رابطه خودانتقادی و حساسیت به طرد با آشفتگی روان شناختی دانشجویان دختر: نقش واسطه ای خودخاموشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه نقش واسطه ای خودخاموشی در رابطه میان دو متغیر خودانتقادی و حساسیت به طرد با آشفتگی روان شناختی دانشجویان دختر انجام گرفته است. این مطالعه به لحاظ روش در زمره پژوهش های همبستگی قرار دارد و نمونه پژوهشی آن شامل 381 دانشجوی دختر از دانشگاه سلمان فارسی کازرون بود که به صورت مجازی و از طریق پاسخگویی به لینک پرسشنامه ها در مطالعه شرکت نمودند. این لینک از مجموعه گویه های مربوط به چهار پرسشنامه سطوح خودانتقادی (تامپسون و زوروف، 2004)، حساسیت به طرد (داونی و فلدمن، 1996)، خودخاموشی (جک و دیل، 1992) و مقیاس افسردگی، اضطراب و فشارروانی (لاوبوند و لاوبوند، 1995) تشکیل شده است. نتایج تحلیل به کمک روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار ایموس-22 نشان داد سطوح خودانتقادی و حساسیت به طرد، علاوه بر تأثیر مستقیم بر جنبه های مختلف آشفتگی روان شناختی دانشجویان، به طور غیرمستقیم و به واسطه دو مؤلفه خودخاموشی یعنی ادراک بیرونی از خود و خویشتن تقسیم شده نیز بر میزان آشفتگی های روان شناختی آنها تأثیر داشته است. یافته های پژوهش به ویژه بر نقش واسطه دو مؤلفه از خودخاموشی (ادراک بیرونی از خود و خویشتن تقسیم شده در تأثیر متغیرهای حساسیت به طرد و خودانتقادی بر آشفتگی روان شناختی دختران جوان تأکید می کند. مؤلفه ادراک بیرونی از خود به گرایش زنان برای ارزیابی منفی خود براساس استانداردهای بیرونی اشاره دارد و مؤلفه خویشتن تقسیم شده نیز به تمایل زنان برای نمایش یک خویشتن بیرونی بازمی گردد که به طور معمول با مقتضیات نقش زنانه هماهنگ، در عین حال با خویشتن درونی آنها که مملو از خشم و کینه است، تفاوت بسیار دارد.