مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۶۱.
۲۶۲.
۲۶۳.
۲۶۴.
۲۶۵.
۲۶۶.
۲۶۷.
۲۶۸.
۲۶۹.
۲۷۰.
۲۷۱.
۲۷۲.
۲۷۳.
صنعت
حوزههای تخصصی:
مالیات کربن، یکی از مهم ترین ابزارهای سیاستگذاری در حوزه انرژی است که می تواند از طریق تغییر در رفتار مصرف کننده و تولیدکننده، پیامدهای مثبت اقتصادی و زیست محیطی به همراه داشته باشد. هدف از این مطالعه، بررسی آثار مالیات کربن بر صنایع انرژی بر و غیر انرژی بر در مناطق مختلف جهان است. برای دستیابی به این هدف، از یک مدل CGE پویا استفاده شده است تا بررسی شود که مالیات کربن چگونه بر قیمت کالاها، تولید، واردات و صادرات صنایع اثرگذار است. تمایز این پژوهش با مطالعاتی که تاکنون صورت گرفته، در این است که درآمد سرانه به عنوان یکی از عوامل مهم در نحوه اثرگذاری مالیات کربن در مد ل سازی CGE لحاظ شده است. به همین منظور، مناطق به پنج گروه درآمدی مختلف براساس آخرین تقسیم بندی بانک جهانی تجمیع، و سناریوهای سیاستی طبق آن اجرا شده است. نتایج نشان می دهد که مالیات کربن در تمامی سناریو ها منجر به افزایش قیمت کالاهای با شدت انرژی بالا در تمام مناطق می شود و قیمت کالاهای با شدت انرژی پایین جز در گروه کشورهای توسعه یافته و با درآمد بالا، کاهش می یابد. همچنین تولید در بخش انرژیبر وغیرانرژیبر به طور متوسط با کاهش روبرو است. واردات در بخش انرژیبر، بجز گروه کشورهای با درآمد بالاتر از متوسط برای سایر گروه ها کاهش می یابد و در بخش غیرانرژی بر نیز با کاهش واردات روبرو هستیم. تأثیرپذیری صادرات نیز در بخش انرژیبر در جهت کاهش است و در بخش غیرانرژیبر به طور متوسط افزایش می یابد. براساس نتایج به دست آمده، این مطالعه راهی برای طراحی چارچوب سیاست مالیات کربن در مناطق مختلف با ساختار صنعتی متفاوت برای گذار به انتشار خالص صفر ایجاد کرده است
الگوی حکمرانی صنعت امنیت سایبری جمهوری اسلامی ایران
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷)
127 - 152
حوزههای تخصصی:
حفظ وضعیت موجود در تحقق مأموریت صنعت امنیت سایبری در بخش دولتی و افزایش سود سهامداران در بخش خصوصی، آنها را از برنامه ریزی راهبردی و جامع برای این صنعت دور می سازد. تعریف یک چارچوب برای صنعت امنیت سایبری کشور که شامل استانداردها، راهبردها و اقداماتی برای بومی سازی تجهیزات مؤثر به منظور بهبود حفاظت از زیرساخت های حیاتی و افزایش قدرت ملی باشد، برای آن دسته از صنایعی که فعالیت های تحقیقاتی و تولیدی به منظور دستیابی به محصولات و خدمات امنیت سایبری را دارند، ضروری است. این چارچوب شامل تعیین زمین بازی، بازیگران، تصویب قوانین و دستورالعمل ها و نیز کنترل، ارزیابی و بازخوردهاست که از آن به عنوان حکمرانی یاد می شود.این پژوهش در ابتدا با ارائه تعاریف مرتبط و مبانی نظری به روش کتابخانه ای و مطالعه کشورهای متعدد، الگوی مفهومی اولیه و شش بُعد الگوی حکمرانی صنعت امنیت سایبری جمهوری اسلامی طراحی شد و برای پی ریزی ادامه کار، الگوی اولیه مورد بررسی برخی از خبرگان قرار گرفت. سپس با ابزار میدانی مصاحبه و تحلیل کیفی داده های به دست آمده با روش داده بنیاد، ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های الگو مشخص شدند. در ادامه و با رویکرد به کارگیری روش کمی، اقدامات طراحی، توزیع و جمع آوری 93 فقره پرسش نامه انجام شد و با نرم افزارهای SPSS و LISREL ارتباط بین ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های به دست آمد و در انتها نیز با استفاده از روش دیمتل فازی، اولویت بندی و تأثیر هر کدام از ابعاد مشخص شدند. الگوی به دست آمده در این تحقیق شامل 6 بُعد، 22 مؤلفه و 107 شاخص می باشد.
واکاوی راهبردهای بهبود ارتباط دانشگاه ایلام با صنعت و جامعه
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف واکاوی راهبردهای بهبود رابطه دانشگاه ایلام با صنعت و جامعه و با بهره گیری از روش شناسی کمی به انجام رسیده است . جامعه آماری پژوهش اعضای هیئت علمی دانشگاه ایلام و خبرگان بخش های اقتصادی به تعداد 247 نفر بوده اند که با بهره گیری از فرمول کوکران، نمونه آماری به تعداد 78 نفر برآورد و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به انتساب متناسب مورد مطالعه قرار گرفته اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه پژوهش گر ساخته ای بود که روایی آن با استفاده از دیدگاه 3 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه ایلام و پایایی آن با محاسبه کرونباخ آلفا (84/0) تأیید شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SmartPLS و SPSS انجام شده است. مدل مفهومی پژوهش پنج عامل قوانین و مقررات، طراحی سامانه بانک های اطلاعاتی، طراحی ساختار، ارتباطات و انگیزشی بود که برای ارزیابی پایایی مدل، از تحلیل عاملی تأییدی در محیط نرم افزار SmartPLS بهره گرفته شد. برآورد ارزیابی برازش کلی مدل با معیار GOF انجام شد. میزان آزمون برای شاخص برازش مدل برابر با 0.695 به دست آمد؛ بنابراین می توان گفت مدل سازه های ارتباط صنعت و دانشگاه، از برازش بالایی برخوردار بوده است و زیر شاخص های سازه های ارتباط صنعت و دانشگاه نیز از انسجام درونی و بیرونی مناسبی برخورد بوده اند.نتایج نشان داد که یکی از مؤلفه های بهبود ارتباط بین دانشگاه ایلام و بخش های اقتصادی، تدوین بانک اطلاعات جامعی درباره کسب وکارهای موجود در استان و تدوین بانک اطلاعاتی اساتید، تخصص ها، مهارت ها و پروژه های مطالعاتی صورت گرفته در دانشگاه ایلام می باشد. همچنین نتایج نشان داد که یکی دیگر از مؤلفه های بهبود ارتباط بین دانشگاه ایلام و بخش های اقتصادی، طراحی جدید سایت دانشگاه ایلام و اختصاص بخشی از سایت دانشگاه ایلام به ارتباط دانشگاه ایلام با بخش های اقتصادی و طراحی ساختار جدید برای دفتر ارتباط با صنعت می باشد.
پایداری سازی ارتباطات میان ارکان اکوسیستم فناوری و نوآوری از طریق هوش مصنوعی
حوزههای تخصصی:
تعامل مؤثر دانشگاه و صنعت به دلیل نقش مؤثری که در توسعه ی اقتصادی دارد موردتوجه می باشد. این تعامل در شرایط فعلی اقتصاد کشور، می تواند یکی از راه های خروج از اقتصاد متکی بر نفت، تقویت اقتصاد دانش بنیان و مقاومتی و همچنین ارتقاء بهره وری باشد. شواهد تاریخی نشان می دهد که صنعت در ایران قدمت شش هزارساله و ورود آن به سبک نوین به کشور قدمت پنجاه ساله دارد. از طرف دیگر بیشتر از هفتادسال از ورود دانشگاه به ایران به سبک جدید آن نمی گذرد، اما بررسی روند هر دو نشان از رفتار مستقل دانشگاه از صنعت در سنوات گذشته دارد. بنابراین در این مقاله ابتدا به ارائه مدل ارتباطی بین صنعت و دانشگاه با تأکید بر نقش اتاق های بازرگانی و در ادامه توسعه مدل ارائه شده به ارتباط میان ارکان اکوسیستم فناوری و نوآوری پرداخته شده است. از آنجایی که اتاق های بازرگانی می توانند نقش تسهیلگری را برای کاهش ریسک این تعامل و تقویت آن داشته باشند و همچنین پیرو مدل پیشنهادی تعامل صنعت و دانشگاه که بر پایه مدل باب هادسون می باشد، اتاق بازرگانی کرمان به عنوان پارلمان بخش خصوصی استان اقدام به راه اندازی سامانه ای هوشمند برپایه هوش مصنوعی سیستم پیشنهادگر جهت ایجاد ارتباط میان ارکان اکوسیستم فناوری و نوآوری کرده است. هدف اصلی از ایجاد این سامانه، ایجاد ارتباطات دو یا چندجانبه میان ارکان اکوسیستم فناوری و نوآوری می باشد. با توجه به اینکه این سامانه، یک محصول دانش بنیان به منظور تقویت اکوسیستم فناوری و دانش بنیان می باشد، سایر نهادهای دارای نقش در اکوسیستم کشور نیز می توانند از امکانات و قابلیت های این سامانه بهره های لازم را برده تا بتوانند نقش تسهیل گری در تعامل میان ارکان آن را ایفا نمایند.
نوآوری باز از دریچه صنعت لوازم خانگی
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که صنعت لوازم خانگی از گردش مالی بالا و پتانسیل صادراتی و اشتغال زایی برخوردار است؛ صنعت مهمی محسوب می شود و دومین صنعت بزرگ کشور بعد از صنعت خودرو است. از طرفی، سرعت تغییرات در رابطه بین علم و صنعت در حال افزایش است. آسیبی که در این زمینه وجود دارد وجود مراکزی تحت عنوان نوآوری از سوی برخی برندها و بنگاه های اقتصادی است که در بسیاری موارد نوآوری و انباشت دانش به معنی واقعی صورت نمی گیرد و خروجی خوبی در زمینه بهبود تکنولوژی تولیدات در پی ندارد. در نتیجه، شرکت های لوازم خانگی به دنبال راه های دیگری برای افزایش کارآیی و اثربخشی فرآیندهای نوآوری خود هستند. پژوهش حاضر مطالعه ای کیفی است و به مطالعه نوآوری باز در صنعت لوازم خانگی و معرفی تجارب شرکت های برند لوازم خانگی در ایران و جهان می پردازد. نوآوری باز از موضوعاتی است که در حوزه های مختلف کاربرد دارد. در رابطه با موضوع حاضر، عملی است که در آن منبع ایده ها و تجربیات از خارج شرکت برای برانگیختن و یا مکمل شدن ابتکارات داخلی به کار گرفته می شود. همچنین، می تواند فرصت های جدید تجاری را در تمامی مراحل از پروسه نوآوری، ایده پردازی، گسترش ایده و تجاری سازی را افزایش دهد. برای مدیریت مؤثر فرآیند، هر شرکتی باید یاد بگیرد که با به کارگیری ایده های جدید از خارج سازمان کدام مراحل از خط نوآوری بیشترین سود را خواهند داشت.
رویکرد انتقادی و پیشنهادی نشریات دورۀ مظفری نسبت به وضعیت و مشکلات اقتصادی ایران (1313- 1324ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش روابط ایران با غرب از دوره ناصری موجب آشنایی بیشتر تحصیلکردگان ایرانی با جامعه و اندیشههای جدید سیاسی و اقتصادی رایج در غرب را فراهم کرد و جراید از جمله ابزار مدرن اطلاع رسانی بودند، که میتوانستند بصورت گستردهتری توجه مردم را نسبت به وضعیت عقب ماندگی سیاسی و اقتصادی کشور جلب نموده و جامعه سنتی ایران را با اندیشههای مدرن آشناتر کنند. نشریاتی چون ثریا، اختر، حبلالمتین، پرورش و غیره که به دلیل اختناق حاکم بر کشور در خارج از ایران منتشر و بصورت مخفیانه وارد ایران میشدند؛ نقش مهمی در آغاز اصلاحات و نوسازی اقتصادی دوره مظفری برعهده داشتند. هدف پژوهش حاضر تبیین وضعیت اقتصادی عصر مظفری از منظر مطبوعات و رویکرد اقتصادی آنها نسبت به حل مشکلات در آن دوره است که به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است. یافتههای پژوهشی مقاله نشان میدهد که نویسندگان این جراید با مسایل اقتصادی ایران آشنایی داشته و ضمن اشراف بر تحولات سیاسی و اقتصادی جهان از عقاید اقتصادی غرب نیز مطلع بوده و موضوع اقتصاد از نظر آنان به عنوان مقوله علمی تلقی میشد که باید همگان از آن آگاهی داشته باشند. مطبوعات با این دیدگاه ضمن ریشهیابی مشکلات اقتصادی، برای برونرفت از آن نیز پیشنهادات اصلاحی و متجددانهای را در جراید مطرح میکردند که بنظر میرسد متاثر از عقاید اقتصادی غرب باشند.
طراحی بسته سیاستی بکارگیری هوش مصنوعی در صنعت سیمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
41 - 52
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی انقلابی نوین در جهان ایجاد کرده و به دنبال آن، موج جدیدی از سیاست های جهانی و ملی را به همراه داشته است. این فناوری به طور فزاینده ای به عنوان یک فناوری کلیدی برای تحول صنعت در دنیا مورد استفاده قرار گرفته است. بااین حال، به کارگیری هوش مصنوعی در صنعت با چالش های متعددی همراه است. بسته سیاستی هوش مصنوعی می تواند به عنوان ابزاری برای غلبه بر این چالش ها و هدایت بهینه آن در صنعت عمل کند. هدف از تدوین بسته سیاستی هوش مصنوعی در صنعت سیمان، ارائه پیشنهادهای سیاستی در راستای ایجاد چشم اندازی روشن برای آینده این فناوری در صنعت سیمان و هدایت تلاش ها برای توسعه و استفاده مسئولانه از آن است. صنعت سیمان یکی از صنایع مادر در جهان و ایران محسوب می شود و هوش مصنوعی قابلیت قابل توجهی برای بهبود بهره وری در این صنعت دارد. در این پژوهش، با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای، روش های کیفی، و انجام مصاحبه با خبرگان صنعت سیمان و هوش مصنوعی در کشور، و با استفاده از تحلیل مضامین، بسته سیاستی پیشنهادی برای پیاده سازی هوش مصنوعی در صنعت سیمان ارائه شده است. این بسته سیاستی باید به طور منظم بازنگری و به روزرسانی شود تا با پیشرفت های فناوری هوش مصنوعی هماهنگ بماند. نتایج پژوهش در قالب بسته سیاستی مبتنی بر تحلیل محیط داخلی و خارجی و هدف گذاری برای به کارگیری فناوری هوش مصنوعی در صنایع مادر ارائه شده است.
انقلاب هوش مصنوعی و پویایی های مارپیچ سه گانه در اقتصاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
53 - 70
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی اثرات تحول آفرین انقلاب هوش مصنوعی بر پویایی های مدل مارپیچ سه گانه (تعامل بین دانشگاه، صنعت و دولت) و تأثیر آن بر توسعه اقتصادی می پردازد. مدل مارپیچ سه گانه، به عنوان یک چارچوب نظری برای تسهیل نوآوری، نقش مهمی در هدایت جریان دانش و تقویت همکاری های بین بخشی ایفا می کند. با ظهور فناوری های هوش مصنوعی، مرزهای سنتی میان دانشگاه ها، صنایع و دولت ها کمرنگ شده و نقش ها و تعاملات این ارکان بازتعریف شده اند. در این مطالعه، با بهره گیری از یک مدل سیستمی پویا، شوک ناشی از انقلاب هوش مصنوعی بر سازوکارهای خلق دانش، توسعه فناوری، و همکاری های بین بخشی، شبیه سازی و تحلیل شده است. یافته ها نشان می دهد که کارایی بالاتر دانشگاه ها در خلق دانش، حمایت های هدفمند دولت، و تعاملات قوی تر با صنایع پیشرفته، به طور قابل توجهی می توانند تأثیرات مثبت هوش مصنوعی بر رشد و توسعه اقتصادی را تقویت کنند. همچنین مشخص شد که کشورهایی با سهم بالاتر از صنایع پیشرفته و فناوری محور، مزایای بیشتری از این انقلاب خواهند برد. این پژوهش بر اهمیت سیاست هایی نظیر تقویت بوم سازگان های نوآوری، حمایت از خوشه های دانش بنیان، گسترش سرمایه گذاری در فناوری های پیشرفته، و ارتقای همکاری های بین دانشگاه ها، صنایع و دولت ها تأکید دارد. یافته ها نشان می دهد که توسعه اقتصادی پایدار در عصر هوش مصنوعی مستلزم رویکردی جامع و هم افزا میان این سه رکن اساسی است.
چرخه معیوب ارتباط صنعت و دانشگاه: راهکارهایی برای نیل به سوی سرمایه سازی دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اقتصاد مبتنی بر دانش، دانشگاه ها به عنوان تولیدکننده و انتقال دهندیه دانش، نقش مهمی در توسعیه اقتصادی نوآورانه و پایدار ایفا می کنند. این پژوهش با هدف شناسایی چالش های شکل گیری رابطیه صنعت و دانشگاه انجام گرفت. بستر تحقیق استان خوزستان بود که براساس موضوع، روش تحقیق داده بنیاد انتخاب شد. در راستای اشباع نظری مشارکت کنندگان تحقیق، نخبگان استان متشکل از استادان دانشگاه شهید چمران اهواز، علوم پزشکی جندی شاپور اهواز و دانشگاه آزاد همچنین مدیران شرکت های دانش بنیان، 44 نفر بود که با روش هدفمند انتخاب شدند. روش جمع آوری داده ها مصاحبیه عمیق و نیمه ساختاریافته بود. شیویه تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری نظری صورت گرفت. یافته ها نشان داد که مقوله های شرایط علّی ارتباط صنعت و دانشگاه مشتمل بر تکمیل نشدن فرایند شکل گیری صنعت، واماندن از تغییرات فنی و محدودکردن محصولات تولیدی به بازارهای داخلی، غلبیه تفکر نظری محور بر رویکرد کاربردمحوری در دانشگاه، ناهمسویی صنعت و دانشگاه در ایران، گردش دانشگاه بر مدار آموزش های نظری، پژوهش ویترینی سازمان ها، عدم شفافیت نیازهای صنعت و واسپاری باز به شرکت های رقیب بود. همچنین مقوله های شرایط زمینه ای شامل چنبریه دولت بر صنایع و آسودگی مدیران از پشتیبانی دولت، پوشش ناکارآمدی ها با منابع درآمدی نفتی، عدم اولویت امور پژوهشی در سازمان ها، ارتزاق ناتمام دانشگاه از دولت و ضعف مراکز داخلی پژوهش و فناوری صنایع و محروم ماندن کشور از درآمدهای صنایع جانبی بود. به منظور تحقق نگاه علمی و حل چالش های فنی صنایع، بومی سازی محصولات و درنهایت رشد درآمدی صنایع، ارتباط صنعت و دانشگاه باید احیا شود.
شناخت نقش آفرینی مددکاری اجتماعی در حوزه صنعت؛ یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۷
43 - 77
حوزههای تخصصی:
مددکاری اجتماعی به عنوان یک حرفه یاورانه سالهاست که در سطوح فردی، گروهی و جامعه ای و برای گروه های هدف مختلف، جایگاه و نقش های خود را به تناسب نیاز مخاطب خود تعریف نموده و به رسالت خود در زمینه های مختلف پرداخته است. یکی از گروه های هدف مددکاری اجتماعی، کارکنان شاغل در صنایع است که یک جامعه فرهنگی و اجتماعی مختص به خود را تشکیل می دهند و دارای آسیب ها و نیازمند کمک های یاورانه مرتبط با خود هستند. هدف پژوهش حاضر، شناخت نقش آفرینی مددکاری اجتماعی در حوزه صنعت است. این پژوهش، یک مطالعه کیفی در چند شرکت صنعتی است که از مددکاران اجتماعی با سابقه ی بیش از سه سال فعالیت در صنعت و با معیار اشباع داده ها با ده نفر از افراد صاحب نظر و مرتبط با موضوع به صورت هدفمند و با مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام گرفته است. داده ها به روش تحلیل مضمونی مورد تبیین واقع شده اند. نتایج نشان داد که همیه مشارکت کنندگان بر اهمیت و نقش مددکاری اجتماعی صنعتی و ضرورت آن تأکید داشتند. سه مضمون احصاء شده عبارتند از: حرفه ای گرایی صنعتی، مددکاری کل نگرانه، و پایش سازمانی. نتیجه این پژوهش می تواند در تبیین خدمات مددکاری اجتماعی در سیاستگذاری های حوزه رفاه کارکنان در شرکت های صنعتی، مؤثر واقع گردد.
طراحی مدل جایگزینی ارزهای دیجیتال با دلار در صنعت نفت
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۷ (جلد ۱)
232 - 249
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاظر با هدف نقش ارزهای دیجیتال به عنوان جایگزینی برای دلار آمریکا در صنعت نفت مورد بررسی قرار گرفته است. صنعت نفت، که به طور سنتی به دلار وابسته بوده، با ظهور ارزهای دیجیتال با ویژگی هایی چون شفافیت، امنیت و کاهش هزینه های تراکنش، به سوی تحولی جدید گام برداشته است. ارز دیجیتال، به عنوان شکلی از پول دیجیتال مبتنی بر فناوری بلاکچین، امکانات نوینی برای مدیریت تراکنش ها فراهم می آورد. با بررسی تاریخچه این ارزها از ظهور بیت کوین تا پذیرش سازمانی و توسعه ارزهای دیجیتال ملی، مشخص می شود که این فناوری می تواند وابستگی به دلار را کاهش داده و تجارت نفت را در برابر تحریم ها و نوسانات مالی مقاوم تر سازد. با این حال، چالش هایی مانند نوسانات قیمتی و نیاز به زیرساخت های مناسب نیز وجود دارد. این مقاله، راهکارهایی از جمله پذیرش تدریجی ارزهای دیجیتال توسط دولت ها، توسعه زیرساخت های بلاکچینی و ایجاد استیبل کوین های نفتی را برای جایگزینی دلار ارائه می دهد. طراحی مدل جایگزینی ارزهای دیجیتال با دلار در صنعت نفت
ارائه یک مدل سه بعدی از چالش های توسعه تجارت الکترونیک در صنعت ورزش کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه یک مدل سه بعدی از چالش های توسعه تجارت الکترونیک در صنعت ورزش کشور است. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل متخصصان و صاحب نظران آشنا با موضوع تجارت الکترونیک و بازاریابی ورزشی است که حجم آماری حدود 220 نفر تخمین زده شد. با توجه به حجم جامعه آماری تمام جامعه به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش آزمون تی تک نمونه ای و آزمون تحلیل واریانس فریدمن برای رتبه بندی چالش ها استفاده شد. نتایج نشان داد که چالش های فنی و همچنین چالش های فرهنگی-اجتماعی مانع پیاده سازی تجارت الکترونیک در صنعت ورزش کشور نیست، ولی چالش های مدیریتی مانع پیاده سازی تجارت الکترونیک در صنعت ورزش کشور است. رتبه بندی چالش های سه گانه به ترتیب عبارت بود از: 1. چالش های مدیریتی، 2. چالش های فرهنگی-اجتماعی و 3. چالش های فنی. در انتها مدل سه بعدی از چالش های پیاده سازی تجارت الکترونیک در صنعت ورزش کشور ارائه شد. با توجه به اینکه امروزه فضای بازار از شکل سنتی خود به سمت الکترونیک تغییر یافته است، ازاین رو باشگاه ها و فدراسیون ها و تمامی مشاغل مرتبط با ورزش باید با این تغییر همراه شوند.
تحلیل موانع اثرگذار بر عملکرد پایدار صنعت فوتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه تحلیل عوامل مؤثر بر عملکرد پایدار در صنعت فوتبال ایران است. با توجه به ماهیت اکتشافی تحقیق از روش پژوهش کیفی برای شناسایی مهم ترین عوامل مرتبط با موضوع تحقیق استفاده شد. بدین منظور مصاحبه نیمه ساختاریافته با 28 نفر از خبرگان امر صورت پذیرفت. با توجه به استفاده از روش داده بنیاد، نمونه تحقیق به صورت ترکیبی از روش نمونه گیری نظری و گلوله برفی انتخاب شد. نتایج تحقیق 53 مانع در 7 بخش شامل ورزشی و فنی، زیرساختی و تجهیزاتی، درآمدی و تجاری، پخش رسانه ای و حمایت هواداری، حقوقی و قانونی، سیاستگذاری و سازمانی و مدیریتی و منابع انسانی را بر عملکرد پایدار صنعت فوتبال ایران اثرگذار دانست که به منظور برخورداری از عملکردی پایدار در دو بخش ورزشی و درآمدی و تجاری باید به طور ویژه به رفع موانع مذکور پرداخته شود. علاوه بر این یافته های تحقیق نشان داد به منظور رفع موانع مذکور، باید مجموعه ای از اقدامات از طریق عوامل درون محیطی و برون محیطی مانند مدیران فعال در نهادهای صنعت فوتبال کشور و مدیریت وزارت ورزش و جوانان و مجلس شورای اسلامی و دیگر نهادهای ذی ربط صورت پذیرد.