فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱۲٬۳۸۱ مورد.
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
141 - 168
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع نهادهای مالی در بازار سرمایه، صندوق های جسورانه است که با هدف سرمایه گذاری در طرح های نوآورانه و شرکت های نوبنیان دارای ظرفیت رشد، تأسیس شده است. این نوع از سرمایه گذاری های با بازده و ریسک بالا، دارای مزایایی همچون توسعه تجاری سازی دارایی های فکری، بهبود تأمین مالی استارت آپ ها و شرکت های دانش بنیان می باشد. این سرمایه گذاری در دو قالب خرید اوراق مالکیت و انعقاد قرارداد مشارکت تحقق می یابد. در این گزارش ضمن بررسی این دو مدل و شبهات فقهی و حقوقی آن، به امکان سنجی قرارداد سفارش ساخت و جعاله، برای این نوع از سرمایه گذاری ها پرداخته شده است.یکی از انواع نهادهای مالی در بازار سرمایه، صندوق های جسورانه است که با هدف سرمایه گذاری در طرح های نوآورانه و شرکت های نوبنیان دارای ظرفیت رشد، تأسیس شده است. این نوع از سرمایه گذاری های با بازده و ریسک بالا، دارای مزایایی همچون توسعه تجاری سازی دارایی های فکری، بهبود تأمین مالی استارت آپ ها و شرکت های دانش بنیان می باشد. این سرمایه گذاری در دو قالب خرید اوراق مالکیت و انعقاد قرارداد مشارکت تحقق می یابد. در این گزارش ضمن بررسی این دو مدل و شبهات فقهی و حقوقی آن، به امکان سنجی قرارداد سفارش ساخت و جعاله، برای این نوع از سرمایه گذاری ها پرداخته شده است.
واکاوی نقش ویژگی های فردی و شغلی در بروز پدیده تضعیف اجتماعی در حرفه حسابرسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اینکه حسابرسی حرفه ای مستقل است که باید در جهت منافع عموم عمل کند، تضعیف اجتماعی حسابرسان به عنوان مولفه ای مهم در رابطه با اخلاقی رفتار کردن سلسله مراتب سازمانی، از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ویژگی های فردی و شغلی حسابرسان در تضعیف اجتماعی در حرفه حسابرسی است.
چارچوب شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های ضد تقلب و فساد مالی در بخش عمومی و خصوصی بر مبنای مدل مثلث تقلب با رویکرد دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری دولتی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
85 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه چارچوبی جامع از مؤلفه های اثرگذار ضد تقلب و فساد مالی در بخش عمومی و خصوصی با تأکید بر مدل مثلث تقلب است.در راستای دستیابی به هدف پژوهش، با مطالعه ادبیات و پیشینه پژوهش و مصاحبه، مجموعه ای از عوامل اثرگذار در چارچوب ضد تقلب و فساد مالی استخراج شدند. سپس با اجرای روش دلفی فازی، به شناسایی مهم ترین عوامل اثرگذار در این چارچوب پرداختیم که مبتنی بر ۲۹ مؤلفه و ۱۴۱ زیرمؤلفه است. در مرحله بعد پس از نهایی شدن چارچوب، با بهره گیری از رویکرد بهترین - بدترین، ابعاد و مؤلفه های اصلی چارچوب اولویت بندی شدند.نتایج حاصل از روش دلفی فازی نشان می دهد که از مجموع ۱۵۹ زیرمؤلفه، تعداد ۱۴۱ زیرمؤلفه مورد تأیید قرار گرفتند. همچنین نتایج رتبه بندی ابعاد و مؤلفه های اصلی با استفاده از روش بهترین - بدترین در این پژوهش نشان می دهد که بااهمیت ترین ابعاد مثلث تقلب به ترتیب «فرصت»، «توجیه» و «انگیزه» هستند.نتایج پژوهش به ارگان های نظارتی کمک می کند که قوانین یکپارچه مبارزه با فساد مالی را برای شرکت ها تدوین نمایند. همچنین شرکت ها می بایست مهم ترین مؤلفه های ضد تقلب و فساد مالی؛ عوامل محیطی، ارکان راهبری حاکمیتی، شیوه های انگیزشی، اجرای قوانین و مقررات، شفافیت و افشا، مدیریت ریسک، فناوری اطلاعات و ارتباطات، تعامل سازمان ها با یکدیگر، شرکای تجاری، نگرش و طرز تفکر مدیران، افشاگری و رویه های منابع انسانی را در ابعاد مثلث تقلب تقویت کنند.
تأثیر قدرت مدیرعامل بر خوانایی گزارش های مالی با تأکید بر نقش مدیریت سود و سرمایه گذاران نهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۹
1 - 20
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی ارتباط بین قدرت مدیرعامل و خوانایی گزارش های مالی با تأکید بر نقش مدیریت سود و سرمایه گذاران نهادی. روش: فرضیه های پژوهش برای 105 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1394 تا 1400 مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان می دهد قدرت مدیرعامل بر خوانایی گزارشگری مالی تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین، مدیریت سود بر ارتباط بین قدرت مدیرعامل و خوانایی گزارشگری مالی اثر تضعیف کننده و سرمایه گذاران نهادی بر ارتباط بین قدرت مدیرعامل و خوانایی گزارشگری مالی اثر تقویت کننده دارند. نتیجه گیری: با افزایش قدرت مدیرعامل، سطح خوانایی گزارشگری مالی افزایش می یابد. با این حال، مدیران عامل قدرتمند، زمانی که شرکت هایشان عملکرد ضعیفی دارند، گزارش های مالی با خوانایی کمتری را منتشر می کنند تا بدین ترتیب با پنهان کردن رفتارهای فرصت طلبانه خود، احتمال شناسایی آن توسط سرمایه گذاران، اعتباردهندگان، تحلیل گران و دیگر نهادهای نظارتی را کاهش دهند که مطابق با فرضیه مدیریت مبهم است. همچنین، سهامداران نهادی به دلیل مزیت اطلاعاتی و مهارتی خود می توانند بر عملکرد مدیران نظارت فعال تری داشته باشند. نظارت های مالکان نهادی مانع از ارائه گزارش های مالی با خوانایی کم توسط مدیران خواهد شد که مطابق با فرضیه نظارت فعال است.
تأثیر حسابداری ذهنی بر کیفیت حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویژگی های حسابداری ذهنی، مانند نحوه طبقه بندی ذهنی منابع مالی، می تواند بر قضاوت حسابرسان و فرآیندهای تصمیم گیری تأثیر بگذارد. با درک این سوگیری های شناختی، حسابرسان می توانند خطرات بالقوه را شناسایی کرده و رویکرد خود را برای بهبود کیفیت حسابرسی خودتنظیم کنند. لذا هدف این پژوهش بررسی تأثیر حسابداری ذهنی بر کیفیت حسابرسی، روشن کردن سوگیری های رفتاری و چالش هایی است که حسابرسان با آن مواجه هستند. این پژوهش از منظر نتیجه اجرای آن، از نوع کاربردی، از منظر فرآیند اجرا، جزء پژوهش های کمی و از منظر هدف اجرا، توصیفی و پیمایشی است. ابزار مورداستفاده در این نوع پژوهش، پرسشنامه است. جامعه آماری این پژوهش را شرکا، مدیران و حسابداران رسمی در استخدام موسسه های حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی رتبه الف ایران تشکیل می دهد که بر اساس سایت جامعه حسابداران رسمی ایران در سال 1402 برابر با 416 نفر بوده اند، هرچند درنهایت 203 پرسشنامه مورد آزمون قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که حسابداری ذهنی بر قضاوت حسابرس، نسبت زمان کار شرکا به کل زمان انجام کار در بودجه حسابرسی و روند هزینه های دفاع از عملکرد در دعاوی قضایی اثرگذار است اما بر روی استقلال حسابرس تأثیری ندارد. درنهایت با اندازه گیری متغیرهای سنجش کیفیت حسابرسی مطابق نتایج به دست آمده از پژوهش مشخص شد، حسابداری ذهنی بر کیفیت حسابرسی اثرگذار است. باتوجه به نتایج پژوهش می توان به کمک افزایش آگاهی حسابرسان در رابطه با این تئوری و اثرات آن بر فرآیند حسابرسی، به حسابرسان کمک کرد تا کار خود را با کیفیت بهتری انجام دهند.
تاثیر رهبری تحول گرا بر خلاقیت کارکنان و نقش تعدیل کننده انگیزه ذاتی (مطالعه موردی: سازمان تامین اجتماعی تبریز)
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۷ (جلد ۱)
204 - 218
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیلی انگیزه ذاتی بر تاثیر رهبری تحول گرا بر خلاقیت کارکنان می باشد. روش تحقیق با توجه به ماهیت موضوع از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی و از نوع پیمایشی و علی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش کارکنان سازمان تامین اجتماعی تبریز بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از روش معادلات ساختاری و نرم افزار Pls استفاده شد. نتایح بدست آمده از آزمون فرضیه ها نشان داد نفوذ ایده آل به طور قابل توجهی بر خلاقیت کارکنان تأثیر می گذارد. انگیزه الهام بخش به طور قابل توجهی بر خلاقیت کارکنان تأثیر می گذارد. اما تحریک فکری بر خلاقیت کارکنان تأثیر گذار نبود. ملاحظات فردی به طور قابل توجهی بر خلاقیت کارکنان تأثیر می گذارد. اما انگیزه ذاتی تاثیر رهبری تحول گرا بر خلاقیت کارکنان را تعدیل نمی کند.
اثر پاداش های مالی، ملاحظات بازارکار، شخصیت، ارزش های اجتماعی و آموزش حرفه ای در انتخاب شغل حسابدار بخش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۴
99 - 134
حوزههای تخصصی:
توسعه سریع دنیای تجارت منجر به ایجاد فرصت های شغلی متعدد برای نیروی کار شده است. افراد معمولا شغلی را انتخاب می کنند که به آن علاقه مند باشند و توانایی لازم را برای ایفای آن داشته باشند. فارغ التحصیلان حسابداری یکی از افرادی هستند که این امکان برایشان وجود دارد که وارد بازار کار شوند و به همین ترتیب حسابداری یک حرفه مهم در دنیای تجارت می باشد. یک فرد با سابقه تحصیلی حسابداری می تواند مشاغل مختلفی از جمله حسابداری دولتی، حسابداری مدیریت، حسابداری مالی و آموزش حسابداری را دنبال کند. در پژوهش حاضر اثر پاداش های مالی، ملاحظات بازار کار، شخصیت، ارزش های اجتماعی و آموزش حرفه ای در مورد انتخاب شغل به عنوان حسابدار بخش عمومی مورد بررسی قرار گرفته است. داده های این پژوهش از طریق پرسشنامه ای که بین 384 دانشجو مقاطع مختلف رشته حسابداری توزیع شد جمع آوری گردید، هم چنین برای تحلیل داده ها از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد. نتایج نشان داد که پاداش های مالی، ملاحظات بازار کار، شخصیت، ارزش های اجتماعی و آموزش حرفه ای، تاثیر مثبت و معناداری بر انتخاب شغل به عنوان حسابدار بخش عمومی دارد.
اثر میانجی شاخص های صورت جریان وجوه نقد در رابطه بین قیمت گذاری اشتباه سهم و تمایل شرکت به نگهداشت وجه نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر در وهله نخست، بررسی نحوه تصمیم گیری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهراندرباره ذخایر وجوه نقدشان در زمانی که سهم آنها در بازار به اشتباه قیمت گذاری شده است؛ علاوه براین، پژوهش حاضر اثر میانجی شاخص های جریان وجوه نقد در رابطه بین قیمت گذاری اشتباه سهم و تمایل شرکت به نگهداشت وجه نقد را بررسی کرده است. در این پژوهش از اطلاعات 106 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 11ساله از سال ۱۳۹۱ تا 1401 استفاده شده است. افزون بر این جهت تجزیه وتحلیل داده های مربوط به فرضیه های پژوهش از نرم افزار ایویوز و استاتا استفاده شده است. نتایج فرضیه اول نشان داد که قیمت گذاری اشتباه بر تمایل شرکت به نگهداشت وجه نقد اثر مثبت و معناداری گذاشته است و برازش رابطه های آماری فرضیه دوم و سوم نیز بیانگر تأیید اثر میانجی شاخص های صورت جریان وجوه نقد در رابطه بین قیمت گذاری اشتباه و تمایل شرکت به نگهداشت وجه نقد است. نتایج نشان می دهد که شرکت ها در شرایط قیمت گذاری اشتباه سهم تمایل به نگهداشت وجه نقد دارند، تا در مواقع ضرورت از این وجوه ذخیره شده جهت سرمایه گذاری یا مصارف دیگر استفاده کنند. استراتژی نگهداشت وجوه نقد توسط شرکت ها آینده و سرنوشت آنها را تعیین خواهد کرد. درباره ایران به عنوان کشوری درحال توسعه، بررسی تأثیر قیمت گذاری اشتباه سهم بر فعالیت های سرمایه گذاری و تأمین مالی اهمیت زیادی دارد. این بدین علت است که هر اقتصاد درحال توسعه ای به سرمایه گذاری و تأمین مالی برای این سرمایه گذاری ها نیاز دارد.
سیاست گذاری در گزارشگری شرکتی ایران: رویکرد تحلیل سناریو و برنامه ریزی پابرجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۳
77 - 120
حوزههای تخصصی:
پیچیدگی ها و تغییرات مستمر در محیط کسب وکارها، تردیدهای عمده ای در خصوص تأمین نیازهای ذینفعان از طرف نظام گزارشگری شرکتی ایجاد کرده است. علاوه بر این، ویژگی های خاص محیط اقتصادی ایران، توجه ویژه به نیروهای شکل دهنده آینده گزارشگری در این محیط و سیاست گذاری مناسب از سوی ذینفعان را ضروری می سازد. این پژوهش به سناریوپردازی گزارشگری شرکتی در ایران و ارزیابی گزینه های سیاست گذاری با بهره گیری از روش پژوهش آمیخته پرداخته است. بدین منظور در مرحله نخست برای شناسایی پیشران های مؤثر بر آینده گزارشگری شرکتی در ایران از مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان و پیمایش دلفی فازی استفاده شد. در مرحله بعدی مطابق با مدل شوارتز، اهمیت و عدم قطعیت پیشران های کلیدی پژوهش مشخص شد. نتایج حاصله نشان داد سه پیشران «افزایش پیوند با اقتصاد جهانی»، «خصوصی سازی مالکیت» و «نظام مالی اعتبار محور»، دارای بیشترین سطح اهمیت و عدم قطعیت توأمان بوده و لذا مبنای طراحی سناریوهای آینده گزارشگری شرکتی قرار گرفتند و 8 سناریوی محتمل گزارشگری شرکتی تدوین گردید. در مرحله نهایی مسائل گزارشگری شرکتی در 5 دسته تقسیم بندی شده و 10 گزینه اقدام توسعه یافت. مطابق با رویکرد برنامه ریزی پابرجا، گزینه اول سیاست گذاری بر اساس هر 5 معیار برنامه ریزی پابرجا، گزینه سیاست گذاری مشتمل بر افزایش گروه مخاطبان هدف، اولویت دهی بیشتر به منافع عمومی، شناخت بیشتر دارایی های نامشهود، حرکت به سمت پذیرش استانداردهای بین المللی و توسعه انواع گزارشگری غیرمالی با الزامات جدید است. نتایج این پژوهش ضمن تعمیق شناخت نسبت به نیروهای مؤثر بر آینده گزارشگری شرکتی، دارای دیدگاه ها و توصیه هایی برای سیاست گذاران و گروه های ذینفع در گزارشگری شرکتی است.
الگوی مدیریت سود با استفاده از راهبردهای دارایی مالیات انتقالی و بدهی مالیات انتقالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس تئوری نمایندگی، دولت و بنگاه های تجاری از نظر پرداخت مالیات منافع متفاوتی دارند. انگیزه استفاده از دارایی و بدهی مالیات انتقالی برای شناسایی مدیریت سود این است که معمولا اختیار بیشتری در اصول پذیرفته شده حسابداری نسبت به قوانین مالیاتی وجود دارد. مدیران ممکن است انگیزه ای برای افزایش سود در صورتهای مالی بدون افزایش سود در گزارش مالیاتی داشته باشند. دلیل احتمالی که مدیران نمی خواهند سود مشمول مالیات را افزایش دهند این است که این امر منجر به افزایش هزینه های مالیاتی خواهد شد. بنابراین یکی از مواردی که احتمالاً بر مدیریت سود تأثیر گذار است مالیات های انتقالی است. هدف پژوهش بررسی این موضوع است که آیا مالیات های انتقالی ناشی از صورت های مالی گزارش شده بر اساس استاندارد حسابداری 35 به عنوان راهبردی برای مدیران جهت دستیابی به مدیریت سود می باشد یا خیر. برای دستیابی به هدف پژوهش، داده های 169 شرکت نمونه از بورس اوراق بهادار تهران، با استفاده از رویکرد حذف سیستماتیک گرد آوری شد و به شیوه تحلیل توصیفی-همبستگی با اجرای آزمون رگرسیون لجستیک تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها نشان داد که دارایی مالیات انتقالی بر مدیریت سود تاثیر دارد ولی بدهی مالیات انتقالی بر مدیریت سود تاثیری ندارد. نتایج بدست آمده نشانگر این است که مدیران جهت دستکاری سود از دارایی های مالیات انتقالی بهره می گیرند.
اثر توانایی مدیران بر رابطه بین کیفیت اطلاعات حسابداری و رفتار و عملکرد معاملاتی سرمایه گذاران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در پارادایم مالی رفتاری، فرضِ انسان به عنوان موجودی منطقی که همواره در بهینه سازی منافع اش کامیاب است، موردتردید قرار می گیرد. طرفداران دانش مالی رفتاری اعتقاد راسخی دارند که آگاهی از "تمایلات روانشناختی" در عرصه سرمایه گذاری، کاملاً ضروری و نیازمند توسعه جدی دامنه مطالعاتی است. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین نسبت های مالی به عنوان معیاری از اطلاعات حسابداری بر الگوی رفتار و عملکرد معاملاتی سرمایه گذاران و همچنین بررسی تأثیر توانایی مدیران بر این رابطه بوده است. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، تعداد 105 شرکت از میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ، به روش حذف سیستماتیک انتخاب و با استفاده از نرم افزار ایویوز و استاتا آزمون گردید. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داده است که از بین مؤلفه های نسبت های مالی؛ بین نسبت جاری، نسبت آنی، نسبت سود ناخالص، نسبت کل بدهی ها به حقوق صاحبان سهام، نسبت کل بدهی ها به کل دارایی ها، نسبت بازده دارایی ها و نسبت سود هر سهم با رفتار و عملکرد معاملاتی سرمایه گذاران رابطه معنادار وجود داشته است. نتایج حاضر نشان داد که در محتوای اطلاعات حسابداری به ویژه با استفاده از برخی نسبت های مالی می توان رفتار و عملکرد معاملاتی سرمایه گذاران را پیش بینی نمود. از طرفی یافته ها حاکی از تأثیر معنادار توانایی مدیران بر رابطه بین نسبت های مالی (نسبت جاری، نسبت آنی، نسبت سود ناخالص و نسبت سود هر سهم) و رفتار و عملکرد معاملاتی سرمایه گذاران بوده است
ارائه ی الگوی شناسایی عوامل پنهان کاری اطلاعات با تمرکز بر حوزه حسابرسی بر مبنای رویکرد گراندد تئوری
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۶
124 - 149
حوزههای تخصصی:
پنهان کاری اطلاعات در گزارشگری مالی وگزارشات حسابرسی به یک چالش بزرگ تبدیل شده است، بنابراین مجامع قانون گذار حرفه حسابداری و حسابرسی به علل ایجاد پنهان کاری و راه های جلوگیری از وقوع رفتار متقلبانه توجه خاصی داشته اند، حرفه حسابرسی به عنوان یک فعالیت نظارتی و یکی از ساز وکارهای حاکمیت شرکتی برای جلب اعتماد سرمایه گذاران به وجود تقارن اطلاعاتی، منصفانه بودن بازار و نیز قابل اتکا بودن اطلاعات در دسترس،ضروری است. هدف از انجام این پژوهش ارائه ی الگویی برای شناسایی علل وقوع پنهان کاری اطلاعات با تمرکز بر حوزه حسابرسی می باشد.در این پژوهش از روش کیفی با رویکرد مبتنی بر نظریه پردازی زمینه ای یا گراندد تئوری استفاده شده است. جمع آوری داده ها با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساختار یافته از 16 نفر از خبرگان با بیش از 12 سال سابقه کاری که به روش نمونه گیری هدفمند (گلوله برفی) انتخاب شده اند، صورت گرفته است. داده های پژوهش به کمک کدگذاری باز، محوری و انتخابی و بوسیله نرم افزار MAXQDA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.در مرحله کدگذاری باز، از مصاحبه های صورت گرفته با خبرگان و متخصصان حوزه پژوهش 549 کد استخراج شده و به 107 مفهوم انتزاعی تر تبدیل شده و در انتها 30 مقوله شناسایی شده است که منجر به الگویی پارادایمی جهت شناسایی علل وقوع پنهان کاری درگزارشات مالی و حسابرسی شد که دربردارنده شرایط علی، عوامل مداخله گر، بستر و همچنین راهبردهای مربوط به شناسایی علل وقوع پنهان کاری و پیامدهای آنها می باشد
شناسایی موانع توسعه صنعت تأمین مالی جمعی در بازار سرمایه اسلامیِ ایران و ارائه راهکارهای سیاستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
97 - 150
حوزههای تخصصی:
طی سال های گذشته صنعت تأمین مالی جمعی بعنوان یکی از روش های نوین واسطه گری مالی با هدف تأمین مالی سریع و آسان طرح ها و ایده ها در سراسر دنیا رشد قابل توجهی داشته است. تنظیم گریِ صنعت تأمین مالی جمعی در ایران با نهاد ناظر بازار سرمایه است. بازیگران، ذینفعان، سیاست گذاران و نهاد ناظرِ صنعت تأمین مالی جمعی هر یک دغدغه های خاص خود را جهت بهبود عملکرد و افزایش بهره وریِ صنعت یادشده در بازارهای مالی ایران دارند. پژوهش حاضر بر آن است تا با شناسایی و دسته بندی چالش های صنعت تأمین مالی جمعی در بازار سرمایه ایران، ضمن اینکه مخاطب را به شناخت کاملی از وضعیت موجود صنعت تأمین مالی جمعی در ایران و چالش های آن می رساند، پیشنهادات سیاستی مفیدی نیز در همین راستا ارائه نماید. به همین منظور برای شناسایی چالش های مربوطه با تحلیل مضامین استخراج شده از پیمایش های خبرگانی صورت گرفته، 23 چالش منحصر به فرد ذیل 4 مضمون سازمان دهنده شناسایی و دسته بندی شد. «نارسایی های ساختاری و فنی»، «فقدان کارآیی در حوزه های سیاست گذاری، تنظیم گری و عملیات بازار»، «ناسالم بودن فضای رقابت در صنعت تأمین مالی جمعی» و «عدم تطابق با شریعت» چهار حوزه متنوعی هستند که چالش های یادشده را می توان ذیل آن ها بعنوان مضامین سازمان دهنده جای داد؛ و با توجه به مطالعات تطبیقی صورت گرفته و گاه اجماع نظری خبرگان پیشنهادات سیاستی مناسبی نیز در همین راستا در انتهای پژوهش ارائه گردیده است.
تاثیر مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر رضایت شغلی و نقض قوانین با نقش تعدیلگر رهبری خدمتگزار (بررسی موردی: شرکت آب و فاضلاب استان آذربایجان شرقی)
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۷ (جلد ۱)
122 - 133
حوزههای تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر تاثیر رهبری خدمتگزار و مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر نقض قوانین و رضایت شغلی می باشد. پژوهش حاضر، پژوهشی توصیفی از نوع همبستگی و مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کارکنان شرکت آب و فاضلاب استان آذربایجان شرقی به تعداد 874 نفر تشکیل دادند که براساس فرمول کوکران حجم نمونه آماری 151 نفر انتخاب شدند. در این تحقیق از پرسشنامه رهبری خدمتگزار ارهارت (2004)، مدیریت استراتژیک منابع انسانی طبق پژوهش الیگوزل و همکاران (2021)، نقض قوانین طبق داهلینگ و همکاران (2012) و رضایت شغلی بریفلید و روته (1951) استفاده شد. برای بررسی فرضیه های تحقیق از مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده گردید. نتایج نشان داد که مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر نقض قوانین تاثیرگذار نیست. مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر رضایت شغلی تاثیرگذار است. رهبری خدمتگزار بر نقض قوانین تاثیرگذار است. رهبری خدمتگزار بر رضایت شغلی تاثیرگذار است. رهبری خدمتگزار رابطه بین مدیریت استراتژیک منابع انسانی و نقض قوانین را تعدیل نمی کند.
بررسی تاثیر تغییرات هورمونی و کوید- 19 بر عملکرد معاملاتی سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
47 - 62
حوزههای تخصصی:
هورمون های انسانی و بحران های سلامت مانند کوید 19 بر میزان ریسک پذیری افراد اثرگذار است. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر تغییرات هورمونی و کوید 19 بر عملکرد معاملاتی سرمایه گذاران است. این تحقیق از لحاظ هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش از نوع توصیفی همبستگی است. برای انجام تحقیق از آزمایشات هورمونی 30 نفر استفاده شد. تاثیر هورمون های این افراد بر عملکرد 113 سهام مورد بررسی قرار گرفت. عملکرد سهام مربوطه هم در دو دوران قبل و بعد از کرونا هم مقایسه شد. در این تحقیق سه فرضیه تنظیم شد. یافته ها نشان داد بین هورمون تستوسترون و عملکرد معاملاتی سرمایه گذاران رابطه معنادار منفی وجود دارد و بین هورمون کورتیزول و عملکرد معاملاتی سرمایه گذاران رابطه معناداری وجود ندارد. عملکرد معاملاتی سرمایه گذاران در دوران کوید 19 و قبل از آن متفاوت بود. در هنگام خرید و فروش سهام عوامل طبیعی و غیرطبیعی باید مورد توجه سرمایه گذاران قرار گیرد. سرمایه گذاران با توجه به مشخصه های هورمونی خود و در نظر گرفتن احتمال تغییر حالات جسمانی و همچنین شرایط جامعه می توانند تصمیمات بهتری را با کمک تحلیلگران اتخاذ نمایند.
تمرکز تجاری در مقابل تنوع سازی: تأثیر بر چرخه تبدیل وجه نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۹
57 - 74
حوزههای تخصصی:
هدف: حیات و تداوم فعالیت یک واحد تجاری به طور قابل توجهی به مدیریت جریان وجوه نقد آن بستگی دارد. چرخه تبدیل وجه نقد و مدیریت سرمایه در گردش از مولفه های مهم سیاست نقدی واحدهای اقتصادی هستند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی و یافتن پاسخ مناسب به این سؤال اساسی است که آیا چرخه تبدیل وجه نقد در شرکت های متنوع و متمرکز متفاوت است یا خیر. روش: جهت انجام پژوهش حاضر 112 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه سال های 1390-1399 مورد سنجش قرار گرفته است. فرضیه های مطرح شده در پژوهش به روش GLS برای آزمون داده های پانل سنجیده شده اند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد افزایش میزان تنوع سازی باعث کاهش دوره تبدیل نقدی می شود و این دو متغیر رابطه معکوس و معناداری با یکدیگر دارند. همچنین با افزایش تنوع سازی، دوره دریافت بدهی ها کاهش می یابد. همچنین با افزایش نرخ تنوع، دوره چرخه موجودی کاهش می یابد و با افزایش نرخ تنوع، دوره پرداخت بدهی ها افزایش می یابد. بنابراین، رابطه بین دوره چرخه موجودی و دوره پرداخت بدهی ها با افزایش میزان تنوع، آماری معنادار نیست. نتیجه گیری: بر پایه نتایج حاصله چرخه تبدیل وجه نقد در شرکت های متمرکز به طور قابل ملاحظه ای بیشتر از شرکت های متنوع است. بدین دلیل که شرکت های متمرکز در فرصت های سرمایه گذاری و جریانات نقدی از تنوع کمتری برخوردارند.
تدوین چارچوب های یکپارچه تحلیل کارایی عملیاتی بنگاه های اقتصادی فعال در بازار سرمایه ایران با تأکید بر مؤلفه های بومی فرهنگی و اقتصادی
منبع:
حسابداری مدیریت راهبردی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
18 - 39
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش، تدوین چارچوب های یکپارچه تحلیل کارایی عملیاتی بنگاه های اقتصادی فعال در بازار سرمایه ایران با تأکید بر مؤلفه های بومی فرهنگی و اقتصادی است. پژوهش به صورت کیفی و از طریق مصاحبه با 35 نفر از خبرگان در سال 1402 انجام گردیده است. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داد که تحلیل کارایی با استفاده از کارت ارزیابی متوازن در قالب چهار منظر مشتری با شاخص های وجدان سازمانی، فرهنگ و روابط سازمانی، سرمایه فکری، ذینفعان و ایجاد ارزش، منظر فرآیندهای داخلی با شاخص های استانداردسازی فرایندهای سازمان، شناسایی فرایندهای کلیدی سازمان، تفکر سیستمی، سنجش بازخوردها و بهبود مهارت های عملیاتی، منظر رشد و یادگیری با شاخص های بهبود آموزش، مدیریت دانش، مشارکت، خلق دانش، یادگیری و تشویق و ترغیب و منظر مالی با شاخص های افزایش منابع درآمدی، نظارت و بودجه بندی، سیستم نظارت و بودجه بندی، تخمین صحیح هزینه ها و شفافیت مالی طبق نظر خبرگان استخراج گردید.
نقش هوش مصنوعی در مدیریت امور مالی (ضرورت و کاربرد و چالش ها)
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۷ (جلد ۱)
111 - 121
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی به عنوان یک فناوری نوین در دنیای امروز، نقش مهمی در تحول مدیریت امور مالی ایفا می کند. این فناوری با بهره گیری از الگوریتم های پیشرفته یادگیری ماشین و پردازش داده های کلان، توانسته است روش های بهینه تری برای تحلیل و پیش بینی بازارهای مالی، مدیریت ریسک، و بهبود فرآیندهای مالی ارائه دهد. در این تحقیق که به روش کیفی و توصیفی با استفاده از منابع معتبر انجام شده، ابتدا کاربردهای هوش مصنوعی در تحلیل داده ها و پیش بینی روندهای بازار مالی مورد بررسی قرار گرفته است. این فناوری همچنین در شبیه سازی نوسانات مالی و مدیریت ریسک های مالی از طریق ابزارهای پیشرفته و هوشمند نقش مؤثری دارد. با این حال، چالش هایی نیز در پیاده سازی این فناوری وجود دارد که شامل هزینه های بالای پیاده سازی، نیاز به زیرساخت های مناسب و مشکلات اخلاقی و شفافیت در تصمیم گیری های هوش مصنوعی است. بر اساس نتایج پژوهش، پذیرش هوش مصنوعی در صنعت مالی برای بهبود فرآیندهای مالی و مدیریت بهینه منابع مالی بسیار ضروری است. برای بهره برداری مؤثر از این فناوری، سرمایه گذاری در آموزش نیروی انسانی، توسعه زیرساخت های فناوری و ایجاد استانداردهای اخلاقی و شفاف در الگوریتم ها توصیه می شود. در نهایت، استفاده هوشمندانه از هوش مصنوعی می تواند مزایای بسیاری مانند کاهش ریسک ها، بهینه سازی عملیات مالی، و شخصی سازی خدمات مالی برای مشتریان به همراه داشته باشد.
اثربخشی کمیته حسابرسی و کارایی عملیاتی شرکت با تأکید بر ساختار مالکیت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
حسابداری و شفافیت مالی سال ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
74 - 97
حوزههای تخصصی:
هدف: کمیته حسابرسی یکی از مهم ترین کمیته های تخصصی هیات مدیره محسوب می شود که می تواند موجب تقویت سلامت و کیفیت گزارشگری مالی، بهبود عملکرد و افزایش ارزش شرکت گردد. از طرفی، استقرار مناسب سازوکارهای راهبری شرکتی از قبیل ساختار مالکیت، اقدامی اساسی برای استفاده بهینه ازمنابع، ارتقای پاسخگویی، شفافیت، رعایت انصاف و حقوق همه ذی نفعان شرکت است که در ارزیابی کارایی عملیاتی شرکت می تواند موثر واقع شود. روش شناسی: این پژوهش به بررسی تأثیر ساختار مالکیت بر رابطه بین اثربخشی کمیته حسابرسی و کارایی عملیاتی شرکت طی بازه زمانی 1395 تا 1401 با استفاده از اطلاعات 120 شرکت منتخب پرداخته است. پژوهش حاضر کاربردی و از نظر هدف، تحلیلی و از نوع همبستگی است. آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از رگرسیون چندمتغیره با رویکرد داده های تابلویی انجام شده است.
بررسی رابطه داده های حسابداری بزرگ بر اعمال و آموزش حسابداری قانونی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
حسابداری و شفافیت مالی سال ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
102 - 119
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین داده های حسابداری بزرگ بر اعمال و آموزش حسابداری قانونی است. روش شناسی: جامعه آماری شامل دانشجویان و دانش آموختگان تحصیلات تکمیلی حسابداری است که با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. پژوهش حاضر بر مبنای هدف از نوع پژوهش های کاربردی است که با کسب نظر 182 نفر از افراد نمونه در استان فارس در سال 1402 انجام شده است. همچنین از نظر ماهیت و روش از نوع پژوهش های توصیفی- همبستگی محسوب می شود. در بخش آمار استنباطی به منظور بررسی صحت و سقم فرضیه ها و روابط بین متغیرهای پژوهش از الگوی معادلات ساختاری و تکنیک تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار SmartPLS استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر آن است که بین داده های حسابداری بزرگ بر اعمال و آموزش حسابداری قانونی رابطه معناداری وجود دارد. دانش افزایی: این پژوهش در راستای پژوهش های پیشین جهت توسعه و گسترش دانش در زمینه های مرتبط با اعمال و آموزش حسابداری قانونی و دادگاهی با استفاده از داده های حسابداری بزرگ انجام شده است.