فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۱۰٬۴۱۰ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
103 - 117
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی تاثیر ویژگی های جمعیت شناختی گردشگران داخلی ایران بر نیت سفر آنان در دوران پاندمی کوید-19 و متغیرهای اثرگذار بر آن (ریسک ادراک شده، نگرش به اجتناب از ریسک و فراوانی سفر گذشته) بوده است. هم چنین، اهداف سفر گردشگران بر اساس ویژگی های جمعیت شناختی آنان مقایسه شده است. نمونه گیری با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس احتمالی انجام شده است. داده ها از شهریور تا مهر 1399 و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته آنلاین گردآوری شده است. حجم نمونه 383 نفر بوده است. پایایی پرسشنامه بر اساس مقادیر آلفا کرونباخ تایید شده است. به دلیل استخراج گویه های پرسشنامه از ادبیات، روایی محتوا تایید شده است. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی، آزمون t- test، ANOVA و تحلیل رگرسیون تجزیه و تحلیل شده است. یافته ها وجود تفاوت های مرتبط با جنسیت در نیت سفر، نگرش نسبت به اجتناب از ریسک، ریسک ادراک شده و فراوانی رفتار گذشته را تایید کرد. گروه های سنی از لحاظ نیت سفر و ریسک ادراک شده تفاوت معناداری نداشتند، اما از نظر نگرش به اجتناب از ریسک و فراوانی سفر گذشته تفاوت معناداری نشان دادند. نیت سفر و نگرش به اجتناب از ریسک از نظر میزان درآمد با یکدیگر تفاوت داشتند. فراوانی سفر گذشته، نگرش به اجتناب از ریسک و ریسک ادراک شده از نظر مراحل زندگی خانوادگی با یکدیگر تفاوت داشتند. تنها متغیری که با توجه به میزان تحصیلات تفاوت داشت، نیت سفر بود. نتایج نشان داد که به ترتیب 5%، 6%، %11 و 5% از تغییرات در نیت سفر، ریسک ادراک شده، نگرش به اجتناب از ریسک و فراوانی سفر گذشته را می توان با توجه به متغیرهای جمعیت شناختی توضیح داد. نتایج حاکی از وجود تفاوت های معنادار در اهداف سفر بر اساس ویژگی های جمعیت شناختی بود. این یافته ها به افزایش آگاهی سازمان های بازاریایی مقصد در مورد رفتارهای گردشگران داخلی در دوران پاندمی کوید-19 کمک می کند.
شناسایی و تحلیل پیشران های مؤثر بر توسعه صنعت گردشگری شهری با تاکید بر آینده نگاری و سناریو نویسی (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در برنامه ریزی و مدیریت توسعه گردشگری بهره بردن از روش های نوین بسیار پراهمیت می باشد. یکی از این روش های نوین استفاده از روش آینده پژوهی و نیز بهره بردن از سناریوهای مختلف جهت توسعه گردشگری می باشد که با بهره گیری از این روش ها سعی در ترسیم آینده های مختلف برحسب عوامل کلیدی موثر برای توسعه گردشگری شهر زنجان دارد. هدف پژوهش حاضر، آینده پژوهی و سناریو نگاری در توسعه و بهبود صنعت گردشگری شهر زنجان بر پایه روش تحلیل اثرات متقاطع می باشد پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از حیث روش به صورت کیفی و در برخی موارد به صورت مختلط کمی و کیفی در سطح اکتشافی و مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی و سناریونگاری انجام پذیرفته است. در این پژوهش جهت یافتن عوامل کلیدی از اسناد فرادست، اسناد کتابخانه ای و مصاحبه های نیمه باز استفاده شده است و پس از شناسایی مولفه ها جهت تحلیل و اولویت بندی عوامل از نرم افزار MIC MAC وScenario Wizard بهره گرفته شده است که بعد از بررسی و تجزیه وتحلیل 13 عامل به عنوان عوامل کلیدی انتخاب شد. این 13 عامل به ترتیب عبارت بودند از: مدیریت یکپارچه شهری و اعمال سیاست های تشویقی، کاهش محدودیت ها، امنیت داخلی، بخش خصوصی، مشارکت شهروندان، سازمان های مردم نهاد، برندسازی شهری، موقعیت استراتژیک شهر، نقش بین المللی شهر و استان، ارتقا آگاهی های زیست محیطی، نرخ رشد اقتصادی، مراسمات آیینی و مذهبی، توسعه کمی و کیفی صنایع دستی. این 13 عامل برای نگارش سناریو با استفاده از نظر خبرگان و تشکیل پنل به 46 حالت از مطلوب تا نامطلوب تقسیم بندی شدند که در انتها 4 سناریو با سازگاری بالا برای شهر زنجان شناخته شد که 3 مورد از سناریوها حالت مطلوب و یک مورد نیز وضعیت بحرانی را برای شهر و استان زنجان متصور می شد. در انتها برای گذار از حالت سناریو بحرانی و حرکت به سمت سناریو و شرایط مطلوب راهبردها و برنامه ای پیشنهاد گردید.
ارزیابی توانمندی اشکال ژئومورفولوژیک حاصل از فعالیت گسل تبریز در توسعه ژئوتوریسم با استفاده از روش پانیزا
حوزههای تخصصی:
تکتونیک همواره فعال در محدوده مورد مطالعه، آنرا به آزمایشگاهی طبیعی برای مطالعة چین خوردگی ها و چشم اندازهای گسل خوردگی، ماگماتیسم، سطوح چند ضلعی و نیز مطالعه سنگ شناسی،کانی شناسی وفرایندهایدامنه ای، برای پژوهشگران علم ژئومورفولوژی و محدوده ای جذاب در جهت ژئوتوریسم فراهم کرده است. ژئومورفوسایت های حاصل از پدیده های مورفوتکتونیک در امتدادگسل فعال تبریز با معرفی 5 ناحیه و با چشم اندازهایی خاص مانند؛ سطوح شیب دار متاثر از فعالیت های زمین ساخت، اشکال چند وجهی با رخنمون های منحصر به فرد، فرایندها و اشکال متنوع رودخانه ای، پهنه ها و ارتفاعات گنبدی حاصل از فرایند های هالوتکتونیک، چشمه های فعال تراورتن سازدر سمت غربی صوفیان و تپه های رنگارنگ کم ارتفاع و تیپیک بدلند (هزار دره ها)، در شرق صوفیان به عنوان بخشی از مناطق ژئوتوریسم و ژئومورفوسایت ها مورد بررسی قرار گرفت. تکنیک عمده در این تحقیق بر اساس زمین پیمایشی(Geo-hiking) و بر مبنای یافته های میدانی و مطالعات کتابخانه ای است. برخی از تحلیل های مکانی در ابعاد کمی و کیفی در محیط نرم افزاریGIS انجام گردیده است. یافته های تحقیق بر اساس تکنیک و روش بکار گرفته شده حاکی از آن است که پدیده های ژئومورفولوژیک و ژئومورفوتکتونیک مد نظر دارای میانگین پتانسیل 75/0 از منظر ژئوتوریسم در روش پانیزا برخوردار می باشد. بر مبنای نتایج و با مقایسه 7 شاخص مد نظر، ژئوسایت های مورد مطالعه از منظر دو شاخص علمی و زیبایی شناختی بالاترین پتانسیل، اما به لحاظ ارزش های گردشگری ، به جزء ژئوسایت عینالی، بقیه از وضعیت مطلوبی برخوردار نیستند. ضمن اینکه گسل فعال تبریز را نه به عنوان یک تهدید همیشگی، بلکه به عنوان یک توان محیطی بلقوه و یک فرصت طبیعی برای ارتقای گردشگری منطقه معرفی کرد.
بررسی مؤلفه های مؤثر بر پایداری معماری روستایی (موردمطالعه: روستای ارمیان میامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
504 - 525
حوزههای تخصصی:
مفهوم پایداری از گذشته در معماری روستایی ایران وجود داشته است. اما امروزه تغییرات اجتماعی و اقتصادی، تحولاتی را در معماری روستایی ایجاد کرده و در روستاهای امروزی به مفهوم پایداری کمتر توجه شده است. در این میان معماری روستایی قدیم دارای شاخص های ارزشمندی در حوزه پایداری است که می تواند پس از شناسایی و تحلیل، در طراحی جدید مورد بهره برداری قرار گیرد. هدف این پژوهش، بررسی مؤلفه های مؤثر در ایجاد پایداری و نمود آن ها در معماری روستای ارمیان است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی - تحلیلی است. بدین منظور ابتدا با مطالعه منابع کتابخانه ای، ابعاد پایداری و مؤلفه های آن مشخص شده و پس از تحلیل محتوا، چهارچوب نظری ارائه گردیده است. سپس با مطالعه میدانی و با شیوه تحلیلی، در نمونه موردی روستای ارمیان میامی موردبررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و محیطی در پایداری معماری روستایی مؤثر هستند. در بعد پایداری اجتماعی مؤلفه هویت اجتماعی، حس تعلق، تعاملات اجتماعی، سرزندگی و امنیت اجتماعی و در بعد پایداری فرهنگی مؤلفه مشارکت و همبستگی، سرمایه و میراث فرهنگی، ارزش و هنجار فرهنگی و در بعد پایداری اقتصادی مؤلفه نوع مصالح، پرهیز از بیهودگی، وضعیت اشتغال و معیشت و در بعد پایداری محیطی مؤلفه هماهنگی با شرایط اقلیمی، پویایی و سازگاری، احترام و حفظ محیط تأثیرگذار است. همه این مؤلفه ها و شاخص های آن در بافت و مسکن روستای ارمیان نمود پیدا کرده و معماری روستای ارمیان مصداقی از معماری بومی پایدار است که با هویت، اقلیم، فرهنگ و سبک زندگی روستایی انطباق دارد.
امکان سنجی آمادگی الکترونیکی ایجاد شهرداری هوشمند (نمونه موردی نسیم شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
100 - 113
حوزههای تخصصی:
شهرداری هوشمند و یا به بیانی شهرداری الکترونیک، از جمله زیر ساخت های اساسی شهر هوشمند قلمداد می شوند که بسترها و زمینه های لازم را جهت تشکیل دولت الکترونیک و برنامه ریزی شهری فراهم می کنند. امروزه شهرداری هوشمند یکی از بهترین راهکارها جهت ساده سازی امور وفرایندهای اداری و مقابله با افزایش بوروکراسی اداری، کاهش ترددهای درون شهری و به تبع آن کاهش آلودگی هوا در شهرها محسوب می شود. هدف این پژوهش، ارزیابی آمادگی فرهنگی، مدیریتی، اجتماعی و الکترونیکی نسیم شهر جهت ایجاد شهرداری هوشمند و ارائه راهکارهایی جهت تحقق آن می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی و کمی می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه و در مواردی مصاحبه و بررسی اسناد، فرم ها و مدارک، منابع اطلاعاتی سازمانی است. جامعه آماری پژوهش از سه گروه شامل: مدیران شهرداری، متخصصان فاوا و کاربران اینترنت در نسیم شهر تشکیل می شود. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی انجام گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد که در کل آمادگی های لازم جهت ایجاد شهرداری هوشمند در نسیم شهر وجود ندارد. لذا در نتیجه گیری پیشنهاد شده است که ابتدا تدابیر، زیرساخت ها و زمینه های لازم فراهم شود تا امکان پذیری اجرای طرح توجیه و محقق شود.
برنامه ریزی کاربری زمین با هدف بهینه سازی مصرف انرژی در راستای توسعه پایدار شهری (نمونه مورد مطالعه: ناحیه 2 منطقه 8 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مصرف انرژی در کلان شهرها مشکلات زیستمحیطی بسیاری را به وجود آورده است. بر همین اساس باید برنامه-ریزی شهری جهت بهینه سازی مصرف انرژی به عنوان یک ضرورت مورد توجه قرار گیرد. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی معیارها و زیرمعیارهای برنامهریزی کاربری زمین در محدوده ناحیه دو منطقه هشت تهران در راستای توسعه پایدار شهری و بهینهسازی مصرف انرژی انجام شده است. در این پژوهش جهت شناسایی معیارها و زیرمعیارها، از روش تحقیق تحلیلی، ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت کتابخانهای و میدانی و برای اولویتبندی و بررسی تاثیر آنها از نرمافزار GIS استفاده شده است. مدلسازی تاثیر کاربری نهایی در مصرف انرژی با استفاده از نرمافزار EnergyPLAN انجام شد. ﻧﺘﺎیﺞ مطالعه ﻧﺸﺎن داد کﻪ در محدوده مورد مطالعه، زیﺮ معیارهای ﺗﻨﻮع کﺎرﺑﺮیها، ﺷﻌﺎع ﭘﻮﺷﺸی ﻣﻨﺎﺳﺐ ایﺴﺘﮕﺎههای ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ ﻋﻤﻮﻣی، ﺗﺮاکﻢ بهینه واحدهای ﻣﺴکﻮﻧی و غیرﻣﺴکﻮﻧی از ﺷﺮایﻂ ﻣﻄﻠﻮب نسبی ﺑﺮﺧﻮردار میباشند. همچنین زیﺮمعیارهایی نظیر ﻣﺮکﺰ ﻣﺤﻠﻪ ﻓﻌﺎل، دﺳﺘﺮﺳی پیاده ﺑﻪ کﺎرﺑﺮیهای ﺧﺪﻣﺎﺗی اﺻﻠی، سهمﻣﻄﻠﻮب ﻓﻀﺎی ﺳﺒﺰ، دسترسی به فضاهای عمومی و تعداد پارکینگهای عمومی در مجاورت ایستگاههای حمل و نقل عمومی، کﻪ در وﺿﻊ ﻣﻮﺟﻮد ﺷﺮایﻂ ﻧﺎﻣﻄﻠﻮﺑی دارﻧﺪ، باید ارﺗﻘﺎء یﺎﺑﻨﺪ. در نهایت، دو طرح کاربری زمین جهت بهبود وضع موجود پیشنهاد شد. پس از اختلاط کاربری پیشنهادی و وضع موجود، زیرمعیارهایی که در وضع موجود شرایط مناسبی نداشتند، ارتقا پیدا نمودند. نتایج مدلسازی انرژی در بخش حمل و نقل نشان داد که مصرف انرژی از 1.6 تراوات ساعت به 1.44 تراوات ساعت در سال و دی اکسید کربن از850 هزارتن به 760 هزار تن در سال کاهش یافته است.
ارزیابی مؤلفه های محیطی مؤثر بر رفع نیاز به تفریح کاربران در مجتمع های تجاری کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیش از یک دهه است که طراحی و اجرای مجتمع های تجاری بزرگ مقیاس در کلانشهر تهران رونق دارد و اغلب این مجتمع ها به راحتی نظر گروه های سنی گوناگون را به خود جلب می کنند؛ البته برخی موفق تر و ماناتر هستند و برخی پس از یک دوره رونق، مشتریان خود را از دست می دهند و کمرنگ می شوند. شکل همنشینی عرصه های عمومی و واحدهای تجاری در این مجتمع ها گویای تفوق امر تفریح بر امر خرید است و سازماندهی فعالیت ها در این مجتمع ها به گونه ای است که امکان گذران اوقات فراغت به بهترین شکل ذیل عنوان مرکز خرید فراهم آمده است. هدف از این پژوهش تدقیق میزان موفقیت این مجتمع های تجاری در رفع نیاز به تفریح شهروندان است. پرسش این است که نیاز انسان به تفریح، چه تأثیری بر ادراک محیطی شهروندان از مجتمع های تجاری کلانشهر تهران دارد؟ و چگونه است که در سال های اخیر، مجتمع های تجاری کلانشهر تهران در نزد شهروندان با سنین گوناگون، اقبال بیشتری نسبت به دیگر فضاهای تجاری دارند؟ مبانی نظری پژوهش متکی بر دستاوردهای علم روانشناسی محیطی است که با نظریه انتخاب ویلیام گلاسر و اهمیت نیاز به تفریح شروع شده و مؤلفه های مؤثر در ارتقاء کیفیت محیطی در حوزه نیاز به تفریح بر اساس مطالعات کتابخانه ای و استناد به آراء اندیشمندان از ادبیات مرتبط استخراج شده است. سپس به روش پژوهش پیمایشی و از طریق توزیع 462 پرسشنامه بین کاربران مجتمع های تجاری منتخب شهر تهران ( کوروش، تیراژه، پالادیوم و تیراژه2) که بر اساس میزان استقبال کاربران از طیف های مختلف و پیکر بندی فضایی متفاوت با پاساهای خرید صرف و همچنین وجود جنبه های تفریحی، خدماتی و سرگرمی موجب پدید آمدن قرارگاه های رفتاری متنوع شده اند.، با استفاده از نرم افزار SPSS و روش همبستگی، اثر مؤلفه ها بر نیاز به تفریح کاربران و بر همدیگر تحلیل گردیده است. نتایج نشان می دهد که سنجه های سامانه طراحی شده متشکل از سه مؤلفه جمعی-رفتاری، کالبدی-فضایی و دریافتی-ادراکی با هدف رفع نیاز به تفریح کاربران، ارتباط معناداری با تفریح به عنوان دلیل حضور کاربران در مجتمع های تجاری دارند.
بررسی و تحلیل مهاجرت های روستایی و ارتباط آن با شکل گیری مشاغل غیر رسمی با تأکید بر ابعاد اقتصادی، پژوهش موردی: محله محمدآباد شهر قرچک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت های روستایی موجب شکل گیری طیف وسیعی از مشکلات در ابعاد مختلف برای کشور های در حال توسعه شده است. از اثرات مستقیم مهاجرت های بدون برنامه از مناطق روستایی به سمت شهر ها در ایران شکل گیری بخش غیر رسمی در مناطق شهری کشور است. بدیهی است که شکل گیری این بخش نتیجه مستقیم مهاجرت های روستایی به همراه پدیده افزایش جمعیت شهرنشین می باشد که ساماندهی آن در حال حاضر یکی از چالش های مدیریت شهری کشور است. این پژوهش با هدف بررسی نقش مهاجرت های روستایی در شکل گیری مشاغل غیر رسمی با تاکید بر ابعاد اقتصادی در محله محمد آباد شهر قرچک می پردازد. این تحقیق از نوع کاربردی، و به لحاظ روش توصیفی- تحلیلی می باشد. اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی گرد آوری شده است. و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی تک نمونه، من ویتنی، کروسکال والیس و اسپیرمن استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق بر اساس فرمول کوکران تعداد 168 نفر دست فروش در محله محمد آباد شهر قرچک می باشند که برای تعیین دقت بیشتر این تعداد به 260 مورد رسید. نتایج بدست آمده تحقیق نشان می دهد که اکثر شاغلین بخش غیر رسمی در محدوده مطالعاتی مهاجرین روستایی هستند. همچنین وضعیت شاغلین بخش غیر رسمی از لحاظ اقتصادی مطلوب بوده و رابطه معنی داری بین وضعیت تحصیلات مهاجران و شکل گیری مشاغل غیر رسمی در محدوده مطالعاتی وجود دارد. نتایج نشان می دهد که نبود زمینه اشتغال مناسب، عدم وجود تخصص، نداشتن سرمایه کافی از دلایل گسترش شغل دستفروشی در محله مورد مطالعه بوده است.
ارزیابی ابعاد سرزندگی در پیاده راه های شهری، مطالعه موردی: پیاده راه اسفریس اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
89 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش ارزیابی ابعاد سرزندگی در پیاده راه اسفریس شهر اردبیل و ارائه راهکارهای مؤثر در ارتقای سرزندگی پیاده راه می باشد. پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است، جامعه آماری شهروندان هستند که به پیاده راه مراجعه کرده اند و چون نامشخص می باشد از فرمول برآورد حجم نمونه برای جامعه آماری دارای حد نامعین استفاده شد که با استفاده از فرمول کوکران 385 نفر از شهروندان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند ، ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده که میزان پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ 75/0 به دست آمده نشان دهنده پایایی خوب پرسشنامه می باشد. 31 مؤلفه در چهار بعد کاربری و فعالیت، کالبدی، دسترسی و ارتباطات و زیست محیطی انتخاب شدند و در راستای پاسخ به مسئله تحقیق از تحلیل مبتنی بر آزمون های آماری متناسب در محیط SPSS (تی تک نمونه ای و فریدمن) استفاده شد، در رابطه با نوآوری پژوهش حاضر می توان بیان داشت تا کنون پژوهشی درباره سرزندگی پیاده راه اسفریس صورت نگرفته است. نتایج نشان می دهد، میانگین بعد کاربری و فعالیت، بعد کالبدی، بعد دسترسی و ارتباطات و بعد زیست محیطی به طور معنادار بیش تر از معیار میانگین (عدد 3) است که نشان دهنده وضعیت نسبتا مطلوب و تاحدی بالاتر از حد متوسط می باشد. همچنین نتایج آزمون فریدمن نشان داد که رتبه بندی ابعاد از نظر شهروندان معنادار است و شهروندان رتبه بندی متفاوتی از ابعاد سرزندگی پیاده راه دارند.
ارزیابی فضاهای شهری برای کودکان بر اساس اصول شهر دوستدار کودک (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : کودکان به عنوان قشر کم توان جامعه در فضاها و مکان هایی آموزش می یابند یا به تفریح می پردازند که نه تنها مناسب نیست، بلکه در پاره ای موارد خطراتی را نیز در بردارد؛ و نیازمند مکان هایی مناسب و درخور نیازهای روحی و روانی کودکان هستند. بنابراین برای اینکه کودکان بتوانند در مکان های موردعلاقه خود زندگی کنند و مشارکت خود را در شهر بالا ببرند و حقوق آنها ضایع نشود، شهر دوستدار کودک مطرح شده است. داده و روش : مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده که در گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری در نرم افزار SPSS و مدل چندشاخصه AHP فازی استفاده شده است. یافته ها : یافته های حاصل از تی تک نمون ه ای برای سنجش وضعیت بعد کالبدی-فضایی مناسب سازی فضاهای شهری برای کودکان بر اساس اصول شهر دوستدار کودک در محلات مدیریت، رسالت، ادیب و ناصریه با توجه به میانگین به دست آمده کمتر از حد مبنا (3) نشان داد که وضعیت بعد کالبدی-فضایی مناسب سازی فضاهای شهری برای کودکان بر اساس اصول شهر دوستدار کودک در این محلات در وضعیت مناسب و قابل قبولی نیست و فقط در محله شفا دارای وضعیت قابل قبولی از نظر کالبدی-فضایی قراردارد. نتایج حاصل از از مدل AHP فازی نشان داد که شاخص مشارکت موثر با ابزار وجود و بیان عقیده در بعد سازمانی- نهادی با وزن نرمال 331/0 در رتبه اول و بیشترین تاثیر را در مناسب سازی فضاهای شهری برای کودکان براساس اصول شهر دوستدار کودک در شهر کرمان دارد. نتیجه گیری : نتایج حاصل از تی تک نمونه ای نشان داد که مناسب سازی فضاهای شهری برای کودکان بر اساس اصول شهر دوستدار کودک در شاخص های هویت بخشی تاریخی، فرهنگی و مذهبی، مشارکت مؤثر با ابزار وجود و بیان عقیده با کسب میانگین کمتر از حد مبنا در وضعیت نامطلوبی قرار دارند. نتایج حاصل از این پژوهش لازم می داند که به کودکان در شهر کرمان احترام گذاشته شود و در برنامه ریزی های شهری نظرات آن ها اعلام شود تا فضاهایی مناسب و موردپسند آن ها ایجاد شود.
شناسایی محرک ها و موانع توسعه گردشگری تجربه محور در اقامتگاه های بوم گردی استان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
135 - 148
حوزههای تخصصی:
امروزه باارزش ترین ابزار بازاریابی مورداستفاده توسط کسب وکارهای گردشگری جهت کسب مزیت رقابتی، تجربه است. اقامتگاه های بوم گردی نیز ازجمله بخش های صنعت گردشگری هستند که می توانند با ارائه تجربه های غنی و به یادماندنی به گردشگران، به منافع زیادی دست پیدا کنند. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی محرک ها و موانعی است که در مسیر تحقق این تجارب در اقامتگاه های بوم گردی استان سمنان، وجود دارد. برای رسیدن به این هدف، با ۱۷ نفر از صاحبان اقامتگاه های بوم گردی استان سمنان مصاحبه شد. تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون صورت پذیرفت. از دیدگاه صاحبان اقامتگاه های بوم گردی، از یک سو محرک ها (مانند عوامل مدیریتی-نهادی، عوامل فنّاورانه و عوامل اجتماعی-فرهنگی) و از سوی دیگر موانعی (مانند موانع اجتماعی-فرهنگی، زیست محیطی، آموزشی، اقتصادی، زیرساختی، نهادی-سازمانی و ضعف در بازاریابی) برای توسعه گردشگری تجربه محور وجود دارد. توجه هرچه بیشتر به ایجاد محرک ها، باعث می شود تا صاحبان اقامتگاه بوم گردی تجربه غنی تر و به یادماندنی تری را به گردشگران، ارائه دهند. این امر موجب تقویت توسعه گردشگری تجربه محور می شود. از سوی دیگر، بی توجهی به رفع موانع و محدودیت ها، باعث می شود تا موفقیت اقامتگاه ها در ارائه تجربه غنی به گردشگران کمتر شود و درنتیجه از سرعت توسعه گردشگری تجربه محور در اقامتگاه های بوم گردی استان سمنان، کاسته شود.
کاربرد تکنیک میرکا در تحلیل سرانه های کاربری اراضی شهرهای کوچک (نمونه موردی: شهر باشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربری اراضی شهری یکی از موضوعات مهم در برنامه ریزی شهری است، به طوری که درحال حاضر تحلیل مناسب کاربری اراضی شهری یکی از استراتژی های مهم درجهت نیل به توسعه پایدار شهری محسوب می شود و کاربری های خدماتی تا حد زیادی کیفیت زندگی و رفاه انسان را تحت الشعاع قرار می دهند. پژوهش پیشِ رو سعی دارد که با استفاده از تکنیک نوین چندشاخصه میرکا به تحلیل نماگرهای منتخب کاربری اراضی در واحدهای همسایگی شهر باشت در استان کهگیلویه و بویراحمد که جزو شهرهای کوچک کشور محسوب می شود، بپردازد. پژوهش از نوع کمّی و تحلیلی است و داده های مورد نیاز پژوهش از طریق طرح جامع و تفصیلی شهر باشت جمع آوری شده است. با استفاده از مدل میرکا و محاسبه مجموع مقادیر نهایی شکاف کل به بررسی وضعیت واحدهای همسایگی شهر باشت از لحاظ میزان کاربری اراضی شهری در سال 1398 پرداخته شده است. امتیازات به دست آمده از مدل نشان می دهند که واحد همسایگی دو با کسب امتیاز (0520/0) در بهترین وضعیت قرار گرفته است. واحد همسایگی یک با کسب امتیاز (0886/0) و واحد همسایگی سه با کسب امتیاز (1201/0) در وضعیت نسبتاً خوبی قرار دارند. نتایج به کارگیری تکنیک میرکا نشان می دهد که واحد همسایگی پنج با کسب امتیاز (1414/0)، واحد همسایگی شش با کسب امتیاز (1600/0) و واحد همسایگی چهار با کسب امتیاز (1642/0) وضعیت مناسبی ندارند. سطح کلی محله دو که واحد همسایگی چهار در آن قرار گرفته است 8/63 هکتار است که 6/17 درصد بافت این شهر را تشکیل می دهد. 7/99 درصد بافت پر را اراضی مسکونی اشغال کرده است، به نحوی که رقم سرانه موجود آن برای کاربری مسکونی با 56 مترمربع برای هر نفر است که نزدیک به سرانه مطلوب است. این محله از نظر کاربری های خدماتی کمبودهایی دارد؛ به طوری که این محله فاقد مهدکودک، پارک کودک، ورزشی-تفریحی و تجاری به اندازه کافی است.
تبیین توزیع فضایی سرمایه خلاق به عنوان پیشران رشد اقتصادی کلان شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
37 - 51
حوزههای تخصصی:
قرن بیست ویکم، قرن شهرها، ایده ها و خلاقیت هاست. خلاقیت انسان و استعداد او به عنوان سرمایه انسانی خلاق، محرک اصلی رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تلقی می شود که رقابت روزافزون شهرها، مناطق و کشورها به طور فزاینده به پرورش، حفظ و جذب آن وابسته خواهد بود. در همین راستا این تحقیق بر آن است تا ابتدا مفهوم نوین سرمایه خلاق که در توسعه بحث سرمایه انسانی به وجود آمده است را در بستر ایران تعریف عملیاتی کند. سپس تأثیرات سرمایه خلاق بر عملکرد اقتصادی کلانشهرها را سنجیده و عوامل مؤثر بر توزیع سرمایه خلاق در کلانشهرهای ایران را تبین نماید. این تحقیق از نوع تحقیقات همبستگی و تبینی و ازنظر هدف توسعه ای است. یافته ها نشان می دهد کلانشهرهای ایران با اینکه سهمی 26 درصدی از جمعیت و شاغلان کشور دارند، 46 درصد سرمایه خلاق کشور را در خود جای داده اند. همچنین یافته ها نشان می دهد سرمایه خلاق می تواند درصد بالایی از تغییرات سرانه تولید ناخالص داخلی و سرانه سپرده های بانکی را تبیین نماید و به طورکلی تأثیر مثبتی بر شکوفایی اقتصادی کلانشهرها دارد. بااین وجود توزیع سرمایه خلاق در کلانشهرهای ایران از الگویی نابرابر و نامتوازن پیروی می کند و بین حضور سرمایه خلاق و عامل استعداد (متغیرهایی همچون تمرکز دانشگاه بخصوص دانشگاه ها و مؤسسات آموزشی برتر، جمعیت با تحصیلات عالی، شاغلان و دانشجویان با تحصیلات عالی)، تسامح، مداراگری و تنوع (تنوع ادیان، اقلیم هنری و خلاقانه شهر از طریق تمرکز هنرمندان، پذیرش مهاجرین داخلی و خارجی) و خدمات مصرف کننده یا امکانات رفاهی که بیانگر نقش خدماتی شهر است رابطه قوی و معنی داری وجود دارد.
تحلیلی پیرامون تغییرات عددی جمعیت کوچ نشینان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : ایران بنا به موقعیت جغرافیایی خاص خود سرزمینی است که در همان ابتدا پدیده کوچ نشینی را لمس کرده است و یکی از مهمترین مناطق کوچ نشینی در جهان محسوب می شود. سابقه کوچ نشینی در ایران به بیش از 8000 سال می رسد و علی رغم کاهش تعداد آنها در طول تاریخ کشور و در مقایسه با جمعیت یکجانشین هنوز به عنوان سومین جامعه مهم کشور شناخته شده و اقتصاد منحصر به خود را دارا هستند. از مشخصات بارز کوچ نشینان ایران نفوذ مظاهر فرهنگی آنها در تمام شئونات این کشور بوده به طوری که فرهنگ ایران مجموعه ای از عملکرد فرهنگ های عشایری منطقه است . روش شناسی تحقیق: براساس ماهیت مروری بودن تحقیق و با بهره گیری از روش گردآوری داده ها و اطلاعات به شیوه اسنادی- کتابخانه ای و تجربیات علمی نگارنده، از روش تحقیق توصیفی- کاربردی برای تعیین تغییرات عددی جمعیت کوچ نشینان ایران استفاده شده است. قلمروجغرافیایی پژوهش : قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر براساس نتایج سرشماری سراسری عشایر کوچنده کشور در مقیاس ایران می باشد که به غیر از استان کردستان در تمامی استان های کشور و در قالب قلمرو ایلی و یا بخشی از آن توزیع شده اند. یافته ها و بحث : بررسی آمارهای جمعیتی کوچ نشینان کشور از زمان قاجاریه تاکنون که بیشتر براساس برآورد و تخمین است، نشان می دهد که از گذشته تا به حال تعداد و درصد جمعیت کوچ نشینان ایران در حال کاهش بوده است و در زمان پهلوی اول و دوم با توجه به سیاست اسکان اجباری (تخته قاپو) سهم جمعیت آنها، کاهش یافته است. برای اولین بار در سال 1366 پس از سرشماری سراسری عشایر کوچنده کشور ، آمارهای رسمی از کوچ نشینان توسط مرکز آمار ارائه شد که براساس این آمارها جمعیت کوچ نشینان ایران برابر 180223 خانوار و 1152099 نفر بوده است که در سال 1387 تعداد خانوار و جمعیت کوچ نشینان به ترتیب به؛212660 خانوار و 1186830 نفر افزایش یافته است. نتایج :کوچ نشینان در 59 درصد از مساحت کشور مشتمل بر 30 استان از مجموع 31 استان و در قالب 104 ایل و 560 طایفه مستقل پراکنده شده اند علیرغم کاهش تعداد و درصد جمعیت کوچ نشینان از دوره قاجار تا کنون در مقایسه با جمعیت شهری و روستایی، تعداد خانوار و جمعیت کوچ نشینان ایران براساس نتایج سرشماری های سراسری عشایر کوچنده کشور طی سال های 1366 تا 1387 به ترتیب با 93/117 و01/103درصد از روند افزایشی برخوردار بوده است .
Analysis of the Role of Social Capital in the Spatial Evolution of Rural Settlements (Case Study: Esfandagheh District, Jiroft County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - The main purpose of this study is to investigate the effects of improving the dimensions of social capital in the spatial evolution of rural settlements in Esfandagheh. Design/methodology/approach - This study is a quantitative survey conducted using questionnaires distributed among 400 households in 30 sample villages. Descriptive-analytical measures such as mean, variance, standard deviation, Kendall Tau-b correlation coefficient, and multiple regression were used to analyze social capital's status in the spatial evolution of rural settlements in the study area. Findings - The findings revealed that the six dimensions of social capital, including social awareness, social organizations and groups, social networks and relations, social participation, social cohesion, and social trust have a positive and significant relationship with the dimensions of the spatial evolution of rural settlements. Moreover, there is a positive and significant relationship between social capital and spatial development dimensions in the studied villages' four environmental-ecological, social, economic, and physical-infrastructural dimensions. Also, social awareness, social participation, social cohesion, social trust, social networks and relations, and social organizations and groups with a variance of 0.433% were explained as predictors of spatial changes in the Esfandagheh rural district. Research limitations/implications - The variable of social capital plays an essential role in the spatial transformation of rural settlements because improving the dimensions of spatial transformation regardless of the dimensions of social capital faces a crucial challenge. In other words, social capital is influential in various areas of life, from the local and micro-level to the national and macro-level; it can empower the villagers in dealing with the socio-economic problems of their village. Practical implications - Paying attention to the dimensions of social capital in terms of approaches and planning and policy-making system of rural development and subsequently emphasizing the status of social capital as one of the most important intangible assets to improve the spatial evolution of rural settlements. Originality/Value - This study investigated the effects of all dimensions of social capital on all four dimensions of geographical space. In such a way, the attention of policymakers and development planners to the outcome of this research provides a more effective planning ground for developing the rural space based on people's views and the conditions of each region.
بررسی وجوه پایداری در سیستم صنعتی سازی ساختمان های اداری در اقلیم گرم و مرطوب شهرستان آبادان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶
51 - 68
حوزههای تخصصی:
یکی از معضلات نظام ساختمان سازی در کشور به خصوص ساختمان های اداری روش های طراحی و اجرای آن می باشد که این روش ها اغلب دارای فن آوری روز دنیا نبوده و موجب آن گردیده که بیشتر ساختمان های اداری در کشور با روش های فعلی پویایی و کارایی لازم را نداشته باشد. کم بودن عمر مفید این ساختمان ها مخصوصاً در اقلیم گرم و مرطوب که دارای تابش شدید و رطوبت بالایی می باشد باعث فرسایش شدید این ساختمان ها که با مصالح متداول ساخته شده اند، می شود. صنعتی سازی ساختمان بر مبنای وجوه اصلی توسعه پایدار و معیارهای آن ها به عنوان یک مسیر کارآمد جهت کنترل و افزایش کیفیت ساخت این ساختمان ها است و یکی از برنامه های بلندمدت سیاست گذاران بخش ساخت و ساز کشور می باشد. هدف اصلی این نوشتار بررسی معیارهای پایداری در صنعتی سازی ساختمان های اداری در اقلیم گرم و مرطوب شهرستان آبادان می باشد. میزان اهمیت و وجوه معنادار مؤلفه های اقتصادی و اجتماعی و زیست محیطی به عنوان سه رکن اصلی پایداری در صنعتی سازی ساختمان های اداری در آبادان به عنوان پرسش اصلی این پژوهش مطرح است که توسط جامعه آماری شامل متخصصین صنعت ساخت و ساز نظام مهندسی سنجش می شود. روش تحقیق در بخش اول با گردآوری شاخصه های اصلی توسعه پایدار فاکتورهایی که ازنظر متخصصین دارای بیشترین اهمیت بودند انتخاب و بر اساس معیارهای ابعاد توسعه پایدار دسته بندی و کدگذاری شدند. در بخش دوم با روش پیمایشی و مطالعات میدانی و ابزار پرسشنامه با استفاده از طیف لیکرت سؤالات پس از تأیید روایی و پایایی آن توسط متخصصین در میان جامعه آماری توزیع شد. آزمون های آن شامل T تک نمونه ای t-test، T زوجی و آزمون K-S در محیط نرم افزار SPSS-16.0 انجام شده است. یافته های پژوهش نشان داده که اهداف اجتماعی و مؤلفه های آن (ایمنی محصول و کارگران و کیفیات محیطی) بالاترین تأثیر و پس ازآن اهداف اقتصادی و مؤلفه های آن (سرعت ساخت و طول عمر پروژه) را در پایداری صنعت ی سازی ساختمان های اداری دارند و مبین این است که صرف نگاه اقتصادی و فنی توسعه و تحقق صنعتی سازی ساختمان تحقق نمی یابد.
عوامل مؤثر بر مهاجرت جوانان روستایی استان اردبیل با روش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه ی ایران طی سه دهه ی اخیر به شدت درگیر پدیده مهاجرت از روستا به شهر و آثار و تبعات اجتماعی – اقتصادی آن بوده است. رشد جمعیت حاشیه نشین، ظهور خرده فرهنگ های جدید، کاهش تولیدات کشاورزی و افزایش تعداد کارگران غیرماهر و نیمه ماهر از نخستین و بارزترین وجوه این پدیده بوده است. این پژوهش نیز با هدف بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر مهاجرت جوانان روستایی در استان اردبیل در دو مرحله کیفی (داده بنیاد) و کمی انجام گرفته است. به منظور جمع آوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. جامعه ی آماری برای بخش کیفی مدیران کل و معاونین سازمان جهاد کشاورزی، اداره ورزش و جوانان، تعاون روستایی، بانکهای استان و اداره امور عشایری به تعداد 30 نفر انتخاب، که بعد از اشباع نظری در مصاحبه، فرآیند کدگذاری انجام گرفت. جامعه ی آماری بخش کمی نیز تعداد 280 نفر از جوانان ساکن روستا در استان اردبیل بودند که بر اساس جدول مورگان تعداد 162 نفر و بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. مجموعه داده های بدست آمده بعد از طی فرآیند مستمر کدگذاری های باز، محوری و انتخابی در قالب 90 کد باز، 59 مفهوم، 15 مقوله و 6 طبقه (شرایط مداخله گر، شرایط عِلی، شرایط محوری، پیامدها، راهبردها و شرایط زمینه ای) سازماندهی شدند. در نهایت با استفاده از نرم افزار Smart Pls، از برازشِ مدلِ بدست آمده اطمینان حاصل گردید و تمامی روابط معنی دار تشخیص داده شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد مهمترین دلایل مهاجرت جوانان روستایی؛ فرسودگی خانه و محل سکونت، موقعیت اجتماعی و شهرت در شهر، دسترسی سخت به خدمات کشاورزی و دامپروری، رسیدن به آرزوهای خود در شهرها، امنیت و ثبات در زندگی شهری و دسترسی به اطلاعات و رسانه های جمعی می باشد.
بررسی اهمیت احساس امنیت در کیفیت فضاهای شهری و عوامل مؤثر بر آن؛ مطالعه موردی: پیاده راه مرکزی شهرهمدان و محلات پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
1037 - 1058
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت در فضاهای شهری به عنوان مسئله موردنیاز شهروندان مطرح است که در صورت عدم امنیت در آن ها شرایط برای وقوع جرم بسیار مستعدتر است. هدف پژوهش، تعیین روابط علی بین متغیر مستقل احساس امنیت و متغیر وابسته کیفیت فضاهای شهری و دستیابی به چارچوب منظمی از عوامل مؤثر بر آن، برای مورداستفاده قرار دادن در مطالعات شهری است. روش تحقیق، از نوع همبستگی و در چارچوب روش های تحلیلی است. نحوه جمع آوری اطلاعات، از تکنیک پرسشنامه استفاده شد. پرسشنامه ها بین 365 نفر از مراجعه کنندگان انجام شد. جامعه نمونه نیز به صورت خوشه ای بین کارشناسان و شهروندان انتخاب شد و پایایی پرسشنامه با الفای کرونباخ 899/0 محاسبه گردید. در تحلیل مسیر پژوهش حاضر، ریسک و مخاطره (ریسک اعتماد کردن) با ضریب مسیر 655/0 اولین تبیین کننده احساس امنیت در کیفیت فضای شهری پیاده راه مرکزی شهر همدان است. نتایج ضریب همبستگی بین متغیر احساس امنیت بر کیفیت فضاهای شهری 925/0 و دارای سطح معناداری بسیار زیاد (000/0(Sig: است، یعنی هرچقدر میزان احساس امنیت افزایش یابد، کیفیت فضای شهری نیز افزایش می یابد. یافته های توصیفی حاکی از آن است که پاسخ دهندگان میزان ریسک اعتماد کردن و بی نظمی اجتماعی را در سطح بالایی ارزیابی کرده اند. در ارتباط با متغیر حمایت اجتماعی؛ اکثر پاسخ دهندگان نسبت به کمک دیگران در مواقع اضطراری امیدی نداشتند و امداد و یاری آن ها در امر اجتماع را در سطح پایین می دانستند. همچنین پاسخ دهندگان میزان وقوع جرائم بزهکاری در محیط پیاده راه مرکزی شهر همدان و محلات پیرامونی را نیز در سطح پایینی ارزیابی می کنند. نتایج پژوهش نمایانگر آن است که احساس امنیت به عنوان متغیر مستقل با متغیرهای بی نظمی اجتماعی، درک از بروز جرائم و بزهکاری، نظارت اجتماعی، اجتماعی، فعالیت ها-کاربری ها، حمایت اجتماعی و ریسک اعتماد کردن همبستگی معنی داری دارد.
بازشناسی اصول ایجاد حس معنویت در بافت پیرامون فضاهای مذهبی در شهر شیراز با تکیه بر مفهوم سلسله مراتب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
194 - 207
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیمی که در ساختار فضایی و کالبدی شهرهای معاصر بسیار کم رنگ شده ، مفهوم سلسله مراتب است. این مفهوم که برگرفته از مبانی فلسفی و عرفان اسلامی است، از جمله عواملی است که می تواند باعث القای حس معنویت و قداست در مکان ها گردد. بنابراین شناخت بن مایه های حس معنویت از طریق مفهوم سلسله مراتب و استفاده از آن ها در برنامه ریزی فضایی شهر شیراز، هدفی است که این پژوهش در پی دستیابی به آن است. با این توضیح تحقیق حاضر در پی تحلیل نقش مفهوم سلسله مراتب در شکل گیری بن مایه های حس معنویت در بافت پیرامون فضاهای مذهبی است. در این پژوهش، حس معنویت در بافت پیرامون فضاهای مذهبی متغیر مستقل و انواع سلسله مراتب به عنوان متغیر وابسته مورد بررسی قرار می گیرد. روش مورد استفاده در این تحقیق از نوع توصیفی – تحلیلی مبنی بر مطالعات کتابخانه ای و پژوهش میدانی است که در بخش مبانی نظری با تکیه بر اسناد موجود، به استخراج بن مایه های حس معنویت پرداخته و در بخش میدانی با استفاده از پرسش نامه مستخرج از بخش نظری، به تحلیل میزان و چگونگی نمود بن مایه های حس معنویت بر اساس سلسله مراتب موجود در بافت پیرامون فضاهای مذهبی پرداخته است. نمونه های موردی در این تحقیق، بافت پیرامون آستان مقدس شاه چراغ، مسجد صاحب الزمان و حسینیه ثارالله در شهر شیراز و جامعه آماری 15 نفر از استفاده کنندگان هر یک از این بافت ها است. نتایج تحقیق نشان داد که بن مایه های جهت گیری، گذرگاه و نظم هندسی بیشترین تاثیر را در شکل گیری احساس حس معنویت در بافت پیرامون فضاهای مذهبی بر عهده دارند که این نتیجه می تواند در طراحی فضاهای شهری به ویژه بافت پیرامون فضاهای مذهبی در شهرها مورد توجه طراحان و برنامه ریزان قرار گیرد.
تحلیل رابطه بازآفرینی فرهنگی اجتماعی در توسعه محله ای (مورد مطالعه: محله دیزج جنوبی شهر بناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۸
153 - 168
حوزههای تخصصی:
اهمیت بازآفرینی شهری از آنجاست که نمایانگر نگاه برنامه ریزان و شهرسازان به حیات مطلوب شهری و تقابل این شیوه زندگی با شیوه زندگی در برخی بافت ها و نواحی شهر است. در واقع بازآفرینی به معنای بازگرداندن حیات اجتماعی، اقتصادی و محیطی به یک منطقه است. این حرکت مکان ها را دگرگون می کند، تصویر اجتماعی از خودش را تقویت می کند و مکان های زنده و جذاب که سرمایه گذاری درونی پایدار را تشویق می کنند، خلق می کند. در این راستا تحقیق حاضر با هدف تحلیل رابطه بازآفرینی فرهنگی اجتماعی با توسعه محله دیزج جنوبی شهر بناب انجام شده است. با توجه به اهداف تحقیق و مؤلفه های مورد بررسی نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری محله دیزج جنوبی شهر بناب می باشد. اطلاعات مورد نیاز برای بررسی رابطه بازآفرینی فرهنگی اجتماعی و توسعه پایدار محله ای که شامل4 شاخص و 19 معرف بازآفرینی فرهنگی اجتماعی به عنوان متغیر مستقل و 6 شاخص توسعه محله ای به عنوان متغیر وابسته است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است. روش نمونه گیری پژوهش به صورت تصادفی ساده و حجم جامعه آماری آن 366 نفر بود. نتایج نشان می دهد که مولفه های اجتماعی و فرهنگی بیشترین تاثیر را در راستای ارتقای توسعه محله دیزج جنوبی داشته اند، به طوری که یک واحد تغییر در انحراف مولفه های اجتماعی و فرهنگی به ترتیب 409/0 و 578/0 واحد تغییر در توسعه محله دیزج جنوبی ایجاد خواهند کرد. به طور کلی تمامی مولفه های بازآفرینی فرهنگی اجتماعی تاثیر مثبت داشته اند، بدین معنی که با افزایش مقدار بازآفرینی فرهنگی اجتماعی محدوده مورد مطالعه، توسعه آن نیز افزایش پیدا می کند.