoretical study was conducted with applied purposes using the descriptive-analytical method. GIS and SPSS software and CoCoSo multi-criteria decision-making model were used to analyze the data. Findings- According to research findings the most influential indicator was the distance to tourism water resources and the least influential indicator was the distance to fault. Therefore, the highest ecological potential belongs to the foothill villages of the study area. Also, in terms of tourism capacity, the most effective factors have been the natural attractions of the village and its suburbs and the quality of village road. Original/value - On this basis, the highest tourism potentials belong to villages of Pivehzhan, Virani, and Radkan, respectively. According to the results of the study there is a significant positive relationship between ecological potential of the studied villages and their tourism capacity and there is no relationship between the number of tourists and ecological potential of the studied villages.
تبیین جدایی گزینی گروه های شغلی- اجتماعی در سازمان فضایی کلان شهر تهران (از منظر بازساخت نئولیبرالیستی فضا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات فضاهای شهری تحت تأثیر مستقیم و غیرمستقیم مؤلفه هایی نظیر سیاست (قدرت)، اقتصاد، و اجتماع قرار دارد. وجود مکاتبی نظیر مکتب اقتصاد سیاسی فضا و جهانی شدن به عنوان خوانش خاصی از مکتب اقتصاد سیاسی فضا مؤید این مطلب است. جهانی شدن معتقد بر تسلط سیاست بازاریابی نئولیبرالیسم بر ابعاد وسیعی از جهان است که آثار آن قابل پیگیری در سازمان فضایی شهرهاست و می تواند آن را دستخوش تحولاتی کند؛ وجود روابط نابرابر و تقسیم شهر به دو قطب فقیرنشین و ثروتمندنشین و افزایش فاصله روزافزون آن ها بخشی از آثار نئولیبرالیسم در قامت شهر است که این امر در فضاهای شهری کشورهای جنوب (تأمین کننده مواد خام از جمله نفت) شدت بیشتری دارد. حال با توجه به اینکه کشور ایران با اتکا به اقتصاد نفت ارتباط تنگاتنگی با نظام سرمایه داری جهانی پیدا کرده است، بررسی میزان جدایی گزینی فضایی کلان شهر تهران هدف اصلی پژوهش حاضر است و این موضوع از طریق بررسی پراکنش گروه های مختلف شغلی در سطح کلان شهر تهران انجام پذیرفته است و سؤال این است که الگوی توزیع گروه های اجتماعی- شغلی در جریان بازساخت نئولیبرالیستی فضا در سطح کلان شهر تهران چگونه است؟ فرض آن است که توزیع طبقات بالا و پایین شغلی-اجتماعی در سطح کلان شهر تهران به صورت قطبی اتفاق افتاده است. بدین منظور، از رویکرد کمی و تحلیل توصیفی – تبیینی بهره گرفته شده است. نتایج حاکی از آن است که در نظام بازساخت فضایی کلان شهر تهران تمرکز طبقه های بالا و پایین اجتماعی- شغلی به میزان معناداری به ترتیب در شمال و جنوب تهران شکل گرفته است که از این موضوع می توان با نام «شکاف فضایی کلان شهر تهران» یاد کرد.
شناسایی مدل علی مکانی فضاهای عمومی شهری با رویکرد پدافند غیرعامل مطالعه موردی: شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
81 - 97
حوزههای تخصصی:
پدافند غیرعامل ماهیت وجودی اش بر کاهش آثار بحران با استفاده از روش های غیرنظامی استوار است. رعایت اصول پدافند غیرعامل در برابر تهدیدات از ابتدایی ترین اصول در جهت دستیابی به استانداردهای مطلوب آسایش شهری است. یکی از عناصر اصلی موجود در شهر که در بحث مدیریت پدافند غیرعامل به ویژه در زمان بعد از بحران بسیار اهمیت دارد شناسایی مکان مناسب در فضاهای عمومی شهری است. در این راستا پژوهش حاضر باهدف شناسایی مدل مکان های فضاهای عمومی شهری با رویکرد پدافند غیرعامل انجام شده است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی- تحلیلی می باشد، جامعه آماری این پژوهش را خبرگان و کارشناسان تشکیل می دادند. خبرگان به روش گلوله برفی و از میان اساتید دانشگاهی و پژوهشگران فعال انتخاب شدند. حجم نمونه آماری پژوهش را 25 نفر از کارشناسان و متخصصان برنامه ریزی شهری تشکیل داده اند. در این راستا ده معیار بررسی شدند. به منظور دستیابی به هدف پژوهش از فن دیمتل فازی استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد که بر اساس مقادیر D-R، از بین معیارهای ده گانه شناسایی شده، معیار دسترسی به معابر اصلی با مقدار (034/1) تأثیرگذارترین معیار در تعیین مکانی فضاهای عمومی شهری با رویکرد پدافند غیرعامل بود. همچنین بر اساس مقادیر D+R، معیار تراکم ساختمانی با مقدار 908/2 به عنوان بااهمیت ترین معیار شناسایی شد. از دیگر نتایج این پژوهش با توجه به مقادیر D-R به دست آمده، از بین معیارهای ده گانه موردبررسی قرارگیری شش معیار (دسترسی به معابر اصلی، دسترسی به فضای باز، سازگاری کاربری ها و رعایت هم جواری ها)، تراکم جمعیت، تراکم ساختمانی و مشخصات فیزیکی بناها) در گروه علت و چهار معیار (دسترسی به مراکز امدادی و درمانی، رعایت سلسله مراتب دسترسی، فاصله از کاربری های پرخطر، تنوع کاربری ها) در گروه معلول اشاره نمود.
ارائۀ سناریوهای مدیریت یکپارچۀ پسماند شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت و شهرنشینی، منجر به افزایش تولید پسماند و نگرش تک بُعدی به سیستم مدیریت پسماند، منجر به اثرات تخریبی زیست محیطی و افزایش هزینه ها شده است. الگوی مدیریت یکپارچه پسماندهای جامد (ISWM ) از مناسب ترین الگوهای مؤثر در کاهش هزینه های اقتصادی مدیریت پسماند و اثرات زیست محیطی پسماندها به شمار می رود. این مطالعه با رویکرد آینده پژوهی از طریق شناسایی شاخص های کلیدی مؤثر بر الگوی مدیریت یکپارچه پسماند در راستای تدوین سناریوهای پیشِ روی مدیریت پسماند شهر مشهد انجام شده است. جامعه آماری تحقیق، شامل 25 نفر از کارشناسان (سازمان مپ شهرداری مشهد) و متخصصان (دانشگاهی) است. پس از بررسی، 23 شاخص مؤثر شناسایی شد، سپس با تحلیل نرم افزار میک مک، 10 شاخص به عنوان پیشران های کلیدی مشخص شد. با تدوین 30 فرض عدم قطعیت برای پیشران ها، با استفاده از ماتریس اثرات متقابل و نرم افزار سناریوویزارد، به شناسایی سناریوهای محتمل پیشِ روی مدیریت پسماند شهر مشهد براساس الگوی مدیریت یکپارچه پسماند پرداخته شد. براساس نتایج، 59048 سناریو محتمل وجود دارد که فقط 5 سناریو دارای سازگاری بالا و احتمال وقوع بیشتر هستند. سناریوی اول و دوم با مجموع امتیاز 167 و 149 به عنوان سناریوهای محتمل مطلوب، شرایط امیدوارکننده ای را برای آینده مدیریت پسماند شهر مشهد ارائه می دهند. سناریوهای سوم، چهارم و پنجم به عنوان سناریوهای بحرانی (نامطلوب) گویای شرایط نامناسب برای آینده مدیریت پسماند شهر مشهد است.
برنامه ریزی توسعۀ میان افزا در منطقه 3 شهر کرمان با رویکرد توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : توسعه میان افزا، بازتوسعه اراضی خالی، رهاشده یا استفاده نشده و همچنین اراضی که نسبت به کاربری های مجاور به صورت مطلوبی مورد استفاده قرار نگرفته اطلاق می شود. رشد و گسترش افقی شهرها موجب شده تا از اراضی درون بافت شهرها استفاده مطلوبی نشده و این اراضی خالی یا رها شده ویا به کاربری های غیر مرتبط تبدیل شود وسعت شهر ها افزایش یافته درحالیکه امکان توسعه در درون بافت شهری وجود دارد. هدف پژوهش شناسایی و امکان سنجی توسعه میان افزا در منطقه 3 شهری کرمان است. داده و روش : این تحقیق از نظر ماهیت، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی است. گردآوری داده ها مبتنی بر روش کتابخانه ای و میدانی می باشد. برای بررسی میزان گسترش شهری از آنتروپی شانون و همچنین برای تهیه و تولید نقشه ها از نرم افزار GIS Arc استفاده شده است. یافته ها : در این تحقیق کاربری اراضی منطقه 3 شهر کرمان مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفته، اراضی که قابلیت کاربری شهری دارند شناسایی شده، در منطقه 3 شهر کرمان بیش از 5 درصد اراضی به کاربری های غیر مرتبط اختصاص داده شده و یا به اراضی خالی رها شده اند که درصورت توسعه میان افزا از این ظرفیت خالی می توان برای توسعه شهری استفاده نمود. نتیجه گیری : نتایج حاصل از مدل آنتروپی شانون نشان دهنده این امر است که طی سال های اخیر گسترش فیزیکی شهر کرمان به صورت پراکنده و غیرمتراکم بوده است، ظرفیت های موجود اراضی بایر بلااستفاده (میان فضاها) و کاربری های ناسازگار (کارگاهی، متروکه و نظامی) که در درون نواحی چهارگانه منطقه سه وجود دارد به عنوان اولویت های توسعه میان افزا جهت توسعه پایدار در نظر گرفته شدند.
تحلیل فضایی تغییرات کاربری اراضی سکونتگاه های روستایی پیراشهری بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تغییر کاربری اراضی به عنوان فرایندی موثر در فضای جغرافیایی مطرح است. تغییرات کاربری اراضی پدیده ای رو به رشد است که محیط روستایی را دست خوش تغییرات قرار داده است؛ این تغییرات رخ داده در محیط روستا، برنامه های توسعه روستایی که بر مبنای بهبود شرایط روستا و زندگی روستایی در تمام ابعاد پایه گذاری شده را با مشکل رو به رو ساخته است . این تغییرات که غالبا در اثر فعالیت های انسانی روی می دهد به دلیل نبود برنامه ای اصولی، بی توجهی به توسعه پایدار و نداشتن مدیریت پایدار به یکی از مهم ترین معضلات در فضای نوین تبدیل شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل تغییرات کاربری اراضی سکونتگاه های روستایی پیراشهری بیرجند تدوین شده است. به منظور تحقق هدف فوق سه سری از تصاویر ماهواره ای که طی سال های 2000، 2010 و 2020 برای هرکدام از روستاهای مورد مطالعه (حاجی آباد، امیرآباد، چهکند و علی آباد) تهیه و مورد واکاوی قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و همچنین جهت تهیه و تحلیل داده ها از سامانه رایانش ابری گوگل ارث انجین، نرم افزار Envi و نرم افزار Arc GIS و همچنین جهت پیش بینی تغییرات افق 1420 از نرم افزار ادریسی استفاده شده است. نتایج حاصل از تصاویر ماهواره ای نشان می دهد که طی دوره 2000 تا 2020 تغییرات بسیار گسترده ای در بافت فیزیکی محدوده مورد مطالعه ایجاد شده است. به گونه ای که در این دوره مساحت اراضی ساخته شده در روستاهای حاجی آباد، امیرآباد، چهکند و علی آباد به ترتیب از 96/21، 01/22، 21/7 و 52/5 هکتار در سال 2000 به 77/183، 62/129، 07/99 و 08/21 هکتار در سال 2020 تغییر کرده است؛ و مساحت اراضی بایر که در گروه سایر اراضی بررسی شده است کاهش یافته است.
بررسی الگوی توسعه فیزیکی شهر با رویکرد توسعه میان افزا، مورد مطالعه: شهر میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
1303 - 1321
حوزههای تخصصی:
"شهری شدن جوامع"(به مفهوم سکونت اکثریت جمعیت در شهرها)، جریانی جدید و محصول باز توزیع گسترده جمعیت به نفع سکونتگاه های شهری پس از انقلاب صنعتی بوده است. که موجب رشد پراکنده شهرها شده است. تحقیق حاضر باهدف امکان سنجی توسعه فیزیکی درونی شهر میاندوآب، با روش توصیفی تحلیلی انجام شده و از مدل های آنتروپی شان ون و هلدرن برای تحلیل شکل شهر استفاده شده است. همچنین از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی برای مقایسه دو دویی معیارها استفاده شده و وزن نهایی این معیارها نیز با استفاده از نرم افزار Expert choice11 محاسبه شده است. نتایج مدل هلدرن نشان می دهد که، حدود 33 درصد از رشد فیزیکی شهر، مربوط به رشد جمعیت و 67 درصد توسعه فیزیکی شهر درنتیجه عوامل دیگری همچون (بورس بازی زمین و...) بوده و به عبارتی سهم متغیر جمعیت نسبت به عوامل دیگر کمتر بوده و این نتیجه خود دلیلی بر توسعه افقی و پراکنده شهر می باشد. مقدار آنتروپی (G) شهر میاندوآب برای سال 95 برابر با 933/0 می باشد. که نشان دهنده رشد پراکنده شهر و پدیده اسپرال است که در این سال ها در شهر میاندوآب اتفاق افتاده است. همچنین نزدیک بودن مجموع فراوانی آنتروپی (H) یعنی 672/1 به مقدار حداکثر LN(n) یعنی 792/1 بیانگر رشد پراکنده این شهر می باشد. نتایج تحقیق بیانگر آن است که، حوزه های 4،10،19،20،21 با قرار گرفتن در اولویت اول توسعه و حوزه های 2،11،17 در اولویت دوم توسعه درونی، حوزه های 1،15 با اولویت سوم توسعه، حوزه 18 با پتانسیل توسعه درونی کم و مابقی حوزه ها که شمال حوزه های 7،8،12،13،16 می باشد، دارای پتانسیل توسعه درونی خیلی پایین قرارگرفته اند.
بررسی نقش بازنمایی های سینما در سیاست خارجی آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
1473 - 1489
حوزههای تخصصی:
سینما به سبب نقش بازنمایانه ای که در عرصه فرهنگ ایفا می نماید از اهمیت بسیار بالایی برخوردار می باشد. بازنمایی های سینما طیف گسترده ای از موضوعات و حوزه های مختلف نظیر فرهنگ، اقتصاد، سیاست، جنگ و... را شامل می گردد. این طیف متنوع از پوشش رسانه ای در سینما، باعث گردیده است که محققان نقش بسزایی برای کارکردهای سینما قائل شوند و آن را شایسته بررسی و مداقه بیشتر بدانند. یکی از حوزه های مطالعاتی که در آن بررسی نقش رسانه و سینما از اهمیت بالایی برخوردار می باشد، حوزه سیاست است. اهمیت سینما در حوزه سیاست به صورت عام، و سیاست خارجی به صورت خاص، ازآن رو است که باعث می شود در مسیر تأثیرگذاری بر افکار عمومی به کار گرفته شود. بررسی این موضوع می تواند محققان حوزه های رسانه، سینما و سیاست خارجی را در زمینه کارکردهای رسانه در بازنمایی رخدادهای سیاسی و ژئوپلیتیک، دیپلماسی عمومی و عوامل موثر در نفوذ بر افکار عمومی یاری رساند. برای نیل به این مقصود، به بررسی ارتباط بازنمایی ها و پوشش رسانه ای سینما باسیاست خارجی آمریکا پرداخته شد و با گزینش چند فیلم کوشش گردید به تحلیل کارکرد سینما در فرآیند قدرت سازی برای آمریکا مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان دهنده آن است که بازنمایی های سینما باعث جلب نظر مخاطبان به آمریکا شده است و نقش آفرینی سینما را باید یکی از عوامل گسترش قدرم نرم این کشور دانست.
بازاندیشی و بازآفرینی جایگاه طبیعت در فرهنگ زیست بوم ایرانی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
867 - 887
حوزههای تخصصی:
در نگاه فکری، فلسفی و در زیست بوم فرهنگی ایرانی به طبیعت به عنوان یک کل یکپارچه نگریسته می شده است. در این پژوهش با بررسی روند تاریخی، تحلیل اسنادی و ترکیب آن با تحلیل مفهومی به بررسی روند تغییر نگرش به طبیعت در فرهنگ زیست بوم ایرانی پرداخته ایم. در قسمت اول تحقیق با بررسی متون به دیدگاه اندیشمندان بزرگ ایرانی همچون فارابی، ابوعلی سینا و ابوریحان بیرونی و متون دینی زرتشت و اسلام به جایگاه طبیعت در فرهنگ ایرانی پرداخته شده است. این قسمت بامطالعه و تحلیل محتوایی متون قدیم و جدید در این زمینه انجام گرفته است. در قسمت دوم تحقیق با انجام مصاحبه نیمه ساخت مند با 30 نفر از کارشناسان و اندیشمندان حوزه های جغرافیا، محیط زیست، جامعه شناسی، برنامه ریزی شهری و حوزه های مرتبط، دیدگاه های امروزی جامعه از طبیعت، محیط زیست و راهکارهای بازآفرینی فرهنگ زیست بوم تحلیل و تفسیر شده است. در تحلیل مصاحبه ها به کمک نرم افزار مکس کیو دی ای و تحلیل دستی، موضوعات محوری و کلیدی مشخص شده است. تغییر در فرهنگ زیست بوم، برداشت دوگانه از طبیعت و تقلیل به محیط زیست، بازگشت به فرهنگ زیست بوم و بازآفرینی آن، حکمروایی و مسئولیت پذیری دولت و ملت در برابر محیط زیست، مفاهیم کلیدی و یافته و راهکارهایی است که از تحلیل این مصاحبه ها به دست آمده است. نتیجه بررسی لزوم بازگشت به فرهنگ زیست بوم و به کارگیری سرمایه فرهنگ بومی برای حفظ طبیعت و سرمایه طبیعی و انتقال آن به نسل های آتی است.
امکان سنجی توسعه حمل و نقل محور (TOD) در نواحی شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
110 - 124
حوزههای تخصصی:
امروزه حمل ونقل به عنوان یکی از مهم ترین عناصر ساختاری بر توسعه شهرها اثرگذار بوده و متقابلا از آن تاثیر می پذیرد و عدم توجه به سیستم حمل و نقل مناسب در بسیاری از شهرها به ویژه در کشورهای درحال توسعه چشم انداز ناپایداری را برای این شهرها رقم زده است. توسعه شهری در اکثر شهرهای ایران و از جمله شهر زنجان ناشی از مدیریت و برنامه ریزی شهری نابخردانه روندی را طی می کند که برآیند آن چیزی جز ناپایداری حیات این شهرها نخواهد بود. بنابراین بایستگی پژوهش در زمینه بکارگیری رویکرد توسعه حمل ونقل محور در شهرهای ایران بیش ازپیش مطرح شده است. براین اساس پژوهش حاضر با ماهیت کاربردی و روش توصیفی - تحلیلی با هدف بررسی امکان سنجی توسعه حمل و نقل محور (TOD) در نواحی شهر زنجان انجام شده است. پس از بررسی ادبیات جهانی موضوع، استخراج اصول TOD، انجام مطالعات میدانی و اسناد و نقشه های به-دست آمده ویژگی های محدوده مورد مطالعه شناسایی شد و سپس با توجه به اصول TOD و ویژگی های محدوده مورد مطالعه، 4 معیار و 16 زیرمعیار به عنوان معیارهای پژوهش در جهت ارزیابی قابلیت نواحی شهر زنجان برای توسعه حمل و نقل محور انتخاب شد و پس از تهیه پرسشنامه از متخصصان و مدیران شهری خواسته شد تا براساس مقایسه زوجی اولویت ها را مشخص سازند. نتایج حاصل از تلفیق معیارها و زیرمعیارها و اولویت بندی به روش AHP نشان می دهد که معیار حمل ونقل و ترافیک و معیار کالبدی از جمله معیارهای با اهمیت بالا در ارزیابی قابلیت نواحی شهر زنجان برای توسعه حمل و نقل محور هستند و درنهایت امکان سنجی با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در نرم افزار ArcGIS انجام شد و یافته ها حاکی از آن است که نواحی 1-3، 2-3، ۱-۲، 4-4 نسبت به سایر نواحی قابلیت بالایی در راستای توسعه حمل ونقل محور برخوردار می باشند، که پیشنهاد می شود به عنوان نواحی پایلوت برای اجرای توسعه حمل ونقل محور در شهر زنجان مورد توجه قرار گیرند.
بازآفرینی رویداد مدار در بازپیوند استخوانبندی شهرهای تاریخی (موردپژوهی: ساختار هم پیوند شیراز تاریخی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال نهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۸)
171 - 193
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی شهری، در پی یابش و بازتبلور بُن مایه تکوین ساحت کارکردی و کالبدی شهر است. بازآفرینی مبتنی بر رویداد، با کاوش، فهرست نگاری، تثبیت، احیاء و روزآمد نمودن رویدادهای مبتنی بر فرهنگ و پیشینه آئینی، رهیافتی همه شمول را بنیان می نهد که به تداوم حیات محتوایی و ارتقاء کیفیت کالبدی می انجامد. روند تاریخی تکوین ساختار فضایی شهر شیراز، همواره بر نوعی قلمروگرایی آئینی-مذهبی استوار بوده، که در آن بستر کالبدی به عنوان متغیر مستقل، میزبان متغیر وابسته طیف رویدادها با ماهیت های گوناگون بوده است. بازشناسی ساختار فضایی و استخوان بندی آئینی شهر، به همراه بازخوانی پیشینه آئین مبنایی که در شرایط امروز با فهرستی از رویدادهای فرهنگی مکمّل همراهی خواهند نمود، بازآفرینی استخوان بندی آئینی شهر و ترمیم گُسست های کالبدی-فضایی به واسطه تداوم و تحکیم غنای تاریخی-محتوایی را هدف قرار می دهد. تدوین و ارائه راهکارهای مرتبط با این فرایند، هدفی است که در پژوهش حاضر مورد توجه قرارگرفته است. تدوین چارچوب مفهومی پژوهش از طریق جمع بست مطالعات پیشین به انجام رسیده و نقش تاریخی قلمروهمگانی و پیوستار مکان های آئینی در استخوانبندی رویدادمبنای شهر، بازخوانی شده است. سپس با کاربست مدل راهبرد استراتژیک SOAR و ماتریس ANSOFF فهرستی از راهبردهای مرتبط با رویدادمداری استوار بر زمینه تاریخی-فرهنگی تدوین شده است. دستاورد تحلیل و ارزیابی شرایط دوگانه بستر و محتوا، شامل پس نگشتی بر ساختار هم پیوند شیراز تاریخی و رویدادهای آئینی-مذهبی جاری در ساختار، منتج به مجموعه ای از راهبردها گردیده، و متعاقباً سیاست های متناسب برای دستیابی به اهداف بازآفرینی رویدادمدار را پیشنهاد شده است.
مدل سازی فضایی گاوداری های صنعتی در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعالیت های اقتصادی و صنایع اغلب در مناطق خاصی تمرکز می یابند. صنایع مرتبط با فعالیت های کشاورزی به خصوص صنایع دامی نیز از چنین الگویی پیروی می کنند. شناسایی الگوهای فضایی گاوداری های صنعتی و نیروهایی که موجب استقرار آنها در مناطق خاص می شود از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا می تواند نقش مهمی در طراحی برنامه های آمایشی با هدف توزیع بهینه صنایع دامی متناسب با توانمندی های مناطق داشته باشد. این پژوهش با هدف مدل سازی توزیع فضایی گاوداری های صنعتی و تعیین کننده های اصلی آن در سطح استان های ایران انجام شده است. داده های پژوهش مربوط به تعداد گاوداری های فعال به تفکیک استان ها و مستخرج از نتایج آمارگیری، از گاوداری های صنعتی کشور در سال های 1392، 1395و 1398 می باشد. از رگرسیون وزنی جغرافیایی پواسن(GWPR) برای مدل سازی روابط بین توزیع فضایی گاوداری های صنعتی و تعیین کننده ها استفاده شد. نتایج نشان می دهد که توزیع فضایی و زمانی گاوداری های صنعتی در دوره های مورد بررسی تغییرپذیری فضایی و زمانی کمی دارند. به طورکلی، گاوداری های صنعتی فعال عمدتاً در مناطق مرکزی، جنوب(استان فارس) و شمال شرق تمرکز یافته اند، این الگو در طی دوره های مورد بررسی تقریباً ثابت بوده است اما در سال 1398 تاحدودی مناطق شمال غربی نیز بدان افزوده شده است. نتایج مدل نشان می دهد که 84 درصد از انحراف تبیین شده مربوط به متغیرهای مورد بررسی(درصد تولید جو، درصد تولید علوفه، میانگین ارتقاع، تولید ناخالص داخلی، متوسط دما، متوسط بارش، تراکم شبکه راه و درصد جمعیت) است. نتایج ضرایب محلی مدل GWPR نشان داد که مقادیر آن در سراسر فضا یکسان نیست و باتوجه به شرایط محلی تغییر می کند. همچنین مدل GWPR عملکرد بهتری در مقایسه با مدل GPR دارد.
مقیاس بندی مجدد دولت و حاکمیت شهری بنگاه مدار در کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقیاس بندی مجدد دولت از سیاستهای بازتوزیعی به سیاستهای آزادسازی اقتصادی همزمان با دوران سازندگی، گواه روشنی بر ضعف برنامه ریزی است ،چراکه برنامه ریزی در انطباق با نیازهای جدید برآمده از شهری شدن سریع با شکست مواجه گردید. در این مقیاس جدید، تحمیل فضای سیاستها و ایدئولوژی برنامه ریزی از سوی دولت، حاکمیت شهری کارآفرین (بنگاه مدار) مبتنی بر حفظ و تقویت رانت بوده و آنها را به سود خود تغییر می دهد. هدف این مقاله بررسی تأثیر آزادسازی اقتصادی بر سیاست شهری کلانشهر تهران از نقطه نظر اقتصاد سیاسی است. نتایج نشان داد تحولات چند دهه ی اخیر را می توان به تغییرِ جهت از مدیریت گرایی شهری به مدیریت بنگاه داری تفسیر کرد؛ در پرتو فرآیند ملی زدایی و آزادسازی اقتصادی، موقعیت بهتری برای صنعت زدایی، خصولتی شدن و رانتجویی و ترویج نوعی کاسبکارسالاری در سیاست شهری از طریق مشارکت های بخش دولتی - خصوصی ایجاد شده که در آن سیاست ورزی شهری به رقابتی پر تب وتاب برای جذب سرمایه تقلیل داده شده ، چرا که اولویت به نرخ رشد اقتصادی و منافع تجاری اقلیتی محدود داده می شود.