مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
زوجین
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۰ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۲ و ۶۳
48 - 73
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل اجتماعی که در سال های اخیر اهمیت فزاینده ای یافته و ابعاد پیچیده ای پیدا کرده، مسئله طلاق است. شکل گیری و گسترش این مسئله منجر به فروپاشی نهاد خانواده و نابسامانی اجتماعی و فرهنگی در جامعه می شود که بروز مسائل اجتماعی دیگری همچون بزهکاری و انحرافات اجتماعی از پیامدهای آن می باشد. مطالعه و اقدام در جهت تغییر چنین وضعیتی یا ارائه راه حل، نیازمند رویکردهای جامعه شناختی است. بر اساس آمارهای رسمی، در کل کشور، طلاق در سال 1390 نسبت به سال 1391، 8 درصد و در سال 1394، 17 درصد رشد را تجربه کرده است. استان ایلام به عنوان محدوده جغرافیایی این پژوهش نیز از داشتن چنین شرایطی همچون شرایط کلی کشور مستثنی نیست. پژوهش حاضر با استفاده از روش تمام شماری و تحلیل ثانویه اطلاعات به بررسی و مطالعه علل درخواست و وقوع طلاق در میان زوجین استان ایلام پرداخت و به این پرسش پاسخ داد که علل و عوامل مهم درخواست طلاق کدامند؟ جامعه آماری پژوهش شامل زوجین متقاضی طلاق یا طلاق یافته در استان ایلام در سال های 1390 تا 1394 بود. اطلاعات مورد نیاز نیز از طریق پرونده های موجود در مراکز ساماندهی و کاهش طلاق سازمان بهزیستی به صورت سرشماری و تحلیل ثانویه به دست آمد. نتایج نشان داد که در بین علل مؤثر بر درخواست طلاق، فقدان تفاهم اخلاقی و مشکلات اقتصادی بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داد اند. از بین فرضیه های تحقیق، سابقه اعتیاد، میزان تحصیلات، نسبت فامیلی، آشنایی قبلی و سن زوجین تأیید شد که با علت درخواست طلاق رابطه معناداری را به نمایش گذاشتند.
اعتبار سنجی شهادت زوجین به نفع یکدیگر در محاکم قضایی از دیدگاه مذاهب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۶
99 - 111
حوزههای تخصصی:
عدم تهمت شاهد از جمله شرایط مورد نظر فقهای امامیه و اهل سنت به منظور اعتبار شهادت است. برخلاف عدم تصریح قانونگذار به شرط انتفاء تهمت در قانون مدنی، این مطلب از تبصره 2 ماده 1313 همان قانون قابل استنتاج است، ضمن اینکه بند 6 از ماده 155 آئین دادرسی کیفری، دال بر این اشتراط می باشد. ارزش شهادت هر یک از زوجین به نفع دیگری، متأثر از شرط مزبور، ازجمله مسائلی است که مورد اختلاف آراء فقهاست. بنابر قول فقهای حنفیه، مالکیه و حنبلیه، چنین شهادتی منشأ اثر نبوده و فاقد اعتبار است و دیدگاه پذیرش این شهادت در بین مذاهب امامیه و شافعیه قوت بیشتری دارد. پژوهش حاضر با هدف واکاوی ارزش اثباتی چنین شهادتی، به ارزیابی آرای مطرح شده دراین باره پرداخته است که به شیوه توصیفی – تحلیلی انجام شد. با بررسی انجام شده می توان گفت که اماره قضایی به شمار آوردن این شهادت، تقویت می یابد. بنابراین، شهادت زوج و یا زوجه به نفع دیگری در صورتی ارزش و اعتبار دارد که به ضمیمه دلیلی دیگر باشد، به گونه ای که قاضی از مجموع شهادت زوج و یا زوجه و دلایل دیگر اعم از شهادت فردی دیگر، سوگند مدعی و غیره بتواند به علم برسد.
تحلیل نگرش کارشناسان حقوقی به دلایل درخواست طلاق زوجین در دادگاه های خانواده شهر تهران
منبع:
قانون یار دوره سوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۲
441-470
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف تحلیل نگرش کارشناسان حقوقی به دلایل درخواست طلاق زوجین در دادگاه های خانواده شهر تهران انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش کلیه زوجین دارای مشکل مراجعه کننده به دادگاه های مختلف خانواده شهر تهران بود. تعداد نمونه های پژوهش حاضر حدود 300 نفر بوده است که جهت ارجاع پرونده و یا مشاوره جهت اطلاع از حق و حقوق قانونی خود به کارشناسان حقوقی در دادگاه ها ارجاع شده بودند. جهت انتخاب نمونه از روش نمونه گیری هدفمند و داوطلبانه استفاده شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه طراحی شده توسط محقق بود که ابتدا اطلاعات جمعیت شناختی نظیر سن، تحصیلات، شغل، مدت زوجیت، خواهان طلاق، مسبوق به سابقه بودن طلاق، و سپس ۱7 سؤال با توجه به مشکلات شایع بین زوجین پرسیده می شد که کارشناس حقوقی با مطالعه پرونده زوجین و مصاحبه ای با آنان داشته به سوالات پرسشنامه پاسخ داده اند. برای رتبه بندی عوامل موثر از آزمون فریدمن استفاده شد. در انتها، نتایج رتبه بندی شده با همکاری تیم روانشناسی تحلیل و تبیین شده است. یافته ها نشان داد که اولین عامل با بالاترین رتبه مشکل سازی، فقدان مهارت های همسرداری، و بعد از آن به ترتیب نارضایتی از ویژگی های شخصیتی همسر، نارضایتی از روابط و عدم درک همسر، نارضایتی از وضعیت ظاهری و فیزیکی همسر، نارضایتی از تفاوت های فرهنگی با همسر، عدم وجود دیدگاه های مشترک، اثرات مخرب رسانه و ماهواره های غربی بر همسر، نارضایتی از وضعیت مدیریت اقتصادی و شیوه تصمیم گیری همسر، تسری اختلافات والدین همسر به زندگی زوجین، نارضایتی از روابط جنسی، پرخاشگری کلامی و خشونت همسر، نارضایتی از سطح تحصیلات و شغل همسر، اختلاف در مورد تربیت فرزندان، اختلاف نظر در نوع نگرش، باورها و اعتقادات، نارضایتی از اعتیاد همسر، دخالت والدین و اقوام همسر و اختلالات روانی بیشترین میزان سهم در طلاق را دربر می گیرد.
اثربخشی آموزش ایماگوتراپی بر نگرش های زناشویی منفی در زوجین مبتلا به همسرآزاری عاطفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: همسرآزاری یکی از عمده ترین بحران های سلامت در جهان است که همزمان سلامت جسمانی و روانی افراد را تهدید می کند. سازمان جهانی بهداشت گزارش کرده است که همسر آزاری، بیشتر به شکل خشونت علیه زنان در خانواده ها رواج دارد، به طوری که در جهان یک نفر از هر سه زن از نظر فیزیکی، جنسی یا شیوه های دیگر مورد آزار قرار می گیرند. از این رو هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش ایماگوتراپی بر نگرش های زناشویی منفی در زوجین مبتلا به همسرآزاری عاطفی است. مواد و روش ها : این پژوهش بر مبنای هدف، کاربردی و همچنین از نظر نوع داده ها کمی است. از نظر طرح پژوهش نیز پژوهش حاضر دارای روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه می باشد. جامعه ی مورد پژوهش در این تحقیق، زوج های دچار همسرآزاری عاطفی در شهر اصفهان و در سال ۹۶ بودند. نمونه ی این پژوهش شامل ۱۶ زوج (۳۲ نفر) بودند که به صورت هدفمند و بر اساس ملاک های ورود به جامعه مورد نظر انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و گروه گواه گمارده شدند. یافته ها : نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) نشان داد که آموزش ایماگوتراپی در گروه آزمایش به طور معناداری موجب کاهش نگرش های زناشویی منفی نسبت به گروه کنترل گردید (۰۵/۰> p ). نتیجه گیری : با توجه به تاثیرآموزش ایماگوتراپی بر نگرش های زناشویی منفی، از این رو به زوج درمانگران پیشنهاد می شود که مولفه های اصلی این درمان را در کار با زوج های دچار مشکل همسرآزاری بگنجانند.
بررسی اثربخشی آموزش خود-دلسوزی شناختی بر تغییر سبک های تبادل اجتماعی زوجین متقاضی طلاق(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بر اساس تبیین های نظری متفاوت از نظریه تبادل اجتماعی، کاهش تبادلات منفی و ارتقاء تبادلات مثبت هدف منطقی هر مداخله زوج درمانی هست. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش خود-دلسوزی شناختی (cognitive self-compassion training) بر سبک های تبادل اجتماعی (Social Exchange Styles) زوجین بود. مواد و روش ها: این مطالعه نیمه آزمایشی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره دادگستری، بهزیستی و خصوصی شهرضا در هفت ماهه اول سال ۱۳۹۶ بود (زوج ۳۰۰ =N). نمونه شامل ۳۰ زوج داوطلب بود که به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. در گروه آزمایش ۱۰ جلسه آموزش ۹۰ دقیقه ای اجرا شد. شرکت کنندگان در پژوهش در سه موقعیت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به مقیاس سبک های تبادل اجتماعی (Social Exchange Styles Scale) پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس آمیخته (Mixed Model ANOVA) استفاده شد. یافته ها: آموزش خود-دلسوزی شناختی بر تغییر سبک های تبادل انصاف (۰۳۵/۰> p )، ارزیابی (۰۴۳/۰> p ) و سرمایه گذاری افراطی (۰۰۱/۰> p )، در مرحله پس آزمون تأثیر معناداری داشته و این تأثیر در پیگیری سه ماهه پایدار مانده است. همچنین نتایج نشان داد، در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش نمرات سبک های انصاف، ارزیابی و سرمایه گذاری زنان کمتر از مردان است (۰۰۱/۰> p )؛ که نشان می دهد آموزش خود-دلسوزی شناختی به طور معناداری بر کاهش برابری خواهی و ارزیابی دقیق هزینه سود زنان و نیز افزایش سرمایه گذاری مردان و باقی ماندن تأثیر مداخله در آنان مؤثرتر عمل نموده است. نتیجه گیری: بنابراین می توان از آن به عنوان روش مداخله ای مؤثر برای کاهش برابری خواهی، نظارت دقیق هزینه- سود و افزایش سرمایه گذاری افراطی در روابط تبادلی زوجین استفاده کرد.
«حیای جنسی»، «خودشفقت ورزی» و «سبک های دلبستگی به خداوند»؛ مقایسه زوجین متقاضی طلاق و عادی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه «حیای جنسی، خودشفقت ورزی» و «سبک های دلبستگی به خداوند» در «زوجین متقاضی طلاق» و «زوجین عادی» شهر گرگان انجام شد. روش تحقیق، توصیفی و از نوع پژوهش های علّی−مقایسه ای بود. از جامعه آماری زوجین متقاضی طلاق، 120 زوج با روش نمونه گیری در دسترس و از جامعه زوجین عادی 120 زوج به صورت هدفمند انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های حیای جنسی−فرم خلاصه شده، خودشفقت ورزی−فرم کوتاه و سبک های دلبستگی به خداوند−فرم خلاصه شده تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس مانوا استفاده شد. یافته ها نشان داد که زوجین متقاضی طلاق نسبت به زوجین عادی نمرات کمتری در آزمون حیای جنسی و سبک های دلبستگی به خداوند کسب کردند. بین دو گروه در مقیاس خودشفقت ورزی تفاوت معناداری به دست نیامد. با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود در مشاوره های پیش از ازدواج حیای جنسی و سبک دلبستگی به خداوند زوجین مورد ارزیابی قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و ایماگوتراپی بر سازگاری فردی زوجین (در سال های اولیه ازدواج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم تابستان(مرداد) ۱۳۹۹ شماره ۸۹
593-606
حوزههای تخصصی:
زمینه : مطالعات متعددی پیرامون بررسی اثر بخشی زوج درمانی هیجان مدار و ایماگوتراپی بر صمیمیت زوجین ، کیفیت روابط و تعارضات زناشویی زوجین انجام شده است. اما پژوهشی که به مقایسه اثر زوج درمانی هیجان مدار و ایماگوتراپی بر سازگاری فردی زوجین پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف : مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و ایماگوتراپی بر سازگاری فردی زوجین در سال های اولیه ازدواج بود. روش : پژوهش نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش، شامل زوجین ناسازگار مراجعه کننده به مراکز سلامت و سرای محله و مشاوره در شهر تهران مناطق (1، 8) در سال 1395 بود. 24 زوج به روش داوطلبانه به عنوان نمونه انتخاب شدند. و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (12 زوج) جایگزین شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: جلسات زوج درمانی هیجان مدار (جانسون، 2004)، جلسات ایماگوتراپی (هندریکس، 2004) و پرسشنامه پرسشنامه سازگاری بل (1961). تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل کوواریانس چند متغیره انجام شد. یافته ها: هر دو رویکرد زوج درمانی هیجان مدار و ایماگوتراپی بر سازگاری فردی زوجین تأثیر داشتند (0/001 > p ). نتیجه گیری: ایماگوتراپی و زوج درمانی بر روی سازگاری فردی زوجین تأثیرگذار بود و سبب افزایش سازگاری فردی زوجین شدند.
ارزیابی ویژگی های روان سنجی مقیاس سبک شنیداری زوجین در نمونه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۱
25-38
حوزههای تخصصی:
ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎ ﻫﺪف ﺑﺮرﺳﯽ وﯾﮋﮔﯽ ﻫﺎی روان ﺳﻨﺠﯽ (رواﯾﯽ و ﭘﺎﯾﺎﯾﯽ) ﻣﻘﯿﺎس سبک شنیداری زوجین انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین شهر اصفهان بود که از این تعداد 200 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های سبک شنیداری زوجین (دوئل، 2003) و نیاز به شناخت (کاچیوپو و همکاران، 1984) پاسخ دادند. ﺑﺮای ﺑﺮرﺳﯽ رواﯾﯽ ﺳﺎزه اﯾﻦ مقیاس از روش ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻋﺎﻣﻠﯽ ﺗﺄﯾﯿﺪی، ﻫﻤﺴﺎﻧﯽ دروﻧﯽ و همبستگی با پرسشنامه نیاز به شناخت و ﺑﺮای ﺑﺮرﺳﯽ ﭘﺎﯾﺎﯾﯽ ﻣﻘﯿﺎس نیز ﺿﺮﯾﺐ آﻟﻔﺎی ﮐﺮوﻧﺒﺎخ ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ. یاﻓﺘﻪ ﻫﺎی پژوهش نشان داد ﻣﺪل ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻋﺎﻣﻠﯽ ﺗﺄﯾﯿﺪی ﺣﺎﮐﯽ از ﺑﺮازش ﻣﻨﺎﺳﺐ داده ﻫﺎی ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺎ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻋﺎﻣﻠﯽ ﻣﻘﯿﺎس سبک شنیداری ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ روش ﻫﻤﺴﺎﻧﯽ دروﻧﯽ ﻧﯿﺰ ﺑﯿﺎﻧﮕﺮ رواﯾﯽ ﺳﺎزه اﯾﻦ ﻣﻘﯿﺎس اﺳﺖ. ﺿﺮﯾﺐ آﻟﻔﺎی ﮐﺮوﻧﺒﺎخ ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه ﻧﯿﺰ ﺑﯿﺎﻧﮕﺮ ﺛﺒﺎت اﻧﺪازه ﮔﯿﺮی ﻣﻘﯿﺎس سبک شنیداری ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. همچنین ضریب همبستگی بین سبک شنیداری درک کردن و نیاز به شناخت در سطح 01/0 و با سبک شنیداری پاسخ دادن به صورت معکوس و در سطح 05/0 معنادار به دست آمد. ﺑﺮ اساس اﯾﻦ ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻣﯽ توان ﻣﻘﯿﺎس سبک شنیداری دوئل را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ اﺑﺰار اﻧﺪازه ﮔﯿﺮی ﻣﻨﺎﺳﺐ در ﭘﮋوﻫﺶ ﻫﺎی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ زوجین ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار داد.
خشونت در روابط عاشقانه: مروری سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
155 - 176
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف شناخت علل خشونت در روابط عاشقانه با بهره گیری از روش مرور سیستماتیک انجام شد. این موضوع از آن جایی اهمیت پیدا می کند که خشونت در روابط زناشویی اگرچه تاثیرات مخرب و بلند مدتی دارد، معمولا از سوی زوجین نادیده گرفته می شود. این مطالعه از نوع مطالعات ثانویه است و با توجه به روش اجرا مرور سیستماتیک تلقی می شود. جامعه آماری پایگاه های اطلاعاتی و مطالعاتی است که از جوانب مختلف به موضوع پرخاشگری زوجین در بازه ی زمانی 1978 ت ا 2018 میلادی پرداخته اند. بر اساس معیار جداد، مطالعاتی که نمره 3 و یا بیشتر گرفتند وارد مطالعه شدند. تجزیه و تحلیل داده ها به صورت کیفی انجام شد .در نهایت64 کارآزمایی شامل 25 مقاله ایرانی و 39 مقاله خارجی که دارای معیار ورود به مطالعه بودند، بررسی شدند. نتایج چهار گروه عامل اصلی را نشان داد، که عبارتند از: عوامل «فردی» که افراد با خود به رابطه می آورند (مانند، مشاهده ی پرخاشگری در دوران کودکی)، عوامل مربوط به «بافت تعاملی زوجین» و یا «عوامل بین فردی» (مانند، اختلاف در قدرت، جنسیت گرایی، الگوهای ارتباطی ، دلبستگی و سلطهطلبی)، سوم، عوامل « غیرفردی» هستند (مانند سطح تحصیلات، سن و مشکلات مالی و اقتصادی، روابط فرا زناشویی، چندهمسری)، که بیشتر مورد توجه پژوهشگران ایرانی بوده است. مطابق با نتایح، مطالعه حاضر با روش مرور سیستماتیک به سه دسته از عوامل «فردی»، «بین فردی»، و « غیرفردی» اشاره کرد که مقالات مختلف در تبیین پرخاشگری به آن پرداخته اند، در نتیجه می توان گفت نقش عوامل ساختاری و کارکردی در تبیین پرخاشگری زوجین در مطالعات خالی است و نیاز به تلاش آتی دارد.
تبیین و بررسی مهریه و نفقه پس از تغییر جنسیت زوجین
تغییر جنسیت یکی از مسائل نوپیدای فقهی و حقوقی می باشد که در نتیجه آن ، جنسیت افراد از مرد به زن یا برعکس، تغییر می یابد. امروزه در حقوق بسیاری از کشورهای جهان درباره شرایط و پیامدهای حقوقی این موضوع مقررات و قوانین خاصی وضع شده است ولیکن تاکنون در ایران درباره این مساله مقررات خاصی وضع نشده است. بی شک تغییر جنسیت زمینه ساز مسائل و پرسشهای فراوان فقهی و بخصوص حقوقی است از جمله این پرسشها ، سرنوشت ازدواج فرد پس از تغییر جنسیت است، چرا که اگرشوهر به تنهایی تغییر جنسیت دهد ، یا زن به تنهایی تغییر جنسیت دهد و یا حتی هم زن و هم شوهر بصورت همزمان یا غیرهمزمان اقدام به این امر نمایند وضعیت آنها درهاله ای از ابهام قرار می گیرد، بنابراین لازم است بررسی شود که این موضوع چه تاثیری بر حقوق آنها خواهد گذاشت. از طرفی دیگر نیز به تبع پذیرفتن این مساله ، مسائل حقوقی بی شماری نیز در روابط زوجین و احکام و آثار و حقوق ناشی از آن از نظیر مهریه ، نفقه و ارث مطرح می گردد فلذا دراین پژوهش به روش توصیفی تحلیلی به بررسی و تبیین وضع مهریه و نفقه زوجین پس از تغییر جنسیت می پردازیم.
عوامل اثرگذار بر طلاق عاطفی و دلزدگی زناشویی زوجین
زندگی اجتماعی در عصر امروز با فراز و نشیب های زیادی همراه است و سختیها و مشکلات در درجات متعدد و متفاوتی در زندگی رخ می دهد.این مشکلات در بین اعضای خانواده و زوجین نیز به وضوح رخ می دهد.در بین اعضای خانواده، زوجین و پدر و مادر از اهمیت بالایی برخوردارند.به همین منظور ارتباطات بین آنان و کمیت و کیفیت این ارتباطات از جمله مهمترین فاکتورهای تأثیرگذار بر روابط اعضای خانواده و طرفین دارد.با این حال در برخی شرایط بین زوجین و یا والدین به دلایل مختلف مشکلات ارتباطی، احساسی، عاطفی و یا برخی علل مادی یا معنوی رخ می دهد که منجر به سردی این ارتباطات و در نتیجه بحرانی شدن آن می گردد.در صورتی که این سردی روابط بین زوجین تشدید گردد و از حد کنترل خارج گردد می تواند تبعات مخربی را ایجاد نماید.با شدت گیری این روابط مشکلاتی بین زوجین یا والدین رخ می دهد که در اصطلاح جدید به آن طلاق عاطفی می گویند.طلاق عاطفی متأثر از عناصر و عوامل متعددی است و دلایل مختلف محیطی، شخصی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و...می تواند منجر به ایجاد چنین وضعیتی گردد.
مدل علّی گرایش به طلاق عاطفی بر اساس الگوهای ارتباطی زوجین با میانجی گری دلزدگی زناشویی (مطالعه موردی: شهرستان قصرشیرین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
185 - 210
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف تدوین مدل علّی گرایش به طلاق عاطفی بر اساس الگوهای ارتباطی زوجین با میانجی گری دلزدگی زناشویی انجام شد. با توجه به هدف، این مطالعه از نوع کاربردی و شیوه اجرای آن توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره بهزیستی شهرستان قصرشیرین طی سال های 1398- 1397 بودند که از میان آنها به شیوه در دسترس، 384 زن و مرد به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده، پرسشنامه های استاندارد طلاق عاطفی گاتمن (1999)، الگوهای ارتباطی (CPQ) و دلزدگی زناشویی پاینز (1996) بود. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری نشان داد: بین گرایش به طلاق عاطفی بر اساس الگوهای ارتباطی با میانجی گری دلزدگی زناشویی رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین، دلزدگی زناشویی، رابطه بین گرایش به طلاق عاطفی و الگوهای ارتباطی را میانجی گری می کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که با افزایش الگوی ارتباطی سازنده متقابل در بین زوجین متقاضی طلاق، آن ها دلزدگی زناشویی کمتری را تجربه می کنند. در صورتی که دلزدگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق نیز بالا رود، طلاق عاطفی افزایش می یابد.
بررسی رابطه هوش هیجانی با رضایت زناشویی در میان دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: از پژوهش حاظر به تعیین همبستگی مؤلفه های هوش هیجانی و رضایت مندی زناشویی در میان دانشجویان بوده است. روش: نمونه شامل 400 نفر از دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب در سال 1393که به صورت تصادفی انتخاب شدند. جهت اندازه گیری هوش هیجانی از پرسشنامه هوش هیجانی TMMS و برای اندازه گیری رضایت زناشویی از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ استفاده شد. یافته ها: نشان داد که همبستگی مثبت و معنی داری بین رضایت زناشویی و هوش هیجانی وجود دارد و 37 درصد از تغییرات رضایت زناشویی توسط هوش هیجانی تبیین می شود. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد مؤلفه "توجه" به عنوان مهم ترین عامل، 30 درصد از تغییرات رضایت زناشویی را تبیین نمود و همچنین پس از آن مولفه های "وضوح" و "بازسازی" به ترتیب 8% و 4% تغییرات رضایت زناشویی را تبیین کرد. همچنین نتایج نشان داد که هوش هیجانی زنان بیشتر از مردان است. نتیجه: پیشنهاد می گردد در جهت افزایش رضایت زناشویی، دوره های آموزش هوش هیجانی قبل از ازدواج برای زوجین در نظر گرفته شود تا مهارت های کنترل احساسات و در نتیجه سازگاری را بیاموزند.
پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس سبک های کنترل تعارض و سرسختی روانشناختی در زوجین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس سبک های کنترل تعارض و سرسختی روانشناختی در زوجین بود، روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی و از نوع همبستگی بود.جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین شهر کرمانشاه در سال 1396 بود که به مراکز مشاوره مراجعه کرده بودند، نمونه آماری این پژوهش تعداد 200 نفر از زوجین (100 زوج) بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه از مراکز مشاوره و کلینیک های روانشناختی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ی سخت رویی اهواز (1377) ، پرسشنامه سبک های کنترل حل تعارض موری و اشتراس (1990) و آزمون طلاق عاطفی رزاقی (1387) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و نرم افزار مدلسازی Amos در سطح معناداری 05/0 انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد سرسختی روانشناختی رابطه معنی داری با طلاق عاطفی زوجین شهر کرمانشاه دارد و بین سبک های کنترل تعارض و طلاق عاطفی زوجین نیز رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین بین سبک های کنترل تعارض و سرسختی روانشناختی زوجین نیز رابطه معنی داری بدست آمد همچنین نتایج آزمون رگرسیون نشان داد دو متغیر سرسختی روانشناختی و سبکهای کنترل تعارض می توانند به شکلی مثبت و معنی دار طلاق عاطفی را در زوجین پیش بینی کنند(P<0.005). نتیجه گیری:. براساس یافته هاسرسختی روانشناختی بالا می تواند از بروز طلاق عاطفی جلوگیری کند و هر چه سرسختی روانشناختی افراد بالاتر باشد کمتر دچار طلاق عاطفی می گردند.
مقایسه اثربخشی سطوح مختلف آموزش برنامه غنی سازی زندگی زناشویی با توجه به آموزه های روانشناختی اسلامی بر دلزدگی زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی سطوح مختلف آموزش برنامه غنی سازی زندگی زناشویی با توجه به آموزه های روان شناختی اسلامی بر دلزدگی زناشویی زوجین، به روش نیمه آزمایشی (با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه) انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه والدین دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر فارسان در سال 1398 بود که تعداد 120 نفر از ایشان به روش در دسترس انتخاب و در چهار گروه 30 نفره (سه گروه آزمایش و یک گروه گواه) گمارده شدند. در مرحله پیش آزمون، مقیاس دلزدگی زناشویی بر روی تمام گروه ها اجرا شد و گروه های آزمایش برنامه غنی سازی زندگی زناشویی بر اساس آموزه های روان شناختی اسلامی را دریافت نمودند. پس از آخرین جلسه مداخله و همچنین در مرحله پیگیری سه ماهه، پس آزمون بر روی همه گروه ها اجرا شد. داده های به دست آمده بااستفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین دلزدگی زناشویی گروه های آزمایشی با یکدیگر و با گروه گواه تفاوت وجود دارد. بنابراین می توان گفت که میان تأثیر سطوح مختلف آموزش برنامه غنی سازی زندگی زناشویی بر دلزدگی تفاوت وجود دارد. همچنین میان سطوح دلزدگی زناشویی گروه های آزمایشی با گروه گواه نیز تفاوت معنادار وجود دارد و ماندگاری برنامه مداخله نیز پس از سه ماه پابرجا بود.
شناسایی آسیب های بین فردی زوجی زنان دارای اضطراب دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۲
155-182
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف مطالعه ی کیفی آسیب های بین فردی زوجی زنان دارای اضطراب دلبستگی انجام شد. جامعه آماری کلیه زنان دارای اضطراب دلبستگی و همسرانشان بود که به دلیل مشکلات زناشویی در سال 1398- 1397 به مراکز مشاوره سطح شهر اصفهان مراجعه نمودند؛ همچنین کلیه متخصصان و درمانگران که نسبت به اضطراب دلبستگی و پیامدهای آن تبحر داشتند و متون، مقالات و کتب علمی مرتبط با موضوع اضطراب دلبستگی، مشکلات در روابط بین فردی زوجی زنان دارای اضطراب دلبستگی نیز بودند. 10 زن به روش نمونه گیری هدفمند از بین کسانی که بیشترین نمره را در زیرمقیاس اضطراب دلبستگی مقیاس تجارب در روابط نزدیک برنان و همکاران (1998، به نقل از وی، راسل و زاکالیک، 2005) کسب نموده بودند، به همراه همسرانشان انتخاب گردیدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل یافته ها از روش تحلیل تماتیک استفاده شد. یافته ها به طور کلی شامل 10 زیر مقوله بود که با توجه به شباهت ها و تفاوت ها و مقایسه محتوای مقوله ها، در 3 مقوله ی اصلی آسیب های هیجانی، آسیب های ارتباطی و آسیب های عملکردی طبقه بندی شدند. نتایج تحقیق نشان داد شناسایی آسیب های بین فردی زوجی زن دارای اضطراب دلبستگی و ارائه راهکارهای پیشگیرانه و درمانی متناسب با هر آسیب می تواند کمک بزرگی باشد در جهت پایداری روابط زوجین، افزایش رضایتمندی زناشویی و ارتقاء سلامت جامعه.
مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک با زوج درمانی خودتنظیمی بر کاهش طلاق عاطفی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تفاوت اثربخشی بر رفتاردرمانی دیالکتیک با زوج درمانی خودتنظیمی بر کاهش طلاق عاطفی زوجین در معرض طلاق بود. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی است که با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری اجرا شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین در معرض طلاق بودند که به دادگاه خانواده شعبه باهنر تهران در سال 1397 مراجعه کرده بودند24زوج بصورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش(16 زوج) وکنترل (8زوج) قرارگرفتند.آزمودنی های گروههای آزمایش وکنترل درسه مرحله پیش آزمون،پس آزمون و پیگیری به مقیاس طلاق عاطفی گاتمن پاسخ دادند.گروه های آزمایش طی 8 جلسه آموزش رفتاردرمانی دیالکتیک و زوج درمانی خودتنظیمی دریافت کردند اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر وآزمون تعقیبی LSD تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشانگر اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک و زوج درمانی خودتنظیمی در مقایسه با گروه کنترل بر کاهش طلاق عاطفی بود. اما تاثیر رفتاردرمانی دیالکتیک بر کاهش طلاق عاطفی در زوجین در معرض طلاق در مقایسه با زوج درمانی خودتنظیمی بیشتر بود. نتایج در مرحله پیگیری نیز پایدار بود.
«حیای جنسی»، «خودشفقت ورزی» و «سبک های دلبستگی به خداوند»؛ مقایسه زوجین متقاضی طلاق و عادی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه «حیای جنسی، خودشفقت ورزی» و «سبک های دلبستگی به خداوند» در «زوجین متقاضی طلاق» و «زوجین عادی» شهر گرگان انجام شد. روش تحقیق، توصیفی و از نوع پژوهش های علّی−مقایسه ای بود. از جامعه آماری زوجین متقاضی طلاق، 120 زوج با روش نمونه گیری در دسترس و از جامعه زوجین عادی 120 زوج به صورت هدفمند انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های حیای جنسی−فرم خلاصه شده، خودشفقت ورزی−فرم کوتاه و سبک های دلبستگی به خداوند−فرم خلاصه شده تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس مانوا استفاده شد. یافته ها نشان داد که زوجین متقاضی طلاق نسبت به زوجین عادی نمرات کمتری در آزمون حیای جنسی و سبک های دلبستگی به خداوند کسب کردند. بین دو گروه در مقیاس خودشفقت ورزی تفاوت معناداری به دست نیامد. با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود در مشاوره های پیش از ازدواج حیای جنسی و سبک دلبستگی به خداوند زوجین مورد ارزیابی قرار گیرد.
بررسی عوامل روانی اجتماعی موثر بر طول مدت ازدواج
حوزههای تخصصی:
تاریخ بشریت، با ابعاد زیست شناختی، روانشناختی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی خود، متعلق به همزیستی زن و مرد، به روابط بین آنها و فرزندانشان است. با گذشت زمان، خانواده به یکی از قدیمی ترین اشکال جامعه تبدیل شده است که تکامل و تداوم گونه های انسانی را تضمین می کند. خانواده بیشترین تأثیر را بر انسان می گذارد. بسیاری از مطالعات انجام شده توسط محققان در این زمینه، اهمیت خانواده را برای افراد اثبات کرده و تأکید دارند که خانواده یک آزمایشگاه واقعی برای رشد یک فرد است . در جامعه معاصر، خانواده دچار تحولات مهم بسیاری شد، مانند توانمند سازی زنان، به عنوان مثال، که بسیاری دیگر از تغییرات را در زندگی خانوادگی تعیین کرده است . به دلیل این تغییرات، در حال حاضر زوجین زناشویی علاقه بیشتری به تأمین منافع خود دارند و وظایفی را که جامعه به خانواده محول می کند به حداقل می رسانند. نتایج از نظر مشاوره زناشویی، افزایش رضایت زناشویی و توسعه کمک به خانواده های نیازمند مداخله مورد بحث قرار گرفته است .
بررسی تاثیر فقر اقتصادی بر روابط عاطفی زوجین (مطالعه موردی: خانواده های منطقه 16 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
163 - 199
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه فقر با روابط عاطفی در بین زوجین در منطقه 16 شهر تهران با روش کمی (پیمایش) انجام گرفت. با استفاده روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 400 نفر بعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته گردآوری و با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی در نرم افزار spss نسخه 20 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین فقر اقتصادی و روابط عاطفی در خانواده رابطه معکوس و معناداری وجود دارد (0.001=p)، یعنی با افزایش فقر اقتصادی روابط عاطفی بین زوجین کاهش مییابد. علاوه بر این بین فقر اقتصادی با رفتارهای منفی و خشونت در خانواده، اعتماد و رفتارهای حمایتی همبستگی و رابطه معنادار آماری وجود دارد(0.001=p). به طور کلی، فقر اقتصادی باعث افزایش خشونت می شود که خود این موضوع نیز به روابط عاطفی بین زوجین آسیب می رساند. بنابراین به نظر میرسد که اگر سیاستگذاری ها در راستای بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی افراد خانواده متمرکز گردد، میزان آسیبهای خانواده و اجتماع به صورت چشمگیری کاهش مییابد.